سوال در مورد حجامت و تاثیرش بر جوش و آکنه !

اقای morsdadr
خوندن این نوشته فکر می کنم مفید باشه برای هر پزشکی
«… سوگند یاد می‌كنم كه: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم…»

بر گرفته از بلاگ گرگینه:

کد:

---

http://balawerewolf.wordpress.com/2010/08/17/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C/

---

خیلی وقت بود وقت خالی گیر نیاورده‌بودم که این فاجعه را بنویسم. توصیه می‌کنم وقت بگذارید و بخوانید، چون مطمئنم شما هم به این مشکل بر خواهید خورد. به‌خصوص این روزها که مشکل گرفتگی عروق قلبی بیشتر از حد تصور زیاد شده. اگر از دوستان عزیز خواننده کسی پزشک بود یا اطلاعات پزشکی داشت هم خواهش می‌کنم وارد بحث شود یا اگر چیزی را غلط نوشته‌ام اصلاحم کند.

باز همه‌ی پزشک‌های محترمی که فکر می‌کنند مصداق این جملات نیستند صمیمانه عذرخواهی می‌کنم. نمی‌دانم پزشک‌ها چقدر به آن سوگندی که آخر کار تحصیل‌شان می‌خورند وفادار می‌مانند، یا اصلن یادشان مانده چیزی از مواردش را یا نه. خب انتظاری نیست. این سوگندنامه هم مثل همه‌ی چیزهای خوب این مملکت صوری‌ست.
بحث من اما سر شرافت گم‌شده‌ی پزشک‌هاست. ربطی هم ابدن به سوگندنامه ندارد، که نادیده هم مشخص است راه کدام است و چاه کدام. بگذرم از حواشی و برسم به متن.
حدود دو ماه پیش نیمه‌های شب، یکی از بستگانم مشکلی براش پیش آمد و رفت اورژانس. برده‌شد در واقع. مشکوک شدند به سکته‌ی قلبی و متخصص قلب مقیم نبود و ماند تا صبح که حضرت حاکم نزول اجلال بفرمایند.

آمد و دید و آزمایش نوشت و رفت و برگشت و تجویز کرد: آنژیوگرافی. آشنای دل‌نازک ما هم پر از ترس و اضطراب رفت زیر نیم‌چه تیغ آنژیوگرافی. نتیجه: 20 درصد گرفتگی قلبی. تجویز: درمان دارویی.
آشنای ما ماند و دعای خیر به‌جان پزشک مهربانی که خیال‌اش را از عمل قلب باز راحت کرده‌بود.

چند هفته گذشت و قرعه‌ی کار به نام پدر و مادر خودم افتاد. برای تکمیل مدارک پزشکی حج باید می‌رفتند برگه‌ی سلامت قلب هم می‌گرفتند. رفتند و نوار قلب مشکل داشت. تست ورزش دادند و باز مشکل داشت. تجویز: آنژیوگرافی.
استرس وارده به یک خانواده را حساب کنید خودتان. پدر و مادر مشکوک به گرفتگی عروق. یک لحظه هم که هردوشان را هم‌زمان تصور کنی روی تخت بیمارستان، کافی‌ست برای شب و روزت. رنگ به روی مادر نمانده بود از ترس. انقدر شجاعت‌اش ترک خورده بود که داشت آرزو می‌کرد بچه‌ی من را بیند و حسرت می‌خورد که اگر ندیدم چه؟ به پدرم لابد باید تکیه می‌کرد که آن بیچاره خودش بار خودش را اگر می‌کشید خیلی هنر کرده‌بود. با سابقه‌ی بیماری قلبی در خانواده‌ی ما، همه‌ی ذهن‌ها رفته‌بود سمت عمل قلب بازی که به‌زودی هردوشان باید انجام می‌دادند.
پدرم ولی سماجت کرد. چندتا آشنای پزشک داشت، رفت مشاوره‌ی حالاخارج از تخصص، دوستانه. تست ورزش‌ها را دیدند و آن‌ها هم آنژیوگرافی هم‌کارشان را تایید کردند و حتا برای مادرم تاکید کردند «اورژانسی».
تنها شانس ما این بود که پسرخاله‌ام آمده‌بود ایران. تخصص نمی‌دانم چی دارد می‌خواند، آمریکا.
دید و گفت «مشکل که دارد، ولی چرا آنژیوگرافی؟ توی ایران مگر سیتی‌آنژیو ندارید؟».
این اصطلاح جدید ِنجات‌بخش را بلعیدیم و پی گرفتیم و رسیدیم به بیمارستان قلب و دی و امام‌خمینی.

