مشاهده نسخه کامل
: سریال سقوط آزاد
هنرنمايي ستارهها در سريال سقوط آزاد
از امشب و همزمان با آغاز هفته نيروي انتظامي، شبكه يك سيما پخش سريالي را با محوريت فعاليتهاي نيروي انتظامي به آنتن پخش خواهد سپرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين سريال «سقوط آزاد» نام دارد و قرار است از امشب ساعت 22:15 پخش شود. سقوط آزاد را عليرضا اميني كارگرداني كرده و زامياد سعدونديان هم نگارش آن را برعهده داشته است.
داستان اين سريال درباره يك گروه خرابكار حرفهاي است كه به واسطه آشنايي با سيستمهاي كامپيوتري قصد دارند دست به اقداماتي عليه امنيت مردم بزنند. با انجام اولين عمليات، پليس وارد ماجرا ميشود در اين ميان سرگرد صابر از افسران زبده پليس مامور ميشود مجرمان پرونده را شناسايي و دستگير كند.
رفته رفته همه نشانههاي موجود به زني به نام «مانا» ميرسد كه طراح اصلي گروه خرابكار محسوب ميشود اما پيدا كردن اين زن آنقدر كه در ابتدا تصور ميشد ساده نيست. در مسير پيدا كردن اين مجرم ماجراهاي بسيار ديگري به وقوع ميپيوندد.
در اين سريال حامد بهداد براي نخستين بار در تلويزيون در نقش يك پليس ظاهر شده است. او كه پيش از اين تجربه بازي در سريالهاي مختلفي چون «سايه آفتاب»، «آخرين دعوت» و «يك مشت پرعقاب» را داشته در سومين همكاري خود با اميني در نقش سرگرد صابر ديده خواهد شد. پوريا پورسرخ بازيگر جوان سينما و تلويزيون هم در نقش سروان پوريا هنرنمايي كرده است و روناك يونسي هم ايفاگر نقش مانا خواهد بود.
بجز اين بازيگران ديگري چون الهام حميدي، فخرالدين صديقشريف، خسرو شهراز، سمانه جلالي، بيتا بيگي و علي عراقچي در نقشهاي ديگر سريال ظاهر شدهاند.
تهيهكنندگي اين سريال را تهيهكننده نامآشناي سينما و تلويزيون يعني حبيبالله كاسهساز انجام داده است. كاسهساز درباره ويژگيهاي سريال «سقوط آزاد» ميگويد: به هر حال اين سريال يك اثر پليسي با صحنههاي اكشن است. ما در اين اثر از عوامل حرفهاي سينما و تلويزيون در جلو و پشت دوربين استفاده كردهايم. ميتوانم بگويم تمامي پلانهاي اين سريال با تكنيك دوربين روي دست گرفته شده است. از آن گذشته ريتم اين سريال تند است و تلاش شده همه استانداردهاي ساخت يك اثر خوب پليسي در آن لحاظ شود. به جز اين كوشيديم نحوه شخصيتپردازي و داستانپردازي اثر هم شاخص باشد.
كاسهساز درباره مراحل ساخت اين سريال هم ميگويد: «سقوط آزاد» از جمله آثار مناسبي بود كه بايد براي هفته ناجا آماده ميشد.اگرچه فيلمنامه آماده بود ولي باز هم بايد روي آن كار ميشد.
كار تصويربرداري تقريبا 2 ماه و 10 روز پيش آغاز شد و بعد از 55 روز، تصويربرداري در لوكيشنهاي مختلف در تهران و كيش به پايان رسيد. ما در اين سريال شاهد سكانسهاي اكشن هم خواهيم بود. مجتمع تجاري ميلاد نور 7 شب در اختيار گروه فيلمسازي ما بود و در اين لوكيشن سكانسهاي مهيج گروگانگيري را تصويربرداري كرديم.
به گفته وي «سقوط آزاد» شايد از اولين سريالهاي تلويزيوني باشد كه پيشتر تبليغات ميداني آن در سطح شهر تهران با نصب بيلبوردهاي مختلف آغاز شده است.
اين سريال در ابتدا «گيوتين» نام داشت و بعد به« آخرين روز» و بالاخره به سقوط آزاد تغيير نام داد. در ساخت سريال سقوط آزاد اسماعيل آقاجاني (تصويربردار)، ميلاد كزازي (طراح صحنه)، سعيد ملكان (طراح گريم)، حميد سليميان (تدوين)، محسن كاسهساز (مجري طرح)، سيد محمودرضا موسوينژاد (صداگذار)، عليرضا نسايي (مدير برنامهريزي) و حميد سليماني (جلوههاي ويژه) همكاري كردهاند.
سقوط آزاد در 7 قسمت 50 دقيقهاي توسط شبكه يك سيما و با مشاركت اداره سينمايي نيروي انتظامي تهيه شده است.
---------- Post added at 02:55 PM ---------- Previous post was at 02:51 PM ----------
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Masoud-Susa
05-10-2011, 15:18
ایول !
امیدوارم سریال جالبی از آب دربیاد....مخصوصا اینکه حامـــد بـــهداد عزیز هم توش بازی می کنه ! :40:
خوشمان امد ببینیم امشب چه میکنه ..شاید ما رو با تی وی ملی آشتی داد !!!
عکساش که باحال بود . امیدوارم سریال هم باحال باشه :دی
برای قسمت اول خوب بود البته پوریا پورسرخ اصلا به نظرم انتخاب خوبی برای این نقش نبود .به هر حال کارگردانی امینی خوب بود تیتراژ شروع خوبی هم داشت که کاملا مدیوم سینمایی داشت .و دوربین هم که رو دست بود جالب بود .
حالا یه حاشیه راسته بهداد هفته ای 150 میلیون گرفته ؟
سريال سقوط آزاد را عليرضا اميني در 8 قسمت كارگرداني كرده است
پليس و دختر تبهكار در سقوط آزاد
پخش مجموعه هشت قسمتي سقوط آزاد به كارگرداني عليرضا اميني و به تهيهكنندگي حبيبالله كاسهساز از ديشب آغاز شده است. اين مجموعه تلويزيوني به سفارش شبكه يك سيما و همكاري اداره سينمايي ناجا براي پخش درهفته نيروي انتظامي تهيه شده است، در يكي از شبهايي كه اين سريال پليسي در حال تصويربرداري بود، براي تهيه گزارش از پشت صحنه آن به محل تصويربرداري رفتيم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جمعيت زيادي در اطراف يكي از برجهاي بزرگ حوالي بلوار فرحزادي ايستادهاند. قرار است يكي از اصليترين سكانسهاي اين مجموعه به تصوير كشيده شود. تعداد زيادي از هنروران نيروي انتظامي به همراه چند ماشين پليس هم در صحنه هستند. شايد اگر حضور دوربين و عوامل تصويربرداري نبود گمان ميرفت كه اينجا محل وقوع حادثهاي است.قرار است در اين صحنه نيروهاي پليس وارد محل اختفاي شخصيت اصلي داستان به نام مانا با بازي روناك يونسي شوند و مانا هم به محض اطلاع از حضور پليس در محل از شوتينگ زباله فرار كند.
عليرضا اميني، كارگردان اين مجموعه در حال هدايت بازيگران است. پوريا پورسرخ و حامد بهداد در اين سريال نقش پليس مخفي را بازي ميكنند و هيچكدام از آنها لباس نيروي انتظامي به تن ندارند. عليرضا اميني پس از چندتله فيلم كه براي تلويزيون ساخته، اولين سريال تلويزيوني خود را با مضموني پليسي جلوي دوربين ميبرد. پس از فيلمهاي «هفت دقيقه تا پاييز» و «انتهاي خيابان هشتم» اين سومين همكاري حامد بهداد با عليرضا اميني است.
وقتي پليس درست عمل نميكند
مجموعههايي كه با موضوع نيروي انتظامي ساخته ميشوند، معمولا از حضور يك مشاور انتظامي هم بهره ميبرند. سرهنگ مددي، مشاور انظامي اين سريال در حين اينكه هنروران انتظامي خود را براي صحنه بعدي راهنمايي ميكند، چند دقيقهاي هم با ما همكلام ميشود. وقتي از او ميپرسم با توجه به اينكه نيروي انتظامي اسپانسر(حامي مالي) اصلي اين مجموعه است، آيا قرار است حضور پليس، حرف اول و آخررا در اين مجموعه بزند؟ وي در پاسخ ميگويد: خير چرا كه هدف اصلي ما تعامل خود صدا و سيماست.
لازمه مجموعههايي كه به نوعي پليس در آنها حضور دارد، اين است كه بايد يك مشاور انتظامي حتما در كنار گروه سازنده حضور داشته باشد و اين اتفاق به اين معنا نيست كه پليس حرف اول و آخر را در اين مجموعه ميزند. اين حضور صرفا به منزله يك تعامل دو جانبه است، هرچند اسپانسر اصلي سريال سقوط آزاد معاونت سينمايي ناجاست. حضور ما هيچ وقت باعث نشده از تهيهكننده و كارگردان بخواهيم تمام و كمال آنگونه كه پليس ميخواهد، رفتار كنند. وقتي از او ميپرسم كه آيا حضور پليس در اين مجموعه، متفاوت از ديگر مجموعههاست؟ در پاسخ ميگويد: به هر حال نقش حضور پليس در هر كار و مكاني، ايجاد امنيت است. آنچه در آخر ممكن است متفاوت به نظر بيايد، نحوه نگارش و پرداخت داستان است. حتي خيلي اوقات تغييراتي هم در سر صحنه اعمال ميشود. برايمان مهم اين بود كه در اين سريال نشان دهيم در زندگي روزمره هم خيلي اوقات پليس بدرستي عمل نكرده است و اين دقيقا همان چيزي است كه محتواي پليسي سريال سقوط آزاد را از ديگر مجموعههايي با اين مضمون متفاوت ميكند.
براي باختن نيامدهام
با شمارش عليرضا اميني و آمادهباش گروه، اولين سكانسي كه قرار است در شب كليد بخورد، آغاز ميشود. در اين صحنه قرار است حامد بهداد، پوريا پورسرخ و الهام حميدي كه او نيز نقش پليس را در اين مجموعه ايفا ميكند، به همراه جمعي از گروه نيروي انتظامي اسلحه به دست وارد ورودي ساختمان شوند. مطابق خيلي از صحنههايي كه براي بار اول باب طبع كارگردان گروه نيست، اين سكانس هم به برداشت دوم و سوم ميرسد. اميني معتقد است ميزانسي كه براي اين سكانس در نظر گرفته، بايد كمي تغيير كند و به قولي زاويه دوربين براي گرفتن اين نما چندان مناسب نيست. فرصت خوبي است كه سراغ پوريا پورسرخ برويم كه در حضوري متفاوت اين باردر يك سريال اكشن پليسي در نقش سروان پويا در تلويزيون ظاهر ميشود. خودش ميگويد يكي از دلايلي كه بشدت مرا راغب كرد تا در اين مجموعه حضور داشته باشم، اين بود كه نوع فيلمسازي و كار عليرضا اميني را بسيار دوست دارم و زماني كه پيشنهاد بازي در اين سريال به من داده شد، آن را فرصت خوبي دانستم و پذيرفتم كه در آن بازي كنم. اين حضور ميتواند غيبت چند ساله مرا در تلويزيون جبران كند. پورسرخ معتقد است گروهي كه در آن حضور دارد، يكي از حرفهايترين گروههايي است كه در چند سال اخير، همكاري در كنار آنها را تجربه كرده است.
او در ادامه ميگويد يكي از نكات قوت سقوط آزاد اين است كه اين بار خود پليس، باني توليد يك كار نمايشي شده است و اين مساله به جذابيتهاي كار ميافزايد. نوع روايت و جنس پلانهايي كه طراحي شده، بسيار خاص و متفاوت است و حتي نوع بازي كه از بازيگران گرفته ميشود، به لحاظ سبك كاري آنها بسيار جديد است. وي ميافزايد: جنس بازيام در سقوط آزاد را دوست دارم و فكر ميكنم چنين تركيبي از حضور بازيگران در يك كار نمايشي براي تلويزيون بيسابقه است. من براي باخت وارد ميدان بازيگري نشدهام. درست است كه به دنبال خيلي چيزهايي بودم كه شايد هنوز فرصت تجربه آنها را به دست نياوردهام ولي از آنجا كه هميشه خودم را در گروه و مجموعه يك فيلم ميبينم، سعي ميكنم حضور خوبي در كنار عوامل اين گروه داشته باشم.
برداشت مجدد صحنه آغاز ميشود. چند ماشين پليس بسرعت وارد فضاي خاكي اطراف ساختمان ميشوند و چيزي كه براي عليرضا اميني در اين صحنه خيلي مهم است، سرعت عمل بازيگران در پياده شدن از ماشينها و حركت سريع به سمت ورودي ساختمان است. پوريا پورسرخ كمي در حركت خود تعجيل ميكند و اتومبيل شاسي بلندي كه سروان پويا، پليس مخفي سوار بر آن است. با صداي مهيبي به يكي از ماشينهاي پليس برخورد ميكند. اين جور اتفاقات معمولا در سريالهاي پربازيگر و هنرور بيسابقه نيست و برداشت مجدد اين سكانس كمي به تعويق ميافتد.
بهداد در سقوط آزاد
حامد بهداد از آن دسته بازيگراني است كه در هر بار حضور خود چه در سينما و چه در تلويزيون حرفهاي جديدي براي گفتن دارد. هرچند به گفته خيليها يك جنس بازي خاص دارد ولي نوع گريم چهرهاش و لحن جديدي كه در بيان نقشش در سقوط آزاد به كار گرفته، از او چهره جديدي ارائه ميكند. بهداد معتقد است در همه جاي دنيا خود پليس به تنهايي جذابيت ندارد و قضاوت و نقدي كه به نوع بازيگر ايفاگر نقش پليس وارد ميشود، هميشه حرف و حديثهاي خاص خود را به همراه دارد.
