ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : به نظر شما بهترین بازی نقش افرینی (Role-Playing) نسل کدام عنوان است؟



Layken
15-08-2013, 14:43
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


الان که در روزهای اخر نسل هفتم سپری میکنیم فرصت مناسبی است تا در مورد عناوینی که در این چند سال در ژانرهای مختلف منتشر شدن صحبت کرده و نظر خودمون را بیان کنیم.
در این نسل بازی های بسیار زیاد و زیبای در سبک RPG منتشر شدن که خیلی از انها IP های جدید و خیلی ها نیز دنباله قسمت های قبلی خود بودند که خیلی ها موفق و خیلی ها نیز
نتوانستند دنباله ای شایسته برای قسمت های قبلی خود باشند. این نظرسنجی هم در این ژانر زده شده و سعی شده تا از هر عنوان معروف یکی در لیست قرار داده بشه
تا هر سلیقه ای به عنوان محبوب خودش رای بده. انتخاب ها تک گزینه ای هستن و اگر عنوانی که مد نظر دوستان است در لیست حضور نداشت می توانن به صورت جداگونه ازش اسم ببرند.
تشکر

Bastion-1

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Crisis Core: Final Fantasy VII-2

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Diablo III-3

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Dark Souls-4
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Demon's Souls-5

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Deus Ex: Human Revolution-6

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Dragon Age: Origins-7

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

The Elder Scrolls V: Oblivion-8

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

The Elder Scrolls V: Skyrim-9

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Fallout 3-10

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Fable II-11

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

The Last Story-12

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Mass Effect-13

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mass Effect 2-14

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Torchlight II-15

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Valkyria Chronicles-16

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

The Witcher 2: Assassins of Kings-17

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Xenoblade Chronicles-18

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Arrowtic
15-08-2013, 15:04
بسیار بسیار تصمیم گیری سخته . بین اسکایریم ، Dark Souls ، Witcher 2 ، Oblivion ، Dragon Age ، Fallout 3 و ME2 موندم !
ولی رایم رو به اسکایریم میدم با این که واقعا به صورت وحشتناکی از Oblivion لذت بردم ولی محیط و فضا و اتمسفر اسکایریم مجبورم می کنن که بهش رای بدم با وجود بزرگترین مشکلی که داشت که اون هم تاثیر کم انتخابات ما در داستان اصلی بود . چون درسته که این مشکل و یه سری مشکلات دیگه داشت ، ولی خوب کوئست های فرعی واقعا جبران کرده بودن ، هیچ وقت اون کوئست Dark Brotherhood رو فراموش نمی کنم که بهم گفت یه نفرو اگه بکشی بهت جایزه اضافی هم میدم(اون شخص اخیرا خواهرش هم کشته شده بود) و من هم کشتمو بعد دیدم مادر یارو خودکشی کرد و من رو در عذاب وجدان فرو برد ! یا کوئست Hangover یا کوئست پیدا کردن Butcher یا نمیدونم کوئست های محشر( Dark Brotherhood یا ... . هر چه قدر داستان اصلی ضعیف بود داستان و کوئست های فرعی فوق العاده بودن .

Gregar
15-08-2013, 17:09
اوه اوه چه خبره اینجا . این نظرسنجی رو میخواستی بزنی پس . غافلگیرمون کردی .
چقدر سخته خدایا :9:تصمیم گیری سخته واقعا :n13:
مجبورم که از بین Skyrim و Dark Souls و Dragon Age یکی رو انتخاب کنم و اون ... :n13: ... فکر کنم اسکایریم باشه . ولی به ترتیب میشه :
1.اسکایریم
2.Dark Souls
3.Dragon Age
البته Oblivion رو با اسکایریم یکی در نظر میگیرم . چون جدا از بقیه عناصر بازی عاشق دنیا و داستانشم . چون به نظرم یه بازی جدا از عناصر بر گرفته از فرهنگ و مذاهب غربی بود . و البته مطمئنم بیشترین رای رو هم خواهد اورد .

pharm
15-08-2013, 17:33
من:
1-elder scrolls V skyrim و تعریف oblivian هم خیلی قشنگه شنیدم ولی سنم قد نداد که بازی کنم
2-dues ex human revolution هم که واقعا شاهکار بود من با این بازی وارد دنیای rpg شدم
3-dragon age هم حال کردم قشنگ بود
بازی هایی که دوست ندارم هم یکی Witcher بدلیل پیجیدگی نامفهوم مراحل که من یه مرحله یه ماه نتوستم برم پاکش کردم بعد یه مدت نصبیدم دوباره رفتم دوباره همونجاش گیر کردم
torchlight II هم خیلی خسته کننده است بعد یه مدت
mass effect 3 هم قشنگه ولی ترکیب یک بازی اکشن با rpg به نظرم یه جوری میشه خالص نیست کاملا معلوم بوده این بازی اکشن سوم شخص بوده که هی میکشتی و میرفتی جلو ولی یدفه RPG کرده باشند

vahidgame
15-08-2013, 21:09
سلام
مرسی حامد به خاطر این تاپیک خیلی خوب
اول اینو بگم که اونایی که منو می شناسن رای منو که می دونن چیه :دی

این نسل در زمینه بازی های نقش آفرینی خیلی عالی بود و طرفداران اون حتما راضی شدن
من خودم به شخصه بیشتر از همه از Dragon Age : Origins لذت بردم
بازیی که از همه لحاظ یه نقش آفرینی ناب بودش به خصوص در زمینه شخصیت پردازی و داستان و همین طور مولفه های نقش آفرینی فوق العاده بود
متاسفانه بازی های مشابه اون کم شدن و بهتره بگم از سبک CRPG اصلا بازیی منتشر نمیشه!

انتخاب بعدیم هم مسلما Oblivion هستش که توی زمان خودش بی نظیر بود و واقعا ساعت ها میشد از اون لذت برد
هر چند که Skyrim هم همین خصوصیت رو داشت و شاید نسخه پیشرفته تر اون بودش ولی در هر صورت من از Oblivion بیشتر لذت بردم و با کمی اختلاف این دو تا بازی رو در رده دوم و سوم قرار میدم...

اگه بحث بازی جداگانه نباشه و بحث IP باشه هم مسلما The Elder Scrolls توی این نسل با اختلاف اوله
بهترین استودیو بازیسازی هم توی این سبک Bethesda بود چون هر سه تا بازی که کار ساختشو داشت بی نظیر و کامل بودن

+

یه چیزی هم که جالبه که اینه که تقریبا اکثر این نقش آفرینی ها شانس اصلی گوتی توی سال که منتشر شدن بودن و چند تاشون هم تونستن از سایت های زیادی گوتی بشن
همین طور توی بهترین بازی های نسل هم چند تا از این بازی ها صد در صد جا دارن به خصوص از بازی های Bethesda و Bioware که در زمینه بهترین بازی های نسل جایگاه ویژه ای دارن و بعدها سایت های مختلف لیست بهترین بازی های نسل رو اعلام کردن حتما اینو می بینیم...

همه اینا نشون دهنده اینه که این سبک یکی از بهترین و مهمترین سبکا ست
بازی های سبکای دیگه رو هم توجه کنید همگی یه جورایی یکمی نقش آفرینی در اونا دیده میشه و مطمئنا بدون پیشرفت کاراکتر خیلی از بازی ها لذت بخش نیستن...

mjorh
15-08-2013, 21:28
زیاد خودمو RPG باز نمیدونم ولی Mass Effect 2 واقعا یه شاهکار بود ، داستان گیم پلی همه و همه عالی ! :n12:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

farzan311
15-08-2013, 22:23
Dragon Age: Origins تقریبا تمام عناصر مورد نیاز یه Rpg خوب رو داشت
داستان متفاوت برای هر کدوم از نژاد ها و
شخصیت های عالی که در انتهای بازی واقعا آدم دلش براشون تنگ میشه
داستان زیبا که کاملا بر انتخاب های بازیکن جلو میره و حتی بعد از چندین بار بازی کردن بازم تکراری نمیشه
البته سری Mass Effect رو هم به همون اندازه دوست داشتم ولی هیچ وقت جای DA رو نگرفت برام
برای اسکایریم هم یادمه موقعی که اومد خیلی وقت گذاشتم
دنیای فوق العاده بزرگی داره و به لطف شرکت سازنده مد کردن بازی خیلی راحته که میتونه کلی تجربه های جدید تو بازی بیاره و مدت ها ادم رو سرگرم کنه
ولی به نظرم اصلا داستان جالبی نداشت و من در بیشتر از 200 ساعتی که بازی کردم هیچ هدف خاصی تو بازی نداشتم:n02:
روی هیچ کدوم از NPc هاش کار نشده بود و الان حتی یکی شون هم تو ذهنم نیست که خوب وقتی دنیای بازی زیادی بزرگ میشه این مشکلات هم پیش میاد
بر عکس DA و ME که روی تمام NPC ها نویسنده ها حسابی کار کرده بودند و شخصیت های کاملی داشتند و Banter های فوق العاده جالب و خنده دار که توی هیچ بازی دیگه ای پیدا نمیکنید
هنوز خیلی هاشون رو یادمه مخصوصا حرف های که Oghren موقع مستی میزد :n02:
امیدوارم Dragon Age: Inquisition دوباره همه چیز های خوبی که توی origin رو بود درون خودش داشته باشه و حتی بیشتر... که از اخباری که میرسه فکر کنم همینطور بشه

Gregar
15-08-2013, 23:12
Dragon Age: Origins تقریبا تمام عناصر مورد نیاز یه Rpg خوب رو داشت
داستان متفاوت برای هر کدوم از نژاد ها و
شخصیت های عالی که در انتهای بازی واقعا آدم دلش براشون تنگ میشه
داستان زیبا که کاملا بر انتخاب های بازیکن جلو میره و حتی بعد از چندین بار بازی کردن بازم تکراری نمیشه
البته سری Mass Effect رو هم به همون اندازه دوست داشتم ولی هیچ وقت جای DA رو نگرفت برام
برای اسکایریم هم یادمه موقعی که اومد خیلی وقت گذاشتم
دنیای فوق العاده بزرگی داره و به لطف شرکت سازنده مد کردن بازی خیلی راحته که میتونه کلی تجربه های جدید تو بازی بیاره و مدت ها ادم رو سرگرم کنه
ولی به نظرم اصلا داستان جالبی نداشت و من در بیشتر از 200 ساعتی که بازی کردم هیچ هدف خاصی تو بازی نداشتم:n02:
روی هیچ کدوم از NPc هاش کار نشده بود و الان حتی یکی شون هم تو ذهنم نیست که خوب وقتی دنیای بازی زیادی بزرگ میشه این مشکلات هم پیش میاد
بر عکس DA و ME که روی تمام NPC ها نویسنده ها حسابی کار کرده بودند و شخصیت های کاملی داشتند و Banter های فوق العاده جالب و خنده دار که توی هیچ بازی دیگه ای پیدا نمیکنید
هنوز خیلی هاشون رو یادمه مخصوصا حرف های که Oghren موقع مستی میزد :n02:
امیدوارم Dragon Age: Inquisition دوباره همه چیز های خوبی که توی origin رو بود درون خودش داشته باشه و حتی بیشتر... که از اخباری که میرسه فکر کنم همینطور بشه

اخ یادم انداختی چه دورانی بود . همین دیروز بود خداییش . 6 دور تقریبا رفتم تا اخرش . کلی سعی کردم یه سیو قابل قبول واسه DA2 بسازم که DA2 هم که اومد ولی انتظاراتم رو خیلی براورده نکرد اما باز هم خوب بود . اولین بازی RPG بود که بازی کردم .
ولی بعدش که اسکایریم رو دیدم تازه با دنیای اسکایریم اشنا شدم که دیوانه کننده بود واقعا .

به هر حال کاملا سلیقه ایه . فعلا واسه بازیسازها امکانش فراهم نشده که یه RPG جدید بسازن که همه رو راضی کنه .
من خودم از DA خوشم اومد اما اسکایریم رو بیشتر دوست داشتم . چون بیشتر واقع گرایانه تر بود روایت داستانیش و خودت باید داستان رو میساختی . تقریبا مثل Dark souls . حتی Dark Souls این کمبود توش دیده میشد که به داستان قویتری نیاز هست اما اسکایریم نه .
DA دیالوگ های به یادموندنی داشت که تو ذهنت میمونه . شخصیتهای به یادموندنی . اما اسکایریم دستت رو واسه اکثر کارها باز گذاشته .

تفاوت این دو بازی رو میشه با مودهایی که واسه هر کدوم اومد مقایسه کرد . DA مودهایی که واسش اومد بیشتر شامل اضافه شدن ایتم ، ماموریت و ... بود .
اما اسکایریم مودهای واسش میومد مانند Realistic کننده ها که بازی رو واقعی تر میکردن مثل اضافه شدن سیستم اب و هوا و غذا و موجودات جدید و ... که تجربه حضور واقعی تر توی دنیای اسکایریم رو بیشتر میکرد .
شاید بشه تفاوت بین دو سری DA و Elder's Scroll رو تفاوت بین فیلم و کتاب دانست . شما موقع خواندن کتاب با بیشتر ا قوه خیال خودتون بهره ببرید تا موقع دیدن فیلم . منتهی توی فیلم بازی خوب بازیگران و فیلم نامه و دیالوگها میتونه بیشتر روتون تاثیر بزاره .

Dark Soul
16-08-2013, 01:14
اوه اوه خیلی سخته ...
مثل این می مونه که بخوای بین کوبیده و لازانیا و پیتزا یکی رو انتخاب کنی ، خب نمیشه هرکدوم طعم بخصوص و دوست داشتنی خودشونو دارن .
اما این نظر منه البنه بر خلاف نظر همگان با دراگون ایج و الدر اسکرولز حال نکردم و اول بسم ا... پاکشون کردم.
1- مس افکت 1
2- ویچر 2
3 - فال اوت 3
+
الان که فکرشو می کنم می بینم مثلا اینکه من به ار پی جی های که به واقعیت بیشتر نزدیکن ،بیشتر حال کردم.

A.M.D.D.E.V.I.L
16-08-2013, 01:21
تصمیم گیری راحته ، چون جز skyrim هیچکدومشونو نزدم !

halflife g
16-08-2013, 01:56
روا نيست وقتي dark souls هست به بازي ديگه اي راي داد:n02:(اگرچه fallout 3 و dragon age 1 هم در فاصله كمي پشت اين بازي قرار دارن)

+

بازي اسكايرم جزو نااميد كننده ترين نقش آفريني ها براي من توي چند سال گذشته بود(البته كمتر از da2) كساني كه اون زمان oblivian رو بازي كردن با اسكايرم مقايسش كنن مي بينن كه ميزان رشد اسكايرم خيلي كمتر از ميزان رشد oblivian بود....ميشه گفت اسكايرم يه elder scroll قديمي با داستان و كاراكترهايي ضعيف بود كه فقط و فقط و فقط اندازه خدا مقدار مساحت داشت

در عوض بازي مثه fallout 3 و da1 همه چي داشتن مخصوصا da كه فوق العاده ترين نقش آفريني نسل بود ولي چون روحيه من به بازيهاي خسته و در هم شكسته ميخوره هيچ وقت لذتي كه fallout 3 بهم داد رو فراموش نمي كنم:n02:
ميمونه dark souls كه يه بازي بي نظير با كلي نو آوري و البته اتمسفر و داستاني نو بود كه زياد درك نشد بين ايرانيها(به خاطر مشكلات نسخه pc ايش) واقعا از هر گوشه اين بازي ميشه تعريف كرد
تنها بازي ليست هست كه بعد گذر سالها اسم دالانها و شهرها و شمشيراي بازي يادتون ميمونه صحنه مواجهه با باس اخر يادتون ميمونه و اين قدرت نفوذ و تعامل بالاي باي رو نشون ميده

+

تو بقيه بازيهاي ليستم موارد موفقي هست ولي هيچ بازي به اون سه تا نميرسه به نظر من.....موفق باشين:n01:

.

brain
16-08-2013, 02:52
اتفاقا روا نيست وقتي Skyrim هست به بازي ديگه اي راي داد:n02: کوئست فرعی هاش دیوانه کنندس ... من هنوز که هنوزه سراغ داستان اصلی نرفتم ، کلا بازی دیفالت دستگاهم شده این :31:
پیاده روی و شکار روزانه (به همراه موزیک کم نظیرش) + انجام دادن یک کوئست فرعی شده کار هر روز من.

آخ آخ اسم Dragon Age رو نیارید که مورم مورم میشه .... اولاش که اومده بود خیلی هیجان زده بودم و حال میکردم ولی نمیدوم چی شد یهو متنفر شدم ازش :31: فکر کنم به خاطر این بود که open world نیست ... و شخص شخیص کاراکتر دانکن و اَلیستر با اون موهاش و صداش و مظلومیت خاص خود کاراکترمان که گویی لال هستش و بقیه به جای وی سخن میگویند ( سلیقه ای ها گیر ندید یه وقت :n02: میخواستم خودمو خالی کنم)

فرمانده شپرد هم که خب کاملا استاندارد و اوکی بود ولی بهترین نبود.

گرالت هم که بماند ، اصلا جاش اینجا نیست :31: تو قلبمه :n12: (داستان و کاراکتر با اسکایریم یکی بشه = the witcher 3 چه شود )


نظرات کاملا شخصی و سلیقه ای بود و خیلی علمی و تخصصی سنجش نشده بود.
البته Dark Souls رو باید 100%%%% تست کنم.
چند تا از انحصاری ها رو هم که هنوز فرصت نشده.

خوبه fan بازی ni nu kuni اینجا نیست :n02:

Layken
16-08-2013, 12:16
واقعا انتخاب ها سخته و همه عناوین این لیست به نوبه خودشون یک شاهکار محسوب میشن اما خب انتخاب من برای بهترین عنوان این نسل متفاوت هستش : دی

یادمه وقتی با Demon's Souls اشنا شدم یک تغییر اساسی در این ژانر احساس کردم و Demon's Souls متفاوت ترین بازی بود که در این ژانر تجربه کرده بودم تا این که Dark Souls منتشر شد
و خیلی بهبود یافته نسخه قبلی بود و واقعا جز یکی از بهترین هایی بود که در عمرم تجربه کردم (چه در ژانر خودش و چه به صورت کلی) چه بسا که هیچ وقت نتونستم تمومش کنم :دی
از این ور Mass Effect 2 یک چیز رویایی بود، زندگی بود. اصلا شخصیت ها وارد زندگی واقعیم شده بودن و تا مدت ها باهاشون همذادپنداری خاصی داشتم.
ویچر 2 خیلی عالی بود و به نظر من استدیو CD Projekt RED بهترین استدیویی هست که در این نسل عناوین RPG ساخته.

اسکاریم (که جز پرجایزه بگیرترین بازی های این نسل هم هست و هیچ شکی در بزرگیش نیست) من اصلا نتونستم با اسکاریم ارتباط برقرار کنم و وقتی یک مقایسه کوچیک با oblivian میکنم میبینم که oblivian در زمان خودش خیلی سرتر از اسکاریم بود.
اما رای نهایی خودم :n02: به نظر من Dragon Age: Origins یکی از بهترین نقش افرینی هایی بود که در این نسل تجربه کردم
شخصیت پردازی فوق العاده+ داستانی قوی + انتخاب های تاثیرگذار+گیم پلی مملو از جزییات و متنوع و کلی نکات مثبت دیگه که سرتا پای بازی رو فراگرفته بودن.

City 17
16-08-2013, 18:59
من به یه شکل دیگه انتخاب می کنم، هم جذاب تره و هم جوایز بیشتری داده میشه : دی

Most Anticipated: Diablo III
Best Graphics: The Witcher 2
Best Gameplay Mechanics: Dark Souls
Best Voice Acting: Mass Effect
Best Soundtrack: The Elder Scrolls
Best World: The Elder Scrolls
Most Generic: The Elder Scrolls
Worst Narration: The Elder Scrolls
Best Narration: The Witcher 2
Best Fallout Game: Fallout New Vegas
Best StarWars Game: Mass Effect
Biggest Surprise: Bastion

در نهایت به سبک حوایز اسکار:

Who Will Win? TESV: Skyrim
Who Should Win? The Witcher 2
Honorable Mentions: Dragon Age: Origins & Dark Souls

mjorh
16-08-2013, 20:07
روح این جوان رعنارو آزرده خاطر کردید :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

:n12:


درسته انتخاب سخته ولی این آماری که من اینجا میبینم واقعا ناعادلانس ، مثلا DEUSبیشتر رای آورده از ME2 و همینطور اصن Witcher 2 که با همه ی شایستگیاش بازم بعضی از المانای RPG رو کم داشت (خود سازنده ها هم اغراق کردن) داستان Loose ends ایی رو هم اضافه کنید حالا نمیرم تو بحثش ولی اگه قرار باشه Skyrim اول باشه و Dragon Age دوم دیگه سومی باید ME2 باشه !
(ME2 همین یه رای بمونه من دیگه اینجا نمیام ! :n05:زود باشید تجدید نظر کنید :n02: )

AlexMercer
16-08-2013, 20:33
اخه چرا با روح و روان ادم بازی میکنید! :n24: انتخاب یک بازی از بین این لیست از انتخاب همسر هم مشکل تره:n08:

من فقط در مورد دوتا حرف میزنم


1- Mass Effect کلا بازی خارق العاده ایه. شاید خیلی ها بازی نکرده باشن یا خوششون نیموده باشه ولی هرکی درگیر شخصیت ها و داستانش شده نتونسته دل بکنه. همه چی عالی. از موسیقی- صدا گذاری- داستان. ماموریت های فردی و مخصوصا کارکتر های داخل بازی که هر کس داستان خاص خودش رو داره! من نزدیک به 7 بار مس افکت 2 رو تموم کردم هنوزم بعضی مواقع بدم نمیاد بازی کنم فقط به خاطر مس افکت 3 هست که بازی نمیکنم. زندگی بود برای خودش مس افکت 2 مخصوصا میراندا و ایلوسیو من و صدای عالیه مارتین شین!

