مشاهده نسخه کامل
: *** ميلياردرها... ***
سلام...
ميلياردرها عنوان يكي از موضوعات سايت دنياي اقتصاد است كه همه روزه به وضعيت يكي از ميلياردرهاي جهان ميپردازد. بد نيست نحوه ميلياردر شدن آنها را بدانيد و به اين طريق روزي برسد كه شما هم ميلياردر شويد...:46:
كارلوس سليم الو چگونه ميلياردر شد؟
karlos slim elu
بسياري از مردم در سراسر دنيا نميدانند كارلوس سليم الو چه كسي است.
در حالي كه او بي شك يكي از مشهورترين افراد در تاريخ مكزيك ميباشد.
الو با ثروت خالص 35 ميليارد دلار سومين فرد ثروتمند جهان به حساب ميآيد. ثروت او تنها در سن 26 سالگي به 40 ميليون دلار ميرسيد!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كارلوس سليم الو در 28 ژانويه 1940 در مكزيكو سيتي به دنيا آمد. كارلوس از نژاد مكزيكي نيست و خانوادهاش از مهاجران لبناني بودهاند. كارلوس جوان پنجمين فرزند از شش فرزند و باهوشترين فرزند خانواده بزرگ اش بود. او در مدرسه بر ديگران برتري داشت و همواره خود را وقف تحصيلاتش ميكرد. بعد از دبيرستان او تصميم گرفت كه در رشته مهندسي تحصيل كند و در دانشگاه يونيورسيداد ناسيونال اتونوما دو مكزيكو پذيرفته شد.
كارلوس به زودي دريافت كه استعدادش در كمك به سودآور شدن شركتها امري است كه او را بياندازه ثروتمند خواهد كرد. او با يافتن شركتهايي كه ارزش شديدا پاييني داشتند و سودآور كردن آنها موفقيت مالي عظيميكسب كرد. اين كار هم براي شركتهاي مربوطه و هم براي الو بينهايت مفيد بوده است. در سال 1965 كارلوس شروع به بنا كردن پايههاي گروپو كارسو نمود كه در 1966 به ثبت رسيد.از 1980 به بعد الو يك فرد موفق در بسياري از حوزههاي صنعتي، خريد و فروش املاك و تجارت بوده است. زماني كه مكزيك متحمل يك بحران مالي در سال 1982 شد، كارلوس تصميم به سرمايهگذاري بزرگ در بازار گرفت كه نتايج واقعا خوبي در پي داشت. تا سال 1985 گروپو كارسو كنترل شركتهاي زيادي را به دست گرفت.
در 1990 گروپو كارسو تلمكس را هم تحت كنترل گرفت و حيطه جديدي از گسترش صنعتي را در سطح جهاني شروع كرد. در طي 15 سال تل مكس به واسطه بهينهسازي فرايندهايش، پيشرفت زيادي در سطح جهاني و تكنولوژيكي كرد.
الو كسب و كارهاي متفاوتي هم انجام داده است و بخشي از بسياري از صنايع را به دست گرفته است. مثلا او 4/6 درصد از سهام شركت نيويوركتايمز را در اختيار دارد كه او را تبديل به بزرگترين سهامدار اين شركت پس از صاحبان آن يعني خانواده سالزبرگر، ميكند. تاكتيكهاي او گرچه كاملا قانوني هستند، گاهي اوقات در دنياي كسب وكار مورد انتقاد واقع ميشوند. دولت مكزيك در دوره 1990 به سمت خصوصيسازي حركت كرد و الو به سرعت دست به كار شد و كنترل تلهفونسو دو مكزيك (تل مكس) را به دست گرفت. او به سرعت به خاطر بالابردن قيمتها پس از بدست گرفتن كنترل شركت، مورد انتقاد قرار گرفت. گرچه او براي بهبود خدمات تلفن در مكزيك تلاش بسياري كرده و همچنين خدمات تماس محلي و از راه دور، خدمات اينترنتي، خدمات تلفن همراه و كتابچه راهنماي تلفن را نيز ارائه كرده است. بيشك او بر صنعت تلهكام حكمراني ميكند، زيرا در حال حاضر 90 درصد خطوط تلفن در مكزيك در كنترل تلمكس است. همچنين 80 درصد خطوط تلفن همراه در مكزيك در اختيار تلسل، شركت تلفن همراهي است كه توسط الو اداره ميشود. الو همچنين صاحب بزرگترين ارائهكننده خدمات اينترنت در مكزيك يا حتي در ايالات متحده ميباشد. از سال 2006 تا 2007 ثروت كارلوس از 30 ميليارد دلار به 49 ميليارد دلار جهش كرد. الو به روشي مشابه وارن بافت كسب درآمد ميكند، يعني از طريق سرمايهگذاري دقيق و بيعيب، اما الو ترجيح ميدهد خودش را به عنوان گرداننده شركتها و نه يك سرمايهگذار صرف تصور كند.
كارلوس پس از سالها كار سخت، بخش عمده شركتهايش را به پسرانش سپرده است و در حال حاضر او تنها در مقام رياست 5 شركت از مجموعه شركتهايش قرار دارد.
كارلوس به واسطه فعاليتهايش در حوزه تكنولوژي بارها مورد تشويق قرار گرفته است. براي مثال او جوايزي از جمله مدال لياقت كارآفريني از تالار تجارت مكزيك و مدال فرمانده لئوپولد دوم از سوي دولت بلژيك و عنوان مدير ارشد اجرايي (CEO) سال و دهه (در سال 2003) را از سوي مجله تريدبيزنس دريافت كرده است. الو براي كارهاي خيرخواهانهاش نيز شهرت دارد. صندوق توسعه آمريكاي لاتين كه او رييس آن است، بودجهاي بالاي 10 ميليارد دلار دارد كه صرف پروژههاي مختلف فرهنگي در سرتاسر آمريكاي لاتين ميشود. به علاوه او بسيار علاقهمند طبيعت و هنر است.
وارن بافت؛ كسيكه ركورد بيل گيتس را شكست!
در سال 2008 محبوبترين سرمايهگذار آمريكا ثروتمندترين مرد جهان بود. اما سال 2009 او با از دست دادن 25 ميليارد دلار طي 12 ماه و با داشتن ثروت خالص 37ميليارد دلار در جايگاه دوم قرار گرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وارن ادوارد بافت در 30 آگوست 1930 در اوماها، نبراسكا متولد شد. پدرش معامله گر سهام و عضو كنگره بود. او كه تنها پسر از سه فرزند خانواده بود از همان سنين پايين تمايل شگفتانگيزي به پول و تجارت نشان ميداد و آشنايانش توانايي عجيبش در محاسبه ستونهاي اعداد به صورت ذهني را تحسين ميكردند.
او در سن شش سالگي 6 بسته كوكاكولا از مغازه پدربزرگش به قيمت 25 سنت خريده و هر بطري از آنها را با سود 5 سنت فروخت! او همچنين از سن 11 سالگي شروع به خريدن سهام كرد. پس از اتمام دبيرستان او قصد نداشت كه به كالج برود.
او تا آن زمان 5000 دلار از تحويل روزنامهها بهدست آورده بود. اما به اصرار پدرش به مدرسه تجارت وارتن در دانشگاه پنسيلوانيا رفت. اما پس از دو سال تحصيل در آنجا به دانشگاه نبراسكا-لينكلن منتقل شد.او براي تحصيلات تكميلي هم مانند رفتن به كالج بيميل بود، اما نهايتا براي دانشگاه هاروارد درخواست فرستاد كه آنها به دليل خيلي جوان بودن او درخواستش را رد كردند. بنابراين او به دانشگاه كلمبيا رفت كه به خاطر تفكر بن گراهام و ديويد داد، سرمايهگذاران آن شهرت داشت.
اين تجربه زندگي او را براي هميشه تغيير داد. بن گراهام در دهه 1920 به شهرت رسيد. در زماني كه دنيا به حوزه سرمايهگذاري به شكل كاري عظيم نگاه ميكرد او به دنبال بازار ارزان و تقريبا عاري از ريسك سهام بود. او در سن 40 سالگي كتاب «تحليل سهام» را كه يكي از بزرگترين كتابهاي نوشته شده در بازار سهام ميباشد تاليف كرد.
كتاب بعدي او «سرمايهگذار باهوش» بود كه وارن آن را بزرگترين كتابي كه تا كنون درباره سرمايهگذاري نوشته شده مينامد. بن گراهام به واسطه اصول ساده سرمايهگذارياش تبديل به نماد ايدهآل وارن 21 ساله شد. او تنها كسي بود كه در كلاس گراهام نمره A+ را دريافت كرد. او در گراهام-نيومن براي گراهام شروع به كار كرد، جايي كه در آن قوانين سرمايهگذاري گراهام را دنبال ميكرد. وارن در سال 1957 به خانه بازگشت و شراكت سرمايهگذاري خودش را با پول خودش و دريافت سرمايهگذاري اضافي از خانواده و دوستانش شروع كرد. تا سال 1969 او به طور متوسط 30 درصد سالانه بازگشت سرمايه داشت آن هم در بازاري كه سود 7 تا 11 درصد نرم بود. تحت رهبري بافت، براي 40 سال بركشاير از الگوها و خط كشهاي بازار مانند S&P500 وDow Jones Industrial Average هم بهتر عمل كرده است.
بافت به طور عادي در شركتهايي كه ارزش و قيمت و نسبت P/E پايين، اما پتانسيل خوب رشد در بلندمدت دارند سرمايهگذاري ميكند. شناسايي چنين شركتهايي غالبا بخش سخت كار است. ارزش واقعياي كه توسط شركتهايي كه او مالك آنها است توليد شده از سرمايهگذاريهاي بازار سهام بيشتر است، هرچند مالكيت سهام او در شركتهايي مثل كوكاكولا و ژيلت توجه بيشتري از عدم موفقيت شركتهاي High tech را به خود جلب ميكنند. همچنين بايد اشاره كرد كه سرمايهگذاريهاي او گاهي اوقات هم كمتر موفق بودهاند.
بافت همچنين مالك شركتهاي بيمهاي كه جريان وجه نقد رايگان زيادي توليد ميكنند، ميباشد.
اين شركتها يكي از منابع تامين وجوهي است كه او به زيرمجموعههاي بركشاير هاتاوي تخصيص داده و براي خريد شركتهاي جديد استفاده ميكند.يكي از سرمايهگذاريهاي اوليه وارندر آمريكن اكسپرس بود. در ميان شركتهايي كه او در آنها سرمايهگذاري كرده بود، بركشاير هاتاوي يك شركت نساجي بود. بافت سرمايهگذارياش را فروخت، اما نامش را نگه داشت و ماهيت شركت را به يك كسبوكار سرمايهگذاري تغيير داد. از سال 2003 اين شركت مالك حدود 40 شركت با 150000 كارمند ميباشد.
وارن در زندگي شخصي خود بسيار مقتصد است. او از طريق موسسه بافت هداياي خيريه اي حدودا به مبلغ 12 ميليون دلار در سال فراهم ميكند. او بيان كرده كه قصد دارد 99 درصد ثروتش را پس از مرگش به امور خيريه اختصاص دهد.
اينگواركمپارد را طرحهاي ساده مبلمان ميلياردر كرد!
در بسياري از نقاط دنيا، زماني كه افراد براي خريد مبلمان به فروشگاه ميروند اصلا به اينكه چه كسي صاحب فروشگاه است فكر نميكنند و بيشتر به دنبال مبلماني با قيمت مناسب هستند و بنابراين نام اينگوار كمپارد اغلب چيزي را به يادشان نميآورد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كمپارد موسس شركت IKEA است. IKEA يكي از بزرگترين زنجيره فروشگاههاي مبلمان خانه بوده كه در سرتاسر دنيا شعبه دارد و هنوز هم فروشگاههايش در حال اضافه شدن هستند.
در حال حاضر، اينگوار كمپارد با ثروت 22 ميليارد دلاري اش پنجمين فرد ثرتمند جهان به شمار ميرود. اينگوار فئودور كمپارد در 30 مارس سال 1926 در ليونگباي سوئد متولد شد. شم تجاري او حتي زماني كه يك پسر جوان بود، كاملا مشهود بود. او با دوچرخهاش دور محله ميگشت و به پسرهاي همسايه چوب كبريت ميفروخت. او قبل از يادگيري دستور زبان پايه، اصول عرضه و تقاضا را آموخته بود. اينگوار كوچك دريافته بود كه اگر كبريتها را به شكل دستهاي بخرد، كه بسيار ارزانتر ميشد و آنها را به شكل دانهاي بفروشد سود خيلي زيادي به دست خواهد آورد. از آنجايي كه او كالاهايش را با قيمت ارزان ميفروخت، غالبا همگي زود فروش رفته و او ميتوانست با سود فروشش وارد حوزه ديگري شود. او كارش را به فروش ماهي، اجناس تزئيني درخت كريسمس، دانه و كميبعدتر به فروش خودكار و مداد در مدرسه گسترش داد.
كمپارد با وجود اينكه همواره به كار فروشندگي مشغول بود، در مدرسه دانشآموز عالي اي بود. پدرش كه بينهايت به تعهد اينگوار به تحصيل افتخار ميكرد، در زمان 17 سالگي اينگوار به او پاداش نقدي خوبي داد. او از اين پول براي راهاندازي فروشگاه كوچك مبلمانش استفاده كرد كه نامش IKEA بود. IKEA با حروف اول نامش (Ingvar Kampard)، نام مزرعه خانوادگياي كه در آن بزرگ شده بود (Elmtaryd) و روستاي نزديك محل سكونتش (Agunnaryd) ساخته شده است. كمپارد از بيماري ديسلكسيا رنج ميبرد و در به خاطر سپردن نامهاي طولاني مشكل داشت. به همين دليل او اين اسم را انتخاب كرد كه آوايش هم سوئدي به نظر ميآمد.
IKEA به زودي كارش را گسترش داد و تبديل به ناميجهاني شد. اين شركت، مبلمان با كيفيت را با قيمتي ارائه ميدهد كه اكثر مردم توانايي پرداختش را دارند.
در حال حاضر IKEA به خاطر طراحيهاي نوآورانه و با مدلهاي خاصش در جهان شناخته شده است. تقريبا تمام محصولات IKEA به شكلي طراحي شدهاند كه قابل مونتاژ هستند و به شكل كم جا بستهبندي ميشوند. اين كار باعث كاهش هزينه و خسارات حمل و نقل و كارآيي بيشتر ظرفيت انبار فروشگاه ميشود. همچنين اگر مشتريان بخواهند خودشان مبلمانشان را به خانه ببرند به جاي تحويل توسط شركت، اين كار برايشان سادهتر خواهد بود، البته دليل اصلي براي اين امر، فشار رقابتي از سوي رقباي IKEA روي تامينكنندگانش بود. آنها IKEA را بايكوت كرده بودند و اين باعث شد IKEA خودش تمام كارها را انجام دهد.
نيروي محركه موفقيت IKEA همواره ديدگاه كمپارد بوده است. IKEA طراحاني را استخدام ميكند كه در طول ساليان جوايز زيادي دريافت كردهاند. كمپارد بر اين باور است كه موجوديت كمپانياش نه تنها براي بهتر كردن زندگي مردم، بلكه براي بهتر كردن خود مردم ميباشد. طراحي سلفسرويس فروشگاهها و مونتاژ ساده مبلمانشان علاوه بر اينكه باعث كاهش هزينهها ميشود، ميتواند فرصتي براي افزايش اعتماد به نفس مشتريان شود. اين ديدگاه در تبليغات و كاتالوگهاي آنها هم مشاهده ميشود. كمپارد كه ميبايست در سال 1986 بازنشسته شود هنوز به طور خستگيناپذيري روي بهبود برند شركتش كار ميكند. 3 پسر او هم همگي در همين شركت كار ميكنند. هماكنون فروشگاههاي IKEA نههزار و پانصد نوع كالا و مبلمان را در 36 كشور جهان و با قيمتهاي مناسب به فروش ميرسانند. كاتالوگهاي اين شركت به 27 زبان دنيا چاپ ميشوند. كمپارد كه از سال 1976 در سوئيس زندگي ميكند، ماشينش هنوز يك ولووي 15 ساله است.
او تنها با كلاس اقتصادي پروازهاي هوايي سفر كرده، در رستورانهاي ارزانقيمت غذا خورده و كارمندان IKEA را نيز تشويق ميكند كه براي نوشتن از هر دو روي برگه كاغذ استفاده كنند. او همچنين كادوها و كارتهاي كريسمس را در فروش بعد از كريسمس ميخرد تا ارزانتر باشند. به علاوه او خانه خودش را هم اغلب با محصولات IKEA مبله ميكند. كمپارد از يك سو به خاطر صرفهجو بودنش شهرت داشته و از سوي ديگر در IKEA سنت ديرپايي بنا كرده كه در فعاليتهاي بشردوستانه و توسعه جامعه مشاركت داشته باشد، به اين شكل كه تمام فروشگاههايش را به حمايت از جنبشهاي خيرخواهانه محلي تشويق ميكند. اين شركت همچنين يكي از حاميان يونيسف و ديگر مراكز خيريه در سطح بينالمللي ميباشد.
از شاگردي بقالي تا ميلياردري
كارل آلبرشت، ثروتمندترين فرد آلمان و ششمين فرد ثروتمند جهان، با ثروت 5/21 ميليارد دلار، صاحب سوپرماركت زنجيرهاي «آلدي سود» با كالاهاي ارزان قيمت است. اين فروشگاه زنجيرهاي به خوبي توانست ركود اقتصادي اخير دنيا را پشت سر بگذارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كارل هانس آلبرشت، متولد 20 فوريه سال 1920، كارآفرين آلماني است كه به همراه برادرش تئو آلبرشت فروشگاه زنجيرهاي آلدي را تاسيس كرده است.
كارل و تئو آلبرشت در شرايط متوسطي در اسن بزرگ شدند. پدرشان ابتدا به عنوان يك كارگر معدن و سپس به عنوان دستيار نانوايي مشغول به كار شد. مادرشان صاحب يك خواروبارفروشي كوچك، در محله كارگران «شانه بِك» بود. تئو نزد مادرش به شاگردي پرداخت درحالي كه كارل در يك مغازه پخت غذاهاي آماده مشغول به كار شد.
كارل همچنين طي جنگ جهاني دوم در ارتش آلمان مشغول به خدمت شد. پس از پايان جنگ جهاني دوم در سال 1946، اين دو برادر كسب و كار مادرشان را به دست گرفتند. تا سال 1950 برادران آلبرشت، 13 مغازه در «روهر والي» داشتند. اين دو برادر ايدهاي داشتند كه در آن زمان بسيار جديد بود.
آنها حداكثر ميزاني را كه به طور قانوني ميتوانستند از قيمت كالا قبل از فروش كم كنند (يعني 3 درصد) به عنوان تخفيف در نظر ميگرفتند. اين در حالي بود كه پيشگامان بازار آن دوره كه اغلب نيز با هم همكاري داشتند، مشتريان را براي دريافت تخفيف ملزم به جمعآوري برچسبهاي تخفيف ميكردند تا پس از جمعآوري و ارسال آنها بتوانند مقداري از پولشان را پس بگيرند. برادران آلبرشت همچنين كالاهايي را كه خوب به فروش نميرفتند از ليست فروشگاهشان حذف ميكردند. به علاوه آنها با عدم انجام تبليغات و تا جاي ممكن كوچك نگه داشتن اندازه فروشگاههايشان، هزينهها را كاهش ميدادند.
زماني كه دو برادر در سال 1960 شركت را به دو بخش تقسيم كردند همه فكر ميكردند كه آنها ورشكست خواهند شد، در حاليكه در همان زمان آنها مالك 300 فروشگاه و درآمد سالانه 90 ميليون ( به پول رايج آلمان در آن زمان) بودند. كارهاي فروشگاه آلدي بين دو برادر تقسيم شد، به اين شكل كه كارل كنترل بخش سودآورتر آلدي «سود» (جنوب) و برادرش تئو كنترل آلدي «نورد» (شمال) را به عهده گرفتند.
با اينكه هر دوي اين گروهها از سال 1966 از لحاظ قانوني و مالي كاملا جدا شدهاند، همواره روابطشان را روابطي دوستانه ناميدهاند. آنها در سال 1962 براي اولين بار برند فروشگاه آلدي (Albrecht-Discount) را معرفي كردند. گروه آلدي شمال در حال حاضر شامل 35 شعبه مستقل منطقهاي با حدود 2500 فروشگاه و گروه آلدي جنوب شامل 31 كمپاني با 1600 فروشگاه ميباشند.
آلدي شمال مختص بازارهايي چون بازار بلژيك، هلند، لوكزامبورگ، فرانسه، اسپانيا، پرتغال و دانمارك است. آلدي جنوب هم بازارهاي ايالات متحده آمريكا، استراليا، بريتانيا، ايرلند، سوييس، اسلووني و غيره را پوشش ميدهد. در آغاز فروشگاههاي آلدي به خاطر ارزان بودن كالاهايشان مورد تمسخر قرار ميگرفتند و مردم گمان ميكردند كه اين قيمت ارزان به دليل كيفيت پايين كالاها بوده و مشتريانشان افراد فقيري هستند كه نميتوانند از فروشگاههاي ديگري خريد كنند، اما به هر حال با اينكه ارزش اين فروشگاه توسط بسياري از افراد زير سوال ميرفت، هيچگاه از سودآورياش كاسته نشد. در واقع به تدريج بسياري از مصرفكنندگان آلماني دريافتند كه آلدي و محصولاتش مستحق نيستند كه اين چنين بيارزش در نظر گرفته شوند، چون متوجه شدند كه اين قيمتهاي پايين از نظر اقتصادي نيز قابل توجيه است.
اين تغيير در ادراكات جامعه با به بازار فرستادن كتابهاي آشپزياي كه فقط از مواد اوليه آلدي استفاده ميكردند، تسريع و در نهايت منجر به ظهور گروهي از طرفداران آلدي در آلمان شد. از آنجا كه كارل هميشه از مطرح شدن زندگي شخصياش در جامعه اجتناب كرده، اطلاعات كمي درباره او وجود دارد. او متاهل است و به گفته مجله forbes دو فرزند دارد كه هيچ كدامشان در آلدي كار نميكنند. در حال حاضر برادران آلبرشت هر دو در اسن آلمان زندگي ميكنند. كارل يكي از طرفداران گلف است و گاهي اوقات در زمين گلف خود كه در سال 1976 آن را ساخته، گلفبازي ميكند.
او همچنين گلهاي اركيده پرورش ميدهد. شايعاتي وجود دارد در مورد اينكه او كلكسيونر دستگاههاي تايپ قديمي و عتيقه نيز ميباشد. كارل آلبرشت در سال 1994 خودش را از فعاليتهاي روزانه آلدي سود كنار كشيده و تنها به عنوان رييس هيات مديره شركت به فعاليت پرداخت. او در آغاز سال 2002 از اين مقام هم كنارهگيري و به اين شكل تمام كنترل شركت را واگذار كرد. در حال حاضر هيچ كدام از اين دو برادر ديگر اين فروشگاه را اداره نميكنند. هماكنون فروشگاههاي آلدي در حدود 60 كشور دنيا شعبه دارند.
ميلياردر هندي، ثروتمندترين فرد آسيا
موكش آمباني، متولد 19 آوريل 1957 در جنوب هند، يكي از افراد ثروتمند و سرشناس هندي و در حال حاضر با ثروت 29 ميليارد دلار هفتمين فرد ثروتمند جهان و اولين فرد ثروتمند آسيا ميباشد. او رييس و بزرگترين سهامدار ريلاينس اينداستريز (بزرگترين شركت خصوصي در هند) با 48 درصد سهام است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همچنين شركت او جزو 500 شركت فورچون قرار دارد. موكش و برادر كوچكترش آنيل پسران بنيانگذار پيشين ريلاينس اينداستريز (RIL)، ديروباي آمباني هستند. موكش آمباني، بزرگترين پالايشگاه نفت خام جهان را در جامناگار هند با ظرفيت 660 هزار بشكه در روز بنا كرده است.
آمباني بزرگترين و پيچيدهترين ابتكار تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات در جهان را در قالب ريلاينس اينفوكام ليميتد برپا كرد. گرچه در حال حاضر اين شركت در اختيار برادر موكش، آنيل است.
موكش آمباني در مدرسه موريچكا در مومباي تحصيل ميكرد و بسيار هم موفق بود. محيطي كه او در آن پرورش يافته بود به دليل شغل پدرش، هيچ گاه از كسب و كار جدا نبوده است. پس از اتمام مدرسه او در دانشگاه مومباي به تحصيل مهندسي شيمي پرداخت و پس از آن براي تحصيل MBA به دانشگاه استنفورد رفت، اما پس از يك سال دانشگاه را رها كرد.
در سال 1981 موكش 24 ساله در شركت پدرش مشغول به كار شد و چندين كار ابتكاري براي شركت از جمله ادغام با شركتهاي مختلفي از جمله نساجي، پلياستر و صنايع پتروشيمي، انجام داد. آرزوي پدرش براي گسترش شركت در سطح جهاني چند سال بعد به حقيقت پيوست، يعني زماني كه موكش 60 برند جديد (تسهيلات ساختوساز در سطح جهاني كه همه داراي تكنولوژيهاي بسيار متنوعي بودند) ايجاد نمود.
اين كار منجر به افزايش سود آوري شركت و سپس افزايش توليد آن شد، به طوري كه ظرفيت توليد شركت ريلاينس از چند هزار تن به بالاي 12 ميليون در سال رسيد. پس از آن آمباني، بزرگترين پالايشگاه نفت خام جهان را در هند تاسيس كرد كه ظرفيتي خارقالعاده داشت. آمباني سپس تصميم گرفت يكي از بزرگترين شركتهاي مخابراتي در تاريخ هند را تاسيس كند (ريلاينس كاميونيكيشن ليميتد). موكش اين شركت را به همراه برادرش آنيل بنا كرد، اما بعدا اين دو برادر دو راه جداگانه را با سهم يكسان از درآمد دنبال كردند. اگر اين دو از هم جدا نميشدند، احتمالا ثروت خالص آمباني به 85 ميليارد دلار ميرسيد. به علاوه اخيرا تحت رهبري او ريلاينس ريتيل زنجيره فروشگاههاي جديدي را راهاندازي كرده است. موكش آمباني در سال 2007، 150 ميليون دلار از دارايياش را به همسرش بخشيد.
موكش آمباني اخيرا خانهاي به ارزش 2 ميليارد دلار آمريكا در مومباي ساخته است كه گرانترين خانه جهان است. موكش آمباني دستاوردها و افتخارات زيادي را در سطوح ملي و جهاني به دست آورده است. از جمله اين دستاوردها ميتوان به عنوان چهلوپنجمين رهبر مورد احترام جهان از ميان 4 مدير اجرايي ارشد هندي از سوي فايننشيالتايمز در سال 2004، جايزه جهاني ارتباطات در سال 2004را با عنوان تاثيرگذارترين فرد در زمينه مخابرات و جايزه رهبري مجمع آسيا، عنوان رهبر سال ET business در سال 2006 اشاره كرد.
درباره شركت ريلاينس اينداستريز مجموعه گستردهاي از محصولات شامل نفت خام، گاز طبيعي، پتروشيمي، فروشگاههاي زنجيرهاي، پليمر، پلياستر، مواد شيميايي و محصولات نساجي را ارائه ميكند. اين شركت با درآمد حاصل از فروش 9/35 ميليارد دلار و سود 85/4 ميليارد دلار براي سال مالي منتهي به مارس 2008، يكي از شركتهاي خصوصي هندوستان است كه در جايگاه دويست و ششم
500 شركت جهاني فورچون قرار گرفته بود. اين شركت در سال 1966 توسط كارخانهدار هندي، ديروباي آمباني تاسيس شد. آمباني يك پيشگام در زمينه ابزارهاي مالي مثل سهام قرضه كاملا قابل تبديل به بازارهاي سهام هندوستان بوده است.
آمباني يكي از نخستين كارآفريناني بوده كه سرمايهگذاران خرد را به بازار سهام كشانده است. منتقدان بر اين اعتقادند كه صعود ريلاينس اينداستريز به بالاترين جايگاه از لحاظ جمعآوري سرمايه بازار به ميزان زيادي به جهت توانايي ديروباي در ماهرانه به كار بردن اهرمهاي اقتصادي به نفع خودش ميباشد. گرچه فعاليتهاي نفتي شركت هسته اصلي كسب و كارش را شكل داده است، فعاليتهايش را در سالهاي اخير بسيار متنوع شده است.
بعد از جدايي بين دو پسر موسس شركت، موكش و آنيل، اين گروه در سال 2006 بين آن دو تقسيم شد. در سپتامبر سال 2008 شركت ريلاينس اينداستريز تنها بنگاه هندياي بود كه در ليست «100 شركت با بيشترين احترام در جهان» در ليست فوربيز قرار گرفت.
فروشگاههاي زنجيرهاي دو برادر را ميلياردر كرد
تئو آلبرشت، با ثروت 8/18 ميليارد دلار نهمین فرد ثروتمند جهان، مالک و مدیر ارشد اجرایی سوپرماركت زنجيرهاي «آلدي نورد» است که كالاهاي ارزان قيمت میفروشد. تئو برادر کارل آلبرشت، ششمین فرد ثروتمند جهان و مالک سوپرمارکت «آلدي سود»، است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
او در آمریکا صاحب یک فروشگاه زنجیرهای به نام تریدر جوز نیز میباشد. این فروشگاه کالاهای خاصی را که به علت رويكرد نوآورانه به سختی در جاهای دیگر یافت میشوند و به علاوه خیلی خوشطعم هستند و اغلب محصولات خود شرکت ميباشند، میفروشند.
تئودور پول آلبرشت، متولد 28 مارس سال 1922، یک كارآفرين آلماني است كه به همراه برادرش کارل آلبرشت فروشگاه زنجيرهاي آلدي را تاسيس كرده است. مبدا كمپاني آلدي به 1913،زماني كه مادر كارل و تئو مغازه كوچكي در حومه اسن باز كرد، بر ميگردد.
كارل و تئو آلبرشت در شرايط متوسطي در اسن بزرگ شدند. مادرشان صاحب يك خواربارفروشي كوچك در محله كارگران «شانه بِك» بود. تئو نزد مادرش به شاگردي پرداخت. او به همراه برادرش در سال 1946 اداره مغازه مادرشان را به دست گرفتند. دو برادر قصد داشتند فروشگاهي راهاندازي كنند كه ارزانترين كالاها را به فروش ميرساند.
این دو برادر با تقسیم فروشگاه زنجیرهایشان به دو بخش، کسب و کار خود را از هم جدا کرده و در سال 1962 براي اولين بار برند فروشگاه آلدي (Albrecht-Discount) را معرفي كردند. آلدي جنوب بازارهاي ايالات متحده آمريكا، استراليا، بريتانيا، ايرلند، سوئيس، اسلوني و غيره را پوشش ميدهد.
آلدي استراتژيهاي خاصي براي ارزان بودن محصولاتش دارد. يكي از نمودهاي رويكرد «اجتناب اكيد از تجملات» آلدي اين است كه هيچگونه دكوراسيوني در راهروهاي فروشگاهها به كار برده نميشود.
در واقع قفسههايي كه براي قرار دادن كالاها هستند، كارتونهاي مقوايي خاصي هستند كه مشتريان ميتوانند به راحتي بلندشان كنند. از آنجايي كه كيسهها و ساكهاي حمل كالا هزينه بر هستند، مشتريان از اين جعبهها براي قرار دادن كالاهايشان در آن استفاده ميكنند. اين قفسهها در طول راهروها قرار دارند. مشتريان به تدريج كالاهايشان را برميدارند. جعبههاي خالي پس از برداشته شدن تمام كالاهاي درونشان، به جاي خود بازگردانده ميشوند.
به علاوه صفوف بلند مشتريان جلوي صندوق نمايانگر حداقل بودن تعداد كاركنان آلدي است.
البته اين امر در آلمان به امري عادي در زندگي مردم تبديل شده است. با اين حال، به خاطر سيستم محاسبه قيمت كارآ در صندوق، بلندي صفها لزوما به معناي زمان بيشتر انتظار براي مشتريان، نسبت به فروشگاههاي ديگر نيست. تمام كاركنان بايد هم كارهاي مخصوص محاسبه قيمت در قسمت صندوق و هم كارهاي مخصوص انبارسازي را انجام دهند؛ اما زماني كه ترافيك مشتري كمتر است. تنها يكي از كاركنان در صندوق كار ميكند و كارهاي ديگر فروشگاه مثل انبارسازي و نظافت فروشگاه را انجام ميدهند.
اين استراتژيهاي كاهش قيمت و صرفهجويي آلدي از يك سو و نزديك بودن قيمت كالاهاي آن به قيمت توليد نشاندهنده اين امر است كه اين كاهش هزينهها مستقيما به نفع مشتري و براي كاهش قيمت كالاها ميباشد.
آلدي از ورود يورو به آلمان و ديگر كشورهاي اروپايي هم سود برد. در واقع مصرفكنندگان بر اين باور بودند كه فروشندگان براي افزايش قيمتها از اين تغيير ارز استفاده ميكنند؛ اما بر عكس ديگر فروشگاهها، آلدي از همان ابتدا قيمت قبل و بعد از تغيير ارز كالاها را براي مدتها روي پوستري چاپ كرده و در فروشگاههايش نصب كرده بود. نكته مثبت كار اين بود كه در آلدي قيمت يورو را به پايين رند كرده بودند كه نتيجه اين كارها باعث افزايش احترام و وفاداري مشتريان نسبت به فروشگاه شد. تنها منبع تبليغات آلدي اغلب هفتهنامهاي است به نام آلدي اينفورميرت كه در فروشگاههايش، يا توسط پست الكترونيك توزيع ميشود. اين هفتهنامه در روزنامههاي محلي هم به چاپ ميرسد.
برادران آلبرشت بسيار از صحنه اجتماع كناره گرفتهاند و اطلاعات خيلي كمي از زندگيشان در دست ميباشد. در حال حاضر هيچ كدام از اين دو برادر ديگر اين فروشگاه را اداره نميكنند. هماكنون فروشگاههاي آلدي در حدود 60 كشور دنيا شعبه دارند.
ثروتمندترین زن دنیا
آليس لوئيس والتون و همسر برادرش جان، كريستي، ثروتمندترين زنان دنيا ميباشند. اين دو با ثروت 6/17 ميليارد دلار به همراه برادرشان رابسون، در دوازدهمين جايگاه ثروتمندان جهان قرار دارند. آليس در 7 اكتبر سال 1949 در نيوپورت ايالت آركانزاس آمريكا متولد شده است. وي از وارثان و دختر موسس وال مارت، سام والتون و خواهر رابسون و جيم والتون است. برادر ديگر او جان والتون در سال 2005 بر اثر حادثه هواپيما جان خود را از دست داد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آليس فارغالتحصيل رشته مديريت مالي و اقتصادي از دانشگاه ترينيتي در سان آنتونيوي ايالت تگزاس است.
او كار خود را در مديريت مالي به عنوان تحليلگر equity و مدير مالي شركت «فرست كامرس» شروع کرد. او سپس به عنوان نایب ريیس و سرپرست تمام فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاری گروه بانک آروست مشغول به کار شد. خانم والتون در سال 1988 یک بانک سرمایهگذاری فعال در بخشهای مدیریت مالی شرکت، مدیریت مالی ساختاریافته و عمومی، مدیریت مالی مبادله املاک و فروش و تجارت را با نام شرکت Llama تاسیس کرده و خود نیز به عنوان ريیس و مدیر ارشد اجرایی آن مشغول به کار شد.
او برای مدتی نیز واسطه معاملات بازرگانی ای.اف. هوتون بود. خانم والتون نخستین ريیس و نیروی گرداننده شورای آرکانزاس شمالی ميباشد. این سازمان توسعه اجتماعی نقشی مهم در تضمین و تحکیم توسعه فرودگاه محلی آرکانزاس شمالی داشته است. در واقع خانم والتون سرمایه اولیه برای پروژه ساخت این فرودگاه را تامین کرده بود و هیاتمدیران فرودگاه حاکمیت وقت، این فرودگاه را به خاطر حمایت خانم والتون از توسعه حمل و نقل در منطقه، فرودگاه آلیس ال. والتون نامید. خانم والتون همچنین در سال 2001 به عنوان عضو رسميتالار اشخاص مهم و خاص صنعت هوایی آرکانزاس انتخاب شد.
آلیس والتون در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2004 به کنگره محافظهکاران آمریکا مبلغ 6/2 میلیون دلار اهدا کرد.
خانم والتون در فعالیتهای بشردوستانه نیز حضوری فعال دارد که اصلیترین آن عضویت هیاتمدیره بنیاد خانواده والتون است. این بنیاد که به انجام فعالیتهای بشردوستانه ميپردازد، توسط سام و همسرش هلن والتون در شهر کوچکی در آرکانزاس پایهگذاری شد.
سام به قدرت یک فرد برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود و جامعه باوری عمیق داشت. وی عمیقا به دستیابی به موفقیت اعتقاد داشت که این موفقیت علاوه بر موفقیت در کار شرکت شامل تعهدات بشر دوستانه نیز ميشد. فلسفه سام و هلن والتون از تاسیس این بنیاد از تجربه زندگی در شهر کوچکی در شمال غربی آرکانزاس حاصل شده بود که به آنها ارزش مشارکت و همکاری و اهمیت تحصیلات در جامعه را آموخته بود و به آنها این درک را داده بود که سرمایهگذاری در فعالیتهای بشردوستانه ميتواند تغییر قابلستایشی در جامعه ایجاد کند. در حال حاضر این بنیاد و خانواده والتون به دنبال پیروی از همان اصول و ارزشها و گسترش فعالیتهای خیرخواهانه شان هستند. در سال 2007 این بنیاد در زمینه سرمایهگذاری در امور خیریه مبلغی بالغ بر 241 میلیون دلار اهدا کرده است.
وی همچنین در هیات مدیره دانشگاه علوم پزشکی آرکانزاس و هیات علمي مدرسه تجارت و مدیریت دانشگاه آرکانزاس نیز فعالیت دارد. این دانشگاه در سال 1996 کرسی ای را در بخش مدیریت مالی به نام آلیس ال. والتون تخصیص داد که دانشگاه را به واسطه دانشکده مدیریت تجارت آن، در رسیدن به تعالی تحصیلی در سطح ملی و جهانی یاری ميداد.
دیدگاه انساندوستانه خانم والتون همچنین باعث تاسیس پایگاه تابستانی منحصر به فردی در آرکانزاس شمالی به نام «وارایگل» شد که هر ساله کودکان زیادی با پیشزمینههای اقتصادی اجتماعی مختلفی را گرد هم ميآورد.
خانم والتون دامنه فعالیتهای بنیاد خانواده والتون را با تاسیس موزه هنر آمریکا، کریستال بریج، به بخش هنر نیز گسترش داده است. این موزه که نخستین محل برای نهاد هنر ملی ميباشد، به هنر و هنرمندان اهدا شده و مکانی برای یادگیری و تجمع هنرمندان نیز ميباشد. آلیس والتون همچنین در هیاتمدیره موزه آمون، کارتر در تگزاس و شورای معتمدین گالی ملی هنر در واشنگتن دی. سی. عضویت دارد.
خانم والتون به شدت به سوارکاری علاقهمند است و در حال حاضر در مینرال ولز در ایالت تگزاس زندگی ميکند. وی در سال 1989 دچار حادثه اتومبیل شده و با یک خانم تصادف کرد که بعدا بر اثر جراحات شدید از دنیا رفت.
والتونها خانوادهاي ثروتمندتر از بيل گيتس
خانم کریستی روث والتون که به همراه آلیس والتون با ثروت 6/17 میلیارد دلاری خود در جایگاه نخست ثروتمندترین زنان جهان و جايگاه دوازدهم ثروتمندترین افراد دنیا قرار دارد، همسر جان تی. والتون است. جان والتون یکی از پسران سام والتون موسس فروشگاه زنجیرهای وال مارت است که در سال 2005 در گذشت.
کریستی والتون 54 ساله، این ثروت هنگفت را پس از مرگ همسرش به ارث برده است. خانم کریستی والتون نیز مانند آلیس والتون به کارهای خیرخواهانه ميپردازد و یک خانه 7 جریبی با نام سنتدیگو را به موسسات خیریه بخشیده است. وی هماکنون در جکسون، ویومینگ به همراه پسرش لوکاس زندگی ميکند.
