به نظر من همه این افسردگی ها از بیکاری بیعاری هستش
حالا بحث اون جداست که کسی در اثر یه اتفاق ناگوار یا یک حادثه افسرده شده باشه
ولی درکل ماله بیکار و الاف هاست:خخخ
Printable View
به نظر من همه این افسردگی ها از بیکاری بیعاری هستش
حالا بحث اون جداست که کسی در اثر یه اتفاق ناگوار یا یک حادثه افسرده شده باشه
ولی درکل ماله بیکار و الاف هاست:خخخ
یه دور دیگه مکالماتمون رو بخون تا جاش رو پیدا کنی.نقل قول:
◙
من گشتم و دیدم اونجاش خیلی هم دقیقه .نقل قول:
شما يه داروي ضد افسردگي يا ضد اظطراب معرفي كن كه حاوي مت آمفتامين باشه؟نقل قول:
همه نه اما بیشترشون که برای درمان افسردگی بکار میرن دارای این ماده هستن که یک ماده شادی آور کاذبه.
دوست عزيز قرص هاي ضد افسردگي هيچ ماده شادي آور يا مخدري ندارن و به هيچ وجه اعتياد آور نيستن
اگه شما ثابت كردي كه يه قرص ضد افسردگي كه تو ايران توسط وزرات بهداشت تاييد شده حاوي مت آمفتامين باشه من همين رسما از همه عذر خواهي ميكنم
والا اون زمان قدیم که آمفتامین رو همینجوری الکی مصرف میکردن چه از راننده ی کامیون چه برای افسردگی به تجویز پزشک
به هر حال الانشم توی بعضی دارو وجود داره درصد هایی ازش مثل Venlafaxine و Bupropion و Tranylcypromine و بعضی دارو های سیف تر مثل فلوکستین نه
این دارو ها پرخطر به حساب میان و کمتر استفاده میشن
(البته چک نکردم اسم دارو هارو شایدم اینا نبودن خواستین یه چک بزنید :دی)
به هر حال ... خواستم بگم بحث رو اینجا دنبال نکنید تا این دوستمونم پشیمون نشه بگه اینا اومدن به من کمک کنن زدن تو نخ دارو سازی :دی
درود
من فکر می کنم مشکل شما ناخودآگاه از دو چیز نشات می گیره
یکی نداشتن شغل و یکی تحصیلات پایین که باعث میشه ناخودآگاه از جمع (مخصوصا فامیل) فاصله بگیرید(به این دلیل که به خاطر تحصیلات پایینتون و تحصیلات بالای دیگران خجالت می کشید)
توجه کنید که خودتون به هیچ وجه از این قضیه مطلع نیستید،یعنی عمدی نیست، ولی به احتمال قوی مشکل از همینجاست
من هم تا حدودی مثل شما بودم، وقتی یه شغل خوب پیدا کردم، تا حدودی مشکلات رفتاریم بهتر شد
بعد شغلو گذاشتم کنار و رفتم دنبال ادامه تحصیل، الان هم از هیچ کس و هیچ جمعی نمی ترسم !
هر طوری هست یکی از این کارها رو انجام بده، یا تحصیل یا شغل مناسب
ضمن اینکه احساست خود به خود می تونه بهتر بشه، ذهنت هم درگیر میشه و مشکلاتت کم کم فراموشت میشه
امیدوارم همه موفق باشیم.
بیکاری بله... خودش بیماری میاره...
ولی هستند کسانی که هم درس میخونن و هم کار میکنن ولی دپرس هستند !!!
مثال هم هست بزنم براتون.........
سلام دوست عزیز من چند تا راه بهت معرفی میکنم برای افزایش اعتماد به نفس تمرین کنی حل میشه به خد توکل کن به امضام هم توجه کن که امام علی (ع)چی گفته
نگاهی به راه های افزایش اعتماد به نفسهر فردی از شخصیت خودش، دیدگاهش و نقاط ضعف و قوتش یک تصویر ذهنی دارد. این تصویر از دوران کودکی شکل می گیرد. به این تصویر «خودانگاره» می گویند یعنی تصوری که شخص از خویشتن در ذهن خود دارد. «خودانگاره» در شکل گیری اعتمادبه نفس شخص نقش بسیار مهمی ایفا می کند. بسیاری از این تصورات براساس تعامل ما با دیگران و تجربیات زندگی مان شکل می گیرد. اعتماد به نفس به این موضوع بستگی دارد که شخص احساس می کند از نظر دیگران تا چه حد مورد قبول و علاقه است و همچنین خودش چقدر احساس ارزشمند بودن دارد.