2- Skyrim کسی نمیتونه چیز منفی در مورد این ابر بازی بگه! برای من که نسخه قبلی بازی رو بازی نکرده بودم این بازی در حد شاهکار بود .ماموریت های جانبی عالی داشت و تمامی المان های یک rpg عالی توش بود ! اگه کسی بخواد بدون چیت زدن قابلیت هاش رو 100 کنه و مراحل بازی رو انجام بده شاید 3 ماه هم وقت کمی باشه.

اما من فقط به عشق این رزمنده جانباز این دلاور هفت آسمان این شپرد فهمیده که خودش رو برای نجات کهکشان فدا کرد به ممس افکت رای دادم:n16:

hosseincode2008
16-08-2013, 22:34
به يادماندني ترين براي من Mass Effect 1 هست ولي بهترين Dragon Age: Origins كه بهش هم راي دادم...

Layken
17-08-2013, 13:09
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کل دنیای دراگون ایج یک طرف، موریگان و خوشگلیش یک طرف این وسط من شیفته Leliana شدم و بس :n02:

یک اهنگ خوشگل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) حتما گوش بدید که مخصوصا Leliana خانم است.


خوبه fan بازی ni nu kuni اینجا نیست [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ای دل غافل هی میگم یک جای کار میلنگه نگو اینو یادم رفته :|
ایندفعرو از اولیور جان طلب مغفرت میکنم : دی

farzan311
17-08-2013, 17:13
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کل دنیای دراگون ایج یک طرف، موریگان و خوشگلیش یک طرف این وسط من شیفته Leliana شدم و بس :n02:

یک اهنگ خوشگل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) حتما گوش بدید که مخصوصا Leliana خانم است.



ای دل غافل هی میگم یک جای کار میلنگه نگو اینو یادم رفته :|
ایندفعرو از اولیور جان طلب مغفرت میکنم : دی
Leliana فایده نداره:n02:
واردن من تا اخرش بهش وفادار بود ولی تو DA:2 اخرش Cassandra به Leliana میگه Just like the Warden...gone یعنی اخرش جدا میشند:n02:
راستی چرا یه تاپیک در مورد دنیای DA و بررسی داستانش نداریم؟ یا شایدم داریم من پیدا نکردم:n02:

aminkhoob
17-08-2013, 22:40
مطمئنا اونایی که به اسکایرم و بازیای دیگه رای دادن dark souls رو بازی نکرن یا حداقل نشتاختنش
پیچیدگی و قدرت این بازی قابل مقایسه با اسکایرم نیست من خودم اسکایرم رو تا آخر رفتم بازی خوبی بود ولی بعد برام خسته کننده شداما dark souls یه چیز دیگس هر چقدر بیشتر بازیش کنی چیزای بیشتری یاد میگیری بعضی چیزای پیچیده هم هست که باید از سایتای تخصصی بازی یاد بگیری
اسکایرم یه سبک روتین و تکراری داشت اما دارک سولز یه گیم پلی نوآورانه و جذاب ارئه داد دقتی که در حرکات جنگی ، عکس العمل ها و مشخصات کاراکتر وجود داره رو در جای دیگه ندیدم
بعضی اصطلاحات تو این بازی هست که شاید حرفه ای های این بازی هم مفهومشون رو ندونن مثلا فرق بین stagger شدن و poise break چیه؟
شاید خیلیا نتونن تمام مشخصات اصلحه ها رو توضیح بدن که هر کدوم چیه!
همون طور که halflife g گفت این بازی خیلی خاطره انگیزه ،اون صحنه باس آخر با اون موزیک غمناکش مثل چیزای دیگه خیلی باحال بود

brain
18-08-2013, 04:05
کل دنیای دراگون ایج یک طرف، موریگان و خوشگلیش یک طرف این وسط من شیفته Leliana شدم و بس
:)) اگه موریگان نبود سمت این عنوان نمیرفتم :31: لیلیانا هم مهربون بود ...




مطمئنا اونایی که به اسکایرم و بازیای دیگه رای دادن dark souls رو بازی نکرن یا حداقل نشتاختنش
من همین فردا dark souls رو میخرم آقا ، مخم زده شد :n12:
یعنی میتونه جای اسکایریمو بگیره :-؟

کاشکی المان های یک بازی نقش آفرینی رو لیست میکردید که از روی اونها می سنجیدیم ... الان مثلا من خودم با کاراکتر گرالت خیـــــــلی حال میکنم و نقش آفرینی هایی که کاراکتر اصلی حرف نمیزنه ، این قسمت کمی اذیتم میکنه ...
خیلی دوست داشتم به گرالت رای بدم یا mass effect .... ولی نمیدونم دقیقا تو نقش آفرینی چی مهم تره .... اینکه بسنجیم ببینیم توو کدوم بازی کاراکتر اصلی نقش بیشتری توو تغییر دادن داستان با انتخاب هاش داره ؟ (چی شد؟ :)) ) ینی در کدومش بیشتر نقش آفرین تر بودیم تو سرنوشت انسان ها :31:

اگه اینطور بخوایم بگیم .... شاید سری mass effect رو از بین این هایی که تا الان بازی کردم ، انتخاب کنم.

Leon-117
18-08-2013, 07:27
توی این نسل Dragon Age Origins،witcher 2،Dark souls واقعا عالی بودن،ولی وقتی باززی های بتزدا توی لیست باشن نمیشه به بازی دیگه ای فکر کرد :دی
به Fallout 3 رای دادم،چون کمتر بازی رو میشناسم که اتمسفرش شبیه این بازی باشه،داستان پردازی (هم داستان اصلی و مخصوص داستان های فرعی) عالی بودن و برای من که بازی ها و فیلم های post apocalyptic رو خیلی دوست دارم،خیلی خیلی لذت بخش بود.
ممکنه روی اسکایریم یا oblivion بیشتر وقت گذاشته باشم ولی Fallout 3 برای من یه بازی خاص بود،از کمتر بازی اینقدر لذت بردم.........
+
Mass effect رو پرت کنید از نظر سنجی بیرون خواهشا :دی

The Rover
18-08-2013, 09:28
2- Skyrim کسی نمیتونه چیز منفی در مورد این ابر بازی بگه!
اما من میتونم بگم (البته شاید اینجا جاش نباشه، اما خب داریم زیر over-hype شدگی اسکایریم له میشیم:n02:)
به نظرم این بازی تو داستان و اتمسفر لنگ میزنه،داستان کلی دراگن ایج هم تقریبا مثل اینه (قراره یه نفر بیاد و همه چی رو نابود کنه و فقط یه برگزیده میتونه جلوشو بگیره) اما روایت داستان غنی تر و شخصیت های با ارزش تر باعث شده دراگن ایج اتمسفر عالی و شخصیت های به یاموندنی داشته باشه ولی اسکایریم نه،
در کنارش اسکایریم یه جور جو و اتمسفر مصنوعی داره، بعضی جاهاش واقعا تو ذوق میزنه،
حس میکنی صرفا به خاطر ویژگی هایی که از قبل بهش به ارث رسیده بزرگ و با ارزش به نظر میاد و از خودش چیز قفلاده و خاصی نداره،
اینا به کنار، یه سری ساده سازی های بی مورد و آزار دهنده هم داره...
+
جدای نظر و سلیقه ی شخصی مون بهتره از بازیا به طور غیر منطقی غول/خدا/افسانه نسازیم و نکات منفی کلی ـشو قبول کنیم...
همون طور که من به The Witcher 2 رای دادم، این بازی خیلی نقص داره (مبارزه،ویژگی های RPG کم،شخصی سازی محدود و..) و منم اینا رو قبول دارم اما ارزش این بازی برام از بقیه بیشتره و جدای نطرات منتقد ها و امتیازها برای من بهترین RPG نسل محسوب میشه.
+
با علی موافقم،متاسفانه بازی مثل mass effect (که فقط شماره 2 ـش قابل قبول بوده) خاطره بدی برای طرفدارای سبک به جا گذاشته که راحت میشه گفت باعث شرم و خجالت علاقه مندان این سری شده، اگه تو لیست قرار نمیگرفت و فراموش میشد خیلی بهتر بود...
+
یه مورد دیگه هم که دلم میخواد مطرح کنم اینه که وقتی نظرسنجی برگزار میشه قرار نیس بازیای دیگه رو تحقیر کنیم یا ازشون بد بگیم،
نمونش کار جالبی که معراج عزیز انجام داد ،اینطوری ارزش بازیای دیگه هم حفظ شده :n02: و واقعا قابل ستایشه،
چون اکثر گیم های تو لیست برترین های سبک هستن و مایع افتخار و سربلندی دنیای گیم که داره با تکرارهای کم ارزش (کسی گفت cod ؟ :n02:) نابود میشه،

manuelcalavera
18-08-2013, 11:22
من Witcher رو نمیدونم چرا جزو RPGها نمیتونم حساب کنم. غیر از عوض شدن ِ خط داستانیش بر اساس ِ انتخاب ِ ما ، یه حس ِ غیر ِ RPGـی دارم بهش.
Mass Effect 3 هم که کلا" ذهنیتم رو راجع به RPG عوض کرد. شده بود بچه پولداری که از چیزی که باعث شده پولدار بشه فاصله بگیره و کلا" Spoil بشه و آخرشم توی جوب پیداش میکنن.

میمونه Skyrim و Dragon Age. خیلی انتخاب سختیه. واقعا" سخته. من قبل تر هم بحثش رو توی تاپیک اسکایریم کرده بودم.
شخصیت پردازی : Dragon Age شخصیت پردازی و داستانی داره که منحصر به یک RPG واقعی هست(CRPG یا Classic RPG هست.) به نظر من شخصیت پردازی "در کنار داستان" مهم ترین عنصر هر بازیی هست. کی میتونه Oghren رو یادش بره ؟ با اون دیالوگ های استثناییش ، و نه فقط در کات سین ها ، بلکه در حین ِ بازی و رصد کردن ِ محیط. کی میتونه اون کشش ها و پس زدگی های Morrigan رو یادش بره. کدوم عنوان شخصیت ِ معمولیش Lelilannaست ؟ ( تازه یه ساندترک داشت به اسم Lelianna's Song ... عالی بود )
داستان : داستان ِ اسکایریم بی سر و ته بود. یعنی اینکه یه آدمی بدون ِ هیچ بک گراند ِ حماسی، هیروییک و یا جادویی از ته ِ یه گاری پیاده میشه و یهو میفهمیم Dovahkin بوده و ماموریتشم کشتن ِ Alduin هست، بدون هیچ پیچیدگی و ابهت و سرّی. دیگه بقیه ش یا Clear کردن ِ غار بود یا خاله زنک بازی! باز DLCها یه مقدار نجات داد این فقدان رو. اما Dragon Age خیلی حماسی بود. تو همیشه احساس ِ خاص بودن رو داشتی. احساس فشار بخاطر شرایط دنیا رو حس میکردی ( یادتون بیاد شهرها که توی بازی نابود میشدن )
زاویه دید : راستش من زیاد طرفدار دوربین ایزومتریک نیستم. یعنی ایده آل ترین شرایط برام وقتی بود که بتونم توی Origins ، با اول شخص بازی کنم و با کمانم هدشات بزنم :دی برای همین توی این قضیه اسکایریم بهتر عمل کرده برام.
محیط : محیط ِ اسکایریم بی نظیره. نه اینکه Origins مشکلی داشته باشه. ولی اون صدای باد روی کوه ها همراه با دونه های برف، با یه کمان رو که وقتی تصور میکنم ، میبینم به هر صحنه ای ارجحیت داره. ( البته اگه بخوایم بصورت ِ مصداقی عمل کنیم ویچر2 تک-لوکیشن هاش خیلی از همه ی اینا سر تر بود، یادتون بیاد سقف ِ اونجا که با Triss میافتیم توی استخر ، یه درخت با گلای قرمز بود ، خیلی زیبا بود )
صداگذاری : Skyrim و واقعا" هم Hands down اسکاریم. همون بوران ِ بالای کوها رو یادتون بیاد. یا اصن وقتی که توی Solitude دم ِ جوب ِ آب قرار میگرفتیم ... صداش ... به به.
دیالوگ : اینو شاید بشه گذاشت توی کتگوری شخصیت پردازی و داستان ولی فر کنم انقدر مهم باشه که حق ِ جدا کردنشو داشته باشم. بدون ِ شک Dragon Age: Origins
game play هم به نظرم Skyrim بهتر بود ...

با اینکه Skyrim گزینه های بیشتری رو برده ، ولی Origins به نظرم بهترینه چون چیزایی رو بهتر بوده توش ، که از هر بخش دیگه ای برام مهمترن. شخصیت پردازی ، داستان ، دیالوگ. انتخاب من DA:O هست ولی الان رفتم توی نظر سنجی شرکت کردم اشتباهی زدم رو Skyrim :|

اینم برای تجدید ِ خاطرات ؛ آهنگ ِ منوی DA:O. مدت ها زنگ موبایلم بود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mjorh
18-08-2013, 11:57
با علی موافقم،متاسفانه بازی مثل mass effect (که فقط شماره 2 ـش قابل قبول بوده) خاطره بدی برای طرفدارای سبک به جا گذاشته که راحت میشه گفت باعث شرم و خجالت علاقه مندان این سری شده، اگه تو لیست قرار نمیگرفت و فراموش میشد خیلی بهتر بود...


Mass effect رو پرت کنید از نظر سنجی بیرون خواهشا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حکم اعدام شما دو تارو همین جا صادر میکنم !:n24:

قابل قبول ؟ Jesus Christ ,Gimme a break ! کمتر از لغت "شاهکار" روا نیست برای این بازی ، اولن خوب توجه کنید که بحث سر ME3 نیست ، ME1 رو هم بحث نمی کنم هر چند عمرن اگه بتونین ازونم ایراد بگیرن دی! بریم سراغ ME2 ، با استاندارهای خودم از RPG شروع کنم : انتخاب های تاثیر گزار ، خدایی اسکایرمی که این همه تعریف میکنید ازش انتخاب داشت که "تاثیرگزار" باشه ؟ ! انتخاب های بازیه ME2 واقعا پرجزئیات بود یعنی تو تک تک دیالوگا این مورد رعایت شده بود ، داستان متناسب با انتخاب ها ، پایان بازی و داستان کلن بستگی داشت انتخاب ها (بستگی درست و حسابی نه اسکایرمی!) اصلا خسته کننده نبود(مثل اسکایرم) جذابیت داشت میدونستی هدفت چیه آماده میشدی براش و درنهایت پایان توپی هم داشت (نه مثل اسکایرم که نمیدونستی هدفت چیه و نه مثل Witcher 2 که تازه تو دل داستان بودی Credits اومد !) گیم پلی گسترده ،تنها بخشی که طرفداران اسکایرم بش میبالن ، حق هم میدن اسکایرم واقعا گسترده بود و همینطور به نسبت Witcher 2 اما اما ME2 با اون کامبت زیباش و نداشتن اضافه - کاریهای بیخود گیم پلی (مثل جمع کردن استخون تو اسکایرم!) و همینطور گیم پلی خیلی جمع و جور و متناسب با اتمسفر و دنیای بازی که همشونم واقعا متصل بودن میخوام بگم بازی خیلی پیوسته بود و همه جا پخش شده بود این پیوستگی ، چیزی که من تو اسکایرم و Witcher 2 ندیدم .
دنیای بازی ، خب تو این مورد اسکایرم شاهکار بود و همینطور Witcher2 و همینطور ME2 و همین نظر رو هم روی Soundtrack دارم
ops! شخصیت پردازی یادم رفت، اصلا زبان عاجز از گفتن شخصیت پردازی ME2 ، حالا یه نگاه به اسکایرم بندازید و شخصیت پردازیش....من حرفی نمیزنم!
موندم اصلا چجوری بعضیا GOTY ایش کردن این اسکایرم رو ...
منظور از" اسکایرم" هم نسخه آخر هست نه Oblivion.


Mass Effect 3

Mass Effect 2


یه مورد دیگه هم که دلم میخواد مطرح کنم اینه که وقتی نظرسنجی برگزار میشه قرار نیس بازیای دیگه رو تحقیر کنیم یا ازشون بد بگیم،


You jus did it !

Leon-117
18-08-2013, 12:25
حمید من اصلا Mass effect رو rpg نمیدونم که بخوام در موردش نظر بدم :دی
یه بازی tps بود که توش 4 تا تصمیم گیری هم وجود داشت،یا به عبارتی یه بازی tps بود که توش المان های rpg وجود داشت :دی

mjorh
18-08-2013, 12:27
حمید من اصلا Mass effect رو rpg نمیدونم که بخوام در موردش نظر بدم :دی
یه بازی tps بود که توش 4 تا تصمیم گیری هم وجود داشت،یا به عبارتی یه بازی tps بود که توش المان های rpg وجود داشت :دی

حکمتو عوض میکنم : :n02:

Death by Exile

+


ناجوانمردانس ، حداقل توضیح بده که چرا RPG نمیدونی.چون بیس بازی RPG هرچند اکشن هم داره ولی اینجوری حساب کنی فقط Dragon Age میمونه تو لسیت !
+

4 تا تصمیم گیری
4تا ؟؟؟؟ Holy Batman !

Layken
18-08-2013, 12:31
:))
من همین فردا dark souls رو میخرم آقا ، مخم زده شد :n12:
یعنی میتونه جای اسکایریمو بگیره :-؟

کاشکی المان های یک بازی نقش آفرینی رو لیست میکردید که از روی اونها می سنجیدیم ... الان مثلا من خودم با کاراکتر گرالت خیـــــــلی حال میکنم و نقش آفرینی هایی که کاراکتر اصلی حرف نمیزنه ، این قسمت کمی اذیتم میکنه ...
خیلی دوست داشتم به گرالت رای بدم یا mass effect .... ولی نمیدونم دقیقا تو نقش آفرینی چی مهم تره .... اینکه بسنجیم ببینیم توو کدوم بازی کاراکتر اصلی نقش بیشتری توو تغییر دادن داستان با انتخاب هاش داره ؟ (چی شد؟ :)) ) ینی در کدومش بیشتر نقش آفرین تر بودیم تو سرنوشت انسان ها :31:

اگه اینطور بخوایم بگیم .... شاید سری mass effect رو از بین این هایی که تا الان بازی کردم ، انتخاب کنم.

توصیه من قبل از شروع دارک سولز تهیه چندین بسته قرص روان گردان، و تعدادی کنترلر اضافی هستش. سوال نکن فقط تهیه کن : دی

از مهم ترین نکات یک بازی RPG برای مثال یکی از اولویتهای اصلیش داشتن انتخاب و تصمیم گیری های تاثیرگذار که روی خط داستانی بازی تاثیر مستقیم و محکمی داشته باشه.
مثلا وقتی الان میبینی که اکثریت از مس افکت 3 ناراضی هستیم و حتا طرفداران دو اتیشه بازی اصلا دوست ندارن دیگه اسمی از این بازی بشنون، فقط و فقط به خاطر تاثیر انتخاب ها
در چند دقیقه پایانی بازی هستش. در واقع ما در این بازی تاثیر درست و به جایی از انتخاب هایی که انجام دادیم ندیدیم و وقتی برای دور های چندم بازی رو تکرار می کردیم متوجه میشیم
که بین دیگر انتخاب ها تفاوت انچنانی وجود نداره و اینجاست که یک عنصر مهم این بازی که حق انتخاب های مهم باشه خودشو نشون میده.
اما در عوض برای مثال DA:O تاثیری که در انتخاب های این بازی روی خط داستانی داشت بی نظیر بود و باعث میشد یک خط داستانی فوق العاده برات ایجاد بشه و بازی رو اون طوری که دلت می خواد ادامه بدی.

حالا این انتخاب ها خودش یک نکته بود (شخصی سازی- تصمیم در نوع مبارزات- تنوع مبارزات - عظیم بودن نقشه - وجود تعداد زیاد ماموریت های فرعی با محتوا-شخصیت پردازی های پرتعداد و غنی و غیره...) از دیگر اولویت های یک RPG هستن.

البته این وسط JRPG ها کلا مقوله کاملا متفاوتی دارن : دی


ولی الان رفتم توی نظر سنجی شرکت کردم اشتباهی زدم رو Skyrim :|
:|
اهنگ Lelianna's Song رو صفحه قبل قرار دادم.

