مشاهده نسخه کامل
: کوبش قلب بدون افزایش ضربان قلب
با سلام خدمت دوستان، پزشکان و محققان گرامی
چند وقت پیش دچار حملات مکرر پانیک شدم و بعد از ۱ ماه با تست انواع دارو ها (زیر نظر پزشک) دارم کم کم بهبود پیدا میکنم (هنوزم اذیت میشم ولی دارم خودمو با دوچرخه سواری و بیرون رفتن با خونواده تو پارک و دیدن فیلم های کمدی سرگرم میکنم تا بهتر شم)
حسی که منو الان اذیت میکنه پانیک نیست
بعد از ۹ ساعت از خوردن قرص " پروپرانول ۱۰ " تپش قلب میاد سراغم اما فرقی که با تپش قلب های دیگه که تجربه کردم داره اینه که این تپش قلب به صورت ناگهانی ظهور نمیکنه و یواش یواش کوبیدنش به سینم رو حس میکنم اما افزایش ضربان قلب ندارم، همون بین ۶۵ تا ۷۵ هست که نرماله، فقط یه کوبشه که زیاد هم ناراحت کننده و قوی نیست
اکو قلب، تست ورزش، مانیتورینگ ۲۴ ساعته ضربان قلب، مانیتورینگ ۲۴ ساعته فشار خون و نزدیک ۲۰ نوار قلب هم برا پانیک قبلا گرفته بودم که توی هیچ کدومش مشکلی نبوده
اما توی تست ۲۴ ساعته ضربان قلب افت ضربان قلب در زمان خواب (۵۴ در دقیقه) و افزایش ضربان قلب در زمان خواب (۱۲۳ در دقیقه) مشاهده شد که البته چون من نزدیک ۱ ماه پروپرانول مصرف کرده بودم و برای این تست مجبور به قطع این دارو شده بودم، پزشک گفت عادیه و مشکلی نداره چون که بدنت به قرصا عادت کرده بوده و شما اون روز مصرف نکردی که همین علت باعث بالا و پایین رفتن ضربان قلب در خواب شده بود و البته گفته این افزایش و کاهش ضربان قلب دارای بی نظمی نبوده و مشکلی نیست
کوبش هیچ گونه اذیتی ایجاد نمیکنه و فقط باعث بیخوابی و فکرای ناجور میشه و گاهی اوقات ترس میشه.
پروپرانول هم روزانه ۲ عدد میخورم که الان چند روزه به خاطر کوبش قلب هر ۹ ساعت یکی میخورم
این ۲ سوالو دارم که ممنون میشم اگه اطلاع دارید جواب بدید
من میخام بدونم کوبش قلب بدون افزایش ضربان قلب یعنی کوبش با سرعت ۷۰ در دقیقه عادیه و مشکل قلبی محاسبه نمیشه و یه جور تپش قلبه ؟
میخام بدونم که خوردن پروپرانول در زمانی که ضربان قلب عادیه و زیاد نیست اما کوبش خفیف حس میشه خطرناک نیست؟ چون من اغلب درر زمان استراحت ضربان قلبم تا ۶۰ هم میاد که البته ۶۰ عادیه ولی میترسم با خوردن پروپرانول در اون لحظه که کوبش دارم ضربان قلب رو از ۶۰ بیاره پایین تر که این خطرناکه.
ممنون.
kerminio
14-10-2017, 20:06
قرص پروپانولول اگه روانپزشک براتون تجویز کرده ، روانپزشک شو معرفی کنید پزشک قانونی ..
این قرص برای تنظیم ضربان قلبه و هیچ جای دنیا برای بیماری روانی تجویز نمیکنند . (غیر از ایران)
چون نوع ایرانی این قرص بیشتر شبیه کشکه تا قرص ، من خودم 10 - 20 تاشو یه جا خوردم برای خود زنی ، هیچ طورم نشد هنوز هم سر و مر گنده زندگی مو میکنم و شاید قلب ام مرتب تر بزه از روز اول
---------------
ولی پنیک اتک بد چیزیه دنبالشو بگیرید ، تغییر محیط ورزش هر چیز دیگه ای که کمک کنه اگه به اصطلاح develope بشه میشه اول muscle twitch بعد میشه بی حسی و بقیه امراض عصبی ...
قرص پروپانولول اگه روانپزشک براتون تجویز کرده ، روانپزشک شو معرفی کنید پزشک قانونی ..
این قرص برای تنظیم ضربان قلبه و هیچ جای دنیا برای بیماری روانی تجویز نمیکنند . (غیر از ایران)
چون نوع ایرانی این قرص بیشتر شبیه کشکه تا قرص ، من خودم 10 - 20 تاشو یه جا خوردم برای خود زنی ، هیچ طورم نشد هنوز هم سر و مر گنده زندگی مو میکنم و شاید قلب ام مرتب تر بزه از روز اول
---------------
ولی پنیک اتک بد چیزیه دنبالشو بگیرید ، تغییر محیط ورزش هر چیز دیگه ای که کمک کنه اگه به اصطلاح develope بشه میشه اول muscle twitch بعد میشه بی حسی و بقیه امراض عصبی ...
ممنون بابت پاسخ
در مورد قرص پروپرانول اولین بار پزشک قلب تجویز کردن اونم با دوز ۲۰ میلی گرم ۲ بار در شبانه روز، و زیر نظر پزشک اعصاب وو روان هم این دارو تایید شد و گفتن مصرف کنید، بعد ها بیمارستان قلب گفتن ضربان قلبتو زیادی پایین میاد و از ۲۰ یه ۱۰ ملی گرم تغییر دادن (۲بار در شبانه روز)
اما اینکه این دارو کار خاصی نمیکنه کاملا در اشتباهید، این دارو باعث تنظیم ضربان قلب میشه به صورتی که من دیشب تا صبح کوبش قلب داشتم و پس از خوردن این دارو ظرف مدت ۱۵ دقیقه بعد کوبش قطع شد و پزشک اعصاب و روانن هم تایید کرد که این قرص علاوه بر تنظیم ضربان قلب کمی هم باعث کاهش استرس میشه.
