PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سرقت علمی- ادبی (Plagiarism)



B.Russell
20-01-2015, 23:15
سرقت علمی ـ ادبی استفاده از ايده ها و عبارات ديگران، به عنوان ايده و عبارات خويش و در واقع نوعي دستبرد فکری يا ايده دزدی است.

سرقت علمی ـ ادبی می تواند شامل طيف وسيعي از دستبردهای آگاهانه تا کپی کردن اتفاقي مطالب دیگران باشد.

«دستبرد علمی» و اصطلاحاتی مانند دزدی يا سرقت علمی، ادبی يا فكری در فارسی، در برابر واژه Plagiarism به كار می روند.

كاربرد اين واژه در مفهوم «دزدی ادبی» را به «ماركوس والريوس مارتيليوس» شاعر هجو سرای رومی سده نخست ميلادی نسبت داده اند. وي خود را ارباب و صاحب و كلمات را برده خويش می دانست و به كسانی كه اشعار وی را به نام خود عرضه می كردند، لقب plagiarius (به معنای بچه دزد، غارتگر، فريب دهنده) داده بود.


متاسفانه علاقه ایرانی ها به سرقت ادبی علمی در سال های اخیر به شدت افزایش پیدا کرده و بسیاری از افراد یا طرفدارانشان، سخنان و کلام دیگران یا مطالب علمی آنها را به خود نسبت داده و برای خود شهرتی کسب می کنند.


در این تاپیک دوستان می توانند مواردی از سرقت های علمی و ادبی که ایرانی ها انجام داده اند و میدهند چه در فضای مجازی چه فضای واقعی معرفی کنند، تا شاید گامی در جهت کمرنگ کردن چنین اقداماتی باشد.

Atghia
20-01-2015, 23:20
متاسفانه اثبات اینکه در اصل اون ایده یا سخن یا اثر هنری به چه کسی تعلق داره دشوار هست
مگر اینکه از ابتدا جای معتبر و قابل استنادی ثبت بشه!

B.Russell
20-01-2015, 23:20
علی شریعتی:

وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد.
.
.
.

اگر هم اکنون جمله بالا را در اینترنت جستجو کنید بالای صدها سایت و مقاله و... خواهید یافت که این جمله را به علی شریعتی منسوب کرده اند !!
اما حقیقت چیست؟

آیا واقعا این جمله در هیچ کدام از کتاب های علی شریعتی آمده است یا یک سرقت ادبی ایرانی ها و طرفداران شریعتی است؟



The Guardian - The best God joke ever - and it's mine! (September 1980


When I was a little boy, I used to pray every night for a new bicycle. Then I realised, the Lord, in his wisdom, doesn't work that way. So I just stole one and asked Him to forgive me



ملاحظه کردید که اصل این جمله در سال 1980 توسط Emo Philips گفته شده اما امروز در جامعه ایرانی به نام علی شریعتی تمام شده است و علت گسترش چنین سرقت های ادبی در جامعه ایرانی را میتوانیم به تعصب، ترس از دنبال حقیقت رفتن به دلیل وحشت از دست دادن گذشته و... بدانیم.


پینوشت:

این نوشته برای اولین بار در این انجمن نوشته شد و از هیچ جا کپی نشده است.

A.M.D.D.E.V.I.L
21-01-2015, 02:32
مگر بجز سرقت یا الهام گرفتن یا ترکیب کردن ایده های قدیمی ، راه دیگری برای "ایجاد" یا نوآوری هست؟
هر چه که به نظر جدید میرسه از چیز های قبلی تشکیل یافته دیگه !
مثلا اگه یک خالق ادبی با مهارت و استادانه بتونه مخفی کنه که از کجاها برداشته ، بهش میگیم از فلانی "الهام" گرفته
مثل حضور الائمی از اپرای "رومئو و ژولیت" اثر هکتور برلیوز در اثر معروف ریچارد واگنر "تریستان و ایزولد"
اما نه اگه خیلی معلوم باشه ، میگیم ای دزد !
درصورتیکه در حالت سوم کلا عمدا استفاده میشه از گفته های قبلی ها ، که تو ادبیات تلمیح میگفتیم بهش .
مثلا george crumb در اثرش با نام Dream Images به طور استادانه ای از op66 اثر فردریک شوپن آشکارا استفاده کرده برای رسوندن پیغامش .
الان تو این قضیه ی شریعتی که گفتین ، به نظر من زیاد مهم نیست چون
1-شریعتی دیگه از اون استقبال سابق برخوردار نیست .
2-اینترنت کار خودشو میکنه .