یک انسان با اعتماد به نفس سالم و طبیعی می تواند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. ارزش خود را بداند و به خاطر قابلیت ها و مهارت ها و موفقیت هایش احساس غرور و رضایت کند. اما کسی که اعتماد به نفس ضعیفی دارد، احساس می کند که مورد قبول و علاقه هیچ کس نیست و نمی تواند هیچ کاری را درست انجام دهد.
همه ما در شرایط و موقعیت هایی از زندگی مشکلات عدم اعتماد به نفس را تجربه کرده ایم، خصوصاً در دوران نوجوانی که شخص خود و جهان اطراف را می شناسد، بسیار دچار مشکل می شود. اما از آنجایی که خودانگاره هرکس با گذشت زمان تغییر می کند، پس اعتماد به نفس فرد هم ثابت نمی ماند و در طول زندگی تغییر می کند و بنابراین می توان اعتماد به نفس را بهبود بخشید. برای دستیابی به یک اعتماد به نفس سالم دو مساله را باید در نظر گرفت۱ـ نظر و رفتار دیگران نسبت به شخص چگونه است؟۲ـ خود او، خویش را چگونه می بیند؟
این دو مساله روی اعتماد به نفس افراد بسیار تاثیر می گذارد.
والدین، معلمان، مربیان و... به ویژه در دوران کودکی در شکل گیری دیدگاه هر فرد نسبت به خودش، نقش مهمی را ایفا می کنند. اگر والدین یا معلمان بیشتر از آنچه که از کودک تمجید و تحسین می کنند، از او انتقاد و عیب جویی کنند، مسلماً این کودک نمی تواند اعتماد به نفس خوبی داشته باشد. همچنین در دوره نوجوانی که ارزش ها و عقاید نوجوان در حال شکل گیری است، نظرات مربی، پدر و مادر، معلم یا دیگر افراد در به وجود آوردن خودانگاره نوجوان بسیار موثر است. قطعاً فردی که نوجوان قبول دارد، مانند والدین یا معلمان دائماً از او عیب جویی کند، سبب تخریب اعتماد به نفس او می شود. گاهی هم انگار از درون به نوجوان القا می شود که توانایی انجام درست کارها را ندارد. (بحران درونی) که این مساله هم به اندازه انتقاد و سرزنش دیگران مخرب است.
انتظارات نابجا و غیرواقعی هم می تواند اثر منفی بر روی اعتماد به نفس بگذارد. افرادی که توانایی های خود را می شناسند و تحسین می کنند، از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، ولی اگر احساس کنند که فاقد توانایی های درخور تحسین هستند حتماً از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار می شوند. نکته حائز اهمیت این است که بیشتر مردم دارای توانایی ها و قابلیت های درخور تحسین و شایسته یی هستند، اما به دلیل خودانگاره یی که از خود دارند، نمی توانند توانایی های خود را ببینند. اعتماد به نفس هر فرد بر روی کیفیت زندگی او تاثیر بسزایی دارد و چگونگی احساس هر فرد نسبت به خودش بر روی نحوه زندگی اش اثر می گذارد. افرادی که احساس می کنند از نظر دیگران دوست داشتنی و دل نشین هستند، قطعاً روابط اجتماعی بهتری دارند، همچنین دوستان و خانواده آنها در مواقع نیاز از کمک و حمایت آنها بهره مند می شوند. آنهایی که معتقدند می توانند مشکلات را از سر راه بردارند و اهداف شان را تحقق بخشند، مسلماً در زندگی موفق تر هستند. اکنون رهنمودهایی برای بهبود اعتماد به نفس ارائه می شود.
▪ از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید؛ اگر عادت دارید دائم بر روی کمبودها و نقاط ضعف خود تاکید کنید، این عادت را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت خود (که بسیار زیاد هم هست) فکر کنید. هنگامی که بیش از حد از خود انتقاد می کنید، درباره یک نکته یا حرکت یا رفتار مثبتی هم که داشته اید فکر و برای خود بازگو کنید. هر روز ۳ کار یا رفتاری که انجام داده اید و موجب رضایت و شادی تان شده است را بر روی کاغذ بنویسید.
