بحران خشکسالی و کم آبی در کشور و تهران
یک سال و یکی دو ماه پیش
عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی جمهوری اسلامی ایران و مشاور فعلی رییس جمهور روحانی، گفتگو با روزنامه سراسری قانون:
«... یک ماه بنادر ايران بسته شود، مردم گرسنه میمانند. حالا ما بياييم آمار غيرواقعی بدهيم. مساله، مساله ديگری است. من میخواهم از مشكل به مراتب بزرگتری حرف بزنم. مشكلات ما اينها نيست. مشكل اصلی كه ما را تهديد میکند و از اسرائيل و آمريكا و دعواهای سياسی و... خطرناکتر است مساله زندگی ملت است. اين است كه فلات ايران دارد غيرقابل سكونت میشود و كسی به اين فكر نيست. مساله اينجاست كه آبهاي زيرزمينی تحليل رفتهاند و بيلان منفی آب بيداد میکند و کسی به فكر نيست. من نگران شديد نسلهای بعد هستم. هفت هزار سال است كه در ايران زندگي جريان دارد. ما حق نداريم با اين بیتدبیری كشور را با اين چالش بزرگ مواجه كنيم. من همه جا گفتهام، اگر وضعيت اصلاح نشود ايران ۳۰ سال ديگر كشور ارواح میشود، چون همه كشور تبديل به كوير میشود. در كوير اگر بارش هم صورت گيرد، ثمری ندارد چون سفره آب زيرزمينی خشک خشک است، آب در سطح میماند و تبخير میشود. در حال حاضر تمامی پیکرههای آبی طبیعی ايران خشكيدهاند. درياچه اروميه، بختگان، تشک، پريشان، كافتر، گاوخوني، هورالعظيم، هامون، جازموريان و...؛ ديگر چيزی باقي نمانده. من از وقوع بحران حرف میزنم. زندگی ملت در حال تهديد است...».
ادامه:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در حالی که سدهای تهران چند روز ظرفیت آب دارند و ما باز دست به دعا برداشته ایم، باید از یاد نبریم که این فاجعه ای مدام است و اگر امروز و فردا حل شد، اما موضوع تغییرات اقلیمی( آب و هوایی) و گلوبال وارمینگ(گرمایش جهانی) یک موضوع بین المللی و ترمز بریده است، ما چگونه آنرا مدیریت(مسئولین) و اجرا(مردم) کردیم و میکنیم؟!
یکسری فکت
- تهران به تنهایی یک چهارم آب شرب کشور رو مصرف میکنه
- خشکسالی چند سال است که استانهای مرکزی فلات ایران رو درگیر کرده و هم اکنون به استان های پرآبتر رسیده
- آب مشترکین تهرانی در آستانه قطع قرار داره
- دولت به واردات آب فکر میکنه
- معلوم نیست برای نسل بعدی(فرزندانمون) چه برنامه ای داریم
- موضوع آب در همین آغاز بحران چند سالی است به موضوع درگیرهای قومی مردم ایران در استان های یزد، اصفهان، چهارمحال، خوزستان و... با یکدیگر شده است
- و...
در این تاپیک در این رابطه گفتگو و اطلاع رسانی میکنیم بلکه سهم کوچکی داشته باشیم در باخبر کردن هم...
به اصلاح مصرف ، به تعطیلی این وسواسهای شستشو، به تغییر مصرف دیمی و ناکارشناسی چاه های از سفره های زیرزمینی برای زمین های کشاورزی، به تقاضای مدیریت صحیح هزینه پلکانی آب ، به صیانت از آبهای جاری، و...
بدترین وضعیت آبی در تاریخ هزاران ساله ایران / چاره چیست؟!
در تاریخ هزاران ساله ایران و حتی در دوره های خشکسالی، این سرزمین هیچگاه تا بدین اندازه دچار کم آبی نبوده است.
اوضاع واقعاً وحشتناک است؛ نه تعارفی در کار است و نه مبالغه ای. آب برخی سدها کاملاً ته کشیده، بقیه هم آب اندکی در بساط دارند. از بارندگی قریب الوقوع هم نشانه ای در دست نیست.
