پلیس ما فقط می تون دی ش جم کنه
Printable View
پلیس ما فقط می تون دی ش جم کنه
نقل قول:
تازه اونم نميتونه جمع كنه ميزنه داغونش ميكنه!!!!!!:21:
دیشب اونجایی که حامد بهداد ناراحت بود و به اون دختر کوچولو فکر میکرد داشتم از خنده میمردم.....:31:
اصلا بهش ناراحتی نمیاد:31:
ارزو به دلمون موند یه سریال درست حسابی پلیسی ببینیم
موش و گربه نگاه کنی بهتره :31:
سقوط آزاد؛ تلاش بي حاصل براي نمايش چهره اي جديد از پليس
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گراميداشت هفته نيروي انتظامي در تلويزيون با رونمايي از دو پليس جديد در عرصه فيلمسازي همراه بود اما اغراق 'حامد بهداد ' و 'پوريا پورسرخ' در ايفاي اين نقش در قالب مجموعه 'سقوط آزاد'، پذيرش چهره اي جديد از پليس را براي مخاطبان سخت كرد.
اين اثر كه ابتدا با عنوان 'گيوتين' و سپس با نام ' آخرين روز' مراحل توليد را پشت سر گذاشت، سرانجام با نام ' سقوط آزاد' راهي پخش شبكه يك سيما شد.
مجموعه هفت قسمتي 'سقوط آزاد' كه توليد آن از ابتداي شهريور ماه كليد خورد، اين بار قصد داشت با حمايت مالي موسسه سينمايي نيروي انتظامي -ناجي هنر- تلاش هاي اين نهاد را در برخورد با كساني كه با حمايت هاي خارجي در پي جاسوسي و اقدامات خرابكارانه سياسي و امنيتي در كشور هستند، به تصوير بكشد.
داستان اين اثر در مقايسه با مجموعه هاي تلويزيوني كه در گذشته با محوريت قاچاق مواد مخدر، قتل و يا قاچاق اشياء عتيقه روي آنتن رفتند، براي بيننده تازگي داشت ضمن آنكه اقدام 'حبيب اله كاسه ساز' تهيه كننده اين مجموعه در تبليغ 'سقوط آزاد' در سطح شهر مردم را براي ديدن اين مجموعه مشتاق تر كرد.
با آغاز هفته نيروي انتظامي، اين مجموعه تلويزيوني نيز براي بينندگان رونمايي شد؛ شايد مهمترين تفاوت اين سريال مناسبتي با اسلاف خود، در انتخاب بازيگران آن خلاصه مي شد.
حضور بازيگري همچون 'حامد بهداد' در قاب تلويزيون كه بيشتر در سينما ديده شده و سال گذشته بخاطر بازي در فيلم سينمايي 'جرم' مسعود كيميايي سيمرغ بهترين بازيگر مكمل مرد را در جشنواره فجر به دست آورده بود، وجهه تمايز مجموعه سقوط آزاد به شمار مي رود.
'عليرضا اميني' كارگردان جوان اين مجموعه با انتخاب بهداد در قالب يك پليس جديد و قرار دادن 'پوريا پورسرخ' به عنوان مكمل وي قصد داشت به تركيب جديدي در انتخاب چهره تلويزيوني پليس ايراني دست بزند.
بينندگان كه تا پيش از اين شاهد چهره هاي آرام و متين از پليس ايراني در آثار تلويزيوني و سينمايي بودند و چهره هايي چون فرامرز قريبيان، محمد صادقي، سيد شهاب الدين حسيني ، عبدالرضا اكبري و محمود پاك نيت را در اين كسوت به ياد داشتند اين بار با چهره و تيپ جديدي رو به رو شدند.
شايد بتوان نخستين نقص اين انتخاب را به نامانوس بودن چهره شخصيت هاي پليس اين داستان با ذهن تماشاگر ايراني مرتبط دانست زيرا بهداد و پورسرخ نه تنها لحن و گفتار بلكه در بازي و تيپ سازي نيز مصنوعي ظاهر شدند.