B.Russell
21-01-2015, 10:05
مگر بجز سرقت یا الهام گرفتن یا ترکیب کردن ایده های قدیمی ، راه دیگری برای "ایجاد" یا نوآوری هست؟
هر چه که به نظر جدید میرسه از چیز های قبلی تشکیل یافته دیگه !
مثلا اگه یک خالق ادبی با مهارت و استادانه بتونه مخفی کنه که از کجاها برداشته ، بهش میگیم از فلانی "الهام" گرفته
مثل حضور الائمی از اپرای "رومئو و ژولیت" اثر هکتور برلیوز در اثر معروف ریچارد واگنر "تریستان و ایزولد"
اما نه اگه خیلی معلوم باشه ، میگیم ای دزد !
درصورتیکه در حالت سوم کلا عمدا استفاده میشه از گفته های قبلی ها ، که تو ادبیات تلمیح میگفتیم بهش .
مثلا george crumb در اثرش با نام Dream Images به طور استادانه ای از op66 اثر فردریک شوپن آشکارا استفاده کرده برای رسوندن پیغامش .
الان تو این قضیه ی شریعتی که گفتین ، به نظر من زیاد مهم نیست چون
1-شریعتی دیگه از اون استقبال سابق برخوردار نیست .
2-اینترنت کار خودشو میکنه .

یک سرقت داریم و یک استفاده با اجازه و با ذکر منبع.

سرقت ادبی-علمی یعنی شما دستاوردهای دیگران رو بدون تغییر به نام خودتون ثبت کنین و از اون به عنوان ابزاری برای پیشرفت استفاده کنید.
الهام گرفتن و بعدش بسط دادن شامل این قضیه نمیشه و همانطور که فرمودین یکی از راه های اصلی پیشرفت هست.

اگر کم کم به فضای مقاله نویسی علمی دانشگاهی روی بیارین، با ثبت مقاله تون در ژورنال ها، اونها یکسری نرم افزار دارن که جملات شما رو سرچ میکنه تا کپی برداری از کلام دیگران نباشه، اما الهام گرفتن با ذکر منبع هیچ ایرادی نداره و روشی متداول در تولید علم و ادب هست.


اما در مورد آقای علی شریعتی، به نظر من خیلی مهم هست.
شریعتی هنوز به عنوان سوپاپ اطمینان داره عمل میکنه مخصوصا در میان قشر تحصیلکرده که نمیتونن یکسری تفکرات عصر حجری رو هضم کنن، به کمک شریعتی این امر براشون میسر میشه و با سرقت ادبی جملات بزرگترین فیلسوفان و اندیشمندان و... کلامشون رو اپدیت میکنن.
بحث فراتر از اینترنت هست و در مطبوعات و رسانه ها و... هم ادامه داره.

danielo
21-01-2015, 14:01
علی شریعتی:

وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد.
.
.
.

اگر هم اکنون جمله بالا را در اینترنت جستجو کنید بالای صدها سایت و مقاله و... خواهید یافت که این جمله را به علی شریعتی منسوب کرده اند !!
اما حقیقت چیست؟

آیا واقعا این جمله در هیچ کدام از کتاب های علی شریعتی آمده است یا یک سرقت ادبی ایرانی ها و طرفداران شریعتی است؟



The Guardian - The best God joke ever - and it's mine! (September 1980


When I was a little boy, I used to pray every night for a new bicycle. Then I realised, the Lord, in his wisdom, doesn't work that way. So I just stole one and asked Him to forgive me



ملاحظه کردید که اصل این جمله در سال 1980 توسط Emmo Philips گفته شده اما امروز در جامعه ایرانی به نام علی شریعتی تمام شده است و علت گسترش چنین سرقت های ادبی در جامعه ایرانی را میتوانیم به تعصب، ترس از دنبال حقیقت رفتن به دلیل وحشت از دست دادن گذشته و... بدانیم.


پینوشت:

این نوشته برای اولین بار در این انجمن نوشته شد و از هیچ جا کپی نشده است.

یک سوال
الان یکی از همین پست شما خوشش بیاد و بخواد شرش کنه. و در شبکه های اجتماعی و یا فروم های دیگه قرارش بده.
به نظر شما سرقت ادبی هست ؟

B.Russell
21-01-2015, 14:21
یک سوال
الان یکی از همین پست شما خوشش بیاد و بخواد شرش کنه. و در شبکه های اجتماعی و یا فروم های دیگه قرارش بده.
به نظر شما سرقت ادبی هست ؟

کپی کردن کامل یک مطلب بدون ذکر منبع، سرقت ادبی محسوب میشه.
جالبه بدونید شما در چاپ مقالات علمی-ادبی حتی اگر منبع یک مطلبی رو ذکر کنید، حق اینکه عینا از همان جملات نویسنده استفاده کنید رو ندارید.
صرفا باید برداشت خودتون رو از مقاله ای که خوندین با ذکر منبع ایده به کار ببرید.