آمار گرفتیم از این‌طرف و آن‌طرف که فرق‌اش را ببینیم با آنژیوگرافی، که پزشک‌های قلب همگی گفتند «به دقت آنژیوگرافی نیست، نکند گول بخورید ها!». حالا حسن این سیتی‌آنژیو چه بود که ما افتادیم دنبال ردپاهای حضورش؟

تیغ نمی‌زدند رگ کشاله را پاره کنند و یک دوربین بفرستند توی رگ‌ها. یعنی خون نمی‌پاشید تا سقف اتاق آنژیوگرافی. بعد هم یک کیسه‌ی شن نمی‌گذاشتند روی پای آدم که خون نزند بیرون. یک ماده‌ی رادیواکتیو تزریق می‌شد و با یک دستگاه خیلی خوش‌برخورد (شبیه ام‌آر‌آی) همان کار انجام می‌شد. بدون هیچ ترس و اضطرابی. بدون ریختن یک قطره خون. فقط گیر کرده‌بودیم سر آن «به دقت آنژیوگرافی نیست، گول نخورید ها».

حالت واضح و مشترکی که توی چشم‌های همه‌ی آن متخصصین قلب دیدم «جاخوردن بود». نمی‌دانستند از کجا فهمیده‌ایم اسم سیتی‌آنژیو را. به پدرم گفتم بیشتر مشورت کند، که بوی پول دارم حس می‌کنم. خودش هم حس کرده‌بود. تحقیق انجام شد و نتیجه جالب بود. «سیتی آنژیو» نه تنها دقت‌اش کم‌تر از آنژیو نبود، که مقایسه‌شان شبیه بود به مقایسه‌ی فلاپی‌دیسک و دی‌وی‌دی.
تفاوت تکنولوژی‌ها بالای بیست‌سال بود. دل‌مان قرص شد و هردوشان با هزینه‌ای حدود هشتصدهزار تومان سیتی‌آنژیو را انجام دادند و شکر خدا مجموع گرفتگی هردوشان روی هم 20 درصد هم نبود. آن شرافت گم‌شده کجاست؟ عرض می‌کنم.
هزینه‌ی آنژیوگرافی (که تیغ دارد و ترس و خون) حدود یک تا یک‌ونیم میلیون تومان است برای هر نفر، و هزینه‌ی سیتی‌آنژیو حدود چهارصدهزار تومان.
زمانی که صرف آنژیوگرافی می‌شود با احتساب یک تا دو شب بستری بودن بعد از آن (جدای از وقت‌های پذیرش و نوبت‌دهی و…) حدود دو روز است، و وقتی که صرف سیتی‌آنژیو می‌شود (باز هم جدای از پذیرش و نوبت‌دهی و…) حدود نیم‌ساعت. ترس و اضطراب‌شان را هم مقایسه نکنم که لابد می‌دانید. پس گیر این پزشک‌های متخصص قلب کجاست؟
مشکل خیلی پیچیده نیست. آنژیوگرافی را فقط متخصص قلب‌ای که دوره‌ی مخصوص آنژیوگرافی را دیده‌باشد می‌تواند انجام بدهد، ولی سیتی‌آنژیو را یک رادیولوژیست (که البته او هم باید دوره دیده‌باشد) می‌تواند انجام دهد.

