دم آقای سعید لو گرم:2:
Printable View
دم آقای سعید لو گرم:2:
اونم رفت با مس قرارداد بست... واقعا اوضاع استقلال خرابه...:41:نقل قول:
احتمالا بدبخت شدیم! مرفاوی چی شد؟؟ سال بعد تو استقلاله؟
حاج ممد . شب بخیر !! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفتن مرفاوی مهم نیست.نقل قول:
الان چیز مهم اینه که بازیکنای خوب تیم دارن میرن.مربی هم هنوز انتخاب نشده. هیئت مدیره و مدیر عامل هم که استعفا
دادن.
دیگه از این بدتر نمیشه:19:
شفق:نصرتي فصل بعد با ما خواهد بود
اين مدافع ملي پوش رابطه بسيار نزديكي با كمالوند دارد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل ـ ناصر شفق مديرعامل باشگاه تراكتورسازي تبريز ادعا ميكند كه محمد نصرتي فصل آينده بارديگر پيراهن تراكتورسازي را به تن خواهد كرد.
او پس از كنفرانس خبرياش در گفتوگو با خبرنگار گل عنوان كرد كه فرازكمالوند با نصرتي صحبت كرده است و از تمايل اين بازيكن براي بازگشت به اين تيم خبر ميدهد.
اين در حالي است كه نصرتي مذاكراتي هم با باشگاه استيل آذين داشته است و از طرفي ادعا ميكند كه هنوز باشگاه النصر امارات او را ميخواهد و احتمال دارد در ليگ امارات بماند.
کد:www.goal.com
---------- Post added at 04:47 PM ---------- Previous post was at 04:45 PM ----------
توپ پر شفق در كنفرانس مطبوعاتي: تا آخر هفته با 5 بازيكن ميبنديم/ حق پخش مناسب ندهند، نميگذاريم بازيهايمان پخش بشود
اگر دوستان احساس ميكنند ميتوانند بهتر از ما كار كنند، بيايند جلو. لزومي به ايجاد مزاحمت نيست. ما همين حالا حاضريم مديريت را دو دستي تقديم كنيم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل ـ ناصر شفق مديرعامل باشگاه تراكتورسازي تبريز در كنفرانس مطبوعاتي امروزش، در پاسخ به شايعاتي كه مبني بر اين بود كه وي جايگاه خود را در اين باشگاه از دست خواهد داد، از موضع قدرت حرف زد و گفت كه قصد دارد با نهايت قدرت به كار خود ادامه دهد.
مهمترين حرفهاي شفق كه با زبان تركي و فارسي به سوالات پاسخ ميداد، شامل جملات زير است:
*حرف در مورد كنارهگيري من زياد است، اما من قصد دارم تراكتور را با قدرت جلو ببرم. اگر به ما كمك بشود كه چه بهتر، اما اگر هم كمك نكنند ما خودمان ميتوانيم باشگاه را پيش ببريم.
*اگر دوستان احساس ميكنند ميتوانند بهتر از ما كار كنند، بيايند جلو. لزومي به ايجاد مزاحمت نيست. ما همين حالا حاضريم مديريت را دو دستي تقديم كنيم.
*فراز كمالوند در فصل بعد مربي تراكتور خواهد بود. اما معطلي ما به اين دليل است كه بايد كتباً از سازمان ليگ جواب بگيريم تا در اواسط فصل دچار مشكل نشويم.
*با 5 بازيكن توافق اوليه انجام گرفته و اين 5 نفر از چهارشنبه تا جمعه در دفتر نمايندگي تراكتور در تهران حاضر ميشوند و با ما قرارداد ميبندند. در اين جمع بازيكناني از تيمهاي بالاي جدول هم حضور دارند.
*تصميم داريم از كارخانه 1/5ميليارد تومان كمك بگيريم. مديريت كارخانه اين قول را به ما داده است. مسئولان استاني هم با ما رابطه خوبي دارند و قول هر گونه همكاري را دادهاند.
*در نشست سه تيم پرطرفدار كشور، تصميم بر اين شد كه ما و استقلال و پرسپوليس در گرفتن اسپانسر با هم هماهنگ باشيم و قصد بر اين است كه هيچكدام تبليغ روي پيراهن را زير يك ميليارد نفروشيم.
*در نشست با آقاي واعظ و كاشاني همچنين اين تصميم را گرفتيم كه اگر حق پخش تلويزيوني ما مبلغ نازلي باشد، از پخش مسابقات و فيلمبرداري آن توسط صداوسيما جلوگيري شود.
کد:www.goal.com
این تیتر گل هم جالبه....
اساس کشی هادی عقیلی از اصفهان
گفته می شود هادی عقیلی مدافع سپاهان دو روز پیش به تهران عزیمت کرده و حتی اسباب و وسایل خود را نیز به همراه برده است...
یعنی از حالا باید عقیلی رو پرسپولیسی بدونیم؟؟؟:8:
واعظيآشتياني:ديگر به فوتبال فکر نميکنم
اميررضا واعظيآشتياني در گفتگو با ايسنا، دربارهي دليل استعفاي خود از مديريت باشگاه استقلال گفت: زماني که در سازمان تربيت بدني بودم متوجه شدم نميتوانم با سعيدلو و تيم مديريتي جديد سازمان تربيتبدني همکاري کنم. پيش از بازي برگشت برابر پرسپوليس هم قصد استعفا داشتم، اما در حضور سعيدلو و زريبافان گفتم ميخواهم استعفا دهم، اما اين دو درخواست داشتند که به دليل اينکه ممکن است اين مسئله شوکي را به تيم وارد کند اينکار را انجام ندهم. پس از اين موضوع يک ماه بعد در حضور زريبافان، سعيدلو و اعضاي هيات مديره تاکيد کردم که ميخواهم به کارم در استقلال پايان دهم اما اعضاي هيات مديره خواستند که براي اينکه ممکن است اين مسئله مشکلاتي را براي تيم ما که آن زمان در کورس بود ايجاد کند از تصميمم صرفنظر کنم و من هم به خاطر دل هواداران و احترام به نظر هيات مديره اين کار را انجام ندادم.
وي افزود: آخرين باري هم که اين مسئله را مطرح ميکردم به جلسه مشترک با سعيدلو و کاشاني باز ميگشت. در آن جلسه سعيدلو پيشنهادي که يکبار قبلا داده بود را دوباره خطاب به من مطرح کرد و من دوباره اين پيشنهاد را رد کردم و گفتم ديگر نميخواهم در استقلال بمانم. من علاقهاي به همکاري با مديريت جديد سازمان تربيت بدني نداشتم و نهايتا پس از جلسات متعددي که با هيات مديره داشتم و دوستان با وجود اينکه ميدانستند تعارفي در استعفايم ندارم آنرا نميپذيرفتند. اگر هم تحملي بود به خاطر اين بود که احيانا تيم در شرايط خاص قرار نگيرد. که خوشبختانه در نهايت استقلال به مقام سوم رسيد.
آشتياني دربارهي جلسهي يکشنبه شب هيات مديره استقلال با سعيدلو گفت: گزارش جامعي را در حضور سعيدلو و اعضاي هيات مديره از وضعيت استقلال ارائه کردم. همچنين اشارهاي به وضعيت فوتبال و وضعيت ناهنجار مديريت فوتبال داشتم و سعيدلو هم اذعان داشت که از بسياري از مسائل ناهنجار مديريتي فوتبال اطلاع دارد. البته گفتم که اين فوتبال شايسته همين مديران است و اگر قرار است فوتبال رشد کند به آدمهايي نياز دارد که برنامهريز و مدبر باشند. همچنين در اين جلسه من در رابطه با مسائل مالي هم صحبت کردم. سازمان تربيت بدني نزديک به 5 ماه است که هيچ پولي به باشگاه استقلال نداده است. سعيدلو در اين جلسه صراحتا گفت که پول ندارد و نميتواند به استقلال کمک کند. او همچنين به روشني گفت که برايش مدال و قهرماني اهميتي ندارد و ترجيح ميدهد پول ورزش را خرج ورزش همگاني کند. سعيدلو در وسط صحبتهايش گفت که وقتي "تيم ما" در رده دهم بود تغيير مربي داديم و بعد من متوجه شدم منظورش از تيم ما، پرسپوليس است. البته من به او متذکر شدم که اشتباه نکنيد زماني که کرانچار از پرسپوليس رفت اين تيم سوم بود و در نهايت پس از تغييراتي که انجام گرفت استقلال در جايگاه پرسپوليس قرار گرفت و پرسپوليس چهارم شد.