جان توماس والتون، همسر کریستی والتون در 8 اکتبر سال 1946 در نیوپورت ایالت آرکانزاس متولد شد. او در زمان حیات خود ريیس «ترو نورث پارتنرز»، یک بنگاه سرمایهگذاری بود.
جان از دبیرستان بنتونویل فارغالتحصیل شد. او در آن مدرسه یک ستاره فوتبال بود. وی پس از فارغالتحصیلی، برای ادامه تحصیل به کالج ووستر در شهر ووستر ایالت اوهایو رفت، اما در سال 1968 کالج را برای پیوستن به ارتش آمریکا، رها کرد. جان در طول جنگ ویتنام، به عنوان عضوی از گروه تحقیق و جستوجو در ارتش خدمت ميکرد. وی پس از بازگشت از ویتنام آموزش خلبانی دید و پرواز را یاد گرفت.
سپس به عنوان خلبان برای وال مارت مشغول به کار شد، اما پس از مدتی شرکت را رها کرد تا با هواپیماهای سمپاشی روی مزارع کتان بسیاری از ایالتهای جنوبی کار کند. وی همچنین یکی از شرکا در تاسیس شرکت ساتلاک، یک شرکت وسایل و تجهیزات هوایی بود. این شرکت در استفاده از تکنولوژی مسیریابی ماهوارهای (GPS) در صنعت سمپاشی کشاورزی پیشتاز بود. جان والتون سپس به سنت دیگو نقل مکان کرد و در آنجا شرکت کورسر مارین که نوع خاصی از قایقهای بادبانی تولید ميکرد، تاسیس کرد.
او مدتی در کلرادو نیز زندگی کرد. جان به اسکی، دوچرخه سواری در کوهستان، کوهنوردی، موتور سیکلتسواری و ورزشهای پر هیجان دیگر بسیار علاقه داشت. جان والتون در سال 1998 به عنوان عضوی از «میزگرد بشردوستی» والتون و به همراه یکی از دوستانش صندوق کمک هزینه تحصیلی برای کودکان را برای کمک به ادامه تحصیل کودکانی که از خانوادههای کمدرآمد بودند و فرستادن آنها به مدارس خصوصی، تاسیس کرد. وی حتي پس از تاسيس اين صندوق همچنان به حمايت مالي خود از آن ادامه داد.
جان والتون در 27 ژوئن سال 2005 زمانی که هواپیمای آزمایشیاش که وی خلبان آن بود، در جکسون در ویومینگ سقوط کرد، جان خود را از دست داد. هواپیمای جان در ساعت 12:20 به وقت محلی و درست کمي بعد از برخاستن از فرودگاه جکسون هول سقوط کرد. بعدها گزارش شد که والتون قبل از پرواز تنظیمات هواپیما را ناقص انجام داده که باعث شده وی نتواند ارتفاع هواپیما را کنترل کرده و سقوط کند.
مجله فوربز درست کمي قبل از مرگ جان والتون، ثروت خالص وی را 2/18 میلیارد دلار برآورد کرده بود. وی در آن زمان به همراه برادرش جیم در جایگاه چهارم ثروتمندان ایالات متحده و یازدهمین فرد ثروتمند جهان قرار داشت. بازماندگان وی همسرش کریستی و پسرشان لوکاس و همچنین دو برادرش جیم و اس. رابسون و خواهرش آلیسوالتون هستند.
ميلياردري ديگر از خانواده والتونها ساموئل رابسون والتون متولد سال 1945 در تولسا در ایالت اوکلاهامای آمریکا، بزرگترین پسر سام والتون، نیز با ثروت 6/17 میلیارد دلاری خود به همراه آلیس و کریستی والتون در جایگاه دوازدهم ثروتمندترین افراد دنیا قرار دارد. وی در حال حاضر ريیس کمپانی وال مارت در سطح جهانی است. راب در کالج ووستر تحصیل کرده و سپس در سال 1966 از دانشگاه آرکانزاس با مدرک لیسانس مديریت اجرایی در کسب و کار فارغالتحصیل شد. راب والتون در سال 1969 از دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک مدرک دکترای حقوق گرفت و به عنوان عضوی از بنگاه وکالتی که امور حقوقی وال مارت را انجام ميداد، تا زمان مرگ پدرش مشغول به کار شد.
او دو روز پس از مرگ پدرش در 7 آوریل سال 1997 به عنوان ريیس هیات مدیره والمارت انتخاب شد. اخیرا با انجام شراکتهاي والتون با گروههای بینالمللی حفاظت از محیط زیست، وال مارت به شرکتي طرفدار محیطزیست تبدیل شد.وال مارت حتی پس از رکود اقتصادی اخیر در دنیا نیز به واسطه گستردگی در سطح جهان و قیمتهای پایین کالاهايش همچنان بزرگترین شرکت فروشگاههای زنجیرهای دنیا باقي ماندهاست. این شرکت با بیش از 1/2 میلیون کارمند و 7200 شعبه در سرتاسر جهان به حدود 200 میلیون مشتری خدمات ارائه ميکند. نكته قابل توجه اين است كه ثروت خانواده والتونها بالغ بر 50ميليارد دلار است كه مجموعا از ثروت بيلگيتس 25درصد بالاتر است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جان والتون
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كريستي والتون
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساموئل والتون
میلیاردری با مارک کریستین دیور!
برنارد آرنو، رييس و مدير ارشد اجرايي شركتLVMH) Louis Vuitton S.A.)، با ثروت 5/16 ميليارد دلار، ثروتمندترين فرد فرانسه و پانزدهمين فرد ثروتمند دنيا ميباشد. شركت LVMH مالك سهام عمده بسياري از برندهاي معروف مثل لويي وويتون، ديور و فندي است. مجله تايمز در سال 2007 برنارد آرنو را به عنوان يكي از 100 فرد تاثيرگذار دنيا معرفي كرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برنارد آرنو در 5 مارس سال 1949 در شهر روبه در شمال فرانسه متولد شد. وي پس از فارغالتحصيلي از دبيرستان ماكسنس به دانشگاه پلي تكنيك پاريس رفت و در سال 1971 با مدرك مهندسي فارغالتحصيل شد.
برنارد پس از فارغالتحصيلي به عنوان یک مهندس، به شركت ساختمان سازی و املاک پدرش، فرت ساوینل، پيوست و در سال 1976 پدرش را قانع كرد كه با بخش توليدي شركت به مبلغ 40 ميليون فرانك تسويه حساب كرده و تمركز شركت را به معاملات املاك تغيير دهد. شركت جديد با تغيير نام به فرينل به فعاليت در حوزه اقامتگاههاي مسافرتي با امكانات خاص وارد شد. برنارد در سال 1979 جانشين پدرش در جايگاه رياست شركت شد.
برنارد آرنو در سال 1981، پس از اينكه فرانسوا ميتران، رييس جمهور فرانسه شد، به آمريكا مهاجرت كرد و شركت فرينل را در آنجا تاسيس كرد و به اين وسيله توانست ساختمانهايي مسكوني در پالم بيچ در ايالت فلوريدا بسازد. آرنو سه سال بعد زماني كه سوسياليستهاي فرانسه به رويكرد اقتصادي محافظه كارانه تر تغيير رويه دادند، دوباره به فرانسه بازگشت و به عنوان مدير ارشد اجرايي يك شركت كالاهاي لوكس (كالاهايي كه با افزايش درآمد مصرفكنندگان، ميزان مصرفشان افزايش مييابد) دنیا، «فيانسير آگاش» مشغول به كار شد.
آرنو با کمک بنگاه سرمایهگذاری «بانکلازارد» و استفاده از سوبسیدهای اعطایی از سوی دولت در ازای اینکه شرکت تعدیل نیرو نداشته باشد، شرکت نساجی بوساک را که در بحران ورشکستگی به سر ميبرد، خرید. در واقع دولت فرانسه به دنبال کسی ميگشت تا امپراتوری نساجی را که شرکتهای بسیاري زیر مجموعه آن بودند ( مثل کریستین دیور) دست گیرد. خانواده آرنو تنها مبلغ 15 میلیون دلار برای خرید این شرکت کمک کرده و 80 میلیون دلار باقی مانده را شرکت لازار تامین کرد. دلیل اصلی آرنو برای خرید شرکت بوساک، به دست آوردن دیور بود تا پایهای باشد برای راهاندازی یک «سوپرمارکت کالاهای لوکس» که طبقه متوسط جامعه بتوانند از آن خرید کنند. آرنو به سرعت دیور را گسترش داد تا برندهای جدیدی مثل خانه مد کریستین لاکروا و سلین( که کالاهای چرمي تولید ميکردند) را نيز در برگیرد.
کمي بعد آرنو مجبور شد تقریبا تمام سرمایه شرکت را به قیمت 400 میلیون دلار فروخته و تنها، برند با پرستیژ کریستین دیور و فروشگاه «لوبنمارشه» را نگه دارد. این فروش، او را قادر ساخت تا 8/1 میلیارد دلار از سهام شرکت LVMH را در سال 1989 خریداری کند تا به این طریق کنترل 24 درصد از این گروه را در اختیار گیرد. کمي بعد بین آرنو و هنری راکمیه ريیس قبلی شرکت لویی وویتون که از شرکتهای تابعه LVMH بود، درگیری بر سر قدرت رخ داد.
در عرض کمي بیش از یک سال آرنو در منازعات دادگاه پیروز شده و راکمیه از کار برکنار شد. در دست گرفتن قدرت در LVMH یکی از متبحرانهترین کارهای تجاری در تاریخ فرانسه بوده و باعث شده آرنو به عنوان فردی بدطینت که به واسطه اخراجهای متعدد به قدرت رسیده ، شناخته شود، اما با این حال بسیاری از افراد استراتژی کسب و کار آرنو و علاقهاش برای ریسکپذیری را قابل احترام ميدانند.
آرنو با موفقیتی که LVMH کسب کرده بود شروع به سر هم کردن تکههای سوپرمارکت کالاهای لوکس خود نمود. آرنو از آن زمان تاکنون شرکت را با برنامه توسعه جاهطلبانهای پیش برده که LVMH را تبدیل به بزرگترین گروه تجاری کالاهای لوکس در دنیا کرده است.
آرنو در دهه نود با خرید دهها تولیدکننده کالاهای لوکس در اروپا، آمریکای شمالی، آسیا، آمریکای جنوبی و استرالیا شرکتش را تبدیل به یک امپراتوری بزرگ کرد.
او اعتقاد دارد که شرکت برای افزایش انرژی خلاقانه، باید مدیرانی با عشق و علاقه به هنرمندان داشته باشند و به این شکل ميتوانند هنرمندانشان را درک کنند. آرنو که در میان مدیران ارشد اجرایی پیشتاز در جهان، فردی منحصر به فرد است، همواره این توانایی را داشته که بین جنبههای مالی و خلاقانه کسب و کار ارتباطی مناسب برقرار کند. او گرچه هیچ وقت به محدود کردن نوآوری طراحانش اعتقاد نداشته، اما همواره بر انضباط مالی در خرید، بازاریابی و فروش محصولات شرکتش تاکید کرده است.
برنارد آرنو تاکنون دو بار ازدواج کرده است. وی 5 فرزند دارد و یکی از دخترانش نیز در حال حاضر از مدیران LVMH است. همسر دوم آرنو، هلن مرسیه، یک پیانیست اهل کبک کانادا و کلکسیونر نتهای موسیقی ميباشد.
ميلياردر شدن با گلهاي پلاستيكي
كا شينگلي متولد 13 ژوئن سال 1928 در چين، با ثروت خالص 2/16 ميليارد دلار، ثروتمندترين فرد در شرق آسيا و نفر 16 در ليست ثروتمندترين افراد در جهان است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وي در حال حاضر رييس شركت (HWL (Hutchison Whampoa Limite و شركت چئونگ كنگ ميباشد. او همچنين بزرگترين فروشنده محصولات بهداشتي و آرايشي در جهان است.
HWL يكي از بزرگترين شركتهاي بازار سهام هنگ كنگ است كه در ليست 500 شركت برتر فورچون نيز قرار دارد. اين شركت چند مليتي كه در كشورهاي زيادي در سرتاسر دنيا فعاليت ميكند، مالك دامنه گستردهاي از شركتها در صنايع مختلف است. از جمله اين صنايع، ميتوان به مخابرات، سرمايهگذاري در زيرساختهاي توليدي و تجاري و سرمايهگذاري در بندرهاي جهان اشاره كرد.
لي كا شينگ در چائوژو در ايالت گوانگ دانگ متولد شد. خانواده لي براي اجتناب از آشوبهاي سياسي آن زمان در چين به هنگكنگ فرار كرده و در خانه عموي ثروتمند او ساكن شدند. موفقيت عموي لي به همراه ثروت بسيار زيادش مشوقي براي اين بود تا لي عزمش را براي پيشرفت جزم كند. لي همچنين با دختر همان عمويش ازدواج كرد.
پس از آن كه پدر لي (كه مدير يك مدرسه ابتدايي بود) در هنگكنگ از دنيا رفت، تمام مسووليت زندگي و خانواده به دوش لي افتاد و به همين جهت او مجبور شد مدرسه را در سن 15 سالگي رها كند تا به عنوان كارگر در يك شركت تجارت پلاستيك كار كند. او با همان سن كم مجبور بود 16 ساعت در روز براي آن شركت كار كند.
وي در آن زمان بندهاي پلاستيكي ساعت ميفروخت، اما بعدا در سن 17 سالگي به عنوان يك عمده فروش و در سن 19 سالگي به عنوان يك مدير مشغول به كار شد. تا سال 1950 او توانست سرمايه لازم براي راهاندازي كسب و كار خود (صنايع چئونگ كنگ) را پسانداز كند. او در آن زمان در شركت خود گلهاي پلاستيكي توليد كرده و ميفروخت.
او در سن 20 سالگي و زماني كه صاحب كارخانهاش قيمتهاي اجاره را بالا برد، با سرمايهاي كه جمعآوري كرده بود آن كارخانه را خريد. اين شركت در سال 1972 وارد بازار سهام هنگكنگ شد. چئونگ كنگ با خريد شركت هوچيسون وامپوا و شركت الكتريك هنگكنگ در سالهاي 79 و 85، گسترش يافت. به علاوه، لي حوزه فعاليت شركتش را از توليد پلاستيك به سرمايهگذاري املاك در هنگكنگ گسترش داد.
لي از طريق كار سخت و پايبندي به اصول اخلاقي در كار و زندگي توانست يك امپراتوري در كسب و كار ايجاد كند كه شامل بانكداري، ساختمانسازي، سرمايهگذاري در املاك، صنعت پلاستيك، تلفنهاي همراه، تلويزيونهاي ماهوارهاي، توليد آهن، انواع فروشگاههاي زنجيرهاي (سوپرماركتها و داروخانهها)، هتلداري، حمل و نقل شهري، سرمايهگذاري در فرودگاهها و بندرگاهها، نيروگاههاي برق، توليد فولاد و حملونقل كالاها ميشود،
اما بزرگترين شاخه كار تجاري لي مربوط به تاسيسات بندرگاههايي مثل بندرگاههايي در چين، هنگكنگ، پاناما و باهاماس، ميشود. جمع سرمايه گروه چئونگ كنگ در سال 2009 حدود 9/82 ميليارد دلار بوده است. اين گروه با 260000 كارمند در 55 كشور در سرتاسر دنيا فعاليت ميكند.
در سالهاي آغازين قرن بيست و يكم و در حالي كه لي كماكان كنترل امپراتوري بزرگش را در دست دارد، دوپسر وي به تدريج در حال باز كردن جايشان در كسب و كار بينالمللي ميباشند. يكي از پسران او كسب و كار خود را راهاندازي كرده و ديگري به پدرش در كسب و كار وي كمك ميكند.
لي در سال 2001 توسط نشريه «آسيا ويك» به عنوان قدرتمندترین فرد آسیا شناخته شد در هنگ كنگ به لي به خاطر دلاوريها و ريسكپذيريهايش در كسب و كار، لقب «سوپرمن» داده شده است. او بهرغم ثروت ميلياردياش همواره زندگي بدون تجملي داشته است، لباسهاي ساده پوشيده و ساعتهاي معمولي به دست ميكند كه البته در مقايسه با خانهاش كه يكي از گران قيمتترين خانههاي هنگكنگ است، كمي عجيب به نظر ميآيد.
لي همچنين به عنوان يكي از بخشندهترين افراد خيرخواه آسيا شناخته شده است. وي تا كنون در حدود 41/1 ميليارد دلار به خيريه و جنبشهاي بشردوستانه اهدا كرده است. او همچنين به دانشگاههايي مثل دانشگاه مديريت سنگاپور، دانشكده پزشكي لي كا شينگ و دانشگاه كاليفرنيا كمكهاي مالي هنگفتي اهدا كرده است. لي همواره به ارزشهاي سنتي چين احترام گذاشته و اين امر از شيوه زندگي متواضعانه او مشهود است. بزرگترين سرگرمي و لذت او كار سخت و سودآوري بيشتر است. ليكاشينگ عاشق بازي گلف است و تقريبا هر روز گلف بازي ميكند.
میلیاردر دنیای کامپیوتر
مايكل دل، نام آشنايي است که به پادشاه دنياي كامپيوتر شهرت دارد. او كه مديرعامل و موسس شركت دل(Dell) است، با ثروت 3/12 ميليارد دلار،بيست و پنجمين فرد ثروتمند جهان است. مايكل كه فرزند يك دندانپزشك و دلال سهام بود، در 23 فوريه سال 1965 در شهر هوستن ايالت تگزاس در آمريكا متولد شد. مايكل هشت ساله، براي ورود هر چه سريعتر به دنياي كسب و كار در امتحانات دبيرستان شركت كرد و در اوايل نوجواني، تمام درآمدش از كارهاي پارهوقت را در بازار سهام و فلزات با ارزش سرمايهگذاري ميكرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دل اولين ماشين حسابش را در سن هفت سالگي و اولين كامپيوترش را كه اپل2 بود، در سن 15 سالگي خريد. او قطعات آن كامپيوتر را از هم باز كرد تا ببيند از چه اجزايي تشكيل شده است.
دل به دبيرستان مموريال در هوستن رفت و در همان زمان به عنوان مامور فروش اشتراك در روزنامه «هوستن پست» مشغول به كار شد. او به زودي فهميد افرادي كه تازه ازدواج كردهاند یا به تازگي به خانههاي محله نقل مكان كردهاند، با احتمال بیشتری اين اشتراك را میخرند. او اين گروه را هدف بازاريابي خود قرار داد.
وي اسم اين افراد را از درخواستهاي ازدواج يا رهن به دست آورد. او به اين افراد اشتراك آزمايشی را پيشنهاد ميداد و سپس به صورت تلفنی كار را پيگيري ميكرد. مايكل به اين شكل توانست در آن سال مبلغ 18 هزار دلار جمعآوري كند كه از حقوق سالانه معلم اقتصاد و تاريخ او نيز بيشتر بود.
دل در سال 1983 به دانشگاه تگزاس در اوستين رفت. والدين مايكل اميدوار بودند كه او پزشك شود، اما استعداد مايكل در زمينه ديگري بود. دل زماني كه دانشجو بود، يك كسب و كار غيررسمي راه انداخت. او در اتاقش در خوابگاه دانشگاه، كامپيوترها را ارتقا ميداد. او سپس متوجه فرصتهايي براي فروش كامپيوترهاي ارزانتر در صنعت كامپيوترهاي شخصي شد. دل در مصاحبه با مجله موفقيت گفته است: «من میدیدم که قیمت یک کامپیوتر شخصی در حدود 3000 دلار بود، اما اجزای درون آن تنها 600 دلار ارزش داشتند.
IBM این قطعات را از دیگر شرکتها خریده و آنها را مونتاژ کرده و کامپیوتر آماده شده را به فروشندهها به قیمت 2000 دلار میفروخت.
سپس این فروشندگان که چیز زیادی از فروشندگی کامپیوتر نمیدانستند، آن را به قیمت بسيار بالاي 3000 دلار میفروختند.» دل دریافته بود که میتواند خودش قطعات کامپیوتر را مونتاژ کند و با حذف مرحله فروش به خرده فروشان، کامپیوترها را مستقیما به مشتریان نهایی بفروشد. به این شکل مشتریان میتوانستند کامپیوترها را با قیمت بسیار کمتری خریداری کنند و تمام سود فروش هم به خود دل میرسید.
دل دانش خود از کامپیوتر را با شم تجاری فوقالعادهای که داشت، ترکیب کرد و کسب و کار مونتاژ کیتهای کامپیوترهای شخصی را آغاز کرد. درآمد او به زودی به 25000 دلار در ماه رسید و تا تابستان 1984 و پس از گذشت یک سال از شروع تحصیلش در دانشگاه، مایکل متوجه شد که نیاز دارد تمام وقتش را روی کسب و کارش متمرکز کند؛ بنابراین کالج را رها کرد. شرکت او درآن زمان PCs unlimited نام داشت.
این شرکت با مونتاژ قطعاتی که شرکتهایی مثل IBM از آنها استفاده میکردند شروع کرد و المانهایی به محصولات اضافه میکرد که آن را منحصر به فرد کند. این شرکت تا آخر سال 84 در حدود 6 میلیون دلار درآمد کسب کرد.
دل در سن 20 سالگی حدود 30 کارمند در شرکتش داشت. این شرکت در سال 1987 به «شرکت کامپیوتری دل» تغییر نام داد. دل در همین زمان برنامهای ارائه داد که هیچ صنعت دیگری ارائه نمیداد.
به جای این که مشتریان کامپیوترهایشان را برای تعمیر به فروشگاهها بیاورند، از طریق درخواستهای تلفنی افراد شرکت به خانه مشتریان رفته و کامپیوترهایشان را تعمیر میکردند چون در واقع شرکت هیچ فروشگاهی نداشت. دل تنها پس از چهار سال از تاسیس شرکت، در سال 1989، توانست به فروشی معادل 159 میلیون دلار دست یابد. خوشبختی دل در این سال با ازدواج با سوزان لیبرمان تکمیل شد. این زوج در حال حاضر 4 فرزند دارند و در اوستین زندگی میکنند.
دل در سن 27 سالگی جوانترین مدیرعاملی بود که شرکتش جزو 500 شرکت برتر لیست مجله فورچون قرار داشت. دل در سال 96 فروش اینترنتی کامپیوترهایش را آغاز کرد.
دل و سوزان در سال 1999 بنیاد خیریه مایکل و سوزان دل را تاسیس کردهاند که بر امور خیریه مربوط به کودکان تمرکز دارد. به علاوه دل مبالغ زیادی را تاکنون صرف امور خیریه دیگر کرده است.
دونالد برن میلیاردر ساخت و ساز
دونالد ال. برن (Donald L. Bren) متولد سال 1932 در آمریکا، ريیس شرکت ایروین است. وی با ثروت 12میلیارد دلار بیست و ششمین فرد ثروتمند جهان است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پدر دونالد، میلتون برن، یک تولیدکننده فیلم در هالیوود و مادرش، ماریون نیوبرت برن بود. پدر و مادر برن در سال 1947 از هم جدا شدند.
برن از دانشگاه واشنگتن مدرک مدیریت تجارت گرفت. وی از آنجایی که عضو تیم اسکی «بتا تتا پی» بود برای تحصیل در این دانشگاه بورسیه شده بود. او تلاش کرد در المپیک 1956 عضو تیم اسکی شود، اما به دلیل مصدومیت موفق نشد به تیم بپیوندد. دونالد پس از کالج به عنوان کارمند نیروی دریایی آمریکا مشغول به کار شد.
برن در سال 1958 نخستین خانه خود را در نیوپورت بیچ و با گرفتن وامی به مبلغ 10000 دلار ساخت. وی در سال 1956 به همراه دو شریک دیگر شرکت میشن ویجو (MVC) را راهاندازی کرد تا طراحی و توسعه 10000 جریب از شهر میشن ویجو در کالیفرنیا را بر عهده بگیرد.
او از سال 1963 تا 1967 ريیس این شرکت بود. در سال 1970 یک شرکت کاغذ و لولهسازی بینالمللی MVC را به قیمت 34 میلیون دلار خرید، اما در سال 1972 به دلیل رکود حاکم، شرکت را مجددا به قیمت 22 میلیون دلار به برن فروخت. برن از عایدی این معامله استفاده کرد و در سال 1977 به گروهی از سرمایهگذاران برای خرید شرکت 145 ساله «ایروین»، پیوست.
برن با در اختیار داشتن 3/34 درصد از سهام این شرکت، بزرگترین سهامدار این کنسرسیوم بود و به همین دلیل، عنوان نایبريیس هياتمدیره را از آن خود کرد. وی در سال 1983 مالک عمده بنگاه بود و تا سال 1996 نیز تمام سهام آن را خریداری کرد تا تنها مالک شرکت باشد. برن، توسط مجله فوربز در سال 2008 به عنوان ثروتمندترین مالک یک شرکت توسعه و بازسازی و مبادلات ساختمان و مسکن در آمریکا معرفی شد.
دونالد برن به مدت بیش از 45 سال است که ريیس شرکت ایروین بوده و در صنعت املاک کالیفرنیا نیز به عنوان طراح و سازنده ارشد و سرمایهگذار بلند مدت فعالیت داشته است.
آقای برن که یک نوآور و پیشرو در صنعت املاک و شهرسازی است یکی از نخستین کسانی بود که خانههای خوش ساخت و با طراحی زیبا را با فضاهای سبز، پارک و فضاهای باز، مدارس عالی، مراکز کاریابی و مراکز خرید ترکیب کرده است.
وی به واسطه کارهای ارزشمندش در زمینه شهرسازی به شهرتی ملی به عنوان متخصصی در زمینه امور مربوط به طراحی، برنامهریزی، معماری، ساختمانسازی، بازاریابی و مدیریت مالی، دست یافته است.
برن خیرترین فرد ایالت کالیفرنيا نیز میباشد. او فعالیتهای خیرخواهانهاش را روی امور آموزشی و تحقیقات علمی و به کارگیری رویکردهای نوآورانه برای حفظ سلامت محیطزیست، فضای سبز و گونههای مختلف گیاهان و حیوانات، متمرکز کرده است.
مجله بیزینس ویک در سال 2008 برن را به عنوان نهمین فرد خیرخواه و بخشنده در آمریکا اعلام کرد. جمع مبلغی که وی در طول عمرش برای امور خیریه صرف کرده است به 3/1 میلیارد دلار میرسد.
برن همچنین در سال 2004 به واسطه کمک مالی گستردهاش به دانشگاه کالیفرنیا، مدال پرزیدنتال این دانشگاه را که بزرگترین افتخار او محسوب میشود، دریافت کرد. روزنامه لسآنجلس تایمز نیز در سال 2006 برن را در صدر 100 فرد تاثیرگذار در کالیفرنیای جنوبی قرار داد. او در سال 2007 به عنوان عضو افتخاری در قسمت رهبری کسبوکار و فعالیتهای نوع دوستانه آکادمی علم و هنر آمریکا انتخاب شد.
شرکت ایروین تحت رهبری برن، با دیدگاه و تخصص منحصربهفرد او در شهرسازی، از یک شرکت شهرسازی بینالمللی به یکی از برترین شرکتهای سرمایهگذاری در زمینه املاک و شهرسازی تکامل یافته است.
آقای برن ماموریت خود را در شرکت ایروین به این شکل توصیف میکند: ما به عنوان یک ساختمان ساز و شهرساز ارشد، مهارتهای معماری و برنامهریزی را به همراه اصول کسبوکار و مدیریت مالی ترکیب میکنیم تا جوامعی فوق عالی و متعادل خلق کنیم. من بر این اعتقادم که شرکت ایروین برای هر فردی در صنعت املاک و ساختمانسازی، چالش و فرصتی اساسی فراهم میکند.
دونالد برن 7 فرزند دارد و به همراه همسر وکیلش بریجیت مولر برن در نیوپورت بیچ زندگی میکند. آقای برن اسکی بازی در سطح المپیک است و به تنیس نیز علاقه زیادی دارد. او سالهای زیاد به قایقرانی نیز پرداخته است.
سلطان نابغه اینترنت
سرگی برین، نابغه کامپیوتر آمریکایی روسی، کسی است که به همراه لاریپیج، شرکت گوگل را راهاندازی کرد. این شرکت بزرگترین شرکت اینترنتی بر پایه موتور جستوجو و تکنولوژی تبلیغات آنلاین است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرگی برین متولد 21 آگوست سال 1973 در مسکو میباشد. وی با ثروت 12 میلیارد دلار به همراه همکارش لاری پیج بیست و ششمین فرد ثروتمند دنیا است. البته به گفته مجله فوربز، ثروت برین در سال 2010 به مبلغ 5/17 میلیارد دلار رسیده است.
برین به همراه خانوادهاش در سن شش سالگی، به اجبار به آمریکا مهاجرت کردند. این اجبار به این دلیل بود که افراد یهودی در شوروی برای تدریس در دانشگاه با مشکل مواجه بودند. خانواده برین در خانهای کوچک در مرکز مسکو زندگی میکردند. پدر او استاد ریاضیات از دانشگاه مریلند و مادرش یکی از دانشمندان ناسا هستند.
برین دوره ابتدایی را در مدرسه ای در آدلفی ایالت مریلند گذراند، اما پس از آن پدرش در خانه به او تدریس میکرد. پدرش به عنوان استاد ریاضی او را به تحصیل در این رشته تشویق میکرد و او نیز به پیروی از پدر و پدربزرگش ریاضی را به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کرد و در سال 1990 از دانشگاه مریلند با مدرک لیسانس ریاضی فارغالتحصیل شد. او به طور همزمان در رشته علوم کامپیوتر نیز تحصیل میکرد.
وی پس از فارغالتحصیلی به دانشگاه استنفورد رفت و دکترای علوم کامپیوتر گرفت. وی در آنجا با لاری پیج آشنا شد و به زودی تبدیل به دوستان صمیمی شدند. آن دو خوابگاهشان را با کامپیوترهای ارزانقیمت انباشته بودند و سیستم جستوجوی دادههای خود را برای ایجاد یک موتور جستوجوی بهتر به کار میبردند. این برنامه در استنفورد به زودی شهرت یافت بنابراین به این دو دوست اجازه داده شد تحصیلات دکترا را برای انجام کار و تحقیقات بیشتر روی سیستمشان به تعویق اندازند.
برین و پیج با درخواست مقداری پول از اعضای دانشکده، خانواده و دوستانشان توانستند تعدادی سرور خریداری کرده و شرکت گوگل را در یک گاراژ اجارهای در منلو پارک راهاندازی کنند. کمی بعد اندی بچتولشیم یکی از موسسان شرکت سانمایکروسیستم چکی به مبلغ 100000 دلار به شرکت گوگل داد. اما مشکل اصلی این بود که اصلا شرکتی به اسم گوگل در جایی ثبت نشده بود؛ بنابراین برین و پیج ظرف دو هفتهای که درگیر یک سری کاغذبازی برای ثبت شرکتشان بودند، نتوانستند مبلغ چک را از هیچ بانکی دریافت کنند.
زماني که گوگل آغاز بهکار کرد تعداد صفحات ايندکس شده در اين موتور جستوجو تنها 25 ميليون صفحه بود. اين رقم طي سالهاي اخير به سرعت رشد کرده است و به بيش از 25 ميليارد صفحه رسيده است. در اواخر آن سال، نشريه معتبر PC World نام گوگل را به عنوان يكي از صد سايت برتر سال معرفي كرد و به اين ترتيب گوگل پلههاي ترقي را به سرعت پيمود.
مجله اکونومیست از برین به عنوان یک مرد روشنفکر و کسی که اعتقاد دارد دانش همیشه خوب و قطعا بهتر از نادانی است، یاد میکند.
این فلسفه در دو شعار گوگل، «فراهم کردن اطلاعات به شکل جهانی در دسترس و مفید برای تمام دنیا» و «در به اشتراک گذاشتن اطلاعات خود خسیس نباشید» نیز کاملا مشهود است. این شرکت روزانه بیش از 200 میلیون مراجعهکننده دارد. این شرکت در سال 2004 برای اولین بار سهامش را به طور عمومی در بازار سهام عرضه کرد که باعث میلیاردر شدن این دو شریک شد.
برین علاوه بر فعالیت در شرکت گوگل روی پروژههای دیگری هم کار میکند. از جمله او و پیج از طریق سایت نوع دوستانه گوگل یعنی google.org برای حل مشکلات انرژی و آب و هوای جهان تلاش میکنند. شرکت گوگل برای یافتن منابع انرژیهای جایگزین و تجدیدپذیر سرمایهگذاری کرده است. برین و پیج در تلاشند شرکتها را به یافتن راهحلهایی نوآورانه برای افزایش عرضه منابع انرژی در دنیا تشویق کنند.
برین همچنین در سال 2008 مبلغ 5/4 میلیون دلار در شرکت ماجراجویی فضایی، یک شرکت توریسم فضایی در ویرجینیا، سرمایهگذاری کرده است. برین و پیج یک هواپیمای بوئینگ 767-200 ویژه و یک جت دورنیر آلفا دارند و سالانه 4/1 میلیون دلار صرف محل نگهداری آنها میکنند.
برین در مه 2007 با «آن ووجیتسکی»، تحلیل گر بیوتکنولوژی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک فرزند است.
برین در سایت شخصیاش خود و علايقش را این گونه توصیف کرده است:
«سلام دوستان من میدانم که شما خیلی چیزها درباره من میدانید، اما من هم چیزهایی به آن اضافه میکنم. من به جستوجو در صفحات اینترنت علاقه دارم. من میدانم که بسیار معروف هستم، اما این شهرت رو به رشد باعث شده سعی کنم در سبک زندگیام به شکل گمنام زندگی کنم. من به انسانهای عادی و فروتن علاقه دارم.
من فقط سرگی هستم و برای دوستان، خانواده، خودم و تمام کسانی که حمایتم کردند و به گوگل عشق میورزند نیز همان سرگی باقی میمانم. من همیشه دوست داشتم به دیگران کمک کنم و به همین دلیل هر روز و هر ساعت به کار کردن ادامه میدهم.
من میخواهم گوگل هر روز بهتر و بهتر شود تا هر کدام از شما که جلوی کامپیوتر نشستید و به دنبال چیزی میگردید بتوانید هرچه سریعتر و آسانتر آن را پیدا کنید و احساس خوششانسی کنید. بیشتر وقت من صرف گوگل میشود. گوگل تا ابد، عشق من باقی خواهد ماند. من خودم را خوششانس میدانم چون هیچ کسی خوشبختتر از کسی نیست که رویاهایش به واقعیت پیوستهاند.»
میلیاردری از بروبچههای گوگل
لاورنس (لاری) پیج متولد 26 مارس سال 1973، سرمایه دار بزرگ آمریکا و یکی از موسسان شرکت گوگل به همراه سرگیبرین میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این دو به «بر و بچههای گوگل» شهرت دارند.
لاری در سال 2009، با ثروت 12 میلیارد دلار از سوی مجله فوربز به همراه سرگیبرین به عنوان بیست و ششمین فرد ثروتمند دنیا معرفی شد. گرچه ثروت او در سال 2010 به 5/17 میلیارد دلار رسیده است. لاریپیج در خانوادهای یهودی در شرق ایالت میشیگان متولد شد. والدین او از اساتید رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه ایالت میشیگان بودند. لاری در مصاحبهای گفته بود که خانه آنها همیشه مملو از مجلات علمی معروف و مجلات کامپیوتر بود. علاقه لاری به کامپیوتر از سن شش سالگی و زمانی که با اشياي اطرافش بازی میکرد، شروع شد.
او اولین دانشآموز در مدرسه ابتداییشان بود که تکلیفی درباره یک پردازشگر کلمات ارائه داد. او علاقه داشت قطعات هر وسیلهای را از هم باز کند تا بفهمد چطور کار میکند. لاری گفته است که در کودکی همواره علاقه داشته چیزی اختراع کند و به همین دلیل به تکنولوژی و کسبوکار علاقهمند شده است.
پیج طی سالهای 74 تا 79 به مدرسه مونتسوری در شهر اوکموس ایالت میشیگان رفت. وی در سال 91 از دبیرستان «ایستلانسینگ» فارغالتحصیل شد و سپس به دانشگاه میشیگان رفته و با مدرک كارشناسي مهندسی کامپیوتر فارغالتحصیل شد.
وی برای تحصیل در مقطع كارشناسي ارشد علوم کامپیوتر به دانشگاه استنفورد رفت و تحصیلاتش را در این دانشگاه در مقطع دکترا نیز ادامه داد. پیج زمانی که در دانشگاه میشیگان تحصیل میکرد، به عنوان ريیس Eta Kappa Nu) ΗΚΝ) (یک انجمن مهندسی کامپیوتر و برق ملی در آمریکا) در سال 94 و عضوی از تیم ماشینهای خورشیدی مشغول به کار بود.
لاری پس از آغاز تحصیل در مقطع دکترا، جستوجو برای موضوعی برای تز تحصیلیاش را آغاز کرد. وی به موضوع ویژگیهاي ریاضیاتی (WWW(World Wide Web و شناسایی ساختار لینک آن به عنوان یک گراف بزرگ، علاقهمند شد. سرپرست او،تری وینگراد، لاری را برای پیگیری این موضوع بسیار تشویق کرد. پیج سپس روی یافتن بانکهای اطلاعات لینکها، متمرکز شد. او به زودی در پروسه تحقیقاتش با سرگیبرین، یکی از همدانشگاهیهایش در مقطع دکترا آشنا شد.
این دو اولین بار در برنامه معرفی دانشگاه برای کاندیداهای جدید دکترای کامپیوتر با هم آشنا شده بودند. سرگی که دو سال از تحصیلش در دانشگاه میگذشت، مسوول نشان دادن بخشهایی از دانشگاه به برخی از دانشجویان و از جمله پیج بود. لاری و پیج بعدها با هم دوستانی صمیمی شدند. اين دو در جمعبندی پروژهای که لاری درگیر آن بود، متوجه شدند که میتوانند از الگوریتمی که برای جستوجوی لینکهای اینترنتی (به نام پیج رنک) ایجاد کرده بودند، برای ساختن یک موتور جستوجوی بسیار قویتر استفاده کنند. به این شکل نسخه اولیه گوگل در سال 1996 راهاندازی شد. این نسخه هنوز هم روی وب سایت دانشگاه استنفورد قرار دارد.
برین و پیج در سال 1998 شرکت گوگل را راهاندازی کردند. لاری و پیج تا سال 2001 خود ریاست شرکت را به عهده داشتند، اما پس از آن اریک اشمیت را به عنوان ريیس و مدیرعامل شرکت قرار دادند.
شرکت گوگل تا پایان سال 2006 بیش از 10000 کارمند و درآمد سالانه بیش از 10 میلیارد دلار داشت. گوگل بهرغم موفقیت چشمگیر در کسبوکار، همچنان یک فضای کاری غیررسمی و خلاقانه بسیار منحصر به فرد را حفظ کرده است. مجله فورچون در سال 2007 در لیست 100 شرکت برتر دنیا، گوگل را به عنوان بهترین شرکتی که میتوان در آن کار کرد، انتخاب کرد.
گوگل با امضای همپیمانیهای استراتژیک با AOL و نتاسکیپ و همچنین خریدن شرکتهای اینترنتی معروف مثل یوتیوب، همچنان به شدت در حال رشد و گسترش است. گوگل تعداد زیادی از خدمات معروفی را ارائه کرده که برای کاربران اینترنت بسیار کارا و مفید بودهاند.
پیج در سال 2007 با لوسیندا ساوتوورت ازدواج کرد. پیج و برین تولیدکنندگان فیلم تیرهای شکسته نیز هستند.
پیج همچنین در شرکتهای تولید انرژی بسیاری مثل تلسا موتورز سرمایهگذاری کرده است. او و برین به دنبال یافتن تکنولوژی تولید انرژی تجدیدپذیر هستند و به کمک google.org، سایت نوع دوستانه گوگل، به دنبال تزریق سرمایه برای جا انداختن ماشینهای برقی و انرژیهای تجدیدپذیر در دنیا میباشند.
برین و پیج در سال 2003 مدرک افتخاری MBA را از مدرسه کسبوکار IE برای «تجسم بخشیدن به روح کارآفرینی و ایجاد نیروی محرکی برای خلق کسبوکارهای جدید»، دریافت کردند.