یعنی انحصار آنژیوگرافی دست صنف خودشان است و انحصار سیتی‌آنژیو دست دیگران. چون طبیعتن یک مرکز پزشکی ترجیح می‌دهد برای انجام کاری مشابه، حقوق خیلی کم‌تر یک رادیولوژیست را بدهد تا حقوق بالای یک متخصص قلب را. خب تجارت کثیف متخصصین قلب (که فرق می‌کند با جراح قلب) را که می‌بینید، اما حالا عمق فاجعه کجاست؟

عمق فاجعه این‌جاست که این جماعت نخورده نیستند. هشت‌شان گرو نه‌شان نیست. خیلی راحت می‌توانند ماهی پنچ-شش میلیون تومان دربیاورند ( و خیلی هم بیشتر از این‌ها). اما باز چشم‌شان دنبال یک‌قران دو-زار پولی‌ست که از هر آنژیوگرافی به‌جیب می‌زنند، بی‌این‌که به فکر سلامتی و راحتی بیمار باشند.

حتا گستاخی و دزدی (که اتفاقن حقیقت معنای دزدی همین‌جاست) را به‌حدی می‌رسانند که تمام تلاش‌شان را به‌کار می‌گیرند برای پشیمان کردن بیمار از دست‌یابی به راه تشخیص جدیدتر و کم‌هزینه‌تر و آسان‌تر، تازه اگر بگذریم از هماهنگی‌های پلیدشان برای «ناشناخته ماندن» این تکنولوژی.

بعد از پدر و مادرم دایی‌م هم رفت سراغ چک‌آپ. ده سال پیش آنژیوگرافی کرده‌بود و حالا باید دوباره تست ورزش می‌داد. مشکل داشت تست‌اش. تجویز: آنژیوگرافی. پیش چهار-پنج‌تا از بهترین متخصصین قلب تهران رفت (که اگر هر شخصی فکر می‌کند صداش به جایی می‌رسد خواست اسامی را به‌اش می‌دهم) و همه گفتند آنژیوگرافی.

انقدر چرب‌زبانی و بازاریابی کرده‌بودند برایش که ما هرچه می‌گفتیم بیا اول برو سیتی‌آنژیو، -با این‌که می‌ترسید از آنژیوگرافی- قبول نمی‌کرد و استدلال پزشک را پذیرفته‌بود به این توجیه که اگر رگ‌اش گرفته‌بود همان‌جا یک‌باره برایش بالن می‌زنند یا استنت می‌گذارند و چه و چه. تاکید هم کرده‌بودند «اورژانسی»‌ست و حتا از سفر با ماشین یا هواپیما یا هر وسیله‌ی دیگری منع‌اش کرده‌بودند و نوبت اضطراری هم به‌اش داده‌بودند «همین فردا صبح».

ای تف به درسی که خوانده‌اند که حالا هیچ فرقی با این بازاریاب‌های شرکت‌های هرمی ندارند.
به هر زحمتی بود راضی‌ش کردیم برود سیتی‌آنژیو و رفت و نتیجه: گرفتگی جزیی. درمان: یکی-دوتا قرص فقط.

این فریاد را کجا باید زد؟ به کی باید گفت پزشک‌های مملکت تبدیل‌شده‌اند به حساب‌های بانکی ناطق؟ جالبی قضیه می‌دانید کجاست؟ کمی بیشتر تحقیق کردیم، قیمت دستگاه سیتی‌آنژیو کم‌تر از سه‌میلیون دلار است.

پولی که یعنی هیچ! ولی فقط سه‌تا توی ایران داریم. چرا؟ چون برای وارد کردن‌اش (حتا بخش خصوصی) باید از وزارت بهداشت تاییدیه گرفت و آن‌ها هم تایید نمی‌کنند (جز همان سه‌تایی که لابد برای دوست و آشناست). چرا؟ چون آن‌ها که باید تایید کنند خودشان متخصص قلب‌اند و بازارشان به‌خطر می‌افتد.
.
«… سوگند یاد می‌كنم كه: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم…»

متنت رو کامل خوندم واقعا منو تکون داد و بیشتر از گذشته به بی علمی و بی وژدانی بعضی از شبه دکترها پی بردم و فهمیدم که
گمان بد من به این دکتر و ان دکتر و عدم اطمینان به دکترها بیخود نبوده..