اما در مورد وبسایت های ایرانی و مطالبی اینچنینی، نمیشه انتظار چنین اقداماتی رو داشت.
چون اینجا بیشتر فضای عمومیه و اکثر افراد هم هویت های حقیقی ندارند، به نظر من بهتره میزان کپی کردن از یک حدی بیشتر نشه و همین که فرد متوجه باشه چیو و در کجا داره کپی میکنه و در صورت لزوم جوابی به مخاطبینش بده کافیه.

sise
23-01-2015, 01:12
آقا یه مورد مد شده که من واقعا هنوز نفهمیدم عمدیه یا جدی!! و اون اینکه سخن یکی دیگه را به اسم یکی دیگه ذکر میکنن!
حالا شما شریعتی را گفتین و میتونه دلایل سیاسی مذهبی داشته باشه اما عینا میبینم که مثلا یه جمله ای را میبندن به مرحوم حسین پناهی!!

البته من کار به اون جکها که میسازن ندارم.
فکر کنم دلیل این کار اینه که بتونن اون جمله را با دکر یک فرد معروف اثر بخش تر جلوه بدن.

یکیش هم همین جمله های است که به کورش نسبت میدن!!

B.Russell
25-01-2015, 19:19
نگاهی به سرقت علمی-ادبی وزیر سابق علوم !!


شاید این موضوع که دانشجوهای کشوری اهل کپی کردن مقالات و سرقت علمی و... باشند، به دلیل شرایط حاکم بر اون جامعه قابل درک (نه قابل تایید) باشه، اما امان از روزی که وزیر علومش هم از این کارها بکند !!!


به گزارش Nature یکی از معتبرترین ژورنال های علمی جهان، کامران دانشجو از دانشگاه علم و صنعت ایران در سال 2009 مقاله ای را به چاپ رسانده و به نام خود منتشر کرده است که این مقاله در سال 2002 توسط دانشمندان کره ای در ژورنالی دیگر ثبت شده بود !!
وی در مقاله کپی برداری شده عنوان را تغییر داده و تغییر اندکی در متن مقاله داده است.


برای دیدن نحوه کپی شدن مقالات و اصل مقالات به لینک اصلی رجوع کنید:
منبع از Nature ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

مهـندس مسعود
26-01-2015, 18:15
نگاهی به سرقت علمی-ادبی وزیر سابق علوم !!


شاید این موضوع که دانشجوهای کشوری اهل کپی کردن مقالات و سرقت علمی و... باشند، به دلیل شرایط حاکم بر اون جامعه قابل درک (نه قابل تایید) باشه، اما امان از روزی که وزیر علومش هم از این کارها بکند !!!


به گزارش Nature یکی از معتبرترین ژورنال های علمی جهان، کامران دانشجو از دانشگاه علم و صنعت ایران در سال 2009 مقاله ای را به چاپ رسانده و به نام خود منتشر کرده است که این مقاله در سال 2002 توسط دانشمندان کره ای در ژورنالی دیگر ثبت شده بود !!
وی در مقاله کپی برداری شده عنوان را تغییر داده و تغییر اندکی در متن مقاله داده است.


برای دیدن نحوه کپی شدن مقالات و اصل مقالات به لینک اصلی رجوع کنید:
منبع از Nature ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

مجيد شهروی، دکتری مهندسی مکانيک و نویسنده همکار مقاله مورد بحث کامران دانشجو، به مطلب نیچر مبنی بر سرقت علمی انجام شده در این مقاله پاسخ داده است.

در ایمیل ارسالی شهروی به تابناک آمده است:

با توجه به خبر اعلام شده اينجانب مجيد شهروی بايد به عرض برسانم که تفاوتهای بسيار زيادی از نظر علمی بين مقاله اينجانب و مقاله شخص کره ای وجود دارد که در زير مطرح ميگردد و ضمنا مطالبی را به عنوان روشن شدن اين بحث بيان ميدارم:

اولا اينجانب نميدانم وبلاگ نيچر چگونه وبلاگی است و آيا صلاحيت علمی دارد يا خير.

ثانيا اين مقاله که نتيجه بخشی از تحقيقات پروژه دکتری اينجانب است توسط اساتيد و هيئت داوران مجله علمی Engineering with Computers که از مجله های ISI و دارای قابليت علمی بالايی در جهان است به مدت يک سال مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته و نهايتا با تاييد هيئت داوران اين ژورنال چاپ شده است. بنده فکر ميکنم در حالی که هيئت داوران قاعدتاً صاحب نظران در راستای مقاله اينجانب بوده اند و اينکه ايشان نيز مقاله شخص کره ای و مقالات ديگر در اين زمينه را ميشناسند، و با توجه به اينکه يک مقاله قبل از چاپ توسط حداقل چهار نفر از آنها مطالعه و بررسی و تاييد ميگردد، لذا ديگر مطرح شدن اين موضوع که يک مقاله چاپ شده در ژورنالی بين المللی اعتبار علمی ندارد حرفی گزاف است.

ثالثا نام مقاله کره ای نيز در مراجع مقاله اينجانب آورده شده است که نشان دهنده بيهوده بودن گفته های اين وبلاگ و صداقت اينجانب در استفاده از منابع تحقيقاتی است.

