مشاهده نسخه کامل
: شعــر و احســاس ( چرک نویـس )
بعضـــی حــرفـــــا رو نمیشـــــه گفتــــــــ
بـــایــــــد خـــــورد! ولــــی بعضـــی حـرفــــــارونــه میشــه گفتــــــ ، نــه میشــه خـورد! میمـــونــــه ســــــر دل!
میشــــــــه دلتنگـــــــی ...میشــــــــه بغـــــــــــض ...میشــــــــه سکـوتــــــــ ...میشــــــــه همـــــون وقتــی
کــــه خــودتـــــم نمـیدونــی چـــــه مـرگتـــــه
alone-yaser
29-10-2012, 01:03
دنیای آدم برفی دنیای ساده ایست
اگر برف بیاید هست
اگر برف نیاید نیست
مثل دنیای من
اگر تو باشی هستم
اگر نباشی .....!
خیــــالِ
زنـــی دیگـــر،
ســـر به روی سینــــه ی تـــو،
انگشتــــــانٍ ظـــــریفـــش بـــه مــوهای سینه ات مـــوج میدهــد...
و تـــو دلـــت غنـــج میــــرود!
میتــــرسم...
میترســم کســـی بــویٍ تنـــت را بگیـــرد،
نغمـــــه دلـــت را بشنـــــود،
و تــــــو، خـــو بگیــــری بــه مانــدنــــش!!!
چــــه احســـاس ِ خــط خطـــی و مبــهمیــــست،
ایــــن
عاشقـــــانـــه های ِحســـــودیٍ مـــن
!!!
............می تــــــــــــــــــــرسم ...........
hamid_diablo
29-10-2012, 12:20
این عصرهای بارانی ِ پائیزی ،
عجـیب بـوی نـفس هـای تـو را می دهـد ...!
گـویی ... تـو اتـفاق می افـتی؛
و مـن دچـار می شـوم ...
تـمام " مــن" دارد "تـــو" می شـود ... بـاور مـی کنـی؟...
عاشقانه هایی که برایت مینویسم
مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت!
فنجانت را بــده دوباره پـر کنم......
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تــنهــآیـے مُـطلـَــق يـعنــي ...
يـه بـغض ِ كهـنه و يـه چشـم ِ خـيس و
يـه موزيك لايت و يـه فـنجون قهـوه ي ِ تـلخ
شاهزاده خانوم
30-10-2012, 00:53
شدیدا خوندن کاملش پیشنهاد میشه
در شبان غم تنهايی خويش
عـابد چشم سخنگوی تو ام
من در اين تاريکی
من در اين تيره شب جانفرسا
زائر ظلمت گيسوی تو ام
گيسوان تو پريشانتر از انديشه من
گيسوان تو شب بی پايان
جنگل عطرآلود
شکن گيسوی تو
موج دريای خيال
کاش با زورق انديشه شبی
از شط گيسوی مواج تو، من
بوسه زن بر سر هر موج گذر ميکردم
کاش بر اين شط مواج سياه
همه عمر سفر ميکردم
***
شب تهی از مهتاب
شب تهی از اختر
ابر خاکستری بی باران پوشانده
آسمان را يکسر
ابر خاکستری بی باران دلگير است
و سکوت تو پس پرده خاکستری سرد کدورت افسوس
سخت دلگيرتر است
***
وای باران! باران
شيشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
ميپرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران، باران
پر مرغان نگاهم را شست
***
خواب رويای فراموشی هاست
خواب را دريابم
که درآن دولت خاموشی هاست
با تو در خواب، مرا
لذت ناب هماغوشی هاست
***
از گريبان تو صبح صادق
ميگشايد پر و بال
تو گل سرخ منی
تو گل ياسمنی
تو چنان شبنم پاک سحری؟
نه، از آن پاکتری
تو بهاری؟
نه، بهاران از توست
از تو ميگيرد وام
هربهار اين همه زيبايي را
هوس باغ و بهارانم نيست
اي بهين باغ و بهارانم تو
***
سيل سيال نگاه سبزت
همه بنيان وجودم را ويرانه کنان ميکاود
من به چشمان خيال انگيزت معتادم
و در اين راه تباه
عاقبت هستی خود را دادم
***
باز کن پنجره را
من تو را خواهم برد
به شب جشن عروسی عروسکهای
کودک خواهر خويش
که در آن مجلس جشن
صحبتی نیست ز دارایی داماد و عروس
صحبت از سادگی و کودکی است
چهره ای نيست عبوس
***
گل به گل، سنگ به سنگ اين دشت
يادگاران تو اند
رفته ای اينک و هر سبزه و دشت
در تمام در و دشت
سوگواران تو اند
در دلم ارزوی آمدنت ميميرد
رفته ای اينک، اما آيا
باز برميگردی
چه تمنای محال
خنده ام ميگيرد
***
آرزو ميکردم
دشت سرشار ز سرسبزی روياها را
من گمان ميکردم
دوستی همچون فصلی سرسبز
چار فصلش همه آراستگی ست
من چه ميدانستم
هيبت باد زمستانی هست
من چه ميدانستم
سبزه ميپژمرد از بی آبی
سبزه يخ ميزند از سردی دی
من چه ميدانستم
دل هرکس دل نيست
قلب ها بی خبر از عاطفه اند
***
و چه روياهايي
که تبه گشت و گذشت
و چه پيوند صميميت ها
که به آسانی يک رشته گسست
چه اميدي، چه اميد؟
چه نهالی که نشاندم من و بی بر گرديد
***
دل من ميسوزد
که قناری ها را پر بستند
که پر پاک پرستوها را بشکستند
و کبوترها را
آه کبوترها را...
و چه اميد عظيمی به عبث انجاميد
***
من در آيينه رخ خود ديدم
و به تو حق دادم
آه، ميبينم، ميبينم
تو به اندازه تنهايي من خوشبختی
من به اندازه زيبايي تو غمگينم
چه اميد عبثی
من چه دارم که تو را در خور؟
هيچ
من چه دارم که سزاوار تو؟
هيچ
تو همه هستی من، هستی من
تو همه زندگی من هستی
تو چه داری؟
همه چيز
تو چه کم داری؟
هيچ
***
گاه می انديشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس ميگويد؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی ميشنوی، روی تو را
کاشکی ميديدم
شانه بالا زدنت را بی قيد
و تکان دادن دستت که_ مهم نيست زياد_
و تکان دادن سر را که_عجيب ، عاقبت مرد، افسوس ! 0
کاشکی ميديدم
من به خود ميگويم
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد؟
***
من به هنگام شکوفايی گلها در دشت
باز برخواهم گشت
تو به من می خندی
من صدا ميزنم، آی
باز کن پنجره را
پنجره را ميبندی
***
با من اکنون چه نشستن ها، خاموشی ها
با تو اکنون چه فراموشی هاست
چه کسی ميخواهد
من و تو ما نشويم
من اگر ما نشوم خويشتنم
تو اگر ما نشوی خويشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنيم
از کجا که من و تو
مشت رسوايان را وا نکنيم
من اگر برخيزم
تو اگر برخيزی
همه برميخيزند
من اگر بنشينم
تو اگر بنشيني
چه کسی برخيزد؟
چه کسی با دشمن بستيزد؟
چه کسی
پنجه در پنجه هر دشمن دون آويزد
***
سخن از مهر من و جور تو نيست
سخن از
متلاشی شدن دوستی است
و عبث بودن پندار سرور آور مهر
آشنايی با شور؟
و جدايی با درد؟
و نشستن در بهت فراموشی
يا غرق غرور؟
من چه ميگويم آه
با تو اکنون چه فراموشی ها
با من اکنون چه نشستن ها، خاموشی هاست
تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من
من اگر بر خيزم
تو اگر برخيزی
همه برمی خيزند
حميد مصدق
خدا مرا از بهشت راند
از زمین ترساند،
شما مرا از زمین راندید
از خدا ترساندید،
من اینک در کنار شیطان آرام گرفته ام،
که نه مرا از خویش می راند
و نه از هیچ می ترساند…
"احمد شاملو"
سلام
روندی که تاپیک در نظر داشت این بود که تنها شعرهایی که شاعران مشخصی ندارند در آن نوشته شده
و شعرهایی که شاعری مشخص داره در تاپیک مخصوص خودش و اگر آن شاعر تاپیکی نداره
در یکی از تاپیکهای : "اشعار شاعران ایران زمین" و یا "اشعار شاعران جهان"نوشته بشه.
اگر کاربری هم فراموش میکرد و یا به هر دلیلی شعری رو مینوشت که دارای شاعری خاص هست
پست رو ویرایش کرده، نام شاعر رو مینوشتیم
و پست رو به تاپیک مناسب خودش انتقال میدادیم
اما بعد از مدتی تعداد این پستها زیاد شد
و بدتر از آن جایی بود که شاهد پستی بودیم که نام شاعر رو هم کاربر نوشته بود.
چندین بار تذکر داده شد: اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اما پس از گذشت مدتی همه چیز فراموش میشذ
در نتیجه قرار بر این شد که دیگر پستی که شاعری مشخص داره منتقل نشده و همینجا بماند
ولی باز هم تعداد این پستها افزایش پیدا کرده
و ...
بنابراین لطفا پست اول تاپیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) یکبار دیگر دقیق خوانده شود
و روال تاپیک به این صورت ادامه خواهد یافت
به امید روزی که تمامی پستهای این تاپیک تنها و تنها پس از بررسی به تاپیک اصلی کپی شده و ما رو وادار کنه تا
تاپیک اصلی رو باز کرده و شاهد پستهای زیبا و بدون اشکال که تاپیکی ارزشمند رو جلوی دیدگان همگیمان همواره قرار میدهد باشیم.
ممنون
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خــدایـــــــا
اینکه می گی از رگ ِ گردن نزدیکتری و این حرفا
در سـطـح ِ شـعـور ِ من نیـست !
یه دقیقه بیا پائین بغلم کن ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
sara_girl
01-11-2012, 14:45
نگران نباش
چشم های ِ وحشی ِ مرا
هیچ نگاه هرزه ای رام نخواهد کرد ...
