مشاهده نسخه کامل
: بی حوصلگی
Eblis 2011
31-12-2012, 22:22
سلام خدمت دوستان پی سی ورلد
چند وقتی میشه که خیلی بی حوصله شدم . زود از کوره در میرم و اعصابم بهم میریزه . دوست دارم اون لحظه با یکی درگیر شم و هر چی حرص دارم روش خالی کنم . بیشتر لفظی نه فیزیکی .
تقریبا 6ماه میشه اینجوری شدم . کسی راه حلی داره ؟
فکر کنم تو انجمن پزشکی مطرح میکردی بهتر بود
شاید تکراری باشه اما فقط ورزش ادمو از این حال درمیاره
ورزش ورزش ورزش + استخر
hamid_diablo
01-01-2013, 13:06
در کل هدف داشتن تو زندگی حالا تو هر زمینه ای (مثبت) میتونه زندگی رو از یکنواختی و بی حوصلگی بیرون کنه...
دلیل دیگه اینکه اعصابتون به هم ریخته شاید درگیریهای ذهنی و روانی باشه ک این مدت داشتید...
بریا خودت سرگرمیهای مختلف درست کن....سعی کن اطلاعاتت رو تو یه زمینه خاص و تخصصی بالا ببری...اینطوری احساس عجیبی و دوست داشتنی بهت دست میده
صحبت کردن با دیگران میتونه خیلی برات مفید باشه.منظورم دردودل نیست ...منظورم اینکه درمورد یه موضوع خاص با هم بحث کنید....
در ضمن همه ادمها برای شادی خودشون قانونهای خاصی دارن....مثلا یکی میگه تا من با دیگران هر جمعه کوه نرم اون هفته شاد نیستم!!!!
شما سعی کن این قوانین رو نداشته باشی و بتونه خودتو در هر لحظه شاد نگه داری.....
بنظر من هم هرعاملی که بتونه شما رو شاد کنه میتونه مفید باشه برات و روحیت رو بالا ببره
حالا بعضی ها با گشت و گذار همچین حسی بهشون دست میده مثلا بیشتر بادوستات برنامه بچین واسه بیرون رفتن:n02:
و اینکه ورزش هم خیلی عالیه به نوعی تخلیه انرژی هستش و وقتی شما حسابی درگیر ورزش باشی کلا توان درگیری چه از نوع فیزیکی و چه لفظی برات نمیمونه:n09:
در نهایت سعی کنید دغدغه های ذهنیتون رو روی کاغذ بنویسید و برای چندتا از اونها اگر راهکار خاصی داری جلوش بنویسی همین امیدوار بودن به حل شدن مسائل حتی اگر جزئی هم باشه خیلی روحیه بخش و امیدوار کنندست!:n16:
سلام خدمت دوستان پی سی ورلد چند وقتی میشه که خیلی بی حوصله شدم . زود از کوره در میرم و اعصابم بهم میریزه . دوست دارم اون لحظه با یکی درگیر شم و هر چی حرص دارم روش خالی کنم . بیشتر لفظی نه فیزیکی . تقریبا 6ماه میشه اینجوری شدم . کسی راه حلی داره ؟ با شناختی که من از شخصیت شما دارم باید کلا سیستم تفکرتون رو عوض کنین تا به آرامش برسین موفق باشین
V E S T A
01-01-2013, 13:57
سلام خدمت دوستان پی سی ورلد
چند وقتی میشه که خیلی بی حوصله شدم . زود از کوره در میرم و اعصابم بهم میریزه . دوست دارم اون لحظه با یکی درگیر شم و هر چی حرص دارم روش خالی کنم . بیشتر لفظی نه فیزیکی .
تقریبا 6ماه میشه اینجوری شدم . کسی راه حلی داره ؟
سلام
به نظر من ورزشی که توش هیجان خالی کردن انرژی هست رو دنبال کنید مثل کیک بوکسینگ ، بوکس ، ووشو ساندا ، کونگ فو ، جودو این ورزشها خیلی کمک میکنن
مخصوصا بوکس ،کیک بوکسینگ و ووشو ساندا >>>:n25:
Eblis 2011
01-01-2013, 14:50
ممنون از همه ی دوستانی که نظر دادن ./ من خودم ورزش میکنم ( بدن سازی ) .... با اینکه هفته ای 4 روز میرم باشگاه بازم این حسو دارم . نمیدونم مشکل از کجاست . سنگینی درسا از یه طرف و مشکلات از طرف دیگه نمیذاره آدم آرامش داشته باشه ..... ناعدالتی هم خیلی عصبیم میکنه ...... خیلی از وقتمو تو همین انجمن هستم ...... اینجا هم که تا دلت بخواد نا عدالتی میشه .... کلا آدم خیلی حساس و احساسی و زودرنجی هستم
شما کوچیکترین چیزی که شاید به نظر شما بی اهمیت باشه اما واسه من مهمه و ممکنه رو اعصابم اثر بذاره ............. :n17:
ممنون از همه ی دوستانی که نظر دادن ./ من خودم ورزش میکنم ( بدن سازی ) .... با اینکه هفته ای 4 روز میرم باشگاه بازم این حسو دارم . نمیدونم مشکل از کجاست . سنگینی درسا از یه طرف و مشکلات از طرف دیگه نمیذاره آدم آرامش داشته باشه ..... ناعدالتی هم خیلی عصبیم میکنه ...... خیلی از وقتمو تو همین انجمن هستم ...... اینجا هم که تا دلت بخواد نا عدالتی میشه .... کلا آدم خیلی حساس و احساسی و زودرنجی هستم
شما کوچیکترین چیزی که شاید به نظر شما بی اهمیت باشه اما واسه من مهمه و ممکنه رو اعصابم اثر بذاره ............. :n17:
اگه تو این دوره زمونه بخوای بخاطر ناعدالتی ها و این چیزا ناراحت بشی که نمیشه زندگی کنی و کارت بجای باریک میکشه
منم اولا اینطوری بودم اما واقعا ادم اذیت میشه توام حتما سعی کن دیدت رو نسبت به همه چیز عوض کنی
از عادل بودن خودت لذت ببر بجای اینکه از ناعدالتی دیگران رنج بکشی
اگه همه دنیا عادل بودن که دیگه جذابیت نداشت:n02:
توی یه کتاب بود فکر میکنم نوشته بود بچه که بودم فکر میکردم بزرگ شم دنیارو عوض کنم ولی جوون که شدم دیدم دنیارو نمیشه باید کشورمو عوض کنم و... تاااااااا اخر که طرف میفهمه هیچ چیز رو نمیشه عوض کرد به جز خودش
فکر کنم همه این جمله رو شنیده باشن
به قول مایکل اسکافیلد همیشه جزء تغییری باش که دوس داری اتفاق بی افته:n02:
اگه میخوای یه تاپیک درست کن بچه ها بیان نا عدالتی هایی که دیدن یا طول روز میبینن رو بگن
شک نکن در عرض یک روز میشه شلوغ ترین تاپیک:n02:
Eblis 2011
01-01-2013, 18:22
اگه تو این دوره زمونه بخوای بخاطر ناعدالتی ها و این چیزا ناراحت بشی که نمیشه زندگی کنی و کارت بجای باریک میکشه
منم اولا اینطوری بودم اما واقعا ادم اذیت میشه توام حتما سعی کن دیدت رو نسبت به همه چیز عوض کنی
از عادل بودن خودت لذت ببر بجای اینکه از ناعدالتی دیگران رنج بکشی
اگه همه دنیا عادل بودن که دیگه جذابیت نداشت:n02:
توی یه کتاب بود فکر میکنم نوشته بود بچه که بودم فکر میکردم بزرگ شم دنیارو عوض کنم ولی جوون که شدم دیدم دنیارو نمیشه باید کشورمو عوض کنم و... تاااااااا اخر که طرف میفهمه هیچ چیز رو نمیشه عوض کرد به جز خودش
فکر کنم همه این جمله رو شنیده باشن
به قول مایکل اسکافیلد همیشه جزء تغییری باش که دوس داری اتفاق بی افته:n02:
اگه میخوای یه تاپیک درست کن بچه ها بیان نا عدالتی هایی که دیدن یا طول روز میبینن رو بگن
شک نکن در عرض یک روز میشه شلوغ ترین تاپیک:n02:
حرفاتو قبول دارم .... باید خودتو بزنی به بی خیالی و زیاد به این چیزا توجه نکنی ...... من از این حرصم میاد که تو روز روشن حقتو میخورن و چون زورت به جایی نمیرسه باید ساکت بمونی و چیزی نگی . به نظرت اینم میشه ساکت موند ؟ وقتی حق باتوئه اما با بی عدالتی حقتو میخورن و چون زور و پارتی اونا بیشتره نمیتونی حرف بزنی و صدات به جایی نمیرسه ....... :n23:
hamid_diablo
01-01-2013, 18:40
حرفاتو قبول دارم .... باید خودتو بزنی به بی خیالی و زیاد به این چیزا توجه نکنی ...... من از این حرصم میاد که تو روز روشن حقتو میخورن و چون زورت به جایی نمیرسه باید ساکت بمونی و چیزی نگی . به نظرت اینم میشه ساکت موند ؟ وقتی حق باتوئه اما با بی عدالتی حقتو میخورن و چون زور و پارتی اونا بیشتره نمیتونی حرف بزنی و صدات به جایی نمیرسه ....... :n23:
سلام مهدی جان
یه چیزی بگم شاید به دردت بخوره...منم مدتی خودمو بدجور به بی خیالی زده بودم.با هیچ چیز کار نداشتم و فقط و فقط چسبیده بودم به خودم و دنیای خودم...میگفتم فقط منافع شخصی و دیگر هیچ....
