نقل قول:
اگه امیر جان بخواد می شه اسم سرزمین و عوض کرد ولی محیط برفی باشه (مثلا به علت زمستان) و یا اصلا برفی نباشه هر جور که دوست داره.
مثلا این جوری.
فرمانده صلح در سرزمین اشک های سرخ زندانی شد.
این اسم هم به خاطر این روی این سرزمین گذاشته شده :
در افسانه های باستان اومده که فرمانروا.....(فرمانروای سرزمین دشمن در زمان باستان) به علت دارا بودن سپاه قوی تر هر از چند گاهی به سرزمین .....(اشک های سرخ فعلی ) حمله و آن جا را غارت می کرد ولی در حمله آخر به صورت ناجوانمردانه ای خنجری که با جادوی خود گداخته بود رو در غلب فرمانروای سرزمین (اشک های سرخ فعلی) فرو کرد و اون رو به یک مجسمه سنگی تبدیل کرد . و به این ترتیب تمام موجودات و ساکنان اونجا رو به تسخیر نیروی خودش در آورد. ملکه (همسر فرمانروای سرزمین اشک های سرخ فعلی) 10 سال مداوم از غم همسرش گریه کرد تا این که به جای اشک از چشمانش خون جاری شد. سپس او به از شهر دور شد و در کوهستان ناپدید گردید.
در زمان حال (در زمان فعلی بازی) رودخانه ب اآب سرخ در سرزمین اشک های سرخ جاریه که گفته می شه که اون از چشمان ملکه سرچشمه در کوهستان سرچشمه می گیره. همچنین در بعضی از شب ها از دور دست ها از کوهستان صدای زجه و گریه های زنی شنیده می شه که گفته می شه گریه های ملکه است.
چطور بود؟
البته لازم نیست همه این ها در اول بازی گفته بشه باید به مرور و در طی مراحل به این رازها پی برده بشه.
والا من نمیدونم....!