تو فقط
از مرز چشم های ِ دلم ،
پا بیرون نگذار ...
می دانی
من هنوز هم در پس تمام اتفاق هایی که نیفتاده اند
می شکنم ...
چشم هایت را ببند
گوش کن
دخترکی دلش را بغل گرفته
و زیر آوار ِ بغض های فروریخته اش ،
جیغ می کشد
.
.
.
part gah
01-11-2012, 16:54
رهایـــــم کردی چون برهنگـــــی ام را ندیدی ، بوسهــــایت لبانم را حس نکرد،
طعم گس گنــــاه را با من نچشیدی، رهایم کردی چون پاک عشـــق ورزیدم!!
همه مرا
به خنده های با صدا می شناسن
اما این بالش بیچاره ام…
به گریه های بی صدا…
vahidhgh
01-11-2012, 22:30
همیشه سکوت علامت رضایت نیست
گاهی میتونه بغضی جلوی حرف زدن را بگیرد .....
alone-yaser
02-11-2012, 00:22
جیرهـ ے سیگارمــــــ رـآ بـدهیـد
و تنهایمــــــ بگذاریـد
با پیادهـ روے عصرگاهےدر مـטּ
تیمارستانےقصـد شورشــــــ دارد
Vespoher
02-11-2012, 01:03
دیروز نگاه عاشقانه ات رنگ زندگی بود.
زندگیام رنگ عشق به خود گرفته بود.
امروز نگاه خالی از عشقت، زندگی را از من گرفته است.
فردا من را از زندگی خواهد گرفت.
هَمیشِـﮧ دِلتَنگے بـِﮧ خاطِرِ نَبودَنِ شَخصے نیستـ ...
گاهے بـِﮧ عِلَتِ حُضورِ کَسے دَر کِنارَت اَست کِـﮧ
حَواسَش بـِﮧ نِگاهِ عاشِقِ تـــو نیستـ...!
sara_girl
02-11-2012, 14:51
دلتنگی یعنی؛
همین باران های بی امان،
همین خیـابــان بلندِ خیــــس،
همین آدم های در انتظار آخرین قطار عصر،
همین چترهای سیاه روی سر...
...
دلخستگی هم یعنی؛
همین من که دیگر زیر هیچ بارانی هم قدم نمیزنم...
Agame.Arash
02-11-2012, 20:15
خسته شده ای ؟
می خواهی از این دنیا بروی ؟
کاری ندارد ...
تیغ را بردار ...
بکش روی شاهرگ احساساتت ...
part gah
02-11-2012, 20:23
حوصله اے نمانده (!)
گرماے ِحوصله امـ بـہ سردے گراييده ...
چشمان ِحوصله امـ کمـ کمـ بستــہ مے شـود .
به نفسـ نفسـ افتاده
بے صدا گريـہ مے کُـند ...
نمے خواهد بميــرد /.
اما گويے مجالے برايَــشـ نمانده
نفس ِآخرشـ را مے کشد
دوستانمـ نمے دانند حال ِحوصله امــ خوب نيســت (×)
مُدامــ شکوه مے کنند
منـ همــ آنانـ را با سکوتے سرشار پر مي کنمــ ...
امــا حالا بداننـ ـد کـہ ديگر حوصله اے ندارمــ
او مرده اســت
رهايَـ ـم کنيد
part gah
03-11-2012, 08:16
یک مترسک خریده ام!
عطر همیشگی ات را به تنش زده ام!
درست مثل توست
فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند.
هان منم و عشق امیرم ،
به همین عشق اسیرم ،
روم و دامن دلدار بگیرم ،
نگهی افکند آنگونه که صد بار
شوم زنده وصد بار بمیرم .
علی جان ...
تو همه هستی مایی ،
تو به هر درد دوایی ،
تو شفیع دو سرایی ...
تو هماره زدل ختم رسل عقده گشودی ،
تویی آن کس که همه خلق نبودند و تو بودی !
به خدایی که تورا داد چنین جاه وجلالت ،
به ولایت ،
به رسالت ،
به فضیلت ،
به عدالت ؛
که ره غیر تو کفر است وضلالت .
sara_girl
03-11-2012, 13:15
درد تنهایی کشیدن،
مثل کشیدن خطهای رنگی روی کاغذ سفید
شاهکاری میسازد بنام دیوانگی....
و من این شاهکار را به قیمت همه فصلهای قشنگ زندگیم کشیدم
تو هر چی دوست داری منو خطاب کن
دیوانه....خودخواه....بی احساس....بی معرفت
متاسفم فروشنده نیستم
دلــــــــم هـــــر جـــا کـــــه هســـــت یـــــادش بخیـــــر . . . . . . !
vahidhgh
03-11-2012, 21:51
خدایا اجازه هست من از این دنیات طلاق بگیرم ........
hamid_diablo
03-11-2012, 23:35
روز اول خیلی اتفاقی دیدمت
روز دوم الکی الکی چشمم به چمشت افتاد
هفته بعد دزدکی دیدمت
ماه بعد شانسی به دلم نشستی
حالا سالهاست یواشکی دوست دارم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
alone-yaser
04-11-2012, 00:56
مردانی را میشناسم که هنگام عصبانیت
داد نمیزنند
ناسزا نمیگویند
نمیزنند
نمیشکنند
تهمت نمیزنند
کبود نمیکنند
خراب نمیکنند
تنها سیگاری روشن میکنند و در آن میسوزانند تمام خشم خودرا
تا مبادا به کسی که دوستش میدارند از گل کمتر گفته باشند...
sara_girl
04-11-2012, 13:41
نمیــــگـــذاشتـــم بـــه آســـــانی ...
دلــ ـم را ببـــری!
اگـــر میـــدانستم ...
بعـــــد از تـــو ...
زنده گــــی کردن...
زنــــده ماندن...
چقـــــدر دل میـــخواهـــد ...
vahidhgh
04-11-2012, 23:09
همین نزدیکی
هوا ابری شد
پنجره ای بسته شد
دلی زنجیر شد
قلبی شکسته شد
عکسی پاره شد
حلقه زردی بیرون آمد
چهارپایه ای لغزید
عاشقی آویزان شد
کودکی جیغ کشید
آسمان بارید و بارید و بارید .....
شاهزاده خانوم
04-11-2012, 23:33
تنهــايـم ...
اما دلتنگ آغــوشي نيستــم...
خستــه ام ...
ولـي به تکيـه گـاه نمـي انديشــم...
چشــم هـايـم تـر هستنــد و قــرمــز...
ولــي رازي نـدارم...
چــون مدتهــاست ديگــر کسي را "خيلــي" دوست ندارم...
alone-yaser
05-11-2012, 01:06
دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،
آهای جماعت...
میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟
شما دقیقا چه رنگی هستید؟؟؟
alone-yaser
06-11-2012, 01:14
داغونم...
خـدایا
میـشه بـگی خـدمـات ِ پـس از خلقـتت کـجاست ...؟ !!!!
part gah
06-11-2012, 07:11
دلـی که مـُنتَظر اسـَت هیـچ نِشانـی نـَدارد…
هیچ نشـان خاصــی … !
فَقط با هر صـِدایـی بـَر میگـَردد …
raha bash
07-11-2012, 12:51
همین که فهمید غـــــــــــم دارم آتش گرفت . . .
به خودت نگیر عزیزم !!!!! تو به کارت برس .......
سیـــــــــــــ ــگارم را گفتم!!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
4 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
کم باش!اصلآ هم نگران گم شدنت نباش!اونی که اگه کم باشی گمت میکنه همونیه که اگه زیاد باشی حیفت می کنه!سعی نکن متفاوت باشی فقط خوب باش.این روزها خوب بودن به اندازه کافی متفاوتیه!
hamid_diablo
08-11-2012, 11:24
نه اینکه زانو زده باشم
نــــــــــــــــــــــــ ــــــــــه !!!
فقط تنهایی سنگین است...
شاهزاده خانوم
08-11-2012, 15:15
نجنگ
آنكه مي خواهد برود
امروز نرود
فردا حتماً خواهد رفت.....!
sara_girl
08-11-2012, 19:02
کــآشـ ـ زمسـتــآטּ برگـردد ..
تــآ نــَفس عـَمیقـے بکشــَمـ ـ ..
و خــُنـَکـ ـ هــآے بـآراטּ و نــَسیمَـشـ ـ ،
مــَرحــمے بــآشــَد بـــَر دِل ســـــوخــته امـ ـ ...!
خدایا
اینقدر تو خودم ریختم ،که از سرمم گـذشت
دارم غرق میشم ... دستت کــــــجاست!!!
شـــــــــب هــــــايـــــم
درد دارنــــــد ...
وقتے ندانم چراغ اتاق ات را ...
کدام لعنتے خاموش مے کند .
بگو تمام تـــــــــو مال مــــن است
دلــــــــم میخواهد
حسادت کنم به خودم
شاید اگر انســـــــــانــیّــــتــ ـــ هم مارک دار بود
خیلی از آدمها به تن میکردند!!!
چگونه میتوان به تاول های پا گفت:
تمام مسیر طی شده اشتباه بود..!؟
دست خودم نیست
به گمانم دست تو است
که می تواند مرا
با یک سلام خشک و خالی
به آینده امیدوار کند !
sara_girl
09-11-2012, 22:40
چه دنیای ساکتی!
دیگر صدای تپش قلبها غوغا نمیکند،
بی گمان همه شکسته اند!
hamid_diablo
10-11-2012, 00:57
تمام نیمکت های پارک خالیمن و تو ؛یکی اینسوی دنیادیگری آنسوی آبهاروزی خواهد آمد پاییز میشودباران میباردو رنگین کمان مارا به هم میرساند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
alone-yaser
10-11-2012, 11:45
دلم یک کوچه میخواهد...
بی بن بست
و بارانی نم نم...
و خدایی که کمی با هم قدم بزنیم!
امامزاده ی سرسبز کوهستان های بلند را
چه خبر از ماهیِ سیاهِ برکه های دور...
پاک ترین هوای دنیا...
همان لحظه ای است...
که دلهایمان هوای هم را میکند
part gah
10-11-2012, 19:05
گـــــــــــــورستانها ....