بهداد كه قرار بود در اين مجموعه نقش يك پليس جدي و سختكوش -سرگرد صابري- را در قاب تلويزيون جاي دهد، سعي كرد تا با اخم و گره افكني در صورت و خشن كردن صدا اين خصوصيت را به بيننده القا كند.
پورسرخ نيز بيش از آنكه نمايشگر پليسي با قدرت عكس العمل و توانايي بدني بالا باشد، تيپ و پوشش ظاهري وي براي بيننده جلب توجه كرد.
اين رفتارها و پوشش ظاهري اين دو بازيگر زماني براي بيننده غير قابل باورتر شد كه
شاهد استفاده از خودروهاي مدرن و وارداتي در انجام ماموريت هاي پليسي بود؛ اين مساله بيش از آنكه براي مردم مورد قبول واقع شود بيانگر هزينه اي بود كه حاميان مالي اين اثر براي توليد آن متحمل شده اند.
هرچند كارگردان تلاش كرد تا داستان مجموعه را در چند قسمت ابتدايي آن در حال تعليق نگه دارد، اما ذهن پوياي مخاطب زودتر از آنچه كه فيلمنامه نويس تصور مي كرد، داستان را حدس زد.
كارگردان جوان اين مجموعه، تلاش كرد تا با حركت دوربين و ايجاد صحنه هاي اكشن و درگيري مسلحانه در شهر نماي جديدي از يك فيلم پليسي را به بيننده نشان دهد تا بر جذابيت بصري مجموعه بيافزايد.
نمونه اين تلاش ها را در درگيري مسلحانه ميان نيروهاي پليس با اشرار، استفاده از بالگرد نيروي انتظامي و نيروهاي ويژه در تونل رسالت، تعقيب و گريز در اتوبان هاي خلوت پايتخت و ترور ' عماد' از طريق يك اسلحه تك تيرانداز قابل مشاهده است.
اما همه اين تلاش هاي بصري مانع از آن نشد تا ضعف بازيگران از ارايه يك بازي جذاب و كاستي هاي فيلمنامه از سوي مخاطبان ناديده گرفته شود.
به نظر مي رسد كارگردان بيش از آنكه بخواهد بازيگر اصلي اين اثر يعني بهداد را هدايت كند او را در ايفاي نقش آزاد گذشته و به همين خاطر بازي ارايه شده از او في البداهه به نظر مي رسد.
در مجموع 'سقوط آزاد' تلاش تهيه كننده، كارگردان و حاميان مالي اين اثر براي ارايه چهره اي جديد از پليس ايراني است كه به نظر مي رسد در زمينه مسايل مالي نسبت به ديگر مجموعه هاي تلويزيوني با دلمشغولي هاي كمتري برخوردار بوده كما اينكه پيش از آغاز پخش آن زمزمه هايي در زمينه دستمزدهاي كلان پرداختي به بازيگران اين مجموعه به گوش رسيد و البته از سوي توليدكنندگان آن رد شد.
اين مجموعه نشان داد كه توليد يك اثر فاخر پليسي كه بيننده را راضي نگه دارد، بيش از پول و امكانات مالي و پشتيباني نيازمند گروه توليد و بخصوص بازيگراني است كه حضور در كسوت پليس ايراني را با شخصيت هاي اكشن و مطرح سينمايي در جهان اشتباه نگيرند و توليد اينگونه آثار را در خلق آثار پر حادثه و ضرب آهنگ تند فيلم خلاصه نكنند. البته بازي گرفتن كارگردان از بازيگران نيز هنري است كه بيشتر در زمان نمايش رخ نمايي مي كند.
هنري كه در سقوط آزاد همپاي عنوان اثر عمل كرد و جنس بازي شخصيت هاي اصلي آن در عين غير قابل قياس بودن يادآور نوع بازيگران مطرح خارجي بوده است.
