ساز آكاردئون، ساز مسافران جاده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
● نگاهی به تاریخچه پیدایش ساز آكاردئون
بسیاری از مظاهر طبیعت همچون باد، آب و حركت جانداران، موسیقی را ایجاد می كنند. انسان در میان این اصوات بدنیا آمده و مبانی پایه موسیقی را از دامان آن آموخته است. در سیر تمدن، انسان به اصوات جدیدی پی برد و دانست كه صداهای منظم در تنظیم كار و فعالیتهای او تأثیر بسزایی دارند.ترانه های بومی درپی تولد نواهای بدوی بوجود آمده اند.
ابتدا فردی جمله ای را زمزمه می كرد، دیگری آن را از نو با نوایی آهنگین می خواند و بعد گروه و نوای ساز آن را همراهی می كردند.سازهای مورد استفاده در جشن ها و مراسم های آئینی اغلب از گروه سازهای كوبه ای و بادی بود. این آلات موسیقی به علت ساختار ساده و ریتم های تندشان در بین عامه مردم ازمحبوبیت برخوردار بودند.
آكاردئون یكی از این سازهاست كه سابقه درخشانی در تاریخچه موسیقی محلی دارد.این ساز مكانیسمی شبیه به ساز دهنی دارد ولی با این تفاوت كه نیازی به استفاده از دهان برای دمیدن در آن نیست.این ساز توانایی اجرای چندین صدا بصورت همزمان را دارا است واز این جهت توانایی های بیشتری نسبت به ساز دهنی دارد؛ البته ساز دهنی بخاطر ارتباط مستقیم با دم و بازدم انسان، انعطاف خاصی در اجرای ملودی ها دارد و این عامل باعث شده كه هنوز به حیات خود ادامه دهد. آكاردئون همچنین شباهت زیادی به ارگ های بادی كلیسا دارد ولی بخاطر داشتن كانال های صوتی ای كه عیناً در ساز دهنی وجود دارد صدایی شبیه آن دارد.
آكاردئون قابل حمل است و با كشش و فشردن ابزاری به نام bellow نواخته می شود. یك bellow - قسمت ارتجاعی میانه ساز - تولید كننده جریان باد عبوری از زبانه ها (reed) در این آلت موسیقی است. در این میان یك كی بورد با تعیین این كه كدام reed جریان باد را دریافت كند، كنترل و مدیریت reed ها را برعهده دارد. بدین روش است كه صداهای مختلف در این دسته از سازها تولید می شود.بدنه آكاردئون های مدرن از دو بخش مستطیل شكل تشكیل شده كه توسط بخش ارتجاعی به هم متصل شده اند. برروی هر قسمت، یك كی بورد شامل دكمه های پیانویی شكل قرار گرفته است. با اعمال فشار، دكمه ها در جهت جنبش bellow ها به حركت در می آیند.
اكثر آكاردئون های جدید امروزی - البته نه همه آنها - مجهز به دكمه هایی هستند كه قادر به اجرای كلیه آكوردها هستند.این ساز یكی از چندین اختراع اروپایی ها در اوایل قرن نوزدهم است. در حقیقت،سازی به نام آكاردئون (according) اولین بار در سال ۱۸۲۹ توسط شخصی به نام «سریل دمین» در وین ارائه شد ،جالب است بدانیم این ساز در ابتدا ائولاین نامیده می شد و بعدها در دست نویس های افرادی به زبانهای مختلف اكوردئین جایگزین آن شد. ساز دمین شباهت اندكی به آكاردئون های امروزی داشت.
تنها یك كی بورد در سمت چپ آن قرار داشت و سمت راست به هدایت و كنترل bellow ها اختصاص داشت. خصوصیت برجسته این ساز این بود كه با یك كلید می توانست یك آكورد كامل را اجرا كند، به علاوه عمل فشردن و بیرون كشیدن bellow ها آكورد دیگری را تولید می كرد و بدین ترتیب امكان نواختن دو آكورد مختلف با یك كلید، فراهم می شد.
آكاردئون به عنوان یك ساز به اندازه كافی كوچك و سبك بود كه مسافران آن را همراه خود به مكانهای مختلف حمل كرده و در مواقع لازم به منظور همراهی با آواز مورد استفاده قرار دهند.در سال ۱۸۲۹ شخصی با نام «سرچارلز ویت استون» سازی با نام «كنسرتینا» را ارائه كرد، كه نوعی آكاردئون كوچك بود، متعاقباً در سال ۱۸۳۱ نیز وی، سازی با نام «فلوتینا» را عرضه كرد. در آن دوران شهرهای لندن و وین روابط موسیقیایی نزدیكی با یكدیگر داشتند و اغلب نوازندگان با فاصله زمانی كوتاهی در این دو شهر به اجراهای یكسان می پرداختند.فلوتینا و كنسرتینا ساختار داخلی تقریباً مشابهی را دارا بودند، اما در فلوتینا كلیدها با دست راست كنترل می شدند درحالیكه در كنسرتینا این عمل با دست چپ انجام می گرفت.