در نهايت برای روشن تر شدن افکار مردم فهيم ايران به تفاوتهای فاحش مطالب علمی مقاله اينجانب در مقايسه با مقاله شخص کره ای ميپردازم، شايد وبلاگ نويسان وبلاگ نيچر نيز اين تفاوتهای علمی را مطالعه نموده و با متخصصين بررسی کنند تا کمی از علم مکانيک سر در بياورند:

اولا در مقاله کره ای پديده کمانه کردن تنها با روش لاگرانژ مورد شبيه سازی قرار گرفته و با نتايج مدلهای تحليلی مقايسه گشته و شخص کره ای نتيجه گرفته است که روش شبيه سازی لاگرانژ نسبت به روشهای تحليلی نتيجه نزديکتری به تست ارائه ميدهد. در حالی که در مقاله اينجانب دو روش شبيه سازی مورد بررسی و تحليل قرار گرفته است. يکی روش لاگرانژ و ديگری روش هيدروديناميک مولکولی(smooth particle hydrodynamics) يا SPH و نهايتا نتيجه گيری شده است که روش هيدروديناميک مولکولی يا SPH نتايج بهتری در محاسبه زاويه بحرانی کمانه کردن در گلوله های ساخته شده از مواد ترد ارائه ميدهد. لذا دو مقاله کاملا نتيجه گيری های متفاوت و روند محاسبات متفاوت دارند.

مطلب ديگر اينکه در مقاله کره ای از نرم افزار Dytran به منظور تحليل استفاده شده است، حال آنکه اينجانب در مقاله خود از نرم افزار Lsdyna استفاده کرده ام.

مطلب ديگر اينکه کافيست به نتايج و نمودارهايی که در مقاله اينجانب حاصل از روش SPH آورده شده است در مقايسه با مقاله کره ای که حتی يک کلمه هم از روش SPH صحبتی در آن نشده است، بياندازيد.

تنها شباهت مقاله اينجانب با شخص کره ای در اينست که با توجه به اينکه دستگاه تست Gasgun برای انجام تستهای نفوذ در سرعتهای برخورد بالا در ايران وجود نداشته است لذا محققين از نتايج تستهای ديگر دانشمندان و با ذکر مرجع آنها به منظور صحه گذاری(Validation) نتايج تحليلی يا شبيه سازی خود استفاده مينمايند. هرچند وجود فايلهای اجرايی و شبيه سازی های اين مقاله نيز بر عدم صحت گفتارهای گزاف اين سايت ميافزايد.

از جمله ديگر نتايجی که فقط در مقاله اينجانب صورت گرفته است، محاسبه و بررسی طول باقی مانده گلوله و شکل نهايی هدف است که در مقاله کره ای اثری از اين پارامترها نميباشد.

در نهايت نيز اظهار تعجب ميکنم که سايت نيچر ، ژورنال Engineering with Computers و تخصص تمامی هيئت ژوری و دانشمندان مشغول در آن را که از ژورنالهای معروف انتشارات قديمی Springer ميباشد است را زير سوال ميبرد؟

شاید برخی سایتها که از نيچر نقل قول نموده اند به اشتباه تصور می کنند، که از این به بعد و برای رفع شبه ، باید کلیه مقالات علمی ابتدا برای ً نیچر ً ارسال شود و بعد از تائید ، آن را برای ژورنالهای علمی بین المللی ارسال نمائیم که دیگر سئوالی برای این سایتها پیش نیاید که البته این بسیار غیر علمی به نظر می رسد.

با عنایت به موارد مذکور و اشارات دیگری که این وبلاگ داشته است، به نظر می رسد که مطالب ارائه شده در وبلاگ نيچر شاید با اغراض سیاسی نوشته شده باشد که با روشهای دیگر به نتیجه نرسیده است چراکه تنها چیزی که مدنظر وبلاگ نویسان مذکور نبود، پیشرفت علم و اصالت علمی مقاله اینجانب می باشد.

B.Russell
28-01-2015, 14:29
با عنایت به موارد مذکور و اشارات دیگری که این وبلاگ داشته است، به نظر می رسد که مطالب ارائه شده در وبلاگ نيچر شاید با اغراض سیاسی نوشته شده باشد که با روشهای دیگر به نتیجه نرسیده است چراکه تنها چیزی که مدنظر وبلاگ نویسان مذکور نبود، پیشرفت علم و اصالت علمی مقاله اینجانب می باشد.


میگن طرف اومد ابروشو درست کنه، زد چشمش رو هم کور کرد داستانش همینه. :n26:

اولا نیچر، وبلاگ نیست !!!!!
یکی از معتبرترین ژورنال های علمی جهان هست.

ثانیا خود اشپرینگر به عنوان یکی از بزرگترین پابلیشرهای علوم مهندسی که مقاله این دوستان رو چاپ کرده بوده، هم به وضوح زیر مقاله نوشته:


This article has been retracted due to copyright issues that cannot be resolved



این هم لینک اصلی مقاله دوستان پس از انکه سرقت علمی اونها بر ملا شده:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Stream
29-01-2015, 04:10
اولا اينجانب نميدانم وبلاگ نيچر چگونه وبلاگی است و آيا صلاحيت علمی دارد يا خير.