از: ليلا جودي
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا)
__________________
گفتوگو با روناك يونسي بازيگر مجموعه «سقوط آزاد»
سقوط آزاد؛ فرصتي براي تجربههاي تازه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روناك يونسي با بازي در فيلم «گرگ و ميش » به كارگرداني قاسم جعفري پا به دنياي بازيگري گذاشت و پس از بازي در سريال «گلهاي گرمسيري»، بازي مقابل دوربين تلويزيون را هم تجربه كرد و پس از مدت كوتاهي توانست تواناييهاي خود را به نمايش بگذارد و توجه خيلي از كارگردانان و تهيهكنندگان را به سوي خود معطوف كند. او پس از بازي در سريال «رستگاران» بيش از پيش به مخاطبان تلويزيون معرفي شد. روناك يونسي اين شبها سريال «سقوط آزاد» را روي آنتن شبكه يك سيما دارد كه به اين بهانه به سراغش رفتيم تا از اجراي نقش مانا برايمان بيشتر بگويد. يونسي طرفدار اين است كه قدرت زنان را در آثارش به نمايش بگذارد.
شما بازيگري را از سينما شروع كرديد، اما در تلويزيون پركار شديد. گرايش شما به تلويزيون دليل خاصي دارد؟
شروع كار هر بازيگري قطعا نميتواند برنامه و روند آينده كارياش را تعيين كند. در سينماي كشور ما شايد تعداد معدودي از بازيگرها هستند كه حق انتخاب دارند و اكثرا حق انتخاب ندارند و بيشتر انتخاب ميشوند. به هر حال فكر ميكنم با توجه به پيشنهادهايي كه در چند سال اخير داشتم كارهايي را كه دوست داشتم، انتخاب كردم. سينما يا تلويزيون برايم فرقي ندارد. مهم نيست در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد، مهم اين است كه من الان از انتخابهايم ناراضي نيستم.
وضعيت فيلمنامهها را در حال حاضر چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظرم اكنون فيلمنامه خوب در تلويزيون بيشتر از سينماست.
شما معمولا نقشهايي را انتخاب ميكنيد كه قدرت خاصي در آنها وجود دارد. در واقع تابهحال زنهاي با قدرتي را به نمايش گذاشتهايد؛ تمايلتان به بازي در اين نقشها دليل خاصي دارد؟
شايد نحوه اجراي نقشهايي كه تا به حال بازي كردهام چنين ذهنيتي را براي مخاطبانم ايجاد كرده است. به هر حال اين موضوع، هم به نقشهايي كه بازي كردهام بستگي دارد و هم به نحوه اجراي آنها.
ضمن اينكه شخصيت واقعي خودم هم همين طور است. در واقع قدرت در زنان را بسيار ميپسندم و معتقدم كه يك زن بايد بتواند از حق خود و ديگران دفاع كند.
اما فكر نميكنيد پس از مدتي ممكن است در اين گونه نقشها دچار كليشه شويد؟
من از اين موضوع فرار ميكنم و سعي ميكنم مراقب باشم كه در اين ورطه نيفتم. براي همين قبل از بازي در سريال سقوط آزاد چيزي حدود 8 ماه كار نكردم و از اين جهت بيكاري را به جان ميخرم تا اينكه بخواهم به قول شما كارهاي كليشهاي و تكراري انجام دهم كه هيچ سودي برايم ندارد.
چه شد كه در سريال سقوط آزاد بازي كرديد؟
از طرف آقاي كاسهساز به گروه آقاي اميني معرفي شدم. 3قسمت از فيلمنامه كار را به من دادند؛ مطالعه كردم و از كليت قصه خوشم آمد.