Leon-117
18-08-2013, 12:36
ناجوانمردانس ، حداقل توضیح بده که چرا RPG نمیدونی.چون بیس بازی RPG هرچند اکشن هم داره ولی اینجوری حساب کنی فقط Dragon Age میمونه تو لسیت !
چون rpg نیست،شباهت خاصی هم به بقیه بازی های rpg نداره........
+
حامد :
من از همون شماره اول با Mass effect مشکل داشتم :دی
+
نظر سنجی قابلیت انتخاب چندتا عنوان رو داشت بهتر میبود،اگه چند انتخابی بود من الان عذاب وجدان نداشتم که چرا به origins رای ندادم :دی

farzan311
18-08-2013, 15:09
توصیه من قبل از شروع دارک سولز تهیه چندین بسته قرص روان گردان، و تعدادی کنترلر اضافی هستش. سوال نکن فقط تهیه کن : دی

از مهم ترین نکات یک بازی RPG برای مثال یکی از اولویتهای اصلیش داشتن انتخاب و تصمیم گیری های تاثیرگذار که روی خط داستانی بازی تاثیر مستقیم و محکمی داشته باشه.
مثلا وقتی الان میبینی که اکثریت از مس افکت 3 ناراضی هستیم و حتا طرفداران دو اتیشه بازی اصلا دوست ندارن دیگه اسمی از این بازی بشنون، فقط و فقط به خاطر تاثیر انتخاب ها
در چند دقیقه پایانی بازی هستش. در واقع ما در این بازی تاثیر درست و به جایی از انتخاب هایی که انجام دادیم ندیدیم و وقتی برای دور های چندم بازی رو تکرار می کردیم متوجه میشیم
که بین دیگر انتخاب ها تفاوت انچنانی وجود نداره و اینجاست که یک عنصر مهم این بازی که حق انتخاب های مهم باشه خودشو نشون میده.
اما در عوض برای مثال DA:O تاثیری که در انتخاب های این بازی روی خط داستانی داشت بی نظیر بود و باعث میشد یک خط داستانی فوق العاده برات ایجاد بشه و بازی رو اون طوری که دلت می خواد ادامه بدی.

حالا این انتخاب ها خودش یک نکته بود (شخصی سازی- تصمیم در نوع مبارزات- تنوع مبارزات - عظیم بودن نقشه - وجود تعداد زیاد ماموریت های فرعی با محتوا-شخصیت پردازی های پرتعداد و غنی و غیره...) از دیگر اولویت های یک RPG هستن.

البته این وسط JRPG ها کلا مقوله کاملا متفاوتی دارن : دی


:|
اهنگ Lelianna's Song رو صفحه قبل قرار دادم.
من دارک سولز رو گرفتم ولی کنترلر ندارم یعنی با موس و کیبورد بازی نکنم؟:n02:

کلا بهتره در مورد این دو بازی آخر BW حرف نزنیم حالا ME3 که خوب بود
DA2 که هر کاری بکنی هیچ فرقی در نتیجه بازی نمیکنه و اخرش Anders کار خودشو میکنه و جنگ و میج ها و تمپلار ها شروع میشه
خیلی مسخره بود من به عنوان Champion میرم به همه میگم یه Apostate داره نقشه میکشه خرابکاری کنه ولی هیچ اقدامی نمیکنند در حالیکه تمپلار ها مهم نیست خبر چقدر معتبر باشه کافیه اسم Apostate بشنوند میرند دنبالش :n02:
یه چیزی هم در مورد مقایسه بین Rpg ها بگم چون Rpg ها subgenre های زیادی دارند مقایسه بینشون خیلی سخته و هر کدومشون روی یه ویژگی خاصی تمرکز کرده و هیچ کدمشون همه چیز رو با هم نداره همین موضوع باعث میشه بعضی ها بعضی بازی هارو اصلا RPG حساب نکنند:n02:

City 17
18-08-2013, 16:15
من Witcher رو نمیدونم چرا جزو RPGها نمیتونم حساب کنم. غیر از عوض شدن ِ خط داستانیش بر اساس ِ انتخاب ِ ما ، یه حس ِ غیر ِ RPGـی دارم بهش.


البته می تونم درک کنم منظورت رو، به نظرم دلیل اصلی این حست نداشتن امکان انتخاب و شخصی سازی کاراکتر و کلاس کاراکتر به شکل معموله که خب در عین حال که این ایراد رو میشه گرفت، به خاطر داستان و روایت خاصی که داره من خیلی زود باهاش کنار اومدم، اما اگه واقعا بخوایم عیار RPG گزینه های بالا رو در نظر بگیریم (کاملا جدای از کیفیتشون)، Mass Effect گزینه ای هست که کمتر از همه به یه RPG اصیل شباهت داره و میشه اون رو حتی یه TPS یا اکشن در نظر گرفت.


Witcher 2 که با همه ی شایستگیاش بازم بعضی از المانای RPG رو کم داشت (خود سازنده ها هم اغراق کردن) داستان Loose ends ایی رو هم اضافه کنید حالا نمیرم تو بحثش ولی اگه قرار باشه Skyrim اول باشه و Dragon Age دوم دیگه سومی باید ME2 باشه !

اغراق کردن؟:n02:
اتفاقا فرصت خوبی هست که راجع به هر کدومشون صحبت کنیم، اگه اشتباه نکنم منظورت صحبت های تیم سازنده هست و فیدبک هایی که از نظرات مطرح شده توی فروم های بازی برای ساخت شماره بعدی گرفتن و خیلی صادقانه گفتند که وجود این مشکلات رو رد نمی کنن و سعی دارن اون موارد رو توی نسخه بعدی بهبود بدن.

خب این بیشتر از هر چیزی بزرگی اعضای تیم و احترام به مخاطب رو نشون میده که برای یک بازی واقعا کم نقص (نسبت به بقیه RPG ها) تا این حد به نظرات توجه کنن (مثلا با BioWare مقایسه بشه) و الا اگر بخوایم با این سطح از استاندارد و "عیب یابی" بقیه RPG ها رو هم نقد کنیم که Elder Scrolls و حتی Dragon Age: Origins (که واقعا چیزی کم از شاهکار نیست و من به ندرت به چیزی گفتم شاهکار) میشه ساعت ها در مورد نواقص/عیب هاشون صحبت کرد. (در مورد Skyrim تا همینجا چند تا از دوستان عیب هایی رو به درستی گفتند، در مورد DA:O هم پایین تر توضیح میدم)

DA:O نقاط قوت خیلی زیادی داره و به جای انتقاد شاید بهتر باشه محاسن اون رو بگیم، اما چون بحث نواقص و نقاط ضعف هست، در یک قالب مقایسه ای بعضی از نقاط ضعف DA:O رو میگم:

- طرح داستان نسبتا ساده و کلیشه ای و عامه پسند بود (مثلا با پیچیدگی های داستان Witcher مقایسه بشه)

- پایان بندی پایین تر از حد انتظار (بعد از انتخاب های متعددی که در طول بازی داشتیم،انتظار خیلی بیشتری از قالب بندی پایان می رفت که بیشتر با یک فایل پاورپوینت قابل قیاس بود و در حد یکی دو جمله و یک عکس سرنوشت افراد مختلف رو عنوان می کرد، در حالی که حداقل انتظار یک یا چند سینماتیک وجود داشت)

- بر خلاف کاراکتر های اصلی و تحت کنترلمون (یا به شکل کلی تر افراد درون کمپ) که شدیدا روی اونها کار شده بود و به یادموندنی هستند، بقیه npc ها عمدتا از نظر ارتباط و تعامل و نقش در ماموریت ها خیلی حضور کمرنگی داشتن و این افت خیلی محسوس بود، در حالی که برای مثال در Witcher از هر Act اون حداقل چند کاراکتر (به خصوص ضد قهرمان ها) در خاطر می مونند.

- باس فایت ها بعد از مدتی حالت تکراری پیدا می کردند و بیشتر از اینکه الگوی کلی مبارزه دچار تغییر بشه، استفاده از pause و تغییرهای موضعی بیشتر میشد، این به خودی خود نقطه ضعف محسوب نمیشه اما در این حدُ توافق داریم که باس فایت ها به خصوص اون اواخر اونقدر که باید خاص، منحصر به فرد یا هیجان انگیز نبودن.

- بازی در مقایسه با خیلی از RPG های شناخته شده و موفق، از نظر انتخاب مسیر برای رفتن به هر منطقه یا گشت و گذار در دنیای بازی (که جزو ویژگی های پایه ای و معمولا مهم RPG ها به شماره میره) بیش از حد "خطی" بود (بر خلاف تصمیم گیری ها و انتخاب ها در ماموریت ها که خیلی روی اون کار شده بود)، تقریبا در 90% مواقع مشخص بود که باید به کجا یا کدوم سمت بریم، چون انتخاب دیگه ای وجود نداشت، در حالی که در خیلی از RPG ها حتی عنوانی مثل Witcher که اوپن-ورلد به اون معنا نیست و تازه از شماره سوم قراره وارد این وادی بشه، این گشت و گذار در دنیای بازی و دنبال کردن سرنخ ها در جست و جوی ماموریت ها یا بخش های مخفی به دنبال آیتم های کمیاب و ... بخش زیادی ار سرگرمی رو تشکیل میداد و DA:O متاسفانه از این مورد تقریبا محروم بود و بیشتر از اینکه مسئله "کجا رفتن" و "چکار کردن" باشه، بیشتر دغدغه "صحبت کردن" و "چگونه کشتن" مطرح بود.

Alex Fera
18-08-2013, 17:44
من نقش آفرینی باز نیستم،اما نقش آفرینی بازا رو بسیار دوست دارم:n02:
گیمرای خاصی هستن...........:n02:

+
به بهترین بازیه این لیست از نظر خودم رای دادم............
Bastion

halflife g
18-08-2013, 20:50
كي گفته اسكايرم عيب و ايرادي نداره؟داره خوبم داره ولي ادم اگه تو تاپيكش بگه معمولا نتيجه خوبي نداره :n02:ولي اينجور تاپيكا بهترين جا براي انتقال نظرات و ايده هاس :


مكانيزم اكشن تو اسكايرم خيلي سادس يعني هيچ چالشي نداره شمشير و جادو زدن تو اسكايرم چون كاملا مونده در سطح و زمان ابليوين و واقعا از اين لحاظ دارك سولز بهترين و اسكايرم بدترين....(يعني شما اگه مثلا تو dark souls با مكانيزم بازي آشنا باشي بدون يك بار مردن ميتوني باس آخر رو بكشي و اين نشون ميده شناخت مكانيزم بازي و ماهر شدن توش چه لذت و پاداشي داره:n01:)
كاراكتراي بازي از جمله همه npc ها و حتي خود كاراكتر اصلي خيلي سطحي كار شدن و اصلا شما رو مشغول خودشون نمي كنن.....در صورتي كه مثلا تو دارك سولز باسهاي بازي و حتي ساده ترين npc ها با اينكه خيلي هم كم حرف ميزنن كاملا شما رو تو خودشون درگير و بهتر ميشه گفت حل مي كنن(آهنگرش هم جون داره)يا مثلا خيلي از كاراكتراي افسانه ايه dragon age:n02:

داستانش هم كه در مقابل بازيهايي مثه dark souls و مخصوصا da خيلي قابل رقابت نيست


ولي اسكايرم يه چيز داره كه منتقدا و خيلي ها رو جذب خودش مي كنه و اونم وسعت بازي و بالطبع ماموريتهاي بيشتر و متنوعتر به خاطر همين وسعت .....ولي من به شخصه ترجيح ميدم بازي وسعتش كمتر باشه ولي وقتي بازيش مي كنم حس اينكه دنياي بازي جونداره و حالت مرده و خشك نداره بهم دست نده و
تو فضاي بازي غرق بشم....دقيقا حرفي كه مولينو كارگردان fable زده بود و ديديم كه چطور يه دنياي نقش آفريني كوچيك اما چقدر دوست داشتني خلق كرد


+


مس افكت رو هم كه با تو تاپيكش با شايان گفتيم سال پيش كه بيشتر شبيه به يه tps با مولفه هاي rpg هست :
حس قدرتمندتر شدن و تكامل پيداكردن كه مهمترين مولفه يك نقش آفريني هست تو بازي چندان بهت دست نميده ولي حس تعيين سرنوشت خوب بهت دست ميده(كه البته اينم جزوي از نقش افريني هست ولي براي خيلي ها كافي نيست)


.

Erfan.
18-08-2013, 21:26
Dragon Age: Origins رو بهترین میدونم توی این نسل و حتی توی کل تاریخ(بین Single Player ها)

یک داستان بزرگ، اپیک و فوق العاده زیبا با کاراکتر های فوق العاده ای که هیچ گاه از یادم نمیرن. از نظر جزییات و پایه های محکم داستانی بهترین گیمی بوده که تاحالا دیدم، پرداخت به تک تک جزییات یک دنیا در یک گیم به این شکل کم نظیره.

از نظر گیم پلی هم بازی عالی بود از مبارزات گرفته تا آیتم هایی که عاشقشون میشدیم و ماموریت های به یاد موندنی...

بازی گرافیکِ عالی ای نداشت، رنگ آمیزی اکثرا زشت و بی روح بود و کلا نمره خوبی نمیگیره در زمینه گرافیک اما به نظرم گرافیک، در صورتی که جنبه های دیگرِ گیم بتونن جبرانش کنن، فقط در یک حد قابل قبول باشه کفایت میکنه.

Leon-117
18-08-2013, 21:32
مس افكت رو هم كه با تو تاپيكش با شايان گفتيم سال پيش كه بيشتر شبيه به يه tps با مولفه هاي rpg هست :
دقیقا نظر و حرف من هم همینه.......
+

به بهترین بازیه این لیست از نظر خودم رای دادم............
Bastion
Bastion رو میشه به عنوان پدیده این نظر سنجی انتخاب کرد :دی
من متاسفانه خیلی دیر این بازی رو شروع کردم،اول که قصد خریدشو داشتم بن شدم :| و بعد هم که جی تگ کردم نیمدونم چرا اینقدر دیر گرفتمش،ولی واقعا عالی بود،خیلی سرگرم کننده بود و روایت داستان خیلی خوبی هم داشت.......

saeedblack
18-08-2013, 21:37
خداییش انتخاب کردن یکی از اینها سخته ولی Witcher2 یه چیز دیگه است وگر نه 7 و 9 هم فوق العاده بود13 و14 خوب بودن کاش میشد چندتا رو انتخاب کرد

Gregar
18-08-2013, 23:40
كي گفته اسكايرم عيب و ايرادي نداره؟داره خوبم داره ولي ادم اگه تو تاپيكش بگه معمولا نتيجه خوبي نداره :n02:ولي اينجور تاپيكا بهترين جا براي انتقال نظرات و ايده هاس :


مكانيزم اكشن تو اسكايرم خيلي سادس يعني هيچ چالشي نداره شمشير و جادو زدن تو اسكايرم چون كاملا مونده در سطح و زمان ابليوين و واقعا از اين لحاظ دارك سولز بهترين و اسكايرم بدترين....(يعني شما اگه مثلا تو dark souls با مكانيزم بازي آشنا باشي بدون يك بار مردن ميتوني باس آخر رو بكشي و اين نشون ميده شناخت مكانيزم بازي و ماهر شدن توش چه لذت و پاداشي داره:n01:)
كاراكتراي بازي از جمله همه npc ها و حتي خود كاراكتر اصلي خيلي سطحي كار شدن و اصلا شما رو مشغول خودشون نمي كنن.....در صورتي كه مثلا تو دارك سولز باسهاي بازي و حتي ساده ترين npc ها با اينكه خيلي هم كم حرف ميزنن كاملا شما رو تو خودشون درگير و بهتر ميشه گفت حل مي كنن(آهنگرش هم جون داره)يا مثلا خيلي از كاراكتراي افسانه ايه dragon age:n02:

داستانش هم كه در مقابل بازيهايي مثه dark souls و مخصوصا da خيلي قابل رقابت نيست


ولي اسكايرم يه چيز داره كه منتقدا و خيلي ها رو جذب خودش مي كنه و اونم وسعت بازي و بالطبع ماموريتهاي بيشتر و متنوعتر به خاطر همين وسعت .....ولي من به شخصه ترجيح ميدم بازي وسعتش كمتر باشه ولي وقتي بازيش مي كنم حس اينكه دنياي بازي جونداره و حالت مرده و خشك نداره بهم دست نده و
تو فضاي بازي غرق بشم....دقيقا حرفي كه مولينو كارگردان fable زده بود و ديديم كه چطور يه دنياي نقش آفريني كوچيك اما چقدر دوست داشتني خلق كرد


+


مس افكت رو هم كه با تو تاپيكش با شايان گفتيم سال پيش كه بيشتر شبيه به يه tps با مولفه هاي rpg هست :
حس قدرتمندتر شدن و تكامل پيداكردن كه مهمترين مولفه يك نقش آفريني هست تو بازي چندان بهت دست نميده ولي حس تعيين سرنوشت خوب بهت دست ميده(كه البته اينم جزوي از نقش افريني هست ولي براي خيلي ها كافي نيست)


.

اول بگم که من بیشتر از همه طرفدار سه بازی Dark souls و Skyrim و DA:O هستم و از این سه تا بیشتر از همه وقتم رو واسه DS و بعد اسکایریم گذاشتم . ولی باز هم به برتری اسکایریم اعتقاد دارم . چون بحث DA با توجه به ژانرش که CRPG بود جداست واسم .
هنوز هم فکر میکنم اون چند ماهی که وقت واسه اسکایریم گذاشتم و تمومش نکردم باز هم کمه و گذاشتم تا قشنگ کلی مود واسش که اومد اخر امسال دوباره این شاهکار رو بازی کنم :n20:
البته الان فعلا تنها بازی ای که دارم میکنم همین Dark souls هستش که واسه دور ششم یا هفتم دارم میرم . البته یک دور فقط تا اخرش رفتم و بقیه دور ها رو تا لول 70-60 بیشتر نرفتم . خدا میدونه چقدر ویکی بازی رو زیر و رو کردم و با بازی کاملا اشنا شدم واسه دورهای بعدی:n25:

ولی راجع به حرفهای شما باید بگم تقریبا باید حرفهاتون رو Not بگیرم و بزارم اینجا . جدا جدا میگم :


مكانيزم اكشن تو اسكايرم خيلي سادس يعني هيچ چالشي نداره شمشير و جادو زدن تو اسكايرم چون كاملا مونده در سطح و زمان ابليوين و واقعا از اين لحاظ دارك سولز بهترين و اسكايرم بدترين....(يعني شما اگه مثلا تو dark souls با مكانيزم بازي آشنا باشي بدون يك بار مردن ميتوني باس آخر رو بكشي و اين نشون ميده شناخت مكانيزم بازي و ماهر شدن توش چه لذت و پاداشي داره:n01:)

مکانیزم مبارزه توی DS بهتر طراحی شده جوری که مبارزه های تن به تن به جونت میشینه . اما چیزی که من بارها توی DS حسرتش رو خوردم دوربین بازی حین مبارزه بود که ارزو داشتم مثل اسکایریم بشه .
خدا میدونه چند بار فقط به خاطر دوربین افتضاح DS تو دره افتادم . دوربین جوریه که به هر قیمتی جهت بازیکن رو به طرف دشمن میگیره .

برای مثال شما حین مبارزه داری میری جلو و روی یه باریکه هم داری با دشمن میجنگی که یهو دشمن به خاطر هوش مصنوعی ضعیف خودشو میندازه تو دره که حتی توی اسکایریم هم این قضیه هوش مصنوعی بهتر بود .
حالا که شما داری جلو میری با تغییر ناگهای جهتت تو هم میفتی توی دره :n04: . یا وقتی یه دشمن میمیره دوربین ناگهان سوییچ میکنه روی دشمن بعدی که شانس بیاری روی لبه نباشی و گرنه ... :n02:
کلا اشکال به دوربین بازی که بدجور میشه گرفت اما سیستم مبارزه یا کمبات مخصوصا میلی به شدت عالی بود که انقدر المان هاش زیاده نمیشه گفت همشو .

راجع به مبارزه Ranged اسکایریم در حین سادگی خیلی بهتر عمل کرده . جادو ها یا تیرکمون ها و کراس بو ها مخصوصا . نحوه پرواز تیر توی اسکایریم رو اصلا نمیشه با DS مقایسه کرد . تیرهایی که تا جلوی پات بیشتر نمیرن . با کراس بو که اصلا نمیشه نشونه گیری کرد یا حتی جادو های ranged .
خود بحث تنوع جادو هم خیلی مهمه توی مقایسه این دو بازی . DS کلا سه نوع جادو داریم که اکثرش هم گرفتنش منوط به عضو شدن و بازی انلاینه که باز هم اگه اونا رو در نظر بگیریم به هیچ وجه به تنوع جادو توی اسکایریم نمیرسه که فقط 5 شاخه جادو داشت . تعدادش که دیگه بماند .