رفیق میلیاردر بیل گیتس
پل آلن، کارآفرین و خیر آمریکایی که به همراه بیلگیتس شرکت مایکروسافت را تاسیس کرده، یکی از ثروتمندترین افراد دنیا به حساب میرود. آلن با ثروت 5/10 میلیارد دلار در سال 2009، در جایگاه سی و دومین فرد ثروتمند جهان قرار داشت. او همچنین موسس و ريیس شرکت وولکان، یک شرکت خصوصی در زمینه مدیریت سرمایه و ريیس شرکت مخابراتی چارتر میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شرکت چارتر یک شرکت آمریکایی است که به بیش از 7/5 میلیون مشتری در 29 ایالت آمریکا، خدماتی در خصوص تلویزیونهای کابلی، اینترنت پر سرعت و تلفن ارائه میکند. پرتفولیوی چند میلیارد دلاری سرمایهگذاری او شامل سهام دیگو، کیها سافت ویر، شرکتهای معاملات املاک و بیش از 40 شرکت رسانهای و شرکتهای مربوط به تکنولوژی میباشد. آلن مالک سه تیم حرفهای ورزشی در رشتههای فوتبال و بسکتبال نیز هست.
پل گاردنر آلن در 21 ژانویه سال 1953 در شهر سیاتل ایالت واشنگتن در آمریکا متولد شد. پدر او کنت اس آلن، یکی از مدیران کتابخانه دانشگاه واشنگتن و مادرش فای جی آلن بود. آلن به مدرسه «لیک ساید» که یک مدرسه خصوصی در سیاتل بود، رفت.
آلن 14 ساله در آنجا با بیل گیتس 12 ساله آشنا شد و آن دو تبدیل به دوستان صمیمی یکدیگر شدند. بیل گیتس و پل آلن علاقه مشترکی به کامپیوتر داشتند. آنها از پایانه تله تایپ مدرسه برای گسترش مهارتهای برنامهنویسی خود در حوزه سیستمهای کامپیوتری شبکهای، استفاده میکردند. آلن پس از فارغالتحصیلی، به دانشگاه ایالتی واشنگتن رفت، اما پس از دو سال برای کار به عنوان برنامه نویس در شرکت «هانی ول»، تحصیل در این دانشگاه را رها کرد. وی با پیوستن به این شرکت مجددا در کنار دوست قدیمی خود، بیل گیتس، قرار گرفت.
شرکت هانی ول دارای مجموعهای از شرکتها است که برای دامنه وسیعی از مشتریان (از مصرفکنندگان خصوصی تا شرکتهای بزرگ و دولت) گسترهای از محصولات مختلف، خدمات مهندسی و سیستمهای فضایی فراهم میکند. این شرکت جزو 500 شرکت برتر فورچون نیز میباشد.
آلن که در شرکت هانی ول دوباره با بیل گیتس رو به رو شده بود، توانست وی را قانع کند که دانشگاه هاروارد را رها کند تا به همراه یکدیگر شرکت مایکروسافت را تاسیس کنند.
آلن به همراه گیتس در سال 1975 شرکت مایکروسافت را تاسیس کردند. آنها برای زبان برنامهنویسی BASIC خود شروع به بازاریابی کردند.
آلن در سال 1980 و پس از اینکه به شرکت IBM قول تحویل سیستمعامل دیسک (DOS) (که هنوز آن را طراحی نکرده بودند) داده بود، تصمیم گرفت برنامه QDOS را برای مایکروسافت بخرد. این برنامه توسط تیم پاترسون (که در آن زمان در شرکت محصولات کامپیوتری سیاتل کار میکرد) نوشته شده بود. مایکروسافت در نتیجه این کار میتوانست قرارداد تامین DOS برای شرکت IBM را تضمین کند. گیتس و آلن QDOS و MS-DOS را ارتقا دادند و این سیستمعاملها را روی کامپیوترهای شخصیای که IBM به بازار ارائه میداد، نصب کردند.
از آنجایی که کامپیوترهای شخصی IBM به زودی سهم بزرگی از بازار را تصاحب کردند، این قرارداد برای مایکروسافت تبدیل به نقطه عطفی در تاریخ شرکت شد و آلن و گیتس را به سمت ثروتی هنگفت هدایت کرد.
آلن در سال 1983 به سرطان لنفاوی مبتلا شد، اما بیماری وی با انجام چندین ماه درمان با موفقیت درمان شد. با این حال، آلن دیگر به مایکروسافت بازنگشت و به تدریج از شرکت فاصله گرفت.
با رشد مایکروسافت و افزایش ارزش سهام آن در بازار، آلن در سن 30 سالگی تبدیل به یک میلیاردر شد. او به همین دلیل تصمیم گرفت روی پروژههای دیگری متمرکز شود. آلن در سال 1986 شرکت وولکان ونچرز را برای یافتن فرصتهای مناسب سرمایهگذاری تاسیس کرد. او در صنایع مختلف و متعددی چون نرمافزار، سختافزار و مخابرات بیسیم سرمایهگذاری کرده است. وی همچنین در شرکتهای رسانهای زیادی سرمایهگذاری کرده است.
پل آلن در سال 2000، رسما از مقام خود در هیاتمدیره مایکروسافت کنارهگیری کرد، اما از او خواسته شد به عنوان یک مشاور استراتژیک ارشد به مدیران اجرایی شرکت، مشاوره دهد. وی 68 میلیون دلار از سهامش را در مایکروسافت در همین سال فروخت، اما گفته میشود همچنان 138 میلیون دلار از سهام این شرکت را در اختیار دارد.
پل آلن در زمینه سلامت بشر و توسعه تکنولوژی و علم با سازمانهای زیادی همکاری داشته است. بنیاد خیریه پل جی آلن و خانواده نیز به منظور مدیریت همین فعالیتهای خیرخواهانه، در سال 1986 تاسیس شد. آلن از طریق این بنیاد، سالانه مبلغی در حدود 30 میلیون دلار را صرف امور خیریه میکند. وی صاحب چهار فرزند است و هماکنون او در شهر مرسرایسلند ایالت واشنگتن زندگی میکند.
بزرگترین بازنده جهان، هنوز هم میلیاردر است!
آنیل آمبانی، یکی از مشهورترین کارآفرینان مستقل هندوستان است. وی، یکی از افراد قدرتمند و تاثیرگذار و یک سهامدار عمده در «گروه ریلاینس آنیل دیروبای آمبانی»، با ثروت 1/10 میلیارد دلار، سیوچهارمین فرد ثروتمند دنیا میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آنیل آمبانی متولد 4 ژوئن سال 1959 در مومبای هند میباشد. برادر بزرگتر وی، موکش آمبانی، هفتمین فرد ثروتمند دنیا و مالک شرکتی دیگر به نام ریلاینس اینداستریز میباشد. آنیل پس از برادرش و لاکشمی میتال، سومین فرد ثروتمند هندوستان است.
آنیل، یکی از اعضای خارجی هیاتمدیره مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا میباشد. وی همچنین یکی از اعضای رييسه موسسه تکنولوژی کانپور هندوستان، موسسه مدیریت هندوستان است. وی ريیس هیات رييسه DA-IICT (موسسه فناوری اطلاعات و ارتباطات دیروبای آمبانی) نیز میباشد.
آنیل آمبانی از دانشگاه بمبئی مدرک لیسانس و از مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا مدرک MBA دریافت کرده است. آنیل در سال 1983 به عنوان یکی از مدیران اجرایی به شرکت ریلاینس پیوست. وی از پیشتازان ورود شرکتهای هندی به بازارهای سرمایه آن سوی آبها، با عرضه سهام، اوراق قرضه و بهادار به شکل بینالمللی میباشد.
وی از سال 1991 شرکت ریلاینس را در تلاش برای افزایش سرمایه (در حدود 2 میلیارد دلار)از طریق بازارهای خارجی، هدایت کرده است. وی در سال 1997 اوراق قرضه صد ساله بانکی را منتشر کرد که باعث شد او را به عنوان جادوگر مدیریت مالی بشناسند.
آنیل به همراه برادرش موکش آمبانی گروه ریلاینس را به جایگاه کنونی اش به عنوان یک شرکت پیشتاز در صنایع نساجی، پتروشیمی، مواد شیمیایی و تلهکام، رسانده است. آنیل آمبانی قبل از تقسیم شدن گروه ریلاینس، نایبريیس و ریلاینس اینداستریز بود. آنیل پس از تقسیم شدن گروه ریلاینس، گروه ریلاینس آنیل دیروبای آمبانی را تاسیس کرد.
او ريیس تمام شرکتهای زیرمجموعه این کمپانی، شامل شرکت مخابرات ریلاینس، شرکت سرمایهگذاری ریلاینس، شرکت انرژی ریلاینس و شرکت منابع طبیعی ریلاینس است. آنیل آمبانی در سال 2004 به عنوان عضو مستقل راجیا سابها (یکی از بخشهای ارشد پارلمان هندوستان) انتخاب شد، اما در سال 2006 به خواست خود استعفا داد.
آنیل آمبانی جوایز و افتخارات زیادی کسب کرده است که از میان آنها میتوان به «جایزه جهانی انرژی و با عنوان مدیر اجرایی سال در سال 2004»، «جایزه کارآفرین دهه» در سال 2002 که توسط انجمن مدیریت بمبئی به او اهدا شد، «جایزه مدیر موفق کسب و کار سال» از سوی مجله معروف هند، «بیزینس ایندیا»، در سال 1997، اشاره کرد.
وی همچنین در سال 2006 از سوی روزنامه انگلیسی زبان «تایمز آو ایندیا» به عنوان مدیر برتر کسب و کار شناخته شد و در سال 2009 نیز در لیست «تودی پاور هند»، به عنوان سومین فرد قدرتمند هندوستان انتخاب شد.
آنیل آمبانی به واسطه فعالیت بلندمدتش در حوزههای مختلف صنعت در هندوستان با افراد مشهور زیادی از جمله همسر خود که یکی از هنرپیشههای هندی است، آشنا شده است. او با هنرمندان و کارگردانان معروف دیگری نیز دوست است. یکی از دستاوردهای مهم او در صنعت سرگرمی خرید شرکت «آدلابز»، یک شرکت تولید و پخش فیلم بسیار بزرگ در هندوستان، میباشد.
اخیرا کار آنیل آمبانی با برادرش، موکش آمبانی، بر سر تامین گاز از حوزه گازی KG (کریشنا گاداواری)، به منازعه کشیده شده است. وی همچنین با از دست دادن 5/32 میلیارد دلار در سال 2008 (که او را از میان 10 فرد ثروتمند جهان به مقام سیوچهارم تنزل داد و دلیل آن رکود اقتصادی اخیر در دنیا بود)، در صدر لیست «بزرگترین بازندگان دنیا» در دهه 2000، قرار گرفته است.
دختری که در ثروت از پدر خود پیشی گرفت
ابیگیل جانسون، یکی دیگر از خانمهای میلیاردر است که به همراه خانواده، شرکت سرمایهگذاری فیدلتی را که بزرگترین شرکت سرمایهگذاری mutual fund (شرکتی که از سرمایهگذاران کوچک، اما زیادی پول جمعآوری کرده و این پول را در پروژههای بزرگ سرمایهگذاری میکند و سود آن را به سرمایهگذاران خود میدهد) در آمریکا است، اداره میکند. وی با ثروت 10 میلیارد دلار سیوپنجمین فرد ثروتمند و چهارمین زن ثروتمند دنیا است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ابیگیل پیرپونت جانسون متولد 19 دسامبر سال 1961 در بوستون آمریکا، یک مدیر موفق آمریکایی و نایبريیس شرکت سرمایهگذاری فیدلتی است که رهبری آن بر عهده پدر او، ادوارد جانسون سوم است که در حال حاضر با ثروت 7 میلیارد دلار شصت و دومین فرد ثروتمند دنیا میباشد.
این شرکت توسط ادوارد سی جانسون دوم در سال 1949 تاسیس شد. ریشه خانواده جانسون به تاجران نیوانگلند در دهه 1800 بازمیگردد. پدر بزرگ خانم جانسون شرکت تحقیق و مدیریت فیدلتی را به عنوان یک بنگاه سرمایهگذاری mutual fund تاسیس کرد. این نوع شرکت سرمایهگذاری، سرمایه گروهی از سرمایهگذاران را جمعآوری و مدیریت میکند. این کار توسط یک مدیر یا تیمی از مدیران حرفهای در زمینه پرتفولیو انجام میشود. فیدلتی به زودی و در دهههای 1980 و 1990 در بخش مالی به شهرت و رشد شگفت انگیزی دست یافت.
پدر خانم جانسون در سال 1977، زمانی که آقای جانسون دوم بازنشسته شد، ريیس شرکت شد.
خانم ابیگیل جانسون در مدرسه باکینگهام براون اند نیکولز تحصیل کرده و سپس در سال 1984 از کالج ویلیام اسمیت با مدرک كارشناسي در تاریخ هنر فارغالتحصیل شد. وی سپس به دانشگاه هاروارد رفته و در سال 1988 از این دانشگاه مدرک MBA دریافت نمود.
خانم جانسون که در سال 1980، در اولین شغل خود در دپارتمان خدمات مشتری شرکت سرمایهگذاری فیدلتی به تلفنها جواب میداد، در سالهای 85 تا 86 به عنوان مشاور در شرکت بوز آلن و همیلتون مشغول به کار شد، اما پس از دریافت مدرک MBA به شرکت پدر، سرمایهگذاری فیدلتی، پیوست. او در آن زمان یک تحلیلگر سطح پایین سرمایه و مسوول انتخاب بودجه تجهیزات صنعتی بود. ابیگیل از سال 1988 تا 1997 در پست مدیر پرتفولیوی سرمایه مشغول به کار بود.
وی در این پست قابلیت بالایی در نظارت بر وجوه نقدي از خود نشان داد. او در سال 1994 دستیار مدیر شرکت شد. سال بعد از آن پدر خانم جانسون سهم بزرگی از سهام خود را به او واگذار کرد که باعث شد بیشترین سهام شرکت، در اختیار خانم جانسون قرار گیرد. در سال 1997 به یک پست مدیریت اجرایی در بخش تحقیقات و مدیریت فیدلتی (FMR) و در سال 1998 به مقام نایبريیس ارشد شرکت ارتقا پیدا کرد. خانم جانسون در این زمان متاهل و مادر دو فرزند بود. وی از سال 2001 تا 2005 ريیس FMR بود.
خانم جانسون که تا سال 2008 بخش خدمات بازنشستگی فیدلتی را اداره میکرد، در حال حاضر یکی از اعضای کمیته قانونگذاری بازارهای سرمایه (یک سازمان تحقیقاتی مستقل برای بهبود قانونگذاری بازارهای سرمایه آمریکا) میباشد. وی همچنین یکی از اعضای هیاتمدیره SIFMA (انجمن صنایع عرضهکننده اوراق بهادار و بازارهای مالی) است.
افراد کمی در خارج از دنیای سرمایهگذاری نام خانم ابیگیل جانسون را شنیدهاند. خانم جانسون در حال حاضر بخش خدمات مشتری شرکت پدر را اداره میکند. شرکت او در سال 2004، سرمایه حیرتآوری در حدود 893 میلیارد دلار از سرمایهگذاران خرد در بازار جمعآوری کرد که باعث شد خانم جانسون به عنوان تاثیرگذارترین زن در میان مدیران اجرایی آمریکا در حوزه مدیریت مالی شناخته شود.
خانم جانسون بهرغم شهرت و جایگاهش در دنیای سرمایهگذاری، همواره از مطبوعات و انظار عمومی دوری کرده است.
خانم جانسون یکی از قدرتمندترین زنانی است که توانسته چنین شرکت بزرگی را در میان 400 بنگاه در بازار هدایت کند. شرکت خانم جانسون آنقدر قدرتمند است که روزنامهای به اسم فیدلتی اینسایت برای شرکت خود منتشر میکند.
گام اول میلیاردر شدن
رونالد اون پرلمان متولد يك ژانویه سال 1943، یک سرمایهگذار آمریکایی است که ثروت خود را از راه خریدن شرکتهایی که با مشکل مواجه هستند و فروش مجدد آنها پس از سودآور کردن این شرکتها، به دست آورده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرلمان در شرکتهایی چون خواربارفروشی، لوازم آرایشی، خودروسازی، عکاسی، تلویزیون، سرگرمی، ایمنی، جواهرات، بانک و کتابهای مصور سرمایهگذاری کرده است. رونالد پرلمان با ثروت 10 میلیارد دلار، در حال حاضر سیوپنجمین فرد ثروتمند جهان است.
رونالد پرلمان در شهر گرینزبورو در شمال ایالت کالیفرنیا متولد شده است. والدین او ریموند و روث پرلمان بودند. ریموند نیز در نوع خود یک فعال اقتصادی بود. رونالد به همراه برادر و پدرش شرکت آمریکایی تولید کاغذ را اداره میکردند. ریموند در نهایت این شرکت را رها کرد و یک شرکت تولیدکننده فولاد ساختمانی به نام بلمونت آیرون ورکز را خرید.
رونالد پرلمان به لطف حضور پدر، پایههای کسب و کار را آموخت. زمانی که رونالد کوچک تنها یازده سال سن داشت، اغلب در جلسات هیاتمدیره شرکت پدر شرکت میکرد. ریموند یک معلم سختگیر بود و از رونالد به خاطر کوچکترین اشتباهاتش به شدت انتقاد میکرد.
رونالد پرلمان به دانشگاه هاورفورد رفته و در سال 1964 با مدرک كارشناسي فارغالتحصیل شد. او سپس به مدرسه تجارت وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا رفت تا به این شکل راه پدر را در کسب و کار ادامه دهد. وی در سال 1966 با مدرک MBA از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
اولین معامله بزرگ پرلمان در سال 1961 در زمانی که دانشجوی سال اول در دانشگاه پنسیلوانیا بود، انجام گرفت. رونالد به همراه پدر یک شرکت تولید نوشیدنی را به قیمت 800000 دلار خریده و سه سال بعد آن را با سود یک میلیون دلار به فروش رساندند. در طول زمانی که پرلمان در بلمونت آیرون ورکز (که بعدا به صنایع بلمونت تغییر نام داد) بود به پدرش در معاملات زیاد دیگری کمک میکرد که باعث شد به میلیونها دلار در این فرآیند کسب کند.
استراتژی کلی آنها استراتژیای بود که پرلمان برای بقیه زندگی نیز آن را دنبال کرد. وی یک شرکت را خریده بخشهای زائد و زیانآور آن را برای کاهش قروض و ايجاد سود حذف کرده و شرکت را به سودآوری میرساند. وی سپس یا شرکت را مجددا فروخته یا آن را نگه میدارد. رونالد پرلمان در سال 1978 و دوازده سال پس از زمانی که رسما به صنایع بلمونت پیوست، نایبريیس این شرکت بود، اما همچنان به دنبال قدرت و تاثیرگذاری بیشتر در شرکت بود. ریموند به رونالد میگفت که قصد ندارد در آینده نزدیک از ریاست شرکت کنارهگیری کند.
رونالد به همین دلیل از مقام خود استعفا داده و به نیویورک نقل مکان کرد. این پدر و پسر تا شش سال بعد به ندرت با هم صحبت میکردند.
رونالد پرلمان در اولین سرمایهگذاری خود به عنوان یک سرمایهگذار مستقل که دیگر تحت تاثیر پدرش نبود، جواهری کوهن-هات فیلد را خرید. او متوجه ارزش این جواهری که به خاطر مدیریت نادرست نادیده مانده بود، شده بود. وی با دریافت وامی به مبلغ 9/1 میلیون دلار از همسر اول خود این شرکت را خرید و کنترل آن را به دست گرفت. او ظرف یک سال تمام فروشگاههای این شرکت را فروخت و آن را به یک شرکت کوچک، اما پرمنفعت عمدهفروشی جواهرات تبدیل کرد.
او از این کار 15 میلیون دلار کسب کرد. وی دو سال بعد سهام یک شرکت بزرگ شکلاتسازی را خرید. وی سپس بخشهایی از این شرکت را فروخته و شرکت را سودآور کرده است. وی توانست تا سال 1983 کل این شرکت را بخرد.
پرلمان در سال 1985 شرکت تکنیکالر را که رنگهای روشنی برای فیلمهای هالیوود فراهم میکرد را خرید و مجددا با فروش بخشهایی از آن پول زیادی به دست آورد و از این طریق تا 5 سال بعد سودآوری شرکت را از 4/3 میلیون دلار به 100 میلیون دلار افزایش داد.
پرلمان در سال 1985 توانست در رقابتی شدید بر سر خرید سهام شرکت رولان که یک شرکت تولیدکننده مواد بهداشتی آرایشی بود، پیروز شود. وی به سرعت بخشی از این شرکت را فروخت تا وامهایی را که برای خرید سهام شرکت گرفته بود، پرداخت کند.
وی همچنین خطوط تولید ماکس فاکتور و محصولات بهداشتی شرکت ایو سنت لورن را خرید و در فرمول و طراحی و بستهبندی برخی از محصولات رولان نیز تغییر ایجاد کرد. بالاخره این شرکت پس از 5 سال توانست به جایگاه شماره یک محصولات آرایشی رنگی بازگردد. داستان رولان در مورد خرید شرکتهای دیگر توسط پرلمان نیز تکرار شد که ثروت هنگفتی را برای او به ارمغان آورد.
پرلمان تاکنون 4 بار با افراد مشهور و سرشناسی ازدواج کرده و هر چهار بار نیز طلاق گرفته است و در حال حاضر شش فرزند دارد.
ميلياردرها هويت خود را فاش نميكنند!
سوزان کلاتن، ثروتمندترین زن آلمان، با ثروت 10 میلیارد دلار در حال حاضر سیوپنجمین فرد ثروتمند دنیا نیز محسوب میشود. وی که نام اصلیاش سوزانهانا اورسولا کواندت است، دختر هربرت و جوانا کواندت و متولد 28 آوریل سال 1962 در بدهامبورگ آلمان میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سوزان کلاتن پس از دریافت مدرک كارشناسي مدیریت مالی، از سال 1981 تا 1983 برای یک آژانس تبلیغاتی به نام یانگ اند روبیکام در فرانکفورت مشغول به کار شد. وی همزمان با کار در رشته مدیریت و بازاریابی در دانشگاه باکینگهام مشغول به تحصیل شد و پس از آن نیز از IDM در لاوسان با مدرک MBA در شاخه تبلیغات فارغالتحصیل شد.
خانم کلاتن سپس برای کسب تجربه کاری بیشتر در بانک درسدنر در لندن، شعبه مونیخ مشاوران مدیریتی مک کنزی و بانک روشل اند کمپانی مشغول به کار شد. از آنجا که وی اعتقاد داشت ثروت برايش باعث دردسر میشود، همواره به شکل گمنام و با نام سوزان کانت کار میکرد. پلیس در سال 1978 از تلاشی برای ربودن خانم کلاتن جلوگیری کرد.
خانم کلاتن پس از مرگ پدرش سهام 1/50 درصدی وی در شرکت مواد شیمیایی و دارویی آلتانا را به ارث برد. وی در حال حاضر عضو هیات سرپرستی این شرکت است. تحت هدایت او این شرکت به شرکتی در سطح جهانی تبدیل شده و در لیست 30 شرکت برتر بازار سهام آلمان قرار گرفته است.
شرکت آلتانا AG یک شرکت محصولات شیمیایی در وسل آلمان است. این شرکت کار تولید، توسعه، بهبود و توزیع محصولات خاص شیمیایی برای تامین نیاز تولیدکنندگان را انجام میدهد. این شرکت در بیش از 15 کشور در سرتاسر دنیا، آزمایشگاه، زیربخشهای تولیدی و فروش دارد.
این شرکت از سال 1977 وارد بازار مبادلات سهام فرانکفورت شده و تا سال 2007 در فهرست 30 شرکت برتر بازار سهام آلمان قرار داشت. این شرکت همچنین از سال 2002 تا ماه مه سال 2007 در بازار مبادلات سهام نیویورک حضور داشت. شرکت آلتانا در سال 2008 دارای بازگشت سرمایهای در حدود 34/1 میلیارد یورو و بیش از 4700 کارمند بود.
گروه آلتانا شامل آلتانا فارما AG و آلتانا شیمی (با دفاتر مرکزی شان در وسل) بود. آلتانا AG در سال 2006 بخش فعالیتهای داروسازی شرکت را به شرکت نیکامد به مبلغ 5/4 میلیارد یورو فروخته و تنها بخش مواد شیمیایی برای شرکت باقی ماند. این 5/4 میلیارد دلار بین سهامداران شرکت تقسیم شد. مبادلات سهام آلتانا به قوت خود باقی ماند و سوزان کلاتن نیز همچنان سهامدار عمده شرکت بود. خانم کلاتن در سال 2009 تقریبا تمام سهام آلتانا را که قبلا نخریده بود، خرید.
پدر خانم کلاتن همچنین 5/12 درصد سهام شرکت BMW را در اختیار داشت که براي خانم کلاتن به ارث رسید. خانم کلاتن به همراه برادرش استفان کواندت در سال 1997 به عضویت هیات سرپرستی این شرکت انتخاب شد.
خانم کلاتن با همسر خود جان کلاتن، در زمانی که در BMW در رگزنبورگ دوره کارآموزی خود را به عنوان مهندس میگذراند، آشنا شد. وی در ابتدا خود را کانت معرفی کرد و زمان زيادي طول كشيد تا هویت اصلی خود را فاش کرد. وی در سال 1990 ازدواج کرده و در حال حاضر در مونیخ زندگی میکند و سه فرزند دارد. وی همچنین به بازی گلف و اسکی در کوههای اتریش علاقه دارد. او مثل اعضای دیگر خانواده کواندت در خفا زندگی کرده و از انظار عمومی دوری میکند.
خانم کلاتن از سال 2005 یکی از اعضای شورای دانشگاه فنی مونیخ بوده است. وی در سال 2007 جایزه نشان لیاقت باواریا را از سوی نخست وزیر باواریا، برای تقدیر از مشارکت شایان توجه وی در امور ایالت مستقل باواریا و مردم باواریا اهدا شد، دریافت کرد.
میلیاردر شکلاتساز
میشل فررو، ثروتمندترین فرد ایتالیا و مالک شرکت شکلاتسازی فررو S.P.A.، با ثروت 5/9 میلیارد دلاري چهلمین فرد ثروتمند دنیا میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میشل فررو متولد 26 آوریل سال 1925 است كه شرکت فررو را از پدر و عموی خود به ارث برده است. این شرکت یکی از بزرگترین شرکتهای شکلاتسازی ایتالیا است.
برندهای شرکت فررو اسپا شامل نوتلا، مون چری، شکلات کیندر، فررو روچر، تیک تاکز، و تخممرغهای شانسی کیندر میباشد. وی در حال حاضر امور روزانه شرکت را به دو پسرش که در بلژیک زندگی میکنند، سپرده است. میشل فررو در حال حاضر در مونت کارلو در موناکو زندگی میکند. هماکنون خانواده فررو همچنان به عنوان یک خانواده موفق در کسب و کارش باقی مانده است. شرکت فررو در حال حاضر با رشد چشمگیر جهانی، یکی از بزرگترین شرکتها در صنعت شیرینی در جهان است.
نیروی محرکه توسعه این گروه، میشل فررو است. وی با انرژی و شور فراوانش برای خلق محصولات جدید و ایدههای پیشرو و نوآورانهاش توانسته عادات خوراکی میلیونها مصرفکننده را تغییر دهد. او به لطف همکاری اثربخش همسرش ماریا فرانکا، اولین صنعتگر ایتالیایی بود که توانست کارخانههایی در خارج از کشور تاسیس کرده و شرکت را به یک شرکت بینالمللی تبدیل کند.
برای درک موفقیت شرکت باید به دوران بعد از جنگ جهانی باز گردیم، یعنی زمانی که پیرا و پیترو فررو، والدین میشل، یک فروشگاه کوچک شیرینیفروشی را به یک کارخانه تبدیل کردند.
میشل از همان سنین پایین وارد فعالیتهای مدیریتی شرکت شده بود. آنها محصولاتی را که خود به همراه پسر جوانشان اختراع میکردند، میفروختند.
این نوآوری میشل یکی از عوامل موفقیتش بود. عامل دیگر موفقیت او شبکه فروش کارآی آن بود که توسط برادر پیترو، جیوانی، سازمان داده شده بود. پیترو در سال 1949 در جوانی از دنیا رفت و مدیریت شرکت به عموی میشل، جان، و بیوه پیترو رسید. پس از مرگ جان، همسرش اکتیویا آمریو مسوولیت شرکت را بر عهده گرفت. میشل در سال 1950 به شرکت پیوست. در حال حاضر نسل سوم خانواده فررو پیترو و جیووانی، فرزندان ماریا و میشل به شرکت پدرشان پیوستهاند و در راس مدیریت گروه قرار دارند. این دو که از سال 1997 در جایگاه مدیران شرکت قرار گرفته اند، عملیات شرکت را با همان اصول اولیهای که فررو در آغاز کار در بیش از 50 سال پیش، بنا نهاده بود، انجام میدهند. بنابراین سازماندهی امروز و گذشته شرکت همچنان یک ساختار خانوادگی مطلق باقی مانده است که تحت هدایت آنها به رشد خود ادامه میدهد.
مهارتهای مدیریتی میشل با توجه به خلق و تقویت برندهای شرکت، مثل نوتلا در سال 1964 و کیندر در سال 1968، کاملا آشکار است. به علاوه تاسیس کارخانههای دیگر در کشورهای دیگر و معرفی شرکت در بسیاری از کشورهای اروپایی و صادر کردن محصولات شرکت به سرتاسر دنیا، از عوامل موفقیت میشل میباشد.
فررو از اوایل دهه هفتاد سرمایهگذاری سنگینی برای تبلیغات تلویزیونی انجام داد. این تبلیغات گسترده همچنان ادامه پیدا کرده تا جایی که شرکت در حال حاضر یکی از سرمایهگذاران عمده در تبلیغات و اسپانسر مسابقات ورزشی زیادی است.
هماکنون شرکت 18 کارخانه در دنیا دارد که 3 عدد از آنها در ایتالیا واقع شدهاند. فروش این شرکت در سال 2008 در حدود 4/8 میلیارد دلار برآورد شده است. شرکت فررو بیش از 21000 کارمند در سرتاسر جهان دارد.
خانواده فررو همچنان به مشعوف کردن مصرفکنندگان با خط تولید منحصر به فرد و محصولات با کیفیت بالا ادامه میدهد. میشل فررو همچنان مشتاق است که شرکت را به عنوان یک شرکت خانوادگی حفظ کند تا اینکه سرمایهگذاران دیگر را وارد شرکت کند.
malaki_mall
06-12-2010, 11:38
کارلوس سلیم حلو در حال حاضر رتبه اول رو داره.
اشتباه تایپی داره پست اول.
کارلوس سلیم حلو در حال حاضر رتبه اول رو داره.
اشتباه تایپی داره پست اول.
بحث، بررسي موضوع ميلياردرهاست نه رتبه بندي ميلياردرها !:10:
---------- Post added at 09:45 AM ---------- Previous post was at 09:43 AM ----------
عشق به یادگیری، جوان روسی را میلیاردر کرد!
میخائیل پروخوروف (Mikhail Prokhorov)، جوان روسی، حتی با وجود کاهش 51 درصدی در ثروتش، هنوز با ثروت 5/9 میلیارد دلار ثروتمندترین فرد روسیه است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی چهلمین فرد ثروتمند جهان نیز میباشد. میخائیل پروخوروف در 3 مه سال 1965 در مسکو متولد شد. پدر او ريیس دپارتمان ارتباطات بینالملل کمیته ورزشهای جماهیر شوروی و مادرش یک محقق علمی بود که در موسسه مواد شیمیایی مسکو کار میکرد. میخائیل یک خواهر به نام ایرینا نیز دارد. شغل و زندگی حرفهای پروخوروف شامل بانکداری بینالمللی، مدیریت مالی، سرمایهگذاریهای منابع طبیعی و نوآوری در تولید انرژی میشود.
میخائیل از موسسه مدیریت مالی مسکو فارغالتحصیل شده است. میخائیل پروخوروف یک میلیاردر کارآفرین خودساخته است. والدین او اخلاق کاری قوی و عشق به یادگیری و علاقه به ورزش را در وجود او القا کرده بودند. این ویژگیها به میزان زیادی در کار حرفهای او به وی کمک کردهاند. وی از سال 1989 تا 1992 در جایگاه مدیریت بانک بینالمللی همکاریهای اقتصادی مشغول به کار شد.
او سپس براي مدت کوتاهی ريیس هیاتمدیره شرکت مدیریت مالی بینالمللی (MFK بود). پروخوروف در سال 1993 و در سن 28 سالگی، در دوره خصوصیسازی گسترده صنایع دولتی پس از فروپاشی کمونیسم، (به همراه شریکش ولادیمیر پوتانین) خرید شرکت نوریلسک نیکل (یک شرکت استخراج و ذوب نیکل، پالادیوم و دیگر فلزات) را توسط بانک اونکسیم (که از سال 1993 ريیس هیاتمدیره آن بوده است) مهندسی و هدایت کرد.
پروخوروف به خاطر تبدیل نوریلسک از یک شرکت ناکارآمد به یکی از بزرگترین و سودآورترین شرکتهای منابع طبیعی دنیا، شهرت دارد و مورد احترام قرار میگیرد. وی پس از فروش سرمایههای نامرتبط به استخراج شرکت، به سمت مدرنیزه کردن این کسب و کار گران و پیچیده که نیاز به کشتیهای یخشکن برای انتقال فلزات روی دریاهای شمالی و یخزده، داشت، شروع به حرکت کرد. پروخوروف برای این کار روی یک کشتی فنلاندی جدید و نوآورانه که احتیاج به یخشکن نداشت سرمایهگذاری کرد.
دفتر مرکزی نوریلسک در شهر سیبریان واقع است. در این منطقه شرایط محیطی و نیروی کار بسیار نامناسب است و آلودگی همچنان یک مساله مهم این منطقه است. پروخوروف سرمایهگذاری زیادی برای کنترل آلودگی انجام داده است.
میخائیل پروخوروف در سال 2007 از سمت مدیرعاملی شرکت نوریلسک استعفا داد. وی قصد خود از این کار را جدا کردن سرمایههایش از شریک طولانی مدت خود، ولادیمیر پوتانین، اعلام کرد. این دو شریک طی مذاکراتی طولانی مدت، شرکت اینترو را که تا آن زمان توسط هر دو نفر اداره میشد به دو شرکت مستقل تقسیم کردند. شرکت اینترو یک شرکت سرمایهگذاری بزرگ روسی در زمینه استخراج مواد کانی، فلزات، انرژی، مدیریت مالی، خردهفروشی، مبادلات املاک و دیگر بخشها میباشد. این شرکت توسط ولادیمیر پوتانین و میخائیل پوتانین در اوایل دهه 90 تاسیس شد. این شرکت در حال حاضر توسط ولادیمیر پوتانین اداره میشود.
ارزش سهام شرکتهای مختلف شرکت در سال 2007 در حدود 30 میلیارد دلار برآورد شده بود. این شرکت در روسیه، اروپا، آسیا و آمریکای شمالی فعالیت میکند. تا سال 2009 تنها سرمایه مشترک این دو شریک شرکت سرمایهگذاری JSC بود که ارزشگذاری آن به دلیل بازار به شدت ناپایدار مبادلات املاک مسکو، بسیار مشکل بود. این شرکت یک شرکت سرمایهگذاری و توسعه است که توسط شرکت اینترو و به منظور یکپارچهسازی سرمایهها و فعالیتهای املاک تاسیس شده است. هدف این شرکت فراهم کردن نرخ بازگشت سرمایه بالا و خلق بازاری در حال رشد برای سهام شرکت در بازار مبادلات سهام ملی و بینالمللی است. میخائیل پروخوروف در سال 2007 و پس از خروج از اینترو گروه اونکسیم را با سرمایه ای در حدود 25 میلیارد دلار و به منظور سرمایهگذاری در اموری چون مدیریت مالی، فناوری پیشرفته، سلولهای سوخت هیدروژنی و استخراج فلزات گران قیمت و ارزشمند راهاندازی کرد. تمرکز گروه بر توسعه پروژههای استخراجی و نانوتکنولوژی برای تولید انرژی میباشد.
پروخوروف بر این اعتقاد است که این دو حوزه توجه دانشمندان، رهبران کسب و کار و کمیتههای محیطی روسیه و تمام جهان را به خود جلب خواهد کرد. به گفته او از آنجایی که موانع قابل توجهی از جمله موانع مربوط به زیرساختها و موانع توزیع وجود دارند، باید تعهدی قوی به توسعه تکنولوژیها و راهحلهایی جدید داشته باشند. به اعتقاد او دستیابی به نعمت یک منبع انرژی ماندگار که برای محیطزیست مضر نباشد، یک هدف متعالی و مهم برای تمام بشریت است.
پروخوروف در آوریل سال 2008 ارزشمندترین سهام خود به علاوه مقداری از سهام نوریلسک نیکل را به شرکت RUSAL (یک شرکت حفاری و استخراج دیگر) را در ازای 14 درصد از سهام این شرکت و مبلغ 7 میلیارد دلار، به فروش رساند. این معامله برای پروخوروف بسیار موفقیتآمیز بود، چون تنها سه ماه بعد و با سقوط قیمت نفت، بازار نامناسب سهام ارزش بسیاری از شرکتهای روسی از جمله نوریلسک را تقریبا به نصف کاهش داد. پروخوروف یکی از معدود تاجرانی بود که در آن اوضاع سود کرد.
البته ثروت وی به خاطر کاهش ارزش منافع او در شرکتهای مختلف دیگر (شامل RUSAL و JSC) به میزان زیادی کاهش یافت.
پروخوروف در سال 2004 بنیاد میخائیل پروخوروف را تاسیس کرد که توسط خواهرش اداره میشود. هدف این بنیاد، آگاهی رسانی فرهنگی و تشویق فعالیتهای فرهنگی به منظور بهبود زندگی انسانها است. میخائیل پروخوروف مدل زندگی فعالانهای دارد و به کیک بوکسینگ، پیادهروی و اسکی علاقهمند است.
میلیاردری از قاره آفریقا
شیخ محمدحسین علی العمودی، فرد سرشناس عربی – اتیوپیایی در زمینه کسب و کار، با ثروت 9 میلیارد دلار، ثروتمندترین فرد اتیوپی و چهلوسومین فرد ثروتمند جهان است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
او ثروت خود را نه تنها از تجارت نفت، بلکه از صنایعی چون استخراج مواد کانی، کشاورزی، هتلداری، بیمارستانها، مدیریت مالی و غیره به دست آورده است.
محمد العمودی، متولد 21 جولای سال 1946 در شهر دسی در اتیوپی میباشد، اما در ولدیا رشد کرده است. پدر العمودی اهل یمن و مادرش فردی اتیوپیایی بود. خانواده العمودی در سال 1965 به عربستان مهاجرت کرده و شهروند این کشور شدند. وی یکی از ثروتمندترین افراد در دنیای عرب و درميان افراد غير سفيد پوست است. محمد العمودی ثروت خود را قبل از سرمایهگذاری روی بخش انرژی، از ساختوساز و مبادلات املاک کسب کرده است.
وی سپس پالایشگاههای نفتیای در سوئد و مراکش خرید. گفته میشود العمودی بزرگترین سرمایهگذار خارجی در سوئد و اتیوپی است. او سرمایهگذاری در سوئد را در سال 1974 شروع کرد و در حال حاضر، مالک شرکت نفتی اسونسکا (که فعالیتهای زیادی در سال 2008 در گینه بيسائو، نيجريه و آنگولا انجام داده است) و پالایشگاه سوئدی پریم است.
شرکت پریم دارای 530 ایستگاه پمپ بنزین در سوئد است. پریم همچنین دارای دو پالایشگاه پریمراف گاته بورگ(در شهر كوتنبرگ)و پریمراف لیزکیل است که در مجموع، سالانه 15 میلیون تن نفت خام را پالایش میکنند. بازگشت سرمایه شرکت پریم در سال 2004 بیش از 40 میلیارد کرون سوئد بوده است. این شرکت بیش از 4000 کارمند دارد.
محمد العمودی بیش از 2 میلیارد دلار در سازمانهای اتیوپیایی، از هتل (وی مالک هتل آدیس شرایتون است) تا پروژههای ساختمانی مختلف، سرمایهگذاری کرده است.