در ابتدا هم نقش مانا براي شما درنظر گرفته شده بود؟
خير. از ابتدا قرار بود نقش پليس را كه اكنون خانم حميدي بازي ميكند را من بازي كنم، اما چون خودم براي ايفاي نقش مانا رغبت بيشتري داشتم قرار شد كه ايفاگر همين نقش باشم كه از نتيجه كار بسيار راضي هستم.
سقوط آزاد چه فرقي با كارهاي قبلي شما دارد؟
سقوط آزاد، فرصتي برايم بود كه بتوانم نقش تازهاي را تجربه كنم و فرصت بيشتري براي نمايش تواناييهاي خودم داشتم.
فكر ميكنم براي اجراي اين نقش انرژي زيادي هم گذاشته بوديد؟
بله، همين طور است. به هر حال نقشهاي منفي به دليل اكشن بودنشان انرژي زيادي از بازيگر ميگيرد، اما اين مساله براي من خيلي مهم نبود چون از كارم بشدت لذت بردم.
آقاي اميني به عنوان كارگردان چقدر در پرورش اين نقش به شما كمك كرد؟
حُسن آقاي اميني اين است كه به كارشان احاطه كامل دارند و جوانب آن را ميشناسند و دكوپاژ و ميزانسنها به گونهاي بود كه كار را براي تدوينگر هم راحت كرد.
بازيگر و نوع بازياش و براي اين كارگردان مهم است، بههمين دليل بازيگر هم خلاقيت به خرج ميدهد و تلاش ميكند كار خوب شود. به هر حال راهنماييهاي خوب آقاي اميني باعث شد كه من راحتتر بتوانم به مانا نزديك شوم.
پس از اين تجربه راضي هستيد؟
بله، خيلي زياد. به نظرم همكاري گروه باعث شد كه ما فراتر از آن چيزي كه در ذهنمان بود را پياده كنيم.
از صحبتهايتان معلوم است كه از سريال سقوط آزاد خيلي راضي هستيد؟
بله، چون اين سريال نكات مثبت زيادي دارد. اول از همه فيلمنامه محكم و خوب آن است و بعد زاويه ديد متفاوت آقاي اميني به عنوان كارگردان و نوع تصويربرداري آقاي آقاجاني باعث شده كه كار بسيار زيبا شود و از همه مهمتر بازي خوب بازيگران اين مجموعه است كه كار را ديدنيتر كرده است.
به هر حال همه گروه دوستانه در كنار هم قرار گرفتند و دست به دست هم دادند تا يك كار متفاوت را به نمايش بگذارند، حتي ماموران نيروي انتظامي كه به عنوان مشاور با ما همكاري ميكردند. يادم ميآيد كه روزهاي اول كار من خيلي نميتوانستم با آنها ارتباط برقرار كنم اما به مرور حضورشان برايم خوشايند شد و متوجه شدم كه چقدر راهنماييهايشان در جهت بهبود كار موثر است. به هر حال از همه جهت سقوط آزاد برايم تجربه جديدي بود.
بازي مقابل حامد بهداد كه يك بازيگر حرفهاي سينماست، چطور تجربهاي برايتان بود؟
بسيار تجربه شيريني بود. سقوط آزاد اولين تجربه بازي من با حامد بهداد بود. شايد اوايل كار كمي ميترسيدم كه در مقابل او بازي كنم، چون بهداد بازيگر نقش مقابل من است، اما او به معناي واقعي يكي از بهترين بازيگراني است كه تا به حال ديدهام و دغدغهاش تنها بازي خودش نيست؛ بلكه به بازي مقابلش هم اهميت ميدهد. به هيچ وجه حسادت ندارد و قلبش درست مثل يك كودك پاك و مهربان است. به هر حال با حامد بهداد ارتباط برقرار كردم، ولي الان او يكي از بهترين همكاران من است و خيلي چيزها از او آموختم.
شخصيت مانا را خودتان چطور تعريف ميكنيد؟
مانا يك تبهكار است كه البته بسيار باهوش است و با زيركي يك گروه تبهكار را رهبري ميكند و براي رسيدن به اهدافش از هيچ چيزي نميگذرد.