۱۰ سال پیش هم پانیک داشتم ولی نمیدونستم پانیک چیه اما توی قرصام پروپرانول هم بود، یادمه هر وقت یکی دو روز دارو رو مصرف نمیکردم، تپش قلب شدیدی میگرفتم ولی بعد از دراز کشیدن روی زمین خوب میشدم، اگه بدن به دارو وابسته شه خیلی خطرناکه که دارو رو خود سر قطع کنید
در مورد خط آخری که نوشتید، اطلاعاتتون در چه سطحه؟ میتونید یکم توضیح بیشتر در مورد پانیک اتک بدید ؟ مراحلی که گفتید رو یکم میشکافید؟
ورزش باعث میشه که پانیک بدتر شه؟
یکم گیج شدم لطفا بیشتر توضیح بدید
بازم ممنون.
سلام
حملات پانیک (Panic Attack)، تپش قلب (Heart Palpitations) و علائم دیگری که تجربه می کنید به علت اختلال در عصب واگ (Vagus Nerve) است. نورولوژیست با یک آزمایش بالینی می تواند از عملکرد صحیح عصب واگ شما مطلع شود.
البته خود شما نیز در منزل می توانید، این آزمایش را انجام دهید، کافی است در مقابل آینه ای بایستید و کلمه Ah (آ...آ...آ...) را بگوید، در صورتی که عصب واگ در یک سمت (مثلاً چپ) دچار اختلال باشد، زبان کوچک به سمت عصب واگ سالم (راست) منحرف می شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
حملات پانیک (Panic Attack)، تپش قلب (Heart Palpitations) و علائم دیگری که تجربه می کنید به علت اختلال در عصب واگ (Vagus Nerve) است. نورولوژیست با یک آزمایش بالینی می تواند از عملکرد صحیح عصب واگ شما مطلع شود.
البته خود شما نیز در منزل می توانید، این آزمایش را انجام دهید، کافی است در مقابل آینه ای بایستید و کلمه Ah (آ...آ...آ...) را بگوید، در صورتی که عصب واگ در یک سمت (مثلاً چپ) دچار اختلال باشد، زبان کوچک به سمت عصب واگ سالم (راست) منحرف می شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این اختلال عصب واگ قابل درمانه؟
قرص هایی که متخصص عصاب و روا تجویز کردن فقط برای دررمان اختلل پانیکه یا درمان اختلال عصب واگ
من توی آینه این تست رو انجام دادم، زبان کوچک من بدون گفتن کلمه "Aaaa" به سمت راست منحرف شده و در صورت گفتن کلمه "Aaaa" یکم کوچیک میشه اما هیچ تغییری در انحرافش ایجاد نمیشه
به چه معناست ؟
ضمنا من فراموش کردم، من یه آزمایش MRI دادم که جوابش امروز میاد (مربوط به سر بدون تززریق) ، توی این آزمایش مشخص میشه که عصب واگ دچار اختلاله یا نه؟
این اختلال عصب واگ قابل درمانه؟
قرص هایی که متخصص عصاب و روا تجویز کردن فقط برای دررمان اختلل پانیکه یا درمان اختلال عصب واگ
من توی آینه این تست رو انجام دادم، زبان کوچک من بدون گفتن کلمه "Aaaa" به سمت راست منحرف شده و در صورت گفتن کلمه "Aaaa" یکم کوچیک میشه اما هیچ تغییری در انحرافش ایجاد نمیشه
به چه معناست ؟
ضمنا من فراموش کردم، من یه آزمایش MRI دادم که جوابش امروز میاد (مربوط به سر بدون تززریق) ، توی این آزمایش مشخص میشه که عصب واگ دچار اختلاله یا نه؟
بله، البته باید توسط یک نورولوژیست (عصب شناس) معاینه و از نظر ابتلا به دیابت هم باید بررسی شوید.
این قرص ها تنها برای کاهش علائم (پاک کردن صورت مسئله) است و به درمان علت اصلی کمکی نمی کند.
انحراف زبان کوچک به سمت راست، به معنی اختلال (در بدترین حالت یک ضایعه) در عصب واگ سمت چپ بدن است، شما با گفتن کلمه "Aaaa" باعث تحریک عصب واگ می شوید، بنابراین انحراف به ظاهر تصحیح می شود. آوازخواندن، غرغره کردن، عق زدن، خندیدن، زمزمه کردن و ... از روش های دیگر تحریک عصب واگ است.
اگر عصب واگ دچار آسیب و ضایعه فیزیکی باشد ممکن است در MRI دیده شود که در مورد شما بعید می دانم چنین حالتی پیش آمده باشد.
به هرحال سعی کنید استرس را از خود دور کنید، ورزش هایی انجام دهید که باعث تقویت عضلات بالاتنه می شوند. شب ها به پهلوی راست خود بخوابید. غذاهای سبک و سریع الهضم مصرف نمایید و از مصرف غذاهای محرک، تند و تیز مثل فلفل قرمز، زنجبیل اجتناب کنید. اگر به بیماری های گوارشی مثل سوزش سر دل، ترش کردن، زخم معده، یبوست (اسهال) مبتلا هستید، حتماً به فکر درمان غیر دارویی آنها باشید.
با تجویز پزشک نیز می توانید، مکمل های دارویی هیدروکسی تریپتوفان (5-HTP)، روی (Zinc)، روغن ماهی (EPA/DHA)، پروبیوتیک (Probotic) مصرف نمایید.
hamid3369
15-10-2017, 12:13
شما معلومه اضطراب عصبی دارین از نحوه سوال و حرفاتون معلومه همه این نشانه هایی که میگین اثرات دارویی و اختلال عصب شماست و کاریش نمیشه کرد
بله، البته باید توسط یک نورولوژیست (عصب شناس) معاینه و از نظر ابتلا به دیابت هم باید بررسی شوید.
این قرص ها تنها برای کاهش علائم (پاک کردن صورت مسئله) است و به درمان علت اصلی کمکی نمی کند.
انحراف زبان کوچک به سمت راست، به معنی اختلال (در بدترین حالت یک ضایعه) در عصب واگ سمت چپ بدن است، شما با گفتن کلمه "Aaaa" باعث تحریک عصب واگ می شوید، بنابراین انحراف به ظاهر تصحیح می شود. آوازخواندن، غرغره کردن، عق زدن، خندیدن، زمزمه کردن و ... از روش های دیگر تحریک عصب واگ است.
