PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : من بیمارم؟!



samir.123
12-07-2019, 19:04
سلام دوستان

شاید چیزی که میخوام بگم عادی باشه شایدم نه ...

حقیقتش من دیگه از فیلم و سریال دیدن ( ایرانی نمیبینم ) و یا کتاب خوندن و ... لذت نمیبرم!!

چندین سال هست ( از نوجوانی ) ( الان سی سالمه ) تا کتابی میخوندم، دوست داشتم منم بنویسم و نویسنده بشم.
فیلم میدیدم میگفتم منم میتونم فیلمنامه و نمایش نامه بنویسم ..

و همینطورم شد!

کتابی که میخوندم میگفتم بهتر از اینو من میتونم و تا الان بیش از 20 عنوان کتاب چاپ کردم
نه هر چیزی ! کتابی بوده حتی که طرفدار پیدا کرد و به چاپ هفتم رسید...

فیلم و سریال میبینم میگم منم میتونم و ... الان یک فیلمنامه بلند سینمایی دارم و چند فیلمنامه فیلم کوتاه که یکیش رو هم فیلم ساختن ازش ( بماند که سرقت کردن یه جورایی و به اسم خودشون زدن و دادگاه هم بعلت فقدان ادله پرونده رو مختومه کرد! )

شعر میخوندم و منم نوشتم و الان کتاب شعر دارم!!

دیگه به حدی رسیده که میگم ، لذتی نمیبرم از فیلم دیدن و کتاب خوندن
چون باز اون حس سیری ناپذیری و ارضا نشدن میاد و باز میگم باید یه کار دیگه بکنم و یه کتاب دیگه و یه مقاله دیگه و ......

یه جورایی شاید بگین چه خوب! ولی از نظر روحی کلافه هستم و دیگه دوستی ندارم ( حتی یک نفر حتی مجاری! )
بیشتر حس میکنم بیماری هست!! بیرون کم میرم

فقط ورزش صبح هست که اونم باز وقتی یک سال مرتب رفتم تصمیم گرفتم کتابی در زمینه ورزش و تناسب اندام و رژیم غذایی سالم بنویسم و حتی مدرک مربیگری رسمی گرفتم!!!

یادمه از سال 84 سایت داشتم و وبمستر بودم ( اون زمان توو مدرسه و شهر ما کسی کامپیوتر نمیدونست چیه حتی )
و سه چهار سال هست که یه مشکل خانوادگی بزرگ پیش اومد و کلا دیگه مدیریت سایت و مطلب گذاشتن توو سایت رو یک دفعه کنار گذاشتم!

ولی کتاب و فیلمنامه و شعر و .. همچنان ادامه داره ...


جوونای همسن خودم رو میبینم مثلا باشگاه ورزشی ... همه دنبال جنس مخالف و سرگرمی با دخترا در اینستا و .... منم شبکه اجتماعی دارم نه که نداشته باشم
ولی این چیزها رو فوق العاده سطحی و وقت تلف کردن میدونم و ... همه کافه و اینور اونور و تفریح و من دنبال نوشتن و نوشتن و نوشتن!

aryamehr1368
12-07-2019, 23:31
سلام خیر شما مار دار هستید بیمار نیستید:n02: این چیزا طبیعیه منم سنم پایین تر بود شعر میگفتم فیلم نگاه میکردم آهنگ گوش میدادم دوست داشتم نوازنده ارگ بشم حتی تا پای خریدش رفتم و خیلی چیزای دیگه وقتی سن بالاتر میره خیلی از علایق کم میشن این طبیعیه اصلا باطن زندگی خودتو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن خوبه شما حالشو داری صبح بری ورزش من همونم ندارم و همچنین در مورد رفیق اصولا چیزی به اسم رفاقت وجود خارجی نداره من مار زنگی رو بیشتر از رفیق قبول دارم اکثر رفقا هم زمانی هستن یعنی چی یعنی مال همون زمونن مثلا سربازی یا مدرسه بعد اون هرکی میره سی خودش من خودم تا آخر رفاقت رفتم هیچی توش نیست اصلا حتی تو مجازی هم نداشته یاشی بهتره رفیق پولت خانوادت در کل از همینی که هستی لذت ببر خودتو قبول داشته باش دیگران اگه بدشون میاد به درک ,برو دنبال علاقت و همچنین شاغل شدن خیلی تو روحیه تاثیر داره