مديرعامل مستعفي باشگاه استقلال ادامه داد: ناگفته نماند که من براي آدمهاي نيک که البته تعدادشان هم کم نيست احترام قائلم. انسانهايي که ميتوانند تاثيرگذار باشند اما فوتبال ما اينقدر بحران دارد که صداي آنها به جايي نميرسد.
آشتياني افزود: علي انصاري هم يک هفته پيش از حضور در هيات مديره استقلال استعفا داده بود و به همين خاطر در جلسه شب گذشته شرکت نکرد و با عدم حضورش نشان داد که ديگر علاقهاي به حضور در هيات مديره استقلال ندارد. هواداران استقلال هم بدانند که از اين پس بستن استقلال برعهده سازمان تربيت بدني است. بنده همينجا با صراحت ميگويم که همکاري من، دانشجو، نفريه و انصاري با استقلال به پايان رسيده است و اگر تا اينجاي کار با اين شرايط مدارا کرديم براي اين بود که خداي ناکرده وضعيت تيم بحراني نشود. مجموعه هيات مديره استقلال با تدبير خوبش بحرانهاي مالي را کنترل کرد و جا دارد اينجا از خدمات اقتصادي انصاري تشکر کنيم. خدماتي که اگر وجود نداشت نميتوانستيم به اين روند ادامه دهيم.
وي با بيان اينکه در سطح جامعه برداشت اين طوربود که مشکلات مالي براي استقلال مشکل ساز شده است، گفت: اين برداشت حتي در کوچه و بازار و در مراجعه مردم به ما هم ديده ميشد. البته اميدوارم اينگونه برداشت صحيح نباشد اما در جلسه يکشنبه شب سعيدلو با صراحت گفت که به استقلال پول نميدهم. ما مي خواستيم تيم خوبي را براي فصل آينده ببنديم اما سعيدلو گفت که بودجه ابلاغ نشده و از بند "ب" هم پولي وجود ندارد که اين مسئله با اعتراض دوستان همراه شد. پس از اين اتفاق اعضاي هيات مديره بجز رضايي که فردي سياسي است و ميداند چطور تصميمگيري کند، اتمام حجت کردند و پس از آن از استقلال استعفا دادند. البته توصيه دوستان اين بود که من در استقلال بمانم اما در زندگيام هيچ وقت باور و اعتقادم را با پول و مقام عوض نکردم. کساني که من را ميشناسند به اين مسئله اعتراف خواهند کرد.
آشتياني خطاب به هواداران گفت: نيازي هم به گزارش عملکرد نداريم چرا که کارشناسان و هواداران ميتوانند عملکرد هيات مديره را طي اين دو سال ارزيابي کنند. ضمن اينکه من بعيد ميدانم با توجه به جايگاهي که استقلال و پرسپوليس دارند و علاقه مردم به اين دو تيم محبوب جزو سياستهاي دولت باشد که به اين دو تيم پولي پرداخت نشود و به نظر ميرسد بحث ندادن پول بحثي سليقهاي است. هواداران بدانند که من اين صحبتها را جهت روشن شدن افکار عمومي مطرح کردم و اين صحبتها تنها گوشهاي از اتفاقاتي است که براي تيم محبوبشان رخ داده است.
واعظيآشتياني درباره مديريت فدراسيون فوتبال هم گفت: زماني که در جلسه راجع به مديريت فدراسيون فوتبال صحبت کردم، سعيدلو اذعان کرد که مديريت کفاشيان در فدراسيون فوتبال ضعيف است، اما گفت که مگر کفاشيان را او انتخاب کرده است.
وي ادامه داد: از کفاشيان ميخواهم که اجازه بدهد راجع به او چيزي نگويم اگر بگويم که قرار است چه تصميمهايي درباره او بگيرند آن اعتبار کم باقيمانده او هم از دست ميرود. بهتر است که کفاشيان بيشتر از اين خودش را به چالش نکشد. در توصيف کارنامه مديريتي کفاشيان همين بس که در مدت حضور او در فدراسيون فوتبال ما به غير از هرج و مرج و بيبرنامگي چيز ديگري نديديم. کسي ميتواند مدعي باشد که کارنامه موفقي داشته باشد. از کفاشيان ميخواهم که اجازه دهد بيشتر از اين درباره او اظهارنظر نکنم. چرا که شايد مسائلي مطرح شود که نه در شان و شخصيت من است و نه در شان و شخصيت او. بايد بگويم کفاشيان هنوز به بلوغ جسارت نرسيده که بخواهد درباره من صحبت کند. با اين حال من سعي ميکنم مدارا کنم و ديگر راجع به کفاشيان و همکاران او صحبت نکنم.
آشتياني در پاسخ به اين سوال که شما گفته بوديد که پس از رفتن من از استقلال مدير بعدي ميتواند از ساختاري که ايجاد شده نهايت استفاده را ببرد و آيا آينده استقلال با مدير بعدياش براي شما مهم است؟ گفت: براي من مهم نيست که نفر بعدي چه کاري ميخواهد انجام دهد او اگر فکر ميکند که اگر ساختاري که ما درست کردهايم صحيح است ميتواند به آن ادامه دهد، اما اگر فکر ميکند اين رويه درست نيست ميتواند راه ديگري را پيش بگيرد. شايد مديربعدي تمام اختيارات را به سرمربي بدهد، شايد هم دوباره همان رويهاي را انجام داد که ما انجام داديم.
وي افزود: براي فصل بعد با سه بازيکن جديد قرارداد بستيم و با يک هافبک درجه يک تيم ملي قرارداد داخلي بستيم که اميدوارم نفر بعدي بتواند قرارداد اين بازيکن را قطعي کند. در بعد بينالمللي هم کارهاي زيادي انجام شد که ميتوان به خواهرخواندگي با باشگاههاي بوتافوگو برزيل، الغرافه قطر و الوصل امارات اشاره کرد.
واعظيآشتياني افزود: براي استقلال آرزوي موفقيت دارم اما بايد بگويم تاسف ميخورم که در فوتبال و ورزش ما تملق و چاپلوسي و نماميگري (سخنچيني) حرف اول را ميزند و اين آدمهايي که نقش شومنها را اجرا ميکنند ميخواهند همه جايگاهها را بگيرند. بايد براي مجموعه ورزش فوتبال تاسف خورد. من تصور ميکنم که در اين ورزش صداقت وجود ندارد و تنها بايد بر مزار صداقت اشک ريخت. مطمئن باشيد که از اين پس حرف جديدي نخواهم داشت و ديگر درباره استقلال صحبتي نخواهم کرد.
کد:http://football3.ir/news.do?itemid=22619
نقل قول:
فتحاللهزاده سرپرستي استقلال را قبول نكرد
خدا رو شکر این یه خورد مشنگل یه دفع میر ه حجازی رو میاره
خداییشداره در حق استقلال ظلم میشه
این سعید لو کجای ورزش بوده که حالا باید رییس سازمانش باشه؟
کلا استقلال به فصل بعد برسه خیلیه.......
واقعا وضعش خرابه........:13:
هیچی نداره دیگه اصلا.......مجیدی هم که بره ...
تو شهرداری زیر دست بعضی ها بوده مثل علی آبادی:21::21:نقل قول:
خدایش منم دلم واسه واعظ سوخت
از این مینرسیده وگرنه گروهبان قندلی و شهرنو و ... رو تو بیانیه اش میاورد.
پس از خبر استعفای دسته جمعی استقلالی ها علی سعیدلودر گفت و گویی تلویزیونی در مورد این اتفاق گفت«کدام استعفا؟!»