اگر عصب واگ دچار آسیب و ضایعه فیزیکی باشد ممکن است در MRI دیده شود که در مورد شما بعید می دانم چنین حالتی پیش آمده باشد.
به هرحال سعی کنید استرس را از خود دور کنید، ورزش هایی انجام دهید که باعث تقویت عضلات بالاتنه می شوند. شب ها به پهلوی راست خود بخوابید. غذاهای سبک و سریع الهضم مصرف نمایید و از مصرف غذاهای محرک، تند و تیز مثل فلفل قرمز، زنجبیل اجتناب کنید. اگر به بیماری های گوارشی مثل سوزش سر دل، ترش کردن، زخم معده، یبوست (اسهال) مبتلا هستید، حتماً به فکر درمان غیر دارویی آنها باشید.
با تجویز پزشک نیز می توانید، مکمل های دارویی هیدروکسی تریپتوفان (5-HTP)، روی (Zinc)، روغن ماهی (EPA/DHA)، پروبیوتیک (Probotic) مصرف نمایید.
خیلی ممنون
من امروز رفتم جواب mri رو گرفتم، توی برگه ای که توضیح دادن همه چیز رو نرمال اعلام کردن و خط به خط رو ترجمه کردم و چیز خاصی نبود
مکمل هم فعلا دارم فولیک اسید (زیر نظر پزشک) و امگا ۳ (سرخود) و البته مولتی ویتامین جوشان (سرخورد) مصرف میکنم
تست دیابت هم دادم که ندارم خوشبختانه
پس انحرافی که من روی زبان کوچک دارم مربوط به اختلال در عصب واگ هست؟ آخه این همینجوری انحراف داره و بدون نفس کشیدن یا Aaaa گفتن یا خرخر کردن همینجوری انحراف داره و با تحریکش فقط گاهی اوقات کوچیک میشه و یا با هااااا کردن زیاد باعث میشه بیاد سمت جلو
به هر حال ممنون، ۳ روز دیگه نوبت پزشک اعصاب و روان دارم و باید برم جواب آزمایش mri رو نشون بدم، در مورد آزمایش عصب واگ هم باهاش صحبت میکنم
نوبت پزشک گوارش هم همون روز دارم که باید جواب سونوگرافی رو نشون بدم که لبته با توجه به توضیحاتش فکر میکنم یه سنگ ۳.۳ میلی متری کیسه صفرا هم دارم که البته نمیدونم درسته یا نه
انگلیسیش اینو نوشته بود : C.B.D is measuring 3.3 mm
با سلام خدمت دوستان، پزشکان و محققان گرامی
چند وقت پیش دچار حملات مکرر پانیک شدم و بعد از ۱ ماه با تست انواع دارو ها (زیر نظر پزشک) دارم کم کم بهبود پیدا میکنم (هنوزم اذیت میشم ولی دارم خودمو با دوچرخه سواری و بیرون رفتن با خونواده تو پارک و دیدن فیلم های کمدی سرگرم میکنم تا بهتر شم)
حسی که منو الان اذیت میکنه پانیک نیست
بعد از ۹ ساعت از خوردن قرص " پروپرانول ۱۰ " تپش قلب میاد سراغم اما فرقی که با تپش قلب های دیگه که تجربه کردم داره اینه که این تپش قلب به صورت ناگهانی ظهور نمیکنه و یواش یواش کوبیدنش به سینم رو حس میکنم اما افزایش ضربان قلب ندارم، همون بین ۶۵ تا ۷۵ هست که نرماله، فقط یه کوبشه که زیاد هم ناراحت کننده و قوی نیست
اکو قلب، تست ورزش، مانیتورینگ ۲۴ ساعته ضربان قلب، مانیتورینگ ۲۴ ساعته فشار خون و نزدیک ۲۰ نوار قلب هم برا پانیک قبلا گرفته بودم که توی هیچ کدومش مشکلی نبوده
اما توی تست ۲۴ ساعته ضربان قلب افت ضربان قلب در زمان خواب (۵۴ در دقیقه) و افزایش ضربان قلب در زمان خواب (۱۲۳ در دقیقه) مشاهده شد که البته چون من نزدیک ۱ ماه پروپرانول مصرف کرده بودم و برای این تست مجبور به قطع این دارو شده بودم، پزشک گفت عادیه و مشکلی نداره چون که بدنت به قرصا عادت کرده بوده و شما اون روز مصرف نکردی که همین علت باعث بالا و پایین رفتن ضربان قلب در خواب شده بود و البته گفته این افزایش و کاهش ضربان قلب دارای بی نظمی نبوده و مشکلی نیست
کوبش هیچ گونه اذیتی ایجاد نمیکنه و فقط باعث بیخوابی و فکرای ناجور میشه و گاهی اوقات ترس میشه.
پروپرانول هم روزانه ۲ عدد میخورم که الان چند روزه به خاطر کوبش قلب هر ۹ ساعت یکی میخورم
این ۲ سوالو دارم که ممنون میشم اگه اطلاع دارید جواب بدید
من میخام بدونم کوبش قلب بدون افزایش ضربان قلب یعنی کوبش با سرعت ۷۰ در دقیقه عادیه و مشکل قلبی محاسبه نمیشه و یه جور تپش قلبه ؟
میخام بدونم که خوردن پروپرانول در زمانی که ضربان قلب عادیه و زیاد نیست اما کوبش خفیف حس میشه خطرناک نیست؟ چون من اغلب درر زمان استراحت ضربان قلبم تا ۶۰ هم میاد که البته ۶۰ عادیه ولی میترسم با خوردن پروپرانول در اون لحظه که کوبش دارم ضربان قلب رو از ۶۰ بیاره پایین تر که این خطرناکه.
ممنون.