بهداد: اين سريال، در ادامه كارهاي ديگر من است و قرار نيست اتفاق خاصي هم رخ دهد. هرچند وضعيت فيلمسازي و سريالسازي را در شرايط فعلي چندان مساعد نميبينم ولي شرايط قرار نيست از سرعت بازيگري من بكاهد
او ميگويد صرفا به اين دليل كه قرار بود نقش پليس را بازي كنم، اين نقش را نپذيرفتم. شايد تجربه كار اكشن خيلي در سينماي ايران در حال حاضر جايگاهي ندارد. چرا كه به هر حال وقتي پاي پليس در ميان باشد؛ به تبع آن، امكانات انتظامي اعم از خودرو و با هليكوپتر و خيلي چيزهاي ديگري هم لازم ميشود و همه اينها هم وقتي مهياست كه خود نيروي انتظامي به نوعي در كار دخيل باشد.
حامد ميافزايد: فضاي اكشن اين كار، بسيار زياد بود خيلي جاها مجبور بوديم بزرگراهها و حتي برخي تونلها را هم ببنديم و خب اين اتفاق قطعا همكاري همه جانبه نيروي انتظامي را ميطلبيد. ژانر پليس در همه دنيا ژانر بسيار جذابي است كه متاسفانه در سينماي ما دارد به يك ژانر مرده تبديل ميشود. اميدوارم تلويزيون با نمايش اين مجموعه، گام متفاوتي در احياي آثار پليسي در سينما ندارد.
حامد بهداد مدتهاست در سريالهاي تلويزيوني بازي نكرده است و حالا در سريال سقوط آزاد نقش سرگرد صابري سومين تجربه خود را با عليرضا اميني مقابل دوربين برده است. وقتي از او ميپرسم سريال سقوط آزاد چقدر با ديگر كارهاي او تفاوت دارد؟ در پاسخ ميگويد: اين سريال، در ادامه كارهاي ديگر من است و قرار نيست اتفاق خاصي هم رخ دهد. هرچند وضعيت فيلمسازي و سريالسازي را در شرايط فعلي چندان مساعد نميبينم ولي شرايط قرار نيست از سرعت بازيگري من بكاهد.
اكشن در نيمه شب
در سريالهاي پليسي و اكشن كه حجم لوازم صحنه و بازيگران زياد هستند، مديريت توليد، كار چندان سادهاي نيست. محمدرضا راستگو، مدير توليد سريال سقوط آزاد است. وي حدود 22 سال است كه در حوزه تلويزيون و سينما مشغول به كار است. سريال در چشم باد، شيخ بهايي از جمله كارهاي او در زمينه مديريت توليد است.
وي درباره سريال سقوط آزد ميگويد: تلاش شبانهروزي همه گروه براي رسيدن به اين هدف كه بتوانيم اين سريال را در هفته اول مهرماه روي آنتن بفرستيم، پيش توليد اين سريال از اول مرداد ماه آغاز شد و از 24 مرداد هم نخستين سكانس از اين مجموعه جلوي دوربين رفته است. راستگو در ادامه ميگويد اين سريال لوكيشنهاي زيادي داشت و در عين حال كار پربازيگري بود. هماهنگي توليد اين كار در زمان كمي كه ما داشتيم، واقعا كار دشواري بود.
دوربين دوم از طبقه چهاردهم صحنه را دنبال ميكند. كمكم جمع زيادي از همسايگان هم براي تماشاي صحنه فيلمبرداري به گروه اضافه ميشوند. ساعت به نيمه شب نزديك ميشود و عوامل سريال، ساعتي را براي صرف شام دست از كار ميكشند. در اين ميان، حامد بهداد با عليرضا اميني در حال گفتوگو براي بازي در سكانس بعدي هستند.
امير پرتوزاده صدابردار سريال سقوط آزاد است كه از سال 74 فعاليت كارياش را در زمينه سينما و تلويزيون آغاز كرده است. وي درباره كارش در اين سريال ميگويد: اين مجموعه از جمله كارهايي است كه سكانسهاي خارجي زيادي داشته و با حضور تعداد زيادي هنرور و صحنههاي اكشن در عين حال نبايد ديالوگي هم از دست ميرفت.
وي ميافزايد: كاركردن با عليرضا اميني، دشواريهاي خاص خود را دارد چرا كه از نظر او، همه چيز بايد به بهترين شكل ممكن انجام شود و بهترين نتيجه به دست آيد. مشكلي كه در اين كار وجود دارد، اين است كه گاهي مجبوريم برداشتهاي مجددي براي صدا داشته باشيم و در عين حال كار كردن در خيلي از لوكيشنها اين فرصت را در اختيار ما قرار نميدهد. خوشبختانه در چندين تله فيلم با اين كارگردان همكاري داشتهام و تا حد زيادي سليقه او را ميشناسم.
صحنه براي تعقيب و گريز سكانس بعدي در حال آمادهسازي است. عليرضا اميني بيسيم به دست فرمان ميدهد كه خيابان كنار برج فقط براي عبور و مرور ماشينهاي پليس آماده شود.
الهام حميدي نقش «سروان كيا» را در اين سريال به عهده دارد. شايد اين حضور براي او كه طي اين سالها عادت كردهايم او را هميشه در نقشهاي مهربان و معصوم ببينم، به نوبه خود تازگيهايي داشته باشد. خودش ميگويد تا به حال نقش پليس را بازي نكرده بودم و با توجه به اينكه حضور خانمها در فيلمها و سريالهاي تلويزيوني در نقش پليس محدوديتهايي را نيز به همراه دارد ولي بازي در اين نقش براي من تجربه خوبي بود.
حميدي معتقد است اين اولين بار است كه يك پليس زن در تلويزيون ايران پررنگ نشان داده ميشود و از آنجا كه اين نقش به نوعي بايد براي جامعه الگو باشد، بايد نكاتي را در ارائه نقش رعايت ميكرديم. در كنار الهام حميدي يك پليس زن ديگر هم حضور دارد كه از همكاران نيروي انتظامي و به نوعي مشاور خانمها در ارائه نقش پليس است.
اسماعيل آقاجاني، مدير تصوير برداري سريال است.تصاوير سريال سقوط آزاد تنها با يك دوربين ضبط ميشود. البته طي كار سكانسهايي هم وجود دارد كه با 2 دوربين گرفته ميشود.
آقاجاني درباره اين سريال ميگويد: يكي از خصوصيات برجسته اين مجموعه اين است كه تمامي تصوير آن به صورت دوربين روي دست گرفته ميشود چرا كه اساس كار بر اين مبناست كه بيننده با يك كار اكشن روبهرو شود. البته در جاهايي هم سعي شده تا مخاطب سكون را در نوع تصاوير ببيند و با ايجاد يك كنتراست قابل قبول تماشاي اين تصاوير براي بيننده خستهكننده نباشد.وي در ادامه ميافزايد: ميزانسنهاي اين سريال اساسا به صورت سكانس پلان است و سعي شده تا پلانهاي خاصي براي صحنههاي مهيج كار طراحي شود.
ابزار جديد براي پليس
يك كار پليسي به لحاظ طراحي صحنه، خصوصيات ويژهاي ميطلبد. ميلاد كزازي، طراح صحنه و لباس اين مجموعه معتقد است برخلاف خيلي كارها كه عموما طراحي خاصي در آنها اعمال نميشود، سقوط آزاد جزو سريالهايي است كه به اين نكته توجه ويژهاي دارد. چون در اين سريال قرار است چهره جديدي از پليس و نوع عملكرد او به نمايش گذاشته شود. شايد اين بار برخلاف تصور بيننده ماشينهاي جديدي در اختيار نيروهاي پليس گذاشته شده و حتي از چراغ گردانهاي جديدي براي ماشين پليس استفاده و خيلي از دكورها براي اين كار ساخته شده است. ما حتي كمدهاي اسلحه براي اين كار ساختيم. به لحاظ طراحي لباس هم بايد بگويم كه تا حدود 90 درصد لباسها براي بازيگران دوخته شد و سعي كرديم قالب طراحي لباسمان براي نقش پليس به اينگونه باشد كه اقتدار هميشگي پليس را همچنان حفظ كند.
سريال سقوط آزاد درباره 2 پليس جوان است كه در پي رازگشايي از پرونده دختري تبهكار هستند. حامد بهداد، پوريا پورسرخ، روناك يونسي، الهام حميدي، فخرالدين شريف، خسرو شهراز، سمانه جلالي، بيتا بيگي و علي عراقچي بازيگراني هستند كه در اين فيلم ايفاي نقش كردهاند.
عوامل ديگر سريال «آخرين روز» عبارتند از: مجري طرح: محسن كاسهساز، دستيار اول كارگردان: ايمان يزدي، مديربرنامهريزي: عليرضا نسايي، مديرتصويربرداري: اسماعيل آقاجاني، طراح گريم: سعيد ملكان، طراح صحنه و لباس: ميلاد كزازي، آهنگساز: ستار اوركي، جلوههاي ويژه: حميد سليماني، تدوين: حميد سليميان، مديرتوليد: محمدرضا راستگو، مدير تداركات: حميدرضارجايي، مديرگروه بدلكاران: عرشيا قدسي، ناظر كيفي ناجا: سرهنگ چمني، ناظر انتظامي: سرهنگ مددي.
شبنم مدني / روزنامه جامجم
پنجشنبه 14 مهر 1390
واسه شروع بد نبود ولی حامد بهداد چرا اینجوری حرف میزنه ؟ مخصوصا تو سکانس تو ماشین با پوریا پورسرخ
سریالی که توش حامد بهداد باشه ارزش دیدن نداره!
ادم بد دهن و بد صحبت و قیافه گیر و ...
تکرارش کی هست ؟
کلا هر روز پخش میشه ؟
آخه من موندم كجاي ايران به سرگرد سانتافه ميدن به سروان گرند ويتارا اونم پلاك شخصي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
piremard
07-10-2011, 12:53
آخه من موندم كجاي ايران به سرگرد سانتافه ميدن به سروان گرند ويتارا اونم پلاك شخصي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تو ایران !
چون ما تنها کشوری هستیم که تو فیلمهامون نه پلیس رشوه گیر داریم
نه همدست سارق
نه خشونت پلیس
نه پلیس چاقالو !
نه پلیس بی عرضه و خنگ
نه کم و کسری تو تجهیزات وارداتی - که البته به دستور هیات وزیران دیروز ممنوع شده ظاهرا -
نه عبور از قانون داریم
نه سستی در انجام وظیفه
....
ما همه چیزمون عالیه
+ این انتخاب "ناظران مذهبی و انتظامی" سریالهای ایرانی خیلی جالبه . بجای اینکه در راستای نزدیک شدن به حقیقت اجتماعی که درش زندگی می کنیم نزدیک بشه به سمت ژانر علمی-تخیلی منحرف می شه .
پاورقی :
میتی کومان و پیک موتوریه ناصرخسرو :38:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
hasti rs
07-10-2011, 14:32
چرا اینقدر مصنوعی بازی میکردن ؟
از پوریا پورسرخ بعید بود اینجور بازی کردن !
فعلا تو اين دو قسمت بازي بهداد نصفه نيمست بازي پور سرخ و حميدي افتضاح!!! يونسي هم زياد نقشش شروع نشده بشه راجبش قضاوت كرد.
البته سوتي هاي سريال به شدت زياد و تابلوئه!!!!:31:
( سرتيپ تمام (سردار) بنده خدا سمند سوار ميشه خبر نداره زير دستاش (سرگرد و سروان) سانتافه و گرند ويتارا سوار ميشن!!!:31:
تازه اينا به كنار بهداد نشسته پشت فرمون زيردستش كنار دستش حال ميكنه با هم خوشحال و خندان گل ميگن و گل ميشنفن!!!
لباس شخصي ام كه هستن اونم چه لباس هايي....
Masoud-Susa
07-10-2011, 20:09
پیر شدیم در حسرت یه فیلم پلیسی ایرانی خوب موندیم ! :31:اصن یه وضعی ! :31:
انتظارم از علیرضا امینی خیلی بیشتر از این ها بود دو قسمت اول که افتضاح بود
1.نمیدونم چرا دوست دارن از ثانیه 1 هیجان به سریال بدن حتی تو تیتراژ اولیه که این اصلا در نیومده....
2.انتخاب ناهماهنگ و بد بازیگران بازی بهداد نسبتا خوبه پورسرخ و حمیدی مثل همیشه تکراری و بد....
3.نمیدونم این چکاری که بدست هر کدوم از پلیس ها یک گرند ویتارا دادن مثلا میخوان کلاس فیلم بالا بره...
4.تو قسمت دوم شاهد بودیم که یک ماکسیما با اون طول و عرض تونسته بدون اینکه به ماشینی برخورد کنه اتوبان رو خلاف جهت حرکت کنه و اصلا ندیدیم این ماکسیما چطور وارد اون یکی جهت اتوبان شد...
5.خطاب کردن بالا دستی های ماموران فیلم خیلی جالب تو یک دقیقه به یک شخص یکبار جناب سروان یکبار قربان یکبار ریئس و ... می گن....
در کل اصلا راضی کنند نبود برا دو قسمت اولیه....
hamid_diablo
07-10-2011, 21:11
واسه شروع بد نبود ولی حامد بهداد چرا اینجوری حرف میزنه ؟ مخصوصا تو سکانس تو ماشین با پوریا پورسرخ
من اولش خیال کردم از شهرستان تازه برگشته!!!