سهم زیادی از کسب و کار محمد العمودی در دو نوع شرکتهای سرمایهگذاری و عملیاتی، گروه کورال پترولیوم (CPH) و MIDROC (شرکتهای توسعه تحقیقات و سازماندهی بین المللی محمد) که وی مالک و مدیر آنها است، میشود. بیش از 40000 کارمند در این شرکتها برای العمودی مشغول به کار هستند. MIDROC که خانواده العمودی مالک 98 درصد آن است در سال 1998 راهاندازی شد. این شرکت در 10 سال نخست فعالیت خود درآمدی در حدود 466میلیون دلار حاصل کرده بود. این شرکت در حال حاضر به شکل جهانی در خاورمیانه، اروپا و آفریقا و با بیش از 70000 کارمند از ملیتهای مختلف، فعالیت میکند.
حوزههای متنوع فعالیت شرکت شامل مهندسی و ساخت، تولید مواد نفتی، ساخت و تولید، توریسم، مبادلات املاک، خدمات صنعتی و تجارت میباشد. فعالیتهای این شرکت در حوزه نفتی شامل اکتشاف و استخراج، پالایش و توزیع مواد و محصولات نفتی است. پرتفولیوی شرکت صنایع متعددی مثل صنایع غذایی، بیوپزشکی، فلزات و بسیاری صنایع دیگر را دربرمیگیرد.
شرکت کورال پترولیوم (CPH) در سال 1999 کنترل پالایش و فروش نفت در مراکش را به دست خود گرفت. این کار با ادغام دو شرکت پالایش نفت این کشور که CPH مالک بیشتر سهامشان از سال 1997 بود، انجام شد. این دو شرکت، شرکتهای نفتی سمیر و SCP بودند.
العمودی مالک پالایشگاه سمیر در مراکش نیز میباشد. وی مالک داراییهای زیادی در سرتاسر جهان شامل قلعه ای در هکالمساند در سوئد، جایی که MIDROC در آن واقع است، میباشد.برخی معتقدند که العمودی به کسب و کاری انحصاری در بازار اتیوپی دست یافته است، اما به نظر میرسد افراد ثروتمند دیگری در اتیوپی هستند که شرکتهای او را به چالش کشیدهاند. مدیرعامل شرکت گریما، شرکت هواپیمایی اتیوپی، بهرغم باختن مزایدههایی به العمودی همواره اظهار داشته که کسب و کار العمودی یک رقابت سالم است و رقابت و رشد برای همه خوب است.
العمودی از دانشگاه آدیس آبابا در اتیوپی دکترای افتخاری فلسفه و همچنین نشان لیاقت ستاره قطبی سوئد را از سوی پادشاه کارل گوستاف دریافت کرده است. وی به خاطر فعالیتهای بشردوستانهاش در اتیوپی شهرت دارد و تاکنون مبالغ زیادی به بنیادهای خیریه، بیمارستانها و NGOها در اتیوپی اهدا کرده است. او بسیار به اتیوپی، به ویژه در اشتغالزایی و ایجاد ظرفیتهای تولیدی، متعهد است. محمد العمودی بیش از 20 میلیون دلار در سال 2007 برای مبارزه با ایدز در اتیوپی اهدا کرده است.
امپراطور رسانهها
تنها دختر باقیمانده از جیمزام کاکس، موسس کاکس انترپرایز، در حال حاضر با ثروت 9 میلیارد دلار چهل و سومین فرد ثروتمند دنیا میباشد، آن کاکس چامبرز مالک کاکس انترپرایز است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این شرکت یک امپراتوری رسانه خصوصی شامل روزنامه، تلویزیون، رادیو، تلویزیون کابلی و کسب و کارهایی دیگر است. جیمز کاکس، ناشر یک روزنامه و یکی از کاندیداهای دموکرات ریاستجمهوری آمريكا در سال 1920 بود.
همسر دوم جیمز کاکس مارگارتا پارکر بلر بود. جیمز قبل از خریدن روزنامه عصر دایتون به مبلغ 26000 دلار در سال 1898، به عنوان گزارشگر در این روزنامه کار میکرد. جیمز در سال 1957 از دنیا رفت. آن کاکس هماکنون مالک کسب و کار پدر است و کنترل امور آن به دست او میباشد. او در حال حاضر در آتلانتا در جورجیا زندگی میکند.
آن کاکس چامبر، متولد اول دسامبر سال 1919 در دايتون در اوهایو میباشد. وی به کالج فینچ در نیویورک رفت. او در سال 1955 با رابرت ویلیام چامبرز ازدواج کرد. آنها 3 فرزند دارند. وی به مدت 33 سال (پس از مرگ برادرش جیم در سال 1974) به همراه خواهرش، باربارا کاکس آنتونی که در 28 مه سال 2007 از دنیا رفت، این شرکت خانوادگی را اداره میکرد. در سال 1974 خانم «آن» ريیس روزنامه آتلانتا و باربارا ريیس روزنامه دایتون شد؛ در حالی که همسر باربارا، گارنر آنتونی، مدیر اجرایی کاکس انترپرایز بود.
در سال 1988 پسر باربارا، جیمز کاکس کندی، به جای پدر خود، ريیس و مدیر ارشد اجرایی شرکت شد و خانم «آن» همچنان یک مشاور نزدیک برای عملیات روزمره شرکت باقی ماند.
خانم آن کاکس چامبرز که هم در کسب و کار و هم در سیاست بسیار فعال بود، توسط ريیسجمهور وقت آمریکا به عنوان سفیر در بلژیک انتخاب شده و از سال 1977 تا 1981 در این پست فعالیت میکرد. وی همچنین یکی از روسای هیاتمدیره شرکت کوکاکولا در دهه 80 بود. وی اولین زن در شهر آتلانتا بود که مدیر بانک (فالتون نشنال بانک) شده بود. خانم «آن» به علاوه اولین زنی در آتلانتا بود که در انتخابات هیاتمدیره تالار تجارت شهر انتخاب شد.
خانم کاکس چامبرز، ریاست روزنامه آتلانتا را بر عهده دارد و مدیر کاکس انترپرایز، یکی از بزرگترین شرکتهای رسانهای متنوع در آمریکا است.
شرکتهای تابعه این شرکت شامل بزرگترین تلویزیون کابلی ملی، مخابرات کاکس (که فراهمکننده خدمات اینترنت و تلفن است)، تلویزیون ماهوارهای و ایستگاههای رادیویی و شرکت مانهیم (بنگاه حراج اتومبیل) میباشند. این شرکت همچنین ناشر 17روزنامه مثل روزنامه آتلانتا جورنال کانستیتوشن و پالم بیچپست است.
این شرکت سهامدار شرکتهای مختلف اینترنتی مثل اتوتریدر (بزرگترین فروشگاه اینترنتی خرید و فروش خودرو در دنیا) نیز است. در حال حاضر 98 درصد کنترل شرکت کاکس انترپرایز در اختیار خانم آن کاکس و دو فرزند باربارا کاکس میباشد.
خانم آن کاکس فردی بسیار خیر و حامی بسیاری از امور خیریه فرهنگی و تحصیلی در سرتاسر دنیا، به ویژه امور مربوط به هنر و امور بینالمللی است. وی دکتراهای افتخاری و جوایز بسیار زیادی کسب کرده که نشاندهنده تلاش و بشردوستی وی میباشد. او عضو انجمن تاریخی آتلانتا و مرکز هنری وودراف و موزه هنر متروپولیتان، بنیاد پاستور و موزه ویتنی در نیویورک است.
بی باک بی بال
15-12-2010, 00:09
ایرانی توی این فهرست نیست ؟
naser_2006
17-12-2010, 23:53
فکر کنم چند سال پیش این آقای رفسنجانی تو این لیست بود چرا الان ازش چیزی نمیگین
ایرانی توی این فهرست نیست ؟
چند ماه پيش سايت عصرايران اسامي چندين نفر از ميلياردرهاي ايراني رو نوشت كه خيلي در اينخصوص بحث شد. ولي اين افراد بخشي از ميلياردرهاي ايراني بودند كه سمتهاي سياسي بالايي نداشتند.
اين افراد عبارتند از:
1- علاء میرمحمدصادقی: الان ۷۹ سال دارد و متولد اصفهان است. کسی که همه او را بهعنوان پدر گچ و سیمان کشور میشناسند. اولین صندوق قرضالحسنه انقلابی را ۳۸ سال پیش در مسجد لرزاده تأسیس کرد.
او بنیانگذار سازمان اقتصاد اسلامی است که روزی قرار بود بانک خصوصی بازاریها باشد اما با تهدید به استعفای ۷ عضو کابینه دولت موقت، به محاق تعلیق رفت تا سرانجام در دولت احمدینژاد به بانک قرضالحسنه تبدیل شد.
میرمحمد صادقی رئیس انجمن صنایع و معادن گچ کشور، رئیس خانه معدن کشور، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اتاق های مشترک این و کانادا، ایران و افغانستان، کمیته مشترک ایران و کره، شورای مشترک ایران و بحرین، و ایران و عربستان، اتحادیه تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات معدنی، عضو هیات مدیره شرکت کشتی سازی نوح، شرکت صنایع گچ خوزستان، شرکت صادراتی بنادر جنوب، شرکت پخش سیمان کشور و عضو هیات رئیسه اتاق تهران است.
۲- سید حمید حسینی: حضور اشخاصی مثل صفایی فراهانی در مجلس ترحیم پدر وزیر ارشاد برای بسیاری سوال برانگیز بود.
پاسخ سوال را باید در فعالیت های اقتصادی برادر وزیر ارشاد جست، بالاخره برادر وزیر ارشاد با صفایی فراهانی همکار است.
۵۲ ساله است و اهل رفسنجان. رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مذاکرات و مدیر عامل شرکت پالایشگاه نفت سروش است.
۳- محسن خلیلیعراقی: مدیرعامل شرکت بزرگ بوتان. همین بوتان کافی است تا دامنه فعالیت های او مشخص شود.
رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بوتان است، رئیس هیات مدیره انجمن مدیران صنایع ایران، رئیس هیات مدیره کنفدراسیون صنعت ایران، دبیر کل کانون عالی کارفرمایان ایران، رئیس هیات مدیره شورای صنایع لوازم خانگی ایران، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کارفرمایان توزیع کننده گاز مایع ایران است. عراقی متولد ۱۳۰۸ در تهران است.
۴- شاهرخ ظهیری: حتما لااقل یکبار سس های او را تجربه کردید، به او سلطان سس هم می گویند ؛ پیشگام صنایع غذایی در کشور و بنیانگذار کارخانههای مهرام است.
علاوه بر این، ظهیری ۸۰ ساله عنوان های دیگری نظیر: نایب رئیس اتاق های مشترک ایران و روسیه، ایران و استرالیا، ایران و ارمنستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عضو هیات رئیسه اتاق ایران و کانادا، رئیس کمیسیون کشاورزی در صنایع و بسته بندی اتاق ایران، عضو هیات رئیسه انجمن مدیران، نایب رئیس کنفدراسیون صنایع غذایی ایران را نیز در کارنامه دارد.
سلطان سس ایران ، متولد تهران است.
۵- مهدی جاریانی: هربار که حمام بروید یا دست هایتان را بشویید، شاید به یاد جاریانی بیفتید. جاریانی متولد تهران است و ۶۲ سال سن دارد. جاریانی مدیر عاملی شرکت های: پاکسان، انتباه، تولی پرس، پخش عظیم، کالا مصرفی، تولید مواد اولیه داروپخش(تماد) را در کارنامه دارد.
۶- علینقی خاموشی: متولد تهران است، اما چه کسی نمیداند که او اصالتا مشهدی است؟
بالاخره دوران زیادی را به صندلی ریاست اتاق های بازرگانی تکیه زده و از سابقه دار هاست.
به کت و شلوار عادیش نگاه کنید و با خودتان فکر کنید که در روزگاری نه چندان دور، هر مردی در شب دامادیش یکی از محصولات آقای مدیر را به تن می کرد.
درست متوجه شدید، خاموشی ۷۱ ساله، این عنوان ها را در کارنامه دارد(به جهت فزونی تعداد شرکت هایی که به واسطه ریاستش در بنیاد در آنها نیز نفوذ داشته است از ذکر بسیاری از آنها در اینجا خودداری شده است): رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رئیس هیات مدیره شرکت های: ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر کل شرکت های: ریسندگی و بافندگی مقدم و تیم، مدیر تولید نساجی ممتاز، عضو شورای عالی پول و اعتبار و رئیس بنیاد مستضعفان.
۷- اسداله عسگراولادی: همین یکی –دو هفته قبل، جوابیه معترضانه ای را به یکی از روزنامه های کثیر الانتشار فرستاده بود، از آنها گله کرده بود که چرا از وی با عنوان «حاجی ترانسفر» نام برده اند.
عسگراولادی اهل تهران است و چه کسی است که او را نشناسد. بر اساس روایتی پیر مرد خوش قلب در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیان نشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه می دهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم!
این اظهار نظرش در مقابل دیدگان حیرت زده خبرنگاران در زمان خودش کم سر و صدا نکرد!
از اعضای بنام مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و به خصوص پسته ایران در سطح جهان صاحب نام است. چند هفته قبل هم گفته شد دو بانک چینی را خریده، البته بعدا متذکر شد که کل بانک ها را نخریده ، بلکه سهام آنها را خریداری کرده است.
۸- فاطمه مقیمی: اهل رشت است. به روسری و مزدای صورتی رنگش نگاه نکنید، راننده کامیون های زیادی آخر برج چشمشان به دست خانم رئیس دوخته شده است.
موسس و مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین الملل است و در کارگروه های مرتبط با موضوع حمل و نقل همکاری های زیادی دارد.
داستان زندگیش هم خالی از لطف نیست. مقیمی قرار بوده مترجم یا معلم زبان باشد. ماجرا از جایی شروع شده که مترجم یک شرکت حمل و نقل بین المللی شده است و بعد وقتی صحبت های روسایش را ترجمه می کرده، فکر کرده که چرا خودش مدیر نشود. همین می شود که یک شرکت راه می اندازد و باقی ماجرا!
۹- محمد مهدی رئیس زاده: مشهدی ۵۲ ساله انگار برای مدیریت در این دنیا حاضر شده: عضو هیات مدیره و مدیر عامل گروه صنایع سیمان کرمان، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت تسهیلات بازرگانی صنعتی، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بازرگانی صنایع ملی ایران، رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری سیمان کرمان، عضو هیات مدیره شرکت سیمان ممتازان، عضو هیات مدیره گروه تولیدی لاستیک بارز، نایب رئیس هیات مدیره شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران و… .
۱۰- احمد امیراحمدی: ۷۱ ساله است، اما خیلی جوان مانده، به گوش های شکسته و پف کرده اش که نگاه کنید ظاهرا رمز جوانیش را دریافتید، کشتی گیر با سابقه ای است. البته کیست که نداند کار و پول خوب هم آدمی را جوان نگه میدارد! کشتیگیر قدیمی با گوشهای شکسته که بهعنوان پدر سرب و روی کشور شناخته میشود اهل تهران است.
علاوه بر سرب و روی، در صنعت شیشه و بلور هم کم فعالیت نکرده است. عناوینی چون: رئیس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت شیشه و بلور استان تهران، و شرکت تعاونی تولید کنندگان شیشه و بلور و انجمن تخصصی صنایع همگن شیشه وبلور تهران، نایب رئیس خانه صنعت و معدن تهران و… را هم یدک می کشد.
۱۱- تقی بهرامی نوشهر: فکر نکنید چون شهرتش به نوشهر ختم می شود شمالی ست. دو کلمه که حرف بزنید متوجه لهجه دلنشین اذریش خواهید شد.
متولد ۱۳۲۴ در اردبیل است. اگر سر و کارتان به بازار آهن و … خورده، احتمالا میخواهید بدانید چه کسی فی این بازار را مشخص می کند. با پدر خوانده فولاد کشور آشنا شوید! مؤسس چندین شرکت بزرگ فولاد و فعال این صنعت است.
او موسس شرکت های گرو.ه صنعتی نورد نوشهر، ذوب آهن اردبیل و سبلان و سهند، کارخانه قطعه سازی دینام و استارت اردبیل، سیمان خلخال، کاغذ سازی اترک اصفهان، رئیس انجمن فولاد کشور، دبیر کل خانه صنعت و معدن، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی لنگر است.
۱۲- محمد صدر هاشمینژاد: از مؤسسان اولین بانک خصوصی کشور و رئیس هیأتمدیره همان بانک، مدیر عامل شرکت توانمند ساختمانی استراتوس، کسی نمیداند او چقدر ثروت دارد، اما در زمینه ساختمانسازی و بازرگانی از بزرگان به شمار میرود. صدر هاشمی متولد ۱۳۲۹ در شهر کرمان است.
۱۳- پدرام سلطانی: شخصی که با وجود جوان بودن بهعنوان یکی از بزرگان بخش خصوصی پتروشیمی معروف است.
۴۱ سال سن دارد و متولد زاهدان است. رئیس هیات مدیره گروه شرکت های پرسال، عضو هیات مدیره و دبیر کل اتحادیه صادر کنندگان فرآرده های نفت، گاز و پتروشیمی ایران، موسس، عضو هیات مدیره و مدیر عامل صندوق توسعه صادرات فرآرده های نفتی ایران است.
۱۴- علی شمس اردکانی: مدیرعامل یک شرکت بزرگ خودروسازی و از فعالین بنام صنعت خودروسازی خصوصی در کشور. سوابق اجرای شمس اردکانی کم نیست که بتوان در چند خط تمام آنها را گفت. رئیس مجمع ایران برای فردا، مشاور وزارت نفت، عضو هیات مدیره بانک مسکن در امور بازرگانی و مالی در اردن، رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرمایه گذاری و تبدیل گاز به مایع نارکنگان، رئیس اجرایی هیات مدیره شرکت های آسیای آرام و صنایع خودرو کویر و گروه بین المللی ساروج بوشهر، دبیر کل اتاق بازرگانی ایران، عضو بنیانگذار منطقه آزاد قشم و…. شمس اردکانی متولد ۱۳۲۲ در اصفهان است.
۱۵- عباسعلی قصاعی: از بازماندگان خاندان بزرگ سرمایهدار قصاعی و از بزرگترین فعالان صنعت چینی در کشور است. به سال۱۳۲۶ در نطنز به دنیا آمده و تا امروز نامش را با چینی و بلور در ذهن بازار ثبت کرده است. قصاعی ۶۳ ساله مدیر شرکت های صنایع چینی قصایی، چینی زرین ایران، چینی یاسمن، صنایع بسته بندی زرین بان و رئیس انجمن صنایع چینی ایران است.
۱۶- محسن بهرامی ارض اقدس: از مدیران ارشد حیات نو و مشاور شهردار تهران را در کارنامه اش دارد.
بیشتر سمت های دولتی داشته مثل معاونت وزیر بازرگانی و مشاور وزارت نفت داشته است، اما این باعث نمی شود که ارض اقدس مشهدی چیزی از سایرین کم داشته باشد، چراکه در حال حاضر او مدیرعامل و عضو هیات مدیره ده ها شرکت صنعتی بزرگ است. ارض اقدس ۵۴ ساله است.
۱۷- احمد پورفلاح: از اقتصادی های خوش تیپ «خیر» به شمار می رود. متولد کرج است و حالا ۶۵ ساله شده. مدیرعامل شرکت بزرگ تأسیساتی سکو ایران است علاوه بر این عناوینی چون: قائم مقام رئیس هیات مدیره اتاق ایران و ایتالیا، نایب رئیس اتاق ایران و استرالیا، عضو شورای مرکزی ICC، عضو هیات امنای موسسه خیریه محک و… را نیز یدک می کشد.
۱۸- مسعود دانشمند: ۶۱ سال دارد و اهل زاهدان است. دارنده یک شرکت بزرگ حمل و نقل دریایی است. اما شاید دوستی اش( با وجود کراواتی که همیشه به گردن دارد) با علینقی خاموشی هم جزو عناوینش باید ذکر شود. البته از دور دستی هم بر آتش هتلداری یا چیزی شبیه گردشگری و سفر و… دارد!
۱۹- هوشنگ ادهمی: همشهری روسای اتاق های ایران و تهران است، یک زنجانی ۵۸ ساله. عناوینی چون: مدیر عامل شرکت مبنای خاورمیانه(اکنون)، مدیرعامل سیمان فارس خوزستان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه معادن روی، مدیر گروه سیمان سازمان صنایع ملی ایران را در کارنامه اش دارد.
۲۰- اکبر برادر هریسچیان: تبریزی ۷۰ ساله است. فرش تبریز را چه کسی نمی شناسد؟ در اطراف تبریز هم منطقه ای وجود دارد به نام هریس، شاید نام فامیلش را از آن منطقه اخذ کرده باشد که اتفاقا اگر در ایران فرش تبریز مشهور است، در تبریز هم فرش هریس. او هم در این هنر-فن صاحب نام است.
هریسچیان مدیر عامل و رئیس اتحادیه صادر کنندگان فرش ایران است.
۲۱- محمدرضا بهرامند: تهرانی ۶۱ ساله، بی مقدمه بگذارید برخی از سمت هایش را مرور کنیم: عضو هیات مدیره شرکت های: تولید و فراوری مواد معدنی ایران، گدارسنگ، سنگاب همدان، معدنی پیرتاک، فراسنگ محلات، منطقه ای، معادن آذربایجان، فصلنامه سنگ، اروم کانسار، مدیر عامل و عضو هیات مدیره: فرامز تهران، مجتمع معادن نی ریز، سنگاب آذرشهر، معدنی ایران سنگ، مدیر مسئول مجله سنگ و معدن، عضو کمیته ملی برگزاری بیستمین کنگره جهانی معدن، مشاور وزیر معادن و فلزات در ستاد سیاست گذاری توسعه صادرات سنگ کشور- نایب رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و… .
۲۲- مهدی پورقاضی: دوباره نوبت به اصفهانی ها رسید، اینبار یک اصفهانی ۵۳ ساله. با عناوینی مثل: مدیر عامل شرکت نیرومند پلیمر و شرکت فرافن گاز تهران.
او در صنعتی فعال است که مردم کوچه و بازار به آن می گویند پلاستیک.
۲۳- احمد ترک نژاد: درست ۵۰ ساله است. متولد الشتر . ترک نژاد از جهادگران سال های قبل بوده و از اقتصادیان امروز! نام بانک خصوصی در کشورمان با پارسیان گره خورده، عناوینی مثل: مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری بانک پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت تجاری بین المللی راهبرد پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه سیستم های حمل و نقل راه ابریشم، نایب رئیس هیات مدیره شرکت پارسیان اینترنشنال، عضو هیات مدیره شرکت گشترش هتل های لوتوس پارسیان را در کارنامه دارد.
۲۴- محمدرضاجابر انصاری: ۶۱ ساله، اهل تهران، ایجاد یا مشارکت در تاسیس شرکت های: دژ پاد، صنایع فلزی سبک، گروه صنعتی سپاهان، آهن و فولاد اصفهان، ساخته های فلزی اصفهانیان، سرمایه گذاری صنایع ایران، سرمایه گذاری ساختمانی سخت آژند، زراعی محمدآباد، آجر ماشینی سه ام، بار آهن سپاهان، آژند سازه اسکان و مهر آژند، انبوه سازان اسکان، عضو موسس شرکت های عام و تشکل های صنفی موسسه اعتباری کارآفرینان، بانک کارآفرینان، فروسیلیس ایران، بیمه کارآفرین، اتحادیه صنایع فلزی سبک و… را یدک می کشد.
۲۵- غلامرضا حمیدی انارکی: بالاخره نوبت به سمنان هم رسید، ۶۶ ساله است و عناوینی مثل: رئیس کارگاه شرکت پارادیس، عضو هیات مدیره شرکت سرب و روی، مدیر عامل شرکت های: باریت ایران، ایران کان آرا، تولید و فراوری مواد معدنی ایران، معدنی آهن آجین، فولاد زاگرس، مواد نسوز بیرجند، مدیرعهامل تهیه و تولید مواد نسوز کشور-رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و… را یدک می کشد.
۲۶- محمدرضا حیدری: درست ۶۰ ساله شده است، کردی از خطه کرمانشاه، رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت سیمان فارس و خوزستان و ۵۰عضویت در هیات مدیره بیش از ۵۰ شرکت بزرگ بورسی را در کارنامه دارد.
۲۷- مسعود خوانساری: بازهم یک اصفهانی، ۵۶ ساله است و موسس و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری آتی سامان .
۲۸- جمشید عدالتیان شهریاری: ۵۵ ساله و اهل تهران، بسیار خوشتیپ و البته مدیر، تحصیلاتش را در آلمان ادامه داده و مدیر عامل شرکت کمپاس ایران و سرپرست منطقه ۷ کمپاس بین الملل، رئیس هیات مدیره شرکت صنایع فراورده های غذایی پدیده دیناوند است.
۲۹- فرهاد فزونی: تهرانی ۶۳ ساله مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرزمین سبز است.
۳۰- توفیق مجد پور: تبریزی ۶۰ ساله، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی فرادریا و شرکت برادران مجدپور است.
… و البته میلیاردرهای ایران به همین فهرست ختم نمی شوند.
میلیاردر شدن از راه خرید سهام و کنترل شرکتها
کارل سلیان ایکان، سرمایهگذار و سهامدار شركتهاي بزرگ، با ثروت 9 میلیارد دلار چهل و سومین فرد ثروتمند جهان و ثروتمندترین سهامدار در آمریکا است که از طریق خرید دارایی شرکتها در مدیریت آنها دخالت ميکند. کارل ایکان در 16 فوریه سال 1936 در ناحیه کویینز در شهر نیویورک آمریکا متولد شد و در آنجا رشد پیدا کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی در آنجا به دبیرستان فار راکوی رفت. پدر او یک خواننده مذهبی و مادرش معلم مدرسه بود. کارل سلیان به دانشگاه پرینستون رفت و در سال 1957 در رشته فلسفه فارغالتحصیل شد. وی سپس به دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک رفت؛ اما قبل از فارغالتحصیلی، تحصیل در این دانشگاه را رها کرد. او برای فراگرفتن اصول سرمایه گذاری به وال استریت رفت. ایکان کار خود را در وال استریت در سال 1961 شروع کرد. وی در سال 1968 شرکت ایکان اند کو را که یک بنگاه اوراق بهادار بود، راهاندازی کرد.
وی در سال 1978 شروع به در دست گرفتن کنترل برخی از شرکتها کرد. او پستها و جایگاههای اصلی یا حق کنترل بسیاری از شرکتها از جمله RJR نابیسکو، TWA، تکزاکو، فیلیپس پترولیوم، وسترن یونیون، گلف اند وسترن، ویاکام، یونیرویال، دان ریور، مارشال فیلد، E-II ، آمریکن کن، USX، مارول کامیکس، رولان، ایمکلان، فیرمونت هتل، کر مک گی، تایم وارنر و موتورلا را در اختيار دارد. کارل سلیان ایکان در شركت (TWA (Trans World Airlines كه یک شرکت هواپیمایی بزرگ آمریکایی است و در سال 2001 توسط آمریکن ایرلاینز خریده شد، حق فروش بلیت با تخفیف را دارا بود.
وي توانست در جایگاه مدیر عامل TWA، این شرکت را از ورشکستگی نجات دهد؛ اما بهرغم تزریق 100 میلیون دلار از ثروت خود در این شرکت، مجبور شد کنترل شرکت را در سال 1992 به کارکنان آن واگذار کند.
ایکان در ژوئن سال 2008 «بیانیه ایکان» را برای دفاع از حقوق سهامداران صادر کرد. وی گروه سهامداران متحد آمریکا را راهاندازی کرد که در آن سهامداران انفرادی ميتوانند ثبت نام کرده و عضو شوند. ایکان و یک سری از دوستان او از سال 2007 تاکنون جایگاه تصمیمگیری غالب در بسیاری از شرکتها مثل صنایع AFC، صنایع آمریکان ریل کار، مخابرات XO و خدمات فیلیپ را در اختیار خود دارند. ایکان همچنین تا ژانویه 2010 یکی از مدیران شرکت بلاکباستر بود. وی یکی از مالکان شرکت دارویی ادونترکس و یکی از مالکان عمده تایم وارنر (یکی از بزرگترین شرکتهای سرگرميدنیا) نیز ميباشد. او همچنین سعی داشت مارول کامیکز، یک شرکت ناشر کتابهاي مصور برای رسانهها را نیز بخرد؛ اما با روسای آن به مشکل برخورد. این شرکت نهایتا در سال 2009 توسط شرکت والت دیزنی خریده شد.
ایکان در سال 2004 بخش بزرگی از سهام شرکت آزمایشگاههای مایلن را نیز خریداری کرد. او از سال 2007 برای افزایش شانس خرید، تقسیم یا فروش بخشهایی از شرکت بیوژن شروع به افزایش سهام خود در این شرکت کرده است. او تا سال 2009 توانسته بود دو جایگاه همکارانش در هیات مدیره این شرکت را با قصد آشکار تقسیم شرکت به دو شرکت جدا و تعویض مدیر عامل شرکت، از آن خود کند.
ایکان در حال حاضر در تلاش برای دریافت 4 جایگاه در هیات مدیره ژنزیم، یک شرکت بزرگ بیو تکنولوژی در کمبریج ميباشد. وی اخیرا برای خرید شرکت یاهو نیز علاقه نشان داده است. در مه 2008 اعلام شده بود که یاهو و مایکروسافت قصد دارند یک معامله همکارانه و محدود را برای گسترش برنامههای تبلیغاتی اینترنتی و به منظور رقابت با گوگل انجام دهند. با وجود اینکه یاهو در حال مذاکره با AOL بود، مایکروسافت در جولای 2008 اعلام کرده که همچنان به انجام این معامله با یاهو علاقهمند است؛ اما در صورتی که سهامداران به روي كار آمدن یک هیات مدیره جدید رای بدهند. کارل ایکان که یکی از سرمایهگذاران یاهو بود به همراه مایکروسافت برای متقاعد کردن سهامداران برای تغییر هيات مدیره تلاش ميکرد.
جلسه هيات مدیره یاهو در آگوست 2008 تشکیل شد. یاهو برای جلوگیری از ایجاد منازعه برای کنترل شرکت، در جلسه سهامداران شرکت در آگوست 2008، به توافقی با ایکان رسید. این توافق یک جایگاه در هيات مدیره شرکت و فرصت انتخاب دو عضو دیگر توسط ایکان را به او ميداد.
کارل ایکان تاکنون سهام شرکتهای زیادی را خرید و فروش کرده است و از این راه سود و ثروت زیادی کسب کرده است. او در امور خیریه زیادی مشارکت داشته است. وی استادیومي به نام استادیوم ایکان در جزیره رنددال در نیویورک تاسیس کرده است. او همچنین مرکز تحقیقاتی کارل سی ایکان را نیز بنا کرده است.
کارل در پرداخت کمک هزینههای تحصیلی و تحقیقاتی نیز مشارکت زیادی داشته و بنیادهای خیریهای برای افراد بیخانمان تاسیس کرده است. او به خاطر مشارکتهای انسان دوستانه خود جوایز زیادی از جمله جایزه فرشته محافظ در سال 2001 را دریافت کرده است.
ميلياردر صنعت نفت و بانكداري
جورج ب. كايزر، متولد سال 1942 در تولسا در اوكلاهاما، مدير آمريكايي و رييس شركت مالي BOK با ثروت 9 ميليارد دلار در جايگاه چهل و سومين فرد ثروتمند جهان قرار دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جورج كايزر به يكي از مدارس تولسا رفته و براي كسب مدرك كارشناسي و پس از آن، مدرك MBA به دانشگاه هاروارد رفت. او قصد داشت براي كار به دولت آمريكا بپيوندد، اما در عوض در سال 1966 به تولسا بازگشت تا براي پدرش كار كند. شركت نفتي كايزر- فرانسيس (شركت مستقل توليد و اكتشاف گاز و نفت) در سال 1940 توسط عمو و والدين آقاي كايزر تاسيس شد.
والدين كايزر يهوديان پناهندهاي بودند كه در سال 1932 از آلمان نازي براي پناهندگي به اوكلاهاما آمده بودند. كايزر در سال 1969 كنترل شركت نفتي كايزر-فرانسيس را در دست گرفت. وي اين شركت را به حوزههاي مبادلات املاك و بانكداري نيز گسترش داد. او در حال حاضر از فروش گاز طبيعي درآمدي در حدود 1.4 ميليون دلار در روز كسب ميكند. در حال حاضر اين شركت همچنين يكي از بزرگترين توليدكنندگان خصوصي نفت در جهان به حساب ميرود.
جورج كايزر در سال 1990 بانك اوكلاهاما را خريد. وي در حال حاضر مالك 5/1 ميليارد دلار از سهام اين بانك است. خريدن بانك اوكلاهاما، كايزر را جزو 400 فرد ثروتمند آمريكا قرار داد. سودهاي مالكيت كايزر در شركت مالي BOK مبلغ 3/2 ميليارد دلار ارزش داشت. كايزر در سال 2008 با ثروت خالصي در حدود 12 ميليارد دلار از سوي مجله فوربس به عنوان بيستمين فرد آمريكا و ثروتمندترين فرد در اوكلاهاما معرفي شد. مجله فوربس در سال 2009 و در پي ركود اقتصادي جهان اعلام كرد كه ثروت كايزر تنها در عرض شش ماه به 9 ميليارد دلار كاهش يافته است. جورج كايزر، رييس هيات مديره و سهامدار عمده شركت مالي BOK و مالك عمده شركت GBK ميباشد. وي شركت اكسلريت (شركت توليد گاز مايع طبيعي) را نيز اداره ميكند. كايزر در چند سال اخير مبلغي بيش از يك ميليارد دلار در كشتيها و ترمينالهاي LNG سرمايهگذاري كرده است. او مالك 45 درصد سهام مركز بانكي شركت مالي BOK با ارزش 4/2 ميليارد دلار ميباشد.
شركت مالي BOK كه مركز آن در تولسا در اوكلاهاما قرار دارد، يك شركت خدمات مالي در منطقه جنوب غربي ايالات مركزي ايالات متحده است. اين شركت داراي 7 بانك تابعه ميباشد: بانك اوكلاهاما، بانك تگزاس، بانك آلبوكرك، بانك آركانزاس، بانك ايالت كلرادو و تراست، بانك آريزونا و بانك شهر كانزاس كه اخيرا شركت آن را خريده است. ارزش بازار شركت مالي BOK فصل سوم سال 2006 در حدود 2/3 ميليارد دلار آمريكا برآورد شده بود. منشا اين شركت به بانك ملي مبادلات تولسا كه در سال 1910 شكل گرفت، باز ميگردد. اين بانك در سال 1991 به بانك اوكلاهاما تغيير نام يافت. بانك اوكلاهاما، در آن زمان يك بانك 2 ميليارد دلاري با 20 شعبه در اوكلاهاما بود.
BOK تحت رهبري جورج كايزر تلاشي براي رشد و گسترش سريع را شروع كرد. استراتژي گسترش BOK، قرار گرفتن در بازارهاي در حال رشد نزديك به اوكلاهاما است. BOK در حال حاضر در 9 ايالت آمريكا شامل اوكلاهاما، نيومكزيكو، آريزونا، آركانزاس، تگزاس، كلرادو، كانزاس، ميسوري و يوتا فعاليت ميكند. اين شركت همچنين در سال 2007 به تلاش براي رشد خود با گسترش سهم بازارش در ناحيه دالاس فورت ادامه داد. امروزه بانك تگزاس هشتمين بانك بزرگ در تگزاس با سرمايه 7/3 ميليارد دلار ميباشد. درآمد خالص شركت مالي BOK كه بيش از 4100 كارمند دارد، در سال 2005 به بيش از 200 ميليون دلار آمريكا رسيده بود.
كايزر علاوه بر مالكيت سهام شركتهايي كه به آنها اشاره شد، سهامدار بسياري از شركتهاي خصوصي ديگر نيز ميباشد. او اخيرا اندوخته گاز حوزه آناداركو و آركوما را به قيمت 412 ميليون دلار از شركت چيساپيك انرژي خريده است.
كايزر در جايگاه سوم ليست افراد خيرخواه و نوعدوست سال 2008 مجله بيزينس ويك، پس از وارن بافت و بيل و مليندا گيتس قرار گرفته است. فعاليت اصلي كايزر در امور خيريه مربوط به مبارزه با فقر كودكان از طريق بنياد خانواده جورج كايزر ميشود. اين بنياد يك سازمان خيريه است كه وقف شكستن حلقه فقر از طريق سرمايهگذاري در تحصيلات اوليه و ابتدايي كودكان، سلامت جامعه، خدمات اجتماعي و ارتقاي سطح مدني جامعه شده است. اين بنياد در تولسا واقع شده است.
اين بنياد سازماني غيرانتفاعي به نام موسسه ملي سياست انرژي را تاسيس كرده كه در دانشگاه تولسا واقع است. كايزر در سال 2009 به كميته نمايندگان شوراي اوكلاهاما اظهار داشت كه ايالت بايد ماليات تشويقي صنايع نفت و گاز را حذف كرده يا كاهش دهد و به جاي آن از اين پول براي سلامت يا برنامههاي تحصيلي يا كاهش ماليات ديگر پرداختكنندگان ماليات استفاده كند. كايزر ازدواج كرده و 3 فرزند دارد.
خانواده میلیاردر اسمارتیزی
خانواده مارس مالک یک شرکت شیرینی و شکلاتسازی به نام شرکت مارس است. این خانواده تا سال 1988 از سوی مجله فوربز به عنوان ثروتمندترین خانواده آمریکا معرفی میشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«فارست مارس اسآر (بزرگ)» در زمان مرگش، به همراه دو پسر خود در جایگاه 29، 30 و 31 ثروتمندترین افراد آمریکا قرار داشتند. ثروت هر کدام از آنها در آن زمان در حدود 4 میلیارد دلار بود. سه فرزند فارست مارس اسآر («فارست مارس جیآر (کوچک)»، «جان فرانکلین مارس» و «ژاکلین مارس») در سال 2009 و هر کدام با ثروت 9 میلیارد دلار در جایگاه چهل و سوم ثروتمندترین افراد جهان قرار داشتند. این خانواده به شدت از انظار عمومی و انجام مصاحبه دوری میکنند و به غیر از ژاکلین، هیچ عکسی نیز از اعضای این خانواده در دست نیست.
داستان امپراتوری خانواده مارس با فرانکلین کلارنس مارس (1883 -1934) شروع شد. فرانكلین در سنین جوانی به فلج اطفال دچار بود و نمیتوانست مثل کودکان دیگر فعال باشد به همین دلیل در آشپزخانه به مادرش کمک میکرد. مادر او به پختن شیرینی علاقه داشت و به پسر خود نیز این فن را آموزش داد.
فرانکلین زمانی که مدرسه را تمام کرد، شروع به فروختن شیرینیها و آب نباتها كرد. وی در سال 1902 و در سن 19 سالگی بنگاه شیرینیسازی خود را با فروختن محصولاتش به مغازهها راه انداخت. او با اتل کیساک ازدواج کرد، اما به دلیل شکست کسب و کارش، همسرش از او جدا شد. وی سپس با اتل هیلی ازدواج کرد که بسیار پشتیبان و حامی او بود و وی را در اداره کسب و کار کوچکش به نام شرکت مارس در تاکومای واشنگتن (که در 1911 شروع به کار کرده بود) کمک میکرد.
فرانکلین شیرینیها را به همراه همسرش در خانه درست میکرد. این زوج بارها تغییر مکان داده و بارها کسب و کارهایی با نامهای مختلف را راهاندازی کردند و پس از افت و خیزهای فراوان در سال 1923 شکلات میلکی وی و در سال 1930 شکلات اسنیکرز را روانه بازار کردند. در طول سالهای 1931 تا 1933، بیش از 800 نفر برای فرانکلین و برای ساختن خانهای21 اتاقه در یک مزرعه 2800 جریبی در ایالت تنس کار میکردند. شرکت فرانکلین در سال 1930 در حدود 5/2 میلیون دلار سودآوری داشت. فرانکلین در سال 1934 و در سن 51 سالگی از دنیا رفت و همسرش تا اواسط دهه 60 شرکت را اداره میکرد. فارست مارس بزرگ فرزند فرانکلین از همسر اولش بود. او که متولد 21 مارس 1904 بود با پدرش بسیار مشکل داشت. وی در اوایل دهه 1930 تلاش میکرد تا پدرش را قانع کند كه شکلاتهای میلکی وی را در کانادا بفروشد، اما فرانکلین قبول نکرد. به همین دلیل، فارست عصبانی شد و شرکت پدر و کشورش را در سال 1932 ترک کرد.