سعید لو این را گفت و ادامه داد«من در استقلال با کسی مشکلی ندرام و با تمام اعضای آن دوست هستم.اما باید بگویم که در باشگاه استقلال دو تغییر انجام خواهد شد.هدف ما تقویت باشگاه استقلال است که به زودی به سرانجام می رسد»
طبق شنیده ها دو تغییری که سعید لو درباره آن حرف می زند در آینده وظیفه کارهای نفریه و انصاری را در باشگاه انجام خواهند داد.
اما نکته دیگری که در این تغییرات قابل توجه است این است که در جلسه روز گذشته در باشگاه استقلال سعید لو عنوان کرده است امیدوار رضایی در کنار آنها خواهد ماند و به سازمان تربیت بدنی کمک خواهد کرد!اتفاقی که در پایان جلسه افتاد و رضایی هرگز حرفی از استعفا را پیش نکشید.
با این حال انتخاب فردی که موافق با باند سعید لو نیست و در گروه دیگری فعالیت می کند از نکات جالبی است که سعید لو روی آن دست گذاشته است.
امیدوار رضایی امروز عنوان سرپرستی را با خودش یدک می کشد و اصلا بعید نیست سازمان تربیت بدنی در آینده ای نزدیک ریاست مجمع یکی از دو تیم بزرگ پایتخت را به برادر محسن رضایی بسپارد.
کد:http://khabaronline.ir/news-65642.aspx
آخه این امیدوار رضایی چیش به فوتبال میخوره که شده همه کاره یه باشگاه بزرگ فوتبال
به خدا اینا توی قدیم زمین خاکی هم راشون نمی دادن حالا شدن رییس مجمع!
سعید لو که دیگه...
نمی دونم چرا استقلال و پرسپولیس رو نمی دن دست سرخابی های واقعی؟
حسن روشن ها.کلانی ها باید بیرون بشینن تا سرتیپ و سرلشکر ها فوتبال رو مدیریت کنن
اه:2:
کل مملکت باید دست س.پ.ا.ه باشه که یک وقت خدای نکرده اتفاق بدی نیفته!نقل قول:
با اين اوضاع و احوالي كه استقلال داره فصل بعد هيچي نميشه! به نظر من اگه سهميه ايران كم بشه بهترم هس چون اين استقلال فصل بعد از بين 4 تيم پنجمم نميشه:13:
پرسپولیس فعلا خبری نیست ازش
حنيف عمران زاده و حسين كاظمي با استيل آذين قرارداد بستند
حالا عنوان كهكشانيها برازنده استيل آذين به نظر ميرسد.
سايت گل ـ باشگاه استيل آذين با دو بازيكن ديگر استقلال به توافق رسيد تا فصل رويايي را در دوره نقل و انتقالات داشته باشد. اين دو بازيكن حنيف عمرانزاده و حسين كاظمي هستند.
عمرانزاده از نيم فصل دوم براي استقلال بازي كرد و بلافاصله نيز به تيم ملي دعوت شد. او يك مدافع جوان و سريع است كه به جاي هادي عقيلي جذب باشگاه استيل آذين شد تا حضور مدافع سپاهان در استيل آذين منتفي شود.
عمرانزاده حدود 200 ميليون تومان ارزانتر از عقيلي براي استيل آذين تمام شده است كه با توجه به شرايط سني اين انتقال كاملاً به سود تيم پرستاره تهراني است.
حسين كاظمي نيز هافبك محبوب امير قلعهنويي است كه در سه باشگاه سايپا، استقلال و سپاهان سابقه بازي دارد كه اين تجربه ميتواند به استيل آذين كمك كند، با امضاي قرارداد كاظمي حضور آندو تيموريان در اين باشگاه به نظر از دستور كار خارج شده است. استيل آذين قبل از كاظمي و عمرانزاده با سياوش اكبرپور از استقلال و سوشا مكاني و ميلاد زنيدپور و حسن اشجاري قرارداد بسته بودو به اين ترتيب شش سهميه ليگ برتري آنها با پايان رسيده است.
سهميه استيل آذين تمام شد
باشگاه با خريد سوشا مكاني (پاس)، حسن اشجاري(ذوب آهن)، ميلاد زنيدپور(راه آهن)، حسين كاظمي(استقلال)، حنيف عمرانزاده(استقلال)، سياوش اكبرپور(استقلال) خريدهاي خود را در ليگ برتر به پايان رساند.
سايت گل ـ باشگاه استيل آذين سهميههاي ليگ برتري خود را كامل كرد و اين باشگاه پرسروصدا در فصل نقل و انتقالات با خريد 6 بازيكن كار خود را در ليگ برتر به پايان رساند و اكنون به دنبال بازيكنان ايراني شاغل در ليگهاي خارجي و سه بازيكن خارجي است.
اين باشگاه با خريد سوشا مكاني (پاس)، حسن اشجاري(ذوب آهن)، ميلاد زنيدپور(راه آهن)، حسين كاظمي(استقلال)، حنيف عمرانزاده(استقلال)، سياوش اكبرپور(استقلال) خريدهاي خود را در ليگ برتر به پايان رساند.
اين باشگاه همچنين قرارداد حسين كعبي، فريدون زندي، مهدي مهدويكيا، محمد غلامين، حميد نشاطجو، كاظم برجلو، علي عشوريزاد را تمديد كردند. تقريباً خريدهاي عمده به پايان رسيده است و فقط اين تيم مربي ندارد.
مهر: سرمربی تیم فوتبال سایپا در نشست عصر امروز کمیته انضباطی تاکید کرد در صحبتهایش قصد تخریب علی کفاشیان را نداشته است.
نشست رسیدگی به شکایت علی کفاشیان از محمد مایلی کهن عصر امروز سه شنبه با حضور مجتبی شریفی رئیس، عبدالهی، روغنی و دهمیانی اعضای کمیته انضباطی و سرمربی تیم فوتبال سایپا در محل فدراسیون فوتبال برگزار شد.
در این نشست که سه ساعت طول کشید، ابتدا شکایت رئیس فدراسیون از سرمربی سایپا مطرح شد و پس از رد و بدل شدن صحبتهای لازم، مایلی کهن اظهار داشت: "بنده در صحبت هایم قصد تخریب آقای کفاشیان را نداشتم و اظهاراتم صرفا در جهت خدمت به فوتبال کشور بوده است."
پس از شنیدن اظهارات مایلی کهن، قرار شد مجتبی شریفی رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال طی روزهای آینده رای نهایی این پرونده را اعلام کند.
محمد مایلی کهن در گفتگو با رسانهها از علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال خواسته بود به خاطر مردم و خدمت به فوتبال کشور از سمتش استعفا کند.
تنها تیمی که کسادی بازار نقل و انتقالات را در اولین روزهای نقل و انتقالات از بین برد تیم استیل آذین بود.
بدعت كهنه لیگ برتر با گشاده دستى هاى مالك باشگاه استیل آذین برچیده شده و قریب به اتفاق اخبار مربوط به فصل نقل و انتقالات به این تیم ختم مى شود. پروسه كهكشانى شدن استیل آذین و خرید بازیكنان دانه درشت لیگ برترى از اولین روز موعد نقل و انتقالات كلید خورد.
سه شنبه گذشته، اولین دسته از بازیكنان مورد نظر استیل آذین نظیر سیاوش اکبرپور ، سوشا مكانى و میلاد زنیدپور پاى میز مذاكره با استیل آذین نشستند و قرارداد های خود را امضا کردند و سایر بازیکنان استیل آذین نیز در حال تمدید قراردادهای خود هستند.
پایان مرحله مقدماتى جام جهانى یك فرصت طلایى براى تیم هایى است كه در جست و جوى مربیان مطرح خارجى هستند.
منابع خبرى نزدیك به باشگاه استیل آذین از مذاكرات این باشگاه با دو مربى سرشناس هلندى خبر مى دهند، مربى مورد علاقه حسین هدایتى و گزینه اول نیمكت سرمربیگرى استیل آذین فرانك رایكارد است كه پس از طى كردن یك فصل كسالت بار در گالاتاسراى به سمت در خروجى این باشگاه هدایت شده است. گزینه دوم رودگولیت است كه پس از دوران درخشان بازیگرى در عرصه مربیگرى موفقیت قابل اعتنایى نداشته است.