....

در نهايت نيز اظهار تعجب ميکنم که سايت نيچر ، ژورنال Engineering with Computers و تخصص تمامی هيئت ژوری و دانشمندان مشغول در آن را که از ژورنالهای معروف انتشارات قديمی Springer ميباشد است را زير سوال ميبرد؟

شاید برخی سایتها که از نيچر نقل قول نموده اند به اشتباه تصور می کنند، که از این به بعد و برای رفع شبه ، باید کلیه مقالات علمی ابتدا برای ً نیچر ً ارسال شود و بعد از تائید ، آن را برای ژورنالهای علمی بین المللی ارسال نمائیم که دیگر سئوالی برای این سایتها پیش نیاید که البته این بسیار غیر علمی به نظر می رسد.

با عنایت به موارد مذکور و اشارات دیگری که این وبلاگ داشته است، به نظر می رسد که مطالب ارائه شده در وبلاگ نيچر شاید با اغراض سیاسی نوشته شده باشد که با روشهای دیگر به نتیجه نرسیده است چراکه تنها چیزی که مدنظر وبلاگ نویسان مذکور نبود، پیشرفت علم و اصالت علمی مقاله اینجانب می باشد.

"وبلاگ نیچر" آیا صلاحیت علمی دارد ؟!

برای دوستانی که نمی دونند، Nature ژورنال اول و معتبر ترین ژورنال علمی جهان است. و Nature اون انتشارات و ژورنال ها رو زیر سوال نبرده، صرفا گفته اشتباه کردند و اونها هم قبول کردند اشتباه کردند و با حذف این مقاله اشتباه تصحیح شد.



ثانيا اين مقاله که نتيجه بخشی از تحقيقات پروژه دکتری اينجانب است توسط اساتيد و هيئت داوران مجله علمی Engineering with Computers که از مجله های ISI و دارای قابليت علمی بالايی در جهان است به مدت يک سال مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته و نهايتا با تاييد هيئت داوران اين ژورنال چاپ شده است. بنده فکر ميکنم در حالی که هيئت داوران قاعدتاً صاحب نظران در راستای مقاله اينجانب بوده اند و اينکه ايشان نيز مقاله شخص کره ای و مقالات ديگر در اين زمينه را ميشناسند، و با توجه به اينکه يک مقاله قبل از چاپ توسط حداقل چهار نفر از آنها مطالعه و بررسی و تاييد ميگردد، لذا ديگر مطرح شدن اين موضوع که يک مقاله چاپ شده در ژورنالی بين المللی اعتبار علمی ندارد حرفی گزاف است.

همون افراد و موسسه ای که مقاله ابتدایی رو بررسی و تایید کردن، اعلام کردن که اشتباه کردن و مقاله ایشون پس گرفته شد.

B.Russell
13-02-2015, 11:51
در یکی از مقالات حمید بهبهانی، وزیر راه و نیز استاد راهنمای پایان نامه محمود احمدی نژاد، کپی برداری از سه مقاله مختلف به طور همزمان دیده شده‌است!!

بین جیانگ پژوهشگر دانشگاه یوله سوئد در این باره گفت:«دو مقاله من عیناً کپی برداری شده‌اند. این کار ظالمانه‌است.»

ژورنال منتشر کننده مقاله رسماً این مقاله را پس فرستاد و به دلیل انتشار مقاله‌ای که 63 درصد از محتوای آن از جای دیگری کپی شده بود رسماً عذرخواهی کرد.

در همین حال بهبهانی تعریف جدیدی از دستبرد فکری ارائه داد:

مقاله‌ای دزدی اطلاق می‌شود که کل مقاله با تغییر نام مصادره به مطلوب گردد. ولی سایت محترم فقط به‌کارگیری قسمت‌هایی از مقاله اشاره کرده‌است !!!!


یکی از منتقدین وی در همین رابطه گفت انگار آقای بهبهانی تا به حال در دانشگاه حضور نداشته‌اند. تعریف آقای بهبهانی، وزیر محترم سابق راه و ترابری، با تعریف رایجی که از دزدی علمی وجود دارد به طور خیره کنندگی تفاوت دارد. وی همچنین مدعی شد تاکنون بیش از ۵۰۰ مقاله علمی منتشر کرده‌است !!

مهـندس مسعود
16-02-2015, 13:47
در یکی از مقالات حمید بهبهانی، وزیر راه و نیز استاد راهنمای پایان نامه محمود احمدی نژاد، کپی برداری از سه مقاله مختلف به طور همزمان دیده شده‌است!!

بین جیانگ پژوهشگر دانشگاه یوله سوئد در این باره گفت:«دو مقاله من عیناً کپی برداری شده‌اند. این کار ظالمانه‌است.»

