لطفا دچار جادوی رنگ ها شوید!
روانشناسی رنگها، فرضیههای ثابتشدهیی دارد که امروزه نه تنها در درمان خیلی از بیماریها که در درمان افسردگی، کمک به ایجاد هیجان یا برعکس کمک به ایجاد آرامش هم به کار گرفته میشوند.
● رنگ قهوهیی: رنگ قهوهیی رنگ خاک است. درست مثل زمین قابل اطمینان و سنگین و پر از انرژیهای ذخیره شده است. این رنگ برای آدمهایی که تمرکز ندارند، فضایی آرام ایجاد میکند اما برای آنها که به خودی خود، بیسروصدا و اهل تفکرند افسردگی میآورد، این رنگ را خصوصا در آشپزخانه و حمام استفاده نکنید.
● رنگ سیاه: رنگ سیاه در فرهنگ شرق نماد قدرت، اتکا به نفس و ابهت و شکوه است (برای همین است که در مراسم عزاداری سیاه بر تن میکنیم).
کسانی که اغلب لباس سیاه میپوشند سعی دارند از طریق لباس خود اتکا به نفسشان را تقویت کنند و چون این رنگ بازتابهای نور را نمیتاباند، آدمهای افسردهیی از آب در میآیند. بهتر است از رنگ سیاه در آرایش منزل به هیچ عنوان استفاده نشود یا در صورت تمایل به صورت چهارخانههای مشترک با سفید، تزیین بخش اتاقهای مدرن باشد.
● رنگ آبی: آبی رنگ معنویت و نوعدوستی و عشق آسمانی و وفاداری است. آبی رنگ دوستی و آرامش است، از آن نوع آرامشی که یک زندگی زناشویی خوب به همراه میآورد. این رنگ در تزیین اتاق خواب مورد استفاده قرار بگیرد بهتر است، چون استفاده زیاد از آن باعث بیتحرکی میشود.
● رنگ سرخ: سرخ مثل خون، نشانه زندگی است. رنگی است که در فرهنگهای شرق به معنی عشق و خوشی و زندگی سرخوشانه است. در چین رنگ سرخ را دارای قدرت مبارزه با شیطان میدانند و در هند بر تن عروس به نیت شانس و خوشبختی رنگ سرخ میپوشانند. این رنگ باعث پراشتهایی و جنبوجوش است و در ساختار اتاق استراحت یا مطالعه باعث تشنج و دردسر میشود.
● رنگ نارنجی: سالها پیش محققان هنر گرافیک کشف کردند که رنگ نارنجی باعث خوشاشتهایی و خوشحالی مشتریان رستورانهای
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فستفود) میشود. این رنگ در علم روانشناسی رنگ نشانه فعالیت اجتماعی و علاقهمندی به آن نشان دهنده میل به زندگی دسته جمعی و لذت بردن از حضور یکدیگر است. رنگ نارنجی، رنگ خوبی برای اتاق خواب نیست، اما اتاق نشیمن شما را دوست داشتنی میکند.
چگونه غم از دست دادن عزیزانمان را تحمل کنیم؟
غم و اندوه، یک عکس العمل طبیعی به هر نوع از دست دادن است، این احساس ناشی از فقدان و از دست دادن می تواند مربوط به مرگ تا طلاق باشد.
آکادمی پزشکان خانواده آمریکا این توصیه را در مورد راههای سالم برای کنار آمدن با اندوه ارائه میدهد:
- در صورتی که به کسانی که دوستشان دارید دسترسی دارید، در خصوص احساس خود صحبت کنید و این که در چه وضعیتی هستید از این که از دیگران درخواست کمک کنید نترسید.
- سعی کنید به سرعت کارهای روزمره خود را از سر بگیرید.
- هر روز به میزان کافی ورزش کنید و به اندازه بخوابید.
- یک رژیم غذایی سالم و مغذی بخورید.
- به مشروبات الکلی روی نیاورید.
- پس از گذشت مدت کوتاهی از فوت عزیزانتان از تصمیم گیریهای مهم در خصوص زندگیتان اجتناب کنید.
- احساسات خود را سرکوب نکنید. قبول کردن احساسات بسیار مهم است. این مطلب کاملا قابل قبول است که گریه کنید، احساس عصبانیت داشته باشید یا حتی احساس کرختی و بی حسی کنید.