فكر ميكنيد مانا مابهازاي بيروني هم دارد؟
بله. قطعا مانند مانا در جامعه ما و حتي كشورهاي ديگر وجود دارد.
ميشود گفت مانا به نوعي همان ناتاشاي سريال خواب و بيدار است؟
خير، به هيچ وجه. با اين كه احترام خاصي براي خانم نونهالي قائل هستم، اما اين نقش هيچگونه شباهتي با ناتاشاي خواب و بيدار ندارد و اصلا دنياي متفاوتي نسبت به او دارد.
خودتان چقدر براي بهتر اجرا كردن اين نقش تحقيق كردهايد؟
من سعي كردم بيشتر فيلمهاي جنايي ببينم و خشونت را در زنها به نوعي بيرون بكشم و مال خود كنم. ديدن اين فيلمها بسيار كمكم كرد و به نكات ريزي در آنها رسيدم كه به اجراي بهتر نقشم كمك كردند.
شما از آن دست بازيگراني هستيد كه با نقشهايتان زندگي ميكنيد؟
بله، متاسفانه همين طور است. براي همين پس از پايان هركار تا مدتي حالم بد است. چون انرژي زيادي براي نقشهايم به خرج ميدهم.
چقدر خودتان نسبت به مانا حس ترحم داشتيد؟ وقتي كه از بيرون به او نگاه ميكرديد؟
سوال خوبي پرسيديد. اتفاقا بارها پيش آمد كه سر صحنه به آقاي اميني ميگفتم من دلم براي اين زن ميسوزد چون زن بودنش را فراموش كرده است. حتي حين كار كات ميدادم و از آقاي اميني ميپرسيدم مانا هيچ وقت عاشق شده؟ اصلا فرصت چنين كاري را داشته؟ به هر حال من فكر ميكنم امثال زناني مثل مانا هيچ وقت فرصت زندگي كردن نداشتند و جز سياهي چيز ديگري را نديدهاند.
نقشي كه دوست داريد بازي كنيد، اما هنوز فرصتش برايتان فراهم نشده است، چيست؟
بشدت بازي در نقش يك زن سرايدار يا كارگر را دوست دارم. فكر ميكنم دنياي اين زنها پر از رمز و راز و البته رنج است.
چرا رنج كشيدن زنان و به نمايش گذاشتن آنها برايتان يك دغدغه است؟
چون احساس ميكنم در حق زنها ظلم شده است. درست است كه زنها از لحاظ بدني از مردان ضعيفترند، اما استعدادهاي زيادي در آنها وجود دارد كه متاسفانه ناديده گرفته شده است. دغدغه من زنهايي هستند كه شرايط به آنها اجازه رسيدن به آرزوهايشان را نداده است و هميشه مظلوم واقع شدهاند.
فكر ميكنيد در سينما و تلويزيون ما چقدر نقش متفاوت براي خانمها وجود دارد؟
قطعا خيلي كم. براي همين من سعي ميكنم كه گزيده كار كنم و هيچوقت زيربار اين نميروم كه نقش زنهاي خانهدار صرف را بازي كنم، چون معتقدم يك زن علاوه بر وظيفه مادربودن و زن بودنش ميتواند كارهاي بسيار زياد ديگري انجام دهد كه متاسفانه به آنها چندان پرداخته نميشود.
راستي چرا بعد از بازي در نمايش «مكاشفه در باب يك مهماني خاموش» ديگر در تئاتر بازي نكرديد؟
چون آن نمايش اولين حضور من در تئاتر بود و خوشبختانه آن كار با استقبال خوبي روبهرو شد و براي همين نميخواستم در كارهاي پايينتري نسبت به آن نمايش بازي كنم. اما تئاتر هميشه براي من قداست خود را دارد و از بازي روي صحنه هميشه لذت خواهم برد.