پر از افرادیست ...
که می پنداشتند....
چـــــرخ دنیــــــــــا ....
بدون آنها ..... هــــــــرگز نمی چرخد .....
Vespoher
10-11-2012, 19:19
خوبی ، مهربانی، صادقی، اما گاهی دلخوری، نامهربانی، کینه داری ...
مانده ام بین این دو ، چگونه تفسیر کنم دوست داشتنت را
شاید تفسیر من و تو ، مرز فاصله بین ماست ...
هی باتوام...
خودت را تصور کن...
بی او...
شاید بفهمی...
چه کشیدم...
بی تــ ــو....
ŞHÍЯÍŃ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
hamid_diablo
11-11-2012, 18:07
دست به صورتم نزن
می ترسم بیفتد..
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد ..
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد ..
و باز ..
من بمانم و تنهایی . . .
درد دلت را به هر کسی نگو.بعضی ها یاد می گیرند چگونه دلت را به درد آورند....!:sq_3:
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود:sq_14: حافظ
گاهی آدم ته میکشه؛
ساعت شنی نیست که سر و تهش کنی..
آدم گاهی تموم میشه!!
part gah
12-11-2012, 19:44
ایـ ن روزهـــــآ زیـــــآدے سآکتــ شُـــــدﮪ اَمـ ،
نمـﮯ دآنَـــــمـ چرآ حَــــــرف ه ــآیمـ ، بـﮫ جـــــآی گـ ـلو
اَز چشـــــم ه ـآیَم بیرونــــــ مـﮯ آینـد
هیچ نمیخواهم
یه تو
یه من
یه جا
کنار هم برای هم!
part gah
13-11-2012, 04:38
حرف تازه ای ندارم …
فقط خزان در راه است …
کلاه بگذار سر خاطراتی که یَــــــــــخ زده اند ،
شاید یادت بیافتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند …
Mahdi Hero
13-11-2012, 15:52
هر چند وقت یکبار دچار اضطراب شدیدی می شوم که در زندگی ام هیچ کار به درد بخوری نکرده ام و دیگر وقتم کم است و تصمیم می گیرم که زندگی ام را برنامه مند کنم و از زمان حداکثر استفاده را ببرم.برای من دو قدم مهم وجود داشت..اولین قدم این بود که بروم پارک بدوم.اصولاًآغاز تمام کارهای خوب با ورزش کردن است. خصوصاً اینکه آدم صبح زود از خواب بیدار می شود فکر می کند که خیلی آدم با اراده ای است و دارد کار مهمی ر ا به انجام می رساند.قدم بعدی این بود که وقتی در تاکسی و ترافیک هستم به جای غرق شدن در افکار کتاب بخوانم. روز اول تصمیم اخذ شده، نزدیک غروب بود که عزم جایی کردم و تاکسی گرفتم. هوا تقریباً داشت تاریک می شد اما از آن جایی که می خواستم کاملاً مفید واقع شوم و استرس هدر دادن زمان داشتم، کتاب ام را بیرون آوردم و واقعاً خواندنش با آن نور کم سخت بود اما غیرممکن نبود.با قیافه آدمی که جدی ترین کار روی زمین را می خواهد انجام دهد کتاب را در جهت نور ضعیف بیرون گرفتم و شروع کردم.کمی بعد راننده که معلوم بود تا آن لحظه خیلی جلوی خودش را گرفته بود گفت:"آقااصلاً چیزی هم می فهمی؟!" البته نگفت می بینی، گفت می فهمی. از این سوال جا خوردم.در واقع طوری سوال را پرسید که یعنی الکی وانمود نکن خیلی اهل مطالعه هستی.توضیح دادنش سخت بود بنابراین گفتم البته که وقت کم است! انتظار تایید داشتم اما درآمد گفت که آقا این همه وقت! البته که من این همه وقت داشتم واقعاً اما راننده تاکسی از کجا این همه وقت داشت؟ چیزی نگفتم اما چند بار درونیاتم را چک کردم و مطمئن شدم که واقعاً می خواسته ام کتاب بخوانم.البته دیگر آن قدر تاریک بود که غیر ممکن بود. به هر حال به این ترتیب من دوباره به زندگی سابقم برگشتم.
sara_girl
13-11-2012, 20:07
کسی که در برابر خداوند زانو می زند؛
می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند ...
باران كه مي بارد
بايد آغوشي باشد
پنجره ي نيمه بازي
موسيقي باران
بوي خاك.....
سرماي هوا......
صداي تپش قلبها
باران كه مي بارد بايد كسي باشد ...
hamid_diablo
13-11-2012, 21:03
خاطرات نه سر دارند نه ته!
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند!!
میرسند گاهی وسط یک فکر.. گاهی وسط یک خیابان.. سردت میکنند! داغت میکنند! رگ خوابت را بلدند..زمینت میزنند.. خاطرات تمام نمی شوند.. تمامت می کنند!!!!ا
sara_girl
14-11-2012, 11:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چک چک
آمدنت را
ناودان می خواند
آهنگ قدم هایت را تندتر کن!
زمین تشنه ی توست ....!
hamid_diablo
14-11-2012, 21:48
چگونه بفرستم باورم را برای تو ؟؟؟
تا تو...
باور کنی
از یاد بردنت...حتی برای ثانیه ای...
کار من نیست......!
part gah
14-11-2012, 22:13
برای کشتن یک پرنده ، یک قیچی کافیست .
لازم نیست آن را در قلبــــ❤ـــــش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی . پرهایش را بزن ...
خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره ها پرت کند .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پ ن : پرتگاهیــــــــم و گاهـــی دَم از پروازهــــایی خیالی میزنیم کاش بالیـــــــ بود امیـــدی بود دلـــی بود ای دریـــــغ !
بــــــا دیدنِ بـــــعضی صحـــنه هـا نه حق داری داد بـــــزنی
نـه حـــــق داری گـــــله کنی
چــــــون دیگـــه بــــه تـ ـو هیچ ربطی نــــداره
بـــا دیدنِ بــــعضی صحــــنه هــا فقـــط خــُرد می شی!
یــــــه صحنه مثــل
دیــــدنش بـــا یـ ـه غــــریبـــه:|
silver65
15-11-2012, 11:13
وقتی نیستی از یادت ...
از عطرت...
از عکسهایت ...
از نگاههای توی دوربینت...
از خنده های توی فیلمهایت...
کاری بر نمی آید
part gah
15-11-2012, 13:05
شيطان نيستم ...
فرشته هم نيستم ...
خدا هم نيستم ...
فقط دخترم ؛
از نوع ساده اش ...
حوّا گونه فكر مي كنم ؛
به خاطر يك سيب تا كجآ بايد تاوان داد ؟
D4Rk knight
15-11-2012, 16:20
رویـا هـا را ول کن دلم
هـیـچ " تـو "یی دوستت نداشته
حـتـی " تـو"هـای رویــاهـایـت نـیـز
بـا " تـو " هـای دیگر رفـتـه انـد
بـلـند شـو
رویـــا دیـدن بس اســــــت !!!
دلم میخواهد در کافه ی دلتنگی منتظر ِ آمدنت بنشینم ُاز پشت ِ شیشه به رفت ُ آمد ِ مردم نگاه کنم
و هرکس که شبیه به تو دیدم ناخود آگاه از جایم نیمخیز شوم !
وقتی دیدم اشتباه کردم
با شانه های افتاده سرجایم بنشینم و دوباره با فنجان ِ قهوه در دست به بیرون خیره شوم
من به بودنت قانعم !!
تو باش ;
فقط باش
برای ِ من هم نبودی
مهم نیست
من در این کافه
می مانم
و همچنان به امید ِ آن روزی که از پشت ِ این شیشه ببینمت مدام نیم خیز می شوم !
hamid_diablo
15-11-2012, 17:55
ﺒــــــــــﺎﺭ ﺑــــــــﺎﺭﺍﻥ .… ﻣـــــــــــــﻦ ﺳـــــــــــــﻒﺭﮐــــــ ـﺮ ﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻣــــ ﮐــــــــﻪ ﯾــــــــﺎﺩﻡ ﺭﻓــــﺘﻪ… ﺁﺑـــــــــــــ ﭘﺸﺘــــــــــ ﭘـــــــــﺎﯾﺶ ﺑـﺮﯾــــــــﺰﻣـــــ ..…
ازگوشه ی لبت
سیب چکه می کند !
بهشت نمی خواهم
مرا ببـوس .
part gah
16-11-2012, 06:20
این یک احوال پرسی ست !
ساده است ...
روزتان به رنگ پرتقال و شبهایتان پیچیده در رایحه بهارنارنج .
زندگی زود است ،
دیر می شود دوست داشتن ها
همین ، ساده بود !
vahidhgh
16-11-2012, 10:22
به سرنوشت بگو
اسباب بازیهایت بی جان نیستند
آدمند
می شکنند
آرامتر
التمــــاس مال ديـــروز بود ...
مال وقتـــي که ســــــــاده بودم!
امــــــروز
مي خواهي بــــــروي ؟؟؟
هـــــــــــــــيس
فـقط
خــــــــداحافظ ...
.
.
این است قصه تلخ کسانی که احساسشان سنگ میشود چون با آن بازی شده..
هـي فلــــانـي !
رفتــن حـــق همــــه ي آدمهـــاست ...
فقــط خواستـــم بدونــــي
اگــه مونــده بــودي
زمستــونــم قشنـــگـــــ تــر بــود!
...........
میدونـــــــــــــــــی !
دنیا کوچکتر از اونیه که فکرش را میکنی ،
یه روزی
یه جاییکه فکرش رو نمیکنی و نمیکنم
بهم میرسیم !!
آن روز
دیدنی خواهی بود ....
.