البته چند روزی از اخرین پست تاپیک گذشته....
ولی من در تایید صحبت دوستمون باید بگم راکوتان اخرین درمان جوشه و اگر جوشها زیاد باشن باید حتما از این دارو استفاده بشه
به قول دکتری که من پیشش رفته بودم که گفتم درمان اخر رو اول بهت میدم.ولی منم از همین تبلیغاتی که در مورد اثر منفی که میشد ترسیدم و نخوردم.البته اینی که میگم مربوط به خیلی وقت قبله و این دارو تازه اومده بود اگه اشتباه نکنم(فکر کنم سال 83 بود)
ولی بعد از دو سال از اون تاریخ دوباره رسیدم به همون دارو ولی خب با اثر مخرب جای جوشها.من فکرکنم 6 یا 8 ماه مصرف کردم.
در مورد اثراتش بگم که در طول مدت مصرف لب و چشم خشک میشه که با محصولاتی که توی بازار هست قابل درمانه
ولی خب خشکی چشم الان بعد از چند سال هنوز اثرش هست.البته در شرایط عادی مشخص نیست ولی وقتی استخر میرم و یک مقدار کلر آب زیاد باشه تاثیر بیشتری روی چشم من میزاره تا دیگران
ولی الان فکرکنم دو یا سه سالی هست که از مصرفش گذشته و جوشی دیگه توی صورتم نمیزنه.روی بدنم گه گداری میزنه
ولی از مصرف قرص الان من خیلی راضیم.
و برای دوستانی که میخوان الان مصرف کنن دیگه فکر کنم بیخطر باشه چون توی این چندین سال امتحانش رو پس داده

با تشکر از دوستان

روآکوتان گرفتم زد محل بسته بندی تبریز تحت لیسانس اف هافمن سوئیس، این الان ایرانیه یا سوئسیه؟

نقل قول:

---

نوشته شده توسط SIR MAMAD [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام
دوست من
جملاتی که نوشتی دقیقا شرح حال من هم هست (بهتر بگم بود) و دردسر خیلی زیادی برای من داشت.
در حال حاضر بیشتر از یک ساله که صورتم هیچ جوشی نزده و فقط اثر اسکار های اکنه باقی مونده که اونم خیلی با توجه به رنگ سفید پوست صورتم خودش رو نشون نمی ده یعنی به طرز فوق العاده ای صورتم تغییر محسوسی کرده
تغییری از زمین تا اسمون.
ابتدا این جملات رو نوشتم تا به بقیه جملاتم با دقت بیشتری توجه کنی.

من دقیقا نمی دونم گرید و شدت آکنه شما در چه حدی هست و خودتون هم اشاره ای به اکنه نکردید ولی از اونجایی که مدت زیادی هست این ها با شما است حدس می زنم که گرید قابل ملاحظه ای باشه.
شناخت دقیق این ها هم برعهده پزشکه اون چه که من می خوام بهش اشاره کنم اینه:

یک عمر افرادی که صلاحیتی در تعیین و شناخت بیماری نداشتند با حرف هایی چون:
غرور جوانی ...شکلات و شیرینی...مشکل از خونته...ارثیه!!! ... ومزخرفاتی از این قبیل فقط یک کار کردند اون هم دادن فرصت به تشکیل اسکار های اکنه بر روی صورته غافل از این که مشکل حاد تر از این حرف ها هست.

گله دوم از دکتر هایی که شرافتشون رو خیلی وقته از دست دادند:
گفتی خیلی وقته دکتر می ری:27:
هر بیماری بسته به شدتش داروی خاص خودش رو می طلبه و یک پزشک خوب و قابل اعتماد پزشکیه که بتونه بیماری و شدت اون رو به درستی تشخیص بده.
اما وقتی کار به جایی می رسه که اقای دکتر باید مخارجشون رو تامین کنند موضوع شکل دیگه ای به خودش می گیره
کرم..محلول..امپول..قرص؟؟؟ ایا این ها درمان قطعی برای اکنه هست؟
ممکنه باشه ! ولی برای من نبود چرا؟ چون من اکنه شدید داشتم و بعد از مدت کوتاهی که دارو ها اثر مثبت خودش رو نشون می دادند بعد از مدتی دوباره روز از نو روزی از نو
بعضی وقت ها صورتم رو این محلول ها این قدر داغ می کرد که احساس می کردم داره می سوزه
ولی همه این ها اگر اثری هم داشت موقتی بود. وقتی شما نتونی مشکل اکنه رو از داخل و از ریشه حل کنی این همه دارو و ژل و... فقط فیس لیفته و اثر موقت!
تف به شرفشون!
دفعه اخری اکنه صورتم به قدری اوج گرفت که افسردگی شدید گرفتم.
در انتها پیش دکتری رفتم وقتی منو دید گفت :چند وقته این وضع رو داری؟ بهت راکوتان می دم
گفتم:پیش دکتر های معروف تر و بهتر از شما رفتم گفتند که به دلیل غلظت خون و کبد غیر نرمال نمی شه داد! محلول می دم..کرم می دم...یه کوفته دیگه می دم!! تا ( دوباره بیای)
دکتر گفت: تو باید راکوتان بخوری ! با یک رژیم اولیه چربیه خونتو نرمال می کنیم و بهد به مدت 8 ماه (بسته به وزن)
قرص راکوتان می خوری.