ژورنال منتشر کننده مقاله رسماً این مقاله را پس فرستاد و به دلیل انتشار مقاله‌ای که 63 درصد از محتوای آن از جای دیگری کپی شده بود رسماً عذرخواهی کرد.

در همین حال بهبهانی تعریف جدیدی از دستبرد فکری ارائه داد:

مقاله‌ای دزدی اطلاق می‌شود که کل مقاله با تغییر نام مصادره به مطلوب گردد. ولی سایت محترم فقط به‌کارگیری قسمت‌هایی از مقاله اشاره کرده‌است !!!!


یکی از منتقدین وی در همین رابطه گفت انگار آقای بهبهانی تا به حال در دانشگاه حضور نداشته‌اند. تعریف آقای بهبهانی، وزیر محترم سابق راه و ترابری، با تعریف رایجی که از دزدی علمی وجود دارد به طور خیره کنندگی تفاوت دارد. وی همچنین مدعی شد تاکنون بیش از ۵۰۰ مقاله علمی منتشر کرده‌است !!

بنده معتقد هستم بهتر است به جای توجه به مسائل جزئی مانند مدرک تحصیلی یا نشریات به تجربیات و عملکرد افراد توجه شود.

B.Russell
17-02-2015, 18:58
بنده معتقد هستم بهتر است به جای توجه به مسائل جزئی مانند مدرک تحصیلی یا نشریات به تجربیات و عملکرد افراد توجه شود.

ولی بنده معتقد هستم:

خشت اول چون نهد معمار کج .... تا ثریا میرود دیوار کج

مثلا کسی که در فضای مجازی به عنوان یک ترول ایفای نقش میکنه، حتی اگر به زعم خودش دلایل موجهی داشته باشه در واقعیت هم با همون دلایل خیلی هارو اسکول میکنه چون توجیه کردن خودش رو یاد گرفته. :n26:


این دوستان بزرگوار ما هم که کلاه گذاشتن سر دیگران را با سرقت علمی انجام میدن، تو عرصه های اقتصادی و فرهنگی و... هم سرتون کلاه میذارن چون به قول خودشون زرنگ بازی به دهانشون مزه کرده.
دیگه نیازی نیست کارنامه استاد دانشجو رو در چند سال پیش بازگو کنم که نشان این سرقت ادبی خیلی بزرگتر در جای دیگری به صورت یک سرقت .... دیده شد.

Stream
17-02-2015, 19:14
بنده معتقد هستم بهتر است به جای توجه به مسائل جزئی مانند مدرک تحصیلی یا نشریات به تجربیات و عملکرد افراد توجه شود.

اگه این شخص تحصیل نکرده بود (مثل استیو جابز و بیل گیتس و ...) ، حرفتون درست بود. وقتی یک شخص اصول اخلاقی رو اونجا زیر پا گذاشته و دزدی کرده، صحبت اینه که چطور میشه به این افراد اعتماد کرد؟

+

این افراد تجربیات و عملکرد درخشانی هم ندارند که دلمون به اون خوش باشه.

Captain_America
15-09-2015, 20:51
نمونه ای از سرقت ادبی آثار دیگران توسط یغما گلرویی (نقل قول هستش منبعش فیس بوک آقای افشین پرورش)


ماهی مست ، سروده های اورهان ولی ، مترجم: یغما گلرویی ، نشر نگاه ۱۳۸۶

محقق:ابن محمود
ویرایش و توضیحات درمورد زبان ترکی: افشین پرورش

شاعر بزرگی بوده است به نام «احمد شاملو» که هرچه شعر از دیگران ترجمه می‌کرد،‌ آنها را به زبان شعری خودش بر می‌گرداند. آن قدر که آدم احساس می‌کرد همه شاعران بزرگ دنیا به زبان احمد شاملو شعر گفته‌اند: از پابلو نرودا تا لورکا، از کوبایاشی ایسّا تا مارگوت بیکل.
شاعر کوچکی هم هست به نام «یغما گلرویی» که شعرهایی را که دیگران ترجمه کرده‌اند بر می‌دارد و آنها به زبان شکسته‌ای که فقط خودش از آن خوشش می‌آید و زبان شعر مردمی تلقی می‌شود، تبدیل می‌کند و اسمش را می‌گذارد ترجمه.

«ماهی مست» ترجمه ۶۶ قطعه شعر اورهان ولی است . البته مترجم! بعضی شعرهای کوتاه را از یک شعر چند پاره برگرفته و بصورت مستقل در آورده است. ازین ۶۶ قطعه، فقط سه قطعه کوتاه در کتاب «رنگ قایق‌ها مال شما» نیست که احتمالاً از جای دیگر گرفته شده است. به عبارت دیگر، یغما گلرویی کتاب «شهرام شیدایی» را گذاشته جلوی رویش و ۶۳ شعر از آن انتخاب کرده و لحن ترجمه را عوض کرده و به لحن مقبول خودش در ترانه‌هایی که می‌سراید در آورده است و بس! البته برای آنکه نوآوری هم بکند، اسم بعضی از شعرها را هم به سلیقه خودش تغییر داده و آن قدر هم هوش و حواس داشته که ترتیب شعرها را هم بهم بزند که گمان مشابهت نرود. و بجز یک مورد که از دستش در رفته و دستش را رو کرده، تقریباً در کار یغمای ترجمه شهرام شیدایی موفق عمل کرده است. دست مریزاد!