فرانکلین که قبلا بخشی از سهام شرکت را به فارست داده بود، این سهام را از او به قیمت 50000 دلار خریده و حق بازاریابی اسنیکرز در خارج را نیز به او واگذار کرد. فارست به مدت کوتاهی برای شرکتها تابلر و نستله کار کرد و سپس به انگلستان رفت و یک شرکت شیرینیسازی به نام «تولیدکنندگان خوراک» را راهاندازی کرد. وی همچنین خط تولید غذای کنسروی حیوانات خانگی، که یک مفهوم و ایده جدید بود را نیز از طریق یک شرکت جدید به نام پت فود (غذای حیوانات خانگی) راهاندازی کرد. وی بعدها در سال 1968 تحت نام کال کن فودز به بازار غذای حیوانات خانگی آمریکا وارد شد.
فارست مارس بزرگ در سال 1939 به آمریکا بازگشت و کسب و کار جدیدی را با تولید شیرینیهایی به نام M&M راهاندازی کرد. وی با آدری مارس (که در سال 1989 از دنیا رفت) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج فارست پسر، جان و ژاکلین بود.
فارست بزرگ در سال 1964 کنترل کل شرکت را از مادر خود اتل گرفت و کسب و کار خود را با شرکت پدر ادغام کرد. او بسیاری از قوانین شرکت را عوض کرد و قوانین تنبیه و پاداش جدیدی وضع کرد. او کارکنان خود را «شریک و همقطار» مینامید و به آنها اختیار عمل و تصمیمگیری میداد. او کارخانه را از درون ارتقا میداد. علاقه خاص او تولید محصولات جدید، راههايی جدید برای انجام بهتر کارهای کنونی و یکپارچگی تولید بود. او از انظار عمومی دوری میکرد. فارست در سال 1973 در سن 69 سالگي بازنشسته شد و کنترل شرکت را به دو پسرش داد.
او حتی پس از بازنشستگی نیز آرام ننشست و شرکت شیرینیسازی دیگری به نام مادرش اتل ام چاکلتز در لاس وگاس تاسیس کرد. او برندهای دیگری چون برنج عمو بن و غذای حیوانات پدیگری را نیز خلق کرده است. فارست مارس بزرگ در سال 1999 از دنیا رفت.
جان مارس 72 ساله در حال حاضر ريیس شرکت مارس است. وی ازدواج کرده و دو فرزند دارد. فارست مارس کوچک 77 ساله نیز ازدواج کرده و 4 فرزند دارد. هر دو پسر فارست بزرگ در دانشگاه ییل تحصیل کردهاند. ژاکلین دختر 69 ساله فارست بزرگ نیز به همراه دو برادرش در جایگاه چهل و سومین ثروتمندان جهان قرار دارند. او که در کالج برین ماور تحصیل کرده، طلاق گرفته است و 3 فرزند دارد.
ثروت این خانواده در سال 2009 در مجموع از سوی مجله فوربز در حدود 27 میلیارد دلار برآورد شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
---------- Post added at 04:53 AM ---------- Previous post was at 04:50 AM ----------
از فروش خمیردندان تا مالکیت تیم چلسی
مالک میلیاردر تیم انگلیسی چلسی، رومان آبراهام اویچ، در سال گذشته بیش از نیمی از ثروتش را به خاطر عملکرد فاجعه بار دومین شرکت بزرگ فولاد روسیه، ارواز، که وی سهامدار عمده آن بود، از دست داد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رومان آرکادییویچ آبراهام اویچ، متولد 24 اکتبر سال 1966 یک میلیاردر روسی و مالک عمده شرکت سرمایهگذاری خصوصی میلهاوس LLC است. وی در سال 2003 از سوی مجله اکسپرت به همراه میخاییل خودورکووسکی به عنوان مرد سال روسیه انتخاب شد. با وجود اینکه او ثروت خود را از صنعت نفت به دست آورده، اما بیشتر او را با نام چلسی میشناسند.
آبراهام اویچ در سال 2009 با ثروت 5/8 میلیارد دلار از سوی مجله فوربز پنجاهمین فرد ثروتمند جهان و سومین فرد ثروتمند روسیه شناخته شد. ثروت او در سال 2010 در حدود 2/11 میلیارد دلار برآورد شده است.
مادر رومان زمانی که او 18 ماهه بود از دنیا رفت و پدرش نیز در یک حادثه ساختمانی، زمانی که رومان 4 ساله بود کشته شد. رومان آبراهام اویچ توسط عمویش به فرزندخواندگی پذیرفته شد و برای مدتی در مسکو و سپس نزد پدربزرگش در منطقه شمالی کامی زندگی کرد. او به ارتش شوروی رفت و از همین زمان هم بود که جرقههای کسب و کار چندمیلیارد دلاری معاملات نفتی او زده شد.
وی کمی پس از اتمام خدمتش در ارتش شوروی با همسر اولش، اولگا ازدواج کرد. رومان نخست کار خود را با فروش خیابانی و سپس مکانیکی در یک کارخانه محلی شروع کرد. او 2000 روبلی را که به عنوان هدیه ازدواج از سوی والدین اولگا داده شده بود، در سال 1987 در بازار سیاه فروش کالاهایی مثل عطر و اسپری، کراوات و خمیردندان در مسکو سرمایهگذاری کرد. او به سرعت سرمایهاش را دو و سه برابر کرد و اعتماد به نفسش نیز با هر موفقیت کاری بیشتر و بیشتر میشد. او به زودی توانست تولید اسباببازیهای پلاستیکی (مثل اردک و کشتی پلاستیکی) را شروع کرده و کم کم توانست این کار خود را به تولید قطعات پلاستیکی اتومبیل ارتقا دهد. او به موسسه نفت و گاز گابکین در مسکو (جایی که در آن به عنوان کاری فرعی روکش تایرهای خودرو میفروخت) رفته و سپس شروع به تجارت کالا برای یک شرکت تجاری سوئیسی به نام رانیکام کرد.
پرسترویکا (اصلاحات سیاسی و اقتصادی در شوروی که در سال 1987 توسط میخائیل گورباچوف معرفی شد) فرصتهایی را برای کارآفرینان در جماهیر شوروی ایجاد کرد و رومان و اولگا نیز توانستند یک شرکت عروسکسازی تاسیس کنند. به گفته اولگا این کار موفقیتی یکباره برایشان به همراه داشته است. ثروت آبراهام اویچ به واسطه هوش و فراست او طی چند سال
آن چنان زیاد شد که شروع به سرمایهگذاری در شرکتهای مختلف از جمله شرکتهای نفتی و حتی مزارع پرورش دام و کسب و کارهای دیگر کرد.
ثروت آبراهام اویچ در اوایل دهه 1990 در بیش از 20 شرکت در صنایع متنوعی که یا تاسیس کرده بود یا در آنها سرمایهگذاری کرده بود، جریان داشت.
بنابراین مراحل اصلی فعالیت مالی آبراهام اویچ از سال 1989 تا 1991 بود به عنوان ريیس شرکت کامفورت (تولیدکننده اسباببازیهای پلاستیکی) و از 1991 تا 1993 به عنوان مدیر شرکت کوچک ABK در مسکو بود.
رومان آبراهام اویچ از سال 1992 تا 1995 تعداد پنج شرکت را که کار فروش مجدد و تولید کالاهای مصرفی را انجام میدادند یا نقش واسطه را بازی میکردند، خريد اما کار تخصصی او نهایتا تجارت نفت و محصولات نفتی بود. او در سال 1992 به اتهام سرقت از اموال دولتی دستگیر و زندانی شد. در واقع شرکت آوسک-کامی قطاری حامل 55 مخزن سوخت دیزل به ارزش 8/3 میلیون روبل را از کارخانه تولید نفت اوختینسک ارسال کرده بود.
آبراهام اویچ این قطار را در مسکو دید و محموله را طبق توافقی تقلبی به ارتش کالینینگراد فرستاد، اما محموله به ریگا رسید. آبراهام اویچ در تحقیقات پلیس همکاری کرد و پرونده پس از آنکه کارخانه تولید نفت به خریدار نفت (شرکت لاتویان US)
جریمه پرداخت، بسته شد. آبراهام اویچ در سال 1995 به همراه بوریس برزووسکی، دستیار ريیسجمهور بوریس یلتسین، کنترل شرکت بزرگ سیبنفت را در دست گرفت. آنها توانستند به سرعت ارزش شرکت را به چندین میلیارد دلار برسانند. آبراهام اویچ بعدها در دادگاه اقرار کرد که مبالغ هنگفتی (به میلیارد) به مامورین دولت رشوه داده تا حمایت آنها را در مقابل گانگسترها برای به دست آوردن این سرمایهها، به دست آورد.
او در سالهای 1995 و 1996 تعداد ده بنگاه دیگر از جمله شرکتهای مکانگ، سنتوریون ام، سیبریال و غیره را با مشارکت برزووسکی و در کنار خرید سهام شرکت سیبنفت، تاسیس کرد. آبراهام تا سال 1996 و در سن 30 سالگی آنقدر ثروت و قدرت و ارتباطات سیاسی داشت که توانست به یلتسین نزدیک شده و به دعوت خانواده یلتسین به آپارتمانی در کرملین نقل مکان کند. او سهام شرکت هواپیمایی ملی آئروفلات و یک شرکت تلویزیونی را نیز در اختیار دارد. وی در سال 2003 اکثریت سهام تيم فوتبال چلسی را خرید و در سال 2005 حدود 73 درصد سهام خود در سیبنفت را به شرکت گازپروم فروخته و کمی بعد سهام ارواز را خرید.
آبراهام اویچ بنیاد خیریهای نیز به نام قطب امید تاسیس کرده است. احتمالا همین باعث انتخاب شدن او در پارلمان روسیه شده است.
hamijoon
26-12-2010, 11:39
پير اميديار ( اسفنديار اميديار) موسس شركت eBay
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پییر امیدیار در سال ۱۹۶۷ در شهر پاریس بدنیا آمد و در سنین کودکى به همراه خانواده به ایالت مریلند مهاجرت کرد. وى اولین برنامه کامپیوترى خود را در سن ۱۴ سالگى براى کتابخانه مدرسه اى که در آن مشغول تحصیل بود نوشت
پییر امیدیار در سال ۱۹۶۷ در شهر پاریس بدنیا آمد و در سنین کودکى به همراه خانواده به ایالت مریلند مهاجرت کرد. وى اولین برنامه کامپیوترى خود را در سن ۱۴ سالگى براى کتابخانه مدرسه اى که در آن مشغول تحصیل بود نوشت.
در سال ۱۹۸۸ از دانشگاه Tufts University در رشته کامپیوتر فارغ التحصیل و در یک شرکت بعنوان برنامه نویس سیستمهاى Macintosh مشغول کار شد.
سپس در یک شرکت وابسته به Apple بنام Claris مشغول کار شد.
در سال ۱۹۹۱ در تاسیس یک شرکت نرم افزار همکارى کرد. این شرکت سپس به eShop تغییر نام داد . eShop در سال ۱۹۹۶ توسط شرکت Microsoft خریدارى شد.امیدیار سپس به شرکت General Magic که توسط Apple حمایت می شد پیوست.
Pez یک نوع شیرینى است که معمولا در یک ظرف کوچک پلاستیکى به شکل عروسک قرار میگیرد و برای آنکه شیرینى از آن خارج شود باید سر عرسک را به پایین فشار داد.
شبى در سال ۱۹۹۵ امیدیار مهندس جوان برنامه نویس ایرانى الاصل، با نامزدش که عاشق جمع آوری Pez بود , مشغول خوردن شام بود که نامزدش ازآنکه شریکى براى ایجاد یک کلکسیون Pez در سانفراسیسکو را ندارد گله کرد.
امیدیار به او پیشنهاد کرد که از اینترنت براى پیدا کردن شریک تجارى استفاده کند.
بنابراین امیدیار در وب سایت کوچک خود براى نامزدش بخشى را براى این موضوع آماده کرد و نام آن را Auction Webگذاشت. برنامه ایکه او برروى وب سایت شخصى خود ایجاد کرد, به کاربران امکان لیست کردن وسایل مختلف خود از جمله کلکسیون Pez ، نامزد او را نیز میداد.
در مدتى کوتاه افراد بسیارى فروشنده و خریدار براى اقلام لیست شده بروى سایت پیدا شدند. به تدریج تعداد کاربران این سایت زیاد شدند و معاملات بسیارى از طریق آن صورت گرفت . سپس مهندس جوان با مشاهده این موضوع تصمیم گرفت که سایتى مجزا براى این کار ایجاد کند که با نام eBayشروع به کار کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امیدیار با دریافت مبلغى بین ۲۵ سنت تا دو دلار به فروشندگان اجازه داد که اجناس خود را براى شرکت در حراج در سایت eBay معرفى کنند. همچنین درصدى از خریدوفروشها به او میرسید و به این ترتیب eBay موجب شد که فروشندگان و خریداران با هم به راحتى به خرید و فروش بپردازند.
بعد از ۹ ماه که اولین حراجى که در سایت eBay انجام شده بود , وى شغل خود در General Magic را رها کرد و تمام وقت خود را صرف سایت خود, براى eBay کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در سال ۱۹۹۸ او تصمیم گرفت براى رونق دادن به eBay از Meg Whitman که فارغ التحصیل رشته بازرگانى بود یارى بگیرد.
بعد از مدتى eBay شعبه هاى در آلمان, ژاپن , کانادا و استرالیا ایجاد کرد و روز به روز رونق یافت.در پایان سال ۱۹۹۸ کاربران این سایت به ۲/۱ میلیون نفر رسیدند و درآمدى بیش از ۷۵۰ میلیون دلار را برای eBay به ارمغان آوردند.
ایده و طرح و برنامه ریزى این جوان ایرانى زاده خلاق، و پشتکارش، وى را در لیست موفق ترین و ثروتمند ترین افراد آمریکا قرار داد.
امیدیار در سال ۲۰۰۰ علاوه بر eBay , در هیئت مدیره ePeople نیز مشغول به کار شد.
در سال ۱۹۹۹ پییر امیدیار با همان نامزدش که عاشق کلکسیون Pez بود ازدواج کرد. حالا همسر امیدیار بیشتر از ۴۰۰ عدد Pez در کلکسیون خود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
“من همیشه به کمک کردن به مردم براى آنکه از آنچه که هستند بهتر باشند, معتقد هستم.” امیدیار
جایگاه امیدیار در فهرست میلیاردرها
بیست و نهمین ثروتمند در جهان
دارايي خالص 8 ميليارد دلار
دومین ثروتمند زیر چهل سال در جهان
ثروتمندترین ایرانی در جهان
گفته های دیگران درباره پییر امیدیار:
“من سعى کردم تا یک پیراهن ورزشى امضاشده توسط مایکل جردن را در مغازه خود بفروشم ولی نتوانستم. سرانجام آن را در سایت eBay عرضه کردم و توانستم آن را بسرعت بفروشم.آن وقت تصمیم گرفتم که مغاز خود را ببندم و کاسبى خود را در eBay ادامه دهم.” James Finnegan
“پییر امیدیارشخصى است با استعداد و با پشتکار، و میتواند چندین پروژه را باهم پیش ببرد. او فردیست آرام ولى بسیار متکى به نفس. تلاش امیدیار همیشه براى عرضه ساده و مفید تکنولوژى جدید براى مردم عادى است.“ Steve Schramm
از درمان ناباروري تا تملك دومين بنگاه مديريت سرمايههاي شخصي در جهان
ارنستو برتارلی، کارآفرین سوئیسی-ایتالیایی، با ثروت 2/8 میلیارد دلار پنجاه و دومین ثروتمند دنیا در سال 2009 بود. البته به گزارش مجله فوربز ثروت او در سال 2010 به ده میلیارد دلار افزایش داشته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ارنستو برتارلی، متولد 22 سپتامبر سال 1965 در رم ایتالیا و فرزند موسس شرکت داروسازی سرونو است. وی یک کارآفرین موفق در زمینههای کسب و کار، مدیریت مالی، مسابقات قایقهای بادی و فردی فعال در امور خیریه است. او از سال 1996 سکان این شرکت را به دست گرفت و از سال 1998 و پس از مرگ پدر، به همراه خواهرش دونا کسب و کار او را به ارث برد.
خانواده ارنستو در سال 1977 از ایتالیا به سوئیس نقلمکان کردند. او در سال 1989 از کالج بابسون فارغالتحصیل شد و سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه هاروارد رفته و در سال 1993 از مدرسه تجارت این دانشگاه مدرک MBA دریافت کرد.
وی از سال 1996 به سمت مدیرعاملی و نایبريیسی شرکت پدر درآمد و پس از اینکه مدیر شرکت شد، تمرکز شرکت سرونو را از فعالیت دارویی به بیوتکنولوژی تغییر داد با این کار درآمد شرکت را از 809 میلیون دلار در سال 1996 به 8/2 میلیارد دلار در سال 2006 رسيد. این شرکت به واسطه کشف یک هورمون طبیعی براي درمان ناباروری زنان به شهرت جهانی دست یافت.
برتارلی در ژانویه سال 2007 توانست به توافقی برای فروش شرکت به شرکت آلمانی مرک KGaA به قیمت 3/13 میلیارد دلار دست یابد. این ادغام به ایجاد شرکت جدیدی به نام مرک-سرونو انجامید.
کسب و کار و فعالیت مالی کنونی برتارلی شامل گروه کپیتال کج، یک بنگاه مدیریت سرمایهگذاری و شرکت آرس لایف ساینس که بر پایههای دانش گسترده کسب و کار او ایجاد شده میباشد. آرس لایف ساینس یک شرکت خصوصی است که با سرمایه 500 میلیون یورویی برتارلی ایجاد شده و در شرکتهایی که در زمینه بیولوژی در کلاس جهانی کار میکنند، سرمایهگذاری میکند. بودجه این شرکت صرف 5 بخش خاص دارویی، بیوتکنولوژی، تشخیص بیماری، تکنولوژی پزشکی و خدمات سلامت و بهداشت میشود. هدف این شرکت افزودن ارزش پرتفولیو شرکتهایش از طریق یک تیم مدیریتی قوی که تجارب استثنایی، متخصصان سرمایهگذاری، دانش علمی و شبکههای صنعتی فراهم میکند، است.
ارنستو برتارلی، بین سالهای 2002 و 2009 عضو هیاتمدیره شرکت UBSAG بوده است. این شرکت یک شرکت جهانی در زمینه خدمات مالی است که دفتر مرکزی آن در زوریخ و باسل سوئیس واقع شده است. این شرکت دومین شرکت بزرگ مدیریت سرمایههای شخصی در جهان و دومین بانک بزرگ در اروپا، از لحاظ سرمایه در بازار و سودآوری است. UBS با دفاتر مرکزی آمریکایی خود واقع در شهر نیویورک، وییهاوکن در نیوجرسی و استامفورد در کانکتیکات، حضور چشمگیری در آمریکا داشته است.
ادارات دیگر UBS در آمریکا و 50 کشور دیگر دنیا قرار دارند. نام این شرکت برگرفته از حروف اول Union Bank of Switzerland (مجموعه بانکهای سوئیس) است. البته شرکت پس از ادغام سال 1998 با شرکت سوئیس بانک، دیگر از این نام به عنوان مخفف نام شرکت استفاده نکرد.
ارنستو برتارلی در حال حاضر یکی از اعضای هیات مشاوره استراتژیک در مدرسه پلیتکنیک فدرال دو لاوسان (EPFL) مدرسه پزشکی هاروارد است و در سال 2008 نیز به عنوان عضو آکادمی کارآفرینان برجسته کالج بابسون برگزیده شد.
فعالیتهای نوع دوستانه و خیرخواهانه خانواده برتارلی از طریق بنیاد برتارلی انجام میشود که به فعالیتهای خیریه در حوزههای مختلف اختصاص داده شده است.
برتارلی در سال 2000 تیم سندیکای قایقهای بادی آلینقی که در سال 2003 کاپ لوییس وویتون در نیوزیلند را برد، تاسیس کرد. این تیم موفقیت خود را در سال 2007 نیز تکرار کرد. تیم آلینقی قایقرانانی را از ملیتهای مختلف جذب میکند.
خانواده برتارلی همواره به دنبال لذت بردن از زندگی در كنار فعالیتهای حرفهای خود بودهاند. ارنستو و دونا از کودکی عاشق قایقرانی بودند. آنها در مسابقات زیادی نیز در دریاهای آزاد و دریاچه ژنو قایقرانی کردهاند.
به دور دنیا سفر کنید تا میلیاردر شوید!
توضیح: در فهرست میلیاردرهای جهان که توسط سایت فوربس منتشر میشود، به علت برابری ثروت، برخی رتبهها به بیش از یک نفر اختصاص یافته. به عنوان مثال چندین نفر در رتبه پنجاه و دوم قرار دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی از موسسان و ريیس شرکت معروف نایکی، فیلیپهامپسون نایت با ثروت 2/8 میلیاردی خود در حال حاضر پنجاه و دومین فرد ثروتمند دنیا محسوب میشود. وی در سال 2004 از مقام مدیریت ارشد اجرایی شرکت استعفا داد؛ اما در پست ریاست شرکت باقی ماند.
فیل نایت، متولد 24 فوریه سال 1938 در پورتلند اورگان فرزند یک حقوقدان و ناشر روزنامه بود.
نایت به دبیرستان کلولند در پورتلند رفت و سپس برای تحصیل به دانشگاه اورگان در یوجن رفت و در آن جا به عضویت انجمن اخوت فی گاما دلتا در آمد و در سال 1959 یک درجه روزنامهنگاری دریافت کرد.
نایت درست پس از فارغالتحصیلی از اورگان به ارتش رفت و به مدت یک سال در آن جا به شکل فعال و 7 سال به شکل رزرو به خدمت مشغول شد. اورگان پس از یک سال خدمت فعال در ارتش، به مدرسه تجارت استنفورد رفت، در دوران تحصیل و در کلاس کسب و کار فرانک شالنبرگ به عشق دیگری در زندگیاش جدای از ورزش پی برد.
او فهمید که یک کارآفرین است. اورگان در مقالهای در مجله استنفورد چنین میگوید: «این کلاس جرقهای در ذهن من زد... شالنبرگ نوع شخصیت افرادی که کارآفرین بودند را توصیف کرد و من متوجه شدم که او در مورد من حرف میزد. من به خودم میگفتم: این واقعا کاری است که من میخواهم انجام دهم.» نایت در این کلاس میبایست یک برنامه کسب و کار طراحی میکرد. او در آن سالها مقاله ای نوشت که دروازه ورود او به سمت فروش کفشهای دوندگی بود.
فیلیپ نایت در سال 1962 با مدرک MBA از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. او پس از فارغالتحصیلی به سفری دور دنیا رفت و در نوامبر سال 1962 در شهر کوب ژاپن توقف کرد و آن جا بود که با برند تایگر برای کفشهای دوندگی که توسط شرکت اونیتسوکا در کوب ساخته میشدند، آشنا شد. نایت که از کیفیت بالا و قیمت پایین این کفشها شگفت زده شده بود موفق شد تماسی با آقای اونیتسوکا گرفته و با او قرار ملاقاتی بگذارد. نایت در انتهای این قرار ملاقات توانست حق توزیع کفشهای دوندگی تایگر را برای فروش در غرب ایالات متحده آمریکا دریافت کند.
حدود یک سال طول کشید تا نخستین نمونههای تایگر برای نایت فرستاده شوند. او طی این زمان در یک شرکت در پورتلند اورگان به عنوان حسابدار مشغول به کار شد و زمانی که محموله نمونه کفشها را دریافت کرد، دو جفت از آنها را با این امید که بتواند آنها را به فروش برساند برای بیل بوئرمن در یوجن فرستاد تا تایید او را بگیرد. بوئرمن در کمال شگفتی نایت نه تنها از کفشهای تایگر سفارش داد، بلکه به او پیشنهاد شراکت داد تا چندین ایده طراحی برای کفشهای دوندگی بهتری را ارائه کند.
نایت و بوئرمن نهایتا در 25 ژانویه 1964 شراکت خود را با تاسیس شرکت لوازم ورزشی روبان آبی که بعدها منشا خلق «نایکی» شد، آغاز کردند. تا سال 1969 نایت با فروش اولیه خوب این محصولات توانست شغل حسابداری خود را رها کرده و به شکل تمام وقت برای شرکت روبان آبی مشغول به کار شد.
پس از فروش خوب محصولات تايگر، بوئرمن به فکر بهبود طراحي کفشهاي تايگر و تطبيق آن با سلايق آمريکايي افتاد. او شروع به طراحي مجدد شکل کفشهاي تايگر کرد و اتفاقا استقبال زيادي نيز از طراحي جديد شد. به موازات اين عمل، نايت نيز به بازاريابي بيشتر و گستردهتر پرداخت و سعي کرد تا کفشهاي خود را در مناطق و کشورهاي ديگر بفروشد که در اين امر نیز موفق بود. او از مدير فروش شرکت، جف جانسون که در امر فروش و بازاريابي بسيار فعال بود، کمک گرفت. جانسون توانست تعداد زيادي از کفشهاي اين شرکت را به دبيرستانيها و جوانان آمريکايي بفروشد.
جف جانسون که یکی از دوستان نایت نیز بود، نام نایکی را پیشنهاد کرد که نامي يوناني است و به معني الهه «پيروزي» در يونان شناخته ميشود. لوگوي مربوطه که یکی از قدرتمندترین لوگوها در جهان است، توسط کارولين ديويدسون (که آن زمان دانشجوي رشته گرافيک دانشگاه هنر پورتلند بود) به قيمت بسيار پايين 35 دلار طراحي شد که منظور از آن، بالهاي الهه پيروزي بود.
استراتژی بازاریابی نایت بسیار ساده بود. او به جای اتکا بر تبلیغات و پخش آگهی، از ورزشکاران مشهور میخواست با پوشیدن کفشهای شرکت، مهر تاییدی بر آن بزنند.
سهام شرکت در سال 1980 به شکل عمومی در بازار سهام عرضه شد. در سال 1986 سود شرکت نايکي از يک ميليارد دلار فراتر رفت. با پيشرفت اين شرکت، مسوولان آن به فکر گسترده کردن محصولات و شعب آن در سراسر جهان افتادند و سعي کردند تمام وسايل و پوشاک ورزشي مربوط به ورزشهاي پرطرفدار نظير بسکتبال و فوتبال را توليد کنند.
اکنون كمپاني نايكي يكي از معروفترين و بزرگترين شركتهاي توليدكننده لوازم ورزشي است و در سال گذشته ميلادي به فروش بالاي 19 ميليارد دلار دست يافت. لباسهاي تيمهاي بزرگي مانند منچستريونايتد، بارسلونا، آرسنال، اينترميلان، وردربرمن و ... را نيز نايکي تهيه ميکند.
نایت تاکنون میلیونها دلار از ثروت خود را به مدارس و دانشگاهها اهدا کرده است.
وی بیشترین مبلغ هدیه در تاریخ را در سال 2006 به دانشگاه استنفورد اهدا کرد. گفته میشود او بیش از 230 میلیون دلار به دانشگاه اورگان کمک مالی کرده است. نایت ازدواج کرده و سه فرزند دارد.
میلیاردر عرب که صنعت رستورانداری خاورمیانه را به دست خود گرفته است!
ناصر الخرافی، میلیاردر دیگری از دنیای عرب و ريیس گروه امای خرافی، یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی در کشورهای عرب زبان، با ثروت 1/8 میلیاردی خود پنجاهوچهارمین میلیاردر جهان میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناصر الخرافی، متولد سال 1944، یک تاجر فعال در زمینه کسب و کار کویتی است. ثروت الخرافی به خاطر افزایش قیمت سهام متعلق به او در بسیاری از شرکتها از جمله شرکت مخابرات موبایل زین، بانک ملی کویت و آمریکانا افزایش یافته است، گرچه ثروت او به دلیل رکود اقتصادی اخیر از 14 میلیارد دلار در سال 2008 به حدود 8 میلیارد دلار کاهش یافته است. ناصر الخرافی همچنین تامینکننده اصلی و گرداننده عمده صنعت روزنامه کویت است. برادر بزرگتر ناصر الخرافی، جاسم، سخنگوی پارلمان کویت و خواهرش، فیضه، ريیس دانشگاه کویت است.
خانواده الخرافی اخیرا از سوی مجله فوربز در جایگاه بیست و نهم ثروتمندان دنیا قرار گرفتهاند. ناصر الخرافی در بیش از 30 کشور در سرتاسر دنیا، از جمله در عراق، قراردادهای ساخت و ساز منعقد کرده است. بیشتر ثروت الخرافی از طریق شرکت ساخت و ساز خانوادگی او حاصل شده است، اما وی سهامدار صدها شرکت تابعه گروه امای خرافی نیز میباشد.
گروه امای خرافی که در کویت واقع شده، یک شرکت بزرگ خصوصی با مالکیت سهام بسیاری از شرکتهای تجاری میباشد. درآمد این شرکت در سال 2006 در حدود 3/3 میلیارد دلار برآورد شده است. این شرکت در سال 1956 در کویت تاسیس شد و در حال حاضر در آفریقا، خاورمیانه و در کشورهایی چون آلبانی، بلغارستان، هندوستان، قزاقستان، مولداوی و هلند فعالیت میکند. حوزه فعالیت گسترده این شرکت شامل آلومینیوم، آسفالت، کامپیوتر، سیمان، کودهای کشاورزی، مواد خوراکی، تاسیسات ساختمانی از پیش ساخته شده، مبادلات املاک، فولاد، مخابرات، خدمات هواپیمایی، هتلداری، واسطهگری سهام، آژانسهای مسافرتی و غیره میباشد. تعداد کارمندان این شرکت در سال 2008 در حدود 100 هزار نفر اعلام شده است.
شرکت مخابرات زین که الخرافی یکی از سهامداران عمده آن است، یک شرکت مخابرات موبایل است که در سال 1983 در کویت با عنوان MTC تاسیس شد و بعدها در سال 2007 به زین تغییر نام پیدا کرد. این شرکت در 25 کشور در آفریقا و خاورمیانه فعالیت میکند و دارای 13000 کارمند است. حوزه خدمات این شرکت شامل خدمات مخابراتی موبایل، خطوط تلفن ثابت و اینترنت میشود.
ناصر الخرافی سهامدار شرکت آمریکانا نیز میباشد. این شرکت در حقیقت گروهی از شرکتهایی در خاورمیانه است که در زمینه بازاریابی غذا، رستورانداری و محصولات مرتبط به غذا فعالیت میکند. این شرکت در سال 1964 در کویت و با تاسیس یک شرکت تجاری کوچک که در سال 1970 نخستین رستوران خود را راهاندازی کرد، آغاز به کار کرد. این نخستین تجربه رستورانهای زنجیرهای بینالمللی در منطقه و آغاز گسترش سریع آمریکانا در این حوزه بود. با گذشت زمان آمریکانا رستورانها، شرکتهای غذایی، کارخانهها و برندهای زیادی تاسیس کرد، تا جایی که گروه آمریکانا در حال حاضر بیش از 1000 رستوران و 35000 کارمند در 17 کشور از اقیانوس آتلانتیک تا دریای خزر دارد. این گروه از طریق فروش حق امتیاز خود به شعبههای مستقل بینالمللیای چون هاردیز، TGIF’s، کریسپی کریم، KFC و پیتزاهات فعالیت خود را گسترش داده است. این شرکت همچنین دارای 18 کارخانه تولید مواد غذایی در 5 کشور بوده و برای برندهایی مثل فارم فرایتز، کالیفرنیا گاردن، هاینز، کوکی و گرینلند در منطقه بازاریابی میکند. درآمد این شرکت در سال 2005 در حدود یک میلیارد دلار برآورد شده است.
خانواده الخرافی همچنین مالک 30 درصد سهام پرمنفعت شرکت مخابراتی آتییر است که دارای حق امتیاز موبایل در جنوب عراق میباشد.روزنامه سان در 24 اکتبر سال 2008 گزارش کرده بود که الخرافی در حال مذاکره با مالک تیم نیوکاسل برای خرید باشگاه با قیمت 300 میلیون پوند بوده است، اما این مذاکرات نهایتا به جایی نرسید. همچنین در سال 2009 اعلام شد که وی در حال مذاکره با تیم لیورپول برای خرید این تیم میباشد. وی همچنین طی هشت سال با صرف بیش از 250 هزار دلار اسپانسر تیم خرافی کینگز، تيمکویتی که بیشتر بازیکنان آن آمریکایی هستند، بود. مدیر مالی باشگاه، فیلیپ نش به مدت یک هفته برای بحث روی مبلغ 400 میلیون پوندی برای فروش باشگاه به خاورمیانه رفته بودند. این باشگاه مالکیت 50 درصد باشگاه را به الخرافی پیشنهاد کرده است، در حالی که او به دنبال به دست گرفتن کنترل کل باشگاه است.
باهوشترین میلیاردر جهان
جیمز (جیم) هریس سیمونز، میلیاردر پنجاه و پنجم جهان با ثروت 8 میلیارد دلار، یک ریاضیدان، محقق آکادمیک، تاجر و فرد خیر آمریکایی است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی متولد شهر نیوتون در ماساچوست است. او در سال 1982 شرکت رنسانس تکنولوژیز را که یک بنگاه خصوصی در نیویورک است، تاسیس کرد. سیمون همچنان مدیرعامل این شرکت است که در حال حاضر یکی از موفقترین صندوقهای پوشش سرمایه و سرمایهگذاری جهان محسوب ميشود. سیمونز به همراه همسرش در منهتن زندگی میکند و سه فرزند دارد.
جیم سیمونز فرزند مالک یک کارخانه کفش سازی در ماساچوست بود. او در سال 1958 از موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) با مدرک کارشناسی ریاضیات فارغالتحصیل شد. وی همچنین در سال 1961 و در حالی که تنها 23 سال داشت، از دانشگاه برکلی کالیفرنیا با مدرک دکترای ریاضی فارغالتحصیل شد.
او بین سالهای 1964 و 1968 عضو محققان بخش تحقیقات روابط عمومی موسسه تحقیقات دفاعی (IDA) بود. سیمونز همچنین در دانشگاههای هاروارد و MIT ریاضیات تدریس میکرد. او در سال 1968 به عنوان ريیس دپارتمان ریاضیدانشگاه استونی بروک برگزیده شد.
سیمونز در سال 1976 جایزه اوسوالد وبلن در هندسه را از انجمن ریاضیات آمریکا دریافت کرد. اثرگذارترین پژوهش سیمونز شامل کشف و به کارگیری اندازههای خاص هندسی که منجر به خلق تئوری چرن- سیمونز شد، بود. تئوری او که آن را به همراه یک هندسهدان معروف به نام شی ینگ شن چرن تالیف کرده بود، در سال 1974 به چاپ رسید. این تئوری در فیزیک نظری و به ویژه نظریه استرینگ مورد استفاده قرار گرفته است.
سیمونز در سال 1978 پژوهشهای آکادمیک را رها کرد تا یک صندوق سرمایهگذاری برای تجارت کالاها و ابزارهای مالی، راهاندازی کند. صندوق پوشش سرمایه رنسانس تکنولوژیز که در بازارهای زیادی در سرتاسر دنیا فعالیت میکند، به مدت بیش از دو دهه مدلهای ریاضیاتی پیچیدهای (که بسیاری از آنها به طور خودکار عمل ميكنند) را برای تحلیل و اداره معاملات تجاری به کار گرفته است. رنسانس از مدلهای کامپیوتری برای پیشبینی تغییرات قیمتی استفاده میکند. این مدلها بر پایه حداکثر میزان دادههایی که بتوان جمع کرد، تحلیل انجام میدهند و سپس به دنبال حرکتها و تغییرات غیرتصادفی برای پیشبینی بازار میگردند.
رنسانس متخصصان بسیاری را با پیش زمینههای غیرمالی، شامل ریاضیدانان، فیزیکدانان و آماردانان، به کار گرفته است. جدیدترین صندوق این بنگاه صندوق سرمایههای نهادی رنسانس (RIEF) نام دارد. RIEF یک صندوق جداگانه شامل پولهای شخصی مدیران شرکت است.
شرکت رنسانس تکنولوژیز با بیش از 300 کارمند، بیش از 15 میلیارد دلار سرمایه را در سه صندوق مدیریت میکند. جیمز سیمونز در سال 1982 این شرکت را راهاندازی کرد. از سال 1989 صندوق 5 میلیارد دلاری مدالیون این شرکت به بازگشت سرمایه سالانه 35 درصد دست یافته است و گفته میشود صندوق مدالیون یکی از موفقترین صندوقهای پوشش سرمایه جهان میباشد. تحلیلگران از اینکه چطور صندوق درونی مدالیون شرکت رنسانس به راحتی توانسته است در بازار سهام بسیار موفق ظاهر شود در شگفت هستند؛ چون حتی صندوقهایی که راه را برای همكاري تمام سرمایهگذاران باز گذاشتهاند نیز با مشکلات زیادی مواجه هستند، اما این صندوق تنها به تعداد محدودی از سرمایهگذاران عمده اجازه سرمایهگذاری میدهد.
سیمونز در سال 2006 از سوی انجمن بینالمللی مهندسان مالی به عنوان مهندس مالی سال انتخاب شد.
ثروت میلیاردریای که سیمونز طی این سالها جمعآوری کرده در امور خیریه زیادی صرف شده است. جیمز سیمونز کمکهای زیادی به علم ریاضیات کرده است. او همچنین حامی پروژههای تحقیقاتی و کنفرانسهای مختلف در آمریکا و خارج از آن میباشد. سیمونز به همراه همسر دومش مارلین سیمونز بنیاد پل سیمونز را که یک سازمان خیریه حامی پروژههای علمی است، راهاندازی کردند. آنها این بنیاد را به یاد پسر سیمونز، پل، از همسر اولش که در سال 1996 زمانی که در حال دوچرخه سواری بود در تصادف با یک خودرو از دنیا رفت، تاسیس کردهاند.
بنیاد خیریه این خانواده در سالهای اخیر متعهد به پرداخت مبلغ 38 میلیون دلار برای امور خیریه مربوط به بیماری اوتیسم شده است و همچنین برنامه دارد 100 میلیون دلار دیگر نیز برای تحقیقات در زمینه درمان اوتیسم پرداخت کند.
جیمز سیمونز همچنین سازمان ریاضی برای آمریکا را که یک سازمان غیرانتفاعی، ماموریت بهبود و ارتقای آموزش ریاضیات در مدارس عمومی آمریکا است، تاسیس کرده است.
دکتر سیمونز یکی از اعضای معتمد آزمایشگاه ملی بروکلین، موسسه تحقیقات پیشرفته، دانشگاه راکفلر و موسسه تحقیقات علوم ریاضی در برکلی میباشد. او همچنین یکی از اعضای هیاتمدیره MIT است.
درآمد سیمونز در سال 2008 در حدود 5/2 میلیارد دلار بوده است. فایننشال تایمز در سال 2006 عنوان «باهوشترین میلیاردر دنیا» را به سیمونز داده است.
پسر میلیاردر باکو
وحید آلكپروف که در اول سپتامبر سال 1950، در خانوادهای بزرگ در شهر نفتی آذربایجان، باکو، متولد شده، با ثروت 8/7 میلیارد دلار، پنجاه و هفتمین میلیاردر جهان است. وی یک تاجر آذربایجانی و یکی از روسای شرکت نفتی روسی پیشتاز به نام لوک اویل (LUK OIL) میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باکو یکی از اولین مراکز صنعتی بینالمللی پتروشیمی بود. پدر وحید آلكپروف که در زمان کودکی وحید از دنیا رفت، در تمام طول عمر خود در یک حوزه نفتی کار میکرد و همین امر الهامبخش وحید آلكپروف بود تا جای پای پدر را دنبال کند. زمانی که او برای اولین بار صاحب یک شغل در این صنعت شد، تنها هجده سال داشت.
او در سال 1972 به عنوان یک کارگر دریل در شرکت کاسپمورنفت، یک شرکت نفتی در منطقه دریای خزر، مشغول به کار شد. وی همزمان با کار خود به موسسه شیمی و نفت آذربایجان رفت و در سال 1974 از این موسسه فارغالتحصیل شد. وحید آلكپروف پس از فارغالتحصیلی نیز به کار خود در کاسپمورنفت ادامه داد و تا سال 1979 از سمت مهندس به نایبريیس یکی از واحدها ارتقا پیدا کرد. او مجبور بود در شرایطی بسیار طاقتفرسا روی تجهیزات نفتی کار کند و حتی یک بار انفجاری در محل کار، او را به دریای توفانی خزر پرتاب کرد و او مجبور بود برای حفظ جان خود شنا کند. وی طی کار خود در آن شرکت به پیچیدگیهای فنی که شرکتهای نفتی در ایجاد هماهنگی در تولید نفت (مثل کنترل تمام جنبههای اکتشاف، استخراج، پالایش، بازاریابی، و توزیع) با آن مواجه بودند، پی برد.
آلکپروف یک فرضیه درباره تولید یکپارچه نفت روسیه تنظیم کرد و نشان داد که شرکتهای یکپارچه، در هر کدام از ایالات روسیه، از کارآترین ابزارهای توسعه نفتی بودند. او ادعا میکرد که اگر قرار باشد نفت روسیه در بازارهای جهانی به رقابت بپردازد، شرکتهای آن باید شبیه شرکتهایی چون بریتیش پترولیوم و شل شوند.
آلکپروف در سال 1979 به غرب سیبری رفت تا برای شرکت «سرگت نفت گاز» (Surgutneftegas) کار کند. این شرکت، یک شرکت بزرگ نفت وگاز روسی است. وحید آلكپروف از سال 1979 تا 1985 برای این شرکت کار میکرد و به واسطه همین کار کردن، به عنوان یک متخصص در این صنعت به شهرت رسيد. او به سرعت در پستهای مختلف ارتقا پیدا میکرد، به طوری که تا سال 1985 مقام نایبريیس اول مدیرکل شرکت باشنفت را به دست آورد. این شرکت یک شرکت پالایش نفت و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات نفتی در روسیه است که در بیش از 140 حوزه نفت و گاز طبیعی در روسیه فعالیت میکند و صاحب سه پالایشگاه نفت در شهر اوفا میباشد. آلکپروف در سال 1987 مدیرکل یک کمپانی تازه تاسیس به نام «کوگالیم نفت گاز» شد.
پیشرفتهای وحید آلکپروف همچنان ادامه پیدا کرد، تا این که در سال 1990 به مقام نماینده وزیر صنعت نفت و گاز جماهیر شوروی منصوب شد و تبدیل به جوانترین نماینده وزیر انرژی در تاریخ شوروی شد. در آن زمان آلکپروف ساختار عمودی شرکتهای انرژی در مالکیت دولت را ارتقا و بهبود داد. این کار باعث گرد هم آمدن گستره وسیعی از سازمانها در بخش انرژی شد. وحید آلكپروف به عنوان نماینده وزیر صنعت نفت و گاز جماهیر شوروی، در اولین تلاشها برای خصوصیسازی شرکتهای دولتی، در شكلدهی شرکت Langepas-Uray-Kogalymneft، که در اواخر سال 1991 به عنوان یکی از شرکتهای تابعه وزارت سوخت و انرژی تاسیس شده بود، مشارکت داشت. این شرکت در سال 1993 به شرکت نفتی لوک اویل تغییر نام داد و آلکپروف نیز ريیس این شرکت شد.
شرکت لوک اویل در روزهای فروپاشي جماهیر شوروی در 1991 شروع به رشد كرد. این شرکت توسط گروه کوچکی از بوروکراتهای شوروی به رهبری آلکپروف تاسیس شد. این گروه، دستههای کاری قدرتمندی را به یک منطقه دورافتاده در سیبری به نام کوگالیم (به معنای دریاچهای که یک مرد در آن مرده است)، برای حفاری فرستادند.
آلکپروف با به دست گرفتن سهام و سرمایه لوک اویل از فنون مدیریت سرمایهداری، فعالیتهای صنعتی سوسیالیستها و ارتباطات سیاسی خود استفاده کرد تا لوک اویل را به یکی از شرکتهای پیشتاز نفتی در جهان و بزرگترین شرکت نفتی و تولید کننده نفت در روسیه تبدیل کند. تولید این شرکت در سال 2007 بیش از 96 میلیون تن نفت، با تولید بیش از 9/1 میلیون بشکه نفت در روز بود. این شرکت بعد از اکسون موبیل است. درآمد خالص این شرکت که در حدود 150 هزار کارمند دارد و در بیش از 40 کشور در سرتاسر دنیا فعالیت میکند، در سال 2009 در حدود 1/7 میلیارد دلار بوده است. این شرکت در حدود 3/1 درصد از ذخیره نفت جهان را تامین میکند. این شرکت با خرید شرکت گتی پترولیوم مارکتینگ، اولین شرکت روسی بود که یک شرکت آمریکایی را خرید.
آلکپروف مالک بیش از 20 درصد شرکت است. او مثل بسیاری از ثروتمندان روسی دیگر به صنعت بانکداری و رسانه نیز وارد شده است. او در سال 2007 به خرید باشگاه فوتبال تاتنهام نیز علاقه نشان داده بود که تاکنون موفق نشده است. ثروت خالص آلکپروف از سال 2009 تا 2010 به مبلغ 6/10 میلیارد دلار افزایش یافته است.
میلیاردر فرانسوی، از الوارفروشی تا گوچی
فرانسوا پینو، مالک عمده سهام گروه کالاهای لوکس PPR که دارای برندهایی چون گوچی، ایو سنت لورن و پوما میباشد، با ثروت 6/7 میلیارد دلار شصتمین میلیاردر دنیا میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مرد ثروتمند فرانسوی متولد 21 آگوست سال 1936 میباشد.
او ريیس و مدیرعامل شرکت PPR است. این گروه در حقیقت مجموعهای از چندین شرکت و برند کالاهای لوکس و دارای فروشگاههای زنجیرهای فروش این کالاها میباشد. فرانسوا پینو در سال 1963 این شرکت را تاسیس کرد که در حال حاضر توسط پسر او فرانسوا-هنری پینو که در سال 2009 با یکی از هنرپیشههای معروف به نام سلماهایک ازدواج کرده، اداره میشود.
این شرکت در آغاز یک شرکت تولید الوار و ابزار ساختمانسازی بود؛ اما در اواسط دهه 90 حوزه کاری خود را به بخش فروشگاههای زنجیرهای تغییر داد و به سرعت تبدیل به بازیگری قدرتمند در این بازار شد.
PPR در سال 1999 با خرید سهام شرکت گوچی کنترل این گروه را به دست گرفت و با تاسیس گروهی متشکل از چندین برند معروف در کالاهای لوکس وارد مرحلهای جدید از توسعه گروه شد.
در سال 2007 این گروه به دنبال فرصتهای رشد جدید از طریق خرید سهام پوما، برند پیشتاز در بازار لوازم و لباسهای ورزشی بود. PPR همچنان به رشد خود در بازارهای پررونق به واسطه برندهای بسیار مشهور و قوی خود ادامه داده است.
PPR در سال 1988 یک شرکت متخصص در زمینه تجارت، توزیع و تولید الوار در بازار سهام پاریس بود. در سال 1990 فرانسوا پینو شرکت CFAO را که یک شرکت متخصص در زمینه توزیع تجهیزات الکتریکی و تجارت در آفریقا بود، خرید. در سال 1991 با خرید شرکت کانفوراما، این گروه وارد فعالیتهای خردهفروشی شد. با خرید شرکت «او پرنتام» در سال 1992، گروه پینو-پرنتام که مالک 54 درصد سهام شرکت «لا ردوت» و «فینارف» بود، متولد شد. فرانسوا پینو گروه خود را در سال 1994 با شرکت لا ردوت ادغام کرده و نام گروه حاصله را به پینو-پرنتام-ردوت تغییر داد.
این گروه همچنین در این سال شرکت «اف نک» را که یک زنجیره فروشگاههای محصولات سرگرمی، فرهنگی و الکترونیک بود، خرید. این شرکت بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای در نوع خود در فرانسه است. CFAO در سال 1996 شرکت SCOA، توزیعکننده برتر محصولات دارویی در غرب آفریقا را خرید.
گروه PPR در همین سال فروشگاههای زنجیرهای لباسهای زیر اورکانتا را راهاندازی کرد. از سال 1997 تا 1999 این گروه با خریدن الوس (شرکت پیشتاز در بازار فروش مایحتاج منزل در اسکاندیناوی)، گسترش زنجیره افنک، خرید شرکت گیلبرت (شرکت اروپایی پیشتاز در لوازم و مبلمان اداری) خرید شرکت بریلین (شرکت بزرگ آمریکایی در بازار فروش مایحتاج منزل) و ایجاد فروشگاههای زنجیره لوازم ورزشی به نام «مید این اسپورت» به گسترش خود ادامه داد. فرانسوا پینو سپس با خرید 42 درصد سهام گوچی توسط گروه خود، اولین گام در ورود به صنعت کالاهای لوکس را برداشت. گوچی در سال 1999 شرکت برند معروف در کالاهای لوکس، ایو سنت لورن را خریداری کرد.
این گروه در سال 2000 شرکت فروشنده کامپیوترهای شخصی، سورکوف را نیز خریداری کرد. گروه گوچی شرکتهای بوتگا ونتا و بالنچیاگا را در سال 2001 خرید و با شرکتهای مک کارتنی و الکساندر کویین نیز قراردادهای شراکت امضا کرد. کانفوراما با خرید گروه امتزا، شرکت پیشتاز در مبلمان منزل در ایتالیا، وارد بازار این کشور شد.
این گروه در سال 2003 گروه پینو بوا و شرکت گیلبرت را به شرکتهای انگلیسی و آمریکایی فروخت و در سالهای 2004 و 2006 نیز بخشهایی از گروه را مثل شرکت رکسل، بخشی از سهام شرکت فینارف، شرکت موبایل پلانت، بخشی از سهام شرکت فاست، بخش عمده سهام فرانس پرنتام و گروه اورکانتا که همگی از شرکتهای تابعه این گروه بودند را به فروش رساند؛ اما همچنان به خرید سهام گروه گوچی ادامه داد، تا جایی که توانست کل این گروه را بخرد. این گروه همچنین در این سال فعالیتهای خدماتی اف نک را نیز متوقف کرد. گروه PPR همچنان به فروش بخشهایی از گروه از سال 2007 تاکنون ادامه داده؛ اما طی این سالها سهام خود در پوما را افزایش داده و همچنین از طریق شرکت ردکت، یکی از شرکتهای تابعه خود، گروه آمریکایی یونایتد ریتیل را خریده است. این گروه همچنین بخشی از سهام شرکت ساعتسازی سوئیسی ژرارد پرگو را خریده است.
در حال حاضر مهمترین زیرگروههای PPR، گروه گوچی، پوما، کانفوراما، افنک و گروه ردکت هستند.
فرانسوا پینو، همانند دیگر افراد ثروتمند و سرشناس فرانسه مثل آقای آرنو و ژان لوک لاگاردر به ارتباطات سیاسی خود تکیه زیادی دارد. او در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 از حمایت سخاوتمندانه بانک قدیمی کردیت لیونز در فرانسه برخوردار بود. او همچنین از دوستان صمیمی ريیسجمهور پیشین فرانسه، ژاک شیراک است.
فرانسوا پینو همواره نشان داده که قابلیت ریسکپذیری بالایی دارد و میتواند به سرعت ساختار شرکتهای خود را عوض کند. سهام گروه او در سال گذشته به بیش از نصف کاهش یافته است.
کلکسیون هنری وسیع شخصی او در پالاتزو گراسی در ونیز که در سال 2006 آن را خریده بود، به نمایش گذاشته شده است.
Xهایی که باتیستای برزیلی را میلیاردر کرد
ایک باتیستا، کارآفرین برزیلی که قسم خورده بود ثروتمندترین فرد برزیل شود، در سال گذشته به خاطر رشد 900 میلیون دلاری در ثروت خالص خود، به این رویا دست پیدا کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی در سال 2009 با ثروت اعلام شده 5/7میلیارد دلاري از سوی مجله فوربز، شصت و یکمین فرد ثروتمند دنیا شناخته شد. ثروت او در ژوئن 2008، زمانی که سهام بنگاه استخراج، نفت OGX پترولئوا گاز را به شکل عمومی عرضه کرد، به میزان 9/3 میلیارد دلار رشد کرد. سهام OGX سپس به میزان 63 درصد افت پیدا کرد؛ اما ثروت او را با فروش 5/5 میلیاردی معدن برزیلی به غول استخراج، آنگلو آمریکن افزایش یافت، البته مجله فوربز ثروت او را در سال 2010 مبلغ 27 میلیارد دلار برآورد کرده که او را به جایگاه هشتم ثروتمندان دنیا ارتقا داده است.
ایک باتیستا در 3 نوامبر سال 1957 در گاورنادو والدارس برزیل متولد شد. او از همان دوران جوانی رویای یک کسب و کار جهانی را در سر میپروراند. ايك پس از گذراندن دوران کودکی در انگلیس، دوران نوجوانی خود را در شهرهایی چون ژنو (سوئیس)، داسلدورف (آلمان)، و بروسل (بلژیک) به همراه خانوادهاش که به خاطر شغل پدر به اروپا آمده بودند، گذراند.
پدر باتیستا، وزیر استخراج پیشین برزیل بود، او از سال 1969 تا 1980 در آلمان زندگی میکرد. وی در سال 1974 برای تحصیل در رشته مهندسی متالورژی به دانشگاه آخن در آلمان رفت، اما بدون دریافت مدرک خود، تحصیل در این دانشگاه را رها کرد. زمانی که ایک باتیستا هنوز یک دانشجو بود برای گذران زندگی به فروش بیمه با مراجعه به درب منازل میپرداخت.
باتیستا پس از رها کردن تحصیل در آلمان به برزیل بازگشت و وارد کسب و کار در بخش طلا و الماس شد. او که قادر به صحبت به 5 زبان پرتغالی، آلمانی، انگلیسی، فرانسه و اسپانیایی است، به عنوان یک واسطه بین تولیدکنندگان آمازون و خریداران مراکز بزرگ در برزیل و اروپا کار میکرد. باتیستا در همان دهه؛ یعنی در دهه 1980، اولین کارخانه تجاری طلای حاصل از رسوبات رودخانه را در آمازون تاسیس کرد و به سمت مدیر اجرایی ارشد در شرکت کانادایی TVX گلد، شرکتی که در بازار سهام کانادا حضور داشت و منجر به شروع ارتباط باتیستا با بازارهای جهانی سرمایه شد، دست یافت. باتیستا در دهه 90 به کسب و کار خود تنوع داد و همچنین آن را به قارههای دیگر گسترش داد. وی از سال 2000 به بعد بر نیاز برزیل برای منابع طبیعی و زیرساختها تمرکز کرده است. این کارآفرین بین سالهای 2004 و 2008 شرکتهای MMX (کاوش معدن و استخراج)، MPX (انرژی)، OGX (نفت)، و LLX (لجستیک) را راهاندازی و سازماندهی کرده است و همین شرکتها باعث جذب سرمایهگذاری 1/7 میلیارد دلاری از سوی سرمایهگذاران برزیلی و خارجی شد. ایک باتیستا، ريیس گروه سرمایهگذاری EBX است.
گروه در سال 1983 توسط باتیستا تاسیس شد و دفتر مرکزی آن در ریو دوژانیرو است. مشخصه شرکتهای این گروه حرف X در نام آنها است که سمبل چند برابر شدن ثروت است. اين گروه مجموعهای از شرکتهای بالا است. گروه EBX به موازات فعالیتهای خود، امور پروژههایی را در حوزههای دیگر مثل مبادلات املاک، امور سرگرمی و اجتماعی و جستوجو برای فرصتهای تولید ثروت و ارزش برای سرمایهگذاران، جامعه و کشور را نیز اداره میکند. شرکت LLX یک شرکت لجستیک برزیلی است که در سال 2007 تاسیس شد. این شرکت به طور عمده در بخش بندرگاهی و بین دو بندر بزرگ و استراتژیک آکو و سودست در جنوب برزیل فعالیت میکند. هدف این شرکت توسعه فعالیتهای یکپارچه در گروه EBX و ایجاد هم افزایی بین فعالیتهای استخراج، لجستیک، تولید نیرو و پتروشیمی است. شرکت MMX یک شرکت استخراج و فلزات است که در سال 2005 تاسیس شد. گروه EBX مالک 44 درصد سهام این شرکت است. فعالیتهای این شرکت در برزیل و شیلی متمرکز شدهاند. شرکت OGX بزرگترین شرکت خصوصی برزیل در زمینه نفت و گاز طبیعی و دومین شرکت بزرگ برزیل در این حوزه پس از پتروبراس است. این شرکت از زمان تاسیس، در سال 2007، جایگاه غالب و قدرتمندی در اکتشاف و تولید نفت و گاز طبیعی در برزیل از طریق خرید پرتفولیو متنوعی از بلوکها و مراکز استخراج با پتانسیل بالا، به دست آورده است.
سهام این شرکت، برای اولین بار در سال 2008 به شکل عمومی عرضه شد و باعث ورود 7/6 میلیارد ریال برزیل به شرکت شد. شرکت MPX نیز در تولید برق در برزیل فعالیت میکند. MPX با شرکت آمریکایی گروه MDU با سرمایه 150 میلیون دلار آمریکا مشارکت دارد. این شرکت دارای پرتفولیویی از پروژههایی است که رشد قابل توجهی در قدرت تولید برق را برای این شرکت در سالهای آتی ایجاد میکند. ایک که از همسر خود جدا شده است، دارای دو پسر میباشد. او به دویدن، شنا و قایق سواری علاقه دارد.
میلیاردر عربستان با امپراتوری چهار جانبه
محمد بن عیسی الجبار یک کارآفرین خودساخته، فردی خیر و نماینده ویژه یونسکو در زمینه تحصیلات و فرهنگ در خاورمیانه و سخنگوی سازمان ملل، با ثروت 7 میلیارد دلار، شصت و دومین فرد ثروتمند جهان میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی موسس، ريیس و مدیرعامل گروه MBI اینترنشنال با سرمایه خالص در حدود 9 میلیارد دلار است. این گروه که در اروپا، خاورمیانه و آمریکا فعالیت دارد، حوزههای مختلفی چون هتلداری، توسعه زمین و مبادلات املاک، نفت و گاز و صنایع کشاورزی را در بر میگیرد. این گروه بیش از 9000 کارمند در سه قاره دارد و در 4 بخش بازار فعالیت میکند. محمد الجبار متولد 1959 در جده در عربستان سعودی، تاجری بسیار فعال و خود ساخته است.
گروه MBI طی 30 سال گذشته رشد زیادی داشته و مالک شرکتهای بزرگ بینالمللی میباشد. محمد بن عیسی الجبار اولین گامهای تاسیس این گروه را در سال 1982 و با تاسیس شرکت بینالمللی ساختوساز جداول (Jadawel International)، پیمود. او با ارتقای کیفیت مجتمعهای مسکونی و پیشی گرفتن از رقبا در این زمینه، توانست این بازار را به دست خود بگیرد. پس از 12 سال، این سرسختی و مداومت الجبار باعث شد شرکت او، جداول، در مقام بیست و یکمین شرکت بزرگ در کشور قرار گیرد. الجبار سپس شرکت هتلها و اقامتگاههای JJW را در سال 1989 در پرتغال تاسیس کرد. این شرکت در حال حاضر مالک بیش از 60 هتل و اقامتگاههای تفریحی در اروپا و خاورمیانه میباشد. از جمله این هتلها میتوان به گراند هتل وین در شهر وین، تریدنیدلز در شهر لندن، اسکاتزمن و گلسهاوس در ادینبورگ، هتلهای بالزاکف دو ویگنی و لاترموال در پاریس اشاره کرد.
الجبار گروه دیگری در زمینه صنعت کشاورزی و غذایی با نام صنایع غذایی AJWA در سال 1992 در جده تاسیس کرد که از آن زمان تاکنون بزرگترین انبار و تاسیسات فرآوری برنج در عربستان سعودی بوده است. این گروه غذایی در حال حاضر مالک کارخانههایی در مصر و عربستان است که کار فرآوری و توزیع دامنه متنوعی از محصولات غذایی از برنج، حبوبات، روغنها و کرههای خوراکی تا غذاهای منجمد شامل سبزیجات، میوه و محصولات نانی را انجام داده و این محصولات را به خاورمیانه، آفریقا، آسیا، آمریکا و بنادر اروپا صادر میکند.
چهارمین زیر مجموعه گروه الجبار شرکت کانتینت اویل (Continentoil) است که در سال 1994 تاسیس شد. حوزه فعالیتهای این شرکت در زمینه نفت و گاز در سطح بینالمللی میباشد. هدف این شرکت یاری رساندن به صاحبان منابع نفتی برای بهینه سازی، توسعه و مدرنیزه شدن در هر بخش از کسبوکار نفت و گاز میباشد تا مشتریان مهارتهای مدیریتی، کارآفرینی و عملیاتی مشتریان خود را بالا برده و برای کارخانهها و واحدهای عملیاتی آنها ساختار مناسبی طراحی کنند.
محمد بن عیسی الجبار همچنین موسس، ريیس و مدیر بنیاد خیریه MBI الجبار میباشد. وی همچنین در فعالیتهای خود در یونسکو به دنبال کمک به ایجاد صلح و دموکراسی در خاورمیانه است. علاقه او به تاریخ او را به کاوش در گذشته و تمدن و فرهنگ قدیم واداشته است. تلاش او در توسعه دموکراسی در سرتاسر دنیای عرب، از طریق بنیاد خیریهای که تاسیس کرده، فرصتهای تحصیلی بسیاری را در خاورمیانه برای دانشجویانی که توانایی مالی کمی دارند، برای تحصیل در بریتانیا و اروپا و دیگر نقاط دنیا فراهم کرده است. محمد بن عیسی الجبار تاکنون با اطلاع رسانی به غرب درباره این منطقه و فراهم کردن شانس تحصیلات تکمیلی برای دانشجویان خاورمیانه، همانند پلی بین غرب و خاورمیانه عمل کرده است. بنیاد خیریه الجبار به خاطر تلاشهای خود در جهت ارتقای سطح تحصیلات در سال 2004 جایزه دکترای افتخاری از دانشگاه وست مینیستر دریافت کرده است. الجبار ازدواج کرده و سه فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن جده است.
میلیاردری که ماهوارههای مالزی را به فضا فرستاد
تاتپاراناندام آناندا کریشنان، کارآفرین و تاجر خیر اهل مالزی است که با ثروت 7 میلیارد دلاري در جایگاه شصت ودوم ثروتمندان دنیا قرار دارد. او را با نام اختصاری «تاک» (مخفف حروف اول نام او) میشناسند. به گفته مجله فوربز، آناندا کریشنان ثروتمندترین تامیلزبان دنیا نیز میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آناندا کریشنان در اول آوریل سال 1938 در بریکفیلد، در کوالالامپور متولد شد. اصلیت خانواده او به سریلانکا باز میگردد. آناندا دو برادر کوچکتر از خود به نامهای گوپالا کریشنان، کارآفرین و فیلمساز مشهور مالایی و مایا کریشنان، کارآفرینی در فیلیپین دارد. آناندا همواره به رسانه علاقه داشته و در رادیو و روزنامههای دانش آموزی نیز فعالیت داشته است.
آناندا کریشنان به مدرسه ویوکاناندا در بريکفیلد و سپس به موسسه ویکتوریا در کوالالامپور رفت. وی سپس با استفاده از کمک هزینه تحصیلی از سوی سازمان کلمبو پلن توانست به دانشگاه ملبورن در استرالیا برود. او در آن زمان در هاوتورن در حومه شهر ملبورن زندگی میکرد. آناندا کریشنان پس از فارغالتحصیلی از این دانشگاه برای ادامه تحصیل به دانشگاههاروارد رفت و در سال 1964 با مدرک MBA از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
نخستین فعالیت کارآفرینانه کریشنان شرکت مشاورهای MAI در کوالالامپور بود. کریشنان در اوایل دهه 1990 حوزه فعالیت خود را به تدریج به صنعت رسانه و مولتی مدیا تغییر داد. او در حال حاضر در صنایع سرگرمی، تلویزیونهای ماهوارهای (آسترو)، فضایی (MEASAT)، حملونقل (بومی آرمادا)، مخابرات از راه دور (ماکسیس و ایرسل) فعالیت میکند. او از طریق شرکت خصوصی اوساها تگاز مالک سهام شرکت تانجانگ است. شرکت اوساها تگاز یک شرکت موفق مالایی در زمینه سرمایهگذاری و مشاوره در بخشهای مختلفی چون ارتباطات، رسانه، سرگرمی، تفریحات و انرژی است. این شرکت در سال 1984 تاسیس شد.
شرکت تانجانگ نیز یک شرکت سرمایهگذاری با شرکتهای تابعه در زمینه تولید برق (پاورتک)، سرگرمی (پان مالیژان پولز،تراپیکال آیلند و تانجانگ گلدن ویلج) و سرمایهگذاری (منارا ماکسیس) میباشد.
کریشنان نخستین بار با سازمان دهی کنسرتی در اواسط دهه 1980 اولین گامها برای ورود به صنعت سرگرمی را طی کرد. او در اوایل دهه 1990 شروع به ایجاد یک امپراتوری در صنعت رسانه کرد. این امپراتوری شامل دو شرکت مخابراتی ماکسیس کامیونیکیشنز و شرکت سیستمهای ماهوارهای MEASAT و سه ماهواره است که دور زمین گردش میکنند.
شرکت ماکسیس یکی از شرکتهای پیشتاز در خدمات تلفن همراه در مالزی و یکی از شرکتهای تابعه اوساها تگاز است. این شرکت در سال 1993 شروع به کار کرد. شرکت ماکسیس در حال حاضر بیش از 8 میلیون مشترک دارد. 25 درصد سهام شرکت ماکسیس در اختیار شرکت سعودی تله کام است. درآمد خالص این شرکت که بیش از 2200 کارمند دارد، در سال 2005 در حدود 37/6 میلیارد بوده است.
شرکت سیستمهای ماهواره MEASAT که در گذشته نام آن سیستمهای ماهواره بیناریانگ بود، یک اپراتور مخابرات ماهوارهای در مالزی میباشد. این شرکت در سال 1996 نخستین ماهوارههای مالزی،MEASATا،1، 2 و 3 را به فضا فرستاد. البته چهارمین ماهواره این شرکت طی حملونقل به محل ارسال آسیب دید و هماکنون در حال بازسازی است. ماهوارههای شماره یک و دو شرکت برای فراهم کردن خدمات تلویزیونی مستقیم در مالزی و خدمات مخابراتی عمومی در منطقهای از مالزی تا فیلیپین و از پکن تا اندونزی به مدت 12 سال طراحی شده بودند. با ارسال ماهواره شماره 3 به فضا این پوشش ماهوارهای بسیار گستردهتر شد، به طوری که 70 درصد جمعیت جهان را در بر میگرفت.
آناندا از حضور در انظار عمومي اجتناب میکند و اطلاعات کمی در مورد زندگی او در دست است. او در یکی از معدود مصاحبههایی که انجام داده، گفته است: مردم میگویند در مورد من اطلاعات کمی وجود دارد. چرا باید اطلاعات زیادی وجود داشته باشد، من فقط کار خودم را انجام میدهم.
کریشنان خودش را به عنوان یک دنبال كننده حرفهاي اخبار معرفی میکند. وی طی دو دهه گذشته در بسیاری از کسبوکارهای مالزی حضور داشته است. آناندا کریشنان یک سرمایهگذار عمده در پروژه برجهای پتروناس در مالزی بود. او که کلکسیون دار هنر مدرن است، خانههایی در کوالالامپور، لندن و جنوب فرانسه دارد. کریشنان سه فرزند دارد. پسر او یک تارک دنیا است و در جنگل زندگی میکند.
پادشاه شکر آسیا
رابرت کوک، تاجر و کارآفرین تاثیرگذار مالایی- چینی که زمانی در کار تجارت برنج و شکر بود، با ثروت 7 میلیارد دلار شصت و دومین میلیاردر دنیا میباشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رابرت کوک -- نین متولد 6 اکتبر سال 1923 در جوهر بارو در جنوب مالزی متولد شد. وی مالک و ريیس گروه چند ملیتی کوک شامل دامنه گستردهای از صنایع حملونقل و کشتیهای باربری، کشت شکر (شرکت کشت و زرع پرلیس)، پالایش شکر، آسیاب آرد، غذای حیوانات، نفت، معدنکاوی، مدیریت مالی، هتلداری، مبادلات املاک و مدیریت داراییها، تجارت، انتشارات و رسانه میباشد. او همچنین مالک سهام شرکتی است که روزنامه صبح جنوب چین را منتشر میکند. بیشتر شرکتهای کوک یا توسط خود او یا خانوادهاش اداره میشوند.
پدر کوک در آغاز قرن بیستم از فوجیان چین به مالزی مهاجرت کرد. رابرت در میان دو سه برادر دیگر خود کوچکترین بود. خود رابرت ادعا میکند که در سنین پایین به عنوان پادو مشغول به کار شده بوده و بعدها توانسته با حمایت بستگانش کسب و کار خود را راهاندازی کند.
او از کالج رافل مدرک کارشناسی دریافت کرد و به محض فارغالتحصیلی و طی سالهای 1942 تا 1945، برای دپارتمان غلات شرکت ژاپنی میتسوبیشی مشغول به کار شد. آقای کوک پدر در سال 1948 از دنیا رفت و رابرت به همراه دو برادر خود شرکت برادران کوک را که کار آن تجارت کالاها و محصولات کشاورزی بود در سال 1949 راهاندازی کردند. کوک بعد از استقلال مالزی به همراه دولت کسب و کار تجارت شکر را شروع کرد.
او در سال 1961 با خرید شکر ارزان قیمت از هند قبل از افزایش ناگهانی قیمت شکر توانست ثروت قابل توجهی کسب کند. کوک به سرمایهگذاری بزرگ در پالایشگاههای شکر ادامه داد. او که با تولید 5/1 میلیون تن، کنترل 80 درصد بازار شکر مالزی و 10 درصد تولید جهانی را در اختیار خود داشت به نام «پادشاه شکر آسیا» شهرت داشت.
این گروه به گسترش فعالیتهای خود ادامه داد و در سال 1952 شعبه سنگاپور این شرکت تاسیس شد. گروه کوک از همان آغاز کار بنا بود تبدیل به یکی از متنوعترین و پویاترین شرکتهای چند ملیتی آسیا شود. در همین راستا، در دهههای 1950 و 1960 حوزه فعالیت گروه به تایلند و اندونزی نیز کشیده شد. این گروه همچنین گستره کسب و کار خود را در زمینه تجارت کالاهای مصرفی با انجام تجارت با شرکتهایی در پاریس، لندن، نیویورک، مسکو و چین گسترش داد. در دهههای 1970 و 1980 حوزه اصلی تمرکز گروه هنگکنگ و چین بودند.
رابرت کوک در سال 1971 با تاسیس هتل شانگری لا در سنگاپور وارد صنعت هتلداری شد. نخستین حرکت او برای ورود به بازار دارایی و زمین هنگکنگ در سال 1977 و زمانی که در منطقه سیم شا سویی شرق دومین هتل خود به نام کاولون شانگری لا را ساخت، صورت گرفت. این گروه در سال 1974 شرکت کری را در هنگکنگ تاسیس کرد. نام کری از آن زمان تاکنون همواره به عنوان فعالیت اصلی و گسترده گروه کوک در هنگکنگ و چین به کار میرود. در حال حاضر گروه کوک در سه مجموعه اصلی به نامهای شرکت کوک (سنگاپور)، گروه برادران کوک در مالزی و مجموعه شرکتهای کری در هنگ کنگ فعالیت میکند. در سال 1993 گروه کری 9/34 درصد از سهام روزنامه صبح جنوب چین را خرید.
گروه کوک در کشورهای فیلیپین، اندونزی، فیجی و استرالیا نیز سرمایهگذاری کرده است. فعالیت این گروه در چین نیز شامل 10 شرکت پر کردن بطریهای کوکا کولا و مالکیت مرکز تجاری پکن میباشد.
رابرت کوک علاوه بر سرمایهگذاریهای تجاری گسترده خود، فردی تاثیرگذار در سیاست نیز میباشد. او به عنوان نماینده آینده حکومت هنگکنگ انتخاب شده است. او همچنین سهم زیادی در ایجاد ارتباطات بین دولتهای مالزی و چین برای تبادل دیپلماتیک اطلاعات داشته است.
رابرت کوک دو بار ازدواج کرده و 8 فرزند دارد. او در سال 1993 رسما از گروه کری بازنشسته شد. در حال حاضر، یکی از پسران رابرت کوک، کوک خون آن، بیشتر فعالیتهای روزمره گروه را اداره میکند.
امپراتوري كه از نوانخانه آمد
لئوناردو دل وکیو متولد 22 مه سال 1935 در میلان ایتالیا، موسس و ريیس شرکت لوکسوتیکا، طراح و سازنده قابهای با کیفیت عینک است. این کارآفرین ایتالیایی با ثروت 3/6 میلیارد دلاري در جایگاه هفتاد و یکم ثروتمندان دنیا قرار دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لئوناردو دل وکیو فرزند خانوادهای بسیار فقیر بود. پدر او پنج ماه قبل از تولد لئوناردو از دنیا رفت و مادرش به دلیل اینکه قادر به تامین مالی زندگی او نبود، لئوناردو را به یک نوانخانه سپرد. دل وکیو کار خود را با کارآموزی در یک کارگاه رنگ و ابزار در میلان شروع کرد، اما تصمیم گرفت مهارتهای فلزکاری خود را برای ساخت قطعات عینک به کار گیرد.
به همین دلیل لئونارد و در سال 1961 به آگوردو در استان بلونو كه مرکز اصلی بسیاری از صنایع عینک در ایتالیا بود، نقل مکان کرد.
دل وکیو شرکت لوکسوتیکا را به همراه شرکایش و با 40 کارگر که از میلان آورده بود، در سال 1961 در آگوردو راهاندازی کرد. او در سال 1967 تحت برند لوکسوتیکا شروع به فروش قاب کامل عینک کرد. این کار به دلیل مهارت، باریک بینی و توانایی کارکنان شرکت به موفقیت خوبی دست یافت.
لئوناردو به تدریج متوجه شده بود که نیاز به گسترش زنجیره تامین و کانالهای فروش به شکل عمودی را دارد و به همین دلیل در سال 1974 شرکت توزیعکننده اسکارون را برای شرکت خرید. شرکت در سال 1981 نخستین شرکت تابعه خود را در آلمان برپا کرد که اولین گام در گسترش سریع بینالمللی شرکت محسوب میشد. همچنین اولین گام انجام معاملات گرفتن حق امتیاز در سال 1988 با گرفتن حق امتیاز جورجیو آرمانی شروع شد.
لوکسوتیکا در سال 1990 وارد بازار بورس نیویوک و در سال 2000 وارد بازار بورس میلان شد و در سال 2003 به شاخص MIB-30 پیوست. پیوستن به این لیست معتبر باعث افزایش قدرت شرکت در خریدن برندهای دیگر شد. شرکت خرید برندهای معروف را با خرید برند ایتالیایی وگ (Vogue)، برندی در زمینه مد و کالاهای لوکس، در سال 1993 آغاز کرد. لوکسوتیکا شرکت پرسول (Persol)، شرکت ایتالیایی در زمینه تولید عینک و شرکت کفش آمریکا (مالک فروشگاههای لنزکرفتر) را در سال 1995 خرید.
این شرکت همچنين برند ریبن (Ray-Ban) را در صنعت عینک در سال 1999 و فروشگاههای زنجیرهای سانهات را در سال 2001 تحت کنترل خود گرفت. لوکسوتیکا که به دنبال گسترش بیشتر فروشگاههای زنجیرهای خود بود، فروشگاه زنجیرهای عینک فروشی OPSM (تامینکننده پیشتاز عینک در استرالیا و نیوزیلند) در سال 2003، پرل ویژن در سال 2004، سورفیر در سال 2006 و کول نشنال در سال 2004 را نیز خرید. این شرکت همچنین شرکت اوکلی (Oakley) در کالیفرنیا را در نوامبر 2007 خریده است. لوکسوتیکا محصولاتی چون عینکهای آفتابی، عینکهای ورزشی و مخصوص اسکی، ساعت، لباس، کولهپشتی، کفش و غیره تولید میکند.
در حال حاضر لوکسوتیکا بزرگترین شرکت تامینکننده انواع عینک در جهان است که بیشتر با برندهای معروف پرسول، ریبن و اوکلی شناخته میشود. لوکسوتیکا در دو حوزه اصلی تولید عینک و توزیع عمده یا از طریق فروشگاههای زنجیرهای توزیعکننده فعالیت میکند. این شرکت همچنین برای برندهای طراحی چون شانل و پرادا و تحت لیسانس این شرکتها طرحهای آنها را تولید میکند. لوکسوتیکا با بیش از 60 هزار کارمند در سال 2009 درآمدی بیش از 5 میلیارد دلار و سودی بیش از 314 میلیون دلار کسب کرده بود. سهام این شرکت در سال گذشته به میزان 34 درصد کاهش داشت.
لئوناردو دل وکیو همچنان در سن 75 سالگی ریاست این شرکت بزرگ را با بیش از 6000 فروشگاه زنجیرهای در سرتاسر دنیا بر عهده دارد. دل وکیو تاکنون جوایز و عناوین مختلفی را از آن خود کرده است. او در سال 1986 عنوان «شوالیه کسبوکار» را دریافت کرد. او همچنین مدرک افتخاری مدیریت کسبوکار از دانشگاه سافوسکاری در ونیز (در سال 1995)، مدرک مهندسی مدیریت از دانشگاه اودین در سال 2002، مدرک مهندسی مواد از دانشگاه پلی تکنیک میلان در سال 2006 و مدرک کارشناسی ارشد افتخاری اقتصاد بینالملل از MIB را در سال 1999 دریافت کرده است.
کی میاد روزی که عکس من هم بزنن قاطی اینا :41:
ممنون
s-a-l-i-m
15-01-2011, 23:11
اولین نفر من بودم...سلیم حسینی ...اشتباه تایپ شده فامیلیم.
مبین برای من رو هم درست کن تا همه من رو بشناسند.
فلسفه ايجاد اين تاپيك هم همينه . فقط اون بالاها رفتين رفقا رو فراموش نكنين!
---------- Post added at 07:15 AM ---------- Previous post was at 07:11 AM ---------
-
اصلاحات گورباچف نقطه آغاز كار ميلياردر روسي
میخائیل ماراتوویچ فریدمن، یکی از جوانترین افراد سرشناس و ثروتمند روسیه، در سال 2009 از سوی مجله فوربز با ثروت 3/6 میلیارد دلار هفتاد و یکمین فرد ثروتمند جهان اعلام شد. ثروت او در سال 2010 به حدود 7/12 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است. میخائیل فریدمن متولد 21 آوریل سال 1964 در لویو در اوکراین، در حال حاضر دومین فرد ثروتمند روسیه است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فریدمن کنسرسیوم گروه آلفا را تاسیس کرده است. این گروه یک مجموعه شرکت است که در حال حاضر کنترل بانک آلفا، شرکت آلفا کپیتال، تیومن اویل، بنگاههای تولید مصالح ساختمانی ( مثل سیمان، الوار، شیشه)، کسب و کار فرآوری مواد خوراکی و یک زنجیره از سوپرمارکتها را تحت کنترل خود دارد. فریدمن و آون همچنین بخش عمده صنعت فرآوری شکر و چای را به دست دارند. فعالیتهای دیگر این گروه شامل نفت و گاز، بانکداری، مدیریت سرمایه، بیمه، فروشگاههای زنجیرهای، مخابرات، رسانه، تامین و تصفیه آب و سرمایهگذاری میشود.
میخائیل فریدمن در سال 1980 به مسکو نقل مکان کرد و برای تحصیل به موسسه فولاد و آلیاژ مسکو رفته و در سال 1986 با نشان افتخار از این موسسه فارغالتحصیل شد. فریدمن قبل از تاسیس شرکت آلفا در مشاغل مختلفی چون شیشه شویی و فروش بلیت تئاتر (که همگی براساس قوانین روسیه، غیرقانونی بودند) فعالیت داشت. او در زمان گورباچف که مقررات مالکیت شرکتهای خصوصی تسهیل شده بود، به همراه همکلاسیهایش، جرمن خان و الکسی کوزمیچف که هر دو میلیاردر هستند، یک تعاونی عرضه کالا و خدمات راهاندازی کرد. فریدمن سپس در سال 1988 یک تعاونی عکاسی آلفا فوتو و شرکت مبادلات کالای آلفا اکو را تاسیس کرد.