حامد بهداده دیگه..بچم میخواد سبک حرف زدنش خاص باشه!!! به قول دوست خانومش خیلی بداخلاقه هم تو سریال هم تو غیر سریال!!!
الهام حمیدی هم که از بس نقش مثبت بازی کرده دیگه حالم داره بهم میخوره(البته گلاب به روتون) یا زن پیغمبرها میشه یا پلیس مهربون
اونجا که تو ماشین حامد بهداد به پورسرخ گفت که شما جونی جذاب هستید میخواستم با سر برم تو LED (خواستم بگم ما هم LED داریم)
1.نمیدونم چرا دوست دارن از ثانیه 1 هیجان به سریال بدن حتی تو تیتراژ اولیه که این اصلا در نیومده....
مهرداد جان این درنیمده منو یاد یه بنده خدایی انداخت.......فراستی گل و گلاب!!
مهرداد جان این درنیمده منو یاد یه بنده خدایی انداخت.......فراستی گل و گلاب!!
آره حمید جان
امان از دسته این فراستی که تیکه کلاماش هم به ما سرایت کرده:31:
H A M A S
07-10-2011, 21:57
پلیس خاکستری یا سیاه!!
گنگسترهایی با نقاب منفی و خشن اما زیر پوست مثبت!!
این چیزی که ما دنبالش هستیم!!
سانتافه و حامد بهداد؟؟؟ نوچ!!!
بریم دوباره فیلم مظنوین همیشگی خودمون رو نیگا کنیم!!
دین کیتون VS کایزرشوزه
اون قسمتی که دو تا دختره رفته بودن تو کافی شاپ، اون خانوم پلیسه میره میشینه یک جایی که برای دیدن این دو تا باید سرش را برگردونه و این کار را هم به شدت تابلو انجام میده در حالی که صندلی کنارش کاملا خالی بود و اونجا می تونست راحت این دو تا را زیر نظر داشته باشه
یا مثلا پورسرخ صاف میاد میچسبه به ماشین آدم کش ها ، خوب اون هم که به این خاطر نمیاد از ماشین پیاده بشه بگه تسلیم ! میزنه می کشتت .
خوب البته هر کاریشون بکنی بهتر از این نمیشوند.
toolhelp
08-10-2011, 22:49
اي بابا مثل اينكه تو ايران فقط با مالتي مديا بيلدر برنامه ميسازن حتي برنامه هاي انگشت نگاري پليس :31:
بی باک بی بال
08-10-2011, 23:41
پلیس ما فقط می تون دی ش جم کنه
پلیس ما فقط می تون دی ش جم کنه
تازه اونم نميتونه جمع كنه ميزنه داغونش ميكنه!!!!!!:21:
hamid_diablo
10-10-2011, 12:04
دیشب اونجایی که حامد بهداد ناراحت بود و به اون دختر کوچولو فکر میکرد داشتم از خنده میمردم.....:31:
اصلا بهش ناراحتی نمیاد:31:
بی باک بی بال
11-10-2011, 22:43
ارزو به دلمون موند یه سریال درست حسابی پلیسی ببینیم
szh_1367
11-10-2011, 23:03
موش و گربه نگاه کنی بهتره :31:
سقوط آزاد؛ تلاش بي حاصل براي نمايش چهره اي جديد از پليس
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گراميداشت هفته نيروي انتظامي در تلويزيون با رونمايي از دو پليس جديد در عرصه فيلمسازي همراه بود اما اغراق 'حامد بهداد ' و 'پوريا پورسرخ' در ايفاي اين نقش در قالب مجموعه 'سقوط آزاد'، پذيرش چهره اي جديد از پليس را براي مخاطبان سخت كرد.
اين اثر كه ابتدا با عنوان 'گيوتين' و سپس با نام ' آخرين روز' مراحل توليد را پشت سر گذاشت، سرانجام با نام ' سقوط آزاد' راهي پخش شبكه يك سيما شد.
مجموعه هفت قسمتي 'سقوط آزاد' كه توليد آن از ابتداي شهريور ماه كليد خورد، اين بار قصد داشت با حمايت مالي موسسه سينمايي نيروي انتظامي -ناجي هنر- تلاش هاي اين نهاد را در برخورد با كساني كه با حمايت هاي خارجي در پي جاسوسي و اقدامات خرابكارانه سياسي و امنيتي در كشور هستند، به تصوير بكشد.
داستان اين اثر در مقايسه با مجموعه هاي تلويزيوني كه در گذشته با محوريت قاچاق مواد مخدر، قتل و يا قاچاق اشياء عتيقه روي آنتن رفتند، براي بيننده تازگي داشت ضمن آنكه اقدام 'حبيب اله كاسه ساز' تهيه كننده اين مجموعه در تبليغ 'سقوط آزاد' در سطح شهر مردم را براي ديدن اين مجموعه مشتاق تر كرد.
با آغاز هفته نيروي انتظامي، اين مجموعه تلويزيوني نيز براي بينندگان رونمايي شد؛ شايد مهمترين تفاوت اين سريال مناسبتي با اسلاف خود، در انتخاب بازيگران آن خلاصه مي شد.
حضور بازيگري همچون 'حامد بهداد' در قاب تلويزيون كه بيشتر در سينما ديده شده و سال گذشته بخاطر بازي در فيلم سينمايي 'جرم' مسعود كيميايي سيمرغ بهترين بازيگر مكمل مرد را در جشنواره فجر به دست آورده بود، وجهه تمايز مجموعه سقوط آزاد به شمار مي رود.
'عليرضا اميني' كارگردان جوان اين مجموعه با انتخاب بهداد در قالب يك پليس جديد و قرار دادن 'پوريا پورسرخ' به عنوان مكمل وي قصد داشت به تركيب جديدي در انتخاب چهره تلويزيوني پليس ايراني دست بزند.
بينندگان كه تا پيش از اين شاهد چهره هاي آرام و متين از پليس ايراني در آثار تلويزيوني و سينمايي بودند و چهره هايي چون فرامرز قريبيان، محمد صادقي، سيد شهاب الدين حسيني ، عبدالرضا اكبري و محمود پاك نيت را در اين كسوت به ياد داشتند اين بار با چهره و تيپ جديدي رو به رو شدند.
شايد بتوان نخستين نقص اين انتخاب را به نامانوس بودن چهره شخصيت هاي پليس اين داستان با ذهن تماشاگر ايراني مرتبط دانست زيرا بهداد و پورسرخ نه تنها لحن و گفتار بلكه در بازي و تيپ سازي نيز مصنوعي ظاهر شدند.
بهداد كه قرار بود در اين مجموعه نقش يك پليس جدي و سختكوش -سرگرد صابري- را در قاب تلويزيون جاي دهد، سعي كرد تا با اخم و گره افكني در صورت و خشن كردن صدا اين خصوصيت را به بيننده القا كند.
پورسرخ نيز بيش از آنكه نمايشگر پليسي با قدرت عكس العمل و توانايي بدني بالا باشد، تيپ و پوشش ظاهري وي براي بيننده جلب توجه كرد.
اين رفتارها و پوشش ظاهري اين دو بازيگر زماني براي بيننده غير قابل باورتر شد كه
شاهد استفاده از خودروهاي مدرن و وارداتي در انجام ماموريت هاي پليسي بود؛ اين مساله بيش از آنكه براي مردم مورد قبول واقع شود بيانگر هزينه اي بود كه حاميان مالي اين اثر براي توليد آن متحمل شده اند.
هرچند كارگردان تلاش كرد تا داستان مجموعه را در چند قسمت ابتدايي آن در حال تعليق نگه دارد، اما ذهن پوياي مخاطب زودتر از آنچه كه فيلمنامه نويس تصور مي كرد، داستان را حدس زد.
كارگردان جوان اين مجموعه، تلاش كرد تا با حركت دوربين و ايجاد صحنه هاي اكشن و درگيري مسلحانه در شهر نماي جديدي از يك فيلم پليسي را به بيننده نشان دهد تا بر جذابيت بصري مجموعه بيافزايد.
نمونه اين تلاش ها را در درگيري مسلحانه ميان نيروهاي پليس با اشرار، استفاده از بالگرد نيروي انتظامي و نيروهاي ويژه در تونل رسالت، تعقيب و گريز در اتوبان هاي خلوت پايتخت و ترور ' عماد' از طريق يك اسلحه تك تيرانداز قابل مشاهده است.
اما همه اين تلاش هاي بصري مانع از آن نشد تا ضعف بازيگران از ارايه يك بازي جذاب و كاستي هاي فيلمنامه از سوي مخاطبان ناديده گرفته شود.
به نظر مي رسد كارگردان بيش از آنكه بخواهد بازيگر اصلي اين اثر يعني بهداد را هدايت كند او را در ايفاي نقش آزاد گذشته و به همين خاطر بازي ارايه شده از او في البداهه به نظر مي رسد.
در مجموع 'سقوط آزاد' تلاش تهيه كننده، كارگردان و حاميان مالي اين اثر براي ارايه چهره اي جديد از پليس ايراني است كه به نظر مي رسد در زمينه مسايل مالي نسبت به ديگر مجموعه هاي تلويزيوني با دلمشغولي هاي كمتري برخوردار بوده كما اينكه پيش از آغاز پخش آن زمزمه هايي در زمينه دستمزدهاي كلان پرداختي به بازيگران اين مجموعه به گوش رسيد و البته از سوي توليدكنندگان آن رد شد.
اين مجموعه نشان داد كه توليد يك اثر فاخر پليسي كه بيننده را راضي نگه دارد، بيش از پول و امكانات مالي و پشتيباني نيازمند گروه توليد و بخصوص بازيگراني است كه حضور در كسوت پليس ايراني را با شخصيت هاي اكشن و مطرح سينمايي در جهان اشتباه نگيرند و توليد اينگونه آثار را در خلق آثار پر حادثه و ضرب آهنگ تند فيلم خلاصه نكنند. البته بازي گرفتن كارگردان از بازيگران نيز هنري است كه بيشتر در زمان نمايش رخ نمايي مي كند.
هنري كه در سقوط آزاد همپاي عنوان اثر عمل كرد و جنس بازي شخصيت هاي اصلي آن در عين غير قابل قياس بودن يادآور نوع بازيگران مطرح خارجي بوده است.
از: ليلا جودي
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا)
__________________
گفتوگو با روناك يونسي بازيگر مجموعه «سقوط آزاد»
سقوط آزاد؛ فرصتي براي تجربههاي تازه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روناك يونسي با بازي در فيلم «گرگ و ميش » به كارگرداني قاسم جعفري پا به دنياي بازيگري گذاشت و پس از بازي در سريال «گلهاي گرمسيري»، بازي مقابل دوربين تلويزيون را هم تجربه كرد و پس از مدت كوتاهي توانست تواناييهاي خود را به نمايش بگذارد و توجه خيلي از كارگردانان و تهيهكنندگان را به سوي خود معطوف كند. او پس از بازي در سريال «رستگاران» بيش از پيش به مخاطبان تلويزيون معرفي شد. روناك يونسي اين شبها سريال «سقوط آزاد» را روي آنتن شبكه يك سيما دارد كه به اين بهانه به سراغش رفتيم تا از اجراي نقش مانا برايمان بيشتر بگويد. يونسي طرفدار اين است كه قدرت زنان را در آثارش به نمايش بگذارد.
شما بازيگري را از سينما شروع كرديد، اما در تلويزيون پركار شديد. گرايش شما به تلويزيون دليل خاصي دارد؟
شروع كار هر بازيگري قطعا نميتواند برنامه و روند آينده كارياش را تعيين كند. در سينماي كشور ما شايد تعداد معدودي از بازيگرها هستند كه حق انتخاب دارند و اكثرا حق انتخاب ندارند و بيشتر انتخاب ميشوند. به هر حال فكر ميكنم با توجه به پيشنهادهايي كه در چند سال اخير داشتم كارهايي را كه دوست داشتم، انتخاب كردم. سينما يا تلويزيون برايم فرقي ندارد. مهم نيست در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد، مهم اين است كه من الان از انتخابهايم ناراضي نيستم.
وضعيت فيلمنامهها را در حال حاضر چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظرم اكنون فيلمنامه خوب در تلويزيون بيشتر از سينماست.
شما معمولا نقشهايي را انتخاب ميكنيد كه قدرت خاصي در آنها وجود دارد. در واقع تابهحال زنهاي با قدرتي را به نمايش گذاشتهايد؛ تمايلتان به بازي در اين نقشها دليل خاصي دارد؟
شايد نحوه اجراي نقشهايي كه تا به حال بازي كردهام چنين ذهنيتي را براي مخاطبانم ايجاد كرده است. به هر حال اين موضوع، هم به نقشهايي كه بازي كردهام بستگي دارد و هم به نحوه اجراي آنها.
ضمن اينكه شخصيت واقعي خودم هم همين طور است. در واقع قدرت در زنان را بسيار ميپسندم و معتقدم كه يك زن بايد بتواند از حق خود و ديگران دفاع كند.
اما فكر نميكنيد پس از مدتي ممكن است در اين گونه نقشها دچار كليشه شويد؟
من از اين موضوع فرار ميكنم و سعي ميكنم مراقب باشم كه در اين ورطه نيفتم. براي همين قبل از بازي در سريال سقوط آزاد چيزي حدود 8 ماه كار نكردم و از اين جهت بيكاري را به جان ميخرم تا اينكه بخواهم به قول شما كارهاي كليشهاي و تكراري انجام دهم كه هيچ سودي برايم ندارد.