قرص های راکوتان در حال حاضر جزو کارامد ترین روش های مبارزه با اکنه شدید هست در حال حاضر تولید کننده های این قرص ها دو کشور سوییس و فنلاند هستند و اگر اشتباه نکنم محصولاتشون به اسم راکوتان و دکوتان تولید می شه که تفاوتی ندارند ماه ها روزی دو قرص (40 میلی گرم) از این دارو را مصرف کردن باعث شد برای همیشه از دست اکنه خلاص شم.

شایع ترین عوارض مصرف راکوتان:
1- بالا رفتن چربی خون (برای اینه که باید کبد نرمالی داشته باشی چون بار کبدی زیادی اعمال میشه)
2- خشک شدن بسیار شدید پوست...لبها...چشم در طول مصرف قرص ها
یه یک چرب کننده لب ها هر 2 یا 3 ساعت یک بار احتیاج داری +ضد افتاب
3- افسردگی
لازم به ذکره مصرفه راکوتان در زمان بارداری برای خانم ها بدون استثنا به جنینی ناقص ختم میشه و منع جدی در دوره بارداری براش هست.

تحمل این عوارض اصلا سخت نیست چون برای همیشه از شر اکنه ها خلاص می شه و دیگه سراغت نمیان .
نظر من اینه که ارزشش رو داره! باز هم میل خودته که بخوای باز هم پولتو تو جیب این دکتر ها بریزی و وقتتو با ژل کچرل و اکنه مایسین وقرص های ....از این قسم دری وری ها تلف کنی یا بری سراغ یک درمان قطعی

پ.ن 1: دکتر هایی که پیششون رفتم و هیچ نتیجه ای جز بدتر شدن اوضاع نگرفتم از بهترین دکتر های پوست تهران ...جردن بودند (خیلی بیشتر از شما هم دکتر رفتم)


پ.ن2 : حجامت هم کاری برات نخواهد کرد.
یکی دو دفعه تو بهار تجربش کردم . سبک تر می شی ولی دلیلی نداره انجامش بدی .مشکل شما چیز دیگه ای !
یه دفعه بیا زالو بزار!(البته روی یه نفر جواب داد:27:)


پ.ن 3: توصیه من راکوتان بوده و هست ولی شما بسته به شدت اکنتون ممکنه بهش نیازی نداشته باشید که بسته به توضیحتون فکر می کنم که نیاز ضروری دارید. اخرین دکتری که پیشش رفتم قاطعانه راکوتان تجوریز کرد و بعد 9 ماه هیچ جوشی تا الان که اینو می نویسم در صورت و پشتم نزد.
راکوتان تا بعد از قطع مصرف تا یک ماه و نیم تو بدن هست و یک سال بعد از قطع امکان عملیات جبرانی مثل لیزر بر روی پوست فراهم می شه
راکوتان طبق صحبت دکترم می تونه از حتی 12-13 سالگی که هنوز اکنه تاثیر مخرب خودش رو روی پوست نذاشته با در نظر گرفتن ملاحظاتی منطقی تجویز بشه
و این حرف که تا زیر 18 سالگی نباید مصرف بشه زر مفته اون قسم دکترای بی شرفیه که ملتو تلکه می کنن