آنچه كه امروز آكاردئون نامیده می شود، در حقیقت نتیجه تركیب این دو ساز است.با گذشت زمان ابداعات بسیاری بر روی این ساز به اجرا درآمد، از آن جمله می توان به توسعه سیستم كی بورد و مكانیسم سوئیچ كردن بر اصوات مختلف در هنگام اجرا اشاره داشت.گفتنی است آكاردئون امروزه در جنوب برزیل بیش از دیگر نواحی توسط گروههای نوازندگان محلی مورد استفاده قرار می گیرد.
روزنامه ابرار
جایگاه تمبک در رده بندی سازها
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساز، سیستمی است فیزیکی و قابل ارتعاش، متشکل از بخش های مختلف با وظایف خاص. در حالی که نوازنده با اعمال نیرو بر ساز، آن را مرتعش می کند، برآیند پاسخ های اجزای سیستم منتهی به ایجاد خصوصیات کمی و کیفی صوت برخاسته از ساز می شود. عالم سازها از تنوع چشمگیری برخوردار است. این تنوع باعث می شود تا سازها از جهات مختلف مطالعه شوند و جایگاه هر کدام و ارتباط سازها با هم مشخص گردد. به دانش مطالعه سازموسیقی ٬ ارگانولوژی Organology یا همان ساز شناسی گویند .
اما تمبک، به عنوان یک سازپوستی از چه جایگاهی در عالم ساز ها برخورداراست؟ بعضی از موارد مورد بررسی ارگانولوژیک( سازشناختی) تمبک عبارتند از : - خصوصیات فیزیکی و بررسی صوتی ساز (کیفیت صوتی- محدوده ی صوتی- صدای ثابت یا قابل تغییر- تداوم صدای ساز - ابعاد دینامیکی صدای ساز- قابلیت های رنگ آمیزی صوتی ساز- …)
- شناخت دقیق ساختمان بیرونی و درونی ساز و بخش مرتعش و صدادهنده و توصیف دقیق آنها و ارتباط ساختاری اجزا و در نهایت جنبه های تزیینی ساز . - خصوصیات فرا موسیقایی که نشان دهنده نگرش های مذهبی، آیینی و فرهنگی به آن می باشد.
- شیوه ی اجرای ساز
- ارتباط با سازهای شبیه به خود در فرهنگ های مختلف
- تکامل و پیشینه تاریخی ساز
عالم سازها از تنوع چشمگیری برخوردار است. این تنوع باعث می شود تا سازها از جهات مختلف مطالعه شوند و جایگاه هر کدام و ارتباط سازها با هم مشخص گردد . گاهی در بین سازهایی مانند تمبک و دربوکه عربی چند صفت مشترک مشاهده می گردد و گاهی نیز یک صفت تنها در یک ساز مشاهده می گردد.
ازجمله صفات مشترک بین آنها می توان وجود پوست مرتعش و از جمله ی صفات خاص می توان شکل خاص هندسی، تزیینات و سونوریته sonority خاص تمبک را برشمرد. سونوریته یا صدادهی ساز تابع عوامل متعددی مانند : نوع مواد بکار رفته در ساز، هندسه ساختمان ساز، نحوه به ارتعاش درآوردن ساز (تکنیک نوازندگی) است. هر گونه تغییر در این عوامل باعث تغییر سونوریته می شود. سونوریته تمبک غیر کوک دار با تمبک کوکی مسلما متفاوت است.
و اما قدمت ساز شناسی به تمدن های کهن چین ، یونان باستان و هندوستان می رسد. موسیقیدانان اسلامی همانند فارابی با کتاب موسیقی الکبیر، ابن سینا با کتاب رساله شفا و عبدالقادر مراغه ای با کتب متعدد ، نیز در این زمینه تلاش کرده اند.
در اروپا نیز می توان از Sebastian Virdung با کتاب Musica getuscht und ausgezogen (1511) و Martin Agricola با کتاب Musica instrumentalis deudsch (1529). نام برد. در قرن 17 Michael Praetorius با دو کتاب خویش Syntagma musicum (1618) و Theatrum instrumentorium (1620) تعدادی از سازهای دوره رنسانس و آفریقا را به تصویر کشید. قرن 18 و 19 شاهد مطالعه کمتر ولی کاربرد سازهای ملل مختلف در فرهنگ موسیقی اروپا بود. در قرن 20 موسیقی شناسان آلمانی و اتریشی Curt Sachs و Erich von Hornbostel سیستم رده بندی سازها را در 1914 ارائه دادند.