راجع به باس اخر واسم عجیبه که میگی سخته . کلی زور زدم لولم رو رسوندم به 110 برای اولین دور بازیم . بعد که به غول اخر رسیدم انتظار چه چیزی رو داشتم ؟ یکی که مثلا خیر سرش خدای sunlight بود توی بازی که مجسمه اش تو انور لوندو ابهت خاصی داشت :n05:
اما با یه ادم هم قواره با خودم روبه رو شدم که یه شمشیر نه چندان قوی اتشین دستش بود به چند ضرب هم مرد و شاید دو تا خون بیشتر مصرف نکردم . در مقایسه با بقیه باسهای بازی به شدت ضعیف بود . اینم یکی از ایرادهای خیلی مهم دارک سولز .


كاراكتراي بازي از جمله همه npc ها و حتي خود كاراكتر اصلي خيلي سطحي كار شدن و اصلا شما رو مشغول خودشون نمي كنن.....در صورتي كه مثلا تو دارك سولز باسهاي بازي و حتي ساده ترين npc ها با اينكه خيلي هم كم حرف ميزنن كاملا شما رو تو خودشون درگير و بهتر ميشه گفت حل مي كنن(آهنگرش هم جون داره)

اینو موافقم . البته توی اسکایریم میدیدم که یه اهنگر حتی کارهای روزمره شو انجام میده . به بار میره . میخوره و یا ... . شخصیتها تو اسکایریم برعکس زنده بودن .

بحث برقرای ارتباط به npc ها که توی اسکایریم ضعیف بود برمیگرده به دیالوگها تکراری ، تعداد زیاد npc ها و ... که این مورد باز هم با توجه به دنیای بزرگ اسکایریم اصلا به چشم نمیاد
هر چند باز هم توی قضیه شخصیت سازی پرچمDS نسبت به اسکایریم بالاست .


داستانش هم كه در مقابل بازيهايي مثه dark souls و مخصوصا da خيلي قابل رقابت نيست

DA که کلا گفتم به کنار . اما به نظر شما واقعا DS داستان داشت ؟ :n13: اره مردم ؟ DS داستان داشت ؟ داریم اصلا ؟ داریم ؟ .... اگرم داشت یعنی واقعا از داستان اسکایریم قویتر بود ؟ :n23:
عظمت یک بازی RPG از lore بازی معلوم میشه که DS در مقابل بازی هایی مثل DA و مخصوصا اسکایریم حرفی واسه گفتن نداره :n09: چقدر یادداشتها که توی DA نبود . چقدر که کتاب توی اسکایریم نبود .
یادش بخیر یه کتاب برمیداشتم . میرفتم روی یک صندلی مینشستم و کتاب رو قشنگ وقت میزاشتم و میخوندمش . قضیه هیزم شکن توی اسکایریم رو دیدی تا حالا ؟ شبانه داری توی جنگل راه میری که یهو یه روحی میبینی که تبر دستشه و یهو غیب میشه .
خوب کسی که کتابش رو توی بازی نخونده باشه چه میفهمه داستان این چی بوده . اینا جزو داستان نیست ؟ یا مثلا اینکه چطوری بوده که اسم شهر solitude انتخاب شده و چرا علامتش مثل یک گرگه .

ولی متاسفانه اینا چیزایی هستن که DS از داشتنشون محروم بود . شما با این همه غول توی DS میجنگین ولی بدون اینکه بدونین قضیه این غول چی بوده و هیچ پیشینه ازش وجود نداره .


در کل یاید بگم درسته اسکایریم خیلی چیزا کم داشت . حتی نسبت به بازی های دیگه . اما چیزی داشت که هیچ بازی ای اونو نداشت و اون هم دنیای زنده بازی بود . طرفدارهای بازی های RPG انلاین open world مطمئنا طرفدار اسکایریم هم هستن . چون همونطور که واضح و مبرهنه سلیقه ایه .

Layken
19-08-2013, 00:02
دوستان عصر اژدها ها همت کنن حداقل مقام دومی رو کسب کنیم هر موقع میام ببینم دوم شدیم میبینم باز این ویچر پا به پا داره میاد :n02:

داشتم نظرسنجی دو سال قبل فروم رو نگاه میکردم فقط 4 نفر که خودمم توش هست به دارک سولز رای دادیم :n02:
اون موقع من هی میگفتم اقا این بازی واقعا متفاوت و عالیه ولی ملت قبول نمی کردن، فکرا میرفت سمت نسخه قبلیش که انحصاری بود.
حالا دارک سولز اصلیه که علیرضا باشه نیومده، اینجارو به اتیش بکشه : دی



حامد :
من از همون شماره اول با Mass effect مشکل داشتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
+نظر سنجی قابلیت انتخاب چندتا عنوان رو داشت بهتر میبود،اگه چند انتخابی بود من الان عذاب وجدان نداشتم که چرا به origins رای ندادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چرا اتفاقا همینی که رای دادی خودش از لحاظ خط داستانی و سرنوشت انتخاب ها کم از DO:A نداره
همون ابتدای بازی اون کمپی که بعد از خارج شدن اردوگاه میبینیم رو یادت بیار همون جا خودش کلی دیالوگ های ریز و دوست داشتنی داشت.
اما تنها نکته گیم پلی Fallout 3 بود که نتونست منو جذب کنه مخصوصا در خیلی مواقع هوش مصنوعی دشمنان و ودی ها نور علی نور میشد


من دارک سولز رو گرفتم ولی کنترلر ندارم یعنی با موس و کیبورد بازی نکنم؟:n02:

کلا بهتره در مورد این دو بازی آخر BW حرف نزنیم حالا ME3 که خوب بود
DA2 که هر کاری بکنی هیچ فرقی در نتیجه بازی نمیکنه و اخرش Anders کار خودشو میکنه و جنگ و میج ها و تمپلار ها شروع میشه
خیلی مسخره بود من به عنوان Champion میرم به همه میگم یه Apostate داره نقشه میکشه خرابکاری کنه ولی هیچ اقدامی نمیکنند در حالیکه تمپلار ها مهم نیست خبر چقدر معتبر باشه کافیه اسم Apostate بشنوند میرند دنبالش :n02:


من باییور رو به خاطر قسمت سوم مس افکت میبخشم ولی بابت DA:2 اصلا نمی تونم ببخشم (البته فشاری های EA رو نباید نادیده گرفت)
یادمه که یک دموی 3 گیگی داده بودن و با تجربه اون دمو کلا از بازی ناامید شدم و برای همین قسمت دوم رو اصلا بازی نکردم و فقط خط داستاینشو خوندم تا اون حس عالی قسمت اول برام از بین نره.
برا همینه که این نسل CDP رو خیلی موفق تر از بتسدا و بایوور میدونم.

________________________

اما من دلیل اصلی گمراهان راه ویچر رو میدونم که چرا بهش رای دادن و اینم سندش :whistle:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Arrowtic
19-08-2013, 07:38
وقتی حرف از داستان اسکایریم میشه ، بستگی داره منظور کدوم داستان باشه ! داستان اصلی یا کل داستان های داخل بازی .
داستان اصلی واقعا کلیشه ای و ساده بود ولی در عوض داستان های فرعی(چه واسه گیلد ها چه کوئست های فرعی جدا) محشر بودن ! همون داستان Dark Brotherhood واقعا محشر بود .(هم داستانش عالی بود هم کوئستاش ! یادم نمیره اون کوئستیو که باید عروس در وسط عروسی خودش میکشتیم ! به شدت منو یاد Game of Thrones انداخت !) . یا داستان Companions و ارتباط تاریخی اون ها با گرگینه ها ! یا داستان Thieves Guild . داستان های تکی هم که اکثریت عالی بودن ، کوئستی که توی شهر یه قاتل زنجیره ای بود و ما میخواستیم پیداش کنیم ، یا کوئستی که وقتی اولین بار وارد یکی از شهر ها می شدیم یه نفر جلو چشمون کشته میشد و ما میتونستیم جریان رو دنبال کنیم تا ببینیم عامل قتل چی بوده .
صد البته از کوئست های فان هم نمیشه گذشت ! کوئستی که اقتباسی از فیلم Hangover بود ! شب مست می کردیم صبح از خواب پا می شدیم تو جایی که نمیشناختیم . بر میگشتیم به شهر یکی میوفتاد دنبالمون که دیروز بزمو دزدیدی ! میرفتیم ببینیم بز این چی شد می دیدیم بز رو به یه Giant فروختیم : دی
یا رفته بودیم وسط عروسی دو نفر حلقشونو دزدیده بودیم فرار کرده بودیم : دی

اسکایریم پیش من دو ضعف عمده داشت :
1 . تاثیر بسیار کم انتخاب های ما در داستان اصلی
2 . نبود باس فایت درست حسابی !
البته فایت های زیادی بودن که واقعا سخت بودن مثلا جنگیدن با Giant ها برای بار اول ! من بار اول بعد از چند بار مردن آخر سر راهشو پیدا کردم ، که اونم استفاده از کل Poison هام بود ! هر چی Poison داشتمو گذاشتم رو Arrow هام تا بزنمش . یا اولین رودررویی با ببر بنگال ! هی میمردم و در نتیجه آخر سر راهی که به ذهنم رسید فلج کردنش با سم بود و بعد هم پرت کردنش از کوه !
(البته از نبرد با اژدهایان هم باید یادی کرد که عالی بودن و لذتی که کشتنشون در هوا داشت خیلی بالا بود ! هیچ وقت یادم نمیره وقتی بالای کوه تو اون برف با یه اژدها روبرو شدم و وقتی کشتمش افتادنش از کوه پایین رو نظاره کردم !)
ولی خوب به طور کلی واقعا ضعف بود این نبود باس درست حسابی تو داستان . اکثریت باس ها رو به Kite کردن میشد کشت .
اما وقتی خوبیا و بدیا رو جدا حساب میکنم و با اون لذتی که از بازی بردم جمع میکنم می بینم در مجموع برای من بهترین این نسل بوده .(اگرچه از Dark Souls (به خاطر باس فایتاش نه فضاش ، چون بر خلاف خیلی از دوستان من لذت بسیار بالایی از فضای اسکایریم بردم و واقعا عاشق اون اتمسفر سرد بازی بودم) خیلی خوشم اومد و DA : O هم که جای خود دارد )

Leon-117
19-08-2013, 08:16
کلا بازی های bethesda (چه oblivion،fallout 3 یا همین اسکایریم) از نظر مراحل فرعی عالی عمل کردن.
هیچوقت مرحله ای رو تو فال اوت 3 یادم نمیره که باید شهر مگاتون رو تابود میکردیم،یا اینکه میتونستیم قاتل رو لو بدیم(و وقتی با کلانتر شهر میرفتیم پیش قاتل ـه ،قاتل اسلحه میکشید و کلانتر رو میکشت،که میشد جلوشو گرفت البته..)
یا ماموریتی که توی اون Tenpeneny(اسمشو 100% اشتباه نوشتم :دی) 5 تا قاتل حرفه ای رو اجیر کرده بود که یه گنج رو براش پیدا کنن،و این 4 تا میرن به یه Vault و اونجا اوضاع خراب میشه و یکی از دوستاشونو اونجا جا میزارن و یکی دیگشون هم میمیره،اونی که اونجا جا میزارن زنده میمونه ولی بخاطر درصد بالای Radiation تبدیل میشه به یه ghoul و به ما ماموریت میده که اون 3 تا قاتل+خود فردی که به اینا ماموریت داده رو باید بکشیم(و اگه با هدشات بکشیمشون پول بیشتری بهمون میده)و هر کدوم از اینا یه کلید داشتن که کلید رو هم باید از جسدشون بر داریم.وقتی به اینجای کار رسیدیم میشه مماموریت رو تموم کرد یا اینکه خود اون ghoul رو هم بکشیم و خودمون بریم دنبال گنج :دی ولی من کلید ها رو بهش دادم و رفتم دم در اون vault منتظرش وایسادم،وقتی رسید در رو باز کرد منم رفتم دنبالش :دی

halflife g
19-08-2013, 13:40
1-مکانیزم مبارزه توی DS بهتر طراحی شده جوری که مبارزه های تن به تن به جونت میشینه . اما چیزی که من بارها توی DS حسرتش رو خوردم دوربین بازی حین مبارزه بود که ارزو داشتم مثل اسکایریم بشه .
خدا میدونه چند بار فقط به خاطر دوربین افتضاح DS تو دره افتادم . دوربین جوریه که به هر قیمتی جهت بازیکن رو به طرف دشمن میگیره .


ا2-ما با یه ادم هم قواره با خودم روبه رو شدم که یه شمشیر نه چندان قوی اتشین دستش بود به چند ضرب هم مرد و شاید دو تا خون بیشتر مصرف نکردم . در مقایسه با بقیه باسهای بازی به شدت ضعیف بود . اینم یکی از ایرادهای خیلی مهم دارک سولز .


3-اینو موافقم . البته توی اسکایریم میدیدم که یه اهنگر حتی کارهای روزمره شو انجام میده . به بار میره . میخوره و یا ... . شخصیتها تو اسکایریم برعکس زنده بودن .

4-بحث برقرای ارتباط به npc ها که توی اسکایریم ضعیف بود برمیگرده به دیالوگها تکراری ، تعداد زیاد npc ها و ... که این مورد باز هم با توجه به دنیای بزرگ اسکایریم اصلا به چشم نمیاد
هر چند باز هم توی قضیه شخصیت سازی پرچمDS نسبت به اسکایریم بالاست .

5-DA که کلا گفتم به کنار . اما به نظر شما واقعا DS داستان داشت ؟ :n13: اره مردم ؟ DS داستان داشت ؟ داریم اصلا ؟ داریم ؟ .... اگرم داشت یعنی واقعا از داستان اسکایریم قویتر بود ؟ :n23:


1-خوب منم معدل مکانیزمو گفتم دیگه....بله دوربینش اشکال داشت گاها ولی در مجموع مکانیزم مبارزات اسکایرم جزو ضعیفترینای این لیست(حالا یکی دو قسمتش شاید بهتر باشه ولی مجموعا ضعیفتر مثلا باید بازی که خدا مقدار ماموریت فرعی و مساحت داره جادو و اسلحه های بیشتری داشته باشه ولی مهم اینه بدربخور باشه اکثرشون)

2-این اتفاقا جزو بهترین قسمتهای بازی و شوک اورترین صحنه های بازی بود ....کجاش ایراد بود؟؟؟یه سرچ تو نت کنید همه خوششون اومده بود از باس اخر

3-خدا رو شکر موافقی:n02:

4-خدا رو شکر قبول داری

5-بله داستان داشت و فوق العاده هم قوی بود.......برای دنیای بازی dark souls اون داستان کافی و بجا بود ولی برای دنیای اسکایرم اون داستان ضعیف بود.......هر بازی به تناسب فضا و پتانسیل و نیازش داستان میخواد که دارک سولز که اون جور دنیای ساکت و مرده ای داشت نیازی که به صدها سطر دیالوگ و .... نداشت:n06:(اصلا قشنگیش به این بود که مثلا به جایی که میری یا با فردی که صحبت می کنی نشناسیش و برات غریب باشه)
ولی اسکایرم برحسب روایت و ساختارش یه داستان به مراتب بهتر میخواست(این قضیه داستان فرعی و اصلی هم نمی فهمم چه صیغه ای هست داستان یک نمره کلی میبره که مجموع کل داستان این بازی توش ضعیف بود)

+

کلا این بحثو اون زمان که شما تو تاپیک dark souls2 یه ریز از بازی انتقاد می کردی:n02: گفتم که اون داستان و میزان جادو و مساحت و ......برای اسکایرم نیاز و باهاش چفت و لزوما قرار نیس نقش آفرینی های دیگه هم مساحت بزرگ و داستان وسیع و ..... داشته باشن(مهم اینه تمام المانهای هر بازی بسته به فضا و مکانیزم خودش با هم چفت باشه)

+



هیچوقت مرحله ای رو تو فال اوت 3 یادم نمیره که باید شهر مگاتون رو تابود میکردیم،یا اینکه میتونستیم قاتل رو لو بدیم(و وقتی با کلانتر شهر میرفتیم پیش قاتل ـه ،قاتل اسلحه میکشید و کلانتر رو میکشت،که میشد جلوشو گرفت البته..)


فال اوت 3 که سرور بود واقعا...خیلی عالی بود:n12:


.

Gregar
19-08-2013, 15:51
والا یه دوستی میگفت واسه اسکایریم باید اسکایریم بازی کردن رو بلد باشی . نه روش بازی و صرفا کنترل بازی که توی بازی هایی مثل DS میبینیم و اگه توی کنترل شخصیتت حرفه ای بشی و تمام کنترل بازی رو یاد بگیری میتونی تا اخرش بری . بلکه باید بلد باشی چجوری بری تو داستان بازی .
خیلی ها به هیچ وجه نمیتونن وارد دنیای بازی بشن و اینو یه عیب میدونن . مثل همین DS که خیلی ها همون اول من جمله خودم باهاش رو به رو شدیم و چه فحش هایی که به این شاهکار ندادیم . اما بالاخره تونستم خودمو وفق بدم . اسکایریم هم همینطور بود .
برای اولین بار که نصبش کردم بعد از یه ربع بازی کردن پاکش کردم و فحشش دادم . اما دوباره اومدم مثل DS که بهش یه فرصت دوباره دادم به اسکایریم هم دادم و واقعا ازش لذت بردم ولی برای مدت کوتاهی چون به شدت خسته کننده شد واسم .
دوباره کمی بعد توی یه سایتی یعنی همون ویکی خود اسکایریم روش طبیعی بازی کردن اسکایریم رو یاد گرفتم . یادش بخیر کلی قانون گذاشته بود . هر چند واقعا واسه انجامش وقت زیادی میبرد ولی سر و تهشو زدم و با این حال چنان لذتی از این بازی بردم که هنوز تو ذهنمه . فقط وقت هیچ وقت به من اجازه نداد اونو تمام و کمال بازی کنم .

چیزی که اسکایریم ارائه داد با اون همه مودهای خفنی که واسش میومد (یعنی واقعا باید بگم خفن ترین مودهای بازی های RPG واسه همین اسکایریم اومد) یه زندگی مجازی تو خود دنیای اسکایریم بود .
اما چیزی که یه بازی مثل DS ارائه داد این بود : بکش ، لول بگیر ، سلاح جدید ، زره جدید و ... یه بازی اکشن مثل DMC که فقط عناصر RPG بهش اضافه شدن . البته نکات مثبت زیاد داره که اونو توی همین سبک بارز میکنه اما هیچ وقت نمیتونه مثل اسکایریم پاشو از مرز مبارزه بیرون بزاره .

حیف که فقط اسکایریم اون قضیه تاثیر انتخابها و شخصیت پردازی رو کم داره و گرنه دیگه جایی واسه بازی های دیگه نمیموند .

aminkhoob
20-08-2013, 06:14
توصیه من قبل از شروع دارک سولز تهیه چندین بسته قرص روان گردان، و تعدادی کنترلر اضافی هستش. سوال نکن فقط تهیه کن : دی

1-گفتم نشناختنش!



البته الان فعلا تنها بازی ای که دارم میکنم همین Dark souls هستش که واسه دور ششم یا هفتم دارم میرم . البته یک دور فقط تا اخرش رفتم و بقیه دور ها رو تا لول 70-60 بیشتر نرفتم . خدا میدونه چقدر ویکی بازی رو زیر و رو کردم و با بازی کاملا اشنا شدم واسه دورهای بعدی



2-عزیزم آخه چرا هردفعه از اول شروع میکنی؟ نصف عمرت بر فنا! یک دفعه که باز ی رو تموم کردی دوباره باهمون کاراکتر و لول ها و آیتم ها شروع میکنی ولی دشمنا قویتر شدن
کاراکتری که ساختی ول میکنی بره ؟
برای استفاده از همه ی اصلحه ها و جادو ها باید حداقل همه ی چیزا (Status)رو حدودا 50 Level بکنی !



مکانیزم مبارزه توی DS بهتر طراحی شده جوری که مبارزه های تن به تن به جونت میشینه . اما چیزی که من بارها توی DS حسرتش رو خوردم دوربین بازی حین مبارزه بود که ارزو داشتم مثل اسکایریم بشه .
خدا میدونه چند بار فقط به خاطر دوربین افتضاح DS تو دره افتادم . دوربین جوریه که به هر قیمتی جهت بازیکن رو به طرف دشمن میگیره .


برای مثال شما حین مبارزه داری میری جلو و روی یه باریکه هم داری با دشمن میجنگی که یهو دشمن به خاطر هوش مصنوعی ضعیف خودشو میندازه تو دره که حتی توی اسکایریم هم این قضیه هوش مصنوعی بهتر بود .
حالا که شما داری جلو میری با تغییر ناگهای جهتت تو هم میفتی توی دره . یا وقتی یه دشمن میمیره دوربین ناگهان سوییچ میکنه روی دشمن بعدی که شانس بیاری روی لبه نباشی و گرنه ...
کلا اشکال به دوربین بازی که بدجور میشه گرفت اما سیستم مبارزه یا کمبات مخصوصا میلی به شدت عالی بود که انقدر المان هاش زیاده نمیشه گفت همشو .