دغدغههاي هنري ديگر شما...
من رشته تحصيليام طراحي صنعتي است. دغدغههاي هنري ديگرم نقاشي و عكاسي است. سفرهاي هنري را هم خيلي دوست دارم.
سقوط آزاد در پرونده هنري شما چه جايگاهي دارد؟
جايگاه خوبي دارد و از همان ابتدا هم ميدانستم كه اين كار ميتواند با اقبال خوبي از جانب مخاطبان روبهرو شود چون همهچيز درست در كنار هم قرار گرفته بود.
محبوبه رياستي / روزنامه جامجم
چهارشنبه 20 مهر 1390
شب گذشته در برنامه پارک ملت اتفاق افتاد؛
بازیگر «سقوط آزاد» به دلیل عدم دریافت هدیه به «پارک ملت» نیامد
برخی از بازیگران «سقوط آزاد» که شرط حضورشان در برنامه «پارک ملت» را دریافت هدیه عنوان کرده بودند، با مخالفت مدیر شبکه یک مواجه شدند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، قرار بود شب گذشته (۱۹ مهر ماه) عوامل سریال «سقوط آزاد» مهمان برنامه پارک ملت با اجرای محمدرضا شهیدیفر شوند که گویا برخی از این مهمانان از جمله یکی از بازیگران اصلی سریال برای حضور در برنامه از تهیهکننده طلب دریافت هدیه نقدی میکند.
بنا بر این گزارش، تهیهکننده این موضوع را با مهدی فرجی مدیر شبکه یک سیما مطرح میکند و با توجه به مخالفت شدید مدیر شبکه یک، این پیشنهاد هنرپیشه پذیرفته نمیشود و در نهایت این بازیگر نیز از حضور در برنامه سر باز میزند.
به گزارش فارس، طمع هنرپیشه مذکور و عدم حضورش در برنامه منجر شد تا شب گذشته فقط علیرضا امینی کارگردان سریال و سردار بهمن کارگر معاون اجتماعی ناجا در برنامه پارک ملت حضور یابند.
این اتفاق (که گویا در تلویزیون به یک رویه بدل شده) در حالی افتاده است که بسیاری از بازیگران مطرح تلویزیون و سینما از طریق تلویزیون به مردم شناسانده شدهاند.
سقوط آزاد'؛ گرته برداري ضعيف از آثار پليسيخلق قهرمان(سرگرد صابري) و ضد قهرمان(زن تبهكار) در كنار ديگر شخصيت هاي اين سريال موجب شده تا مخاطب به ديدن اين مجموعه تلويزيوني ترغيب شود.سريال هفت قسمتي 'سقوط آزاد' كه به مناسبت هفته نيروي انتظامي از شبكه اول سيما در حال پخش است، با وجود بهره مندي از فيلمنامه اي قابل دفاع، در كارگرداني و بازيگري حرفي براي گفتن ندارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، اين مجموعه تلويزيوني روايتي جديد از تقابل هوشمندانه نيروي انتظامي با گروهي تبهكار را كه به قصد خرابكاري و دستيابي به سيستم هاي امنيتي ايران راهي كشور شده اند، روايت مي كند و در عين حال پيچيدگي ها و فراز و فرودهاي فيلمنامه اين اثر موجب شده تا روايت آن براي مخاطبان كمي جذاب باشد.
از سويي داستانك هاي اصلي اين سريال همچون دزديدن بچه در راستاي قصه اصلي اين مجموعه به درستي محقق شده و در كل فيلمنامه اين اثر قابل دفاع است هرچند كه در برخي بخش ها همچون فرار زن تبهكار از تونل به همراه همدستش حفره هايي در فيلمنامه ايجاد كرده اما در كل عدم موفقيت اين سريال را نبايد در فيلمنامه آن جست وجو كرد.