samir.123
13-07-2019, 18:14
سلام خیر شما مار دار هستید بیمار نیستید:n02: این چیزا طبیعیه منم سنم پایین تر بود شعر میگفتم فیلم نگاه میکردم آهنگ گوش میدادم دوست داشتم نوازنده ارگ بشم حتی تا پای خریدش رفتم و خیلی چیزای دیگه وقتی سن بالاتر میره خیلی از علایق کم میشن این طبیعیه اصلا باطن زندگی خودتو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن خوبه شما حالشو داری صبح بری ورزش من همونم ندارم و همچنین در مورد رفیق اصولا چیزی به اسم رفاقت وجود خارجی نداره من مار زنگی رو بیشتر از رفیق قبول دارم اکثر رفقا هم زمانی هستن یعنی چی یعنی مال همون زمونن مثلا سربازی یا مدرسه بعد اون هرکی میره سی خودش من خودم تا آخر رفاقت رفتم هیچی توش نیست اصلا حتی تو مجازی هم نداشته یاشی بهتره رفیق پولت خانوادت در کل از همینی که هستی لذت ببر خودتو قبول داشته باش دیگران اگه بدشون میاد به درک ,برو دنبال علاقت و همچنین شاغل شدن خیلی تو روحیه تاثیر داره


ممنونم
هرچند بیشتر درد و دل شما بود
ولی تشکر

aryamehr1368
13-07-2019, 19:22
ممنونم
هرچند بیشتر درد و دل شما بود
ولی تشکر
بله باید خلاصه میگفتم تا درد دل حساب نشه( نه شما بیمار نیستی یا هستی خداحافظ)

mr korash
13-07-2019, 19:47
شما فارست گامپ نیستین ؟‌:n29:

Nazanin_rose
13-07-2019, 20:02
سلام. هرکسی علاقه ای داره که استعدادش در همون زمینه شکوفا میشه علاقه ی شما در زمینه نوشتن و فیلمنامه نویسی و کتاب و شعره و این چه ایرادی داره ؟
تفریح و همه چیزای دیگه به جای خود میشه همه چیزو حفظ کرد و تجربه کرد و باهم درتوازن داشت به میزانی که برامون مهمن . الزامی وجود نداره چیزیو که بقیه دوست دارن سبکیو که بقیه برای زندگیشون میپسندن شما هم بپسندین همونطور که من دوروبرم اتفاقا پره از آدمایی که یه سره درگیر این چیزا هستن به همون اندازه هم پره از آدمایی که دربند فضای اجتماعی نیستن اصلا
فقط من واقعا بشدت تعجب میکنم شخصی که میگه اهل فیلمنامه نویسی و کتابخوانی و مهمتر کتاب نویسیه ، چرا چنین چیزیو غیرعادی تلقی کرده ؟ یعنی باید انقدر پر از تجربه بوده باشه آخه که ذهنش نسبت به تفاوتا باز باشه و درکش کنه چنین مسئله ساده ایو که آدما باهم فرق دارن ! عجیب بود واسم. یا شاید چون من نمیدونم شما زمینه فعالیت نوشتنتون چیه
درنهایت پیشنهاد من اینه که اگه معذوریت مالی ندارید سفر کنید. شما که نوشتن رو دوست دارین و خیلیم عالی بهترین راه برای پیدا کردن سوژه جدید برای نوشتن سفر و تجربیات طی سفر و ماجراجوییه هم فاله هم تماشا :)

xshya
13-07-2019, 20:27
سلام دوستان

شاید چیزی که میخوام بگم عادی باشه شایدم نه ...

حقیقتش من دیگه از فیلم و سریال دیدن ( ایرانی نمیبینم ) و یا کتاب خوندن و ... لذت نمیبرم!!

چندین سال هست ( از نوجوانی ) ( الان سی سالمه ) تا کتابی میخوندم، دوست داشتم منم بنویسم و نویسنده بشم.
فیلم میدیدم میگفتم منم میتونم فیلمنامه و نمایش نامه بنویسم ..

و همینطورم شد!

کتابی که میخوندم میگفتم بهتر از اینو من میتونم و تا الان بیش از 20 عنوان کتاب چاپ کردم
نه هر چیزی ! کتابی بوده حتی که طرفدار پیدا کرد و به چاپ هفتم رسید...

فیلم و سریال میبینم میگم منم میتونم و ... الان یک فیلمنامه بلند سینمایی دارم و چند فیلمنامه فیلم کوتاه که یکیش رو هم فیلم ساختن ازش ( بماند که سرقت کردن یه جورایی و به اسم خودشون زدن و دادگاه هم بعلت فقدان ادله پرونده رو مختومه کرد! )

شعر میخوندم و منم نوشتم و الان کتاب شعر دارم!!

دیگه به حدی رسیده که میگم ، لذتی نمیبرم از فیلم دیدن و کتاب خوندن
چون باز اون حس سیری ناپذیری و ارضا نشدن میاد و باز میگم باید یه کار دیگه بکنم و یه کتاب دیگه و یه مقاله دیگه و ......

یه جورایی شاید بگین چه خوب! ولی از نظر روحی کلافه هستم و دیگه دوستی ندارم ( حتی یک نفر حتی مجاری! )
بیشتر حس میکنم بیماری هست!! بیرون کم میرم

فقط ورزش صبح هست که اونم باز وقتی یک سال مرتب رفتم تصمیم گرفتم کتابی در زمینه ورزش و تناسب اندام و رژیم غذایی سالم بنویسم و حتی مدرک مربیگری رسمی گرفتم!!!

