مشاهده نسخه کامل
: چرا یک مادر به کودکش مهر می ورزد ؟
درود.
آیا تا کنون با خود اندیشیده اید که چگونه است که یک مادر به کودکش مهر می ورزد ؟ آیا به راستی بخاطر خود کودک به او مهر می ورزد؟
شاید در نگاه اول خیال شود که یک مادر بخاطر خود کودک به او مهر و محبت میکند ، ولی در بطن این قضیه چیز دیگری نهفتـــــــه است.
داستان ازین قرار است که یک مادر ( یا هرکس دیگر ) برای ندای وجدان درونی و برای راحتی وجدان خود و همچنین دست پیدا کـردن به
حس خشنودی و رضایت از خود این کار را انجام میدهد. به طور کلی انسان هیچ کاری را برای دیگری انجام نمیدهد. بلکه آنرا به دستــور
مغز خود و برای آسودگی ذهن خود انجام میدهد. حتی مهر ورزیدن به فرزند خود.
برهان : فرض کنید حس وجدان وجود نداشت . در این حالت ما خود را ملزم به مهر ورزیدن به کودک خود نمیدانیم.
حال پندار کنید که وجدان هست :
" یک بچه زمین میخورد ، مادرش دوان دوان به سوی کودک می آید و او را از زمین بلند میکند. "
پرسش پیش می آید ، آیا مادر این کار را در وهله ی نخست ، به خاطر خود کودک انجام داده ؟
پاسخ : خیر ، چون در این هنگام حس وجدان مادر بیدار میشود و مدام چیزی را به مادر گوشزد میکند، مادر وادار به پاسخ دادن به حس
وجدان خود میشود ، زین سبب ، در جهت کمک به فرزند دست به جامه ی عمل میزند تا ندای وجدان خود را خوشنود کند.
بیشتر مردم پس از شنیدن این واقعیت ، دست به مخالفت با آن میزنند... اما به راستی حقیقت چیزی جز این نیست.
سلام...
به محض خواندن پست یاد فیلم "هر شب، تنهایی" افتادم ! شما میخوای بگی بیشتر از اینکه بچه به مادر نیاز داشته باشه، مادر به بچه نیار داره؟ علت علاقه ی
مادر به فرزند این هست که به خـاطر وابستگی فرزند به مادر، مادر به نوعی قدرت پیدا میکنه؟ (قدرتی که میتونه غیرمادی باشه) صرف نظر از بحث وجدان، مادر
بودن و مسئولیت داشتن به مادر شخصیت و قدرت و بزرگی میده بنابراین نیازمند کسی هست که این قدرت رو بهش بده، دوستش داره چون بهش قدرت میده !
با تشکر مهران...
shabe.saket
23-07-2013, 21:38
این مطلب رو من دو سال پیش خوندم و واقعآ جالب بود،
از نظر من نتیجه گیری بحث اشتباه است و مادر در اثر وجدان درد به کودک کمک نمیکند زیرا با تعریفی که از وجدان در واژگان بشر انجام گرفته یا حداقل ما میشناسیم، وجدان چیزی مختص به انسان است
طبیعتآ در طبیعت شاهد کمک جانوران مادر، به جانوران کودک هستیم...اگر وجدان باعث این قضیه باشد، نباید در حیوانات دیده شود که برعکس است...
پس با تفکر منطقی باید حکم به ابطال این گزاره داد.....
یه سری احساسات و عواطف در همه ی موجودات مشترک هست، از کجا معلوم "وجدان" جزء اونها نباشه؟
پس به نظر شما علت کمک و علاقه ی حیوان مادر به فرزندش چیه؟ چرا ازش مراقبت می کنه؟
با تشکر مهران...
shabe.saket
23-07-2013, 22:27
بنظرم میاد این جمله که:
از کجا معلوم "وجدان" جزء اونها نباشه؟
بنوعی با تعاریف استاندارد همخوانی نداره،
دلیل کمک مادر جانور به کودک جانور، حتی انسان، بنظر من غریزه است...
با سلام
خشنودی درونی و آرام کردن ندای وجدان هم هست ولی حس مادر به فرزند چیزی ورای تصوره.
شاید حسی غیر مادی... حس قدرت مادر رو قبول دارم چون مادران وقتی نمی تونند به فرزندشون کمکی کنند
احساس ضعف و عجز می کنند و دچار عذاب وجدان میشند و بنظرم حسی که مادر داره این هست که فرزند رو نیمی
از وجود خودش می دونه...و زمانی که فرزندش در مقابل خطر قرار می گیره، مادر حس می کنه خطر خودش رو تهدید می کنه.
این یعنی حس مادر به فرزند... .
به نظر من این حس رو هم به نوعی در راستای هدف اصلی نهادینه شده در تمامی موجودات که همان ادامه نسل هست میشه توضیح داد. این حس در حین فرآیند فرگشت به طور مداوم در وجود تمامی جانداران نهادینه شده تا با مراقبت اولیه از نسل جدید در مقابل خطرات مانع از انقراض نسل اون گونه خاص بشه.. در انسان به خاطر اینکه نوزاد انسان در هنگام تولد بسیار ضعیفتر از نوزاد بسیاری از جانداران دیگر هست و به دوره مراقبت بیشتری نیاز داره این حس غریزی نمود نمود و نقش بسیار پر رنگ تری داره.
در مورد وجدان هم من مقاله ای خوندم که معتفد بود چون در حین فرایند فرگشت ، به طور طبیعی انسانهایی که درون گروههای اجتماعی زندگی می کردن شانس بقا و ادامه نسل بیشتری رو داشتن پس با گذشن زمان مکانیسم هایی درون مغز انسان نهادینه شد که ماهیت این ساختار اجتماعی مفید رو حفظ کنه. حس عذاب وجدان هم یکی از این مکانیسم های مغزی هست که به حفظ ساختار گروه در مقابل کشمکش های داخلی اعضا کمک می کرد. با رشد ظرفیت های فکری انسان ها و بزرگتر شدن گروهها این مفهوم از قالب اولیه اون که صرفا حالت قبیله ای خام داشت خارج شده و عمومیت بیشتری پیدا کرد.
M . Sayid
24-07-2013, 03:01
به نظر من این حس رو هم به نوعی در راستای هدف اصلی نهادینه شده در تمامی موجودات که همان ادامه نسل هست میشه توضیح داد. این حس در حین فرآیند فرگشت به طور مداوم در وجود تمامی جانداران نهادینه شده تا با مراقبت اولیه از نسل جدید در مقابل خطرات مانع از انقراض نسل اون گونه خاص بشه.. در انسان به خاطر اینکه نوزاد انسان در هنگام تولد بسیار ضعیفتر از نوزاد بسیاری از جانداران دیگر هست و به دوره مراقبت بیشتری نیاز داره این حس غریزی نمود نمود و نقش بسیار پر رنگ تری داره.
در مورد وجدان هم من مقاله ای خوندم که معتفد بود چون در حین فرایند فرگشت ، به طور طبیعی انسانهایی که درون گروههای اجتماعی زندگی می کردن شانس بقا و ادامه نسل بیشتری رو داشتن پس با گذشن زمان مکانیسم هایی درون مغز انسان نهادینه شد که ماهیت این ساختار اجتماعی مفید رو حفظ کنه. حس عذاب وجدان هم یکی از این مکانیسم های مغزی هست که به حفظ ساختار گروه در مقابل کشمکش های داخلی اعضا کمک می کرد. با رشد ظرفیت های فکری انسان ها و بزرگتر شدن گروهها این مفهوم از قالب اولیه اون که صرفا حالت قبیله ای خام داشت خارج شده و عمومیت بیشتری پیدا کرد.
یعنی معتقدید که انسان ها با این نهادینه شدگی به دنیا میان و هر انسانی هنگام تولد به مانند یک لوح سفید به دنیا نمیاد ؟
پاسخ به نظر من نه "بله" است و نه "خیر" ، در این شکی نیست که مادر داره یک نیاز خودش رو برطرف می کنه با این کار ولی این نیاز لزوما وجدان خودش نیست، نیازی است که طی پروسه تکامل نهادینه شده تا از بقای نسلهای بعدی (و انتقال ژن ها که هدف حیات است) اطمینان پیدا کنه. از اونجایی که این حاصل یک نیاز درونی است برای اطمینان از رسیدن به یک هدف برونی - مفهوم Selfish Gene در اینجا بسیار بارز است - من رای به بله میدم.
به نظر من این حس رو هم به نوعی در راستای هدف اصلی نهادینه شده در تمامی موجودات که همان ادامه نسل هست میشه توضیح داد. این حس در حین فرآیند فرگشت به طور مداوم در وجود تمامی جانداران نهادینه شده تا با مراقبت اولیه از نسل جدید در مقابل خطرات مانع از انقراض نسل اون گونه خاص بشه.. در انسان به خاطر اینکه نوزاد انسان در هنگام تولد بسیار ضعیفتر از نوزاد بسیاری از جانداران دیگر هست و به دوره مراقبت بیشتری نیاز داره این حس غریزی نمود نمود و نقش بسیار پر رنگ تری داره.
در مورد وجدان هم من مقاله ای خوندم که معتفد بود چون در حین فرایند فرگشت ، به طور طبیعی انسانهایی که درون گروههای اجتماعی زندگی می کردن شانس بقا و ادامه نسل بیشتری رو داشتن پس با گذشن زمان مکانیسم هایی درون مغز انسان نهادینه شد که ماهیت این ساختار اجتماعی مفید رو حفظ کنه. حس عذاب وجدان هم یکی از این مکانیسم های مغزی هست که به حفظ ساختار گروه در مقابل کشمکش های داخلی اعضا کمک می کرد. با رشد ظرفیت های فکری انسان ها و بزرگتر شدن گروهها این مفهوم از قالب اولیه اون که صرفا حالت قبیله ای خام داشت خارج شده و عمومیت بیشتری پیدا کرد.
بسیار زیبا بود این توضیحات :n01:
اینکه این "حس مادری" در موجوداتی که نوزاد ضعیف تری دارند و نوزادها نیاز بیشتری به مراقبت مادر دارند بیشتر است و حتی در موجوداتی که نیاز به مراقبت مادر ندارند تقریبا صفر است موضوع بسیار جالبی است و یک بعد بسیار زیبا از تکامل تفکرات در پروسه Natural selection که میشه فهمید حتی چیزی مثل "مهر مادری" فقط زمانی پدید میاد که برای بقای نسل اون موجود بهش نیاز بوده.
یعنی معتقدید که انسان ها با این نهادینه شدگی به دنیا میان و هر انسانی هنگام تولد به مانند یک لوح سفید به دنیا نمیاد ؟
لوح سفید به اون معنی که نوزاد انسان آماده یادگیری است ولی نه به اون معنی که هیچ چیزی از قبل منتقل نمیشه. این نوع تفکرات (مثلا حسادت، غیرت و ...) حاصل پروسه های تکاملی هستند چون در مقاطعی بقای انسان وابسته به این نوع تفکرات بوده و این قابلیت ها همیشه به نسل های بعد منتقل میشه. دلیل اینکه انسان ها از نظر فکری اینقدر پیچیده هستند اینه که طی تکامل این همه تفکرات و احساسات متفاوت در مقاطعی فاکتور های تعیین کننده در زندگی یا مرگ (قابلیت تولید مثل) اجداد ما بوده و زنده ماندن در محیط برای اجداد ما از نظر فکری یک Challenge بسیار دشوار بوده. در تاپیک تکامل تـــــکــــامـــــل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) این مسائل به خوبی بررسی شده و بحث های جالبی داریم. شاخه ای در روانشناسی داریم به نام Evolutionary psychology ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])که بررسی نحوه تکامل خصوصیات رفتاری انسان ها و حیوانات می پردازه.
M . Sayid
24-07-2013, 03:41
فرض کنید حس وجدان وجود نداشت . در این حالت ما خود را ملزم به مهر ورزیدن به کودک خود نمیدانیم.
اگر ما ریشه تمام احساسات رو به مغز نسبت بدیم ، آیا می تونیم جایی در مغز برای حس وجدان پیدا کنیم ؟ و آیا موردی بوده که بخشی از مغز که مربوط به حس وجدان بوده آسیب دیده باشه و اون موجود هر گونه عملی که می گیم به خاطر رضایت وجدان خودش انجام داده ، دیگه ازش سر نزنه ؟
لوح سفید به اون معنی که نوزاد انسان آماده یادگیری است ولی نه به اون معنی که هیچ چیزی از قبل منتقل نمیشه.
منظورم فلسفه لاک و هیوم بود نه معنای لوح سفید در رفتارگرایی .
اگر ما ریشه تمام احساسات رو به مغز نسبت بدیم ، آیا می تونیم جایی در مغز برای حس وجدان پیدا کنیم ؟ و آیا موردی بوده که بخشی از مغز که مربوط به حس وجدان بوده آسیب دیده باشه و اون موجود هر گونه عملی که می گیم به خاطر رضایت وجدان خودش انجام داده ، دیگه ازش سر نزنه ؟
بله! مهمترین قسمت تفسیر وجدان Anterior prefrontal cortex هست و تحقیق های زیادی شده که آسیب به این منطقه باعث از بین رفتن کامل وجدان میشه. این چند مقاله رو می تونید مطالعه کنید:
"Acquired sociopathy": the development of sociopathic behavior following focal brain damage. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
The Neural Bases of Cognitive Conflict and Control in Moral Judgment ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Opinion: the neural basis of human moral cognition. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
و بر اساس دانش فعلی آسیب ها در کودکی باعث از بین رفتن کامل حس وجدان میشن و این در رفتار هم مشخصه ولی آسیب ها در بزرگسالی با اینکه حس وجدان رو از بین می برند ولی به دلیل حافظه این افراد می تونند هنوز بر اساس وجدان رفتار کنند با اینکه این حس رو از دست داده اند.
منظورم فلسفه لاک و هیوم بود نه معنای لوح سفید در رفتارگرایی .
این مفهوم لاک و هیوم خیلی توسط شواهد علمی امروز پشتیبانی نمیشه.
M . Sayid
24-07-2013, 04:11
ولی به دلیل حافظه این افراد می تونند هنوز بر اساس وجدان رفتار کنند با اینکه این حس رو از دست داده اند.
مطمئنید که حافظه هست ؟ بیشتر بنظر می رسه این رفتار با پاسخ ( یا بگیم واکنش ) های مثبتی که خود فرد و احتمالا اطرافیان بهش دادن تثبیت شده باشه :n13:
Saeed Dz
24-07-2013, 11:29
به نظر من قسمتی از این مسئله مربوط به ندای وجدان هست و بیشتر اون مربوط به روحیات زنانه و رفع نیازهای عاطفی هستش.
فردید از پست یکم این نیست که مادر به خاطر خودخواهی مهر می ورزد ، بلکه این یک روند منطقی هست برای ابراز مهر و محبت.
همان زمین خوردن کودک را تجسم کنید. به روندی که پیش می آید نگاه کنید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1- زمین خوردن کودک
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
2- مادر ( یا هر فرد دیگری ) این صحنه را میبیند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
3- چیزی در ذهن مادر اتفاق می افتد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
4- بچه زمین خورده ، این صحنه تلنگلی به احساسات و
عواطف بیننده وارد میکند و او را آزرده خاطر میســـــازد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
5- برای بچه دلش می سوزد و این دلسوختگی کتمان نشدنی است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
6- ایـن دلسـوختگی و همچنین ندای درونی وجدان آنقدر شدید و مکـرر استــ
که مــادر نمیتواند با آن مقابله کند. چون میداند که اگر کودک زمیــــن خــورده را
به حـــال خود ترک کند ، بعدن دلش بسیار می سوزد و نمیتواند با وجـدان خـود
کنار بیــــاید. و مادر( بطور ناخوداگاه ) نمیتواند اجازه دهد که کمک نکـردن بـه آن
بچه باعث شود احساسات خودش (مادر) خدشه دار شود و بعدن مجبور شـود
با عذاب وجدان دست و پنجه نرم کند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
7- مادر به بچه کمک میکند.
================================================== ==================
از لحاظ تئوری این پروسه برای هر بنی بشری طی میشود ولی همانطور که گفتم ، این به معنی خودخواهی مادر نیست.
زیرا خودخواهی یک عمل آگاهانه و عامدانه است ، ولی این پروسه ای که شرح داده شد از روی آگــاهی و اختیار نیست ،
مـــا نمیتوانیم هر هنگام که دوست میداریم با اختیارمان احساسات و وجدان خود را کنترل کنیم. بنابراین این "کمک به بچه"
حاکی از خودخواهی نیست. در معنای امروزی این همان مهر و محبت مادری یا غیره است.
برای درک بهتر این قضیه این را عرض میکنم :
بـــنده که اینجا پست داده ام و این توضیحات را میدهم ، از لحاظ تئوری به این معنا نیست که میخواهم کمکی به شما کرده
باشم !! بلکه در اصل دارم حس درونی خودم را خوشنود می کنم با این کار.
دلیلش انتخاب طبیعی است ، در گذر زمان ، آن مادرهایی که مهرمادری نداشتند ، بچه هایشان نتوانستند به سن بلوغ برسند و خودبه خود فقط آنهایی که حالت
مواظبت از کودک را داشتند ، کودکانشان بالغ شدند و توانستند ژنهایشان را امتداد دهند.
ملا نصرالدین
24-07-2013, 15:50
دلیلش انتخاب طبیعی است ، در گذر زمان ، آن مادرهایی که مهرمادری نداشتند ، بچه هایشان نتوانستند به سن بلوغ برسند و خودبه خود فقط آنهایی که حالت
مواظبت از کودک را داشتند ، کودکانشان بالغ شدند و توانستند ژنهایشان را امتداد دهند.
کمک کردن و مواظبت یه چیزه.فداکاری یه چیز دیگه است...اینی که شما میگید در مورد حیوانات درسته ولی در مورد انسان ها میبینیم که مادرها خیلی وقت ها واقعا فداکاری میکند.فداکاری با مواظبت خیلی فرق داره
در مورد موضوع این تاپیک
به نظر من اکثر کسانی که پاسخی دادند اقا پسرها بودند.
به نظر من حق دارند که انقدر راحت بتونند تئوری در موردش حرف بزنند
گاهی ما یک حسی عاشقانه نسبت به خیلی از وسایلمون و حیواناتمون داریم.که فکر میکنیم این مشابه همون حس مادرانه هست...ولی واقعیت اینه که اینجوری نیست
شما خودتون یک چیزی که بی نهایت براتون مهم هست رو در نظر بگیرید.
حالا فرض کنید که اون خراب/مریض بشود.بدون اینکه شما مقصر باشید...اون عمق غمی که توی وجود ادم میاد ربطی به عذاب وجدان نداره.شما بخاطر خودتون بخاطر اینکه مثلا سالها براش وقت صرف کردید یا زحمت کشیدید یا بخاطر اینکه تنها میشید خیلی خیلی ناراحت میشید
ولی بخاطرش حاضر نیستید خودتون رو بکشید حاضر به فداکاری نیستید
حالا فرض کنید یه بچه ای وسط خیابان ایستاده و نزدیکه با یک ماشین تصادف کند...مادرش این صحنه را میبیند ...در کسری ازثانیه جون خودش رو به خطر می اندازد به وسطخیابان میپرد.بچه را از ماشین دور میکند و ممکن هست کشته شود
این عملی که مادر انجام میدهد کاملا برخلاف ساختار طبیعی بدن انسان هست.چون فیزیک انسان طوری هست که برای حفظ بقا خودش همیشه تلاش میکند
کمک کردن و مواظبت یه چیزه.فداکاری یه چیز دیگه است...اینی که شما میگید در مورد حیوانات درسته ولی در مورد انسان ها میبینیم که مادرها خیلی وقت ها واقعا فداکاری میکند.فداکاری با مواظبت خیلی فرق داره
در مورد موضوع این تاپیک
به نظر من اکثر کسانی که پاسخی دادند اقا پسرها بودند.
به نظر من حق دارند که انقدر راحت بتونند تئوری در موردش حرف بزنند
گاهی ما یک حسی عاشقانه نسبت به خیلی از وسایلمون و حیواناتمون داریم.که فکر میکنیم این مشابه همون حس مادرانه هست...ولی واقعیت اینه که اینجوری نیست
شما خودتون یک چیزی که بی نهایت براتون مهم هست رو در نظر بگیرید.
حالا فرض کنید که اون خراب/مریض بشود.بدون اینکه شما مقصر باشید...اون عمق غمی که توی وجود ادم میاد ربطی به عذاب وجدان نداره.شما بخاطر خودتون بخاطر اینکه مثلا سالها براش وقت صرف کردید یا زحمت کشیدید یا بخاطر اینکه تنها میشید خیلی خیلی ناراحت میشید
ولی بخاطرش حاضر نیستید خودتون رو بکشید حاضر به فداکاری نیستید
حالا فرض کنید یه بچه ای وسط خیابان ایستاده و نزدیکه با یک ماشین تصادف کند...مادرش این صحنه را میبیند ...در کسری ازثانیه جون خودش رو به خطر می اندازد به وسطخیابان میپرد.بچه را از ماشین دور میکند و ممکن هست کشته شود
این عملی که مادر انجام میدهد کاملا برخلاف ساختار طبیعی بدن انسان هست.چون فیزیک انسان طوری هست که برای حفظ بقا خودش همیشه تلاش میکند
1- حداقل در 2 نمونه شناخته شده از عنکبوت ها به نامهای Arachnophilia و Amaurobius forex مادر پس از سر بر آوردن نوزادان از تخم ها در کنار آنان می ماند و جسم پرمهر خود را به عنوان غذایی مقوی در اختیار فرزندان می گذارد تا از آن تغذیه کنند تا نسل سالم و صالحی را تحویل جامعه عنکبوت ها بدهد. خوشبختانه در انسان نیازی به این نوع فداکاری برای ادامه نسل نیست.
2- در بسیاری از جانداران شرایط محیطی به گونه ای هست که امکان پرورش بیش از یک فرزند وجود ندارد و پدر یا مادر عملا تمام سعی و تلاش خود را برای به ثمر رساندن فرزند قوی تر می نمایند و عموما فرزند(ان) ضعیفتر بیرحمانه قربانی می گردند. انسان با تغییر شرایط محیط وغلبه بر بیماریها و بهبود شرایط زندگی توانسته است از این گونه انتخاب ها پرهیز کند ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر زمانی به هر دلیل انسانها دوباره به شرایطی مانند عصر یخبندان باز گردند شاهذ رفتارهای این چنینی در میان انسانها نباشیم.
آیا اگر شرایطی محیطی انسانها را در شرایط مثل Sophie's Choice ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](film)) قرار بدن باز هم ما می توانیم به این راحتی حس مادری در انسان رو بالاتر از سایر جانداران فرض کنیم ؟
3- حس علاقه ما به اشیا یا اشخاص قابل قیاس با حس مادری نیست . در این قسمت هیچ شکی وجود نداره. یحث ما بر سر ماهیت و چرایی وجود این حس و علاقه در جانداران هست که راستش صحبت های شما بیشتر از صحبت های بقیه دوستان صرفا تئوری و احساسی هست.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.