بدتر از وضعیت آب سدها - که مقابل چشم اند و دیده می شوند - وضعیت آب های زیر زمینی است که روز به روز ته می کشند و پایین تر می روند. آب های زیر زمینی دو نوع اند: "ذخایر استاتیک و ذخایر دینامیک." ذخایر استاتیک ،آب هایی هستند که در دل زمین طی سالیان دراز جمع می شوند و پشتوانه آبی کشورند (مانند ذخایر طلا که پشتوانه پول ملی هستند) و ذخایر دینامیک، آب هایی هستند که هر ساله جمع و مصرف می شوند.
خبر بدی که در تاریخ کشور سابقه نداشته این است که برداشت از منابع زیر زمینی به ذخایر استاتیک رسیده است. این مانند آن است که کشوری به حدی فقیر شود که گنجینه های ملی و پشتوانه های پولی اش را بفروشد.
یک خبر بسیار بد دیگر نیز این است که همزمان با تغییرات آب و هوایی در جهان ، کشور ایران به سرعت در حال تبدیل شدن به یک منطقه گرم و خشک است و متوسط بارندگی از میزان کنونی هم کمتر خواهد شد. این تغییرات به حدی سریع است که نسل حاضر آن را خواهد دید.
در چنین شرایط اسفناکی که زندگی جمعی همه ما در خطر است، اتخاذ سیاست آبی مناسب با وضعیت اضطراری کنونی ، از الزامات حیاتی است.
به نظر می رسد قوای حکومتی و مشخصاً دولت باید یک راهبرد ملی مبتنی بر چند اصل زیر را مد نظر قرار دهد چرا که بی آبی و تشنگی عمومی به سرعت پیش می آید:
1 - انتقال هر چه سریع تر صنایع آب بر از مناطق مرکزی و کم آب کشور به سواحل جنوب ، یکی از مهم ترین کارهایی است که باید انجام شود. به عنوان مثال هم اکنون مردم استان های مرکزی کشور درگیر مشکل کم آبی هستند و بحث انتقال آب از استان های دیگر به این مناطق، محل یک منازعه ملی است و حتی نمایندگان استان های مختلف در مجلس را نیز رو در روی هم قرار داده است.
حال چه نیازی است که صنایعی مانند فولاد که آب بسیاری مصرف می کنند در نقاط کویری و کم آب کشور باشند؟ شاید گفته شود که اشتغالزایی دارد ولی واقعیت این است که بیش از اشتغالزایی، اشتغال زدایی دارند زیرا با مصرف بی رویه منابع آب ، کشاورزی و دامپروری منطقه را به خطر می اندازند و مشاغل بسیاری رادر این حوزه از بین می برند.
گزارش های متعددی وجود دارد که برای این که برخی صنایع کار کنند، دهها چاه عمیق اختصاصی برایشان حفر شده است و این چاه ها ، آب منطقه را می خورند و کشاورزان را به خاک سیاه می نشانند.
اساساً با توجه به این که ایران کشور کم آبی است ، راه اندازی صنایع آب بر توجیه اقتصادی ندارد مگر این که در مجاورت آب های آزاد باشد که البته آن هم مسائل و هزینه های خاص خود - از جمله شیرین سازی صنعتی آب دریا - را دارد. در ضمن می توان با فناوری های بازگردانی آب مصرفی، بخشی از نیاز صنایع را از فاضلاب های تجدید پذیر تأمین کرد که با توجه به این که این فناوری در ایران جدی گرفته نشده است، این قضیه هم عملاً منتفی است.
2 - پیشتر نیز گفته ایم که متأسفانه سیستم آبیاری کشاورزی در ایران امروز ، با روش دوران مادها تفاوت چندانی نکرده است. همان طور که اجداد ما به روش غرقابی آبیاری می کردند، امروز نیز که در هزاره سوم هستیم ، بخش عمده ای از کشاورزی ایران به روش غرقابی است؛ این یعنی مصرف سه تا پنج برابری آب در بخش کشاورزی و البته بازده کمتر در محصول!