خط کلی این رده بندی برمبنای بررسی اولین صفت مشترک سازها یعنی ویژگی فیزیکی ارتعاش ساز بنا شده است. بر این اساس سازها به پنج دسته تقسیم می شوند :
* سازهای پوستی membranophones که تولید صدای آنها ناشی از ارتعاش پوست است.
* سازهای خودآوا idiophones که تولید صدای آنها ناشی از ارتعاش جسم سخت یا انعطاف پذیر است.
* سازهای زهی chordophones که تولید صدا ناشی از ارتعاش سیم است.
* سازهای بادی Aerophones که تولید صدا ناشی از ارتعاش ستون هوا است.
*سازهای الکتریکی Electrophones که تولیدی صدای آنها ناشی از وجود جریان الکتریسیته است.
پوستی ها Membranophones در رده بندی زاکس- بوستل
سازهای این دسته دارای بخش مولد صورت از نوع پوست مرتعش اند. نواختن این سازها به شیوه های ضربه ای- مالشی و دمیدنی صورت می گیرد. ضربه زدن به ساز به دو حالت کلی مشاهده می شود :
- مستقیم توسط ضربه با دست یا کوبه.
غیرمستقیم مثل طبل های تکان دادنی که اجسام داخل طبل به پوست ضربه می زنند، طبل های مالشی ( مالیدن چوب، دست یا زه به پوست ) و دمیدن به پوست مانند (میرلیتن ها Mirlitons) که ارتعاش هوا ناشی از دمیدن، پوست را به ارتعاش در می آورد.
اصولا در این رده بندی ابتدا طبلها را براساس شیوه نواختن و سپس بر اساس سایر صفات تقسیم می نمایند و به هر سطح طبقه بندی یک کد براساس سیستم دهدهی دیوئی Dewey اختصاص می دهند . مرحله اول طبقه بندی پوستی ها در سیستم زاکس – بوستل منجر به 4 سطح همترازمیگردد :
2 سازهای پوستی (طبلها)
21 طبلهای ضربه ای
22 طبلهای زخمه ای
23 طبلهای مالشی
24 طبلهای دمیدنی
صفاتی که در پوستی ها باید در نظر گرفته شوند عبارتند از :
الف) شکل ظاهری بدنه که توسط ابعاد هندسی ساز تعریف می شود. بدنه ی طبل ها به اشکال گوناگون مشاهده می شود. در مقابل شکل هندسی انواع سازهای پوستی را مشاهده می کنید :
*** آوندی Kettle drum، مانند تیمپانی
*** لوله ای Tubular drum: استوانه ای Cylindrical drum- بشکه ای Barrel drum – مخروطی Conical drum- دومخروطیDouble-conical drum - ساعت شنی Hourglass drum- ساغری شکل Goblet drum *** قابی شکلFrame drum
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ب) کشیده یا کوتاه بودن طول بدنه، گلو (نفیر) دارا بودن بدنه، پایه دار یا بدون پایه بودن.
ج) تعداد پوست متصل به بدنه و تعداد پوست نواختنی.
د) باز یا بسته بودن انتهای ساز.
ه) شیوه اتصال پوست به بدنه (چسبیده- میخ شده- وصل به طوقه- طناب پیچ شده)
و) صدادهی (کوک پذیری و نحوه آن- رنگ آمیزی صوتی- تغییر ارتفاع صوت بدن تغییر کشش)
ز) شیوه و اجرا : ضربه (مستقیم- غیرمستقیم) مالش- دمیدن
ح)جنس مواد سازنده ی بخش های مختلف ساز
ط) آرایش ها و تزیین ساز
با گسترش سطوح طبقه بندی و اختصاصی تر شدن صفات ، ساختارکدینگ هم بر اساس دسته بندی 3تایی کدها کامل تر میشود.
تمبک به عنوان یک سازپوستی ساغری شکل دارای کد 211.261.1 می باشد که هر عدد از چپ به راست معرف :
2 : ساز پوستی 1: ضربه ای بودن 1: ضربه مستقیم با دست
2: طبل لوله ای 6: ساغری شکل بودن 1: یک پوسته بودن
1: باز بودن طرف دیگر طبل
با اینحال به نظر نگارنده ، تمبک را می توان یک ساز هیبرید یا مخلوط دانست چراکه می تواند:
- به دلیل تولید صدا از پوست ، ساز پوستی باشد.