یه روز به هم می رسیم
این خط ___
و
این نشونه |
+
D4Rk knight
17-11-2012, 00:36
تو نیــز میرَوےمثل تــَمامـ کسانــے کـﮧ ـرَفتــَـند
مثل تــَمامـ کسانــے کـﮧ خواهنــد ـرَفت
وَلے هَموارـهیک چیــز بـﮧ جــا مـے ـمانــَد
وَ آن " من ـه " تــَنهاتــَریست
کـﮧ بـﮧ راهے مے نگــَردکـﮧ بـﮧ ـاو نمے ـرسَد ...
part gah
17-11-2012, 02:36
من به جـــــای خـــ ــــ ـــــالی اش
بیشتر از خــــــودش عادت کردم
اعتـــــراف تلخیـــــست…
پ ن : تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
.........تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود
alone-yaser
17-11-2012, 11:33
اگه دوسش داری
وقتی ازش ناراحتی
بزن بشکن داغون کن
حرصت و رو ظرفا و آینه خالی کن
اما
دلش و نشکن....!
hamid_diablo
17-11-2012, 12:20
باران را در آغوش می گیرم
و خودم را غرق در رویای با تو بودن می کنم
تو با آغوشی باز...
با آغوشی پر از نفس های پاییزی
به استقبالم می آیی...
و مرا تنگ در آغوشت می گیری
و یک نفس عمیق تو کافیست
برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت...
Iloveu-ALL
17-11-2012, 17:16
ماتم
ســـوم
هفتــــم
چهلـــم
ســـــال . . .
چنـــد ســــال دیگــــر
بایــــد عــــزادار نبـــودن هایـــــت باشــــــم . . .؟
__________________________________________________
برای تو...
بیهوده انتظار تو را دارم
دانم دگر تو بازنخواهی گشت
هر چند
اینجا بهشت شاد خدایان است
بی تو برای من
این سرزمین غم زده زندان است
زمان های قديم٬ وقتی هنوز راه بشر به زمين باز نشده بود. فضيلت ها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند.
ذکاوت گفت بياييد بازی کنيم. مثل قايم باشک!
ديوانگی فرياد زد: آره قبوله من چشم می زارم!
چون کسی نمی خواست دنبال ديوانگی بگردد٬ همه قبول کردند.
ديوانگی چشم هايش را بست و شروع به شمردن کرد: يک٬ ... دو٬ ... سه٬ ... !
همه به دنبال جايی بودند که قايم بشوند.
نظافت خودش را به شاخ ماه آويزان کرد.
خيانت خودش را داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد.
اصالت به ميان ابر ها رفت.
هوس به مرکز زمين راه افتاد.
دروغ که می گفت به اعماق کوير خواهد رفت٬ به اعماق دريا رفت.
طعم داخل يک سيب سرخ قرار گرفت.
حسادت هم رفت داخل يک چاه عميق.
آرام آرام همه قايم شده بودند و
ديوانگی همچنان می شمرد: هفتادو سه٬ هفتادو چهار٬ ...
اما عشق هنوز معطل بود و نمی دانست به کجا برود.
تعجبی هم ندارد. قايم کردن عشق خيلی سخت است.
ديوانگی داشت به عدد ۱۰۰ نزديک می شد٬ که عشق رفت وسط يک دسته گل رز آرام نشت.
ديوانگی فرياد زد: دارم ميام. دارم ميام ...
همان اول کار تنبلی را ديد. تنبلی اصلا تلاش نکرده بود تا قايم شود.
بعد هم نظافت را يافت. خلاصه نوبت به ديگران رسيد. اما از عشق خبری نبود.
ديوانگی ديگر خسته شده بود که حسادت حسوديش گرفت و آرام در گوش او گفت: عشق در آن سوی گل رز مخفی شده است.
ديوانگی با هيجان زيادی يک شاخه گل از درخت کند و آن را با تمام قدرت داخل گل های رز فرو برد.
صدای ناله ای بلند شد.
عشق از داخل شاخه ها بيرون آمد٬ دست هايش را جلوی صورتش گرفته بود و از بين انگشتانش خون می ريخت.
شاخهء درخت٬ چشمان عشق را کور کرده بود.
ديوانگی که خيلی ترسيده بود با شرمندگی گفت
حالا من چی کار کنم؟ چگونه می توانم جبران کنم؟
عشق جواب داد: مهم نيست دوست من٬ تو ديگه نميتونی کاری بکنی٬ فقط ازت خواهش می کنم از اين به بعد يار من باش.
همه جا همراهم باش تا راه را گم نکنم.
و از همان روز تا هميشه عشق و ديوانگی همراه يکديگر به احساس تمام آدم های عاشق سرک می کشند ...
vahidhgh
17-11-2012, 17:51
برای من بودن یا رفتنت فرقی ندارد
آنچه برایم مهم است
طریقه گفتن خداحافظی است ....
یه وقــــــــــتایـــــــی هست که جوا بـــــــ همه ی
نگرانیـــهات و دلتنگیـــهات میشه یه جمله که میکوبن تو صورتت
" بهم گیـــــــــــــــــــر نده"
" حوصله ندارم"
...
!
دقت کردی گاهي فقط یک آهنگ، يك تشابه اسم
براي چند لحظه
باعث ميشه
دقيقاً احساس كني
كه
قلبت داره از تو سينه ات كنده ميشه....
part gah
18-11-2012, 04:11
مداد را برداشتی . . .
طرح مرا نه آنگونه که هستم ..،
همانگونه که می خواستی کشیدی ..،
تمام بهانه رفتنت این است که عوض شده ام ..،
مداد را برمی دارم، طرح تورا همانگونه که هستی می کشم..،
می توانی بروی…
alone-yaser
18-11-2012, 10:39
قربون خدای خودم برم
که به جای نگاه کردن به جیب خالیم
نگاهش به دل پرمه....
sara_girl
18-11-2012, 22:34
کاش بارانــــ بگیرد ...
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند
و من همه ی دلتنگیهایمــــ را رویش "هــــــــــــــــا" کنم
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم ...
و خــــــــــــــــــــــــ ــلاص....
من فقط یکــ واســــطه بودم
دل را خـدا داد
و تو هـ ـم بُــردی ...
یک دقیقه سکوتـــــــــــ !!
به خاطر تمام آرزوهایی که
در حد یک فکر کـــــــودکــــــــــانه باقی ماندند!
به خاطر امیدهایی که به نا امیدی مبدل شدند
به خاطر شب هایی که با اندوه سپری كردیم!
به خاطر قـــــــلبی که
زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد!....
به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند!
یك دقیقه سكوتــــــــــ !
به احترام کسانی که
شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند!
بخاطر صداقتــــــــــــ
که این روز ها وجودی فراموش شده است!
بخاطر محبتـــــــــــ
که بیشتر از همه مورد خیانتـــــــــ واقع گردید!
چه فرقی دارد
پُشت میله ها باشی
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن
وقتی که |||| آ|ر|ز|و|ه|ا|ی|ت|||||
در حبس باشند
آدَم هـــــا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه
آدَمـــی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری
در حالـی کـه زنــده ای ...
reza22222
21-11-2012, 12:10
زندگی تاسِ خوب آوردن نیست، تاسِ بد را خوب بازی کردن است
اسمِ بازیِ من و خدازندگی ست
هیچ چیز مثلِ بازی قشنگ ماعجیب نیست
بازی ای که ساده است و سخت،مثل بازی بهار با درخت
با خدا طرف شدن کارِ مشکلی ست.....
.
.
.
.
رسمِ ما بازی نیمه کاره نیست....
تاسِ آخر،سرنوشت دست را معین می کند.
hamid_diablo
21-11-2012, 12:17
گاهی باید بی رحم بود! نه با دوست... نه با دشمن!
بلکه با خودت!
و چه بزرگت می کند آن سیلی که خودت می خوابانی توی صورت خودت !
sara_girl
21-11-2012, 14:18
نگران نباش...
من میدانم چگونه
با حسرت نبودنت تا کنم...
فقط برایم بنویس
هنوز میخندی...!
دلــــم پـُــر اسـت!
آטּ قـَ در ڪہ
گـاهے اضـــافہ اش
از چشـــمانـم
مے چـــڪد .....
D4Rk knight
21-11-2012, 18:57
هیچ انتظاری از کسی ندارم !
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !
مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است...
و من هنوز عاشقم ، آنقدر که می توانم
هر شب بدون آنکه خوابم بگیرد
از اول تا آخر بی وفایی هایت را بشمارم
و دست آخر
همه را فراموش کنم!
ای ابــر هــا نبــاریــد .!
مــن *دریــا* را بـه پــایــش ریختــَم ...
بــَر نگشــت !
دود سیــگارم را هـزاران بـار بـه تـو تــرجیح مــی دهم !
کـم رنـگ اسـت ،
ولــی دورنـگ نیـست ..
جــای ِ خالیـت پـر نمــی شود دیــگر ،
حتــی بـا خــودت ..
غــُــصـّه دار که ببینــــمت
نَـــفَس هَایم
به کامَــم تلــــخ می شود ...
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود . . .
عادتی که باور شود . . .
باوری که خاطره شود . . .
و خاطره ای که درد شود . . .
hamid_diablo
22-11-2012, 10:50
خدایا ، مانده ام
نمیدانم
از دست داده ام
یا از دست رفته ام
که روزگارم این چنین است
شاهزاده خانوم
22-11-2012, 17:06
تو چه میفهمی از روزگارم ...
از دلتنگی ام ...
گاهی به خدا التماس میکنم ...
خوابت را ببینم ...
میفهمــــــــــــی؟؟؟
فقط خوابت را
مِهــربــ ـــــــــــان که میشــَ ــــــــــوی
دلم بیشتَـــــ ــــــــــــر تَنگــــــــــ میشود بَرایَتـــــــــــ
دو دل شده ام
تو
جا گذاشته اي
دلت را ... ؟!!!!
reza22222
23-11-2012, 10:33
تو مرا یاد كنی یا نكنی من به یادت هستم؛
آرزویم همه سرسبزی توست ...
تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود،گر نشود حرفى نيست؛
امانفسم ميگيرد در هوايى كه "نفس هاى" تو نيست...!
hamid_diablo
23-11-2012, 11:46
احساس کردم ...
نخستین بار زیرقطره های باران ...
درپهنای دل غمناک آسمان ...