این در حالی است که با یک برنامه ریزی جدی می توان به کشاورزان کمک کرد که در یک دوره زمانی کوتاه مدت، مزارع و باغ های خود را مجهز به سیستم های نوینی مانند آبیاری قطره ای کنند و بدین ترتیب، منابع آب زیرزمینی را از مصرف بی رویه برهانند. بدیهی است که این کار باید با ارائه کمک های مالی ، فنی و آموزشی به کشاورزان صورت گیرد و الّا آنها نمی توانند رأساً این پروژه ملی را عهده دار شوند.
گذشته از این، بخش بزرگی از کشاورزی ایران را محصولاتی تشکیل می دهند که آب فراوانی را مصرف می کنند و جالب این که صادر هم می شوند. این در حالی است که اگر به جای آن محصولات - مثلاً هندوانه - آب مصرف شده ، صادر می شد سود بیشتری عاید کشور می شد هر چند که سود اصلی در ذخیره آب های زیر زمینی است و نه حتی در صادرات پردر آمد آب بسته بندی شده.
بنابراین باید هر چه سریع تر "نقشه بروز ملی راهنمای کشت" تهیه شود و کاشت محصولاتی که آب بری فراوان دارند، محدود شود زیرا می توان از صدور برخی میوه ها صرف نظر کرد و حتی می توان در صورت لزوم ، برخی میوه ها را وارد نمود ولی نمی توان آب های زیر زمینی را با مصوبه و واردات تجدید کرد.
3 - در بخش آب شرب نیز ، استاندارهای مصرف بهینه آب باید برای ساخت و سازهای شهری و روستایی الزامی شود، مثلاً الزام به تعبیه شیرهای آب مجهز به چشم الکترونیک ، استفاده از دوش های آبی که با اختلاط هوا در آب ، فشار آن را زیاد می کنند ولی آب کمتری را مصرف می کنند، استفاده از فلاش تانک های کم مصرف و ... .
درست است که هر کدام از این اقدامات به تنهایی اندکی از مصرف آب می کاهند ولی با ضرب کردن همین میزان در میلیون ها خانه کشور ، می توان دریافت که چه حجم بزرگی با همین کارهای ساده صرفه جویی و ذخیره می شود.
4 - شهرداری ها، از پر مصرف ترین های کشور در عرصه آب هستند. به ویژه از زمانی که زیباسازی شهرها به عنوان یک ارزش قلمداد شده است - که واقعاً این گونه هم هست - کاشت انواع گیاهان در شهرها افزایش داشته است که این امر به نوبه خود افزایش مصرف آب در شهرها را به دنبال داشته است.
آنچه در این عرصه عمدتاً مغفول مانده، انتخاب نوع گیاهانی است که باید در هر شهر بسته به اقلیم آن کاشته شود. متأسفانه بسیار دیده می شود که در شهرهای کم آب، گیاهان و درختانی کاشته می شود که آب زیادی مصرف می کنند. به عنوان مثال در سال های گذشته در تهران درختان بید پرشماری کاشتند که هر چند زیباست ولی در قیاس با درختان مناسب با این اقلیم مانند چنار، کاج، سرو نقره ای چندین برابر آب مصرف می کند و عمر کمتری هم دارد. چمن هم زیباست ولی مدام باید آبیاری شود در حالی که می توان کاشت آن را محدود به فضاهایی مانند پارک ها کرد و در حاشیه معابر و جاهای دیگر ، از روش های دیگری برای زیباسازی معابر استفاده کرد، از سنگ های تزئینی گرفته تا گیاه پاپیتال و ... .
آنچه در چهار بند فوق آمد، مهم ترین راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی است تا بتوانیم مصرف آب در کشور را مدیریت و فاجعه پیش رو را کنترل کنیم. هر روز هم که می گذرد، کار سخت تر می شود و تشنگی نزدیک تر.