پ.ن4: امیدوارم که خوب شی من اون چیزی که در تجربم بود رو دوستانه بیان کردم بقیش با تصمیم خودته اگر دوست داشتی راجب در مان جای جوش ها و روش های رفع اون مثل لیزر ...درم ابریژن و میکرو درم ابریژن صحبت کنیم
:11:

---

جای بسی خوشبختیه که شما با مصرف رواکوتان به نتیجه رسیدی
اما شما که اینقدر خوب و جامع توضیح دادی حیفه اینو نگی که عده ای هم رواکوتان درموردشون جواب مقطعی داره و دوماه بعد از اتمام دوره مجددا جوش میزنن!
من این موارد رو کم ندیدم از جمله خودم!!!
بنابراین باتوجه به عوارض زیادی که داره و اینکه صد در صد هم جوابگو نیست! بنظرم دوستان در مصرفش باید تجدید نظر کنند!
و مایه بسی تاسف هست که بعضی از پزشکهای به اصطلاح با وجدان! با توضیح که این مسئله که اقای دکتر من با رواکوتان نتیجه نگرفتم مصرف دوباره اون رو تجویز میکنند! درصورتی که میدونند وقتی نتیجه نداده نتیجه نخواهد داد!
و این بارها نزد پزشکهای مختلف پوست اتفاق افتاد و جالبتر اینکه یکیشون بهم گفت اشکال نداره که جواب نمیده حداقل چندماهی که راحت هستی!!!!!


و در نقطه مقابل در طی یکسال و با رعایت یک رژیم غذایی خاص بهمراه انجام حجامت فصد و زالو، هرکدام چندین مرتبه! من موفق شدم از دست جوشها خلاص بشم
پ.ن: درسته که خیلی ها با درمان دارویی نتیجه گرفتند اما من شخصا از طب سنتی در دراز مدت نتیجه بسیار رضایت بخشی گرفتم نکته جالبتر اینکه در طی این دوره درمانی علاوه بر درمان جوش نتایج مثبت دیگه ای هم اتفاق افتاد از جمله درمان استرس، عرق کردن کف دست(که از بچگی درگیرش بودم و ...)

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Atghia [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

جای بسی خوشبختیه که شما با مصرف رواکوتان به نتیجه رسیدی
اما شما که اینقدر خوب و جامع توضیح دادی حیفه اینو نگی که عده ای هم رواکوتان درموردشون جواب مقطعی داره و دوماه بعد از اتمام دوره مجددا جوش میزنن!
من این موارد رو کم ندیدم از جمله خودم!!!
بنابراین باتوجه به عوارض زیادی که داره و اینکه صد در صد هم جوابگو نیست! بنظرم دوستان در مصرفش باید تجدید نظر کنند!
و مایه بسی تاسف هست که بعضی از پزشکهای به اصطلاح با وجدان! با توضیح که این مسئله که اقای دکتر من با رواکوتان نتیجه نگرفتم مصرف دوباره اون رو تجویز میکنند! درصورتی که میدونند وقتی نتیجه نداده نتیجه نخواهد داد!
و این بارها نزد پزشکهای مختلف پوست اتفاق افتاد و جالبتر اینکه یکیشون بهم گفت اشکال نداره که جواب نمیده حداقل چندماهی که راحت هستی!!!!!


و در نقطه مقابل در طی یکسال و با رعایت یک رژیم غذایی خاص بهمراه انجام حجامت فصد و زالو، هرکدام چندین مرتبه! من موفق شدم از دست جوشها خلاص بشم
پ.ن: درسته که خیلی ها با درمان دارویی نتیجه گرفتند اما من شخصا از طب سنتی در دراز مدت نتیجه بسیار رضایت بخشی گرفتم نکته جالبتر اینکه در طی این دوره درمانی علاوه بر درمان جوش نتایج مثبت دیگه ای هم اتفاق افتاد از جمله درمان استرس، عرق کردن کف دست(که از بچگی درگیرش بودم و ...)