جریان شعر نو ترکیه با سه شاعر نوگرا پدید آمد: «اورهان ولی، اکتای رفعت و ملیح جودت». این سه شاعر که رفیق حجره و گرمابه و گلستان بودند، به «غریب چی‌ها» شهرت داشتند. اگر صداقتی در کار یغما بود، چرا سراغ آن دو شاعر دیگر نرفت؟ یغما سراغ همان شاعری می‌رود که قبلاً شعرهایش ترجمه شده است. چرا؟ چون او به فقط به زبان فارسی مسلط است و از زبانهای دیگر هیچ چیزی سر درنمی آورد. او به پخته‌خواری عادت کرده و فکر می‌کند اگر لحن ترجمه را عوض کند و از کلمات مشابه بهره بگیرد و آنها را بالا و پایین کند، دم خروس «سرقت ادبی» پنهان خواهد ماند و اصولاً کی حوصله دارد که دنبال مطابقت این دو کتاب برود؟

برای اینکه بدانید ترجمه «یغما گلرویی» با ترجمه «شهرام شیدایی» چه تفاوتهای آشکاری دارد، چند مقایسه کوچک انجام می‌دهیم:

جیب سوراخ جلیقه سوراخ
سرآستین سوراخ ردا سوراخ
تنبان سوراخ پیراهن سوراخ
آبکشی مگر برادر؟

«شعر سوراخ ، ترجمه شهرام شیدایی، ص ۹۱ ».

جیب سوراخ!
جلیقه سوراخ!
آستین سوراخ!
کت سوراخ!
پیراهن سوراخ!
تنبون سوراخ…

دِ آب‌کشی مگه؟ برادر!
«سوراخ ، ترجمه یغما گلرویی، ص۱۹»

-----------------------------------------

زخم چاقوی روی پیشانی‌ام
به خاطر توست ؛
قوطی سیگارم یادگاری از توست ؛
تلگراف زدی:
«دستات اگه تو خونه بذار بیا»
چه طور می‌تونم فراموشت کنم،
روسپی خوشگلم.
«یادآوری ، ترجمه شهرام شیدایی ، ص ۷۷ »


زخم چاقوی رو پیشونیم
واسه خاطر توست!
قوطی سیگارم
تنها یادگاریته!
تلگراف زدی که
خونه زنده‌گیتُ ول کنُ بیا!
مگه میشه از یادم بری؟
خراب خانوم خوش‌گلم!
«یادآوردن ، ترجمه یغما گلرویی، ص۴۵»

از آخر شروع کنیم: منظور از خراب خانوم همان زن روسپی oruspu kadın ترجمه شهرام است که بصورت محترمانه بیان شده است. البته اگر همان «خانوم» تنها را هم می‌آورد، منظور را می‌رساند. kan به ترکی یعنی خون. "دستات اگه تو خونه بیا" یعنی "دستهای تو اگر خون آلود است بیا" که ترجمه ی این ضرب المثل ترکی است: iki elin kanda olsada gel. معادل فارسی آن می شود: "اگر آب دستته بذار زمین و بیا"
.

ولی یغما هنگام رونویسی با حماقتی ناشی از بی سوادی و عدم دانستن زبان ترکی استانبولی ، متوجه ترجمه درست شهرام نشده و معنی درست شعر را به دست داده است: خونه زنده‌گیتُ‌ ول کنُ بیا!
خانه، منزل در ترکی eve نامیده می شود و هیچ ربط و تشابهی به کلمه ی خون Kan ندارد.

به نظر شما، «واسه خاطر توست» بهتر از «به خاطر توست» نیست؟ اصلاً بیایید همه شعرها را مطابق سلیقه یغمای جاعل ، بازنویسی کنیم تا شعر از طبقه آریستوکرات بیرون بیاد و برود میون مردم کوچه و بازار.