▪ هدف تان انجام کار باشد نه انجام کامل و بی نقص آن؛ همچنین گاهی بعضی از افراد به حد کمال رسیدن را مانعی برای زندگی خود می کنند و در نتیجه تا به آن حد مطلوب نرسند کاری انجام نمی دهند و در واقع زندگی خود را متوقف می کنند (مانند کسی که می گوید تا ۵ کیلو از وزنم کم نکنم از خانه بیرون نمی روم) در صورتی که باید نقاط مثبت را دید و کار را انجام داد و از آن لذت برد.
▪ اشتباهات را فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید؛ همیشه به خود بگویید که هرکسی ممکن است اشتباه کند و از اشتباه کردن نهراسید، اشتباه بخشی از یادگیری است.
▪ کارها و تجربیات جدید را امتحان کنید؛ انجام کارها و فعالیت های متفاوت در شناخت استعدادها و توانایی های تان کمک بزرگی به شما می کند همچنین در نتیجه کسب مهارت های جدید احساس غرور و رضایت به شما دست می دهد.
▪ آنچه را که می توانید، تغییر دهید و آنچه را که نمی توانید، مشخص کنید؛ درباره عادات و خصلت های خود فکر کنید. اگر دریافتید که برخی از آنها شما را ناراحت می کند، برای تغییر آن اقدام کنید، اما اگر چیزی است که نمی توان آن را تغییر داد (مانند قد) سعی کنید از آنچه که هستید لذت ببرید و سازگاری کنید.
▪ اهداف تان را مشخص کنید؛ فکر کنید چه کاری دوست دارید انجام دهید و سپس برای انجام آن برنامه ریزی کنید و طبق برنامه جلو بروید.
▪ از نظرات و عقاید خود احساس رضایت کنید؛ از بیان افکار خود ابایی نداشته باشید.
▪ به دیگران کمک کنید؛ با این کار احساس می کنید مفید هستید که خود در اعتماد به نفس نقش مهمی دارد.
▪ ورزش کنید؛ با ورزش از استرس رهایی می یابید و سالم تر و شادتر خواهید بود.
▪ تفریح کنید؛ از وقت خود لذت ببرید، با دوستانتان معاشرت کنید و زندگی خود را با افکار منفی متوقف نکنید.
افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به راحتی با دیگران دوست می شوند، شادترند و روابط بهتری با همکاران، همسالان و ... دارند و با آرامش و راحتی با اشتباهات شان کنار می آیند. هیچ وقت برای به دست آوردن اعتماد به نفس سالم و مثبت دیر نیست. اعتماد به نفس از جمله مهارت های زندگی است
در ضمن پست اولو خوندم همینکه میایی p30world جواب دوستانو میدی همین اعتماد به نفستو بلا میبری
سعی کن خودتو با کسی مقایسه نکنی چون حسادتو بوجود میاره
به خودت بیشتر فکر کن به استعدادهات
به خودت تلقین کن که از هیچیزو هیچ کسی نمیترسی
به خودت بگو زندگی یعنی جنگ و مبارزه نه تنبلی و دست رو دست هم گذاشتن
به ارزوهات بیشتر فکر کن
تو یه انسانی مثل بقیه که لیاقت داری خوب و قشنگ زندگی کنه چون تورو خدا مثل بقیه افریده و چون خدا عادله هیچ انسانیرو پائین تر وضعیف تر از کس دیگه ای خلق نکرده این ما هستیم که مشخص میکنی که کجا قرار گرفتیم
خدایا شکرت....:40:
خدایا میبینی چه قدر دوستای خوبی دارم ..چه قدر به فکر منن.:11:
خدایا من اینو از طرف خودم تمام کسایی که منو به عنوان داداش کوچیکشون قبول کردن تقدیم میکنم..فقط خدایا یه کاری کن خششون بیاد..:11:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصولا" زیاد نباید به [دوستان] اعتماد داشته باشی مگر اینکه خیلی خوب باشند چون :تا پول داری رفیقتم دنباله بند کیفتم صدق میکنه:31:چون با دیدن یه نفر جدید دوستیت کمرنگ میشه و....البته دوستای خوب هم پیدا میشه ...:46:زیاد به شکست قلبی و اینا فکر نکن می تونید با کسای دیگه دوست بشید حالا دختر باشه که بهتر:31:(شوخی کردم) من هم دوستی ندارم اما خوب هیچ تاثیری نذاشته تو روحیم
البته دوست تو زندگی میتونه تاثیر بزاره ولی من نمیدونم چرا دوستیها اینجوری شده
بطور مثال من یه دوستی داشتم که دوستمون 10_12 ساله بود یه مدت رفت باشگاه بدنسازی یه کمی پف کرد دیگه منو تحویل نگرفت
از این نمونه ها خیلی زیاده
حوصلهداریها. خب به درک اسفل! اصلا چه بهتر، ننگشون کم (شاید با ادامهی اون روند هزینههای سنگینتری رو پرداخته بودی واسشون).نقل قول:
◙
سرت رو بكوب به ديوار
ببين من يه پيشنهاد دارم :
برو با طناب دست هاتو بده يكي برات از پشت ببنده ، اونوقت بهش بگو يه صندلي برداره بذاره تو كوچه ي خونتون كه كفش حتما آسفالت باشــه ، انوقت با صورت بپر رو آسفالت . سه چهار دقيقه بعد قدر اين لحظاتي كه الان درش هستي رو مي فهمي و از اين به بعد سعي ميكني با ديد بهتري به زندگيت نگاه كنـــي .
آخه افسردگي ديـگـه چـيـه ؟
داداش اين همه دليل براي خوشي وجود داره تو تا حالا چندتاشـو تجربه كردي ؟ كه ميگي اقسرده اي و از اينا دلزده ؟
مثلا همين امشب قبل از خواب برو پيش پدرت و بهش بگو از خاطرات بچگي هات برات تعريف كنه . اونوقت ميبيني كه چقدر بهت كيف ميده ، مثلا وقتي ميگه من هميشه برات .... يا اون موقع تو خيلي ... رو دوست داشتي يا ..... ببين چه حس خوبي بهت دست ميده !
سعید جان :
1- دوست خوب خیلی خیلی خیلی خیلی کمه !
من خودم دوستی داشتم که حتی مسائل خانوادم رو بهش میگفتم و اونم همینطور و خلاصه بام نون و نک خورده بودیم . سر شرکتی که باهم زدیم برگشت بعد یه مدت به من گفت که دیگه جمش کنیم نمیتونیم و منم گفتم باشه ، اما بعد فهمیدم شدید نارو زده و رفته اونیکی دوست مشترکمون رو آورده و ... (پول و سود بیشتر چه میکنه !)
2- تو هم رو این ضمینه چون روحا کمی ضعیف شدی به خاطر مشکلاتی که داشتی ، خیلی زود ناراحت شدی به نظرم !
دوست عزیز هیچکس به غیر از خودت نمیتونه به دادت برسه!
کارهایی رو که بهت میگم انجام بده بهت تضمین بهبودی روز به روز و میدم.تو اعتماد به نفس پایینی داری یه
چیزی تو مایه های صفر!
من دقیقا میدونم تو چته
هر کاری که ناراحتت میکنه رو انجام بده.مثلا اگه رفتن توی جمع اذیتت میکنه به جای اینکه از جمع فراری باشی
تا هرروز اعتماد به نفست ضعیفتر بشه و از غصه بپوسیبرو داخل جمع یا مثلا اگه از صحبت با مردم میترسی
سعی کن همیشه صحبت کنی حتی اگه به قیمت ضایع شدنت تموم بشه.می دونم شاید سخت باشه ولی اگه
ادعات میشه که مردی باید از پسش بر بیای
راستی ورزش هم شاید روحیت و کمی بهتر کنه ولی واسه افزایش اعتماد به نفس روش حساب نکن.البته ورزش خوبه
خصوصا برا شما که میگی چاق شدی
حرفهامو با یه جمله از یکی از دوستهام تموم میکنم
اصلا برات مهم نباشه که مردم در موردت چی فکر میکنن چون اونا همش تو این فکرن که تو در موردشون چی فکر میکنی
موفق باشی برادر :11:
سلام دوست عزیز ببین تو تا به خودت اعتماد نکنی هیچیت درست نمی شه کار سختی نیست من پیشنهاد می کنم CD دکتر آزمندیان رو یه بار گوش کنی به خدا زندگیت زیر و رو می شه.به امید روزی که شاد و خوشحال ببینمت.