دوست گرامی روان شناس و روان پزشک خوب مراجعه کن. اینها اضطراب و افسردگی هست
اینطوری هم نیس که دوستمون میگه کاری نمیشه کرد. به هیچ وجه اینطوری نیس
قبلا هم بهت گفته بودم خودت رو الکی الاف mri و . . نکن مشکل روانی هست.
hamid3369
15-10-2017, 18:53
دوست گرامی روان شناس و روان پزشک خوب مراجعه کن. اینها اضطراب و افسردگی هست
اینطوری هم نیس که دوستمون میگه کاری نمیشه کرد. به هیچ وجه اینطوری نیس
منضور بنده علائم دارویی مثل کوبش قلب رو نمیشه کاریش کرد و گرنه اختلال ها تا حد قابل درمان هستن
hamid3369
15-10-2017, 18:54
دوستمون اگه میتونن با دکتر هلاکویی تماس تلفنی داشته باشن خیلی موثر میتونه واقع بشه ایشون استاد بزرگی هستن
قبلا هم بهت گفته بودم خودت رو الکی الاف mri و . . نکن مشکل روانی هست.
چیکار کنم، همه راه حل ها و آزمایش ها و داروها رو تست زدم، معلوم نیس مشک کجاست
فعلا دارم سرتولین مصرف میکنم، بهترم اما مثلا توی ۲۴ ساعت چند ساعتش احساس بدحالی دارم، چند ساعتش احساس سرگیجگی و چند ساعتش تپش قلب و چند ساعتشم بی خوابی، مابقیش هم میرم با دوچرخه توی پارک و اینور اونور تا فکرم مشغول نباشه
بیمارستان اعصاب هم رفتم که داروها رو عوض کردن اونم چندین بار
۲ تا دکتر اعصاب و روان هم رفتم که اونا هم دارو مینویسن و هی عوض میکنن
نوار اعصاب هم گرفتم، مانیتورینگ ۲۴ ساعته قلب و فشار گرفتم، تست ورزش گرفتم، اکو گرفتم، mri گرفتم، چندین آزمایش خون گرفتم و ...
دیگه هر کاری که هرکی گفته انجام دادم توی این ۲ ماه
دوست گرامی روان شناس و روان پزشک خوب مراجعه کن. اینها اضطراب و افسردگی هست
اینطوری هم نیس که دوستمون میگه کاری نمیشه کرد. به هیچ وجه اینطوری نیس
افسردگی ندارم اصلا حس غم ندارم اما حس شاد بودنم ندارم، اضطراب رو دارم که با سرتوولین داره کنترل میشه
سرگییجه و تغییر رنگ صورت (سفید میشه مثه کسی که ترسیده) و عرق صورت هم دارم، کوبش قلب هم گاهی اوقات دارم
بیخوابی دارم، حس بی تفاوتی نسبت به همه چی، اشتها به هیچ وجه ندارم
نمیدونم داره چه بلایی سرم میاد
دوستمون اگه میتونن با دکتر هلاکویی تماس تلفنی داشته باشن خیلی موثر میتونه واقع بشه ایشون استاد بزرگی هستن
خیلی لطف میکنید اگه بتونید یه شماره تلفن مستقیم ازش بهم بدید
ممنون
hamid3369
15-10-2017, 21:06
شماره تلفن ندارم ولی تو رادیو فردا برنامه رادیویی داره از طریق سرچ تو اینترنت متوجه میشین ..ایشون میتونن مسیر رو براتون باز کنن .. خارج از کشور هستن فکر کانال ماهواره بتونی ببینی رادیو فردا
شماره تلفن ندارم ولی تو رادیو فردا برنامه رادیویی داره از طریق سرچ تو اینترنت متوجه میشین ..ایشون میتونن مسیر رو براتون باز کنن .. خارج از کشور هستن فکر کانال ماهواره بتونی ببینی رادیو فردا
میبینم که خوب غربت اثر کرده رفیق برات نشستی پای حرفای استاد
اره انگیزشی هست حرفاش
منتهی برا برخیها به خصوص از دور جواب مکنه نده.
چیکار کنم، همه راه حل ها و آزمایش ها و داروها رو تست زدم، معلوم نیس مشک کجاست
فعلا دارم سرتولین مصرف میکنم، بهترم اما مثلا توی ۲۴ ساعت چند ساعتش احساس بدحالی دارم، چند ساعتش احساس سرگیجگی و چند ساعتش تپش قلب و چند ساعتشم بی خوابی، مابقیش هم میرم با دوچرخه توی پارک و اینور اونور تا فکرم مشغول نباشه
بیمارستان اعصاب هم رفتم که داروها رو عوض کردن اونم چندین بار
۲ تا دکتر اعصاب و روان هم رفتم که اونا هم دارو مینویسن و هی عوض میکنن
نوار اعصاب هم گرفتم، مانیتورینگ ۲۴ ساعته قلب و فشار گرفتم، تست ورزش گرفتم، اکو گرفتم، mri گرفتم، چندین آزمایش خون گرفتم و ...
دیگه هر کاری که هرکی گفته انجام دادم توی این ۲ ماه
افسردگی ندارم اصلا حس غم ندارم اما حس شاد بودنم ندارم، اضطراب رو دارم که با سرتوولین داره کنترل میشه
سرگییجه و تغییر رنگ صورت (سفید میشه مثه کسی که ترسیده) و عرق صورت هم دارم، کوبش قلب هم گاهی اوقات دارم
بیخوابی دارم، حس بی تفاوتی نسبت به همه چی، اشتها به هیچ وجه ندارم
نمیدونم داره چه بلایی سرم میاد
خیلی لطف میکنید اگه بتونید یه شماره تلفن مستقیم ازش بهم بدید
ممنون
ببین به قول دوستمون حرفات نشون میده که اضطراب عجیبی داری حالا نمیدونم علتش چی هست دقیقا. ژنتیکی مشکلی داشتن خانواده؟ خودت دچار حادثه ای شدی؟ فشار بر روت وارد شده این مدت؟ چه اتفاقی افتاده برات؟ اگر همینطوری شده باید منشا ش پیدا بشه.
نگران نباش درست میشه کمی باید زمان بگذره. همون ورزش بیرون که میری مشغول میشی خیلی مهمه .خانواده باید هوات رو داشته باشن ارومت کنن.