او با سرمایه حاصل از این کسب و کار آلفا بانک را که امروزه بزرگترین بانک روسیه است، تاسیس کرد. گروه بانکداری آلفا که در سال 1990 تاسیس شده همچنان جایگاه خود را به عنوان بهترین بانک خصوصی روسیه حفظ کرده است. این بانک دامنه گستردهای از خدمات و محصولات را در تمام بخشهای بازار مالی روسیه ارائه میکند. این بانک در حال حاضر با 340 شعبه در روسیه و خارج از آن به بیش از 40000 شرکت فعال و بیش از 1/4 میلیون مشتری خدمات ارائه میکند.
فریدمن در آن زمان یکی از وزرای تجارت خارجه روسیه را به عنوان ريیس بانک خود استخدام کرد و پس از مبادلات سودآور اوراق بهادار، ثروت او به طور تصاعدي رشد کرد. این ثروت به فریدمن اجازه داد تا وارد بازار نفت روسیه شود. امروزه او یکی از سهامداران عمده و ريیس شرکت غولپیکر TNK-BP، سومین تولیدکننده بزرگ نفت روسیه است. این شرکت یک شرکت پیشتاز نفتی و جزو 10 شرکت نفتی خصوصی برتر جهان براساس تولید نفت خام است. این شرکت در سال 2003 و با شراکت گروه نفتی BP و گروه نفتی گروه آلفا (AAR) تاسیس شد. هر کدام از این دو گروه مالک 50 درصد این شرکت هستند.
میخائیل فریدمن پس از راهاندازی شرکت آلفا اکو به واسطه استراتژیهای رشد، خرید شرکتها و هماهنگی بین آنها نقش مهمی در تبدیل این شرکت به یکی از قدرتمندترین تاسیسات صنعتی و مالی در روسیه، یعنی کنسرسیوم آلفا داشته و این کار او را به عنوان تاثیرگذارترین رهبر کسب و کار روسیه شناسانده است.
فریدمن، ریاست شرکتهای ABH و VimpelCom (فراهمکننده خدمات تلفن همراه روسیه شامل فعالیتهای خدمات مخابراتی بی سیم از راه دور در روسیه، اوکراین، قزاقستان و غیره) را نیز بر عهده دارد. فریدمن همچنین عضو هیاتمدیره اتحادیه صنعتگران و کارآفرینان روسیه است.
فریدمن در سال 2005 از سرگئی کاراگانف پیشی گرفته و نماینده روسیه در شورای روابط خارجی روسیه شد. او از سال 2005 تاکنون همچنین یکی از اعضای تالار عمومی روسیه بوده است. روابط با کاخ کرملین کمک زیادی به رشد گروه آلفا کرده است. فریدمن همواره روحيه و ریسک پذیری یک کارآفرین را داشته است. او از همسر خود طلاق گرفته و دو فرزند دارد.
---------- Post added at 07:17 AM ---------- Previous post was at 07:15 AM ----------
میلیاردر ساختارشکن و ریسکپذیر ژاپن
تاداشی یانایی ثروتمندترین فرد ژاپن با ثروت 6 میلیارد دلار هفتاد و ششمین فرد ثروتمند دنیا است. تاداشی یانیایی متولد 7 فوریه سال 1949 در ژاپن، موسس و ريیس شرکت فست ریتیلينگ است که یکی از زیر مجموعههای آن یونیکلو (به معنای شرکت پوشاک منحصر به فرد) است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یانایی به دبیرستان «اوبه» و سپس به دانشگاه واسدا رفت و در سال 1971 با مدرک کارشناسی اقتصاد و سیاست از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. یانایی در سال 1984 فروشگاه یونیکلو را در هیروشیما تاسيس کرد. او فرزند هیتوشی یانایی است. یونیکلو یک شرکت طراح، تولیدکننده و فروشنده پوشاک ژاپنی است. پدر تاداشی یانایی شرکت اوگوری شوجی (که از طریق فروشگاه پوشاک مردانه با نام OS فعالیت میکرد) را در سال 1949 در یاماگوچی راهاندازی کرد. این شرکت در سال 1984 در ناکائو در هیروشیما یک فروشگاه لباسهای غیررسمی با نام «پوشاک منحصربه فرد» را بازگشایی کرد و این زمانی بود که نام «یونیکلو» متولد شد.
نام این شرکت در سال 1991 از اوگوری شوجی به فست ریتیلینگ تغییر کرد و تا آوریل 1994 بیش از 100 فروشگاه یونیکلو تحت نام این شرکت در سرتاسر ژاپن فعالیت میکردند.
یانایی که در زمان راهاندازی یونیکلو جوان بود برای بازدید از فروشگاههای زنجیرهای بارنی در نیویورک به آمریکا رفت تا بازدیدی از این فروشگاه داشته باشد. این بازدید تجربه یادگیری بزرگی برای او به همراه داشت و این فرصت را به یانایی داد که یاد بگیرد چطور برای پوشاک مردان بازاریابی کرده و فروشگاه و محصولاتش را گسترش دهد و کمکم وارد حوزه پوشاک زنان نیز بشود. یونیکلو آنقدر شهرت دارد که طراحی لباسهای ورزشکاران ژاپن در بازیهای المپیک سالهای 1998، 2002 و 2004 را به این شرکت داده بودند. یونیکلو در سال 2008 بیش از 30000 کارمند در سرتاسر دنیا داشت.
شرکت ژاپنی فست ریتیلینگ علاوه بر یونیکلو مالک برندهای دیگری چون آسپسی، فوت پارک، پرنسس تم تام، g.u. و نشنال استاندارد نیز هست. فست ریتیلینگ بهخاطر ارائه لباسهای غیررسمی با کیفیت بالا و قیمتی معقول رشد خوبی دارد.
فست ریتیلینگ پس از سال 1998 یک دوره کاهش در درآمد را تجربه كرد.، اما یانایی به سرعت در استراتژی شرکت تجدیدنظر کرد و عملکرد آن را با گسترش خط تولید پوشاک خانمها گسترش داد و در سال 1991 توانست به بازارهای بینالمللی وارد شود. شرکت این کار را با راهاندازی فروشگاههایی در بریتانیا، چین، هنگ کنگ، کره جنوبی، آمریکا، فرانسه، سنگاپور و روسیه انجام داد. این شرکت تا آوریل سال 2010 بیش از 800 فروشگاه در ژاپن و 140 فروشگاه در بازارهای خارج از کشور داشت. یکی از عوامل موفقیت فست ریتیلینگ ایجاد مدل خاص کسبوکاری است که آن را قادر میسازد تمام مراحل فرآیند تامین را از مرحله طراحی محصول تا تدارک مواد اولیه، کنترل کیفیت، کنترل موجودی و فروش نهایی را کنترل کند.
در این جامعه، بیشتر فرهنگ هماهنگی و تعادل حکمفرما است، به ویژه در تجارت فرهنگ متهورانه عمل کردن وجود ندارد، اما یانایی در این میان یک استثنا است. او به دنبال ریسکهای بزرگ است و با اعتماد به نفس خاص خود از شکستها جان سالم به در میبرد. برای مثال یونیکلو یک بار پس از موفقیت بزرگ در ژاپن، در لندن شکست خورد، با این حال یونیکلو دو فروشگاه دیگر در این شهر و در خیابان آکسفورد راهاندازی کرد. یانایی میگوید: «من فرد ریسکپذیری هستم، چون تجارت نیز از ریسک جدا نیست. هرچه ریسک بیشتر باشد امکان سودآوری نیز بیشتر است» با این وجود تاداشی یانایی فردی متواضع و میانه رو است. یانایی سازمانی خلق کرده که از ریسکپذیری، حتی اگر باعث شکست شود ترسی نداشته باشد. شرکت او در زمینه فرهنگ جوانان یکی از پیشتازان جهان است.
یانایی در سال 2009 در مجله مونوکل گفته بود: «من ممکن است به نظر موفق به نظر برسم، اما اشتباهات زیادی داشتهام. انسانها همواره اشتباهات بسیار جدیای انجام میدهند. شما باید مثبت باشید و باور داشته باشید که دفعه بعد موفق میشوید.»
یانایی در سال 2008 به عنوان مرد سال ژاپن انتخاب شد. یانایی هنوز هدفهای بزرگی در سر دارد. ثروت و آسایش کشور ژاپن باعث شده یانایی بتواند به راحتی به رویاهایش برای آینده بیندیشد.
سفینه آپولو راه میلیاردر نرمافزارهای جهان را باز کرد
جیمز (جیم) گودنایت، مدیر و بنیانگذار موسسه ساس (SAS)، (یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نرمافزارها و خدمات تحلیل کسب و کار در دنیا) به عنوان ثروتمندترین فرد در ایالت کارولینای شمالی شناخته میشود. او با ثروت 1/6 میلیارد دلار هفتاد و پنجمین فرد ثروتمند جهان در سال 2009 بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جیم گودنایت در 6 ژانویه سال 1943 در سالیزبری متولد شده و تا زمانی که خانوادهاش به شهر ویلمینگتون در کارولینای شمالی نقلمکان کنند يعني تا سن 12 سالگی در شهر گرینزبورو زندگی میکرد. او در آن زمان اغلب بعد از مدرسه و آخر هفتهها در فروشگاه ابزار پدرش در ویلمینگتون کار میکرد. والدین او آلبرت و دوروتی پاترسون گودنایت درگذشتهاند.
گودنایت از همان دوران جوانی در ریاضیات و شیمی (به گفته خود او به لطف معلم شیمی فوقالعادهاش در دبیرستان نیوهانوور) قوی بود.
گودنایت همچنین با جثه قوی و بلندی قامتش یک بازیکن بسکتبال مشتاق هم بود. او برای تحصیل در رشته ریاضیات کاربردی به دانشگاه ایالت کارولینای شمالی رفت و در آن جا با بروس گریفث آشنا شد.
بروس، جیم را با دنیای تکنولوژی آشنا کرد. کامپیوتر و نرمافزار به تدریج تبدیل به علاقه اصلی جیم در زندگی شدند. او در سال دوم تحصیل در تنها کلاسی که برای درس کامپیوتر ارائه میشد شرکت کرد.
خود او میگوید: «در اواسط راه، نوری روشن شد و من عاشق ساخت ماشینهایی شدم که برای دیگران کار انجام دهند». این نخستین برخورد با کامپیوتر یک لحظه الهام بخش در زندگی گودنایت بود. او در طول تعطیلات تابستان یک کار برنامهنویسی برای دپارتمان اقتصاد کشاورزی پیدا کرد. بعد از آن تابستان کاملا مطمئن بود که میخواهد یک برنامهنویس شود. گودنایت در سال 1965 مدرک کارشناسی و در سال 1968 مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کارولینای شمالی گرفت.
این عشق او هرگز فروکش نکرد و جیم در اواسط تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در رشته آمار به خاطر کنجکاوی در مورد رفتن انسان به ماه در سال 1966به فلوریدا رفت تا در برنامه فضایی آپولو برای ناسا برنامهنویسی انجام دهد. مهارتهای برنامهنویسی گودنایت به او کمک کرد که جایگاهی در شرکتی که برای ایستگاههای زمینی تجهیزات الکترونیک تولید میکردند تا این ایستگاهها بتوانند با کپسولهای فضایی آپولو ارتباط برقرار کنند، پیدا کند.
این تجربه کار تمام وقت اثر عمیقی بر چگونگی اداره شرکت خودش، ساس، در آینده داشت. شغل او در آن شرکت بهرغم اینکه جالب بود، شرایط کاریای داشت که باعث تضعیف روحیه میشد. قوانین، به شدت سخت و خشک بوده و با کارکنان با کمترین احترام برخورد میشد؛ به طوری که حتی برای 5 دقیقه دیر رفتن سر کار افراد توبیخ میشدند و به گفته گودنایت برنامهنویسی از نظر آنها یک کار خلاقانه محسوب نمیشد.
گودنایت با همسرش «آن» زمانی که در کارولینای شمالی دانشجوی سال آخر بود و آن به کالج مردیث میرفت، آشنا شد و در سال 66 با هم ازدواج کردند. آنها پس از گذراندن یک سال در فلوریدا به کارولینای شمالی بازگشتند و گودنایت توانست تحصیلات خود را در آن جا تکمیل کرده و وارد دوره دکترا شود. او در اواخر این دوره توانست به عنوان یکی از اعضای هيات علمي دانشکده استخدام شود. جیم طی دوره دکترا با آنتونی بار، یکی از دوستان فارغالتحصیلش در دانشگاه که اخیرا از کار در IBM بازگشته بود، شریک شد. تا آن زمان دپارتمان آمار دانشکده تبدیل به نقطهای مرکزی برای دادههای مربوط به کشاورزی که از دانشگاههای دیگر جنوب شرقی کشور میآمدند، شده بود. گودنایت و بار فکر میکردند به جای نوشتن یک برنامه جدید در هر بار که نیاز به تحلیل بود، عاقلانهتر خواهد بود که یک برنامه نوشته شود که بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرد. برای این کار نرمافزار تحلیل آماری Statistical Analysis Software) SAS) خلق شد. با توسعه این نرمافزار گودنایت و بار به همراه دو شریک دیگر جان سال و جین هلوگ در سال 1976 موسسه ساس را که در حال حاضر بزرگترین شرکت خصوصی نرمافزار دنیا است، تاسيس کردند.
گودنایت در سال 1972 از دانشگاه کارولینای شمالی با مدرک دکترای آمار فارغالتحصیل شد. او از سال 72 تا 76 یکی از اعضای این دانشگاه بود. بهبود سطح تحصیلات در سطوح ابتدایی همواره مورد توجه و علاقه گودنایت بوده است. او بانی مدرسه کاری آکادمی در نزدیکی شرکت ساس است. جیم گودنایت همچنان در توسعه محصولات شرکت خود فعال است. موسسه ساس که یک چهارم سود خود را به تحقیق و توسعه اختصاص داده نرمافزار بیزینس اینتلیجنت را طراحی کرده است.
مدرسه تجارت هاروارد در سال 2004 گودنایت را به عنوان یکی از بزرگترین رهبران کسب و کار قرن بیستم آمریکا نامگذاری کرده است. گودنایت همچنین سخنرانیهایی در سطح بینالمللی در باب رهبری، تحصیلات و نوآوری انجام میدهد.
میلیاردر خستگیناپذیر رسانههای آمریکا
جان ورنر کلاج، کارآفرینی آلمانی -آمریکایی است که بیشتر به عنوان غول صنعت تلویزیون در آمریکا شناخته میشود. مجله فوربز با تخمین ثروت 6 میلیارد برای کلاج در سال 2009 ،او را به عنوان هفتاد و ششمین میلیاردر جهان معرفی کرده بود. کلاج ريیس شرکت مترومدیا، یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی آمریکا در دهه اخیر بوده است. این شرکت از صنعت رسانه به حوزههای مختلفی چون تکنولوژی، سرگرمی، مخابرات و حتی رستوران داری گسترش یافته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جان کلاج، متولد 21 سپتامبر سال 1914 در شمنیتز آلمان است. او در سال 1922 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1937 با مدرک کارشناسی در رشته اقتصاد از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شد. کلاج قبل از رفتن به دانشگاه کلمبیا دو سال نیز در دانشگاه وین استیت در ديترویت میشیگان تحصیل کرده بود.
او از سال 1941 تا 45 در ارتش آمریکا به خدمت سربازی مشغول بود. وی مدتی در خط مونتاژ شرکت فورد موتور نیز مشغول به کار بود و سپس از سال 37 تا 59 نایبريیس و مدیر فروش شرکت اوتن برادرز بود. او پس از جنگ جهانی سهام خود در اوتن برادرز را فروخت و در واشنگتن ماند. کلاج نخستین گام در ورود به صنعت رسانه را با خریدن ایستگاه رادیویی WGAY در مریلند به قیمت 15 هزار دلار در سال 1946 برداشت. او تا سال 59 ريیس و مدیر این ایستگاه رادیویی بود.
اما در حقیقت کسب و کار مواد غذایی راه کلاج را به صنعت تلویزیون باز کرد. کلاج در سال 51 در یک شرکت مواد غذایی در مریلند سرمایهگذاری کرد. با افزایش شدید فروش این شرکت، کلاج در اواسط دهه 50 بخش عمده سهام خود را فروخت و شروع به جستوجو برای صنعت در حال رشد دیگری کرد و صنعت تلویزیون را پیدا کرد. البته در سال 56 برای ورود به تلویزیونهای شبکهای دیر بود؛ اما او فرصتهایی را در ایستگاههای تلویزیونی مستقل میدید.
کلاج یک گروه سرمایهگذاری تشکیل داد و ایستگاههای شرکت دومونت را خرید. در واقع حرکت عمده کلاج در صنعت رسانه خرید سهام شرکت رسانه متروپولیتن در اواسط دهه 1950 صورت گرفت. این شرکت از بازماندگان شبکه تلویزیونی دومونت، اولین شبکه تلویزیونی تجاری جهان بود که در سال 56 به فعالیت خود خاتمه داده بود. شرکت متروپولیتن از دو ایستگاه WABD در نیویورک و WTTG در واشنگتن دی سی تشکیل شده بود که هر دو قبلا جزو دومونت بودند. کلاج به عنوان ريیس هیاتمدیره و سهامدار عمده در سال 58 به این شرکت پیوست. او سهام آلن دومونت را با قیمت حدودا 6 میلیون دلار از او خرید. کلاج پس از به دست گرفتن کنترل شرکت، شروع به گسترش این شرکت رسانهای در زمینه رادیو و تلویزیون کرد. او در سال 1961 نام شرکت را به مترومدیا تغییر داد تا منعکسکننده تغییرات در حوزه فعالیت این شرکت باشد.
کلاج مترومدیا را بر اساس یک بودجه صرفه جویانه اداره میکرد و این کار را از طریق استراتژی راهاندازی مجدد برنامههای کمدی و فیلمهای کم هزینه قبلی این ایستگاه انجام داد. به این شکل مترومدیا با وجود تعداد کم مخاطبان، اما با هزینههای بسیار پایین توانست میلیونها دلار پول تولید کند و در آمریکا رشد بسیاری داشته باشد. کلاج با خریدن شرکتهای نشر موسیقی معروف، شرکتهای تولیدات تلویزیونی، مجله و شرکتهای تبلیغاتی مترومدیا را گسترش داد.
جان کلاج در سال 1986 ایستگاههای تلویزیونی مترومدیا را به استودیوی فیلم فاکس قرن بیستم كه در آن زمان توسط شرکت خبری رابرت مورداک کنترل میشد، به قیمت 4 میلیارد دلار فروخت. این ایستگاهها بعدا پایه شکلگیری شبکه تلویزیونیای را که امروزه نام آن شبکه تلویزیون فاکس است، تشکیل دادند. در همان سال مجله فوربز جان کلاج را به عنوان ثروتمندترین فرد در آمریکا معرفی کرد.
کلاج با ثروتی که از کار رسانه بهدست آورده بود، در سال 1988 نيز شروع به ساخت یک امپراتوری در رستورانداری کرد. اخیرا گروه رستوران مترومدیا که بخشی از شرکت مترومدیا بود، بیش از 300 رستوران تحت کنترل خود را (شامل رستورانهای زنجیرهای بنیگانز و استیک اند آله که ورشکست شده بودند) تعطیل کرد. در حال حاضر زیرمجموعههای اصلی دیگر مترومدیا شامل شرکت رستوران داری S&A، شرکت استیکهاوسز مترومدیا، شرکت مترومدیا تکنولوجیز و شرکت ارتباطات مترومدیا میشود.
کلاج تاکنون 4 بار ازدواج کرده که سه بار آن به طلاق انجامیده است. او سه فرزند به نامهای جوزف، ساماتنا و جان دارد. کلاج در حال حاضر به همراه همسر چهارمش ماریا توسی کلاج در ویرجینيا و فلوریدا زندگی میکند. کلاج 95 ساله در امور خیریه نیز مشارکت زیادی دارد و مرکزی به نام جان کلاج را به عنوان یک مرکز آکادمیک تاسیس کرده است.
نابغهاي كه در يك سال ثروت خود را دوبرابر كرد
جان آلفرد پائولسون بنیانگذار، ريیس، مدیر پرتفولیو و اداره کننده شرکت پائولسون اند کو، یک صندوق پوشش سرمایه واقع در نیویورک، با ثروت 6 میلیارد دلار هفتاد و ششمین میلیاردر جهان است. پائولسون در 14 دسامبر سال 1955 در کویینز نیویورک در آمریکا متولد شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
او فرزند ژاکلین و آلفرد پائولسون است. آلفرد مدیر مالی شرکت روابط عمومی رودرفین بود. جان پائولسون در کویینز به مدرسه وایت استون هبرو رفت و سپس در سال 1978 از کالج تجارت دانشگاه نیویورک مدرک کارشناسی مدیریت مالی دریافت کرد. او اولین دانشجو در کلاسشان بود که فارغالتحصیل شد. جان سپس به دانشگاه هاروارد رفت و با دریافت عنوان «شاگرد ممتاز بیکر»، (بالاترین نشان افتخار این مدرسه برای قرار گرفتن در 5 درصد بالای تحصیلی)، در سال 1980 با مدرک MBA فارغالتحصیل شد. پائولسون پس از فارغالتحصیلی نخستین کار خود را در گروه مشاوره بوستون(BCG) شروع کرد.
این گروه یک بنگاه مشاوره مدیریت است که در 40 کشور دنیا فعالیت میکند و به عنوان یکی از با اعتبارترین بنگاههای مشاوره مدیریت و پیشتاز در استراتژی کسبوکار در جهان محسوب میشود. پائولسون سپس در سال 1982 به شرکت سرمایهگذاری خصوصی بازار متوسط شرکای اودیسی پیوست تا تحت نظارت لئون لوی، نابغه سرمایهگذاری والاستریت که یکی از ابداعکنندگان صندوق پوشش سرمایه و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در جهان بود و در سال 2003 از دنیا رفت، کار کند. او تا سال 1984 در این شرکت باقی ماند.
جان سپس در گروه شرکتهای بر استرنز مشغول به کار شد. این گروه تا سال 2008 و قبل از فروپاشی و فروش به شدت زیر قیمت آن، یک بانک سرمایهگذاری و مبادله اوراق بهادار و کارگزاری بود. پائولسون از سال 1984 تا 88 در این شرکت مشغول به کار بود. پائولسون قبل از تاسیس بنگاه خود از سال 1988 تا 1992 یکی از شرکا در بنگاه سرمایهگذاری گراس پارتنرز نیز بود. جان پائولسون نهایتا در سال 1994 صندوق پوشش سرمایه خود را با 2 میلیون دلار سرمایه و تنها دو کارمند (پائولسون و دستیارش) و با نام پائولسون اند کو (PCI) تاسیس کرد. این بنگاه خدمات خود را به صندوق سرمایهگذاری مشترک ارائه میکند. این بنگاه همچنین حسابهای موسسات بانکی یا پسانداز، برنامههای بازنشستگی و شرکتها در بازارهای عمومی سرمایه در کل جهان را مدیریت میکند. پائولسون اندکو از تحلیلهای بنیادی برای سرمایهگذاری استفاده میکند.
سرمایه تحت مدیریت این شرکت تا اول ژوئن سال 2007 در حدود 5/12میلیارد دلار بود که تا نوامبر 2008 به 36 میلیارد دلار رسیده بود. به گفته گریگوری زاکرمن در کتاب بزرگترین تجارتهای تاریخ، درآمد روزانه پائولسون فقط در سال 2007 روزانه 10 میلیون دلار؛ یعنی مبلغی بیش از درآمد جی کی رولینگ (نویسنده کتاب هری پاتر)، اوپرا وینفری(مجری معروف آمریکایی) و تایگر وودز (بازیکن میلیاردر گلف) با هم، بوده است. پائولسون اندکو، تحت رهبری جان پائولسون کار تامین سرمایه و سرمایهگذاری روی شرکتهایی را که با مشکل مواجهند و در شرف خریده شدن توسط شرکتهای دیگر هستند، انجام میدهد. پائولسون در سال 2008 تصمیم گرفت صندوق جدیدی راهانداز کند که برای مشکلات سرمایه والاستریت از طریق پول قرض دادن به بانکهای سرمایهگذاری و صندوقهای پوشش سرمایه دیگر که تحت فشار مالی هستند، تامین سرمایه کند. پائولسون اند کو که 50 میلیون سهام شرکت یاهو را در نیمه اول سال 2008 خریده بود، اعلام کرده بود که در منازعهای که بر سر اداره شرکت ایجاد شده بود از کارل ایکان برای جایگزینی هیات مدیره یاهو حمایت خواهد کرد.
جان پائولسون تجربه وسیعی در مبادلات چه دوستانه و چه متخاصمانه در زمینههای مختلفی چون مناقصه، شراکت و ترکیب شرکتها، جدا شدن شرکتها، سرمایهگذاری مجدد و شکلهای دیگر سازماندهی مجدد و تامین مالی دارد. او تخصص بالایی در ارزشگذاری سازمانی، توافقات برای شراکت، تامین مالی برای خرید شرکتها، قوانین ایالتی و فدرال خرید یک شرکت توسط شرکتی دیگر و مسائل قانونگذاری دارد که همین باعث موفقیت چشمگیر صندوق سرمایهگذاری او شده؛ به طوری که ثروت پائولسون از سال 2009 تا 2010 دو برابر (12 میلیارد دلار) شده و او را به جایگاه چهل و پنجمین فرد ثروتمند دنیا رسانده است. در حال حاضر سرمایه تحت مدیریت پائولسون در حدود 35 میلیارد دلار است.
پائولسون در امور خیریه نیز فعالیت دارد و در سال 2010 مبلغ 20 میلیون دلار به مدرسه تجارت دانشگاه نیویورک برای تامین بودجه تحقیقات، کمک هزینه تحصیلی و نوسازی محوطه دانشکده کمک مالی کرده است.
میلیاردر عاشق شکار اما دوستدار کودکان
دان ال دونکان که در 28 مارس 2010 از دنیا رفت، با ثروت 9/5 میلیارد دلار در سال 2009 (سال قبل از مرگش) از سوی مجله فوربز به عنوان هشتاد و یکمین میلیاردر دنیا معرفی شده بود. دونکان در زمان مرگ خود ثروتمندترین فرد ایالت هوستن بود. او موسس و ريیس و سهامدار عمده شرکت انترپرایز پراداکتز بود. این شرکت یک شرکت خط لوله گاز طبیعی و نفت خام در هوستن تگزاس است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شرکت انترپرایز پراداکتز یک شرکت خصوصی است که شرکتهای تابعه آن شامل شرکای انترپرایز پراداکتز، انترپرایز جی پی و شرکای دونکان انرژی میشود. ارزش این شرکت که بیش از 6000 نفر در آن کار میکنند، در حدود 30 میلیارد دلار است.
خانواده انترپرایز یکی از بزرگترین شبکههای فرآوری انرژی، ذخیره و حمل محصولات نفتی در شمال آمریکا است که به تولیدکنندگان و مشتریان گاز طبیعی، گاز مایع طبیعی، نفت خام، محصولات تصفیه شده، گازهای پتروشیمی مایع شده و مواد پتروشیمی خدمت میدهد.
دان دونکان در 2 ژانویه سال 1933 در شهر سنتر تگزاس متولد شد. دان فرزند یک کارگر نفت بود و مادرش نیز در زمان تولدش از دنیا رفته بود. دان برادرش را نیز در سن 7 سالگی از دست داد و نزد مادر بزرگش در فقر بزرگ شد. او در کالج تجارتماسی تحصیل کرد. دونکان به ارتش رفت و پس از آن با کار در شرکت باربری و ذخایر زیرزمینی واندا پترولیوم به عنوان یک کارگر نیمه ماهر، کار در صنعت نفت را شروع کرد.
او نهایتا توانست حسابدار این شرکت شود. دونکان در سال 1968 با سرمایه ای در حدود 10000 دلار و یک کامیون کسبوکار خود را با نام شرکای انترپرایز پراداکتز راهاندازی کرد. کسبوکار او به آرامی، اما به شکل پیوسته به عنوان یک کسبوکار خط لوله، فرآوری و ذخیره تولیدات نفتی رشد کرد. سهام شرکت دونکان در اواخر دهه 1990 در بازار عمومی سهام عرضه شد و به این شکل سرمایه عظیمی بهدست آورد. دونکان در زمان پس از رسوایی شرکت بزرگ آمریکایی انرون، زمانی که شرکتهای بزرگ در حال افول و کاهش سرمایههایشان بودند، پتانسیل شرکت خود را شناسایی کرد و این پتانسیلها را به سرعت جذب کرد. دونکان تا زمان مرگش از طریق شرکت شرکای انترپرایز پراداکتز و انترپرایز جی پی در حدود 49000 مایل خط لوله نفتوگاز و دهها پایانه ذخیره و کارخانههای فرآوری را در کنترل خود داشت.
شرکت انترپرایز از طریق ادغام با شرکت شرکای تپکو در سال 2009 (که در آن زمان هنوز آقای دونکان ريیس آن بود) تبدیل به یکی از بزرگترین خط لولههای کشور شد. این شرکت در حال حاضر در فهرست 500 شرکت برتر فورچون قرار دارد، اما شهرتی که دونکان کسب کرده بیش از آن که مربوط به ثروتی باشد که اندوخته به ثروتی که بخشیده است، ارتباط دارد. او میلیونها دلار را صرف امور خیریه از جمله کمک به گروههای محافظت از محیط زیست و کمک به موسسه پزشکی هوستن کرد. دونکان همچنین مبلغ 75 میلیون دلار به بیمارستان کودکان تگزاس و موزه علوم طبیعی هوستن و 135 میلیون دلار به کالج پزشکی بیلر اهداکرده است. او برای تحقیقات درباره بیماریهای کودکان کمکهای مالی زیادی کرد، چون یکی از نوههایش از بیماری دیسلکسیا رنج میبرد.
دان دونکان علاقه زیادی به شکار داشت و یک شکارگاه بزرگ هم در تگزاس از آن او بود. او به دیوارهای خانه اش سرهای حیواناتی را که شکار کرده بود، آویخته بود. او یک بار نیز برای شکار در سال 2002 به سیبری سفر کرد و به وضوح قانون روسیه را با شلیک به یک گوزن شمالی از هلی کوپتر زیر پا گذاشت و برای این کار حتی مورد پیگرد قانونی نيز قرار گرفت.
دونکان در سن 77 سالگی در خانهاش در ریور اوکس در ایالت هوستون بر اثر خونریزی مغزی از دنیا رفت. او که یک بار ازدواج کرده و همسر خود را از دست داده بود، در آن زمان با همسر دوم خود زندگی میکرد. دونکان یک پسر و سه دختر داشت.
میلیاردر مکزیکی معادن طلا و نقره
آلبرتو بیلرز گونزالز متولد سال 1933 فرزند رائول بیلرز با ثروت 7/5 میلیارد دلار هشتاد و سومین فرد ثروتمند دنیا و دومین فرد ثروتمند مکزیک و چهارمین فرد ثروتمند در آمریکای جنوبی است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
او مالک و ريیس مجموعه شرکتهای گروه بال (BAL) است. این گروه کنترل تعدادی از شرکتهای بزرگ مثل «اینداستریاز پنیولز»، دومین شرکت کاوش معدن مهم مکزیک و نخستین تولیدکننده نقره دنیا،
«ال پالاسیو دو اییرو»، یک فروشگاه زنجیرهای در مکزیکوسیتی، «گروه ناسیونال پرو وینسیکال»، تنها شرکت بیمهای است که مالکیت آن کاملا مکزیکی است (با بیش از 20 درصد سهم بازار) و بنگاه سرمایهگذاری مالی «گروه پروفوتورو» را در دست دارد. او عضو هیاتمدیره شرکت تولید بطری «فمسا» نیز هست. گروه بال همچنین مالک کسب و کارهای دیگر مربوط به خدمات مالی، کشاورزی، فرآوری مواد غذایی و گاوبازی است.
آلبرتو بیلرز همچنین ريیس هیاتمدیره ITAM، یکی از بهترین مراکز تحصیلات تکمیلی و پژوهشی مکزیک است. پدر آلبرتو، رائول بیلرز (1895-1967)، این امپراتوری کسب و کار را در سال 1946 در مکزیک بنا کرد.
آلبرتو بیلرز در 35 سال گذشته ريیس انجمن فرهنگی مکزیک و ريیس هیات امناي ITAM بوده است. ITAM تحت رهبری او تبدیل به یکی از بااعتبارترین دانشگاههای آمریکای لاتین شده است. اين دانشگاه در سال 1999 به بیلرز به خاطر مشارکت در توسعه اجتماعی، تحصیلی و شغلی مکزیک، دکترای افتخاری اعطا کرده است. بیلرز از طریق این موسسه شکل بخش مالی را در مکزیک تغییر داده است.
آلبرتو بیلرز در سال 1951 اولین پست شغلی خود را در بانک تجارت مکزیک به دست آورد. او در این بانک مسیر رشد خود را پیدا کرد و توانست به جایگاه مدیر شعبه برسد. آلبرتو در سال 1957 با افتخار از ITAM و در رشته اقتصاد فارغالتحصیل شد. او یک سال بعد به دپارتمان فروش شرکت موکتزوما وارد شد و به عنوان نماینده فروش مشغول به کار شد و به سرعت به مقام مدیر فروش ناحیه شهری ارتقا پیدا کرد. بیلرز همچنان به پیشرفت خود ادامه میداد و در پستهای شغلی مختلفی در این شرکت در حوزههای مختلفی مشغول به کار شد. او در سال 1964 و در سن 31 سالگی به مقام مدیرکل و در سال 67 به مقام ريیس هیاتمدیره دست یافت.
بیلرز از سال 1962 عضو هیاتمدیره پنیولز بوده و از سال 1967 نیز به جای پدرش ريیس این شرکت شد. این شرکت یکی از تولیدکنندگان پیشتاز طلا، نقره، سرب و روی در آمریکای لاتین است. این شرکت مهمترین کسب و کار بیلرز و مهمترین منبع ثروت میلیاردی او است.
آلبرتو بیلرز همچنین در سال 1964 مدیرکل شرکت ال پالاسیو دو اییرو، بااعتبارترین فروشگاه زنجیرهای در مکزیک شد. این شرکت در حدود سال 1890 تاسیس شد و در حال حاضر 10 شعبه دارد که هفت شعبه آن در مکزیکوسیتی است.
ال پالاسیو دو اییرو اولین فروشگاه زنجیرهای در مکزیک است. این فروشگاه زنجیرهای در سال 1963 به گروه بال پیوست. بیلرز در این شرکت برنامه ساختاردهی مجددی را اجرا کرد که باعث رشد و موفقیت کنونی این شرکت شد. بیلرز از سال 1973 تا 1977 عضو کمیته مشاور بانک چیس منهتن بود. در آن زمان ريیس این بانک راکهفلر بود. بیلرز همچنین از سال 1967 یکی از اعضای شورای تاجران مکزیک بوده است.
آلبرتو بیلرز شرکتهای مکزیکی مختلفی را تاسیس کرده است. او در حال حاضر مدیرعامل و ريیس هیاتمدیره گروه گستردهای از شرکتهای مکزیکی تحت نام شرکت گروه بال است. این گروه که فروش آن از 9 میلیارد دلار در سال فراتر میرود، یکی از متنوعترین شرکتها در مکزیک است و در بسیاری از بخشهای صنعت که در آن فعالیت دارد، جزو پیشتازان بازار است.
بیلرز گروه بال را از طریق برندهایی از صنایع مختلف (تجاری و خدمات مالی) که در زندگی روزمره مردم حضور دارد، ساخته است. او به خاطر فعال نگه داشتن و هماهنگ کردن شرکتهایش به طور همزمان، با دادن قدرت اختیار به آنها، شهرت دارد و مدیری منحصر به فرد است. بخشهای اصلی گروه بال شامل بخش تجاری، استخراج و متالورژی، مدیریت مالی، بیمه، خدمات بازنشستگی، کشاورزی، پزشکی و موسیقی است.
در سال 1982 ريیسجمهور مکزیک خوزه لوپز پورتیلو اقتصاد کشور را به سمت ملی شدن برد و در نتیجه بیلرز بانک کرمی را که یکی از بانکهای مهم مکزیک بود از دست داد، اما بیلرز هرگز کشور را ترک نکرد و همچنان به سرمایهگذاری ادامه داد. او اعتقاد دارد بهترین سرمایهگذاری، عشق به مکزیک است. او همچنین به تاریخ که به او کمک کرده روند توسعه بشر، اقتصاد و دانش کنونی را بفهمد، علاقه دارد.
---------- Post added at 06:54 AM ---------- Previous post was at 06:52 AM ----------
سلطان كاغذ
الیودور مات لارن، یکی از ثروتمندترین شهروندان شیلی است که ثروت و قدرت کارخانه تولید کاغذ را از خانواده به ارث برده است. او و خانوادهاش از سوی مجله فوربس با ثروت 9/5 میلیارد دلار در جایگاه هشتاد و یکم میلیاردرهای جهان معرفي شدهاند. خانواده مات یک خانواده قدرتمند و تاثیرگذار در شیلی است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
الیودور مات در سال 1936 و پس از آنکه خانواده شروع به کسب ثروت از صنعت تولید کاغذ و چوب خانوادگی کرده بود به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه شیلی گرفت و سپس به آمریکا رفت و از دانشگاه شیکاگو با مدرک MBA فارغالتحصیل شد.الیودور مات از طریق CMPC
شرکت تولید کننده کاغذ و مقوا بیش از یک و نیم میلیون جریب از جنگلهای کاج و اکالیپتوس در شیلی و آرژانتین را در اختیار خود دارد. او سرمایههایی هم در صنایع حمل و نقل بندرگاهی، مخابرات و خدمات مالی دارد. گفته میشود، مات مالک 50 درصد یکی از بهترین تفریحگاههای اسکی آمریکای جنوبی هم هست.
شرکت مات، CMPC، یکی از شرکتهای لیست 500 شرکت برتر فورچون است. این شرکت یکی از بزرگترین شرکتهای شیلی است که در کار تولید، فروش و صادرات سلولز و دامنه گستردهای از محصولات مربوط به کاغذ مشارکت دارد. CMPC که مالک عمده آن خانواده مات است، دومین شرکت خصوصی بزرگ در حوزه محصولات حاصل از جنگلها است. محصولات این شرکت شامل لوله، کاغذ، چوب، پارچه و محصولات کاغذی با کیفیت بالا است. CMPC در حال حاضر با حدود 13000 کارمند در شیلی، آرژانتین، پرو، اروگوئه، کلمبیا و مکزیک فعالیت کرده و محصولاتش را به سرتاسر جهان صادر میکند. در سال 2009 درآمد این شرکت بیش از 3 میلیارد دلار و سود خالص آن بیش از 260 میلیون دلار بود.
لوئیس مات لارن در سال 1915 از دانشگاه شیلی با مدرک مهندسی معماری فارغالتحصیل شد. بازدیدهایی از کانال پاناما و ایالات متحده آمریکا امکان ارتباطات با ارزشی با فعالیتهای صنعتی و کارآفرینی در شمال آمریکا را برای لوئیس فراهم کرد. او به همراه برادر و سه نفر از دوستانش شرکت لوئیس مات ای سیا که در کار واردات کالا و به ویژه سوخت و مواد روغنی، فعالیت داشت را تاسیس کرد؛ اما مات رویای دیگری داشت و آن استفاده از جنگلهای انبوه شیلی برای تولید محصولات کاغذی بود.
او در سال 1918 انجمن فابریکا دو کارتن مایپو (بعدها نام آن CMPC شد) را تاسیس کرد. لوئيس مات در سال 1938 از دنیا رفت و ریاست شرکت به جورج الساندرا رودریگز، از بستگان مات، رسید. CMPC تا سال 1942 تقریبا تمام مصرف کاغذهای بستهبندی و چاپ شیلی را تامین میکرد. جورج الساندرا در سال 1958 به عنوان ريیسجمهور شیلی انتخاب شد که این به پیشرفت شرکت کمک زیادی کرد. در سال 1961 نوه برادر لوئیس مات، الیودور مات اوسا، مدیر شرکت شد. CMPC در سال 86 با خرید شرکت مقروض صنایع جنگلی (اینفورسا) به میزان زیادی رشد کرد. شرکت تا آن زمان 18 زیرمجموعه داشت و با 8 شرکت ادغام شده بود. این رشد آنقدر ادامه یافت تا اینکه در سال 95 تبدیل به دومین شرکت خصوصی بزرگ شیلی شد.
