مشاهده نسخه کامل
: مدیریت کسب و کار
naghmeh.h
20-09-2012, 09:24
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF.jpg&w=465 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
چگونه موفق شدم – فروش آنلاین جینگیلجات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
امی جین و دانیلا یاکوبوفسکی دوستانی هستند که با همکاری یکدیگر، فروشگاه آنلاینBaubleBar ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) را راهاندازی کردهاند. در این سایت، مشتریان میتوانند پس از انتخاب جواهر و زیورآلات، آنها را با قیمتی پایینتر از بازار، در منزلشان تحویل بگیرند.
در ادامه، بخشی از متن مصاحبه با بنیانگذاران BaubleBar ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) را میخوانید.
سایت شما چطور کار میکند؟
دانیلا: در BaubleBar ما جواهرات و زیوآلات را مستقیماً از طراحان و جواهرسازان میگیریم و آنها را بهطور آنلاین به فروش میرسانیم. در این روش، از افزایش زیاد قیمت که معمولاً در بین واسطهها یا فروشگاههای خردهفروشی سنتی دیده میشود، خبری نیست. ما با بیش از ۵۰ طراح کار میکنیم. فکر میکنم که در این مدت توانستهایم زنان را تا حدودی با شیوه خرید آنلاین محصولات زینتی آشنا کنیم. ما واقعاً قصد داشتیم به این هدف برسیم، چرا که پیش از آنکه وارد بازار شویم، کمبود چیزی در این زمینه احساس میشد.
چگونه قیمت و هزینهها را پایین نگه میدارید؟
دانیلا: ما بسیاری از هزینههایی را که خردهفروشان سنتی ممکن است داشته باشند، نداریم. ما هزینهای بابت اجاره نمیپردازیم و فروشندهای نداریم. اینها به ما اجازه میدهند که قیمتها را تا جای ممکن، برای مشتری کاهش دهیم. وسیلهای زینتی که در سایتمان با قیمت ۲۵ دلار به فروش میرسانیم، در حالت معمول در فروشگاهها با قیمتی بسیار بالاتر به فروش میرسد. بنابراین این خرید و معاملهای فوقالعاده برای خریدار خواهد بود و این موضوع به ما امکان میدهد که محصول را به شکل بهتری به دست مشتریان برسانیم.
آیا قیمت پایین محصول بر روی برداشت و نتیجهگیری مشتریان اثر بدی نمیگذارد؟
امی: هنگامی که ایده اولیه کار به ذهنمان رسید و متوجه شدیم که بسیاری از نیازهای مشتری بدون پاسخ ماندهاند. زمان زیادی را صرف کردیم تا عملکرد بخش تأمین و تدارکات کسبوکارمان را کاملاً متوجه شویم. وقتی به سراغ فروشندگان، تولیدکنندگان و طراحان رفتیم و دریافتیم که گردنبندی را که در یک فروشگاه خردهفروشی با قیمت ۷۵ دلار دیده بودیم با چه قیمتی توسط خردهفروشان خریداری میشود، باورمان نشد.
در نتیجه، به این فکر افتادیم که اگر چنین محصولی را تحت برند خودمان و با قیمتی کمتر، مثلاً ۳۵ دلار، برای فروش در سایتمان بگذاریم، مردم گمان خواهند کرد که کیفیتش کمتر از آنی است که باید باشد. با این حساب، افرادی که به تازگی با سایت ما آشنا میشدند، ممکن بود با مشاهده این قیمتهای پایین از خریدکردن منصرف شوند. آنها احتمالاً فکر میکردند که در ازای پرداخت ۲۵ دلار برای یک وسیله زینتی، کالای خریداری شدهشان تنها ۱۲ دلار ارزش دارد.
بنابراین همهچیز، از طراحی مدلهای کسبوکار گرفته تا کارهایی که در زمینه بازاریابی انجام دادیم، همه و همه با هدف رساندن زیورآلات به دست مشتریان و تشویق امتحانکردن این نوع خرید، انجام شد. ما میدانستیم همان لحظهای که کسی محصولاتمان را از نزدیک ببیند و در دست بگیرد، متوجه کیفیت کار ما میشود. مشتریان با نگاهی به شیوه و کیفیت ساخت، وزن و مواد استفاده شده در این جواهرات، متوجه خواهند شد که برای خریداری آنها از یک فروشگاه متداول و سنتی باید بهای بیشتری بپردازند. امسال ما درستی این فرضیه را در عمل مشاهده کردیم.
چه میکنید تا مشتریان باز هم از شما خرید کنند؟
امی: ما نه تنها برای فرستادن سفارشها هزینهای از مشتری دریافت نمیکنیم، بلکه در صورت عدم رضایت وی، (بهشرط عدم استفاده و نیز جدا نشدن اتیکت) محصول را بدون دریافت مبلغی پس میگیریم. این کار برای تشویق امتحانکردن زیورآلات توسط مشتری است. ما کمی تخفیف در اولین خرید فرد لحاظ میکنیم و سعی میکنیم تا محصولاتی در ردههای مختلف قیمتی به مشتریان عرضه کنیم. زمانی که تازه در آغاز راهمان بودیم، افراد زیادی را میدیدیم که به سایت سر میزدند و از ما خرید میکردند: محصولات ارزانقیمت، ۲۰ دلاری، ۳۰ دلاری و …. آنها پس از خریدشان بهسرعت بازمیگشتند و چیزی گرانتر از دفعه پیش میخریدند، چرا که دریافته بودند که قیمت به کیفیت محصول، وابسته است. پس از آن، ما نظارهگر پیشرفت برندمان بودیم و اکنون افراد بیشتری از طریق ملاقات و گفتگو با دوستانشان، با محصولات ما آشنا میشوند. ما میبینیم که این دسته از افراد، بدون نیاز به استفاده از تمهیداتی که در آغاز کار اندیشیده بودیم، بسیار مایل هستند که محصولات ما را امتحان کنند.منبع ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
کاربر شماره ی یک
26-10-2012, 18:44
باور اول:
هر رویدادی در این عالم دلیل و هدفیدارد و در خدمت آدمی است.
آیا می دانستید تولستوی نویسنده بزرگ و نابغه کم نظیر ادبیات جهان به علت ناراضی بودن از چهره ظاهری خود قصد خودکشی داشت؟ اما از این نقص ظاهری برای خود فرصتی گرانبها ساخت و نه تنها هرگز به خود کشی فکر نکرد، بلکه ازخود نابغه ای بی نظیر ساخت.
مرلین همیلتن(معلم و ملکه زیبایی سابق و تاجر موفق در فرنوزی کالیفرنیا)که از بازمانده حادثه و حشتناک است، نمونه دیگری است. او به هنگام بیست و نه سالگی از یک صخره سقوط کرد و از کمر به پایین فلج شد.پس از آن ناچار شد روی صندلی چرخدار بنشیند. اما صندلی های چرخدار از کیفیت خوبی برخوردار نبودند. بنابراین مرلین عزم خود را جزم کرد که صندلی بهتری طراحی کند وی بالاخره صنعت ساخت صندلی جرخدار را دگرگون ساخت. وی در سال 1984 صاحب موفقترین صنعت در صنایع کوچک(تولید ویلچر جدید)کالیفرنیا شد. وی و همکارانش ظرف چند سال بیش از هشتصد نمایندگی ویلچر، درسراسر جهان دایر کردند.
بنابراین باور به محدودیت ها، آدمی را محدود می سازد. پس شرط اول موفقیت این است که آدمی خود را از این محدودیت ها رها سازد و با تکیه بر حالت های ذهنی نیرو بخش تری به فعالیت بپردازد. شاید به نظر برسد آدمی محدود قضا و قدر است اما شما می توانید
باور دوم:
چیزی به نام شکست وجود ندارد و آنچه به دست می آید تنها نتیحه است و بس.
توماس ادیسون که پس از 9999 بارتلاش برای ساخت لامپ موفق نمی شود و کسی می پرسد آیا می خواهی برای ده هزارمین بار شکست بخوری؟ جواب می دهد شکست؟! "من کشف کردم که نباید از آن طریق لامپ بسازم". ادیسون کشف کرده بود که چگونه مجموعه ای از اعمال، نتیجه دیگری را به بار خواهد آورد.