----------------------------

چرا تا می‌گویم اسکله
دیرک‌ها به یادم می‌آید
و تا می‌گویم دریای آزاد بادبان‌ها؟

تا می‌گویم اسفند گربه‌ها،
تا می‌گویم عدالت کارگرها
و چرا آسیابان پیر
بدون هیچ فکری به خدا ایمان دارد؟

و روزهایی که باد می‌وزد
باران اُریب می‌بارد؟
«ترجمه ی شهرام شیدایی ، ص۴۳»

این شعر را یغما گلرویی بر اثر حواس‌پرتی دوبار ترجمه کرده و هر دو ترجمه را با دو اسم متفاوت و دو شکل مختلف توی کتابش گذاشته است. البته اگر از یغما بپرسی، خواهد گفت: اولاً این نکته انحرافی را گذاشتم ببینم کسی کتاب را درست می‌خواند یا نه؟ دومندش، می‌خواستم نشون بدم که میشه این شعر را چند جور ترجمه کرد. حالا هر دو ترجمه! را بخوانید:

«؟»
واسه چی وقتی می‌گم اسکله
دیرکا یادم می‌افتنُ
تا می‌گم دریا
بادبونا؟

چرا ماه اسفند
گربه‌ها رُ یادم میاره وُ
کلمه‌ی عدالت
کارگرا رُ؟
چرا اون آسیابون پیر
بدون فکر کردن به خدا ایمون داره؟

واسه چی بارون تو باد
اُریب می‌باره؟
«ترجمه ی یغما گلرویی ، ص ۷۱»


«چراها»
چرا تا اسم اسکله میاد
یاد تیرکا می‌افتمُ
تا کسی اسم دریا رُ میاره
بادبونا جلو چشم میان!

چرا تا می‌گن اسفند
یاد گربه‌ها می‌افتمُ
تا می‌گن عدالت
یاد کارگرا؟

چرا این آسیابون پیر،
بدون اینکه یه دم مخشُ کار بندازه
به خدا ایمون داره؟

وقتی که باد میاد
چرا بارونم کجکی می‌باره؟
«ترجمه ی یغما گلرویی ،ص ۴۷»


همین دو ترجمه کافی است تا نشان دهد یغما با چه ترفندی ترجمه‌های دیگران را عوض می‌کند و محصول کارش می‌شود ترجمه جدید. حالا همین جمله را من با زبان یغما بازنویسی می‌کنم:
«همین دو نمونه، جون حاجیت فقط همین دو نمونه، برا ما حجّته تا همه شیرفهم شن که این جوونه چه دوزُ کلکی سوار میکنه و چه جوری دیلماج دیگرونُ به اسم خودش جا می‌زنه!»

Captain_America
23-10-2015, 13:52
سلام امروز با این تاپیک در انجمن مواجه شدم:
دانلود کتاب امام حسین (ع) و ایران / نویسنده کورت فریشلر ؛ ترجمه ذبیحالله منصوري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

آیا عنوان سرقت ادبی بر آثار ذبیح الله منصوری صدق میکنه؟ احتمالا مستحضر هستید کتاب های به اصطلاح ترجمه ایشون یا به کل نویسنده خارجی آن وجود خارجی هم ندارد، یا کتابی به این عنوان ندارد، یا ماهیت کتاب را به کل تغیر داده اند.

New Ray
24-10-2015, 00:43
سلام امروز با این تاپیک در انجمن مواجه شدم:
دانلود کتاب امام حسین (ع) و ایران / نویسنده کورت فریشلر ؛ ترجمه ذبیحالله منصوري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

آیا عنوان سرقت ادبی بر آثار ذبیح الله منصوری صدق میکنه؟ احتمالا مستحضر هستید کتاب های به اصطلاح ترجمه ایشون یا به کل نویسنده خارجی آن وجود خارجی هم ندارد، یا کتابی به این عنوان ندارد، یا ماهیت کتاب را به کل تغیر داده اند.
@New Ray ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) @Stream ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) @B3HZ@D ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) @V E S T A ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) @Ar@m ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

در مورد اینکه این اشخاص به هرحال نویسنده های توانایی بودن که بحثی نیست اما این غیر حرفه ای گری شاید در قرون اخیر حداقل بین مردم عادی خیلی حساسیت برانگیز نبود. خوده این نویسنده ها هم مثل شرکتهای تولیدی داخلی گهگاه مارک خارجی بر آثارشون میزدن تا فروش و محبوبیت بیشتری داشته باشه. چون اون زمان خیلی ابزارهای جستجو نبود و احتمال اینکه آثار و جملات نویسندگان و متفکرین خارجی به دست مردم بیفته خیلی کم بود.

در مورد سرقت ادبی وقتی اعلام کنیم ترجمه کتاب از نویسنده X ، که مشکلی نیست ، ولی کار ذبیح الله منصوری نوعی دخل و تصرف زیاد در آثار ترجمه ای بود که به قول خودش برای فهم مردم عادی بوده ولی در حق نویسنده اصلی ظلم تلقی میشه و شاید نویسنده اصلا با اون مطالب موافق نباشه. به نظر من این مدل کتابها رو بهتره بگیم " نقدی بر فلان کتاب " نه اینکه ظاهرا ترجمه باشه ولی از خودمون مطلب اضافه کنیم. ( استعداد ایشون در نمایشنامه نویسی زیاد بود :n02: )

به هرحال در اون سالها قوانین حقوقی خیلی مثل امروز گسترش پیدا نکرده بودن و همون نویسنده ها هم شاید براشون مهم نبود که کسی در کشور دیگری آثارشون رو طور دیگری ترجمه کنه ...