3- آخه باید بدونی که کی هدف رو قفل کنی وکی ول کنی ، اصلا خیلی جاها لازم نیست که هدف رو قفل کنی رو دشمن که باهاش بیافتی تو دره!




راجع به مبارزه Ranged اسکایریم در حین سادگی خیلی بهتر عمل کرده . جادو ها یا تیرکمون ها و کراس بو ها مخصوصا . نحوه پرواز تیر توی اسکایریم رو اصلا نمیشه با DS مقایسه کرد . تیرهایی که تا جلوی پات بیشتر نمیرن . با کراس بو که اصلا نمیشه نشونه گیری کرد یا حتی جادو هایranged .


4-فکر میکنی که یارو سازنده بازی برای تیر کمان هدف گیری گذاشته بعد یادش رفته برای کراس بو و جادوها بزاره؟
این جزو بازیه که از دور نمیشه با کراس بو هدف دقیق گرفت و تیر زد ، فقط تا جایی که بتونی هدف رو قفل کنی رو دشمن که همین هم برد خوبی داره، جادو ها هم که خودشون تقریبا برد بیشتر از این ندارن!!!





خود بحث تنوع جادو هم خیلی مهمه توی مقایسه این دو بازی . DS کلا سه نوع جادو داریم که اکثرش هم گرفتنش منوط به عضو شدن و بازی انلاینه که باز هم اگه اونا رو در نظر بگیریم به هیچ وجه به تنوع جادو توی اسکایریم نمیرسه که فقط 5 شاخه جادو داشت . تعدادش که دیگه بماند .



5-اولا استفاده از جادو ها هیچ ربطی به بازی آنلاین نداره!
چند تا جادوی محدود (3 یا4 تا!!) هم هست که باید عضو کاونانتش باشی چه offline چه online تا بتونی استفاده کنی بعضی رو هم خب باید عضو بشی تا بدست بیاری دیگه به نظرت کار سختیه؟! هر آیتمی هم که کاونانت ها برای جادو های قویتر میخان خیلی راحت میشه بدست اورد.


من خودم اسکایرم رو خوب بازی کردم تا آخر
جادوهاش زیادن که اکثرش اصلا کابردی نیست!
شاید بشه گفت که در زمینه جادو تو اسکایرم خوب کار نشده و فقط تنوع زیاد داره که برای سر گرمی خوبه !
البته منbuild جادویی خوبی نداشتم ولی اصلا فکر نمیکنم که اگه کل skillهای مربط به جادو رو هم بزنی به قدرت اصلحه ها و build جنگجو برسی
در عوض دارک سولز چی؟ بدون جادو میشه بازی کرد ؟آیا؟
حداقل هر بیلدی باشی در اوایل باید از بعضی جادو ها استفاده کنی
بیلدهای جادو گری که اصلا جای خود!





راجع به باس اخر واسم عجیبه که میگی سخته . کلی زور زدم لولم رو رسوندم به 110 برای اولین دور بازیم . بعد که به غول اخر رسیدم انتظار چه چیزی رو داشتم ؟ یکی که مثلا خیر سرش خدای sunlight بود توی بازی که مجسمه اش تو انور لوندو ابهت خاصی داشت
اما با یه ادم هم قواره با خودم روبه رو شدم که یه شمشیر نه چندان قوی اتشین دستش بود به چند ضرب هم مرد و شاید دو تا خون بیشتر مصرف نکردم . در مقایسه با بقیه باسهای بازی به شدت ضعیف بود . اینم یکی از ایرادهای خیلی مهم دارک سولز .



6-کی گفت سخته ؟؟
از نظر من کل باساش آسونن یعنی قابل قبول
بحث سر خاطره انگیزی بازی بود
باس آخر که نباید مثل بازی های آتاری غول تشن باشه! یارو پادشاه بوده غول که نبوده ، کار سخت رسیدن بهش بوده
شاید لولت هم یکمی زیاد بوده البته خدایی همچین که میگی هم آسون نبود ها





DA که کلا گفتم به کنار . اما به نظر شما واقعا DS داستان داشت ؟ اره مردم ؟ DS داستان داشت ؟ داریم اصلا ؟ داریم ؟ .... اگرم داشت یعنی واقعا از داستان اسکایریم قویتر بود ؟
عظمت یک بازی RPG از lore بازی معلوم میشه که DS در مقابل بازی هایی مثل DA و مخصوصا اسکایریم حرفی واسه گفتن نداره چقدر یادداشتها که توی DA نبود . چقدر که کتاب توی اسکایریم نبود .
یادش بخیر یه کتاب برمیداشتم . میرفتم روی یک صندلی مینشستم و کتاب رو قشنگ وقت میزاشتم و میخوندمش . قضیه هیزم شکن توی اسکایریم رو دیدی تا حالا ؟ شبانه داری توی جنگل راه میری که یهو یه روحی میبینی که تبر دستشه و یهو غیب میشه .
خوب کسی که کتابش رو توی بازی نخونده باشه چه میفهمه داستان این چی بوده . اینا جزو داستان نیست ؟ یا مثلا اینکه چطوری بوده که اسم شهر solitude انتخاب شده و چرا علامتش مثل یک گرگه .


ولی متاسفانه اینا چیزایی هستن که DS از داشتنشون محروم بود . شما با این همه غول توی DS میجنگین ولی بدون اینکه بدونین قضیه این غول چی بوده و هیچ پیشینه ازش وجود نداره .


7-داستان؟؟؟
داستان از این نو آورانه تر ؟ داستان ازاین درگیر کننده تر ؟
کی تا حالا داستان طلسم undead رو شنیده بود؟ کی تا حالاداستان age of fire رو شنیده بود ؟
اینی که میگی جالبه و قبول دارم که اسکایرم جهان بزرگ و اتفاقات و مسایل زیادی داشت که جالب بودن اما قضیه کلی چی بود داستان بازی که میگن این چیزا نیست اینا مربوط میشه به همون جهان بزرگش
این همه نوشته تو توضیحات آیتما چی بود ؟چهار شوالیه ی پادشاه کیا بودن یکیشون artoria (عکسش تو امضام هست) بود که باس قوی ای بود. داستانش رو نفهمیدی؟
کلی توضیحات تو آیتمای مربوط به باس ها و دیالوگ های npc ها بود در مورد باس ها و همه چی
نداشتن شناخت کافی رو به گردن بازی نندازین

8-دارکسولز داستان فرعی نداشت ؟
واقعا کسی این بازی رو نشناخت.
قضیه ی قتل آناستازیا رو کسی تا آخر رفت؟ کیا زندش کردن؟
قضیه ی solaire of astora رو اصلا کسی فهمید ؟ تو lost izalith دنبال چی بود کیا گذاشتن خل بشه و کشتنش و کیا نجاتش دادن؟
قضیه ی rhea of thorolund کی فهمید؟ کیا گذاشتن پتروس بکشش و کیا نجاتش دادن و جادو های خاصشو خریدن؟
واقعا کی قضیه ی logan رو تا آخر رفت و دو عصای اونو بدست آورد؟
کیا تونستن با quelana of izalith ملاقات کنن و ..
snuggly اون تخم پرنده که آیتم ها رو عوض میکرد...
کی گروه darkwraith اصلا پیدا کرد ؟
قضیه یpatches ،seigemeyer of catarina ، dusk of oolacile و غیره ....


نقش افرینی از این تاثیر گذار تر ؟تواین بازی عمل ها تاثیر گذار هستن نه دیالوگ هایی که مثل یه دکمه میمونن که با زدنشون بازی عوض بشه!


9-چند هزار نفر الان دارن داک سولز رو آنلان میزنن؟
من خودم آنلاین نزدم اما به نظرم خیلی جذابه با اون همه گروه های مختلف و خاصیت های مختلف و جوایز مختلف، به مبارزه طلبیدن دیگران ، کشتن باس ها با کمک هم
تبدیل شدن به اژدها با آیتم هایی که گروه path of dragon بهت میده که البته تو آفلاینم میشه



چیزی که اسکایریم ارائه داد با اون همه مودهای خفنی که واسش میومد (یعنی واقعا باید بگم خفن ترین مودهای بازی های RPG واسه همین اسکایریم اومد) یه زندگی مجازی تو خود دنیای اسکایریم بود .
اما چیزی که یه بازی مثل DS ارائه داد این بود : بکش ، لول بگیر ، سلاح جدید ، زره جدید و ... یه بازی اکشن مثل DMC که فقط عناصر RPG بهش اضافه شدن . البته نکات مثبت زیاد داره که اونو توی همین سبک بارز میکنه اما هیچ وقت نمیتونه مثل اسکایریم پاشو از مرز مبارزه بیرون بزاره .


10-عزیزم اگه قرار به زندگی کردن تو بازی زندگی مجازی بود باید بریم دنبال sims و secend life سبک دارک سولز رو که نمیشه با سبک دنیای بزرگ اسکایرم مقایسه کرد اصلا در فضا و طرح بازی دارک سولز میشه همچین چیزی درست کرد؟ همه چیزو که نمیشه باهم جمع کرد !
بازی اکشن مثل DMC ؟؟ این دیگه بی انصافیه ، در بالا مسئله نقش آفرینی رو گفتم و جوابو دادم
نحوه ی تعامل با npc ها چه قدر جالبه؟
ظاهر کردن npc ها در آنلاین و آفلاین
11-در بحث گیم پلی که همه سر بودن دارک سولز رو قبول دارن!
گیم پلی پیچیده، متنوع، نو آورنه وجذاب دارک سولز رو شناختین؟
سبک human-hollow ،آپگرید های مختلف اصلحه ها و استفاده از material های متنوع،سبک پیچیده جنگی،لول آپ نوآوانه،جادو های متنوع،اصلا سبک استفاده از catalyst و talisman و pyromancy flam کجا بوده؟،bonfire و امکاناتش و ....
که هرکدوم از اینا خودش داستانیه
12- parry، riposte، plunging attack critical،backstab، استفاده از پارامتر poise، جا خالی دادن ها،counter attack ، critical attack، over kill ، متنوع بودن نوع اصلحه ها و حرکات مخصوص به همان نوع و....
این قسمتی از مسئله جنگ بود.
13-جزییات و مشخصات هر اصلحه رو بلدی؟
میدونی stat bonus چه تاثیر مهمی داره، یک اصلحه رو +15 کردی یا آپگریدای دیگه و لباسها ؟میدونی هر آپگرید چه تاثیر مهمی بر stat bonus داره؟
فقط به این عکس نگاه کنین:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

14-بازی معما های بسیاری داره وراه های مخفی بسیار .یه در های مخفی هست که با تابیدن نور باز میشن
همون طور که دوستان اشاره کردن هم پارچه بودن بازی نکته ی مهمیه که دارک سولز داره ودر یک فضای نه زیاد بزرگ بازیکن رو غرق میکنه

و درآخر:
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و بعد گرافیک مورد انتظارشون رو ندیدن ،گذاشتنش کنار!
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و دکمه هاش و روش کنترل رو پیدا نکردن( در نسخه pc) ، گذاشتنش کنار !
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و فضای اولشو دیدن ، گذاشتنش کنار!
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و باس اول رو دیدن و گفتن سخته ، گذاشتنش کنار !
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و نفهیدن اول از کدوم راه برن ، گذاشتنش کنار !

بعضیا کلا بازی رو نشناختن ،گذاشتنش کنار!:n28:
(گریه تون گرفت؟)


عزیزان فقط خواستم یه سری نکات رو در مورد dark souls بگم که فقط جنبه ی جواب دادن داشت و لطفا ناراحت نشید.
شاید خیلیا تون اینایی رو که گفتم میدونستید و انجام دادید ، دیگه من کلی گفتم.

Gregar
20-08-2013, 12:37
1-گفتم نشناختنش!





2-عزیزم آخه چرا هردفعه از اول شروع میکنی؟ نصف عمرت بر فنا! یک دفعه که باز ی رو تموم کردی دوباره باهمون کاراکتر و لول ها و آیتم ها شروع میکنی ولی دشمنا قویتر شدن
کاراکتری که ساختی ول میکنی بره ؟
برای استفاده از همه ی اصلحه ها و جادو ها باید حداقل همه ی چیزا (Status)رو حدودا 50 Level بکنی !





3- آخه باید بدونی که کی هدف رو قفل کنی وکی ول کنی ، اصلا خیلی جاها لازم نیست که هدف رو قفل کنی رو دشمن که باهاش بیافتی تو دره!






4-فکر میکنی که یارو سازنده بازی برای تیر کمان هدف گیری گذاشته بعد یادش رفته برای کراس بو و جادوها بزاره؟
این جزو بازیه که از دور نمیشه با کراس بو هدف دقیق گرفت و تیر زد ، فقط تا جایی که بتونی هدف رو قفل کنی رو دشمن که همین هم برد خوبی داره، جادو ها هم که خودشون تقریبا برد بیشتر از این ندارن!!!







5-اولا استفاده از جادو ها هیچ ربطی به بازی آنلاین نداره!
چند تا جادوی محدود (3 یا4 تا!!) هم هست که باید عضو کاونانتش باشی چه offline چه online تا بتونی استفاده کنی بعضی رو هم خب باید عضو بشی تا بدست بیاری دیگه به نظرت کار سختیه؟! هر آیتمی هم که کاونانت ها برای جادو های قویتر میخان خیلی راحت میشه بدست اورد.


من خودم اسکایرم رو خوب بازی کردم تا آخر
جادوهاش زیادن که اکثرش اصلا کابردی نیست!
شاید بشه گفت که در زمینه جادو تو اسکایرم خوب کار نشده و فقط تنوع زیاد داره که برای سر گرمی خوبه !
البته منbuild جادویی خوبی نداشتم ولی اصلا فکر نمیکنم که اگه کل skillهای مربط به جادو رو هم بزنی به قدرت اصلحه ها و build جنگجو برسی
در عوض دارک سولز چی؟ بدون جادو میشه بازی کرد ؟آیا؟
حداقل هر بیلدی باشی در اوایل باید از بعضی جادو ها استفاده کنی
بیلدهای جادو گری که اصلا جای خود!







6-کی گفت سخته ؟؟
از نظر من کل باساش آسونن یعنی قابل قبول
بحث سر خاطره انگیزی بازی بود
باس آخر که نباید مثل بازی های آتاری غول تشن باشه! یارو پادشاه بوده غول که نبوده ، کار سخت رسیدن بهش بوده
شاید لولت هم یکمی زیاد بوده البته خدایی همچین که میگی هم آسون نبود ها







7-داستان؟؟؟
داستان از این نو آورانه تر ؟ داستان ازاین درگیر کننده تر ؟
کی تا حالا داستان طلسم undead رو شنیده بود؟ کی تا حالاداستان age of fire رو شنیده بود ؟
اینی که میگی جالبه و قبول دارم که اسکایرم جهان بزرگ و اتفاقات و مسایل زیادی داشت که جالب بودن اما قضیه کلی چی بود داستان بازی که میگن این چیزا نیست اینا مربوط میشه به همون جهان بزرگش
این همه نوشته تو توضیحات آیتما چی بود ؟چهار شوالیه ی پادشاه کیا بودن یکیشون artoria (عکسش تو امضام هست) بود که باس قوی ای بود. داستانش رو نفهمیدی؟
کلی توضیحات تو آیتمای مربوط به باس ها و دیالوگ های npc ها بود در مورد باس ها و همه چی
نداشتن شناخت کافی رو به گردن بازی نندازین

8-دارکسولز داستان فرعی نداشت ؟
واقعا کسی این بازی رو نشناخت.
قضیه ی قتل آناستازیا رو کسی تا آخر رفت؟ کیا زندش کردن؟
قضیه ی solaire of astora رو اصلا کسی فهمید ؟ تو lost izalith دنبال چی بود کیا گذاشتن خل بشه و کشتنش و کیا نجاتش دادن؟
قضیه ی rhea of thorolund کی فهمید؟ کیا گذاشتن پتروس بکشش و کیا نجاتش دادن و جادو های خاصشو خریدن؟
واقعا کی قضیه ی logan رو تا آخر رفت و دو عصای اونو بدست آورد؟
کیا تونستن با quelana of izalith ملاقات کنن و ..
snuggly اون تخم پرنده که آیتم ها رو عوض میکرد...
کی گروه darkwraith اصلا پیدا کرد ؟
قضیه یpatches ،seigemeyer of catarina ، dusk of oolacile و غیره ....


نقش افرینی از این تاثیر گذار تر ؟تواین بازی عمل ها تاثیر گذار هستن نه دیالوگ هایی که مثل یه دکمه میمونن که با زدنشون بازی عوض بشه!


9-چند هزار نفر الان دارن داک سولز رو آنلان میزنن؟
من خودم آنلاین نزدم اما به نظرم خیلی جذابه با اون همه گروه های مختلف و خاصیت های مختلف و جوایز مختلف، به مبارزه طلبیدن دیگران ، کشتن باس ها با کمک هم
تبدیل شدن به اژدها با آیتم هایی که گروه path of dragon بهت میده که البته تو آفلاینم میشه



10-عزیزم اگه قرار به زندگی کردن تو بازی زندگی مجازی بود باید بریم دنبال sims و secend life سبک دارک سولز رو که نمیشه با سبک دنیای بزرگ اسکایرم مقایسه کرد اصلا در فضا و طرح بازی دارک سولز میشه همچین چیزی درست کرد؟ همه چیزو که نمیشه باهم جمع کرد !
بازی اکشن مثل DMC ؟؟ این دیگه بی انصافیه ، در بالا مسئله نقش آفرینی رو گفتم و جوابو دادم
نحوه ی تعامل با npc ها چه قدر جالبه؟
ظاهر کردن npc ها در آنلاین و آفلاین
11-در بحث گیم پلی که همه سر بودن دارک سولز رو قبول دارن!
گیم پلی پیچیده، متنوع، نو آورنه وجذاب دارک سولز رو شناختین؟
سبک human-hollow ،آپگرید های مختلف اصلحه ها و استفاده از material های متنوع،سبک پیچیده جنگی،لول آپ نوآوانه،جادو های متنوع،اصلا سبک استفاده از catalyst و talisman و pyromancy flam کجا بوده؟،bonfire و امکاناتش و ....
که هرکدوم از اینا خودش داستانیه
12- parry، riposte، plunging attack critical،backstab، استفاده از پارامتر poise، جا خالی دادن ها،counter attack ، critical attack، over kill ، متنوع بودن نوع اصلحه ها و حرکات مخصوص به همان نوع و....
این قسمتی از مسئله جنگ بود.
13-جزییات و مشخصات هر اصلحه رو بلدی؟
میدونی stat bonus چه تاثیر مهمی داره، یک اصلحه رو +15 کردی یا آپگریدای دیگه و لباسها ؟میدونی هر آپگرید چه تاثیر مهمی بر stat bonus داره؟
فقط به این عکس نگاه کنین:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

14-بازی معما های بسیاری داره وراه های مخفی بسیار .یه در های مخفی هست که با تابیدن نور باز میشن
همون طور که دوستان اشاره کردن هم پارچه بودن بازی نکته ی مهمیه که دارک سولز داره ودر یک فضای نه زیاد بزرگ بازیکن رو غرق میکنه

و درآخر:
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و بعد گرافیک مورد انتظارشون رو ندیدن ،گذاشتنش کنار!
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و دکمه هاش و روش کنترل رو پیدا نکردن( در نسخه pc) ، گذاشتنش کنار !
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و فضای اولشو دیدن ، گذاشتنش کنار!
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و باس اول رو دیدن و گفتن سخته ، گذاشتنش کنار !
بعضیا دارک سولز رو نصب کردن و نفهیدن اول از کدوم راه برن ، گذاشتنش کنار !

بعضیا کلا بازی رو نشناختن ،گذاشتنش کنار!:n28:
(گریه تون گرفت؟)


عزیزان فقط خواستم یه سری نکات رو در مورد dark souls بگم که فقط جنبه ی جواب دادن داشت و لطفا ناراحت نشید.
شاید خیلیا تون اینایی رو که گفتم میدونستید و انجام دادید ، دیگه من کلی گفتم.

خوب در کل باید بگم تمام مواردی رو که گفتی از یه طرف همرو من دیدم و تجربه کردم توی DS . مخصوصا توی همون دور اول و چندتایی رو هم توی دورهای بعد .

راجع به اون قسمت که گفتی چرا از اول شروع میکنی و میتونی NG+ رو بری دقیقا فرق یه طرفدار اسکایریم و DS همینجا معلوم میشه .

من طرفدار بازی ای هستم که توش بتونی یه نقش خاص و یه کاراکتر خاص رو بازی کنی . مثلا من یه دور بازی رو شروع کردم فقط به خاطر عشق knight Artorias که کاراکتری شبیه اون بسازم .
اما DS دست ادمو میبنده . چون سختیش نمیزاره همچین کاری بکنی . به four kings که رسیدم دیگه کاملا قید این کاراکتر رو زدم چون واقعا پدرت در میاد . مخصوصا وقتی به NG+ و NG2+ مرسی . یعنی دیگه اون زره و اون شمشیر واست جواب نمیده .