5 راه فوری برای کنترل عصبانیت
به آرامی یک لیوان آب بنوشید
به نظر بسیار ساده میرسد، ولی علاوه بر سادگی روش بسیار مؤثری نیز است؛ بنابراین این بار اگر خشم بر شما غلبه کرد، یک لیوان آب برای خود بریزید و بسیار به آرامی بنوشید؛ روی هر جرعه آب تمرکز کنید، تصور کنید که چه طور آب از دهانتان به معده فرو میریزد، به این صورت خود را آرام تر مییابید.
فشار عصبانیت را خالی کنید
یک بالش یا کوسن نرم به شما کمک میکند دوباره آرام شوید تمام عصبانیت خود را به روی بالش خالی کنید، مشت محکمی به بالش بزنید و در چند دقیقه عصبانیت شما کم میشود!
به چهره واقعا خندهداری فکر کنید
چشمانتان را ببندید و چهره کسی که از دست او عصبانی هستید را به خاطر آورید، اکنون او را به خنده دارترین حالت ممکن تصور کنید مثلاً او را با یک شلوار گلدار بزرگ و یا یک کلاه شیپوری سبز و یا لباس عجیبی بر تنش تصور کنید که مانند دلقک ادا در میآورد؛ به محض اینکه او را در موقعیتهای مضحک در نظر بگیرید، خودتان را درحالی که میخندید و عصبانیت خود را فراموش کردهاید مییابید.
نفس عمیق بکشید
خود را کناری بکشید، چشمانتان را ببندید و نفس عمیق بکشید، سعی کنید صدای تنفستان را در حال دم و بازدم بشنوید؛ ذهن خود را ببندید، اجازه ندهید هیچ صدای دیگری را غیر از تنفستان بشنوید؛ نفسهای آرام و عمیق بکشید، ضربان قلبتان آرامتر میشود و عصبانیت فروکش میکند.
خود را درگیر یک فعالیت ذهنی کنید
به محض اینکه خود را عصبانی یافتید، سرگرم کاری شوید تا ذهن شما مشغول شود، برای مثال میتوانید جدول سودوکو یا مسئله حل کنید، اگر چیزی را نیافتید، تنها چشمانتان را ببندید و شروع به شمارش اعداد برعکس از بزرگ به کوچک و یکی درمیان کنید؛ به این صورت، 100، 98 و 96 به زودی درمییابید که آنقدر مشغول فکر به این مسئله شدید که عصبانیت خود را فراموش کردهاید.
عشق با مغز احساس می شود یا قلب؟
بر اساس مطالعات انجام شده در دانشگاه نیویورک، عاشق شدن و مصرف کوکائین بخش های یکسانی از مغز را تحت تاثیر قرار داده و احساس سرخوشی و رضایت مشابهی پدید می آورند. نتایج این تحقیق در نشریه طب جنسی به چاپ رسیده است.
در این مطالعه که با عنوان تصویر ذهنی عشق منتشر شد، مشخص گردید که چندین ماده شیمیایی محرک سرخوشی و شادی از جمله وازوپرسین، آدرنالین، اکسی توسین و دوپامین در 12 نقطه از مغز ترشح شده و به طور هم زمان فعالیت می کنند. در این پژوهش ذکر شد که پدیده عاشق شدن در مدت یک پنجم ثانیه اتفاق می افتد.
عشق به مغز مربوط است یا قلب؟
عشق در اصل به مغز مربوط است، اما قلب را نیز تحت تاثیر قرار می دهد، زیرا در جریان عاشق شدن، فرآیندهایی از مغز به قلب و برعکس منتقل می شود. به عنوان مثال، فعال شدن بخش هایی از مغز موجب تحریک قلب نیز می گردد. برخی از علایم ناشی از عشق که در قلب خود حس می کنیم در حقیقت از مغز سرچشمه می گیرند.
محققان کشف کردند که در اثر عاشق شدن میزان فاکتور رشد عصبی (NGF) در خون بالا می رود. NGF یک مولکول کلیدی در رفتار اجتماعی انسان و همچنین پدیده "عشق در نگاه اول" است. این محققان معتقدند که در حقیقت عشق دارای یک اساس علمی می باشد.
با شکست و یا پایان یافتن یک رابطه عاشقانه، خطر افسردگی و اختلالات عاطفی در حداقل یکی از زوجین افزایش می یابد.
درک کامل مکانیسم مغزی عشق و شکستن قلب پس از جدایی، به درمان بسیاری از اختلالات روانی ناشی از ارتباطات انسانی کمک خواهد نمود.
عشق به اشکال گوناگون در انسان ها مشاهده می شود و بسته به نوع عشق، بخش های متفاوتی از مغز تحت تاثیر قرار می گیرد. به عنوان مثال عشق مادر و فرزند که به "عشق بدون قید و شرط " مشهور است، نقاطی را در بخش میانی مغز تحت تاثیر قرار می دهد.