ویلیام شکسپیر می گوید: « شک ها به ما خیانت می کنند زیرا با ایجاد ترس موجب عدم تلاش ما و از دست دادن آن موفقیتی می شوند که می توانستیم به دست آوریم».
مارک تواین می گوید: "هیچ منظره ای غم انگیز تر از مشاهده یک جوان بدبین نیست." براستی گفته درستی است؛ زیرا افرادی که شکست را باور دارند، تقریبا یک زندگی نکبت بار را برای خود تضمین می کنند و پذیرفته اند هرچه بدبختی است سهم آنان است؟! .
شکست را باور نکنید بلکه ازآن پله های ترقی و پیروزی بسازید. به مثال زیر توجه کنید:
- فردی در بیست و یک سالگی در تجارت شکست می خورد.
- در سن بیست و دو سالگی در انتخابات مجلس رای نمی آورد.
- در سن بیست و چها رسالگی در تجارت شکست می خورد.
- در سن بیست و شش سالگی همسرش را از دست می دهد.
- در سن بیست و هفت سالگی ناراحتی عصبی شدید پیدا می کند.
- در سن سی و چهار سالگی در رقابت های انتخاباتی کنگره شکست می خورد.
- در سن سی و شش سالگی باز هم در انتخابات کنکره رای نمی آورد.
- در سن چهل و پنج سالگی می خواست سناتور بشود اما رای نمی آورد.
- در سن چهل و هفت سالگی می خواست معاون رئیس جمهور بشود اما موفق نمی شود.
- در سن چهل و نه سالگی در انتخابات مجلس سنای کشورش رای نمی آورد.
درست حدس زدید! ابراهام لینکلن این رخدادها را در زندگیش شکست بشمار نیاورد وگرنه بعید بود به ریاست جمهوری برسد.
بزرگترین شکست ترس از شکست است. حال اگر از شما خواسته باشند: « اگر بدانید که در کاری شکست نخواهید خورد چه کارهایی خواهید کرد؟»
باور سوم:
هرچه رخ می دهد مسئولیتش را بپذیرید.
یکی دیگر از صفات افراد موفق آنست که دنیایشان را خودشان شکل می دهند. عبارتی که از زبان این افراد شنیده می شود این است که:« من مسئول خودم هستم ،کارهایم را خودم انجام خواهم داد». اگر انسان قبول نداشته باشد که در شکل دهی دنیای موفقیت آمیز یا فلاکت بار، این خود اوست که نقش دارد آنگاه باید مرهون وضعیتی باشد که در آن قرار دارد و به تعبیر حضرت علی (ع) مانند« همج الرعا» با هر باد حادثه ای به سمتی به حرکت درخواهد آمد. به عبارتی چنین کسی همواره انفعالی رفتار خواهد کرد. کسی که نخواهد مسئولیت اعمال خود را بپذیرد فرد ضعیفی است و در ارتباطات خود با دیگران خدشه ایجاد خواهد کرد. مثلا اگر فردی بخواهد احساسات مثبت خود را به دیگری انتقال دهد، چنانچه روش مناسبی انتخاب نکرده باشد و طرف مقابل از آن تعبیر منفی برداشت کند. فورا ناراحت شده و طرف مقابل را متهم به کج فهمی کند. در واقع او فرافکنی می کند و مسئولیت اعمال خود را نمی پذیرد.
مسئولیت عمل خود را به گردن دیگری انداختن، آسانترین راه خروج از مهلکه است ولی همواره عاقلانه ترین راه نیست. واقعیت اینست که ممکن است عامل اصلی این حالات نامناسب چگونگی ارتباط ما باشد. باز این هم خود هستیم که می توانیم سوء تفاهم را برطرف کنیم. اگر ما روش مناسبی در برقراری ارتباط اتخاذ کنیم مثلا اگر رفتار خود، تن صدا، حالات چهره و......عوض کنیم معنی انتقال پیدا می کند. از این رو گفته اند معنی ارتباط، پاسخی است که آدمی دریافت می کند.
باور چهارم:
برای استفاده و به کارگیری هر چیزی، ضرورت ندارد که تمام جزئیات آن چیز را بدانیم.
اگر مقایسه ای بین محقق تحلیل گر جز نگر با محقق نظام گرا بشود، دیده می شود که کسب تمامی اطلاعات ریز و دقیق، غایت مطلوب هر محقق جز نگر است در حالی که محقق نظام گرا به دلیل اینکه می داند کسب تمام جزئیات هر پدیده ای محال است، بنابراین حد کافی از اطلاعات مطلوب اوست. بسنده کردن به دانش کاربردی یکی از روش های صرفه جوئی در زمان محسوب می شود. زیرا یکی از چیزهایی است که هیچکس نمی تواند برای شما بوجود آورد ولی افراد موفق همگی محتکر زمان هستند، براصل هر وضعیت تمرکز کرده، آنچه را نیاز دارند استخراج کرده و به بقیه کاری ندارند. افراد موفق در تمایز میان آنچه لازم است بدانند و آنچه ضرورتی ندارد دارای توان ویژه ای هستند. میان دانش و کاربرد تعادل وجود دارد. یکی از تکنیک هایی که محققین نظامگرا در سیستم های بسیار پیچیده از آن استفاده می کنند، فن«جعبه سیاه» است. یعنی محقق می خواهد بداند در مقابل هر دسته از داده ها چه بازداده هایی دریافت می دارد. در نخستین مرحله، شناخت فرآیند به دلیل پیچیدگی و گوناگونی روابط میسر نیست ولی رفتار سیستم را می شود شناخت و نظم و قاعده آن را استنباط کرد.
باور پنجم:
انسان ها بزرگترین منبع در اختیار سازمان هستند.
هیچ موفقیت پایداری بدون سازگاری و توافق افراد سازمان ممکن نیست و راه موفقیت شکل دهی تیم موفقی است که روحیه کار تیمی و جمعی داشته باشد. در یک بررسی از چندین سازمان، 90 درصد مدیران اجرایی گفته اند که موفقیت سازمانی در گرو مردمگرایی بودن آن سازمان است. آدم های موفق می دانند که یک نفر هر قدر هم که تیز هوش باشد، به استعدادهای یک تیم اثر بخش که دارای روحیه تعاون همکاری هستند نمی تواند برسد. شما می توانید در هرکاری با دیگران مشورت کنید. آدم های موفق بدون مشورت کاری را انجام نمی دهند.
باور ششم:
کار می تواند مانند بازی انگیزشی باشد.
آیا هرگز کسی را سراغ دارید که با انجام کارهایی که تنفر دارد موفقیت چشمگیری به دست آورد؟ یکی از رموز موفقیت ایجاد همبستگی بین آنچه انجام می دهید با آنچه دوست می دارید است. پیکاسو نقاش معروف می گفت« هنگامی که نقاشی می کنم احساس سبکی و راحتی می کنم، بیکاری و سرگرم کردن بازدید کنندگان مرا خسته می کند». میان کار و بازی در مقایسه با هم از نظر علوم رفتاری هیچ تفاوتی وجود ندارد زیرا هر دو یک سری فعالیت هستند. البته وجود محدویت هایی مانع از انتخاب شغل مورد علاقه شما خواهد شد و شما هر روز نمی توانید شغل خود را عوض کنید، میدان عمل و مانور محدود است. پس با علاقه به شغل خود نگاه کنید.
مارک تواین نویسنده معروف می گوید«رمز موفقیت شما در این است که کار و حرفه را استراحت خود قرار دهید». کار را وبال گردن خود قرار ندهید که صرفا حقوقی دریافت می دارید، بلکه کار را جولانگاهی برای بروز استعدادهای نهفته خود بدانید تا چیزهای جدیدی یاد بگیرید. آنچه پیشنهاد می شود این است که دنیا و کار خود را با ایجادحس کنجکاوی و سر زندگی مانند بازی وسیله شور و شعف و سازندگی خود قرار دهید. بقولی«کار جوهر مرد است».
