PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اشعار مناسبت های تاریخی



Lady parisa
02-05-2011, 09:57
احساس کردم یه تاپیک درباره مناسبت ها و اشعار در این مورد توی فروم خالیه
امیدوارم مدیرا موافقت کنن و اجازه بدن که تاپیک پابرجا بمونه

امروز روز معلم. من این روز رو به معلم های خوب و زحمت کش ایرانی تبریک میگم



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


آقا اجازه هست سلام کنم باغ را؟

بر سبزه‌ها تلاوت یاد یار را؟



آقا اجازه هست نشینم کنار رود

با آب و تا ب بهر ماهیان بخوانم سرود؟



راستی‌ آقا،انار شیرین چند بخش بود؟

زیبا‌ترین ترانه گلپونه

در

کدام دشت بود؟



آقا اجازه ،شرح حالا من بپرس

قسمت به قسمت از احوال مادران بپرس



هر تار موی برفی اشان از بهر کیست کیست؟

آقا اجازه؟ معنای درد و غم چیست چیست؟!



آقا اجازه ؟من قبول ندارم درس کیف و کفش را

تفریق و جمع نمیبندم لبخند و اشک را



آقا اجازه ؟ به جان مادرم مدادم را خواهرم ربود

زلف‌های سفید پدر را با سیاهی اش زدود



آقا اجازه،چگونه میشود مردانه سوگند یاد د کنیم؟

این ریشه نا‌ عدالتی را از بیخ بر کنیم؟



آواره دیار غربت نشویم بهر نان

اصلا چیست معنای کلمه ارباب و خان؟



آقا اجازه اگر عدالت این هست پس خدا مدیر نیست

آقا به من بگو پس راه گریز نیست؟



آقا اجازه ،لبخند را فلک زدند

انس میان دو دیدار را به هم زدند



آشفتگی‌ کاشتند در قلبمان

بذر بیگانگی‌ پاشیدند در شهرمان



آقا اجازه،کلاس تمام شد زمانم نیست نیست

کوته سخن کنم علاج درد نیست نیست





دانم که رسم روزگار این بود و هست

آقا اجازه، حق من بیست نیست؟؟؟؟؟؟

(بهرنگ قاسمی)





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Lady parisa
02-05-2011, 11:17
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

---------- Post added at 11:17 AM ---------- Previous post was at 11:12 AM ----------


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Puneh.A
02-05-2011, 13:19
معلم خوب من شمع شبستانم
تو باغبانی و من گلی زبستانم


چقد بچگیا این شعر رو می خوندیم
کامل یادم نیومد متأسفانه

Pessimist
07-06-2011, 17:07
یه شعر به مناسبت روز پدر:40:



ای پدر ای با دل من همنشین


ای صمیمی ای بر انگشتر نگین


ای پدر ای همدم تنهاییم


آشنایی با غم تنهاییم


ای طنین نام تو بر گوش من


ای پناه گریه ی خاموش من


همچو باران مهربان بر من ببار


ای که هستی مثل ابر نو بهار


در صداقت برتر از آیینه ای


در رفاقت باده ای بی کینه ای


ای سپیدار بلند و بی پایدار


می برم نام تو را با افتخار


هر چه دارم از تو دارم ای پدر


ای که هستی نور چشم و تاج سر


رحمت بارانی روشن تبار


مهربانی از مانده یادگار


ای پدر بوی شقایق می دهی


عاشقی را یاد عاشق می دهی


با تو سبزم


گل بهارم


ای پدر


هر چه دارم از تو دارم ای پدر

حنّانه
07-06-2011, 23:05
بمناسبت روز مادر



گـــویـــنـــد مـــرا چـــو زاد مــادر ***** پـسـتـان بـه دهـن گـرفتن آموخت


شــــبــــهـــا بـــر گـــاهـــواره مـــن ***** بـیـدار نـشـسـت و خـفـتن آموخت


دســتــم بــگــرفـت و پـا بـپـا بـرد ***** تـــا شــیــوه راه رفــتــن آمــوخــت


یـک حـرف و دو حـرف بـر زبـانـم ***** الــفــاظ نــهــاد و گــفـتـن آمـوخـت


لـــبـــخـــنــد نــهــاد بــر لــب مــن ***** بـر غـنـچـه گـل شـکـفـتن آموخت


پـس هـسـتـی مـن ز هـسـتی اوست ***** تا هستم و هست دارمش دوست

Lady parisa
15-06-2011, 10:38
چه کسی میداند در پس این چهره مهربان، خستگیت را

:40:پدرم دوستت دارم :40:

حنّانه
16-06-2011, 17:00
برای روز پدر:

تو ای مولای خانه
یک عشق جاودانه
از آن نام تو پیداست
پدر نام تو زیباست

****

تو ای سرور و عشقم
تو ای نور بهشتم
برای روز نامت
تو را از دل نوشتم

***

تو ای تمام هستی من
در هشیاری و مستی
تو را می خوام از دل
به آنکه می پرستی

***

پدرم نمی شه که
تو رو تو شعرها نوشت
شعر من تقدیم تو
ای تو پرچمدار عشق

One Mania
18-06-2011, 14:15
عشق با زینب(س) تبانی کرده است
رنگ گل را ارغوانی کرده است
هست عشق دلبریت، عشق او
صبر زانو می زند در پیش او
هرگـز زنی در عالم پیدا نمی توان کرد
جز مادرش که گوید: همتای زینبم من
منم گدای زینب، جانم فدای زینب(س)

حنّانه
01-07-2011, 04:31
در مورد مبعث رسول اکرم (ص)


ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد


نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد


به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا

فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد


به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست

گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور

که طاق ابروی یار منش مهندس شد


لب از ترشح می پاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد


کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود

که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد


چو زر عزیز وجودست شعر من آری

قبول دولتیان کیمیای این مس شد


خیال آب خضر بست و جام کیخسرو

به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد


ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد

Lady parisa
31-07-2011, 12:33
روزه یعنی نفس خود پاک کن / قلب ابلیس درونت چاک کن

راه پرواز است سوی آسمان / ماه گردیدن بسان عاشقان


التماس دعا

abdolahe
21-08-2011, 21:12
سلام عرض تسلیت دارم خدمت دوستان


دور شمع پیکرت، گردیده ام خاکسترت

ای به قربان تو و این رنگ زرد پیکرت

از نفس های بلندت میل رفتن می چکد

حق بده امشب بمیرم در کنار بسترت

تا نگیرد خون تازه گوشه ی تابوت را

مهلتی تا که ببندم دستمالی برسرت

حیف شد، از آنهمه دلواپسی کودکان

کاسه های شیرمانده روی دست دخترت

کاش می مردم نمی دیدم به خاک افتاده است

هیبت طوفانی دلدل سوار خیبرت

خلوت شبهای سوت و کور نخلستان شکست

با صدای واعلی و وای حیدرحیدرت

شهر کوفه تا نگیرد انتقام بدر را

دست خود را بر نمی دارد پدر جان از سرت

با شمایی که امیر کوفه اید اینگونه کرد

الامان از کاروان دختر بی معجرت

می روی اما برای صد هزاران سال بعد

میل احسان می نماید غیرت انگشترت


---------- Post added at 09:11 PM ---------- Previous post was at 09:11 PM ----------


علی آن شیر خدا شاه عرب

الفتی داشته با این دل شب

شب ز اسرار علی آگاه است

دل شب محرم سر الله است

شب شنفته ست مناجات علی

جوشش چشمه‌ی عشق ازلی

قلعه بانی که به قصر افلاک

سر دهد ناله‌ی زندانیِ خاک




اشکباری که چو شمع بیدار

می‌فشاند زر و می گرید زار

دردمندی که چو لب بگشاید

در و دیوار به زنهار آید

کلماتی چو دُر آویزه‌ی گوش

مسجد کوفه هنوزش مدهوش

فجر تا سینه‌ی آفاق شکافت

چشم بیدار علی خفته نیافت



ناشناسی که به تاریکی شب

می‌برد شام یتیمان عرب

پادشاهی که به شب برقع پوش

می‌کشد بار گدایان بر دوش

تا نشد پردگی آن سر جلی

نشد افشا که علی بود علی

شاهبازی که به بال و پر راز

می‌کند در ابدیت پرواز



عشقبازی که هم آغوش خطر

خُفت در خوابگه پیغمبر

آن دم صبح قیامت تاثیر

حلقه‌ی در شد از او دامنگیر

دست در دامن مولا زد در

که علی بگذر و از ما مگذر

شال شه وا شد و دامن به گرو

زینب‌اش دست به دامان که مرو



شال می‌بست و ندایی مبهم

که کمربند شهادت محکم

پیشوایی که ز شوق دیدار

می‌کند قاتل خود را بیدار

ماه محراب عبودیت حق

سر به محراب عبادت منشق

می‌زند پس لب او کاسه‌ی شیر

می‌کند چشم اشارت به اسیر



چه اسیری که همان قاتل اوست

تو خدایی مگر ای دشمن دوست

شبروان مست ولای تو علی

جان عالم به فدای تو علی
در جهانی همه شور و همه شر
ها عَلِیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر

---------- Post added at 09:12 PM ---------- Previous post was at 09:11 PM ----------


با تو ای فاطمه جان وقت ملاقات من است

رویت ای یار علی قبله ی حاجات من است

بر لب خونی من زمزمه ی یازهراست

نامت آرام دل و رمز فتوحات من است

وقت تنهایی من یاور و یارم بودی

بر تو ای دخت نبی فخر و مباهات من است

استخوان از گلویم، خار زچشمم بردار

گه نگاه و سخنت اوج مناجات من است

عاقبت شان نزول من و تو شد تاویل

سیلی،آیات تو زخم سر، آیات من است

تو و آن سینه ی مجروح، من و فرق دوتا

آن مدال تو این طرح موالات من است

من و این چهره ی خونین تو آن روی کبود

یعنی ای یاس علی روی تو مرآت من است

سرو پهلوی شکسته دل و این دیده ی خون

آن علامات تو این هم علامات من است

سجده گاه من و تو، هردو به خون آغشتند

چه شبیه همه حالات تو حالات من است

تو به دیدوار و در افتادی و من در محراب

این هم امضای قبولی عبادات من است

گربه فریاد علی عشق تو صد جا برسد

برزخی نیست در اینجا که خرابات من است

---------- Post added at 09:12 PM ---------- Previous post was at 09:12 PM ----------


ای علی! باران رحمت بر كویر سینه ای
آسمانی عشق، یعنی شهری از آیینه ای
وسعتی نوری كه دنیا دائماً محتاج توست
سرزمینی ناتمامی، آسمان ها تاج توست
آبروی آدمیزادی، بشر مدیون توست
آفتاب صبح یلدایی، سحر مدیون توست
در كویر روزهای تشنگی و اشك و آه
دست هایت سایبان كودكان بی پناه
اسم پاكت قوتی در كوره راه بی كسی
یاد تو آرامشی در لحظه دلواپسی
ذوالفقارت رهگشای قله آزادگی
واژه هایت مشعلی تا قریه آیینگی
بوی قرآن، بوی پاكی، بوی مردم می دهی
بوی دریا، بوی باران، بوی زمزم می دهی
بوی پرواز كبوتر، بوی آیه می دهی
بوی لالایی مادر زیر سایه می دهی
می شود با عشق تو آیینه ها را فتح كرد
خیبر فولاد وار سینه ها را فتح كرد
می شود همراه با اندیشه ات پرواز كرد
درب آبی رنگ شهر آسمان را باز كرد
ای بشر! ای مبتلای نان و فولاد و دغل
آری آری «از علی آموز اخلاص عمل»
گه كنار خاك و خون و ذوالفقار و خیبر است
گه انیس لحظه های روشن پیغمبر است
از علی دائم مددجو گر تو را هر مشكلی است
هر چه باشد حیدر است، هر چه باشد او علی است
با علی همدم بشو تا با خدا مونس شوی
در هجوم موج ها آسوده چون یونس شوی
ای علی! ای ابر رحمت بر تن پاییز ما
ای امید دست و بال از دعا لبریز ما
گر تهی دستیم و آلوده دلیم و رو سیاه
زمزم عشق تو ما را می كند پاك از گناه

Lady parisa
25-09-2011, 08:59
پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا


قاه قاه خنده ات را ساز کن باز هم با خنده ات اعجاز کن


پا بکوب و لج کن و راضی نشو با کسی جز عشق همبازی نشو


بچه های کوچه را هم کن خبر عاقلی را یک شب از یادت ببر


خاله بازی کن به رسم کودکی با همان چادر نماز پولکی


طعم چای و قوری گلدارمان لحظه های ناب بی تکرارمان


مادری از جنس باران داشتیم در کنارش خواب آسان داشتیم


یا پدر اسطوره دنیای ما قهرمان باور زیبای ما


قصه های هر شب مادربزرگ ماجرای بزبز قندی و گرگ


غصه هرگز فرصت جولان نداشت خنده های کودکی پایان نداشت


هر کسی رنگ خودش بی شیله بود ثروت هر بچه قدری تیله بود


ای شریک نان و گردو و پنیر ! همکلاسی ! باز دستم را بگیر


مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست آن دل نازت برایم تنگ نیست ؟


حال ما را از کسی پرسیده ای ؟ مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟


حسرت پرواز داری در قفس؟ می کشی مشکل در این دنیا نفس؟


سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟ رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟


رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟ آسمان باورت مهتابی است ؟


هرکجایی شعر باران را بخوان ساده باش و باز هم کودک بمان


باز باران با ترانه ، گریه کن ! کودکی تو ، کودکانه گریه کن!


ای رفیق روز های گرم و سرد سادگی هایم به سویم باز گرد!

part gah
03-10-2011, 18:58
روز دختر ، تولد حضرت معصومه(س)

زائری دل شکسته ام / آه معصومه جان سلام

دل به مهر تو بسته ام / بانوی مهربان سلام

ای ضریحت حریم مهر / یاد سبزت شمیم دل

نام پاکت نسیم مهر / رحمت اسمان سلام

روی تو قبلگاه دل / لطف تو شمع راه دل

آستانت پناه دل / ای دل بی دلان سلام

هرکه یکسردلش شکست / از طبیبان نظر گسست

آمد رشته بر تو بست / ای امید جهان سلام

هم شفا هم شفاعتی / هم دعا هم اجابتی

هم ولا هم ولایتی / ای زمین را آمان سلام

آنکه مهرتوبرگرفت / ورغمت شور شر گرفت

بیکران زیرپرگرفت / بر تو تا بیکران سلام

Puneh.A
08-10-2011, 19:42
هي نگوييد التماس دعا من خودم کوله باري از دردم

ميروم پيش ضامن آهو تا مگر رو سفيد بر گردم

السلام عليک يا باران السلام عليک يا خورشيد!

آمدم تا به گرمي لطفت قوتي گيرد اين دل سردم

آه اي آشناي پرواز بال هر چه کبوتر عاشق

در هواي زيارتت مولا مدتي ميشود که شبگردم!

هي کبوتر خريدم و آقا نامه ام را به بالها بستم

به شما که بهار آييني ، از:مني که تکيده و زردم

خوش به حال تمام آنها که زائرت مي شوند آقا جان!

من که بين تمام زائرات روسياهم،سياه،بد کردم

تو ولي ضامن غريباني ضامن آهويي که مشهور است

خواب ديدم شبي کبوتر وار در حريم تو پر در آوردم

گر چه بستم دخيل قلبم را بر ضريح مبارکت مولا!

نه!شفا از شما نمي خواهم ، آرزومند جرعه اي دردم

السلام عليک يا باران، السلام عليک يا خورشيد!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

part gah
09-10-2011, 15:18
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Lady parisa
09-10-2011, 15:57
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند . . . مریضی شفا گرفت
دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت


خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت
پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت


از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت


چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت
دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت


دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت.

Lady parisa
29-10-2011, 11:05
منم شاهنشه خوبان
كه شاه كیش یزدانم

كه من تنها شه ناجی
توی آیات قرآنم


من آن شاهین شرقم كه
جهان را در هر آیاتم


كه من تنها رهاننده
توی انجیل و توراتم

منم کوروش شه شاهان
که منشورم رهایی بود


برابر بودن انسان
که فرمان خدایی بود


7 آبان روز بزرگداشت کوروش کبیر مبارک