در عشق بین یک زوج، همان بخش هایی از مغز تحریک می شود که در اثر مصرف کوکائین تحت تاثیر قرار می گیرد.
چرا آقایان از دست کردن حلقه ازدواجشان طفره می روند ؟!
به عقیده بسیاری از مردم حلقه ازدواج، بزرگترین سمبل برای نشان دادن علاقه به یک شخص دیگر است. با این وجود با گذشت مدتی از ازدواج دو نفر، دیگر حلقههای ازدواجشان را دست نمیکنند و بیشتر آقایان هستند که از دست کردن حلقه ازدواج اجتناب میکنند و البته به دلایل بسیار متفاوت . با هم تعدادی از این دلایل را بررسی میکنیم.
1 - به دلیل نوع شغل
بسیاری از آقایان در مشاغل سخت و پر خطر فعالیت میکنند که نمیتوانند آن را با همراه داشتن جواهر و زینت آلات به خوبی انجام دهند. مکانیکهای اتومبیل، کارگران ساختمانی، یا خلبانان نظامی از جمله کسانی هستند که همراه داشتن حلقه ازدواج برایشان تقریبا میسر نمیباشد زیرا ممکن است احلقهشان در حین کار به ابزار مختلف کارشان گیر کند و اتفاقی ناخوشایند بیفتد.
2 - به علت سلامتی
ممکن است باور نکنید اما مردان بسیاری به مواد سازنده حلقه حساسیت دارند به طوری که با دست کردن آن احساس آرامش ندارند. یکی دیگر از دلایل اجتناب از دست کردن حلقه، ورم روماتیسمی مفاصل است که در این بیماری،مفاصل انگشتان دچار ورم میشوند و استفاده از حلقه انگشتری را بسیار دشوار میکند.
3 - آقایان بسیار فراموشکار هستند
این دلیل ممکن است چندان قانع کننده به نظر نرسد، اما برخی از مردها به دلیل فراموشکاری، ترجیح میدهند که حلقه ازدواجشان را دست نکنند. بسیاری از آقایان هم اصلا به دلیل فراموشکاری، به یاد نمیآورند که باید حلقه خود را دست کنند یا هراس دارند که جایی مجبور شوند آن را از دست خارج کنند، آن وقت آن را گم کنند. صرف نظر از دلایل آن، بسیاری از آنها به دلیل قیمت بالای حلقهها از گم شدن آن هراس دارند.
4 - آقایان عموما از زیورآلات خوششان نمیآید
بازهم شاید این دلیل هم چندان موجه به نظر نرسد اما بعضی از مردها اصلا با زینت آلات مختلف مثل انگشتر و گردن بند و ... راحت نیستند. و برخی مشخصا با انگشتر در انگشتشان احساس خوب و راحتی ندارند.
5 - به علت شهرتی که دارند
بسیاری شخصیتهای معروف مثل بازیگران، سیاستمداران، خوانندهها و ... ترجیح میدهند حلقه ازدواج همراه نداشته باشند زیرا مردم بیشتر از خود آنها در جریان مناسبتهای زندگیشان هستند. بنا بر این ترجیح میدهند خود را مجرد نشان دهند تا زمانی که این ماجرا به صورت فراگیر لو برود.
6 - مخالف عقایدشان است
برخی فرقههای مسیحیت مخالف حلقه ازدواج هستند. برای پیروان این فرقه دست کردن حلقه ازدواج نوعی گناه محسوب میشود. برای پیروان دین اسلام هم استفاده از حلقه طلا برای مردها مشکل شرعی به وجود میآورد.
7 - مردان بی وفا هستند
خیانت، جنبهای تاسف بار از ازدواج است. گرچه مردان بدون تردید همسران خود را دوست دارند، برخی مردان بدشان نمیآید که سر همسر خویش را کلاه بگذارند. برخی مردان حلقه دست نمیکنند چون میخواهند وقتی با زن دیگری هستند، آن زن با دیدن حلقه ازدواج آنها احساس ناراحتی نداشته باشد و یا با حلقه ای که در دست دارند مجرم به نظر میرسند.
با وجود این که اکثرا مردان هستند که حلقه ازدواجشان را دست نمیکنند اما این هرگز دلیل بر این نیست که این مردان، نسبت به همسران خود مردانی بیوفا هستند. باید حتما در مورد علت مسئله دقت کنید و دلیل واقعی آن را پیدا کنید.