چه شد كه در سريال سقوط آزاد بازي كرديد؟
از طرف آقاي كاسهساز به گروه آقاي اميني معرفي شدم. 3قسمت از فيلمنامه كار را به من دادند؛ مطالعه كردم و از كليت قصه خوشم آمد.
در ابتدا هم نقش مانا براي شما درنظر گرفته شده بود؟
خير. از ابتدا قرار بود نقش پليس را كه اكنون خانم حميدي بازي ميكند را من بازي كنم، اما چون خودم براي ايفاي نقش مانا رغبت بيشتري داشتم قرار شد كه ايفاگر همين نقش باشم كه از نتيجه كار بسيار راضي هستم.
سقوط آزاد چه فرقي با كارهاي قبلي شما دارد؟
سقوط آزاد، فرصتي برايم بود كه بتوانم نقش تازهاي را تجربه كنم و فرصت بيشتري براي نمايش تواناييهاي خودم داشتم.
فكر ميكنم براي اجراي اين نقش انرژي زيادي هم گذاشته بوديد؟
بله، همين طور است. به هر حال نقشهاي منفي به دليل اكشن بودنشان انرژي زيادي از بازيگر ميگيرد، اما اين مساله براي من خيلي مهم نبود چون از كارم بشدت لذت بردم.
آقاي اميني به عنوان كارگردان چقدر در پرورش اين نقش به شما كمك كرد؟
حُسن آقاي اميني اين است كه به كارشان احاطه كامل دارند و جوانب آن را ميشناسند و دكوپاژ و ميزانسنها به گونهاي بود كه كار را براي تدوينگر هم راحت كرد.
بازيگر و نوع بازياش و براي اين كارگردان مهم است، بههمين دليل بازيگر هم خلاقيت به خرج ميدهد و تلاش ميكند كار خوب شود. به هر حال راهنماييهاي خوب آقاي اميني باعث شد كه من راحتتر بتوانم به مانا نزديك شوم.
پس از اين تجربه راضي هستيد؟
بله، خيلي زياد. به نظرم همكاري گروه باعث شد كه ما فراتر از آن چيزي كه در ذهنمان بود را پياده كنيم.
از صحبتهايتان معلوم است كه از سريال سقوط آزاد خيلي راضي هستيد؟
بله، چون اين سريال نكات مثبت زيادي دارد. اول از همه فيلمنامه محكم و خوب آن است و بعد زاويه ديد متفاوت آقاي اميني به عنوان كارگردان و نوع تصويربرداري آقاي آقاجاني باعث شده كه كار بسيار زيبا شود و از همه مهمتر بازي خوب بازيگران اين مجموعه است كه كار را ديدنيتر كرده است.
به هر حال همه گروه دوستانه در كنار هم قرار گرفتند و دست به دست هم دادند تا يك كار متفاوت را به نمايش بگذارند، حتي ماموران نيروي انتظامي كه به عنوان مشاور با ما همكاري ميكردند. يادم ميآيد كه روزهاي اول كار من خيلي نميتوانستم با آنها ارتباط برقرار كنم اما به مرور حضورشان برايم خوشايند شد و متوجه شدم كه چقدر راهنماييهايشان در جهت بهبود كار موثر است. به هر حال از همه جهت سقوط آزاد برايم تجربه جديدي بود.
بازي مقابل حامد بهداد كه يك بازيگر حرفهاي سينماست، چطور تجربهاي برايتان بود؟
بسيار تجربه شيريني بود. سقوط آزاد اولين تجربه بازي من با حامد بهداد بود. شايد اوايل كار كمي ميترسيدم كه در مقابل او بازي كنم، چون بهداد بازيگر نقش مقابل من است، اما او به معناي واقعي يكي از بهترين بازيگراني است كه تا به حال ديدهام و دغدغهاش تنها بازي خودش نيست؛ بلكه به بازي مقابلش هم اهميت ميدهد. به هيچ وجه حسادت ندارد و قلبش درست مثل يك كودك پاك و مهربان است. به هر حال با حامد بهداد ارتباط برقرار كردم، ولي الان او يكي از بهترين همكاران من است و خيلي چيزها از او آموختم.
شخصيت مانا را خودتان چطور تعريف ميكنيد؟
مانا يك تبهكار است كه البته بسيار باهوش است و با زيركي يك گروه تبهكار را رهبري ميكند و براي رسيدن به اهدافش از هيچ چيزي نميگذرد.
فكر ميكنيد مانا مابهازاي بيروني هم دارد؟
بله. قطعا مانند مانا در جامعه ما و حتي كشورهاي ديگر وجود دارد.
ميشود گفت مانا به نوعي همان ناتاشاي سريال خواب و بيدار است؟
خير، به هيچ وجه. با اين كه احترام خاصي براي خانم نونهالي قائل هستم، اما اين نقش هيچگونه شباهتي با ناتاشاي خواب و بيدار ندارد و اصلا دنياي متفاوتي نسبت به او دارد.
خودتان چقدر براي بهتر اجرا كردن اين نقش تحقيق كردهايد؟
من سعي كردم بيشتر فيلمهاي جنايي ببينم و خشونت را در زنها به نوعي بيرون بكشم و مال خود كنم. ديدن اين فيلمها بسيار كمكم كرد و به نكات ريزي در آنها رسيدم كه به اجراي بهتر نقشم كمك كردند.
شما از آن دست بازيگراني هستيد كه با نقشهايتان زندگي ميكنيد؟
بله، متاسفانه همين طور است. براي همين پس از پايان هركار تا مدتي حالم بد است. چون انرژي زيادي براي نقشهايم به خرج ميدهم.
چقدر خودتان نسبت به مانا حس ترحم داشتيد؟ وقتي كه از بيرون به او نگاه ميكرديد؟
سوال خوبي پرسيديد. اتفاقا بارها پيش آمد كه سر صحنه به آقاي اميني ميگفتم من دلم براي اين زن ميسوزد چون زن بودنش را فراموش كرده است. حتي حين كار كات ميدادم و از آقاي اميني ميپرسيدم مانا هيچ وقت عاشق شده؟ اصلا فرصت چنين كاري را داشته؟ به هر حال من فكر ميكنم امثال زناني مثل مانا هيچ وقت فرصت زندگي كردن نداشتند و جز سياهي چيز ديگري را نديدهاند.
نقشي كه دوست داريد بازي كنيد، اما هنوز فرصتش برايتان فراهم نشده است، چيست؟
بشدت بازي در نقش يك زن سرايدار يا كارگر را دوست دارم. فكر ميكنم دنياي اين زنها پر از رمز و راز و البته رنج است.
چرا رنج كشيدن زنان و به نمايش گذاشتن آنها برايتان يك دغدغه است؟
چون احساس ميكنم در حق زنها ظلم شده است. درست است كه زنها از لحاظ بدني از مردان ضعيفترند، اما استعدادهاي زيادي در آنها وجود دارد كه متاسفانه ناديده گرفته شده است. دغدغه من زنهايي هستند كه شرايط به آنها اجازه رسيدن به آرزوهايشان را نداده است و هميشه مظلوم واقع شدهاند.
فكر ميكنيد در سينما و تلويزيون ما چقدر نقش متفاوت براي خانمها وجود دارد؟
قطعا خيلي كم. براي همين من سعي ميكنم كه گزيده كار كنم و هيچوقت زيربار اين نميروم كه نقش زنهاي خانهدار صرف را بازي كنم، چون معتقدم يك زن علاوه بر وظيفه مادربودن و زن بودنش ميتواند كارهاي بسيار زياد ديگري انجام دهد كه متاسفانه به آنها چندان پرداخته نميشود.
راستي چرا بعد از بازي در نمايش «مكاشفه در باب يك مهماني خاموش» ديگر در تئاتر بازي نكرديد؟
چون آن نمايش اولين حضور من در تئاتر بود و خوشبختانه آن كار با استقبال خوبي روبهرو شد و براي همين نميخواستم در كارهاي پايينتري نسبت به آن نمايش بازي كنم. اما تئاتر هميشه براي من قداست خود را دارد و از بازي روي صحنه هميشه لذت خواهم برد.
دغدغههاي هنري ديگر شما...
من رشته تحصيليام طراحي صنعتي است. دغدغههاي هنري ديگرم نقاشي و عكاسي است. سفرهاي هنري را هم خيلي دوست دارم.
سقوط آزاد در پرونده هنري شما چه جايگاهي دارد؟
جايگاه خوبي دارد و از همان ابتدا هم ميدانستم كه اين كار ميتواند با اقبال خوبي از جانب مخاطبان روبهرو شود چون همهچيز درست در كنار هم قرار گرفته بود.
محبوبه رياستي / روزنامه جامجم
چهارشنبه 20 مهر 1390
شب گذشته در برنامه پارک ملت اتفاق افتاد؛
بازیگر «سقوط آزاد» به دلیل عدم دریافت هدیه به «پارک ملت» نیامد
برخی از بازیگران «سقوط آزاد» که شرط حضورشان در برنامه «پارک ملت» را دریافت هدیه عنوان کرده بودند، با مخالفت مدیر شبکه یک مواجه شدند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، قرار بود شب گذشته (۱۹ مهر ماه) عوامل سریال «سقوط آزاد» مهمان برنامه پارک ملت با اجرای محمدرضا شهیدیفر شوند که گویا برخی از این مهمانان از جمله یکی از بازیگران اصلی سریال برای حضور در برنامه از تهیهکننده طلب دریافت هدیه نقدی میکند.
بنا بر این گزارش، تهیهکننده این موضوع را با مهدی فرجی مدیر شبکه یک سیما مطرح میکند و با توجه به مخالفت شدید مدیر شبکه یک، این پیشنهاد هنرپیشه پذیرفته نمیشود و در نهایت این بازیگر نیز از حضور در برنامه سر باز میزند.
به گزارش فارس، طمع هنرپیشه مذکور و عدم حضورش در برنامه منجر شد تا شب گذشته فقط علیرضا امینی کارگردان سریال و سردار بهمن کارگر معاون اجتماعی ناجا در برنامه پارک ملت حضور یابند.
این اتفاق (که گویا در تلویزیون به یک رویه بدل شده) در حالی افتاده است که بسیاری از بازیگران مطرح تلویزیون و سینما از طریق تلویزیون به مردم شناسانده شدهاند.
سقوط آزاد'؛ گرته برداري ضعيف از آثار پليسي
سريال هفت قسمتي 'سقوط آزاد' كه به مناسبت هفته نيروي انتظامي از شبكه اول سيما در حال پخش است، با وجود بهره مندي از فيلمنامه اي قابل دفاع، در كارگرداني و بازيگري حرفي براي گفتن ندارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، اين مجموعه تلويزيوني روايتي جديد از تقابل هوشمندانه نيروي انتظامي با گروهي تبهكار را كه به قصد خرابكاري و دستيابي به سيستم هاي امنيتي ايران راهي كشور شده اند، روايت مي كند و در عين حال پيچيدگي ها و فراز و فرودهاي فيلمنامه اين اثر موجب شده تا روايت آن براي مخاطبان كمي جذاب باشد.
خلق قهرمان(سرگرد صابري) و ضد قهرمان(زن تبهكار) در كنار ديگر شخصيت هاي اين سريال موجب شده تا مخاطب به ديدن اين مجموعه تلويزيوني ترغيب شود.
از سويي داستانك هاي اصلي اين سريال همچون دزديدن بچه در راستاي قصه اصلي اين مجموعه به درستي محقق شده و در كل فيلمنامه اين اثر قابل دفاع است هرچند كه در برخي بخش ها همچون فرار زن تبهكار از تونل به همراه همدستش حفره هايي در فيلمنامه ايجاد كرده اما در كل عدم موفقيت اين سريال را نبايد در فيلمنامه آن جست وجو كرد.
فيلمنامه خوب اين سريال اسير سوءبرداشت و گرته برداري ضعيف كارگردان آن، از مجموعه هاي پليسي خارجي و گاها فيلم هاي باليوودي شده و خروجي غير قابل قبولي را در مقابل ديدگان مخاطبان قرار داده است.
تيپ سازي به شدت نامناسب 'حامد بهداد' در نقش 'سرگرد صابري' با تغيير لحن صدا و استفاده از تكه كلام عجيب و غريب(!) موجب شده تا اين شخصيت از سوي مخاطبان به عنوان يك پليس پذيرفته نشود.
به عبارت ديگر كارگردان تلاش كرده تصويري از يك پليس متفاوت در مجموعه خود ارائه دهد اما بازي ول و رهاي بهداد تلاش كارگردان را عقيم ساخته است.
نكته ديگر كه در اين مجموعه تلويزيوني گل درشت جلوه مي كند بازي 'پوريا پورسرخ' در نقش 'سروان پوريا' به عنوان دستيار سرگرد صابري است.
به نظر مي رسد كارگردان مجموعه تلاش كرده با بهره گيري از هيكل عضلاني پورسرخ كه با پوشش پيراهن هاي 'اندامي' جلوه خاصي يافته، به 'ماچو' هاي هاليوودي از جنس 'وين ديزل' و 'ماچو' هاي باليوودي از جنس 'سلمان خان' طعنه بزند.
تكيه پورسرخ به بدنه ورزيده اش و تلاش براي نماياندن بازوهاي عضلاني در بخش هاي مختلف اين مجموعه، ذهن مخاطب را به اين سو كه وي تلاش دارد به جاي بازي درخور، 'شوي از بدن' را به نمايش بگذارد، مي كشاند.
همچنين بايد حضور پورسرخ در يكي از سكانس ها با عينك آفتابي در ساختمان مقر پليس را از شاهكارهاي اين مجموعه دانست.
اما بخش فاجعه بار اين مجموعه تلويزيوني، سكانس حضور چند نفر از تبهكاران در منزلي بود كه كودك ربوده شده در آن نگهداري مي شد و افرادي كه وارد مي شدند تلاش مي كردند به نوعي با فيگورهاي مختلف، بدن عضلاني خود را به مخاطب نشان دهند.
اين روند نيز در حضور تبهكاران در محل برگزاري اجلاس نيز ديده شد و اساسا مشخص نيست علت تاكيد كارگردان بر نمايش بدن هاي ورزيده اين افراد چه بوده است.
ضمن آنكه ورود تبهكاران به محل اجلاس از هيچ منطقي تبعيت نمي كند و چگونگي راهيابي آنها بدون ارائه مجوزي خاص به سالن اجلاس براي مخاطبان روشن نيست.
شخصيت پردازي هاي اين اثر، اسير تيپ سازي هاي كارگردان شده است و اين روند درباره شخصيت زن پليس نيز ديده مي شود.
حضور روناك يونسي در نقش يك زن تبهكار برخلاف ديگر شخصيت هاي اين مجموعه بسيار ملموس است و اين بازيگر به خوبي در جايگاه خود قرار گرفته و شايد از معدود شخصيت هايي است كه مخاطب او را باور مي كند.
به هر حال بايد تاكيد كرد كه اكنون نيازمند ارائه تصويري درست از ماموران خدوم و زحمت كش نيروي انتظامي و پليس در آثار تلويزيوني و سينمايي هستيم اما اين به معناي غلو كردن خدمات صادقانه اين قشر فداكار جامعه نيست.
به نظر مي رسد مشاوران انتظامي اين سريال نيز در تصويرگري مشخص از پليس، اشتباهات تاثيرگذاري داشته و اسير نام بازيگران و كارگردان اين مجموعه شده اند و حضور آنان براي كمك به خلق تصويري شفاف از تلاش هاي پليس در اين مجموعه تلويزيوني به هيچ عنوان ديده نمي شود.
بی باک بی بال
12-10-2011, 23:46
به نظرم من بهترین بازیگرش همین دختر بچه هست
hamid_diablo
13-10-2011, 12:27
دیشب هم کلی به حامد بهداد خندیدم
اونجایی که تیر زد و قایق منفجر شد دیدید چطوری کپ کرده بود.....به خدا خیلی باحاله
تیکشم منو کشته.....بله آقا
masoudtr
13-10-2011, 14:38
الان هدف از حضور این زنای لحاف پوش تو سریال چیه در نقش پولیس؟:31:
طرف با یک دستش چادر اش را گرفته داره مثلا میدویه
چادر زیر پاش گیر نمیکنه بخوره زمین:31:؟
حامد بهداد و پورسرخ آبرو چندین و چند سالشون رو با این فیلم بردنه.
با این بازیشون ملت رو هم مسخره کردنه.
فکر کنم کارگردان اصلا اینا رو برای بازی راهنمایی نکرده و دستشون رو کاملا باز گذاشته که این دسته گلو آب دادنه.
من قبلن ها فکر می کردم این بازیگرا یه چیزی حالیشونه که تو فیلم ها خوب بازی میکنن.
اما با سقوط آزاد، فهمیدم حتما کارگردان یا بازیگردان باید راهنماییشون کنه والا اکثرشون شوت شوتن.
این فیلم فقط یه بازیگر خوب داره که همون دختر بچه است. عجب خوب گریه میکنه. خیلی استعدادش بالاتر از بهداد و پورسرخه.
toolhelp
13-10-2011, 23:27
آقا اين چي بود داشت از تلويزيون پخش ميشد؟ سريال بود يا پشت صحنه سريال؟ ! آقا اين كه خيلي يه جوري بود آقا اين يه جوري مصنوعي بود فكر كنم داشتن تمرين ميكردن كه چجوري بازي كنن آره پشت صحنش بود فكر كنم خودش چند روز ديگه شايد شروع بشه.
پاشو آقا .. آقا بازي تموم شد آقا جمع كن بريم آقا....
خداروشكر تموم شد چي بود اين؟ !!!
من که خدا رو شکر فقط یه بار اومدم از روبروی تلویزیون رد بشم دیدم بهداد داره نقش پلیس رو بازی میکنه گفتم همین مونده که این نقش پلیس رو بازی کنه.
این چند صفحه پست دوستان رو هم خوندم مثل اینکه این سریال روی سریالهای پلیسی خارجی رو کم کرده:31::19:
بهداد که به نظر من به درد داد و بیداد کردن میخوره و بس.کلا قیافش به داد زن میخوره تا بازیگر.
moslem47
14-10-2011, 00:35
کارگردانی = 0
فیلمنامه = 0
بهداد = 0
پورسرخ = 0
دختر بچه همسایه = 20
---------- Post added at 02:35 AM ---------- Previous post was at 02:33 AM ----------
اگه این فیلم به فخیم زاده داده میشد با این امکاناتی که در اختیار داشت می تونست یه فیلم خیلی بهتری بسازه
bleu2u4u
14-10-2011, 04:43
تو قسمت اخر یه تیکه صدای پشت صحنه هم پخش شد
یه نفر داد زد حامد
ALI_METALL
14-10-2011, 06:11
به نظر بنده سریال عالی بود نسبت به خیلی از سریالهای مزخرف صدا سیما
حامد بهداد هم عالی بازی میکرد عاشق حامد بهدادم
عاشق گریه اون دختر بچه ام از ته دل زار میزد جدااااا یه سیمرغ بلورینی دیپلم افتخاری باید بهش بدن :27:
farshidshd
14-10-2011, 12:24
مقوا بود ...........
Mohammad_666
14-10-2011, 15:59
اسم این فیلم درست انتخاب شده بود اما سقوط آزاد بهداد و پورسرخ بللللللللله آقا!!!!
گفتوگوي با روناک يونسي
سقوط آزاد در واقعيت
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزنامه ایران شنبه 23 مهر 1390
محسن غلامي
«سقوط آزاد» تازهترين ساخته عليرضا اميني از جمله آثاري است که ميتواند آغازي باشد بر طي راهي تازه در ساخت فيلمهاي مخاطبپسند و البته اکشن؛ از اين جهت کار به سبب داشتن تم سينمايي توانست شيوهاي نو را با بهرهگيري از بازيگران چهره به روي آنتن ببرد و نقشي را از تيم نقشآفرين به کار گيرد که پيش از اين از آنها ديده نشده است. مثالش را ميتوان در بازي «روناک يونسي» نقش اول زن اين سريال نظاره کرد که بازياش در «گرگ و ميش»، «گلهاي گرمسيري»، «رستگاران» و... با کارکتر مانا در «سقوط آزاد» نه در جديت هميشگي او بلکه در پرداخت نقش، شکلي تازه دارد.
تفاوت عمده نقش «مانا» با کاراکترهاي قبلي شما، در نقش و چهره کاملاً منفي آن است که برخي اين تيپ را قبول نميکنند اما اين تغيير تنها به سبب قرار گرفتن در کنار تيمي از عوامل حرفهاي بوده؛ يا نه دليل ديگري دارد؟
چون نميخواهم تکراري شوم. متأسفانه تا نقشي خوب از آب درميآيد دوباره ديگر فيلمسازان نيز همان نقش مشابه را پيشنهاد ميدهند. نکتهاي که بعد از «رستگاران» هم برايم اتفاق افتاد اما از آن دوري کردم. دليلي ندارد باز هم در يک نقش و فيلم مشابه بازي کنم. هميشه دنبال آنم که خود را در بازيگري به چالش بکشم.
يعني اين تأثير را در نقش «مانا» ديدهايد؟
چون اين کاراکتر حرفي براي گفتن داشت و براي هر زن بازيگري هم وجود چنين فرصتي ميتواند غنيمتي باشد.
البته وجود تيم حرفهاي عوامل هم وجه مميزهاي براي «سقوطآزاد» است که هرکسي براحتي از آن نميگذرد!
بله؛ از گروه حرفهاي برخوردار است. همه از سرانجام سريال راضي بودند. «سقوط آزاد» تمي سينمايي دارد که موضوع متفاوت پليسي با صحنههايي اکشن را دنبال ميکرد که اين براي مخاطب جالب خواهد بود.
اما در مورد تيم بازيگري! به گمان بسياري، شايد تنها اسم و رسم برخي از اين چهرهها براي تلويزيون، برجسته باشد ولي نتوانستهاند يکدستي کار را حفظ کنند و اصلاً متناسب با نقش خود نبودهاند.
به نظرم شايد برعکس، اتفاق مهم و تفاوت مشخص اين مجموعه، نه در فيلمنامه بلکه در انتخاب تيم بازيگري است. به قولي نه به خاطر اسم بلکه تازگي نقش و بازي آنان است. هيچ کدام از بازيگران پيش از اين نقشي مشابه را بازي نکرده بودند.
به هر حال بايد بتوانند از عهده کار هم بر بيايند يا نه!
اين رضايت وجود داشت. نگاه کنيد نه من نقش منفي داشتم تا به الآن و نه بقيه کار قبليشان را تکرار کردند مهم همين تازگي نقش است که جالب توجه است.
«سقوط آزاد» از بسياري جهات ميتواند نوآور باشد ولي تصور ميکنم که مخاطب بيشتر مجذوب اسم بازيگر شده تا بازي آنان. حتي گاه داستان فيلم را فدا کرده است.
ولي اتفاق ويژه و نوآوري هم در انتخاب بازيگران وجود داشته و هم در داستان فيلم مشهود است که مخاطب ارتباط خوبي برقرار کرده است. کاراکتر بخوبي براي بيننده معرفي شده است. تم اصلي فيلم پليسي برعکس جنايي چندان پيچيده نيست و بيشتر در تعقيب و گريز دنبال ميشود که اضافه کردن اين همه صحنه اکشن بر جذابيت کار اضافه کرده است.
جداي از «سقوط آزاد»، کمي هم کم کار شدهايد! چرا؟
دنبال فرصت خوبي در بازيگري بودم که انگيزه تازهاي را برايم موجب شود که بعد از 8 ماه رد کردن برخي پيشنهادها، نقش مانا را در سريال عليرضا اميني پذيرفتم چرا که همان نقش و فيلمي بود که نميتوانستم به راحتي از آن بگذرم.
ولي خب هميشه هم اين جديت را در هر نقشي بر چهره داريد که کمي از حسي بودن کار فرار ميکند.
اتفاقاً سعي کردهام بازيگر حسياي باشم. شايد مثل همين نقش منفي «مانا» جاي به کار گرفتن بازي حسي نباشد البته نقشهايي که بازي ميکنم چه مثبت و چه منفي، شخصيت خودم را هم وارد نقش ميکنم مثل جديت «مانا» يا «خجسته رستگاران». اما نقشهايي همچون خجسته به گمانم کاري بيشتر حسي بود. البته اميدوارم نقش حسي بيشتر پيشنهاد داشته باشم چون لازمه کار هر بازيگري است.
مجموعه سقوط آزاد،شتابزدگي در فرم و محتوا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خبرگزاری ایرنا 22 مهر 1390
همه ساله در اين روزها به مناسبت هفته نيروي انتظامي و به منظور قدرداني از زحمات اين عزيزان،شبكه هاي مختلف تلويزيوني به توليد ويژه برنامه هايي در اين رابطه مي پردازند كه فيلم ها و مجموعه هاي تلويزيوني بيش از ساير آثار مورد توجه برنامه سازان قرار مي گيرند.
به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا،مجموعه تلويزيوني سقوط آزاد كه در روزهاي اخير از شبكه اول سيما پخش شد، شاخص ترين كار داستاني سيما در اين روزهاست كه متاسفانه به دلايل گوناگون از جمله شتابزدگي در توليد، آن چنان كه بايد از كار درنيامده است.
مجموعه هاي پليسي ايراني در سال هاي گذشته اغلب به شيوه كارهاي اروپايي كه زماني از شبكه هاي مختلف پخش مي شد،طراحي شده و شخصيت ها اغلب فاقد هويت بومي بودند. در اين قبيل آثار پليس رفتارهايي كليشه اي داشته و كمتر به نمونه هاي ايراني خود نزديك مي شد.
در دهه هفتاد محسن شاه محمدي با خلق شخصيت سرگرد كلاني با بازي عالي داريوش فرهنگ،گام هاي بلندي را براي خلق يك پليس كاملا ايراني برداشت كه متاسفانه ادامه پيدا نكرد. حال در مجموعه سقوط آزاد سعي شده شخصيت هاي اصلي -سرگرد صابري و سروان پوريا- چنين ويژگي هايي داشته و كمتر به نمونه هاي خارجي نزديك باشند.اما اغراق هاي به كار رفته در اين دو تلاش هاي نويسنده فيلمنامه را براي خلق پليسي با هويت ايراني كمرنگ كرده است.شخصيت هاي يادشده به عنوان قهرمان هاي داستان پرداخت متوسطي داشته و مخاطب براي همذات پنداري كامل با آنها اندكي مشكل دارد.چرا كه در خلق آنها اغراق هاي بسيار به كار رفته و آنها را از ما به ازاهاي واقعي شان دور كرده است.
اين اتفاق در رابطه با سرگرد صابري با شدت بيشتري رخ داده به نحوي كه در جاهايي مخاطب را متعجب مي سازد. در بخش هاي مربوط به اداره پليس اين شخصيت بهتر از كار درآمده و تا حدودي مخاطب را به خود نزديك مي كند.اما در بخش هاي مربوط به خانواده و ارتباط عاطفي اش با دختر بچه همسايه شاهد چنين چيزي نبوده و اغراق هاي به كار رفته در آن به شدت تو ذوق مخاطب مي زند.مشابه اين اتفاق در رابطه با سروان پوريا رخ داده كه البته در قياس با سرگرد صابري شدت بيشتري دارد.شخصيتي كه تقريبا از خانواده او جز چند ديالوگ كوتاه و پراكنده هيچ نمي دانيم و تنها در بخش هاي تعقيب و گريز كار،شخصيت ياد شده كنش مند عمل مي كند.
رابطه اين دو نيز برخلاف بسياري از نمونه هاي تلويزيوني،خوب وطبيعي از كار درآمده و در عين احترام به مافوق چندان رييس و مرئوسي نيست.اما سعدونديان به عنوان نويسنده فيلمنامه به دليل شتابزدگي هاي مرسوم در كارهاي مناسبتي نتوانسته شخصيت ها را خوب پرورش داده و كار را با ريتمي يكدست پيش ببرد.در مجموعه هايي از اين دست شخصيت هاي منفي نقشي كليدي در پيشبرد ماجرا دارند كه در اينجا شخصيت مانا فاقد كيفيت لازم مي باشد.
در واقع انگيزه هاي مانا براي ورود به كشور و اعمال مجرمانه اش،خوب پرورش پيدا نكرده و مخاطب را با مجهول هاي بسيار روبه رو مي سازد!.به همين خاطر هم تقابل وي با سرگرد صابري و سروان پوريا فاقد تعليق لازم بوده و نمي تواند به بينندگان چنين حسي را انتقال دهد.
عليرضا اميني كه كارنامه سينمايي قابل دفاعي هم دارد در نخستين مجموعه تلويزيوني اش در حد انتظار ظاهر نشده و ضعف هاي بسياري در كارش مشاهده مي شود كه نمونه آن را در سكانس تيراندازي مانا به كاروان پليس در خيابان شاهده هستيم. در واقع او به شيوه يك مجموعه خانوادگي با سوژه روبه رو شده و آن را در قالبي نامتناسب جاي داده است.به همين خاطر هم بخش هاي هيجان انگيز كار كم رمق از كار درآمده و در قياس با نمونه هاي غير ايراني خيلي ابتدايي جلوه مي كند.
اميني در انتخاب بازيگرانش نيز ضعيف عمل كرده و از اين طريق ضربه شديدي بر پيكره اثر وارد كرده است. انتخاب حامد بهداد براي نقش سرگرد صابري انتخاب نادرستي بوده كه بازي غلوشده بهداد نيز آن را تشديد كرده است.اين بازيگر برون گرا كه در اغلب فيلم هايش به استثناي چند فيلم به يك شكل ايفاي نقش مي كند،به نحو عجيبي به اغراق روي آورده و مخاطب را از خود دور مي سازد.براي نمونه به بازي وي در بخش هاي مربوط به خانواده و نحوه اداي ديالوگ هايش توجه كنيد.پوريا پورسرخ كه به لحاظ فيزيكي نزديكي بسياري به نقش خود داشته،تا اندازه اي بهتر ظاهر شده هرچند كه او نيز از اغراق در رفتار بي نصيب نمانده است.روناك يونسي هم در ادامه نقش هاي يكسان خود ،شخصيت پيچيده مانا را خشك و تخت از كار درآورده و سردي بيش از حدي كه به نقش تزريق كرده در كيفيت نازل بازي اش موثر بوده است.
سقوط آزاد به رغم ضعف هاي بسيار كه بخش عمده آن به شتاب در توليد باز مي گردد،به دليل پرداختن به زحمات شبانه روزي پليس كار ارزنده اي به حساب مي آيد.
___________________________
كپي برداري ناشيانه و خنده دار از تريلرهاي پليسي آلماني
در هفته نيروي انتظامي شاهد نمايش يك سريال پليسي در شبكه اول سيما بوديم كه ميتوانست يك تلاش موفق براي نزديك شدن استانداردهاي سينماي پليسي و تريلرهاي ايراني به تريلرهاي موفق اروپايي و آمريكايي باشد، اما متاسفانه برخي مسايل از جمله افراط در تصويرپردازي مثبت از پليس ايراني و اشتباهات فاحش و پياپي در جاي جاي اين سريال، باعث شد تمام هزينه ها و امكانات صرف شده براي چنين اثري تنها منجر به پرشدن كنداكاتور سيما شود و اين مجموعه كوتاه نتواند براي مخاطب داخلي باورپذيري لازم را به همراه داشته باشد و همچنين موفق نشود چهره متفاوت و باورپذيري از پليس ايران نيز نمايش دهد. در چند سال اخير تلاش شده با ساخت تله فيلم هايي، چهره مقتدر و هوشمندي از پليس كشور به نمايش درآيد و با همين رويكرد، تعداد قابل توجهي از اين فيلم هاي تلويزيوني ساخته شد. اما ساختار قريب به اتفاق اين فيلم ها يا ضعيف بود و يا چيز تازه اي نداشت، اما در هر صورت در عمده موارد باورپذير مينمود و كاراكترهاي تعريف شده در سناريوها با پليس ايران تا حدودي تطابق داشت و بنابر اين انتظار اين بود كه با حفظ همين باورپذيري مخاطب، كيفيت آثار با بهره برداري از سخت افزار و امكانات پليس افزايش يابد و البته پليس ايران، نيروي رويين تن معرفي نشود. به نظر ميرسيد با چنين رويكردي، سريال كوتاه «سقوط آزاد» ساخته شد و براي افزايش كيفيت چنين آثاري با هدف نمايش پليس ايران به عنوان پليسي هوشمند و مقتدر، سعي شد تيمي حرفه اي به دست حبيب الله كاسه ساز گرد هم آيد كه البته به نظر ميرسيد پليس ميتوانست تهيه كننده هاي توانمندتري را انتخاب كند تا در نهايت اثر با كيفيت تري ساخته شود. كاسه ساز عليرضا اميني را كه يك ملودرام ساز بود، براي كارگرداني اين مجموعه در نظر گرفت و اميني بر روي طرحي كه توسط نيروي انتظامي براي ساخت اين سريال سفارش داده بود، سناريويي ناقص نوشت كه هرچند تلاش شد در بالاترين سطح باشد، اما به عنوان يك نقطه ضعف در ليست كارگرداني دارنده ديپلم افتخار جشنواره فجر ثبت شد و جالب آنكه كارگردان در برنامه پارك ملت با انداختن ضعف ها به گردن فيلمنامه نويس و طراح فيلم، درپي شانه خالي كردن از ضعف ها برآمد. حامد بهداد به عنوان نقش اول در جايگاه يك سرگرد پليس با بازي اش كه تقريباً در تمامي آثار به جز شبانه روز يك دست بوده و چهره اي عصبي را به نمايش ميگذارد، نخستين انتخاب اشتباه بود و بازي ضعيف بهداد در نقش پليس حتي مورد اعتراف بسياري از هواداران اين بازيگر نيز قرار گرفت و متاسفانه بهداد نتوانست از عهده نمايش يك پليس برآيد و آنچنان تصنعي مقابل دوربين ظاهر شد كه يك پليس مقتدر را طوري نمايش گذاشت كه حتي در منزل با دخترش نيز با تحكم و دستوري همچون يك سرباز صفر برخورد ميكند و يا پس از مرگ همكارش (پورسرخ)، با عصبانيت بالاي سر پيكرش دستور ميدهد بلند شود كه اصلاً تداعي كننده ناباوري پيرامون مرگ يك همكار نيست. از آن بدتر لهجه بهداد بود كه برخي اوقات به كلي فراموش ميشد و برخي اوقات به اوج ميرسيد و بيننده در ميماند كه بالاخره جناب سرگرد لهجه دارد يا ندارد. پوريا پورسرخ به عنوان بازيگر نقش مكمل مرد نيز همچون ديگر نقش آفريني هايش كه بيشتر متوجه چهره و اندامش است، توانست در حد و اندازه نقش آفريني هاي پيشينش ظاهر شود و بيش از اين از پورسرخ انتظار نميرفت و همين طور روناك يونسي به عنوان نقش بد داستان نيز در سطح پورسرخ بود و درباره الهام حميدي نيز صحبت نكنيم بهتر است. ديگر بازيگران نيز كه در حاشيه اين چهار تن بودند اصلاً جاي طرح ندارند. بازيهاي تصنعي اين بازيگران تا حدي بود كه حتي مجرم (روناك يونسي) كه به نظر ميرسيد چهره و فيزيكش بي تاثير در انتخابش براي نقش آفريني نبوده، نتوانست اين باور را به وجود آورد كه چنين زن خطرناك و تروريستي وجود داشته باشد، چرا كه چنين اشخاصي عمدتاً به دوران منافقين بازمي گشتند كه خوشبختانه ريشه آن تيپ اشخاص از داخل ايران كنده شده است. با اين حساب نه پليس با موهاي ژل زده قابل هضم بود و نه خانم مجرم جان سخت كه پس از انفجار قايقش در خليج فارس، با شنا به ساحل ميرسد و جنگ با پليس را ادامه ميدهد و پس از مرگ با نارنجك جنگي، تنها از بيني اش خون آمده است!نكته ديگر اين بود كه بيننده عام با مشاهده رفتارهاي تروريستي اين گروه، برايش اين پرسش مطرح بود كه چگونه چنين رفتارهايي در سطح فعاليت يك سرگرد پليس طبقه بندي ميشود، در صورتي كه اصلاً چنين سطح فعاليت هاي تروريستي در سطح رده هاي پليس نيست و قطعاً در رده نهادهاي امنيتي طبقه بندي ميشود و چنين سطح اتفاقاتي همچون برنامه ريزي براي عمليات هاي تروريستي در يك اجلاس توسط نهادهاي امنيتي مربوطه مورد پيگيري قرار ميگيرد؛ نه يك واحد و دو افسر پليس كه قرار است نقش دو پليس سريال آلماني «هشدار براي كبري يازده» را با نسخه ايراني به نمايش بگذارند و بيننده شاخ در ميآورد كه چگونه همه دست روي دست گذاشته اند و امور سپرده شده به دو افسر كه با شليك 4 يا 5 تير، كل يك تيم تروريستي را ميكشند و البته اين پرسش طرح ميشود كه اگر كشتن تروريست ها به همين راحتي است، پس اين همه تيم عمليات پليس براي چه راهي لوكيشن ها ميشوند. با اين اوصاف، شباهت هشدار براي كبري يازده با سقوط آزاد در باورناپذيري هر دو پليس است كه سوپرمن بوده و هيچ گاه قابل توقف نبوده و هيچ مجرمي نميتواند از دستشان بگريزد. اما تفاوت اين دو سريال آلماني و ايراني، جلوه هاي ويژه خنده دارش است. وقتي تهيه كننده حاضر نيست چند ميليون تومان هزينه كند و اجازه دهد در درگيري ها درهاي چند ماشين شاسي بلند پليس له شود و در درگيري هاي سنگين تنها شيشه يك خودرو خرد ميشود و كلوزآپ گرفته ميشود تا مشخص نشود كه اين همه تيراندازي خسارتي جز يك شيشه جلو نداشته و يا در صحنه اي ديگر يك خودرو اسقاطي آتش زده ميشود، چگونه ميتوان ادعا كرد شبيه هشدار براي كبري يازده كه در هر قسمت آن ده ها دستگاه از گران ترين خودروها له شده و يا منهدم ميگردد، ساخته شده است. البته اينها در مقابل ضعف هاي داستاني اين كپي برداري خنده دار و نه چندان حرفه اي از تريلرهاي پليسي آلماني، هيچ بود. هيچ كس متوجه نشد، وقتي 43 ثانيه مانده به انفجار مركز همايش هاي كيش، سرگرد به عنوان سوپرمن داستان متوجه اين بمب كه علي الظاهر دو عدد پيك نيك(!) است ميشود، چگونه پس از شليك چند تير ميان چهار مرد غول پيكر و دو نيروي پليس، بمب خنثي ميشود و يا اصلاً سر چهار تروريست چه ميآيد و علي الظاهر كلاً يكباره فيلم قطع شده و با صحنه اي ادامه پيدا ميكند كه بهداد از ساختمان بمب گذاري شده خارج ميشود و به كرات از اين اتفاقات رخ ميدهد كه شايد به پاي سفارشي بودن كار و عدم سمبل كاري گروه كارگرداني نوشته شود. نكته جالب توجه در صحنه فينال سريال كه در مجتمع تجاري ميلاد نور در شهرك غرب ساخته شده بود، تيراندازي هاي دو قهرمان فيلم پوريا پورسرخ و حامد بهداد است كه در عملياتي محيرالعقول موفق به كم كردن روي آرنولد و رمبو و مامور دوصفرهفت شده و با هر شليكي با زدن دقيقا بين دو ابروي تروريستها در گلوله بيت المال صرفه جويي ميكنند؛ بويژه در صحنه اي كه پليس قهرمان با استفاده از آيينه بدون آنكه طرف مقابل خود را بيند، آن هم در فضاي دشوار مثل راه پله و از پايين به بالا، تنها با يك تير وسط پيشاني طرف را نشانه رفته و وي را ميكشد. برخي معتقدند اين هنرنمايي بي سابقه در هيچ فيلم و سريال اكشن و اغراق آميز ديگري تاكنون استفاده نشده بوده و بايد در كتابهاي ركورهاي گينس ثبت شود. يكي از باورپذيرترين سريال چند سال اخير تلويزيون، سريال ايتاليايي «گروه پليس» است كه هم پليس ميمرد، هم خطا مرتكب ميشود و هم مجرم فرار ميكند، اما در عين حال يك پليس مقتدر و با احساس نمايش داده ميشود و پيش از آن نيز «ناوارو» با آنكه يك تريلر نبود، اما با همان رويكرد «گروه پليس»، چهره خوبي از پليس فرانسه به نمايش گذاشته بود؛ رويكردي كه كاش مورد توجه قرار ميگرفت و با اين اوصاف در صورتي كه پليس به سمت بهره گيري از كارگردان هايي باشد كه استعداد ساخت تريلرهاي جدي تر و خوش ساخت تر داشته باشند، ميتوان اميدوار بود در آينده آثاري در رسانه ملي و حتي در سطح سينما به نمايش درآيد كه هم نظر پليس تامين شود و هم بيننده از تماشايش احساس رضايت همراه با باور را داشته باشد و پليسي را مشاهده نكند كه در خيابان ما به ازايش را نميتواند ببيند. با اين اوصاف نمايش پليس متخلف و مجرم در چنين فيلم هايي و قدسي و شكست ناپذير جلوه دادن پليس اقدامي است كه بايد در چنين محصولات سفارشي، نيروي انتظامي بر آن اصرار نداشته باشد و نمايشش را نيز وهن پليس تلقي نكند، چرا كه وقتي فرمانده نيروي انتظامي از اخراج 1500 نيروي متخلف پليس سخن ميگويد، يعني تخلف پليس همچون ديگر اشخاص و مشاغل كه معصوم نيستند، ممكن و صادق است و فوق العاده محدود نيز نيست و از اين حيث نبايد نمايشش را وهن پليس شمرد و مقابل رويكردي كه يك يا چند نيروي پليس يا ضابط را عاشق يك متهم يا متخلف به هر نحو و يا داراي رفتار نه چندان مناسب است، هم بايد ايستاد، چرا كه آن هم تصوير باورناپذيري از آب در ميآيد.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نقد شفاهی مجموعههای روی آنتن؛
شیخحائری: «سقوط آزاد» نشان داد چگونه میتوان در سریالها آب نبست!
یک منتقد گفت: مجموعه تلویزیونی «سقوط آزاد» برای تلویزیون و اداره سینمایی معاونت اجتماعی ناجا سریالی موفق و البته متفاوت بود که این تفاوت در این بود که «آب بستن به سریال» که امری متداول در تلویزیون است، خوشبختانه در این سریال اتفاق نیفتاد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«حسن شیخحائری» عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس در مورد سریال «سقوط آزاد» ساخته علیرضا امینی، اظهار داشت: «علیرضا امینی» بعد از چند تجربه موفق در عرصه فیلمهای سینمایی نشان داد که در عرصه سریالسازی تلویزیونی هم میتواند موفق نشان دهد، تا جائی که مخاطب را درگیر و با خود همراه کند.
وی در ادامه تاکید کرد: البته یکی از نقاط قوت سریال «سقوط آزاد»، تعداد کم قسمتهای آن بود و به عبارت دیگر «آب بستن به سریال» که امری متداول در تلویزیون است، خوشبختانه در این سریال اتفاق نیفتاده بود.
این منتقد در ادامه در مود بازیهای سریال «سقوط آزاد» به فارس گفت: باید گفت کارگردانی این سریال از فیلمنامه آن جلوتر بود و این مسئله در بحث بازی بازیگران بیشتر احساس میشود تا جائی که «پوریا پورسرخ» یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگری خود را انجام داده است. درباره بحث بازی «حامد بهداد» میتوان با قاطعیت گفت که بازی او در این سریال، هم خوب است و هم بد، یعنی نوع دیالوگگویی او از واقعیت بهدور است چرا که سرگرد «صابری» در فیلمنامه، از سنّ واقعی «حامد بهداد» بیشتر نشان میدهد، اما «حامد بهداد» در بازی بدون متن بهویژه در قسمت پایانی بسیار موفق نشان میدهد و البته باید گفت که بازی او بر سر جنازه «پوریا پورسرخ» تا مدتها در ذهنها خواهد ماند.
نویسنده کتاب «او...» در ادامه افزود: «حامد بهداد» البته بازیگری پر حاشیه است و بحث حاشیهای حضور او در برنامه «پارک ملت» هم نشان میدهد تا وقتیکه نتواند از حاشیهها فاصله بگیرد، کمتر میتواند پلههای موفقیت را طی کند و در نقشها تکرار خواهد شد.
شیخحائری تصریح کرد: تیتراژ پایانی سریال هم با اسامی فراوان عوامل نیروی انتظامی و تشکر از تک تک سرداران البته کمی نچسب است که میتوانست با تنها یک جمله در تشکر از همراهی تمامی عوامل ناجا و بدون نگارش تک تک اسامی، بیشتر در چشمها بنشیند.
«حسن شیخحائری» در پایان این گفتوگو خاطرنشان کرد: بههرحال در شرایطی که تلویزیون در بحث سریال سازی پلیسی کمتر توانسته است موفق باشد، همراهی اداره سینمایی معاونت اجتماعی ناجا در تولید مشترک با تلویزیون امری مغتنم است و میتوان امیدوار بود که تجربه های بعدی این همیاری مشترک، بیش از سریال «سقوط آزاد» موفق باشد.
یه خارجی اگه بشینه این سریالو ببینه.
بهمون می خنده.
آخه این دیگه چه افتضاحی بود.
از آهنگ The Unforgiven III و Shoot Me Again متالیکا هم استفاده کردن بدون اجازه.
بهترین نقشهای پلیس ایرانی:
1. فرامرز قریبیان با کلی فیلم پلیسی
2. جهانبخش سلطانی با سرنخ
3. داریوش فرهنگ با کلانتر
بدترین :
حامد بهداد و پوریا پورسخ
نقد شفاهی مجموعههای تلویزیونی؛
خرازیها: «سقوط آزاد» از ساخت و پرداخت حرفهای برخوردار بود
یک منتقد گفت: سریال «سقوط آزاد» از ساخت و پرداخت حرفهای برخوردار بود و «علیرضا امینی» این سریال را به صورت فرمت سینمایی دکوپاژ کرده بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«شهرام خرازیها» منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس در مورد سریال «سقوط آزاد» ساخته علیرضا امینی، اظهار داشت: تصورم بر این است که در کل سریالهای پلیسی تلویزیون ایران طرفدار زیادی دارد و تجربه نشان داده که از دهه 60 تاکنون هر سال پخش چند سریال پلیسی را داشتیم که با استقبال فراوان مخاطبان مواجه میشد در حالی که از بعضی سریالها چند سری ساخته میشود، به طور مثال سریال «کلانتر» چند سری ساخته شد، سریال «کلانتر» نمونهای اینگونه سریالها بوده که در چندین سری ساخته و پخش شده است.
وی در ادامه تاکید کرد: سریال «سقوط آزاد» از ساخت و پرداخت حرفهای برخوردار بود و میزانسنهای آن سینمایی بوده نه تلویزیونی و «علیرضا امینی» این سریال را به صورت سینمایی دکوپاژ کرده بود تا این سریال شبیه سایر سریالها نباشد. «سقوط آزاد» از ریتم خوبی نیز برخوردار بود.
این منتقد در ادامه به فارس، گفت: بطور مشخص شخصیت «مانا» (روناک یونسی) از روی شخصیت «ناتاشا» (رویا نونهالی) در سریال «خواب و بیدار» ساخته مهدی فخیمزاده کپی شده است اما بقیه کاراکترهای سریال مقداری از شخصیت غیر تکراری و بهتری برخودار هستند.
خرازیها تصریح کرد: شخصیت «حامد بهداد» در سریال «سقوط آزاد» خیلی ضد کلیشهای بوده و در کنار آن بازی خوب «حامد بهداد» باعث ارتقای این کاراکتر شده و بخاطر بازی خوب وی تصورات مردم در مورد نقش پلیس نیز شکسته شده است.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در ادامه بیان داشت: «سقوط آزاد» از تدوین حرفهای نیز برخوردار بوده و نمای اضافه و زائد در آن کمتر مشاهده شده است
وی ادامه داد: برای کاراکتر پلیس زن این مجموعه خوب شخصیت پردازی نشده و یک بعدی است و فقط اکشن در بازی وی نمود دارد، نه چیز دیگری «الهام حمیدی» این نقش را خوب ایفا نکرده و انتخاب مناسبی برای این کاراکتر نبوده و به هیچ عنوان نتوانسته از پس آن بربیاید . در مجموع به شخصیتهای مثبت سریال پرداخت بهتری نسبت به شخصیت منفی در سریال «سقوط آزاد» شده بود.
نویسنده ماهنامه سینما- خانواده در ادامه بیان داشت: در سریالهای پلیسی و جنگی قطب اصلی اینگونه آثار افراد بزهکار و نیروهای دشمن هستند چرا که نیروهای پلیس ارزش و اعتبار بیشتری نزد مخاطب پیدا میکند.
فیلمبرداری مجموعههای پلیسی «سقوط آزاد»، فصلها و تصاویر اکشن در آن زیاد بوده و فیلمبرداری این سکانسها اصلاً آسان نیست. ضمن آنکه خطرات زیادی در صحنههای اکشن متوجه گروه فیلمبرداری هم میشود.
خرازیها ادامه داد: خوشبختانه در صحنههای درگیری، تعقیب، گریز و تصادف اتومبیل در سریال «سقوط آزاد» به مدد فیلمبرداری حرفهای بسیار خوب و تماشایی نیز از کار درآمده بود. باور کردن سکانسهای اکشن برای مخاطب تلویزیون به راحتی میسر نیست و «علیرضا امینی» به عنوان کارگردان در سریال «سقوط آزاد» از این پس این مهم به خوبی برآمده بود.
این منتقد در ادامه در مورد بازی پوریا پورسرخ در سریال «سقوط آزاد» نیز به فارس، گفت: انتخاب «پوریا پورسرخ» به عنوان بازیگر نقش پلیس انتخاب مناسبی نبوده و در این مجموعه «پوریا پورسرخ» نقش پلیس را بخوبی ایفا نکرد.
وی ادامه داد: ایفای نقش وی به گونهای بوده که انگار درحال بازی در فیلم تینیجری است. ضمن اینکه رابطه سرگرد با خانواده خود به خصوص دخترش خوب به تصویر درآمده و فضای داستان را نیز به نوعی تلطیف کرده بود.
«شهرام خرازیها» در پایان این گفتوگو در مورد فیلمنامه مجموعه تلویزیونی «سقوط آزاد» نیز گفت: فیلمنامه این مجموعه بر مبنای یک تعقیب و گریز طولانی شکل گرفته و نمونهای از سریال «خواب و بیدار» است، در هر دو سریال یک پلیس حرفه ای در پی یافتن یک زن فتنهگر بود. در اینگونه مجموعهها نویسنده پلیس را تا یک قدمی تبهکار میبرد، اما در آخرین لحظات این دو نیروی رقیب را از هم دور میکند که در سریال مذکور با پایان بندی خوبی نیز مواجه بودیم.
Jang Bogo
23-10-2011, 16:52
سریال باید مثل 24 باشه. این مسخره بازیها چیه بابا.
starpars
23-10-2011, 17:03
خدايا اين ديگه چي بود ساختن چرت و پرت و غير واقعي ترين سريال پليسي بود كه ديدم
متاسفم برا امینی که بعد از 7 دقیقه تا پاییز آخه این چی بود؟؟:41:
بهترین نقشهای پلیس ایرانی:
1. فرامرز قریبیان با کلی فیلم پلیسی
2. جهانبخش سلطانی با سرنخ
3. داریوش فرهنگ با کلانتر
بدترین :
حامد بهداد و پوریا پورسخ
کاراگاه علوی هم سزی 1 (1375) هم سری 2 (1387) با بازی احمد نجفی به نظر من بهترین سریال کاراگاهی (پلیسی) ایران بودش
انتقاد از یک سریال پلیسی/ بدترین بازی در کارنامه حامد بهداد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزنامه جمهوری اسلامی در باره سریال 'سقوط آزاد' نوشت:
کیفیت این سریال پایینتر از حد انتظار بسیاری از مخاطبان سیما بود. شاید اکشنهای موجود در سریال و زد و خوردهایی که با "گروه بدلکاری سیزده" به خوبی اجرایی شده است تا حدودی دل مخاطبین را به دست آورده باشد، اما شخصیتهای بیهویت، موقعیتهای دم دستی، پرداخت بدون انسجام روند قصه و دیالوگ نویسی ضعیف، مخاطب را پس میزند. آدمهایی که در قصه میآیند و معرفی میشوند هیچ هویتی ندارند و به حال خود رها میشوند بیآن که انگیزه هایشان در جریان عمل و عکس العمل شان کشف شود. این عدم پردازش صحیح در کاراکترهای منفی فیلم بیش از همه مشهود است. شخصیتهای فیلمنامه تغییرات لحظهای دارند و تعادل در شخصیت از بین رفته است. عدم انسجام شخصیتها در روند قصه نه از باب تحول شخصیت در راستای پردازش صحیح، که از عجله در نگارش و سطحی نگری فیلمنامه نویس نشأت میگیرد.
فقر فیلمهای ایران در ژانر پلیسی بر هیچ کس پوشیده نیست و این که آثاری از این دست به شدت تحت تاثیر آثار خارجی هستند کاملا مبرهن است. اما در سریال سقوط آزاد (که پیش از این دو نام گیوتین و روزآخر را داشته) تاثیر پذیری تا آنجایی پیش رفته است که شرایط اجتماعی ایران فراموش شده است. بدون شک عوامل این سریال هدف مثبتی را دنبال مینمودهاند. قصد آنها پرداختن به پلیسی متفاوت و قابل تحسین است اما راه را اشتباه رفتهاند. ویژگیهای فرهنگی، شخصیتی و جغرافیایی پلیس ایرانی با پلیس خارجی تفاوت دارد و مخاطب ایرانی این را به خوبی میداند. مخاطب در سالهای اخیر با وجود مستندهایی همچون شوک، هرچه بیشتر با این قشر شریف و حرفه سختشان آشنا شده است. سقوط آزاد تحت تاثیر سریال آلمانی "کبرا 11" و البته با تاثیر خفیف از سریال وطنی خواب و بیدار، همانند کلاغی شده که به دنبال تقلید از راه رفتن کبک، راه رفتن خود را نیز فراموش کرده است. در جریان قصه، شخصیتها از یکدستی برخوردار نیستند و جدای از مبحث بازیگری عدم فیلمنامه قدرتمند سبب این ضعف است.
در کنار فیلمنامه ضعیف، کارگردانی ضعیف تر، اثر را بیشتر به یک مضحکه تبدیل کرده است. دوربین روی دست در آثار پلیسی با توجه به تعلیق و هیجانی که در آن وجود دارد کاری مرتبط است اما در این سریال کار به جایی میرسد که مخاطب را دچار سرگیجه مینماید. شتاب در تولید سریال در خلال دکوپاژ کارگردان پیداست. به طور کل هیچ یک از نماها از فرم و یا منطق خاصی پیروی نمیکند. انتخاب بازیگران و هدایت بازیگران که از وظائف مهم کارگردان به شمار میرود نیز، نشان از ضعف آشکار کارگردانی دارد. ریتم تند سریال البته متناسب با روند قصه است و این نکته در خلال ضعفهای متعدد تدوین سریال نکته مثبتی است. ریتم تند و سریع اثر در عین حال که سعی نموده هیجان را به مخاطب تزریق نماید اما با توجه به دیگر عناصر که همه با هم کلیت اثر را رقم میزنند غیر قابل پذیرش است.
عجله در رساندن اثر به پخش تا آنجا پیش میرود که در قسمت آخر، صدای یکی از عوامل در هنگام پخش شنیده میشود (در حالی که کسی جز بهداد در صحنه نیست، از پشت دوربین کسی او را به اسم صدا میکند) و این نشان میدهد دقت در ساخت یک سریال مناسبتی چقدر بیاهمیت است! کارگردانی این مجموعه تلویزیونی آنقدر دارای ضعف است که جایی برای دفاع نگذاشته و به طور قطع، کارگردانی وی هیچ نکتهای برای پذیرش اثری متوسط نیز ندارد و این نکته میتواند هشداری برای تهیه کنندگان باشد که سریالهای مناسبتی را به افرادی متخصص در این امر بسپارند. ساخت فیلم سینمایی خوب از سوی یک کارگردان نمیتواند تضمینکننده باشد که کارگردان مذبور در امر تلویزیون نیز، میتواند موفق باشد.
بازیگران نامی این سریال در ضعیفترین حد ممکن ظاهر شدهاند. اگر انتخاب اشتباه برخی بازیگران را مد نظر قرار ندهیم، بازی "حامد بهداد" به طور حتم بدترین بازی این بازیگر در کارنامهاش محسوب میشود. بهداد که شخصیت اصلی این سریال را بازی میکند نیز همچون نویسنده و کارگردان، هدف مشخصی را برای ارائه نقش یک پلیس دنبال نکرده است. او که به دنبال تصویر نمودن پلیسی متفاوت با آنچه تا به حال مخاطبانش از پلیسهای ایرانی در سریالها و فیلمهای مختلف دیده اند، مهربانی افراطی را کنار گذاشته و برای انجام وظیفه با متهمان بدرفتاری نیز مینماید. اما متاسفانه سرگردی که در این سریال ترسیم میشود، تیپ خاصی را تداعی میکند که بدون شک نمیتواند الگویی مناسبی برای پلیس موفق امروز باشد. لحن اشتباه او که قصدش ارائه پلیسی جدی و تا حدودی عصبی است، مخاطب را به بیراهه میبرد و فریادها و امر و نهیهایش بیشتر شبیه بزهکاران است تا یک سرگرد تحصیل کرده و نخبه در حرفه خودش!
۵۰ درصد از نتیجه کار راضی هستم / به حامد بهداد اعتماد داشتم / گفتوگو با کارگردان سریال «سقوط آزاد»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خبر آنلاین 1/8/1390 - علیرضا امینی کارگردان سریال «سقوط آزاد» میگوید تمام تلاشش را کرد تا محدودیت زمان کمتر به این کار تلویزیونی لطمه بزند.
بهناز شیربانی: علیرضا امینی از جمله کارگردانانی است که فعالیت حرفهای خود را با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرد وبعد به دنیای ساخت فیلمهای بلند قدم گذاشت. در کارنامه کاری این کارگردان فیلمهای موفقی چون «هفت دقیقه تا پاییز»،«استشهادی برای خدا» و... به چشم میخورد. مدتی قبل سریال «سقوط آزاد» به کارگردانی او از شبکه اول سیما پخش شد.سریالی 7 قسمتی که اولین تجربه سریال سازی او محسوب میشد. این تجربه البته با نظرات متفاوتی از سوی مخاطبان همراه بود.
چطور شد که بعد از مدتها دوری از تلویزیون پیشنهاد کارگردانی سریال «سقوط آزاد»را پذیرفتید؟
تا پیش از این سریال چند تله فیلم برای تلویزیون کار کرده بودم و این سریال هم محصول مشترک معاونت سینمایی ومعاونت نیروی انتظامی بود که با مشارکت شبکه اول ساخته میشد. سالها قبل کار در ژانر پلیسی را با تله فیلم «تلخون» تجربه کردم و وقتی فیلمنامه را خواندم ،به عنوان کارگردان جای کار زیادی را در پرداخت داستان دیدم. امکانات مورد نیازبرای تهیه فیلم هم مهیا شد و در نتیجه قبول کردم که چنین تجربهای را داشته باشم. برای من مهم نبود این سریال چند قسمت است مهم این بود که این کارشروع خوبی برای سریال سازی من محسوب میشد.
تا پیش از این به عنوان کارگردان چه تصوری از ساخت سریال پلیسی داشتید؟
ساختار و فیلمنامه برای من از همه چیز مهمتر بود. ساختاری که برای به تصویر کشیدن یک قصه پلیسی انتخاب میشود و بعد فیلمنامهای که پر از تنش و تعلیق باشد مخاطب را جذب میکند. این فیلمنامه چیزی بود که میشد روی آن مانور داد، بنابر این آن را انتخاب کردم و برای آن انرژی گذاشتم.
به فیلمنامه «سقوط آزاد» اشاره کردید.قصهای که به رغم جذابیتش آنطور که باید پرداخت نشده بود وازچارچوب مناسب و محکمی به لحاظ داستان پردازی برخوردار نبود.از ابتدا فیلمنامه را با تمام کاستیهایش پذیرفتید؟
ابتدا فیلمنامهای را به من دادند که آقای آرش قادری آن را نوشته بود. فیلمنامه خوبی بود اما مثل سایر فیلمهای پلیسی بود و جای کار زیادی برای من نداشت. از طرفی ما با زمان محدودی روبرو بودیم و در فیلمنامه لوکیشنهای متعددی تعریف شده بود وعملا قابل اجرا نبود. بنابراین آقای سعدوندیان به گروه اضافه شد و با توجه به شناختی که از ایشان داشتم میدانستم که درام را به خوبی میشناسد و خواستیم که همان طرح را به شکلی که در کار دیدید بنویسد. خودم هم بر روی فیلمنامه نظارت میکردم. با این حال معتقدم که فیلمنامه مشکلاتی دارد و اگر زمان بیشتری داشتیم کلیت کار از چیزی که دیدید بهتر میشد. زمان تصویربرداری ما هم به دلیل زمان پخش بسیار محدود بود و تمام تلاشم را کردم که فیلم کمتر ضربه بخورد و در حال حاضر 50 درصد از کار راضیام.
چطور شد که حامد بهداد را برای بازی در نقش محوری داستان انتخاب کردید؟
من با حامد بهداد رفاقت 13 ساله دارم. به خوبی ویژگیها و خصوصیات اخلاقیاش را میشناسم، بنابراین با حامد راحت کار میکنم و مطمئن هستم حامد بهداد بازیگر کاملا تحلیلی است و نقش را تحلیل و بعد بازی میکند. بنابراین زیاد با بازی حامد مشکل ندارم چرا که سر کار به شدت ایده میدهد و من میتوانم بهترین ایدههایش را استفاده کنم.
می دانستم حامد از پس ایفای نقش بر میآید و شکل متفاوتی از پلیس را ارائه خواهد داد .من به دنبال پلیسی میگشتم که حقیقتا در همه چیز اعم از نوع پوشش، نوع ماشین و حتی حادثههای که برایش اتفاق میافتند متفاوت باشد و حداقل نگاه من به عنوان کارگردان در فیلم دخیل باشد.
بیشترین انتقادها به نحوه بیان حامد بهداد بر میگشت.آیا این نوع بیان ایده خود بهداد بود یا شما چنین درخواستی از او داشتید؟
حامد چند اتود برای طرز بیان این نقش زد و من این نوع را پسندیدم، چرا که حس کردم خیلی گرم، صمیمی و متفاوتتراست .
سایر بازیگران هم انتخابهای اول شما بودند؟
بله تقریبا ما بعد از انتخاب حامد بقیه بازیگران را به کار اضافه کردیم. مثل پوریا پورسرخ؛ چون با شناختی که نسبت به او داشتم مطمئن بودم پوریا پتانسل خاصی دارد که کمتر کارگردانی از آن استفاده کرده است. از خانمها یونسی و حمیدی و سایر بازیگران نیز با توجه به شناختی که نسبت به ویژگیهای بازیگری آنها داشتم، دعوت به همکاری کردم .
این سریال با مشارکت نیروی انتظامی ساخته شد تا چه حد حمایتهای این ارگان برای تولید سریال مناسب بود و بعد از پخش چه عکس العملی نسبت به کار داشتند؟
به هر شکل کار کردن با ارگانهای دولتی مشکلات خاص خودش را دارد، ولی در این کار امکاناتی که من لازم داشتم را در اختیار من قرار دادند و از این بابت من هیچ مشکلی نداشتم .اما این سریال به جز امکانات خوب، تهیه کننده خوبی مثل آقای کاسه ساز داشت که تا آخر پای کار بودند ودر کل بازتاب بدی نسبت به کار ندیدم.
بازتاب مخاطبان نسبت به سریال چگونه بود؟
خوشبختانه سریال از طرف مردم بازتاب خوبی داشت . همین که انتقاد هم میکنند یعنی مورد توجه واقع شده وبا این که سریال 7 قسمت بیشتر نبود اما کاربه خوبی دیده شد.
این انتقاد هم در مورد سریال «سقوط آزاد»مطرح بود که قصد داشت کپی سریالها و فیلمهای پلیسی خارجی باشد، خود شما تا چه حد این انتقاد را قبول دارید؟
من نگاه خودم را دارم و آن را در کارگردانی فیلمهایم اعمال میکنم .همه ما فیلمهای خارجی میبینیم، خوب یکی شبیه این فیلمها فیلم بسازد، چه اشکالی دارد؟ اینجا معقوله تکنیک مطرح میشود، من همیشه سعی میکنم تکنیک را به بهترین نحو در کارهایم اجرا کنم و بازی خوبی از بازیگرانم بگیرم وفضاسازی خوبی داشته باشم .
با توجه به تجربه ساخت این سریال ممکن است بازهم در این حوزه فعالیت کنید؟
فیلمنامه خوب به آدم انگیزه میدهد. وقتی فیلمنامه خوب نباشد بهترین کارگردان هم فیلم متوسطی میسازد. اگر برای ساخت «سقوط آزاد»مدت زمان بیشتری داشتم مطمئن باشید این کاربهترازچیزی میشد که دیدید.
فرمانده نیروی انتظامی از عوامل سریال سقوط آزاد قدردانی کرد
سردار احمدی مقدم از مدیران رسانه ملی و سازندگان سریال سقوط آزاد قدردانی کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس مراسم قدردانی از تلاشگران رسانه ملی، فیلم و مستند هفته نیروی انتظامی بعدازظهر امروز 2 آبان ماه با حضور سردار احمدی مقدم فرمانده کل نیروی انتظامی، علی دارابی معاون سیما، محمد حسین صوفی، معاون صدا و مدیران شبکههای مختلف تلویزیون و رادیو و سازندگان سریال سقوط آزاد برگزار شد.
بنابر این گزارش در این مراسم سردار احمدی مقدم در سخنانی از ساخت این سریال قدردانی کرد و گفت: امروز ما باید در حوزههای فرهنگی و اجتماعی وارد عمل شویم و همیشه قدرت سخت پاسخگوی رفع نیازهایمان نیست.
به گزارش فارس در پایان این مراسم با اهدای لوح تقدیر از حاضران در مراسم قدردانی شد.
گزارش کامل این مراسم فردا در خبرگزاری فارس منتشر میشود.
منم یه قسمت دیدم مردام از خنده :31:
آب بستن اساسی ...........
فک کنم به عنوان بامزه ترین سریال طنز تاریخ تلویزیون انتخاب بشه.
بازیگرانی که سعی میکنن ادای پلیس ها رودر بیارن و باعث خنده ملت میشن.حالا شاید شبیه پلیس ایران باشه ولی سعی میکنن مثل فیلم پلیسی های آلمانی باشن........... هلیکپتر پلیس و هشدار برای کبری 11
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.