مشاهده نسخه کامل
: سریال نابرده رنج
سریال تلویزیونی روتین نابرده رنج از 28 خرداد هر شب از شبکه سه سیما پخش خواهد شد.
---------- Post added at 07:33 PM ---------- Previous post was at 07:32 PM ----------
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فارس سینما-طبق آخرین گزارش های رسیده از وضعیت ساخت سریال نابرده رنج,تصویربرداری فاز دوم این سریال همچنان در لوکیشن های زندان و خانه قدیمی در تهران ادامه دارد.
این سریال از تولیدات شبکه سوم سیما می باشد که طبق خبرها در 30 قسمت تولید می شود.
زمان پخش سریال هنوز از شبکه سوم سیما تعیین نشده است اما تابستان سال آینده از گزینه های پخش سریال می باشد.
داستان سریال در مورد جوانی می باشد که به دنبال گنج است اما مشکلات زیادی برای او پیش می آید و...
در سریال نابرده رنج بازیگرانی همچون:کامبیز دیرباز، سیاوش طهمورث، سام درخشانی، ثریا قاسمی، مینا جعفرزاده، سحر دولتشاهی، میلاد کیمرام، صدرالدین حجازی، طوفان مهردادیان، محمود رضایی، افشین سنگ چاپ، فرشید زارعی فرد، مصطفی اعلایی، سیما مطلبی، رضا کریمی و ... به ایفای نقش پرداخته اند.
تصاویر مربوطه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باتشكر از دوست عزيز كه اين تاپيك رو شروع كردن...
آهنگ «سالهاي دور از خانه» رو گذاشته بودن رو سريال ...خيلي بامزه بود...احتمالا" سريال خوبي از آب درمياد...:8:
mohammadirani
10-06-2011, 23:57
با اهنگش یاد خاطرات دوران کودکی و کانال یک و دو افتادم.یادش به خیر یه زمانی ما فقط 2 شبکه داشتیم ساعت 11 کانال 2 و ساعت 12 هم کانال 1 سرود ملی میزاشتن و تموم میکردن برنامه هاشون رو!!
Lady parisa
11-06-2011, 08:31
«نابرده رنج» داستان جوانی به نام اسد را روایت میکند که در پی یک افسانه قدیمی راهی سفر میشود و میخواهد ره صدساله را یک شبه طی کند...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سایر عوامل این سریال عبارتند از تدوین همزمان: سیاوش کردجان، طراح گریم: محمد قومی، مدیر صدابرداری: امیر پرتوزاده، مدیر تصویربرداری: علی محمدزاده، طراح صحنه و لباس: حسین مجد، مدیر تولید: عبدالله شهباززاده.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Lady parisa
11-06-2011, 08:37
دوست من ! در پست اول بالاخره مشخص نشد که شبکه یک این سریال رو پخش می کند یا شبکه سه سیما!:46:
باتشكر از دوست عزيز كه اين تاپيك رو شروع كردن...
آهنگ «سالهاي دور از خانه» رو گذاشته بودن رو سريال ...خيلي بامزه بود...احتمالا" سريال خوبي از آب درمياد...:8:
موسيقي «اوشين» روي آنونس يك سريال/تهيهكننده: ديگر تكرار نميشود
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
تلويزيون در اقدامي غيرمنتظره شب گذشته ـ 17خرداد ماه ـ موسيقي «سالهاي دور از خانه» (اوشين) را روي آنونس سريال «نابرده رنج» پخش كرد و گويندهي تيزر نيز عبارت «سالهاي دور از خانه» را روي صحنههاي سريال به كار برد.
تهيهكننده سريال «نابرده رنج» دربارهي اين اتفاق به خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا توضيح داد: آنونس «نابرده رنج» كه شب گذشته با موسيقي «سالهاي دور از خانه» از يكي از شبكهها پخش شد، تنها يك بار پخش شد و تكرار نميشود.
محمود رضايي همچنين خاطرنشان كرد: موسيقي اصلي اين سريال با آنچه شب گذشته ـ سه شنبه ـ پخش شد، كاملا متفاوت است.
تهيهكننده سريال طنز «نابرده رنج» در ادامهي گفتوگو با ايسنا از پخش هر شبي اين سريال از 28 خرداد ماه خبر داد.
محمود رضايي همچنين گفت: تصويربرداري «نابرده رنج» به پايان رسيده و مراحل فني مثل موسيقي و صدا نيز در حال انجام است.
وي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا پخش هر شبي مناسب يك سريال طنز دفاع مقدسي است؟ عنوان كرد: اين سوالي است كه مخاطبان بايد به آن پاسخ دهند اما فكر ميكنم مردم، سريال «نابرده رنج» را بپسندند.
وي در ادامه تاكيد كرد: ما بايد كارمان را به نحو احسن انجام دهيم و اميدوارم كه بتوانيم خواستههاي مردم را برآورده كنيم.
به گزارش ايسنا، سريال «نابرده رنج» را عليرضا بذرافشان كارگرداني كرده است. اين سريال قرار است تابستان امسال به صورت هر شبي از شبكه سه سيما پخش شود.
«نابرده رنج» يك طنز دفاع مقدسي است و داستاني را در سال 1367 كه ايران درگير جنگ تحميلي است روايت ميكند. كامبيز ديرباز، سياوش طهمورث، سام درخشاني، ثريا قاسمي، مينا جعفرزاده،سحر دولتشاهي، ميلاد كي مرام و صدرالدين حجازي در اين سريال بازي ميكنند.
دوست من ! در پست اول بالاخره مشخص نشد که شبکه یک این سریال رو پخش می کند یا شبکه سه سیما!:46:
همون شبکه سه هست.
اصلاح شد :46:
پخش سريال «نابرده رنج» از فردا آغاز ميشود
خبرگزاري فارس: پخش مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» به كارگرداني عليرضا بذرافشان از فردا 28 تيرماه در شبكه سه سيما آغاز ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، سريال داستاني «نابرده رنج» در 40 قسمت 40 دقيقهاي از فردا -28 خردادماه- هر شب ساعت 23 روي آنتن شبكه سه سيما ميرود و تكرار آن نيز روز بعد ساعت 18 روي آنتن ميرود.
بنابراين گزارش، نويسنده و كارگردان اين سريال عليرضا بذرافشان است و تهيه كنندگي آن را محمود رضايي برعهده دارد.
در اين سريال تلويزيوني كامبيز ديرباز، سام درخشاني، سياوش طهمورث، ميلاد كي مرام، ثريا قاسمي، مينا جعفرزاده، سحر دولتشاهي، صدرالدين حجازي، محمود رضايي و... ايفاي نقش ميكنند.
اين مجموعه داستان جواني به نام اسد را روايت ميكند كه در پي يك افسانه قديمي راهي سفر ميشود و ميخواهد ره صدساله را يك شبه طي كند...
ساير عوامل اين سريال عبارتند از: تدوين همزمان: سياوش كردجان، طراح گريم: محمد قومي، مدير صدابرداري: امير پرتوزاده، مدير تصويربرداري: علي محمدزاده، طراح صحنه و لباس: حسين مجد، مدير توليد: عبدالله شهباززاده.
ساعت یازده یکم دیر نیست؟؟؟
mohsen_gh1991
18-06-2011, 22:51
قسمت اولش جالب بود....این کامبیز دیرباز خیلی قشنگ بازی میکنه.
mohammadirani
18-06-2011, 23:19
از سر بیکاری و خستگی ناشی از درس نشستم دیدمش
خوشم اومد
بازی دیرباز باحال بوده همیشه به نظرم
کلا فکر کنم دنبالش کنم
به نظر منم قسمت اولش جالب بود . مخصوصا بازی کامبیز دیرباز
mojtaba2321
19-06-2011, 01:11
تکرارش امروز چه ساعتیه؟
این قسمتش خوب بود. دیرباز خوب هنرمندی کرد!
jeremy28
19-06-2011, 10:36
تکرارش امروز چه ساعتیه؟
ساعت 6 بعد از ظهر.
توی آنونسش (یا همون تبلیغ!)، اون تیکه که دیرباز می گفت "یه خورده تخمه ژاپنی بگیر، عَبد اصل ژاپن باشه ها" خیلی باحال بود!
من فقط به خاطر این تیکه می خوام سریالو ببینم!!
احتمالاً چین از رو تخمه ژاپنی هم محصول داده:5:
ضمن اینکه از بازی سحر دولتشاهی هم خیلی خوشم می یاد، به نظرم جزء معدود بازیگرای زن قوی هست، خیلی راحت بازی می کنه.
فقط ای کاش واسش موسیقی نسازن و همون آهنگ اوشین رو بذارن... اگه اون متن هانیکو رو هم مونتاژ کنن روش، دیگه خدا میشه : "زندگی منشوری است در برابر ....":40:
هاااا... ای ی ی .... نوستالژی قلقلکون بیده! (امضا، شیرفرهاد)
mohammadirani
19-06-2011, 12:36
ساعت 6 بعد از ظهر.
هاااا... ای ی ی .... نوستالژی قلقلکون بیده! (امضا، شیرفرهاد)
ساعت 6 که فوتبال ایران و عراق هستش!
Amir M.ohAma.D
19-06-2011, 16:04
نیم کیلو گلابی بکش من میام میبرم :دی با اون تیکش خیلی حال کردم
امیدوارم تا اخرش سریاله خوبی باشه
befermatooo
19-06-2011, 16:37
نابرده رنج گنج پنج شش هفت هشت و ... :دی
+
جالبه . البته زیاد وقت نکردم پاش بشینم اما بنظر حقیر جای کار داره :»
jeremy28
19-06-2011, 20:00
ساعت 6 که فوتبال ایران و عراق هستش!
ساعت 6 داد، من دیدم
بدک نبود!
mojtaba2321
19-06-2011, 20:24
من تکرارش رو هم نتونستم ببینم.
لطفا یه نفر خلاصه قسمت اولو بگه.ممنون.
farshidshd
19-06-2011, 22:31
این بدبخت کامبیز دیرباز چقدر بدبخت و بدشانسه تو این فیلم
بیچاره همه چیش به فنا رفت
Dark Prince
19-06-2011, 23:18
خیلی مسخره 3 ساعت رو کاپوت ماشین نشسته بودن ولی عرضه نداشتن یکم برن جلوتر بشینن تو ماشین...
ولی هماهنگی موسیقی متن با سکانس ها خوب کار شده...
M A M M U T
20-06-2011, 07:36
اون جایی که ماشینه داشت میرفت ته دره خیلی جالب بود....البته خیلی اغراق داشت و بی عرضگیش رو نشون میداد اما خب من خیلی خندیدم...مخصوصا وقتی تلاش میکرد جلو پنجره ی ماشین رو بگیره:دی:دی:دی
mohsen_gh1991
20-06-2011, 23:59
سریال خیلی قشنگیه
کامبیز دیرباز که حرف نداره صدرالدین حجازی هم خیلی قشنگ بازی میکنه خیلی کم تو نقش مثبت دیده بودمش.انصافا خیلی هم نقشش بهش میاد
MoH_@_MaD
20-06-2011, 23:59
ای بابا این سریال که بدتر از ستایش شد که !!!
تو ستایش که همه رو رارن از دم میکشن تو اینم که فقط بدبختی های این اسد رو نشون میدن :13:
تو همین 3 قسمت اول کلی اعصابمون خورد شد :13:
فقط بلدن بدبختی و در به دری نشون بدن تو این رسانه ی ملی :2:
mohsen_gh1991
21-06-2011, 00:18
البته این اول داستانه بعدش فک کنم حالت شادتری به خودش میگیره.ولی جدای از اینا قابل مقایسه با ستایش نیست. این حداقل چنتا بازیگر خوب داره که میتونن فیلمو قشنگ کنن :دی
Lady parisa
21-06-2011, 11:40
اون جایی که ماشینه داشت میرفت ته دره خیلی جالب بود.دی:دی:دی
خب برای اینکارا دهه 60 خیلی بوده
نه با این عکسایی که من امروز از این سریال دیدم به نظرم یا پدر یا مادرش می میره که عزاداره و اینکه ادامه سریال
می ره توی خط دفاع مقدس(فقط امیدوارم دوباره مجید سوزوکی نشه):27:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باز هم هست که متاسفانه نمی تونم آپلود کنم:31:
Lady parisa
21-06-2011, 14:52
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توی این صحنه حس کنم! سر قبر شهید(اسم کامبیز دیرباز یادم رفته توی این سریال)و رفیق خلافشم می بینین که آدم شده:31:
در ضمن شاید هم دست نداره! شاید:31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
M A M M U T
21-06-2011, 19:58
از کارگردانش معلوم بود آخرش همه صالح میشن.....آخه اینا چه ربطی داره به جبهه؟؟؟نمیگم جبهه بده ولی دیگه خیلی فیلم دیدیم در این مورد و یقینا آخرش معلومه.... کاش یکی از سریالای سیروس مقدم رو میدادن....
Golbarg01
21-06-2011, 21:20
تازگی ها چرا اینقدر سریالای دهه شصتی مد شده؟
ستایش و نابرده رنج و ...
mojtaba2321
21-06-2011, 23:04
عماد خواهر اسدو میگیره درسته:31:
Lady parisa
22-06-2011, 09:22
متاسفانه برای اجازه پخش دادن مجبورن یه جنگی رو هم اضافه کنن به کاراشون
s-a-l-i-m
22-06-2011, 12:15
من از این سریال خوشم امده ... یعنی چون از کامبیز خوشم میاد این سریال رو میبینم :20:
به نظرم سریال بدی نیست
عشق منم که عین همیشه گل و بلبل کاشته... :31: (احسان خواجه امیری)
از لینک زیر میتونید دانلود کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Ice Pain
23-06-2011, 17:56
سلامن علیکم
علاقمندان به این سریال میتونند بیان این تاپیک و بهش رای بدن
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ولی سوتی جالبی داشت . دفتری که مادرش بهش داد فرنو بود !!!!
ما که سال 72 -73 رفتیم مدرسه بیشتر دفتر ها تعاونی بود هنوز فرنو نیومده بود . فکر کنم فرنو از 80 به بعد اومد !!!
mojtaba2321
26-06-2011, 01:07
خدایی همون اول که تیتراژو دیدم فهمیدم یه گنجی تو کاره.
Lady parisa
26-06-2011, 08:42
دیشب جالب بود! اینکه این قسمت از سریال رو به نتیجه رسوند و تموم شد! و تداعی شدن صحنه های گذشته و حال
+
این صحنه آخر که یارو رو کتک زد
منو یاد لینکلن باروز توی سریال فرار از زندان انداخت(اونجایی که شبش می خواستن فرار کنن و اسکوفیلد هنوز برنگشته بود و لینکلن کلافه شد و مجبور شد یه مشت بخوابه توی صورت نگهبان)
mhv_kntu
26-06-2011, 12:12
صحنه های مبارزه قدیم روستایی ها خیلی ضایع بود ! و همچنین خنده دار ! فیلم های دهه 30 آمریکا و اروپا هم اینقدر دیگه بیخیالی طی نمیکردن و جلوه های ویژه رو نمی پیجوندن.
این صحنه آخر که یارو رو کتک زد
منو یاد لینکلن باروز توی سریال فرار از زندان انداخت(اونجایی که شبش می خواستن فرار کنن و اسکوفیلد هنوز برنگشته بود و لینکلن کلافه شد و مجبور شد یه مشت بخوابه توی صورت نگهبان)
صحنه های خاطرات قدیم تعریف کردن پیرمرد هم منو یاده وایل سه گانه ارباب حلقه ها مینداخت:31:
جدی از روی فرار از زندان ایده گرفتند .مثلا همین یارو که آخر سریال اومد گفت 24 ساعته پیداش می کنیم.مثل همون کارگاه تو فصل 2 فرار زندان بود.
یعنی منظورم اینه که شخصیتش رو از رو ی اون الگو برداری می کنند.
farshidshd
27-06-2011, 12:30
این یارو کاراگاهه ، چقدر ضایع بازی میکنه
میخواد ادای یکی رو در بیاره ولی نمیتونه
Alamate Soal
27-06-2011, 12:52
اين سريال چيه ماجراش ؟ پخش خانگيه يا تلوزيوني ؟
تيتراژ آهنگ رو دانلود كردم فوق العادش . زيباييش از سريال هاي ايراني خيلي بيشتره
تيتراژ آهنگ رو دانلود كردم فوق العادش . زيباييش از سريال هاي ايراني خيلي بيشتره
آهنگای احسان همیشه فوق العادست...
اشتباهی که کردند قبل از اینکه پخش بشه تو تبلیغ هاش یه تیکه از صدای تیتراژش رو پخش نکردند و گرنه بیننده هاش خیلی بیشتر از این میشدند
من یکی که معتقدم بیشترین عامل دیدن یک سریال ایرانی میتونه به تیتراژ زیباش باشه...
اين سريال چيه ماجراش ؟ پخش خانگيه يا تلوزيوني ؟
راستی یادم شد جواب سوالتونو بدم ،
تلویزیونی ، شنبه تا پنجشنبه ساعت 23 از شبکه ی 3 سیما
Lady parisa
27-06-2011, 13:36
همون طور که دوستمون گفتن! مربوط میشه به دهه 60و جنگ ایران و عراق.
کامبیر دیرباز نقش اصلیه که پسر جاهلیه! می افته زندان و راز سر به مهر پدرش بعد از سالها با هوندن دفترچه ای که مادرش از راز خبر داره باز میشه.که یه قلعه ای قدیمی است و گنج بسیار گرون قیمتی داره و این راز (محل اختفای گنج ) سینه به سینه از پدر به پسر رسیده و حالا نوبت کامبیر دیربازه و اینکه دوست پدر کامبیز از نوجوونی دنبال پیدا کردن این محله
حالا دست بر قضا بعد از فوت پدر کامبیز آدرسشون رو پیدا می کنه و به عنوان دوست می یاد جلووو کمک می کنه که در نهایت منزل پدری کامبیز رو می خره اما حاضر به خاطر اون دفترچه سند مالکیت رو پس بده
توی این حین هم کامبیز دیرباز از زندان فرار می کنه که قبل از موعد تخلیه خونه بیاد و کاری انجام بده
ادامه داستان امشب
M A M M U T
27-06-2011, 13:48
یکم تاریخ های سریال و سن آدم ها اغراق آمیزه.... مثلا اصلا به اسد نمیاد که 40 سالش باشه.....
اما خب کامبیز دیرباز خیلی عالی بازی میکنی...من فقط به خاطر اون نگاه میکنم.....
M a R y a M i
27-06-2011, 17:38
من فقط تیتراژش رو دوس دارم
خیلی قشنگه
Ice Pain
27-06-2011, 23:14
اشتباهی که کردند قبل از اینکه پخش بشه تو تبلیغ هاش یه تیکه از صدای تیتراژش رو پخش نکردند و گرنه بیننده هاش خیلی بیشتر از این میشدند
من یکی که معتقدم بیشترین عامل دیدن یک سریال ایرانی میتونه به تیتراژ زیباش باشه...
واقعا همینطوره که گفتی
من خودم خیلی اوقات شده که موقع تبلیغ یک فیلم از تیتراژش خوشم اومده و فقط به خاطر تیتراژ خوبش تصمیم به دیدنش گرفتم (با اینکه بعضی اوقات علی رغم تیتراژش موضوعش خوب نبوده مثل آسمان همیشه ابری نیست)
از امشب اسد پنبه به اسد مرد عنکبوتی تغییر نام داد :دی
خیلی جالب بود کل محله رو از روی پشت بوم تحت نظر داشت !!
+
در رابطه با تیتراژ هم توی سایت رسمی احسان خوندم که توی گرفتن مجوز گیر و دار پیش اومده و همین باعث شده که چند قسمت تاخیر بیفته.
ای وای مگه امشب پخش شد؟!من فکر کردم چون شبه شهادته نمیزاره
mojtaba2321
28-06-2011, 12:02
یکم تاریخ های سریال و سن آدم ها اغراق آمیزه.... مثلا اصلا به اسد نمیاد که 40 سالش باشه.....
اما خب کامبیز دیرباز خیلی عالی بازی میکنی...من فقط به خاطر اون نگاه میکنم.....
کی گفته اسد 40 سالشه؟
فیلم قشنگیه،الی الخصوص بازی دیرباز که واقعا عالیه مثل همیشه:46:
Lady parisa
28-06-2011, 13:06
ولی تعقیب خواهر اسد و ندیدن اسد روی پشت بووم خیلی قشنگ نبود! نه به اون رد گیری تلفن نه به این ندیدن اسد
حالا نه اینکه چرا اسد رو نشناختن نه چون خودش هم گفت ولی خیلی مسخره بود بند کفش بستن و ...
بنظرم تو سالهای اخیر همچین فیلم و سریال سازی تو ایران یه تکونی خورده دارن کارای خوبی میکنن.
جالب اینجاست که سریالهای زیادی راجب زمان جنگ و دهه 60 ساخته میشه.
موفق هم هستن.مثل ارمغان تاریکی که واقعا عالی بود...
mohsen_gh1991
28-06-2011, 19:55
اخرش فک کنم جابر با خواهر اسد ازدواج کنه.... یه جوری به هم نگاه میکنن :31:
اخرش فک کنم جابر با خواهر اسد ازدواج کنه.... یه جوری به هم نگاه میکنن :31:
از نگاه اول جابر تابلو بود.
آخرش هم سر همین قضیه به زندان افتادن اسد به تاخیر میفته.
ولی عماد هم ظاهرا خواستگاره
Lady parisa
29-06-2011, 08:59
چرا انقدر دیشب زدن توی برجک پلیسه!اون از خانوم همسایه، بنگاهیه، خواهر مادر عماد:21:عمو سبزی فروش محله،
بدبخت نشسته بود روی زمین،
+
دیدین بدبخت لات محله رو چجوری حالشو گرفت! جواب خواهر عمادی و دیدین:20:
rami_hemi
29-06-2011, 09:06
کامبیز دیر باز واقعا توی نقشش دیگه استاد شده .
من دو روزه ندیدم خیلی حالم گرفته شده با آهنگ تیتراژ تسلی میدم خودم رو .
سحر دولتشاهی هم انتخاب خوبی بوده واسه نقش خواهرش
یه جوری خواهر برادر جور هستن .
در ضمن من نمیدونم این محله ها رو از کجا پیدا میکنن سبک قدیم خونه ها به هم چسبیده .
چند وقتی هم هستش توی سریالها انگار پلیس دیگه همیشه موفق نیست .
smallfrank
29-06-2011, 17:57
چرا انقدر دیشب زدن توی برجک پلیسه!اون از خانوم همسایه، بنگاهیه، خواهر مادر عماد:21:عمو سبزی فروش محله،
بدبخت نشسته بود روی زمین،
+
دیدین بدبخت لات محله رو چجوری حالشو گرفت! جواب خواهر عمادی و دیدین:20:
اسد یا عماد ؟:27::27:
عماد یا اسد ؟:27::27:
amirhoseinmehri
30-06-2011, 10:34
اسمش رو می ذاشتن اخراجی ها 4 بهتر بود.:20:
farshidshd
30-06-2011, 16:48
اسمش رو می ذاشتن اخراجی ها 4 بهتر بود.:20:
فقط دوتا از بازیگراش اینجا هستن
H A M A S
30-06-2011, 16:58
سلام
کسی میتونه خلاصه وار قسمت های مهم سریال از اون قسمتی که بابای اسد مرد و اون یارو رفیق باباش که آدم پولداری بود و اومد توی داستان --رو تا الان بگه؟؟
ممنون!
فقط دوتا از بازیگراش اینجا هستن
فکر کنم منظور دوستمون ، کنایه به کلیت داستان باشه . اینکه لات و خلافکار میرن جبهه و کل یوم! متحول میشن و برمیگردن (البته اگر برگردن)
.
star2009
30-06-2011, 21:25
نه فکر نکنم جریان آدم شدن این دوتا تو جبهه باشه داستان بیشتر روی همون دفتر 60 برگه (گنج) میچرخه
از این جابره خیلی بدم میاد،خیلی مصنوعی بازی میکنه مثلا میخواد ادای حرفه ای ها رو در بیاره ولی اصلا بلد نیس:2:
ولی در کل خیلی سریال باحالیه،تنها سریالیه که وقتی شروع میشه دوست ندارم تموم شه:40:
mojtaba2321
01-07-2011, 19:57
کامبیز دیرباز و سام درخشانی هفته دیگه برای افتتاحیه یه رستوران میان شیراز به ما هم کارت دعوت دادن:31:
هر سوالی دارید بگید ازشون میپرسم. به احتمال خیلی زیادم جمعه دیگه میان تو برنامه خوشا شیراز شبکه فارس.
Golbarg01
02-07-2011, 21:34
دوستان من چند روزی نبودم و چند قسمت اخیر رو ندیدم.
یه نفر لطف می کنه به طور خلاصه بگه از اون قسمتی که منوچهر اومد ملاقات اسد تو زندون و گفت خونتونو سندشو زدم به نامم و اگه دفترچرو ندی خانوم جونو خواهرتو میندازم بیرون از خونه چه اتفاقاتی افتاد؟
ممنون
moslem47
02-07-2011, 23:44
فقط سام درخشانی
موسیقی تیزر "نابرده رنج" مورد تاییدمان نیست
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" با اشاره به وسواس علیرضا بذرافشان برای کارگردانی این سریال که حس نوستالوژیک برای بینندگان دارد، تاکید کرد موسیقی تیزر سلیقه فردی بود که آن را ساخته و مورد تایید او نیست. مجید مولایی، یکی از تهیهکنندگان مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چطور شد بعد از تصویربرداری بخشهای تهران تهیه این سریال که روایتگر سالهای 60 است را پذیرفتید؟ گفت: مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه به من پیشنهاد تهیه این پروژه را داد، چرا که وقتی گروه "نابرده رنج" گزارش روند تولید را به ایشان داده بود، مورد تایید مدیریت نبود، در واقع بخش کمی از کار ضبط شده بود و اگر میخواست این روند ادامه پیدا کند، مسلماً به لحاظ بودجه مشکلاتی به وجود میآید.
وی در ادامه افزود: به همین دلیل گروه به من پیشنهاد داد تا در کنار آقای رضایی تهیه این پروژه را برعهده داشته باشم. در واقع اگر قرار بود سریال به این شکل ادامه پیدا کند، شاید به سرانجام نمیرسید و کار متوقف میشد. به ویژه اینکه هنوز بخشهای جنگ هم شروع نشده بود و فقط بخشهای ساده شهر گرفته شده بود.
این تهیهکننده درباره انتخاب علیرضا بذرافشان که با ساخت "نابرده رنج" نخستین تجربه سریالسازیاش را کسب کرد، توضیح داد: زمانی که من به پروژه ملحق شدم، همانطور که تاکید کردم بخشهایی از مجموعه "نابرده رنج" ضبط شده بود. درباره انتخاب علیرضا بذرافشان هم باید بگویم که او نویسندگی آثار خوبی همچون "زیرزمین" و "تب سرد" و کارگردانی چند تله فیلم خوب را در کارنامه دارد. مدیر گروه فیلم و سریال، بذرافشان را برای کارگردانی "نابرده رنج" انتخاب کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کامبیز دیرباز در نمایی از مجموعه "نابرده رنج"
مولایی خاطرنشان ساخت: به نظرم انتخاب بذرافشان هوشمندانه بود، چرا که کارگردان توانمندی است و با دقت و وسواس خاصی این پروژه را کارگردانی کرد. در مجموع نمیتوان از کارگردانی خوب علیرضا بذرافشان برای سریال "نابرده رنج" گذشت.
وی با اشاره به ویژگیهای سریال "نابرده رنج" گفت: زمانی که فیلمنامه این سریال را خواندم و بخشهایی که تصویربرداری و تدوین شده بود را دیدم، متوجه قصه جذاب آن شدم و مطمئن بودم مورد توجه مخاطبان هم قرار میگیرد، چرا که علیرضا بذرافشان به دقت این سریال را کارگردانی کرده بودم و قصه به زیبایی روایتگر سالهای 60 بود و مخاطبان با شخصیتها همذاتپنداری میکردند، چرا که فضای سریال کاملاً رئال بود.
این تهیهکننده ادامه داد: از سوی دیگر مخاطب نسبت به این سریال حس نوستالوژی پیدا میکند. در مجموع احساس کردم کار آبرومندی میشود، به همین دلیل تهیه این سریال را پذیرفتم.
مولایی درباره مشکلات ساخت مجموعههایی که روایتگر سالهای 60 است به لحاظ دیالوگ، طراحی صحنه و ... توضیح داد: در سریال "نابرده رنج" تلاش شد به دقت جزییات مورد توجه قرار بگیرد تا مخاطبان ایرادی نگیرند. البته بخش اعظم این تلاش به هوشمندی کارگردان برمیگردد که با ظرافت این سریال را کارگردانی کرد. جنس قصه، پرداخت شخصیتها، دیالوگها و طراحی صحنه و لباس روایتگر آن سالها است تا مخاطب حس غریب بودن با این سریال نداشته باشد.
وی یادآور شد: در واقع تمام این موارد در کار رعایت شد. از سوی دیگر صداگذاری و افکت صداها با دقت انجام شد. در این سریال از موسیقیهای آن سالها خیلی استفاده شد تا حس نوستالوژی برای بینندگان داشته باشد. در واقع صداگذار تمام این موسیقیهای را از آرشیو رادیو پیدا کرد و با وسواس زیادی روی آن کار کرد تا روی این مجموعه بنشیند.
این تهیهکننده درباره اینکه چرا از موسیقی "سالهای دور از خانه" روی تیزرهای مجموعه "نابرده رنج" استفاده شد و چرا از موسیقی آثار وطنی بهره نبردید؟ خاطرنشان ساخت: با صحبت شما موافق هستم. البته انتخاب این نوع موسیقی سلیقه کسی بود که تیزر را برای این سریال آماده کرد. او تاکید کرده بود این موسیقی میتواند جواب بدهد و روایتگر آن سالها باشد. البته تعداد آثار فاخر هم در آن سالها کم بود.
مولایی درباره اینکه ولی در آن سالها سریالهای فاخری همچون "ابن سینا"، "سربداران"، "کوچک جنگلی" و ... ساخته شده بود و میتوانستید از موسیقی این آثار بهره ببرید؟ گفت: البته من سلیقه کسی که تیزر این سریال را ساخته است، تایید نمیکنم. او احساس میکرد این موسیقی مناسب است. ما هم بعد از پخش تیزرها و بازخوردهایی که داشتیم نشان داد که این موسیقی انتخاب خوبی نبود.
وی درباره مشکلات ضبط بخشهای جنگ مجموعه "نابرده رنج" که او تهیه این بخشها را برعهده داشت؟ توضیح داد: من در ابتدا آثار جنگی همچون "نبردی دیگر"، "فرمان آتش"، "سفر سرخ" را تهیه کردم. در واقع کارم را با آثار جنگ شروع کرده و بعد از آن تولید سریالهایی اجتماعی را آغاز کردم، به همین دلیل تولید کارهای جنگی برایم مشکل نیست.
این تهیهکننده خاطرنشان ساخت: البته مدیر تولید سریال "نابرده رنج" قبل از ملحق شدن من به گروه هماهنگیهای خوبی در این باره با ارتش کار کرده بود و ما هم با کمکهایی که از ارتش و سپاه داشتیم، تقریباً با مشکل جدی رو به رو نشدیم. البته موضوع این سریال جنگ نبود، بلکه بستری بود که دو آدم در موقعیت متفاوتی قرار میداد، حتی امکانات به حدی خوب بود که ما مجبور شدیم بخشهایی که را بیشتر امکانات جنگی را نشان میداد، حذف کنیم، چرا که موضوع اصلی ما جنگ نبود.
مولایی درباره اینکه بازیگران این سریال تا چه حد مورد رضایتاش است؟ گفت: اکثر بازیگران انتخاب شده بودند و نقشهایی کمی همچون شهرام عبدلی با مشورت من انتخاب شد. البته اگر از ابتدا با این پروژه بودم، ممکن بود یک یا دو تا از بازیگران این سریال در انتخابهایم نباشد، ولی در مجموع بازیگران خوبی این سریال دارد و همه زحمت زیادی کشیدند.
وی در پایان افزود: تولید سریال در این روزها که با حجم تولیدات زیادی رو به رو هستیم، کار راحتی نیست. امیدوارم مخاطبان از دیدن سریال "نابرده رنج" لذت ببرنند.
- - - - - - - - -
مجموعه "نابرده رنج" هر شب به جز جمعهها ساعت 23 از شبکه سه پخش میشود. کامبیز دیرباز، سام درخشانی، سحر دولتشاهی، ثریا قاسمی و... بازیگران این مجموعه هستند.
weronika
04-07-2011, 12:16
تا اينجاش كه بد نبوده اگه همين جوري پيش بره و آخرشم مثل اكثر فيلما با عجله و غير واقعي تموم نكنن خوبه
تا اینجا فراز و نشیب های خوبی داشه.
بازی ها هم نرمال بوده.
احتمالا گنج همون برگشت به ریشه و دفاع از سرزمین خواهد بود.......
به بهانه پخش "نابرده رنج"/ اینجا ایران؛ دهه 60/ "نابرده رنج" پدیده تابستان تلویزیون است
مجموعه "نابرده رنج" به کارگردانی علیرضا بذرافشان پس از سالها توانسته فضای دهه 60 را برای مخاطب تلویزیون زنده کند. به گزارش خبرنگار مهر، پیش از پخش مجموعه "نابرده رنج" خوشبینترین بینندههای تلویزیون هم گمان نمیکردند که علیرضا بذرافشان که نامش را بیشتر در تیتراژ مجموعهها و فیلمها به عنوان نویسنده دیده بودیم، در اولین تجربه مجموعهسازیاش به سراغ چنین قصه و فضای خاصی برود.
"نابرده رنج" برای کارگردانی که چند تله فیلم ساخته پروژه دشواری بوده، بخش قابل توجهی از داستان در دهه 60 میگذرد و فصلهایی در جبهه و مناطق جنگی. فضاسازی این دوران سپری شده برای کارگردانی که هنوز در حرفهاش به پختگی نرسیده میتوانست یک شکست از پیش اعلام شده باشد
اما "نابرده رنج" در همان بخشهای نخست بینندهاش را قانع میکند که کارگردانش حرفهای و مسلط است، با سلیقه و وسواس ویژه جزئیاتی را در مجموعه رعایت کرده که به فضاسازی کمک کرده و میتوان حس کرد قصه در دهه 60 میگذرد، از این دهه نه در معماری چیزی باقی مانده، نه در لباسها، وسایل، اتومبیلها و... دوران جبهه هم تمام شده و خلق دوباره آن ساده نیست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سحر دولتشاهی و میلاد کیمرام در نمایی از "نابرده رنج"
علیرضا بذرافشان میتوانست سراغ داستانی ساده و آپارتمانی برود و خود را به لوکیشنهایی محدود داخل یک یا دو محله امروزی حدود کند، اما قصه جذاب او در دهه 60 میگذرد و جالب است که او با هوشمندی توانسته نوستالژی این دوران تمام شده را برای مخاطبش زنده کند.
قصه "نابرده رنج" روایتی آشنا درباره دو جوان خرده خلافکار است که در فضایی قرار میگیرند که با آنها همخوانی ندارد، کلیشهها میگویند که اسد (کامبیز دیرباز) و عماد (سام درخشانی) در دل این فضا متحول میشوند و تحت تاثیر جبهه مسیر زندگی خود را عوض میکنند، مهم این نیست که بذرافشان به سراغ کلیشههای آشنا رفته، مهم این است که از کلیشهها سرجای خود استفاده کرده است.
تقابل لمپن خردهپای ساده دل (اسد) با خلافکاری که فکر میکند حرفهای و شش دانگ است (عماد) موضوعی تکراری است که اگر خوب استفاده شود میتواند موقعیتهای طنز ایجاد کند، رابطه عماد و اسد در زندان و حالا در جبهه این ویژگیها را دارد و تقابل اسد با فضای جبهه و رزمندهها هم خوب از کار درآمده است.
دیرباز نقش این خلافکار ساده را بسیار خوب درک کرده و عجیب در بازی این نقش موفق است، میمیک چهرهاش در صحنههایی که عجز و ناتوانی اسد را میبینیم، بلاهت و معصومیت از دست رفته این شخصیت را به خوبی نشان میدهد، زوج درخشانی و دیرباز هم خوب از کار درآمده و بده بستانهای بازیگری این دو بازیگر به نفع مجموعه تمام شده است.
موفقیت کارگردان در این مجموعه تنها در فضاسازی دهه 60 خلاصه نمیشود، انتخاب درست بازیگرها و استفاده از قابلیتهای آنها، وظیفهای است که بذرافشان به خوبی از عهدهاش برآمده است. میلا کیمرام و سحر دولتشاهی انتخابهای درستی هستند که میتوان در این مجموعه بخش دیگری از تواناییشان را دید.
در تمام نماهای "نابرده رنج" میتوان ردپایی از دهه 60 دید، صدای سرودهای انقلابی آن دوران، اشاره به مجموعه محبوب اوشین، اتومبیلها، کوچهها، مغازهها و... یادآور آن روزها است. اهمیت کار این کارگردان زمانی مشخص میشود که کارگردانهای باسابقهای مانند اصغر هاشمی در مجموعه پرهزینه "یک مشت پر عقاب" حتی نتوانست یک لحظه این احساس را به بیننده منتقل کند که قصهاش در دهه 50 میگذرد.
مجید جوانمرد هم این مشکل را در مجموعه "تا صبح" داشت و بیننده هرگز گمان نمیکرد قصه در روزگاری سپری شده روایت میشود، در مجموعه "گلهای گرمسیری" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور هم با وجود داخلی بودن بیشتر نماها، فضاسازی در القای این حس به مخاطب که قصه در دهه 60 میگذرد ممکن نشده بود.
علیرضا بذرافشان در دل این فضا و شرایط این مجموعه را ساخته، نام و اعتبار حرفهایاش بسیار کمتر از کارگردانهایی است که حتی در یک نما نتوانستند این حس را در بیننده به وجود بیاورند که تلاش کردهاند دوران گذشته را در مجموعه یا فیلمشان زنده کنند، بسیاری از کارگردانهای تلویزیون حتی به خود زحمت نمیدهند در چیدمان مبلمان و یخچال و... کمی دقت کرده و از وسایل مجهز و مدرن امروز در خانههای دهه 50 و 60 استفاده نکنند!
"نابرده رنج" مجموعهای مفرح و سرگرمکننده است، این امتیازها مدیون سلیقه و هوش کارگردانی است که اگر بخت با او همراه باشد و به دام ساخت فیلمهای 90 دقیقهای و تولید انبوه نیفتد در آینده و با بیشتر شدن تجربهاش از او بیشتر خواهیم شنید، بذرافشان پیش از این و در فیلمهای "انتقال" و "تنگنا" مهارتش را در قصهگویی و کارگردانی نشان داده و با "نابرده رنج" انتظارها از این فیلمنامهنویس و کارگردان بیشتر شده است.
"نابرده رنج" پدیده تابستانی تلویزیون در سال 90 است. یک اتفاق که تکرار شدنش در کارنامه علیرضا بذرافشان قابل پیشبینی است.
- - - - - - - - -
محدثه واعظیپور
NirvanaH
05-07-2011, 23:47
خدایا با نام تو
با سلام
واقعا باید اعتراف کرد که نابرده رنج پدیده تابستان است. بازی گیراف بازیگرهای توانمند و بعضا باتجربه، قصه ی مهیج و عاطفی! رنگ و بوی دهه60 و بسیاری موارد دیگر که در حال حاضر به ذهنم نمیرسد، باعث شده که این سریال بهترین سریال تابستان بشه و بعید میدونم تا اخر تابستون یکی مثل این بدن رو آنتن! تا حالا تنا سریالی که کامل دیدمش(بعد از مختار نامه)این سریال بوده. کامبیز کامبیز دیرباز و سام درخشانی رو دوست دارم. نه در این سریال، بلکه در همه کاراشون! قاسمی و طهمورث هم که دیگه اخرش هستن. درسته که سکانسهای کمی دارند ولی اونقدر تدثیر گذاره که به اندازه کل فیلم ارزش داره. مخصوصا اون نقشه ای که منوچهر(طهمورث) ریخت تا بره و به گنج برسه. زیرکی رو انگار با آمپول زیر پوستش تزریق کردند. منو که تحت تدثیر قرار داد!!!
حامد:11:
اون قسمت که اسد با قنداق تفنگ زد به یارو بعد در رفت خیلی باحال بود!!!!!!!!:دی
s-a-l-i-m
06-07-2011, 00:40
این اسد خیلی ترسو هستا ...تفنگ دستشه در میره =))))
H A M A S
06-07-2011, 07:13
این سام درخشانی واقعا بازیگر قابلیه
دیشب اون یارو کوموله میخواست زرنگی کنه
گفت:من بلدد این منطقه ام میتونم کمکتون کنم جای گنجو پیدا کنید
عماد آیه دستی زد آرم سپاه رو نشون داد گفت:گنج ما شهادته:31::31:
یا بعضی وقتها جو گیر میشه میگه قسمته داش گلم!!:31:
یا اون قسمتی که میخواست خودشو جا کنه توی قسمت خرید جبهه
به اسد گفت به فلانی میگم 520 تومن من دست باشه به جاش بهم جنس تقل(تقلبی )بده:31:
mojtaba2321
06-07-2011, 09:26
حیف تا قبل رمضون تمومش میکنن.
mojtaba2321
06-07-2011, 12:38
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
MoH_@_MaD
06-07-2011, 12:57
دیشب یه تیکش خیلی جالب بود
اونجا که اون یارو رو گرفته بودن عماد بش گفت : به خیالت بچه زرنگه اینجایی !!! :31:
nafe-bandar
06-07-2011, 13:11
ولی فکرش رو کنین جای عماد و اسد عوض می شد یعنی بازیگر هاش...
چطور میشد؟ به نظرتون بهتر نبود اینطوری؟
چون تیپ کامبیز دیرباز خلاف تره همچنین ظاهرش، برعکس سام درخشانی تیپ سوسول تره ولی باحال حرف میزنه
اگه بچه زرنگه میشد کامبیز و بچه بدشانس یا سوسوله میشد سام درخشانی باحال میشد!
اما به نظر خودم اسد خیلی کمدی بیشتری داره توی این نقش، سام درخشانی نمی تونست به این اندازه کمدی و طنز داشته باشه.
pcforlife
06-07-2011, 13:41
ولی فکرش رو کنین جای عماد و اسد عوض می شد یعنی بازیگر هاش...
چطور میشد؟ به نظرتون بهتر نبود اینطوری؟
به نظر من که نه...:20:
تیپ خلاف به دیرباز میاد در حد تایم یه فیلم سینمایی مثل اخراجی های 1، نه یه سریالی که هرشب قراره تو تابستون پخش بشه... این یه مورد...
مورد بعدی اینکه الان اگه دقت کنید نویسنده و کارگردان در بخش ساخت شخصیت های اسد و عماد زیاد به بحث خلافکار بودن و شرور بودن و حتی لات بازی اونا مانور نداده که به نظر من این کارش عمدا بوده... هر دو اینا بیشتر ادای آدمای خلافکار رو در میارن. فرضا عماد اگه خلافکار درست و حسابی ای بود با اسد پنبه رفیق نبود یا مثل آب خوردن نمی افتاد دست جابر که بره زندان یا فقط حرف تجارت و قاچاق و این حرفا رو نمیزد. حتی تو بحث لات بازی هم عماد یه لات درست و حسابی نیست که به هیچ صراطی مستقیم نباشه... به نظر من بیشتر اسد و عماد آدمای راحتی خور و احمق:31: و البته خوش شانسی هستند که با هم میتونن از سختی ها فرار کنن...
حالا شاید کارکتر یه آدم کات و خلافکار به تمام معنا به دیرباز بیاد، اما به نظر من شخصیت فعلی عماد با توضیحی که بالا دادم، به دیرباز نمیخوره...
+
سریال دهه شصتی در چشم باد رو به خاطر بیارید... نقش پلیس (مامور اطلاعات) اصلا به درخشانی نمیخورد... مقایسش کنید با نقش عماد پنجه وری...
در کل واقعا سریال خوبیه... وقتی "فاصله ها"ی پارسال یادم میفته خدا رو شکر می کنم که سریال چرتی مثل اون رو امسال هم نمیبینم!!:2: خدا کنه خوب تمومش کنن... چون اصولا سریالایی که توش گنج هست، پایان های تکراری دارند...:13:
:10:
یاعلی:11:
خیلی اسد ساده هست...همه چیز رو به عماد میگه اونم که خیلی آدم درستکار...
حالا من موندم این همه اسم چرا اسم من رو گذاشتن برای نقش سام درخشان؟:دی
Amir_oscar
06-07-2011, 21:07
به نظرم یکی از اهداف اصلی سریال، کار روی ذهن جوون هاست که اگر این روزها ایران درگیر جنگ شد، برن جبهه...
چه جالب .
کجای دنیا از روی لباس به کسی شلاق میزنند.و کجای دنیا کسی رو از روی لباس پانسمان می کنند.
اون تیکه ای که شلاق خورد.چه سریع هم خون اومد در حالی که اینجوری نیست.اونجا هم که می خواست چک بزنه بهشون تا به هوش بیان باید محکم تر میزد.
اول این قسمتم خیلی مسخره بود.عراقی ها باید یه کم با خشونت بیشتر رفتار می کردن.مثلا باید وقتی می خواستند بیدارشون کنند.با پا بزننشون.بعدش اسد بیدار شد گفت دارم خواب می بینم.اونجا هم خیلی جالب به نظر نمیومد.
NirvanaH
06-07-2011, 23:45
به نظرم یکی از اهداف اصلی سریال، کار روی ذهن جوون هاست که اگر این روزها ایران درگیر جنگ شد، برن جبهه...
خدایا با نام تو
با سلام
نظر جالب و زیرکانه ای دادی!!! منم تا حدودی با این موافقم:40:
حامد:11:
NirvanaH
06-07-2011, 23:52
خدایا با نام تو
با سلام
دوستمون درست میگه. این قسمت زیاد جالب نبود و نقص زیاد داشت. یا لااقل بیشتر از قسمتهای دیگه بود!!! به نظر من بازی ها در هیچ قسمتی بد نیست و اگر ضعفی هم در یک قسمت دیده بشه 100درصد یا از کارگردانییه یا دوباره از کارگردانییه. بازیها همه درسته!!!
این قسمتم واسه اینکه برا اسد یه معشوقه پیدا کنند و شیعه و سنی رو بهم پیوند بزنند بود. نه موفق بود نه با شکست روبرو شد. البته به نظر من شیعه با سنی یا سنی با شیعه هیچ مشکلی نداره ها.خلط مطلب نشه یه موقع. من ایجوری برداشت کردم. وقتی مسلمان بودن مطرح بشه دیگه شیعه و سنی بودن میره کنار.چون هممون مسلمونیم:40:
حامد:11:
به نظرم ما تو سریالای ایرانی اینقدر بازی های مصنوعی دیدیم.که وقتی یه بازیگر معمولی و خوب بازی می کنه.می گیم چه قدر بازیگر عالیه.
NirvanaH
07-07-2011, 11:46
به نظرم ما تو سریالای ایرانی اینقدر بازی های مصنوعی دیدیم.که وقتی یه بازیگر معمولی و خوب بازی می کنه.می گیم چه قدر بازیگر عالیه.
خدایا با نام تو
با سلام
داداش حرفات بدجوری درسته!!!
حامد:11:
NirvanaH
07-07-2011, 23:15
خدایا با نام تو
با سلام
این هم از قسمت بعدی که دیدیم. هر چی از صحنه های جبهه نشون میدن، به کارگردانی ضعیف این قسمتها بیشتر پی میبرم. مثل اونجایی که منافقا قبل از حمله خمپاره می نداختند و ارتشی ها فقط تیر هوایی میزدند!!! یا اونجایی که اسد رفت پشت تیر بار!!!
حامد:11:
mojtaba2321
08-07-2011, 00:02
داداش سریال فانه قرار نیست همه چی واقعی واقعی به نظر برسه.
وای امشب بعضی قسمتهاش خیلی باحال بود
اون قسمت که اسد جوگیر شد گفت یا علی...و عماد هم که ادعای بچه زرنگی میکنه ولی خیلی میترسه
آخرش چی شد؟!تیر که نخورد؟!
NirvanaH
08-07-2011, 08:25
خدایا با نام تو
با سلام
نمی دونم تیر خورد!؟!؟!نخورد!؟!؟! ولی بعدی میدورنم زخم کاری برداشته باشه.
حامد:11:
M A M M U T
08-07-2011, 11:11
چرا میخوان تو این سریالا عراقی ها رو نادان فرض کنن؟؟؟ مگه فرار کردن از کمپ به همین سادگیه؟؟؟ یاد سریال خوش غیرت (شماره 2 خوش رکاب افتادم) که یه پاسگاه عراقی رو با یه شربت بیهوش کردن:دی
H A M A S
08-07-2011, 14:17
کاشکی پاسگاه عراقی بود!!!
مقر آمریکایی ها بود:31:
NirvanaH
08-07-2011, 14:51
کاشکی پاسگاه عراقی بود!!!
مقر آمریکایی ها بود:31:
با سلام
واقعاًنم. آخه پر از رنجر بود! مخصوصاً اینکه آبجی رنجر ها هم اونجا بودن و داشتن جلوه گری میکردن!!!!!
حامد:11:
Lady parisa
09-07-2011, 11:03
به نظرم که از وقتی کار کشید به جنگ و جبهه از کیفیت سریال خیلی کم شده!
از تیتراژ شروع سریال هم میشد سریال رو حدس زد!:31:
NirvanaH
09-07-2011, 11:25
به نظرم که از وقتی کار کشید به جنگ و جبهه از کیفیت سریال خیلی کم شده!
از تیتراژ شروع سریال هم میشد سریال رو حدس زد!:31:
خدایا با نام تو
با سلام
آره. درست میگی. اگه یه وقتی بزاری و تیتراژ رو تهش نگاه کنی، میشه تا یه جاهایی رو حدس زد. اما انصافا فیلم نامه خوبی داره. به طوری که بیشتر نقایص رو پوشش میده!!!
حامد:11:
سریال جالب و خوبی هستش . ولی دوبازیگر اصلی سریال (اسد و عماد) انگار میخوان با بازی و دیالوگ و طرز صحبت کردنشون سن وسالشون رو کمتر نشون بدن که خوب ازکار در نیومده .
مدل لباس حجاب خواهر اسد (مانتو ) هو خیلی تابلوست و تابلوتر اینکه یه همچون کسی هم خاطرخواهش شده !!
elahe_n12345
09-07-2011, 17:41
سلام. همین الان "سام درخشانی" و "کامبیز دیرباز" توی برنامهء "جام جم در جام" شبکهء جام جم 1 بودن. جالب بود. اگر ندیدین، فردا صبح ساعت 11:30 جام جم 3 تکرارشو داره. جام جم 2 هم تکرار داره، ولی ساعت و روزشو نمی دونم.
NirvanaH
09-07-2011, 23:15
با سلام
یه تیکه خنده دار:
جناب سربان: خب اسد، یه چیزی بگو که نشون بده اعتماد کردنم بهت بیخود نبوده؟!؟!؟!
اسد: خب، چی بگم!
جناب سربان: یه چیزی بگو دیگه.
اسد: محسن خیری حاجی نشده!!!
اقا اینو که گفت قاه قاه زدم زیر خنده. هم خنده دار بود و هم کنایی. کلا جالب بود.
حامد:11:
mojtaba2321
10-07-2011, 09:57
خداییش نقش اسد و عماد مکمل همدیگه هستن خیلی با هم مچ هستن اون این سریال.
این قسمت قبلی چرا اینجوری پرید رو این قسمت؟
همون قسمت که از پاسگاه عراقیها میخواستن دربرن.
یه دفعه رسید به جنگ و صحنه های نبرد اول قسمت دیشب که تیرباره شهید شد و....
شایدم من یه قسمت رو ندیدم؟؟؟
این قسمت قبلی چرا اینجوری پرید رو این قسمت؟
همون قسمت که از پاسگاه عراقیها میخواستن دربرن.
یه دفعه رسید به جنگ و صحنه های نبرد اول قسمت دیشب که تیرباره شهید شد و....
شایدم من یه قسمت رو ندیدم؟؟؟
شما یه قسمت رو از دست دادی
راستی کسی میدونه این سریال چند قسمتش پخش شده تا امروز؟
NirvanaH
10-07-2011, 23:03
با سلام
قسمت امروزم بد نبود! آمبولانسه یه سکانس شیشش تیر خورده بود، یه سکانس دیگه(همونجا که منفجر شد!)شیشش سالم بود. احتمالا سر راه رفتن و شیشش رو عوض کردن!!!!
حامد:11:
NirvanaH
10-07-2011, 23:18
راستی کسی میدونه این سریال چند قسمتش پخش شده تا امروز؟
با سلام
مجموعه «نابرده رنج» در ۴۰ قسمت ۴۰ دقیقهای از شنبه ۲۸ خرداد هر شب ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه سه سیما رفت! تا حالا هم 19قسمتش پخش شده.
حامد:11:
NirvanaH
11-07-2011, 10:27
با سلام
راستش با این حس و حالی که نابرده رنج پیدا کرده، دیدن یه سری عکسا که آدم رو از سریال جلو بندازه بد نیست! اما به خاطر احترام به نظر دوستان عکسهای مورد نظر پاک شدند.
با تشکر از تذکر خوب شما دوستان.
این عکسم دیدم باحاله آپلودش کردم. امیدوارم خوشتون بیاد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] jpg
حامد:11:
MoH_@_MaD
11-07-2011, 11:59
دوست عزیز خواهشا عکس ها رو تو اسپلویر بذار
با این کاری که شما میکنی کل هیجان سریال رو از بین میری
NirvanaH
11-07-2011, 15:41
دوست عزیز خواهشا عکس ها رو تو اسپلویر بذار
با این کاری که شما میکنی کل هیجان سریال رو از بین میری
با سلام
من که اینطوری فکر کنم!!! اینجا رو پاک کردیم، بقیه سایتا چی؟!؟!؟!؟!
حامد:11:
pcforlife
11-07-2011, 16:18
با سلام
من که اینطوری فکر کنم!!! اینجا رو پاک کردیم، بقیه سایتا چی؟!؟!؟!؟!
حامد:11:
دادا بقیه سایتا دیگه پی سی نیستند! کسایی هم که عکس رو نمیخوان ببینن، نمیرن سرچ کنن تو نت یا سایت های دیگه که عکس ها رو پیدا کنن.
دوست من، بهتره ما کاربرا به قوانین انجمن احترام بگذاریم... بالاخره با گذاشتن عکسا، سریال یه جورایی لو میره... شاید منه نوعی از دیدن عکس ها خوشم بیاد... ولی خیلی ها هم ممکنه خوششون نیاد. وقتی دکمه اسپویلر وجود داره، خوب بهتر تو این مواقع ازش استفاده کرد.
+
در قوانین انجمن هنر هفتم هم داریم:
با توجه به اضافه شدن دکمه اسپویلر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوستان لطف کنند
تو تاپیک سریالها تو زیرشاخه تلویزیون
آخرین فیلمی که دیدم
و ...
برای قسمتهایی که داستان فیلم رو لو میده
از این دکمه استفاده کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ضمن اینکه گذاشتن بیش از حد عکس هم باعث سنگین شدن پیج میشه و هم طولانی شدن پیج که اسپویلر حداقل اجازه نمیده صفحه طولانی بشه و تا حدودی سرعت لود صفحه رو افزایش میده. (برای دیال آپی ها خیلی خوبه)
ببخشید پرحرفی کردم...:10:
یاعلی:11:
پ.ن: پست فاقد ارزش نقل قول و باقی موندن در تاپیک است.:20:
MoH_@_MaD
11-07-2011, 21:06
خیلی ممنون دوست عزیز
البته نیاز به پاک کردنشون نبود میذاشتین تو اسپویلر کافی بود
به هر حال ممنون :11:
دوست عزیز خواهشا عکس ها رو تو اسپلویر بذار
با این کاری که شما میکنی کل هیجان سریال رو از بین میری
خوشبحال شما که با دیدن این سریال هیجان بهتون دست میده :31:
MoH_@_MaD
11-07-2011, 23:31
خوشبحال شما که با دیدن این سریال هیجان بهتون دست میده :31:
دوست عزیز من به طور کلی گفتم که هر جا که ممکنه داستان فیلم یا سریالی لو بره از اسپویلر استفاده کنین
منظورم فقط این تاپیک نبود
آره من کلی بهم هیجان دست میده مگه به شما نمیده ؟ :27:
هر قسمتی که تموم میشه تا بیاد قسمت بعد شروع بشه 100 بار میمیرم و زنده میشم :27:
NirvanaH
12-07-2011, 23:24
خدایا با نام تو
با سلام
یه سوتی که داخل فیلم همش داره تکرار میشه، اون روکش صندلیهایی که جابر انداخته رو صندلی بنز اداره(یا شایدم براش انداختند!). حالا سوال اینجاس که آیا اون موقع از این روکش صندلی ها بوده؟!؟!؟!؟!
حامد:11:
mojtaba2321
14-07-2011, 12:44
ای بابا این چه وضعشه اینجا مگه مدیر نداره؟
عکسای صفحه 10 رو بزارید تو اسپویلر.
آره من کلی بهم هیجان دست میده مگه به شما نمیده ؟
کلا هیجان در سریال های ایرانی گنگ به نظر میاد .اصلا وجود نداره.
مگر اینکه شما خودت...:27:
:10:
MoH_@_MaD
16-07-2011, 12:12
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پ.ن : آخریش یه کم مورد داشت :31:
NirvanaH
16-07-2011, 19:21
با سلام
عید همگی مبارک
آقا دمت گرم. عکسای باحالی بودن.
حامد:11:
امشب توی لوکیشن گنج خیلی مکان زیبایی بود
تصویر بردارهم خیلی عالی کار کرد
نورپردازهم به همین شکل
کارشون عالی بود
NirvanaH
17-07-2011, 10:24
امشب توی لوکیشن گنج خیلی مکان زیبایی بود
تصویر بردارهم خیلی عالی کار کرد
نورپردازهم به همین شکل
کارشون عالی بود
با سلام
داش محمد، یه نمه افسوس خوردم که اونجا نبودم. البته با دوربینما!!!
حامد:11:
NirvanaH
17-07-2011, 10:39
با سلام
دیدم این سام درخشانی هر شب داره میاد رو آنتن سیما. گفتم یه بیوگرافی ازش بدم بد نیست!!!
بیوگرافی سام درخشانی
سام درخشانی متولد ۳۱ تیر ماه سال ۵۴ می باشد و چون زیاد بدنبال فال و طالع بینی نیست از خصوصیات متولدین سال ۵۴ نیز بی اطلاع است و تنها فکر می کند که سال ۵۴ باید سال گربه یا ببر باشد او می گوید تولد در روز ۳۱ تیر ماه باعث شد که خصوصیات ۲ ماه تیر و مرداد در کسی که در یک چنین روزی به دنیا متولد شده است حلول کند . پس اجازه دهید تا طالع بینی این ۲ ماه را به شما اشاره کنیم اکثر متولدین تیر و مرداد دارای ویژگی های هنری هستند به طور مثال تمام دوستان سام از نقاش گرفته تا بازیگر متولدین این ۲ ماه هستند .
سام به طور شخصی به دنبال تولد گرفتن نیست اما دوستانش این کار را برای او انجام می دهند . و هر سال ۳۱ تیر او را غافلگیر می کنند و او هر وقت خواست جبران کند ، دوستانش پیش دستی کرده و خودشان برای خودشان تولد گرفتند . و او کادو گرفتن را به معنی اهمیت قائل شدن می داند و ارزش کادو را بی اعتبار می داند و می گوید مهم این است که به یاد دوستنان باشیم و چیزی را به نشانه احترام به آنها تقدیم کنیم .
فیلم شناسی :
سینما
* ۱۳۸۹ سرسپرده (بهمن گودرزی)
* ۱۳۸۸ دلواپسی (بهمن گودرزی)
* ۱۳۸۷ عقرب (مجید جوانمرد)
* ۱۳۸۷ شکار روباه (مجید جوانمرد)
* ۱۳۸۷ نطفه شوم (کریم آتشی)
* ۱۳۸۴ صحنه جرم، ورود ممنوع (ابراهیم شیبانی)
* ۱۳۸۴ شهر آشوب (یدالله صمدی)
* ۱۳۸۳ جدا افتاده (داوود موثقی)
* ۱۳۸۲ خانه ای در شن (اردشیر افشین راد)
* ۱۳۸٢ آغاز دوم (مهشید افشار زاده)
* ۱۳۷۹ دلباخته (خسرو معصومی)
تلویزیون
* ۱۳۸۸ دارا و ندار (مسعود ده نمکی)
* ۱۳۸۸ پسری شبیه بابا (میلاد کزازی)
* ۱۳۸۸ خسته دلان (سیروس الوند)
* ۱۳۸۸ بازگشت (حسین سحرخیز، تله فیلم)
* ۱۳۸۸ آسمان همیشه ابری نیست (سعید عالم زاده)
* ۱۳۸۸ تکیه بر خورشید (حسین سحرخیز، تله فیلم)
* ۱۳۸۸ در چشم باد (مسعود جعفری جوزانی)
* ۱۳۸۷ روزهای زیبا (جواد افشار)
* ۱۳۸۷ آنجا که زاده شده ام (مسعود آب پرور، تله فیلم)
* ۱۳۸۷ عروس برفی (سیروس الوند، تله فیلم)
* ۱۳۸۷ راه نیرنگ (مهرداد خوشبخت، تله فیلم)
* ۱۳۸۷ رد پایی در بزرگراه (حسین تبریزی)
* ۱۳۸۶ عروس زندان (پرند زاهدی)
* ۱۳۸۶ به نام گل سرخ (فیاض موسوی)
* ۱۳۸۶ ساعات ناامیدی (سیروس الوند)
* ۱۳۸۵ سالهای برف و بنفشه (سعید سلطانی)
* ۱۳۸۵ ما چند نفر (فیاض موسوی)
* ۱۳۸۴ روزهای اعتراض (مهران رسام)
* ۱۳۸۱ دریایی ها (سیروس مقدم)
* ۱۳۸۰ بهشت آبی (احمد مرادپور)
* ۱۳۷۹ همسفر (قاسم جعفری)
* ۱۳۷۹ با من بمان (حمید لبخنده)
* ۱۳۷۹ خانه پدری (فریدون حسن پور)
* ۱۳۷۸ شب زدگان (امیرحسین قهرائی)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] a8xta.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 33urq.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] nyzi6.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] rpmi.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] fn9r.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2rid.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] p29b.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] q5rl.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 9fry1.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] odfo.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] yjqlp.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] dcre.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] io3v.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] wu7.jpg
منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
حامد:11:
farshidshd
17-07-2011, 10:44
الان مدیر میاد پاک میکنه !
توی تاپیک ساختمان پزشکان هم یه همچین پستی رو حذف کرد!!
*Necromancer
18-07-2011, 04:31
امشب توی لوکیشن گنج خیلی مکان زیبایی بود
تصویر بردارهم خیلی عالی کار کرد
نورپردازهم به همین شکل
کارشون عالی بود
درسته
ولی محیط غیر واقعی بود
نمی شه که سر راه یه جویبار یه قلعه باشه، خب هر جا که آب باشه ملت راه می رن تا سرچشمه شو پیدا کنن اونجا مراسم سیزده به در برگزار کنن :27:
نمی شه این دروازه هه همونجا واسه خودش باشه و کسی نره توش ببینه چه خبره
بعد اون درخته هم بعد این همه سال باید می خشکید
من تو ذهن خودم یه قلعه کاهگلی قدیمی تصور کرده بودم بالای کوه لای صحره ها که یه حیاط محقر توشه و وسط حیاط یه سرو خشکیده ست
Lady parisa
18-07-2011, 08:24
ولی به نظرم خیلی شبیه فرار از زندان داره میشه هاااااااااااااا!
من اینو چندین صفحه قبلم گفتم!
جابر=بازرس ماهوون( بدون اعتیادش و...)یا شایدم بلیک( با توجه به اینکه بچه ننه هم هست و نمی تونه زن بگیره):31:
عماد: اسکوفیلدشونه( همه نقشهای فرار و در رو با اونه)+خونریزی هم داره ( این دستش اما اون دماغش)
دیشب هم دیدم که با اون دستش کلی شلیک کرد و سرباز عراقی رو کشت و تازه از درختم بالا رفته بود:21:
اسد=لینکلن ( با این گیج بازیاش)
گنج تاریخی: پولای دیوید کوپـــــر
قلعه : یوتــــــــــــــا:27:
:27:
HESAM_5700
18-07-2011, 22:11
كژال هم ساراست :31:
mhv_kntu
18-07-2011, 22:19
این قسمت آخر مبارزه جنگی 3 به 4 اینا چقدر مسخره بود ! عراقی با تیسر بار 10 هزارتا تیر خالی کرد حتی موقعی که طرف بیرون سنگر بود 1 دونه تیر به اینا نمی خورد !
من که پشیمونم از دیدن این سریال و دیگه دنبالش نمی کنم . بدجوری این بازیگراش تصنعی بازی می کنن ! انگار 4 تا آماتور رو آوردن تست بازیگری بدن .
ولی به نظرم خیلی شبیه فرار از زندان داره میشه هاااااااااااااا!
من اینو چندین صفحه قبلم گفتم!
جابر=بازرس ماهوون( بدون اعتیادش و...)یا شایدم بلیک( با توجه به اینکه بچه ننه هم هست و نمی تونه زن بگیره):31:
عماد: اسکوفیلدشونه( همه نقشهای فرار و در رو با اونه)+خونریزی هم داره ( این دستش اما اون دماغش)
دیشب هم دیدم که با اون دستش کلی شلیک کرد و سرباز عراقی رو کشت و تازه از درختم بالا رفته بود:21:
اسد=لینکلن ( با این گیج بازیاش)
گنج تاریخی: پولای دیوید کوپـــــر
قلعه : یوتــــــــــــــا:27:
:27:
منوچهر هم تی بگه: دی
این صحنه های درگیریشون قشنگ درست نشده به نظرم...
zahedy2006
18-07-2011, 22:36
این سریال چقدر تصنعی و مملوء از مسخره بازیه ...
وسط جنگ رفته غذای دشمنو می خوره
از پشت نمی زنه بکشتشون ....
یاد فیلم "نجات سرباز رایان" افتادم که اون مترجمه نمی زد از کنار آلمانیا رو بکشه !؟
SA3EDLORD
18-07-2011, 22:49
زدن عمادو کشتن؟:37:
نه مطمئنا که کشته نمیشه
چون هم عکس پیریش توی نت هست و هم خودش وقتی اومد شیراز گفت آخرای فیلم موهام رو سفید کردن....
SA3EDLORD
18-07-2011, 22:58
آخیش:31:
دستت درد نکنه:40:
MoH_@_MaD
18-07-2011, 23:10
این عماد خیلی باحاله
به یارو عراقیه میگفت به خیالت بچه زرنگ بغدادی :27:
pcforlife
18-07-2011, 23:31
جایی که عماد گیر عراقیه افتاده بود و برداشت گفتٰ طرف همچین خوشحاله فکر کرده محسن رضایی رو اسیر کرده ترکیدم از خنده...:31:
ولی کلا جلوه های ویژش افتضاحه! خیلی تابلو معلومه که ترقه گذاشتن بین دیوارا...:27:
+
من فکر کنم خشاب تموم کنه جابر... عماد که عمرا نمیمیره... بالاخره بچه زرنگه...:31:
راستی چند قسمت مونده تموم بشه؟:20:
SA3EDLORD
18-07-2011, 23:42
جایی که عماد گیر عراقیه افتاده بود و برداشت گفتٰ طرف همچین خوشحاله فکر کرده محسن رضایی رو اسیر کرده ترکیدم از خنده...
ولی کلا جلوه های ویژش افتضاحه! خیلی تابلو معلومه که ترقه گذاشتن بین دیوارا...
+
راستی این محسن رضایی کی هست؟:31:
mohsen_gh1991
18-07-2011, 23:56
منوچ چی شد؟ :31:
SA3EDLORD
18-07-2011, 23:57
فعلا تو خزینه حبسه: دی
moslem47
19-07-2011, 00:22
راستی این محسن رضایی کی هست؟:31:
محسن رضایی کجا بود گفت محسن خیری..... فرماندشون بود
من فیلمو به خاطر عماد نگاه میکنم که این جابر فکر کنم ترکوندش
نه عزیز زمانی که گیر عراقیه افتاد گفت فک کرده محسن رضایی گرفته اون موقع هم محسن رضایی فرمانده سپاه بود فکر کنم....
زمانی هم که داشت با خدا درد و دل میکرد میگفت من که نمیشم محسن خیری....
Golbarg01
19-07-2011, 02:42
درسته
ولی محیط غیر واقعی بود
نمی شه که سر راه یه جویبار یه قلعه باشه، خب هر جا که آب باشه ملت راه می رن تا سرچشمه شو پیدا کنن اونجا مراسم سیزده به در برگزار کنن :27:
نمی شه این دروازه هه همونجا واسه خودش باشه و کسی نره توش ببینه چه خبره
بعد اون درخته هم بعد این همه سال باید می خشکید
من تو ذهن خودم یه قلعه کاهگلی قدیمی تصور کرده بودم بالای کوه لای صحره ها که یه حیاط محقر توشه و وسط حیاط یه سرو خشکیده ست
تایید میشه.
تازه اون درختی که میگفتن هزار سال قدمت داره که نباید اینقدر نازک باشه باید چند متر قطرش باشه از این درختای خیلی بزرگ و پت و پهن !!
Lady parisa
19-07-2011, 07:33
خیلی جالبه که دو شب پیش 4به 3 به نفع عراقیا بود! عماد که دستش چرک کرده بود تا استخوون! :31:تفنگ اسد که گیر کرده بود جابر با یه کلت زپرتی شلیک می کرد! به هیچ کی هم که آسیبی نرسید و .....:27:
بعدشم که اونا رفتن و تیربار آوردن بازم اینا به اونا حریف بودن:31:
نشست نقد "نابرده رنج"-1/ بذرافشان: بخشی از سکانسهای "نابرده رنج" با پیشنهاد طهمورث تغییر کرد
علیرضا بذرافشان کارگردان مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" با تاکید بر همکاری و تعامل خوب با بازیگران اشاره کرد بخشی از صحنههای یک قسمت از این مجموعه با پیشنهاد سیاوش طهمورث تغییر کرد. به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه "نابرده رنج" اولین تجربه کارگردانی علیرضا بذرافشان در زمینه مجموعهسازی تجربهای دشوار اما موفق است. بذرافشان در این مجموعه در کنار استفاده درست از کلیشهها، در استفاده از بازیگران و فضاسازی موفق بوده است. نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" با حضور کارگردان، نویسنده، تهیهکننده و بازیگران مجموعه تلویزیونی در خبرگزاری مهر برگزار شد.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: آقای بذرافشان شما فیلمنامه سریالهای متفاوتی از جمله "تب سرد"، "زیرزمین" و ... را نوشتید. همچنین تله فیلمهایی که کارگردانی کردید فضایی متفاوت نسبت به "نابرده رنج" داشتند، به عنوان اولین تجربه سریالسازی کار مشکلی را برای کارگردانی انتخاب کردید، قصه در دهه 60 میگذرد، معماری شهر نسبت به آن دهه خیلی تفاوت پیدا کرده و فضاسازی چنین مجموعهای ساده نیست. جاهطلبیتان باعث شد این مجموعه را کارگردانی کنید یا ساخت "نابرده رنج" به شما پیشنهاد شد؟
- علیرضا بذرافشان، کارگردان: ساخت این مجموعه پیشنهاد نشده بود. اصولاً بلندپروازی و جنون دو شاخصه اصلی یک کار هنری است. نمیخواهم بگویم ما هنرمند هستیم و کار هنری انجام دادیم، ولی باید تاکید کنم در همین عرصه حتی بخواهید به عنوان هنرجو هم قدم بگذارید باید کمی بلند پرواز بوده و مقداری جنون داشته باشید و گرنه در این عرصه آدم معمولی میشوید. من هم این عادت را دارم. البته همسرم - سارا خسروآبادی- به عنوان مشاور زندگیام چند بار به من گفت این فیلمنامه را ننویسم، اما من میخواستم این کار را انجام بدهیم. خیلی هم کار سختی بود.
همسرم معتقد بود ما در شروع دورنمای درستی از حجم سختی کار نداشتیم و هنوز هم روی حرفاش اصرار دارد! اما خودم میدانستم کار چقدر سخت است، به همین دلیل سختیها را پذیرفته بودم. چیزی در ذهنم بود و میخواستم اجرا کنم.
- سارا خسروآبادی، نویسنده: این فیلمنامه را فرد دیگری نمیتوانست بسازد. واقعاً اگر این فیلمنامه را به هر کارگردان دیگری میدادید، فرار میکرد. یا اینکه میگفت همه سکانسها را شهری بگیریم، شبها را روز کنید و به جای سکانسهای خارجی، سکانسهای داخلی بگیریم. شاید خیلی کارگردانان دیگر هم باشند که توانایی ساخت چنین کاری را داشته باشند، اما شرایط فراهم نیست و همت مضاعف میخواهد تا این کار انجام شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*آقای بذرافشان از ابتدا قرار بود نویسنده و کارگردان باشید؟ یا در طول کار این مسئله شکل گرفت؟
- بذرافشان: بعد از تله فیلمهایی که کارگردانی کردم، به ویژه بعد از ساخت فیلم تلویزیونی درباره بم، یک مقدار اعتماد به نفس پیدا کردم برای کار پروداکشن. این کار هم این ویژگی را داشت، به همین دلیل به آقای علیرضا افخمی گفتم که میتوانم یک سریال بسازم و ایشان هم با آقای تخشید مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه صحبت کرد و او هم به من اعتماد کرد. البته باید تاکید کنم آقای تخشید مدیر بیپروایی است و جسارت زیادی دارد. در مجموع بعد از پذیرفته شدن طرح و مشخص شدن تهیهکننده کار را شروع کردیم. از ابتدا هم بر اساس اینکه فیلمنامه را بنویسیم و کارگردانی کنیم، کار جلو رفت.
*نام سریال از ابتدا "نابرده رنج" بود؟
- بذرافشان: نام این سریال از ابتدا همین بود، البته تاریخچهای دارد که بهتر است سام درخشانی آن را توضیح بدهد!
- سام درخشانی بازیگر: "نابرده رنج" نام خوبی نبود. از روز اول هم همه اعتراض کردند، اما دلیل اینکه این نام ماند، به خاطر این بود که نام دیگری پیدا نکردیم یا اینکه نام دیگری نگذاشتند که بگذاریم و مجبور شدیم نام "نابرده رنج" را روی مجموعه بگذاریم، حتی یک ربع سکه هم از طرف آقای بذرافشان تعیین شده بود برای کسی که نام جدیدی بگوید، اما نام جدیدی انتخاب نشد. هنوز ربع سکه هست و هر کس میتواند پیشنهاد بدهد تا نام سریال را تغییر بدهیم!
*آقای بذرافشان یکی از امتیازات سریال "نابرده رنج" دیالوگهای متفاوتی است که هر یک از شخصیتهای قصه دارد. در واقع هر کدام از شخصیتها بر اساس شناسنامهای که دارد دیالوگ منحصر به فرد خودش را دارد. دیالوگهای این مجموعه را شما نوشتید یا خانم خسروآبادی؟
ـ بذرافشان: بهتر است درباره این موضوع خانم خسروآبادی توضیح بدهد.
- خسروآبادی: شکلگیری ساختار این سریال حاصل یک کار مشترک بود و ما درباره شخصیتها مرتب با یکدیگر بحث میکردیم. البته در گذشته هم این راه را با هم رفته بودیم و به نتیجه مطلوب رسیده بودیم. مسلماً وقتی برای نگارش یک فرد دیگر هم کنار شما باشد میتوان به جزییات خوبی رسید.
درباره شخصیتهای سریال "نابرده رنج" هم این اتفاق افتاد که هر یک از کاراکترها لحن خودش را داشته باشد. این کار از طرح اولیه تا پایان به صورت مشترک بین من و آقای بذرافشان انجام شد و با یکدیگر مرتب برای دیالوگها چالش داشتیم. فکر میکنم همسایههایمان هم از این جر و بحثها به ستوه آمدند! (میخندد) در مجموع درباره موضوع گفتگو، اینکه در این صحنه چه صدایی باشد و ... با یکدیگر مشورت کردیم.
*آیا زمان نگارش قصه "نابرده رنج" به بازیگران هم فکر کرده بودید که برای هر یک از نقشها چه کسانی را انتخاب کنید یا بعد بازیگراها انتخاب شدند؟
- خسرو آبادی: برخی نویسندگان این طور هستند، روی یک شخصیت حساب میکنند و مینویسند؛ اما نه من و نه آقای بذرافشان این طور نیستیم. به کسی فکر نمیکنیم، بلکه بعد از نگارش بازیگران انتخاب میشوند.
*تعاملتان با بازیگران چطور بود. آیا پیشنهادهایی که میدادند را به راحتی میپذیرفتید؟
- خسرو آبادی: این سئوال را بهتر است بازیگران جواب بدهند. تا جایی که میشد تعامل وجود داشت و همدیگر را قانع میکردیم. در عمده موارد تعامل وجود داشت. یک اثر هنری نتیجه یک کار گروهی است و اگر کاری خوب میشود حاصل زحمت همه آدمها است. گرچه برخی کارگردانان یا بازیگران مطرح فکر میکنند همه کار را خودشان انجام دادند، اما ساخت فیلم و مجموعه موفق حاصل کار گروهی است. مثلا وقتی آقای سیاوش طهمورث با نقش ارتباط برقرار میکند، مسلماً میتواند نظر خوبی برای نقش به من نویسنده بدهد و من هم در کار اعمال کنم. در مجموع همکاری خوبی بود.
- بذرافشان: اتفاقاً در یکی از قسمتها بخشی از صحنهها به خاطر پیشنهادهای آقای طهمورث تغییر کرد.
«نابرده رنج»؛ يك سريال فرا استاندارد است
خبرگزاري فارس: مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» ساخته عليرضا بذرافشان با توجه به محدويتهاي توليد در مديوم تلويزيون يك سريال فرا استاندارد است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در ميان سريالهاي سطحي و هزل آميز سيما كه مشخص نيست براي كدام بيننده، در كدام قاره و در كدام سرزمين ساخته ميشود مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» يك پديده در ميان انواع و اقسام سريالها سطحي و مبتذل تلويزيون است و شايد بيشتر از يك پديده است.
برسون در يكي از تك جملههاي معروفش ميگويد: سينما تمامي هنرها را به قرن بيست و يكم پرتاب ميكند اما خودش در قرن نوزدهم باقي ميماند، بر اساس همين تئوري در هزاره سوم، فن سريالسازي در مديوم جهاني تلويزيون در رقابت با پرده عريض يكه تازي مينمايد.
سريالهايي نظير «گمشدگان»، «فرار از زندان»، «بيست و چهار»، «فرنج»، «ماورالطبيعه»، «گروه برادران»، «يونيت» و هزاران سريال ديگر در مقياس جهاني، سرگرميسازتر از آثاري هستند كه بروي پرده عريض نمايش داده ميشود.
متاسفانه در چند سال اخير، افت كيفي سريالهاي مناسبتي و هر شبي در مديوم سيما براي همگان روشن است و سياستهاي مديران و معاونت سيما در چند ساله اخير به جاي كشف و نزديك شدن به الگوهاي سرگرميساز استاندارد و مناسب با ساز و كار اجتماع امروز، خلاصه ميشود به عرصهاي كه جنبش توليدات هزل آميز سيما ناميده ميشود و به جرات ميتوان گفت ساخت سريالهايي نظير «نابرده رنج» در تلويزيون جمهوري اسلامي، هر هفتاد و پنج سال، يكبار اتفاق ميافتد.
توليد سريالهايي نظير «نابرده رنج» در واقع يك رويداد محسوب ميشود، بحران مديريتي و ضعفهاي معاونت سيما در امر توليد مشخصاً با آثاري نظير «مختارنامه» پوشيده ميماند.
سريال «نابرده رنج» با توجه به محدويتهاي توليد در مديوم تلويزيون يك سريال فرا استاندارد است، نخستين دليلي كه سبب چنين ادعايي ميشود اين است كه اين سريال ضمن قوام داستاني و قواره استاندارد سريالي يك پكيج كامل از، يك قصه تاريخي معاصر است، مفاهيم مذهبي را با اسلوب روايي فرا مدرن، در بطن داستانش مستتر دارد و نقب زدن به دوران دفاع، تقديس اقوام ايراني، تاثيرگذاري اخلاقي، مذهبي و در نهايت آنچه مد نظر آقايان، در معاونت سيما است را بايد در چنين سريالي جستجو نمود.
ضمن اينكه عمده روايتهايي كه حول محور دفاع در تلويزيون توليد ميشود، شعاري، اغراقآميز، بيش از حد ملكوتي و غير قابل باور است. همين كه به عنوان تماشاگر نقشهاي فرعي اين سريال همچون «فلاح» (رزمنده سريال را با بازي اوسيوند) و «حسين خيري» (رزمنده ديگر) را باور ميكنم، مبين هوشمندي تيم نويسنده در جزئينگري در نوع شخصيتپردازي اين سريال است.
براي نخستين بار مطابق با استانداردهاي جهاني سريالسازي همانند توليدات HBO،FOX، در يك توليد وطني، يكپارچگي روايت با ويژگيهاي نقل موازي و ضربدري ميبينيم.
سريالي كه مهندسي فيلمنامهاش مبناي هوشمندانه و خلاقي دارد. ضمن اينكه فن سريالسازي فقط تشريح روايتهاي پيشين به صورت آنچه گذشت نيست.
واقعيت اين است سريالسازي اراده مستقلي جدا از توليد فيلم و تلهفيلم ميطلبد و اگر جرات كنم ميتوانم بگويم سريال «نابرده رنج» به دليل ويژگيهاي بارز ساختاري و محتوايي يكي از چهار سريال برتر تاريخ سي ساله انقلاب است.
باور كنيد كه از سينما و تله فيلمهايي كه با عنوان فيلم سينمايي بروي پرده عريض، عرضه ميشود خسته و دلزدهايم، طعم توليدات سوپرماركتي نيز ذائقه و دستگاه گوارش بصريمان را تخريب مينمايد و در پايان اين روزهاي لخت و كسل هر شب منتظريم بخشهاي بعدي سريال «نابرده رنج» را تماشا كنيم و آرام و بيصدا يكي از بهترين سريالهاي ساخته شده سي و دو ساله اخير را از ديده بگذرانيم.
هر چند اعتقاد راسخ نگارنده اين است كه اين سريال محصول معاونت سيما (با رويكرد خاصش نسبت به توليد آثار كمدي) نيست و پس از ثبت و برابري با سند در كارنامه كارگردان (عليرضا بذرافشان)، بايد به مديران شبكه سوم سيما خصوصاً شخص «پورمحمدي» (مدير شبكه سوم) به دليل استقلال مديريتياش در امر توليد تبريك گفت.
--------------------------------------------------------
نويسنده: عليرضا پورصباغ
عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران
نشست نقد "نابرده رنج"-2/ درخشانی: تعجب کردم نقش عماد به من پیشنهاد شد
سام درخشانی بازیگر نقش عماد در مجموعه "نابرده رنج" گفت: وقتی نقش عماد به من پیشنهاد شد به دلیل تفاوتهایی که با نقشهای قبلیام داشت از این پیشنهاد تعجب کردم. به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم نشست نقد و بررسی مجموعه "نابرده رنج" سام درخشانی درباره ویژگیهای نقش عماد و بازی در این مجموعه صحبت کرد.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: آقای بذرافشان فیلمنامه "نابرده رنج" قبل از کلید زدن کامل نوشته شده بود؟
- علیرضا بذرافشان، کارگردان: سی و سه قسمت از سی و شش قسمت کامل نوشته شده بود. البته سیناپس سه قسمت پایانی را داشتیم، اما دیالوگها نوشته نشده بود و سر صحنه آن را به نگارش در آوردیم، چون فرصت نبود. خانم خسروآبادی سر کار دیگری بود و من هم کارگردانی میکردم؛ به همین دلیل سر صحنه همراه بازیگران برای قسمتهای پایانی به تعامل رسیدیم و فیلمنامه نوشته شد. باید تاکید کنم به فیلمنامه کاملی رسیدیم. سکانسها کامل طراحی شد و بعد از تمرین بازیگران عین دیالوگها را میگفتند.
*اولین مواجهه بازیگران با متن چطور بود؟
- سیاوش طهمورث بازیگر: قبل از پاسخ دادن به این سئوال بهتر است توضیحی درباره این مسئله بدهم که آیا خوب است نویسنده هنگام نگارش به بازیگری فکر کند یا نه؟ معتقدم اگر کاراکتری در متن بر بر مبنای یک بازیگر نوشته شود، کار اشتباهی است، چرا که کارگردان هر چند بر بازیگر اشراف دارد، اما آن چیزی از او میشناسد که تا به حال در کارهای بازیگر دیده است، اما توانایی ذاتی و خلاقیتهای دیگر او را نمیداند. وقتی کارگردان متن را بنویسد و بعد به بازیگری پیشنهاد بازی بدهد، مسلماً به خلاقیت بازیگر اعتماد میکند نه به کاراکتر و سابقه کاری که از او میشناسد. بهترین کار این است که بازیگر بعد از نوشته انتخاب شود.
*شما کارهای قبلی آقای بذرافشان را دیده بودید؟ او را میشناختید؟
- طهمورث: من آقای بذرافشان را نمیشناختم. در جاهایی او را دیده بودم، اما او را نمیشناختم. وقتی اولین بار به دفتر رفتم و آقای بذرافشان را دیدم، گفتم او چقدر جوان است! چطور میخواهد متنی که برایم تعریف شده و خیلی عظیم است این کارگردان جوان آن را به سرانجام برساند.
بعد از صحبت با آقای بذرافشان نقش را پذیرفتم و زمانی که متن را میخواندم و هنگام بازی نظرم را درباره نقش منوچهر دادم. بازیگر نباید چیزی که به او پیشنهاد میشود چشم بسته قبول کند. باید نظر بدهد، اما دخالت نکند. گرچه نظر کارگردان و نویسنده نهایی است، اما شما به عنوان بازیگر نظرتان را باید بدهید، کارگردان و نویسنده شما را قانع میکنند یا شما آنها را قانع میکنید.
به هر حال مسیر خوبی است، ولی اگر چشم بسته قبول کنید شما مثل یک عروسک میشوید که در اختیار کارگردان قرار گرفته و او شما را همچون عروسکگردان میچرخاند. باید بازیگر نظرش را برای بهبود نقشش بدهد، چون در ساختار اثر موثر است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- درخشانی: طی چند سال گذشته "نابرده رنج" از معدود فیلمنامههایی بود که من خواندم و میدانم مثل این فیلمنامه نبوده و جای هیچ گونه بحث و نظری نداشت. به همین دلیل بعد از مطالعه فیلمنامه و توضیحی که برای نقشام داده شد تصمیم گرفتم بازی کنم و جای هیچ سئوالی برایم نگذاشت.
فقط معتجب بودم که چرا این نقش به من پیشنهاد شده است و تا بخشهایی از کار برایم سئوال بود که شاید ما اشتباه فهمیدیم، حتی وقتی برای کامبیز نقش را توضیح داده بودند و من فیلمنامه را میخواندم مرتب از او میپرسیدم مطمئن هستی من عماد هستم؟ مطمئن هستی تو اسد هستی؟ و او هم چند بار گفت بله تو نقش عماد را بازی میکنی و من هم اسد. در واقع آقای بذرافشان جسورانه تصمیم گرفته بود نقشها را برعکس بسپارد و کلیشهها را بشکند.
در مجموع این مسئله برای من و کامبیز جذاب بود، چون میخواستیم کلیشه نقشهای خودمان را بشکنیم. سالها مد شده بود که کامبیز نقش لاتهای پایین شهر را بازی میکند و من هم نقش بچههای بالای شهر و دکتر، به همین دلیل برایم جالب بود که نقش عماد به من پیشنهاد شده بود. علاوه بر آن فیلمنامه قوام خوبی داشت و نشان میدهد نویسندگان درام را به خوبی میشناسند و قصه از جایی شروع میشد که خیلی خوب بود. در مجموع همه چیز برای بستن این قرارداد خوب بود.
*درباره نقش عماد هم به کارگردان پیشنهاد میدادید؟
- درخشانی: روزهای اول این جسارت وجود نداشت، چون رفاقت و آشنایی از قبل نبود و من هم خیلی با نقش درگیر نشده بود، به همین دلیل برای نزدیک شدن به نقش بیشتر تمرکز را روی حرفهای آقای بذرافشان گذاشته بودم که هم نویسنده بود و هم کارگردان و اشراف زیادی هم به کار داشت. حرف او ملاک بود؛ ولی به مرور زمان با اشراف به نقش آقای بذرافشان ما را رها میکرد تا نظراتمان را بدهیم و ما هم برای بهبود نقش پیشنهادهایمان را میدادیم.
*آقای بذرافشان تمام بازیهای سام درخشانی یک طرف، اما بازیاش در مجموعه "نابرده رنج" واقعاً دیدنی است. چطور حاضر به این ریسک شدید، چرا که کمتر کارگردانی چنین کاری میکند و از سوی دیگر ممکن بود نقشهای عماد و اسد در نیاید؟
- بذرافشان: باید به تواناییهای یک بازیگر اعتماد کنید، نه به سابقه تصویری آن بازیگر. کارهایی که از بازیگر دیدهاید باید به شما کمک کند که آیا این بازیگر توانا است یا نه؟ اگر خیلیها جرات ندارند نقشی را به بازیگری بدهند که تا به حال بازی نکرده است، این بیجراتی کارگردان است.
اگر کارگردان به بازیگر اعتماد دارد چه خوب است برای فرار از کلیشهها جابجاییهایی انجام بدهد. به نظرم اگر این جابجایی هم انجام نمیدادیم به نظرم اتفاق بدی نمیافتاد. مثلاً عماد را کامبیز و اسد را درخشانی بازی میکرد؛ باز هم مشکلی پیش نمیآمد؛ چرا که آنها بازیگران توانمندی هستند یا اگر آقای طهمورث نقش منوچهر را بازی نمیکرد و نقشی دیگری به او میدادیم مسلماً میتوانست خیلی خوب بازی کند، چون تواناست.
گرچه خیلیها به من گفتند که ریسک بزرگی کردم و حتی سام درخشانی هم این نظر را دارد، اما خودم نام این کار را ریسک نمی گذارم. من عادتی دارم و این است که وقتی نقشی را مینویسم، میدانم سه تا چهار بازیگر هستند که میتوانند آن نقشها را خوب بازی کنند. این یعنی هر نقشی که بنویسم. وقتی شما اینطور فکر کنید حال برایتان فرقی نمیکند که کدام یک از آن بازیگران نقش را بازی کردند. من برای نقشهای عماد و اسد این جابجایی را انجام دادم تا کلیشهها را بشکنم.
*با نگاهی به نقش عماد متوجه میشویم این شخصیت با وجود اینکه بدجنسیهای خودش را دارد و از سوی دیگر لوده بازیهایش، اما تعادل حفظ شده و شخصیت به لودگی نیفتاده است. چطور شد به این تعادل رسیدید؟
درخشانی: برای رسیدن به شخصیت عماد کاملاً به فیلمنامه متعهد بودم. شخصیتها تفکیک شده بودند و هر کس نوع گویش خودش را داشت. هیچ کس مثل دیگری حرف نمیزد. ممکن بود تکیه کلامهای مثل هم داشته باشند، اما نوع گویششان و استفاده از آنها فرق میکرد. شخصیتپردازی خوب حرف اول را در فیلمنامه "نابرده رنج" میزد. چون وابسته به فیلمنامه بودم و بر این اساس جلو میرفتم، میدانستم دارم چه کار میکنم.
وقتی ضبط سکانسهای مناطق جنگی شروع شد کامبیز کمی درباره نقش من نگران بود و میگفت شخصیت تو یکدفعه عوض شد و من هم به او این اطمینان را دادم که نگران نباشد، چرا که شخصیت کاملاً درست جلو میرود. مسلماً وقتی فردی در محله قدیمی خودش حضور دارد و کنارش دو نوچه هستند با زمانی که در جنگ است و خبری هم از نوچههایش نیست رفتارهایش تغییر میکند. شما وقتی پشت میز کارتان هستید یک طور برخورد میکنید و در خانه طور دیگر. رفتار ظاهری شما عوض میشود، ولی شخصیتتان خیر. کاراکتر عماد هم خوب شکل گرفته بود و بر اساس موقعیتهای مختلفی که قرار میگرفت تغییرات به همراه داشت.
*آیا تکیهکلامهایی در طول کار پیشنهاد میدادید که به تاثیرگذاری نقش کمک کند؟
درخشانی: چون خودمان آدمهایی بانمک هستیم، خیلی نمک کار را زیاد میکردیم!(میخندد) اما هرگز این تکیه کلامها به لودگی نرسید. با توجه به اینکه اکثر بچهها همسن و سال بودند کار مشورتی شده بود. من و کامبیز مرتب در طول راه و خانه با یکدیگر درباره نقش صحبت میکردیم و به جملاتی که میگفتیم فکر میکردیم. آقای بذرافشان، نویسنده، استاد طهمورث و .. هم در کنارمان بودند و اگر چیزی اضافه میشد که خوب نبود اصلاح میشد.
در نهایت از فیلتر خود آقای بذرافشان که بزرگترین سانسورچی مجموعه بود، میگذشت.(میخندد) حتی گاهی در اجرای اول تکیه کلامهایی میگفتیم که آقای بذرافشان هم میخندید، اما بعد میگفت از کار در بیاورید، چون به سمت لودگی میرفت. وقتی شبها مینشینم کار را میبینم با خود میگویم هدایت این همه آدم چه کار سختی بوده است. من فقط مسئولیت کار خودم را داشتم، اما واقعاً آقای بذرافشان زحمت کشید، در مجموعه "نابرده رنج" هر یک از بازیگران متفاوت بازی کرد و هدایت آنها کار دشواری بود.
گزارش تصویری/ گفتگوی مهر با عوامل سریال نابرده رنج
عوامل مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" در گفتگو با خبرنگاران فرهنگ و هنر خبرگزاری مهر به سئوالات آنان پاسخ گفتند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس/ محمدرضا عباسی
*Necromancer
20-07-2011, 04:56
این کژال آخرش معلوم نشد چی شد :31:
این کژال آخرش معلوم نشد چی شد :31:
آخرش؟ :31:
moslem47
20-07-2011, 14:15
این کژال آخرش معلوم نشد چی شد :31:
بازیگر نقش کژال کیه؟
احتمالا این همونیه که اسد باهاش ازدواج میکنه
فکر کنم کژال رو امشب تو اردوگاه عراقیا ببینیم
خسروآبادی: طراح صحنه "نابرده رنج" جسور و خوشفکر بود
نویسنده مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" تاکید کرد طراح صحنه این سریال جسور و خوشفکر بوده و از پیشنهادهایی که گروه به او میداده، استقبال کرده است. به گزارش خبرنگار مهر، در بخش سوم نشست نقد و بررسی مجموعه "نابرده رنج" نویسنده و تهیهکننده این مجموعه درباره ویژگیهای آن صحبت کردند.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: آقای رضایی در اواسط پروژه مجید مولایی هم به عنوان تهیهکننده به سریال "نابرده رنج" ملحق شد. چرا تصمیم گرفتید گروه تولید جدید به کار اضافه شود؟
محمود رضایی، تهیهکننده: آقای تخشید مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه این تصمیم را گرفت. 65 درصد کار در بخشهای جنگ میگذشت و آقای مولایی به خاطر تخصصی که در ساخت کارهای جنگی داشت، مدیر گروه فیلم و سریال پیشنهاد داد ایشان به گروه ملحق شود. زمانی که او به پروژه پیوست کار بهتر پیش رفت.
*مسلماً ساخت چنین آثاری به لحاظ بودجه گران است. آیا در این باره با مشکلی رو به رو نشدید؟
- رضایی: معمولاً در روزهای اول برای بودجه توافقی صورت میگیرد، اما مجموعه "نابرده رنج" به دلیل سنگین بودن سه بار اصلاح برآورد خورد. از ابتدا هم میدانستیم "نابرده رنج" با دیگر مجموعههایی که ساخته میشود تفاوت و سختیهای بسیاری دارد. آقای تخشید هم این مشکلات را میدانست. خدا را شکر میکنم که مشکلات را پشت سر گذاشتیم، کار خوب شد و مورد رضایت مخاطبان هم قرار گرفت.
*تولید بخشهای جنگ این مجموعه بر عهده مجید مولایی بود؟
- رضایی: نه به اتفاق با هم کار را انجام دادیم. در ابتدا بخش شهر در دهه 60 را ضبط کردیم و بعد به اتفاق یکدیگر بخشهای جنگ ضبط و تصویربرداری سریال تمام شد.
*برای بخشهای جنگ برای تامین ادوات جنگی مشکل نداشتید؟ برخی تهیهکنندگان که چنین آثاری تهیه کردهاند گلایه دارند که نهادهای مختلف در این باره همکاری لازم را نمیکنند.
- رضایی: نمیتوان چنین اثری تولید کرد که با مشکل همراه نباشد. اگر بخواهیم درباره مشکلات حرف بزنیم، خیلی زیاد است. با تمام این مشکلات رو به رو شدیم و کار را به سرانجام رسیدیم. البته در ابتدا پیشبینی نمیکردیم کار تا این حد سخت شود به ویژه در بخشهای جنگ. در قسمت شهر مثل خانه عماد، اسد و ... کمتر با مشکل رو به رو بودیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*بخشهای شهری در کدام مناطق ضبط شد، به خوبی تصویر دهه 60 را در این بخشها میبینیم.
- رضایی: بخش شهری دهه 60 را در طرشت، کن، سولقان، مینی سیتی، کارخانه سنگ و ... ضبط کردیم.
*آقای بذرافشان در طراحی صحنه خیلی به جزییات توجه شده است، حتی دفترچه خاطراتی که اسد در زندان میخواند یا پوشهها و ... دقیقاً متعلق به دهه 60 است. معمولاً سریالهایی که روایتگر این دوره از تاریخ هستند با ایرادهای زیادی به لحاظ طراحی صحنه رو به رو هستند. آیا خودتان هم در طراحی صحنه و لباس دخل و تصرف داشتید؟
- بذرافشان: ما یک طراح صحنه بسیار جسور داشتم. آقای حسین مجد نعمت بزرگی برای پروژه ما بود. او تا قبل از "نابرده رنج" دو تا کار برای دهه 60 انجام داده بود. خیلی تبحر دارد و همه چیز با تعامل شکل میگرفت. خیلی جزییات در پلانها بود که شاید شما ندیده باشید. اگر فضای دهه شصت به خوبی در آمده به خاطر زحمات حسین مجد است.
شاید باور نکنید اما برای یک پلان عبوری عماد، منوچهر، جابر و ... گروه صحنه دو ساعت زحمت میکشیدند. باید مواردی اضافه میشد یا یکسری موارد نمیشد برداشت، چون جزو معماری الان است و باید در کار پوشانده میشد. شعارهای روی دیوار و ... را برای بک گراند کار گذاشته بودیم تا حس آن دوره از تاریخ به مخاطب منتقل شود و تو ذوق او نخورد یا گل درشت نشود. حسین مجد طراح صحنه و طراح گریم خیلی به کار کمک کردند به ویژه در بخش جنگ.
*برای لباس آن دوره از تاریخ محدودیت نداشتید؟
- بذرافشان: برای خانمها محدودیت داشتیم به ویژه برای شخصیت مرضیه. اگر میخواستیم عین لباسهای دهه 60 را تن بازیگران خانم کنیم، خیلی جالب نبود. بچهها لباس آوردند، اما من مخالفت کردم، چون احساس میکردم به تن بازیگران زن بدقواره میشود و تاثیرگذاری بازیگر از بین میرود.
*اما زن منوچهر لباس دهه 60 را پوشیده است؟
- بذرافشان: بله، فقط سیما مطلبی لباس آن دوره را پوشیده بود. در مجموع من برای انتخاب لباسهای دهه 60 احتیاط کردم، چون لباسهای آن دوره کمی زشت بود.
*به شما درباره اینکه لباسهای مرضیه متعلق به دهه 60 نیست، اعتراض نشد؟
- بذرافشان: اتفاقاً اعتراض میشود که چرا مرضیه لباسهای دهه 60 را نمیپوشد. اگر قرار بود این لباسها را بپوشد شاید آن ارتباطی که باید مخاطب با او داشته باشد، برقرار نمیشد. در مجموع جسارت طراح صحنه برای من قابل توجه بود. خانم خسروآبادی ذهن فانتزی دارد. او پیشنهاد میداد وقتی عماد و اسد از پای کوه میروند یک سری سنگهایی باید باشد که فضای اسطورهای را تداعی میکند. من به خانم خسروآبادی می گفتم نیازی نیست، اما وقتی با آقای مجد صحبت کرد او از پیشنهادها استقبال میکرد و 20 برابر آن را تقویت میکرد. بخشهایی از قصه به خاطر تغییرات صحنه در هنگام اجرا تغییر کرد.
خسروآبادی: طراح صحنه این مجموعه خیلی جسور و خوش فکر بود و از پیشنهادهایی که به او داده میشد، استقبال میکرد. مهمترین مسئله در کار تعامل و جسارت است. گاهی این مسئله فراموش میشود و هر کس کار خودش را انجام میدهد مثل کارمندها. در تعامل و مشورت استعدادها شناسایی میشود.
سام درخشانی: ما یک گروه جوان بودیم. روزهایی که آقای طهمورث حضور نداشت و تهیهکننده هم نبود میانگین سنی 30 سال بود. گرچه افراد جوان در این مجموعه حضور داشتند، اما قصه به زیبایی روایتگر دهه 60 است و خیلی ظرایف در آن وجود دارد. مثل علی حاتمی نبودیم که در آن دوره زندگی کرده باشیم. همه جوان بودیم، ولی با هم حرکت کردیم.
دولتشاهی: دوست دارم کاری را که به آن معتقدم انجام دهم
سحر دولتشاهی بازیگر نقش مرضیه در مجموعه تلویزیونی"نابرده رنج" با ابراز رضایت از حضور در این سریال گفت: دوست دارم کاری را که به آن اعتقاد دارم انجام دهم بنابراین مهم نیست که در چه مدیومی فعالیت کنم. به گزارش خبرنگار مهر، سحر دولتشاهی بازیگر مجموعه "نابرده رنج" در بخش پایانی نشست نقد و بررسی مجموعه درباره ویژگیهای شخصیت مرضیه صحبت کرد.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر، خانم دولت شاهی مدتی است که تمرکزتان بیشتر بر بازی در مجموعههای تلویزیونی است. میدانم که بازیگر گزیده کاری هستید دلیل فعالیتتان در تلویزیون به دلیل تفاوت فیلمنامهها است یا ترجیح میدهید در تلویزیون فعالیت کنید؟
- سحر دولتشاهی بازیگر: برنامه به خصوصی برای کار در تلویزیون ندارم. شاید این مسئله که تعداد کارهای تلویزیونی که در این مدت از من پخش شده نسبت به دیگر کارهایم بیشتربوده اتفاقی باشد. من قبل از کار آقای بذرافشان سر کار آقای تبریزی بودم اما اینکه " توطئه فامیلی" قرار بود عید پخش شود و پخش آن به تعویق افتاد تا اندازهای به ضرر من تمام شد.
* چرا؟ نقشتان که متفاوت با "نابرده رنج" بود؟
- درست است اما ترجیحم این بود که این دو کار با فاصله از هم پخش شوند.
* بنابراین مدتی نمی خواهید کار تلویزیونی انجام دهید تا این فاصله بین کارهایتان به وجود بیاید؟
- من خیلی دوست دارم کار خوب انجام دهم. مدیومش زیاد برایم تفاوتی ندارد. در حال حاضر مشغول تمرین تئاتر هستم و ترجیح میدهد در هر کاری چه تئاتر، تلویزیون و چه سینما فعالیت می کنم کار خوبی باشد چون آنقدر که به کلیت کار اهمیت میدهم به مدیومی که قرار است در آن قرار گیرم توجه نمیکنم و حتی اندازه و کمیت نقش برایم مهم نیست. دوست دارم کاری را انجام دهم که به آن اعتقاد دارم.
* نقشهایی که تا کنون بازی کردهاید بیشتر زنان مستقل و خودساخته بودهاند. اما نقش مرضیه در این مجموعه علاوه بر استقلالی که دارد به عنوان یک دختر دچار درگیری عاطفی هم میشود. دلیل قبول و انتخاب این نقش همین تفاوت در کاراکتر بوده یا علت دیگری داشت؟
- فکر میکنم تعداد نقشهای زنی که تا به حال بازی کردم با تعداد نقشهای دختر مساوی بوده است. اما دلیل انتخاب نقش مرضیه بیشتر به فضای متفاوت فیلمنامه و نقش برمیگشت و به نظرم تفاوتهایی با دیگر نقشهایی که بازی کردم دارد. شاید بیشتر به دلیل طبقه اجتماعی باشد که مرضیه در آن زندگی میکند.
* این تفاوت فضا و نقش بیشتر در انتخاب شما تاثیر داشت یا خود آقای بذرافشان به عنوان کارگردان مجموعه؟
- بیشتر فضای مجموعه و خود فیلمنامه اهمیت داشت چون من آقای بذرافشان را نمیشناختم و از ایشان کاری ندیده بودم اما با کسانی که معمولاً برای قبول نقشهایم مشورت میکنم همگی آقای بذر افشان را تایید کردند.
* پیشنهادی برای ارایه بهتر نقش داشتید یا طبق فیلمنامه عمل کردید؟ مرضیه حضور پررنگی در قصه ندارد اما شخصیتی تاثیرگذار است. تعاملی که با کارگردان داشتید چگونه بود؟
- این مجموعه بیشتر قصه اسد و عماد است اما خوشبختانه مرضیه در جایی از قصه رها نمیشد و اوج و فرودهای خود را دارد. من ابتدا کمی سخت با قصه کنار میآمدم اما در انتها فکر میکنم این شخصیت و قصهاش خیلی خوب شکل گرفت. ابتدا فکر میکردم مرضیه با وجود اینکه خواهر اسد است اما خیلی آدم خوبی است اما هرچه جلوتر رفتیم رگههای دیگری از شخصیت مرضیه نمود پیدا کرد. ما راجع به این مسایل و شخصیت پردازی مرضیه خیلی گپ زدیم.
* با میلاد کیمرام به عنوان بازیگری که بیشتر روبروی شما قرار داشت ارتباط خوبی داشتید؟
- بله. ارتباط بسیار خوبی داشتیم. آقای بذرافشان هم ما را خیلی خوب هدایت میکردند من ابتدا به خاطر اختلاف سنی با کیمرام کمی نگران بودم اما خوشبختانه دیدم که نتیجه کار بسیار خوب از کار درآمده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
* آقای بذرافشان شما به عنوان فردی که در زمینههای مختلف نویسندگی و کارگردانی فعالیت میکنید و ما فیلمنامههای خوب و تله فیلمهای موفقی از شما دیدهایم بیشتر قصد دارید کدام راه را ادامه دهید. به کارگردانی بیشتر علاقمند هستید یا نویسندگی؟
- بذرافشان: من برنامه خاصی برای آینده ندارم. الان هم واقعاً نمیدانم قرار است کار بعدیام در چه رابطهای باشد. (با خنده) ممکن است بعد از این کار بروم لاستیک بفروشم. فعلاً نمیدانم قرار است چه کار کنیم. باید دید چه موقعیتهایی پیش میآید. البته من بیشتر علاقمندم رمان بنویسم.
- خسروآبادی: من هم علاقمندم رمان بنویسم.
- بذرافشان: (با خنده) بله ایشان هم علاقمند است. شاید هم یک رمان بنویسیم که دو نویسنده داشته باشد. البته چون از رمان نوشتن پول زیادی در نمیآید بهتر است به کارگردانی و نویسندگی ادامه دهیم. هر دوی این کارها سخت هستند مثل تهیه کنندگی، بازیگری و حرفههای دیگر.
* آقای طهمورث شخصیت منوچهر کاراکتری موذی و غیرقابل پیشبینی دارد و از طرف دیگر از همسرش در خانه خیلی حساب میبرد. با توجه به تجربیاتی که داشتید دو گانگی شخصیت منوچهر را چطور دیدید؟
- طهمورث: هر شخصیتی را که من قرار است بازی کنم در وهله اول در وجود خودم به دنبالش میگردم. میبینم که سیاوش طهمورث چگونه در وضعیتی که یک کاراکتر در آن قرار گرفته، عکسالعمل نشان میدهد بعد هم به جامعه نگاه میکنم. به افرادی که در کنار من در خیابان و پیاده رو عبور میکنند توجه میکنم. منوچهر واقعیت جامعه ماست او کسی است که در آن برهه تاریخی امثال او را زیاد در جامعه داریم. افرادی که تک بعدی نیستند و وجوه مختلف دارد.
من شخصیت منوچهر را از جامعه خودمان گرفتم. البته خصوصیات مورد نظر را آقای بذرافشان در وجود این شخصیت گذاشته بود. در غیر این صورت شخصیت به طرف دیگری کشیده میشد. این پتانسیل در وجود منوچهر وجود داشته و من آن را پرورش دادم.
* منوچهر شخصیت غیرقابل پیش بینی است مثلاً عکس العملی که در جبهه از خود بروز میدهد و گریه و زاری میکند و خودش را جای فضل علی جا میزند به نوعی ساختارشکنی در این شخصیت است؟
- طهمورث: زیبایی این کاراکتر برای من همین است. شاید بعد از مدتها که عدهای داشتند من را در نقشهای تکراری کلیشه میکردند. این نقش من را از این کلیشه بیرون آورد و جنبههای دیگری از طهمورث را به نمایش گذاشت.
* آقای بذرافشان زمانی که صحنههای جنگی را می گرفتید باتوجه به این که در قسمت های آخر سکانسهای شهری کمتر شده است این نگرانی را نداشتید که بیننده در فضاهای جنگی خسته شود. چون لوکیشن ها محدود هستند و فضای تیرهای به نمایش گذاشته میشود.
- بذرافشان: این مسئله دو بعد دارد. یکی به سلیقه مخاطب باز می گردد و دیگر اینکه من به عنوان کارگردان چگونه درباره این صحنه فکر میکردم. شما به عنوان بیننده از این سکانسها لذت نمیبرید و حق هم دارید چون هر مجموعه ویژگیهایی دارد که ممکن است شما از آن خوشتان یا بدتان بیاید. اینها بحث سلیقه است. مثلاً من در همین چند قسمت آخر بازخوردهای مثبتی داشتم.
حتی یکی از دوستانم به من پیامک زد که قسمتی که شب گذشته پخش شد و بیشتر هم صحنههای جنگی داشت بهترین قسمت سریال تا امروز بوده است. اما چیزی که ما به آن فکر کردیم این بود که قصه جذابیت و کشش خود را حفظ کند میشود یک سریال را در یک لوکیشن واحد ساخت که نمونه هایش را هم داشتهایم.
در این مجموعه ما احساس کردیم که درام این ویژگی را دارد که نقص لوکیشن محدود را بپوشاند. تصور ما این بود که لوکیشن سلمت آباد میتواند مخاطب را به دلیل نوع درام پای تلویزیون نگه دارد. خوشبختانه تا امروز بازخوردها بسیار خوب بوده است. برخی معتقدند که ریتم سریال خوب بوده و برخی هم مثل شما مخالف این قضیه هستند البته ممکن است در بعضی جاها موفق نبودهایم.
* سکانسهای جنگل هم به نظر میرسد که در یک لوکیشن باغ و یا جایی که حصار و چارچوب دارد گرفته شده است. البته تا اندازهای به دلیل محدودیتها قابل قبول است. در این مورد هم توضیح دهید؟
- بذرافشان: لوکیشن جنگل واقعاً جنگل است و باغ نیست. اما یک جورایی هم خصوصی است. این جنگل در خود تهران است. در اقدسیه و در یک پادگان ارتش است که یک جنگل بزرگ در آن پادگان قرار دارد. در واقع سادهترین لوکیشن ما لوکیشن جنگل بود چون همه لوکیشنهای ما 70 کیلومتر با تهران فاصله داشت و تنها لوکیشنی که در تهران بود البته به غیر از لوکیشن طرشت که محله اسد در آن بازی شد همین جنگل بوده است.
* نکتهای اگر باقی مانده؟
- درخشانی: من می خواهم به چند نکته اشاره کنم اول اینکه چون آقای دیرباز مسافرت هستند در این نشست حضور ندارد. دوم اینکه با وجود کم بودن بودجه و وجود مشکلات مالی در اواخر کار اما آقای رضایی در پرداخت دستمزد بچهها هیچ کوتاهی نکردند و همه قسطها به موقع پرداخت شد. من از طرف همه گروه از ایشان تشکر میکنم.
- - - - - - -
گفتگو: فاطمه عودباشی، آروین موذنزاده
NirvanaH
20-07-2011, 21:53
خدایا با نام تو
با سلام
ای بابا. خداییش یه نمه از پشت صحنه فیلم رو از شبکه 3 دیدم.بدجوری حالم گرفته شدش!!!آخه ظاهرا این سریال در روال تولید با یک سری حوادث هم همراه بوده. مثلا در یکی از انفجارها یه تیکه سنگ میره داخل بدن فیلمبردار یا اینکه یه چند تیکه از این سنگها که موج انفجار باعث پرتابش شده بوده، باعث میشه سر کامبیز دیرباز از پشت آسیب متوسز ببینه برای مداوا راهی بیمارستان بشه. خود طهمورث هم توی یه سکانس آسیب میبینه که زیاد حاد نبوده.
ظاهرا این وسط عماد(سام درخشانی) جون سالم به در برده! اونم به خاطر اینه که بچه زرنگ تهرونه:40:
حامد:11:
*Necromancer
20-07-2011, 22:51
بازیگر نقش کژال کیه؟
احتمالا این همونیه که اسد باهاش ازدواج میکنه
فکر کنم کژال رو امشب تو اردوگاه عراقیا ببینیم
خوب حدس زدی دمت گرم
راستی این سیستم فلش بک اشونم خیلی جالب کار شده ها. می شه خود فلش بک هارو کنار هم گذاشت به عنوان سریال دید :31:
M . Sayid
20-07-2011, 23:36
كژال === شيلان رحماني
کلا سریال ساده روان و دلنشینیه
شبکه سه تابستونا خوب میشونه ادم را پای تی وی
moslem47
21-07-2011, 00:05
دم اسد پنبه گرم . خوب موقعی رسید معلوم نبود اگه 5 دقیقه دیرتر میرسید سر کژال چه بلایی میومد.......
H A M A S
21-07-2011, 06:50
دیشب یه نکته طنز داشت خیلی با حال بود
اسد به عماد گفت بریم کمک کژال
عماد گفت چه جوری بریم
تو که پنبه ای
منوچهرم توی آفسایده(:31:)(قیافه منوچهر خیلی باهال شد)
من و جابرم که سرمون به تنمون می ارزه هر کدومون یه دست بیشتر نداریم(منظور زخم دستش و دستبند جابر)
farshidshd
21-07-2011, 11:45
دم اسد پنبه گرم . خوب موقعی رسید معلوم نبود اگه 5 دقیقه دیرتر میرسید سر کژال چه بلایی میومد.......
چرا معلوم نبود ؟ تابلو بود که! :دی
mohammadirani
21-07-2011, 12:02
ولی اولین بار بود تو تلویزیون جمهوری اسلامی میدیدم مقدمات تجاو.ز رو نشون میده :18:
قشنگ نشون داد عروقیه با اشاره فرمانده اش کمربندش رو باز کرد و لباسش رو در اورد تا بره طرف کژال و تج.اوز کنه
Jiraya_Sama
21-07-2011, 12:18
شیگولیا دارید حرف سیاسی در میکنید حالاس بسیجیا بریزن اینجا
آره منم تعجب کردم :13:از این کارا نمی کردن انگار کانال ی ماهواره کاره خودشو کرده:46:
اونجاش باحال بود که گفت فلانی عربی خوب بلده عماد گفت بچه زرنگ خوزستانه:31:
moslem47
21-07-2011, 13:10
شیگولیا دارید حرف سیاسی در میکنید حالاس بسیجیا بریزن اینجا
آره منم تعجب کردم :13:از این کارا نمی کردن انگار کانال ی ماهواره کاره خودشو کرده:46:
ربطی به کانال ماهواره ای نداره . واقعیت رو نشون میداد. همینکه تا اون موقع بهس تج او ز نشده خیلی اغراقه
ولی اولین بار بود تو تلویزیون جمهوری اسلامی میدیدم مقدمات تجاو.ز رو نشون میده :18:
قشنگ نشون داد عروقیه با اشاره فرمانده اش کمربندش رو باز کرد و لباسش رو در اورد تا بره طرف کژال و تج.اوز کنه
:31:از کجا می دونید می خواست تجاوز کنه شاید کمربندو در آورده بود تا سیاهش کنه:21:
تازه فقط کمربندو نشون داد لباسو نشون نداد
SA3EDLORD
21-07-2011, 14:56
کمر بندشو انداخت...........ینی داره لخت میکنه:2:
Jiraya_Sama
21-07-2011, 18:10
سلام[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](14)/(1896).gif
ا
ربطی به کانال ماهواره ای نداره . واقعیت رو نشون میداد. همینکه تا اون موقع بهس تج او ز نشده خیلی اغراقه
چرا یه ربطی داره . اون که بله
از کجا می دونید می خواست تجاوز کنه شاید کمربندو در آورده بود تا سیاهش کنه
تازه فقط کمربندو نشون داد لباسو نشون نداد
بله ادم باید خوش بین باشه:27:
کمر بندشو انداخت...........ینی داره لخت میکنه
اره وقتی کمربندش درآورد اسد چشاش داشت درمیومد:18:
*Necromancer
21-07-2011, 18:59
دم اسد پنبه گرم . خوب موقعی رسید معلوم نبود اگه 5 دقیقه دیرتر میرسید سر کژال چه بلایی میومد.......
بهتره بگی سر سریال چه بلایی می اومد :27:
این بازیگر نقش کژالم بازیش بد نییست
وقتی نجات داده شد قشنگ حس گرفته بود موقعی که با اسد نگا می کرد :د ی
mohammadirani
21-07-2011, 23:01
امشب فاجعه بود
درسته سریال تخیلیه ولی دیگه نباید رویاهای کودکانه زمان جنگ رو به عنوان سریال تحویل بدن که
فرض کنید واقعا 25 تا اسیر به این شکل فرار میکردند چه جنجال تبلیغاتی توپی بود ها
بعد صحنه های درگیری خیلی خیلی مزخرف و کودکانه درست شده، حالا نمیدونم چرا اصراریه هی صحنه اکشن بسازند
M . Sayid
21-07-2011, 23:04
اين منوچ فهميد گنج كجاس و اين اسد كماكان مشغول پنبگيشه !!!
ahriman323
21-07-2011, 23:21
امشب باحال بود! گنج هم که مشخص شد کجاست.
اون قسمت ماشین آتش زدن ها مسخره بود! بیشتر میخورد به بمب ساعتی تا آتش زدن:31:
shah abas
21-07-2011, 23:38
الآن این جابر و منوچهر مهمون برنامه شبکه شهرمون بودند. ۵ نفر رو صدا کردند که به نزدیک ترین حدس به آخر سریال جایزه بدند که حدسا این بود:
*کجال و اسد و جابر و مرضیه ازدواج می کنند
*جابر اسیر میشه
*گنج رو به میراث فرهنگی میدن
*منوچهر می افته زندان
آخرش جابر گفت که هیج کدوم حتی یکیش درست نبود!منوچهر هم گفت می تونید ۵ ۶ قسمت باقی مونده رو ببینید و بفهمید که اینا اشتباه گفتند
-----------------------------
نظر من:
معلومه که داستان ماورائیه احتمالا گنج هم ماورائیه و چون ازدواج نمی کنند پس گنج باعث جداییشون میشه٬ شاید به یک زمان دیگه برند یا ….
pcforlife
21-07-2011, 23:46
اسیرها رو به سربازای عراقی: بشین... بشین!!
اسد: بشین به عربی چی میشه؟!... تفضل!:31::39::31:
+
این قسمتش هم به نظرم خیلی خوب بود... البته انصافا یه نمونه زیادی تخیلی بود... ولی دلنشین بود... ولی خداییش این فرمانده عراقی از اسد هم پنبه تره!! این همه سرباز داری؟ واسه چی زرتی تسلیم شدی... صحنه نهایی ای که به طرف دوربین میومدن و تو بکگروند کار انفجار انجام شد و تریپ صحنه آهسته بود، کبرا 11 رو تداعی کرد برامون!!:27:
SA3EDLORD
21-07-2011, 23:50
اون صحنه انفجار از خنده مردم: دی
فیلم اکشن ایرانی: دی
زل زدن تو دوربین گفتن به پست سر نگاه نکنین................چه ژستیم گرفته بودن:31:
moslem47
21-07-2011, 23:53
امشب که مشخص شد که مرضیه به ازدواج با جابر راضی شده
NirvanaH
22-07-2011, 09:42
خدایا با نام تو
سلام به همگی
بروبچ یه چند تا شات اسکرین گرفتم از این سریال.حالشو ببرین:
موندم والا، این عراقیه همین جوری راضی شد با اینا همکاری کنه اونم بین هزار تا عراقی!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باور کنید وقتی این صحنه رو دیدم چند دقیقه ای داشتم می خندیدم. واقعا این اسد و عماد آخر فیلمن. با اینکه توی این قسمت نقش اسد و عماد زیاد نبود، ولی توی یکی دوتا سکانس که ظاهر شدند، واقعا می خندیدم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بدون شرح!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخر و عاقبت کمربند باز کردن جلوی...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خودتون شرح بدین!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حامد:11:
mojtaba2321
22-07-2011, 09:47
الآن این جابر و منوچهر مهمون برنامه شبکه شهرمون بودند. ۵ نفر رو صدا کردند که به نزدیک ترین حدس به آخر سریال جایزه بدند که حدسا این بود:
*کجال و اسد و جابر و مرضیه ازدواج می کنند
*جابر اسیر میشه
*گنج رو به میراث فرهنگی میدن
*منوچهر می افته زندان
آخرش جابر گفت که هیج کدوم حتی یکیش درست نبود!منوچهر هم گفت می تونید ۵ ۶ قسمت باقی مونده رو ببینید و بفهمید که اینا اشتباه گفتند
-----------------------------
نظر من:
معلومه که داستان ماورائیه احتمالا گنج هم ماورائیه و چون ازدواج نمی کنند پس گنج باعث جداییشون میشه٬ شاید به یک زمان دیگه برند یا ….
بازیگران و عوامل هیچ سریال یا فیلمی حق ندارن تا قبل از اتمامش داستانش رو برای مردم لو بدن برای همین اینو گفتن.
__________________________________________________ _
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینجانب زیاد اهل دیدن فیلم و سریال نیستم و به ندرت پیش می آید که به دیدن فیلم و سریال بنشینم اما به دلایلی موقعیتی فراهم شد که سریالی به نام نابرده رنج را از تلویزیون دنبال کنم.
به گزارش پارسینه این سریال مصداق بارزی از ” نابرده رنج ” عوامل تولید آن در زمینه تهیه سریال تلویزیونی می باشد.
کارگردان محترم تصور نموده چون پاوه دارای مرز مشترک با عراق است ویکی از مناطق جنگ تحمیلی است؛ لابد جایی شبیه سوسنگرد و شلمچه است و حتی به خود زحمت نداده که سفری کوتاه به شهرستان پاوه داشته باشد تا با بافت جغرافیایی و قومی آن آشنا گردد. لذا مرتکب اشتباهات عجیب و خنده داری شده که ذیلاً به چند مورد آن اشاره می گردد:
۱- شهرستان پاوه و مناطق مرزی آن مثل نوسود، شوشمی، هانه گرمله، دزاور، کیمنه منطقه ای کوهستانی و با پوشش جنگلی میباشند. به طوریکه در کل این منطقه حتی یک هکتار زمین شبیه آنچه در سریال میبینیم مشاهده نمیگردد ( بینندگان محترم لطفاً تصاویر مرتبط با پاوه را در اینترنت جستجو کنند).
۲- زبان مردم پاوه و اطراف آن کردی اورامی است. جالب است بدانید که بیش از ۹۰ درصد کردها این لهجه را به خوبی متوجه نمیشوند.
در سریال مزبور به نحو مضحکی لهجه های کردی را به هم چسبانده اند. مثلاً در حالی که مش سلام با لهجه کلهری (مخصوص کرمانشاه و مناطق اطراف) تکلم مینماید دخترش کژال با لهجه سورانی (مخصوص مناطق بوکان و مهاباد) حرف میزند و جالب اینجاست که اینها اهل پاوه هستند که دارای لهجه اورامی است.
نکته دیگر اینکه هنرپیشه اصلی فیلم ( اسد ) با زبان پدری اش صد در صد نا آشناست و نامه ی کژال را به صورتی میخواند که انگار به زبان چینی نوشته شده است.
۳- از اشنویه گرفته تا بوکان و مهاباد و سقز و بانه و سنندج و مریوان و پاوه و حتی شهرهای جنوبی تر از پاوه مثل روانسر و جوانرود به هیچ وجه (حتی یک مورد) به اسامی مثل مش سلام و فضلعلی و شهرتی مثل سرلک برخورد نمیکنید.
۴- سریال دارای صحنه های عجیب دیگری هم میباشد مثل بازکردن قوطی کنسرو لوبیا با سرنیزه به صورت یک دستی، قرمز شدن زیر پیراهنی اسد و عماد با زدن اولین ضربه شلاق (آنهم بدون اینکه زیر پیراهن پاره شود)، استفاده اغراق آمیز از بعضی واژه ها مثل هه به جای هست و نی به جای نیست به نشانه ی اهل تهران بودن، عدم نیاز به سوختگیری ماشین اسد در ساعتهای متوالی رانندگی!
در پایان آقای کارگردان یادت باشد که: نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
گردآوری : گروه اینترنتی آدانا
mohammadirani
22-07-2011, 14:14
این سریال اوایلش خیلی باحال بود، به خصوص تو نشون دادن دهه 60 که نوستالوژی خیلی ها رو زنده میکرد و اصلا سوراخ نداشت ولی الان دیگه داره خیلی ضایع میشه
مثلا این احمده با اون لهجه تهرونی ضایع اونم از نوع سوسولیش، اهل تهرون نیستش !!!
یا صحنه های درگیری که خیلی ضایع بوده
یک عراقی از فاصله 10 سانتی تیرش به کنار پای ایرانی می خوره اما تیر ایرانی از فاصله 900000000کیلومتری ان هم با اسلحه کلاش مستقیم می خوره به قلب و مغز عراقی ها.....
25 تا ایرانی با 7.8 تا کلاش اونم از نوع بسیجی و کمتر اموزش دیده یک یگان 50.60 نفری عراق اونم از نوع ارتشی اموزش دیده رو به راحتی شکست میدند
اگه مثلا تو این درگیری ها جوری نشون میدادند که تعداد زیادی از ایرانی ها شهید میشدند هم جنبه درام سریال بالا میرفت و هم با واقعیت توفیری پیدا نیمکرد
میدونم که الان بعضی ها میگند بابا سریال ها و فیلم های هالیوودی هم پر خالی بندیه و اونم راست نیست ولی یه نکته ای وجود داره
مهم نیست که داستان تا چه حد دروغ و غیر واقعی هست مهم اینه که طوری پخش بشه که شبیه واقعیت باشه که ایرانی ها هیچ استعدادی تو این زمینه ندارند متاسفانه!!
farshidshd
22-07-2011, 14:30
با دیدن عکسایی که دوستان توی همین تاپیک گذاشتن میشه حدس زد سرانجام جابر و اسد و عماد و منوچ ، چی میشه
MoH_@_MaD
22-07-2011, 15:25
یه سوال
پدر اسد از کجا فهمیده بوده که گنج زیر مجسمه هاست و زیر درخت نیست ؟؟
چون پدرش (پدربزرگ اسد ) بش گفته بود که گنج زیر درخت همیشه بهاره و خودش هم که نتونسته بود بره سراغ گنج و دفترچه ای هم وجود نداشته که از رو اون فهمیده باشه !!
حالا این چجوری فهمیده که گنج زیر درخت نیست و زیر مجسمه هاست ؟؟
معظمي: «نابرده رنج» با اقبال نسبي مخاطبان همراه شد
خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: «نابرده رنج» با مضمون اجتماعي، تاريخي قصد دارد يك قصه را در بستر ورق زدن ديروز تاريخ كه به نوعي به مقوله دفاع مقدس هم مربوط ميشود توانسته با اقبال نسبي مخاطب همراه شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«حسن معظمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد سريال «نابرده رنج» ساخته عليرضا بذرافشان، بيان داشت: سريال «نابرده رنج» از سريالهاي كه در حال پخش از تلويزيون است با مضمون اجتماعي، تاريخي قصد دارد يك قصه را در بستر ورق زدن ديروز تاريخ كه به نوعي به مقوله دفاع مقدس هم مربوط ميشود توانسته با اقبال نسبي مخاطب همراه شود.
وي در ادامه افزود: در محور اصلي اين قصه كه خانواده محور نيز هست جواني به نام «اسد» وجود دارد كه نه كار و نه هدف درستي دارد كه دست به هر كاري ميزند به خاطر سادگي خود براي خانواده دچار يكسري ضرر و هزينههايي ميشود. در نهايت «اسد» خانواده خود را دچار تزلزل كرده و در اين ميان پدر خود را نيز از دست ميدهد و ناخواسته درگير مسائلي و معضلاتي ميشود كه پاي او را به زندان باز كرده و در زندان او با فردي به نام «عماد» آشنا ميشود.
اين منتقد در ادامه به فارس، گفت: همجواري «اسد» و «عماد» براي من تداعي كننده فيلمي به نام «ناجورها» است چرا كه اين دو دست به هر كاري ميزنند دچار مشكل شده و ناهمگون بودن دو شخصيت و همجواري در عين حال اين دو را با هم همسفر كرده است.
وي در ادامه به فارس، گفت: در اين ميان اين دو با فردي به نام «منوچهر» آشنا شده او كه زمين پدر «اسد» را به نوعي بالا كشيده نيز وارد داستان شده و به نوعي سرنوشت اين دو را هم گره زده است و شاكله سريال «نابرده رنج» را نيز اين سه تشكيل ميدهند.
معظمي ادامه داد: يكسري ماجراهاي فرعي ديگر سريال «نابرده رنج» ملموس نيست و ما را ياد شخصيتهاي آثار قبل از انقلاب مياندازد اما به هر سوي سريال «نابرده رنج» توانسته با اقبال نسبي مخاطب همراه شود به رغم اينكه از داستان، كارگرداني، شخصيتپردازي و ... رنج ميبرد.
اين منتقد در ادامه، اظهار داشت: در نبود سريالها و داستانهاي محتوايي كه برگرفته از تاريخ و دفاع مقدس است و در كمبود امكانات كه تلويزيون در اختيار تهيهكنندگان قرار داده سريال «نابرده رنج» نيز مشكلات خاص خود را دارد اما همين قدر كه توانسته مخاطباني را براي خود دست و پا كند خوب است.
«حسن معظمي» در پايان اين گفتوگو خاطرنشان كرد: تلويزيون براي اين كه سريالهاي جذاب تاريخي بسازد بايد دقت و وسواس بيشتري به خرج دهد چرا كه رقبايي چون شبكههاي ماهواره دارد به هر حال اميد ميرود كه كارهاي بعدي به دست كارگرداني سپرده شود كه امتحان خود را در اين زمينه پس دادهاند تا شاهد آثاري فاخري باشيم كه مخاطب را اقناع كند.
اسد شبیه مجید سوزوکی نیست/ برای پول بازی نمیکنم
بازیگر نقش اسد در مجموعه "نابرده رنج" با اشاره به ویژگیهای این شخصیت تاکید کرد اسد شباهتی به کاراکتر مجید سوزوکی در فیلم سینمایی "اخراجیها" ندارد. به گزارش خبرنگار مهر، نقش اسد در مجموعه "نابرده رنج" به کارگردانی علیرضا بذرافشان برای کامبیز دیرباز فرصتی بوده تا بخش دیگری از تواناییهایش را نشان دهد. نقشی شیرین و دوست داشتنی که به یکی از بهترین بخشهای کارنامه حرفهای او در سالهای اخیر تبدیل شده است. در این گفتگو دیرباز درباره حضورش در "نابرده رنج" و تفاوتهای این نقش با دیگر نقشهایش صحبت کرده است.
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: بعد از "در چشم باد" در مجموعه دیگری بازی نکردید تا "نابرده رنج". از بازی در "در چشم باد" راضی هستید؟
- کامبیز دیرباز بازیگر "نابرده رنج": بله، همکاری با آقای مسعود جعفری جوزانی یکی از بختهای حرفهای من بود، خوشحالم که این تجربه را پشت سر گذاشتم.
*اما حضور طولانی در این مجموعه به شما لطمه زد، پیشنهادهایی را از دست دادید، حتی با گریم "در چشم باد" در "انعکاس" بازی کردید.
- نه، این هم بخشی از حرفه ما است، "در چشم باد" یک پروژه عظیم تاریخی بود، یک مجموعه بزرگ که من هم جزئی از آن بودم، خوشحالم که توانستم در کنار این گروه باشم.
* زمانی که "نابرده رنج" پیشنهاد شد، احساس نکردید نقش اسد به مجید سوزوکی در "اخراجیها" شبیه است.
- من اهل مقایسه نیستم، این مقایسه درباره اسد و مجید سوزوکی را هم قبول ندارم، از این که در فیلمهایی با موضوعهای مشابه و حال و هوای شبیه به هم بازی کنم فراری نیستم.
*پس اگر چند فیلم دفاع مقدسی دیگر هم پیشنهاد شود بازی میکنید؟
- شاید 10 فیلم دفاع مقدسی بازی کنم، بدون این که نگران شباهت نقشها باشم. مجید در "اخراجیها" شبیه یحیی در "دوئل" نیست و هیچ کدام از اینها ربطی به اسد "نابرده رنج" ندارند. حتی اگر در نگاه کلی همه این نقشها در بستر جنگ تعریف شده باشند. برای انتخاب یک نقش به دستهبندی ژانرها فکر نمیکنم، اولویت من خود نقش است.
* اما نقشهای شبیه به هم را سخت میشود متفاوت بازی کرد و این احتمال وجود دارد که بعد از مدتی کارنامهتان پر از نقشهای تکراری شود.
- بعضی نقشها روی کاغذ کاملا متفاوتند. مجید سوزوکی را نمیتوانید با اسد مقایسه کنید.
*جذابیت نقش اسد در نگاه اول برای شما چه بود؟
- این که با دیگر نقشهایی که بازی کردهام متفاوت بود، من چه در لباس جوان جنوب شهری، چه در قامت جوانی از طبقه متوسط و پایین جامعه یا جوان شمال شهری و مرفه، حتی تاجر موفق "در چشم باد" هرگز شبیه به اسد نبودم،
*تفاوتها چه بوده؟
- نقشهایی که من بازی کردهام نوعی قاطعیت دارند، شخصیتهایی قوی و محکم که حرف اول و آخر را در روابط میزنند، اما اسد از این جنس نبود. برایم جذاب بود این نقش را بازی کنم و واکنش مردم و منتقدان را ببینم، دوست داشتم ببینم این تصویر تازه را مردم میپذیرند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*نگران نبودید مردم این تصویر تازه را نپذیرند؟
- تمام مدت کار نگران بودم و اضطراب داشتم.
*پذیرش مردم این قدر برایتان مهم است؟
- بله، بازیگر بدون مخاطب معنی ندارد.
*پذیرش مردم یعنی آنها شخصیتی که شما بازی میکنید دوست داشته باشند؟
- برای من مهم این است با هر نقش گامی به جلو بردارم، حتی به درجا زدن فکر نمیکنم به پیش رفتن فکر میکنم، من فکر میکنم برای همه در هر شغلی که دارند پیشرفت مهم است، با پیشرفت در بازیگری میشود ماندگار شد و در یاد مردم ماند.
*اهمیتی که به مردم میدهید باعث نمیشود بخواهید فقط نقش مثبت بازی کنید؟ البته کارنامهتان نشان میدهد از بازی در نقش منفی ابا ندارید؟ حتی در انتخاب نقش خاکستری راغب هستید.
- نه، وسواس من در مرحله حساس انتخاب بیشتر میشود، زمانی که فیلمنامه را میخوانم آن را در ذهنم میبینم، خودم را به جای تماشاگر میگذارم و احساس میکنم او نقشهای خاکستری را بیشتر از مثبتها دوست دارد. این تجربه، کمکم میکند تا نقشهایی را انتخاب کنم که پیچیده و خاکستری هستند.
*گفتید نقش برای شما در اولویت است، کارگردان چطور؟ با آقای بذرافشان در "تب سرد" همکاری کرده بودید و قطعا این همکاری به شما کمک کرده راحتتر به گروه "نابرده رنج" ملحق شوید.
- به کارگروهی اعتقاد دارم، اولویت اول من نقش است و خوب میدانم بهترین فیلمنامهها و نقشها را کارگردانی که متوسط یا ضعیف است از بین میبرد، اولویت اول و خوان اول از هفت خوان انتخاب من نقش است، کارگردان و گروه هم در مرتبه بعدی هستند. من در "تب سرد" که علیرضا بذرافشان نویسنده فیلمنامهاش بود بازی کردم، او در همه صحنههای مجموعه حضور داشت، زمانی که پیشنهاد کرد در "نابرده رنج" با او همکاری کنم، آن تجربه خوب را در یاد داشتم.
* فیلمهای تلویزیونی آقای بذرافشان را دیده بودید؟
- بله، فیلمهای خوبی بودند، بین "تب سرد" و "نابرده رنج" چند سال فاصله افتاد. من برای بازی در هر سه فیلم علیرضا پیشنهاد داشتم اما درگیر "در چشم باد" بودم و این اتفاق نیفتاد.
* این تجربه مشترک باعث شد در "نابرده رنج" راحت با آقای بذرافشان و گروه همراه شوید؟ تمرین و دورخوانی هم داشتید؟
- من حدود دو ماه بعد از شروع تصویربرداری به گروه پیوستم، سفر بودم و زمانی کارم را شروع کردم که بازیگرهای دیگر مقابل دوربین رفته بودند. قبل از هر سکانس دورخوانی و تمرین داشتیم و بعد مقابل دوربین میرفیتم.
*راحت با بازیگرها هماهنگ شدید؟
- من همیشه از این که بعد از دیگران وارد یک گروه شوم فراری هستم اما بارها این اتفاق برایم افتاده، دوست دارم بازیگرها کارشان را با هم شروع کنند و من مجبور نباشم خودم را با تاخیر با گروه هماهنگ کنم، در مجموع توانستم خودم را با گروه هماهنگ کنم.
*به نظر میرسد رابطه شما و سام درخشانی به خاطر دوستی و صمیمتی که دارید روی بازی هردوی شما تاثیر مثبت گذاشته.
- سام بازیگری حرفهای است، من هم سعی کردم حرفهای باشم. بازیگر حرفهای رفتارش سر صحنه برگرفته از متن است، زندگی شخصی در بازی تاثیر ندارد، من و سام رفاقت داشتیم اما هر دو به متن و نگاه کارگردان وفادار بودیم، تصویربرداری این مجموعه 13 ماه طول کشید در این مدت ما در ساعتهایی به جز تصویربرداری هم درباره نقش و مجموعه صحبت میکردیم. بازی در این مجموعه بخشی از زندگی ما شده بود و با شخصیتها همراه بودیم.
* دخل و تصرفی در نقش اسد داشتید یا به تصویری که کارگردان داشت وفادار بودید؟
- متن آنقدر قوی بود که نیازی به تغییر نمیدیدم، من به عنوان بازیگر فقط به اسد فکر میکردم و علیرضا باید به مجموعه کار فکر میکرد گاهی پیشنهادهایی داشتم که او اگر مناسب میدید میپذیرفت و اگر نه، مخالفت میکرد. هر دو منطقی بودیم، تعامل داشتیم و سعی می کردیم همدیگر را قانع کنیم.
* بخشی از مجموعه در جنگ روایت میشود، بازی در این سکانسها سخت بود؟
- برای من که تجربه "دوئل" و "اخراجیها" را داشتم سخت نبود، برایم قابل پیشبینی بود که بازی در این سکانسها، مثل سکانسهای شهری نیست.
*به نظرم زمانی که قصه در شهر روایت میشود مجموعه جذابتر است.
- چند قسمت باقی مانده و قضاوت زود است، ترجیح میدهم مجموعه را تا پایان ببینید.
* مجموعه "نابرده رنج" خاطرههای ما از دهه 60 را زنده میکند، فضایی نوستالژیک از دورانی دارد که سپری شده اما همه ما بخشهایی از آن را در خاطر داریم.
- بله، آژیر قرمز، اتومبیلها، چسبهای ضربدری روی شیشهها، لباسها و... یادآور آن روزها برای من است، خاطرات شیرینی که همه ما در یاد داریم، از دورانی پرفشار برای مردم این سرزمین.
* فکر میکردید "نابرده رنج" این قدر دیده شود؟
- مردم مدتی با تلویزیون قهر بودند، من به عنوان یک ایرانی دوست داشتم ببینم مردم دوباره برای مجموعهای همه کارهایشان را تعطیل میکنند، خیابانها خلوت میشود و .... خوشحالم با "نابرده رنج" این اتفاق افتاده است.
* شخصیت اسد سادگی و معصومیتی دارد که بعضی مواقع به بلاهت پهلو میزند، اما این بلاهت در جبهه بیشتر شده. چرا؟ به نظر میرسد شخصیتپردازی یک دست و یکنواخت نیست.
- شخصیت اسد یکنواخت نیست، فراز و فرود دارد، عماد هم همین طور. زمانی که اینها در شهر هستند حس و حال دیگری دارند، در جبهه، در آن محیط غریبه عکسالعملهای تازهای از آنها میبینیم، البته در چند قسمت باقی مانده از مجموعه میشود به تحلیل درستتری از شخصیت اسد رسید.
* در این سالها تلاش کردهاید انتخابهای درستی داشته باشید اما در بعضی فیلمهایی بازی میکنید که به نظر میرسد فقط توجیه اقتصادی دارد.
-مثلا چه فیلمهایی؟
*"سرگیجه" و "شرط اول".
- "سرگیجه" تنها فیلم کارنامهام است که ترجیح میدهم دربارهاش صحبت نکنم، تلاش کردهام در طول سالهایی که فعالیت کردهام بر اساس معیارهایم انتخاب کنم، اما هر فیلم از زمانی که شما قرارداد بازی در آن را میبندید تا وقتی اکران میشود مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارد.
فرجام یک فیلم را من تعیین نمیکنم، "شرط اول" فیلم خوبی بود اما در شرایطی نامناسب اکران شد، من همه نقشهایی که بازی کردهام در کمال صحت و سلامت عقل انتخاب کردهام (میخندد) و همه آنها را دوست دارم.
*حتی فیلمهایی که خوب نشدهاند؟
- حتی آن فیلمها. گاهی در انتخابهایم بخش مالی را هم در نظر گرفتهام اما همهاش این نبوده است.
* ممکن است بعد از "نابرده رنج" دوباره به تلویزیون برگردید یا ترجیح میدهید منتظر یک پیشنهاد خوب سینمایی باشید؟
- متاسفانه بسیاری از فیلمهای سینمایی این روزها مخاطبی ندارد، خوشحالم که فیلم "ورود آقایان ممنوع" این قدر با استقبال مواجه شده است، فیلمها آن قدر برای تماشاگر جذاب نیست که بلیت بخرد و به سینما برود، در این شرایط شوقی برای حضور در سینما باقی نمیماند. دوست دارم مردم ترجیح بدهند برای دیدن یک فیلم سینمایی به سینما بروند، این برای هر بازیگری جذاب است. در شرایط فعلی سینما و تلویزیون باهم فرق ندارند.
- - - - - - - - - -
گفتگو: محدثه واعظیپور
NirvanaH
22-07-2011, 17:30
سلام
بروبچ اونایی که پشت صحنه نابرده رنج و زخمی شدن کامبیز دیرباز رو ندیدن با کلیک روی تشکر، اعلام کنند تا آپلودش کنم و داخل تاپیک قرارش بدم.
حامد:11:
*Necromancer
23-07-2011, 02:57
25 تا ایرانی با 7.8 تا کلاش اونم از نوع بسیجی و کمتر اموزش دیده یک یگان 50.60 نفری عراق اونم از نوع ارتشی اموزش دیده رو به راحتی شکست میدند
خب اینا برتری داشتن از نظر ارتقاع
و از دو طرف محاصره کرده بودن
چون پدرش (پدربزرگ اسد ) بش گفته بود که گنج زیر درخت همیشه بهاره و خودش هم که نتونسته بود بره سراغ گنج و دفترچه ای هم وجود نداشته که از رو اون فهمیده باشه !!
خب نوشته های تو دفتر کاملا" مطابق حقیقت نبودن که
ما اون فلش بکی که دیدیم، نوشته های دفتر بود
Lady parisa
23-07-2011, 07:35
ولی من حدس می زنم جابر شهید میشه! و با عماد ازدواج می کنه! شایدم بازم مجید سوزوکی شهید شه مادرش به عزاش بشینه فقط اینبار جایی مرضی خانوم گفتن اکبر عبدی خالیه!
وگرنه
کژال رو می یارن تهران عروس مادر اسد میشه جابر هم که شهید میشه دیگه پس عماد با خواهر اسد ازدواج می کنه!
گنج هم سالیان بعد میرسه به میراث فرهنگی!
pcforlife
23-07-2011, 10:17
ولی من حدس می زنم جابر شهید میشه!
من چند روز پیش از یکی از دوستانم شنیدم که میلاد کی مرام تو یه برنامه ای اومده بوده و برداشته گفته: شخصیت جابر، مطمئن باشید به مرضیه میرسه و ازدواج می کنند...
Lady parisa
23-07-2011, 10:22
انتظاراتم برآورده نشد، اما راضیام
سریالهای شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، و هزار و یك شب و تلهفیلمهایی چون حول حالنا و شاه كلید و... و فیلمهایی چون سینما سوخته و ملكه هم از جمله كارهایی هستند كه میلاد كیمرام در آن بازی داشته است.
چطور نقش جابر به شما سپرده شد؟
2 كار در گذشته از بذرافشان دیده بودم، فیلم «پنج و بیست دقیقه» و دیگری تلهفیلم «تنگنا» كه به نظرم فیلمهای خیلی خوبی بودند. از آنجا كه مدتها بود در تلویزیون كار نكرده بودم، هم بدم نمیآمد دوباره در تلویزیون بازی داشته باشم. همان زمانی كه پیشنهاد بازی در این سریال به من شد، قرار بود در یك فیلم سینمایی هم بازی كنم. گروه نابرده رنج فرصت كمی به من دادند تا نظرم را اعلام كنم، من هم فیلمنامه را خواندم و از نقش جابر خوشم آمد، به نظرم نقش متفاوتی بود كه جای كار داشت، به همین دلیل قبول كردم.
این نقش به لحاظ سنی چند سالی از شما بزرگتر است، چه كردید تا به یك نقطه اشتراك با جابر برسید؟
همانطور كه تا به امروز دیدهاید، جابر پلیس زرنگی است. پختگی او علاوه بر رفتارش در دیالوگهایش هم بسیار مشهود است.
اتفاقاتی كه در طول قصه برای جابر میافتد او را بر سر دوراهی قرار میدهد و شخصیت او را دچار تناقض میكند كه تمام اینها در انتخابم موثر و جذاب بود. شاید ما تا به حال پلیس زرنگ در تلویزیون زیاد دیده باشیم، اما من سعی كردم با تحقیقاتی كه خودم درباره این نقش كردم از منظر دیگری به آن نگاه كنم و در اجرا هم آن را متفاوت با گذشته دربیاورم كه خب این كار آسانی نبود.
قصه این سریال در دهه 60 اتفاق میافتد. چه كردید كه خودتان را با آدمهای آن زمان نزدیك كنید؟
اتفاقا مسالهای كه در رابطه با بازی من در این كار وجود داشت، همین بود. باید همه چیز به سبك آدمهای آن دوره اتفاق بیفتد. نوع دیالوگگویی من ابتدا با نوع گویش آن دوران متفاوت بود، اما تمام تلاشم را به كار بردم كه این مشكل برطرف شود و لحن من از امروزی بودن به دور باشد كه ظاهرا هم این اتفاق افتاده است.
سریال را خودتان دیدهاید؟ فكر میكنید آیا كار با اقبال بیننده مواجه شده است؟
اگر سر كار نباشم، بله میبینم و خوشبختانه بازخورد مخاطبان نشان میدهد كه مورد اقبال بیننده قرار گرفته است. هرچند فكر میكنم كار بهتر از این باید درمیآمد. این كار انتظاراتم را آنطور كه فكر میكردم، برآورده نكرد. ولی با این حال راضی هستم.
چرا؟ مشكل را در كجا میبینید؟
دقیقا مشكلات ما از جایی شروع شد كه تهیهكننده كار عوض شد و خب طبیعتا ریتم كار هم تغییر كرد. ولی اگر اجازه بدهید بیشتر از این توضیح ندهم.
آقای كیمرام تا جایی كه من میدانم مدتی كار به دلایلی متوقف شد، این قضیه در حفظ حس نقش شما را دچار مشكل نكرد؟
نه اصلا! اگر شما به عنوان یك بیننده متوجه به هم خوردن این حس شدهاید، شاید ولی من تمام سعیام را كردم كه این اتفاق نیفتد.
نقش جابر همان بود كه بذرافشان نوشته بود؟ چقدر از نقش، پرورده خود شماست؟
ببینید، اگر قرار بود كس دیگری این نقش را بازی كند، مطمئنا چیز دیگری از كار درمیآمد. این «جابر»ی است كه میلاد كیمرام آن را بازی كرده است. من روزهای اول درخصوص این نقش زیاد بحث كردم و با صحبت كردن با كارگردان توانستیم به تعامل یكسانی برسیم.
گاف های جالب سریال " نابرده رنج "
اینجانب زیاد اهل دیدن فیلم و سریال نیستم و به ندرت پیش می آید كه به دیدن فیلم و سریال بنشینم اما به دلایلی موقعیتی فراهم شد كه سریالی به نام نابرده رنج را از تلویزیون دنبال كنم.
به گزارش البرزنیوز به نقل از پارسینه این سریال مصداق بارزی از " نابرده رنج " عوامل تولید آن در زمینه تهیه سریال تلویزیونی می باشد.
كارگردان محترم تصور نموده چون پاوه دارای مرز مشترك با عراق است ویكی از مناطق جنگ تحمیلی است؛ لابد جایی شبیه سوسنگرد و شلمچه است و حتی به خود زحمت نداده كه سفری كوتاه به شهرستان پاوه داشته باشد تا با بافت جغرافیایی و قومی آن آشنا گردد. لذا مرتكب اشتباهات عجیب و خنده داری شده كه ذیلاً به چند مورد آن اشاره می گردد:
۱- شهرستان پاوه و مناطق مرزی آن مثل نوسود، شوشمی، هانه گرمله، دزاور، كیمنه منطقه ای كوهستانی و با پوشش جنگلی میباشند. به طوریكه در كل این منطقه حتی یك هكتار زمین شبیه آنچه در سریال میبینیم مشاهده نمیگردد ( بینندگان محترم لطفاً تصاویر مرتبط با پاوه را در اینترنت جستجو كنند).
۲- زبان مردم پاوه و اطراف آن كردی اورامی است. جالب است بدانید كه بیش از ۹۰ درصد كردها این لهجه را به خوبی متوجه نمیشوند.
در سریال مزبور به نحو مضحكی لهجه های كردی را به هم چسبانده اند. مثلاً در حالی كه مش سلام با لهجه كلهری (مخصوص كرمانشاه و مناطق اطراف) تكلم مینماید دخترش كژال با لهجه سورانی (مخصوص مناطق بوكان و مهاباد) حرف میزند و جالب اینجاست كه اینها اهل پاوه هستند كه دارای لهجه اورامی است.
نكته دیگر اینكه هنرپیشه اصلی فیلم ( اسد ) با زبان پدری اش صد در صد نا آشناست و نامه ی كژال را به صورتی میخواند كه انگار به زبان چینی نوشته شده است.
۳- از اشنویه گرفته تا بوكان و مهاباد و سقز و بانه و سنندج و مریوان و پاوه و حتی شهرهای جنوبی تر از پاوه مثل روانسر و جوانرود به هیچ وجه (حتی یك مورد) به اسامی مثل مش سلام و فضلعلی و شهرتی مثل سرلك برخورد نمیكنید.
۴- سریال دارای صحنه های عجیب دیگری هم میباشد مثل بازكردن قوطی كنسرو لوبیا با سرنیزه به صورت یك دستی، قرمز شدن زیر پیراهنی اسد و عماد با زدن اولین ضربه شلاق (آنهم بدون اینكه زیر پیراهن پاره شود)، استفاده اغراق آمیز از بعضی واژه ها مثل هه به جای هست و نی به جای نیست به نشانه ی اهل تهران بودن، عدم نیاز به سوختگیری ماشین اسد در ساعتهای متوالی رانندگی!
elahe_n12345
23-07-2011, 17:05
سلام. امروز توی برنامهء "گلخانه"مجری گفت دوشنبه آخرین قسمت سریاله و سه شنبه هم پشت صحنه داره.
pcforlife
23-07-2011, 17:39
گاف های جالب سریال " نابرده رنج "
دیگه حال به هم زن و مسخره شده این جریان گاف و سوتی و ...:2:
باز اگه سریال از نظر سناریو داستان و مفهوم و محتوا و کارگردانی و بازی بازیگران و...، ضعیف بود، میشد وجود گاف و سوتی در سریال رو هم به کالکشنی از اشتباهات اضافه کرد!
اما الان که سریال هم از نظر داستانی هم از نظر ساخت و پخش کشش لازم رو داره، این حرفا چیه؟! والا موتور ویو تو جرم سیاه سفید مسعود کیمیایی یه چیزی بود در حد اعلامیه رو دیوار! اینقدر تابلو!! بعد من باید به خاطر سوتی و گافش، جرم رو بکوبم؟!
حالا اون سینمایی 90 دقیقه ای بود و این سریال n دقیقه ای... خوب معلومه که سوتی و گاف توش هست و کم هم ممکنه نباشه...
+
این سوتی هایی که تو پست قبلی گفته شد، خداییش بیشتر ایراد بنی اسرائیلی بود تا گاف!! چه حالی داشته طرف اینا رو گفته!!:27:
راسته میگن گنج زیر شیر سنگیه. آخه من قسمت قبلی رو ندیدم.
باجگیری یکی از بازیگران سریال «نابرده رنج»
پارس توریسم نوشت:
علیرضا بذرافشان کارگردان سریال «نابرده رنج» روایت جالبی از درخواست عجیب یک بازیگر این مجوعه بازگو کرده است.
بذر افشان گفته: «در این کار هم ما نقشی را به بازیگری دادیم که تلاشی برای آن نکرده بود تا رسیدیم به فینال سریال. او پیغام داد اسم من در تیتراژ باید فلان جا باشد وگرنه در فینال بازی نمیکنم. حضور او هم برای ما مهم بود، اما من یاد گرفتم به کسی باج ندهم، برای همین فینال را تغییر دادیم و بدون او فیلمبرداری کردیم. هرچند به کار ضربه خورد، اما یاد گرفتم شخصیتم از کارم مهمتر باشد. به هر حال شناخت جایگاه برای آدمها خیلی مهم است.»
M . Sayid
24-07-2011, 18:33
۲- زبان مردم پاوه و اطراف آن كردی اورامی است. جالب است بدانید كه بیش از ۹۰ درصد كردها این لهجه را به خوبی متوجه نمیشوند.
راس ميگه !! بيش از حد سخته !!
۱- شهرستان پاوه و مناطق مرزی آن مثل نوسود، شوشمی، هانه گرمله، دزاور، كیمنه منطقه ای كوهستانی و با پوشش جنگلی میباشند. به طوریكه در كل این منطقه حتی یك هكتار زمین شبیه آنچه در سریال میبینیم مشاهده نمیگردد ( بینندگان محترم لطفاً تصاویر مرتبط با پاوه را در اینترنت جستجو كنند).
كوهستانيه اونم عجيب !!
در سریال مزبور به نحو مضحكی لهجه های كردی را به هم چسبانده اند. مثلاً در حالی كه مش سلام با لهجه كلهری (مخصوص كرمانشاه و مناطق اطراف) تكلم مینماید دخترش كژال با لهجه سورانی (مخصوص مناطق بوكان و مهاباد) حرف میزند و جالب اینجاست كه اینها اهل پاوه هستند كه دارای لهجه اورامی است.
اينم درسته !! نمي دونم چرا مي خوان بگن طرف كرده بايد فارسي به لهجه كرمانشاهي حرف بزنه !! اين تو اكثر فيلما اتفاق ميفته !!
بذرافشان: «نابرده رنج» با «اخراجيها» قابل مقايسه نيست
خبرگزاري فارس: كارگردان مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» درباره شباهتهاي اين مجموعه با «اخراجيها» گفت: ما قصد ايجاد شباهت نداشتيم ولي مثل اين كه اين اتفاق افتاده و خيليها اين دو كار را با هم مقايسه كردهاند، به نظر من اين دو كار هيچ ارتباطي با هم ندارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عليرضا بذرافشان در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره ساخت مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» به عنوان اولين تجربهاش در سريالسازي گفت:بعد از ساخت چند تله فيلم به اين نتيجه رسيدم كه اين سريال را بسازم و خوشبختانه با اعتماد شبكه سه سيما اين سريال ساخته و پخش شد.
وي درباره شباهتهاي «نابرده رنج» با «اخراجيها» نيز تصريح كرد: ما قصد ايجاد شباهت نداشتيم ولي مثل اين كه اين اتفاق افتاده و خيليها اين دو كار را با هم مقايسه كردهاند. به نظر من اين دو كار هيچ ارتباطي با هم ندارند و تنها شباهت اين دو سريال در فضاي مربوط به اوايل جنگ و حضور ديرباز است، وگرنه شباهت ديگري وجود ندارد. از لحاظ قصهاي نيز ما يك قصه خاص اسطورهاي داريم و از لحاظ كاراكتر هم اسد يك شخصيت ساده و بي شيله پيله است، درحالي كه مجيد سوزوكي لات بود و جنس بازيها هم با هم تفاوت داشت. قصهاي عاشقانه مجيد را به جبهه رساند ولي اسد به دنبال يك گنج اسطورهاي است، ما روايتهايي هم از اقدامات تروريستي منافقان داشتيم، در حالي كه فيلم «اخراجيها» به اين موضوع نپرداخته و به نظر من اين دو كار هيچ شباهتي به هم ندارند.
كارگردان سريال «نابرده رنج» با بيان اين كه هر قصهاي در نهايت به تحول قهرمان فكر ميكند، اظهار داشت: «نابرده رنج» جنگ بين خير و شر است كه هر كدام در طول مسيري كه ميروند، ارزيابي ميشوند، ما در طول كار غلبه هر كدام از اين دو را بر ديگري ميبينيم تا آخر سريال كه يكي از آنها غالب ميشود.
وي درباره علاقهمندي خود در ساخت اثري با مضمون دفاع مقدس نيز گفت: من در دهه 50 متولد شدهام و شخصيتم در دهه 60 شكل گرفته است. اگر كسي مثل من بخواهد از گذشتهاي بگويد و دقيق از آن حرف بزند، قطعا از دهه 60 ميگويد. اقتضاء آن هم قصهاي ميشود كه در فضاي جنگ ميگذرد و به مسائل شهري هم بيتوجه نيست. همين اتفاقي كه در سريال نابرده رنج نيز ميافتد. ما حدود 10 الي 12 قسمت ابتدايي فضايي شهري را داريم و در ادامه به سمت فضاي جبهه و جنگ ميرويم. اينها تجربه شخصي آدمهايي مثل من است.
بذرافشان همچنين درباره انتخاب بازيگران نيز توضيح داد: در ميان بازيگران آقايان ديرباز، درخشاني، تهمورث و خانم قاسمي انتخابهاي اول ما بودند، ولي بازيگر نقش جابر چند روز مانده به شروع ساخت سريال، انتخاب شد. براي ايفاي اين نقش با خيلي از بازيگران نظير امير آقايي، آرش مجيدي، حميدرضا پگاه و نيما رئيسي صحبت كرديم، اما نشد و در نهايت اجباراْ آقاي كي مرام را انتخاب كرديم.
او در پاسخ به اين سوال كه در حال حاضر از بازي آقاي كيمرام راضي هستيد نيز گفت: بله راضي هستم. او بازيگر بدي نيست.
او درباره حضور ديرباز و بذرافشان به عنوان بازيگران اصلي سريالي كه داستانهاي فرعي آن بسيار اندك هستند، نيز توضيح داد: من قبلا هم تجربه ساخت چنين آثاري را داشتم و نگران نبودم. در تب سرد هم كل قصه به عهده كامبيز ديرباز، حميد گودرزي و شهاب حسيني بود و از اين شاخ و برگهايي هم كه اصولا سريالهاي ايراني دارند، خيلي نداشتند. ما تجربهاي در اين نوع قصه گويي داريم تا دو شخصيت ماجرا را جلو ببرند كه داستان از ريتم نيافتد.
وي با بيان اين كه «نابرده رنج» 40 درصد از نظرش را تامين كرده، تصريح كرد:اگر تجربه ساخت چنين آثاري را داشتم، امكانات بهتري در اختيارم بود و زمان كافي براي توليد داشتم ميتوانستم حداقل دو برابر بهتر اين سريال را بسازم. همه اين ها باعث شد تا نتوانيم تمام توانايي گروهمان را خرج اين سريال كنيم.
بذرافشان كه تجربه نويسندگي فيلمنامه سريالهايي نظير تب سرد، خط قرمز، زيرزمين و ... را در كارنامه خود دارد، درباره سختيهاي ساخت اثري متعلق به دهه شصت در حال حاضر گفت: ساخت كاري كه ماجراي آن در دهه 60 ميگذرد از يك كار دهه 20 سخت تر است. چون فضاي دهه 60 در دكور قابل خلق نيست و فضا بيشتر شهري است و دكورش وجود ندارد. در تهران هم نميتوانيد كار كنيد چون تغيير كرده و پر از المانهاي جديد امروزي است كه آن موقع وجود نداشتند.
وي ادامه داد:كار بسيار طاقتفرسايي براي به تصويركشيدن بخش شهري داشتيم ضمن اينكه مشكلات بخش جنگي نيز زياد بود. تجهيزات و اسلحهها و مهمات آن دوره فرسوده شده و همه تجهيزات نو شدهاند. ما هم مجبوريم از همان تعداد محدود استفاده كنيم كه بسيار سخت و همه خراب است. هيچ جايي هم نبوده كه اين تجهيزات را به خوبي نگهداري كند تا قابل استفاده باشد. شهرك دفاع مقدس كمي اين كار را انجام داده ولي جوابگو نيست. هميشه ميتوان عافيت طلب بود و كارهاي سادهتر ساخت كه يك ماجراي عشقي هم داشته باشد تازه بيننده هم پيدا ميكند. اما انسان است ديگر، جنون دارد و دوست دارد كه كارهايي را بسازد كه به آن علاقه دارد. «نابرده رنج» هم حاصل جنون من بود. من از اول علاقهداشتم كه چنين كاري بسازم و ساختم.
بذرافشان تصريح كرد: با توجه به سختيهايي كه در طول ساخت اين سريال كشيديم بعيد ميدانم كه ديگر كاري شبيه به «نابرده رنج» بسازم. گروه سختي بسياري كشيد. كار در كوه و كمر بود و ما هفتهاي چند دست و پاي شكسته داشتيم. من بيماري دارم كه ارتباط مستقيم با استرس دارد و چون استرس اين سريال بالا بود، بيماري من عود كرده بود و مدتي با عصا سر صحنه حاضر ميشدم، علاوه بر اين در تغيير لوكيشين شهري، ساكنان محله اذيت ميشوند و گاهي كار به درگيري ميكشيد.
كارگردان سريال «نابرده رنج» درباره حذفيات سريال نيز گفت: اين سريال در ده قسمت اول كه اصلا حذف نداشته، در برخي قسمتها هم مثلا گفتهاند فلان بازيگر ديالوگش شبيه فحش است و آن را حذف كردند.
وي با بيان اينكه تا به حال هر كاري در مقام نويسنده و يا كارگردان ساختهام، پر بيننده شده، عنوان داشت: شما اگر بتوانيد يك قصه را به خوبي روايت كنيد، موفق خواهيد بود. عنصر اساسي پر بيننده شدن يك كار نمايشي قصهاي جذاب با روايت درست بدون ادا و اصول است. البته گويا مردم خيلي از ساعت پخش راضي نبودند، چون بايد صبح به سر كار بروند و برايشان سخت است كه تا ساعت 12 شب بيدار بمانند.
باجگیری یکی از بازیگران سریال «نابرده رنج»
پارس توریسم نوشت:
علیرضا بذرافشان کارگردان سریال «نابرده رنج» روایت جالبی از درخواست عجیب یک بازیگر این مجوعه بازگو کرده است.
بذر افشان گفته: «در این کار هم ما نقشی را به بازیگری دادیم که تلاشی برای آن نکرده بود تا رسیدیم به فینال سریال. او پیغام داد اسم من در تیتراژ باید فلان جا باشد وگرنه در فینال بازی نمیکنم. حضور او هم برای ما مهم بود، اما من یاد گرفتم به کسی باج ندهم، برای همین فینال را تغییر دادیم و بدون او فیلمبرداری کردیم. هرچند به کار ضربه خورد، اما یاد گرفتم شخصیتم از کارم مهمتر باشد. به هر حال شناخت جایگاه برای آدمها خیلی مهم است.»
منظورش کی بوده؟!
امشب هم قسمت اخرشه
ببینیم نابرده رنج گنج حاصل میشه یا نه؟!!!
SA3EDLORD
25-07-2011, 21:34
به نظر من اونجا یه چیز معنوی در میاد.........همه مون ضایع میشیم:31:
نمیدونم....این نویسنده های ایرانی مرگشونه که به یکی چیزی برسه:دی
پ.ن:به نظرم...........علی میفهمه کژال ، اسد رو دوست داره....کژال رو برمیگردونه:40:
MoH_@_MaD
25-07-2011, 21:45
یعنی میشه اسد و عماد تو این قسمت بزنن جابر و منوچهر رو بکشن و گنج رو نصف نصف تقسیم کنن ؟؟ :31:
خداییش حسرت به دلمون موند یه بار سریالای ایرانی اینجوری تموم شه :41:
mohamad021
25-07-2011, 23:17
مگه قرار نبود قسمتش اخرش امشب باشه چی شد پس؟؟؟
mohsen_gh1991
25-07-2011, 23:19
با اینکه اخرش تکراری داره میشه ولی خیلی قشنگ بود این سریال..
احتمالا اون شیر سنگیه زیرش شل میشه میفته رو منوچهر و میمیره..گنج هم به یکی از این سه نفر میرسه اسد عماد یا جابر
پس چرا قسمت اخر را یک شب عقب انداختند؟!
دیشب زیرنویس میکردند امشب قسمت اخر
یعنی خودشون هم نمیدونستند؟!
mohsen_gh1991
25-07-2011, 23:37
شاید به خاطر این بوده که قسمت اخرش زمانش زیاد بوده و از اونجایی که دیر پخش شد مجبور شدن دو تیکش کنن :31:
به نظر من آخرش منوچهر انقدر حرص گنج رو میزنه تا اسیر میشه
و گنج هم یا میرسه به دولت و یا گیر هیچگس نمیاد ولی این وسط از بین اسد و جابر یکی شهید میشه
و در آخر هم نتیجه میگیرن که کسی نابرده رنج به ثروت نمیرسه حتی اگر گنجی در میون باشه.دی:31:
ولی در کل با همه ایراداش سریال خوب و سرگرم کننده ای بود
و رفاقت عماد و اسد دوست داشتنی بود....
lonely--boy
25-07-2011, 23:48
تنها چيزي كه معلومه اينه كه حتما 2 ازدواج تو اين سريال هست
گنج هم فكر كنم امشب پيدا شد شير ميفته رو سر منوچهر و تو همون چالي كه خودش كند مي ميره بعدش اسد و كژال جابر هم با خواهر اسد مزدوج ميشن
ولي من موندم يه فيلم ايراني ببينم كه عروسي نداشته باشه
legolas 224
26-07-2011, 00:00
از سریالش خوشمان آمد :دی ( از اول ندیدم سریال رو )
تیکه های کمدی جالبی میاره تو کار :دی
اسد پنبه :دی
سر خر :دی
عرضه زیر سوال :دی
***************
طرز حرف زدن اسد خیلی باهاله :دی
ولی یه چیز بود که باید بگم .
این خواهر اسد یه جا بد با مامانش حرف زد و بهش گفت (( تو !!)) به جای شما !!!!
این صحنه ی ترکوندن ماشین ها پشت سرشون هم خیلی مسخره بود همچین کردند که بگن ما هم آره :دی
mohsen_gh1991
26-07-2011, 00:06
عماد شهید میشه...بدجوری داره نوربالا میزنه....بعدش هم اینکه اگه شهید نشه باید بره زندان :31: پس به نفعشه که شهید بشه
یه جورایی هم بهش میخوره که اسد هم مث باباش تیر بخوره و جانباز بشه ولی شهید نمیشه
اسد نه عماد شهید میشه
چند جای فیلم هی میپرسید زنده میمونیم یا نه...
SA3EDLORD
26-07-2011, 00:09
بابا میگن عماد عکس پیریش موجوده:20:
mohsen_gh1991
26-07-2011, 00:11
بابا میگن عماد عکس پیریش موجوده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون شاید عکس بابای عماده...:31:
legolas 224
26-07-2011, 00:15
احمد که حتما میمیره :دی و اونیکه لباس عراقی هارو پوشیده با همون لباس شهید میشه :دی
خوب دیگه سریال تموم شد برین بگیرین بخوابین :دی
آقا من مطمئنم عماد تا آخر فیلم زنده هست مگه عکسها رو ندیدن؟
SA3EDLORD
26-07-2011, 01:01
من میگم از اینا فقط احمد شهید میشه و بقیه سیاهی لشکرا
به قول سیاوش طهمورث هیشکی نمیتونه آخر فیلم رو حدس بزنه.
بخصوص بعد از اون کاری که نقش جابر انجام داده و گفته که اسمش باید اول تیتراژ باشه و گرنه قسمت آخر رو بازی نمیکنه.
چون یارو سابقش از بقیه بازیگرها کمتر بوده بذرافشان کارگردان و نویسنده فیلم قبول نمیکنه .
مجبور میشن آخر قصه رو عوض کنند و به گفته بذرافشان ضربه جدی به آخر قصه وارد شده.
پس انتظار پایان جالبی نداشته باشید.
*Necromancer
26-07-2011, 01:58
شاید جابر با مرضیه ازدواج نکنه شاید بکنه
ساید اسد با کژال ازدواج نکنه شاید بکنه
شاید گنج به کسی نرسه، شاید به مبراث فرهنگی برسه شاید به منوچ برسه شاید به آدم خوبا برسه!
شاید عماد کشته بشه شاید نشه
ولی یه چیزی رو کاملا" مطمئن باشید: اون یارو بنگاه داره الان میلیارده :31:
Lady parisa
26-07-2011, 07:53
اما خیلی خوب میشد که این پیدا کردن گنج رو یه جورایی به فیلمای خارجی ربط می دادن! مثلا! اووووم:5: با برداشتن کنج یه سری سوسکی چیزی از دل زمین بیرون می اومد یا با بردنش کل قلعه خراب میشد! یا با کندن زمین اون شیر مستقیم می افتاد تو سر منوچهر یا......
یه سکانسی تو مایه های سری فیلمای مومیایی:27:
M . Sayid
26-07-2011, 08:09
همشون ميرن بهشت :27::31:
farshidshd
26-07-2011, 11:27
توی عکسا همه چی معلومه ، جابر شهید شده و روی پای اسد افتاده ، عماد هم بالاسرشون هست
مرضیه و عماد هم با هم ازدواج میکنن!(این حدس خودمه )
rami_hemi
26-07-2011, 11:38
اول و اخرش گنج وجود نداره بابای اسد گنج رو بین مردم تقسیم کرده و سهم منوچ رو هم یه جوری بهش میرسونه فقط اسد رو فرستاده دنبال نخود سیاه
اسد کشته میشه جابر هم شاید .ولی عماد برمیگرده دستش رو قطع میکنن :دی
Lady parisa
26-07-2011, 11:38
من از دوستان میخوام که
1- تا ساعت 11 امشب صبور باشن! که اجرشون با صدا و سیما:31:
2- لطفا به پست 27 همین تاپیک مراجعه کنن! و انقدر بیخودی ذهنشون رو درگیر نکنن!
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
3- و اینکه احتمال زیاد شیر سنگی توی سر منوچ می خوره! و وقتی برمیگردنن به این نتیجه اخلاقی می رسن که چقدر زشته ادم عمرش رو توی حرص و طمع و آز و ...... از این تیپ مسائل بذاره
4- به احتمال قریب به یقین دست عماد به دلیل نبود یک دکتر در گروه و چرک کردن قطع میشه:31:
rami_hemi
26-07-2011, 11:46
من که گفتم اسد شهید میشه
ببین اون صحنه که عماد و خواهر اسد یه جا هستن مثل قبرستون میمونه
shah abas
26-07-2011, 12:08
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب من حدس میزنم که عماد نمی میره و با خواهر اسد ازدواج می کنه:دی
(عکس از پست ۲۷ همین تاپیک)
legolas 224
26-07-2011, 12:16
- لطفا به پست 27 همین تاپیک مراجعه کنن! و انقدر بیخودی ذهنشون رو درگیر نکنن!خوب این که چیزه زیادی معلوم نمیشه :دی
من که میگم سر قبر جابرن :دی یا اسد :دی یا منوچ :دی یا مامانش :دی
shah abas
26-07-2011, 12:24
اینم چند عکس افشاگرانه دیگر:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منابع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
pcforlife
26-07-2011, 12:25
با توجه به عکسا به نظرم:
با فاکتور گیری از کلمه "به نظرم":
اسد شهید میشه... جابر و عماد هر دو زخمی:
تو تصویر زیر اسد جابر رو به نظر میرسه کشون کشون نجات میده و میاره کنار عماد که اونم مثل جابر تیر به پاش خورده...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و بعد خودش میره به کمک دیگر بچه ها که این رفتن برگشتی نداره...:41:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منوچهر هم یا میفهمه گنجی تو اون چاله نیست یا شیره (اسد دومی:31:) میخوره تو سرش و چاله گنج میشه قبر بنده خدا!
+
احمد و اون پسره که هی میگه پیرهنم عوض کن + علی پسر هوشیار هم شهید میشه...
+
عماد قطعا زندان خواهد رفت!:31: و ممکنه اینجا زمانیه که از زندان در اومده و اومدن بالای قبر اسد (به همراه مرضیه و جابر که تو تصویر نیست!:31:) و عماد رفته تو خاطرات خوبش با اسد...:37:
+
کژال هم میره داییچی پیش باباش./
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نکته جالب اینه گنج رو از اونور بخونی میشه جنگ!:20:
یاعلی:11:
mohsen_gh1991
26-07-2011, 12:31
نزارین توروخدا از این عکسا...
حالا همین قسمت اخری داستانو لو میدین :31:
legolas 224
26-07-2011, 12:34
شاید اسد مفقودالاثر بشه :دی
mohsen_gh1991
26-07-2011, 12:49
شایدم جابر جانباز بشه بعد هم بشه فرمانده سپاه :31:
M . Sayid
26-07-2011, 15:23
خوب این که چیزه زیادی معلوم نمیشه :دی
من که میگم سر قبر جابرن :دی یا اسد :دی یا منوچ :دی یا مامانش :دی
اتفاقا اين عكس خيلي چيزا رو ثابت مي كنه
دقيقا مرضيه سر و وضعش + نحوه نشستنش مثه اونايي كه توي فيلماي ايراني پيش شوورشون نشستن
يه كم ديگه ميگه : عماد آقا ميگم...:27::31:
ولي مرضيه بشه زن عماد شبيه يكي از حالتاي پنجمين خورشيد ميشه
و اين امكان هم هست كه عماد از زندون دراومده رفته در خونه جابر و زنش (مرضيه) با هم اومدن رفتن سرخاك !!
در ضمن عماد بايد بره زندان و گرنه قانون اجرا نشده كه تو فيلماي ايراني هيچوقت چنين چيزي اتفاق نيفتاده !!
مخاطبان «نابرده رنج» همچنان در انتظار قسمت آخر!
تهيهكننده: مديران پخش تصميم گرفتند قسمت آخر دو بخش شود
تهيهكننده سريال «نابرده رنج» اعلام كرد كه قسمت آخر اين مجموعه به دو بخش تقسيم شده است.
محمود رضايي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: امشب چهار مرداد آخرين قسمت مجموعه «نابرده رنج» به روي آنتن ميرود.
يكي ديگر از عوامل سازنده «نابرده رنج » نيز بيان كرد: پيشبيني عوامل اين بود كه آخرين قسمت «نابرده رنج» شب گذشته ـ چهارم مرداد ماه ـ به روي آنتن رود اما به دليل اينكه آخرين قسمت اين مجموعه حدود 80 دقيقه بود مديران پخش شبكه تصميم گرفتند كه قسمت آخر به دو بخش 45 دقيقهاي تبديل شود.
به گزارش ايسنا، يكشنبه ـ دوم مرداد ماه ـ از طريق زيرنويس اعلام شد كه قسمت آخر سريال «نابرده رنج» دوشنبه ـ سوم مرداد ماه ـ به روي آنتن ميرود. اما در اين روز قسمت آخر به روي آنتن نرفت تا از طريق زيرنويس اعلام كنند كه قسمت آخر سهشنبه ـ چهارم مرداد ماه ـ پخش خواهد شد.
مجموعه «نابرده رنج» به كارگرداني علي رضا بذرافشان و تهيهكنندگي محمود رضايي از شبكه سه سيما به روي آنتن ميرود. سام درخشاني، كامبيز ديرباز، سياوش طهورث، علي سليماني مينا جعفرزاده، ثريا قاسمي و ... از جمله بازيگران اين سريال هستند.
به قول عماد هرکسی راه خودش را میره...
جابر که شهید میشه.دیگه لو رفت...
اسد هم فکر میکنم شهید بشه یا همون قضیه مشکل با کارگردان مال کامبیز بوده....
اون گنج و جنگ هم خوب امدی
اینا دیگه کی هستن مردم گزاشتن سر کار هی میگن قسمت اخرش و روز بعد میگن...
ولی در کل فیلم خوبی بوده چون هیچ جای فیلم رو نمیشد جلوتر حدس زد مثل
بقیه فیلم ها
به قول عماد هرکسی راه خودش را میره...
جابر که شهید میشه.دیگه لو رفت...
اسد هم فکر میکنم شهید بشه یا همون قضیه مشکل با کارگردان مال کامبیز بوده....
اون گنج و جنگ هم خوب امدی
دوست عزيز كامبيز كه اولين اسميه كه تو تيتراژ مياد پس اون نيست من ميگم اون بازيگر كه با كارگردان مشكل پيدا كرده سحر دولتشاهي يا همون مرضيه هست.
دوستان اولا بگم به اون عكس پيري عماد توجه كنيد به نظرتون مرضيه به عماد زياد جوون نيست.!!!!!
تازه اگه توجه كرده باشين آخر سريال عوض شده و اين عكس ها از درجه اعتبار ساقطه.:46:
تو اون يكي عكس هم كه سر جابر رو پاي عماده جز پاش هيچ جا ديگش خوني نيست پس نتيجه ميگيريم كه شهيد نشده ممكنه بيهوش شده باشه.:27:
من ميگم اسد و كژال جفتشون شهيد ميشن و عجيب به نظرم بعيده كه مرضيه با عماد ازدواج كنه.
ahriman323
26-07-2011, 22:23
خاک بر سر صداوسیما ساعت 11:20 هست باز دوباره مثل دیروز داره برنامه دیدنیها میزارن خوششون میاد بیننده را پای تلوزیون منتظر بگذارن:13:
shah abas
26-07-2011, 23:38
مطمئنید این بازیگری که قسمت آخر رو نیومد جابر بوده؟ شاید اسد بوده!
اگه این کارگردان های ایرانی لیاقت داشتند یک قسمت ویرایش کارگردان هم می ساختند!:دی
به نظرم بد تموم شد!
nafe-bandar
26-07-2011, 23:38
بیچاره احمد خیلی بد شهید شد!
کلا آخرش بسیار غمناکــــــــــ بود!
اونجاش خوشم اومد عماد گفت من به دفاع کسی نیاز ندارم، یعنی هنوز حس می کنه بچه زرنگه تهرونه!!:31:
و بخاطره غیرت و رفیقش اسد نرف مرضیه رو بگیره، ولی آخرش تکلیف گنج مشخص نشد!!
یه سوال؟ موقعی که منوچهر داشت میرفت توی باتلاق یه چیزی مثل تخته پشت سرش بود، چی چی بود اون یکی؟؟؟
SA3EDLORD
26-07-2011, 23:39
سریال خیلی خوبی بود :37:
M . Sayid
26-07-2011, 23:41
من كه از آخرش راضيم !!
pcforlife
26-07-2011, 23:45
سریال خوبی بود... ولی کاش جابر نمی مرد...:41:
به نظرم بد تموم نشد... ولی خوب هم تموم نشد...
ولی در کل نفهمیدیم گنج چی شد... کل سریال حول محور گنج بود... دو سه قسمت آخر کلا مرگ تدریجی شد! هر چند از سریال و فیلم های ایرانی که مضمون گنج رو به همراه دارند بیش از این نمیشه توقع داشت...
راستی از زمانی که احمد اومد تو سریال من هی با خودم کلنجار می رفتم که این بازیگر رو کجا دیدم... بعد این قسمت بالاخره یادم اومد که عباس زیر هشت بود..!
+
در کل این تابستون نسبت به تابستون گذشته، سریال بهتری رو تی وی پخشید... چی بود فاصله ها!!:2:
یاعلی:11:
پایانش افتضاح به معنای واقعی کلمه بود
legolas 224
26-07-2011, 23:46
آها آها آها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب بود آخرش با آهنگ خوب کار شده بود و ادم یهجورایی بغزش میگرفت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
( ولی خاک تو سر این تبلیغ مزخرف مزخرف ....وسط حال و هوای ناراحتی جابر تبلیغ گذاشت ادم دیگه حس غمناک نداشت: دی)
پسورد و مادربرد خیلی باهال بود : دی
راستی چرا عماد سر 400 تومن گدا بازی در آورد؟ :13: انتظار نداشتم !
ولی خوب بود :40:
M . Sayid
26-07-2011, 23:48
ولي بنظرم لازم نبود اون جرياناته اينترنت و... رو نشون بده
SA3EDLORD
26-07-2011, 23:48
آها آها آها
خوب بود آخرش با آهنگ خوب کار شده بود و ادم یهجورایی بغزش میگرفت
( ولی خاک تو سر این تبلیغ مزخرف مزخرف ....وسط حال و هوای ناراحتی جابر تبلیغ گذاشت ادم دیگه حس غمناک نداشت: دی)
پسورد و مادربرد خیلی باهال بود : دی
راستی چرا عماد سر 400 تومن گدا بازی در آورد؟ انتظار نداشتم !
ولی خوب بود
__________________
شمام اگه وضعیتو اونو داشتی صورت برا طرف نمیذاشتی!:)
ho3in0861
26-07-2011, 23:48
سریال قشنگی بود ولی خاک تو سرشون عجب پایان مضخرفی داشت:13:
HESAM_5700
26-07-2011, 23:49
واقعا پشيمونم از ديدن اين سريال !!
به قول عماد اخرش تراژي بود !
اه اه ! اين اسد كژال نميشد ٥دقيقه وايسن نيرو كمكي بياد؟!
هي ميگم سريال ايراني نبينم ،هي نميشه :31:
Sent from my iPod touch using Tapatalk .
پایان خیلی زیبا و غمگینی داشت:20:
و به نظر من هر فیلم یا سریالی پایانش هرچی تلخ تر باشه بیشتر تو ذهن بیننده میمونه مثل در چشم باد و همین نابرده رنج
فکر کنم اگه جابر آخر کارم میموند پایان فیلم طوری دیگه میشد ولی از گارگردانش خوشم اومده که به بازیگر جابر باج نداده
دوست داشتنی ترین کارکتر سریال هم عماد(بچه زرنگ تهرون) بود
در کل با تمامی ایراداتش سریال بسیار خوب و به یادموندنی بود....
آقا واقعا دست كارگردان درد نكنه عجب پايان با حالي داشت اصلا انتضار همچين پايان بي نقصيو نداشتم.
M . Sayid
26-07-2011, 23:54
يه فيلم ساختن آخرش عروسي نبوده هممون ذوق مرگ شديم !!:27::31:
legolas 224
27-07-2011, 00:00
شمام اگه وضعیتو اونو داشتی صورت برا طرف نمیذاشتی!:)
من از عماد توقع نداشتم .
اه اه ! اين اسد كژال نميشد ٥دقيقه وايسن نيرو كمكي بياد؟!
اینم حرفیه :دی
واقعا پشيمونم از ديدن اين سريال !!
هي ميگم سريال ايراني نبينم ،هي نميشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگو دیگه حسام اینطوری : دی خوب بود نسبت به بقیه ! :10::40:
یه نظر دارم واسه جابر :دی
اگه جابر نمیمرد و فلج میشد خیلی بهتر بود مثلا اون صحنه ای که مرضیه اومد پیشه عماد ، اول جابر رو روی صندلی چرخدار میاورد و بعد میرفت که چایی بیاره .
پ ن : تو بعضی سریالا هم فقط بلدن واسه پیر شدن مو و ریش سفید کنند ، البته گریم مرضیه هم خوب بود :20:
پ ن 1 : فک نمیکردم مرضیه اینقد خوب بازی کنه نقششو تو اخر که گریه کرد ، اخه بقیه نقشاش انگاری زیاد جدی نبود : دی
pcforlife
27-07-2011, 00:05
پایان خیلی زیبا و غمگینی داشت:20:
و به نظر من هر فیلم یا سریالی پایانش هرچی تلخ تر باشه بیشتر تو ذهن بیننده میمونه مثل در چشم باد و همین نابرده رنج
در چشم باد از نظر تموم کردن سریال محشر بود... یکی از بهترین تراژدی ها در پایان سریال بین سریال های ایرانی رو داشت...:40:
ولی بوده که سریالی از همین ایران خودمون تلخ و تاریک باشه و پایانش با امید و شادی به پایان برسه مثل زیر هشت که به نظرم اونم خیلی خوب تموم شد.
در کل با تمامی ایراداتش سریال بسیار خوب و به یادموندنی بود....
آره واقعا...:20:
+ اینکه
این تاپیک هم خداییش برای من یکی به یاد موندنی بودش...:10:
قربون همتون:40:
یاعلی:11:
mohsen_gh1991
27-07-2011, 00:06
بسیار زیبا تموم شد...واقعا خوب بود...
پایان به یاد موندنی داشت...
یکی دیگه از عوامل موفقیت این سریال این بود که خیلی طولانی نبود و سریع جمعش کرن.
در کل عالی بود سریال..
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برام هیچ حسی شبیه تو نیست،کنار تو درگیر آرامشم
همین از تمام جهان کافیه،همین که کنارت نفس میکشم
برام هیچ حسی شبیه تو نیست،تو پایان هر جستجوی منی
تماشای تو عین آرامشه،تو زیباترین آرزوی منی
منو از این عذاب رها نمیکنی،کنارمی به من نگاه نمیکنی
تمام قلب تو به من نمیرسه،همین که فکرمی برای من بسه
از این عادت با تو بودن هنوز،ببین لحظه لحظه ام کنارت خوشه
همین عادت با تو بودن یه روز،اگه بی تو باشم منو میکشه
یه وقتایی انقدر حالم بده،که می پرسم از هر کسی حالتو
یه روزایی حس میکنم پشت من،همه شهر میگرده دنبال تو
منو از این عذاب رها نمیکنی،کنارمی به من نگاه نمیکنی
تمام قلب تو به من نمیرسه،همین که فکرمی برای من بسه . . .
پ.ن:فقط بخاطر بچه زرنگ تهرون:20:
MoH_@_MaD
27-07-2011, 00:17
سریال خیلی خوبی بود
پایان خوبی هم داشت
عماد و اسد در کنار هم یکی از به یاد موندنی ترین نقش ها رو بازی کردن
مخصوصا عماد که عالی بود به خصوص بچه زرنگ گفتناش منو کشته بود : دی
فقط ای کاش قضیه گنج رو هم یه جوری جمعش میکردن
در کل دستشون درد نکنه :10:
ahriman323
27-07-2011, 00:19
خیلی مزخرف بود پایانش...
حالا اون نقشه که قرار بوده توی فینال باشه میخواسته باج بگیره به نظرتون کی بوده؟
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.