ودرآن هوای سوزناک
در کنار برگ های زردوباران خورده ی درختان
با تمام یاس و ناامیدی ام
تورا احساس کردم..
silver65
23-11-2012, 15:05
او می بافد . . .
من نیز می بافم . . .
من برای او کلاه تا سرش را گرم کنم . . .
او برای من دروغ تا دلم را گرم کند . . .
شاهزاده خانوم
23-11-2012, 16:39
هربار که
هوای رفتن به سرم می زند
می روم
در گوشه ای
تنها می نشینم
تا این سودا
از خیالم
بگذرد
می دانم
اگر بروم
هرگز به اینجا
بازنخواهم گشت
مرا اینگونه باور کن ، کمی تنها کمی بی کس
کمی از یادها رفته ، خدا هم ترک ما کرده...!
شاهزاده خانوم
24-11-2012, 00:17
باید قمارباز باشی تا بفهمی
فرق است بین 'باختن'
و 'بد' باختن...
hamid_diablo
24-11-2012, 00:31
آهـــــــــای فلانی !
یـــادت باشــد ...
کـــم حوصلـه ســت ..
ظـاهـــرش جـــدیست ..
امـا دلـــی دارد کـه مــهربـانـی اش بـه وسعـت یک اقــیـانــوس است !
بــد قـول نــیـست .. امـــا گرفتار است
با او راه بیا....!
خــستـه کـه بــاشـد ..
تــنهـایش بــگــذار ...!
تودار است ..
اما صبر کن خودش بعد حرفهایش رامی گوید !
او تمام دنیای من است ...
مبادا بیازاریش ....
سهمیه هوای من هم برای تو …
برای نفس نفس زدن در آغوش او لازمت میشود !
reza22222
24-11-2012, 10:51
گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سالها هست که از دیده من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز
آرزویم این بود
دور اما چه قشنگ
که روم تا در دروازه نور من چه خوشبین بودم
همه اش رویا بود
و خدا می داند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود
D4Rk knight
24-11-2012, 13:00
رویاهایمـ را در کنار کسانی گذراندمـ کهـ بودند ولی نبـودنـد
همراه کسانی بودمــ کهــ همراهمـ نبودن
وسیله کسانی بودمـ کهـ هرگــز آنـهـا را وسیله قرار ندادم
دلمـ را کسانی شکستند کهـ هرگــز قصــد شکستن دل آنها را نداشتم
و تو چهـ دانی کهـ عشق چیستــــــ
عشق
سکــوتی استــــــ در بـرابـر همهـ اینـهـا !!!
vahidhgh
24-11-2012, 18:22
باید قمارباز باشی تا بفهمی
فرق است بین 'باختن'
و 'بد' باختن...
قمار زندگی
بدجوری آتش انداخت به برگه هایم
بی بی من
من هنوزم برگه سوخته ات را
با دنیایی عوض نمی کنم
شاهزاده خانوم
25-11-2012, 02:00
سیگار را ترک کردم و تو را
به سیگار برگشتم
تا به تو برگردم
برنگشت
با ترک رفته بود
یادت
از یادم
از سیگارم
ســخــت اســت دنــیـایـت یـکــ نفـر بـاشـد
و تـو هـمان یـکـ نفـر را نـداشـته بـاشــی…
vahidhgh
25-11-2012, 19:19
سیگار را ترک کردم و تو را
به سیگار برگشتم
تا به تو برگردم
برنگشت
با ترک رفته بود
یادت
از یادم
از سیگارم
گفته بودی ترکم خواهی داد
نگفتی به من
نمیدانستم
به راحتی گفتن
یک خداحافظ است...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وقتـــی می فهمـــی عـــاشــــق شــــده ای
کــــه خـــوابـــت نمـــی بــــرد ،
زیــــرا واقعیـــت شیـریـــن تـــر از رویـــاهایـــت شـــده اســـت....
گاهی با بعضی چیزها نمیتوان شوخی کرد!
با تنهایی اتاق ٬
با دود سیگار ٬
و با یک فکر بیکـــــار ...
که هی پرسه میزند حوالی تو ...
reza22222
25-11-2012, 23:33
همیشه قیمتی ترین چیزها آنهایی نیستند که در دوردست ها دنبالشان میگردیم
گاهی همه هستی در کنار ماست ، کم سویی چشمهاست که ما را به بیراهه می اندازد.....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی .. نترس!
تو برنده ای .. آخه خدا همیشه دوتا دستش برای تو پُره ...
کسی که احساسات ِ تو رو بازی می گیره و تنهات میذاره
چند قدم اونورتر زیر ِ پایِ کسی دیگه داره لِه می شه
شک نکن . . .
sara_girl
26-11-2012, 13:22
تمـــام ِ آدمـــها ،
اگــر تـــو هیچکدامشان نباشی ،
فقط مـــرا ، تنـــهاتـر می کــنند ....!!!
گذشته که حالم را گرفته است !
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم !
و حال هم حالم را به هم میزند
چه زندگی شیرینی!…
زخمی که میزنیم
دلی که میشکنیم
ارزان نیست
یک جایی باید
بهایش را بپردازیم
یک وقتی شاید
همین نزدیکی ها....
دلم گرفته است...
دلم عجیب گرفته است!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
======================
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی !
پیش از انکه با خبر شوی
لحظه ی عظیمت تو نا گزیر می شود
ای...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر می شود..!
جسارت می خواهد ...
نزدیک شدن به افکار دختری
که روزها
...
مردانه با زندگی می جنگد !
اما .... شب ها
بالشش از هق هق های دخترانه خیس است ... !!!
دلت را به هیچ کس نسپار
این روزها از سپرده ات سود میخواهند. . ..
:(
alone-yaser
27-11-2012, 01:49
خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…
دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…
نتونه به هیچکی اعتماد کنه…
هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,
آخرش برسه به یه بن بست …
تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه …
اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه
به اون هم نمی تونه بگه…
خبری از آسمون هم ندیده
مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟!
بهش محل هم نداده
تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره …
خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…
hamid_diablo
27-11-2012, 13:55
گاهی دلم می خواد یکی ازم اجازه بخواد که بیاد تو تنهاییم...
و من اجازه ندم!
و اون بی تفاوت به مخالفتم
بیاد و آروم بغلم کنه و بگه:
مگه من مردم که تنها بمونی؟
یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم چه تو باشی چه نباشی
“نگهش میدارم”
گفتی ای فروغ، پرواز ار به خاطر بسپار، پرنده رفتنی است.
رفتی ولی نگفتی پرواز را چه سود وقتی پرنده نیست؟
پرواز را بخاطر بسپار، پرنده رفتنی است.
مـــن هر روز..
خیره به عکس هایــت،
پشت این فاصله های لعنتـــی..
درد می کشم نبودنــت را...
پاکـــت پاکـــت..
معلمم به خط فاصله می گفت خط تیره، خوب می دانست فاصله ها چه به روزگار آدمها می آورد!
hamid_diablo
28-11-2012, 00:23
گاهی عمر تلف میشود
به پای یک احساس
گاهی احساس تلف میشود
به پای عمر
و چه عذابی میکشد
کسی که هم عمرش تلف میشود
هم احساسش
اجب شاعرایی به به
این هارو خودمون نگفتیم که!
> به منظـور قـرار دادن اشعـار و یا دست نوشتـه های خــــــــــــــــــود از تاپیک دستــــــ نوشتـه هـــ ای مــن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) استـفـاده کنید .
معلم گفت: دو خــط مـــــــــوازی هیچـگاه به هم نمیرسند مــــــــگـر اینکه یکی از آنها خــــود را بشکند.... گفتم من خــودم را شکستم پس چـــــــــرابه او نرسیدم؟ لبخند تلخی زد و گفت شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد ....
reza22222
28-11-2012, 10:42
از تنها بودنم راضي نيستم ؛ اما …. خوشحالم که با خيلي ها نيستم … !!!
raha bash
28-11-2012, 12:53
گيرم پاشنه های كفشم 10 سانت در خلقت خدا
دستكاری كنند چه فایده وقتی بازهم به لب های تو نمیرسم!!؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چـرا فـکـــر می کـنـی خیانت همیشه پای یکی دیگس !؟
ایـنکـه کسی رو انتخاب کنی ؛
و دوسش داشته باشی کـه لـیـاقــتـتـو نـداره ،
بـه خـــودت خـیـانـت کـردی . . .
گاهی مجبوري آرزوهایت را
مثل قاصدک بگذاری کف دست
و بسپاریشان به دست باد تا بروند و
سهم دیگران شوند......
سر به هوا نیستم
اما ..
همیشه چشم به آسمان دارم.
حال عجیبی ست
دیدن همان آسمان
که شاید تو
دقایقی پیش
به آن نگاه کرده ای ..!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دیـــــگر به تــــو فکـــر نـــمی کنـــم ....
گنـــاه اســـت ...
چــــشم داشــــتن به مــــالِ غـــریبــــه هــــا ...
D4Rk knight
29-11-2012, 02:00
سوختَمـــــــــ ـ ـ ـ باران، بِزَن،
شایَــــــــــد تو خاموشَمـــــــــ کُنیــــــــــ ـ ـ ـ
شایَــــــــــد امشَبــــــــــ سوزشِــــــــــــــ
این زَخمـــــــــ ـ ـ ها را کمــــــــــ کُنیـــــــــــــ ـ ـ ـ
آه باران، مَن سَراپایــِـــــــ ـ ـ وُجودَمــــــــــ
آتشـــــــ ـ ـ استـــــــــــ ـ ـ ـ
پَس بِزَن باران،
بِزَن،
شایَــــــــــــد تو خاموشَمــــــــــ کُنیــــــــــ ـ ـ ـ
hamid_diablo
29-11-2012, 12:58
دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد...
برای نگاه کردنم خندیدنم , اذیت کردنم ...
برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی ...
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود..
من می دانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد
رسم محبت ..!
زندگي به من آموخت،
هميشه آماده دفاع از حمله احتماليِ کسي باشم،
که به او محبت فراوان کردم
...!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک روز می بوسمت !
فوقش خدا مرا می برد جهنم !
فوقش می شوم ابلیس !