اما واقعیت اینکه ما داریم زندگی اجتماعی رو ادامه میدیدم.اجتماعی که بعضی وقتها توش تبعیض هست..فاصله طبقاتی شدید هست..بروکراسی هست..فقط و فحشا هست...فساد اداری هست...قانون شکنی و حق خوری هست...وخیلی ناعدالتیهای اجتماعی و مدنی
به نظرم من باید در برخورد با این مسائل اعتدال رو رعایت کرد.نه اینکه بی خیال اینا بشی و بگی به من چه آخه هر کی هر کاری دوست داره بکنه و نه اینکه بشینی شب و روز غصه این مسائل روبخوری....اینطوری از پا درمیای
اما همیشه سعی کن این مسائل برات مهم باشه و تا جایی که میتونی هم خودت و هم دیگران کارهایی رو انجام بدید که این موضوعات کمرنگ بشه...اگه من و شما بی خیال این مسائل باشیم که جامعمون روز به روز داغونتر میشه....سنگ روی سنگ بند نمیاد...احساسات و انسانیت از بین میره....
بگذریم سرتو به درد آوردم....اما یادمه امام حسین گفته اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید....این حرف یعنی اینکه بی تفاوت نباشید
Eblis 2011
01-01-2013, 18:56
سلام مهدی جان
یه چیزی بگم شاید به دردت بخوره...منم مدتی خودمو بدجور به بی خیالی زده بودم.با هیچ چیز کار نداشتم و فقط و فقط چسبیده بودم به خودم و دنیای خودم...میگفتم فقط منافع شخصی و دیگر هیچ....
اما واقعیت اینکه ما داریم زندگی اجتماعی رو ادامه میدیدم.اجتماعی که بعضی وقتها توش تبعیض هست..فاصله طبقاتی شدید هست..بروکراسی هست..فقط و فحشا هست...فساد اداری هست...قانون شکنی و حق خوری هست...وخیلی ناعدالتیهای اجتماعی و مدنی
به نظرم من باید در برخورد با این مسائل اعتدال رو رعایت کرد.نه اینکه بی خیال اینا بشی و بگی به من چه آخه هر کی هر کاری دوست داره بکنه و نه اینکه بشینی شب و روز غصه این مسائل روبخوری....اینطوری از پا درمیای
اما همیشه سعی کن این مسائل برات مهم باشه و تا جایی که میتونی هم خودت و هم دیگران کارهایی رو انجام بدید که این موضوعات کمرنگ بشه...اگه من و شما بی خیال این مسائل باشیم که جامعمون روز به روز داغونتر میشه....سنگ روی سنگ بند نمیاد...احساسات و انسانیت از بین میره....
بگذریم سرتو به درد آوردم....اما یادمه امام حسین گفته اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید....این حرف یعنی اینکه بی تفاوت نباشید
ممنون حمید جان ....
چندباری هست که از انجمن اخراج شدم . از سال 2009 یا 2010 عضو این انجمن هستم . شاید اوایل به طور جدی تو بحث ها شرکت نمیکردم اما چند وقتیه با این یوزرم دارم فعالیت میکنم ..... چند باری تعلیق و چند باری هم بن شدم .... این الان نام کاربری سومی که دارم فک کنم ..... این نشون میده که من زیر بار حرف زور و بی عدالتی نمیرم و نخواهم رفت . مثل عده ای نیستم که جلوی بعضی ها دولا راست بشم تا سمتم رو حفظ کنم و خودمو عزیز کنم ..... حتی بازم اگه جاش برسه حقمو میگیرم حتی اگه شده به اخراجم منجر بشه ....
دوس دارم مثل مرد بمیرم تا اینکه زیر بار همچین چیزایی برم ... این مثالو زدم تا بدونی نسبت به هیچ چیز بی تفاوت نیستم ......
خیلی حرفای نگفته تو دلمه که هنوز نگفتم ..... اگه شرایطش پیش بیاد به موقش پته ی کل ملت رو میریزم رو آب ..... فعلا ظرفیتم پر نشده هنوز ......
V E S T A
01-01-2013, 19:10
به نظرم لا اقل تو نت به این چیزا اهمیت ندین بیرون نت رو با آقای hamid_diablo موافقم ..
از محیطی که فک میکنید آزارتون میده فاصله بگیرین نه اینکه کاملا بذارینش کنار نه ..
یه مدت وارد اون محیط ها نشین یا سعی کنید اون آدم هایی که آزارتون میدن رو نبینین ..یه راه دیگش هم اینه که تو نت برای خودتون باشین به خودتون فکر کنید و انتظاری از کسی نداشته باشین
مثلا شما میاین انجمن از اطلاعات مفیدش بهره میبرین و اطلاعات مفید خودتون رو میدین به بقیه این براتون احساس لذت داره وقتی یه نفر از اطلاعات شما استفاده کرده انتظار دیگه نداشته
باشین تا اگه به نظرتون بی عدالتی هم پیش اومد آزارتون نده منظورم اینه که هدفتون رو از فعالیت کردن تو نت مشخص کنید اگه هدفتون فعالیت مفیدی باشه که براتون لذت بخشه 1000 بار هم
بن شین براتون آزار دهنده نیست دفعه بعد هم به فعالیت مفیدتون ادامه میدین
Eblis 2011
01-01-2013, 20:11
درکل آدمی هستم که اگه برام بی عدالتی پیش بیاد حتی شده به قیمت اعصاب خردیم هم پیش بره وامیستم و تو اون جدال و بحث شرکت میکنم ( ما تو محیط خودمون میگیم خروس جنگی ) .... مثلا الان دارم یه جایی یه کاری میکنم و واقعا احساس کنم که داره حقم خورده میشه ( چیزی که واقعا حق با من باشه منظورمه ) به خودم نمیگم که آره بیخیال بره از محیط دور شم تا اعصابم خرد نشه .. به خودم بگم همه جا بی عدالتی هست دیگه چه میشه کرد ... نه اینجوری نیستم ... محکم وامیستم و تا تهش هستم ... لااقل اگه صدام به جایی نرسه و بازم نتونم با اصرارم حقمو بگیرم لااقل بعدش دلم نمیسوزه که چرا فرار کردم و جوابشو ندادم .....
کلا آدم صبوری هستم ... به این راحتی ها از کوره در نمیرم .... ولی اگه عصبانی شم بدجوری میشم . :n16:
SNOW PATROL
01-01-2013, 20:24
درکل آدمی هستم که اگه برام بی عدالتی پیش بیاد حتی شده به قیمت اعصاب خردیم هم پیش بره وامیستم و تو اون جدال و بحث شرکت میکنم ( ما تو محیط خودمون میگیم خروس جنگی ) .... مثلا الان دارم یه جایی یه کاری میکنم و واقعا احساس کنم که داره حقم خورده میشه ( چیزی که واقعا حق با من باشه منظورمه ) به خودم نمیگم که آره بیخیال بره از محیط دور شم تا اعصابم خرد نشه .. به خودم بگم همه جا بی عدالتی هست دیگه چه میشه کرد ... نه اینجوری نیستم ... محکم وامیستم و تا تهش هستم ... لااقل اگه صدام به جایی نرسه و بازم نتونم با اصرارم حقمو بگیرم لااقل بعدش دلم نمیسوزه که چرا فرار کردم و جوابشو ندادم .....
کلا آدم صبوری هستم ... به این راحتی ها از کوره در نمیرم .... ولی اگه عصبانی شم بدجوری میشم . :n16:
دوست عزیز واقعا برام جایه تعجبه تا جایی که من اطلاع دارم شما بزرگترین مشکل پسر ها رو ندارید و معاف شدید
اونوقت معتقدی حقتون داره خورده میشه ؟ هر ازگاهیی بیا تو تاپیک مشاوره ببین حق کی داره خورده میشه
شما همین الان 2 سال از همسن های خودتون جلوترید ازش استفاده کن برادر من
Eblis 2011
01-01-2013, 20:35
دوست عزیز واقعا برام جایه تعجبه تا جایی که من اطلاع دارم شما بزرگترین مشکل پسر ها رو ندارید و معاف شدید
اونوقت معتقید حقتون داره خورده میشه ؟ هر ازگاهیی بیا تو تاپیک مشاوره ببین حق کی داره خورده میشه
شما همین الان 2 سال از همسن های خودتون جلوترید ازش استفاده کن برادر من
سلام دوست من . دقیق متوجه صحبت هاتون نشدم . این قسمتی که بولد کردم یعنی چی دقیقا ؟ چون معاف شدم یعنی حقم خورده نمیشه ؟ نباید میشدم ؟
اینم اضافه کنم برای اطلاع برخی دوستان گلم : من معاف کامل نشدم و آموزشی رو رفتم .
سلام دوست من . دقیق متوجه صحبت هاتون نشدم . این قسمتی که بولد کردم یعنی چی دقیقا ؟ چون معاف شدم یعنی حقم خورده نمیشه ؟ نباید میشدم ؟
اینم اضافه کنم برای اطلاع برخی دوستان گلم : من معاف کامل نشدم و آموزشی رو رفتم .
من فکر میکنم این دوستمون منظورش از بیان این مطلب این بوده که به همون اندازه که دلیل وجود داره که از شرایط شاکی باشید گاهی هم بعضی مسائل هست که ممکنه به نفعتون بوده باشه و جای امیدواری!
البته برای همه همینه!
فقط کافیه خوبی ها و بدی هایی رو که در اطرافمون هست درکنار هم ببینیم اونوقت شاید بهتر باشرایط موجود کنار بیایم:n16:
SNOW PATROL
01-01-2013, 20:44
سلام دوست من . دقیق متوجه صحبت هاتون نشدم . این قسمتی که بولد کردم یعنی چی دقیقا ؟ چون معاف شدم یعنی حقم خورده نمیشه ؟ نباید میشدم ؟
اینم اضافه کنم برای اطلاع برخی دوستان گلم : من معاف کامل نشدم و آموزشی رو رفتم .
والا داداش خدمتت که عرض کنم دروغ چرا بگم من به یه چیز معتقدم خدمت یا برای همه کس یا هیچ کس
البته بعضی وقت ها شرایط جور نیست مثل پزشکی و ...
بحث سر این نیست که حق شما خورده میشه یا نمیشه در یک شرایط برابر با یک جوان ایرانی که باید بره خدمت
اگر حق اون فرد 100 درصد خورده شده باشه حق شما 30 درصد خورده شده !!
حالا این که فکر کنید بن شدن یا پاک شدن پست میشه حق خوری پس داداش من هوز ندیدی سربازی رو که به خاطر
شل بودن بند پوتین 5 روز بازداشتگاه و یک ماه لغو مرخصی به همراه 15 روز اضاف خدمت براش اعمال شده !!
Eblis 2011
01-01-2013, 21:32
والا داداش خدمتت که عرض کنم دروغ چرا بگم من به یه چیز معتقدم خدمت یا برای همه کس یا هیچ کس
البته بعضی وقت ها شرایط جور نیست مثل پزشکی و ...
بحث سر این نیست که حق شما خورده میشه یا نمیشه در یک شرایط برابر با یک جوان ایرانی که باید بره خدمت
اگر حق اون فرد 100 درصد خورده شده باشه حق شما 30 درصد خورده شده !!
حالا این که فکر کنید بن شدن یا پاک شدن پست میشه حق خوری پس داداش من هوز ندیدی سربازی رو که به خاطر
شل بودن بند پوتین 5 روز بازداشتگاه و یک ماه لغو مرخصی به همراه 15 روز اضاف خدمت براش اعمال شده !!
راستش باید بگم قضاوت در مورد زندگی دیگران درست نیست . زمانی مجاز به این کار هستی که از تمام جیک و پوکش خبر داشته باشی . من از سربازی معاف شدم درست ، شاید یه دلیل پزشکی داشتم و سلامت نباشم .... پس این دلیل نمیشه که باید عدالت برقرار بشه و منم حتما باید برم ( طبق گفته شما ، که سربازی برای همه کس یا هیچ کس ) ....
به عنوان مثال ، شما حاضری اون سلامتی که من آرزو دارم داشته باشم و نداشته باشی و مثل من از سربازی معاف شی ؟
من در مورد بن شدن و تلعیق یه مثال کوچیک زدم از یه جامعه ی خیلی کوچیک مجازی . حرف اصلی من روی این چیزا نبود . این فقط یه مثال بود ... وقتی تو یه محیط مجازی و کوچیک میشه به این راحتی حق خوری شه دیگه چه انتظاری میشه نسبت به جامعه ی واقعی و بزرگ داشت ؟ به هر حال من در هر صورت وامیستم و خواستار حقم میشم . چه نفعم تموم شه چه به ضررم
در مورد سربازی که مثال زدین والا تا جایی من خبر دارم الان بیشتر نقاط کشور سربازی شده خونه ی خاله . من خودم دوستای زیادی دارم و افرادی رو میشناسم که در حال حاضر سرباز هستند .... اونجوری که شما میگید نیست .... الان سیاست طوری شده که جز آموزشی برای خدمت اصلی اعزام میشی به شهر خودت ( دلیلشم اینه که دولت دیگه هزینه ناهار و شام و ..... شما رو نده ) وقتی تو شهر خودت هستی بعضی روزها تا ساعت اداری هستی و برمیگردی خونه . سربازی مثل قبل نیست که بخوای اینجوری راجع بش بگی . اون دوستتون هم لابد واسه شل بودن بند پوتین این همه جریمه نشده ... حتما یه شیشه خورده ی دیگه ای هم داشته .
از بحث اصلی خارج شدیم فک کنم . خلاصه اینکه قضاوت در یه صورت جایز : اونم زمانی که از تمامی ابعاد ، طرفت رو بشناسی .
یا علی . :n16:
SNOW PATROL
01-01-2013, 21:44
حذف شود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
Mr_100_dolari
02-01-2013, 01:34
سلام بر ابلیس عزیز :n02:
عزیز من نمیدونم روزی چند ساعت پای پی سی هستی ولی این رو میدونم که اگر خیلی زیاد پای پی سی بشینی به مرور باعث سر دردهای شدید و بی حوصلگی و خستگی های مفرط و به مرور حتی باعث عصبی شدن میشه مخصوصا اگر بهش بی خوابی و سایر شرایط بد و خوب زندگی خصوصی رو اضافه کنی (که همه کم و بیش این شرایط بد و خوب رو توی زندگیشون دارند)
من خودم یکی از بزرگترین آرزوهام که توی یه تاپیک دیگه هم گفتم اینکه کاشکی میشد برم یه هفته ای یه جایی دور از هر چی پی سی و موبایل و تی وی و ... حتی جایی که هیچ بنی بشری نبود فقط یه هفته زندگی میکردم و فقط نفس میکشیدم ... زندگی کردن توی شهرهای بزرگ و شلوغ و این زندگی ماشینی به مرور ادم رو تبدیل به ادم آهنی میکنه و احساسات رو از بین میبره اون موقعست که آدم به مرور از درون حس بی حوصلگی و بی قراری و ... حتی عصابنیت بهش دست میده چرا که روح آدم از درون داره فریاد میزنه از این طرز زندگی و از این نا آرامی ها و چیزهایی که خودت هم گفتی توی جامعه می بینی و ... خسته شدم و ...
دوستان بیشتر چیزها رو مثل ورزش کردن و ... گفتن منم چیزی که به ذهنم میرسه اینکه تا جایی که خودت صلاح میدونی از پی سی و موبایل و تی وی و ... یه کم دور شو و جاهایی برو که بهت یه کم بیشتر آرامش بده و همراه با سکوت باشه و البته در مورد عصبانیتت اینکه یکی از دوستان گفت ورزش رزمی خیلی درست گفت ورزش رزمی که توش مبارزه داشته باشی و بتونی اونجا خشمت رو تخلیه کنی خیلی بهت کمک میکنه و البته مراقب باش که خارج از محیط نت خشمت خدایی نکرده باعث ایجاد دردسر نشه (البته اگردر اون حد باشه )
در مورد ناعدالتی کاملا درکت میکنم :n06:(مراجعه شود به امضا ء) و اینکه سعی میکنی حرفت رو برنی و یا حقت رو هم بگیری تحسینت میکنم :n16: چون خیلی ها رو میشناسم (البته توی دنیای واقعی ) انقدر توی سرشون زدن و صداشون در نیومده به نوعی به این زندگی کردن عادت کردن اگرچیزی از نظرت شما ارزش به حساب میاد که از بابت اون ممکنه خیلی چیزها رو از دست بدی یا شرایطت بد بشه ولی بقیه برای اون کار شما خیچ ارزشی قائل نباشن شما اهمیت نده و فقط به ارزش های خودت مثل همین نادیده نگرفتن بی عدالتی عمل کن
بلا نسبت دوستان این تاپیک ممکنه خیلی ها این حرفات رو درک نکنن چرا که نفسشون از جای گرم در میاد و تو شرایطش نبودن و فکر میکنند خودشون بدترین شرایط عالم رو داشتن و شاید خیلی از حرف های شما برای اونا مفهومی نداشته باشه پس اینکه بخوای دیگران رو قانع کنی که ارزش های شما هم از نظر اونا ارزش شناخته بشه کار بی فایدست چرا که عقاید و سلیقه ها متفاوته و البته مهمتر از اون شرایط آدمها با هم فرق میکنه و محیطی که توش بزرگ شدن و ...
ایشااله که موفق باشی عزیز :n25::n02:
Eblis 2011
02-01-2013, 02:44
سلام بر ابلیس عزیز :n02:
عزیز من نمیدونم روزی چند ساعت پای پی سی هستی ولی این رو میدونم که اگر خیلی زیاد پای پی سی بشینی به مرور باعث سر دردهای شدید و بی حوصلگی و خستگی های مفرط و به مرور حتی باعث عصبی شدن میشه مخصوصا اگر بهش بی خوابی و سایر شرایط بد و خوب زندگی خصوصی رو اضافه کنی (که همه کم و بیش این شرایط بد و خوب رو توی زندگیشون دارند)
من خودم یکی از بزرگترین آرزوهام که توی یه تاپیک دیگه هم گفتم اینکه کاشکی میشد برم یه هفته ای یه جایی دور از هر چی پی سی و موبایل و تی وی و ... حتی جایی که هیچ بنی بشری نبود فقط یه هفته زندگی میکردم و فقط نفس میکشیدم ... زندگی کردن توی شهرهای بزرگ و شلوغ و این زندگی ماشینی به مرور ادم رو تبدیل به ادم آهنی میکنه و احساسات رو از بین میبره اون موقعست که آدم به مرور از درون حس بی حوصلگی و بی قراری و ... حتی عصابنیت بهش دست میده چرا که روح آدم از درون داره فریاد میزنه از این طرز زندگی و از این نا آرامی ها و چیزهایی که خودت هم گفتی توی جامعه می بینی و ... خسته شدم و ...
دوستان بیشتر چیزها رو مثل ورزش کردن و ... گفتن منم چیزی که به ذهنم میرسه اینکه تا جایی که خودت صلاح میدونی از پی سی و موبایل و تی وی و ... یه کم دور شو و جاهایی برو که بهت یه کم بیشتر آرامش بده و همراه با سکوت باشه و البته در مورد عصبانیتت اینکه یکی از دوستان گفت ورزش رزمی خیلی درست گفت ورزش رزمی که توش مبارزه داشته باشی و بتونی اونجا خشمت رو تخلیه کنی خیلی بهت کمک میکنه و البته مراقب باش که خارج از محیط نت خشمت خدایی نکرده باعث ایجاد دردسر نشه (البته اگردر اون حد باشه )
در مورد ناعدالتی کاملا درکت میکنم :n06:(مراجعه شود به امضا ء) و اینکه سعی میکنی حرفت رو برنی و یا حقت رو هم بگیری تحسینت میکنم :n16: چون خیلی ها رو میشناسم (البته توی دنیای واقعی ) انقدر توی سرشون زدن و صداشون در نیومده به نوعی به این زندگی کردن عادت کردن اگرچیزی از نظرت شما ارزش به حساب میاد که از بابت اون ممکنه خیلی چیزها رو از دست بدی یا شرایطت بد بشه ولی بقیه برای اون کار شما خیچ ارزشی قائل نباشن شما اهمیت نده و فقط به ارزش های خودت مثل همین نادیده نگرفتن بی عدالتی عمل کن
بلا نسبت دوستان این تاپیک ممکنه خیلی ها این حرفات رو درک نکنن چرا که نفسشون از جای گرم در میاد و تو شرایطش نبودن و فکر میکنند خودشون بدترین شرایط عالم رو داشتن و شاید خیلی از حرف های شما برای اونا مفهومی نداشته باشه پس اینکه بخوای دیگران رو قانع کنی که ارزش های شما هم از نظر اونا ارزش شناخته بشه کار بی فایدست چرا که عقاید و سلیقه ها متفاوته و البته مهمتر از اون شرایط آدمها با هم فرق میکنه و محیطی که توش بزرگ شدن و ...
ایشااله که موفق باشی عزیز :n25::n02:
سلام بر شما دوست گلم . نکات جالبی گفتی . دلم نیومد فقط ی تشکر خالی بزنم . نیاز بود حتما ازت صمیمانه تشکر کنم . صحبتات تا حدود زیادی راجع ب من صدق میکنه . ممنون . :n16: فقط نبینم دیگه پیشم ازین :n25: شکلک ها استفاده کنیا :n02:
Eblis 2011
02-01-2013, 23:32
دوستان شما زمانی که اعصابتون خرده و کلافه و بی حوصله هستین چیکار میکنین ؟
من تازه تاپیکت رو دیدم
من الان 9 ماهه که اینطوری هستم.کاملا کلافه و بی حوصله.ورزش هم نمیکنم و یه جورایی حالش رو ندارم.اصلا حال هیچ کاری رو ندارم.باورت نمیشه که به زور رفتم برای خودم یکی دو ماه پیش بعد از یک سال لباس خریدم.منی که هر فصل لباس جدید میگرفتم ببینم کارم به کجا رسیده.به زور درسامو میخونم.دلیلش رو هم میدونم چیه.از وقتی که یه نفر (که بینهایت دوستش داشتم)از زندگیم رفت اینطوری شدم.به معنای واقعی کلمه میتونم بگم داغونم.
منتظر یه اتفاق خوبم تو زندگیم اما هنوز رخ نداده.با اینکه 9 ماه شده اما هنوز نتونستم فراموشش کنم و فکر نمیکنم بتونم اصلا اینکارو انجام بدم
Eblis 2011
03-01-2013, 00:31
من تازه تاپیکت رو دیدم
من الان 9 ماهه که اینطوری هستم.کاملا کلافه و بی حوصله.ورزش هم نمیکنم و یه جورایی حالش رو ندارم.اصلا حال هیچ کاری رو ندارم.باورت نمیشه که به زور رفتم برای خودم یکی دو ماه پیش بعد از یک سال لباس خریدم.منی که هر فصل لباس جدید میگرفتم ببینم کارم به کجا رسیده.به زور درسامو میخونم.دلیلش رو هم میدونم چیه.از وقتی که یه نفر (که بینهایت دوستش داشتم)از زندگیم رفت اینطوری شدم.به معنای واقعی کلمه میتونم بگم داغونم.
منتظر یه اتفاق خوبم تو زندگیم اما هنوز رخ نداده.با اینکه 9 ماه شده اما هنوز نتونستم فراموشش کنم و فکر نمیکنم بتونم اصلا اینکارو انجام بدم
سلام دوست گلم .
ممنون که در بحث شرکت کردی . ولی من اصلا مسئله ام سر عشق و عاشقی و دختر نیست . چون عواقبش رو میدونستم ... یه چیزایی تو مایه های تو که الان اینجوری شدی . من اصلا عاشقی و اینا نیست اما حس و حال تورو دارم با یه تغییر اونم اینکه من ورزش میکنم اما بازم اینجوری بی حوصلم .
دلیلش رو نمیدونم . بعضی ها میگن از نت و موبایل و این چیزا کمی دوری کن و یا حداقل کمتر بیا نت . اما ما نسلی هستیم که با این چیزا بزرگ شدیم . اگه یه روزی نت نباشه و یا قطع باشه انگار یه چیزی گم کردیم به قول یک جمله که میگه :
دیشب اینترنتم قطع شدرفتم یه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدمبه نظر آدماى خوبى میان
Maximum-Dev
03-01-2013, 00:35
من تازه تاپیکت رو دیدم
من الان 9 ماهه که اینطوری هستم.کاملا کلافه و بی حوصله.ورزش هم نمیکنم و یه جورایی حالش رو ندارم.اصلا حال هیچ کاری رو ندارم.باورت نمیشه که به زور رفتم برای خودم یکی دو ماه پیش بعد از یک سال لباس خریدم.منی که هر فصل لباس جدید میگرفتم ببینم کارم به کجا رسیده.به زور درسامو میخونم.دلیلش رو هم میدونم چیه.از وقتی که یه نفر (که بینهایت دوستش داشتم)از زندگیم رفت اینطوری شدم.به معنای واقعی کلمه میتونم بگم داغونم.
منتظر یه اتفاق خوبم تو زندگیم اما هنوز رخ نداده.با اینکه 9 ماه شده اما هنوز نتونستم فراموشش کنم و فکر نمیکنم بتونم اصلا اینکارو انجام بدم
برو دنبالش
یا اینکه تا آخر عمر این حس باهات میمونه حتی اگه یکی بهترشو پیدا کنی.
mohammadi_4u
03-01-2013, 00:39
سلام.
من ارشد این حالت رو دارم! اگه یکی دم خونه تیکه تیکه کنن حوصله ندارم پاشم بینم کیه،من ۱ سالی هست اینطوریم.مطمینم روحیه و اعصاب هست اما کامپیوتر و امواج موبایل تشدیدش میکنه.
حداقل ۱۱ساعت روزی با تبلت و لبتاب و موبایل سرکار دارم.
Sent from my WM8850-mid using Tapatalk 2
برو دنبالش
یا اینکه تا آخر عمر این حس باهات میمونه حتی اگه یکی بهترشو پیدا کنی.
بالای 50 بار رفتم دنبالش
بعدا فهمیدم که ازدواج کرده:n03:
Mr.Mazmamfi
03-01-2013, 11:17
سلام.
من ارشد این حالت رو دارم! اگه یکی دم خونه تیکه تیکه کنن حوصله ندارم پاشم بینم کیه،من ۱ سالی هست اینطوریم.مطمینم روحیه و اعصاب هست اما کامپیوتر و امواج موبایل تشدیدش میکنه.
حداقل ۱۱ساعت روزی با تبلت و لبتاب و موبایل سرکار دارم.
Sent from my WM8850-mid using Tapatalk 2
سلام
یه بار رفته بودم عطر بخرم ، طرف خیلی حرفه ای بود ، قبله اینکه عطر رو انتخاب کنم یه سری سوالها در مورد سن ، شغل ، طبع و .... میپرسید .
وقتی خواستم برای خودم بخرم ، گفتم رشتم کامپیوتره ولی فلان عطر رو میخوام ، گفت اون عطر به دردت نمیخوره ، ما بررسی کردیم ، کسایی که در روز زیاد با کامپیوتر سرو کار دارن اعصابش زودتر خورد میشه و اکیدا باید از عطر های تند خودداری کنن . ( تشدید میکنه )
موفق باشید.
Maximum-Dev
03-01-2013, 12:53
بالای 50 بار رفتم دنبالش
بعدا فهمیدم که ازدواج کرده:n03:
اوه
پس چاره ای نیست..
آخه هر شروعی یه پایانی داره
و هر پایانی یه شروع دیگه داره
الآن شما جمله دومی هستی.
مشکل من اینه که نمیتونم به شروع دیگه فکر کنم.اصلا نمیتونم به کس دیگه ایی فکر کنم.توی این ۹ماه خیلی سعی کردم اما نشد و فکر میکنم کسی باشه که شرایط منو درک کنه دیگه پیدا نمیشه.
واقعا حس تنهایی خیلی بده:n28:
Eblis 2011
03-01-2013, 16:17
مشکل من اینه که نمیتونم به شروع دیگه فکر کنم.اصلا نمیتونم به کس دیگه ایی فکر کنم.توی این ۹ماه خیلی سعی کردم اما نشد و فکر میکنم کسی باشه که شرایط منو درک کنه دیگه پیدا نمیشه.
واقعا حس تنهایی خیلی بده:n28:
من حستو درک میکنم . چون تو شرایطش بودم . عشق اولت کاری باهات کرده که دیگه دلت با دیدن هیچ کس و هیچ چیز نمی لرزه . دیگه هیچ حسی نسبت به دیگران نداری . نه با ورود چیزی خوشحال میشی و نه با خروج کسی ناراحت . کلا اینجوری بهت بگم که احساس ت مرده .
تنها چیزی که میتونه مشکل شما رو حل کنه گذر زمانه . باید صبر کنی . من مطمئنم که بعد از گذشت مدتی کم کم یادش برات کم رنگ میشه . نمیگم از بین میره و کلا فراموشش میکنی ، چون ممکن نیست که فراموش کنی ، فقط گذشت زمان میتونه کم رنگش کنه برات . اون وقته که میتونی به دیگران فکر کنی دوباره . کم کم حس و حالت برمیگرده . فقط باید صبر کنی .
چون هیچ اطلاعی از رابطه ی شما با طرف مقابلت نداشتم و ندارم نمیتونم قضاوت کنم و حق رو به شما یا عشق سابقت بدم .
امیدوارم به زودی شاد و سرحال و پراحساس بشی . :n12:
ترنم اعتمادی
03-01-2013, 16:40
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نوشته شده توسط sms11 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مشکل من اینه که نمیتونم به شروع دیگه فکر کنم.اصلا نمیتونم به کس دیگه ایی فکر کنم.توی این ۹ماه خیلی سعی کردم اما نشد و فکر میکنم کسی باشه که شرایط منو درک کنه دیگه پیدا نمیشه.
واقعا حس تنهایی خیلی بده:n28:
ببین عزیزم موندن و نموندن آدما دست هیچ کس نیست اما میشه کاری کرد که رفتنشون راحت تر باشه:n30:
پارسال منم همینجوری بودم و تقریبا با هیچ قرص اعصابی هم آروم نمیشدم، از بچگی عاشق بوی چوب بودم تا اینکه رفتم سراغش. زمانی که سرم با چوب و معرق گرم بود راحت بودم اما تا یه مدت وقتی از کار کردن دست میکشیدم دوباره فکرم می رفت به اون سمت. با خودم عهد کردم که توی این کار خودمو قوی کنم و موفق شدم، چون از همه طرف دلزده بودم ،همه فکرو توانمو گذاشتم روی این کار.
و باید بگم آخرین تابلومو 2000000 فروختم. الان فقط این موضوع ناراحتم میکنه که چرا زودتر به فکرش نیفتادم که زودتر خلاص شم
تنها چیزی که میتونه مشکل شما رو حل کنه گذر زمانه . باید صبر کنی . من مطمئنم که بعد از گذشت مدتی کم کم یادش برات کم رنگ میشه . نمیگم از بین میره و کلا فراموشش میکنی ، چون ممکن نیست که فراموش کنی ، فقط گذشت زمان میتونه کم رنگش کنه برات . اون وقته که میتونی به دیگران فکر کنی دوباره . کم کم حس و حالت برمیگرده . فقط باید صبر کنی .
گذر زمان چیزی رو حل نمیکنه مگر اینکه برای گذشتنش کاری انجام بدی. در غیر این صورت زمان خیلی کند میگذره شایدم عواقب بدتری داشته باشه:n13:
سرگرمیایی که میتونه آرومت کنه رو دنبال کن و به فکر موفقیت توی اونا باش...
حالا شاید بتونم برات آرزو کنم که حالت بهتر شه عزیزم:n12:
hamid_diablo
03-01-2013, 17:38
مشکل من اینه که نمیتونم به شروع دیگه فکر کنم.اصلا نمیتونم به کس دیگه ایی فکر کنم.توی این ۹ماه خیلی سعی کردم اما نشد و فکر میکنم کسی باشه که شرایط منو درک کنه دیگه پیدا نمیشه.
واقعا حس تنهایی خیلی بده:n28:
ببین دوست عزیز شکست عشقی یا هر چیزی ک اسمشو میزارید مسئله معمولی نیست که براحتی بشه ازش رها شد...خیلی هارو دیدم ک تا سالها غمگین و دلمرده ان
9 ماه ک چیزی نیست....این به خاطر این هست که به شدت به طرف دلبستته شدی...متوجه منظورم میشی...رابطه شما با اون طوری بوده که این حس امنیت و تکیه گاه رو بهت انتقال داده و وقتی نباشه احساس پوچی میکنی
در مورد زمان یه چیزی بگم که نباید دست کمش گرفت...اید الان فکر کنی که تا اخر عمرت نتونی فراموشش کنی اما مطمئن باش کم کم این احساس ازت دور میشه و طعم فراق رو میچشی.روزی میرسه ک عاشق هستی اما دیگه دلبسته نیستی...این حس خیلی زیباست و مطمئنم با تجربه کردنش روحیه دوباره میگیری
برای اینکه با این احوالت ضرر نکنی و از کارهای روز مره ات عقب نیوفتی بهتره به اهدافی ک از قبل داشتی بیشتر فکر کنی و برنامه ریزی داشته باشی.موفقیت تو هر زمینه ای میتونه تسکین دهنده باشه...نزار این شکست تو رو خونه نشین کنه.تمرکز روی چیزی ک علاقه داری میتونه حداقل تو رو از افکارهای شکننده و آزاردهنده رها کنه
به نظر من عشق زندگی رو جلا میده...احساس لذت نامتناهی به ادم میده...محبت رو شکوفا میکنه...شاید خیلی از ماها میترسیم دوباره عاشق نشیم اما این یه خیال باطله...عشق رو میشه دوباره تجربه کرد...وقتی همه چیزی ب خدا بسپاری اونوقت دلت آروم میگیره و دربرابر خواسته خدا که همانا نرسیدن شما به معشوقتونه تسلیم میشی....وقتی تسلیم شدی منتظر عشقی بزرگتر از جانب خدای بزرگ باش
خدا بزرگه....بزرگ........
Eblis 2011
03-01-2013, 18:04
حرف های همه ی عزیزان درسته . اما یه نکته ای هست که فقط من و جناب sms11 و اونایی که این حس رو تجربه کردن میفهمن ... درسته که باید به اهدافت رسید و ازین چیزا که مثل یه شعار میمونه اما الان ایشون حال و حوصله ی خودشو نداره چه برسه به کار و هدف و زندگی و این چیزا .... الان کاملا بی حوصله و کلافه س . انگار یه چیزی رو گم کرده .... پیش هر کی میره آروم نمیگیره .... با هرکی درد و دل میکنه و حرف میزنه آروم نمیشه ... هیچکس الان نمیتونه حس و حالشو درک کنه جز عشقش که از دست رفته .... با هیچ مکانی اروم نمیشه ( البته اگه رابطش با خدا خوب باشه ، دردل با خدا میتونه دردشو تسکین ببخشه ) و .....
این جمله بسیار درسته و کاملا در مورد همچین مواردی صدق میکنه : " از عجایب عشق همین است ، تنها همان آغوش آرامت می کند که دلت را به درد می آورد "
حرف های همه ی عزیزان درسته . اما یه نکته ای هست که فقط من و جناب sms11 و اونایی که این حس رو تجربه کردن میفهمن ... درسته که باید به اهدافت رسید و ازین چیزا که مثل یه شعار میمونه اما الان ایشون حال و حوصله ی خودشو نداره چه برسه به کار و هدف و زندگی و این چیزا .... الان کاملا بی حوصله و کلافه س . انگار یه چیزی رو گم کرده .... پیش هر کی میره آروم نمیگیره .... با هرکی درد و دل میکنه و حرف میزنه آروم نمیشه ... هیچکس الان نمیتونه حس و حالشو درک کنه جز عشقش که از دست رفته .... با هیچ مکانی اروم نمیشه ( البته اگه رابطش با خدا خوب باشه ، دردل با خدا میتونه دردشو تسکین ببخشه ) و .....
این جمله بسیار درسته و کاملا در مورد همچین مواردی صدق میکنه : " از عجایب عشق همین است ، تنها همان آغوش آرامت می کند که دلت را به درد می آورد "
ببینید دوست عزیز در تایید حرفای آقای حمید باید اینو اضافه کنم که چه شما و چه اقای sms11تا وقتی که خودتون به این حستون دامن میزنید هیچی حل نمیشه!
ما که نمیگیم این احساسها نیست یا ضعیفه یا... ولی این هم نمیشه دست روی دست بگذارید بگید بله من کلافه هستم اعصاب ندارم حوصله هم ندارم و بعد انتظار معجزه داشته باشید!
بزرگترین کمک رو خودتون به خودتون میتونید داشته باشید اونم اینه که اینقدر به حال و هوایی که دارید دامن نزنید و تاکید نکنید!
بله درسته تلقین! به کمک تلقین حس مثبت اندیشی شما به مرور میتونید از این اوضاع فاصله بگیرید
و کم کم به مرور بهتر و بهتر بشید
همین شما اقای eblis ببین هرچقدر بیشتر بگی بی حوصلم شک نکن بی حوصله تر هم میشی ! بجای اینکار فردا صبح که از خواب پاشدی سعی کن روزت رو با این شعار(میدونم واقعا شعاره) شروع کنی که امروز من سرحالم! ببینید که به تدریج حالتون بهتر میشه
و یک چیزی رو مطمئن باشید تا وقتی خودتون کاری نکنید هیچ کمکی از کسی ساخته نیست
به امید خوب شدن و خوب بودن و خوب موندن حال همه دوستان:n16:
Eblis 2011
03-01-2013, 19:06
ببینید دوست عزیز در تایید حرفای آقای حمید باید اینو اضافه کنم که چه شما و چه اقای sms11تا وقتی که خودتون به این حستون دامن میزنید هیچی حل نمیشه!
ما که نمیگیم این احساسها نیست یا ضعیفه یا... ولی این هم نمیشه دست روی دست بگذارید بگید بله من کلافه هستم اعصاب ندارم حوصله هم ندارم و بعد انتظار معجزه داشته باشید!
بزرگترین کمک رو خودتون به خودتون میتونید داشته باشید اونم اینه که اینقدر به حال و هوایی که دارید دامن نزنید و تاکید نکنید!
بله درسته تلقین! به کمک تلقین حس مثبت اندیشی شما به مرور میتونید از این اوضاع فاصله بگیرید
و کم کم به مرور بهتر و بهتر بشید
همین شما اقای eblis ببین هرچقدر بیشتر بگی بی حوصلم شک نکن بی حوصله تر هم میشی ! بجای اینکار فردا صبح که از خواب پاشدی سعی کن روزت رو با این شعار(میدونم واقعا شعاره) شروع کنی که امروز من سرحالم! ببینید که به تدریج حالتون بهتر میشه
و یک چیزی رو مطمئن باشید تا وقتی خودتون کاری نکنید هیچ کمکی از کسی ساخته نیست
به امید خوب شدن و خوب بودن و خوب موندن حال همه دوستان:n16:
ممنون . من منتظر معجزه ای نیستم . نه از طرف خدا نه از طرف هیچ کس . دست رو دست هم نذاشتم ..... بحث من و آقای sms11 الان فرق داره . من تجربیاتم رو گفتم چون قبلا این حسو تجربه کردم . ایشون مشکلشون عشقیه اما بنده خیر .
فقط زمان میتونه به دوستم ( sms11 ) کمک کنه و بس .
اما در مورد خودم ..... من به خودم تلقین نمیکنم که عصبیم ..... وقتی میبینم عصبی هستم یا کلافه ام میشه خودمو گول بزنم و بگم به به چه روز خوبی ، چه اعصاب آرومی ..... اینجوری بیشتر دارم از واقعیت فرار میکنم ......
من کارهای روزمره رو انجام میدم اما با بی حوصلگی ..... شاید دلیلش همین نت و زندگی ماشینی مسخره باشه ، شاید کم شدن رابطه ها بین اعضای فامیل و خویشاوندان باشه ، شاید بی مهری ها و بی عدالتی ها باشه .... نمیتونم از این چیزا به راحتی بگذرم . اخلاقمه .... کسی هم نمیتونه منو یه روزه تغییر بده ......
ممنون از حسن توجهتون :n16:
ممنون . من منتظر معجزه ای نیستم . نه از طرف خدا نه از طرف هیچ کس . دست رو دست هم نذاشتم ..... بحث من و آقای sms11 الان فرق داره . من تجربیاتم رو گفتم چون قبلا این حسو تجربه کردم . ایشون مشکلشون عشقیه اما بنده خیر .
فقط زمان میتونه به دوستم ( sms11 ) کمک کنه و بس .
اما در مورد خودم ..... من به خودم تلقین نمیکنم که عصبیم ..... وقتی میبینم عصبی هستم یا کلافه ام میشه خودمو گول بزنم و بگم به به چه روز خوبی ، چه اعصاب آرومی ..... اینجوری بیشتر دارم از واقعیت فرار میکنم ......
من کارهای روزمره رو انجام میدم اما با بی حوصلگی ..... شاید دلیلش همین نت و زندگی ماشینی مسخره باشه ، شاید کم شدن رابطه ها بین اعضای فامیل و خویشاوندان باشه ، شاید بی مهری ها و بی عدالتی ها باشه .... نمیتونم از این چیزا به راحتی بگذرم . اخلاقمه .... کسی هم نمیتونه منو یه روزه تغییر بده ......
ممنون از حسن توجهتون :n16:
خب یه چیزی شما به من بگو انتظار نداری که همه اتفاقات و دور برت به میل و دلخواه شما باشه که؟ اینجوری دنیا میشه بهشت واسمون !
شما مگه میتونی یک تنه فرضا جلوی بی عدالتی رو بگیری؟ میتونی جلوی ماشینی شدن زندگی ها رو بگیری؟ مطمئنا نه!
پس بنظرت بهتر نیست که سعی کنیم دیدمون رو عوض کنیم؟ بعضی جاها سعی کنیم کنار بیایم و...منظور فرار کردن نیست اندکی سعی در جهت همگامسازی با شرایط شاید!
الان نگو اخلاقمه:n02: چون بعد دیگه حرفی نمیمونه! اخلاقتو خوب کن (اسم یه فیلم بود نه؟:n09:)
پ.ن:این خط اخر رو برای دراومدن صحبتها از اون جنبه خیلی خشک و جدی گفتم :n18:
Eblis 2011
03-01-2013, 19:34
خب یه چیزی شما به من بگو انتظار نداری که همه اتفاقات و دور برت به میل و دلخواه شما باشه که؟ اینجوری دنیا میشه بهشت واسمون !
شما مگه میتونی یک تنه فرضا جلوی بی عدالتی رو بگیری؟ میتونی جلوی ماشینی شدن زندگی ها رو بگیری؟ مطمئنا نه!
پس بنظرت بهتر نیست که سعی کنیم دیدمون رو عوض کنیم؟ بعضی جاها سعی کنیم کنار بیایم و...منظور فرار کردن نیست اندکی سعی در جهت همگامسازی با شرایط شاید!
الان نگو اخلاقمه:n02: چون بعد دیگه حرفی نمیمونه! اخلاقتو خوب کن (اسم یه فیلم بود نه؟:n09:)
پ.ن:این خط اخر رو برای دراومدن صحبتها از اون جنبه خیلی خشک و جدی گفتم :n18:
راحت باش . جنبم سوراخ نیست :n02: ..... دارم سعی میکنم دیدمو عوض کنم .... البته همه چیزم اونجور که شما میگین بر وفق مرادم که نیست .... با بعضی هاش کنار میام .. انعطافم زیاده :n02: اما خب چیکار کنم دیگه . بعضی چیزا واقعا تو ذوق میزنه و واقعا رو اعصابه :n02: ......
خب حالا کی داوطلب میشه وقتی من قاط زدم بیاد با هم یکم اختلاط کنیم ؟ :n08: کسی جراتشو داره ؟ :n19:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چشه مگه . آره منم :n19: یعنی میخوای بگی من زشتم ؟ :n04:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با احترام بحث یک کمی داره از روند تاپیک فاصله میگیره و حالت اسپم پیدا میکنه
ببینید من منظورم این بود که برای تغییر دیدگاه گاهی از ساده ترین چیزها باید شروع کرد در واقع همین اواتار شما من به قشنگی و زشتی و این حرفا کاری ندارم میگم میتونه عکس دیگه ای باشه که حالت عصبی بودن رو شاید به نوعی القا نکنه
فرضا در اتاق شما میتونید دکوراسیون رو به نحوی داشته باشید که ارام بخش باشه فرضا از رنگ سبز و آبی بیشتر استفاده کنید روتختی یا پرده اتاقتون و ...
اینا واقعا تاثیرگذار هستند
موفق باشید:n16:
Iloveu-ALL
03-01-2013, 19:55
اگه تو این دوره زمونه بخوای بخاطر ناعدالتی ها و این چیزا ناراحت بشی که نمیشه زندگی کنی و کارت بجای باریک میکشه
منم اولا اینطوری بودم اما واقعا ادم اذیت میشه توام حتما سعی کن دیدت رو نسبت به همه چیز عوض کنی
از عادل بودن خودت لذت ببر بجای اینکه از ناعدالتی دیگران رنج بکشی
اگه همه دنیا عادل بودن که دیگه جذابیت نداشت:n02:
توی یه کتاب بود فکر میکنم نوشته بود بچه که بودم فکر میکردم بزرگ شم دنیارو عوض کنم ولی جوون که شدم دیدم دنیارو نمیشه باید کشورمو عوض کنم و... تاااااااا اخر که طرف میفهمه هیچ چیز رو نمیشه عوض کرد به جز خودش
فکر کنم همه این جمله رو شنیده باشن
به قول مایکل اسکافیلد همیشه جزء تغییری باش که دوس داری اتفاق بی افته:n02:
اگه میخوای یه تاپیک درست کن بچه ها بیان نا عدالتی هایی که دیدن یا طول روز میبینن رو بگن
شک نکن در عرض یک روز میشه شلوغ ترین تاپیک:n02:
سلام
یه بار رفته بودم عطر بخرم ، طرف خیلی حرفه ای بود ، قبله اینکه عطر رو انتخاب کنم یه سری سوالها در مورد سن ، شغل ، طبع و .... میپرسید .
وقتی خواستم برای خودم بخرم ، گفتم رشتم کامپیوتره ولی فلان عطر رو میخوام ، گفت اون عطر به دردت نمیخوره ، ما بررسی کردیم ، کسایی که در روز زیاد با کامپیوتر سرو کار دارن اعصابش زودتر خورد میشه و اکیدا باید از عطر های تند خودداری کنن . ( تشدید میکنه )
موفق باشید.
واقعا بعضی از پست ها به قدری قشنگ هستند که فقط با یک کلیک نمیشه ازشون تشکر کرد،
حداقل کاشکی میشد چندبار تشکر کرد!
ببین دوست عزیز شکست عشقی یا هر چیزی ک اسمشو میزارید مسئله معمولی نیست که براحتی بشه ازش رها شد...خیلی هارو دیدم ک تا سالها غمگین و دلمرده ان
9 ماه ک چیزی نیست....این به خاطر این هست که به شدت به طرف دلبستته شدی...متوجه منظورم میشی...رابطه شما با اون طوری بوده که این حس امنیت و تکیه گاه رو بهت انتقال داده و وقتی نباشه احساس پوچی میکنی
در مورد زمان یه چیزی بگم که نباید دست کمش گرفت...اید الان فکر کنی که تا اخر عمرت نتونی فراموشش کنی اما مطمئن باش کم کم این احساس ازت دور میشه و طعم فراق رو میچشی.روزی میرسه ک عاشق هستی اما دیگه دلبسته نیستی...این حس خیلی زیباست و مطمئنم با تجربه کردنش روحیه دوباره میگیری
برای اینکه با این احوالت ضرر نکنی و از کارهای روز مره ات عقب نیوفتی بهتره به اهدافی ک از قبل داشتی بیشتر فکر کنی و برنامه ریزی داشته باشی.موفقیت تو هر زمینه ای میتونه تسکین دهنده باشه...نزار این شکست تو رو خونه نشین کنه.تمرکز روی چیزی ک علاقه داری میتونه حداقل تو رو از افکارهای شکننده و آزاردهنده رها کنه
به نظر من عشق زندگی رو جلا میده...احساس لذت نامتناهی به ادم میده...محبت رو شکوفا میکنه...شاید خیلی از ماها میترسیم دوباره عاشق نشیم اما این یه خیال باطله...عشق رو میشه دوباره تجربه کرد...وقتی همه چیزی ب خدا بسپاری اونوقت دلت آروم میگیره و دربرابر خواسته خدا که همانا نرسیدن شما به معشوقتونه تسلیم میشی....وقتی تسلیم شدی منتظر عشقی بزرگتر از جانب خدای بزرگ باش
خدا بزرگه....بزرگ........
من اگه قرار بود حالم خوب بشه تا حالا خوب شده بود اما به قول شما این گذر زمان نتونست کاری کنه من فراموشش کنم؟دست خودم نیست هرکاری میکنم که فراموشش کنم نمیشه.میخوابم راه میرم هرکاری میکنم جلوی چشمه.
الان اصلا فکر نمیتونم بکنم که بخوام رو چیزی متمرکز بشم یا نه.تازه داشتم خوب میشدم که چند روز پیش چند بار با موبایلم تماس گرفته شد و دوباره برگشتم به همون اوضاع قبل.فقط دارم این روزامو میگذرونم.اصلا نمیفهمم چطوری میگذره.نمیدونم بیخودی دلم خوش کردم به اینکه قراره در اینده یه اتفاق خوب بیوفته ولی میدونم که نمیوافته.حس میکنم از چشم همه افتادم
من خیلی ادم صبوریم اما نمیدونم چرا در این مورد چرا صبر نمیتونم بکنم و خیلی ها بهم گفتن که اگه صبر کنی بهتره میشه و نمیدونم خدا بزرگه و از این حرفای صد من یه غاز.الان حس تنهایی شدید دارم طوری که حس میکنم منم و یه کوهی از مشکلات که نمیتونم به تنهایی حلش کنم و درعین حال کسی هم نیست که یه کمکی بهم بکنه.انگار که دارم تو یه کشور دیگه زندگی میکنم .به خاطر همین میگم تنهایی خیلی بده
اره خدا بزرگه واسه بقیه نه من.اگه بزرگ بود نمیذاشت بنه اش این همه سختی بکشه:n28:
ببینید دوست عزیز در تایید حرفای آقای حمید باید اینو اضافه کنم که چه شما و چه اقای sms11تا وقتی که خودتون به این حستون دامن میزنید هیچی حل نمیشه!
ما که نمیگیم این احساسها نیست یا ضعیفه یا... ولی این هم نمیشه دست روی دست بگذارید بگید بله من کلافه هستم اعصاب ندارم حوصله هم ندارم و بعد انتظار معجزه داشته باشید!
بزرگترین کمک رو خودتون به خودتون میتونید داشته باشید اونم اینه که اینقدر به حال و هوایی که دارید دامن نزنید و تاکید نکنید!
بله درسته تلقین! به کمک تلقین حس مثبت اندیشی شما به مرور میتونید از این اوضاع فاصله بگیرید
و کم کم به مرور بهتر و بهتر بشید
همین شما اقای eblis ببین هرچقدر بیشتر بگی بی حوصلم شک نکن بی حوصله تر هم میشی ! بجای اینکار فردا صبح که از خواب پاشدی سعی کن روزت رو با این شعار(میدونم واقعا شعاره) شروع کنی که امروز من سرحالم! ببینید که به تدریج حالتون بهتر میشه
و یک چیزی رو مطمئن باشید تا وقتی خودتون کاری نکنید هیچ کمکی از کسی ساخته نیست
به امید خوب شدن و خوب بودن و خوب موندن حال همه دوستان:n16:
از نظر من کل حرفاتون شعاریه
معذرت میخوام اما با این حرفا مشکل من حل نمیشه.شاید مشکل دوستمون حل بشه اما برای من نه
Eblis 2011
03-01-2013, 20:13
من اگه قرار بود حالم خوب بشه تا حالا خوب شده بود اما به قول شما این گذر زمان نتونست کاری کنه من فراموشش کنم؟دست خودم نیست هرکاری میکنم که فراموشش کنم نمیشه.میخوابم راه میرم هرکاری میکنم جلوی چشمه.
الان اصلا فکر نمیتونم بکنم که بخوام رو چیزی متمرکز بشم یا نه.تازه داشتم خوب میشدم که چند روز پیش چند بار با موبایلم تماس گرفته شد و دوباره برگشتم به همون اوضاع قبل.فقط دارم این روزامو میگذرونم.اصلا نمیفهمم چطوری میگذره.نمیدونم بیخودی دلم خوش کردم به اینکه قراره در اینده یه اتفاق خوب بیوفته ولی میدونم که نمیوافته.حس میکنم از چشم همه افتادم
من خیلی ادم صبوریم اما نمیدونم چرا در این مورد چرا صبر نمیتونم بکنم و خیلی ها بهم گفتن که اگه صبر کنی بهتره میشه و نمیدونم خدا بزرگه و از این حرفای صد من یه غاز.الان حس تنهایی شدید دارم طوری که حس میکنم منم و یه کوهی از مشکلات که نمیتونم به تنهایی حلش کنم و درعین حال کسی هم نیست که یه کمکی بهم بکنه.انگار که دارم تو یه کشور دیگه زندگی میکنم .به خاطر همین میگم تنهایی خیلی بده
اره خدا بزرگه واسه بقیه نه من.اگه بزرگ بود نمیذاشت بنه اش این همه سختی بکشه:n28:
از نظر من کل حرفاتون شعاریه
معذرت میخوام اما با این حرفا مشکل من حل نمیشه.شاید مشکل دوستمون حل بشه اما برای من نه
با کل حرفات موافقم جز قسمت بولد شده . الان چون حال خوشی نداری از خدا هم شاکی هستی . منم گاهی فازم میزنه بالا به خدا هم کفر میگم . حرفای دوستامون درسته اما بدرد شما نمیخوره . اگه پست های منو خونده باشی بهت گفتم که چون حالتو تجربه کردم درکت میکنم . منم اشاره کردم که حرفاشون برات شعاری میشه .. گفتم الان اصلا نمیتونی فکر کنی . اصلا حوصله ی خودتو هم نداری چه برسه به اینکه بخوای روی هدفت تمرکز کنی . الان از همه بیزاری حتی من .....
اگه خواستی میتونم کمکت کنم . البته اینجا نه . خصوصی یا تو یاهوو ..... به حرفام گوش بدی ضرری نداره ... البته هزینه ی مشاوره رو میگیرم :n02::n06::n16:
جالبه . یکبارم رفتی شوخی کنیم روحیه تایپک و ما عوض شده میگی داره بحث خارج میشه . خب الان منظورت از آواتار چیه ؟ آواتار الان حالت عصبی رو القا میکنه ؟ :n18: من دقیقا منظورت از اواتارمو متوجه نشدم ؟
اره دوست عزیز واضح گفتم که:n06: بنظر من یجورایی عکس اواتارت عصبی و بی حوصلست
حالا این به خودتون مربوط میشه و سلیقه ای هستش من فقط خواستم بگم که میشه با تغییرات جزئی هم...:n01:
من اگه قرار بود حالم خوب بشه تا حالا خوب شده بود اما به قول شما این گذر زمان نتونست کاری کنه من فراموشش کنم؟دست خودم نیست هرکاری میکنم که فراموشش کنم نمیشه.میخوابم راه میرم هرکاری میکنم جلوی چشمه.
الان اصلا فکر نمیتونم بکنم که بخوام رو چیزی متمرکز بشم یا نه.تازه داشتم خوب میشدم که چند روز پیش چند بار با موبایلم تماس گرفته شد و دوباره برگشتم به همون اوضاع قبل.فقط دارم این روزامو میگذرونم.اصلا نمیفهمم چطوری میگذره.نمیدونم بیخودی دلم خوش کردم به اینکه قراره در اینده یه اتفاق خوب بیوفته ولی میدونم که نمیوافته.حس میکنم از چشم همه افتادم
من خیلی ادم صبوریم اما نمیدونم چرا در این مورد چرا صبر نمیتونم بکنم و خیلی ها بهم گفتن که اگه صبر کنی بهتره میشه و نمیدونم خدا بزرگه و از این حرفای صد من یه غاز.الان حس تنهایی شدید دارم طوری که حس میکنم منم و یه کوهی از مشکلات که نمیتونم به تنهایی حلش کنم و درعین حال کسی هم نیست که یه کمکی بهم بکنه.انگار که دارم تو یه کشور دیگه زندگی میکنم .به خاطر همین میگم تنهایی خیلی بده
اره خدا بزرگه واسه بقیه نه من.اگه بزرگ بود نمیذاشت بنه اش این همه سختی بکشه:n28:
از نظر من کل حرفاتون شعاریه
معذرت میخوام اما با این حرفا مشکل من حل نمیشه.شاید مشکل دوستمون حل بشه اما برای من نه
بله باید هم حرفای من از دیدتون شعار باشه دوست عزیز میدونید به چه علت؟ چون فکر میکنید که این مشکل مختص به خودتونه و دیگران همچین تجربه ای هایی نداشتن(اصطلاحا نفسشون از جای گرم در میاد) یا اینقدر مسئله شما بزرگ بوده که بقیه عمرا اگر بفهمند !
در حالی که با قبول این مطلب که هیچکس جای دیگری نیست و تا در موقعیت قرار نگیره نمیتونه قضاوت کنه، اما بهرحال تجربه های مشابهی وجود داره که شاید بشه اون رو به اشتراک گذاشت
اما اگر از نظرتون حرفای من یا حرفای مشابه من شعاری بیش نیست ، حرفی نیست شما باشید و ادامه حصاری که برای خود(متاسفانه) ساخته اید! :n18:
آقا ابلیس منم یه چند وقته همین مشکل و دارم...به طوری که این ترم دانشگاه و کلی غیبت کردم،خدا تو امتحانا به دادم برسه:n26:....
ولی من فک کنم مشکلم از زمانی شروع شد که نشستم عین این دیوونه ها روزی چندین ساعت سریال می دیدم...:n09:
همش وضع اونا رو تو آمریکا می دیدم با وضع خودمون مقایسه می کردم،اعصابم داغون می شد...الآن که کمتر می بینم حالم بهتر شده باز....:n18:
شما احیانا فیلم و سریال زیاد نمی بینید ؟؟؟:n23:
hamid_diablo
03-01-2013, 21:18
همش وضع اونا رو تو آمریکا می دیدم با وضع خودمون مقایسه می کردم،اعصابم داغون می شد...الآن که کمتر می بینم حالم بهتر شده باز....
مقایسه کردن خود با دیگران در هر جنبه ای ک میخواد باشه جزء ضرر و توهم چیز دیگه ای نداره
مثلا شما بیا درآمد خودتونو با کسی که درامدش با شما بیشتره مقایسه کن...جزء احساس سرخوردگی و عاجز بودن چیز دیگه ای نصیبتون نمیشه
بهترین کار مقایسه خودتون با گذشته خودتونه....اینجوری هم پیشرفتتون رو احساس میکنید و هم اینکه انرژیتون برای پیشرفت بیشتر میشه...
Eblis 2011
03-01-2013, 22:43
آقا ابلیس منم یه چند وقته همین مشکل و دارم...به طوری که این ترم دانشگاه و کلی غیبت کردم،خدا تو امتحانا به دادم برسه:n26:....
ولی من فک کنم مشکلم از زمانی شروع شد که نشستم عین این دیوونه ها روزی چندین ساعت سریال می دیدم...:n09:
همش وضع اونا رو تو آمریکا می دیدم با وضع خودمون مقایسه می کردم،اعصابم داغون می شد...الآن که کمتر می بینم حالم بهتر شده باز....:n18:
شما احیانا فیلم و سریال زیاد نمی بینید ؟؟؟:n23:
سلام دوست من . خوش اومدی به بحث .
نه خدا وکیلی تنها کاری که نمی کنم همین فیلم دیدن ... اصلا اهل فیلم و سریال و این چیزا نیستم :n02: . وقتمو واسه دیدن فیلم و اینا هدر نمیدم . :n12:
Mr_100_dolari
04-01-2013, 05:00
من اگه قرار بود حالم خوب بشه تا حالا خوب شده بود اما به قول شما این گذر زمان نتونست کاری کنه من فراموشش کنم؟دست خودم نیست هرکاری میکنم که فراموشش کنم نمیشه.میخوابم راه میرم هرکاری میکنم جلوی چشمه.
الان اصلا فکر نمیتونم بکنم که بخوام رو چیزی متمرکز بشم یا نه.تازه داشتم خوب میشدم که چند روز پیش چند بار با موبایلم تماس گرفته شد و دوباره برگشتم به همون اوضاع قبل.فقط دارم این روزامو میگذرونم.اصلا نمیفهمم چطوری میگذره.نمیدونم بیخودی دلم خوش کردم به اینکه قراره در اینده یه اتفاق خوب بیوفته ولی میدونم که نمیوافته.حس میکنم از چشم همه افتادم
من خیلی ادم صبوریم اما نمیدونم چرا در این مورد چرا صبر نمیتونم بکنم و خیلی ها بهم گفتن که اگه صبر کنی بهتره میشه و نمیدونم خدا بزرگه و از این حرفای صد من یه غاز.الان حس تنهایی شدید دارم طوری که حس میکنم منم و یه کوهی از مشکلات که نمیتونم به تنهایی حلش کنم و درعین حال کسی هم نیست که یه کمکی بهم بکنه.انگار که دارم تو یه کشور دیگه زندگی میکنم .به خاطر همین میگم تنهایی خیلی بده
اره خدا بزرگه واسه بقیه نه من.اگه بزرگ بود نمیذاشت بنه اش این همه سختی بکشه
دوست عزیز نتونستم چیزی نگم و حرفات رو نادیده بگیرم
عزیز شاید همه این حس و حال شما رو کم بیش تجربه کرده باشند شاید الان بخوای بگی نه تو یا بقیه که جای من نیستی پس من رو درک نمیکنی باشه قبول اما ببین همه میدونن من فقط واقعیت رو می بینم که اکثرا هم واقعیت تلخه شما سعی کن رابطتت رو با گذشتت قطع کنی هرچیزی که باعث میشه گذشته رو بیاره جلوی چشمت رو ازش دوری کن حتی سعی کن به اون چیزهایی که شما رو یاد گذشته میندازه فکر نکنی میدونم سخته اما شما سعیت رو بکن ببین قوی باش و محکم این حرفها شعار نیستش میدونم سخته اما موقعه ای که دای سعی میکنی که تغییر کنی حتی اگر واقعا از ناراحتی و افکار گذشته هم اشک از چشمات در اومد خوشحال باش نه ناراحت چون میفهمی که داری تغییر میکنی
ببین مثل سربازی باش که داره میره جنگ و احتمال زنده بودنش 50 /50 هستش اگر به احساساتش نسبت به دیگران فکر کنه هیچ وقت نمیتونه بره اما انقدر قوی و محکم هستش که با وجود احتمال مردن و از دادن جونش و عزیزاش داره میره به استقبال مرگ اون موقعه دیگه احساسات نمی تونه جلوی هدف بزرگترش رو بگیره (نمیدونم منظورم رو درست رسوندم یا نه ) شما هم الان یه طرف احساسات به گذشته هست یه طرفم آیندت و زندگیت حاظر نیستی به خاطرش بجنگی / جنگیدن با احساسات خیلی هم کار راحتی نیستش اما به خودت بگو که میتونم و براش قدم بردار و ...
شاید بگی این حرفها بی خوده اما سعی خودت رو بکن که احساسات رو نسبت به اون فرد خفه کنی حتی اگر شده کل حست از بین بره / کم کم احساس قدرت میکنی کم کم گذشته رو فراموش میکنی کم کم اصلا گذشته و اون طرفت رو توی ذهنت کوچیک میکنی و بعد سریع یکی رو جایگزین کن حتی اگر دوسش نداری و حس خاصی هم نداری حتی یک هم صحبت معمولی باشه بعد می بینی دیگه اگرم به اون قبلی فکر کنی حس قبلا رو بهش نداری البته قدرت روحفظ کن و مواظب باش این بلا توی رابطه های جدید سرت نیاد وقتی دیدی حالت بهتر شد یه مدت تنها باش و بعد از اون هم فقط روی احساساتت کار کن که هیچ وقت بهش اجازه ندی بخواد حالت رو بگیره
احساس خوبه اما بعضی وقتها ممکنه آدم رو زمین بزنه و برای کسی مثل شما کم کردن این احساسات و غلبه به اون کار سخت تری هست اما از همین امروز شروع کن و توقع هم نداشته باش تا وقتی خودت رو به گذشته وصل کردی و یا داری به خودت میگی که من درست نمیشم حالت بهتر بشه
پ ن : من دکتر نیستم اما کاشکی می دیدمت تا توی 1 روز کمکت میکردم انقدر محکم باشی که هیچ کدوم از این افکار نتونه آزارت بده :n06:اما این بدون تا آدم خودش نخواد هیچ کسی حتی خدا هم نمیتونه کمکش بکنه
اینم بگم میتونی به هیچ کدوم از این حرف ها گوش ندی و به کار خودت ادامه بدی و به نوعی خودت رو عذاب بدی اما روزگار خودش بلده چطوی (ببخشیدا) اوضاع رو خیلی خرابتر از اینی که هستش برات بکنه اون موقعست که می بینی شدی همون سربازه که دیگه واقعا کار داره به جای باریک میرسه و مجبور میشی تغییر رو ایجاد کنی پس تا قبل از اون موقعه خودت اقدام کن
ببخشید که زیاد حرف زدم اخه پستت رو خوندم این طوری شدم :n03: و نتونستم بی تفاوت رد شم :n06:
ایشالاه که موفق باشی :n16:
ترنم اعتمادی
04-01-2013, 15:40
فقط باید با خودت بجنگی
تو خودتو باختی و توی ذهنت هی به خودت میگی که من هر کاری کنم نمیتونم فراموشش کنم
فقط باید با خودت بجنگی
تو خودتو باختی و توی ذهنت هی به خودت میگی که من هر کاری کنم نمیتونم فراموشش کنم
باختم بدجوری هم باختم
حس میکنم هیچ کسی نیست بهم کمکی بکنه.اونی هم که اون بالاست کلا بیخیال ما شده.:n21:
اگه یه ذره هم به ما نگاه کنه بد نیست.اما میدونم که اینکارو نمیکنه
هی از خودم میپرسم که اگه قرار بود از زندگی بره چرا اصلا اومد تو زندگیم؟که چی بشه؟که منو زجر بدی؟
hamid_diablo
05-01-2013, 00:16
باختم بدجوری هم باختمحس میکنم هیچ کسی نیست بهم کمکی بکنه.اونی هم که اون بالاست کلا بیخیال ما شده.:n21:اگه یه ذره هم به ما نگاه کنه بد نیست.اما میدونم که اینکارو نمیکنههی از خودم میپرسم که اگه قرار بود از زندگی بره چرا اصلا اومد تو زندگیم؟که چی بشه؟که منو زجر بدی؟ای بابا دوست عزیز این چ انتظاری ک داری...دنیا و اتفاقاتش ک دست من و شما نیست...قرار نیست هر کی اومد بمونه.....شما رو نخواسته رفته...به همین راحتی و شما هم باید این موضوع رو قبول کنی...وقتی قبول کردی اونوقت میتونی راه حل پیدا کنی....شما هنوز تو گیر و دار این هستید ک چرا رفت..چرا اومد...الان کجاست...خوب معلومه با این سئوالات نمیتونی فراموشش کنی....در ضمن انقدر نا امید از رحمت خدا نباش...هر چی بیشتر نا امید باشی ازش بیشتر ازت دور میشه////
Eblis 2011
05-01-2013, 00:18
باختم بدجوری هم باختم
حس میکنم هیچ کسی نیست بهم کمکی بکنه.اونی هم که اون بالاست کلا بیخیال ما شده.:n21:
اگه یه ذره هم به ما نگاه کنه بد نیست.اما میدونم که اینکارو نمیکنه
هی از خودم میپرسم که اگه قرار بود از زندگی بره چرا اصلا اومد تو زندگیم؟که چی بشه؟که منو زجر بدی؟
متاسفانه اسم شریفتون رو نمیدونم . اما درسته باختی ولی بازم زندگی جریان داره . منم باختم . عین تو . چند سال باهاش بودی ؟
منم بعد این مسئله دیگه سراغ عشق و عاشقی نرفتم . ایمانمو با خدای خودم قوی تر کردم .... نمازامو میخوندم حتی با بی حوصلگی هایی که داشتم . گاهی گوش کردن یه آهنگ یا رد شدن از یه کوچه و مسیر حالمو خراب میکرد .... تنها چیزی که منو نجات داد ... گذر زمان و نزدیک شدن به خدا بود .....
شاید اومد تو زندگیت و بعد مدتی رفت تا تورو یاد خدا بندازه . شاید از خدا دور بودی یا دور شده بودی .. اومد و بهت درد و داد تا به طرف خدا کشیده شی و بهش پناه ببری .
یه چیزی میگم قبول کن : اگه عاشق واقعی باشی ... حتی بعد سختی و دردهایی که عشقت رو دلت گذاشته و رفته ... حتی با تموم دلتنگی هات بازم سرنمازات ، سر دعاهات یادش میکنی و میگی هرکجا هستی ، با هر کی هستی خدا پشت و پناهت باشه ، آرزوی آرامش و سفید بختی براش میکنی .... حتی اگه بدترین ضربه ی زندگی و بدترین نامردی رو در حقت کرده باشه .... عشق واقعی یعنی این .
متفرقه جای اسپم پراکنی و ترول بازی نیست /
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.