همونطور که داری میگی شیوه بازیت جوریه که همه attribute ها رو max میکنی . بهترین اسلحه با بیشترین دمیج در ثانیه و بهترین move set رو انتخاب کنی . از جادو استفاده کنی و کلا از همه عوامل بازی استفاده میکنی که بازی رو رد کنی و تموم کنی و لذتش رو ببری .

ولی من مثلا دوست دارم یه کاراکتر نینجا درست کنم و با اون برم . شاید به زور بشه بازی رو با این سبک تموم کرد . چون دیگه خبری از جادو و strength نیست .
من نمیتونم قبول کنم که کاراکترم که Dex بالایی داره و تقریبا مثل یک نینجا شده بیاد Str اش رو 40 کنه یا بالاتر . تقریبا رد کردن بازی بدون سلاح ranged پدرتو در میاره . حتما بایستی 50 تا vitality رو بگیری . 40 تا endurance رو باید بگیری و ...


اما چرا DA و اسکایریم رو توی این قضیه قبول دارم ؟ چون میتونی همچین شخصیت هایی بسازی توی بازی . توی DA میتونی نقش یه ادم خشن و بی رحم و یا یه ادم صلح دوست رو بازی کنی . میتونی از سپر استفاده نکنی و واست مشکلی پیش نیاد .
توی اسکایریم میتونی به راحتی استایل مبارزه ات رو انتخاب کنی و واست مشکلی پیش نیاره و میتونی نقش هر کسی رو توش بازی کنی .



راجع به مبارزه و سیستمش هیچ ایرادی لااقل از چشم من به DS نمیبینم و واسه همینه که اینقدر واسش وقت میزارم .
من از DS اشکال نمیگیرم واسه همینه واسش وقت میزارم شده دومین بازی برترم توی ژانر RPG . فقط مقایسه کردم با اسکایریم .

هیچ کس هم نباید وقتی از DS خوشش نمیاد یا از اسکایریم خوشش نمیاد بگه بدرد نمیخوره بلکه توی بحث RPG و این بازی ها عالی بودن بازی اثبات شده توسط طرفدارایی که داره .
پس فقط مقایسه است و ابراز علاقه نسبت به یه بازی و گفتن نکات برتر یه بازی نسبت به بازی دیگه .


باید ببینیم چه عواملی از یک RPG واسه ادم مهمه . بازی ای هنوز نیومده که همه رو با هم ارائه بده .
واسه من یکی لااقل اسکایریم بهتر از DS بوده . چون عواملی مثل سختی و نحوه مبارزه واسه من کمتر مهمه . واسه من مهم نحوه نقش افرینی تو بازیه . افسانه ای بودن دنیای بازیه . یکی از دلایلی که عاشق بازی اسکایریم و سریال GOT و حتی ارباب حلقه ها شدم همین سلیقه امه .



پ.ن : ولی دمت گرم مثل خودت عاشق این knight Artorias شدم . یکی از بهترین باس های بازی بود یا شاید بهترینشون . بعد از مبارزه باهاش چون خیلی از زرهش خوشم اومد گفتم بیام شخصیتش رو بسازم . یه شخصیت با زره ارتوریاس که اول بازی شمشیر abyss و سپر ارتوریاس رو داره و عضو darkwraith میشه . چون توی یک دور نمیشد هر دوتا شمشیر ارتوریاس و سپرش رو داشته باشی گفتم دور بعدش شمشیر ارتوریاس نوع بدون نفرین رو میگیرم و میشم عضو sunlight ها . منتهی دور اول فکر کنم غیر ممکن باشه که همچین کاراکتری باهاش بازی رو تموم کنی . چون باید کلی روی faith و intelligence حروم کنی و از جادو هم استفاده نکنی .

City 17
20-08-2013, 16:01
توی اسکایریم میدیدم که یه اهنگر حتی کارهای روزمره شو انجام میده . به بار میره . میخوره و یا ... . شخصیتها تو اسکایریم برعکس زنده بودن .
عظمت یک بازی RPG از lore بازی معلوم میشه ... چقدر که کتاب توی اسکایریم نبود...
...
حیف که فقط اسکایریم اون قضیه تاثیر انتخابها و شخصیت پردازی رو کم داره و گرنه دیگه جایی واسه بازی های دیگه نمیموند .
...
در کل یاید بگم درسته اسکایریم خیلی چیزا کم داشت . حتی نسبت به بازی های دیگه . اما چیزی داشت که هیچ بازی ای اونو نداشت و اون هم دنیای زنده بازی بود . طرفدارهای بازی های RPG انلاین open world مطمئنا طرفدار اسکایریم هم هستن . چون همونطور که واضح و مبرهنه سلیقه ایه .

اینجوری که از صحبت ها بر میاد RPG های قدیمی تر با همین سبک و سیاق رو تجربه نکردید و من علت همچین برداشتی رو نبودن امکان مقایسه برای شما با گزینه های قدیمی تر می بینم، مثلا همین سری Elder Scrolls توی نسخه های اخیرش از Morrowind و بعد از اون یعنی Oblivion و نهایتا Skyrim تقریبا همیشه همین وضعیت رو داشته، دنیای بزرگ و سرگرم کننده مملوء از ماموریت های جانبی با امکان انتخاب انواع نژادها و کلاس ها اما با یک داستان کلیشه ای و روایت ضعیف. مسئله سری Elder Scrolls از گذشته این بوده که موقع خلق هر شماره اولویت با طراحی دنیای بازی هست، نه داستان و نه چیز دیگه (گفته تاد هاوارد) و برای همین وقت و انرژی زیادی که صرف ساخت دنیا میشه هست که از نظر وسعت دنیا و زیبایی های بصری اون همیشه جزو سرآمدهای RPG ها بوده اما از نظر داستان و روایت موفق نبوده، در واقع توی این سری روی حجم محتوا کار میشه و نه "عمق" اون، یعنی محتوایی که شدیدا پراکندست و برای همین به جای اینکه به مرور و با پیشرفت کاراکترتون به این محتوا دست پیدا کنید (یکی از جذابیت های مهم یه RPG)، عمده این محتوا از ابتدا در دسترسه که با رسیدن به هر قسمت اون به خاطر تمرکز کم محتوا به طور طبیعی بعد از مدتی به مناطق دیگه میرید و اون ارتباط برقرار کردن با یه منطقه و احساس تعلق خاطر به اون اندازه ای که باید ایجاد نمیشه:

مثلا توی یه RPG با ابعاد کوچکتر مثال Gothic محصول سال 2001 یا شماره دومش محصول 2003 رو میزنم، شما حتی اگه توی یک فضای کوچیک تر مثل یک شهر بمونید می تونید مدت ها سرگرم بشید، چیزهای جدید و منحصر به فرد ببینید، با npc های مختلف صحبت کنید، npc هایی که هر کدوم کاراکتر، صدا و کوئست های متفاوت دارند و به مرور زمان و با پیش رفتن در داستان بازی، این npc ها هم تغییراتی پیدا می کنن، دیالوگ ها و کوئست های جدید یا جا به جایی اونها به مناطق دیگه و خلاصه خیلی جزئیات و تغییرات سرگرم کننده دیگه اضافه میشه که به شما اون احساس "پویایی" و زنده بودن دنیا رو القا می کنه، مثال آهنگر در حال کار و ... رو که زدید که در سری Elder Scrolls برای اولین بار در Skyrim پیاده شده، در همون Gothic که مربوط به بیش تر از یک دهه قبل میشه در عین بضاعت کمتر به خاطر مسائل سخت افزاری، به شکل بهتر و عمیق تری کار شده:
مثلا آهنگری که مشغول به کاره، نجاری که کمدها رو تعمیر می کنه، مامورهای گارد شهر که در حال تمرین با شمشیر و Crossbow هستن، فردی که برای مردم سخنرانی می کنه و موعظه می کنه، مامور حکومتی که پروپاگانداهای حکومتی رو می خونه، شکارچی که بیرون از شهر کمپ میزنه و میشه بیرون از شهر باهاش رفت شکار، الواتی که توی قهوه خونه جمع میشن، بندری که عمده کارهای خلاف شهر در اون منطقه انجام میشه، افرادی که هرکدوم داستان و کوئست منحصر به فرد خودشون رو دارن، دزدهایی که در سطح شهر پراکنده هستن و در زیر زمین شهر مخفیگاه دارن(شهر Riften در اسکایریم شباهت زیادی با اون داشت) و جیب بری و بازی کردن قفل ها رو آموزش میدن، سیستم به زندان انداختن/افتادن، رشوه دادن و ... و همه این افراد در طول شبانه روز کارهای مختلفی رو انجام میدن و موقع شب به خونه های خودشون میرن یا در قهوه خونه ها دور هم جمع میشن، یا شهر دیگه ای که صرفا ویژه Mage هاست و افراد دیگه اجازه تردد به اون رو ندارن(College of Winterhold معادل ضعیف شده و نه چندان جذاب اون بود، جایی که در عرض چند روز از یک Novice به تمام معنا به Archmage تبدیل میشدیم! همین College نمونه مناسبی از عمده قسمت های دنیای Skyrim هست، از نظر بصری زیبا و نوید دهنده رمز و رازهای زیاد، اما در عمل سطحی کار شده تا جایی من به جز اون altar که در زیر زمین College بود و امکان دسترسی به بعضی از آیتم های خاصُ ایجاد می کرد مورد به خصوص یا جذابی در خاطرم باقی نمونده) ...

به جز مواردی مثل شخصیت پردازی و روایت ضعیف، تاثیر ناچیز انتخاب ها و تصمیم گیری ها در داستان اصلی و تعامل ضعیف با npc ها که تقریبا همه به اون اذعان دارند و انتقادهایی که از نظر مکانیزم مبارزات و تاثیر کم مهارت در اون وجود داره:

یکی از نقدهای بزرگ دیگه ای که به Skyrim وارده مسئله آیتم های خاص هست که نبود یا کمبود اون شدیدا احساس میشه، اگر آیتم هایی که با Enchanting و Smithing امکان ساخت اونها وجود داره رو فاکتور بگیریم (چون امکان یادگیری و ساخت اونها فراهمه)، چه عامل انگیزشی برای ماموریت های جانبی پرتعداد بازی وجود داره؟ به جز یکی دو مورد خاص مثل گرگینه شدن یا یادگیری Shouts آیا انجام ماموریت های جانبی پاداش مناسبی هم به دنبال داره؟ به نظر من خلاء آیتم های خاص و کمیاب و سیستم مناسب پاداش در قبال ماموریت در Skyrim فوق العاده پررنگه و این انگیزه انجام ماموریت های جانبی رو شدیدا تحت تاثیر قرار میده.

در Elder Scrolls بر خلاف lore عظیمی که به صورت نوشتاری و بالقوه داره هیچ وقت از اون در شکل و قالب مناسبی استفاده نشده (البته فراموش نکنیم که این lore کاملا برگرفته از ارباب حلقه ها هست و اگه صرفا lore عظیم معادل با "عمق" محتوا می بود، بازی های ارباب حلقه ها به صورت بالقوه صاحب عمیق ترین محتوا می بودند در حالی که می دونیم این دوتا مقوله های جدایی هستند) و نتیجتا اون "تمرکز" محتوا وجود نداره چون پیاده سازی نشده، تعامل با npc ها به اون شکل وجود نداره، عمده npc ها مشابه هم هستن، بدون اینکه هویت مشخصی داشته باشن یا دیالوگ یا کوئست به خصوصی و اکثریت اونها جنبه سیاهی لشکر دارن، با پیش رفتن در داستان اصلی بازی تغییر "محسوسی" در وضعیت دنیای بازی و npc ها نمی بینید، مثل اینکه داستان کلی بازی و دنیای بازی دو مقوله های جدا و مستقل از هم باشن( این برای یه RPG ضعف بزرگیه و تا زمانی که تاثیرات پیش رفتن در داستان بر سرنوشت مناطق مختلف یا دنیای بازی شکل نگیره این مشکل ادامه داره، میشه گفت در Oblivion با مسائل مرتبط با پادشاه و جانشینش و اتفاقات مرتبط با باز شدن Oblivion Gates و تاثیرات اونها روی هر منطقه از این نظر شاهد پیشرفت بودیم اما در Skyrim به خاطر عدم تاثیر محسوس داستان بر دنیای بازی عقبگرد داشتیم)

فاکتوری که باعث میشه خیلی ها بعد از ساعت ها هنوز به Elder Scrolls ادامه بدن زیبایی های دنیای بازی، موسیقی های بسیار زیبای بازی و گستردگی و تنوع هست (مشابه خیلی از RPG های آنلاین) اما در عمل عمده وقتی که گذاشته میشه به گشت و گذار توی این دنیای بزرگ می گذره و به کارهای بعضا تکراری و از روی عادت (اما برای خیل عظیمی دلنشین) و با حضور یک خلاء بزرگ که با گذشت زمان حس میشه و اون چیزی نیست جز عدم وجود هدف مشخص و همین باعث میشه که در عین صرف کردن ساعت های طولانی شما بعد از مدتی نتونید اسم و مشخصات کاراکترهای بازی، پیچیدگی های داستانی و ... رو اون طور که باید به خاطر بیارید، بر خلاف خود دنیای بازی، که این هم ارتباط تنگاتنگی با گفته تاد هاوارد و فلسفه سری Elder Scrolls داره (هر چند که عده زیادی این مدل رو می پسندن و از نظر جلب رضایت اکثریت نمیشه به اون خرده گرفت.)

به تعبیر دیگه ای میشه گفت ایجاد نوع خاصی از اعتیاد:n02: به بعضی از بازی های RPG که Bethesda اون رو خیلی خوب بلده و با TES-Online قصد داره همین مسیرُ ادامه بده.

Arrowtic
20-08-2013, 16:28
ه جز یکی دو مورد خاص مثل گرگینه شدن یا یادگیری Shouts آیا انجام ماموریت های جانبی پاداش مناسبی هم به دنبال داره؟ به نظر من خلاء آیتم های خاص و کمیاب و سیستم مناسب پاداش در قبال ماموریت در Skyrim فوق العاده پررنگه و این انگیزه انجام ماموریت های جانبی رو شدیدا تحت تاثیر قرار میده.

داستان ! دلیلی که من هر چی مرحله فرعی که گیرم اومدو بازی کردم چیزی جز داستان عالیشون نبود ! تا حالا یک مرحله فرعی به شخصه ندیدم توش که لذت بخش نباشه ! من توی یه بازی مهم ترین چیز برام داستانه و با وجود داستان ضعیف اصلی بازی همین فرعی ها باعث شدن به عنوان بهترین نسل قبولش داشته باشم !
یه مرحله فرعی تکراری نبوده تا حالا واسم توی اسکایریم ، همشون حساب شده با داستان عالی .
مشخص بود که هر چه قدر که سر سری از داستان اصلی رد شدن روی فرعی ها وقت گذاشتن .
سیستم Mod هم که خوب خیلی کمک کرده به کار و خیلی از مودها هستن که کوئست مخصوص خودشونو دارن و آخرش آیتم خاص میدن . خیلیاشونم البته باید ساحته بشن توسط پلیر .(من خودم عاشق آرمور استنیس از GoT و لیچ کینگ از WoW هستم !)

Gregar
20-08-2013, 18:43
اینجوری که از صحبت ها بر میاد RPG های قدیمی تر با همین سبک و سیاق رو تجربه نکردید و من علت همچین برداشتی رو نبودن امکان مقایسه برای شما با گزینه های قدیمی تر می بینم، مثلا همین سری Elder Scrolls توی نسخه های اخیرش از Morrowind و بعد از اون یعنی Oblivion و نهایتا Skyrim تقریبا همیشه همین وضعیت رو داشته، دنیای بزرگ و سرگرم کننده مملوء از ماموریت های جانبی با امکان انتخاب انواع نژادها و کلاس ها اما با یک داستان کلیشه ای و روایت ضعیف. مسئله سری Elder Scrolls از گذشته این بوده که موقع خلق هر شماره اولویت با طراحی دنیای بازی هست، نه داستان و نه چیز دیگه (گفته تاد هاوارد) و برای همین وقت و انرژی زیادی که صرف ساخت دنیا میشه هست که از نظر وسعت دنیا و زیبایی های بصری اون همیشه جزو سرآمدهای RPG ها بوده اما از نظر داستان و روایت موفق نبوده، در واقع توی این سری روی حجم محتوا کار میشه و نه "عمق" اون، یعنی محتوایی که شدیدا پراکندست و برای همین به جای اینکه به مرور و با پیشرفت کاراکترتون به این محتوا دست پیدا کنید (یکی از جذابیت های مهم یه RPG)، عمده این محتوا از ابتدا در دسترسه که با رسیدن به هر قسمت اون به خاطر تمرکز کم محتوا به طور طبیعی بعد از مدتی به مناطق دیگه میرید و اون ارتباط برقرار کردن با یه منطقه و احساس تعلق خاطر به اون اندازه ای که باید ایجاد نمیشه:

مثلا توی یه RPG با ابعاد کوچکتر مثال Gothic محصول سال 2001 یا شماره دومش محصول 2003 رو میزنم، شما حتی اگه توی یک فضای کوچیک تر مثل یک شهر بمونید می تونید مدت ها سرگرم بشید، چیزهای جدید و منحصر به فرد ببینید، با npc های مختلف صحبت کنید، npc هایی که هر کدوم کاراکتر، صدا و کوئست های متفاوت دارند و به مرور زمان و با پیش رفتن در داستان بازی، این npc ها هم تغییراتی پیدا می کنن، دیالوگ ها و کوئست های جدید یا جا به جایی اونها به مناطق دیگه و خلاصه خیلی جزئیات و تغییرات سرگرم کننده دیگه اضافه میشه که به شما اون احساس "پویایی" و زنده بودن دنیا رو القا می کنه، مثال آهنگر در حال کار و ... رو که زدید که در سری Elder Scrolls برای اولین بار در Skyrim پیاده شده، در همون Gothic که مربوط به بیش تر از یک دهه قبل میشه در عین بضاعت کمتر به خاطر مسائل سخت افزاری، به شکل بهتر و عمیق تری کار شده:
مثلا آهنگری که مشغول به کاره، نجاری که کمدها رو تعمیر می کنه، مامورهای گارد شهر که در حال تمرین با شمشیر و Crossbow هستن، فردی که برای مردم سخنرانی می کنه و موعظه می کنه، مامور حکومتی که پروپاگانداهای حکومتی رو می خونه، شکارچی که بیرون از شهر کمپ میزنه و میشه بیرون از شهر باهاش رفت شکار، الواتی که توی قهوه خونه جمع میشن، بندری که عمده کارهای خلاف شهر در اون منطقه انجام میشه، افرادی که هرکدوم داستان و کوئست منحصر به فرد خودشون رو دارن، دزدهایی که در سطح شهر پراکنده هستن و در زیر زمین شهر مخفیگاه دارن(شهر Riften در اسکایریم شباهت زیادی با اون داشت) و جیب بری و بازی کردن قفل ها رو آموزش میدن، سیستم به زندان انداختن/افتادن، رشوه دادن و ... و همه این افراد در طول شبانه روز کارهای مختلفی رو انجام میدن و موقع شب به خونه های خودشون میرن یا در قهوه خونه ها دور هم جمع میشن، یا شهر دیگه ای که صرفا ویژه Mage هاست و افراد دیگه اجازه تردد به اون رو ندارن(College of Winterhold معادل ضعیف شده و نه چندان جذاب اون بود، جایی که در عرض چند روز از یک Novice به تمام معنا به Archmage تبدیل میشدیم! همین College نمونه مناسبی از عمده قسمت های دنیای Skyrim هست، از نظر بصری زیبا و نوید دهنده رمز و رازهای زیاد، اما در عمل سطحی کار شده تا جایی من به جز اون altar که در زیر زمین College بود و امکان دسترسی به بعضی از آیتم های خاصُ ایجاد می کرد مورد به خصوص یا جذابی در خاطرم باقی نمونده) ...

به جز مواردی مثل شخصیت پردازی و روایت ضعیف، تاثیر ناچیز انتخاب ها و تصمیم گیری ها در داستان اصلی و تعامل ضعیف با npc ها که تقریبا همه به اون اذعان دارند و انتقادهایی که از نظر مکانیزم مبارزات و تاثیر کم مهارت در اون وجود داره:

یکی از نقدهای بزرگ دیگه ای که به Skyrim وارده مسئله آیتم های خاص هست که نبود یا کمبود اون شدیدا احساس میشه، اگر آیتم هایی که با Enchanting و Smithing امکان ساخت اونها وجود داره رو فاکتور بگیریم (چون امکان یادگیری و ساخت اونها فراهمه)، چه عامل انگیزشی برای ماموریت های جانبی پرتعداد بازی وجود داره؟ به جز یکی دو مورد خاص مثل گرگینه شدن یا یادگیری Shouts آیا انجام ماموریت های جانبی پاداش مناسبی هم به دنبال داره؟ به نظر من خلاء آیتم های خاص و کمیاب و سیستم مناسب پاداش در قبال ماموریت در Skyrim فوق العاده پررنگه و این انگیزه انجام ماموریت های جانبی رو شدیدا تحت تاثیر قرار میده.

در Elder Scrolls بر خلاف lore عظیمی که به صورت نوشتاری و بالقوه داره هیچ وقت از اون در شکل و قالب مناسبی استفاده نشده (البته فراموش نکنیم که این lore کاملا برگرفته از ارباب حلقه ها هست و اگه صرفا lore عظیم معادل با "عمق" محتوا می بود، بازی های ارباب حلقه ها به صورت بالقوه صاحب عمیق ترین محتوا می بودند در حالی که می دونیم این دوتا مقوله های جدایی هستند) و نتیجتا اون "تمرکز" محتوا وجود نداره چون پیاده سازی نشده، تعامل با npc ها به اون شکل وجود نداره، عمده npc ها مشابه هم هستن، بدون اینکه هویت مشخصی داشته باشن یا دیالوگ یا کوئست به خصوصی و اکثریت اونها جنبه سیاهی لشکر دارن، با پیش رفتن در داستان اصلی بازی تغییر "محسوسی" در وضعیت دنیای بازی و npc ها نمی بینید، مثل اینکه داستان کلی بازی و دنیای بازی دو مقوله های جدا و مستقل از هم باشن( این برای یه RPG ضعف بزرگیه و تا زمانی که تاثیرات پیش رفتن در داستان بر سرنوشت مناطق مختلف یا دنیای بازی شکل نگیره این مشکل ادامه داره، میشه گفت در Oblivion با مسائل مرتبط با پادشاه و جانشینش و اتفاقات مرتبط با باز شدن Oblivion Gates و تاثیرات اونها روی هر منطقه از این نظر شاهد پیشرفت بودیم اما در Skyrim به خاطر عدم تاثیر محسوس داستان بر دنیای بازی عقبگرد داشتیم)

فاکتوری که باعث میشه خیلی ها بعد از ساعت ها هنوز به Elder Scrolls ادامه بدن زیبایی های دنیای بازی، موسیقی های بسیار زیبای بازی و گستردگی و تنوع هست (مشابه خیلی از RPG های آنلاین) اما در عمل عمده وقتی که گذاشته میشه به گشت و گذار توی این دنیای بزرگ می گذره و به کارهای بعضا تکراری و از روی عادت (اما برای خیل عظیمی دلنشین) و با حضور یک خلاء بزرگ که با گذشت زمان حس میشه و اون چیزی نیست جز عدم وجود هدف مشخص و همین باعث میشه که در عین صرف کردن ساعت های طولانی شما بعد از مدتی نتونید اسم و مشخصات کاراکترهای بازی، پیچیدگی های داستانی و ... رو اون طور که باید به خاطر بیارید، بر خلاف خود دنیای بازی، که این هم ارتباط تنگاتنگی با گفته تاد هاوارد و فلسفه سری Elder Scrolls داره (هر چند که عده زیادی این مدل رو می پسندن و از نظر جلب رضایت اکثریت نمیشه به اون خرده گرفت.)

به تعبیر دیگه ای میشه گفت ایجاد نوع خاصی از اعتیاد:n02: به بعضی از بازی های RPG که Bethesda اون رو خیلی خوب بلده و با TES-Online قصد داره همین مسیرُ ادامه بده.

اره من کلا از DA به بعد شروع کردم به بازی کردن RPG و تقریبا با حرفاتون موافقم . اسکایریم هر چی هست و هر ایرادی که داشته باشه باز هم دنیاش تو رو جذب میکنه . چون کافیه توی این دنیا وارد بشی و درکش کنی اونوقت دیگه هیچ از عناصر RPG جلوی بازی نکردنت رو نمیگرن .
من خودم که مدتی vanilla skyrim رو بازی کردم خسته شدم و بعد سراغ مود رفتم . مودها انگار جون دوباره ای به بازی داد و باعث علاقه دوباره من به بازی شد . فقط یه مود skyre تونست بازی رو در حد DS سخت کنه واسه من . شاید حتی بیشتر از DS و کلی امکانات دیگه به بازی اضافه کرد .


داستان ! دلیلی که من هر چی مرحله فرعی که گیرم اومدو بازی کردم چیزی جز داستان عالیشون نبود ! تا حالا یک مرحله فرعی به شخصه ندیدم توش که لذت بخش نباشه ! من توی یه بازی مهم ترین چیز برام داستانه و با وجود داستان ضعیف اصلی بازی همین فرعی ها باعث شدن به عنوان بهترین نسل قبولش داشته باشم !
یه مرحله فرعی تکراری نبوده تا حالا واسم توی اسکایریم ، همشون حساب شده با داستان عالی .
مشخص بود که هر چه قدر که سر سری از داستان اصلی رد شدن روی فرعی ها وقت گذاشتن .
سیستم Mod هم که خوب خیلی کمک کرده به کار و خیلی از مودها هستن که کوئست مخصوص خودشونو دارن و آخرش آیتم خاص میدن . خیلیاشونم البته باید ساحته بشن توسط پلیر .(من خودم عاشق آرمور استنیس از GoT و لیچ کینگ از WoW هستم !)

دقیقا .
مود ها رو که گفتم چه تحولی تو اسکایریم ایجاد میکنن .
+
یکی از دلایل محبوبیت اسکایریم اصلا همین داستان های فرعی و زیباشه . ما توی اسکایریم داستان فقط حول یک نفر و کارهای اون نمیچرخه . برعکس اکثر RPG های دیگه . بلکه کلی داستان و اتفاق همزمان داره توی دنیای اسکایریم اتفاق میفته چه بسا که بعضی جاها ارتباطی که بینشون دیده میشه جالبه .
محبوبیت سریالی مثل GOT هم به همین دلیله . GOT نه بازیگر اصلی داره نه یه داستان با خط ثابت و کسل کننده که البته تعامل کاراکترها و اتفاقها خیلی جالبتر و در کل شاهکاره .

City 17
20-08-2013, 19:44
داستان ! دلیلی که من هر چی مرحله فرعی که گیرم اومدو بازی کردم چیزی جز داستان عالیشون نبود ! تا حالا یک مرحله فرعی به شخصه ندیدم توش که لذت بخش نباشه ! من توی یه بازی مهم ترین چیز برام داستانه و با وجود داستان ضعیف اصلی بازی همین فرعی ها باعث شدن به عنوان بهترین نسل قبولش داشته باشم !
یه مرحله فرعی تکراری نبوده تا حالا واسم توی اسکایریم ، همشون حساب شده با داستان عالی .
مشخص بود که هر چه قدر که سر سری از داستان اصلی رد شدن روی فرعی ها وقت گذاشتن .

شخصا تعداد زیادی از اونها رو دیدم و انجام دادم اما من همچین برداشتی رو نداشتم؛ خیلی ها مثل جمع آوری آیتم X یا رسوندن آیتم X به Y ، اسکورت شخص X ، کشتن X که از هر کدوم ده ها مورد رو میشه مثال زد اصلا داستانی نداشتن، درسته موارد جالبی هم داشتیم مثل ماموریت های مرتبط با Daedra Lordsکه در Oblivion و Morrowind هم حضور داشتن یا یه سری موارد دیگه (ماموریت هایی که به صورت ناگهانی پیش میان مثل اون مثال Hangover که زدی) ولی حتی توی اون ماموریت های جالب تر که تعدادشون نسبت به کل ماموریت ها (صدها یا حتی هزاران ماموریت) بسیار کمه، در عین اینکه به نسبت سرگرم کننده هستن، من هیچ وقت اونها رو به دید "داستان" ندیدم، مگه اینکه نوشته های Journal رو داستان به حساب بیاریم و از قوه تخیلمون استفاده کنیم! (به عنوان نمونه از کل ماموریت های College (ده ها مورد) چندتاشون داستان سرگرم کننده داشتن؟)

هنوز برای من غیر قابل هضمه که برای کسی که داستان براش از همه چیز مهم تره (علاقه مند بودنت به انیمه هم کاملا اینُ تایید می کنه) Skyrim رو مثلا به جای Witcher یا DA:O انتخاب کنه:n13:

halflife g
20-08-2013, 21:48
داستان ! دلیلی که من هر چی مرحله فرعی که گیرم اومدو بازی کردم چیزی جز داستان عالیشون نبود ! تا حالا یک مرحله فرعی به شخصه ندیدم توش که لذت بخش نباشه ! من توی یه بازی مهم ترین چیز برام داستانه و با وجود داستان ضعیف اصلی بازی همین فرعی ها باعث شدن به عنوان بهترین نسل قبولش داشته باشم !
یه مرحله فرعی تکراری نبوده تا حالا واسم توی اسکایریم ، همشون حساب شده با داستان عالی .
مشخص بود که هر چه قدر که سر سری از داستان اصلی رد شدن روی فرعی ها وقت گذاشتن .

+

سیستم Mod هم که خوب خیلی کمک کرده به کار و خیلی از مودها هستن که کوئست مخصوص خودشونو دارن و آخرش آیتم خاص میدن . خیلیاشونم البته باید ساحته بشن توسط پلیر .(من خودم عاشق آرمور استنیس از GoT و لیچ کینگ از WoW هستم !)

در مورد داستان علاوه بر حرفايي كه معراج در مورد كيفيت داستان هاي فرعي زده به اينم بايد توجه داشت كه داستان اصلي هست كه پيكره بازي و كاراكتر شما رو ميسازه ......يعني اگه شما نتوني با كاراكتر و چرايي كاراكتر و داستان اصلي و npc هاي دور و برت ارتباط برقرار كني چه فايده داره كه اصلا داستان هاي فرعي هر كدومشون فوق العاده باشن؟؟؟؟(به قول تعبير خوبي كه معراج كرد : محتواي زياد ولي عمق كم)
به نظر من هم نقش آفريني هاي بزرگ عموما تو loot كردن و تعداد ماموريتا سرتر هستن ولي تو ايجاد اتمسفر گيرا و ايجاد ارتابط ضعيفترن

Fable 1 يكي از بهترين نمونه هاي تعادل بين داستان اصلي و فرعي هست يعني هر دوعالي و فوق العاده بودن و اينجاس كه بازم حرف مولينو رو تحسين مي كنم كه گفت : "دنياي بازي كوچكتر و قابل كنترلر به ياد ماندني تر از دنياي بازي بزرگتر و وسيعتر هست"

+

در مورد mod ها هم به نظرم به كيفيت و ارزش خود بازي ربطي نداره چون اصلا توسط تيم سازنده بازي ساخته نميشه و رسمي نيست كه بگيم ارزشمند يا نه....اگه dlc بود قابل بحث

.

aminkhoob
21-08-2013, 00:45
خوب در کل باید بگم تمام مواردی رو که گفتی از یه طرف همرو من دیدم و تجربه کردم توی DS . مخصوصا توی همون دور اول و چندتایی رو هم توی دورهای بعد .


این طور که من نظراتت رو دیدم در بعضی موارد اطلاعات ضعیفی داشتی.
موارد3 و 4 و 5 و 7 از پست قبلیم رو نگاه کن
نظرت در مورد داستان و lore و اطلاعات درون بازی کاملا اشتباهه






من طرفدار بازی ای هستم که توش بتونی یه نقش خاص و یه کاراکتر خاص رو بازی کنی . مثلا من یه دور بازی رو شروع کردم فقط به خاطر عشق knight Artorias که کاراکتری شبیه اون بسازم .
اما DS دست ادمو میبنده . چون سختیش نمیزاره همچین کاری بکنی . به four kings که رسیدم دیگه کاملا قید این کاراکتر رو زدم چون واقعا پدرت در میاد . مخصوصا وقتی به NG+ و NG2+ مرسی . یعنی دیگه اون زره و اون شمشیر واست جواب نمیده .

همونطور که داری میگی شیوه بازیت جوریه که همه attribute ها رو max میکنی . بهترین اسلحه با بیشترین دمیج در ثانیه و بهترین move set رو انتخاب کنی . از جادو استفاده کنی و کلا از همه عوامل بازی استفاده میکنی که بازی رو رد کنی و تموم کنی و لذتش رو ببری .

ولی من مثلا دوست دارم یه کاراکتر نینجا درست کنم و با اون برم . شاید به زور بشه بازی رو با این سبک تموم کرد . چون دیگه خبری از جادو و strength نیست .
من نمیتونم قبول کنم که کاراکترم که Dex بالایی داره و تقریبا مثل یک نینجا شده بیاد Str اش رو 40 کنه یا بالاتر . تقریبا رد کردن بازی بدون سلاح ranged پدرتو در میاره . حتما بایستی 50 تا vitality رو بگیری . 40 تا endurance رو باید بگیری و ...


اما چرا DA و اسکایریم رو توی این قضیه قبول دارم ؟ چون میتونی همچین شخصیت هایی بسازی توی بازی . توی DA میتونی نقش یه ادم خشن و بی رحم و یا یه ادم صلح دوست رو بازی کنی . میتونی از سپر استفاده نکنی و واست مشکلی پیش نیاد .
توی اسکایریم میتونی به راحتی استایل مبارزه ات رو انتخاب کنی و واست مشکلی پیش نیاره و میتونی نقش هر کسی رو توش بازی کنی .



سری فیلمای level 1 رو ندیدی؟
یارو با لول یک میاد همه ی باس ها رو میزنه!
البته با مهارت بالا و اصلا لولی نمیزنه چه برسه به این که stat هایی رو که دوست داره ماکس کنه و البته stat های دیگه هم باید یه حد اقلی داشته باشند

به نظر من با داشتن مهارت کافی وحرفه ای بازی کردن میشه با هر بیلدی از بازی لذت برد

تو می خای با یه زره و شمشیر خاص هفتا NG رو بری و هیچ مشکلی نداشته باشی؟؟
کجا همچین چیزی ممکنه؟
لا اقل برای باس های سخت که میتونی لباس و شمشیر رو عوض کنی
چرا بدون سلاح ranged ؟ مگه نینجا نمیتونه از تیر کمان استفاده کنه؟ چاقو که میتونه پرت کنه، ها ؟

ماهم که رفتیم vitality رو 50 نکردیم خداییش endurance هم فکر نکنم از 20 بیشتر بود !

تو اسکایرم میشه با بیلد یک نینجا بری و یه باس قوی مثل four knight رو بکشی؟ اصلا اسکایرم باس داره؟ حد اقل این جوری؟ یا مثلا ده تا falmer با زره بریزن سرت میتونی دووم بیاری؟
قبلا گفتم تو اسکایرم مثلا اگه یه بیلد کاملا جادویی بسازی بازم به قدرت جنگجو نمیرسی و در جنگ نزدیک دووم نمیاری اصلا مگه جادو های دستراکشن چه قد قوی میشن ، پدرت در میاد تا بخای یه چیز قوی رو بکشی!


اگه هر جور دلت خواست بری و بازی کنی و مشکلی پیش نیاد که نمیشه بازی خوب!





هیچ کس هم نباید وقتی از DS خوشش نمیاد یا از اسکایریم خوشش نمیاد بگه بدرد نمیخوره بلکه توی بحث RPG و این بازی ها عالی بودن بازی اثبات شده توسط طرفدارایی که داره .
پس فقط مقایسه است و ابراز علاقه نسبت به یه بازی و گفتن نکات برتر یه بازی نسبت به بازی دیگه .


منم اسکایرم رو دوست دارم و نگفتم بدرد نمی خوره اما واقعا DS سر تره!

Gregar
21-08-2013, 01:59
این طور که من نظراتت رو دیدم در بعضی موارد اطلاعات ضعیفی داشتی.
موارد3 و 4 و 5 و 7 از پست قبلیم رو نگاه کن
نظرت در مورد داستان و lore و اطلاعات درون بازی کاملا اشتباهه


اون موردها که اطلاعات نیست که ادم بخواد داشته باشه فقط نظر شخصی ات بود در مورد بازی و من هم هنوز هم مخالفم با اون مواردی که گفتی .

راجع به داستان و این قسمت پستت :


7-داستان؟؟؟
داستان از این نو آورانه تر ؟ داستان ازاین درگیر کننده تر ؟
کی تا حالا داستان طلسم undead رو شنیده بود؟ کی تا حالاداستان age of fire رو شنیده بود ؟
اینی که میگی جالبه و قبول دارم که اسکایرم جهان بزرگ و اتفاقات و مسایل زیادی داشت که جالب بودن اما قضیه کلی چی بود داستان بازی که میگن این چیزا نیست اینا مربوط میشه به همون جهان بزرگش
این همه نوشته تو توضیحات آیتما چی بود ؟چهار شوالیه ی پادشاه کیا بودن یکیشون artoria (عکسش تو امضام هست) بود که باس قوی ای بود. داستانش رو نفهمیدی؟
کلی توضیحات تو آیتمای مربوط به باس ها و دیالوگ های npc ها بود در مورد باس ها و همه چی
نداشتن شناخت کافی رو به گردن بازی نندازین

8-دارکسولز داستان فرعی نداشت ؟
واقعا کسی این بازی رو نشناخت.
قضیه ی قتل آناستازیا رو کسی تا آخر رفت؟ کیا زندش کردن؟
قضیه ی solaire of astora رو اصلا کسی فهمید ؟ تو lost izalith دنبال چی بود کیا گذاشتن خل بشه و کشتنش و کیا نجاتش دادن؟
قضیه ی rhea of thorolund کی فهمید؟ کیا گذاشتن پتروس بکشش و کیا نجاتش دادن و جادو های خاصشو خریدن؟
واقعا کی قضیه ی logan رو تا آخر رفت و دو عصای اونو بدست آورد؟
کیا تونستن با quelana of izalith ملاقات کنن و ..
snuggly اون تخم پرنده که آیتم ها رو عوض میکرد...
کی گروه darkwraith اصلا پیدا کرد ؟
قضیه یpatches ،seigemeyer of catarina ، dusk of oolacile و غیره ....


نقش افرینی از این تاثیر گذار تر ؟تواین بازی عمل ها تاثیر گذار هستن نه دیالوگ هایی که مثل یه دکمه میمونن که با زدنشون بازی عوض بشه!

نمیدونم چی بگم . از یه طرف نمیتونم این اتفاقات تو بازی رو به عنوان داستان و lore در نظر بگیرم و از یه طرف میبینم که لذت بردم از بودن اینا تو بازی . مثلا قتل اناستازیا خیلی واسم جالب بود که کسی که نجاتش میدی رو بعدا باید ازش انتقام بگیری
اما از یه طرف سیر داستانی جدایی نسبت به بازی نداره و خیلی سخته اینا رو جدا از داستان اصلی بازی در نظر بگیریم .
ولی برای مثال تو اسکایریم الان یه نظر اتفاق جالبی رو که میفته رو یادم اومد . قضیه واگن سیسرو رو که یادتون هست . همه ملت میگن انتخابها تاثیر توی داستان نداره خوب این تیکه داشت و خیلی جالب هم بود . در صورتی که به سیسرو کمک میکردی عین ادم راهشو میکشید میرفت و اگه تحویل پلیسش میدادی شبانه میدیدی تمام اون خانواده رو قتل عام کرده .

[/QUOTE] سری فیلمای level 1 رو ندیدی؟
یارو با لول یک میاد همه ی باس ها رو میزنه!
البته با مهارت بالا و اصلا لولی نمیزنه چه برسه به این که stat هایی رو که دوست داره ماکس کنه و البته stat های دیگه هم باید یه حد اقلی داشته باشند

به نظر من با داشتن مهارت کافی وحرفه ای بازی کردن میشه با هر بیلدی از بازی لذت برد

تو می خای با یه زره و شمشیر خاص هفتا NG رو بری و هیچ مشکلی نداشته باشی؟؟
کجا همچین چیزی ممکنه؟
لا اقل برای باس های سخت که میتونی لباس و شمشیر رو عوض کنی
چرا بدون سلاح ranged ؟ مگه نینجا نمیتونه از تیر کمان استفاده کنه؟ چاقو که میتونه پرت کنه، ها ؟

ماهم که رفتیم vitality رو 50 نکردیم خداییش endurance هم فکر نکنم از 20 بیشتر بود !

تو اسکایرم میشه با بیلد یک نینجا بری و یه باس قوی مثل four knight رو بکشی؟ اصلا اسکایرم باس داره؟ حد اقل این جوری؟ یا مثلا ده تا falmer با زره بریزن سرت میتونی دووم بیاری؟
قبلا گفتم تو اسکایرم مثلا اگه یه بیلد کاملا جادویی بسازی بازم به قدرت جنگجو نمیرسی و در جنگ نزدیک دووم نمیاری اصلا مگه جادو های دستراکشن چه قد قوی میشن ، پدرت در میاد تا بخای یه چیز قوی رو بکشی!


اگه هر جور دلت خواست بری و بازی کنی و مشکلی پیش نیاد که نمیشه بازی خوب!
[/QUOTE]

خوب منم گفتم دیگه کاملا فرقش معلومه . طرف واسه چی اصلا بیاد با لول یک بازی کنه . خله ؟ یا میخواد مهارت خودش رو به رخ بکشه ؟ لذتی از بازی میبره ؟ والا یه بازی RPG لذت مبارزه اش به هم لول اپ کردن و گرفتن ایتمهای جدید و قویتر شدنه البته در یه راستا . این که والا دیگه RPG نشد همش شد اکشن :n09:


خواهش میکنم دیگه راجع به تفاوت این دو بازی پستی ندین دارم دیوونه میشم :n19: چون از یه طرف عاشق هر دوتا بازیم:n12: و هیچ کدوم واسه من کم و کاستی نداشتن اما به خاطر اسکایریم باید با DS بجنگم :n25:
اقا اصلا قبول DS شاخ ترین بازیه . هست که الان دارم بازی میکنم وگرنه میرفتم اسکایریم بازی میکردم . خواهشا کل کل نکنین دیگه . لااقل من یکی دیگه حوصله ندارم :n09:

aminkhoob
21-08-2013, 12:35
بابا من هر چی میگم تو یه چیز دیگه میگی بعدشم میگی دیگه پست ندین :n06:

تو گفتی نمیشه با یه بیلد خاص بازی کرد من اون مثال رو زدم که بگم با لول یکم میشه و مسئله مهارت رو مشخص کردم یارو میخواد اینو بگه و گرنه مسئله لول آپ و آیتم های جدید که خودش داستانیه :n11:

Khan gholi
22-08-2013, 01:07
به نظرم مقایسه bastion با دیگر گزینه ها کار اشتباهی هست.من با اینکه بازی رو به تموم کردم ولی اصلا ازش خوشم نیومد و نمی تونم به عنوان RPG قبولش کنم
رای رو به ادم جنسن ریختم.تنها بازی که تو کل عمرم تا اخر ازش لذت بردم و دعا می کردم تموم نشه و تنها ایرادش, غول های اخرش بود که اشکتو در میاورد.موسیقی درخور مراحل,داستانی که به شدت همزادپنداری رو فعال میکنه که اخرش خودم بین 4 گزینه واقعا مونده بودم کدوم رو انتخاب کنم! تنوع بسیار در گذراندن هر مرحله,هوش مصنوعی خوب.خلاصه کلام اینکه بین تمامی اخبار فقط منتظر اون روزی هستم که نسخه بعدیش رونمایی بشه

Layken
22-08-2013, 23:01
بین عناوین نقش افرینی این نسل شخصیت های محبوب زیادی متولد شدن که با توجه به سبک
خاص بازی خیلی هم به یادماندنی هم میشن.بین بازی های این سبک من از شخصیت های
متعددی خوشم اومد و میشه گفت در لیست محبوب ترین شخصیت های دنیای بازی های من قرار میگیرن.
برای من این شخصیت ها فوق العاده بودن:




zack fair فوق العاده بود و تا عمر دارم فداکاری هاش فراموشم نمیشه.
Garrus Vakarian
Geralt
Lelianna
zael

Leon-117
23-08-2013, 07:58
^
موریگان رو جا انداختی..........:n09:

manuelcalavera
23-08-2013, 10:29
^
موریگان رو جا انداختی..........:n09:

Oghren رو هم همینطور :دی

The Rover
23-08-2013, 12:07
Oghren رو هم همینطور :دی
و anders :n12:

aminkhoob
23-08-2013, 14:41
Artorias of the Abyss !
Solair of Astora

:n18:

Layken
23-08-2013, 19:53
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خانم Lindsey Stirling یکی از نوازندگان حرفه ای ویالون هستش و خودش هم یک گیمره و برای چند تا از گیم های معروف موزیک ویدئو هایی با تم اصلی اهنگ مخصوص بازی ها ساخته (از جمله AC III و Zelda ) که برای اسکاریم هم همچین کاری رو انجام داده. در این ویدئو اقای Peter Hollens نیز همراه این خانم حضور داره.
من یک سالی میشه این موزیک ویدئو رو دارم و خیلی دوستش دارم چون واقعا عالی کار شده و وقتی بهش گوش میکنم مستقیم میرم به ته سیاه چاله های اسکاریم : دی

از اینجا میتونید این موزیک ویدئو رو دانلود کنید. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Arrowtic
23-08-2013, 20:46
در زمینه آهنگ به خصوص برای اسکایریم هیچ چیزی به کاور های خانم Malukah نمی رسه !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در پست زیر هم فیدبک خودم و دوستان رو می بینید که روانیمون کرده بودن آهنگاش :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای اسکایریم آهنگای زیر رو کاور کرده :
Age of Oppression
Tale of the Tongues
The Age of Aggression
The Dragonborn Comes
آخریش به خصوص محشره !
برای بازی های Halo ، ME و چند بازی دیگه هم کاور کردن . آهنگ خیلی خیلی خیلی قشنگ Beauty of Dawn رو هم برای The Elder Scrolls Online خودشون نوشتن و خوندن .

به شدت توصیه میکنم گوش بدید !

Gregar
23-08-2013, 22:20
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خانم Lindsey Stirling یکی از نوازندگان حرفه ای ویالون هستش و خودش هم یک گیمره و برای چند تا از گیم های معروف موزیک ویدئو هایی با تم اصلی اهنگ مخصوص بازی ها ساخته (از جمله AC III و Zelda ) که برای اسکاریم هم همچین کاری رو انجام داده. در این ویدئو اقای Peter Hollens نیز همراه این خانم حضور داره.
من یک سالی میشه این موزیک ویدئو رو دارم و خیلی دوستش دارم چون واقعا عالی کار شده و وقتی بهش گوش میکنم مستقیم میرم به ته سیاه چاله های اسکاریم : دی

از اینجا میتونید این موزیک ویدئو رو دانلود کنید. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

البومشم داشتم خیلی قشنگ بود . کلا ویولون زن خیلی خوبیه . من اول با همین ویدئو باهاش اشنا شدم و فکر کردم یکی همینجوری یه ویدئو ساخته و روش فقط یه اهنگ گذاشته . بعدا البومش رو که دیدم فهمیدم نه بابا طرف الکی نیست و واقعا کارش خوبه و اسکایریم هم کار خودش بوده .

یه اهنگ ریمیکس از اسکایریم هم هست اونم جالب بود حتما بگیرین ویدئوش رو . تصاویر زیبایی از اسکایریم نشون میده و اهنگ تم اصلی اسکایریم که ریمیکس شده . عاشق این اهنگ ریمیکس شدم .


در زمینه آهنگ به خصوص برای اسکایریم هیچ چیزی به کاور های خانم Malukah نمی رسه !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در پست زیر هم فیدبک خودم و دوستان رو می بینید که روانیمون کرده بودن آهنگاش :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای اسکایریم آهنگای زیر رو کاور کرده :
Age of Oppression
Tale of the Tongues
The Age of Aggression
The Dragonborn Comes
آخریش به خصوص محشره !
برای بازی های Halo ، ME و چند بازی دیگه هم کاور کردن . آهنگ خیلی خیلی خیلی قشنگ Beauty of Dawn رو هم برای The Elder Scrolls Online خودشون نوشتن و خوندن .

به شدت توصیه میکنم گوش بدید !

خوب منم یکی رو معرفی میکنم فکر کنم شنیده باشین اسمش رو . البته خیلی مثل maluka تو کار گیم نیست ولی خواننده ی گیمریه و همین اهنگ Dragonborn comes رو خونده که وقتی شنیدم بیشتر از اهنگ maluka خوشم اومد ازش . اونم حتما بگیرین . Christina Grimmie خونده اش که کم معروف نیست .

چیزشکن دسترسی ندارم فعلا وگرنه لینک میزاشتم .

I3 E L O \/ E D
26-08-2013, 23:13
سلام :n16:

میخوام جنایتی که در حق بشریت تو این تاپیک شده رو نادیده بگیرم اما ...

WHERE THE F*** IS THE WALKING DEAD
?!
!?
...
:n02:

یعنی واقعا این شاهکار لیاقت اینو نداره تو این لیست قرار بگیره؟
این بازی و The Witcher 1 تنها بازیهایی بودن که توشون انتخابها خاکستری بود...

اشتباه نکنید، من خودم بازی محبوبم از این لیست دراگون ایجه
هیچوقت 'موریگان' و 'شین' و 'الیستر' رو فراموش نمیکنم، هیچوقت اون آهنگی رو که ' للیانا ' بعد از مواجهه با گرگینه ها خوند رو فراموش نمیکنم
اما همیشه ته دلم وقتی بین انتخابهایی که تو این سه بازی جلومون گذاشته میشه فکر میکنم میبینم که چقدر 'ویچر' و 'واکینگ دد' از دراگون ایج جلوترن
شما بد و خوب تو 'واکینگ دد' و 'ویچر 1' ندارید، آقا لولوئه ای وجود نداره، همه خاکسترین
در واقع همه انسانن...

اما تو Elder Scrolls, Dragon Age, ME و ... همیشه انگار بعضیا فقط خلق شدن که بد باشن

البته دراگون ایج کمی تو مسئله ' ترین لوگین ' خاکستری عمل کرد
' ایلوسیو من ' هم یه نشانه هایی از خاکستری بودن داشت هرچند مس افکت بازی ای هست با تم حماسی و نبرد بین خیر و شر
تو Fallout New Vegas سزار و لژیونش یه مسئله ی کاملا خاکستری بودن و بازی کلا مثل Fallout 3 نبود که همه چیز سیاه و سفید باشه
به جرات میگم تو Elder Scrolls تقریبا همه ی مسائل به صورت یا خیلی سیاه یا خیلی سفید مطرح میشه، از کل این سری من تنها شخصیتی که چیزی ازش یادم مونده سیسرو هستش، دلقک محافط الهه ی مادر دارک برادرهود ( اونم بیشتر به خاطر پارودی ای هستش که سازنده ها بین اون و سیسروی معروف دوران جمهوری رم باستان به وجود آوردن)

این بازیها همه اشون از بازیهای مورد علاقه ی من هستن و اگر روزی بتونم حتما دوباره اونا رو بازی میکنم
اما به نظر شخصی خودم این انتقاد بهشون وارد هست

در صورتی که سری ویچر و علی الخصوص واکینگ دد این مسئله رو ازش گذر کردن

هنوز Deus Ex: HR, Dark Souls و Bastion بازی نکردم اما همه شون رو رو هارد دارم و حتما یه روز امتحانشون میکنم

در ضمن به تموم اونایی که مثل من هم از نقش آفرینی و هم از استراتژی لذت میبرن پیشنهاد میکنم که بازی فوق العاده ی Crusader Kings 2 رو یه امتحان کنن
اولش ممکنه سخت باشه ولی وقتی یادش بگیرید پتانسیل فوق العاده بالایی برای نقش آفرینی داره، برای مثال میتونید خاندان خودتونو بوجود بیارید و با نقش آفرینی مستقیم هر عمل حاکمتون تاریخ امپراتوری ایران رو بازنویسی کنید، بازی محشره

اگه هم به دنبال نقش آفرینی با خنده و لذت هستید Tropico 4 رو پیشنهاد میکنم که در عین حال میتونه خیلی آموزنده ام باشه
میتونید دیکتاتوری باشید توی آمریکای لاتین که جزیره اش رو به بهشت توریستا تبدیل میکنه اما مردمش حتی غذاشونم تامین نمیشه و با زور اسلحه و تقلب تو قدرت بمونید
یا میتونید به فکر مردم باشید اما تو یه لحظه ممکنه ارتش کودتا کنه و یا آمریکا و شوروی با کارتون مخالف باشن و...
در عین حال دیالوگهای خنده دار و آهنگهای فوق العاده زیبایی که شما رو به وجد میاره

پست بالا هم امضاش منو باز یاد GoT انداخت
امیدوارم یه روز یه نقش آفرینی فوق العاده از این سری ساخته بشه
دنیای زیبایی داره، به خصوص کتاباش

---

و در آخر آهنگی رو میذارم که به تنها آهنگی بدل شد که اشک منو درآورد!
آهنگ پایان بازی واکینگ دد...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Gregar
27-08-2013, 10:26
سلام :n16:

میخوام جنایتی که در حق بشریت تو این تاپیک شده رو نادیده بگیرم اما ...

WHERE THE F*** IS THE WALKING DEAD
?!
!?
...
:n02:

یعنی واقعا این شاهکار لیاقت اینو نداره تو این لیست قرار بگیره؟
این بازی و The Witcher 1 تنها بازیهایی بودن که توشون انتخابها خاکستری بود...

اشتباه نکنید، من خودم بازی محبوبم از این لیست دراگون ایجه
هیچوقت 'موریگان' و 'شین' و 'الیستر' رو فراموش نمیکنم، هیچوقت اون آهنگی رو که ' للیانا ' بعد از مواجهه با گرگینه ها خوند رو فراموش نمیکنم
اما همیشه ته دلم وقتی بین انتخابهایی که تو این سه بازی جلومون گذاشته میشه فکر میکنم میبینم که چقدر 'ویچر' و 'واکینگ دد' از دراگون ایج جلوترن
شما بد و خوب تو 'واکینگ دد' و 'ویچر 1' ندارید، آقا لولوئه ای وجود نداره، همه خاکسترین
در واقع همه انسانن...

اما تو Elder Scrolls, Dragon Age, ME و ... همیشه انگار بعضیا فقط خلق شدن که بد باشن

البته دراگون ایج کمی تو مسئله ' ترین لوگین ' خاکستری عمل کرد
' ایلوسیو من ' هم یه نشانه هایی از خاکستری بودن داشت هرچند مس افکت بازی ای هست با تم حماسی و نبرد بین خیر و شر
تو Fallout New Vegas سزار و لژیونش یه مسئله ی کاملا خاکستری بودن و بازی کلا مثل Fallout 3 نبود که همه چیز سیاه و سفید باشه
به جرات میگم تو Elder Scrolls تقریبا همه ی مسائل به صورت یا خیلی سیاه یا خیلی سفید مطرح میشه، از کل این سری من تنها شخصیتی که چیزی ازش یادم مونده سیسرو هستش، دلقک محافط الهه ی مادر دارک برادرهود ( اونم بیشتر به خاطر پارودی ای هستش که سازنده ها بین اون و سیسروی معروف دوران جمهوری رم باستان به وجود آوردن)

این بازیها همه اشون از بازیهای مورد علاقه ی من هستن و اگر روزی بتونم حتما دوباره اونا رو بازی میکنم
اما به نظر شخصی خودم این انتقاد بهشون وارد هست

در صورتی که سری ویچر و علی الخصوص واکینگ دد این مسئله رو ازش گذر کردن

هنوز Deus Ex: HR, Dark Souls و Bastion بازی نکردم اما همه شون رو رو هارد دارم و حتما یه روز امتحانشون میکنم

در ضمن به تموم اونایی که مثل من هم از نقش آفرینی و هم از استراتژی لذت میبرن پیشنهاد میکنم که بازی فوق العاده ی Crusader Kings 2 رو یه امتحان کنن
اولش ممکنه سخت باشه ولی وقتی یادش بگیرید پتانسیل فوق العاده بالایی برای نقش آفرینی داره، برای مثال میتونید خاندان خودتونو بوجود بیارید و با نقش آفرینی مستقیم هر عمل حاکمتون تاریخ امپراتوری ایران رو بازنویسی کنید، بازی محشره

اگه هم به دنبال نقش آفرینی با خنده و لذت هستید Tropico 4 رو پیشنهاد میکنم که در عین حال میتونه خیلی آموزنده ام باشه
میتونید دیکتاتوری باشید توی آمریکای لاتین که جزیره اش رو به بهشت توریستا تبدیل میکنه اما مردمش حتی غذاشونم تامین نمیشه و با زور اسلحه و تقلب تو قدرت بمونید
یا میتونید به فکر مردم باشید اما تو یه لحظه ممکنه ارتش کودتا کنه و یا آمریکا و شوروی با کارتون مخالف باشن و...
در عین حال دیالوگهای خنده دار و آهنگهای فوق العاده زیبایی که شما رو به وجد میاره

پست بالا هم امضاش منو باز یاد GoT انداخت
امیدوارم یه روز یه نقش آفرینی فوق العاده از این سری ساخته بشه
دنیای زیبایی داره، به خصوص کتاباش

---

و در آخر آهنگی رو میذارم که به تنها آهنگی بدل شد که اشک منو درآورد!
آهنگ پایان بازی واکینگ دد...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

TWD که RPG نبود ژانرش . Advanture بود . درسته انتخابها کمی توی بازی تاثیر داشت ولی در زمره RPG ها قرار نمیگیره .

I3 E L O \/ E D
27-08-2013, 11:07
TWD که RPG نبود ژانرش . Advanture بود . درسته انتخابها کمی توی بازی تاثیر داشت ولی در زمره RPG ها قرار نمیگیره .

به نظر من این بازی اگر انخابها رو ازش بگیرید هیچی نمیمونه

95% اوقات بازی شما در حال انتخاب بودید ( اونم چه انتخابهای سختی!)
خود کمپانی TellTale هم اگه یادتون باشه تو تبلیغاتش بیشتر رو نقش آفرینی تو بازی مانور میداد

اگه این بازی نقش آفرینی نباشه، پس مس افکت که دیگه عمرا نقش افرینی بشه!

هر چند بستگی به تعریف شما از RPG هم داره، شاید برای شما تو نقش آفرینی حتما باید لول آپ و اسلحه عوض کردن و ... باشه
اما برای من داستان و انخابها اینو معلوم میکنه

به هر حال به نظر شما احترام میذارم :n16:

City 17
27-08-2013, 16:03
مرسی از توضیحات I3 E L O \/ E D ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، با بیشتر صحبت ها موافقم.

فقط در مورد ژانر ببینید روی ME هم بارها بحث شده که میشه گفت RPG و همزمان میشه گفت یک TPS با قدرت انتخاب، حتی بعضی از پایگاه ها ژانر اون رو TPS ثبت کردند. اما بالاخره قدرت انتخاب کلاس، آزادی عمل نسبی و ... یعنی چندین المان RPG رو داشت، در حالی که TWD با هر تعریفی که پیش بریم یک ادونچر هست و صرفا قدرت انتخاب در دریالوگ ها و موارد مرتبط با اون نمی تونه یک بازی "اشاره و کلیک" رو به RPG تبدیل کنه:n06:

Gregar
27-08-2013, 23:07
به نظر من این بازی اگر انخابها رو ازش بگیرید هیچی نمیمونه

95% اوقات بازی شما در حال انتخاب بودید ( اونم چه انتخابهای سختی!)
خود کمپانی TellTale هم اگه یادتون باشه تو تبلیغاتش بیشتر رو نقش آفرینی تو بازی مانور میداد

اگه این بازی نقش آفرینی نباشه، پس مس افکت که دیگه عمرا نقش افرینی بشه!

هر چند بستگی به تعریف شما از RPG هم داره، شاید برای شما تو نقش آفرینی حتما باید لول آپ و اسلحه عوض کردن و ... باشه
اما برای من داستان و انخابها اینو معلوم میکنه

به هر حال به نظر شما احترام میذارم :n16:

شرمنده ولی حرف من نظر شخصی نبود و تعریف هم از RPG ارائه ندادم . خوب ژانرش RPG نیست که بخواد توی این لیست باشه و ادونچر حساب میشه . من چه کار کنم . میخواست RPG باشه . هر چی هم باشه چه RPG چه ادونچر بهترین بازی دنیاست واسه من .

manuelcalavera
28-08-2013, 07:54
@ Beloved :
آخه TWD واقعا" RPG نیست. یک Point and Click هست که "یکی از خصوصیات ِ RPG رو به بهترین نحو ارائه کرده".

-------

آف تاپیک : اگه aSoIaF میخونی ، بیا فرومش. خیلی بحث میشه راجع بهش.

SAMCRO
30-08-2013, 23:02
خوب این یه مقدار سخته برام ....
اوولین بازی ای که ار پی جی بود بازی کردم مس افکت ۲بود ... واقعا از شدت هیجان گیج شده بودم که این بازی این قدرت زیاد رو به من می ده که می تونم تصمیم بگیرم ( توی یه سری از بازی های دیگه مثل GTA وقتی ۲ تا راه پیش پام می زاشت همیشه لذت عجیبی برام داشت ... دیگه چه برسه به این ) ... واقعا دوسش داشتم ... همون موقع ۲ بار تمومش کردم ...
بعدش با درگن ایج اشنا شدم ... چه محیط خارق العاده ای داشت ... چه داستان شگفت انگیزی داشت ... اون جا بودش که لذت بازی ار پی جی رو حس کردم ... چند وقت پیش بود که اومدم ۲ باره درگون ایج ۲ رو بازی کنم ... وقتی یه سری حرفا توش در مورد قبلی می زدن ... واقعا دلم برای اون تنگ می شد ... چه قدر خوب بودش ...
بقیه ی بازی ها اون قدر منو راضی نکردن ... اسکایریم ( از بزرگیش حوصلم سر رفت ) . ویچر . دئوس اکس . فالاوت .
البته فالاوت رو خوشم اومد ...

درگن ایج رو انتخاب کردم ...

Public Enemy
01-09-2013, 21:47
من شخصا 2 The witcher

رکوردی زد که فکر نکنم کسی بتونه بهش دست پیدا کنه !

50 جایزه در عرض چند هفته ! در اواخر سال

همرو CD Projektدرو کرد :n02:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

بهترین بازی تاریخ RPG از نگاه Gamer ها:n19: ( جز ایرانیان :n10: )