آنوقت تو هم به خاطر این که یک « ابلیس » تو را بوسیده ،
جهنمی می شوی !
جهنم که آمدی ، من آن جا پیدایت می کنم و از لج خدا هر روز می بوسمت !
وای خدا ! چه صفایی پیدا می کند جهنم ... !
............... یک روز می بوسمت ! ...............
Kelly Clarkson
30-11-2012, 13:23
اگه بگم که قول می دم ...
اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم
اگه بگم که حاضرم فدای اونچشات بشم
اگه بگم توآسمون عشق من فقط تویی
اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی
اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم
اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم
اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی
اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی میشی
برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال میشی
برام باغبون میوه های تشنه وکال میشی
برام ماه شبای بی سحر میشی
برام ستاره ی راه سفر ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی
بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی
یکی از لذتهایی که دیگه ندارم...
اینه که بزرگترین بحثهای زندگیم اینا باشه:
کی اول گوشی رو قطع کنه..
اگه 5 دیقه دیر کنم با صدتا اس ام اس و 50تا میس کال نگرانم بشه..
توی بزرگترین مهمونی ها باشم و از اول تا آخر بهش اس بدم و بگم تو نباشی همه جا تنهام...
برای خرید کردنش فقط و فقط حضور و نظر من مهم باشه نه خودش و خریدش......
D4Rk knight
30-11-2012, 16:04
دلم برای کسی تنگـــــــ استــــــــ
کسی کهــ ...
آمــد...
نـمـانـد...
و رفتـــــــــــ...
و پـایـان داد بهـ هر چهـ داشتم...
شاهزاده خانوم
30-11-2012, 17:10
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهربانی واژه ساده ایست
که از پس یک نگاه ، یک لبخند ، یک آغوش
امید را به زندگی باز میگرداند!
mahsa.92
30-11-2012, 18:10
زود برگرد
من همین جا می مانم
می نویسم
اما نمی خوانم
برگرد
که بی تو نوشته هایم معنی ندارد
برگرد
که بی نو چشمانم نوری ندارد
نمی خوانم
تا تو برگردی
پس برگرد
دلم تنگ شده
براي وقتي كه مي گفتي :دلم واست تنگ شده
دلم تنگه..
براي بودنت
شايدم لبخند خودم
دلم براي همه چيز تنگ شده جز
نبودنت !
hamid_diablo
30-11-2012, 20:21
آدم ها زود پشیمان میشوند…
گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان…
گاهی از گفتن نگفتنی هایشان…
و گاهــی هم از نگفتن گفتنی هایشـــــــان…
در آغوشت عطرت را بو نمیکشم !
بوی تنت را به خاطر میسپارم ،
عطرت در جایی تکرار خواهد شد
ولی بوی تنت تکرار نخواهد شد!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند ،
که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،
تشنه ی “بازی کردن” با آدم هایی؟!
من و سیگار...
درد مشترکیـم...!
از هردویــــمان..
کسی خوب کام گرفت...
و بعــد زیر پا له کرد...
درست زمانیــکه...
به آخر رسیدیــــم...!!!
مهران پیرستانی
شاهزاده خانوم
01-12-2012, 01:43
شنيدم
كه دستانم از رويايت مي ترسند
تو آن كابوسي
كه مرا به فنا شدن فرا مي فكند.
كاش مي شد
از خويش آگاهم كني ...
كه من تا بفهمم تو كيستي
مي ميرم
لعنت به چشمانم
كه دعايت مي كنند.
سندباد نجفی
sara_girl
01-12-2012, 12:53
انـــگار کـــتابی،
که دو خــــط خوانــــده ای،
و خوابـــت بـــرده باشــــد
ازلای انگـــشت هایـــت ،
به زمـــین افـــتاده ام
alone-yaser
01-12-2012, 13:10
به سادگی رفـت ؛ نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ، فهمید خیــلی دوستش دارم !
D4Rk knight
01-12-2012, 13:41
פֿـבـاودنـבـآ
اگـر بـפֿــوـآهمـ ـآنچــﮧ בر ذهـن בارمـ
رـآ بگويمـ هـزـآرـآن جـلـב كتـآب ميـشوב
ولـے ـآنچــﮧ בر בلـ בارمـ
يكـ جمـلــﮧ بيـش نيـست:
בوسـتت בارمـ..!!!!
Amir Hossein
01-12-2012, 14:13
خیلی حالش خراب بود
از زمین و زمان بریده بود
رفتم تو زندگیش
خیلی طول نکشید که حالش خوب شد
تشکر کرد و رفت…
vahidhgh
01-12-2012, 15:45
یک زمان یک جایی
آدم به آدم میرسه
اگر آدم باشی
بهت خواهم رسید
hamid_diablo
01-12-2012, 16:00
هی غریبه!
روی کسی دست گذاشتی
که همه دنیامه
بی وجدان
اینقدر راحت به او نگو
عــــزیــــزم...
یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز
نمیتونی پر کنی
من خاص نبودم
فقط دوست داشتنم بی ریا بود
و دوست داشتن بی ریا کیمیاست !!!
از تجربه عشق پنهانی و
از بازی کردن نقش عاشق کلاسیک خسته شده ام
می خواهم پرده نمایش را بالا ببرم و
نمایشنامه را پاره کنم وکارگردان را بکشم
و مقابل همه مردم اعلام کنم :
که برغم کراهت این قرن ،من عاشق این روزگارمعاصرم
و معشوق من تویی
نزار قبانی
گاهی در فرا سوی این لحظات از خود میپرسم، با خود چه کردی؟!!!
که همچون باران میباری.. همچون باد گریزانی..
و همچون تاریکی در هراسی
حتی چشمانت را در کلبه ی وجودش نیافتی
تو خود، او بودی و او تو نبود...
چه بد کردیم به خود...
hamid_diablo
02-12-2012, 12:37
حالم خوب نیست ! گونه هایم میسوزد ..
برای گریه کردن راهی تازه یافته ام
اشکهایم را این بار روی دلم میریزم
بایک تیر دونشان میزنم !
هم کسی گریه ام را نمیبیند ،هم دلم خنک میشود
هیـــــــچ عینـــــــکی
دوری تـــــــــــــــــو را
نزدیـــــــــک نمی کنـــــــد.
ناصر رعیت نواز
raha bash
02-12-2012, 13:47
دستهای مردانه ات...
نتوانست نگه دارد...
... دلم را...
بغضم را...
احساسم را...!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Iloveu-ALL
02-12-2012, 14:22
عزیزم اینجا فقط میتونی روزی یه پست بزاری ... !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عزیزم اینجا فقط میتونی روزی یه پست بزاری ... !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنونم دوست عزیز لطفا مرا ببخشد من نمی دانستم از مدیران عزیز هم پوزش میخواهم
باتشکر.
sara_girl
02-12-2012, 15:25
متروک میشوم ...
وقتی
تویی نباشی که گه گاه بر طاقچه ی خاک گرفته ی احساسم دستی بکشی !
vahidhgh
02-12-2012, 15:49
شیرین شیرینم
شیرین شرابم
بیا پیشم
بیا پیشم
که من بی تو
بدجوری خرابم.....
reza22222
03-12-2012, 00:00
اشتباهم اين بود :
که با ديدن اولين " دل " ،حکم کردم
چه رسم عجیبی است
آنکه دوستش نداری اصرار پشت اصرار
آنکه دوستش داری انگار نه انگار.!
مرا زمانی از دست دادی
كه میان روزمرگی هایت گم شده بودی
و تو فرصت آن را نداشتی
كه دلتنگم باشی
عجب از من!!!
... تمام دلمشغولی ام تو بودی...
تمامی دقایقم با تو می گذشت
اما حتی در لابه لای دفتر خاطراتت هم نبــــــــــــــــــودم !!!
........
كودک درونم دلتنگی ميكند برايت...
بچه است ديگر نمی فهمد جدايي يعنی چه!
hamid_diablo
03-12-2012, 13:35
به کفش هایم سنجاق سر میزنم ,
موهایم را با بند کتانی می بافم ,
دست هایم را جوراب میپوشانم ,
شعرهایم را برایت شال گردن می بافم...
حالا حس بهتری دارم ...
راستی برای شام کمی لامپ بخر
بخوریم روشن شویم!!
ساغر مسعودی
میگویند یک روزی هست ..
که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند ...
و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی!
فقط نمیدانم ....
تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من میخورد!؟!
sara_girl
03-12-2012, 18:00
تلخ است
باور نبودن آن ها که می توانستند باشند
و تلخ تر است
امروز باور آن ها که ادعای ماندن می کنند
Amir Hossein
04-12-2012, 01:12
افسانه ها را رهــــــــا کن لعنتی...
دوری و دوستی دگر کدام است؟؟
این فاصله هایند که دوستی را میبلعند !!!
تـــــــــــو اگر نباشی
به خدا دیگری جایت را پر میکند…
به همین ســــــــــــادگی…
آری! به همین سادگی...
reza22222
04-12-2012, 11:08
آدم حق داره گاهي کم بياره ....
اما حق نداره براي کسي که دوسش داره ، کم بذاره !!!!!!!!!!
Iloveu-ALL
04-12-2012, 15:32
“کجایی” یه کلمه ی ساده نیست !
گاهی خیلی معنی داره !
کجایی یعنی چرا سراغم نمیای ؟! چی کار می کنی؟! چرا پیشم نیستی؟!
کجایی به معنی فضولی کردن نیست !
به این معنیه که برام مهمی… دلم برات تنگ شده… به یادتم… نگرانتم… !
از کنار کلمات ساده نباید گذشت !
hamid_diablo1
04-12-2012, 16:31
گــونــه
تــو شعــر مــی شــوی در ذهــن مــن
و
جــاری مــی شــوی بــر کــاغــذ پــاره هــایــم و
ایــن دو خــاکستــر نمــی شــونــد؟!
سید علی صالحی
شاد باش
نه یک روز، بلکه همیشه ...
بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپیچد
که رو سیاه شوند آنانکه بر سر غمگین کردنت
شرط بسته انــــــــــــــــــد.....
hamid_diablo
05-12-2012, 04:23
هــر آدمـی کــه مـــیـرود ،
یــک روز ..یــک جـایـی .. بــه یـک هــوایــی
..بـــرمیـــگـردد ! همــیشه یـک چـــیـزی ،
بـــرای ِ جــامــانــدن هــست ! حتّــی ؛
یــک خـــاطـــره ...!!!
M0RTEZA_R
05-12-2012, 11:31
ما
به هم نمی رسیم
امّا
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را
همیشه دوست خواهد داشت . . .
mahsa.92
05-12-2012, 12:52
این روزها به طرز عجیبی با خودم می جنگم!
که دیده ها را نادیده بگیرم
و شنیده ها را نشنیده...
vahidhgh
05-12-2012, 16:27
سالهاست که چوب لباسی اتاقم
دیگر جایی برای لباس ندارد
خیلی وقت است که
بی وفایی هایت را
آویزانش کرده ام...
reza22222
05-12-2012, 17:14
اینجا سرزمین واژه های وارونه است: جایی که گنج, "جنگ" می شود... درمان, "نامرد" می شود... قهقه , "هق هق" می شود... اما درد همان "درد" است ... ...
... درد همان "درد..." و گرگ همان "گرگ
امان از اين "دست ها"
امروز "دستانت" را مي گيرند
با "دستهايشان" نوازشت مي كنند
فردا همان "دست ها " را برايت تكان مي دهند
واين يعني خداحافظ
D4Rk knight
05-12-2012, 22:01
حــرف ِ تــو کــه مــے شــوב ...
مــטּ ،
چــقــבر טּــاشـیـانــه
اבعــاے ِ بــی تـفـاوتـے مـیـکـטּـم !
טּــه טּـمـی בانـے ...!
هــیـچـکـس טּـمـی בاטּـב
پـشـت ایـن چـهـره ے آرام בر בلــــم چــه مـےـگـذرב
טּـمـی בاטּـے ...!
کـسـے טּـمـی בاטּـد ...!
این آرامـش ظـاهــر و ایـن בل نــا آرامـ
چقــــــــבر خـسـتـه ام مـیـکـטּـב ...!
به زخمهايم مي نگري … ؟!
.
.
درد ندارند ديـــــــگر …
روزي که رفتـــــــــي ،
.
.
مرگ تمام درد هايم را با خودش بـــــــــرد !
مرده ها درد نـــــــمي کشند … !
.
.
حرف آخرم اين اســـــــــت …
برنگرد ديـــــــــگر !!
.
.
زنده ام نــــکن … !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
hamid_diablo
06-12-2012, 01:10
روزگار چوبی به آستینم کرد......
حالا معنی سکوت تلخ مترسک را میفهمم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امروز و فرداهایم ، پس فرداها ، همه و همه
خراب شده اند
بعد از تو
برگرد
reza22222
06-12-2012, 09:21
بعضی چیزا رو نمی شه نوشت
بعضی چیزا رو نمی شه گفت
بعضی چیزا رو فقط می شه احساس کرد
بعضی بغضا رو نمی شه شکست
بعضی بغضا رو فقط باید قورت بدی
بعضی دردا رو نمی شه فریاد زد
بعضی دردا رو فقط می شه اشک ریخت....
LittLe_BeAr
06-12-2012, 11:52
בلتنگـم...
مِـثل مـاבربُزرگِ بیـسواבے ڪه
هَـواے بَـچـه اش را ڪَرבه
ولـی بَـلـב نیـسـت شُـمـاره اش را بِـگـیرב.....
vahidhgh
06-12-2012, 19:46
چقدر زود برای یک اشتباه
تاوان یک عمر را باید پرداخت....
عــروســی مان خــوب بــرگــزار شد . . .
حالا در خانه خودمان نشسته ایم
و این اولـیـن شــبـــــــــــ آرامــش ماست ...
هنوز لباس عروس و کت شلوار دامادی بر تن مان است ،
خــــــسـتــه ایـم و این شیرین ترین خــسـتـگــی دنـــیـاست !
که پس از ســـــــــال ها به هم رسیده ایم . . .
با همان لباس عروس برمیخیزم
و ۲ نـــخ سیگار میاورم و روی پــاهــایـت مینشینم ،
یــکـی بر لــبــــــــــ من و دیگری بر لـبـــــــــــ تو . . .
چـــــــــشـــــــــم هایمان میخندد . . .
مـیـدانـیـم امــشـــــبــــــــــــــ چه خــــبـــر است !
و این هم شــیــریـــن تـریـن سیگــــــــــار دنــــــــیــا خواهد شد . . .
چشم در چشم ، دست در دست و چند پــک عمیق
و فضای خــــــــانـه مه آلود میشود . . .
ناگاه لای انگشتانم داغ میشود !
و از این رویای شیرین بیرون می آیم . . .
یـــــــــــــــــــادم می آید تـــــــــــــــو سال هاست که رفته ای
و من هنوز با هر نخ سیگــــــــــــــار غرق رویای تـــــو می شوم . . .
. . .
علی مقدس
06-12-2012, 20:24
روزگار چوبی به آستینم کرد......
حالا معنی سکوت تلخ مترسک را میفهمم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و علت ترس پرنده های زیبا از مترسک را !
در زندگی برای هر آدمی
از یک روز از یک جا از یک نفر به بعد ...
دیگر هیچ چیز مثل قبل
نیست!
نه روزها، نه رنگ ها، نه خیابانها
همه چیز میشود: "دلتنگی
D4Rk knight
07-12-2012, 09:39
حالا که رفته ای
ساعتهــــا به این می اندیشم ، که چرا زنــــده ام هنـــوز ؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم ؟
خدا یادش رفته است مرا بکشــــد
یا تــــــو قرار است برگردی ؟
hamid_diablo
07-12-2012, 11:54
نمیدانم
اما...
عشق و قلب من فقط باتو کامل میشه
نه باهیچکس دیگه
هیچکس هیچکس هیچکس
reza22222
07-12-2012, 13:55
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند ، عشق بورز به آن ها که دلت را شکستند ،
دعا کن برای آنان که نفرینت کردند ، درخت باش به رغم تبرها ، بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست ...
کوروش بزرگ
پُـشتِ ایـن بـغـضْ
بـیـدی نـشستـه
کـه خیال می کـرد
بـا ایـن بـادهــا نَمی لـرزد ...!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
mahsa.92
07-12-2012, 17:48
تـــــــــــو ... چه می فهمی!
حــال و روز کــــسی را که
دیگر هـیــــچ نگاهـــــی
دلــــــش را نمی لرزاند...!
vahidhgh
07-12-2012, 17:53
تمام حرفهایم در مقابلت
سه کلمه شد :
من و
تو و
هوای تو
علی مقدس
07-12-2012, 18:27
دلــــــــم برای کودکـــــیم تنـــــگ شـــــــده...
برای روزهایـــــــی که باور ســــــاده ای داشـــــتم
همــــــه آدم هــــا را دوســت داشـــتم...
مرگ مادر "کــــوزت" را باور می کـــــردم و از زن "تناردیه" کـــــینه به دل می گرفــــتم
مادرم که می رفــــت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشـــــود...
دلـــــم می خواست "ممُل" را پیدا کـــــنم
از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال "وروجـــــک" می گشتم
تمام حســـــرتم از دنـــیا نوشتن با خودکــــــار بود !
دلــــــــم برای کودکـــــیم تنـــــگ شـــــــده...
ساده است باور ساده داشتن !
ساده نیست کودکی را داشتن
ساده است زن تناردیه بودن !
ساده نیست اما کوزت بودن
ساده است مادر هاچ بودن !
ساده نیست اما هاچ بودن
ساده است ممل را پیدا کردن !
ساده نیست وروجک ساختن
ساده است نوشتن با مداد در نبودن خودکار !
ساده نیست دلتنگ نشدن برای کودکی
علی مقدس
07-12-2012, 19:00
ای ابــر هــا نبــاریــد .!
مــن *دریــا* را بـه پــایــش ریختــَم ...
بــَر نگشــت !
از ترس غرق شدن !
شاید هم بلد نبودن شنا !
sara_girl
07-12-2012, 19:53
کاشکی یکی بود
که فقط با یکــــــــــــــــــی بود …
آقای مقدس سلام
این تاپیک و یا تاپیک دست نوشته های من محلی برای مشاعره نیست
لطفا یا شعری بر اساس قوانین این تاپیک قرار دهید
و یا اگر دست نوشتهای از خودتان است در تاپیک دستنوشتههای من ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بنویسید
یا بر اساس قانون 10 انجمن ادبیات اقدام کنید
قوانین انجمن ادبیات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ممنون
:46:
ســـــنگ اســت که صـــــــبوری را میـــداند ،
بــرای آمـــــدنت ، تو بــــگو ......
ســــــــنگ باید شـــــوم ..؟
که صبــــــور باشم؟ !
یــا صـــــــبر از دســـت بـــدهم
تــا ســـــنگ نشــــــوم ... ؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Iloveu-ALL
07-12-2012, 22:24
گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها،
نا خوداگاه لبخندی روی لبانمان مینشاند!
چه حس زیبایی است،نه؟
چقدر دوست دارم این لبخندهای بیگانه را
و چه بیشتر دوست میدارم این بعضی هارا...
عجب بغض پرتوقعی دارم امشب
امشب پیشانی ام
چسبیدن به سینه ات را میخواهد
و موهـــــایم
بوییــــدنت
و چشمهایم خیس کردن پیراهنت را
عجب بغض پرتوقعی دارم امشب
پ.ن : کاش برسد این بغض به گریه/ کاش برسد این بعض به تو
در هـر بـازدمـ عشقتـــ ,
کـه خـودنمــائـی مـیکنــد مــَـن ,
رســوا می شــوم
قهر ها بهانه است
کسی که دوستت دارد
برای ماندن در بين هزاران نقطه ی سياه شب
حتی اگر یک نقطه ی سپید بیابد دلیلش می کند برای ماندن
و کسی که می خواهد برود
در سپيدی روز حتی اگر نقطه ای سياه را هم نيابد
با انگشتش به گوشه ای اشاره می کند که انگار نقطه ای سياه يافته !!!
کسی که رفتنی است
بگذار برود
رودخانه اگر عاشق دريا بود
عشقش را به چاه فاضلاب نمی داد !!
hamid_diablo
08-12-2012, 01:31
آدمای دلتنگ...
وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن...
یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری...
یکم ثابت میشن...
یواش یواش چشماشون پر اشک میشه..
D4Rk knight
08-12-2012, 11:05
از تـــــمام دنیـــــــــا
شانــہ اے مــے خواهـم برای سـرم،
و ســــرے بـــــــراے شــــــــــانـــــہ ام ! . . .
کســے خستــــہ نیسـتـــ از این بالــش هاے پــرے؟
M0RTEZA_R
08-12-2012, 13:05
چه موجود عجيبي است اين انسان
وقتي صدايش مي کني، نمي شنود
وقتي به دنبالش مي روي، نمي بيند
وقتي دوستش داري، به فکرت نيست.
اما...
وقتي مي شنود که ديگر صدايت گرفته
وقتي مي بيند که خسته در راه افتاده اي
وقتي به فکرت هست، که ديگر نيستي
alone-yaser
08-12-2012, 13:10
ر چشمانم تنها يي ام را پنهان مي کنم
در دلم ، دلتنگی ام را
در سکوتم ، حرفهای نگفته ام را
در لبخندم ، غصه هايم را
دل من چه خردسال است ، ساده می نگرد
ساده مي خندد ، ساده می پوشد
دل من از تبار ديوارهای کاهگلی ست
ساده می افتد
ساده می شکند ، ساده می ميرد ...!!
mahsa.92
08-12-2012, 14:44
چیزهایی هست .... خیلی بدتر از "تنهــــــــــایی" .....
اما ....
ســــــــــالها طول میکشد .... تا این را بفهمی ....
وقتی هم که آخــــر سر ...
می فهمی اش ....
دیگر خـــــیلی دیر شده .....
و هیـــــــــچ چیز .....
بدتـــــر از .... "خیــــــلی دیر " نیست .....
چارلز بوکفسکی
vahidhgh
08-12-2012, 17:29
علامت سوالی شده ام این روزها
خدا را نمی بینم ولی هست
آسمان را می بینم ولی نیست
چشمانت برق صداقت می زنند
لبهایت به دروغ عادت دارند
و من غرق سوالم امروز...
sara_girl
08-12-2012, 20:16
خیلیا پایِ معرفتِ خودشون وایسادن
نه خوبیِ شما !
گلویم از بغض درد میکند
و
همه میگویند: لباس گرم بپوش!...
بیزارم از این جبر جغرافیایی،
که دیدن و لمس دست هایت را
ویزا لازم کرده است. . .
وقتــی صبرتـــ تـمام می شــود ،
نــــــــــــرو !
تـازه معرفتـــ اینجـا آغاز شده استـــــــــ
خیلی سخته…
.
.
تو با بغض بنویسی اما اون باخنده بخونه..!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمـی دانم مـی دانی یـا نـﮧ ... ؟!
لـحظـﮧ ی تـولـد مـن بـﮧ همـان ثانیـﮧ ای بـرمـی گـردد ...
کـﮧ تـو بـرای اولیـن بار بـﮧ مـن گفتی ...
دوسـتت دارم .
پ.ن : و لحظه مرگم همان لحظه ای بود که برای اولین بار طعم دروغهایت را چشیدم
چه کوتاه است فاصله میان تولد تا مرگ
hamid_diablo
09-12-2012, 13:33
تمرین نرنجیدن میکنم
و صبوری را مشق
اما نسیم یاد تو که میوزد
هوای دلم بارانی است...
باز شب که می شود...
میدانم که خود را فریب می دهم
چه کنم؟!
از تو به خیال خامی هم قانعم
هر شب دلم این سوال بی جواب را زمزمه می کند:
از دل برود هر آنکه از دیده رود؟!
و شب تا صبح در خواب به دنبال تو می گردم
شاید تو هم به یاد من باشی
صبح که می شود ، باز هم همان حکایت همیشگیست
تمام ضرب المثل ها را لعنت می کنم که نیمی از عمرم را به باد داده اند
آری ... روز از نو ، روزی از نو!
روزی من همین خیال خام است!
چی کنم؟!
از تو به خیال خامی هم قانعم
reza22222
09-12-2012, 15:24
آی آدم...
کوچه های قدیمی را باریک می ساختند تا آدم ها به هم نزدیک شوند حتی در یک گذر ...
اکنون چقدر آواره ایم در این اتوبان های سرد ...
شاهرخ سروری
sara_girl
09-12-2012, 18:44
بعد از تمام باران ها
بعد از برف ها
حرف ها…
حرف ها…
تو خواهی آمد!
قول داده بودی.
خاطرت هست؟!
mahsa.92
09-12-2012, 19:13
یک عکس دو نفرﮪ که از وسط پارﮪ اش ﻣﮯ کنم
آخرین چیزیست ﮐﮫ از تو ماندﮪ
"تو" ﻣﮯ افتی ﺗﮭ ِِ سطل زباﻟﮫ
"من" ﻣﮯ ماند کف دستم
آخ ﺧ ﺧ ﺧ ﺧ ﺧ ﺧ
دستت جا ماندﮪ روﮯ شاﻧﮫ ام...
vahidhgh
09-12-2012, 20:25
انقدر تا آسمانها تو را برده ام
که اگه به زمین بخوری
چیزی به جز خاطره ای
ازت بر جا نماند....
Amir Hossein
10-12-2012, 00:38
نـشـــانی ام را می خـواســـتـی ؟
هــمـان مـحـلــه ی قـدیـمی پـائـیـز !
مـنتـظرم هـــنـوز ...
اما زرد
اما خشــڪـ
گاهی بیـاد می آورم تــو را
زیـر پـا ڪه می مـــانـم ...
raha bash
10-12-2012, 13:50
عزیزم
پالتوی امسالت را
به رنگ نگاه منتظرم بخر
من سر قرارهمیشگی، با احساسی "تابستانی" اما تردیدی "زمستانی" منتظرم
به فکر لرزش پاهای سردم باش
دیر نیا
hamid_diablo
10-12-2012, 14:38
همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد
همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد
همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد
حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کن
vahidhgh
10-12-2012, 19:26
دست و دلم را که ددیدی
پایت را کشیدی
از زندگی ام ...
reza22222
10-12-2012, 23:11
تو کيستي؟
هان؟
يادم آمد...
تو هماني که روزي با پاهايت آمدي
و نماندي و رفتي!!!
و من...
من همانم
که روزي با دلم آمدم و ماندم و ماندم ........
گمم نکن
در گوشه ای از حافظه ات
آرام مینشینم
فقط بگذار بمانم!
Iloveu-ALL
11-12-2012, 23:20
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
رفاقت ایستادن زیر باران و با هم خیس شدن نیست ،
رفاقت آن است كه یكی برای دیگری چتر شود
و دیگری نفهمد كه چرا خیس نشد !!!
چه جوري ببوسمت ؟.خودت انتخاب كن
اينو وقتايي مي گي كه من از سر شوق .يه گوله كوچولوام تو بغلت!!
كشدار.مدت دار.تبدار.ادامه دار.جون درآر.خستگي درآر.همه اينارو كه پشت هم
رديف مي كنم برات.
غرق ميشم تو بوسه هات و غرق ميشي تو خنده هام
reza22222
12-12-2012, 10:12
در یک روز خزان پاییزی
پرستویی را در حال مهاجرت دیدم
به او گفتم:
چون به دیار یارم میروی
به او بگو دوستش دارم ومنتظرش می مانم.
بهار سال بعد
پرستو نفس نفس زنان آمد.
و گفت: دوستـــــش بدار ولی منتظــــــــرش نمـــــــــان..........
vahidhgh
12-12-2012, 19:12
هزار بار نوشتم دوستت دارم
این بار میخواهم ننوشته بدانی
چه سود که هر بار مرا ز خود برانی
مرا هر بار امتحان می کنی
تا میزان عشقم را بدانی ؟
شاهزاده خانوم
12-12-2012, 20:35
وقتي كه من تو را دوست دارم
نه به سلام رهگذران مست كوي و خيابان
پاسخ مي گويم
نه به نگاه هاي هرزه اي كه
حريصانه سقوطم را
آرزو مي كنند
تو تمام نگاه هاي من را
در شعر هايت خلاصه كرده اي
من تمام سلام هاي دنيا را
در خواب هاي قشنگي كه
هر شب تو را به ديدنم مي آرن
D4Rk knight
12-12-2012, 20:38
تـُـو بــــــﮧ اُفــتآدَטּ مَـــטּ دَر خــیـــآبـــآטּ خَندیدے
وَ
مَــטּ...
هَمــﮧ ے حَواسَــ ـمــ بـــــﮧ چشـــمآטּ مَردُمـــ شَـــ ـهر بـــود
کــــﮧ عاشقــ خَنده اَتــ نَشَوَنــــد
V E S T A
12-12-2012, 21:17
شاید!
شعر همین است
که من عاشق تو باشم
و تو!
با هر که میخواهی
hamid_diablo
13-12-2012, 10:32
کـی میـگه مـــــرد گــــریه نمیکنـه؟؟
بعضی مــــوقع ها اینقدر سخته کـه باید مـرد باشی تابتونی گـریه کنی..
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
V E S T A
13-12-2012, 13:46
دیگر!
آدمی را دوست نمیدارم
میخواهم درخت باشم
پرندگان را
بیشتر دوست دارم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرما یعنی
نفس های تو ،
دست های تو ،
آغوش تو . . . !
من به خورشید ایمان ندارم !!!
بعضیا رو هیچوقت نمیتونی داشته باشی ولی
این دلیل نمیشه که دوستشون نداشته باشی
میشه همیشه تو ذهن و قلبت باقی بمونن.....
یه وقتایی که یادشون می افتی ......یه گرمایی تو قلبت حس کنی
تو دلت بگی: قربونت برم الهی که اینقدر دوست داشتنی هستی
بعدشم یه لبخند از مرور خاطرات قشنگ....
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.