---

حرف شما درست هستش. من یادمه داخل یک تاپیک دیگه نوشته بودم در 95 درصد موارد برنمی گردن. و اگر برگشت طبق حرفی که پزشکا می زدن تا 2 بار دیگه اجازه تجویز داره.
اون چه که به نظرم می شه نتیجه گرفت اینه که اگر کسی جوشش شدیده قبل از اینکه صورتش تخریب بشه باید مصرف راکوتان رو شروع کنه اگه خوب شد که هیچ ولی اگر جزو درصد کمی بود که بعد از تکمیل دوره درمانی راکوتان بازم جوش ها برگشتن باید بین مصرف دوباره راکوتان و درمان دیگه یکی رو انتخاب کنه. من حجامت و زالو رو رد نمی کنم ولی برای درمان اول بازم راکوتان مد نظرم هست ولی خوب اگر خوب نشد درمان اخر نیست.
خود من موقعی که راکوتان مصرف می کردم کاملا رژیم تحت کنترلی داشتم و قبل از شروع راکوتان هم یادمه حجامت کرده بودم.
باید قبول کنید خیلی ها بین اینکه برن سراغ درمان دارویی و یا سنتی با رژیم و زالو و حجامت ترجیح می دن برن سمت روش دارویی کما اینکه شما هم اول روش درمانی رو تست کردید و در اخر به راکوتان رسیدید و در صورت عدم نتیجه به سمت درمان سنتی رفتید. ولی خوب این درمان سنتی به این شکل که گفتید واقعا اگر اثر راکوتان رو داشته باشه( عدم بازگشت جوش در 90 درصد موارد) و بازه زمانیش هم معقول باشه به عوارض راکوتان ترجیح داره که جا داره بیشتر در موردش توضیح بدید.
شما الان وضع جوش ها تون در چه حاله؟ شده یه مدتی استرس داشته باشید و غذای چرب بخورید و ورزش نکنید و تاثیرش رو روی جوش ها ببینید؟ بالاخره این موقعیت ممکنه پیش بیاد من بعد از اتمام دوره دیگه حتی تو این موقعیت های جوشخیز هم جوش نزدم.
این عوارض راکوتان روی شما به شکل بود؟ کبد که باید تحت کنترل باشه ولی اون چه که بیشتر اذیت می کنه همون خشکیه پوست و لبیه که ایجاد می کنه.

سلام/ حجامت برای درمان جوش عالی جواب میدهید فقط از لحاظ مزاجی بررسی شوید بعد انجام گیرد یا با یک پزشک طب سنتی مشورت کنید.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط web2003 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام/ حجامت برای درمان جوش عالی جواب میدهید فقط از لحاظ مزاجی بررسی شوید بعد انجام گیرد یا با یک پزشک طب سنتی مشورت کنید.

---

سلام
یعنی چی؟

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Life24 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام
یعنی چی؟

---

نوع حجامتی که انجام میگیره فرق داره!(برخلاف چیزی که همه فکرمیکنن حجامت فقط یک صورت نداره انواع مختلف داره !)
که با توجه به طبع(مزاج) دکتر تصمیم میگیره چه نوعی رو انجام بدید
طبع چیه؟
کلا 4تا خلط در بدن همه هست (صفرا-خون-سودا-بلغم) بدن همه ما مجموعه ای از ایناست
حالا بنابر خصوصیات هرشخصی یکی از این 4مورد در بدنش غلبه داره
تشخیص این امر از عهده افراد خالی خارجه(سخته تعیینش) یکسری نشونه خاص داره که دکتر میفهمه
اینه که دوستمون گفتن بهتره دکتر مزاج رو تشخیص و بعد حجامت کنید
چون دراین صورت تاثیر خوبش رو بهتر میبینید

سلام ببخشید تاپیک قدیمی بالا میارم
میخام برم سربازی و هنوزم ک هنوزه جوش چرکی گاهی میزنم که دردناک هم هست
از طرفی رفتم متخصص اکوتان داد دربارش تو نت جستجو کردم دربارش زیاد حرف میزنن و یکی میگ خوبه یکی میگ بد

2.از طرفی هم میگن بخوری جای جوشات میمونه و فرورفته میشه
کسی تجربه ای داره برادرانه منو کمک کنه عازم سربازی هستم چند ماه دیگ ممنون