منبع :
اقتباس از کتاب « مدیریت رفتار سازمانی » دکتر رضائیان
مطالب جالبی بود ولی به نظرم پست اول با عنوان تاپیک بیشتر تناسب داشت. مطلب دومی ، بیشتر در مورد خودشناسی و راههای موفقیت در زندگی بود که البته بسیار هم تأثیر گذار بود. مدیریت کسب و کار به قدری اهمیت داره که میشه گفت تلفیقی از علم و ذکاوته ! تاپیک خوبیه که از نظرات و تجربیات همدیگه استفاده کنیم. یکی از ایرادهایی که فضای کسب و کار ایران رو به چالش کشیده همین موضوعه که متأسفانه هنوز هم بخش های قابل توجهی از محیط های کسب و کار، با دیدگاههای التقاطی اداره میشه. یکی از مثالهایی که میشه در این زمینه زد همین شرکتهایی هستن که مشاور سرمایه گذاری و مدیریت کسب و کار میدن. هنوز هم خیلی از مدیران ما و صاحبان صنعت و مشاغل ما نمی دونن اینها به چه دردی می خورن. مثل این می مونه که ما بجای سقاخونه بیمارستان بسازیم ولی برای درمان ترجیح بدیم بریم به سقاخونه دخیل ببندیم ! این شرکتها دارن علاوه بر تحقیقات علمی و تحلیل مداوم اقتصاد و محیط های کسب و کار ، مشاوره هم میدن و بدتر از اون اینه که شاید بعضی از ما فکر کنن که این شرکتها فقط برای شرکتها و کارخونه ها و ... است. هیچ وقت صاحب یه تولیدی یا مغازه ، فکر نمی کنه که اون هم می تونه از این خدمات استفاده کنه و فکر می کنه که باید با روشهای خودش کسب و کارش رو مدیریت کنه. حالا این روش اداره کردن رو از کی یاد گرفته خدا می دونه ! حرف من این نیست که در نهایت حتما به زمین می خوره، ولی میشه بلدتر پرید. مطمئن باشید اگر فضای کسب و کار ما علمی بشه ، نه تنها اقتصاد و کارهای اقتصادی پیشرفت می کنه بلکه شأن کارمند و کارگر و ... هم حفظ میشه. این همه مشکلاتی که بین کارفرماها و کارگرها وجود داره دیگه نخواهد بود. در آخر این مطلب اینکه به نظرم تاپیک خوبیه دوستان. حیفه که توش صحبت نشه.......
کاربر شماره ی یک
18-03-2013, 17:04
علمي كردن مديريت يه كسب و كار از نظر من هم خيلي مهمه و بازده رو بيشتر ميكنه ولي دوست عزيز ، الان واقعا فضا حداقل اينجايي كه من هستم اصلا به شكلي نيست كه تا اين حد يه نفر بخواد دقت به خرج بده روي كسب و كارش يعني روي علمي كردن مديريت زياد تاكيد نيست :n15:
علمي كردن مديريت يه كسب و كار از نظر من هم خيلي مهمه و بازده رو بيشتر ميكنه ولي دوست عزيز ، الان واقعا فضا حداقل اينجايي كه من هستم اصلا به شكلي نيست كه تا اين حد يه نفر بخواد دقت به خرج بده روي كسب و كارش يعني روي علمي كردن مديريت زياد تاكيد نيست :n15:
تا حدی حق با شماست ولی شما دقت کن تمام کسایی که دارن به روشهای سابق جلو میرن به نفس نفس افتادن. در عوض کسایی که پذیرفتن که باید تغییر اساسی به کسب و کار و تجارتشون بدن چه جهشهایی کردن و هنوز دارن می کنن. برنده ی عرصه های اقتصادی همیشه کسایی هستند که چند سال آینده رو می بینن. شما اینطور فکر نمی کنی ؟
کاربر شماره ی یک
25-03-2013, 17:29
مثال بزن ، توی همین کسب و کارهای رایج توی سطح جامعه .....
مثال از مشاغل کوچیکتر یا مشاغل بزرگ و اسم و رسم دار ؟
همونطور که می دونی مدیریت کسب و کار به معنی چگونگی ریاست به افراد زیر دست نیست. به معنی هدایت و راهبری کسب و کار به سمت مطلوبه ! بطور کلی دسترسی و تأمین بهترین و مناسب ترین منابع اولیه ست. بعدیش تمرکز به بهینه سازی ، پردازش و کم کردن هزینه هاست. بعدیش سیاست تبلیغاته ! و خیلی چیزهای دیگه از جمله ارتباط با دیگر صنایع، بازارهای دیگه ، گفتم سیاست تبلیغات چون تبلیغات فقط آگهی دادن اینور و اونور نیست.البته ی همه ی اینها با محوریت شناخت و فکر برای نوآوری در سایه ی رقابته ! شما کسی رو سراغ داری که این کارها رو نکرده باشه و موفق باشه ؟ اون کسی که توی کارگاه مبل سازیش چند تا دستگاه داشت و سالی چند دست مبل میساخت الان دستگاهها رو کلا عوض کرده و دائم مدلهای خارجی رو دنبال می کنه بعضا شرکت تأسیس شده و طراح استخدام کردن. از طریق اینترنت با شرکتهای اونور آبی ارتباط برقرا می کنن و ژورنال و مدل خریداری می کنن. توی نمایشگاههای داخلی و خارجی شرکت می کنن و در حال تعامل هستن. دنبال پیدا کردن بهترین پارچه که جدیدا صنعت نانو و فلان چیز ساختش میره. چوبی که فلان پروسه ی ساخت رو طی کرده می خره. فوم ها و غیره با مشخصات فلان و .....حالا اینو مقایسه کن با کسی که هنوز توی کارگاهش داره با روشهای قدیمی خودش مدلهای موجود رو با دستگاههای نیمه مدرن و کارگرهای سابقش میسازه و میذاره دم مغازه ها تا شاید یه روزی به فروش بره. به دلیل اینکه کسب و کارش هم رونق خاصی نداره هر روز از کارش میزنه و کیفیتش رو مجبوره بیاره پائین. خود شما از اینها که کسب و کارشون رو نمی تونن به سمت مطلوب هدایت و مدیریت کنن کم سراغ داری ؟
کاربر شماره ی یک
31-03-2013, 01:55
خیلی چیزهای جالبی گفتید ...:n16:
از نظر من توی کسب و کار ، مهمترین چیز تبلیغاته ، حتی برای کوچکترین مدل کسب و کار :n01:
من خودم تا حالا تجربه ی آنچنانی راجع به کسب و کار نداشتم ولی به چند تا از افرادی که میشناختم ، قبلا راجع به تبلیغ کارشون پیشنهاد دادم ، خودشون هم روی مسئله فکر
کردن و کارکردن روی قسمت تبلیغات کسب و کارشون ، نتیجه اش هم خیلی خوب و عالی بود ...:n01:
من تبلیغات و گسترده کردن یک کسب و کار رو توی مدلهای کسب و کاری که خیلی بزرگ هستند دیدم ولی بیشتر دوست دارم بدونم ، در ساده ترین شکل ممکن ، یه
فروشنده ی عادی توی یه فروشگاه کوچیک (بقالی ، قصابی ، لباس فروشی و.....) چطور میتونه شغل خودش رو گسترش بده ، اگه نمونه هایی از این دست دارید یا
پیشنهاد هایی برای گسترده کردن کسب و کار و تبلیغات توی همچین کسب و کارهایی دارید ، من خیلی علاقه دارم بشنومشون...:n26:
خیلی چیزها ! مثلا همین پیک موتوری یا پیاده و تحویل درب منازل که یه سری سوپرمارکت ها گذاشتن و مردم استقبال کردن و الان تقریبا خیلی ها از این روش تقلید می کنن
چون دیدند که به اون سوپرمارکت ها علاوه بر مشتریان حضوری ، مشتری تلفنی هم اضافه شده و فروششون بالاتر رفته. و خیلی چیزهای دیگه از جمله فروش کالاهای غیرمرتبط که الان عرف شده.
بطور مثال یه روزی اصلا فیلم و کارتون و آلبوم های موسیقی خواننده ها توی سوپرمارکت ها فروخته نمیشد ولی عده ای نوآوری کردن و قسمتی از مشتریان سی دی فروشی ها رو جذب خودشون کردن
الانم این باب شده و همه دارن می فروشن برا اینکه فروش خوبی داره و فروششون میره بالا چرا نفروشن ؟؟ و این رویه ادامه داره. من خودم به شخصه فلفل دلمه ای رو دیگه حال ندارم از سبزی فروشی سر خیابون بخرم. میرم سوپری سر کوچه از اونجا میخرم:n02:
اون تبلیغات که شما گفتی چی بود جریانش ؟
راستی چرا کسی اینجا حرف نمیزنه ؟؟؟؟؟
کاربر شماره ی یک
06-04-2013, 19:50
اون تبلیغات که شما گفتی چی بود جریانش ؟
راستی چرا کسی اینجا حرف نمیزنه ؟؟؟؟؟
همین چاپ کارت و تراکت و اینا برای تبلیغ کسب و کار خودشون :n02:
خیلی کار ساده ایه اما کارایی داره ، در مورد هر کسب و کاری (البته کجا و چطور پخش کردن هم مهمه ) :n01:
یه سری نکات دیگه هم هست ، مثلا توی کسب و کارهایی که توی حوزه ی خدماته ، شناخت بیشتر مشتری از خدمتی که ارائه میدید خیلی
مشتری رو علاقه مند تر میکنه ....
الان برخی روستاهای ایران پتانسیلشون برای ایجاد کسب و کار خیلی زیاده ، چون اونقدر که باید استفاده ی بهینه از منابعی که موجوده نمیشه :n15:
بعضی روشهای خاص هم برای فروش کالا وجود داره ، الان گمانم این بازی توپی آونگ شکل رو دیده باشید ، دقیقا اسمش رو نمیدونم :n13:
اینجا مسابقه وجایزه گذاشتن واسه بازی و رکورد زدن با این آونگ ها ، نتیجه اش این شد که هر بچه ای برای کم کردن روی رفقا ، یه دونه خرید :n02:
کاربر شماره ی یک
06-04-2013, 20:27
۱. رویا: کارآفرینان برای آینده کسب و کار خود دارای چشم انداز میباشند و مهمتر از آن دارای توانایی پیادهسازی رویاهای خود هستند.
۲. قاطعیت: وقت تلف نمیکنند، سریع تصمیم گیری میکنند. تردستی آنها عامل کلیدی موفقیت شان است.
۳. عملگرا: موقع تصمیم گیری، به سریعترین روش ممکن، تصمیم گیری و اجرا میکنند.
۴. اراده : نسبت به مشارکت و اجرای کار متعهد هستند. آنها به ندرت جا میزنند، حتی زمانی که با موانع غیر قابل عبور مواجهاند.
۵. فداکاری : آنها خودرا وقف کسب و کار خود کردهاند، گاهی بخاطر این توجه، هزینه روابط خود را با دوستان و خانواده را نیز میپردازند. آنها
خستگی ناپذیرند، ۱۲ساعت در روز و ۷روز هفته، کاری غیر معمولی نیست که کارآفرین در حال تلاش برای بدست آوردن کسب و کار خود در
زندگی انجام میدهند.
۶. از خود گذشتگی : کارآفرینان عاشق آنچه که آنها انجام میدهند، هستند. این عشق است که آنها را حفظ میکند و ترک کار را برایشان
دشوار؛ و این عشق به محصول و خدمات است که آنها را بسیار موفق در ارائه کارشان میکند.
۷. جزئیات : گفته شده است که شیطان مقیم جزئیات است. هرچند گاهی اینطور نیست، اما کارآفرین خود را در ورای جزئیات قرار میدهند.
۸. سرنوشت : آنها میخواهند مسئول سرنوشت خود باشند تا وابسته به یک کارفرما.
۹. پول : پولدار شدن لزوما محرک کارآفرینان نیست؛ میزان درآمد سنگ ترازوی آنان است. کارآفرینان عقیده دارند اگر موفق باشند، پاداش نیز
خواهند داشت.
۱۰. پخش کردن: کارآفرینان میدانند که کسب و کار خود توسط کدام کارمندان کلیدی به موفقیت خواهد رسید.
منبع :
ویکی پدیا
کاربر شماره ی یک
06-04-2013, 21:06
بطور ساده کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی ای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک - اغلب مالی - را دارد و میتواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند. همه ما می توانیم یک کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه کشاورز و ... در هر پست و مقامی که باشیم در راه انجام فعالیت های خود می توانیم کارآفرین بوده و ایده های خود برای بهبود انجام کارها را به واقعیت تبدیل کنیم.
یک کشاورز می تواند با راه اندازی روشهای جدید کاشت، آبیاری، نگهداری و ... کمیت یا کیفیت محصولات خود را بالا ببرد. یک کارمند می تواند برای انجام فعالیت های روزانه و البته در چهارچوب اختیارات خود روشهای جدیدی را اختیار کند تا انجام کارها برای خود و ارباب رجوع سریعتر و با کیفیت بالاتری صورت پذیرد. یک مهندس یا شرکت می تواند با قبول هزینه های تولید آزمایشگاهی، نمونه ای از یک محصول را تولید کرده و در صورت مفید بودن آنرا تولید انبوه نماید و به جامعه خود خدمت کند. یک مربی تیم فوتبال می تواند با اتخاذ روشهای مدیریتی و arrange یک تیم به موفقیت های بسیار دست پیدا کند و ....
همانطور که مشاهده می کنید در تمام مثالهایی که آورده شد نوعی ریسک وجود دارد. این ریسک ممکن است باعث از بین رفتن محصول کشاورز شود یا باعث شود تا کارمند توبیخ یا اخراج شود و یا سرمایه گذاری آن مهندس یا شرکت به هدر رود. و دست آخر آنکه آن مربی تیم ممکن است سمت یا اعتبار خود را از دست دهد. بنابراین مشاهده می کنید که بسادگی میتوان این نتیجه را گرفت که "کارآفرینی بدون ریسک امکان پذیر نمی باشد." شاید از همین جمله بتوان فهمید که چرا در کشور ما در میان جوانان کارآفرینی جایگاه والایی ندارد، فعلا" اجازه دهید بحث فنی را ادامه دهیم.
کارآفرین چه ویژگیهایی دارد؟
- خود اتکایی از اولین خصوصیات یک کار آفرین می باشد. با کمک این نیرو کارآفرین می تواند به مبارزه با سختی ها بپردازد. بنابراین اگر می خواهید کار آفرین باشید باید این توانایی را در خود تقویت کنید.
- نیاز به انجام دادن و بدست آوردن از دیگر خصوصیات یک کارآفرین می باشد. اینگونه اشخاص بصورت دائم نیاز به آن دارند که محصول یا خدمتی را ایجاد کنند. از ساده ترین نوع آن مثلا" در فعالیت های خانگی گرفته تا پیچیده ترین کارهایی که ممکن است در تولید یک محصول یا خدمت به آن لازم باشد.
- استفاده از نهایت بهره وری از دیگر ویژگی های یک کارآفرین هست. یک کارآفرین همواره می خواهد از وقت خود بهترین استفاده را کند.
- تحمل ریسک از دیگر ویژگی های اینگونه افراد می باشد. یک کارآفرین می تواند ریسک ناشی از شکست را پذیرفته و تحمل کند. این ریسک ممکن است مالی یا حیثیتی باشد و یا از دست دادن بسیاری چیزها که مردم عادی در زندگی آنها را داراند، باشد.
- آنها شکارچی فرصت ها هستند. کارآفرین بسادگی می تواند میان یک اتفاق بدون خاصیت با دیگری که در دل آن فرصت شکوفایی نهفته است، تمایز قائل شود و دومی را شکار کند.
- نیاز به پیشرفت دائمی از دیگر ویژگیهای این افرا می باشد. حتی هنگامی که کارآفرین فعالیت اقتصادی را راه اندازی کرد متوقف نمی شود او علاقه دارد که همه روزه به پیشرفت های جدیدی دست پیدا کند.
- کارآفرین توانایی بالایی در کنترل خود دارد. تحقیقات نشان می دهد که اغلب کارآفرینان بیشتر از آنکه بتوانند محیط بیرون را کنترل و مدریت کنند بر خود تسلط دارند. اثر جنبی این خاصیت می تواند همان قدرت کنترل بر محیط نیز باشد.
- آنها همواره به هدف نگاه می کنند و شب و روز فکرشان رسیدن به هدف می باشد. دقت کنید که تمرکز بر هدف برای بسیاری از مردم دشوار است اغلب به کاری که در حال انجام دادن آن هستند فکر می کنند نه هدف.
- کارآفرین توانایی تشخصی اولویت ها را دارد. خوب می داند چه کاری، چه موقع باید انجام شود و حاضر است بر سر آن با دیگران مبارزه کند.
- خوش بینی از ویژگیهای مهم و بارز یک کارآفرین است. برای همین بسیاری از کارآفرینان جوان هستند چرا که آنها معمولا" به هر کاری خوشبین می باشند. کارآفرین در برخورد با مشکل بدون آنکه ذهن خود را مخدوش کند مبارزه می کند تا آنرا از میان بردارد. حتی اگر مشکل بزرگ باشد به خود میگود "الان که نمی شود آنرا حل کرد به کار دیگری می پردازم و بعد سراغ آن می آیم".
- شجاعت از دیگر ویژگی های یک کارآفرین می باشد. دقت کنید که تحمل ریسک با شجاعت تفاوت بسیاری دارد، به این مثال توجه کنید. یک مدیر کارآفرین یک شرکت را در نظر بگیرید. او هموراه در حال ایجاد تغییر در شرکت می باشد تا به هدفهای خود نزدیک شود. اگر شکست بخورد باید ریسک - یا همان هزینه - آنرا بپردازد فرض کنید که پول و امکانات هم دارد و می پردازد. چیزی که این فرد نیاز دارد صفتی است بنام "شجاعت" او باید دل انجام این تغییرات و به نوعی بازی با سرنوشت خود، کارمندان و شرکت را داشته باشد.
- کارآفرین معمولا" قدرت تحمل بالایی دارد. این قدرت تحمل از مسائل کاری شروع شده و یقینا" به مسائلی که در اجتماع یا خانواده او بدون شک رخ خواهد داد کشیده خواهد شد. قدرت تحمل جاذبه ایجاد می کند در حالی که عدم داشتن آن فرد را مجذوب می کند. مثال ساده آنکه فردی که قدرت تحمل بالایی ندارد معمولا" در یک شرکت دولتی - که قدرت تحمل و زنده بودن بالا دارد - مشغول بکار عادی و بدون جنبیش می شود.
- کارآفرین انگیزه داخلی بالایی برای انجام کار دارد. دقت کنید که اگر فردی دارای انگیزه بسیار قوی برای انجام کاری باشد و آن انگیزه در درون آن نباشد در هر لحظه ممکن است که فرد آن کار را رها کند. اما نیروی انگیزشی در کارآفرین در درون خود او وجود دارد و تا زنده هست به کار و فعالیت ادامه می دهد. تفاوت گرمای زمین و خورشید را مقایسه کنید، اگر خورشید برود زمین سرد خواهد شد اما اگر زمین برود خورشید همچنان گرم خواهد ماند
مرجع : خانه کارآفرینی
کاربر شماره ی یک
06-04-2013, 21:11
براي كسب و كار موفق بايد هفت عادت كليدي ايجاد كنيد. نبودن يا فقدان هر يك از اين عادتها مي تواند گزاف باشد.زماني كه شما صلاحيت و لياقت در هر يك از اين سطوح را پيدا كنيد سريعتر و راحتر از ساير رقبايتان مي توانيد به نتايج فوق العاده اي برسيد.
1- برنامه كامل و سراسري:
اولين نياز براي كسب و كار موفق عادت برنامه ريزي مي باشد. بطور كاملتر و با جزئيات بيشتري كه شما براي پيشبرد فعاليتهاي خود برنامه ريزي مي كنيد باعث مي شود كه خيلي سريعتر و آسانتر بتوانيد برنامه هاي خود را پياد ه سازي كنيدو به يك نتيجه مورد دلخواه خود براي شروع كسب و كار خود برسيد.
6مخفف pوجود دارد كه مي گويد: (proper prior planning prevents poor performance)
برنامه ريزي درست اوليه از عملكرد ضعيف جلو گيري مي كند" اگر 20% از وقت خود را براي برنامه ريزي كار خود اختصاص دهيد با 80% با قي مانده به مجموع اهداف خود در كسب و كار مي رسيد. براي برنامه ريزي بهترو پيش برد عادتها اين سوالها را از خود بپرسيد و جواب دهيد:
1- دقيقاً محصولات و خدمات من چه چيزهايي هستند؟
2- مشتريان من چه كساني هستند ؟
3- علت خريد مشتريان من چيست؟
4- مشتري براي كار من به چه مقدار ارزش قائل است؟
5- چه چيزهائي باغث منع خريد مشتريان من در آينده مي شود؟
6- چه چيزي باعث برتري توليدات و محصولات من نسبت به ساير رقباء مي باشد؟
7- چرا مشتريان بالقوه من از رقباي من خريد مي كنند؟
8- چه چيز ارزشمندي را در خريد از رقباي من مشاهده مي كنند؟
9- چگونه مي توانم مشتريان رقباي خود را به خريد از محصو لات خودم ترغيب كنم؟
10- چه چيزي بايد مشتريان من را متقاعد كند كه خريد كردن از من را به سايرين ترجيح دهند؟
يكبار ديگر شما بايد اين سوالها را از خودتان بپرسيد و جواب دهيد، مرحله بعدي از برنامه ريزي آماده كردن هدف هاي خاص براي فروش و سود آوري مي باشد.
شما بايد دقيقاً افراد خود، پو ل، آگهي، بازاريابي، كه شما براي رسيدن به اهداف خود نياز داريد را تعيين كنيد.
برنامه ريزي كاملي كه شما براي هر مرحله از فعاليتهاي كسب و كار خود قبل از شروع آن مي كنيد باغث مي شود كه شما به يك موقعيت عالي در هنگام شروع آن عملكردها برسيد.
2- سازماندهي كنيد قبل از اينكه شروع كنيد:
يكبار ديگر شما يك برنامه كامل براي شروع كسب و كار خود توسعه مي بخشيد، شما بايد عادتهايي از سازماندهي كردن مردم و منابع مورد نياز قبل از شروع كسب و كار خود را ايجاد كنيد. در يك سازماندهي تمام منابعي را كه تشخيص مي دهيد در فرايند برنامه ريزي به آن نيازمنديد مي آوريد. گفته اي وجود دارد كه مي گويد:
" غير حرفهاي ها از روي احساس سخن مي گويند اما حرفاي ها با منطق سخن مي گويند" كاملاً ضروري است كه تمام عواملي كه قبل از شروع يك كسب وكار بدان نيازمنديد را تشخيص دهيد و آنها را جمع آوري كنيد ، چرا كه حتي يك اشتباه كوچك در ابتداي راه مي تواند باعث شكست كل كسب و كار شود.
3- پيدا كردن افراد مناسب:
سومين عادتي كه شما بايد ايجاد كنيد، استخدام كردن افراد مناسب مي باشد كه شما را در رسيدن اهدافتان كمك مي كند. 95% از موفقيت شما به عنوان يك كارآفرين و مدير اجرائي مي تواند به وسيله كيفيت وتوانمندي افرادي كه شما آنها را براي كار كردن يا كار كردن روي آن تيم استخدام مي كنيد بستگي دارد. حقيقت اينست كه بهترين موسسات بهترين افراد را دارند و بهترين موسسات درجه 2 افراد درجه 2 و بهترين موسسات درجه 3 ميانگين يا حد واسط افراد را دارند، پس هر چقدرتوانمندي افراد بيشتر باشد كسب و كار نتيجه بهتري خواهد داشت.
4- عاقلانه وكالت دادن :
چهارمين عادتي كه شما براي پيشبرد كسب و كار درست مي باشد. شما بايد تواناييهاي خود را در جهت محول كردن يك شغل درست،با يك شخص درست در يك مسير درست توسعه بخشيد، ناتواني در يك وكالت بطور موثر مي تواند باعث شكست يا اجراي نادرست شخصي شود و حتي مي تواند شكست در كسب و كار را به همراه داشته باشد. با گسترش كسب و كار مسئوليت فرد بيشتر شده و در بعضي از مواقع بطور شخصي نمي توان از عهده همه اموربرآيد، بنابراين يك وكالت عاقلانه مي تواند به او در پيشبرد امور و موفقيت بيشتر كمك كند.
5- بررسي كردن اينكه شما چه انتظاراتي داريد:
پنجمين نياز براي يك كسب و كار موفق عادت نظارت درست مي باشد. شما بايد يك سيستم نظارت درست براي كسب و كار خود ايجاد كنيد و از انجام شدن آن مطمئن باشيد. ضروري است كه شما نحوه اجراي كار خود را كنترل كنيد و مطمئن شويد آن بر طبق زمان بندي و كيفيت سطوح مورد نياز انجام مي شود. هميشه گزارشي مبني از جزئيات و كليات كار خود را تهيه كنيد و نظارت كامل برروي آن را اتخاذ كنيد و هميشه از چگونگي انجام شدن آن مطلع باشيد .
6- سنجش كارهاي انجام شده :
ششمين عمل كارآفرينان موفق و مديران اجرائي عادت اندازه گيري ميزان كارائي مي باشد.
شما بايد به طور خاصي استانداردهاي قابل اندازه گيري و بر گه هاي امتياز را براي نتايجي كه شما بدان نياز داريد را تعيين كنيد.شما بايد زمان شروع وموعد كارهاي خود را با توجه به انتظارات خود مد نظر گرفته و آنها را زمان بندي كنيد. يك مدير موفق هميشه زمان بندي درست و كارآمدي نسبت به كسب و كار خود داردو انجام امور خود را ما بين آن زمان بندي از پيش تعين شده قرار مي دهد. اهميت انتخاب و مشخص كردن اهداف خاص، اندازه گيريها و سنجش آنها بسيار مهم مي باشد.
7- مطلع ساختن مردم از كسب و كار:
هفتمين عادت براي افراد داراي يك كسب و كار موفق تهيه گزارش منظم و به دقت از نتايج كسب و كار براي مردم مي باشد. مردم اطراف شما احتياج بدان دارند كه بدانند چه چيزي در كسب و كار شما اتفاق مي افتد، بانكدارها احتياج دارند از نتايج مالي شما با خبر باشند، كارمندان شما احتياج دارند موقعيت و شرايط شركت شما را بدانند. افراد كليدي شما در همه سطوح نيازمند به آن هستند كه بدانند شركت شما به چه نتايجي خواهد رسيد. با مطالعه برروي چندين هزار كارمند مشخص شده است كه مهمترين عاملي كه منجر به خرسندي از كار مي شود " دانستن كار" مي باشد. مردم در هر سازماني به طور عميق نيازمند اين هستند كه بدانند و بفهمند چه چيزي در اطراف آنها و در رابطه با كار آنها اتفاق مي افتد. بطور كاملتر و با دقت بيشتر مردم را از نحوه عملكرد خود مطلع سازيد اين امر باعث بهبود كسب و كار شما مي شود و باعث مي شود كه به نتايج بهتري در رابطه با كسب و كار خود برسيد.
مرجع : خانه کارآفرینی
کاربر شماره ی یک
06-04-2013, 21:19
دوستان میتونند با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی خانه کار آفرینان ایران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، مقاله های مرتبط با موضوع کا رآفرینی رو مطالعه کنند .
من چند تا از مقاله ها رو که به نظرم خوب بود و هست رو قرار دادم و قرار میدم .
فضای کشور ما الان فضایی هستش که نیاز به کار آفرین های بیشتری داره ، امیدوارم بتونیم مشاورای خوبی برای هم باشیم تا اگه کسب
و کاری داریم یا میخواهیم داشته باشیم ، در اون موفق باشیم ....:n01:
کاربر شماره ی یک
06-04-2013, 21:39
Successfully Meeting and Greeting- Ten Strategies For Getting Off To A Good Start
در زندگی هر شخص صاحب کسب وکار، یک روز ، با یک سری از ملاقاتها واحترامات تحت الفظی پرشده است .وقتی شما اولین برخورد با مشتری یا هم قطار خود را داشته باشید می خواهید که در مسیر درستی گام بردارید . انجام این عمل ، اولین برخورد وملاقاتهای پس از آن را به خوبی وآسانی میسر می سازد. قدمهای نادرست ، تلاش سختی جهت جبران احتیاج دارد. انرژی خود را برای بعد حفظ کنید واین استراتژی های آسان را جهت یک شروع موفق بکار برید .
1-هر گاه شخصی را ملاقات می کنید، بایستید.
این مورد به شما اجازه می دهد که با شخص مخاطب در یک حد برابر قرار بگیرید. با باقی ماندن در صندلی خود ، پیغامی با مضمون اینکه " تصور نمی کنید که شخص مقابل به اندازه کافی توجیهی جهت زحمت ایستادن داشته باشد " انتقال می دهید .اگر خود را در موقعیتی می بینید که نمی توانید بایستید ، ( مانند زمانی که پشت گلدانی با شاخه های بزرگ هستید !!) عذر خواهی کنید وتوضیح دهید .برای مثال می توانید بگویید : مرا ببخشید نایستادم . برگهای این گلدان مانع دید من می شوند .
2- لبخند بزنید .
احساسات ظاهری شما گویا تر از کلمات می باشند . به نحوی نگاه کنید که شما از ملاقات دیگران ، بدون توجه به آن چیزی که در ذهن دارید خرسند هستید . برای شخصی که زودتر از شما می ایستد ، لبخندی روی صورت بیاورید .
3- تماس چشمی داشته باشید .
نگاه کردن به اشخاصی که شما ملاقات می کنید ، بیانگر توجه وجلب نظر شما به آنهاست . اگر نگاه شما در جای دیگری باشد ، بیان می کنید که به دنبال شخص دیگری جهت پیشبرد میل تان هستید .
4- بی درنگ خودرامعرفی نمایید .
5- وقتی لازم است ، شرحی شامل اینکه که هستید بیان کنید .
کافی نیست که به فرض بگویید: " سلام .من ماری جونز هستم ." اطلاعات بیشتری بدهید :"سلام من ماری جونز هستم .من برای شرکت ... فعالیت می کنم ."
6- استوار دست بدهید .
بعنوان احترام دستخود را دراز کنید. شخصی که ابتدا دست خود را دراز می نماید احساس آسودگی واطمینان می نماید . مطمئن باشید که بخش احترامات فیزیکی شما حرفه ای است . به نحوی دست ندهید که استخوان مچ خرد شود یا خیلی شل دست ندهید . اگر در دست دادن با خانمها وآقایان دستپاچه شدید از آن صرفه نظر کنید .
7- یاد بگیرید که چگونه یک معارفه روان داشته باشید .
در کسب وکار شما همیشه اشخاص با اهمیت کم را به اشخاص مهم معرفی می کنید . روش این کار به این ترتیب است که ابتدانام افراد مهم را ذکر کنید ، به دنبال آن با کلمات :" میل دارم معرفی کنم ..." وسپس نام افراد دیگر را ذکر کنید. مطمئن شوید که مطالبی درباره هر شخص بگویید تا دیگران بدانند چرا آنها رامعرفی می نمایید ومقداری اطلاعات خواهید داشت که با کدام شخص شروع به گفتگو نمایید .
8- تشخیص دهید که کدام شخص مهمتر است .
مشتری یا دورنمای کسب وکار مهمتر از رئیس شماست .فقط به خشنودی رئیس خود چشم نداشته باشید .
9- به اسامی در ملاقاتها توجه نمایید .
بسیار متعارف است که فکر کنید چه چیزی می خواهید بگویید وبه دیگران تمرکز نکنید . اگر شما تمرکزداشته باشیدوهنگامی که نامی را می شنوید ، تکرار کنید شانس بالاتری از قبل دارید .
10- اسامی کوچک اشخاصی را که برای دفعه دوم می بینید با اجازه خودشان بکار برید .
همه اشخاص نمی خواهند در جلسات ابتدایی به صورت غیر رسمی نامیده شوند .بهتر است در مسیر رسمی اشتباه کنید تا اینکه دیگران را با چوب وچماق بزنید .هدف شمادر بین چند دقیقه ابتدایی ملاقات با اشخاص دیگر دادن احساس راحتی به آنها وسهولتی است که آنها بخواهند با شما کار کنند .
وقتی شما برای آن برخوردهای بحرانی ابتدایی قوانین دلگرم کننده ای را رعایت کنید شما یک شروع محکم برای یک ارتباط سود بخش در دراز مدت را خواهید داشت .
مرجع : خانه کارآفرینی
کاربر شماره یک عزیز چه کردی !!!!!!!
چقدر مطلب گذاشتی ! آخریش نظرم رو بیشتر جلب کرد ! ممنون.
با اون چیزی هم که گفتی توی تعداد قابل توجهی از روستاها پتانسیل هست موافقم. ولی می خوام بگم نه فقط توی روستاها بلکه هرجایی ! فقط یه یار و پا می خواد و کمی سرمایه !
البته مشروط به اینکه فکر توی کله هاشون باشه ! و از همه مهمتر مشاورای خوبی داشته باشن.
کاربر شماره ی یک
09-04-2013, 11:36
اینجانب علیرضا طاهری موغاری متولد 1370 دانشجوی رشته معماری در مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاداسلامی واحد اهر و دیپلمه رشته علوم تجربی می باشم که دوهفته پر ثمری را در طرح کاج (کار آفرینان جوان) طی کردم.
بزرگ ترین سرمایه جوان دل پاک و نورانی اوست ، اگر جوان که آمادگی دارد بتواند با خشوع ، با ذکر ، با تضرع ، با توصل خود را با خدای متعال آشنا کند همان چیزی خواهد شد که مصداق نورٌ الی نور است .
در زمان های گوناگون انقلاب های جدید در پی رشد و توسعه جامعه بشری انجام گرفته که در صورت عدم صلاحیت سرمنداران انقلابیون ، انقلاب ها اگر چه برای پویایی جامعه بشری در ظاهر جلوه کردند اما ماهیت باطنی آنان چیزی جز ظلم ، غارت ، تخریب فرهنگ ها ، ستمگری و کاربرد آن به عنوان صلاح چیزی دیگر نبوده است.
حال توجّه ملت غیور و سرفراز ایران زمین در غالب چشم انداز روشن در انقلاب های صنعتی دنیا حائز اهمیت است که
انقلاب جدید کار آفرینی می تواند یک سکوی پرتاب برای مردم عزیز و مهربان ایران باشد.
اگر ایران که به عنوان یک ملّت اسلامی در جهان استنباط می شود پیش غرابل این انقلاب جدید باشد خوب معلوم است که اگر اسلام بر سر کار باشد مصداق بارز جمله ای است که ایشان می فرمایند : « اگر در قلّه چشمه ای بجوشد دامن هایش هم سیراب می کند » خواهد بود .
اگر شما دوستان عزیز مثل بنده حقیر و خیلی از جوانان که در دوره کاج حضور به عمل آوردند این دوره گذرانده باشید و یا در حال فکر کردن در این امر مهم میباشد در پایان دوره از شما ارائه ایده پردازی در مورد کار آفرینی در آینده خواسته می شود .
اینجانب نیز بر حسب مفروضات اولیه و ساده خویش 3 طرح را بیان کرده ام که هر سه همزمان در حال پیگیری هستند.
سرفصل های این ایده ها :
1) پرورش اسب و خزانه ژنتیکی اسب آسیا
2) تولید نخ بخیه از طریق موم زنبور عسل
3) تولید انرژی از طریق ارتعاش و لرزش بین مولکول های آب توسط آلودگی صوتی
1) پرورش اسب و خزانه ژنتیکی اسب آسیا
بر حسب علاقه خود به ورزش سوار کاری به دنبال باشگاه ی برای سوارکاری می گشتم که در ناحیه تهرانپارس متوجه وجود یک باشگاه سوار کاری که دولتی بود شدم نام این باشگاه سمند می باشد که برای ثبت نام و امور مالی با مدیران این باشگاه به بحث و تبادل نظر پرداختیم و آنجا بود که متوجه شدم که ورزش مفرح وشادی آور روح – سوارکاری- دارای قیمت گزافی می باشد.
این مطلب بر می گردد تقریباً به 3 سال پیش که هرازگاهی سر به این باشگاه می زدم و در حصرت سوار شدن اسب بودم و هستم ، در تابستان سال 1389 بود که متوجه شدم در هنرستان طرحی به نام طرح کاج مطرح شده است در پی گیر ودار برای حضور در این طرح بودم که ناگاه به ذهنم رسید که من هم یک باشگاه سوار کاری باتوجه به قول وامی که مسئولین برگزاری این طرح داده بوند راه اندازی کنم و به آرزوی دیرینه خود برسم .
سعی به حضور فعالانه در کلاس های طرح کاج را داشتم تا به اهدافی که در سر می پروراندم برسم پس از گذر طی چند از این کلاس ها و با راهنمایی اساتید مربوطه توانستم روشن فکرانه تر تصمیم بگیرم یا به نقل قول یکی از فنون کار آفرینی ( مبانی خلاقیت و شناخت فرصت ها) مفروضات اولیه خود را بشکنم و به پرورش اسب و صادرات آن معطوف بشوم که بعد از مطالعات در زمینه پرورش اسب دیدم که بازار رقابت در این عرصه داغ است و باید فکری جدی کرد و به فکر خزانه ژنتیکی این موجود نجیب رسیدم زیرا اسب علاوه بر ورزش و تفریح می تواند در امور پزشکی به انسان کمک کند و می تواند تامیین کننده خون برای آدمی باشدو .....
باید توجه داشت که به نظر اینجانب این طرح برای هر راس اسب 3 نفر به صورت مستقیم و 6-7 نفر به صورت غیر مستقیم ایجاد شغل می کند.
مطالعات در این باره ادامه یافت و کاشف به عمل آمد که در قاره آسیا خزانه ژنتیک اسب وجود ندارد یا عملکرد ضعیفی در این باره بوده و در خاور میانه که اصلاً موجود نیست.
در این باره از مردم فهیم و سلحشور ایران اسلامی تشکر به عمل آورده زیرا که جمعی از هموطنان با جواب دادن به برگه نظر سنجی که تقدیمشان به صورت کاملاً تصادفی گردید به من راهنمایی های خوبی را پیشنهاد کردند.
تفسیر سخن در این باب انبوه بوده و ترجیحاً نفس در این باب بریده و بقییه را در پایگاه مجازی خود بیان کرده ام .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
2) تولید نخ بخیه از طریق موم زنبور عسل
در پی گذراندن آخرین کلاس های طرح کاج بودم که شبی یکی از دوستان قدیمی خود را دیدم در واقع در پی پخش کردن برگ های نظر سنجی مربوط به طرح 1 بودم که دوستم (محّمد رضا مشاری) کنجکاوی در مورد نظر سنجی مربوطه کرد من هم برای او در مورد طرح کاج شرح تفضیل به عمل آوردم بعد از او خواستم که اگر طرحی دارد بگویید شاید تیری در تاریکی باشداو نیز نظراتش را بیان کرد که باهم به توافق طرح نظر 2 شدیم.
قضیه را از وی خواستار شدم و گفتش:
بسمه تعالی
معرفی طرح:تولید نخ بخیه؛باند؛چسب زخم از مشتقات فراوری شده ی عسل
طرح اولیه:
در این طرح با توجه به اطلاعات بدست آمده از تاثیر مطلوب عسل و موم طبیعی آن در بهبود انواع زخمها ،ترمیم آنها بدون ایجاد اثر زخم حتی در موارد حاد و تسریع در امر بهبود بر آن شدیم تا از مشتقات این ماده ی اعجاب انگیز در ساخت و تولید وسایل پانسمان(نخ بخیه؛باند و انواع چسب زخم)که با زخم به طور مستقیم در تماس بوده و میتواند عاملی برای ترمیم سریعتر و بهتر زخم باشد استفاده کنیم.از این رو سعی در بهینه سازی این ماده ی طبیعی و تبدیل آن به ماده ای که بتوان از آن در موارد مذکور به بهترین نحو استفاده شود کردیم و با توجه به تحقیقات به عمل آمده ؛فرایندی که بتواند عسل طبیعی و موم آن را مهیا برای استفاده جهت تولید لوازم پزشکی مذکور نماید تافنست نام دارد.
(از آن جایی که این فرایند فناوری غیر بومی میباشد و امکان دسترسی به آن مهیا نیست ،لذا نیازمند مشاوره و دسترسی به امکانات بیشتری جهت تحقیقات تکمیلی میباشیم)
فکر اولیه
این ایده زمانی به ذهنم رسید که در روستایی زن میانسالی را مشاهده کردم که برای ترمیم زخمها پس از ضد عفونی کردن مقداری عسل طبیعی روی زخم میمالید و آن را بانداژ میکرد.پی گیر موضوع شدم و او دلیل این کار را تسریع در امر بهبود و عدم ایجاد جای زخم پس از طول درمان بیان کرد.از این جا این ایده به ذهنم رسید که به جای استفاده از موم و عسل طبیعی که اولا همیشه در دسترس نیست و ثانیا باعث ایجاد اختلال در بانداژ مناسب به دلیل از بین بردن چسبندگی وسایل بانداژ و همچنین عدم رعایت بهداشت میشود از فراورده های غیر طبیعی که قابل استفاده در مراکز پزشکی باشد استفاده کنیم
تولید این بخیه نیاز ه ترکیبی از علم نانو ، پلیمر ، مهندسی شیمی ، شیمی – فیزیک ، شیمی تجزیه و آلی دارد تامحصول نهایی به نام تافنس (TOUGHENS) برای تولید به دست آید.
این مطلب هم اکنون در حال پیگیری می باشد و به حول قوه الهی توانسته ایم موم مصنوعی عسل را که قابلیت انعطاف دارد اما بعد از چندین بار منعطف شدن حالت شکنندگی را به خود می گیرد تولید کنیم.(موم مصنوعی برای تولید موم توسط خود زنبور عسل در پرورش زنبور مورد استفاده قرار می گیرد.)
3) تولید انرژی از طریق ارتعاش و لرزش بین مولکول های آب توسط آلودگی صوتی
درپی علاقه به علم رباتیک به ناگاه در عین ناباوری در دانشگاهی که مشغول به تحصیل درآن می باشم دوره کلاس های رباتیک برگزار شد و من هم درآن شرکت کردم در طی دوره استاد مربوطه ( آقای ستار خلیلی – که خود در مسابقات رباتیک بین الملل دانشگاه صنعتی امیرکبیر در بخش آزاد موفق به کسب نایب قهرمانی شد) اعلام کرد که قرار است در دانشگاه مسابقات ماشین های شیمیای (کمیکار ) بر گذار گردد.
ماشین های شیمیایی : بخشی از مسابقات رباتیک محسوب می شوند ، ماشین های ربات نما یی میباشند که برای حرکت به جای باطری های خشک تجاری از واکنش های شیمیایی ترجیحاً پاک استفاده می کنند .
من هم برای بدست آوردن واکنش مد نظر در فضای مجازی شروع به جستجو کردم که به مقوله فوق مواجه شدم.
محققان مخازن آبی را در اتوبان ها که مکان اصلی تولیدآلودگی صوتی هستند نصب کردند و در داخل آن کریستال جای گذاری کردند که همان کار آتد و کاند را در محلول های الکتروشیمایی را انجام میدهد و پس از ارتعاش و لرزش مولکول هال آب تولید انرژی می کند در ضمن آب خود به عنوان عایق صدا عمل می کند.
توصیه : اگر یک ملت امید خود را به آینده از دست بدهد یا همت او در بازکردن راه ها و پیش رفتن به سمت هدف ها سست شود یا شد این ملت عقب خواهد ماند،پیشرفت نخواهد کرد ، سلطه گران عالم بر او مسلط خواهند شد، عزت خود را از دست می دهد.
کلام آخر : اگر این طرح بنا به برطرف کردن نیاز های دنیوی و مادی من بود هیچ لزومی به گذراندن دو هفته آن هم در اوقات فراغت تابستان و ماه مبارک رمضان نبود .
تجربه ای که برای آن زمان صرف کردم راحاضر نیستم با گذاشتن خورشید در کف دست راستم و ماه و ستارگان در کف دست چپم عوض کنم.
چکیده مطلب سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی :
صبر را ، ایستادگی و پایداری را فراموش نکنید، این یک قلم مهم در برنامه زندگی هر انسانی است که دارای هدف والاست.
کاربر شماره ی یک
09-04-2013, 11:49
تعریف: به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی که با استفاده از امکانات و وسایل منزل راه اندازی شود کسب و کار خانگی میگویند.
اهمیت کسب و کار خانگی: امروزه کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب میشوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل ، نوآوری در عرضه محصول یا خدمات ، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. همچنین برای جوانان ، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب و کار شخصی است، زیرا راه اندازی آن در مقایسه با دیگر انواع کسب و کار ساده و آسان است. به عنوان نمونه شما میتوانید با یک دستگاه رایانه و یک خط تلفن ، یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید و کارها و خدمات مختلفی را به مردم عرضه و ازاین راه برای خود درآمد کسب کنید.
سابقه کسب و کارهای خانگی: کسب و کارهای خانگی در ایران سابقه دیرینه دارند. بسیاری از صنایع دستی که امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشده اند. بطور کلی کسب و کار خانگی پدیده جدیدی نیست ،بلکه در نتیجه تغییرات و تحولاتی که در فعالیتهای اقتصادی - اجتماعی امروز به وجود آمده به آن توجه بیشتری شده است و این نوع کسب و کارها روز به روز گسترش و توسعه می یابند.
دلایل انتخاب کسب و کار خانگی:
بالا بردن کیفیت زندگی: امروزه اکثر صاحبان کسب و کار های خانگی بر این باورند که کار کردن در خانه، کیفیت زندگی آنان را بهبود میبخشد. کارکردن در خانه باعث میشود که وقت بیشتری به خانواده و خانه اختصاص یابد و به دیگر مسائل و موضوعات خانواده، از قبیل تربیت و پرورش فرزندان توجه بیشتری شود.به طور کلی امروزه کار و زندگی بیش از پیش در همدیگر ادغام شده اند.
توسعه فن آوری: امروزه با پیشرفتهای زیادی که در زمینه علوم رایانه و دیگر وسایل ارتباطی به وجود آمده، محیط خانه محل مناسب و کاراتری برای کسب و کار شده است.
مزایای کسب و کار خانگی:
1- آزادی و استقلال عمل بیشتر
2-ساعات کاری انعطاف پذیر
3-ایجاد تعادل و موازنه بیشتر بین کار و زندگی
4-پایین بودن هزینه راه اندازی
5-پایین بودن میزان ریسک
6-امکان کارکردن پاره وقت
7-راحت تر بودن تربیت بچه ها
8-داشتن فرصت و زمان بیشتر
9-تناسب با ویژگیهای جسمی افراد معلول و کم توان
10-احتمال موفقیت بیشتر
11-تناسب با اقشار مختلف
12-احساس راحتی بیشتر
13-عدم نیاز به مجوز
برای راه اندازی کسب و کار خانگی موارد زیر را باید در نظر بگیرید:
1-درباره ایده کسب و کارتان تحقیق کنید.
2-درباره محصول یا خدماتتان نیز اطلاعات کسب کنید.
3-محل کار خود را تعیین کنید.
4-مشارکت دیگر اعضای خانواده را جلب کنید.
5-اسم مناسبی برای کسب و کارتان انتخاب کنید.
6-اسیاب و تجهیزات مناسبی برای کسب و کارتان تهیه کنید.
7-پوشش مناسب و درخور برای کسب و کارتان فراهم کنید.
8-یک صندوق پستی به کسب و کارتان اختصاص دهید.
9-با دوستان و همسایگانتان رک و صادق باشید.
10-حساب بانکی برای کسب و کارتان باز کنید.
12-ارتباطات بیشتری با دیگران برقرار کنید.
13-از داشتن کسب کار خانگی واهمه و خجالتی نداشته باشید، بلکه به آن افتخار کنید.
منبع : سايت طرح كاج
کاربر شماره ی یک
09-04-2013, 12:03
اخلاق كاري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
برنامه ريزي استراتژيك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
محك زني ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
طرح تجاري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
چالشهاي راهبري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تجارت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
كار آفرينان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ارتباطات در سازمان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
هدايت و انگيزش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
كار آفريني زنان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
خلاقيت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مباحث كاربردي در منابع انساني ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] t)
مباني كار آفريني ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مديريت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مسئوليت اجتماعي مديران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نقش آموزش در كارآفريني ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
رشد شركت ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
سازمان دانايي محور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
طراحي استراتژيك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تفكر سيستماتيك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تصميم گيري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تصوير ذهني سازماني ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منبع : طرح كاج
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.