كارنامه رایكارد
كارنامه فرانك رایكارد و دوران موفقیت آمیز او در بارسلونا آنقدر روشن است كه مالك باشگاه استیل آذین براى استخدام این مربى محدودیت مالى نداشته باشد. رایكارد كه اكنون با 47 سال سن یك مربى ایده آل براى سر و كله زدن با فوتبالیست هاى ناآرام ایرانى به حساب مى آید، فعالیت جدى در عرصه مربیگرى را از سال 1998 و با سرمربیگرى تیم ملى هلند آغاز كرد. حذف در نیمه نهایى یورو 2000 وداع رایكارد با نیمكت سرمربیگرى تیم ملى هلند را به همراه داشت. پس از آن هدایت روداكركراد را در دست گرفت كه با این تیم سقوط كرد. رایكارد در فصل 2005 با – 2004- بارسلونا را قهرمان لالیگا كرد و در سال 2006 2005 قهرمانى در لالیگا، سوپر كاپ اسپانیا و فتح لیگ قهرمانان اروپا به اوج موفقیت رسید.
هدایتى مذاكره با رایكارد را تأیید كرد
پس از مذاكره باشگاه استیل آذین با لاگربك سوئدى، حسین هدایتى در واكنش به شایعات اخیر در مورد استخدام رایكارد با هزینه دو میلیون دلار مى گوید: مطمئناً مدیرعامل باشگاه ما با جدیت دنبال بهترین گزینه براى استخدام سرمربى است اما من باید بگویم مذاكره با رایكارد از سوى باشگاه استیل آذین صحت داردا ما رقمى كه براى جذب مربى هلندى مطرح شده به هیچ عنوان صحت ندارد.
ملاقات کریمی و رایکارد در هتل کنکورد دبی
علی کریمی با فرانک رایکارد برای حضور در استیل آذین مذاکره کرد.
علی کریمی در حالی یکشنبهشب با بازگشت به تهران به سفر امارات خود پایان داد که اکثر اخبار در این خصوص از سفر جادوگر به دبی برای مذاکره با باشگاههای اماراتی حکایت داشتند اما به فاصله یک روز پس از بازگشت کریمی خبر خبرورزشی مبنی بر اینکه او برای مذاکره با گزینه خارجی هدایت استیلآذین به دبی رفته بود، تأیید شد. آخرین اخبار در این خصوص حکایت از این دارد که کریمی شنبهشب در هتل کنکورد دبی با فرانک رایکارد سرمربی نامی هلندی به مذاکره نشسته و بلافاصله فردای این ملاقات به تهران بازگشته تا ماحصل جلسهاش را با اعضای هیأتمدیره و مالک استیلآذین در میان بگذارد. در این خصوص یکی از مربیان ایرانی حاضر در دبی نیز تأیید کرده که کریمی و رایکارد را در هتل کنکورد دبی مشاهده کرده است.
در صورت موافقت مسئولان استیلآذین با شرایط رایکارد این مربی 48 ساله که همچنان در دبی به سر میبرد برای طی کردن مراحل نهایی قرارداد خود با استیلآذین از دبی راهی تهران خواهد شد. همه اینها در حالی است که رایکارد به عنوان سرمربی سابق بارسلونا اخیراً با پیشنهاد سرمربیگری تیمملی استرالیا هم روبهرو شده بود و همین امر احتمال حضور او در فوتبال ایران را بسیار اندک نشان میداد اما با توجه به شواهد اخیر میتوان گفت در صورتی که مسئولان استیلآذین بتوانند شرایط حضور رایکارد را مهیا کنند دست به کار فوقالعاده بزرگی زدهاند.
البته کریمی در گفت و گو با سایت شخصی خود خبر مذاکره با رایکارد را تکذیب کرده اما تا به حال شده خبری در فوتبال ما تکذیب شود که واقعیت نداشته باشد؟
بشنوید و باور نکنید
رایکارد و استیل آذین ؟؟!
پول همه کار می کنه و از این پولدارا هم هر چی بگی بر میاد...
خیلی خوب میشه اگه بیاد .
سطح فوتبال ما پیشرفت میکنه .
پدرمون در اومد با مربیای در پیت ایرانی که فقط ادعاشون میشه . تو جهان که هیچی تو آسیا هم واسه ما تره خورد نمی کنن .
نه بابا !!! این مدیره یه پا فلورنتینو پرزه !!! همه رو آورده تو تیم خودش
لیگ برتر میشه عین لا لیگا ( نه از لحاظ سطح ) اونجا یا رئال یا بارسا اینجا یا سپاهان یا استیل !!!
ترس سپاهان از تمرد قلعه نویی در ثبت قرارداد/ ژنرال و سودای بازگشت به استقلال
امیر قلعه نویی از تمدید رسمی قرارداد خود با سپاهان طفره می رود.
درحالی که مسئولان باشگاه سپاهان از ابتدای هفته به انتظار نشسته اند تا امیر قلعه نویی توافق ابتدایی خود با این تیم را ثبت کند اما سرمربی تیم قهرمان هنوز از انجام این کار سر باز می زند. قلعه نویی که در اواخر هفته قبل پس از چند روز مذاکره رضایت داد برای یک سال دیگر قراردادش را با سپاهان تمدید کند و حتی با این تیم قراردادی داخلی هم امضا کرد حالا پس از یک هفته این قرارداد را در هیات فوتبال استان اصفهان رسمی نکرده تا خود به خود آن توافق با گذشت 72 ساعت از زمان امضایش فاقد اعتبار قانونی باشد. یعنی قلعه نویی اگر بخواهد می تواند دیگر این قرارداد را امضا نکند .
اتفاقی که هراس را به اردوی سپاهان برده چون آنها زمان نسبتا زیادی را در این مدت از دست دادند و نتوانستد از فرصت ایجاد شده برای یافتن یک مربی خوب در صورت نیامدن قلعه نویی بهره بگیرند.
به همین دلیل است که آنها امروز سعی کرده اند با پیش کشیدن بحث مذاکره او با استیل آذین مربی شان را برای ثبت برگه قرارداد زیر فشار بگذارند. درحالی که بخوبی می دانند قلعه نویی به هدف استیل از امضای نهایی سر باز نمی زند که سودای بازگشت به استقلال او را به تکاپو انداخته است. اینکه با روی کار امدن تیم رضایی ، قریب و فتح الله زاده یا حتی هاشم ساعدی بتواند دوباره استقلال را پس بگیرد و رودرروی واعظ صف آرایی کند. البته بی شک با حضور او خیلی از ستاره های جداشده تیم هم دوباره به استقلال بر می گردند.
علی سعیدلو که هم اکنون در سفر استانی ایلام به سر می برد ، قرار است در بازگشت به تهران و برای روز پنجشنبه تکلیف هیات مدیره تیم را مشخص کند . تیم فتح الله زاده خود را صاحب بیشترین بخت برای برگشتن به استقال می دانند.
کد:http://khabaronline.ir/news-66034.aspx
10 گاف فداراسیون فوتبال
دوستان فدراسیوننشین اما توانایی این را دارند که در کمتر از یک روز، در یک جمع چندنفره و کاملا خودمانی قوانین مورد علاقهشان را تصویب کنند. درنظرگرفتن مبلغی به عنوان سقف قرارداد، لیگبرتری دانستن بازیکنان تیمهای سقوط کرده، از جمله شاهکارهای مصوب همکاران علی کفاشیان است
بهنام مددی - تهران امروز
علی کفاشیان چند دقیقه پس از استعفای واعظ آشتیانی و سایر اعضای هیاتمدیره استقلال، ژستی پیروزمندانه گرفت و به خبرنگاران گفت:« یک ماه قبل از سعیدلو خواسته بودم که واعظ را برکنارکند، او در جهت پیشرفت باشگاه استقلال قدم برنمیداشت.» همین یک جمله برای آگاهی از مختصات روحی رئیس فدراسیون فوتبال کافی است.
فردی در ظاهر خونگرم و با روابط عمومی قوی که در مواجهه با هرانتقادی میخندد اما در پس این خنده ها است که اقدامات اصلی انجام می گیرند و سرنوشت محتوم منتقدان رقم میخورد. واعظ آشتیانی منتقد جدی فدراسیون فوتبال بود و همواره در برابر اتفاقات شائبه برانگیز این فدراسیون واکنش نشان میداد. آنچه به هیچ عنوان به مذاق کفاشیان خوش نمیآمد.
او رفت و کفاشیان حالا در ظاهر یکی از منتقدان اصلی خود را از میدان به در کرده اما ظرف سوءعملکرد فدراسیون تحت هدایتش در ماههای اخیر سرریز شده و حتی هربیننده عادی هم میتواند با مراجعه به آرشیو ذهنی خود لیستی بلندبالا را از خلافهای حقوقی، گافهای متوالی و اقدامات غیرقانونی کفاشیان و یارانش ردیف کند. این سیاهه تنها به صورت تیتروار و بهبهانه یادآوری بلایایی که در چندماه اخیر بر سر فوتبال ایران نازل شده منتشر میشود:
۱ - قرارداد علی دایی
میگویند دایی درخواست گرفتن پولی را از صندوق بیتالمال دارد که برایش کار نکرده؛ توجیه جالبی است برای بسته شدن پرونده قرارداد سنگینی که زیرآن مهر و امضای مسئولان فدراسیون فوتبال وجود دارد. دادگاه در این باره تصمیم میگیرد و قانون فوتبال در همهجای دنیا میگوید که مربی اخراجی باید تا آخرین ریال قراردادش را دریافت کند. صحبت از مبلغ یکمیلیارد و ۵۸۴ میلیون تومان است. مبلغی که حتی اگر ۱۰ برابر این هم بود،
به واسطه همان مهر و امضا باید پرداخت میشد. اصرار آقایان برای پلیسی جلوهدادن ماجرا تلاشی است در راستای پاک کردن صورت مسئله.
۲ - آییننامه انضباطی
چند ماه قبل بود که بلافاصله پس از انتشار مفاد آییننامه جدید انضباطی، چند حقوقدان برجسته و حتی رئیس سابق کمیتهانضباطی از وجود اشکالات و تخلفات بسیار در آن خبردادند اما تنها اقدام فدراسیون فوتبال حمله به صلاحیت آن افراد و فرار از پاسخگویی بود. ماهها گذشته و هنوز هیچیک از فدراسیون نشین ها پاسخی قانعکننده برای دفاع از ۱۰۲ ایراد استخراج شده ارائه نکرده اند.
۳ - تغییر یک روزه قوانین
مجلس شورای اسلامی برای تصویب یک ماده واحده ساده سلسله مراتب طولانیای را طی میکند. آن ماده ابتدا در کمیسیون مربوطه به بحث گذاشته میشود و پس از ساعتها مذاکره به تصویب ابتدایی میرسد. بعد از آن ماده مورد نظر در صحن علنی مجلس ارائه میشود. بیش از ۲۰۰ نماینده برای دومین بار روی آن بحث میکنند و درنهایت با رایگیری به تصویب میرسد. در مرحله پایانی ماده تصویب شده به شورای نگهبان ارجاع داده میشود و ۶ حقوقدان در کنار ۶ فقیه درباره آن تصمیمگیری میکنند تا درنهایت درصورت تصویب، به صورت قانون دربیاید.
دوستان فدراسیوننشین اما توانایی این را دارند که در کمتر از یک روز، در یک جمع چندنفره و کاملا خودمانی قوانین مورد علاقهشان را تصویب کنند. درنظرگرفتن مبلغی به عنوان سقف قرارداد، لیگبرتری دانستن بازیکنان تیمهای سقوط کرده (که باعث شده در حال حاضر قانونا ۲۱ تیم با بازیکنان لیگبرتری وجود داشته باشند!) و سایر قوانین و مقررات که نیاز به ساعتها بحث کارشناسی و حقوقی دارند، از جمله شاهکارهای مصوب همکاران علی کفاشیان است.
۴ - بخشش بازیکن دوپینگی
صحبت از محرومیت مادامالعمر یک بازیکن دوپینگی بود که دکترهاشمیان اعلام کرد از آنجا که افسر کمیته دوپینگ هم انسان است و انسان جایزالخطاست، این افسر جایزالخطا در هنگام نمونهگیری اشتباهاتی داشته و بازیکن مربوطه به اشتباه دوپینگی معرفی شده است. جامعه فوتبال به این پاسخ فقط خندید چون اخبار دقیقی از حقیقت ماجرا در دست بود.
۵ - ماجرای آقای ایجنت
در مورد این موضوع هم بحث زیاد است. فعلا شرایط همانگونه است که باید باشد. سکوت خبری و آرامش برای فراموشی کامل این موضوع.
۶ - قصه تازه منشوریها
علی کفاشیان و مجتبی شریفی درمصاحبههای خود رسما اعلام کردند در لیگ دهم مربی و بازیکن منشوری نخواهیم داشت اما از آنجا که در فدراسیون سلسله مراتبی وجود ندارد رئیس سازمان لیگ دیروز اعلام کرد که خیر، اتفاقا منشوری وجود دارد اما کفاشیان و شریفی چون هنوز اسمی به آنها اعلام نکردهایم خبر ندارند! با این حساب به نظر میرسد به زودی اسامی تازهای از جلسه محمدی و علیپور منتشر خواهد شد که آغازگر جنجالهای تازهتری در فوتبال ایران خواهد بود. مشکلاتی که در همین ابتدا برای پرویز مظلومی ایجاد شده و او را از رسیدن به نیمکت پاس همدان و استقلالتهران دور کرده است از نخستین نشانههاست.
۷ - اهدای سرپرستی تیمملی به برادرزن
شخصی به نام سید مصطفی طباطبایی که مسئول امورمالی فدراسیون فوتبال است، توسط علی کفاشیان، داماد محترمشان رسما به عنوان سرپرست تیمملی جوانان هم انتخاب شد! این اتفاق درحالی میافتد که پیشکسوتان بسیاری در فوتبال ایران خانه نشیناند اما برای نزدیکان و بهخصوص برادرزن آقای رئیس، جاهای زیادی برای خدمت رسانی وجود دارد. آقای طباطبایی درمصاحبه خود از تجربه زیادی که در همراهی تیمهای ملی دارد گفته و درپایان هم یادآوری کرده که سرپرستی تیمملی کاری ندارد و رسانهها نباید اینقدر روی این موضوع حساسیت نشان بدهند.
۸ - جلوگیری از شکلگیری نهادهای مدنی
مدتهاست که اتحادیه فوتبال، کانون مربیان فوتبال، کانون بازیکنان حرفهای و همینطور کانون داوران فوتبال ایران به اشکال مختلف و به صورت رسمی درخواست عضویت در مجمع رسمی فدراسیون فوتبال را تسلیم مسئولان کردهاند و انتظار دارند از سوی فدراسیون به رسمیت شناخته شوند اما مقاومت عجیب فدراسیون فوتبال در مقابل این درخواست باعث شده این نهادها که قانونا باید توسط خود فدراسیون تشکیل شوند
نه تنها پا نگیرند و به سمت قدرتمند شدن حرکت نکنند که به واسطه مشکلات قانونی و مالی تا آستانه نابودی هم پیش بروند. این یک سوال کلیدی است که باید مسئولان فدراسیون فوتبال به آن پاسخ بدهند. چرا اجازه عضویت تشکلات کاملا قانونی که مورد تاکید AFC و FIFA هم هستند داده نمی شود؟
۹ - آقایان پیشگو
علاوه بر موارد ذکرشده حضور یک پیشگوی قدرتمند در ساختمان فدراسیون فوتبال هم جالب به نظر میرسد. همان پیشگویی که چندهفته مانده به پایان رقابتهای لیگ اسامی تیمهای سقوطکننده به دسته پایینتر را اعلام کرد و اتفاقا همه آن اسامی درست از آب درآمدند!
۱۰ - فرار از ساختمان گرانیتی
آخرین نکته به بحث تغییر ساختمان فدراسیون فوتبال مربوط می شود. ساختمان ۶ طبقه و مجللی که توسط محمد دادکان خریداری شد و نام او در راهروی ورودی جلب نظر می کند. این به چشم آمدن چندان به مذاق مسئولان فدراسیون و همینطور سازمان تربیببدنی خوش نیامده. آنها با خروج از این ساختمان هم با تنها یادگاری به جامانده از دکتر دادکان خداحافظی میکنند و هم با دوری از مرکز شهر و پناه بردن به آکادمی فوتبال راهحل مناسبی برای فاصله گرفتن از خبرنگاران و پنهان کردن واقعیتهای تلخ پیدا می کنند.
به نظر من خرج کردن توی فوتبال خوبه اما 100% باید از جیب بخش خصوصی ، نه از پول بیت المال.
این تیم استیل آذین عجب تیمی شده خیلی خرج می کنه؟
مدیران و اعضای هیئت مدیره استقلال در این برهه حساس دسته جمعی استعفا داده اند.حالا ما باید چکار کنیم بودنشون یه درد سر یود رفتنشونم یه دردسر دیگه.آخه آقایون اگه می خواستین استعفا بدین زودتر این کارو می کردین تا بازیکنامونو از دست نمی دادیم.خیلی از بازیکنایی که رفتن الان میگن اگه ما می دونستیم آقایون اسعفا می دن تو استقلال می موندیم.البته جدا از اینکه پولم تو رفتنشون بی تاثیر نبوده...
هنوز قرار داد ثبت نکردن که.
فقط امیدوارم حسین کاظمی نره. اکبرپور و جانواریو امسال رو اعصاب من بودن. مخصوصاَ جانواریو که 5 تا شوت تو چارچوب نزد.
کاظمی هم با استیل آذین دیروز قرارداد بسته ! خدا از آشتیانی نگذره !
عصر ايران ورزشي، پرناز صديق- حميد رضا صدر براي فوتبالدوستان ايراني، نامي آشنا است. علاقه ويژه او [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به فوتبال، در كنار گرايشهاي روشنفكرانه و دغدغه هاي اجتماعي اش، او را به وادي جامعه شناسي فوتبال كشانده است. متن زير حاصل گفتو با صدر درباره دستمزد بازيكنان ايراني است. دكتر صدر فارغ التحصيل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران( در مقطع كارشناسي ) است. مطالعات جامعه شناختي درحوزه فوتبال در كنار تحصيلات اقتصادي، در مجموع صدر را به چهره اي واجد صلاحيت در بحث از دستمزد بالاي بازيكنان ايراني و چرايي پيدايش و پيامدهاي نامطلوب آن بدل كرده است. گفتگوي زير را بخوانيد.
سازمان لیگ اعلام کرده که سقف قرارداد هر بازیکن لیگ برتر در فصل آینده، 400 میلیون تومان است. بازیکن 400 میلیونی، ماهانه 33 میلیون تومان دریافت می کند. نظر شما راجع به این رقم کلان چیست؟
یادمان باشد برای این که به متوسط درآمد ماهانه بازیکنان دست یابیم، باید این 400 میلیون تومان را نه بر 12 ماه بلکه به 8 ماه تقسیم کنیم؛ زیرا با احتساب تعطیلات نیم فصل، تعطیلات مربوط به بازیهای ملی و نیز تعطیلات تابستانی، هر بازیکن حداکثر 8 ماه در خدمت باشگاهش است. بنابراین اگر 400 میلیون تومان را تقسیم بر 8 بکنیم، هر فوتبالیست در ماه حدود 50 میلیون تومان یا به تعبيري 50 هزار دلار دريافت می کند.
50 هزار دلار در ماه، در مقايسه با دستمزد هاي بازيكنان فوتبال در جهان، رقم بالايي محسوب مي شود؟
بیاید به مقایسهای دست بزنیم. این مبلغ مثلاً در مقایسه با مبلغ دریافتی فوتبالیستهای کرواسی و سوئد، یعنی کشورهایی که در جام جهانی به رتبه سوم دست یافته اند، رقم بسیار بالا و نامتعارفی محسوب می شود. درعین حال نباید از یاد ببریم که این پول از خزانه دولت پرداخت می شود و در واقع متعلق به مردم است. باشگاههایی فوتبال ما که چنین ارقامی را می پردازند، این رقم را نه از بلیط فروشی جبران می کنند، نه از پخش تلویزیونی و نه از اسپانسرها. در حقیقت این ارقام در گردش مالی طبیعی باشگاهها بر نمي گردد.
یعنی شرایط ما چگونه باید باشد؟
ببینید اگر کریستیانو رونالدو به رئال مادرید می رود، بخشی از مبلغ 100 میلیون یورویی که برای خرید او پرداخت شده، در همان پخش تلویزیونی ورود او به سانتیاگو برنابئو و یا فروش پیراهن ها و نیز افزایش قیمت بلیط برای طرفداران رئال مادرید، به باشگاه برمی گردد. ولی برای مثال طرفداران پرسپولیس و استقلال چقدر از هزینه دستمزد بازیکنان دو تیم محبوبشان را می پردازند؟ آن هم با این قیمت اندک بلیطها که گاهی مجانی هم هست؟ آن هم با بلیط فروشی که توسط نهادی دیگر بی اعتنا به دخل و خرج ها انجام می پذیرد.
متاسفانه دستمزد بازیکنان این دو تیم، در حقیقت پولی است که از خزانه دولت صرف بازیکنانی می شود که نه کیفیت فنی بالایی دارند، نه در مسابقات آسیایی افتخارآفرین اند و متاسفانه نه در مسابقات مقدماتی جام جهانی ما را به جایی رسانده اند. چنین رقمی اساسا نامتعارف است.
شما درباره سقف دستمزد 400 میلیون تومان چه نظري داريد؟
400 میلیون یعنی 400 هزار دلار. زمانی که دیوید بکام به تیم لس آنجلس گالاکسی رفت، مبالغ دریافتی سایر بازیکنان این تیم هم اعلام شد. لس آنجلس گالاکسی در قلب سرمایه داری آمریکا قرار دارد. ولی متوسط دستمزد بازیکنانش سوای بکام سالانه بین 20 تا 30 هزار دلار می گیرند. یعنی بازیکنان لیگ کشوری مثل آمریکا با ان همه ثروت و ادعا، چنین مبالغی دریافت نمی کنند. حالا ما در فوتبالی که نه باشگاههایش درآمدی کسب می کنند و نه تماشاگرانش پولی می پردازند، نه سالی 30 هزار دلار بلکه ماهی 50 هزار دلار به بازيكنانمان می پردازیم. این ارقام غیر منطقی هستند.
یعنی مبلغ دریافتی یک بازیکن ایرانی سالانه تقریباً ده برابر بازیکنان لس آنجلس گالاکسی است.
دقیقاً همین طور است. چه خوب است دوستانی که در حوزه اقتصاد کار می کنند، کمی در این زمینه کنکاش کنند. ببینید کرواسی در سال 1998 رتبه سوم جام جهانی را بدست آورد. کرواسی از دل فوتبال یوگوسلاوی بیرون آمده. یوگوسلاوی کشور بسیار قدرتمندی در فوتبال دنیا بود. ستاره سرخ بلگراد و دینامو زاگرب تیمهای بزرگی هستند. شما ببینید دستمزد بازیکنان کنونی این دو تیم چقدر است. در حالی که هر کدام از بازیکنان این دو تیم در یک کورس سی متری ، بازیکنان ما را با چند ثانیه اختلاف پشت سر می گذارند و بسیار هم حرفه ای تر بازی می کنند. چه در میدان و جه در خارج از میدان.
ما 18 تيم در ليگ برتر داريم و هر كدام 22 بازيكن دارند. يعني 396 بازيكن در ليگ برتر. آيا ارقام نجومي شامل حال اكثريت اين بازيكنان مي شود؟
در اين باره اطلاعات روشني دردست نيست. طبيعتاً همه ارقام كلاني دريافت نمي كنند. اما ما بايد متوسط ارقام را در نظر بگيريم. يعني پرسپوليس و استقلال دقيقاً اعلام كنند كه چه مبلغي براي خريد بازيكن پرداخت كرده اند و ما اين مبلغ را تقسيم بر 22 كنيم تا به متوسط رقم پرداخت شده براي خريد بازيكن از سوي اين دو تيم برسيم.
در اين زمينه چه کسی باید پاسخگو باشد؟
مدیران دولتی یا، به تعبیری دیگر مدیران ورزشی ما، تورمی بوجود آورده و بادکنکی را باد کرده اند که تناسبی با قواره فوتبال ما ندارد. پرسش کلیدی این است آیا این فوتبال می خواهد سرانجام روزی روی پای خودش بایستد یا نه؟ در حال حاضر کدام باشگاه خصوصی ما می تواند 10 تا 15 میلیارد تومان در سال خرج کند تا دستمزد این بازیکنان را پرداخت کند؟ 15 میلیارد تومان یعنی 15 میلیون دلار.
ظاهراً در شهری مثل تهران، 15 میلون دلار برای خیلی ها رقم چندانی نیست ولی باور کنید این مبلغ در حال حاضر در اروپا رقم بسیار زیادی بشمار می رود؟ شما اگر رئال مادرید و بارسلونا و منچستر یونایتد را کنار بگذارید، یعنی غولهای اروپایی را نادیده بگیرید در می یابید سایر باشگاه ها با هزینه بسیار کمتری در مقایسه با باشگاه های ما که در حقیقت تیم هستند و نه باشگاه اداره می شوند.
این وضعیت در فوتبال ایران از چه زمانی پدید آمد؟
تصور می کنم این وضعیت پس از توفیق ایران در جام جهانی 98 شکل گرفت. به هر حال آن جام جهانی نقطه عطفی در فوتبال ایران بود. پس از آن جام جهانی، مدیران ورزش و اساساً صاحبان دولت در ایران، سیاست حمایت از فوتبال را در پیش گرفتند. اعتقاد دارم کلیت آن سیاست درست بود، اما مدیران دولتی فوتبال ما این سیاست را به شکلی اجرا کردند که از دل آن، به تعبیر من، فوتبال تورمی و بادکنکی بیرون آمد. بیاید بپذیريم در حال حاضر یکی از مشکلات فوتبال ما، تزریق بی رویه پول به آن بوده. این تزریق هم فقط شامل حال بازیکنان شده و نه و مربیان و دستیاران و آنالیزورها. از همه مهمتر، تاسیسات زیرساختی فوتبال ما را هم شامل نشده.
آیا نباید پرسید در حالی که پرسپولیس و استقلال هنوز آواره پیدا کردن یک زمین تمرین هستند چگونه سالی 10 تا 15 میلیون دلار به بازیکنانی که اکثرشان کم مایه هستیم می پردازیم؟ بروید و ببینید باشگاههای برزیل چقدر به بازیکنانشان می پردازند؟ یک بازیکن برزیلی چقدر دستمزد می گیرد که می تواند از برزیل به اروپا برود و در قاره سبز و بعد هم در جام جهانی بدرخشد؟ متاسفانه مدیران ورزشی ما در باشگاهها، ما را به یک مرزی رسانده اند که چرخه فوتبال ما به سمت فروپاشی رفته. این بادکنک بالاخره روزی در جایی خواهد ترکید.
بر اساس آن چه می گویید پرداخت این ارقام به بازیکنان، یکی از موانع خصوصی سازی در فوتبال ایران است.
بله، عملاً چنین شده. چرا استقلال اهواز و ابومسلم مشهد، که متعلق به بخش خصوصی بودند سقوط کردند؟ چون نمی توانند با تیمهایی که با پول نفت و صنایع ملی حمایت می شوند رقابت کنند. استقلال و پرسپولیس اعتنایی به بلیط فروشی و جذب اسپانسر نمی کنند یا نمی تواننند بکنند. این تیم ها بودجه هایی دارند که آنها را از پرداختن به چنین اموری مستغنی می کند. آشکار است که بخش خصوصی نمی تواند با این تیم ها رقابت کند. بخش خصوصی در کدام کشورتوانسته با دولت رقابت کند؟
دولت باید زمینه ای را فراهم آورد که بخشش خصوصی به ورود به حوزه فوتبال ترغیب شود. فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا بارها هشدار داده اند که این باشگاهها باید خصوصی شوند. آیا شرایط کنونی پرسپولیس و استقلال، شرایطی است که بخش خصوصی، در صورت تصدی این دو باشگاه، بتواند از عهده تامین آن برآید؟ آن هم بخش خصوصی ای که استادیوم و بلیط فروشی و حق پخش تلویزیونی ندارد، زیرا استادیوم ها متعلق به سازمان تربیت بدنی اند، بلیط فروشی در اختیار سازمان لیگ است و حق پخش تلویزیونی هم متعلق به یک نهاد دولتی است. در این شرایط بخش خصوصی چگونه می تواند کسب درآمد کند؟ ابومسلم و استقلال اهواز که به دسته اول سقوط کردند و استیل آذین هم که اوضاع خوبی در لیگ برتر دارد، ولی تصور نمی کنم تراز مالی باشگاه مثبت باشد.
آیا وضعیت کنونی فوتبال ایران در جای دیگری از جهان هم مشاهده می شود؟
تا حدی نمونه اش را در کشورهای عربی همسایه مان می بینیم. یعنی در جایی که فوتبال دولتی وجود دارد و دخل و خرج ها با هم تناسبی ندارند. دوستان شیخ نشین ما هم پول نفت را به باشگاههایشان تزریق می کنند. در این کشورها هم تناسبی بین داده و ستانده وجود ندارد. بین آنچه که از نظر مالی تزریق می کنید و آنچه که دریافت می کنید. من جای دیگری را در جهان سراغ ندارم. ولی یادمان باشد کشورهای عربی جمعیت اندکی دارند و درعین حال توانسته اند روی تاسیسات زیرساختی شان کار کنند. اما ایران کشوری 70 میلیونی و پهناور است و از حیث زیرساختهای فوتبال، مشکلات عدیده ای دارد. هنوز در بندر انزلی، وقتی که استادیوم این شهر را از طریق دوربین تلویزیون می بینیم، همان ترکیب سی چهل سال پیش را دارند.
ما هنوز در مناطق فوتبال خیز جنوب کشورمان استادیومی در شان فوتبالیستهایمان نداریم. بنابراین این گونه ولخرجی های مدیران فوتبال ما شایسته نیست. شما ببینید بچه های ما در چه مدارسی درس می خوانند و زمین بازی شان چه وضعیتی دارد. حتی شرایط مدارس شمال شهر تهران هم مطلوب نیست. یک خانه 500-200 متری را گرفته اند و به مدرسه تبدیل کرده اند، بی آن که حتی جایی برای دویدن کودکان مهیا باشد.
نتیجه ولخرجی های فوتبال چه بوده؟
سقوط فرهنگی موازی با ریخت و پاش ها. وقتی تزریق بی رویه پول به فوتبال این کشور صورت می گیرد، نتیجه و بازتاب منفی آن را در حوزه های فرهنگی جامعه مان می بینیم. مایه تاسف است ولی اکنون فوتبالیستهایمان را با اتومبیل ها و ژل مویشان می شناسیم نه با بازی ای که در میادین فوتبال انجام می دهند. ما آنها را با امور حاشیه ای زندگی شان به یاد می آوریم، مثال های فراوانی وجود دارند که نمی خواهم به آنها بپردازم.
به هر حال این تورم مالی یا تزریق بی رویه پول در فوتبال مملکت، در حوزه های فرهنگی جامعه ما اثر منفی گذاشته. فوتبالیست ها نیازی به کشیدن مرارت نمی بینند. بازیکنانی را می شناسیم که پس از چند بازی عامدانه می گویند مصدوم شده ایم و نمی خواهیم بازی کنیم؛ زیرا پولشان را گرفته اند و بهتر است که به میدان هم نروند. چنین بازیکنانی فراوانند. روزنامه های ورزشی را که ورق بزنید تا دریابید چه می گویم.
اگر مدیران ورزشی کشور از شما راهکاری برای اصلاح این وضعیت غیر اصولی بخواهند، چه توصیه ای به آنها می کنید؟
هر بار کسی در مورد این مسائل حرف زده است، این دوستان گفته اند چرا در این باره حرف می زنید؟ ما گاهی که در رادیو و تلویزیون در این باره بحث می کنیم که این فوتبال در زمینه برنامه ریزی و اقتصادی و اخلاق بیمار است، کسانی هستند تا پوزخند بزنند. ببینید بودجه ورزش ما پنج برابر شده. این بودجه در کجا صرف شود و چگونه؟ باید خرج دستمزد بازیکنان شود؟ آیا قرار است این افزایش مترادف با افزایش دستمزد کعبی و کریمی و جان واریو باشد؟
این بحثی است در حوزه اقتصاد و برنامه ریزی. در پاسخ سئوال شما باید بگویم که درهای مجادله در این زمینه بسته است. دوستان فوتبالیست به ما می گویند چرا درباره این مسائل حرف می زنید؟ آنها اظهار نظر درباره فوتبال را منوط می کنند به برخورداری از سابقه حضور در فوتبال. در حالی که بحث ما بحثی اقتصادی، تشکیلاتی، سازمانی و فرهنگی است. شما نمی توانید فوتبال را از این حوزه ها منفک کنید.
حالا فرض کنیم کسي به فدراسيون توصيه كند كه هيچ بازيكني نبايد بالاتر از 50 ميليون تومان بگيرد. آيا چنين چيزي امكان پذير است؟
پرسش کلیدی اين است که آیا اين قضیه اساساً در دستور كار فدراسيون جای دارد؟ آیا در شرح وظایف فدراسیون قرار گرفته؟ فدراسيون ها در همه جاي دنيا فقط و فقط برگزار كننده بازيهای باشگاهی و شكل دهنده تيم ملي هستند. فدراسيون آلمان و ايتاليا نقشي در افزايش قيمت بازيكنان فوتبال اين كشورها ندارند. سیلویو برلوسكوني سياستمدار ميليونري است كه در بخش خصوصي فعال است و مي خواهد براي ديويد بكام 35 ساله، مبلغي كلان بپردازد و اين كار را هم انجام مي دهد. و يا فلورنتينو پرز در رئال مادريد تاجر بزرگی است كه با اعتباري كه در بانكهاي اسپانيا دارد، كريستيانو رونالدو و كريم بنزما را با قيمتي گزاف مي خرد و سپس بنزما را به ميدان هم نمي فرستد. او متعلق به بخش خصوصي اي است كه توان انجام چنين كاري را دارد.
فدراسيون فوتبال اسپانيا در جايگاهي نيست كه به او بگويد شما بازيكنان تيمت را با اين قيمت بخر. فدراسيون فوتبال اسپانيا فقط برگزار كننده بازيهاي فوتبال در اين كشور است. به نظر می رسد ما ً سوءتعبير بزرگي درباره نقش فدراسيون فوتبال كشورمان داريم. يعني تصورمان اين است كه فدراسيون بايد همه مشكلات فوتبالمان را حل كند در حالي كه فدراسيون فوتبال برگزار كننده بازيها است. فدراسيون ما در حوزه هايي پا مي گذارد كه در شرح وظايفش نيست. تعيين سقف قيمت براي بازيكنان ليگ برتر هم يكي ازهمين موارد است.
شما بايد از مديرعامل ذوب آهن و سپاهان و پرسپوليس بپرسيد مبناي خريد شما چيست؟ بازيكن تيمتان را چگونه انتخاب مي كنيد؟ اينكه آقاي عزيز محمدي اعلام كرده هيچ تيمي حق ندارد بازيكني را با قيمت بالاتر از 400 ميليون تومان بخرد، بدعتي است كه تا به حال نظيرش را نديده ام. البته جز در عصر كمونيسم و در بلوك شرق سابق. اما یادمان باشد كشورهاي بلوك شرق اساساً فاقد اين تركيب حرفه اي بودند و ادعا نداشتند می خواهند فوتبال را حرف های کنند.. در آن زمان بازيكنان اساساً دستمزدي به اين شكل نمي گرفتند. آنها موظف بودند كه براي باشگاهي كه دولت تعيين مي كرد، بازي كنند. الگوي فوتبال ما چيز ديگري است.
ما در حال حاضر بازيكن خارجي مي آوریم اما باشگاههای عصر كمونيسم بازيكن خارجي نمي خريدند. در كشورهاي كمونيستي، دستگاه ورزش مي گفت ما دستمزدي پرداخت نمي كنيم و دستمزد شما مثلا اين است كه آپارتمانتان كمي بزرگتر مي شود. اما الگوي ما ظاهراً يك الگوي اقتصاد آزاد است اما در اصل اقتصاد آزاد هم نيست زيرا دولت هزينه باشگاهها را مي پردازد. در حقيقت تناقض های بنيادينی در اين حوزه وجود دارد.
حالا به نظر شما اين كه درآمد يك بازيكن خيلي بيشتر از يك پزشك متخصص است، في نفسه مشكل دارد؟
نه، من با اين مشكلي ندارم. در انگلستان هم هيچ پزشك متخصصي مثل وين روني دستمزد نمي گيرد. دراسپانيا هم هيچ پزشك متخصصي درآمدش به اندازه سرجيو آگرو در اتلتيكو مادريد يا كريستيانو رونالدو دستمزدی دریافت نمی کند.. در آمريكا هم هیچ پزشکی درآمدش در حد مايكل جوردن، بسكتباليست معروف، نبود. اما نكته مهم اين است كه ستاره هاي ورزشي غرب درآمد ايجاد مي كنند. يعني مايكل جوردن براي باشگاه شيكاگو بولز و شهر شيكاگو درآمدزا بود. اما حسين كعبي و علي كريمي چه درآمدي ايجاد مي كنند؟
ستاره هاي غرب براي باشگاههاي خود درآمد و اشتغال ايجاد مي كنند. آنها هر چند كه رقم هاي نامتعارفي به عنوان دستمزد دريافت مي كنند ولي چرخ اقتصادي باشگاه را جلو مي برند. اما ستاره هاي ما كجا براي باشگاههايشان كسب درآمد كرده اند؟ كدام يك از ما به خاطر اين ستارهها يك پيراهن يا حتي يك بشقاب خريدهايم؟
بجای این خرجها بیان 2 تا استادیوم آبرومندی درست کنند.
هر هفته تو برنامه نود استادیومهای نیمه کاره رو نشون میداد که به امان خدا ول شده بودند حداقل اونا رو تموم کنن
شاید استعفا دادن که به عنوان بازیکن بیان و ستاره استقلال باشن:19:
به این میگن ریدن و در رفتن.
استیل آذین دیگه سهمیه بازیکنان لیگ برتریش تکمیل شد.
این بازیکنا عبارتند از: اکبرپور، کاظمی، زنید پور، مکانی، اشجاری , عمران زاده.
باید دید استیل آذین به سراغ خریدن بازیکنای خارجی خوب میرن یا نه.
خداییش هر چند که خیلی بعیده ولی اگه ریکارد بیاد ایران خیلی باحال میشه.
اگه پرسپولیس هم تو فصل نقل وانتقالات خوب عمل کنه و موفق بشه بازیکنایی که دایی مدنظر داره رو جذب کنه سال آینده بازیهای استیل آذین و پرسپولیس خیلی قشنگ میشه.
معلومه که نمیاد!علتش هم اینه که استیل آذین قبلا با رونالدینهو قرارداد بسته و این دو تا با هم خصومت دارن!!:دی
شما چقدر ساده اید.اینا به خاطر پول رفتن ولی روشون نمیشد بگن واسه پول رفتیم میخواستن بندازن گردن واعظ
خب واعظ که رفت پس چرا اینا نموندن؟
این سعیدلوی لنگی استقلال رو داره نابود میکنه.فصل بعد فصل تاریکی برای ما خواهد بود
صدر خیلی حالیشه
ولی چند وقتیه دیگه تلویزیون دعوتش نمیکنه نمیدونم چرا؟
حیف شد بازیکن های خوبی رو از دست دادیم ولی جدا از رفتن بیگ زاده خوشحال شدم با IQ در حد گلابی که داشت رو اعصابم راه میرفت
اخرین فوتبال این فصل که مربوط به فینال CL بود صدر کارشناس برنامه بود :)نقل قول: