ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اعجاز قرآن کریم



رستگار15
24-08-2012, 12:18
سلام دوستان

خیلی زیاد پیش اومده که پیش خودم گفتم چرا قرآن یک معجزست و چرا یک آدم نمیتونسته اون رو نوشته باشه.البته الان به جوابم رسیدم و میخوام این محیط بتونه به کسایی که این سوال رو دارن کمک کنه و همچنین دل همه ی ما رو با پروردگار بزرگمون صافتر کنه

برای همین پیرامون معجزات قرآنی تحقیق کوچیکی کردم و امیدوارم شما هم بهم کمک کنید.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اعجاز عددي قرآن

تساوي عددي و هماهنگي رقمي و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعي است كه قدرت بشري از دريافت دقيق آن ناتوان بوده و از توضيح كامل وبيان آن در مي ماند. به عنوان نمونه تعدادي از تناسبهاي عددي آيات قرآن را بيان مي نمائيم.

اجر

واژه(اجر: مزد): 108 بار در قرآن آمده و به همين اندازه واژه (فعل: كار) آمده است.

جزا

كلمه(جزاء: پاداش- كيفر) 117 بار در قرآن به كار رفته و (مغفرت)334 بار. پس آمرزش دو برابر كيفر به كار رفته است!

ابليس

در قرآن لفظ ابليس 11 بار آمده و عيناً به همين تعداد، يعني 11 بار، فرمان به استعاذه (پناه بردن به خدا) تكرار شده است.

آيات

واژه ( آيات: نشانه ها) 382 بار در قران آمده وبا توجه به اينكه واژه ( الناس:مردم) 241 بار و (الملائكة: فرشتگان)86 بار و (عالمين: جهانيان) 73 بار در قرآن بكار رفته، كلمه(آيات) به اندازه مجموع واژه هاي (ناس- ملائكه و عالمين) به كار رفته است.

ايمان

ایمان و مشتقات آن 811 بار در قرآن به كار رفته و لفظ (علم) و مشتقات آن 782 بار و مترادف (علم) يعني(معرفت) با مشتقاتش 29 مرتبه در قرآن آمده است. در نتيجه (علم ) و(معرفت) و مشتقات آن دو، مجموعاً 811 بار تكرار شده اند كه مساوي با لفظ (ايمان) به كار رفته اند.

بر

لفظ برّ( نيكي) و تمام مشتقاتش 20 بار در قرآن آمده كه با واژه (ثواب) و مشتقاتش برابر است.

جحيم

كلمه جحيم( دوزخ) 26 بار در قرآن تكرار شده كه برابر با لفظ عقاب (كيفر) مي باشد.

حرث

واژه حرث( كشت)14 بار در قرآن آمده، و به همين اندازه واژه زراعت ( كشاورزي) به كار رفته است.

دنيا و آخرت

كلمه (دنيا) در قرآن 115 بار به كار رفته و واژه (آخرت) نيز عيناً 15 بار در قرآن آمده است.

رسل

واژه (رسل) 368 بار تكرار شده و واژه نبي 75 بار ، بشير18 بار و نذير 57 بار كه مجموع ارقام مذكور 518 مرتبه است. جاي شگفتي است كه اين عدد با تعداد مواردي كه اسامي پيامبران آمده برابراست. يعني اسامي پيامبرن الهي ( آدم- نوح – موسي و...) نيز 518 بار در قرآن به كار رفته است.

صيام

واژه (صيام: روزه) و (صبر: شكيبايي) و (درجات: بيمناكي) و (شفقت: مهرباني) هر كدام 14 بار در قرآن آمده است.

عقل

كلمه (عقل) و مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده و با موارد به كار رفته واژه (نور) در قرآن برابر است .

محبت

واژه (محبت ) و مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده كه به همين تعداد واژه ( طاعت : فرمانبرداري ) در آيات وجود دارد .

لسان

كلمه ( لسان: زبان) 25 بار در قرآن آمده است كه با تعداد ( موعظه: پند و اندرز) برابر است.

*منبع
كتاب (اعجازعددي قرآن) متعلق به عبدالرزاق نوفل .


------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تحدی

قرآن معجزه جاويدخاتم الانبياء است.از بدو نزول قرآن در مكه كه با سوره‏هاى كوچك آغاز شد رسول اكرم رسما بر آن «تحدى‏» كرد، يعنى مدعى‏شد كه قرآن كار من نيست، كار خداست و از من و هيچ بشر ديگر ساخته نيست كه مانند آن را بياورد و اگر باور نداريد آزمايش كنيد و از هر كسى مى‏خواهيدكمك بگيريد، ولى بدانيد كه اگر جن و انس پشت به پشت دهند كه مانند آن را بياورند، قادر نخواهند بود.
مخالفان پيغمبر اكرم نه در آن زمان و نه در زمانهاى بعد - كه اكنون چهارده قرن از آن مى‏گذرد - نتوانسته‏اند به اين مبارزه طلبى پاسخ بدهند.آخرين سخن مخالفان آن عصر اين بود كه «جادو» است.

خود اين اتهام، اعتراف ضمنى به خارق العاده بودن قرآن و نوعى اظهار عجز در برابر قرآن بود.

مخالفان سرسخت پيامبر از هيچ معارضه‏اى‏با پيغمبر براى تضعيف و مغلوب كردنش مضايقه نكردند و تنها كارى كه به آن دست‏نزدند - زيرا صد در صد نااميد بودند - همان بود كه پيغمبر مكرر پيشنهاد مى‏كرد و خود قرآن هم تصريح كرده است، يعنى آوردن لا اقل يك سوره(و لو سوره‏اى يك سطرى مانند قل هو الله و سوره انا اعطيناك الكوثر)مانند قرآن.

******************

مجموعه آثار جلد دوم صفحه 212

استاد شهيد مرتضى مطهرى
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نمونه‏هايى از اشارات علمى
در قرآن از اين گونه اشارات علمى و گذرا بسيار است.برخى از اين اشارات از ديرزمان و برخى در ساليان اخير با ابزار علم روشن شده و شايد بسيارى ديگر را گذشت‏زمان آشكار سازد.دانش مندان-به ويژه در عصر حاضر-در اين باره بسياركوشيده‏اند،گرچه افرادى به خطا رفته ولى بسيارى نيز موفق گرديده‏اند.نمونه‏هايى‏از اين گونه اشارات در بخش اعجاز علمى قرآن در كتاب‏«التمهيد»ج 6 آمده است،در اين جا به جهت اختصار به چند نمونه بسنده مى‏كنيم:

رتق و فتق آسمان‏ها و زمين
او لم ير الذين كفروا ان السماوات و الارض كانتا رتقا ففتقناهما «رتق‏»به معناى‏«به‏هم پيوسته‏»و«فتق‏»به معناى‏«از هم گسسته‏»است.در اين آيه آمده است كه‏آسمان‏ها و زمين به هم پيوسته بوده‏اند و سپس از هم گسسته شدند.

مفسران در اين پيوسته بودن و گسسته شدن زمين و آسمان‏ها اختلاف نظرداشته‏اند.بيش‏تر بر اين نظر بوده‏اند كه مقصود از به هم پيوستگى و گسسته شدن،همان گشوده شدن درهاى آسمان و ريزش باران است، ففتحنا ابواب السماء بماءمنهمر ،پس درهاى آسمان را با آبى ريزان گشوديم‏».و نيز شكافتن زمين و روييدن‏گياه،چنان چه مى‏فرمايد: ثم شققنا الارض شقا فانبتنا فيها حبا ،زمين را شكافتيم وپس در آن،دانه رويانيديم‏».علامه طبرسى گويد:«و اين معنا از دو امام(ابو جعفرباقر و ابو عبد الله صادق عليهما السلام روايت‏شده است ،در«روضه كافى‏»روايتى ضعيف‏السند از امام باقر عليه السلام است و در تفسير قمى روايتى كه اتصال سندى ندارد ازامام صادق عليه السلام روايت‏شده است .
نقش كوه‏ها در استوارى زمين
در نه جاى قرآن از كوه‏ها با تعبير«رواسى‏»ياد شده است و جعلنا في الارض‏رواسي ان تميد بهم ،و كوه‏ها را در زمين پا بر جا و استوار نهاديم تا مبادا[زمين]آنان[مردم]را تكان دهد و بلرزاند».

اساسا تعبير از كوه‏ها به‏«رواسى‏»بدان جهت است كه‏«ثابت‏هايى‏»هستند كه برريشه‏هاى مستحكم استوار مى‏باشند و از ماده‏«رست السفينة‏»گرفته شده،به معناى‏لنگر انداختن كشتى است كه به وسيله اين لنگرها در تلاطم آب‏هاى دريا استوار وپا بر جا مى‏ماند.از اين رو،كوه‏ها هم چون لنگرهايى هستند كه زمين را در گردش‏ها وچرخش‏هاى خود،از لرزش و تكان باز مى‏دارد.

هم چنين از كوه‏ها به‏«اوتاد»تعبير شده،به معناى ميخ‏ها،كه زمين را از هم پاشى‏و فرو ريزى نگاه مى‏دارد و الجبال اوتادا .

در بخشى از گفتار حضرت امیر (ع)در این باره آمده:«زمين به رغم حركت‏هاى خود از لغزش ولرزش و فرو پاشيدگى نگاه داشته شد.»از اين گفتار سه نكته به دست مى‏آيد:

1- زمين داراى حركت‏هاى گوناگون است،ولى به رغم اين حركت‏ها آرامش وتعادل خود را حفظ كرده است.

2- پوسته زمين مستحكم است و از هم نمى‏گسلد و لايه‏هايش گسسته نمى‏شود،تا ساكنان و بارهايش را در درون خود فرو نكشد.

3- زمين در حركت وضعى و انتقالى و برخى حركت‏هاى ديگر،آرام و استواراست و از مدارهايى كه به طور منظم در آن مى‏گردد، بيرون نمى‏افتد.

اين گونه نكته‏ها امروزه مورد تاييد اكتشافات و پژوهش‏هاى علمى قرارگرفته است.اين اثر بزرگ كوه‏ها-كه حيات را بر پهناى زمين ميسر ساخته است‏به دليل آن است كه سلسله كوه‏هاى پراكنده در پوسته سخت زمين،همانند كمربندزنجيره‏اى اطراف زمين را در بر گرفته‏اند.

اكنون بهتر مى‏توانيم به ظرافت و دقت فرموده امام عليه السلام در خطبه يكم نهج البلاغه‏پى ببريم،كه به جاى كلمه جبال(كوه‏ها) واژه صخور(صخره‏ها)را به كار برده‏«و وتدبالصخور ميدان ارضه،و به كوه‏هاى گران،زمين را ميخ كوب نموده به آن استوارى‏بخشيده است‏».اين گفتار،تفسير آيه فوق الذكر است و جعلنا في الارض رواسى ان‏تميد بهم .امام عليه السلام جنبه‏«صخره‏اى‏»بودن كوه‏ها را در جهت استحكام و استوارى‏مرتبط مى‏داند.

سلسله كوه‏هاى سنگى-با پستى و بلندى‏هايى كه دارند-نقش بزرگى در تعادل‏زمين و ثبات اجزا و استوارى پوسته آن دارند تا اين كوه‏ها با وجود شعله‏ور بودن‏درون و التهاب گداخته‏هاى آن،درهم شكسته و لرزان نشوند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دشوارى تنفس با افزايش ارتفاع
و من يرد ان يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كانما يصعد في السماء .

در اين آيه از سختى و دشوارى زندگى گم راهان سخن مى‏گويد و آنان را به كسى‏تشبيه مى‏كند كه در حال صعود به لايه‏هاى بالايى جو است و در اثر اين صعوددچار تنگى نفس و فشار سخت‏بر سينه خود مى‏گردد.

مفسران پيشين در وجه تشبيه،در آيه فوق اختلاف نظر دارند.برخى بر اين باوربوده‏اند كه مقصود تشبيه به كسى است كه بيهوده مى‏كوشد تا پرواز كند و مانندپرندگان در آسمان به پرواز در آيد،چون اين كار برايش مقدور نيست ناراحت‏مى‏شود و از شدت ناراحتى نفس كشيدن بر او دشوار مى‏گردد.
ولى امروزه با پى بردن به پديده فشار هوا در سطح زمين و تناسب آن با فشاردرجه خون از داخل بدن،كه موجب تعادل فشار بيرونى و درونى است،وجه تشبيه‏در آيه بهتر روشن شده و تا حدودى از ابهامات تفاسير پيشين كاسته شده است.

آب منشا حيات
و جعلنا من الماء كل شي‏ء حي .پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده:«كل شي‏ء خلق من‏الماء» .

طبق آيه فوق و فرموده پيامبر،همه موجودات منشا هستى خود را از آب‏گرفته‏اند.مرحوم صدوق از جابر بن يزيد جعفى-كه از بزرگان تابعين به شمارمى‏رود-از امام باقر عليه السلام پرسش‏هايى دارد،از جمله در رابطه با آغاز آفرينش جهان‏مى‏پرسد.امام در جواب مى‏فرمايد:«اول شي‏ء خلقه من خلقه،الشي‏ء الذي جميع‏الاشياء منه،و هو الماء ،نخستين آفريده‏اى كه خدا خلق كرد،چيزى است كه‏تمامى اشيا از آن است و آن آب است‏».


پوشش هوايى حافظ زمين
و جعلنا السماء سقفا محفوظا و هم عن آياتها معرضون ،و آسمان را سقفى محفوظ[بر فراز زمين]قرار داديم،كه اينان از نشانه‏هاى آن روى گردانند».

گرد زمين را پوشش هوايى ضخيمى فرا گرفته،كه عمق آن به 350 كيلومترمى‏رسد.هوا از گازهاى‏«نيتروژن‏»-به نسبت 03/78 درصد و«اكسيژن‏»به نسبت‏99/20 درصد و اكسيد كربن به نسبت 04/0 درصد و بخار آب و گازهاى ديگر به‏نسبت 94/0 درصد تركيب يافته است.اين پوشش هوايى با اين حجم ضخيم و بااين نسبت‏هاى گازى فراهم شده در آن،هم چون سپرى آسيب ناپذير،زمين را دربر گرفته و آن را از گزند سنگ‏هاى آسمانى كه به حد وفور به سوى زمين مى‏آيند و ازهمه اطراف،تهديدى هول ناك براى ساكنان زمين به شمار مى‏روند،حفظ كرده‏زندگى را بر ايشان امكان پذير مى‏سازد.

فضا انباشته از سنگ‏هاى پراكنده‏اى است كه بر اثر از هم پاشيدگى ستاره‏هاى‏متلاشى شده به وجود آمده‏اند.از اين سنگ‏ها به صورت مجموعه‏هاى بزرگ وفراوانى پيرامون خورشيد در گردشند و روزانه تعداد زيادى از اين سنگ‏ها موقع‏نزديك شدن به كره زمين به وسيله نيروى جاذبه به سمت زمين كشيده مى‏شوند.اين‏سنگ‏ها برخى بزرگ و برخى كوچك و با سرعتى حدود(60-50) كيلومتر در ثانيه‏به سوى زمين فرود مى‏آيند،كه سرعتى فوق العاده است.ولى هنگامى كه وارد لايه‏هوايى مى‏شوند در اثر سرعت زياد و اصطكاك فوق العاده با ذرات هوا،داغ شده شعله‏ور مى‏شوند و در حال سوختن يك خط نورى ممتد به دنبال خود ترسيم‏مى‏كنند و به سرعت محو و نابود مى‏شوند كه به نام شهاب سنگ شناخته شده‏اند.

برخى از اين سنگ پرتاب‏ها آن اندازه بزرگ‏اند،كه از لايه هوايى گذشته،مقدارى ازآن به صورت سنگ‏هاى سوخته با صداى هول ناكى به زمين اصابت مى‏كند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يك چيز بسيار جالب:
اگر تمام حروف مقطعه قرآن را جمع كنيم بعد تكراريها را حذف كنيم مي توان با آنها اين جمله را ساخت:
(( صراط علي حق نمسكه)) يعني: راه علي حق است در آن چنگ مي زنيم.

(مطالب رو از سایت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پیدا کردم.)



تذکر: مطالبی رو در جاهای مختلفی از جمله اینترنت راجع به قرآن میخونیم که سعی شده در اونها یه جورایی زیر آب اسلام و قرآن رو بزنن،قبل از هر قضاوتی قرآن رو باز کنید وچیزی که ادعا شده رو ببینید و بعد تفسیرش رو بخونید.البته اگه تو قرآن مورد ادعا رو پیدا کردید.اکثرا چیزایی که ادعا میکنن آیه قرآنه حتی تو قرآن وجود نداره!

M . Sayid
24-08-2012, 19:32
من که کلشو نخوندم

ولی

یکی مثه سهروردی میاد با تفکر در آیات قرآن مکتب فلسفی اشراق رو پایه ریزی می کنه بعد شما به اعداد چسبیدی ؟ حق این کتاب بیشتر ازین حرفاس!!

رستگار15
25-08-2012, 09:39
من که کلشو نخوندم

ولی

یکی مثه سهروردی میاد با تفکر در آیات قرآن مکتب فلسفی اشراق رو پایه ریزی می کنه بعد شما به اعداد چسبیدی ؟ حق این کتاب بیشتر ازین حرفاس!!

درسته
البته من کتاب سهروردی رو نخوندم اما اگر ما در حد اونا بودیم که نیازی به دلیل و منطق برای قبول قرآن نداشتیم.و این رو هم باید مد نظر داشته باشیم که درک انسانها و قدرت تجزیه و تحلیلشون با هم فرق داره.
هدف این تاپیک اینه که از دلایل ساده و قابل درک شروع کنیم و با همراهی هم دلایلی رو بیاریم که هر کسی رو با هر سطح درک و فهمی قانع کنه
میشه یه لطفی در حق ما بکنی و نمونه ای از استدلال هاش رو برامون بزاری؟ :10:

M . Sayid
25-08-2012, 12:34
البته من کتاب سهروردی رو نخوندم اما اگر ما در حد اونا بودیم که نیازی به دلیل و منطق برای قبول قرآن نداشتیم.و این رو هم باید مد نظر داشته باشیم که درک انسانها و قدرت تجزیه و تحلیلشون با هم فرق داره.


اصولا کتاب خدا داره به تفکر و تعقل دعوت می کنه و آماده ی اینه که در مورد آیاتش تفکر بشه بعد شما میگی دلیل نمی خواد ؟؟ هیچ چیزی رو بدون تفکر قبول نکنید !

در ضمن لازم نیست در حد سهروردی باشید ، کشتنش اون جماعت سطحی نگر زمان خودش !


میشه یه لطفی در حق ما بکنی و نمونه ای از استدلال هاش رو برامون بزاری؟


استدلال های سهروردی به درد اینجا نمی خوره به دلیل نوع نگاه سهروردی ! بهتره فلسفه ی مشائی رو بررسی کنید ! در ضمن استدلال های فلسفی اینجوری نیست که یکمشو بزاری اینجا ! از اول شروع به اثبات می کنه و باید مرحله به مرحله جلو میره و در صورت فهم برهان قبلی می تونی برهان بعدیو بفهمی و گرنه الان من بگم :

بر اساس قاعده امکان اشرف فلان مطلبو متوجه میشیم !
یا :
بنا به رد بودن تسلسل علل نامتناهی فلان مطلبو نتیجه می گیریم !

خب حالا سوال میشه : امکان اشرف چیه یا چرا تسلسل علل باطله ! و ...

رستگار15
25-08-2012, 14:34
در ضمن لازم نیست در حد سهروردی باشید ، کشتنش اون جماعت سطحی نگر زمان خودش !



استدلال های سهروردی به درد اینجا نمی خوره به دلیل نوع نگاه سهروردی ! بهتره فلسفه ی مشائی رو بررسی کنید ! در ضمن استدلال های فلسفی اینجوری نیست که یکمشو بزاری اینجا ! از اول شروع به اثبات می کنه و باید مرحله به مرحله جلو میره و در صورت فهم برهان قبلی می تونی برهان بعدیو بفهمی و گرنه الان من بگم :

بر اساس قاعده امکان اشرف فلان مطلبو متوجه میشیم !
یا :
بنا به رد بودن تسلسل علل نامتناهی فلان مطلبو نتیجه می گیریم !

خب حالا سوال میشه : امکان اشرف چیه یا چرا تسلسل علل باطله ! و ...
همینو میگم قربونت برم
ما که از این چیزا سر در نمیاریم
قدم به قدم باید بریم
همه که اوستا نیستن
بعضیا هم مثل من نوپا هستن
نیاز به دلایل راحتتر و قابل فهم تر دارن

اصولا کتاب خدا داره به تفکر و تعقل دعوت می کنه و آماده ی اینه که در مورد آیاتش تفکر بشه بعد شما میگی دلیل نمی خواد ؟؟ هیچ چیزی رو بدون تفکر قبول نکنید !

در حد لالیگا موافقم ولی من نگفتم دلیل نمیخواد.گفتم یکی مثل اون نیازی به دلیل نداره.منظورم این نیست که از اول علامه دهر بوده.بالاخره همه به غیر از معصومین و کسانی که نظر خاص الهی به اونها هست از تاتی تاتی شروع میکنن

رستگار15
25-08-2012, 14:37
اعجاز قرآن کریم در کوهها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])







[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعجاز در كوهها






کوهـهـا مانند ابـرهـا در حركت مى باشند
بقلم الشيخ عبد المجيد الزنداني
{وترى الجبال تحسبها جامدة وهى تمر مر السحاب} سورة النمل [88]
" هنگامى که به کوهها نگاه مى کنى، فکر مى کنى که آنها بر جاى خود ايستاده اند. اما آنها مانند ابرها حرکت مى کنند. چنين است ساخته خدا، که همه چيز را تکميل کرد. او کاملا ً از تمام اعمالتان آگاه است. چرا كه كوهها بخشى از كره زمين بوده وكره زمين به دور خود وبه دور خورشيد ميگردد ، با طور منظم ."مُرور": در اصل بمعنی: آمدن و گذشتن و رفتن است، و در معنی ضمنی خود بمعنی: سپری شدن يا نمودن است. و در آيه منظور از آمدن و رفتن و درگذشتن يا سپری
شدن: متولد شدن و زندگی نمودن و مردن است.نکته آيه: کوهها مانند ابرها سپری می شوند:


با تابش خورشيد به درياها و اقـيانوسها و آبهای سطح زمين، آب بخار میشود و به جو می رود. بعد ابر شکـل می گيرد و در بارش آب مجدداً به زمين برمی گردد. اين روند و فرايند هميشگی تولد و زندگیو مرگابرها است.کوهـها يا بر اثر فـشار درونی زمين به بالا شکل می گيرند، يا بر اثر فشار به بالا در جائی و کشش به پائـيـندر جای ديگرشـکـل می گيرند، يا بر اثر برخورد دو لايه زمين و چين خوردن زمين، و يا بـر اثر آتشفشان ايجاد می شوند، و ضمن صدها هزار و ميليونها سال بر اثر عوامل فرسايشخرد شده و به دشتها و درياها برده می شوند واز آنها چيزی نماندهو با زمين يکسان می شـوند و کوهـهـای جـديـد ديگـری در جـاهـای ديگر ايجاد می شود. و يا همزمان با فرسوده شدنو بين رفتن آنها از بالا و از بيرون، فـشار درون زمينی پـيـوسـتـه آنـها را بلند می کند. اين روند و فرايند زندگی کوهها مانند روند و فرايند زندگی ابرها است. و به اين شکل کوهـهـا کـه بـه گـمـان ما "ثابت، استوار و پابرجا" هستند مانند ابرها "سپری" می شوند.ميخ واری کوهها در زمین{ والجبال أوتاداً } سورة النبأ [ 7]" و آيا ما کوهها را ميخ وار نگردانيديم"؟ "اوتاداً": تشبيه بليغ است، بمعني: کالأوتاد، بمعنی: مانند وتد. «اوتاد» جمع وَتـَد و وَتِد است، بمعنی: تکه چوب يا فلز ميخ مانندی که بخش بزرگتر آن در زمين يا ديوار کوبيده می شود و بخش کوچکتری از آن بيرون می ماند. (بيشتر برای بستن طناب چادر مورد استفاده قرار می گيرد). نکته آيه: کوهها مانند وتد می مانند: کوههای سنگی بخش بيشترشان در درون زمين است و بخش کمتری از آنها بيرون از زمين. آنچه ما از اين کوهها می بينيم در واقع بخش بالائی آنهاست. و اين دانش البته با قياسهای جاذبه ای در بلنديها و پائينيهای زمين بدست می آيد. لايه بيرونی زمين که روی آن زندگی ميکنيم و قاره ها و اقيانوسها را در بر ميگيرد و در جائی از آن کوه و در جائی ديگر آن دشت است از تعدادی صفحه های بزرگ و کوچک تشکيل شده که در سمت و سوهای گوناگون در حرکت هستند. کوههای سنگی توازن و تعادل و يکپارچگی اين صفحه های در حال حرکت را حفظ می کند. و به اين ترتيب کوههای سنگی هم از نظر شکل مانند وتد می مانند و هم از نظر کارکرد. نقش کوهها در عدم شیب دار شدن زمين { والقى فى الأرض رواسي أن تميد بكم سورة نحل} [15]و در زمين کوههائی درست کرد تا زير شما شیب پیدا نکند! قـشـر سطح زمين از تعدادی لايه های کوچ و بزرگ جدا از هم تشکيل شده که پيش از اين آنها را ديديم. اين لايه ها که در حرکت می باشند، در جاهـائی يکی از آنها زير ديگری می رود. بخشی از لايه ای که زير لايه ديگر می رود به مواد مذاب درون زمين می رسد و ذوب می شـود. با تنگ شدن عـرصه آتشـفـشـان ايجاد می شود و مواد بيرون ريخته می شود و کوه ايجاد می کند، و همینطور لایه ای که بالای لایه دیگر قرار می گیرد و به بالا حرکت می کند، به شکلی که در تصویر می بینیم چین بر میدارد و رفته رفته چینها بزرگ می شوند و به کوه تبدیل می شوند، که اگر چنين نمی شد در ادامه رفـتن لايه ای زير لايه ديگر، لايه بالائی بالا و بـالاتر می آمد و سطح زمـيـن در مـنطقه مزبور شیب پیدا می کرد. همينطـور اگر برخورد دو لايه سريع اتفاق بيفتد نيز به شکلی که در تصویر می بینیم زمین چین می خورد و رشته کوه درست می شود. که اگر چنين امکانی وجود نمی داشت نيز منجر به بالا رفتن لايه ای و به زير رفـتـن لايه ديگر می شد که در نـتيجه منجر به تمايل و شیب دار شدن سطح زمين می شد و خانه ها مايل می شدند. نقش کوههای بلند بالا در رسيدن باران و آب به مردم در جهان { وجعلنا فيها رواسي شامخات واسقينا كم ماءاً فرتا }مرسلات [27} "و در آن ( در زمين)کوههای بلند بالا قرار داديم و آب گوارائی را به شما نوشانديم"! "رَوَاسِی": جمع رَاسِيَة است بمعنی: چيزی که بخشی از آن در زمين فرو رفته و استوار و پابرجا است. معانی دوم: ديگ بزرگی که در زمين يا چيز ديگری کاشته می شود و جابجا نمی شود ـــ کوه ــ لنگر. «شَامِخَات»: جمع شامِخْ، بمعنی: چيز بالا بلندِ پر ابهت و عظمت و ثمر بخش. توزيع بارندگی در سطح جهانی به کمک بادها صورت می گيرد. وسلسله کوههای بلند بالا نقـش اصلی را در روند و فرايند بادها بازی می کنند. در تصوير جريان بادها که کوهها عامل آن هـسـتـنـد را می بينيم. کـوهـهـا جـريان بـادهـا را بـه چندينناحيه بزرگ تـقـسيم می کنند که نقطه آغاز آنها نواحی زير استوائی دارای فشار بالا در درياها میباشد. بزرگترين آن آتلانتيک شمالی است که 75 ميليون کيلومتر مربع زمين را آب می دهـد. همينطور بخار برخاسته از آبهای زمين با کوههای بلند بالا برخورد می کند و چنانچه کوه سرد باشد بخارها جمع شده و به جريانهای آب تبديل می شوند و سرچشمه آب رسانی به مناطق ديگر می شوند. همينطور کوههای بلند بالا بادها را مجبور می کنند که رو به بالا بوزند. و چنانچه بادها سرد بوده و بخار آب با خود داشته باشند، بخار متراکم شده و ابر تشکيل می دهد و می بارد. و به اين ترتيب چنانکه آيه مطرح نموده کوههای بلند بالا در رسيدن آب و باران به مردم نقش دارند. درآمدن برخی از کوهها از زير زمين. {الم تر أنّ الله أنزل من السماء ماءً فأخرجنا به ثمرات مختلفاً ألوانها ، ومن الجبال جدد بيضُ وحمرُ مختلف ألوانها وغرابيب سود} سوره فاطر [27]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"آيا نمی توانی ببينی: خدا از ابر باران پائين می آورد پس
از آنثمرهائی را با آن درمی آوريم با رنگهـای گوناگون، و از کوههاکوههای سفيد راه راهی، وسرخ با رنگهای گوناگون، و سياهِ سياه را درمی آوريم". نکته آيه: کوههای سفيد راه راهی و کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (يعنی سرخ بدرجات مختلف) و کوههای سياه سياه (يعنی سياه يکنواخت) از زمين در می آيند: کوههای سفيد راه راهی: کوههای سفيد راه راهی کوههای رسوبی هستند. اين کوهها چگونه تشکيل می شوند و چگونه از زمين بيرون می آيند؟ هنگاميکه باران می بارد جريان آب سنگ و خاک و گياه و پيکر حيوانات و هر چيزی که در مسير آن باشد را با خود بر می دارد و می برد. رفته رفته با کم شدن سرعت جريان آب، آنچه آب با خود برداشته رفته رفته در بستر رودخانه و پيچ و خمهای آن نشست می کند و يا به انتهای رودخانه که ساحل دريا باشد برده می شود و آنجا نشست می کند، و از آنچه نشست می کند يک لايه رسوبی برجای می ماند. هر سال يک لايه جديدی روی لايه قديمی درست می شود. با گذشت زمان و تکرار شدن اين کار لايه های زيادی از رسوبات روی هم جمع می شوند. و پس از آن فشار درونی زمين، زمين را در آن منطقه بلند می کند. با بلند شدن زمين آن لايه هائی که در ضمن هزاران سال و ميليونها سال رفته رفته روی هم دفن شده بودند از زمين بيرون زده می شوند کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (يعنی سرخ بدرجات مختلف):کوههائی که رنگ آنها سرخ است کوههائی هستند که عنصر آهن در آنها از عناصر ديگر بيشتر است و آهن نيز در در اثر آب و رطوبت اکسيده می شود و رنگ سرخی بخود می گيرد. از آنجا که عنصر آهن در همه جای آنها يکسان نيست ميزان اکسيده شدن و در نتيجه ميزان سرخ شدن و سرخ بودن آنها در همه جايشان نيز يکسان نيست. اين نوع کوهها نيز بر اثر فشار درونی زمين از زمين بيرون می آيند.کوههای سياه سياه (يعنی سياه يکنواخت): در ميان کوههای سياه که به کوههای آتشفشانی معروفند نيز کوههائی هستند که از زير زمين در می آيند.کوههای سياهی که در تصوير می بينيم بر اثر فشار درونی زميناز درون زمين بيرون زده و پيوسته تحت فشارنيروی درونی زمين بلند و بلند تر می شوند.کسانی می گفـته اند که: وقتی ما مرديم و در زمين گم و گـور شـديـم ديگـر درآوردن و زنـده نمودن ما غير ممکن است. آيه خطاب به آنها: "در آوردن کوهها پس از رفتن آنها در زمينيا بودن آنها در زمين" را استدلال آورده است.درست شدن کـوه از سـطـح زمـيـن {وجعل فيها رواسي من فوقها} سورة فصلت [10]"و در زمين از بالای آن (از سطح آن) کوهها درست کرد.به دو شکل از سطح زمين کوه درست می شود: ــ با بلند شدن سطح زمين:وقـتی مواد مذاب درون زمين راهی به بيرون پيدا نمی کند تا بشکل آتشفشان بيرون بزند، قـشر بالائی زمين را رفـته رفـته بلند می کند و کوه درست می شود.ـ با چين خوردن سطح زمين:بر اثر حرکت قـشـرهـای سطح زمين و برخورد آنها با هم و رفتن يکی زير ديگری، سطح زمين چين می خورد و چين ها رفـته رفـته به شکلی که در تصوير می بينيم از حالت افـقی به حالت عمودی در می آيند و کوه درست میشود.

(از اینجا:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

رستگار15
25-08-2012, 14:44
سحابی چشم گربه ! حتما بخونید!!!


انفجار عظيمی در فاصله دور از منظومه ی شمسی ما رخ داده بود که شرکت فضاپيمايی ناسا از اين واقعه با تلسکوپهای قدرتمند عکس برداری کرد!
اين اتفاق در سال۱۹۹۹ _۲۰۰۰ به حقيقت پيوست....در حالی که خدا ۱۴۰۰ سال پيش در مورد آن در سوره ی مبارکه ی الرحمن ذکر کرده بود!اين عکس برداری ( ناسا NASA ) توسط تلسکوپ فضاپيماهايی (سحابه چشمان گربه) به انجام رسيد که در مورد انفجار ستارگانی بود که بيش از ۳۰۰۰ سال نوری از زمين فاصله داشت.NASA نام اين انفجار عظيم را ( انفجار گل رز سرخ)گذاشتند. جالب اينجا بود که اين نام با نامی که خدا برای اين انفجار سحابه ای انتخاب کرده بود يکی بود!اين نام مطابق بود با نامی که خداوند در سوره ی الرحمن اشاره کرده بود

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


معنی ۲ آيه از سوره ی الرحمن:سوره ی ۵۵







۳۶ كداميك از شگفتی های پروردگارتان را می توانيد انكار كنيد؟






۳۷ هنگامی كه آسمان از هم پاشيده شود و مانند گل رز گلگون شود.

(ازاینجا برداشتم:



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

رستگار15
25-08-2012, 14:50
سياه چاله ها و ستاره هاي نوتروني:
سوره ي 86 (طارق): آيات 1 تا 3:"سوگند به آسمان و كوبنده ي شب! و تو نمي داني كوبنده ي شب چيست. همان ستاره ي ثاقب است!"
در عربي "ثقب" به معناي چاله و "ثاقب" به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد مي كند.
نسبيت عام پيش بيني مي كند كه سياه چاله ها از ستاره هاي نوتروني بوجود مي آيند. ستاره هاي نوتروني اكثرا قابل رويت نيستند و تنها با امواج راديويي (پالس ها) رصد مي شوند.
امواج دريافتي از اين ستاره ها طوري به نظر مي رسد كه كسي به جايي مي كوبد! (ستاره ي كوبنده).
باور نداريد؟
قرآن در آسمان ستاره اي كوبنده را معرفي مي كند كه ثاقب است. (چاله ايجاد مي كند).
كلام واضح قرآن در اين مورد جايي براي شك نمي گذارد!

بيگ بنگ – بيگ كرانچ و انبساط دنيا:
سوره ي 55 (الرحمن): آيه ي 37:
"آسمان ها روزي دوباره شكاف برمي دارند و مانند گل سرخي باز مي شوند!"
سوره ي 51 (الذاريات): آيه ي 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا كرديم و همواره آن را وسعت مي بخشيم!"
سوره ي 21 (الانبيا): آيه ي 104:
"در آن روز كه آسمان را چون طوماري در هم مي پيچيم هماگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آنرا باز مي گردانيم. اين وعده اي است كه بر ماست و قطعا آنرا انجام مي دهيم!"

با بيان تئوري بيگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.
مدتي بعد به كمك تحقيقات عده اي از دانشمندان مشخص شد كه علاوه بر بيگ بنگ پديده اي به نام بيگ كرانچ هم بايد وجود داشته باشد. و همانطور كه دنيا باز شده روزي به همان نقطه ي آغاز جمع مي شود. (انا لله و انا اليه راجعون).
قرآن اين موضوع را در ابتدا به باز شدن يك غنچه ي گل رز تشبيه مي كند و بيان مي دارد كه با قدرت بي انتهاي خويش در حال گسترش (انبساط) دنيا است!
و روزي همانطور كه اين دنيا را باز كرد دوباره مانند طوماري آنرا در هم خواهد پيچيد. (بيگ كرانچ)

رستگار15
25-08-2012, 14:54
:42::42::42::42::42::42::42::42::42::42::42::42::4 2::42::42::42::42::42::42::42::42::42::42::42::42: :42::42::42::42:

عاشق سوره الرحمن هستم

رستگار15
25-08-2012, 14:57
سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در كنار معجزات كلامي قرآن، كه محمد صل الله عليه و آله به واسطه آن مشركان را به مبارزه طلبيد و از آن ها خواست كه يك آيه مانند آن بياورند و آن ها نتوانستند، قرآن كريم دربرگيرنده معجزات علمي زيادي است كه خداوند براي محمد آن ها را بيش از هزار سال پيش آشكار كرد.اين معجزات امروزه كشف شده اند و باعث تقويت ايمان ايمان آورندگان شده است و اثباتي براي الهي بودن قرآن كريم است. خانم Wadea Omranyكشف جديدي علمي در قرآن كرده است. ايشان مي گويند كه ما در سوره نمل آيه 18كشف جديد علمي كرده ايم. اين معجزه جديد چيزي است كه مورچه در آيه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با يكديگر را كشف كرد خصوصا زماني كه يك خطر محل زندگي مورچه ها را تهديد مي كند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ما تلاش مي كنيم جملاتي كه مورچه در قرآن كريم به زبان آورد را توضيح دهيم و سعي مي كنيم آنچه را كه او گفت با كشفيات جديد علمي ربط دهيم و مدرك پيشي گرفتن قرآن كريم به علم امروزي را رو مي كنيم كه اين حقايق را بيش از هزار سال پيش بيان كرد.

خداوند در سوره نمل آيه 18 مي فرمايد:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسيدند، مورچه اي گفت: اي مورچه ها به لانه هايتان وارد شويد‌، مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند و خود آگاه نباشند."

در آيه بالا مورچه خطر قريب الوقوعي كه در كمين مورچه ها است را در طي چهار مرحله متوالي به شرح زير مي گويد:

1- "اي مورچه ها" اين اولين اعلام خطري است كه توسط مورچه داده مي شود تا توجه ديگر مورچه ها را به سرعت جلب كند. مورچه هاي ديگر با گرفتن اين پيام صبر مي كنند تا ديگر پيام ها را توسط همان مورچه دريافت كنند.

2- "به لانه ايتان وارد شويد‌" در اين جا گوينده پيام، جملاتش را با ديگر پيام ها ادامه مي دهد و به مورچه هاي ديگر مي كويد كه چه كار بايد بكنند. ما اين رابطه را كه توسط علم امروزي كشف شده در قسمت دوم اين نوشته مي بينيم ( كه در ارتباطات بين مورچه ها است.)

3- " مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند" در اين جمله مورچه دليل اين خطر را به مخاطب خود مي گويد و اين آن چيزي است كه ما امروزه توسط بررسي علمي اثبات مي كنيم.

4- "و خود آگاه نباشند" مورچه ها، به عنوان عكس العملي در مقابل خطر قبلي، يك نوع دفاع مشخصي از خود بروز مي دهند. در اين چند جمله آخري،مورچه به مخاطبان خود مي گويد كه به منبع خطر حمله نكنيد زيرا خطر از يك دشمن واقعي نيست- زيرا سليمان و همراهانش از وجود لانه مورچه ها در سر راه خود خبر ندارند و قصد حمله به آن را نيز ندارند بنابراين مورچه ها آن ها را خطر واقعي نمي دانند.

در كلمات آخر، مورچه پيام رسان، همراهانش را از رسيدن سليمان با خبر كرد و اين چيزي است كه ما به صورت علمي و از طريق بررسي رمز هاي شيميايي ارتباطي مورچه ها توضيح مي دهيم.

ما ترتيب دستورات مورچه ها را كه به چهار مرحله تقسيم مي شد- چهار مرحله شامل عبارات ها و علامت ها- نشان داديم. علم در اين زمينه چه مي گويد؟ اين مقاله را بخوانيد:

مورچه ها از ارتباط شيميايي در موقعيت هاي اخطار و دفاعي و همچنين زماني كه تبادل سريع اطلاعات نياز باشد و نيز زماني كه با خطري مواجه باشند استفاده مي كنند.

اين اخطار معمولا توسط صدور علامت هاي شيميايي دفاعي مشخص مي شود. غده هاي دفاعي مسئول ايفاي نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه استراليايي رادر نظر بگيريد. وقتي اين مورچه ها با خطر مواجه مي شوند، قطرات كوچكي را از غده دفاعي خود ترشح مي كنند – اين يك فرمان براي ديگر مورچه ها است تا فرار كنند و با شاخك هاي خود ارتعاشي ايجاد كنند كه به معناي قرار گيري در موقعيت خطر است.

اولين ماده كه توسط مورچه ها شناسايي مي شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن ها مي شود.در نتيجه شاخك هاي خود را تكان مي دهند و بالا مي برند تا ديگر بوها را نيز بگيرند.

وقتي كه آن ها hexanol( اولين پيغام به شكل الكل بود) را دريافت مي كنند موقعيت خطر به خود مي گيرند و در تمامي جهت ها مي دوند تا منبع مشكل را پيدا كنند. زماني كه undécanoneدريافت كنند، مورچه ها را به سمت منبع خطر مي برد و آن ها را تحريك مي كند تا تمام اشيا خارجي را گاز بگيرند. سپس در نهايت وقتي كه به هدف نزديك تر مي شوند butyloctenalرا تشخيص مي دهند كه پرخاشگري و آمادگي آن ها را براي قرباني كردن خود افزايش مي دهد.

اين مقاله مي گويد كه ارتباط شيميايي مهم ترين روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن اين خطر است. در اين فرايند مورچه ها انواع مختلف اين مواد كه هر كدام رمز تفاوتي دارد و بيانگر نوع خاصي از صحبت كردن است را استفاده مي كنند. اگر انتشار موادي كه توسط مورچه اي كه آن خطر را اعلام كرد تعقيب كنيم مي بينيم كه كاري مي باشد كه مورچه مورد اشاره در آيه 18 سوره نمل آن را انجام داده.

موادي كه مورچه در موقعيت هايي مثل اين از بدن خود ترشح مي كند به چهار دسته تقسيم مي شوند كه هركدام زبان و علامت مخصوص به خود را دارند.

مراحل پي در پي عكس العمل مورچه ها:

aldéhyde hexanalاولين ماده شيميايي است كه مورچه در صورت احساس خطر از خود ترشح مي كند. و آن را مي توان به عنوان آژير خطر دانست. مورچه ها با دريافت اين ماده شروع به جمع شدن در يك نقطه مي كنند و منتظر رسيدن بقيه علامت ها مي شوند و اين شبيه اولين مرحله است كه توسط مورچه در جمله "اي مورچه ها"گفته شد.

سپس مورچه دومين ماده شييايي hexanol""را ترشح مي كند.

با دريافت اين ماده مورچه ها شروع به دويدن در تمامي جهت ها مي كنند تا منبع اين ماده را پيدا كنند. مورچه اي كه ماده شيميايي را ترشح مي كند بايد مسيري را كه بقيه مورچه ها بايد از آن كنار بروند را معين كند و اين كاري است كه مورچه حضرت سليمان انجام داد و از بقيه مورچه ها خواست كه وارد لانه هايشان بشوند و گفت: "به لانه هايتان وارد شويد‌"و اين دستوري از گوينده است و به بقيه مي گويد كه به طرف لانه هايشان بروند. بنابراين بايد مسير را مشخص كرده باشد و اين شبيه هدايت مورچه ها مي باشد.

Undécanone سومين ماده اي است كه مورچه ترشح مي كند. اين ماده نشان دهنده عامل خطر است و چيزي كه مورچه در سومين عبارت گفت" مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند" مي بينيد كه چه قدر مطابقت و سازگاري دارد؟ در اين مرحله مورچه ها آماده مواجه با خطر مي شوند. پس ماده چهارم چه مي شود؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


Amagnified picture of the head of an ant holding a piece of wood , see God's doing who perfected the doing of all things


در مرحله چهارم مورچه اخطار دهنده ماده شيميايي مخصوصي را ترشح مي كند كه butylocténalنام دارد. توسط اين ماده گوينده دستور دفاع مي دهد و نوع دفاع را تعيين مي كند. بنابر اين در عبارت آخر مي گويد" و خود آگاه نباشند" با اين كار مورچه از وارد شدن بقيه مورچه ها به مرحله حمله جلوگيري مي كند كه مي توانست منجر به مرگ شود.

در اين جا حضرت سليمان خنده اي از روي محبت و شكر مي كند گويي كه او اين مورچه ها را آرام كرده است و اين كه او گفته است به مورچه ها كه لازم نيست نگران باشند و آن حضرت آن ها را ديده است و با آن ها مهربان مي باشد و به آن ها صدمه اي نمي رساند.

حال اجازه دهيد خلاصه مطالب را برايتان بگويم:

"تا چون به دره مورچه ها رسيدند، مورچه اي گفت: اي مورچه ها به لانه ايتان وارد شويد‌، مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند و خود آگاه نباشند."
يكي از مورچه ها مي گويد اي مورچه ها
Hexanal

به لانه هايتان وارد شويد
hexanol

مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند
undécanone

و خود آگاه نباشند

butylocténal


و حالا كافران و افراد شكاك بعد از پي بردن به اين قضيه كه علم آنرا ثابت كرده چگونه مي توانند در مورد معجزه بودن قرآن كريم شك كنند. اين حقايق بيش از هزار سال پيش در قرآن آمده است.

خدايي جز تو نيست، تو منزهي و من گمراه بودم.



نوشته: مجدي عبد الشافي

رستگار15
25-08-2012, 14:59
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿173﴾[خداوند] تنها مردار و خون و گوشت‏خوك و آنچه را كه [هنگام سر بريدن] نام غير خدا بر آن برده شده بر شما حرام گردانيده است [ولى] كسى كه [براى حفظ جان خود به خوردن آنها] ناچار شود در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نيست زيرا خدا آمرزنده و مهربان است (173)

سوره :البقرهچرا قرآن گوشت خوك را حرام شمردهاست؟


پاسخ:

قرآن كریم، انواع غذاها را كه برای جسم و روح انسان مفید بوده و ذائقه‌ی او را نیز ارضاء كرده حلال شمرده است، و از طرفی انسان را از خوردن غذاهای مضر و پلید نهی می‌كند.

ممنوعیت از غذاهای غیربهداشتی و تنفرآمیز یكی از خدمات دين الهی به بشریت است، زیرا در شرایطی كه میكروب كشف نشده بود و اثرات غذاهای پلید در بوجود آوردن بیماری‌ها روشن نبود، آنها را ممنوع اعلام كرده و این خدمت بزرگی در جهت سلامتی انسان‌ها می‌باشد.
یكی از حیوان‌هایی كه مصرف گوشت آن در فهرست غذاهای حرام قرار گرفته است گوشت خوك می‌باشد كه در قرآن از آن به «لحم خنزیر» یاد شده است:


«إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْكُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ...»؛1
خدا، تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه به هنگام سربریدن نام غیرخدا بران بانگ زده شده حرام كرده است.»

كه مضمون این آیه، در چهار سوره‌ی قرآن آمده است و علت تاكید قرآن بر این مطلب، همان اهمیت موضوع و خطرات جسمی و روحی مصرف گوشت خوك و نیز آلودگی جامعه‌ی بشری به آن است به طوری كه هنوز در برخی كشورهای جهان به ویژه اروپا و آمریكا گوشت خوك جزء غذاهای رسمی آنها قرار دارد.


حال مي خواهم به حكمت حرام شمردن گوشت خوك بپردازيم :

برخی صاحب نظران در مورد حرمت گوشت خوك به برخی از حكمت‌های

قرآن اشاره كرده‌اند كه بعضی از آن موارد را در اینجا می‌آوریم و برای آگاهی

بیشتر از این موضوع منابعی را جهت مطالعه معرفی می‌كنیم:

در مورد فلسفه‌ی حرمت گوشت خوك از دو جهت می‌توان سخن گفت:

الف. تأثیرات روحی و روانی گوشت خوك:

خوك حتی نزد اروپائیان كه از گوشت آن می‌خورند سمبل بی‌غیرتی است و

حیوانی كثیف است. خوك در امور جنسی فوق العاده بی‌تفاوت و لا أبالی

است و علاوه بر تأثیر غذا در روحیات كه از نظر علمی ثابت شده است، تاثیر

این غذا در خصوص لاأبالی گری در مسائل جنسی مشهود است.2


یكی از نویسندگان می‌نویسد: خوك غیرت ناموسی ندارد و جفت خود را در

معرض خوك‌های نر دیگر قرار می‌دهد و حتی از این كار لذت هم می‌برد، كه

این صفات در گوشتش هم تاثیراتی دارد از این جهت اشخاصی كه از آن

تغذیه می‌كند همان صفات و اخلاق رذیله را پیدا می‌كنند.3


ب. ضررهای بهداشتی و بیماری‌هایی كه توسط خوك به انسان منتقل

می‌شود:

برخی بیماری‌ها هستند كه از جمله عوامل ابتلای به آنها گوشت خوك است

و استفاده از گوشت خوك در ایجاد آنها موثر است:

1.اسهال خونی؛
2.یرقان عفونی؛
3. انتامیب هیستولتیك، كه انسان را به اسهال آمیبی مبتلا می‌نماید؛
4. بیماری شبه باد سرخ كه در انسان به صورت لكه‌های سرخ و دردناك توأم با سوزش شدید روی دست‌ها ظاهر می‌شود؛
تصلب مشرایین ـ دردهای مفصلی و مسمومیت‌ها و علت آن میزان زیاد چربی و اسیداوریك موجود در گوشت خوك می‌باشد
5. خوك از خوردن چیزهای پلید حتی مدفوع خودش باكی ندارد لذا معده‌اش لانة اقسام میكروب‌هاست كه به گوشت و خون و شیرش هم سرایت می‌كند


اما برخی بیماری‌ها تنها علت آن، خوردن گوشت خوك است از جمله:

1. «كرم كدوی خوك» كه درعضلات و مغز خوك یافت می‌شود كه انسان را دچارنارسائی‌هایی در دستگاه گوارش می‌كند.2.«تری شینوز» این نیز كرم دیگری است كه باعث خراشیدن و التهاب جداره امعاء و پیدایش جوش‌ها و دمل‌های پراكنده در تمام بدن و درد شدید عضلانی و سختی تنفس و ناتوانی در سخن گفتن و جویدن غذا و ... می‌شود كه تا به حال درمانی برایش پیدا نشده است 3.استفاده از گوشت خوك، به علت ثقیل الهضم بودن معده را به زحمت می‌اندازد.
ناگفته نماند كه در كشورهای اسلامی در اثر مبارزه‌ی جدی اسلام، گوشت

این حیوان مصرف نمی‌شود و لذا پیامدهای آن نیز كمتر به چشم می‌آید، اما

در كشورهای غربی (اروپا، آمریكا) این ممنوعیت اعمال نمی‌شود ولی با این

حال بسیاری از مردم از مصرف آن دوری می‌گزینند؛ حتی در برخی از

كشورها مثل برخی قسمت‌های روسیه در اثر شیوع بیماری‌های مربوط به

گوشت خوك (كرم تركین یا ترشین) مصرف گوشت آن را ممنوع اعلام كرده‌اند

8 و همچنین بیماری كرم كدوی خوك به صورت گسترده در جهان منتشر

شده و در كشورهای اسلامی كه گوشت خوك مصرف نمی‌كنند به ندرت

دیده می‌شود.



نتيجه :

حكمت تحریم گوشت خوك را می‌توان پیشگیری از زیان مترتب بر گوشت

خوك شمرد ولی این ضررهای بهداشتی و اخلاقی فقط می‌تواند به عنوان

فلسفه و حكمت این حكم مطرح شود ـ نه علت انحصاری آن ـ و هنوز باید

منتظر كشفیات جدید علمی در این باره باشیم.پس حرام‌ها و حلال‌های

خداوند دارای مصلحت‌ها و حكمت‌هایی است كه با پیشرفت علوم بدان‌ها

بیشتر پی می‌بریم. به عبارت دیگر قرآن به برخی نكات اشاره می‌كند كه

علوم پزشكی و عقل آدمیان درصدر اسلم آنها را كشف نكرده بود كه نمونه‌ی

آن همین تحریم گوشت خوك است كه برخی از مضرات و حكمت‌های آن

اشاره شد.برگرفته از سایت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منابع جهت مطالعه بیشتر:
- تفاسیر قرآن ذیل آیه‌های یاد شده از جمله نمونه، ج 1، ص 586.
- پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دكتر محمدعلی رضایی اصفهانی.
- طب در قرآن، دكتر عبدالحمید دیاب و دكتر احمد قرقوز.
- اسلام پزشك بی‌دارو، احمد امین شیرازی.
- آموزه‌های تندرستی در قرآن، حسن رضا رضایی.

- بقره / 173، مائده / 3، انعام / 145، نحل / 115.
- تفسیر نمونه، ج 1، ص 586.
فلسفة احكام، احمد اهتمام، ص 162، به نقل از پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دكتر محمدعلی رضایی‌اصفهانی، ص 321، ج 2.
- طب در قرآن، دكتر عبدالحمید دیاب و دكتر قرقوز، ص 146 ـ 147.
- فلسفة احكام، ص 161 ـ 162.
- طب در قرآن.
- همان.

رستگار15
25-08-2012, 15:02
اینم به نظر جای خوبی میاد دلایل علمی زیادی داره
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کاربر شماره ی یک
24-10-2012, 16:21
خیلی مجموعه ی خوبی دارین جمع میکنید ، خدا قوت !
به نظر من بهترین اعجاز قرآن اگه بتونیم درکش کنیم همون تحدیه ! اگه بفهمیم که چرا نمیشه مانند قرآن رو نوشت ، اونوقت برامون ثابت میشه که معجزه است !

رستگار15
07-11-2012, 13:04
خیلی مجموعه ی خوبی دارین جمع میکنید ، خدا قوت !
به نظر من بهترین اعجاز قرآن اگه بتونیم درکش کنیم همون تحدیه ! اگه بفهمیم که چرا نمیشه مانند قرآن رو نوشت ، اونوقت برامون ثابت میشه که معجزه است !

ممنون از لطفت
البته ما هر چقدر هم که از این نمونه های علمی در قرآن کشف کنیم باز هم ذره ای از این دریای بیکران هست
این منبع علمی اگر نبود خیلی از همین پیشرفتها و تمدنهایی که به اسم آدمها خورده هم نبود
بازم ممنون
اگه مطالب مفید در این زمینه داشتی در اختیارمون بذاری ممنون میشم :sq_25:

کاربر شماره ی یک
07-11-2012, 19:34
البته ما هر چقدر هم که از این نمونه های علمی در قرآن کشف کنیم باز هم ذره ای از این دریای بیکران هست
این منبع علمی اگر نبود خیلی از همین پیشرفتها و تمدنهایی که به اسم آدمها خورده هم نبود
بازم ممنون
اگه مطالب مفید در این زمینه داشتی در اختیارمون بذاری ممنون میشم :sq_25:
دقیقا !
من یه مدتی عمیق روی قرآن فکر میکردم ! میتونم بگم که هر آیه شبیه یه لینک میمونه ، ممکنه دوتا لینک کاملا شبیه هم باشند ولی شما رو به یه مطلب راهنمایی نمیکنن چون توی اون موقعیت یه معنای دیگه داره ! من دوره ی تمدن اسلامی رو مطالعه کردم ، واسه کسی که بتونه بفهمه ، خیلی سیستم علمی قشنگی داشتند ، همه چی بوده ، روی همه چیز تحقیق میکردند ، حتی چیزهایی که ما خرافات مینامیم رو هم روش تحقیق میکردن و از نتایج علمیش استفاده میکردن ! یه کتاب خوندم نوشته ی یه مهندس بود ، گمانم اسمش مهندس رضایی بود که شامل معجزات کیهانی و زیست شناسی و غیره بود ، فوق العاده بود ، آخه هر چیز جدیدی داخل قرآن میفهمیدم ، میرفتم میدیدم اونجا قبلا نوشته !

کاربر شماره ی یک
15-11-2012, 17:57
بالاخره پیدا کردم ، مهندسی رضایی نبود دکتر رضایی بود ، کتابی با عنوان " پژوهشی علمی در قرآن " نوشته ی " دکتر محمد علی رضایی اصفهانی " به نظر من فوق العادست واسه خوندن ، خیلی عمیق بررسی کرده همه چیز رو ، توصیه میکنم اگه به قرآن علاقه مند هستید این کتاب رو حتما تهیه کنید و بخونید !

رستگار15
16-11-2012, 14:31
بالاخره پیدا کردم ، مهندسی رضایی نبود دکتر رضایی بود ، کتابی با عنوان " پژوهشی علمی در قرآن " نوشته ی " دکتر محمد علی رضایی اصفهانی " به نظر من فوق العادست واسه خوندن ، خیلی عمیق بررسی کرده همه چیز رو ، توصیه میکنم اگه به قرآن علاقه مند هستید این کتاب رو حتما تهیه کنید و بخونید !
ممنون از لطفت :sq_25:
میخونمش

Переклад не
02-12-2012, 20:48
بسیار ممنون
راستی این فلسه ی تحدی رو من نمیتونم بگیرم.
مثلا یه عمر درس میخونیم و پروفسور میشیم و میتونید یه تئوری قابل قبولی رو ارائه بدیم
حالا با در نظر گرفتن چه نکاتی میشه آیه ای مثله آیه های قرآن رو از خودمون ارائه بدیم؟؟
مثلا انا اعطیناک الکوثر
خب یه جمله مثله همینو نمیشه گفتش؟
چجوریه؟

کاربر شماره ی یک
03-12-2012, 12:18
آهنگي كه در قرآن هست ،‌ هنري كه در آيات به كاربرده شده و معجزات علمي و برخي پيش بيني هاش باعث ميشه كه نشه مثل اون رو آورد ،‌ ولو در حد سوره ي كوچيك مثل كوثر چون توي همين سوره يه پيش بيني شد كه به وقوع پيوست ...

رستگار15
03-12-2012, 12:30
آیات قرآن از همهۀ جنبه های علمی و ادبی و... معجزه هستند.و میشه هر آیه رو از لحاظ مختلف مثلا فیزیک،متافیزیک،ادبیات و..چیزهایی که آیه مرتبط با اونها نازل شده مورد مطالعه قرار داد.
در مورد تحدی باید بگم خواسته شده یک سوره مانند سوره های قرآن کریم بیاورند.که مطمئن باش اگر امکان داشت دشمنان اسلام یا حتی دانشمندان خودمون تا به حال حتما این کار رو کرده بودند و البته دور از نظر نمونه که هنوز هم تلاشهای دشمنان برای این کار بعد از گذشت این همه سال از نزول قرآن ادامه داره.شما اگر همین سوره کوثر رو بخونی متوجه ریتم و آهنگین بودن اون میشی که نشون میده که خداوند که اکثر(تقریبا همه قرآن) رو اینطور آهنگین بیان فرمودند (مثل شعر تا گوش رو نوازش بده و به دل بشینه) چقدر این آیات رو حکیمانه مطرح کردند که علاوه بر اینکه پیامهای اصلی و علمی خودشون رو به همراه داره آدمیزاد هیچوقت از تکرارش هم خسته نمیشه چه برسه به خوندنش!
درحالیکه این سوره کوتاه (کوثر) نکات قابل توجه دیگه ای هم از درسهای حکیمانه اخلاق مطرح شده،اینکه منزلت زن و مرد یکسان است،فرزند ذکور و دختر تفاوتی در شان با یکدیگر ندارند و هر دو میتوانند صفات نیک والدین رو انتقال بدهند(همونطور که خانم فاطمه زهرا بعد از پیامبر تونستند نسل ایشون رو حفظ کنند و شجره طیبه بوجود اومد.)،انسان رو از تمسخر و عواقب اون مطلع میکنه و خیلی چیزهای دیگه که من بهشون علم ندارم (چون مطالعه در زمینه این سوره نداشتم) و زبونم از گفتن اونها قاصر هست.
خدا من رو ببخشه که خیلی از چیزها رو نمیدونم و از قلم انداختم.
همونطور که در این تاپیک دیدی آیات قرآن بسیاری از جهان بینیها و پیشگوییهایی رو داشته که در هر زمان تازه هست و اگر قرآن رو منشا قرار بدیم هر روز میتونیم علوم جدید و امکانات جدیدی رو کشف کنیم.آیا یک انسان و یا گروهی از انسانهای دانشمند که در بسیاری از مواقع در کنار هم فعالیت میکنند میتونن فقط یک سوره مثل سوره های قرآن بیارن؟

رستگار15
03-12-2012, 22:36
پیش بینی قرآن در مورد سالم ماندن بدن فرعون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

در موزه سلطنتی مصر واقع در شهر قاهره یک مومیایی وجود دارد که گفته می شود که بدن همان فرعونی است که در زمان موسی در رود نیل فرق شده است.مدتی پس از غرق شدن جسد فرعون عده ای جسدش را پیدا می کنند و او را مومیایی کرده و در اتاق مومیایی ها قرار می دهند.در سال 1981 بنا به در خواست دولت فرانسه این جسد برای تعدادی از آزمایشات به فرانسه انتقال یافت و بسیاری از جراحان که یکی از آنها پروفوسور موریس بوکای بود کار تحقیقات بروی جسد فرعون را آغاز کردند.موریس بوکای و همراهانش پس از برسی های بسیار در یافتند که این جسد علیرغم اینکه در آب دریا افتاده است بسیار سالم باقی مانده است!و کمتر از سایر اجساد آسیب دیده است. در آنجا بود که یکی از حاضرین که مسلمان بود آیه 92 سوره یونس را برای موریس بوکای خواند:و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و سپاهیان وی بیدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال کردند، تا وقتی که داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم به اینکه خدائی غیر از خدائیکه بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان اوردند وجود ندارد و همیشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حالیکه تا پیش از این از سپردن بنی اسرائیل سرباز زدی و همیشه نیز مفسد بودی ـــ امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]موریس بوکای همه شب را به مومیایی نگریست و به فکر فرو رفت که چگونه ممکن است که این مومیایی که در سال 1898 کشف شده باشد قرآن 1400 سال قبل به این موضوع اشاره کرده باشد.بوکای به مطالعه تورات و انجیل نیز پرداخت اما در آنها به این موضوع اشاره نشده بود موریس بوکای بعد از برگرداندن جسد به مصر تحقیقات خود را به طور وسیع بروی قرآن آغاز کرد و آیات عملی بسیاری در آن یافت و نتایج تحقیقات خود را در کتابی بنام قرآن انجیل و علم به ثبت رساند و بنا به گفته ی عده ی فراوانی به اسلام گروید.

Переклад не
04-12-2012, 19:57
اینجا یه نرم افزار قرآنی آنلاین هست که واقعا محشره میتونید جهت دسترسی کامل و سریع و تطبیق مطالب این تاپیک ، بهش مراجعه کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خب من تو قسمت جستجو در متن قرآن ، کلماتی مانند اجر رو نوشتم ، همه ی مشتقات اون رو پیدا میکنه مثله اجرهم و اجرکم و ... که میشه 130 مورد.منظور از تعداد تکرار کلمه ی اجر فقط به معنی اجر و مزده یا با مشتقاتش؟؟

مصطفی
04-12-2012, 20:16
من نظر شخصی خودم رو می گم : در بعضی مواقع دلایلی که برای اعجاز قرآن آورده میشه باعث سبکی و کم شدن اعتبار سخن شخص می شود . من خودم قرآن رو به عنوان یه مسلمون قبول دارم و ملحد هم نیستم ( یه وقت پستم پاک نشه یا بن نشم :31:)
یه چند نکته به ذهنم رسید که میگم . البته من می دونم که شما فقط مطالب رو از جاهای دیگه نقل کردین و نظر مستقیم خودتون نیست .
================================================== ================================
در مورد پست 1 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در مورد اون تکرار لغت ها . در بعضی موارد ذکر میشه که تعداد این کلمه برابر تعداد اون کلمه هست . من یه وقتی با یه روحانی بحث می کردم که این تعدادی که شما نوشتی ( یه کتابچه ای نوشته بود ) درست نیست ( نرم افزار های قرآنی زیادی هستند که قابلیت جستجوی کلمه رو دارن ) اولش انکار می کرد ولی بعدش کلمه های دیگه رو هم به اون کلمه اصلی اضافه می کرد مثلا اول می گفت تعداد روز و شب در قرآن برابره ولی بعد که بهش نشون دادم این طور نیست می گفت که کلمه یوم و ایام رو با هم بگیریم با تعداد لیل و لیالی توی قرآن برابر میشه . شما خودتون میتونید با این سایت یه جستجو رو انجام بدین :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببینید تعدادکلمه "ایات" چندتاست و با تعدادی که توی اون پست هست یکی هست یا نه ( و کلمه های دیگه رو ) .
دوم اینکه تعداد کلمه ها رو اگه هم برابر باشه معانی اون کلمه ها خیلی با هم فرق داره . شما تفسیرهای قرآن رو بخون . یه کلمه هست ولی 10 تا معنی از مفسرهای مختلف براش هست . مثلا همین ایام . یه جا جمع روز هست ولی یه جا به معنی روزگار هست و یه جا یه معنی دیگه . یه جا دیگه مثلا کلمه من و سلوی رو نگاه کنین . مفسزین نمیدونن دقیقا چی بوده . یا جایی که آدم از بهشت به زمین اومده . گفته آدم رو از جنت (بهشت) به زمین آوردیم . خب همین جنت توی عربی معانی دیگه هم داره . علامه طباطبایی میگه احتمال بسیار زیاد معنی جنت در اینجا باغ سرسبز و آبادی روی همین کره زمین بوده . و .... ( شما حداقل تفسیر المیزان و طبرسی و نمونه رو یه دور روخونی کن میبینی چقدر در معنی اصلی کلمه ها اختلاف هست )
شما یه جایی گفتی نیاز به دلایل راحت تر داری نه در حد سهروردی و .... دلیل راحت معنیش دلیل ضعیف که نیست . دلایل بالا باید حداقل توی این دوره و زمانه خریدار داشته باشه .
================================================== ================================================== ====
در مورد پست 6 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بیشتر تشبه هایی هم که از عوامل جغرافیایی توی قرآن شده رو هم بعضی مواقع اون قدر توضیح و تفصیل داده میشه که به منظوری که گوینده می خواد برسه . در حالیکه توی ادبیات تشبیه یعنی عبارتی که در مختصرترین حالت صفت مشترک دو چیز رو بیان کنه . حالا شما پستی که برای تشبیه کوه به ابر هست رو ببین . چقدر طول و تفصیل ( و گاها غیرعلمی ) برای اینکه اثبات بشه کوه مثل ابر روان حرکت میکنه ( حتی حرکت قاره ها با دور تند هم طی چندین میلیون سال رو توی مستندهای زمین شناسی ببینین اصلا حال حرکت روان ابرها رو نداره ) .
به نظر من در این جور موارد که توصیف ها یا اشاره های قرآن به زمین و آسمون ها و عوارض طبیعی به عنوان دلیل ذکر میشه بیشتر بازی با کلمات هست تا رسیدن به دلیل علمی که ثابت کننده اعجاز باشه که به ذهن هیچ بشری نرسیده باشه. اگه این دلیل اعجاز هست باید برای اول توی قرآن ذکر کرده باشه و به ذهن انسان ( حداقل در زمان نزول قرآن ) نرسیده باشه در حالیکه ما داریم خیلی از اطلاعاتی در مورد زمین شناسی و حتی ستاره شناسی که برای مردمی هست که چندین هزار سال قبل از نزول قرآن زندگی می کردن .
================================================== ===========================
در مورد پست 7 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینجا یه سحاب آسمونی رو به گل رز گلگون تشبیه کردن و گفتن شبیه اون عکس سحابی هست ( سوای اینکه سحابی و اختر و شهاب و .. معانی مختلفی دارن )
اگه همون سایتی رو که قبلا گفتم رو برید و سوره الرحمن رو بیارید ترجمه های زیر از تفاسیر گوناگون هست :
رنگی سرخ چون رنگ چرم از آیتی / گل سرخ گون و روغن روان ، الهی قمشه ای / چون چرمی سرخ و گلگون / روغن گداخته ( همون طور که دیدید هیچ کدوم گل رز گلگون رو نگفته بودن :46: این همونه که میگم تشبیهات قرآن و کلماتش چندین معنی براش ذکر میکنن و اختلاف توش هست .
================================================== ========================
در مورد پست 8 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتین که ثقب یعنی چاله و ستاره ثاقب یعنی همون سیاه چاله .... حالا تمام تفسیرها رو نگاه کنید : همه گفتن "ستاره درخشان "
================================================== ========================
در مورد پست 11 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من نمیدونم توی کدوم پژوهش علمی ثابت شده که رفتار و خوی حیوونی که گوشتش توسط انسان خورده میشه وارد روح انسان میشه ؟ اگه هست چطور کشف شده که فقط خوک بی غیرت و بی ناموسه !! اگه این طوره حتما گوشت خروس همه رو باغیرت میکنه ( خروس به غیرتش و ناموسیش معروفه ! ) حالا اگه این گوشت خوک این قدر میتونه تاثیر داشته باشه که حروم باشه گوشت حیوانات دیگه چه تاثیری داره ؟ کسی تحقیقی در این زمینه نکرده ؟ گوشت گوسفند چی ؟ گاو ؟ بز ؟ شیرماهی ؟؟
================================================== ========================
در پست 21 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما عکسی رو گذاشتین که گفتین برا فرعونی هست که زمان موسی از آب نیل گرفته شده و بعدا مومیایی شده . این عکس برا رامسس دوم هست . از این منبع میگم : ramsess II mummy رو توی جستجوی عکس گوگل بزن کلی نتیجه برات میاره
این رامسس دوم پدر مادر داره ( پدرش معلومه مادرش معلومه سال تولدش معلومه سال وفاتش معلومه جنگ هاش معلومن حتی میدونیم که آخر عمری دندون دردهای شدیدی داشته ! کلی چیز از زندگی شخصیش میدونیم ولی این افسانه ای که توی آب افتاده و بعد از آب گرفتنش و مومیاییش کردن توی هییییچ نوشته ای از دوران فراعنه مصر نیومده . اگه هست ارایه بدین . منبع [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصلا همین صفحه ویکی پدیا رو ببینین . کلی مطلب داره برا رامسس که میگن :
He is often regarded as the greatest, most celebrated, and most powerful pharaoh of the Egyptian Empire ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حالا جسدش رو پیدا کنن !!!! و بعد مومیایی کنن !!!!!
================================================== =======================
دوستان عزیز برا آشنا شدن با قرآن حدقل 2 تا تفسیر بخونین ( تفسیر المیزان رو پیشنهاد می دم ) بعدش هم مطالعه خودتون رو در جنبه های مختلف زیاد کنید . دلایلی که ذکر کردین چند دهه هست که همین طور ذکر میشه و تکرار میشه . یه بار هم به نقدش فکر کنین

پ ن : آقا اگه این پست قراره پاک بشه حداقل اصلاحش کنیین و پاکش نکنیین . وقت گذاشتیم براش :5:

Переклад не
04-12-2012, 22:52
قضیه اینه که اعجار قرآن بسیار فراتر از این مسائله اما ما گیر دادیم به تعداد تکرار کلماتش

رستگار15
05-12-2012, 14:30
داداش شما هم دو دستی نچسب به دو تا منبعی که خودت دیدی
من چند بار گفتم که جنبه های اعجاز قرآن بسیار بالاتر از چیزیه که ما اینجا میگیم اما این دلیل نمیشه چیزهایی که میگیم اشتباه باشن!
اگه پست های قبلی رو نگاه میکردی گفته شده که آیات قرآن در مورد علوم مختلف بیان شدند پس در نتیجه میتونند به شکلهای مختلفی تفسیر بشن

رستگار15
05-12-2012, 14:35
اینجا یه نرم افزار قرآنی آنلاین هست که واقعا محشره میتونید جهت دسترسی کامل و سریع و تطبیق مطالب این تاپیک ، بهش مراجعه کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خب من تو قسمت جستجو در متن قرآن ، کلماتی مانند اجر رو نوشتم ، همه ی مشتقات اون رو پیدا میکنه مثله اجرهم و اجرکم و ... که میشه 130 مورد.منظور از تعداد تکرار کلمه ی اجر فقط به معنی اجر و مزده یا با مشتقاتش؟؟
اول باید ببینیم این برنامه درسته؟
متعصب عمل نمیکنم ،احتمال اشتباه در اعداد وجود داره چون خودم ننوشتم از یک سایت دارالقرآن قم برداشتم ،منبع داره و فکر میکنم سایت به اون عظمت (واسه یکی از مراکز علمی قم بود) نمیاد خودشو با یه چیز دروغین خراب کنه

مصطفی
05-12-2012, 14:54
داداش شما هم دو دستی نچسب به دو تا منبعی که خودت دیدی
من چند بار گفتم که جنبه های اعجاز قرآن بسیار بالاتر از چیزیه که ما اینجا میگیم اما این دلیل نمیشه چیزهایی که میگیم اشتباه باشن!
اگه پست های قبلی رو نگاه میکردی گفته شده که آیات قرآن در مورد علوم مختلف بیان شدند پس در نتیجه میتونند به شکلهای مختلفی تفسیر بشن
عزیز . ما که توی این تاپیک نمی خوایم با هم دعوای لفظی داشته باشیم . شما چند مورد رو ذکر کردی من هم با چند مثال اونا رو نقد کردم . شیوه نقد من هم این بود که دونه دونه پست های شما رو خوندم و بعد با حوصله اونا رو ذکر کردم و یکی یکی هم بررسیش کردم . لطفا اگر امکان داره شما چیزایی که من گفتم رو دونه دونه در موردش نظر بده . به طور کلی گفتن و بدون مصداق گفتن به این صورت که "جنبه های اعجاز قرآن بسیار بالاتر از چیزیه که ما اینجا میگیم " و "
آیات قرآن در مورد علوم مختلف بیان شدند پس در نتیجه میتونند به شکلهای مختلفی تفسیر بشن " راه حل مناسبی برای مورد تاپیک نیست و اعجاز قرآن رو این جوری نمیشه ثابت کرد .
من هم به دو تا منبع اکتفا نکردم . گفتم حداقل دو تا تفسیر بخونین بعد نظر بدین . این که نشد دو تا منبع ! شما هم استنادت فقط به این هست که یه سایت نمیاد اعتبار خودش رو خراب کنه . این هم دلیل محکمه پسندی نیست .
بیاید این جدال های لفظی رو کنار بذاریم و با دلایل صریح و قاطع بحث کنیم

رستگار15
05-12-2012, 16:04
در مورد پست 1 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در مورد اون تکرار لغت ها . در بعضی موارد ذکر میشه که تعداد این کلمه برابر تعداد اون کلمه هست . من یه وقتی با یه روحانی بحث می کردم که این تعدادی که شما نوشتی ( یه کتابچه ای نوشته بود ) درست نیست ( نرم افزار های قرآنی زیادی هستند که قابلیت جستجوی کلمه رو دارن ) اولش انکار می کرد ولی بعدش کلمه های دیگه رو هم به اون کلمه اصلی اضافه می کرد مثلا اول می گفت تعداد روز و شب در قرآن برابره ولی بعد که بهش نشون دادم این طور نیست می گفت که کلمه یوم و ایام رو با هم بگیریم با تعداد لیل و لیالی توی قرآن برابر میشه . شما خودتون میتونید با این سایت یه جستجو رو انجام بدین :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببینید تعدادکلمه "ایات" چندتاست و با تعدادی که توی اون پست هست یکی هست یا نه ( و کلمه های دیگه رو ) .
دوم اینکه تعداد کلمه ها رو اگه هم برابر باشه معانی اون کلمه ها خیلی با هم فرق داره . شما تفسیرهای قرآن رو بخون . یه کلمه هست ولی 10 تا معنی از مفسرهای مختلف براش هست . مثلا همین ایام . یه جا جمع روز هست ولی یه جا به معنی روزگار هست و یه جا یه معنی دیگه . یه جا دیگه مثلا کلمه من و سلوی رو نگاه کنین . مفسزین نمیدونن دقیقا چی بوده . یا جایی که آدم از بهشت به زمین اومده . گفته آدم رو از جنت (بهشت) به زمین آوردیم . خب همین جنت توی عربی معانی دیگه هم داره . علامه طباطبایی میگه احتمال بسیار زیاد معنی جنت در اینجا باغ سرسبز و آبادی روی همین کره زمین بوده . و .... ( شما حداقل تفسیر المیزان و طبرسی و نمونه رو یه دور روخونی کن میبینی چقدر در معنی اصلی کلمه ها اختلاف هست )
شما یه جایی گفتی نیاز به دلایل راحت تر داری نه در حد سهروردی و .... دلیل راحت معنیش دلیل ضعیف که نیست . دلایل بالا باید حداقل توی این دوره و زمانه خریدار داشته باشه .

این برنامه ای که معرفی کردید رو دیدم و خودم تست کردم ،دقیق همینا نمیشد ولی نزدیک بهم بود خیلیاش برای همین احتمال میره تمام مشتقات این کلمات رو در نظر گرفتند و محاسبه کردند.به هر حال بازم فکر نمیکنم یه سایت علمی یا اصلا یه آدم معمولی بیاد سر بیکاری یه سری عدد سوار کنه و بنویسه!


در مورد پست 6
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

بیشتر تشبه هایی هم که از عوامل جغرافیایی توی قرآن شده رو هم بعضی مواقع اون قدر توضیح و تفصیل داده میشه که به منظوری که گوینده می خواد برسه . در حالیکه توی ادبیات تشبیه یعنی عبارتی که در مختصرترین حالت صفت مشترک دو چیز رو بیان کنه . حالا شما پستی که برای تشبیه کوه به ابر هست رو ببین . چقدر طول و تفصیل ( و گاها غیرعلمی ) برای اینکه اثبات بشه کوه مثل ابر روان حرکت میکنه ( حتی حرکت قاره ها با دور تند هم طی چندین میلیون سال رو توی مستندهای زمین شناسی ببینین اصلا حال حرکت روان ابرها رو نداره ) .
به نظر من در این جور موارد که توصیف ها یا اشاره های قرآن به زمین و آسمون ها و عوارض طبیعی به عنوان دلیل ذکر میشه بیشتر بازی با کلمات هست تا رسیدن به دلیل علمی که ثابت کننده اعجاز باشه که به ذهن هیچ بشری نرسیده باشه. اگه این دلیل اعجاز هست باید برای اول توی قرآن ذکر کرده باشه و به ذهن انسان ( حداقل در زمان نزول قرآن ) نرسیده باشه در حالیکه ما داریم خیلی از اطلاعاتی در مورد زمین شناسی و حتی ستاره شناسی که برای مردمی هست که چندین هزار سال قبل از نزول قرآن زندگی می کردن .

شاید بتونم ایرادی که به عددها گرفتی قبول کنم ولی این یکی رو هیچ رقمه راضی نمیشم
هیچکدام از حرفهای قرآن بازی با کلمات نیست.هر کلمه و حتی فتحه و ضمه ای که در قرآن به کار رفته همگی برای شناسوندن حقیقت و علوم به بشریت در زمانهای مختلف هست.اینکه کوهها مثل ابرها در حرکت هستند دلیل نمیشه باید سرعتشون هم یکی باشه! شاید نوع حرکتشون و هزارو یک چیز دیگه ای که توی حرکتشون هست و ما نمیدونیم با هم یکی هست.به نظرم پست مورد نظر دلایل خوبی داره بهتره دوباره با دقت بخونی!


در مورد پست 7
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

اینجا یه سحاب آسمونی رو به گل رز گلگون تشبیه کردن و گفتن شبیه اون عکس سحابی هست ( سوای اینکه سحابی و اختر و شهاب و .. معانی مختلفی دارن )
اگه همون سایتی رو که قبلا گفتم رو برید و سوره الرحمن رو بیارید ترجمه های زیر از تفاسیر گوناگون هست :
رنگی سرخ چون رنگ چرم از آیتی / گل سرخ گون و روغن روان ، الهی قمشه ای / چون چرمی سرخ و گلگون / روغن گداخته ( همون طور که دیدید هیچ کدوم گل رز گلگون رو نگفته بودن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif
این همونه که میگم تشبیهات قرآن و کلماتش چندین معنی براش ذکر میکنن و اختلاف توش هست .


( سوای اینکه سحابی و اختر و شهاب و .. معانی مختلفی دارن ) ربطی به معنی آیه نداره!

معنی مستقیم آیه که کاملا گویا هست و جای بحث نمیذاره:
آنگاه که آسمان شکافته شود تا چون گلسرخگون و چون روغن گردد.
با نگاه به عکس سحابی میشه فهمید


در مورد پست 8
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

گفتین که ثقب یعنی چاله و ستاره ثاقب یعنی همون سیاه چاله .... حالا تمام تفسیرها رو نگاه کنید : همه گفتن "ستاره درخشان "

عینا چیزی که ذکر شده:
"ثاقب" به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد مي كند.
دوست عزیز سیاه چاله ها از چه چیزی بوجود میان؟
"ستاره درخشان "

در مورد پست 11

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

من نمیدونم توی کدوم پژوهش علمی ثابت شده که رفتار و خوی حیوونی که گوشتش توسط انسان خورده میشه وارد روح انسان میشه ؟ اگه هست چطور کشف شده که فقط خوک بی غیرت و بی ناموسه !! اگه این طوره حتما گوشت خروس همه رو باغیرت میکنه ( خروس به غیرتش و ناموسیش معروفه ! ) حالا اگه این گوشت خوک این قدر میتونه تاثیر داشته باشه که حروم باشه گوشت حیوانات دیگه چه تاثیری داره ؟ کسی تحقیقی در این زمینه نکرده ؟ گوشت گوسفند چی ؟ گاو ؟ بز ؟ شیرماهی ؟؟



بعید نیست که بجز دلایل علمی این هم یکی از دلایل حرام بودن گوشت خوک باشه.اگه مردم همه مال

حلال

بخورند! و به دستورات اسلام عمل کنند غیرت هم خواهند داشت.جدا از این مسائل ذبح مرغها و خروسها همه به صورت اسلامی نیست.

((مهم اینه که حیوون بی غیرتی حلال گوشت نیست):31:))



در پست 21
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

شما عکسی رو گذاشتین که گفتین برا فرعونی هست که زمان موسی از آب نیل گرفته شده و بعدا مومیایی شده . این عکس برا رامسس دوم هست . از این منبع میگم : ramsess II mummy رو توی جستجوی عکس گوگل بزن کلی نتیجه برات میاره
این رامسس دوم پدر مادر داره ( پدرش معلومه مادرش معلومه سال تولدش معلومه سال وفاتش معلومه جنگ هاش معلومن حتی میدونیم که آخر عمری دندون دردهای شدیدی داشته ! کلی چیز از زندگی شخصیش میدونیم ولی این افسانه ای که توی آب افتاده و بعد از آب گرفتنش و مومیاییش کردن توی هییییچ نوشته ای از دوران فراعنه مصر نیومده . اگه هست ارایه بدین . منبع
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اصلا همین صفحه ویکی پدیا رو ببینین . کلی مطلب داره برا رامسس که میگن :

He is often regarded as the greatest, most celebrated, and most powerful pharaoh of the
Egyptian Empire ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

حالا جسدش رو پیدا کنن !!!! و بعد مومیایی کنن !!!!!

این رو اخبار سراسری تلویزیون هم اعلام کرد!
عکسی که بهش اشاره کردید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اگر خوشبینانه نگاه کنیم این دو تا عکس شبیه هم هستند.این فراعنه همه از یک خاندان بودند.ولی دلیل نمیشه که یکی باشن.بالفرض هم که باشن شاید فرعون همون رامسس دوم بوده(اسم همه ی پادشاهان مصر فرعون بوده) البته من از تاریخ زیاد سر در نمیارم.تی وی میگفت با تحقیقاتشون فهمیدن که این غرق شده و بعد از این قضیه به داستان موسی(ع) اشاره شده،حرف زیاده ولی در حقیقت اتفاق تفاوتی ایجاد نمیکنه.یه جا هم شنیدم این رو جدیدن پیدا کردن(اون عکس پست خودم رو)
ثابت شده اون عکسی که گذاشتم مال فرعون زمان موسی هست چون غرق شده و ...گزارش تلویزیونیش هم خیلی جالب بود اگه تونستید اون گزارش رو تو اینترنت پیدا کنید حتما ببینید.

رستگار15
12-12-2012, 15:48
اینم یه ایمیل که امروز واسم اومده:





حجاج چرا دور خانه خدا خلاف جهت عقربه‌های ساعت طواف می کنند؟

خبرگزاری فارس: شاگرد پروفسور حسابی بر اساس علم فیزیک، علت اینکه جهت انجام طواف دور خانه خدا خلاف جهت عقربه های ساعت است را تشریح کرد.
حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با خبرنگار جامعه فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در

اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.
وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.
این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.
این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.







-- M.Alizadeh

keykavoos
26-12-2012, 16:05
مطالب به قدری خنده دار و سطحی هست که ارزش جواب دادن هم نداره. فقط اشاره ای گذرا به بعضی از اشتباه ها می کنم:


مخالفان پيغمبر اكرم نه در آن زمان و نه در زمانهاى بعد - كه اكنون چهارده قرن از آن مى‏گذرد - نتوانسته‏اند به اين مبارزه طلبى پاسخ بدهند

با چه سندی این حرف رو مطرح می کنید در حالی که مخالفان قرآن بارها و بارها جملات و گفتارهایی رو برای رد این تحدی ارائه کرده اند و ادعا کرده اند که این مطالب در حد قرآن هست؟ اصولا این «مثل» بودن در چه زمینه ای باید باشه و آیا چه کسی صلاحیت داره قضاوت کنه که آیا متن مورد نظر «مثل» قرآن هست یا نه؟ داوری این تحدی با کیست؟ با مسلمانان یا غیر مسلمانان؟ به علاوه در این تحدی این متن جدید از چه زاویه ای باید بررسی بشه؟ این تحدی کلا از بیخ و بن مشکل دار است و خود یکی از اشتباهات قرآنی است.


نمونه‏هايى از اشارات علمى
و كوه‏ها را در زمين پا بر جا و استوار نهاديم تا مبادا[زمين]آنان[مردم]را تكان دهد و بلرزاند

اگر دارید از مطلبی علمی که در قرآن مطرح شده صحبت می کنید بد نیست ادعای خودتون رو از لحاظ علمی اثبات کنید. بر طبق کدوم سند علمی ادعا می کنید که کوه ها مانع از لرزش زمین می شوند، در حالی که خود کوه ها از لرزش زمین به وجود آمده اند و بیشترین لرزش ها در مناطق کوهستانی به وجود میاد؟


در بخشى از گفتار حضرت امیر (ع)در این باره آمده:«زمين به رغم حركت‏هاى خود از لغزش ولرزش و فرو پاشيدگى نگاه داشته شد.»از اين گفتار سه نكته به دست مى‏آيد:

1- زمين داراى حركت‏هاى گوناگون است،ولى به رغم اين حركت‏ها آرامش وتعادل خود را حفظ كرده است.

2- پوسته زمين مستحكم است و از هم نمى‏گسلد و لايه‏هايش گسسته نمى‏شود،تا ساكنان و بارهايش را در درون خود فرو نكشد.

3- زمين در حركت وضعى و انتقالى و برخى حركت‏هاى ديگر،آرام و استواراست و از مدارهايى كه به طور منظم در آن مى‏گردد، بيرون نمى‏افتد.

با چه رویی حرکت رو در جمله ی بالا به حرکت وضعی و انتقالی زمین تعبیر می کنید؟ چطور می تونید این مفاهیم عملی و دقیق رو به جمله به این کوتاهی تحمیل کنید و بعد بگید از این گفتار این سه نکته به دست می آید؟ می تونید توضیح بدید چرا این سه نکته به دست می‌آید؟


دشوارى تنفس با افزايش ارتفاع

گذشته از اینکه آیا این موضوع در اون زمان جنبه ی علمی داشته یا نه، آیا می تونید ثابت کنید که هیچ بشری این دشواری تنفس در ارتفاعات بالاتر رو احساس نکرده بوده که بخواد به دیگران منتقل کنه؟ آیا ممکن نیست این تنگی نفس یک تجربه ی انسانی بوده باشد؟


نخستين آفريده‏اى كه خدا خلق كرد،چيزى است كه‏تمامى اشيا از آن است و آن آب است‏

دوستان مستحضر هستید که علم ثابت کرده اولین مولکولهایی که در نتیجه ی به هم پیوستن کوارک ها تشکیل شده اند هیدروژن هست نه آب که خودش تشکیل شده از هیدروژن و اتم سنگین تر اکسیژن باشه.

باقی ایرادات بماند که مربوط به جهانشناسی بطلمیوسی و ... است. بد نیست که انسان اندکی فکر کند. خود قرآن شما هم انسان رو همیشه به تفکر دعوت کرده ولی می دونسته که اکثرتون این کار رو نمی کنید و به صورت طعنه آمیزی این مسئله رو بارها بهتون گوشزد کرده.

رستگار15
26-12-2012, 20:49
با چه سندی این حرف رو مطرح می کنید در حالی که مخالفان قرآن بارها و بارها جملات و گفتارهایی رو برای رد این تحدی ارائه کرده اند و ادعا کرده اند که این مطالب در حد قرآن هست؟ اصولا این «مثل» بودن در چه زمینه ای باید باشه و آیا چه کسی صلاحیت داره قضاوت کنه که آیا متن مورد نظر «مثل» قرآن هست یا نه؟ داوری این تحدی با کیست؟ با مسلمانان یا غیر مسلمانان؟ به علاوه در این تحدی این متن جدید از چه زاویه ای باید بررسی بشه؟ این تحدی کلا از بیخ و بن مشکل دار است و خود یکی از اشتباهات قرآنی است.

تحدی یک مبارزه ثابت شدست.شما که با قرآن عناد دارید و اون رو شامل اشتباه میدونید(در حالیکه در حقیقت مصون از اشتباه هست) باید با کسی بحث کنید که در زمینه دین تخصص داره
من اگه بخوام با شما بحث کنم فقط دین خودم رو کوچیک میکنم چون اطلاعات کافی برای بحث های دینی ندارم.سایتهای معتبری برای این کار هست.انشا الله بزودی یک سایت خوب میزارم یا یک ایمیل میزارم که سوالاتتون رو از متخصص بپرسید
اگر کسی میتونست آیه ای مثل قرآن بیاره قطعا ساکت نمیموند و قطعا دشمنان اسلام از اون استفاده میکردن برای تخریب این دین بزرگ!!

رستگار15
26-12-2012, 20:56
با چه رویی حرکت رو در جمله ی بالا به حرکت وضعی و انتقالی زمین تعبیر می کنید؟ چطور می تونید این مفاهیم عملی و دقیق رو به جمله به این کوتاهی تحمیل کنید و بعد بگید از این گفتار این سه نکته به دست می آید؟ می تونید توضیح بدید چرا این سه نکته به دست می‌آید؟

چرا که نه،اتفاقا میتونه یکی از تعابیرش همین حرکت وضعیه زمین باشه.زمین با اینکه هر شبانه روز یکبار دور خودش میچرخه از هم نمیپاشه که هیچی از مدارش هم خارج نمیشه!!!

رستگار15
26-12-2012, 21:02
گذشته از اینکه آیا این موضوع در اون زمان جنبه ی علمی داشته یا نه، آیا می تونید ثابت کنید که هیچ بشری این دشواری تنفس در ارتفاعات بالاتر رو احساس نکرده بوده که بخواد به دیگران منتقل کنه؟ آیا ممکن نیست این تنگی نفس یک تجربه ی انسانی بوده باشد؟

اگر فرض کنیم در اون زمان هم کسی این تجربه رو به دست میاورده قطعا اطلاع رسانی و علم در حد الان نبوده که بتونه به همه منتقل کنه که وقتی از ارتفاع میرم بالا نفسم تنگ میشه!!
بالفرض هم که میشده در زمان جاهلیت اگر کسی این اتفاق هم براش میوفتاده بعید میدونم فهمیده باشه ارتفاع باعث تنگی نفسش شده.قرآن در عصر جاهلیت نازل شده
حــــــــــدود 1400 سال پیش!!!

خدایا ، چه گم کرد آنکه تو را یافت ، و چه یافت آنکه تو را گم کرد ؟؟؟

رستگار15
26-12-2012, 21:05
دوستان مستحضر هستید که علم ثابت کرده اولین مولکولهایی که در نتیجه ی به هم پیوستن کوارک ها تشکیل شده اند هیدروژن هست نه آب که خودش تشکیل شده از هیدروژن و اتم سنگین تر اکسیژن باشه.

باقی ایرادات بماند که مربوط به جهانشناسی بطلمیوسی و ... است. بد نیست که انسان اندکی فکر کند. خود قرآن شما هم انسان رو همیشه به تفکر دعوت کرده ولی می دونسته که اکثرتون این کار رو نمی کنید و به صورت طعنه آمیزی این مسئله رو بارها بهتون گوشزد کرده.

دوست عزیز علم رو بشر طی تجربه و حدس به دست آورده و قرآن رو خداوند فرموده،من علمی که کلام خدا رو نقض کنه قبول ندارم!به پشیزی نمی ارزه
کسی که جهان رو آفریده بهتر میدونه اول چه چیز رو آفریده:n02:
آنچه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد................در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را

keykavoos
27-12-2012, 14:42
تحدی یک مبارزه ثابت شدست.شما که با قرآن عناد دارید و اون رو شامل اشتباه میدونید(در حالیکه در حقیقت مصون از اشتباه هست) باید با کسی بحث کنید که در زمینه دین تخصص داره
من اگه بخوام با شما بحث کنم فقط دین خودم رو کوچیک میکنم چون اطلاعات کافی برای بحث های دینی ندارم.سایتهای معتبری برای این کار هست.انشا الله بزودی یک سایت خوب میزارم یا یک ایمیل میزارم که سوالاتتون رو از متخصص بپرسید
اگر کسی میتونست آیه ای مثل قرآن بیاره قطعا ساکت نمیموند و قطعا دشمنان اسلام از اون استفاده میکردن برای تخریب این دین بزرگ!!

اصولا شما بهتره راجع به چیزی که درش تخصص ندارید حرفی نزنید که منجر به پیتوک های شدیدی میشه. بهتره بدونید کتابتون سوای از اینکه سرشار از اشتباه هست، بارها از سوی دگراندیشان و مخالفان مورد نقد قرار گرفته و کتاب ها و نوشته های بسیاری هست که برای پاسخ به این تحدی ارائه شده. اما چون داوری این بین موجود نیست، غیر مسلمون ها میگن کتاب ما بهتره مسلمون ها میگن قرآن بهتره. و کتاب شما اگه از سمت خدایی حکیم نازل شده بود حتما ادعای خودش رو طوری مطرح می کرد که این اختلاف به وجود نیاد. ضمنا پرسش من بی پاسخ موند: این «مثل» بودن در چه زمینه ای باید باشه و چه کسی قراره تشخیص بده که این «مثل» بودن الان برقرار شده یا نه؟


چرا که نه،اتفاقا میتونه یکی از تعابیرش همین حرکت وضعیه زمین باشه.زمین با اینکه هر شبانه روز یکبار دور خودش میچرخه از هم نمیپاشه که هیچی از مدارش هم خارج نمیشه!!!

بله امروزه توی قرن 21م میتنونه یکی از تعابیرش همین باشه ولی اون دوران جهانشناسی بطلمیوسی به جهان حاکم بوده و این برداشت شما اسمش هست تحمیل مفهوم به کلام. برای آشنایی با دانش اندک و سطحی علی ابن ابی طالب در مورد نجوم، به خطبه ی 79 نهج البلاغه مراجعه کنید. :n21: اتفاقا زمین بخاطر اینکه به دور خودش و خورشید می چرخه از هم نمیپاشه. بهتره عین امام اولتون جای علت و معلول رو باهم عوض نکنید. ضمنا اگه یه خورده تحقیق کنید می بینید که زمین درحال خارج شدن از مدار خودش هست. سالی 13 سانتی متر از خورشید بیشتر فاصله می گیره و این باعث میشه که طی دو میلیارد سال آینده کلا از مدار خودش خارج بشه.


اگر فرض کنیم در اون زمان هم کسی این تجربه رو به دست میاورده قطعا اطلاع رسانی و علم در حد الان نبوده که بتونه به همه منتقل کنه که وقتی از ارتفاع میرم بالا نفسم تنگ میشه!!
بالفرض هم که میشده در زمان جاهلیت اگر کسی این اتفاق هم براش میوفتاده بعید میدونم فهمیده باشه ارتفاع باعث تنگی نفسش شده.قرآن در عصر جاهلیت نازل شده
حــــــــــدود 1400 سال پیش!!!

خدایا ، چه گم کرد آنکه تو را یافت ، و چه یافت آنکه تو را گم کرد ؟؟؟


بعید ندون عزیزم. بهتره بدونید تو اون دوران فقط اعراب تو عصر جاهلیت به سر می بردن. توی همون زمان اروپا و یونان و آسیای صغیر می فهمیدن علم چیه و هزار سال قبل از اسلام (یعنی 2400 سال پیش) افرادی مانند ارسطو عمر خودشون رو در راه پیشبرد علم صرف می کردن و بر خلاف عرب ها می دونستن کتاب چیه و دانش خودشون رو به صورت مکتوب در می آوردن. محمد ابن عبدالله هم آدم دنیا دیده ای بوده و با رومی ها و یونانی ها ارتباطات نزدیکی داشته. بهتره یکم تاریخ بخونید. این احتمال هست که همچین مطلبی رو از اونها یاد گرفته باشه. ضمن اینکه شما که انقد اطلاعات تاریخیت کمه از کجا می دونی این موضوع تو اون زمان یه موضوع همه گیر نبوده و همه همون اعراب زبون نفهم هم از این موضوع اطلاع نداشتن؟ بنا رو گذاشتید بر اینکه اون زمان هیچ علمی وجود نداشته و قرآن اومده یه چیزایی گفته و این خود یک مغلطه ی منطقی به حساب میاد.
آنکه خدای شما را یافت خرد و منطق را گم کرد و آنکه خرد و منطق و تفکر و تعقل را یافت خدای شما را به دور انداخت.


دوست عزیز علم رو بشر طی تجربه و حدس به دست آورده و قرآن رو خداوند فرموده،من علمی که کلام خدا رو نقض کنه قبول ندارم!به پشیزی نمی ارزه
کسی که جهان رو آفریده بهتر میدونه اول چه چیز رو آفریده:n02:
آنچه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد................در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را

ضمنا علم رو بشر طی مشاهده و آزمایش به دست آورده و خیلی معقول تر و مستحکم تر و منطقی تر از کتابیه که توش پر از اشکالات لاینحل هست و حالا شما با علم قرن بیست و یکمی میای بعضی از مطالب بی سند اون کتاب رو ماست مالی می کنید.واقعا کاری که شما با خودتون کردید هیچ نابینایی نکرده. شما چشم عقل خودتون رو کور کردید و چسبیدید به یک سری خرافه که مال 1400 سال قبل هست. همونطور که زئوس و هرکول و آفرودیته و ثور و اودن و .... که هزاران سال در بین مردم پرستیده می شدند از بین رفتند، الله شما هم خواه و ناخواه با پیشرفت علم از بین خواهد رفت. فکر نکنید 1400 سال زمان طولانییه چون ایشتار بالای 3000 سال پرستش می شد. الان کجاست؟

Переклад не
27-12-2012, 18:05
اصولا شما بهتره راجع به چیزی که درش تخصص ندارید حرفی نزنید که منجر به پیتوک های شدیدی میشه. بهتره بدونید کتابتون سوای از اینکه سرشار از اشتباه هست، بارها از سوی دگراندیشان و مخالفان مورد نقد قرار گرفته و کتاب ها و نوشته های بسیاری هست که برای پاسخ به این تحدی ارائه شده. اما چون داوری این بین موجود نیست، غیر مسلمون ها میگن کتاب ما بهتره مسلمون ها میگن قرآن بهتره. و کتاب شما اگه از سمت خدایی حکیم نازل شده بود حتما ادعای خودش رو طوری مطرح می کرد که این اختلاف به وجود نیاد. ضمنا پرسش من بی پاسخ موند: این «مثل» بودن در چه زمینه ای باید باشه و چه کسی قراره تشخیص بده که این «مثل» بودن الان برقرار شده یا نه؟

دوست عزیز شما چه اصراری دارید انسانهارو به چند دسته تقسیم کنید؟ شما با توجه به قوانین مندرج در سازمان ملل حق این رو دارید غلط یا اشتباهی رو به چیز یا کسی وارد کنید و نیز باید ادامه داده و به آگاهی برسید نه اینکه نیمه کاره رها کنید و الفرار.
مثله ایکنه مرجع ضمایر شما دو دسته ی مسلمونا و غیر مسلمونا نیستن.بلکه دو دسته عناد گوش و چشم بسته اند که حرف همدیگه تو کت هم نمیره.خوده مسلمانان الان چندین فرقه هستن و بینشون دعوا و بزن بکوب هست.وهابی و علی اللاهی و گوران و شیعه و سنی و ... که به خون هم تشنن. دوست عزیز زمانی که منافع شخصی به وسط میان ، قرآن و علم و معرفت و اسلام و مسیحیت و ... همگی مانند توپ برای پرکردن میدون به وسط میان.

بحث دوم سر اینه که اگه ادعاهای مدنظر شما مطرح میشد دیگه چیزی بنام "اختیار" از صحنه ی روزگار محو میشد.و شما اینبار میفرمودید که قران دیکتاتوره و به ما دستور داده و من این کتاب رو دوست ندارم

بحث سوم هم اینکه یکی از رفقا درمورد اعجاز پیامبر اسلام گفت که ایشان جادوگر بوده و برای فریب عموم از فسفر استفاده کرده.یعنی اینکه فسفر رو به دستش مالیده و اونو نورانی کرده.منم در جوابش با استناد به زمان کشف فسفر که در سال 1669 توسط یک كيمياگر هامبورگي کشف شد یعنی حدود 340 سال پیش در حالی که پیامبر اسلام این کار رو در 1400 سال پیش انجام داده گفتم پس پیامبر اسلام واقعا قابل ستایش هست و گفته هایش مستحق عمل داره.

همچنین در یاد داشته باشید در آیندهای بسیار دور اگه پدیده های جدیدی کشف بشه بار بعضی از مسلمونا زود خواهند گفت که نه ما 1000 سال پیش تو سال 2012 که گفته بودیم منظور قران فلان چیز بوده ، نه الان منظورش اینه و اون نیست.شاید قرآن اینچنین حرف زده تا تا ابد پیشگویی تمامی رخداد ها رو به اسم خود ثبت کنه .اگه اینطور باشه نویسندش واقعا یک اعجوبه هست و بسیار زیرک و قابل ستایش
یه عده میان یه چیزی میگن و حرفشون به حساب قرآن و امام و پیغمبر باید گذاشته بشه؟؟
داستانهای بر علیه رو باورکنیم اما داستانهای بر نفع رو نه؟؟ چرا؟؟ آیا عمیقا عقده ای داریم؟


بله امروزه توی قرن 21م میتنونه یکی از تعابیرش همین باشه ولی اون دوران جهانشناسی بطلمیوسی به جهان حاکم بوده و این برداشت شما اسمش هست تحمیل مفهوم به کلام. برای آشنایی با دانش اندک و سطحی علی ابن ابی طالب در مورد نجوم، به خطبه ی 79 نهج البلاغه مراجعه کنید. اتفاقا زمین بخاطر اینکه به دور خودش و خورشید می چرخه از هم نمیپاشه. بهتره عین امام اولتون جای علت و معلول رو باهم عوض نکنید. ضمنا اگه یه خورده تحقیق کنید می بینید که زمین درحال خارج شدن از مدار خودش هست. سالی 13 سانتی متر از خورشید بیشتر فاصله می گیره و این باعث میشه که طی دو میلیارد سال آینده کلا از مدار خودش خارج بشه.
این خطبه ای که فرمودید در جنگ جمل ذکر شده و درمورد زنان بوده.در جواب ، علتهاشم گفته : بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره‏منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان ، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره‏منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است . از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد ، تا به كارهاى زشت طمع نكنند .

آیا قبول ندارید؟ واقعا اینطور نیست؟ اقل اقلش هزاران مورد رو داریم میبینیم و میشنویم و تجربه میکنیم. زنان بد! امان از این موجودات (حالا حتما منم به کل زنها توهین کردم.یا فقط به زنان شیطان صفت؟)



سخن آخر اینکه نه شما عالم هستید و نه مخاطبتون مفسر و دانشمند دینی و نه من .در اصل میشه در رده ی عوام با سواد جا داد.حرف های همدیگه رو طوری منجر به نتیجه گیری میکنید که هم در حق علم ظلم میشه و هم در حق دین.در این برهه از زمان آدم با مشکلات روحی احساس پوچی و گم شده گی روبرو هستش که واسه برطرف کردنش دست به دامن دین میشه و قبول داره که راه دیگری به جز این نداره.یعنی شما که میفرمائید قرآن پر از اشکالات و فلان هست پس لابد مریدانشون هم آدمای ابلهن و این یعنی قضاوت جاهلانه! نظرتون چیه؟
با تشکر

keykavoos
27-12-2012, 18:40
دوست عزیز شما چه اصراری دارید انسانهارو به چند دسته تقسیم کنید؟ شما با توجه به قوانین مندرج در سازمان ملل حق این رو دارید غلط یا اشتباهی رو به چیز یا کسی وارد کنید و نیز باید ادامه داده و به آگاهی برسید نه اینکه نیمه کاره رها کنید و الفرار.


دوست عزیز من کجا فرار کردم؟ منکه همینجا هستم و به پاسخ های اون دوست عزیزمون بازهم ایراد وارد کردم! هنوز هم که هستم.



خوده مسلمانان الان چندین فرقه هستن و بینشون دعوا و بزن بکوب هست.وهابی و علی اللاهی و گوران و شیعه و سنی و ... که به خون هم تشنن


همین نشان از الهی نبودن این دین داره. از یک خدای حکیم به دور هست که دینی به زمین بفرسته که انقدر ولنگار باشه و بشه ازش اینهمه سوءاستفاده کرد.



بحث دوم سر اینه که اگه ادعاهای مدنظر شما مطرح میشد دیگه چیزی بنام "اختیار" از صحنه ی روزگار محو میشد.و شما اینبار میفرمودید که قران دیکتاتوره و به ما دستور داده و من این کتاب رو دوست ندارم


اتفاقا قرآن الان دیکتاتور هست که اجازه انتخاب در دین رو به انسانها نداده. یه کم فکر کن ببین به چه نتیجه ای می رسی.



شاید قرآن اینچنین حرف زده تا تا ابد پیشگویی تمامی رخداد ها رو به اسم خود ثبت کنه


شاید هم یه عده ای دارن برداشت خودشون رو به قرآن تحمیل می کنند. برای بررسی بیشتر بخوانید.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



این خطبه ای که فرمودید در جنگ جمل ذکر شده و درمورد زنان بوده.در جواب ، علتهاشم گفته : بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره‏منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است ا

ما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان ، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره‏منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است . از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد ، تا به كارهاى زشت طمع نكنند .



آیا قبول ندارید؟ واقعا اینطور نیست؟ اقل اقلش هزاران مورد رو داریم میبینیم و میشنویم و تجربه میکنیم. زنان بد! امان از این موجودات (حالا حتما منم به کل زنها توهین کردم.یا فقط به زنان شیطان صفت؟)


دوست عزیز من خطبه ی 79 رو معرفی کردم ولی شما خطبه ی 80 رو خوندید. البته بد کاری هم نکردید این همون جابجایی علت و معلوله پسر خوب. شما باید اول ثابت کنی عقل زن ناقصه بعد ادعا کنی که حالا شهادت دوتا زن برابر یک مرد باشه. هر آدمی که یه ذره منطق بلد باشه می فهمه که جای محمول و موضوع قابل تعویض نیست. اون جمله ی آخرشم که یک شاهکار ضد زنه. دقیقا نشون میده که دیدگاه اسلام نسبت به زن چیه.



سخن آخر اینکه نه شما عالم هستید و نه مخاطبتون مفسر و دانشمند دینی و نه من .در اصل میشه در رده ی عوام با سواد جا داد.حرف های همدیگه رو طوری منجر به نتیجه گیری میکنید که هم در حق علم ظلم میشه و هم در حق دین.در این برهه از زمان آدم با مشکلات روحی احساس پوچی و گم شده گی روبرو هستش که واسه برطرف کردنش دست به دامن دین میشه و قبول داره که راه دیگری به جز این نداره.یعنی شما که میفرمائید قرآن پر از اشکالات و فلان هست پس لابد مریدانشون هم آدمای ابلهن و این یعنی قضاوت جاهلانه! نظرتون چیه؟


الان این بخش رو واسه خندوندن من نوشتید؟ ممکنه شما عالم نباشید ولی من تا حدی که بتونم با شما حرف منطقی بزنم عالم هستم. سخنانتون خیلی پراکنده و غیر منطقی هست. بله از نظر من پیروان ادیان انسانهایی هستند که حاضر نیستند راجع به تفکرات خودشون فکر کنند. یه چیزایی رو از قبل در بست قبول کردند و حاضر نیستند بررسی کنن ببینن چی درسته چی غلط. مثل چیزی که اون دوستمون گفت:



من علمی که کلام خدا رو نقض کنه قبول ندارم!به پشیزی نمی ارزه

Переклад не
27-12-2012, 19:34
دوست عزیز من کجا فرار کردم؟ منکه همینجا هستم و به پاسخ های اون دوست عزیزمون بازهم ایراد وارد کردم! هنوز هم که هستم.



همین نشان از الهی نبودن این دین داره. از یک خدای حکیم به دور هست که دینی به زمین بفرسته که انقدر ولنگار باشه و بشه ازش اینهمه سوءاستفاده کرد.



اتفاقا قرآن الان دیکتاتور هست که اجازه انتخاب در دین رو به انسانها نداده. یه کم فکر کن ببین به چه نتیجه ای می رسی.



شاید هم یه عده ای دارن برداشت خودشون رو به قرآن تحمیل می کنند. برای بررسی بیشتر بخوانید.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



دوست عزیز من خطبه ی 79 رو معرفی کردم ولی شما خطبه ی 80 رو خوندید. البته بد کاری هم نکردید این همون جابجایی علت و معلوله پسر خوب. شما باید اول ثابت کنی عقل زن ناقصه بعد ادعا کنی که حالا شهادت دوتا زن برابر یک مرد باشه. هر آدمی که یه ذره منطق بلد باشه می فهمه که جای محمول و موضوع قابل تعویض نیست. اون جمله ی آخرشم که یک شاهکار ضد زنه. دقیقا نشون میده که دیدگاه اسلام نسبت به زن چیه.



الان این بخش رو واسه خندوندن من نوشتید؟ ممکنه شما عالم نباشید ولی من تا حدی که بتونم با شما حرف منطقی بزنم عالم هستم. سخنانتون خیلی پراکنده و غیر منطقی هست. بله از نظر من پیروان ادیان انسانهایی هستند که حاضر نیستند راجع به تفکرات خودشون فکر کنند. یه چیزایی رو از قبل در بست قبول کردند و حاضر نیستند بررسی کنن ببینن چی درسته چی غلط. مثل چیزی که اون دوستمون گفت:

ببینید دوست خوبم کاربرا اینجا برای پاسخگویی به شبهات من و شما جمع نشدن . الان شما یه سری سوالات و شبهاتی دارید از کسی انتظار نداشته باشید که بیاد دربست خدمتتون باشه و هر سوالی که داشتید جواب بده چون در این صورت اصلا تحقیق و پژوهش و مطالعه و اینچیزا بی معنی میشه . اگه واقعا بدون بغض و هر گونه کینه و ... دارید نگاه میکنید و حتما هم اینطوره، برید منابع مختلف رو مطالعه کنید.مثلا دوتا از مخالفا و دوتام از موافقا یا صدتا از مخالفا صدتام از موافقا .اینطوری بهترین نتیجه رو میگیرید.نه اینکه هزاران مطالب مخالف رو پیگیر باشید و در مقابل یه مقاله هم از طرف موافقاش بخونید.این نمیشه . خودتون هم میدونید تو یه مباحثه افرادی هستن که فقط رو گفه ی خودشون می ایستن چون نمیخوان کم بیارن و کنف بشن پس میرن سراغ مطالب نزدیک به نظر خودشون تا حرفای جدیدی کشف کنن .ولی اگه طرف دنبال حقیقت باشه و از کنف شدنش نترسه و مغرور نباشه بدون شک به مطلب درست و حقیقت دست پیدا میکنه.من خودم به قرآن ایمان دارم و فقط به حس مثبتی که با شنیدن و خوندن و مطالعه ی قرآن بهم دست میده و مطالب مفید و کلیدیش اکتفا میکنم(مثلا نمونش سوره ی حجرات که پر از پند و اندرزه مثلا همدیگه رو مسخره نکنید به هم توهین نکنید و لقب های زشت ندهید و...خب این کجاش بده؟؟چه عیبی داره؟)و این حس رو نمیشه به کسی تحمیل یا توضیح و توصیف کرد.

h-blade
27-12-2012, 19:48
جناب كيكاووس محترم شما اول يه چند تا از اشكالات قرآن رو كن تا بعد بيا با هم بحث كنيم.....:n09::n09: