PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مهارتهای ارتباطی / چگونه با دیگران برخورد کنیم ؟



Gam3r
02-06-2011, 19:37
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


از دیرباز تا کنون ، مهارت های ارتباطی یکی از عوامل مهم موفقیت افراد در محل تحصیل ، محل اشتغال و نیز در بین دوستان و آشنایان بوده است ، میباشد و خواهد بود !


مثلا ، در بین دوستان و آشنایان میگن :
فلانی رو ببین چقدر جنبش بالاس ! / نمیگن فلانی رو ببین چقدر اسکله !
فلانی رو ببین چقدر شوخ طبعه ! / نمیگن فلانی رو ببین چقدر جلف و بی شخصیته !
فلانی رو ببین چقدر باشخصیت و با جذبس ! / نمیگن فلانی رو ببین چقدر خشک و جدیه !
فلانی رو ببین چقدر باهوش و بااستعداده ! / نمیگن فلانی رو ببین چقدر خرخونه !
و ...


البته مهارت های ارتباطی فقط شامل این موضوعات نمیشه ، بلکه بسیار پیچیده تر از چیزیه که ما فکرش رو میکنیم ، مثلا :
- طرز برخورد با افراد طعنه زن و متلک پران
- چگونگی رفتار و کردار در هنگام تمسخر
- پیش بینی واکنش های افراد مختلف
- تغییر نظر دیگران در رابطه با خود
- گرفتن جواب بله به جای جواب نه
- شناخت افراد دروغگو
- مقابله به مثل ، مفید یا مضر ؟
- و ...


بیایید اول در رابطه با این موضوع بحث و تبادل نظر کنیم ( واقعا لذت داره آدم در فرومی که پر از افراد تحصیل کرده و با سواد هست تبادل اطلاعات بکنه ) :
سوال : در هنگام تمسخر و متلک پرانی و طعنه زنی افراد بی شخصیت چگونه برخورد کنیم ؟ مقابله به مثل کنیم ؟ سکوت اختیار کنیم ؟ بلافاصله موضوع مورد نظر را به شخص دیگری پاس بدهیم و اون رو مسخره کنیم ؟ یا ... ؟ ( جواب های تشریحی دهید !! )

legolas 224
17-06-2011, 14:16
سوال : در هنگام تمسخر و متلک پرانی و طعنه زنی افراد بی شخصیت چگونه برخورد کنیم ؟ مقابله به مثل کنیم ؟ سکوت اختیار کنیم ؟ بلافاصله موضوع مورد نظر را به شخص دیگری پاس بدهیم و اون رو مسخره کنیم ؟ یا ... ؟ ( جواب های تشریحی دهید !! )
من خودم بعضی موقع ها متلک به افراد میزنم:دی و بقیه هم به من متلک میگن:دی
از اونجایی که خودم متلک میگم ، هدفم از متلک گفتن اینه که طرف رو از کاری که کرده (اشتباه بوده یا نبوده) زجر بدم:دی و اگاه کنم .
ولی متلک چیزی رو به جایی نمیرسونه چون خودم وقتی از دیگران متلک میشنوم بیشتر موارد به متلکشون توجهی نمیکنم ،پس دیگران هم ممکنه مثل من عمل کنند . (ممکنه بعضی افراد خیلی زجر بکشند و این متلک رو جدی بگیرند!)
این مقدمه ی حرفم بود :دی

خوب گزینه ی اول یعنی مقابله به مثل که اشتباه هست و چیزی رو به جایی نمیرسونه (چون همینجور متلک گویی ادامه پیدا میکنه و کار به جای باریک میکشه و بحث منحرف میشه)

گزینه دوم هم میتونه هم درست باشه و هم غلط ، اگه ما سکوت کنیم یا طرف فکر میکنه که ما خیلی متواضع هستیم و شاید از خودش خجالت بکشه یا اینکه فکر میکنه ما در برابر سوال ها و انتقاد های او (که به صورت متلک میگه) جوابی نداریم و مقصر و بازنده هستیم ! ( ولی یه بار یه چیزی رو شنیدم که در مقابل احمقان باید سکوت کرد :دی حالا نمیدونم صحت داره یا نه!)

گزینه ی سوم هم که مشکل رو حل نمیکنه و یه مشکل دیگه راه میندازه !این راه برای کسانی خوبه که میخوان واسه مدت کوتاه از متلک ها دور باشند و یه سرپوش کوتاه مدت رو کاراشون بزارند.
به نظر من بهترین راه اینکه هم باید سکوت کرد و هم باید حرف درست و حق رو زد :11:
همین :40:ببخشید طولانی شد :11:

hamid_diablo
17-06-2011, 21:17
سوال : در هنگام تمسخر و متلک پرانی و طعنه زنی افراد بی شخصیت چگونه برخورد کنیم ؟ مقابله به مثل کنیم ؟ سکوت اختیار کنیم ؟ بلافاصله موضوع مورد نظر را به شخص دیگری پاس بدهیم و اون رو مسخره کنیم ؟ یا ... ؟ ( جواب های تشریحی دهید !! )

خوب یه چیزایی در مورد تمسخر هست اول اینکه رفتار و کردار ما میتونه تاثیر مستقیمی در طرف مقابلمون داشته باشه که چطور با ما رفتار کنه.ما باید در حالی که با دوستانمون صمیمی هستیم قاطعیت لازم رو داشته باشیم تا به خودش اجازه تمسخر ما رو نده.البته این قضیه دو طرفس یعنی ما هم باید این موضوع رو رعایت کنیم

بعضی وقتها تمسخر با شوخی اشتباه گرفته میشه.باید تو روابطمون برای شوخی خط قرمز تعیین کنیم تا با شوخی های بیجا شخصیتمون خورد نشه و روابطمون سبک و متزلزل نشه

سکوت به نظرم میتونه بدترین راه باشه چون شخص مقابل گستاخی بیشتری میکنه و از سکوت شما برداشت میکنه که تمسخر کردنتون حقه و شما از مقابله با اون عاجزید

یه جورایی هم برای مقابله با این افراد باید تمرین کرد که چطوری بدون کمترین اصطحکاک به طرف فهموند که کارش غلطه .البته این رو هم بگم این تیپ افراد به مرور زمان از جمع طرد میشن

این تاپیک میتونه به شدت مفید باشه .من از کاربر محترم Gamer میخوام تا تو پست اول قوانینی رو برای تاپیک بنویسند که به بی راهه کشیده نشه.از دوستان هم میخوام تجربیاتشون رو در اختیار بزارن و کپی کرن مطالب طولانی در این تاپیک صرف نظر کنند

ممنون

Scary Feelings
17-06-2011, 21:29
سوال : در هنگام تمسخر و متلک پرانی و طعنه زنی افراد بی شخصیت چگونه برخورد کنیم ؟ مقابله به مثل کنیم ؟ سکوت اختیار کنیم ؟ بلافاصله موضوع مورد نظر را به شخص دیگری پاس بدهیم و اون رو مسخره کنیم ؟ یا ... ؟ ( جواب های تشریحی دهید !! )
اگه مثلا تو اداره یا مدرسه سر یه چیز خنده دار یا یه سوژه , باهات شوخی میکنن , تو باهاشون راه بیا , ببین تمام مسخره کردن های دنیا فقط دفعه اول خنده داره , دفعه های بعدی جلوی شما میگن که شما زورت بگیره , هدف مسخره کردن همینه , برا همین شما باهاشون راه بیا , اونا وقتی میبینن زورت نمیگیره دیگه , اولین سوژه که گیرشون بیاد اصلا تورو یادشون نمیاد دیگه .
اگه طرف یه آدم بی شخصیت تو خیابون بود مثلا بهترین راه سکوت

.:PAR3A:.
17-06-2011, 21:50
سوال : در هنگام تمسخر و متلک پرانی و طعنه زنی افراد بی شخصیت چگونه برخورد کنیم ؟ مقابله به مثل کنیم ؟ سکوت اختیار کنیم ؟ بلافاصله موضوع مورد نظر را به شخص دیگری پاس بدهیم و اون رو مسخره کنیم ؟ یا ... ؟ ( جواب های تشریحی دهید !! )

خو بستگی داره به شوخیش... از اون جایی که گفتی بی شخصیت ، شوخیش می تونه شوخی به اصطلاح شهرستانی مفیدی باشه :دی
در اون صورت طرفو یه چپ چپ نگاه می کنی تا خودش بفهمه شوخی درستی نبوده... ولی از اون جایی که گفتی بی شخصیت اینم جواب نمی ده :دی
در نتیجه بهترین راه سکوته... بعد یه مدت طرف احتمالا بیخیال میشه... احتمالش 90%ــه... از این موارد زیاد پیش اومده واسم :دی
ولی گاهی بعضیا بیخیال نمی شن... در اون صورت فقط باید کاری کرد که جرات چنین کاریو نداشته باشه :دی چار تا غول ورمیداری میندازی به جون طرف سیر که کتک خورد دیگه چنین کاری نمی کنه :دی

shahinfarasystem
17-06-2011, 23:26
اگه مثلا تو اداره یا مدرسه سر یه چیز خنده دار یا یه سوژه , باهات شوخی میکنن , تو باهاشون راه بیا , ببین تمام مسخره کردن های دنیا فقط دفعه اول خنده داره , دفعه های بعدی جلوی شما میگن که شما زورت بگیره , هدف مسخره کردن همینه , برا همین شما باهاشون راه بیا , اونا وقتی میبینن زورت نمیگیره دیگه , اولین سوژه که گیرشون بیاد اصلا تورو یادشون نمیاد دیگه .

ضمن تشکر از Gam3r عزیز خواستم بگم اینو که kritus عزیز گفت هستم

علاوه بر این سکوت موقعی جواب میده که طرف رو اصلا انگار نمیبینی انگار داره واسه خودش یه چیزی می بافه ....

این بی توجهی به طرف باعث میشه طرف فکر کنه داره با چنگال آب میخوره :31: و ببینه خودش داره خودشو ضایع میکنه

سکوتی که پشتش داری آتیش میگیریو سرخ و سفید میشی بد تر طرفو تحریک میکنه که هی بگه

بعدشم آدم باید موقعیت شناس باشه

یه وقتا سکوته جواب میده، یه وقتا همراهیه یه وقتا کتک کاری ......

3alimx
17-06-2011, 23:58
بستگی داره تو جه زمانی باشه تمسخر کردن ..
بیشتر موقع به عنوان شوخی استفاده میشه ولی اگه شوخی بالا بکشه که به قول دوستان میگیم شوخی شوخی جدی شد اینجاست که ادم بهتره دنش وا شه و جواب طرف رو بده .
ولی اصولا بهترین کار سکوت هست. که خود طرف هم بعد چند لحظه میفهمه که خودش رو سنگ رو یخ کرده.

ضمن تشکر از Gam3r عزیز خواستم بگم اینو که kritus عزیز گفت هستم

علاوه بر این سکوت موقعی جواب میده که طرف رو اصلا انگار نمیبینی انگار داره واسه خودش یه چیزی می بافه ....

این بی توجهی به طرف باعث میشه طرف فکر کنه داره با چنگال آب میخوره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و ببینه خودش داره خودشو ضایع میکنه

سکوتی که پشتش داری آتیش میگیریو سرخ و سفید میشی بد تر طرفو تحریک میکنه که هی بگه

بعدشم آدم باید موقعیت شناس باشه

یه وقتا سکوته جواب میده، یه وقتا همراهیه یه وقتا کتک کاری ......
منم با این برادر موافقم.
بسته به موقعیت ادم باید تصمیم درست رو بگیره...

hamid_diablo
18-06-2011, 11:38
یه وقتا سکوته جواب میده، یه وقتا همراهیه یه وقتا کتک کاری ......

خلاصه اینکه راه های مختلفی بسته به شرایط وجود داره.ولی من نظرم اینکه اگه ما خودمون با رفتار و کردارمون نباید اجازه چنین کاری رو به دیگران بدیم

حتما تو اطرافتون دیدی آدمهایی رو که اصلا نمیشه باهاشون شوخی کرد.نه اینکه انسانهای خشک و منزوی ای باشن...نه...ولی شخصیتشون انقدر قوی هست که بقیه به خودشون اجازه شوخی های زننده و به قول دوستمون شهرستانی رو نمیدن

ملا نصرالدین
18-06-2011, 23:32
بیایید اول در رابطه با این موضوع بحث و تبادل نظر کنیم ( واقعا لذت داره آدم در فرومی که پر از افراد تحصیل کرده و با سواد هست تبادل اطلاعات بکنه ) :
سوال : در هنگام تمسخر و متلک پرانی و طعنه زنی افراد بی شخصیت چگونه برخورد کنیم ؟ مقابله به مثل کنیم ؟ سکوت اختیار کنیم ؟ بلافاصله موضوع مورد نظر را به شخص دیگری پاس بدهیم و اون رو مسخره کنیم ؟ یا ... ؟ ( جواب های تشریحی دهید !! )


به نظر من وقتی متلک میگن و مسخره میکنند و بعد می خندند باید باهاشون بخندی هرچند که ناراحت بشی.بعد به موقع بهشون متلک بندازی.البته متلک انداختن خودش یه هنره.ادم یه متلکی بندازه که همه بخندند و کسی هم ناراحت نشه خیلی سخته
ولی اگه جواب ندی میگن اسکله.یکی از دوستان من واقعا میتونه جواب بده ولی سکوت میکنه و همه بهش میگن اسکله

NAMDAR_M
19-06-2011, 11:36
با سلام خدمت دوستان درباره ارتباط به نظر من اصلی ترین عامل اعتماد به نفس هستش و این امر از سوی خانواده برای فرد محقق میشه در مورد متلک هم به نظر من اساسا یه چیزی بی ارزشیه
---------



با تشکر

sourena
19-06-2011, 12:26
دوستانی که میــخوان ارتباط بهتری با دیگران داشته باشند،

بهتون پیـــشنهاد میکنم کتابهای زیر رو حتما مطالعه کنید:

1- ارتباط شناسی،دکتر محسنیان راد ، نشر سروش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

2- کتاب ارتباطات انسانی ؛ نوشته پرفسور علی اکبر فرهنگی . نشر رسا.
در دو جلد هستش .... جلد اول آبی رنگ و جلد دوم سبز رنگ.
جلد دومش نثر روانتر و بهتری داره به نظرم .....

Lady parisa
19-06-2011, 14:07
1. خودتان را به اشتباه کردن متعهد کنید.
اشتباهات به شما درس‌های مهمی یاد می‌دهد. بزرگترین اشتباهی که می‌توانید مرتکب شوید این است که هیچ کار نکنید چون می‌ترسید که اشتباه کنید. تردید نکنید—به خودتان شک نکنید. مهم این نیست که فرصتی برایتان پیش بیاید یا نه، مهم این است که ریسک کنید. هیچوقت 100% مطمئن نخواهید بود که خوب پیش می‌رود اما نمی‌توانید هم 100% مطمئن باشید که هیچ کار نکردن خوب است! و مهم نیست که نتیجه چه شود، همیشه همانطور که باید تمام می‌شود. یا موفق می‌شوید یا از آن درس می‌گیرید که هر دو آن به نفعتان است. یادتان باشد اگر هیچوقت دست به عمل نزنید، همیشه همان جایی که هستید باقی خواهید ماند.



2. کار سختی که دوست دارید را پیدا کنید.
اگر می‌توانستم به خودم در 18 سالگی نصیحتی بکنم این بود که انتخاب شغلم را براساس ایده‌ ها، اهداف و توصیه‌های دیگران پایه‌ریزی نکنم. به خودم می‌گفتم رشته ‌ای را به این دلیل انتخاب نکنم که رشته‌ پرطرفداری است یا آنهایی که از آن فارغ‌التحصیل می‌شوند پول بیشتری در می‌آورند. به خودم می‌گفتم که بهترین انتخاب شغلی برای من بر یک نکته مهم و اساسی متکی است: کار سختی که از انجام آن لذت ببرم. تا زمانیکه با خودتان صادق باشید و علایق و ارزش‌هایتان را دنبال کنید، می‌توانید با این عشق به موفقیت برسید. و مهمتر اینکه دوست ندارید چندین سال دیگر متوجه شوید که روز و شبتان را به شغلی می‌گذرانید که هیچ علاقه‌ای به آن ندارید. پس اگر متوجه شدید که از هر ثانیه انجام هر کار سختی بالاترین لذت را می‌برید، دست از آن نکشید. چراکه وقتی روی علایقتان تمرکز کنید، کار سخت دیگر سخت نخواهد بود.



3. هر روز برای خودتان وقت، انرژی و پول هزینه کنید.
وقتی برای خودتان خرج کنید، هیچوقت نمی‌بازید و به مرور زمان قسمت‌های ناراحت ‌کننده زندگیتان را تغییر خواهید داد. شما محصول چیزهایی هستید که می‌دانید. هرچه وقت، انرژی و پول بیشتری برای دست یافتن به علم و دانش برای خودتان هزینه کنید، کنترل بیشتری روی زندگیتان پیدا خواهید کرد.



4. هرازگاهی ایده ‌ها و فرصت‌های جدید را امتحان کنید.
ترس طبیعی شما از شکست باعث می‌شود نخواهید چیزهای جدید را امتحان کنید. اما باید این ترس‌ها را کنار بگذارید زیرا داستان زندگی شما از این تجریبات کوچک و خاص ساخته می‌شود. و هرچه تجربیات شما خاص‌تر باشد، داستان زندگیتان جالب‌تر خواهد شد. پس تاجایی که می‌توانید تجربیات جدید به دست آورید و حتماً آن را با دیگران هم درمیان بگذارید.



5. وقتی مهارت‌های کاریتان را ارتقاء می‌دهید، روی کمتر، بیشتر تمرکز کنید.
مثلاً ورزش کاراته را در نظر بگیرید، کمربند مشکلی خیلی هیجان ‌انگیزتر از کمربند قهوه ‌ای به نظر می‌رسد. اما آیا کمربند قهوه ‌ای هیجان ‌انگیزتر از کمربند قرمز نیست؟ شاید برای خیلی‌ها اینطور نباشد. یادتان باشد جامعه متخصصین را تا اوج بالا می‌برد. این تلاش و زحمت است که اهمیت دارد اما به این شرط که در جهت‌های مختلف پراکنده نشود. پس تمرکزتان را روی یاد گرفتن کارهای کمتر و استاد شدن در آنها باریکتر کنید.



6. آدم‌ها نمی‌توانند فکر بخوانند، به آنها بگویید که چه فکری می‌کنید.
آدم‌ها هیچوقت نمی‌فهمند چه احساسی دارید مگر اینکه به آنها بگویید. رئیستان؟ بله، او نمی‌داند که آرزوی ترفیع دارید چون به او نگفته ‌اید. دختر زیبایی که دوستش دارید اما چون خجالت می‌کشید تابحال با او حرف نزده‌اید؟ بله، درست حدس زدید؛ بخاطر این روزش را در اختیارتان قرار نمی‌دهد که شما هم روزتان را در اختیار او قرار نداده ‌اید. در زندگی، باید با دیگران ارتباط برقرار کنید. باید دهانتان را باز کرده و با آنها صحبت کنید. باید به آدم‌ها بگویید که به چه فکر می‌کنید، به همین سادگی!



7. زود تصمیم بگیرید و زود وارد عمل شوید.
اگر شما وارد عمل نشوید یا فرصت‌های جدید را امتحان نکنید، یک نفر دیگر اینکار را خواهد کرد. با نشستن و فکر کردن درمورد آن نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید یا پیشرفت کنید. یادتان باشد، بین اینکه بدانید چطور کاری را انجام دهید و واقعاً آن را انجام دهید تفاوت زیادی وجود دارد. علم بدون عمل بی‌فایده است.



8. تغییر را قبول کرده و در آغوش بکشید.
یک موقعیت بد باشد یا خوب، تغییر می‌کند. روی این می‌توانید حساب کنید. پس تغییر را در آغوش بکشید و بدانید که تغییر به دلیلی رخ می‌دهد. شاید همیشه اول کار ساده و واضح نباشد اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.



9. درمورد اینکه دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند نگران نباشید.
در اکثر مواقع اینکه بقیه چه فکری درمورد شما می‌کنند اهمیتی ندارد. وقتی من 18 سالم بود، نظر همکلاسی هایم تاثیر زیادی در تصمیماتم داشت. و گاهی اوقات آنها من را از ایده‌ ها و اهدافی که شدیداً باورشان داشتم، دور می‌کردند. الان می‌فهمم این روش زندگی واقعاً احمقانه بود مخصوصاً وقتی می‌فهمم که تقریباً همه این افراد که ایده ‌هایشان برایم خیلی مهم بود دیگر بخشی از زندگی من نیستند. به جز وقتی که می‌خواهید یک تاثیر اولیه عمیق روی کسی بگذارید (مثلاً در یک مصاحبه شغلی، اولین قرار ملاقات اولیه و از این قبیل)، اجازه ندهید ایده ‌های دیگران سر راهتان قرار گیرد. اینکه آنها چه فکر می‌کنند و درموردتان چه می‌گویند اصلاً اهمیتی ندارد. آنچه مهم است این است که خودتان درمورد خود چه فکر می‌کنید.



10. همیشه با خودتان و دیگران صادق باشید.
صادق زندگی کردن باعث آرامش فکر است و آرامش‌ فکر واقعاً ‌قیمتی.

11. در دانشگاه با آدم‌های زیادی درمورد کارتان حرف بزنید.
رئیس‌ها، همکاران، پروفسورها و اساتید دانشگاه، همکلاسی‌ها، بقیه دانشجویان خارج از دایره اجتماعی شما، استادیارها، دوستان دوستانتان، همه! اما چرا؟ این یعنی شبکه ‌سازی حرفه‌ای. من از وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، برای سه کارفرما کار کرده‌ام اما فقط با کارفرمای اول مصاحبه کردم. دو نفر بعدی قبل از اینکه حتی یک مصاحبه رسمی انجام دهم، بنابر توصیه یک مدیر (کسی که چندین سال شبکه حرفه ‌ای من بود) به من کار پیشنهاد کردند. وقتی کارفرماها می‌خواهند کسی را استخدام کنند، اولین کاری که می‌کنند این است که از کسانیکه می‌شناسند می‌پرسند که کسی را می‌شناسند که به درد آن مقام بخورد یا نه. اگر این شبکه حرفه‌ای را زود بسازید، خودتان را خوب جا خواهید انداخت. به مرور زمان، با افراد جدیدی در شبکه حرفه‌ ایتان آشنا می‌شوید و حرف می‌زنید و این افراد فرصت‌های تازه‌ای در اختیارتان قرار خواهند داد.



12. هر روز حداقل 10 دقیقه در سکوت بنشینید.
از این زمان برای فکر کردن، نقشه کشیدن، برنامه ریختن و خیالپردازی استفاده کنید. تفکر خلاق در سکوت و تنهایی اتفاق می‌افتد. در سکوت می توانید افکارتان را بشنوید، به عمق وجودتان دست پیدا کنید و روی قدم منطقی بعدی زندگیتان تمرکز کنید.



13. زیاد سوال بپرسید.
بزرگترین ماجراجویی ممکن، توانایی سوال کردن است. گاهی ‌اوقات در این فرایند، خودِ جستجو مهم‌تر از پاسخ‌هاست. پاسخ‌ها از دیگران، از جهان علم و تاریخ و از بینش و خرد عمیق درون خودتان سرچشمه می‌گیرند. این پاسخ‌ها اگر نتوانید سوالات درست را بپرسید هیچ‌وقت به ظاهر نمی‌آیند. درنتیجه، عمل ساده سوال کردن و پرسیدن سوالات درست، پاسخ اصلی است.



14. منابعی که در اختیار دارید را کاوش کنید.
آدم‌های سالم وقتی یک فرد علیل را می‌بیند که نشانه ‌هایی از شادی احساسی بروز می‌دهد، تعجب می‌کنند. چطور کسی که چنین وضعیت فیزیکی محدودی دارد می‌تواند اینقدر شاد باشد؟ پاسخ در این است که چطور از منابعی که در اختیار دارند استفاده می‌کنند. استیو واندر نمی‌توانست ببیند، به همین دلیل از حس شنوایی خود برای موسیقی استفاده کرد و الان 25 جایزه بین ‌المللی از آنِ اوست.



15. پایین ‌تر از سطح معیشتتان زندگی کنید.
یک زندگی راحت داشته باشید، نه یک زندگی تظاهری. برای تحت ‌تاثیر قرار دادن دیگران خرج اضافی نکنید. طوری زندگی نکنید که خودتان را گول بزنید که ثروت با اموال مادی سنجیده می‌شود. پولتان را عاقلانه مدیریت کنید تا پولتان شما را مدیریت نکند.



16. به دیگران احترام بگذارید و به آن‌ها حسی خوب منتقل کنید.
در زندگی و کار، اینکه چقدر حرف می‌زنید مهم نیست، اینکه چطور باعث می‌شوید دیگران شاد شوند اهمیت دارد. به بزرگترها و کوچکترهایتان و همه آدم‌هایی که شایسته احترامند احترام بگذارید. با همه با همان سطح احترامی که با پدربزرگتان برخورد می‌کنید و با همان میزان صبری که برای برادر کوچکترتان صرف می‌کنید رفتار کنید.



17. در هر کاری بهترین باشید.
اگر قرار نیست کاری را درست انجام دهید اصلاً چه دلیلی دارد آن را انجام دهید. در کار و در تفریحاتتان بهترین باشید. برای خودتان یک اعتبار ایجاد کنید، اعتبار انجام فوق ‌العاده هر کار.



18. کسی باشید که برای آن زاده شده‌اید.
باید از قلبتان پیروی کنید و کسی شوید که قرار بوده بشوید. بعضی از ما زاده شده‌اید که موسیقیدان شویم. بعضی از ما شاعر به دنیا آمده‌ایم و بعضی دیگر به دنیا آمده‌ایم که تجارت کنیم. هرکاری که تصمیم می‌گیرید دنبال کنید را باید در همه نسوخ بدنتان حس کنید. زندگیتان برای برآوردن آمال و آرزوهای دیگران تلف نکنید.



اما از اینها گذشته، هرکجا که توانستید بخندید، هرکجا که باید عذرخواهی کنید و چیزی را که نمی‌توانید تغییرش دهید، رها کنید. زندگی کوتاه اما اعجاب‌انگیز است. از آن لذت ببرید.

Lady parisa
19-06-2011, 14:22
با احمق بحث نکنم!!!

بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.



با وقیح جدل نکنیم!!!

چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه می‌کند



از حسود دوری کنیم !!!

چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز از زندان تنگ حسادت بیرون نمی آید.



از «از دست دادن» نهراسیم!!!

که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.



بیشتر را بر کمتر ترجیح ندهیم!!!

که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.



کمتر سخن بگوییم!!!

که بزرگی ما در حرفهایی است که برای نهفتن داریم، نه برای گفتن



از کودکان بیاموزیم!!!

پیش از آن که بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت.

NAMDAR_M
19-06-2011, 16:47
سلام بچه ها ممنون که کسی به سوال من جواب نداد به جز یکی بگذریم ر مورد مسخره کردن و متلک به نظر من باز هم برمیگرده به خانواده مثلا پسری را در نطر بگیرید که بهش اجازه نمیدند تو جامعه باشه خب این پسر کم کم دیگه نمیتونه از خودش در برابر تمسخر دیگران دفاع کنه در مورد همون مثالی که یکی از دوستاموم گفت که شخصی تو اداره مورد تمسخر دیگران قرار میگیره اگه این شخص اعتماد به نفس خوبی نداشته باشه نمیتونه از خوش دفاع کنه البته منظورم از دفاع یعنی اینکه خود شخص هم بتونه جواب تمسخر دیگرانو بده

Ezel
19-06-2011, 18:24
با سلام خدمت دوستان درباره ارتباط به نظر من اصلی ترین عامل اعتماد به نفس هستش و این امر از سوی خانواده برای فرد محقق میشه در مورد متلک هم به نظر من اساسا یه چیزی بی ارزشیه
دوستان عزیز یه سوال دارم هر کی دوست داشت جواب بده که آیا حجاب چیزی خوبیه یا نه خواهشا اگه هر کس خواست جواب بده فقط با بله یا خیر جواب بده؟دوست گرامی :

اول ورودتون رو به انجمن های پی سی ورلد خوش آمد میگم و بلافاصله ازتون میخوام قوانین انجمن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو مطالعه کنید .

2- این مسئله ی حجاب رو در تاپیک چی کار کنیم که جامعه ی بهتری داشته باشیم ؟ (نظر تو چیه؟) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])همین انجمن متفرقه هم مطرح کردید که به قفل شدن اون تاپیک انجامید ( البته مطمئنا در مورد این تاپیک این اتفاق نخواهد افتاد و از یک سوراخ 2 بار گزیده نخواهیم شد ) /

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بحث مورد نظر شما به مسائل سیاسی ، دینی و مذهبی و اجتماعی ورود پیدا خواهد کرد و بحث سیاسی و مذهبی طبق قوانین انجمن کاملا ممنوع هست /

دوستان موضوع حجاب و مسائلی از این قبیل رو لطفا در این انجمن پیگیری نفرمایید تا مشکلی برای تاپیک و انجمن بوجود نیاد .

با تشکر از توجه و همراهی شما /

Pessimist
19-06-2011, 18:37
سکوت همیشه جواب نمیده فرض کنید یه نفر شما رو مسخره میکنه اونوقت شما در قبال این تمسخر سکوت میکنید اونوقت طرف فکر میکنه شما نمیتونید جواب طرف رو بدید اینجوری میشه که فرد مقابل تو دفعه های بعدی با وقاحت بیشتری شما رو مسخره میکنه.

Lady parisa
20-06-2011, 12:56
سکوت همیشه جواب نمیده فرض کنید یه نفر شما رو مسخره میکنه اونوقت شما در قبال این تمسخر سکوت میکنید اونوقت طرف فکر میکنه شما نمیتونید جواب طرف رو بدید اینجوری میشه که فرد مقابل تو دفعه های بعدی با وقاحت بیشتری شما رو مسخره میکنه.

منم موافقم.گاهی یه نگاه توام با اخم حال یارو رو درجا می گیره!:5:
البته این نسخه برای بار اوله هااا:31:

Lady parisa
20-06-2011, 13:09
مطمئنا زندگی نباید با شما سازگار باشه بلکه این شما هستین که باید خودتون رو با زندگی وفق بدین؛ فقط به یک دلیل ساده، چون هر انتخاب تون در هر لحظه عامل تغییر و دگرگونی تون هست. اگر فکر می­کنید در حال دویدن در زندگیتون هستید، می تونه نشون دهنده این باشه که شانس با شماست و از چیزی که نیستید و عذاب می کشید، در حال فرارید. پس وقتش رسیده که زندگی تون رو اصلاح و بازسازی کنین.


1.آنها که تحقیرتان می کنند

ارتباطات در زندگی راهیه برای کمک و همدردی نه این که باعث رنجش و آزردگی باشه. پس وقت تون رو با افراد باهوش و خوش فکر سپری کنین.


2 . محیط کاری یا شغلی که برای شما نفرت انگیز است

سر اولین یا دومین زمینه ی شغلی ثابت نشین. به جست و جو ادامه بدین حتما شغلی هست که ثانیه به ثانیه ش براتون لذت بخش باشه. اگه دیدین در کاری هر لحظه با عشق و علاقه سخت کار و کوشش می کنین، دیگه جای مکث نیست. اون وقته که در راه به دست آوردن گنج عظیمی هستین زیرا وقتی با لذت مشغول سعی و تلاش هستین سخت کار کردن دیگه مفهوم سختی نداره.



3 . منفی نگری درونی

در مورد گفت و گوهای درونی تون هوشیار باشین. همه ی ما با خودمون صحبت می کنیم اما از این حرف زدن ها و تاثیرش بر روی خودمون آگاه نیستیم. به حرف هایی که در سرتون می گین گوش کنین. وقتی امواج منفی فکری در جریان هستن، قطع شون کنین و امواج مثبت رو جایگزین شون کنین.



4 . بی منظور و بیخود حرف زدن

وقت حرف زدن همیشه منظورتون رو بیان کنین. اون وقت، هدف شما همونی هست که شما می گین. سوال بپرسین. مسائلی که براتون از نظر درک کردن دشوار هست با توضیح خواستن قابل درک می­شوند.



5 .ناهنجاری در فضای کار و زندگی

مواردی که باعث نابسمانی می شن رو از میان بردارین. اون دسته از لوازمی که احتیاجی بهشون ندارین، از تیر راس نگاه تون محو کنین. پیشنهاد می­کنم کتاب دیوید آلن را با عنوان “ هر چه را سر جای خود قرار دهید” که در مورد راهنمایی های عملی در محیط های سازمانی است، مطالعه کنید.



6 . عادت به تاخیر داشتن

همیشه 30 دقیقه زودتر بیدار شین چون دیگه نیازی نیست مثه دیوونه ها در انجام کاراتون عجله داشته باشین. همین 30 دقیقه باعث جریمه نشدن، تاخیر نداشتن و رفع خیلی دردسرهای غیر ضروری می شه.



7 . همرنگ جماعت شدن

اغلب اوقات دیگران فقط ازتون می خوان مثل اونها رفتار کنین و در نتیجه شما فکر میکنین، به محض این که مثل اونها بشین دیگه به دید نمی آین و محلی بهتون نمی ذارن. ولی مثه بقیه رفتار نکنین. همیشه خودتون باشین چون تنها کسی هستید که می تونین خودتون باشین. “همه نقش ها گرفته شدن، نقش خودتون رو بازی کنین”



8 . سالم بودن

زندگی یعنی سالم و تندرست بودن. همیشه حواستون به سلامتی تون باشه. از خوراکی های سالم استفاده کنین، ورزش کنین و هر سال یک معاینه کلی از بدن تون بگیرین. “بدن چهار ساعتی” کتابی است مملو از نکات پر محتوا و سرگرم کننده در این مورد که خوندنش خالی از لطف نیست.



9 . ترس از تغییر کردن

زندگی یعنی تغییر و تحول. هر روزی با شروع و پایان جدیدش با روزهای دیگه فرق داره. پس این تغییرات رو در آغوش بگیرین و از اونها بهترین ها رو بسازین.



10 . بدون تفریح و سرگرمی کار کردن

همیشه از خودتون لذت ببرین و زمان کوتاهی رو صرف تفریح و سرگرمی کنین. وقتی که لبخند می زنین درست زمانیه که کاری رو درست انجام می دین.

بیست رنج مشقت بار در زندگی



11 . شخصیت ها و زیبایی های تبلیغاتی که باعث احساس ناخوش بودن در شما می شود

زیبایی ظاهری چشم ها رو به خودش جذب می کنه. ولی اخلاق و شخصیت، قلب ها رو مجذوب خودش می کنه. از اینکه خودتون هستین احساس غرور کنین شما همین جوری خیلی زیباتر هستین.



12. کمبود خواب داشتن

یک ذهن خسته و فرسوده به ندرت قابل بازدهی هست.



13 . بارها کار خاصی را انجام دادن

شما حاصل تجارب تون در زندگی هستین. تجربه ی بیشتر مساوی ست با زندگی دلچسب تر داشتن.



14 . حرص و طمع داشتن

نزارین حرص و طمع راه بهتر شدن رو از شما دور کنه. حرص مثه یه شعله ست که وقتی شما در اوج خوش بختی باشین ممکنه همه چیز رو به آتش بکشه.



15 . قرض و بدهی داشتن

همیشه زیر خط رویاهاتون زندگی کنین. وسایلی که نیازی بهشون ندارین نخرین. همیشه به فکر سود بیشتر باشین. حساب و برنامه ای مدون برای ذخیره ی پول هاتون بسازین و به اون پایبند باشین. کتاب “به شما می آموزم که چگونه ثروتمند شوید”



16 . رک و رو راست نبودن.

با صداقت و راستی زندگی کردن باعث آرامش خاطر می شه و آرامش خاطر داشتن قابل قیمت گذاری نیست. همیشه رک و رو راست باشین و با کسی که صادق نیست، مدارا نکنین.



17 . بی قید و بند بودن.

ارتباط صمیمانه داشتن مثه عهدی نانوشته تو آسمون هاست٬رابطه ای متقابل از اعتماد دو طرف. اگه دو طرف کاملا با هم احساس راحتی و خودمونی نداشته باشن اون وقت این دسته از ارتباط و وابستگی هیچ گونه ارزش جنگیدن و بقا نداره و نخواهد داشت.



18 . نا امنی در محیط خانه.

اگه تو خونه تون احساس امنیت نکنین هیچ جای دیگه ای این احساس به شما دست نمی ده. خونه تون رو جایی بسازین که وقتی اسم “خونه” رو میارین از این حرف خودتون احساس غرور و سربلندی کنین.



19 . آمادگی نداشتن.

زندگی رو نمی شه پیش بینی کرد. همیشه فاصله ی زیادی بین ترسیدن و آمادگی مقابله با ترس وجود داره. همیشه آماده باشین.



20 . تنبلی.

این شما هستین که دست به کار می شین و فرصت ها رو یکی یکی به دست می آرین یا اینکه یکی دیگه از راه می رسه و همه ی این فرصت ها رو جلو چشم خودتون از شما می گیره. شما نمی تونین هیچ تغییر یا پیشرفت خاصی رو به وجود بیارین تا زمانی که به صندلی راحتی تون تکیه دادین و فکر میکنین.

به یاد داشته باشین شما فقط یک بار فرصت زندگی دارین، اما اگه همین یک بار رو درست زندگی کنین براتون کافی هست. این زندگی شماست و تنها کسی که مسؤولش هست شما هستین.



"انرژیک باشید و شاد"
پریــــسا
:11:

Lady parisa
21-06-2011, 10:31
چرا باید ما گروهی از دوستان را در اطراف خود داشته باشیم

مطالعات در زمینه حمایت اجتماعی نشان می‌دهد داشتن یک یا دو دوست که در مواقع لزوم نقش حمایتی دارند حداقل باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود. یک نفر به جای اینکه مجموعه‌ای از افراد را که با آنها دوستی عمیقی ندارد دور و بر خود جمع کند ، بهتر است دوستان کم اما نزدیک و قابل تکیه برای خود پیدا کند. به هر حال داشتن حمایت اجتماعی از جانب چند دوست حمایت کننده بسیار خوب و مفید است. حتما تصدیق می‌کنید که اگر کسی یک دوست صمیمی دارد، همواره دلایل خوبی وجود دارد که بخواهد دوستان تازه‌ای داشته باشد تا بتواند با آنها دوران تازه‌ای را تجربه کند.


- اگر کسی فقط یک دوست داشته باشد که در مواقع لزوم بتواند به او تکیه کند و روی حمایت او حساب کند ممکن است روزی این فرد خسته شود یا به هر دلیلی در دسترس نباشد، پس بهتر است که هر کس چند دوست نزدیک و قابل اعتماد داشته باشد.



- طبیعی است که انسان‌های مختلف، کارها و خدمات متفاوتی می‌توانند ارایه کنند، مثلا داشتن یک دوست که از درایت و منطق خوبی برخوردار است و در موقع لزوم مشاوره فکری مناسبی می‌تواند ارایه کند، در کنار داشتن دوستی مهربان و دلسوز که می‌تواند در شرایط سخت شنونده خوبی باشد و ... می‌تواند ترکیبی از حمایت‌های اجتماعی را فراهم آورد که ممکن است ارایه تمام آنها ازعهده یک نفر بر نیاید.

- دوستان شما هم می‌توانند برای یکدیگر مفید باشند. به عنوان مثال ممکن است یکی از دوستان شما بتواند دوست دیگرشما را که خجالتی است از پوسته خود خارج کند و شاید سه نفر شما که در یک مهمانی شرکت کنید مکمل همدیگر باشید.




مطالعات نشان می‌دهد که احساس تعلق برای سلامت عاطفی بسیار مهم است؛ کسانیکه حمایت اجتماعی دارند اما فاقد حس تعلق هستند از این حس عدم تعلق، بیشتر از افسردگی رنج می‌برند.





چطور می‌توان دوستان جدید پیدا کرد ؟
اگر کسی برای یک شرکت بزرگ با یک ساختار اجتماعی وسیع و فرصت‌های بسیار برای ملاقات با افراد جدید کار کند، ایجاد دوستی‌های تازه بسیار آسان است. با این حال در ادامه چند راه ملاقات با افراد جدید را با هم بررسی می‌کنیم:

به یک گروه ورزشی بپیوندید
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که آغاز گفت و گو با افراد برای‌تان آسان نیست کلاس‌های مختلف ورزشی مانند بدن‌سازی، یوگا، ایروبیک یا حتی ورزش‌های رزمی که فضایی صمیمی دارند می‌تواند فرصت مناسبی برای ملاقات افراد تازه ایجاد کند که شاید از بین آنان بشود یک دوست واقعی پیدا کرد.

یک سرگرمی گروهی برای خود انتخاب کنید
اگر شما فردی علاقمند به کارهای دستی و هنری هستید، می‌توانید در یک کلاس هنری ثبت نام کنید. اگر علاقمند نویسندگی هستید، شرکت در یک کارگاه نویسندگی، فرصت بزرگی را برای شما ایجاد می‌کند تا هم مهارت خود را در نوشتن ارتقا دهید، هم فرصت آشنایی با نویسنده‌های دیگر برای شما مهیا شود. شرکت در یک کلاس که در راستای علایق شما باشد هم می‌تواند باعث رشد و ارتقای مهارت شما شود هم امکان آشنایی با افرادی را برایتان فراهم می‌کند که اشتراکاتی با شما دارند.



داوطلب شوید
همکاری با موسسات خیریه‌ای که به آنها اعتماد دارید، علاوه بر اینکه به شما احساس مثبت بودن می‌دهد، خود این فعالیت راه موثری برای کاهش استرس است ضمن اینکه می‌توانید با افرادی ملاقات کنید که با قلب‌های بزرگ، اشتیاق و علاقه شدید به کمک کردن دارند.


مهمانی بگیرید یا در مهمانی شرکت کنید
اگر شما دوستان خود را به یک مهمانی دعوت کنید و از آنها بخواهید که هر کدام یکی از دوستان خود را همراه بیاورد، شما با گروه بزرگی از افراد تازه ملاقات خواهید کرد. یا شاید شما در مهمانی دوستان خود بتوانید با گروه انبوهی از افراد تازه ملاقات کرده و آشنا شوید.


لبخند بزنید
این راه ممکن است خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر شما از خودتان حرکتی ساده ،که همان لبخند زدن است، نشان دهید که نشانگر تمایل شما به نزدیک شدن به دیگر افراد باشد، می‌تواند باب یک گفت و گو با افراد جدید را باز کند و الزاما تمام این گفت و گوها نباید به دوستی تازه‌ای ختم شود بلکه ممکن است فقط یکی از آنها تبدیل به یک دوستی نزدیک و صمیمی شود و همین یک دوستی زندگی شما را دچار تحول کند.



ارتباط مثبت
مثبت بودن یک مهارت است که به ازدواج و ارتباط با افرادی که با ازدواج به مجموعه ارتباطی ما اضافه می‌شوند،‌کمک می‌کنددر عین حال می‌تواند موجب کاهش استرس بشود ضمنا در ایجاد بالانس رفتاری بیشتر ما در محیط خانه، محل کار و زندگی موثر است.

Gam3r
22-06-2011, 08:19
متاسفانه به دلیل فعالیت خرابکارانه ، مدتی در پشت میله ها بودیم ... اما حالا در خدمتیم !! ...



ما باید در حالی که با دوستانمون صمیمی هستیم قاطعیت لازم رو داشته باشیم تا به خودش اجازه تمسخر ما رو نده.البته این قضیه دو طرفس یعنی ما هم باید این موضوع رو رعایت کنیم


یعنی دقیقا چیجوری حمید جان ؟
وقتی صمیمی هستیم ، قاطع بودن تا حدی سخت هست ! مثلا ، وقتی توی جمع دوستان هستیم و داریم میگیم میخندیم ، یهو میبینی یکی به سمتت متلک شلیک کرد ! اگه تو بخوای سکوت کنی که همه فکر میکنن زبون نداری !! اگه بخوای بخندی هم طرف فکر میکنه خیلی شیرین هست و دوباره تکرار میکنه کارش رو !! و از طرفی هم نمیتونی پاشی بری بزنی زیر گوشش و بگی از این کارت خوشم نیومد ! ...

بهترین کار اینه که شما هم متلک مناسب بندازی ، اما وقتی تحت فشار هستی ، این کار سخت هست ، بسیار سخت !! ذهن خیلی از آدمها در اینجور مواقع قفل میکنه ...
بیشتر توضیح میدی داش حمید ؟


یه جورایی هم برای مقابله با این افراد باید تمرین کرد که چطوری بدون کمترین اصطحکاک به طرف فهموند که کارش غلطه .البته این رو هم بگم این تیپ افراد به مرور زمان از جمع طرد میشن

حمید جان ، دقیقا چطوری با کمترین اصطحکاک به طرف بهمونیم ؟ حمید جان باید مثال بزنی !! ...

+

در اینکه از جمع طرد میشن هیچ شکی نیست ، اما توی همون مدتی که در جمع هستند میتونند شخصیت خیلی هارو لکه دار کنند ...


اگه مثلا تو اداره یا مدرسه سر یه چیز خنده دار یا یه سوژه , باهات شوخی میکنن , تو باهاشون راه بیا , ببین تمام مسخره کردن های دنیا فقط دفعه اول خنده داره , دفعه های بعدی جلوی شما میگن که شما زورت بگیره , هدف مسخره کردن همینه , برا همین شما باهاشون راه بیا , اونا وقتی میبینن زورت نمیگیره دیگه , اولین سوژه که گیرشون بیاد اصلا تورو یادشون نمیاد دیگه

خیلی ممنون بابت نظر قشنگت ،
شما میگی که باهاشون راه بیا ، اما وقتی این مسخره کردن ها به مرور زیاد میشن ... باید چیکار کرد ؟
مثلا ، یک شوخی جلف که چند بار دوست صمیمیتون باهاتون کرد ، بقیه یاد گرفتن و همون کارو با شما میکنن !!
منظور من دقیقا اینه ...


حتما تو اطرافتون دیدی آدمهایی رو که اصلا نمیشه باهاشون شوخی کرد.نه اینکه انسانهای خشک و منزوی ای باشن...نه...ولی شخصیتشون انقدر قوی هست که بقیه به خودشون اجازه شوخی های زننده و به قول دوستمون شهرستانی رو نمیدن

حمید جان پستهای قشنگ میدی ، ممنون ،
اما دقیقا مسئله همینجاس ، فرض میکنیم با یک فردی داریم که شخصیتش خیلی قوی هست و هیچکی باهاش شوخی شهرستانی نمیکنه ، این فرد دارای چه ویژگی هایی هست که همچین صلابتی داره ؟

سبز : البته فکر نکنم اسم شوخی شهرستانی زیاد مناسب باشه ...

+

از تمام دوستان دیگر هم که پستهای بسیار زیبا و پخته گذاشتند ممنونم ، پستهاتون انقدر قشنگ بود که نمیشد جوابی براش پیدا کرد و جواب داد ، ...

+

ضمن تشکر ویژه از parisa_s204 عزیز بابت گذاشتن مطالب زیبا و آموزندش ...

Lady parisa
22-06-2011, 09:55
به گزارش خبرگزاری برنا، در زندگی فردی ما مهمترین "بله " های ما توسط "نه" های قاطعانه حمایت می شود، مثلاً اگر می خواهم به تنها بودن خود پاسخ مثبت بدهم، هم مجبور خواهم بود که نه های دشواری را به دوستانم بگوییم و هم به کسانی که از زندگی من توقعاتی دارند.

اطراف ما را کسانی گرفته اند که تقاضاهای زیاد و توقعات زیادی دارند، به همین دلیل اگر نتوانید در زمان لازم از "نه" استفاده کنید، کنترل خود را بر زندگی از دست می دهید اما اغلب مردم این واژه را دشوارترین کلمه ای یافته اند که می توان به طور رو در رو گفت.

برخی روش های مختلف نه گفتن عبارتند از:

نه طبیعی

بسیاری از افراد راههای منحصر به فرد خود را برای نه گفتن دارند.


نه انعکاسی

به این معنی که ابتدا احساسات و خواست های فرد مقابل را درک کنید و به او بگویید و سپس بگویید نه.


نه معقول و مستدل

فرد می گوید نه و سپس توضیح مختصری در مورد علت پاسخ خود بیان می کند. دلیل باید به شکل مؤدبانه مطرح شود ولی عذر خواهی نباشد.


نه تعویقی

فرد به این درخواست خاص نه می گوید اما چنین اظهار می کند که اگر در وقت دیگری دوباره همان خواست مطرح شود، می پذیرد.


نه تکراری

این شیوه از بیان نه، شامل کاربرد عبارتی یک جمله برای رد درخواست و تکرار آن است. این نه در برخورد با با افراد بسیار پرخاشگر و خود محور مفید است: عبارت کوتاهی را برای رد درخواست انتخاب کنید و بدون توجه به گفته های فرد دیگر، فقط از همان استفاده کنید، سعی کنید جمله تان را بدون هیجان و آرام بگویید و روی این روش خود، هرچند دفعه که نیاز است پافشاری کنید.


نه بی مقدمه

فرد نه می کوید و توضیحی نمی دهد و صریح و بی پرده است.


نه شکوهمند

گاهی پاسخ نه، اعلامیه ی مهمی است که به شکل احساسی می توان آن را تقویت کرد. مثل روش گاندی در نه گفتن به ستمکاری.


اثر بخشی "نه" به اراده ی شما بستگی دارد و از این طریق می توانید از حریم شخصی خود دفاع کنید. هرگاه نه گفتن خود را با عزم راسخ درونی تان همراه کنید، فرد دیگر برای همیشه حریم شما را محترم خواهد داشت.

ملا نصرالدین
22-06-2011, 10:27
به گزارش خبرگزاری برنا، در زندگی فردی ما مهمترین "بله " های ما توسط "نه" های قاطعانه حمایت می شود، مثلاً اگر می خواهم به تنها بودن خود پاسخ مثبت بدهم، هم مجبور خواهم بود که نه های دشواری را به دوستانم بگوییم و هم به کسانی که از زندگی من توقعاتی دارند.

اطراف ما را کسانی گرفته اند که تقاضاهای زیاد و توقعات زیادی دارند، به همین دلیل اگر نتوانید در زمان لازم از "نه" استفاده کنید، کنترل خود را بر زندگی از دست می دهید اما اغلب مردم این واژه را دشوارترین کلمه ای یافته اند که می توان به طور رو در رو گفت.

برخی روش های مختلف نه گفتن عبارتند از:

نه طبیعی

بسیاری از افراد راههای منحصر به فرد خود را برای نه گفتن دارند.


نه انعکاسی

به این معنی که ابتدا احساسات و خواست های فرد مقابل را درک کنید و به او بگویید و سپس بگویید نه.


نه معقول و مستدل

فرد می گوید نه و سپس توضیح مختصری در مورد علت پاسخ خود بیان می کند. دلیل باید به شکل مؤدبانه مطرح شود ولی عذر خواهی نباشد.


نه تعویقی

فرد به این درخواست خاص نه می گوید اما چنین اظهار می کند که اگر در وقت دیگری دوباره همان خواست مطرح شود، می پذیرد.


نه تکراری

این شیوه از بیان نه، شامل کاربرد عبارتی یک جمله برای رد درخواست و تکرار آن است. این نه در برخورد با با افراد بسیار پرخاشگر و خود محور مفید است: عبارت کوتاهی را برای رد درخواست انتخاب کنید و بدون توجه به گفته های فرد دیگر، فقط از همان استفاده کنید، سعی کنید جمله تان را بدون هیجان و آرام بگویید و روی این روش خود، هرچند دفعه که نیاز است پافشاری کنید.


نه بی مقدمه

فرد نه می کوید و توضیحی نمی دهد و صریح و بی پرده است.


نه شکوهمند

گاهی پاسخ نه، اعلامیه ی مهمی است که به شکل احساسی می توان آن را تقویت کرد. مثل روش گاندی در نه گفتن به ستمکاری.


اثر بخشی "نه" به اراده ی شما بستگی دارد و از این طریق می توانید از حریم شخصی خود دفاع کنید. هرگاه نه گفتن خود را با عزم راسخ درونی تان همراه کنید، فرد دیگر برای همیشه حریم شما را محترم خواهد داشت.



دوست عزیز مطالبی که میذارید یه مقداری طولانی هست.اگر میشه کوتاهترش کنید.اصولا خواندن مطالب بلند توی سایت سخته.ممنون:11:

ghahremanimehdi
22-06-2011, 11:38
بهترین راه یادگیری مهارتهای ارتباطی به نظرم برخورد و معاشرت با افراد مختلف هست (در مدرسه- دانشگاه-محل کار-کوچه و خیابان و...)

Lady parisa
22-06-2011, 11:48
خب از ایم تاپیک معلومه که پستی که می دیم باید در چه بابی باشه!

تمام منظور پست من: گفتن نه !
اون هم به طرق مختلف

Gam3r
22-06-2011, 11:59
بهترین راه یادگیری مهارتهای ارتباطی به نظرم برخورد و معاشرت با افراد مختلف هست (در مدرسه- دانشگاه-محل کار-کوچه و خیابان و...)

عزیز دل یه وقت خسته نشی انقدر کامل و دقیق توضیح میدی ؟ یکم به خودت استراحت بده :دی ( شوخی ... :40: مهدی :40: )


دوست عزیز مطالبی که میذارید یه مقداری طولانی هست.اگر میشه کوتاهترش کنید.اصولا خواندن مطالب بلند توی سایت سخته.ممنون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


خب از ایم تاپیک معلومه که پستی که می دیم باید در چه بابی باشه!

تمام منظور پست من: گفتن نه !
اون هم به طرق مختلف

پریسا جان ، من میخواستم مبحث بعدی رو روی چگونه نه بگوییم تا ناراحت نشوند بزارم ، ظاهرا شما ذهن منو خوندید و زودتر مطالب علمیتون رو گذاشتید :دی

به هر حال ، مطالب علمیتون جالب هست ، اما به قول دوستمون ملا جان ( :دی ) کمی طولانی هست ، اگر چکیده کنید و برداشت خودتون رو بنویسید فوق العاده میشه ،



موفق باشید ، ...

rangeeeer
24-06-2011, 22:30
مثلا میخوای بگی به دوستت نمی تونی فلان کار رو براش انجام بده.

اول یه تعریفی از شرایط خودم میکنم سپس درباره ی شرایط زمانی میگم
بعد از اون میتونم یه "نه" نامفهوم بگم ازش عزر خواهی میکنم میگم شرایطم اینه
انشا ال... واسه دفعه ی دیگه

Gam3r
25-06-2011, 10:05
خب ... فکر کنم دیگه بهتر باشه مبحث جدید رو آغاز کنیم : چطور بگوییم نه ، تا ناراحت نشوند ؟


اول یه تعریفی از شرایط خودم میکنم سپس درباره ی شرایط زمانی میگم
بعد از اون میتونم یه "نه" نامفهوم بگم ازش عزر خواهی میکنم میگم شرایطم اینه
انشا ال... واسه دفعه ی دیگه

این حرف شما کاملا درست هست ، اما همه جا جواب نمیده !!

مثلا ، یک فردی سال دوم دبیرستان هست و برای سال سوم میخواد بره یه مدرسه دیگه ( مدرسه خیلی بهتر ) ! و این فرد معدل بالای 19.50 داره و همینطور امتیازات دیگه ! اما این فرد چند تا رفیق فابریک داره که اونها هم میگن ما هم میخواییم موقع ثبت نام با تو باشیم تا شاید مارو هم توی اون مدرسه ی خوب ثبت نام کنن !!

حالا چیکار میشه کرد ؟ منتظر جوابهای زیباتون هستم ...

hamid_diablo
25-06-2011, 17:01
سلام
اگه ممکنه در مورد بحث قبلی چند تا نکته بگم

یعنی دقیقا چیجوری حمید جان ؟
وقتی صمیمی هستیم ، قاطع بودن تا حدی سخت هست !

ما وقتی با کسی رابطه داریم میتونیم با حرف زدن با شخص مقابل بهش بفهمونیم که از فلان کارت خوشم نمیاد و اگه قراره تکرار بشه بهتره که رابطمون قطع شه.یه مشکلی که ما ایرانی ها داریم اینکه فکر میکنیم دوستانمون شناخت کافی و کامل از ما دارن....نه اینطور نیست دوستانمون تا حدودی ما رو میشناسن و ما باید با حرف و گفتگو خودمونو و شخصیتمون رو بهشون معرفی کنیم

بهترین کار اینه که شما هم متلک مناسب بندازی
شاید در بعضی از مواقع خوب باشه ولی همیشه نه تنها جواب نمیده بلکه شرایط بدتر میشه.رقابتی بوجود میاد که تمومی نداره و همیشه باید به همدیگه متلک بندازید یا به اصطلاح کل طرف رو بخوابونی
یه نکته هم هست که از این شرایط دیگران به سود خودشون استفاده میکنندو میشینن و کل کل بازی شما رو تماشا میکنند و میخندند

حمید جان ، دقیقا چطوری با کمترین اصطحکاک به طرف بهمونیم ؟
خوب بستگی به طرف مقابل داره.بعضی هارو میشه با حرف زن توجیه کرد ولی بعضی ها هم هرچی بگی نمی فهمند.این تیپ آدما کلا نفهمند.نکته:بهتره با این تیپ افراد رابطمون رو قطع کنیم چون چیزی به درد بخور از رابطمون با اونها بهمون نمیرسه جزءرنج و عذابش

سبز : البته فکر نکنم اسم شوخی شهرستانی زیاد مناسب باشه ...


آره منم موافقم ولی خیلی گفتنش حال میده!!:21:

ما هم میخواییم موقع ثبت نام با تو باشیم تا شاید مارو هم توی اون مدرسه ی خوب ثبت نام کنن !!



خوب میشه شرایط مدرسه مورد نظر رو بهشون بگه و توجیهشون کنه که با شرایطی که شما دارید نمیتونید تو این مدرسه ثبت نام کنید و یا حتی اونارو با خودشون ببره تا به خودشون هم این موضوع ثابت بشه

در مورد نه گفتن هم بگم که امری اکتسابی و رابطه مستقیم با اعتماد به نفس و خودباوری طرف داره
یه پیشنهاد دارم.مثلا دوستتون میگه که فردا میخوام برم کوه.شما هم میتونید برید و نه گفتنی در کار نیست.این موقعیت میتونه تمرین مناسبی برای نه گفتن باشه و دیدن عکس العمل فرد مقابل در برابر نه گفتن شما

شما باید این کار رو بکنید که اول قاطعانه بگید نـــــــــــه.اونوقت متوجه میشید که طرف مقابل زیاد هم ناراحت نشد و ترسی که خیلی از ماها داریم که شاید ناراحت بشه و دوستیمون به هم بخوره در کار نیست
اتفاقا آدمها از این نه گفتنا خوششون میاد و باعث میشه قدرت و وقار خودتون رو به طرف نشون بدید

نکته بسیار مهم : شرایط ما مهمتر از ناراحت شدن طرف مقابل به خاطر نه گفتن ماست:5:

Gam3r
25-06-2011, 19:58
خوب میشه شرایط مدرسه مورد نظر رو بهشون بگه و توجیهشون کنه که با شرایطی که شما دارید نمیتونید تو این مدرسه ثبت نام کنید و یا حتی اونارو با خودشون ببره تا به خودشون هم این موضوع ثابت بشه

شما میگی اونارو هم با خودش ببره !

اما اگه اونها باعث بشن که خودش نتونه توی مدرسه ثبت نام کنه که بدتر میشه ! ...


بقیه دوستان هم شرکت کنند ، خوشحال میشیم ...

logos
26-06-2011, 02:22
کلا این فرایند نه گفتن در ایران عزیز از بیخ و بن مشکل داره
اینکه چه جوری نه بگیم ! چجوره نه بگیم که طرف ناراحت بشه ! اگه ناراحت بشه چی کار کنیم و .... اینها همه اشتباه هست ! چون همه این حرفها بر این اساس هست که کلا نه گفتن رو کار بد و نکوهیده ای می دونیم و به قولی تو رو دربایسی به همه اره می گیم !!!

پس بهتره به جای این مساله ، مشکل اصلی رو حل کنیم ! یعنی وقتی با یکی رابطه داریم ، رابطمون طوری باشه که طرف بفهمه حد و حدودشو
مثلا دوستمون بفهمه با اینکه دوستش داریم اما دلیلی نمیشه همیشه هرچی می خواد همون بشه
وقتی توقعات طرف مقابل درست باشه و توقعات بی جا نداشته باشه دیگه از نه گفتن ها ناراحت نمیشه و ادم راحت میتونه نه

Lady parisa
26-06-2011, 08:29
من با حرف دوستمون موافقم.
فرض کنید یکی از دوستان یا اقوام زنگ می زنه می خواد بیاد منزل شما، شما هم از نظر مالی یا به هر عنوان مشکل دارید و پذیرفتن ایشون براتون سخته
چی کار می کنید!؟نمی تونین بگین نه
قطعا دست به هرکاری می زنین که آبروتون حفظ شه این در حالیکه خود پیامبر(ص) می فرمایند: اگر مهمون پشت در بود و شما آمادگی نداشتید.ازش عذرخواهی کنید.

nil2008
26-06-2011, 09:14
خب ... فکر کنم دیگه بهتر باشه مبحث جدید رو آغاز کنیم : چطور بگوییم نه ، تا ناراحت نشوند ؟



این حرف شما کاملا درست هست ، اما همه جا جواب نمیده !!

مثلا ، یک فردی سال دوم دبیرستان هست و برای سال سوم میخواد بره یه مدرسه دیگه ( مدرسه خیلی بهتر ) ! و این فرد معدل بالای 19.50 داره و همینطور امتیازات دیگه ! اما این فرد چند تا رفیق فابریک داره که اونها هم میگن ما هم میخواییم موقع ثبت نام با تو باشیم تا شاید مارو هم توی اون مدرسه ی خوب ثبت نام کنن !!

حالا چیکار میشه کرد ؟ منتظر جوابهای زیباتون هستم ...
دوست عزيز...
متاسفانه ،من اينقدر ازين نه نگفتن!!! تو زندگي ضربه خوردم كه نگو ...يه عادت بدي كه دارم اينه كه هميشه به جاي اينكه به خودم بيشتر از هر كسي فكر كنم،ملاحظه ي طرف مقابل رو دارم بنابراين توي باتلاق رودربايستي فرو ميرم تا گردن كه اگه يه تكون بيشتر بخورم خفه ميشم...اينم برميگرده به خصوصيات ذاتي هر شخصي ...
در مورد ثبت نام در دبيرستان...كسي كه معدل 19.5 داره اكثر دبيرستانها بدون چون وچرا ثبت نامش ميكنن وتكليفش معلومه...دبيرستانهايي كه آزمون ورودي دارن كه مشخصه واسه همه يه جوره اونايي كه تو آزمون ومصاحبه قبول ميشن ثبت نام ميشن مثه سمپاد(تيزهوشان)در سراسر كشور ...ولي در باره ي رفيق هاي فابريك ...دبيرستان هاي خوب معمولا" تعارف برنميدارن ...مرگ ِ من و جون ِ من و اينا...بيخودي هم كسي رو ثبت نام نميكنن ...شما فكرشو بكن اگه هر شاگردي كه معدل بالا داره بخواد چندتا دوست ديگه اشو كه در حد خودش نيستن رو ببره ...ديگه بايد فاتحه ي اون دبيرستان رو خوند... دبيرستان حدود 7-8 ساعت هرروز طول ميكشه و اون شخص ميتونه ارتباط خودشو با دوستاش در حد تماس تلفني يا رفت و آمد بذاره واسه بعد از مدرسه ...منظور من اينه كه اولويت رو بده به آينده ي تحصيلي خودش... فكر كنم بهترين راهشم اينه كه رفقاشو موقع ثبت نام با خودش ببره تا ببينن چه خبره وهيچ دبيرستان خوبي الكي كسي رو ثبت نام نميكنه حتي اگه دوستاي نفر اول المپياد كشوري باشن!!!بايد شرايطشو داشته باشن و تعارف بردارنيست اين چيزا...شايد اينجوري واسه خود طرفم بهتر باشه...موفق باشي .ياحق

ملا نصرالدین
26-06-2011, 16:11
من با حرف دوستمون موافقم.
فرض کنید یکی از دوستان یا اقوام زنگ می زنه می خواد بیاد منزل شما، شما هم از نظر مالی یا به هر عنوان مشکل دارید و پذیرفتن ایشون براتون سخته
چی کار می کنید!؟نمی تونین بگین نه
قطعا دست به هرکاری می زنین که آبروتون حفظ شه این در حالیکه خود پیامبر(ص) می فرمایند: اگر مهمون پشت در بود و شما آمادگی نداشتید.ازش عذرخواهی کنید.


خب مسئله اینه که ابروی طرف میره.یک بار دوستان همسرم سرزده میخواستن بیان خونمون.ما مشکل مالی نداریم ولی خونمون بی اندازه ریخت و پاش بود.هرچی همسرم گفت امکانش برامون نیست هی اصرار کردند.همش میگفتند میایم فقط یه چای میخوریم.هی همسرم میگفت بابا مسئله میوه و چای نیست قبول نمیکردند اخرسر نیامدند ولی با همسرم قهر کردند.

fatemehdehsal
27-06-2011, 17:03
با توجه به سوال دوست عزیز....به نظر من بستگی داره حرفی که به شما زده میشود شوخی است یا جدی ویا مسخره کردن شما....

از طرفی دیگر چه جور شخصیتی به این شکل با شما برخورد کرده فردی گستاخ یا فردی منتقی و کاملا جدی و........

در هر صورت نباید طرفو محل بزاری و هیچ عکس العملی نشون بدی تا خودش ضایع بشه....:31:

hamid_diablo
18-07-2011, 09:37
سلام
خوب من میخوام یه سئوال جدید مطرح کنم تا دوستان نظرشون رو دربارش بگمو بتونیم بحث رو تو این تاپیک ادامه بدیم

چی کار کنیم که بتونیم تو جمع دوستان یا هر جای دیگه یه رهبر قدرتمند باشیم؟
منظورم از رهبر چیز عجیبی نیست .میخوام بدونم چطوری رو دیگران چنان تاثیر گذار باشیم که از ما تبعیت کنن یا بهتر بگم نظرمون ارزشمند باشه

Lady parisa
18-07-2011, 09:45
باید به دست گرفتم امور و زمام کارها توی یه جمع قطعا باید برتر از اطرافیانت باشی! یعنی توی خیلی از خصوصیت ها از همه اونا سرتر باشی که اونا به اصطلاح به تو اقتدا کنن!

مهرسا1
18-07-2011, 11:50
فرض کنید یکی از دوستان یا اقوام زنگ می زنه می خواد بیاد منزل شما، شما هم از نظر مالی یا به هر عنوان مشکل دارید و پذیرفتن ایشون براتون سخته
چی کار می کنید!؟نمی تونین بگین نه


منم این مشکل برام به وجود اومده بارها به نظر من هیچ وقت آرامش و آسایش خودتون رو به خاطر دیگران خراب نکنین

ملا نصرالدین
18-07-2011, 22:56
مهرسا جان مسئله اینه که اون افراد انقدر بعدش پشت سر ادم حرف میزنند و رفتار بد با ادم میکنند که میگی کاش اون یه بار سختی رو تحمل کرده بودی.

در مورد سوال جدید به نظر من همه چیز دست خود ادم نیست.مثلا کسی که توی جمع سنش از همه کمتره رهبر نمیشه
خیلی وقت ها کسی که پولش کمتره رو به حسابش نمی اورند
نحوه صحبت کردن.مثلا کسی که طنز بیشتری توی حرفاش هست(نه جوری که لودگی و مسخره بازی بشه) بهتر رهبر میشه

ملا نصرالدین
18-07-2011, 23:12
دوستان خواهشا یکی هم جواب این سوال منو بده
فرض کنید رفتید ارایشگاه.مثلا یه ارایشگاهی که همیشه میروید و از آن راضی هستید.یه دفعه طرف همسرش زنگ میزنه یا بچه اش از راه میرسه یا... و ارایشگر شروع میکنه در حالی که شما را اصلاح میکنه با طرف دعوا کردن و شما میدونید احتمال اینکه سر و صورت و موی شما را خراب کند زیاد هست از طرفی مثلا موی شما یا صورت شما را نصفه اصلاح کرده باید در این جور مواقع چکار کرد؟
این مسئله ممکن هست واسه خیلی از مشاغل دیگه هم باشه

Lady parisa
19-07-2011, 07:39
مهرسا جان مسئله اینه که اون افراد انقدر بعدش پشت سر ادم حرف میزنند و رفتار بد با ادم میکنند که میگی کاش اون یه بار سختی رو تحمل کرده بودی.

من موافق نیستم! و حاضر نیستم به خاطر دیگران خودم را به عذاب بندازم.حتی توی مهمونی رفتن هم همینطوری هستم ترجیح میدم یا جایی نرم یا اگه جایی می رم بعد از اون مهمونی دیگه حرف و حدیث نباشه!
چون سالهاست رابطه های خانوادگی و فامیلی مثل قبل نیست! مثلا میری خونه عمه 2ساعت اونجا هستی ولی تا یه ماه حرف و حدیث و نقل قول هست ! خب اگه از دید اسلام هم نیگا کنیم عواقب بعد از مهمونی کلیه واسه خودش!
همون غیبت و افترا و .......پس چه کاریه!

[/QUOTE]در مورد سوال جدید به نظر من همه چیز دست خود ادم نیست.مثلا کسی که توی جمع سنش از همه کمتره رهبر نمیشه
خیلی وقت ها کسی که پولش کمتره رو به حسابش نمی اورند
نحوه صحبت کردن.مثلا کسی که طنز بیشتری توی حرفاش هست(نه جوری که لودگی و مسخره بازی بشه) بهتر رهبر میشه[/QUOTE]
منم موافقم اما اگه از نظر سنی کمتر باشه خیلی شرط نیست! گاهی فکر به سن و پول ارجحیت داره

Mehrnaz1368
22-07-2011, 19:48
با سلام
ممنون میشم که من را راهنمایی کنید
در حقیقت من , در مرحله اول که با افراد جدید آشنا میشم . رفتارم یک جوری هست بقیه ی فکرشان این هست که من به اونا احترام نمی ذارم و آدم مغروری هستم ولی در حقیقت اینطوری نیستم . دیگه از این مسئله خسته شدم باید چکار کنم که این مشکل حل بشه و بتوانم با دیگران برخورد خوبی داشته باشم.

3alimx
22-07-2011, 20:39
با سلام
ممنون میشم که من را راهنمایی کنید
در حقیقت من , در مرحله اول که با افراد جدید آشنا میشم . رفتارم یک جوری هست بقیه ی فکرشان این هست که من به اونا احترام نمی ذارم و آدم مغروری هستم ولی در حقیقت اینطوری نیستم . دیگه از این مسئله خسته شدم باید چکار کنم که این مشکل حل بشه و بتوانم با دیگران برخورد خوبی داشته باشم.

میشه کمی از طرز برخورد خودتون بگین ؟

مثلا ،
در اولین برخورد لبخند به لب دارین یا جدی هستین ؟
صدای شما هنگام صحبت کردن بلند هست یا با صدای آرومی جواب میدید ؟
کلمات رو به سرعت به کار میبرین یا شمرده شمرده صحبت میکنید ؟
هنگام صحبت کردن به چشم های طرف مقابل نگاه میکنید یا به دور دست یا به کناره های محل گفت و گو ؟


لطفا به این سوالها کامل و صادقانه جواب بدید .

Mehrnaz1368
22-07-2011, 20:56
میشه کمی از طرز برخورد خودتون بگین ؟

مثلا ،
در اولین برخورد لبخند به لب دارین یا جدی هستین ؟
صدای شما هنگام صحبت کردن بلند هست یا با صدای آرومی جواب میدید ؟
کلمات رو به سرعت به کار میبرین یا شمرده شمرده صحبت میکنید ؟
هنگام صحبت کردن به چشم های طرف مقابل نگاه میکنید یا به دور دست یا به کناره های محل گفت و گو ؟


لطفا به این سوالها کامل و صادقانه جواب بدید .


در اولین برخورد لبخند به لب ندارم در کل تظاهر می کنم که لبخند به لب دارم و همه می فهمم که لبخندی روی لبانم نیست و خیلی نگران هستم.
وقتی دارم صحبت می کنم با صدای آروم جواب میدم.
شمرده و آروم صحبت می کنم.
در حقیقت یک نگاه به طرف میکنم و بعد نگاهم به کناره های محل گفت و گو هست.

hamid_diablo
23-07-2011, 18:50
سلام
منم همینطورم.بعضی از دوستام بعد از مدتی بهم میگن که اون اوایل قضاوت درستی دربارت نمیکردیم!!!فکر میکردیم که پسر مغرور و خودبزرگ بینی هستی

حالا یه سئوال.این رفتارتون همیشه اینطوریه یا اوایل آشنایی؟
خجالتی هستید؟یا اینکه تو جمع دچار استرس میشید؟

.:PAR3A:.
23-07-2011, 19:06
Me2 :D
من شاید تا 1- یا حتی 2 ماه اولی که با طرف آشنا میشم اینطوریم... خودم اعصابم خورد میشه از خودم :|
خجالتی هم تا وقتی عصبی نباشم آره :دی عصبانی شم نگاه نمی کنم خود طرف کیه و دور و برم کیه شروع میکنم منهدم کردن طرف :دی

Mehrnaz1368
23-07-2011, 22:52
سلام
منم همینطورم.بعضی از دوستام بعد از مدتی بهم میگن که اون اوایل قضاوت درستی دربارت نمیکردیم!!!فکر میکردیم که پسر مغرور و خودبزرگ بینی هستی

حالا یه سئوال.این رفتارتون همیشه اینطوریه یا اوایل آشنایی؟
خجالتی هستید؟یا اینکه تو جمع دچار استرس میشید؟

اوایل آشنایی رفتارم اینطوری هست.
در جمع دچار استرس میشم .خجالتی نیستم.

Lady parisa
24-07-2011, 09:53
خب باید دید طرف آشنایی چه کسی هست!دختر یا پسر!


و توی جمع هایی که هستین! چه جور جمعیه! جشن و مهمانی تولد یا دوره همی! که خب قطعا شما اونجاآشنا هستین یا اینکه بگین برای اولین بار در جمعی که شرکت می کنید چه جور جمعیه!

hamid_diablo
24-07-2011, 10:51
اوایل آشنایی رفتارم اینطوری هست.
در جمع دچار استرس میشم .خجالتی نیستم
این مشکا فکر نکنم مختص شما باشه .خوب همه همینطوری هستند و دربرابر موقیتهای جدید دچار استرس میشن و به مرور زمان این حس با صمیمیت بیشتر از بین میره

خوب من چند وقت پیش که میخواستم برم باشگاه همین حس رو داشتم و روزای اول برام خیلی سخت بود.اما الان خیالم راحته و نگرانی ندارم

ملا نصرالدین
24-07-2011, 19:24
من هم یه مشکلی دارم
اصولا من دیده نمیشوم چکار کنم؟
این هم شامل جمع دوستان و غریبه و... میشه
هم شامل p30 world
بارها شده من سوالی میپرسم ولی از خیر جوابش باید بگذرم.مثلا من توی صفحه قبل یک سوال پرسیدم ولی هیچکسی پست های منو نمیبینه و جواب نمیده.من خیلی دلم میشکنه

توی جمع هم همینه .من اگر یه نظری بدم یا دوستام تحقیرم میکنند(حالا اگر اون نظر یکی دیگه بود همه به به میگفتند)
یا باید داد بزنم تا مثلا جواب یه سوالم رو بگیرم
دیگه خسته شدم از این وضعیت

rangeeeer
24-07-2011, 21:31
من هم یه مشکلی دارم
اصولا من دیده نمیشوم چکار کنم؟
این هم شامل جمع دوستان و غریبه و... میشه
هم شامل p30 world
بارها شده من سوالی میپرسم ولی از خیر جوابش باید بگذرم.مثلا من توی صفحه قبل یک سوال پرسیدم ولی هیچکسی پست های منو نمیبینه و جواب نمیده.من خیلی دلم میشکنه

توی جمع هم همینه .من اگر یه نظری بدم یا دوستام تحقیرم میکنند(حالا اگر اون نظر یکی دیگه بود همه به به میگفتند)
یا باید داد بزنم تا مثلا جواب یه سوالم رو بگیرم
دیگه خسته شدم از این وضعیت
دوست عزیز اولین مشکلت اینه که می خوای بهت توجه بشه شاید هیچ کس جوابی واست نداشت
سعی یکم با عزت نفس نیاز خودت رو به توجه دیگران کم کنی متحول میشی خودم اینطوری بودم

Lady parisa
25-07-2011, 09:35
منم با حرف دوستمون موافقم!
+
اول باید خودتون به این باور برسید که اعتماد به نفس خوبی دارین( دقیقا مثل قانون جاذبه، جذبش کنین!)
و حتما حتما سی دی راز رو ببینین! ( یکی از مواردش تقریبا با مشکل شما شبیه)


انرژیک باشید و شاد
پــــریسا

ahad_judo
26-07-2011, 08:44
در اولین برخورد لبخند به لب ندارم در کل تظاهر می کنم که لبخند به لب دارم و همه می فهمم که لبخندی روی لبانم نیست و خیلی نگران هستم.
وقتی دارم صحبت می کنم با صدای آروم جواب میدم.
شمرده و آروم صحبت می کنم.
در حقیقت یک نگاه به طرف میکنم و بعد نگاهم به کناره های محل گفت و گو هست.
دوست عزیز هر کسی یک خصوصیات شخصیتی دارد.
مثلا خود من آدم جدی هستم و شاید 1 هفته طول بکشه تا بتونم اونجور که دلم میخواد بگم و بخندم.
ولی سعی کن خودت باشی و اعتماد به نفس داشته باشی.
امیدوارم موفق باشی.

Lady parisa
26-07-2011, 09:32
به اشتباه تصور نکنید که اگر بتوانید همسرتان یا دوستتان یا را عوض کنید، رابطه‌تان بهتر می شود.

- این تصور بچگانه که عاشق شدن یعنی پیدا کردن کسی که مسئول خوشبخت بودن شما باشد را کنار بگذارید. این شمایید که باید مسئولیت خوشبخت شدن خودتان را بپذیرید.


- اگر رابطه‌تان شاد نیست، مهمترین فردی که می‌توانید تغییر دهید خودتان هستید. زمانیکه بتوانید رفتارهای مخرب خودتان را تشخیص دهید می‌توانید تصمیم بگیرید که آنها را از بین برده و رابطه‌تان را شادتر کنید.




:11:

Gam3r
26-07-2011, 10:38
من هم یه مشکلی دارم
اصولا من دیده نمیشوم چکار کنم؟
این هم شامل جمع دوستان و غریبه و... میشه
هم شامل p30 world
بارها شده من سوالی میپرسم ولی از خیر جوابش باید بگذرم.مثلا من توی صفحه قبل یک سوال پرسیدم ولی هیچکسی پست های منو نمیبینه و جواب نمیده.من خیلی دلم میشکنه

توی جمع هم همینه .من اگر یه نظری بدم یا دوستام تحقیرم میکنند(حالا اگر اون نظر یکی دیگه بود همه به به میگفتند)
یا باید داد بزنم تا مثلا جواب یه سوالم رو بگیرم
دیگه خسته شدم از این وضعیت

ببین دوستِ من ، این که توی یک جمعی که افراده زیادی در اون هستند ، به شما توجهی نشه ، کاملا عادی هست !

مثلا توی یک جمع دو نفره ، وقتی با فرد داری صحبت میکنی ، 100% توجهش به شما هست ، اما توی یک جمع 3 نفره ، این توجه میشه 50% یا مثلا توی یک جمع 10 نفره ، این توجه نسبت به شما میشه 10% ، بنابراین خیلی عادی هست که شما سوالی از جمع بپرسید و کسی جواب نده ، بهترین کار در این جور مواقع این هست که ضربه به بقلیتون بزنین و سوال رو از اون بپرسین !

درضمن ، سوالِ شما خیلی کلی بودش ، میشه بیشتر توضیح بدید ؟ همراه با مثال و ...
اینجوری بیشتر میشه کمک کرد


ممنونم

iyannahi
26-07-2011, 13:13
با سلام خدمت اساتید گرامی
عرض شود که والا خوش نداریم میزبان میهمانانی باشیم که با آمدن مکرر و بی جهت و بی دلیل آرامش و آسایشمونو بهم بزنن. راستش ما تازه ازدواج کردیم و همراه مادر شوهرم تو خونه ی خودمون زندگی میکنیم
شوهر بنده تقریبا 8 خواهرو برادرند حالا فرض کنید اینا همشون با بهانه ی دیدن مادر شوهرم به خونه ی ما میان و مجلس حمام زنانه راه میندازن. من نمیخوام که چیزی بگم که دلخور بشن و نیان . فقط میخوام که برخور مناسب رو بدونم که چطوری برخورد کنم تا بدونن که زیاد هم نباید با این بهانه اینکارو بکنن
ممنون

Lady parisa
26-07-2011, 15:31
1-سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود.

2-تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.

3-به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.

4-در شادی های مردم شریک شو.

5-نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .

6-از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .

7-در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .

8-در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .

9-دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .

10-در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .

11-با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.

12-خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .

13-اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .

14-کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .

15-با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .

16-در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .

17-هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .

18-دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.

19-تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و
هم تعداد دوستانت .



پ.ن: بعضی جملات آشناست! یا ما جملات رو میخونیم و رد میشیم بی هیچ درس گرفتنی! یا پست تکراریه !
پاک شد معلوم میشه تکراریه یا نه:31:

20-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش

hamid_diablo
26-07-2011, 17:10
عرض شود که والا خوش نداریم میزبان میهمانانی باشیم که با آمدن مکرر و بی جهت و بی دلیل آرامش و آسایشمونو بهم بزن
منم مشکل شما رو دارم با این تفاوت که من مجردم و خونه پدرم هستم و از مهمون اومدن بدم میاد.نه اینکه آدم بدی باشم نـــــــــه
اما مهمونی هم حدی داره مخصوصا تو این دوره و زمونه
یه راهی رو که من امتحان کردم این بوده که هر وقت مهمون اومده گفتم که سر درد دارم یا به بهونه درس خوندن رفتم تو اتاقم و زیاد با مهمونا سر و کله نزدم
البته یه روزایی میشهکه به شدت دلتنگ فامیلا میشم و از خدا میخوام که هر روز مهمون داشته باشیم.ولی اکثر اوقات حس میکنم که مهمونامون بی موقع میان و احساس میکنم که مزاحم زندگیم شدن

Gam3r
26-07-2011, 17:35
با سلام خدمت اساتید گرامی
عرض شود که والا خوش نداریم میزبان میهمانانی باشیم که با آمدن مکرر و بی جهت و بی دلیل آرامش و آسایشمونو بهم بزنن. راستش ما تازه ازدواج کردیم و همراه مادر شوهرم تو خونه ی خودمون زندگی میکنیم
شوهر بنده تقریبا 8 خواهرو برادرند حالا فرض کنید اینا همشون با بهانه ی دیدن مادر شوهرم به خونه ی ما میان و مجلس حمام زنانه راه میندازن. من نمیخوام که چیزی بگم که دلخور بشن و نیان . فقط میخوام که برخور مناسب رو بدونم که چطوری برخورد کنم تا بدونن که زیاد هم نباید با این بهانه اینکارو بکنن
ممنون

شما عرض کردید که شوهر شما 8 خواهر و برادر دارند ،
چرا هر کدومتون به صورت ماهیانه از مادر شوهرتون پذیرایی نمیکنید ؟ اینجوری هر 8 ماه نوبتِ شما میشه و خیلی کار شما سبک میشه ! میتونید بهونه هایی نظیر اینکه مادر شوهرتون دوست داره هر ماه توی خونه ی یکی باشه و هر ماه با یک فرزند باشه تا تنوع ایجاد بشه استفاده کنید تا کسی ناراحت نشه .

البته این چیزی که شما میگید ، واقعا ظلم هست ! من هیچوقت توی همچین موقعیتی نبودم و دوست هم ندارم توی همچین موقعیتی باشم ! واقعا سخت که آدم نه تنها حریم خصوصی نداشته باشه ، بلکه دم به دم هم مزاحم داشته باشه ! اما ، اگه راهِ چاره ای نیست ، شما مجبور هستید به قول معروف جدی ترین حرف ها رو در شوخی هاتون بزنید ، مثلا با لبخند به صورتی غیر مستقیم به طرفِ مقابل تفهیم کنید که فقط 5 شنبه و جمعه ها میتونن بیان خونه ی شما ، به هر حال اونها هم دوست دارند مادرشون رو ببینند .

امیدوارم موفق بشید ...

legolas 224
26-07-2011, 17:45
با سلام خدمت اساتید گرامی
عرض شود که والا خوش نداریم میزبان میهمانانی باشیم که با آمدن مکرر و بی جهت و بی دلیل آرامش و آسایشمونو بهم بزنن. راستش ما تازه ازدواج کردیم و همراه مادر شوهرم تو خونه ی خودمون زندگی میکنیم
شوهر بنده تقریبا 8 خواهرو برادرند حالا فرض کنید اینا همشون با بهانه ی دیدن مادر شوهرم به خونه ی ما میان و مجلس حمام زنانه راه میندازن. من نمیخوام که چیزی بگم که دلخور بشن و نیان . فقط میخوام که برخور مناسب رو بدونم که چطوری برخورد کنم تا بدونن که زیاد هم نباید با این بهانه اینکارو بکنن
ممنون
سلام
یه سوال : شوهر شما از این احساس شما (که از این حرکت برادر و خواهرهایش رنجور شده اید) خبر دارند یا نه ؟
شاید مطلع شدن شوهرتان از این موضوع ، کمکی خوبی به رفع مسئله تان بکند .
موفق باشید :40:

Переклад не
26-07-2011, 19:16
با سلام خدمت اساتید گرامی
عرض شود که والا خوش نداریم میزبان میهمانانی باشیم که با آمدن مکرر و بی جهت و بی دلیل آرامش و آسایشمونو بهم بزنن. راستش ما تازه ازدواج کردیم و همراه مادر شوهرم تو خونه ی خودمون زندگی میکنیم
شوهر بنده تقریبا 8 خواهرو برادرند حالا فرض کنید اینا همشون با بهانه ی دیدن مادر شوهرم به خونه ی ما میان و مجلس حمام زنانه راه میندازن. من نمیخوام که چیزی بگم که دلخور بشن و نیان . فقط میخوام که برخور مناسب رو بدونم که چطوری برخورد کنم تا بدونن که زیاد هم نباید با این بهانه اینکارو بکنن
ممنون

میتونید برید کنارشون بشینید و از کارهای زیادی که سرتون میریزه بگید و نوعی گلایه بکنید مثلا بگید :
والا این پذیرایی/آشپزخانه/هرجا رو خیلی باهاشون ور میرم هی باید مرتب و تمیزشون کنم از بس به آشپزخانه / پذیرایی / هال/ و .. رسیدگی میکنم که کمر درد گرفتم یا جارو برقی سوخته یا دارم هلاک میشم .تو این موقعه که اگه بچه مچه هم داشته باشن به اونا تذکر میدن و نمیذارن بازیگوشی کنه
یا مثلا از سردرد و افت یا بالارفتن فشار خون حرف بزنید مثلا اینکه مادر عزیز سرو صدا باعث بالا رفتن فشار خونش میشه و این واسه قلبش خیلی مضره خدایی نکرده بلا ملا سرش میاد.
یا به یکی بگید که با کسی رودرواسی نداشته باشه و این مطالب رو به مهمونا گوشزد کنه و حرف شمارو غیر مستقیم برسونه

hamid_diablo
26-07-2011, 20:44
البته دوست عزیز بهتر راه اینکه اول به یه مشاوره خانواده مراجعه کنید و مشکلات رو باهاشون درمیون بزارید

بعد از دوستان و آشنایان قابل اعتماد که مشکل مشابه شما دارن مشورت بگیرید

با شوهرتون درباره رفت و آمد زیاد خانوادشون صحبت کنید و بگید که از این وضع رنج میبرید

رفت و آمد با خونواده خودتون چطوره.یعنی پدر و مادر و برادر و خواهراتون زیاد مهمونی میان خونتون یا اینکه رفت و آمدتون کمه؟

تازه ازدواج کردید؟کلا تو خانواده شوهرتون رفت و آمد زیاده یا اینکه خونه شما زیاد میان؟

iyannahi
27-07-2011, 22:03
سلام
یه سوال : شوهر شما از این احساس شما (که از این حرکت برادر و خواهرهایش رنجور شده اید) خبر دارند یا نه ؟
شاید مطلع شدن شوهرتان از این موضوع ، کمکی خوبی به رفع مسئله تان بکند .
موفق باشید :40:

اولا تشکر میکنم از همه دوستان بابت وقتی که اختصاص دادن
ثانیا بله ایشون مطلع هستن


شما عرض کردید که شوهر شما 8 خواهر و برادر دارند ،
چرا هر کدومتون به صورت ماهیانه از مادر شوهرتون پذیرایی نمیکنید ؟ اینجوری هر 8 ماه نوبتِ شما میشه و خیلی کار شما سبک میشه ! میتونید بهونه هایی نظیر اینکه مادر شوهرتون دوست داره هر ماه توی خونه ی یکی باشه و هر ماه با یک فرزند باشه تا تنوع ایجاد بشه استفاده کنید تا کسی ناراحت نشه .

البته این چیزی که شما میگید ، واقعا ظلم هست ! من هیچوقت توی همچین موقعیتی نبودم و دوست هم ندارم توی همچین موقعیتی باشم ! واقعا سخت که آدم نه تنها حریم خصوصی نداشته باشه ، بلکه دم به دم هم مزاحم داشته باشه ! اما ، اگه راهِ چاره ای نیست ، شما مجبور هستید به قول معروف جدی ترین حرف ها رو در شوخی هاتون بزنید ، مثلا با لبخند به صورتی غیر مستقیم به طرفِ مقابل تفهیم کنید که فقط 5 شنبه و جمعه ها میتونن بیان خونه ی شما ، به هر حال اونها هم دوست دارند مادرشون رو ببینند .

امیدوارم موفق بشید ...
ممنون نه ایشون از همون اول قرار شد با ما زندگی کنه و من نه تنها مشکلی باهاش ندارم بلکه خیلی هم دوستش دارم (این قضیه بحثش جداست بحث فقط سر راهکارهای مختلف هستش که چطور با این مهمونا برخورد خوب و منطقی بشه که دوستان راههای خوبی رو پیشنهاد کردند)


البته دوست عزیز بهتر راه اینکه اول به یه مشاوره خانواده مراجعه کنید و مشکلات رو باهاشون درمیون بزارید

بعد از دوستان و آشنایان قابل اعتماد که مشکل مشابه شما دارن مشورت بگیرید

با شوهرتون درباره رفت و آمد زیاد خانوادشون صحبت کنید و بگید که از این وضع رنج میبرید

رفت و آمد با خونواده خودتون چطوره.یعنی پدر و مادر و برادر و خواهراتون زیاد مهمونی میان خونتون یا اینکه رفت و آمدتون کمه؟

تازه ازدواج کردید؟کلا تو خانواده شوهرتون رفت و آمد زیاده یا اینکه خونه شما زیاد میان؟
ممنون میدونم که راهنمایی دوستان کافی خواهد بود
ما تو آپارتمان زندگی میکنیم و خونه ی پدرم طبقه پایین هستش و بله رفتو آمد با اونا هم داریم
کلا خانواده های ما خیلی صمیمی هستش و اصلا مشکلی نیست فقط میخواستم رفتار مناسب و منطقی و بجا و سنجیده رو انجاام بدم که این مهربونی و خوشی و صمیمیت به هم نخوره
ممنون

bolka
28-07-2011, 16:08
يه سوال ديگه هم داشتم من يه نامزدي دارم، كه هركاري ميكنم نميتونم قانعش كنم كه زياد آرايش نكنه. البته زياد نيست! ولي خب همون مقدار كم هم دوس ندارم آرايش كنه. هرچي دليل منطقي و غير منطقي بود بهش گفتم ولي اصلآ!
انگار اين تو ذات خانم ها هست. چه جوري ميشه اين موضوع رو كنترل كرد و بهترين راه چيه؟ اين كار به اين دليل نيست كه به من علاقه اي نداره يا واقعآ اين يه چيزه ذاتيه؟
مهارتي رو ياد بديد تا بهتر بشه اين موضوع رو كنترل كرد اين سوال خيلياست مطمئنم....

hamid_diablo
28-07-2011, 17:22
انگار اين تو ذات خانم ها هست. چه جوري ميشه اين موضوع رو كنترل كرد و بهترين راه چيه؟ اين كار به اين دليل نيست كه به من علاقه اي نداره يا واقعآ اين يه چيزه ذاتيه؟
مهارتي رو ياد بديد تا بهتر بشه اين موضوع رو كنترل كرد اين سوال خيلياست مطمئنم..

بله تو ذات خانومهاست
اما باید کنترل شده باشه.دقت کنید بهش بگید که آرایش از حالت منطقی اون خارج نشه و زننده نباشه
خوب خانومها در هر شرایطی باید خودشون رو نشون بدن.حتی بعضی از خانومها بعد از ازدواج آرایش کردنشون بیشتر میشه و دلایل مختلفی دارن از جمله اینکه ما بعد از ازدواج هم میتونیم تو چشم و مورد پسند دیگران باشم و.....

ولی اگه شما بابت این موضوع ناراحت هستید باید قبل از ازدواج به خانومتون این رو میگفتید تا کار به اینجا نکشه

ملا نصرالدین
28-07-2011, 18:25
با سلام خدمت اساتید گرامی
عرض شود که والا خوش نداریم میزبان میهمانانی باشیم که با آمدن مکرر و بی جهت و بی دلیل آرامش و آسایشمونو بهم بزنن. راستش ما تازه ازدواج کردیم و همراه مادر شوهرم تو خونه ی خودمون زندگی میکنیم
شوهر بنده تقریبا 8 خواهرو برادرند حالا فرض کنید اینا همشون با بهانه ی دیدن مادر شوهرم به خونه ی ما میان و مجلس حمام زنانه راه میندازن. من نمیخوام که چیزی بگم که دلخور بشن و نیان . فقط میخوام که برخور مناسب رو بدونم که چطوری برخورد کنم تا بدونن که زیاد هم نباید با این بهانه اینکارو بکنن
ممنون


راستش در این مورد کار زیادی نمیشه خودت بکنی.چون عروس اگر یک فرشته هم باشه با کوچکترین حرفی در این مورد بد میشه.بهترین کار اینه که خیلی با آرامش به همسرت بگی که این مشکل رو داری.بعد از اون بخوای که به برادر و خواهراش بگه که عوض اینکه اونا برای دیدن مادر شوهرت بیان خونتون .اونا بیان و مادرشوهرت رو ببرند خونشون.چون به نظر من هر کاری کنی نمیتونی حتی شوهرت هم نمیتونه بگه نیایید.چون اونا میگن ما میخواهیم مادرمون رو ببینیم.پس بهتره برای دیدن مادرشان یا بیاییند و ایشان را ببرند خانه خودشان یا مادرشوهرت خودش برود خانه ی انها

ملا نصرالدین
28-07-2011, 18:37
يه سوال ديگه هم داشتم من يه نامزدي دارم، كه هركاري ميكنم نميتونم قانعش كنم كه زياد آرايش نكنه. البته زياد نيست! ولي خب همون مقدار كم هم دوس ندارم آرايش كنه. هرچي دليل منطقي و غير منطقي بود بهش گفتم ولي اصلآ!
انگار اين تو ذات خانم ها هست. چه جوري ميشه اين موضوع رو كنترل كرد و بهترين راه چيه؟ اين كار به اين دليل نيست كه به من علاقه اي نداره يا واقعآ اين يه چيزه ذاتيه؟
مهارتي رو ياد بديد تا بهتر بشه اين موضوع رو كنترل كرد اين سوال خيلياست مطمئنم....


من خودم یک زن هستم.اگر خواستید در مورد این کارهایی که میگویم انجام دهید دلیل می اورم.در پ.خ
الان اگر بگویم خانم ها مرا میزنند

الان شاید کمی کنترلش سخت باشد.از ایشان بخواهید هر وقت در خانه شان به ملاقاتشان میروید برایتان ارایش کند.وقتی که این کار را کرد به شدت از او تعریف کنید.ایراد نگیرید.اضهار نظر در مورد رنگ ها نکنیدوفقط تعریف کنید.بعد یک مدت کم کم به او بگویید که زیباترین دختر دنیاست.و...
بعد کم کم بگویید دلتان نمیخواهد که گوهرتان را کسی ببیند.به او بگویید وقتی بی ارایش با هم بیرون میروید خوشحالتر هستید.تشویقش کنید.فقط کار را به لج و لج بازی نکشانید.به او پی در پی نگویید ارایش نکن.کلا این کار نیاز به سیاست داره.با زور حل نمیشه

ملا نصرالدین
28-07-2011, 18:46
ببین دوستِ من ، این که توی یک جمعی که افراده زیادی در اون هستند ، به شما توجهی نشه ، کاملا عادی هست !

مثلا توی یک جمع دو نفره ، وقتی با فرد داری صحبت میکنی ، 100% توجهش به شما هست ، اما توی یک جمع 3 نفره ، این توجه میشه 50% یا مثلا توی یک جمع 10 نفره ، این توجه نسبت به شما میشه 10% ، بنابراین خیلی عادی هست که شما سوالی از جمع بپرسید و کسی جواب نده ، بهترین کار در این جور مواقع این هست که ضربه به بقلیتون بزنین و سوال رو از اون بپرسین !

درضمن ، سوالِ شما خیلی کلی بودش ، میشه بیشتر توضیح بدید ؟ همراه با مثال و ...
اینجوری بیشتر میشه کمک کرد


ممنونم

دوست من حرفت رو کاملا قبول دارم.ولی مثلا من و دوستام که 7 یا 8 نفر هستیم نشستیم.هر کسی از مثلا همسرش میگوید که خوب است یا بدهست یا...همه میگویند نوبت من که میرسد بحث عوض می شود .یا مثلا همه داریم در مورد موضوعی حرف میزنیم .هرکسی نظرش را میگوید و دیگران ان را تایید یا رد میکنند من که نظرم را میگویم انگار کسی نمی شنود.توی همین متفرقه هم بارها سوالی پرسیده ام که کسی جوابش را نداده بعد چندین پست دوباره نوشته ام که کسی جواب اینو نمیده؟؟؟اون وقت تازه جواب سوالم را میدهند.

بر خلاف انچه که دیگر دوستان گفتند من اصلا شوقی به مورد توجه قرار گرفتن ندارم.من فقط میخواهم مثل بقیه باشم.توی جمع 10 نفره به قول شما سهم من 10% هست ولی این 10% هم به من نمیرسد.در اخر هم من سکوت میکنم ولی حتی کسی از من نمیپرسه چرا ساکتی.

bolka
28-07-2011, 18:54
دوست من حرفت رو کاملا قبول دارم.ولی مثلا من و دوستام که 7 یا 8 نفر هستیم نشستیم.هر کسی از مثلا همسرش میگوید که خوب است یا بدهست یا...همه میگویند نوبت من که میرسد بحث عوض می شود .یا مثلا همه داریم در مورد موضوعی حرف میزنیم .هرکسی نظرش را میگوید و دیگران ان را تایید یا رد میکنند من که نظرم را میگویم انگار کسی نمی شنود.توی همین متفرقه هم بارها سوالی پرسیده ام که کسی جوابش را نداده بعد چندین پست دوباره نوشته ام که کسی جواب اینو نمیده؟؟؟اون وقت تازه جواب سوالم را میدهند.

بر خلاف انچه که دیگر دوستان گفتند من اصلا شوقی به مورد توجه قرار گرفتن ندارم.من فقط میخواهم مثل بقیه باشم.توی جمع 10 نفره به قول شما سهم من 10% هست ولی این 10% هم به من نمیرسد.در اخر هم من سکوت میکنم ولی حتی کسی از من نمیپرسه چرا ساکتی.

براي گفتن هر كلمه بايد اون كلمه رو با سياست خاصي به كار برد. بايد با كلمات به خوبي بازي كرد. اين موضوع در جذب شدن ديگران تاثير داره. احتمالآ ايراد كار اينه كه شما نميتونيد به خوبي راجع يك موضوع اظهار نظر كنيد. چند راه فوق العاده هست.
اول اينكه تر هر بحثي شركت نكنيد . اين خودش بهتون شخصيت ميده دليلي نداره تو هر بحثي باشيد.
دوم اينكه هميشه لبخند به لب داشته باشيد جدي ميگم اين يخلي تاثير داره و باعث ميشه همه بخوان نظر شماي خندان رو هم بدونن.
سوم اينكه حرفهاتونو خيلي ارام و اهسته و گاهي با بازي با اواها در ميان جمله هاتون مثل (مممم- اِِِم و ..) به كار ببريد اين هم تاثير داره. حتي اگر وسط حرفتون يك فرد بي شخصيت ناگهان بحثتونو قطع كرد ناراحت نشيد و سريع جبهه نگيريد كه چرا حرفمو قطع كردي و... اين به شدت باعث پايين اومدن مرتبه شما ميشه. وقتي كسي از روي كم بودن فرهنگ ناگهان وقتي حرف زدن شما رو قطع كرد و بحث رو با يك سوال از بقيه عوض كرد اصلآ جدي نگيريد يه لبخند ساده بزنيد و همون لحظه حرفتونو ببريد اين باعث ميشه نشون داده بشه كه زياد مشتاق براي حرف زدن نيستيد و بيشتر اهل فكر كردن هستيد. يعني حرف زدنتون ارزش داره و وقتي كسي قطعش ميكنه خودش لايق شنيدنش نيست. خودتونو دست بالا بگيريد.
چهارم اينكه اگر وقتي نوبت اظهار نظرتون شد و همون لحظه بحث عوض شد نه خودتونو ناراحت نشون بديد نه خوشحال عادي رفتار كنيد و در ميان نظرات باقي افراد از جملاتي مثل (صحيح- درسته و...) استفاده كنيد اين شما رو كم كم وارد جمع ميكنه طوري كه خود به خود تو گفتن نظرتونو قرار ميگيريد....
موفق باشيد

Gam3r
28-07-2011, 19:11
دوست من حرفت رو کاملا قبول دارم.ولی مثلا من و دوستام که 7 یا 8 نفر هستیم نشستیم.هر کسی از مثلا همسرش میگوید که خوب است یا بدهست یا...همه میگویند نوبت من که میرسد بحث عوض می شود .یا مثلا همه داریم در مورد موضوعی حرف میزنیم .هرکسی نظرش را میگوید و دیگران ان را تایید یا رد میکنند من که نظرم را میگویم انگار کسی نمی شنود.توی همین متفرقه هم بارها سوالی پرسیده ام که کسی جوابش را نداده بعد چندین پست دوباره نوشته ام که کسی جواب اینو نمیده؟؟؟اون وقت تازه جواب سوالم را میدهند.

بر خلاف انچه که دیگر دوستان گفتند من اصلا شوقی به مورد توجه قرار گرفتن ندارم.من فقط میخواهم مثل بقیه باشم.توی جمع 10 نفره به قول شما سهم من 10% هست ولی این 10% هم به من نمیرسد.در اخر هم من سکوت میکنم ولی حتی کسی از من نمیپرسه چرا ساکتی.

از bolka عزیز تشکر میکنم بابت جوابی که دادند ، ایشون بسیار عالی و کامل گفتند ، با اجازه ایشون من به جزییات حرف هایی که زدند میپردازم :


سوم اينكه حرفهاتونو خيلي ارام و اهسته و گاهي با بازي با اواها در ميان جمله هاتون مثل (مممم- اِِِم و ..) به كار ببريد اين هم تاثير داره.

این خیلی تایید میشه !
اگر شما یکهو وسطِ یک جمع سوال بپرسید ، ممکنه بعضی ها غافلگیر بشند و بعضی های دیگه در ذهنشون بگن این چرا اینجوری هست ! اما اگر با یه لبخند و یک لحن دوستانه بگین : ممم ، بچه ها ، یه سوال : ...
اینجوری ، شما همه ی افراد رو مخاطب قرار میدین و باعث میشین که همه به شما توجه کنند ، این نکته رو رعایت میکنید دوست عزیز ؟


حتي اگر وسط حرفتون يك فرد بي شخصيت ناگهان بحثتونو قطع كرد ناراحت نشيد و سريع جبهه نگيريد كه چرا حرفمو قطع كردي و... اين به شدت باعث پايين اومدن مرتبه شما ميشه.

بله ، کاملا درسته .

مثلا توی مازندران ، ما چند تا تیکه کلام داریم که وقتی کسی حرفمون رو قطع کرد ، اون تیکه رو میگیم و باعث میشیم که همه بخندن و کسی هم که حرف رو قطع کرد خجالت بکشه و چیزی نگه ، مودبانه ترینشون این هست :
دارم صحبت میکنم ، گِل لگد نمیکنم که ! ( البته این توی مازندران رواج داره ، توی محلِ زندگی شما رو نمیدونم )

دوست داشتم بقیه رو هم بگم ولی متاسفانه شما خانم هستید ، اگر آقا بودید شاید یک راهی پیدا میکردم ! : دی


چهارم اينكه اگر وقتي نوبت اظهار نظرتون شد و همون لحظه بحث عوض شد نه خودتونو ناراحت نشون بديد نه خوشحال عادي رفتار كنيد و در ميان نظرات باقي افراد از جملاتي مثل (صحيح- درسته و...) استفاده كنيد اين شما رو كم كم وارد جمع ميكنه طوري كه خود به خود تو گفتن نظرتونو قرار ميگيريد....

دقیقا ، شما باید جزو اولین کسایی باشید که نظرشون رو با اشتیاق ابراز میکنن ، نه اینکه کسانی که منتظر هستند تا نوبتشون بشه ، اینجوری هیچوقت نوبتتون نمیشه ...

و در مورد سوالی که کردید که در پی سی ورلد جواب شما رو نمیدند :

سعی کنید بیشتر به پست هاتون رنگ و لعاب بدید ، قسمت های مهم رو بولد یا قرمز کنید و از نثر زیبایی استفاده کنید ، این باعث میشه که گاها 4-5 نفر هم به شما جواب بدهند !

Manager_66
06-08-2011, 14:11
سلام دوستان.
من در ارتباط برقرار کردن با دخترها مشکل دارم . این چیزی که میگم برای دوستی و اینها نیست بلکه برای سوال پرسیدن و صحبت کردن درمورد درس و ... با دخترها میشه . تو دانشگاه وقتی یک دختری میاد سمتم و یک بحثی باهام میکنه اولش خوب میرم جلو اما بعد فک میکنم که این دختر تو ذهنش در مورد من چی فک میکنه یا دارم حرف های بیربطی میزنم و اینجا که میشه اعتماد بنفسم رو از دست میدم و سریع مثل این آدمهای دست و پا چلفتی بحث رو تموم میکنم و میرم و بعد تا 2 ساعت با خودم فک میکنم که چرا من اینجوریم . در مورد ارتباط برقرار کردن با خانومهایی که تا بحال ندیدم و غریبه هستن مشکل ندارم اما اگه تعداد این ملاقات ها به دو یا چند بار برسه خراب میکنم و تا بحال بابت این قضیه فرصتهای زیادی در رابطه با کار از دست دادم . میشه لطفا راهنماییم کنید چطور از این حالت در بیام.

Gam3r
06-08-2011, 14:34
سلام دوستان.
من در ارتباط برقرار کردن با دخترها مشکل دارم . این چیزی که میگم برای دوستی و اینها نیست بلکه برای سوال پرسیدن و صحبت کردن درمورد درس و ... با دخترها میشه . تو دانشگاه وقتی یک دختری میاد سمتم و یک بحثی باهام میکنه اولش خوب میرم جلو اما بعد فک میکنم که این دختر تو ذهنش در مورد من چی فک میکنه یا دارم حرف های بیربطی میزنم و اینجا که میشه اعتماد بنفسم رو از دست میدم و سریع مثل این آدمهای دست و پا چلفتی بحث رو تموم میکنم و میرم و بعد تا 2 ساعت با خودم فک میکنم که چرا من اینجوریم . در مورد ارتباط برقرار کردن با خانومهایی که تا بحال ندیدم و غریبه هستن مشکل ندارم اما اگه تعداد این ملاقات ها به دو یا چند بار برسه خراب میکنم و تا بحال بابت این قضیه فرصتهای زیادی در رابطه با کار از دست دادم . میشه لطفا راهنماییم کنید چطور از این حالت در بیام.

بیشتر از همه این قسمت قرمز نظر من رو جلب کرد ! ببین ، ظاهرا مشکل شما توی صحبت کردن و داشتن افکار نامربوط هست !

مثلا گفتی که دختره توی ذهنش در مورد من چی فکر میکنه ، ببین ، ما پسرها اغلب در صحبت کردن با دخترها دچار استرس میشیم و بعد از صحبت کردن باهاشون شاید چندین بار حرف هامون رو مرور کرده باشیم که به دختره چی گفتیم ، دختره چی گفت ، و ... !! اما حرف زدن از نظر دخترها یک کار کاملا طبیعی هست .
ببین ، من درست متوجه نشدم منظورت چی هست ، اما احساس میکنم که میخوای بیشتر روی کسایی که مخاطبت هستند ( چه دختر چه پسر ) تاثیر بزاری ، برای این کار بهتره چند تا کتاب داستان با نثر سنگین پیدا کنی و شروع کنی این کتاب هارو بخونی ، هرجا هم که کلمه ی قلمبه دیدی اون کلمه رو روی یک کاغذ بنویس و کاغذ رو بچسبون روی دیوار اطاقت ، این باعث میشه هر روز اون کلمه هارو ببینی و توی صحبت های محاوره ای ازشون استفاده کنی و مخاطبت فکر کنه که تو یک فیلسوف به تمام معنا هستی و از تو خوشش بیاد ! مخصوصا اینکه دختر ها از پسرهای سرزبون دار خوششون میاد ! : دی

درضمن ، به نظر من خراب شدن رابطه ات با دخترها بعد از 2-3 جلسه این هست که شما 2 تا حرف خاصی با هم ندارید بزنید و سعی میکنید به قول معروف لــاس بزنید !!!! : دی ( البته اگر اشتباه میکنم بگید که تصحیح کنم ، منظور بدی ندارم ) برای همین وقتی کارت با دختری تموم شد ، محیط رو ترک کن و سعی نکن که بحث رو کش بدی !

دوست من لطفا کامل تر توضیح بده تا کامل تر جواب بدیم ، ممنون ...

پ ن : البته میتونی اون دختر هارو به من معرفی کنی شاید به نتیجه ای رسیدیم !!! : دی

ملا نصرالدین
06-08-2011, 18:15
اصولا دختر ها وقتی می ایند از یک پسر سوالی میکنند یا بحثی را باز میکنند 2 منظور دارند.یا قصد دوستی یا فضولی توی زندگی شما دارند یا هیچ قصد خاصی ندارند.احتمالا هم دختر ها از نوع دومش بیشتر می ایند طرف شما.وقتی یه دختری فقط دنبال جواب شما هست هیچ فکری در مورد شما نمیکند.این را مطمئن باشید.حالا از کجا میشه فهمید طرف قصد خاصی داره یا نه؟اگر با عشوه و ناز و مسخره بازی امد جلو و قبلش هم دوستاش دوره اش کرده بودند پس یعنی یه مرضی داره.باز هم وقتی شما صحبت میکنید اون به هیچ چیز منفی فکر نمیکنه.چون مطمئن باشد امار کامل شما را قبلش در اورده.اگر قرار بود فکر کنه که شما نرمال نیستید اصلا جلو نمی امد.توی دانشگاه حتی سربه زیرترین دختر ها هم امار اکثر پسر ها را دارند

Manager_66
06-08-2011, 18:18
ممنون Gam3r و ملانصر دین عزیز . من از لحاظ اطلاعات عمومی و تخصصی مشکلی ندارم +تعریف از خود نباشه+ فقط تو بیانشون مشکل دارم بذار یک چیزی بگم تو همونجایی که یک دختر میاد یک چیزی در مورد طراحی سایت یا درس یا ... میپرسه در حالیکه صحبتمون مفیده و باید دختره رو راهنمایی کنم و اون به حرفایی که میزنم احتیاج داره یه همچین افکاری میاد تو سرم (چون من عادت دارم تو چشم مخاطب زل بزنم و وقتی موقع حرف زدن کسی سرم رو میندازم پایین یا اونطرفو نگاه میکنم حس خوبی ندارم-واسه همین میترسم یک دختر فکرای بدی راجع بهم بکنه و یکدفعه وسط بحث باهاش قاطی میکنم و ...) در حالیکه بغل دستم یک پسر دیگه وایساده و سه چهار تا دختر دور و برش جمع شدن و داره در مورد چرت و پرت ترین چیزی که به ذهن آدم میرسه واسشون صحبت میکنه و کم هم نمیاره و تا دو ساعت هم ممکنه حرف بزنه براشون اما من که قصدم کمک کردن و اینها بیشتر از چند دقیقه نمیتونم این کار رو انجام بدم . یکجورایی فکر میکنم دارم گناه میکنم و عذاب وجدان میگیرتم . نمیدونم واسه از بین بردن این حس مسخره باید چیکار کنم . خیلی در موردش فک میکنم و این توضیح رو هم بدم که تو فامیلمون معمولا دختر و پسر اصلا با هم حرف نمیزنن حتی موقع دید و بازدید بیشترین دیالوگ رد و بدل شده بینمون ممکنه سلام باشه. باز هم میگم فقط در مورد دختر و جنس مخالف اینطوریه ها وگرنه مشکلی ندارم .

prev
06-08-2011, 20:36
سلام.من تازه واردم.خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم.من در ارتباط با مادربزرگم مشکل دارم.یعنی این مادربزرگم چون بچه دیگه ای نداره و مادرم تک فرزندشه و بابابزرگم فوت شده الان خونه ما زندگی میکنه.این مادربزرگم 90 سالشه و از لحاظ فیزیکی و حافظه ای خیلی قویه . ولی هر موقع میبینمش فقط در حال غرزدن و نفرین کردن من و مادرمو و خونوادمو و ایناست . یک موقع هست کسی نمیفهمه و سنش بالاست و حافظش رو از دست میده آدم انتظاری ازش نداره ولی اینکه جزئیترین مسائل دوران بچگیش یادشه آدم خیلی بهش برمیخوره همچین رفتاری ازش میبینه . اخلاق فوق العاده بدی داره .همیشه یک اخمی میکنه که آدم میترسه نگاهش کنه. همش پشت سر یکی از ما به نفر دیگه بد میگه و ما رو به جون هم مینداره و ما رو نسبت بهم بدبین میکنه. یعنی یک شیطان حال بهم زنیه برای خودش.هر موقع هم چیزی بهش میگی گریه میکنه و میگه چرا من نمیمیرمو یک فیلمی بازی میکنه که تا مدتها سردرد میشی. من فقط بخاطر مادرم تحملش میکنم ولی واقعا هر موقع میبینمش انگیزمو برای زندگی از دست میدم و دوست دارم برم یجایی که دیگه نبینمش . با همچین آدمی باید چیکار کرد؟ خونه سالمندان هم اصلا نمیشه حرفش رو زد .چند وقت که محلش نمیذارم همش آه میکشه و میخواد گریه کنه . اینو چیکارش کنم؟

ملا نصرالدین
07-08-2011, 10:47
ممنون Gam3r و ملانصر دین عزیز . من از لحاظ اطلاعات عمومی و تخصصی مشکلی ندارم +تعریف از خود نباشه+ فقط تو بیانشون مشکل دارم بذار یک چیزی بگم تو همونجایی که یک دختر میاد یک چیزی در مورد طراحی سایت یا درس یا ... میپرسه در حالیکه صحبتمون مفیده و باید دختره رو راهنمایی کنم و اون به حرفایی که میزنم احتیاج داره یه همچین افکاری میاد تو سرم (چون من عادت دارم تو چشم مخاطب زل بزنم و وقتی موقع حرف زدن کسی سرم رو میندازم پایین یا اونطرفو نگاه میکنم حس خوبی ندارم-واسه همین میترسم یک دختر فکرای بدی راجع بهم بکنه و یکدفعه وسط بحث باهاش قاطی میکنم و ...) در حالیکه بغل دستم یک پسر دیگه وایساده و سه چهار تا دختر دور و برش جمع شدن و داره در مورد چرت و پرت ترین چیزی که به ذهن آدم میرسه واسشون صحبت میکنه و کم هم نمیاره و تا دو ساعت هم ممکنه حرف بزنه براشون اما من که قصدم کمک کردن و اینها بیشتر از چند دقیقه نمیتونم این کار رو انجام بدم . یکجورایی فکر میکنم دارم گناه میکنم و عذاب وجدان میگیرتم . نمیدونم واسه از بین بردن این حس مسخره باید چیکار کنم . خیلی در موردش فک میکنم و این توضیح رو هم بدم که تو فامیلمون معمولا دختر و پسر اصلا با هم حرف نمیزنن حتی موقع دید و بازدید بیشترین دیالوگ رد و بدل شده بینمون ممکنه سلام باشه. باز هم میگم فقط در مورد دختر و جنس مخالف اینطوریه ها وگرنه مشکلی ندارم .


خوب من فکر میکنم اولین مشکل شما اینه که نگاه نمیکنی به طرف مقابل.روانشناس ها میگن ارتباط چشمی خیلی مهمه.نه اینکه زل بزنی توی چشم یارو.نمیدونم چجوری بگم.مثل پسرها که باهاشون صحبت میکنی.زل نمیزنی توی چشمش.گاهی نگاهش میکنی گاهی حواست جای دیگه هست و...
برای این کار هم با مادر و خواهر و کلا کسانی که بهت محرم هستند تمرین کن.سعی کن موقع حرف زدن بیشتر بهشون نگاه کنی.
در مورد گناه هم خودت هم میدونی حتی اگر به یک مرد با قصد ...نگاه کنی گناه هست.از انجایی که شما بسیار خجالتی هستی فکر نکنم اصلا دنبال اینجور مسائل باشی پس نگاه کردنت هیچ گناهی نداره پس این فکر ها رو از سرت بریز بیرون.ادمی که بدون قصد نگاه میکنه هیچ گناهی نمیکنه.از الان سعی کن تمرین کنی.اصلا عذاب وجدان نداشته باش.در مورد فکر دختر ها هم که توی پست قبل بهت گفتم.یه تمرین دیگه هم فکر کنم خوب باشه وقتی یه دختر میاد پیشت که ازت سوال کنه اولا همه این فکر ها رو بریز دور بعد به یکی از دوستات بگو نگاهت کنه.و تو رو ارزیابی کنه.هر دفعه بگه چجوری بودی تو هم سعی کن هر دفعه بهتر باشی.اینجوری اعتماد به نفست هم بالاتر میره.

ملا نصرالدین
07-08-2011, 11:02
سلام.من تازه واردم.خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم.من در ارتباط با مادربزرگم مشکل دارم.یعنی این مادربزرگم چون بچه دیگه ای نداره و مادرم تک فرزندشه و بابابزرگم فوت شده الان خونه ما زندگی میکنه.این مادربزرگم 90 سالشه و از لحاظ فیزیکی و حافظه ای خیلی قویه . ولی هر موقع میبینمش فقط در حال غرزدن و نفرین کردن من و مادرمو و خونوادمو و ایناست . یک موقع هست کسی نمیفهمه و سنش بالاست و حافظش رو از دست میده آدم انتظاری ازش نداره ولی اینکه جزئیترین مسائل دوران بچگیش یادشه آدم خیلی بهش برمیخوره همچین رفتاری ازش میبینه . اخلاق فوق العاده بدی داره .همیشه یک اخمی میکنه که آدم میترسه نگاهش کنه. همش پشت سر یکی از ما به نفر دیگه بد میگه و ما رو به جون هم مینداره و ما رو نسبت بهم بدبین میکنه. یعنی یک شیطان حال بهم زنیه برای خودش.هر موقع هم چیزی بهش میگی گریه میکنه و میگه چرا من نمیمیرمو یک فیلمی بازی میکنه که تا مدتها سردرد میشی. من فقط بخاطر مادرم تحملش میکنم ولی واقعا هر موقع میبینمش انگیزمو برای زندگی از دست میدم و دوست دارم برم یجایی که دیگه نبینمش . با همچین آدمی باید چیکار کرد؟ خونه سالمندان هم اصلا نمیشه حرفش رو زد .چند وقت که محلش نمیذارم همش آه میکشه و میخواد گریه کنه . اینو چیکارش کنم؟


مادربزرگ من هم اینجوری بود.خدا رحمتش کنه.میدونی ادم های پیر اخلاقشون عین بچه ها میشه.یه کم دقت کن.ادم بزرگ ها هیچ وقت الکی گریه نمیکنند.ولی بچه ها و پیر ها سر یه چیز کوچولو گریه میکنند.این نفرین و اخلاق بدش هم فقط بخاطر جلب توجه هست.دیدی بچه ها وقتی میخوان جلب توجه کنند بالا میروند پایین می ایند کسی نگاهشان نمیکند فحش میدن.که پدر و مادر یهو نگاهشون میکنن میگن ای بی ادب این چی بود گفتی و..در صورتی که اون فقط توجه میخواد.من این کارو کردم جواب داد.از الان میگم سخته ولی شدنیه.راه حلش توجه و محبت زیاد هست.اولش فحشت میده که چی ازجونم میخوای مهربون شدی.بعد میگه دیوانه شدی مهربون شدی ولی بعد خودش پشیمون میشه خجالت میکشه درست میشه.بهش توجه کن .محبت کن.فکر کن یه بچه هست.در جواب فحش و نفرین و گریه و... فقط محبت کن.

prev
07-08-2011, 14:30
مادربزرگ من هم اینجوری بود.خدا رحمتش کنه.میدونی ادم های پیر اخلاقشون عین بچه ها میشه.یه کم دقت کن.ادم بزرگ ها هیچ وقت الکی گریه نمیکنند.ولی بچه ها و پیر ها سر یه چیز کوچولو گریه میکنند.این نفرین و اخلاق بدش هم فقط بخاطر جلب توجه هست.دیدی بچه ها وقتی میخوان جلب توجه کنند بالا میروند پایین می ایند کسی نگاهشان نمیکند فحش میدن.که پدر و مادر یهو نگاهشون میکنن میگن ای بی ادب این چی بود گفتی و..در صورتی که اون فقط توجه میخواد.من این کارو کردم جواب داد.از الان میگم سخته ولی شدنیه.راه حلش توجه و محبت زیاد هست.اولش فحشت میده که چی ازجونم میخوای مهربون شدی.بعد میگه دیوانه شدی مهربون شدی ولی بعد خودش پشیمون میشه خجالت میکشه درست میشه.بهش توجه کن .محبت کن.فکر کن یه بچه هست.در جواب فحش و نفرین و گریه و... فقط محبت کن.

من هم دلم بحالش میسوزه منتها وقتی یه خورده محبت میکنی کنارت میشینه و از داستانهای 180 سال پیش واست میگه و تا بلند میشی باز فحش میده :31: و... ولی با تموم عیباش حافظه اش خارق العاده است و همه چی رو بخاطر میاره با 90 سال سنش . یکبار که ازش پرسیدم میگفت بخاطر خوندن روزی نیم ساعت قرآنه . :20:

ملا نصرالدین
08-08-2011, 09:21
خب ببین اون برای جلب توجه و جلب محبت فقط این راه را بلد هست.انتظار نداشته باش بیاد باهات در مورد ورژن اخر ویندوز 7 صحبت کنه.یه پیرزن 90 ساله چی بلده؟همون داستان های 180 سال پیش.ولی متاسفانه من خودم هم اینجوری شدم.صبر و حوصله ما خیلی کم شده.در مورد پیر ها و بچه ها صبر و حوصله زیاد فقط موثر هست.در مورد بچه ها ما یاد گرفتیم فقط انها رو تنبیه میکنیم که انها هم فقط با ما لج میکنند در مورد پیر ها هم فقط بهشون بی مهری و کم توجهی میکنیم که انها هم ازمون ناراحت می شوند

sarfarazian
15-08-2011, 07:07
به نظر من باید از افرادی که کل زندگیشون با مسخره کردن دیگرون میگذره دوری کرد ولی اگه به هر دلیلی نمیتونیم جدا شیم بستگی به شرایطش جواب حرکت زشتشو بدیم بهترین را بی توجهی با کمی اخم:21:

Lady parisa
15-08-2011, 09:32
آدم‌هایی که مهارت‌های ارتباطی و قدرت جذب ضعیف دارند، دچار این عارضه می‌شوند که گفته می شود فرد زخم زبان یا نیش گفتار دارد. وقتی از کسی زخم زبان می‌شنویم جدا از افکار منفی که در اینگونه افراد وجود دارد،نشان دهنده مهارت‌های ارتباطی ضعیف این اشخاص است. گفتار، کلام و آهنگ صدای آنها زخم روحی در شنونده ایجاد می‌کند.

در مهارت های ارتباطی وقتی شخصی می داند که چگونه صحبت کند، از زخم زبان استفاده نمی‌کند و پیامدهای گفتار خود را در نظر می‌گیرد. انسان‌های عصبی که آستانه تحمل کمتری دارند، عموما متهم به این مساله هستند که زخم و نیش زبان بیشتری دارند.

رضایی خصوصیات کلی این افراد را چنین بر می‌شمرد: مهارت های ارتباطی کم، افکار منفی، آستانه تحمل پایین، پرخاشگر و استرس دلایلی هستند که منجر به زخم زبان می‌شوند.

چون این اشخاص رفتارهای عادتی دارند باید طرز فکر آنها را عوض کرد. بخشی از زخم زبان ها تبدیل به رفتارهای عادتی می‌شوند. به این افراد از طریق طرح‌های درمانی باید کمک کرد و آموزش داد که بخشی از رفتارهایشان غلط است و باید آن را اصلاح کنند. وقتی این افراد نیش زبان نمی‌زنند ابتدا خود را از درد و رنج های درونی رها می‌کنند بنابراین فرد باید متقاعد شود در رفتار خود تغییر ایجاد کند.

hamid_diablo
15-08-2011, 10:31
سلام دوستان

چرا آدمها تو موقعیتهای جدید دچار استرس میشن ؟
چط.ر این استرس رو باید از بین برد؟

مثلا ون روز اول دانشگاه که کلاس داشتم به شکل وحشتناکی استرس داشتم.هیچ کس رو نمیشناختم و از قوانین خبر نداشتن.البته طبیعی بود ولی استرس بیش از حدم غیر طبیعی بود

Gam3r
15-08-2011, 10:54
سلام دوستان

چرا آدمها تو موقعیتهای جدید دچار استرس میشن ؟
چط.ر این استرس رو باید از بین برد؟

مثلا ون روز اول دانشگاه که کلاس داشتم به شکل وحشتناکی استرس داشتم.هیچ کس رو نمیشناختم و از قوانین خبر نداشتن.البته طبیعی بود ولی استرس بیش از حدم غیر طبیعی بود

ببین حمید جان ، این استرس و شاید ترس ( ترس وجهی از استرس هست ) از ناشناخته بودن محیط سرچشمه میگیره ،
انسان ها فقط از یک چیز ترس و استرس و اضطراب میگیرن و اون هم ناشناخته بودن هست ! مثلا ما از مرگ میترسیم ، چرا ؟ چون مرگ برای ما ناشناخته هست ! یا مثلا وقتی میخوایم وارد یک اطاق تاریک بشیم میترسیم ! چرا ؟ چون اون اطاق برای ما ناشناخته هست !

چیزی هم که شما میگی همینه ، دانشگاه و جو دانشگاه و بچه های دانشگاه برای شما ناشناخته هست به همین دلیل به استرس مبتلا میشی ، خیلی ها هم مثل تو همین مشکل رو دارن ، البته یکم خجالتی هستی ، درسته ؟


ببین ، مثلا یکی مثل من که بچه پررو هست حتی اگه توی کلاسی بره که هیچکی رو نمیشناسه باز هم خیلی راحت با همه صمیمی میشه و سریع ارتباط برقرار میکنه چون غریبه و آشنا براش فرقی نمیکنه ! سعی کن کلا بی خیال باشی !!
درضمن یک چیز دیگه هم هستش ، و این هست که سعی کن وقتی به جای جدید میری ، یک نفر همراه خودت داشته باشی تا همون نفر باعث بشه که تو احساس غریبی نکنی و راحت باشی ! مثلا من دو جلسه اول با یکی از دوستام میرفتم باشگاه تا احساس غربت نکنم ولی الان تنها میرم و با اکثر بچه های باشگاه رفیق شدم !!

باز هم سوالی داری حمید جان ؟

Lady parisa
28-08-2011, 09:51
پرسیدم..... ، چطور ، بهتر زندگی کنم ؟

با كمی مكث جواب داد :

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
و بدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ،
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .

hamid_diablo
29-08-2011, 12:54
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
این کار کمی مشکله ولی شدنیه.من بعضی وقتها به چیزهایی که در گذشته باعث ناراحتیم شده بودن فکر میکنم خندم میگیره .باورش نمیشه اون مسائل پیش و پا افتاده منو رنجیده باشه

MOHAMMAD_ASEMOONI
30-08-2011, 12:52
سلام.من تازه واردم.خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم.من در ارتباط با مادربزرگم مشکل دارم.یعنی این مادربزرگم چون بچه دیگه ای نداره و مادرم تک فرزندشه و بابابزرگم فوت شده الان خونه ما زندگی میکنه.این مادربزرگم 90 سالشه و از لحاظ فیزیکی و حافظه ای خیلی قویه . ولی هر موقع میبینمش فقط در حال غرزدن و نفرین کردن من و مادرمو و خونوادمو و ایناست . یک موقع هست کسی نمیفهمه و سنش بالاست و حافظش رو از دست میده آدم انتظاری ازش نداره ولی اینکه جزئیترین مسائل دوران بچگیش یادشه آدم خیلی بهش برمیخوره همچین رفتاری ازش میبینه . اخلاق فوق العاده بدی داره .همیشه یک اخمی میکنه که آدم میترسه نگاهش کنه. همش پشت سر یکی از ما به نفر دیگه بد میگه و ما رو به جون هم مینداره و ما رو نسبت بهم بدبین میکنه. یعنی یک شیطان حال بهم زنیه برای خودش.هر موقع هم چیزی بهش میگی گریه میکنه و میگه چرا من نمیمیرمو یک فیلمی بازی میکنه که تا مدتها سردرد میشی. من فقط بخاطر مادرم تحملش میکنم ولی واقعا هر موقع میبینمش انگیزمو برای زندگی از دست میدم و دوست دارم برم یجایی که دیگه نبینمش . با همچین آدمی باید چیکار کرد؟ خونه سالمندان هم اصلا نمیشه حرفش رو زد .چند وقت که محلش نمیذارم همش آه میکشه و میخواد گریه کنه . اینو چیکارش کنم؟

سلام
معنویات در خانواده رو قوی کنید , مشکلاتِ معنوی از بین میره .

King Of Iran
01-09-2011, 16:23
اگه جواب تیکه بدیم میگن طرف حساسه بیشتر حالش بگیریم
اگه جواب تیکه را ندیم میگند طرف تو سری خور و اسکله بیشتر حالش بگیریم

چی کار کنییییییییییییییییم پـــــــــــــــس؟؟

عزیزان توضیح میدین؟

sue
01-09-2011, 16:51
اگه جواب تیکه بدیم میگن طرف حساسه بیشتر حالش بگیریم
اگه جواب تیکه را ندیم میگند طرف تو سری خور و اسکله بیشتر حالش بگیریم

چی کار کنییییییییییییییییم پـــــــــــــــس؟؟

عزیزان توضیح میدین؟

سلام

اگر هر کاری بکنید و یا هر چی بگید به طور کلی یک چیزی میگند. حالا مهم هست ؟ پس به نظر خودتون بستگی داره به اضافه این که از کسایی که میگن : "بیشتر حالش بگیریم" بگذرید. منظورم این هست که لاین رو تغییر بدید

hamid_diablo
02-09-2011, 11:17
سلام
یه سئوال مطرح میکنم دوستان نظرشون رو دربارش بگن یا اینکه تجربه ای دارن میتونن بگن تا بقیه استفاده کنند.

چرا بعضی وقتها نمیتونیم نظرمون رو بگیم چون میترسیم طرد بشیم.یه مثال میزنم.من مدتی با یه عده ای میگشتم که اهل دود و دم بودند(نترسید همون سیگار و قلیون)خوب من از این جور چیزها بدم میاد و هر چی میخواستم بهشون بگم که این کارشون درسته میترسیدم که دیگه بهم توجه نکنند و منو طرد کنند.چه راه حلی سراغ دارید که هم بشه نظرمون رو گفت هم اینکه اصطحکاکی پیش نیاد و کسی ناراحت نشه

s-a-l-i-m
02-09-2011, 14:46
سلام
یه سئوال مطرح میکنم دوستان نظرشون رو دربارش بگن یا اینکه تجربه ای دارن میتونن بگن تا بقیه استفاده کنند.

چرا بعضی وقتها نمیتونیم نظرمون رو بگیم چون میترسیم طرد بشیم.یه مثال میزنم.من مدتی با یه عده ای میگشتم که اهل دود و دم بودند(نترسید همون سیگار و قلیون)خوب من از این جور چیزها بدم میاد و هر چی میخواستم بهشون بگم که این کارشون درسته میترسیدم که دیگه بهم توجه نکنند و منو طرد کنند.چه راه حلی سراغ دارید که هم بشه نظرمون رو گفت هم اینکه اصطحکاکی پیش نیاد و کسی ناراحت نشه
خب داداش من بستگی داره طرف مقابلت چطوری باشه . برای مثال خود من :
دوستای نزدیکم قلیون میکشند و بعضی موقع سیگار اما میدونند من متنفرم از بوی سیگار ولی بوی قلیون رو دسوت دارم اما نمیکشم برای همین تعارف نمی کنند بهم و همین طور منم تعارفی ندارم .
برای مثال یکبار سیگار رو از دهنش گرفتم میخواستم بزنم تو صورتش بفهمه من از دودش متنفرم تا رو من دود نکنه .
حتی چندیدن بار بهشون گفتم با سیگار کشیدن کسی بزرگ نمیشه من نمیدونم چرا سیگار سیگار میکشید و یا اینکه گفتم که به بابات هم میگم :31:
چون رفیق های صمیمی من هستند و تفریحی هم میکشند نه اینکه معتاد باشند من همه جوره راهتم باهاشون .
اما همین چند وقت پیش توی باشگاه مسابقات جام رمضان 2 نفر ناشناس کنارم نشستند با فاصله ی 1 متر مثل دیزل سیگار دود می کردند { البته تابلو بودی پایه بافوری هم هستند :دی }
ولی خب من اول خیلی عصبی شدم حتی میخواستم بگیرم از اون بالا بندازمشون پایین چون واقعا هم قدرتشون رو داشتم هم تو دعوا خوب بلدم چیکار کنم که حریف رو تا سر حد مرگ بزنم ولی نمیره :دی
ولی خب ترجیح دادم فاصله بگیرم .
تو هم اگر دلت برای رفیقات میسوزه کمکشون کن دورشون کنی از سیگار اما اگه تو اذیت میشی بهتره اون موقع اونجا نباشی و یا کلا رابطه ات رو ترک کنی.

جمع بندی : خودت بسنج دوستت تحمل انتقاد رو داره یا نه و اینکه بدون با این کارت ازشون ترد نمیشی حتی اگر ترد هم بشی مطمئا باش تو ترد نشدی بلکه خود اونها هستند که گوشه گیر تر میشند در جامعه و در اخر اینکه خودشون یک روزی به طرف تو بر می گردند .
داداش مواظب خودت باش که الوده نشی و هیچ وقت به اینکه تو اینکار رو نمی کنی مغرور نشو :5:

King Of Iran
02-09-2011, 23:13
سلام

اگر هر کاری بکنید و یا هر چی بگید به طور کلی یک چیزی میگند. حالا مهم هست ؟ پس به نظر خودتون بستگی داره به اضافه این که از کسایی که میگن : "بیشتر حالش بگیریم" بگذرید. منظورم این هست که لاین رو تغییر بدید
با سلام و با تشکر از شما
خوب در این سن نمیشه با کسی نبود اکثرا هم در این سن همین اخلاق را دارند (20 سال)
حتی گاهی خودم :31:

gog2000
24-01-2014, 20:02
با سلام

میگم همین بحث برخورد در برابر تمسخر دیگران خیلی خوبه و کل تایپیک به همین بحت اختصاص پیدا کنه خیلی خوبه چون من کل تایپیک ها را خوندم در خیلی از جا ها به بحث های دیگه ای کشیده شده بود و بحث اصلی در حاشیه مونده
البته من نمیدونم کسی بازم به این تایپیک سر میزنه یا نه ولی من دوست دارم باز در این باره بحث کنیم
من سوالی که در باره این تمسخر دارم اینه که
کسی مثلا برای شما اسم میذاره شما باید چکار کنید ؟؟؟ شما هم اونو مسخره کنین و اسم بذارین ؟؟؟؟ البته ممکنه این قضیه را خیلی کش دار کنه و برای کسایی که حوصله جر و بحث را ندارن خیلی سخته و وسط را وا میمونن؟؟ مخصوصا اگه طرف از شما کوچکتر باشه و اونوقت باید شخصیتو در حد اون بیاری پایین و به قول گفتنی با بچه کل کل کنی؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه برخورد جدی بکنی خاب بعضی ها اهمیت نمیدن و حرکت جدی شما را به شوخی و تمسخر می گیرن اونوقت باید چکار کنیم ؟؟؟ درگیر بشیم چطور مشکل حل میشه و لجبازی طرفو بیشتر می کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و بدتر اینه که نمیتونی از خیر طرف بگذی و قطع رابطه کنی چون بازم به کارش ادامه میده و همیشه هم جلوی چشمت هست؟؟؟؟؟

ولی مسائله اصلی اینه اگه این تمسخر بین دو نفر باشه زیاد مهم نیست ولی اینکه اون قضیه را در جمع مطرح کنه و همه بخان اون تمسخر را با ادم انجام بدن برای خیلی ها رنج اوره ایا باید در ان جمعی که اون فرد داره از ما بدگویی و تمسخر می کنه ما هم وارد بشیم و مقابله به مثل کنیم و ان طرف را مسخره کنیم تا اینطوری کم نیاریم؟ یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟

چون بدترین حالت تمسخر اینه که همه با یک فرد همراهی کنن و روی مثلا طرف اسم بذارن و همگی با هم یکی را مسخره کنن که اینجوری فکر نکنم هیچ یک از روشها از جمله سکوت . مقابله به مثل و یا حتی برخورد جدی جواب بده چون شما شاید بتونید با یک نفر مقابله کنید ولی با یک جمع خیلی بعیده؟؟؟؟؟؟

پس سوال اصلی من اینه که چکار کنیم که کار به اینجا نکشه و کل یک جمع با اون فرد مسخره کننده برای تخریب شما یاری نکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و
چون خداییش اگه از اون جمع کسی به زبون هم نیاره همین که شما میدونید جریان در مورد شماست برای ادم مخصوصا ادم های عصبی و بی حوصله خیلی رنج اوره:n23:

و یک مسائله اینکه ایا واقعا با مهربانی کردن و با شخصیت با طرف برخورد کردن تا از کار خودش شرمنده بشه میتونه جواب بده و یا جواب معکوس میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در چه مواقعی جواب میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