چند سالته؟
در مورد دکتر هلاکویی برو YOUTUBE اونجا بنویس علایمت رو بعلاوه دکتر هلاکویی فیلمهیا خیلی خوبی میاره دانلود کن نگاه کن. دانلود بلد نبودی بگو بهت بگم. تماس گرفتن باهاش کمی سخته و ممکنه زمان ببره. اسمش رادیو همراه بود برنامه اش فکر نکنم رادیو فردا باشه.
روانشناس رفتی؟
ببین به قول دوستمون حرفات نشون میده که اضطراب عجیبی داری حالا نمیدونم علتش چی هست دقیقا. ژنتیکی مشکلی داشتن خانواده؟ خودت دچار حادثه ای شدی؟ فشار بر روت وارد شده این مدت؟ چه اتفاقی افتاده برات؟ اگر همینطوری شده باید منشا ش پیدا بشه.
نگران نباش درست میشه کمی باید زمان بگذره. همون ورزش بیرون که میری مشغول میشی خیلی مهمه .خانواده باید هوات رو داشته باشن ارومت کنن.
چند سالته؟
در مورد دکتر هلاکویی برو YOUTUBE اونجا بنویس علایمت رو بعلاوه دکتر هلاکویی فیلمهیا خیلی خوبی میاره دانلود کن نگاه کن. دانلود بلد نبودی بگو بهت بگم. تماس گرفتن باهاش کمی سخته و ممکنه زمان ببره. اسمش رادیو همراه بود برنامه اش فکر نکنم رادیو فردا باشه.
روانشناس رفتی؟
ممنون بابت پاسخ
خیر ژنتیکی نبوده و اصلا مشکل ترس رو توی خونواده (پدری و مادری) کسی جز من تجربه نکرده، مشکل اعصاب هم معمولی مثه اکثر افراد جامعه
من بچه که بودم حدودا ۱۲ یا ۱۴ سالم بود که یه بیماری گرفتم مثه این بود که یه چیزی مثه روح از بدنم داره خارج میشه (آدرنالین بوده ولی نمیدونستم چون بچه بودم) و میترسیدم و کلا اون موقع ۱۰ تا پزشک رفتیم و کلی آزمایش دادیم (حتی mri) و کلی کارای دیگه انجام دادیم و خلاصه رفتیم پیش یه روانپزشک و واسم قرص های پرانول + نورتریپتیلین + دوکسپین تجویز کرد (این ۳ تا رو یادم میاد ولی هر ماه میرفتم و داروها رو عوض میکرد)
خلاصه بعد یه مدت خوب شدم و داروها رو تا زمان خدمتم مصرف کردم و بعدش یه شبه همرو ترک کردم تو خدمت و طوریم نشد حتی تپش قلب هم نگرفتم بعد ترکشون
خدمتم تموم شد، دانشگامم تموم کردم و یه مدت هم (به صورت ۲ ماه) توی خونه مشغول کار پای کامپیوتر بودم (صبح ساعت ۹ یا ۱۰ بیدار میشدم و تا ساعت ۲ شب یه سره طراحی میکردم)
بعد از اون یه مشاجره با خونواده داشتم که خیلی بهم فشار اومد و بعدش سریع از خونه زدم بیرون (نصف شب) و با ماشین نزدیک ۱۰۰ کیلومتر رانندگی کردم و یهو حس کردم یه چیزی مثه آدرنالین یا دلهره خیلی زیاد وجودو گرفت و همونجا زدم ترمز (تویی کمربندی) و مثه دیوونه ها خودمو توی خاکا غلط میدادم (مردم فکر میکردن مست شدم) و چندتا ماشین زدن کنار و مشکلو بهشون گفتم و زنگ زدن اورژانس و خونوادم
خلاصه اون شب رفتم بیمارستان قلب و ۲ تا آمپول زدن و قرص آلپروزولام خوردم و یه قرص دیگه اما موقع برگشت به خونه مثه دیوونه ها صداهای عجیب در میاوردمو و خودمو پرت میکردم روی صندلی عقب و کلا دیوونه بازی درمیاوردم جوری که دست خودم نبود
دوباره رفتیم یه بیمارستان دیگه و یکی از پزشکا یه قرص داد و گفت بخور بهتر میشی که بهتر شدم
خلاصه اون شب گذشت ولی از فردا بدبختی های من شروع شد، از خواب که بیدار میشدم سریع حمله های عصبی میومد سراغم و تپش قلب و اضطراب و حس دلهره زیادی و ترس از مرگ میومد سراغم تا اینکه ۱۰۰ تا آزمایش دادم و کلی دارو خوردم و کلی دکتر رفتم تا اینکه الان یکم بهترم ولی مشکلات زیادی دارم که باعث شده زندگی برام شه زهر مار
۲۸ سالم هست، حالم خیلی خوب بود، ترس از چیزی نداشتم و خیلی راحت مینشستم پای فیلمای ترسناک، فیلمای کمدی که میدیدم غرق خنده میشدم اما الان ...
تنها مشکلم کم خونی ارثی بود که هیچ مشکلی برام به وجود نیاورده بود.
روانشناس نرفتم اما پزشک مغز اعصاب و اعصاب و روان و بیمارستان اعصاب (ابن سینا شیراز) رفتم.
ممنون بابت پاسخ
خیر ژنتیکی نبوده و اصلا مشکل ترس رو توی خونواده (پدری و مادری) کسی جز من تجربه نکرده، مشکل اعصاب هم معمولی مثه اکثر افراد جامعه
من بچه که بودم حدودا ۱۲ یا ۱۴ سالم بود که یه بیماری گرفتم مثه این بود که یه چیزی مثه روح از بدنم داره خارج میشه (آدرنالین بوده ولی نمیدونستم چون بچه بودم) و میترسیدم و کلا اون موقع ۱۰ تا پزشک رفتیم و کلی آزمایش دادیم (حتی mri) و کلی کارای دیگه انجام دادیم و خلاصه رفتیم پیش یه روانپزشک و واسم قرص های پرانول + نورتریپتیلین + دوکسپین تجویز کرد (این ۳ تا رو یادم میاد ولی هر ماه میرفتم و داروها رو عوض میکرد)
خلاصه بعد یه مدت خوب شدم و داروها رو تا زمان خدمتم مصرف کردم و بعدش یه شبه همرو ترک کردم تو خدمت و طوریم نشد حتی تپش قلب هم نگرفتم بعد ترکشون
خدمتم تموم شد، دانشگامم تموم کردم و یه مدت هم (به صورت ۲ ماه) توی خونه مشغول کار پای کامپیوتر بودم (صبح ساعت ۹ یا ۱۰ بیدار میشدم و تا ساعت ۲ شب یه سره طراحی میکردم)
بعد از اون یه مشاجره با خونواده داشتم که خیلی بهم فشار اومد و بعدش سریع از خونه زدم بیرون (نصف شب) و با ماشین نزدیک ۱۰۰ کیلومتر رانندگی کردم و یهو حس کردم یه چیزی مثه آدرنالین یا دلهره خیلی زیاد وجودو گرفت و همونجا زدم ترمز (تویی کمربندی) و مثه دیوونه ها خودمو توی خاکا غلط میدادم (مردم فکر میکردن مست شدم) و چندتا ماشین زدن کنار و مشکلو بهشون گفتم و زنگ زدن اورژانس و خونوادم
خلاصه اون شب رفتم بیمارستان قلب و ۲ تا آمپول زدن و قرص آلپروزولام خوردم و یه قرص دیگه اما موقع برگشت به خونه مثه دیوونه ها صداهای عجیب در میاوردمو و خودمو پرت میکردم روی صندلی عقب و کلا دیوونه بازی درمیاوردم جوری که دست خودم نبود
دوباره رفتیم یه بیمارستان دیگه و یکی از پزشکا یه قرص داد و گفت بخور بهتر میشی که بهتر شدم
خلاصه اون شب گذشت ولی از فردا بدبختی های من شروع شد، از خواب که بیدار میشدم سریع حمله های عصبی میومد سراغم و تپش قلب و اضطراب و حس دلهره زیادی و ترس از مرگ میومد سراغم تا اینکه ۱۰۰ تا آزمایش دادم و کلی دارو خوردم و کلی دکتر رفتم تا اینکه الان یکم بهترم ولی مشکلات زیادی دارم که باعث شده زندگی برام شه زهر مار
۲۸ سالم هست، حالم خیلی خوب بود، ترس از چیزی نداشتم و خیلی راحت مینشستم پای فیلمای ترسناک، فیلمای کمدی که میدیدم غرق خنده میشدم اما الان ...
تنها مشکلم کم خونی ارثی بود که هیچ مشکلی برام به وجود نیاورده بود.
روانشناس نرفتم اما پزشک مغز اعصاب و اعصاب و روان و بیمارستان اعصاب (ابن سینا شیراز) رفتم.
خب الان شد. ببین دوست عزیز اینجا به نظرم دنبال پیدا کردن جواب قطعی نباشین راحت بگم سیستم مغزی روانی شما کمی به هم ریخته و احتمالا سروتونین کاملا از تعادل خارج شده. شهر بزرگی هستین فکر کنم شیراز گفتین. شما حتما پیش روان شناس حاذق برین. این باور که من رو دارو درست میکنه خیلی درست نیست. داروها رو دکترها به صورت تجربی تجویز میکنن متاسفانه یه جوری تجارت شده ولی بعدا عوارش میزاره برای اینکه داروها رو قطع کنین زودتر باید پیش روانشناس هم برین تا ارومتون کنن.
اگر خانواده باهاتون هنوز بحث میکنن که خب سخت میشه هر چند بعید میدونم. تکرار میکنم مشکل شما طوری نیست که بگن این دوا قطعا درست میکنه اونم چند روز. ادرنالینتون رفته بالا ان زمان و ...
خب الان شد. ببین دوست عزیز اینجا به نظرم دنبال پیدا کردن جواب قطعی نباشین راحت بگم سیستم مغزی روانی شما کمی به هم ریخته و احتمالا سروتونین کاملا از تعادل خارج شده. شهر بزرگی هستین فکر کنم شیراز گفتین. شما حتما پیش روان شناس حاذق برین. این باور که من رو دارو درست میکنه خیلی درست نیست. داروها رو دکترها به صورت تجربی تجویز میکنن متاسفانه یه جوری تجارت شده ولی بعدا عوارش میزاره برای اینکه داروها رو قطع کنین زودتر باید پیش روانشناس هم برین تا ارومتون کنن.
اگر خانواده باهاتون هنوز بحث میکنن که خب سخت میشه هر چند بعید میدونم. تکرار میکنم مشکل شما طوری نیست که بگن این دوا قطعا درست میکنه اونم چند روز. ادرنالینتون رفته بالا ان زمان و ...
ممنون، من به دنبال جواب قطعی نیستم اما دنبال راهنمایی هستم که بدونم باید کجا برم، پزشک مغز و اعصاب؟ اعصاب و روان؟ روانپزشک؟ روانشناس؟ متخصص داخلی؟ قلب و یا ...
امروز به یک دکتر اعصاب و روان دیگه مراجعه کردم که مسولان بیمارستان شیراز براش قسم میخوردن
رفتم باهاش صحبت کردم و مشکلاتمو رو برگه نوشتم دادم بهش و داروهامو هم نشونش دادم
حتی جواب mri که گرفته بودمو چک نکرد، کلا هیچ آزمایشیمو چک نکردم
گفت پانیک داری، گفتم آقا من پانیک ندارم و میدونم پانیک چطوریه و اون مشکلم رفع شده و حمله بهم دست نمیده منتها در ساعتی از شبانه روز یکم حالم بده (توی پست های بالا توضیح دادم)
حوصله نداشت گفت اگه حمله نداری پس چرا اومدی گفتم خب واستون توضیح دادم و حتی نوشتم و یه نگاه چند ثانیه ای به اون برگه کرد و گفت پانیکه و چیزیت نیست (فقط خوندن اون برگه حداقل ۳۰ ثانیه زمان میخاست چون ۱۰ خط بود اما بی تفاوت فقط ه نگاه کرد)
والا نمیدونستم باید چی جوابش میدادم که بفهمه من چمه، واسم یه دارو تجویز کرد گفت واسه پانیکه بخور خوب میشی و سریع گفت مریض بعدی، اومدم داروخونه دیدم بهم پروپرانول داده با همون دوزی که بهش گفته بودم مصرف میکنم یعنی صبح ۱۰ و شب هم ۱۰ ، برگشتم بهش بگم دارو رو اشتباه نوشتی دیدم رفته :n27:
اینم از پزشکامون، این همه راه رفتم این همه تو نوبت نشستم و آخرش همون حرفای همیشگی که همه میزنن حتی آزمایشارو هم چک نکرد :n34:
روانشناس هم فردا میرم ببینم چی میشه
اگه ممکنه در مورد اون قسمت از متنتون که بولد کردم یه توضیح مختصر بدید ممنون میشم.
ممنون، من به دنبال جواب قطعی نیستم اما دنبال راهنمایی هستم که بدونم باید کجا برم، پزشک مغز و اعصاب؟ اعصاب و روان؟ روانپزشک؟ روانشناس؟ متخصص داخلی؟ قلب و یا ...
امروز به یک دکتر اعصاب و روان دیگه مراجعه کردم که مسولان بیمارستان شیراز براش قسم میخوردن
رفتم باهاش صحبت کردم و مشکلاتمو رو برگه نوشتم دادم بهش و داروهامو هم نشونش دادم
حتی جواب mri که گرفته بودمو چک نکرد، کلا هیچ آزمایشیمو چک نکردم
گفت پانیک داری، گفتم آقا من پانیک ندارم و میدونم پانیک چطوریه و اون مشکلم رفع شده و حمله بهم دست نمیده منتها در ساعتی از شبانه روز یکم حالم بده (توی پست های بالا توضیح دادم)
حوصله نداشت گفت اگه حمله نداری پس چرا اومدی گفتم خب واستون توضیح دادم و حتی نوشتم و یه نگاه چند ثانیه ای به اون برگه کرد و گفت پانیکه و چیزیت نیست (فقط خوندن اون برگه حداقل ۳۰ ثانیه زمان میخاست چون ۱۰ خط بود اما بی تفاوت فقط ه نگاه کرد)
والا نمیدونستم باید چی جوابش میدادم که بفهمه من چمه، واسم یه دارو تجویز کرد گفت واسه پانیکه بخور خوب میشی و سریع گفت مریض بعدی، اومدم داروخونه دیدم بهم پروپرانول داده با همون دوزی که بهش گفته بودم مصرف میکنم یعنی صبح ۱۰ و شب هم ۱۰ ، برگشتم بهش بگم دارو رو اشتباه نوشتی دیدم رفته :n27:
اینم از پزشکامون، این همه راه رفتم این همه تو نوبت نشستم و آخرش همون حرفای همیشگی که همه میزنن حتی آزمایشارو هم چک نکرد :n34:
روانشناس هم فردا میرم ببینم چی میشه
اگه ممکنه در مورد اون قسمت از متنتون که بولد کردم یه توضیح مختصر بدید ممنون میشم.
دوست گرامی جسارتا شما نظرات دکتر ها رو فکر کنم قبول ندارین و میخواین حتما چیزی که خودتون در ذهنتون هست رو بهشون غالب کنید. قبول دارم که دکترها اکثرشون گند زده اند به این مملکت (واقعا فاجعه شده من مریض شدم اون روز رفتم دکتر حالم رو بدتر کرد!! ) در نتیجه به گند کشیدن اکثرشون همه چی رو ولی شما باید کمی اروم باشید. پزشکی تجارت شده در ایران و انتظار نداشته باشین در اون شرایط اون دکتر نگه بعدی!! حالم از این کلمه به هم میخوره.
شما دو سه تا دکتر رفتین برایندش هم مشخص باید بشه اگر هر سه تاش یا دوتاش گفتن پانیک دارین (روانپزشک و روانشناس) باید گوش بدین.
شما به حرف من گوش بدین به روان شناس خوب هم مراجعه کنین که وقت بزاره. الکی هم تست و اینا نگیره ازتون از اون روانشناسای خوب باشه ارشد بالینی و دکتری. اینها به حرفاتون گوش میدن دقیقا و میگن چه تون هست. شما تمام سیستم قلب و عروقیتون سالمه و مشکلی نیست.
اون روز ادرنالین تون که رفته بالا باعث شده به هم ریختگی در سستم اعصاب پیش بیاد.
تاکید دارم انتظار نداشته باشین این مساله دو سه روزه حل بشه! خیلی عجله دارید! هر چند درک میکنم
دوست گرامی جسارتا شما نظرات دکتر ها رو فکر کنم قبول ندارین و میخواین حتما چیزی که خودتون در ذهنتون هست رو بهشون غالب کنید. قبول دارم که دکترها اکثرشون گند زده اند به این مملکت (واقعا فاجعه شده من مریض شدم اون روز رفتم دکتر حالم رو بدتر کرد!! ) در نتیجه به گند کشیدن اکثرشون همه چی رو ولی شما باید کمی اروم باشید. پزشکی تجارت شده در ایران و انتظار نداشته باشین در اون شرایط اون دکتر نگه بعدی!! حالم از این کلمه به هم میخوره.
شما دو سه تا دکتر رفتین برایندش هم مشخص باید بشه اگر هر سه تاش یا دوتاش گفتن پانیک دارین (روانپزشک و روانشناس) باید گوش بدین.
شما به حرف من گوش بدین به روان شناس خوب هم مراجعه کنین که وقت بزاره. الکی هم تست و اینا نگیره ازتون از اون روانشناسای خوب باشه ارشد بالینی و دکتری. اینها به حرفاتون گوش میدن دقیقا و میگن چه تون هست. شما تمام سیستم قلب و عروقیتون سالمه و مشکلی نیست.
اون روز ادرنالین تون که رفته بالا باعث شده به هم ریختگی در سستم اعصاب پیش بیاد.
تاکید دارم انتظار نداشته باشین این مساله دو سه روزه حل بشه! خیلی عجله دارید! هر چند درک میکنم
ممنون بابت پاسخ هاتون :n16:
من خودمم یه مقدار خیلی کم سطح دانشم در مورد سلامتی (سلامتی، نه پزشکی) بالاتر از بقیه افراد عادیه چون یه مدت (۱ سال) توی کار ترجمه و تحقیقات مقالات پزشکی بودم و مقالاتی ترجمه میکردم که بعضا دانشکده های پزشکی اونو چاپ میکردن چون تخصصی بودن، واسه همین بعضی از مواردی که برام اتفاق میوفته رو درک میکنم مثلا من سمت چپ قفسه سینم گاهی اوقا درد میکنه اما درک اینو دارم و واقعا میفهمم که مربوط به قلبم نیست و مربوط به استخوان های قفسه سینمه و یا گرفتگی عضلاته چون اکثر اوقات روی شکم میخابم، یا با بالا رفتن ضربان قلب (در مواقع اضطراب یا فشار کار) سریعا دراز میکشم و میدونم که زود گذره و خیلی از مشکلات دیگه که اکثر افراد عادی فکر میکنن حاد هست رو من قبول ندارم و میدونم که مشکل خاصی نیست
درسته، نظر بعضی از دکترها رو قبول ندارم چون اصلا گوش نمیدن ببینن من چی میگم، من پانیک رو دقیقا میدونم چیه و درکش میکنم اما این حالاتی که برام اتفاق میوفته رو نمیتونم درک کمک و تا حالا نتونستم دکتری رو پیدا کنم که دقیقا به حرفام توجه کنه و بزاره تا آخرشو بگم، حتی پزشکی که امروز رفتم بهش تاکید کردم که من وقت بیشتری نسبت به بیماران دیگه میخام اما نزاشتن من توضیحاتمو تکمیل کنم و دقیقا بهشون بفهمونم که چمه
روانشناس با روانشناس بالینی فرق داره؟
من به جز دکترها، داروخونه ها رو هم قبول ندارم چون بارها شده که دارو یا چیزی رو اشتباه دادن
چند شب پیش رفته بودم داروخونه که قرصای پدرمو که تموم شده بود بگیرم، قرصارو گرفتمو بردم خونه، بابام روی قرصاش خیلی حساسه و قرصاشو قبل مصرف همیشه چک میکنه که اشتباه نباشه
خلاصه قرصه رو چک کرده بود دیده بود اونی نیست که قبلا بوده، گفت چکش کن ببین این چیه اصلا، فکر کردم یه دارو مشابه یا همون دارو با اسم تجاری دیگه ای باشه اما با جستجو فهمیدم یه قرص برای جلوگیری از زایمان زودرسه، نمیدونستم بخندم یا تاسف بخورم به حال خودمون :n27:
hamid3369
16-10-2017, 14:26
ممنون بابت پاسخ هاتون :n16:
من خودمم یه مقدار خیلی کم سطح دانشم در مورد سلامتی (سلامتی، نه پزشکی) بالاتر از بقیه افراد عادیه چون یه مدت (۱ سال) توی کار ترجمه و تحقیقات مقالات پزشکی بودم و مقالاتی ترجمه میکردم که بعضا دانشکده های پزشکی اونو چاپ میکردن چون تخصصی بودن، واسه همین بعضی از مواردی که برام اتفاق میوفته رو درک میکنم مثلا من سمت چپ قفسه سینم گاهی اوقا درد میکنه اما درک اینو دارم و واقعا میفهمم که مربوط به قلبم نیست و مربوط به استخوان های قفسه سینمه و یا گرفتگی عضلاته چون اکثر اوقات روی شکم میخابم، یا با بالا رفتن ضربان قلب (در مواقع اضطراب یا فشار کار) سریعا دراز میکشم و میدونم که زود گذره و خیلی از مشکلات دیگه که اکثر افراد عادی فکر میکنن حاد هست رو من قبول ندارم و میدونم که مشکل خاصی نیست
درسته، نظر بعضی از دکترها رو قبول ندارم چون اصلا گوش نمیدن ببینن من چی میگم، من پانیک رو دقیقا میدونم چیه و درکش میکنم اما این حالاتی که برام اتفاق میوفته رو نمیتونم درک کمک و تا حالا نتونستم دکتری رو پیدا کنم که دقیقا به حرفام توجه کنه و بزاره تا آخرشو بگم، حتی پزشکی که امروز رفتم بهش تاکید کردم که من وقت بیشتری نسبت به بیماران دیگه میخام اما نزاشتن من توضیحاتمو تکمیل کنم و دقیقا بهشون بفهمونم که چمه
روانشناس با روانشناس بالینی فرق داره؟
من به جز دکترها، داروخونه ها رو هم قبول ندارم چون بارها شده که دارو یا چیزی رو اشتباه دادن
چند شب پیش رفته بودم داروخونه که قرصای پدرمو که تموم شده بود بگیرم، قرصارو گرفتمو بردم خونه، بابام روی قرصاش خیلی حساسه و قرصاشو قبل مصرف همیشه چک میکنه که اشتباه نباشه
خلاصه قرصه رو چک کرده بود دیده بود اونی نیست که قبلا بوده، گفت چکش کن ببین این چیه اصلا، فکر کردم یه دارو مشابه یا همون دارو با اسم تجاری دیگه ای باشه اما با جستجو فهمیدم یه قرص برای جلوگیری از زایمان زودرسه، نمیدونستم بخندم یا تاسف بخورم به حال خودمون :n27:
تمام سعیتو کن با دکتر هلاکویی تماس بگیری قبلش حساب شده تماس بگیر طوری نباشه تناقض داشته باشه حرفت..با یه تلفن زنگ بزن شارژش تموم نشه
کوبش قلب تا حد نسبتا خوبی رفع شده و فقط گاهی شبها کوبش و تپش میاد سراغم
فقط من نمیدونم ارتباط بین تپش یا کوبش قلب با پا چیه، زمانی که پتو روی پاهام باشه و خوابم ببره دچار تپش قلب میشم حتی اگه پرانول خورده باشم قبلش، اما زمانی که پتو رو از روی پام میکشم کنار (فقط ساق پا به پایین که میشه کف پا و انگشت ها) تپش قلبم قطع میشه
این چه ارتباطیه ؟
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.