فيلمنامه خوب اين سريال اسير سوءبرداشت و گرته برداري ضعيف كارگردان آن، از مجموعه هاي پليسي خارجي و گاها فيلم هاي باليوودي شده و خروجي غير قابل قبولي را در مقابل ديدگان مخاطبان قرار داده است.
تيپ سازي به شدت نامناسب 'حامد بهداد' در نقش 'سرگرد صابري' با تغيير لحن صدا و استفاده از تكه كلام عجيب و غريب(!) موجب شده تا اين شخصيت از سوي مخاطبان به عنوان يك پليس پذيرفته نشود.
به عبارت ديگر كارگردان تلاش كرده تصويري از يك پليس متفاوت در مجموعه خود ارائه دهد اما بازي ول و رهاي بهداد تلاش كارگردان را عقيم ساخته است.
نكته ديگر كه در اين مجموعه تلويزيوني گل درشت جلوه مي كند بازي 'پوريا پورسرخ' در نقش 'سروان پوريا' به عنوان دستيار سرگرد صابري است.
به نظر مي رسد كارگردان مجموعه تلاش كرده با بهره گيري از هيكل عضلاني پورسرخ كه با پوشش پيراهن هاي 'اندامي' جلوه خاصي يافته، به 'ماچو' هاي هاليوودي از جنس 'وين ديزل' و 'ماچو' هاي باليوودي از جنس 'سلمان خان' طعنه بزند.
تكيه پورسرخ به بدنه ورزيده اش و تلاش براي نماياندن بازوهاي عضلاني در بخش هاي مختلف اين مجموعه، ذهن مخاطب را به اين سو كه وي تلاش دارد به جاي بازي درخور، 'شوي از بدن' را به نمايش بگذارد، مي كشاند.
همچنين بايد حضور پورسرخ در يكي از سكانس ها با عينك آفتابي در ساختمان مقر پليس را از شاهكارهاي اين مجموعه دانست.
اما بخش فاجعه بار اين مجموعه تلويزيوني، سكانس حضور چند نفر از تبهكاران در منزلي بود كه كودك ربوده شده در آن نگهداري مي شد و افرادي كه وارد مي شدند تلاش مي كردند به نوعي با فيگورهاي مختلف، بدن عضلاني خود را به مخاطب نشان دهند.
اين روند نيز در حضور تبهكاران در محل برگزاري اجلاس نيز ديده شد و اساسا مشخص نيست علت تاكيد كارگردان بر نمايش بدن هاي ورزيده اين افراد چه بوده است.
ضمن آنكه ورود تبهكاران به محل اجلاس از هيچ منطقي تبعيت نمي كند و چگونگي راهيابي آنها بدون ارائه مجوزي خاص به سالن اجلاس براي مخاطبان روشن نيست.
شخصيت پردازي هاي اين اثر، اسير تيپ سازي هاي كارگردان شده است و اين روند درباره شخصيت زن پليس نيز ديده مي شود.
حضور روناك يونسي در نقش يك زن تبهكار برخلاف ديگر شخصيت هاي اين مجموعه بسيار ملموس است و اين بازيگر به خوبي در جايگاه خود قرار گرفته و شايد از معدود شخصيت هايي است كه مخاطب او را باور مي كند.
به هر حال بايد تاكيد كرد كه اكنون نيازمند ارائه تصويري درست از ماموران خدوم و زحمت كش نيروي انتظامي و پليس در آثار تلويزيوني و سينمايي هستيم اما اين به معناي غلو كردن خدمات صادقانه اين قشر فداكار جامعه نيست.
به نظر مي رسد مشاوران انتظامي اين سريال نيز در تصويرگري مشخص از پليس، اشتباهات تاثيرگذاري داشته و اسير نام بازيگران و كارگردان اين مجموعه شده اند و حضور آنان براي كمك به خلق تصويري شفاف از تلاش هاي پليس در اين مجموعه تلويزيوني به هيچ عنوان ديده نمي شود.
به نظرم من بهترین بازیگرش همین دختر بچه هست