یادمه از سال 84 سایت داشتم و وبمستر بودم ( اون زمان توو مدرسه و شهر ما کسی کامپیوتر نمیدونست چیه حتی )
و سه چهار سال هست که یه مشکل خانوادگی بزرگ پیش اومد و کلا دیگه مدیریت سایت و مطلب گذاشتن توو سایت رو یک دفعه کنار گذاشتم!

ولی کتاب و فیلمنامه و شعر و .. همچنان ادامه داره ...


جوونای همسن خودم رو میبینم مثلا باشگاه ورزشی ... همه دنبال جنس مخالف و سرگرمی با دخترا در اینستا و .... منم شبکه اجتماعی دارم نه که نداشته باشم
ولی این چیزها رو فوق العاده سطحی و وقت تلف کردن میدونم و ... همه کافه و اینور اونور و تفریح و من دنبال نوشتن و نوشتن و نوشتن!



سلام معتاد به کتاب:n02:
اصولا افراطو اصرار و زیاده روی در هر کاری موجب مرض است:n02: شما با یک برنامه ریزی عالی ( حالا خوبه اهل قلم هم هستی) که تفریحات هم شاملش بشود(حال و احوالت اونقدر تغییر میکنه که حتی روی نوشتنت هم تاثیر خوبی میگزاره ) دیگه این فکر که مریض هستی هم به تخیلاتت راهی پیدا نمیکند

Rahpooyan
13-07-2019, 21:09
برو دنبال کار و زندگی. شبکه های اجتماعی و دوست های اینترنتی که نشد هنر.
راه اندازی سایت اگر بلدی دنبال کسب درامد ازش باش که هم سرگرم بشی و هم چند قرونی گیرت بیاد.

Iloveu-ALL
13-07-2019, 21:19
..........

samir.123
13-07-2019, 22:24
ممنون از همه دوستان... تک تک نظرات و توصیه ها رو میخونم و ارزش قائل هستم


فقط من واقعا بشدت تعجب میکنم شخصی که میگه اهل فیلمنامه نویسی و کتابخوانی و مهمتر کتاب نویسیه ، چرا چنین چیزیو غیرعادی تلقی کرده ؟ یعنی باید انقدر پر از تجربه بوده باشه آخه که ذهنش نسبت به تفاوتا باز باشه و درکش کنه چنین مسئله ساده ایو که آدما باهم فرق دارن ! عجیب بود واسم. یا شاید چون من نمیدونم شما زمینه فعالیت نوشتنتون چیه

کاملا متوجه این تفاوت ها هستم فقط میگم این حس مفید بودن ( و بیشتر اینکه بعد از مرگ یک نام نیک باقی بمونه ) حس میکنم خیلی افراطی شده!
خب شما یا هرکسی جزئیات زندگی منو نمیدونین و بالعکس... حالا که اینجا نامم مخفی هست میتونم بگم که سر جریان یکی از کتاب ها که پرطرفدار بود و به چاپ چندم هم رسید
من همسرم رو در دوران عقد از دست دادم ( به عقیده خودشون بی توجهی کردم و بیشتر فکر و ذکرم نوشتن و کتاب چاپ کردن بود! )
و دیگه هیچ وقت سمت ازدواج و .. نرفتم. ( نه اینکه بعد چند سال به فکرش باشم نه، چون دیگه مهم نیست و فراموش شد )
یا من چندین بار به ارگان های امنیتی شهرمون احضار شدم چون از درد و دل و مشکلات مردم نوشتم!
یه زمانی که میخواستم موسسه فرهنگی بزنم مجوز ندادن چون پرونده دار شدم سر همون جریانات!
نشریه میخواستم بزنم به همون شکل ...

qasrtrevel1
27-08-2019, 08:58
اعتیاد به شبکه های اجتماعی اعتیاد خوبی نیست سعی کن ترکش کنی

renfield
27-08-2019, 15:26
نوشتن کار خوب و پسندیده ای هست. البته پیغمبران خودا هیچ وقت ها الناس را تشویق به نوشتن نکردن. ولی آدم عاقل وقتی یه توصیه ای از جنس مونث میشنوه یه حسی تو اعماق وجودیش بهش میگه درست برعکس اون کار رو انجام بده. چون این یک حس غریزی و حیوانی جنس مونث هست که همه چیز را برای همبستر ش میخواد و دوست داره بقیه نرها رو با راهنمایی غلط به فنای عظمی بفرسته.

- - - Updated - - -


اعتیاد به شبکه های اجتماعی اعتیاد خوبی نیست سعی کن ترکش کنی

همینو تو اینستاگرام بگو دوست گرامی

قلب.طلایی
29-08-2019, 08:26
سلام، حالتون از همه بهتره.