پدر الیودور مات لارن، الیودور مات اوسا (1905-2000) یک تاجر اهل شیلی بود. او در موسسه ملی و آکادمی نظامی تحصیل کرد و یک کارگزار سهام در سانتیاگو، ريیس شرکت سمنت ملون، بانک SA، شرکت سمنت جوآن سولدادو آمریکای جنوبی بود.
مات اوسا پس از ورود به CMPC شروع به خریدن سهام آن کرد، به طوری که توانست سهام خود را از 2 درصد در سال 1965 به 26 درصد در سال 1972 افزایش دهد. او از سال 74 تا 78 همچنان سهام خود را افزایش داد، اما در سال 76 نقش خود در شرکت را به پسرش الیودور مات لارن واگذار کرد. الیودور مات لارن پس از پیوستن به این شرکت توانست آن را به غولی جهانی تبدیل کند.
الیودور مات تلاش و مبارزه زیادی برای کمک به حفظ محیطزیست و استفاده از الواری که از روشهایی تامین شوند که به محیطزیست ضرر نمیرساند، انجام داده است، البته این امر که فردی خانوادهاش ثروت خود را با بهرهبرداری از جنگلها به دست آورده و این چنین تلاش میکند به جای درختان قطع شده مجددا درختکاری کند، به این شکل او شرکتش خواهند توانست به موفقیت خود در اقتصاد جهانی ادامه دهند. این کار مات باعث شده که دشمنان کمتری در طرفداران محیطزیست داشته باشد. الیودور ازدواج کرده و سه فرزند دارد. او در حال حاضر ساکن سانتیاگو است.
بيل گيتس هندي كيست؟
عظیم پرمجی فرد ثروتمند و پرقدرت هندی، انسانی خیر و ريیس شرکت ویپرو، یک گروه از مجموعهای از شرکتها است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی از شرکتهای این گروه ویپرو تکنولوژیز یکی از بزرگترین شرکتهای نرمافزاری در هند است که در لیست 100 شرکت تکنولوژی برتر در جهان نیز قرار دارد. این شرکت همچنین بزرگترین شرکت تامینکننده خدمات تحقیق و توسعه مستقل در جهان است. پرمجی در سال 2009 با ثروت 7/5 میلیارد دلار هشتادوسومین میلیاردر دنیا و یکی از مسلمانان میلیارد دنیا محسوب بود. طبق گفته مجله فوربز او در سال 2010 با ثروت 17 میلیارد دلار دومین فرد ثروتمند هند بوده است. ویپرو از آغاز تاکنون به تولید روغنهای هیدروژنی آشپزی میپرداخته و بازار کشور هند و بسیاری از کشورهای منطقه را در اختیار دارد. نکته جالب در مورد این کمپانی آن است که اگر چه محصول اصلی و اولیه آن روغنهای آشپزی است، اما در تولید انواع نرمافزار کامپیوتری نیز در کشور هند جز اولینها به حساب میآید. 74 درصد گروه ویپرو در اختیار پرمجی است.
عظیمهاشم پرمجی در 24 جولای سال 1945 در مومبای در هند و در خانوادهای مسلمان متولد شد. پدر او مالک شرکت سبزیجات هند غربی (که بعدا به ویپرو تغییر نام داد) بود. این شرکت روغن و چربیهای نباتی هیدروژنی تولید میکرد. پدر بزرگ پرمجی نیز پادشاه برنج بورما بود و یکی از بزرگترین شرکتهای خرید و فروش برنج را در هند پایهریزی کرده بود.
زمانی که عظیم تحصیلات اولیه را در مدرسه سنت مری در مومبای به پایان رساند برای تحصیل در رشته مهندسی الکترونیک به دانشگاه استنفورد کالیفرنیا رفت، اما او در سن 21 سالگی مجبور شد تحصیل را به خاطر به عهده گرفتن مسوولیت کسبوکار خانوادگی به خاطر مرگ ناگهانی پدر در سال 1968 رها کند. البته او بعدها پس از بیش از 30 سال تحصیلات خود را در سال 1999 در این رشته تکمیل کرد. پرمجی پس از مرگ پدر در حالی که بسیار جوان بود، مسوولیت رهبری شرکت بزرگ پدرش را بر عهده گرفت، اما او اعتقاد داشت: «برای پرهیز از غرق شدن در آب، شما باید بیاموزید که بسیار سریع شنا کنید» و بنابراين توسعه سريع فعاليتهاي شركت را در دستور كار قرار داد.
کمی بعد پرمجی تمرکز شرکت را از صابون و مواد روغنی به نرمافزار تغییر داد و به این شکل شرکت سبزیجات هند غربی پدر، تبدیل به شرکت محصولات ویپرو، ویپرو تکنولوژی و ویپرو کورپوریشن شد. این شرکت تحت رهبری پرمجی گام بزرگی به سوی گسترده و متنوع شدن برداشت. این شرکت همچنین با شراکت با جنرال الکتریکز شروع به تولید لامپهای روشنایی و دیگر محصولات مصرفی چون صابون، شامپو، پودر بچه و غیره کرد. واحد کسبوکار نیروی محرکه ویپرو که سیلندرهای هیدرولیک تولید میکرد در سال 1975 راهاندازی شد، اما جاهطلبی پرمجی به همین جا ختم نشد.
ویپرو با بهره بردن از شکست IBM در بازار هند در سال 1975، به حوزه IT هم وارد شد و به این شکل در تولید سختافزار، توسعه نرمافزار و اقلام مربوط به آن تحت یک امتیاز خاص از سنتینل نیز درگیر شد. در نتیجه این فعالیتها، یک شرکت 5/1 میلیون دلاری در صنعت روغنهای خوراکی طی چند سال به یک شرکت متنوع 660 میلیون دلاری تبدیل شد که شرکتهایی در زمینه خدمات، سیستمهای پزشکی، محصولات تکنولوژی و محصولات مصرفی با دفاتر مرکزی در کل دنیا داشت. بخش عمدهای از درآمد این گروه از بخش IT است. ویپرو با شرکتهای پیشتاز جهانی چون آلکاتل، نوکیا، سیسکو و نورتل کار میکند و با شرکت جنرال الکتریک هم مشارکت دارد. این شرکت با بیش از 108 هزار کارمند در سرتاسر دنیا درآمدی بالغ بر 6 میلیارد دلار در سال 2010 داشته است.
عظیم پرمجی در سال ۲۰۰۰ برای اولین بار در لیست ۲۰ نفر اول جهان از نظر ثروت و نفوذ اقتصادی جای گرفت و از آن زمان تاکنون همواره نام او در فهرستهاي مختلف اقتصادی مشاهده میشود. مجله تایمز پرمجی را در سال 2004 جزو 100 فرد تاثیرگذار جهان قرار داد. یکی از مهمترین عناوینی که طی این سالها به او اعطا شده لقب «بیل گیتس هندی» است که در سال ۲۰۰۳ اولین بار توسط یک گزارشگر شبکه بی.بی.سی به این نام خوانده شد.
پرمجی ازدواج کرده و دو فرزند دارد و ساکن بانگالور است. پسر بزرگ پرمجی، ریشاد یکی از مدیران ویپرو و پسر کوچکش تریک با شرکت سرمایهگذاری خانوادگی پرمجی اینوست کار میکند. عظیم پرمجی دو سال پیش از فعالیتهای روزمره شرکت کناره گیری کرد، اما همچنان ريیس شرکت است. او به خاطر فروتنی و قناعت و کم خرجی، بهرغم داشتن ثروت میلیاردی، شهرت دارد. او یک ماشین معمولی دارد و با پروازهای ارزان قیمت سفر میکند و ترجیح میدهد به جای هتلهای لوکس در مهمان خانهها اقامت کند. او همچنین بنیاد خیریهای به نام خودش تاسیس کرده است. پرمجی چند مدرک افتخاری را نیز از آکادمی مانیپال، دانشگاه آلیگار و دانشگاه وسلیان دریافت کرده است.
مدیر صندوق پوشش سرمایه، کلکسیوندار بزرگ دنیا
استیوکوهن، بنیانگذار و مدیر صندوق پوشش سرمایه «مشاوران سرمایه ساک» (SAC)، در سال 2009 با ثروت 5/5 میلیارد دلار، هشتاد و هفتمین میلیاردر دنیا بود. شرکت ساک، یک صندوق پوشش سرمایه با دفتر مرکزی در استنفورد ایالت کانکتیکات آمریکا است که بر استراتژیهای بازار سهام تمرکز دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
استیو کوهن در 11 ژوئن سال 1956 در شهر گریت نک در نیویورک متولد شد. پدر او یک تولیدکننده پوشاک و مادرش یک معلم پارهوقت پیانو بود. کوهن در سال 1978 از مدرسه تجارت وارتون دانشگاه پنسیلوانیا مدرک کارشناسی اقتصاد گرفت. یکی از دوستان استیو در زمان تدریس در این مدرسه به او کمک کرد با 1000 دلار از شهریه دانشگاهش یک حساب کارگزاری (سرمایهگذار این حساب را در یک موسسه مالی باز میکند تا از این طریق بتواند اوراق بهادار مثل سهام و اوراق قرضه را خرید و فروش کرده یا نگه دارد) باز کند.
کوهن بعد از اتمام تحصیل در وارتون در سال 1978 در والاستریت به عنوان یک تاجر تازهکار در یکی از دپارتمانهای شرکت کارگزاری گرانتال اندکو مشغول به کار شد. او در این شرکت توانست مدیریت یک پرتفولیوی 75 میلیون دلاری را بر عهده گیرد.
کوهن در نخستین روز کار در گرانتال اندکو توانست 8000 دلار سود برای شرکت تولید کند. او نهایتا به جایی رسید که روزانه 100 هزار دلار سود برای شرکت تولید میکرد. کوهن تا سال 1984 گروه تجارت خود را در گرانتال اداره میکرد و تا زمان راهاندازی شرکت مستقل خود، ساک، به این کار ادامه داد.
استیو کوهن، شرکت شرکای سرمایه ساک را در سال 1992 و با سرمایه 20 میلیون دلاری خود راهاندازی کرد. کوهن در آغاز به عنوان یک معاملهگر بسیار چالاك که هرگز یک معامله را برای مدتی طولانی بلاتکلیف نگه نمیدارد شهرت داشت؛ اما در حال حاضر تعداد رو به افزایشی از سهام را برای مدتی طولانی نگهمیدارد. شرکت مشاوران سرمایه ساک یک بنگاه مدیریت سرمایه متنوع و بر پایه تحقیقات است. رویکرد کلی ساک به مدیریت سهام رویکردی بنیادی و فعالانه است. در این بنگاه از تکنیکهای مدیریت ریسک پیچیده و تکنیکهای حفظ سرمایه بسیار قاعدهمند استفاده میشود.
به علاوه ساک در جذب و پرورش افراد حرفهای در زمینه مدیریت سرمایه تجربه خاصی دارد و به دنبال گسترش و متنوع کردن فرصتهای سرمایهگذاری و کسب و کار است. موفقیت ساک ناشی از همین توانایی در جذب، توسعه و به چالش کشیدن متخصصان آن، فرهنگ سازمانی ساک (که نوآوری، کارآفرینی درون سازمانی و پاسخگو بودن را تشویق میکند) و زیرساختهای در سطح جهانی این شرکت است. این بنگاه در حال حاضر بیش از 16 میلیون دلار سهام را مدیریت میکند. ساک در حدود 800 کارمند دارد که 150 نفر آنها پرسنل سرمایهگذاری هستند.
استیو کوهن همچنین مالک 7 درصد سهام موتور جستوجوی ژاپنی و چینی بیدو (Baidu) است. او از اعضای هیات امنای دانشگاه براون و بنیاد رابین هود در نیویورک است.
کوهن در سال 1998 یک خانه 3300 مترمربعی در زمینی به وسعت 57 هزار مترمربع در گرینویچ کانکتیکات خرید. کوهن یک کلکسیوندار آثار هنری است و این کار را از سال 2000 آغاز کرده است. او طی چند سال گذشته تبدیل به یکی از سرشناسترین کلکسیوندارهای جهان شده است؛ به طوری که مجله آرت نیوز از سال 2002 او را جزو لیست 10 کلکسیوندار هنری برتر جهان قرار داده است.
کوهن تاکنون بیش از 700 میلیون دلار برای خرید آثار هنری خرج کرده و گفته میشود در حال ساخت یک موزه شخصی برای بخشی از کلکسیون خود در املاک خود در گرینویچ است. او به همراه همسرش آلکساندرا و هفت فرزند خود (که دو تای آنها حاصل ازدواج قبلی او هستند) زندگی میکند.
ثروتمندترین فرد سنگاپور
انجی تنگ فانگ، ثروتمندترین فرد سنگاپوری بود که بیش از 700 هتل، مجموعههای فروشگاهی، مجموعههای آپارتمانی در سنگاپور و هنگکنگ ساخته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خانواده تنگ فانگ مالک سازمان فار ایست ( شرق دور) و گروه سینو است. انجی تنگ فانگ در سال 2009 از سوی مجله فوربز با ثروت 5/5 میلیارددلار به عنوان هشتاد و هفتمین فرد ثروتمند دنیا معرفی شده بود. تنگ فانگ در 2 فوریه سال 2010 از دنیا رفت.
تنگ فانگ در سال 1928 در شهر کوچک استان فوجیان چین به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند از 11 فرزند خانواده بود. خانواده او زمانی که شش سال داشت به سنگاپور نقل مکان کردند. تنگ فانگ راه موفقیت خود را به تدریج و با کمک یکمیلیاردر سنگاپوری به نام الیا تامبوی طی کرد.
گروه سینو در زمان مرگ تنگ فانگ یکی از بزرگترین شرکتهای توسعه املاک در هنگکنگ بود و سازمان فار ایست هم همچنان یکی از بزرگترین شرکتهای زمین دار سنگاپور باقی مانده است. تنگ فانگ مالک هتل 5 ستاره فولرتون در سنگاپور نیز بود. این هتل در مالکیت شرکت سینو لند، از شرکتهای تابعه گروه سینو است که توسط سازمان فار ایست و گروه سینو توسعه پیدا کرده است. پس از مرگ انجی تنگ فانگ پسر او رابرت ريیس شرکت سینو لند شد. سازمان فار ایست بزرگترین شرکت خصوصی توسعه املاک سنگاپور است. این شرکت توسط انجی تنگ فانگ در سال 1962 تاسیس شد.
فار ایست دو زیر مجموعه اصلی به نامهای مجموعه هتل اورچارد پرید و شرکت یئو هیاپ سنگ، یک شرکت سرمایهگذاری و تولید مواد خوراکی و نوشیدنی در سنگاپور، دارد. فار ایست تاکنون بیش از 500 ساختمان و ملک در سنگاپور و به ویژه در خیابان اورچارد، بهترین منطقه خرید و سرگرمی سنگاپور، ایجاد کرده است. فار ایست تنها شرکت توسعه املاکی است که 4 بار جایزه تعالی فدراسیون بینالمللی املاک و مستغلات (FIABCI)، بالاترین درجه افتخار بینالمللی در زمینه املاک، را از آن خود کرده است.
گروه سینو مجموعه ای از شرکتها در زمینه املاک و هتلداری است که توسط انجی تنگ فانگ در سال 1971 در هنگکنگ تاسیس شد. سینو یکی از بزرگترین شرکتهای املاک در هنگکنگ است. این گروه شامل چندین شرکت خصوصی که مالک آن خانواده انجی هستند و سه شرکت سهامی عام به نامهای «املاک تسیم شا تسوی»، «شرکت سینو لند» و «شرکت هتلهای سینو» میشود. کسبوکار اصلی گروه سینو در زمینه املاک مسکونی، اداری، صنعتی و فروشگاهی برای مقاصد فروش و سرمایه گذاری است. این گروه همچنین در زمینه ساخت و مدیریت هتل فعالیت میکند. گروه سینو در سال 2009 بیش از 9000 کارمند داشت. در حال حاضر ريیس و مدیر عامل گروه سینو پسر انجی، رابرت است. در حال حاضر گردش مالی سالانه فار ایست و گروه سینو با هم 5/ 5میلیارد دلار و مجموع داراییهای آنها بیش از 40میلیارد دلار تخمین زده شده است.
این دو شرکت در مجموع مالک 12 هتل با مجموع بیش از 4700 اتاق هستند. تنگ فانگ بهرغم اقبال و ثروتی که داشت، همواره بدون تجمل و با میانهروی زندگی میکرد. او با وجود اینکه مالک یک چهارم بازار مسکن سنگاپور بود، 30 سال در همان خانه قدیمی خود در سنگاپور زندگی کرد و عادت داشت در سفر با هواپیما با خود غذای خانگی ببرد. انجی تنگ فانگ در 23 ژانویه سال 2010 دچار خونریزی مغزی شد و به بیمارستان انتقال يافت تا تحت عمل جراحی قرارگیرد. اما او بالاخره در 2 فوریه در حالی که ثروتمندترین فرد در سنگاپور بود از دنیا رفت. تنگ فانگ
6 فرزند داشت. پسر بزرگ او رابرت و پسر کوچکترش فیلیپ در حال حاضر به ترتیب مسوول کسبوکار خانواده در هنگکنگ و سنگاپور هستند. این خانواده چندین اسب مسابقه موفق نیز دارد که در استبل معروف لاکی نگهداری میشوند.
يك آفريقايي چينيتبار، در جمع ثروتمندترينهاي دنيا
پاتریک سون شیونگ، جراح آفریقایی-آمریکایی و موسس، ريیس و مدیرعامل شرکت آبراکسیس بیوساینس است که در سال 2009 از سوی مجله فوربز با ثروت 5/5 میلیارد دلاري در جایگاه هشتاد و هفتم میلیاردرهای جهان قرار گرفت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آرابکس یک شرکت بیوتکنولوژی در زمینه درمان سرطان دارد و يكي از بزرگترين سازندگان وسائل پزشكي دنيا به شمار ميآيد. اين شركت كه عمده فعاليت خود را در زمينه «بيوتكنولوژي» متمركز كرده، يكي از پيشگامان معالجههاي موثر سرطان و ديگر بيماريهاي خطرناك در جهان است.
سون شیونگ در سال 1952 در آفریقای جنوبی آپارتاید و در يك خانواده مهاجر چینی که در جنگ جهانی دوم از چین به آفریقای جنوبی گریخته بودند، متولد شد. پدر سون شیونگ در چین یک دکتر محلی بود. شيونگ كوچك یک کودک نابغه بود، بهطوري كه معلمان پاتريك همواره از هوش و ذكاوت او تعجب ميكردند. پاتريك از همان ابتدا عاشق خلق وسائل جديد و بازي با وسائل كاري پدرش بود. او از همان كودكي دوست داشت يك پزشك زبردست شود.
پاتریک سون شیونگ در سن 16 سالگی از دبیرستان فارغالتحصیل شد و مدرک پزشکی خود را نیز در سن 23 سالگی از دانشگاه «ویتواترز راند» دریافت کرد. او در میان 189 همرشتهای خود چهارمین نفری بود که فارغالتحصیل شد. سون شیونگ در آفریقا به خاطر قوانین آپارتاید تنها نصف حقوق پزشکان معمولی را دریافت میکرد.
سون شیونگ پس از اتمام دوره انترنی در بیمارستان عمومی ژوهانسبورگ از دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا مدرک کارشناسی ارشد گرفت. وي سپس به آمریکا نقل مکان کرد و در آنجا به دانشگاه UCLA پیوست و به عنوان یکی از اعضاي کالج سلطنتی جراحان کانادا و کالج جراحان آمریکا مشغول به کار شد. همچنین در سن 31 سالگی در جایگاه کمک استاد به مدرسه پزشکی UCLA پیوست، اما در سال 1991 این مدرسه را ترک کرد تا شرکت ویوو آرابکس، یک شرکت تحقیقات دیابت، را به همراه برادرش تاسیس کند. ولي پس از مجادلهای با برادرش و سرمایهگذاران شرکت، این شرکت را ترک کرد.
سون شیونگ در سال 1997 شرکت APP (شرکای داروسازی آمریکا) را تاسیس کرد. این شرکت از طریق گسترش مستمر پرتفولیوی محصولات خود دامنه وسیعی از طبقههای درمانی را پوشش میدهد. دفتر مرکزی APP در شاومبرگ در ایلینویز است. شرکت پریمیر، یک گروه بهبود خدمات درمانی معروف، برای راهاندازی APP سرمایهگذاری قابلتوجهی انجام داد و APP توانست با بهره بردن از اعتبار پریمیر داروهای خود را به بیمارستانها بفروشد. پریمیر APP را به عنوان یکی از شرکای شرکت معرفی کرد و این ارتباط نزدیک بین دو شرکت باعث شد، APP بتواند مشتریان قدرتمندی را جذب کند. به این ترتیب APP شروع به همکاری با گروههای خدمات درمانی دیگر مثل نوویشن کرد. وي در سال 1998 با خرید شرکت فوجیساوای آمریکا شرکت خود را گسترش داد. فروش عمومی سهام این شرکت ثروت زیادی را در پی داشت.
سون شیونگ در این شرکت توانست داروی سرطان آبراکسان را اختراع کند. APP در سال 2007 به دو شرکت آبراکسیس بیو ساینس، شرکت داروسازی، شرکت دارویی APP، تولیدکننده محصولات بیمارستانی، تقسیم شد. سون شیونگ شرکت دارویی APP را به کلینیک دیالیز آلمانی فرسنیوس به مبلغ 6/5 میلیارد دلار فروخته است و در حال حاضر ريیس اجرایی آبراکسیس بیو ساینس است.
او اخیرا نیز به مقام مدیر اجرایی موسسه سلامتی بیسیم UCLA منصوب شده و همچنین استاد میکروبیولوژی، ایمنی شناسی و زیست مولکولی دانشگاه UCLA است. سون شیونگ تا کنون بیش از 100 مقاله علمی منتشر کرده است. وی در سال 2009 به عنوان ريیس هيات مديره شرکت راند انتخاب شد.
پاتریک سون شیونگ ازدواج کرده و دو فرزند دارد و در حال حاضر ساکن لس آنجلس کالیفرنیا است. سون شیونگ به خوبی توانست با بحران اقتصادی اخیر در جهان مقابله کرده و حتی به ثروت خود بیفزاید. به عقیده او اگر از ابتدا مسير خود را مشخص كنيد، بدون شك ميتوانيد به قلههاي موفقيت دست يابيد؛ چرا كه جهان جاذبههايي دارد كه نميتوان از آنها غافل شد.
مالک فروشگاههایی به قدمت بیش از یک قرن
اریوان هاوب، مالک گروه تنگلمان، مدیر قبلی و مالک بخشی از یکی از بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای آلمان با ثروت 4/5 میلیارد دلار نودمین میلیاردر دنیا در سال 2009 بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اریوان هاوب در 29 سپتامبر سال 1932 در شهر ویزبادن آلمان متولد شد. پدر اریوان یک کشاورز و مادر او، الیزابت، از خانواده اشمیتز-شول (خانواده مالک فروشگاه زنجیرهای تنگلمان) بود. تاریخچه کسبوکار این خانواده به سالهای آغازین قرن 19میلادی باز میگردد. این خانواده در آن زمان به تولید قهوه اشتغال داشت. از سالهای آخر دهه 1880 حوزه فعالیت خانواده به فروشگاههای خوار بار و توزیع کالا تغییر کرد. این خانواده یک کارخانه شکلات و شیرینی ولیهلم اشمیتز- شول (ویسول) در مولهیم تاسیس کرد که تبدیل به دفتر مرکزی گروه تنگلمان شد.
اریوان پس از جنگ جهانی دوم و تمام کردن مدرسه، در اوایل دهه 1950، در شرکت جوول تی (چای جواهر) در شیکاگو و شرکت آلفا-بتا در لاهابرا در کالیفرنیا مشغول به کارآموزی شد. او سپس به آلمان بازگشت تا در رشته اقتصاد در دانشگاه هامبورگ تحصیل کند. اریوان در سال 1958 از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. اریوان هاوب در سالهای 1960 و 61 برای شرکت املاک و مستغلات فرانکفورت و سپس در سال 1963 در کومرز بانک در ماینز مشغول به کار شد.
هاوب در سال 1963 به کسبوکار خانوادگی پیوست و در زمان مرگ دایی اش کارل اشمیت-شول در مارس 1969 مدیر شرکت شد. گروه تنگلمان در این زمان شرکت بزرگی با بیش از 400 فروشگاه و کارخانه شکلات بود. اریوان هاوب کسبوکار گروه تنگلمان را بر فروشگاههای زنجیرهای متمرکز کرد. هاوب پس از بهدست گرفتن سکان تنگلمان آن را به شکل قابلتوجهی گسترش داد. او در سال 1971 فروشگاه زنجیرهای خوار بار کایزر و کافیشاپ امپراتور را خرید و در سال 1972 فروشگاه زنجیرهای خواربار تخفیفدار پلاس را تاسیس کرد.
گروه تنگلمان با خرید فروشگاههای دیگری چون داروخانههای KD، فروشگاه تخفیفدار «رودیز ریمین رمپ»، فروشگاه «اوبی» و فروشگاههای دیگر به گسترش خود ادامه داد. در سالهای بعد تنگلمان بر گسترش بیشتر از طریق کسبوکار بینالمللی تمرکز کرده است که منجر به خرید شرکت چای آتلانتیک بزرگ و پاسیفیک (A&P) در سال 1979 شد. هاوب در حال حاضر مالک 40 درصد A&P است.
تنگلمان در اوایل دهه 90 در بازار آلمان شرقی نیز فعالیت خود را شروع کرد و به رشد بالايي دست پیدا کرد. در اواسط دهه 90 تنگلمان بیش از 7700 فروشگاه در سرتاسر جهان داشت که 5800 عدد از آنها در آلمان بودند.
در حال حاضر گروه تنگلمان در میان برترین فروشگاههای زنجیرهای و گروههای توزیع کالا پس از والمارت، گروه آلمانی Rewe و مترو ای جی، در مقام چهارم قرار دارد. این گروه در آلمان، هلند، مجارستان، اتریش، لهستان، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و جمهوری چک با سوپرمارکتها، هایپرمارکتها، فروشگاههای تخفیف دار، داروخانه و فروشگاههای دیگر فعالیت میکند. این گروه از طریق شرکت A&P و فروشگاههای دیگری در آمریکای شمالی و کانادا نیز حضور دارد. در حال حاضر گروه تنگلمان بیش از 151700 کارمند دارد.
اریوان هاوب در سال 1958 با هلگا اوتو ازدواج کرد. هاوب 3 فرزند به نامهای کارل-اریوان، جورج و کریستیان دارد. اریوان در سال 2000 بازنشسته شد و جایگاه خود را به پسرانش سپرد و خود به هیات مشورتی شرکت پیوست. او مالک زمین بزرگی در ایالت واشنگتن، یک مرتع بوفالو در ویومینگ و یک محل اسکی به نام سان مانتین لاج (کلبه کوهستان خورشید) در کاسکید در آمریکا است. یک مدرسه تجارت هاوب در دانشگاه سنت جوزف به احترام هاوب به نام او نامگذاری شده است.
میلیاردرها به روز میشوند!
منبع ما برای تهیه فهرست میلیاردرها اطلاعات مندرج در سایت فوربس در سال 2009 بوده است.
در راستای به روز کردن مطالب و در اختیار قرار دادن اطلاعات جدیدتر !!! برای مخاطبان ، تصمیم داریم از این پس از فهرست سال 2010 استفاده کنیم. هر چند افراد موجود در این دو فهرست کم و بیش یکسان هستند، اما گه گاه جابهجاییهایی در جایگاه افراد اتفاق افتاده که چشمگیرترین آنها خط خوردن نام بیل گیتس به عنوان ثروتمندترین فرد دنیا پس از بیش از یک دهه است.
در سال 2010 کارلوس سلیم مکزیکی توانست ثروت خود را 5/18 میلیارد دلار افزایش دهد و با ثروت 5/53 میلیارد دلاری از مقام سوم ثروتمندان جهان به جایگاه ثروتمندترین مرد جهان ارتقا یابد.
این افزایش بیش از هر چیز تحت تاثیر افزایش 35 درصدی قیمت سهام شرکت مخابراتی آمریکن مویل بوده است که سلیم 23 میلیارد دلار سهم در آن دارد. بیل گیتس نیز در سال 2010 توانست ثروت خود را به 53 میلیارد دلار برساند که نسبت به سال گذشته 13 میلیارد دلار افزایش نشان میدهد. رتبه سوم نیز توسط بافت اشغال شده که در سال 2010 ثروتی معادل 47 میلیارد دلار داشته است.
تعداد میلیاردرهای جهان از 793 نفر در سال 2009 به 1011 نفر در سال 2010 افزایش یافته است که نشان از بهبود اوضاع و تخفیف آثار بحران اقتصادی دارد. با این وجود میتوان تاثیر شرایط بحرانی آمریکا را در کاهش 5 واحد درصدی سهم میلیاردرهای آمریکایی از تعداد میلیاردرهای جهان نسبت به سال قبل مشاهده کرد.
در زیر فهرست میلیاردرهای جهان در سال 2010 منتشر شده در سایت فوربس را تا رتبه 90، میبینیم. ما در ابتدا به معرفی تازه واردان به فهرست، در سال 2010 خواهیم پرداخت و پس از آن به روال گذشته اما با استفاده از فهرست سال 2010، میلیاردرهای جهان را به ترتیب به مخاطبان معرفی خواهیم کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
---------- Post added at 06:39 AM ---------- Previous post was at 06:37 AM ----------
از زندان نازیها تا رقابت با فروشگاه اینترنتی آمازون
مایکل اوتو، ريیس گروه آلمانی اوتو، یکی از بزرگترین شرکتهاي سفارش و فروش اینترنتی دنیا، به همراه خانوادهاش با ثروت 7/18 میلیارد دلار در جایگاه بیست و یکم ثروتمندان جهان قرار دارد. گروه اوتو هر کالایی از اسباب بازی تا تجهیزات ساختمانی را میفروشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این گروه به خاطر 30 درصد افزایش فروش اینترنتیاش در سال گذشته، همچنان جایگاه دومین شرکت بزرگ خردهفروشی دنیا پس از شرکت آمازون را حفظ کرد.
مایکل اوتو متولد 12 آوریل سال 1943 در کولم در شمال لهستان است که در آن زمان در اشغال نازیها بود. اوتو کارآفرین آلمانی و یکی از روسای گروه اوتو است. مایکل که پسر ورنر اوتو است، در هامبورگ بزرگ شد. او در رشته اقتصاد در مونیخ تحصیل کرد و در سال 1971 مدرک دکترای خود را دریافت کرد. وی پس از اتمام تحصیل به عضویت هياتمدیره شرکت پدر درآمد. در فوریه 1981 اوتو به مقام ریاست گروه اوتو ارتقا پیدا کرد.
ورنر اوتو، پدر مایکل، متولد سال 1909 در انگلستان، یکی از موفقترین کارآفرینان آلمان است. او در بازسازی اقتصاد آلمان پس از جنگ جهانی دوم نقش مهمی داشته است. او زمانی که پدرش ورشکسته شد و دیگر نتوانست خرج تحصیل او را بدهد، مدرسه را پیش از فارغالتحصیلی رها کرد. ورنر به کارآموزی در یک شرکت مشغول شد و پس از مدتی کسبوکار خردهفروشی خود را در لهستان شروع کرد. او در آن زمان به خاطر فعالیتهای ضد هیتلر به زندان افتاد. ورنر اوتو پس از آزادی یک فروشگاه سیگار فروشی در همسایگی شهر برلین باز کرد. او در سال 1939 به شهر کولم نقل مکان کرد و در آن جا یک فروشگاه کفش باز کرد. دو فرزند اول او، اینگویلد و مایکل، در این سالها متولد شدند و همسر اولش نیز او را رها کرد. اوتو که به خاطر حادثهای مجروح شده بود، در بیمارستان بستری شد.
او که دیگر یک مهاجر بیپول با دو بچه بود، پس از جنگ به هامبورگ نقل مکان کرد و یک کارخانه کوچک کفش سازی تاسیس کرد. کارخانه او پس از مدت کوتاهی ورشکسته شد و اوتو به جای آن یک کسبوکار سفارش پستی کفش راهاندازی کرد. به این شکل او با سرمایهای ناچیز و تنها 4 کارمند در سال 1949 راه موفقیت خود را به سمت یکی از بزرگترین گروههای سفارش پستی دنیا با گردش سرمایه 15 میلیون یورو و بیش از 55 هزار كارمند آغاز کرد. او به تدریج به صنعت نساجی و کالاهای دیگر نیز وارد شد. ورنر با موفقیتی که به تدریج کسب میکرد، جرات ورود به بازار آمریکا در دهه 60 را پیدا کرد. او در تورنتوی کانادا شروع به ساخت گروه مدیریت املاک و داراییهای ساگیتا کرد. این گروه در حال حاضر بیش از 7000 آپارتمان و 140 هزار متر مربع فضای تجاری را مدیریت میکند. این گروه همچنین چندین پارک صنعتی راهاندازی کرده است. ورنر اوتو همچنین در سن 60 سالگی شروع به تاسیس یک گروه املاک و مستغلات در آمریکا به نام گروه پارامونت کرد.
او همواره روی کار و نه خود تمرکز میکند. ورنر باور دارد كه بعد از خانواده و سلامتی، بزرگترین منبع شادی او فرصتهای خلاقانه و نويی است که به کارآفرینان مستقل میدهد. شعار او این است که «همه چیز در جریان است» او فکر میکند افرادی که در یک جا ثابت میمانند و از ترس اشتباه کردن از گام برداشتن میترسند، نمیتوانند کارآفرین شوند. استراتژی نوآوری محور شرکت، تشکیل هياتمدیره کارآ و تفویض قدرت خود به تیمهای قوی مدیریتی، همواره از عوامل برتری ورنر بوده اند. در حال حاضر گروه اوتو در بیش از 19 کشور در قارههای اروپا، آمریکا و آسیا فعالیت میکند و حوزه فعالیتهای خود را به بخشهای خردهفروشی، مالی و خدماتی گسترش داده است.مایکل اوتو و خانوادهاش مالک املاک زیادی در کانادا و آمریکا، مراکز خرید در آلمان و فروشگاههای زنجیرهای مبلمان خانه کریت اند برل هستند. اوتو که به عنوان فردی متعهد به حفظ محیط زیست شهرت دارد، مدتها است که محصولاتی میفروشد که برای محیط زیست ضرر نداشته باشند.
او در سال 1993 بنیاد مایکل اوتو را تاسیس کرد. این بنیاد نقش مهمی را در انجام مذاکرات در مورد گرم شدن زمین ایفا کرده و همچنان به فعالیت خود در این زمینه ادامه میدهد. مایکل اوتو ازدواج کرده و 2 فرزند دارد و ساکن هامبورگ است. ورنر اوتو 101 ساله نیز در حال حاضر با همسر 70 ساله خود زندگی میکند. خانواده اوتو تاکنون در فعالیتهای خیرخواهانه زیادی نیز مشارکت داشتهاند.
بی باک بی بال
05-02-2011, 12:50
سلطان شکر خودمون چقدر سرمایه داره
املاک هنگکنگ در دستان خانواده کواک
خانواده هنگکنگی کواک، یکی از قدرتمندترین خانوادههای هنگکنگ، با مجموع ثروت هفده میلیارد دلار در جایگاه بیست و هشتم لیست ثروتمندان سایت فوربز درسال2010 قرار دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این خانواده، مالک شرکت املاک سان هونگ کای (SHKP) بوده و اداره آن را بر عهده دارد. این خانواده مالک بخشی از سهام شرکت تلهکام اسمارتون-ودافون و اپراتور اتوبوس شهری KMB هم هست. این شرکت که در سال 1972 وارد لیست بازار مبادلات سهام هنگکنگ شد، در حال حاضر بزرگترین شرکت دارایی و املاک در آسیا و هنگکنگ است.
حوزه تخصصی کار این شرکت در زمینه فروش و سرمایهگذاری روی پروژههای مسکونی و تجاری با کیفیت عالی است. بیش از 31 هزار کارمند و افراد متخصص در زمینه خرید زمین، معماری، عمران و ساخت، مهندسی و مدیریت املاک برای شرکت SHKP کار میکنند. گردش وجوه این شرکت در سال 2009 بیش از 34 میلیارد دلار هنگکنگ و سود عملیاتی آن در حدود 9/13 میلیارد دلار هنگکنگ بوده است.
بخش عمده درآمد و سود عملیاتی SHKP حاصل از فروش و اجاره املاک است. املاک تحت مدیریت این شرکت بزرگ در حدود 1/44 میلیون فوت مربع است. SHKP کسب و کارهای دیگر نزدیک به کسب و کار تخصصی خود مثل هتلداری، خدمات مالی، بیمه، مخابرات، تکنولوژی اطلاعات، حملونقل، لجستیک و زیرساختها دارد. تاک سنگ کواک در اوایل دهه 1960 به همراه فانگ کینگ هی و لی شائو کی (میلیاردر بیست و دوم سال 2010) شرکت املاک سان هونگ کای را تاسیس کرد. تاک سنگ کواک، (1911 چین-1990 هنگکنگ) پدر والتر، توماس و ریموند کواک و همسر سیو هینگ کوانگ، یک کارآفرین چینی و بنیان گذار بزرگترین شرکت توسعه املاک هنگکنگ بود.
او پس از جنگ جهانی دوم به هنگکنگ مهاجرت کرد و به همراه دو شریک خود این شرکت را تاسیس کرد. مقام ریاست او پس از مرگش به خاطر حمله قلبی به پسر بزرگتر او، والتر رسید.والتر (پینگ شئونگ) کواک متولد سال 1950 در هنگکنگ ريیس و مدیرعامل شرکت SHKP است.
او به همراه برادرانش، توماس و ریموند شرکت خانوادگی پدر را به ارث بردند. والتر و برادرانش پس از لی کا شینگ و لی شائو کی، در جایگاه سوم ثروتمندان هنگکنگ قرار دارند. او در سال 1997 توسط آدم ربایان ربوده شد؛ اما گفته میشود با پرداخت مبلغ 600 میلیون دلار هنگکنگ آزاد شد. والتر که این ربوده شدن اثر بدی رویش گذاشته بود، مسوولیتهای اجرایی خود در شرکت را به برادرانش سپرد و تنها عنوان ريیس و مدیر عامل را حفظ کرد. والتر دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترای افتخاری مهندسی شهرسازی از کالج سلطنتی علوم و تکنولوژی دانشگاه لندن بوده و همچنین عضو موسسه مهندسی شهرسازی بریتانیا و انجمن مهندسان هنگکنگ است.
والتر یکی از مدیران اجرایی شرکت سان ای ویژن و یکی از مدیران شرکت بینالمللی حملونقل و شرکت ویلسون پارکینگ و شرکتهای دیگر است. سان ای ویژن یک شرکت IT و از شرکتهای تابعه گروه سان هونگ کای است. این شرکت فراهمکننده خدمات اینترنتی و خدمات مدیریت سیستمها و طراحی و نصب ماهواره و سیستمهای امنیتی است.پسر دوم خانواده کواک، توماس (پینگ کوانگ) کواک متولد سال 1951 است. او در حال حاضر مدیر و نایبريیس شرکت سان هونگ کای است. او از کالج سلطنتی دانشگاه لندن مدرک کارشناسی مهندسی شهرسازی و از مدرسه تجارت دانشگاه لندن مدرک MBA گرفته است. توماس کواک بیش از 30 سال است که به شرکت خانوادگی پیوسته است. توماس، مدیر اجرایی شرکت سان ای ویژن و یکی از مدیران بانك ایست ایژا است.
او همچنین ریاست هیاتمدیره دانشکده اقتصاد و تجارت دانشگاه هنگکنگ را نیز بر عهده دارد.ریموند (پینگ لوئن) کواک متولد سال 1952، کوچکترین پسر خانواده و نایبريیس و مدیر شرکت سان هونگ کای است. او ريیس شرکت سان ای ویژن است. ریموند از دانشگاه کمبریج مدرک حقوق و مدرک MBA از دانشگاه هاروارد و مدرک دکترای افتخاری مدیریت از دانشگاه اوپن هنگکنگ و دکترای افتخاری حقوق از دانشگاه چینی هنگکنگ دریافت کرده است. ریموند ريیس شرکت مخابرات اسمارتون و از مدیران شرکت حملونقل بینالمللی و چند شرکت دیگر در هنگکنگ است.خانم کوانگ، مادر خانواده نیز همچنان در شرکت خانوادگی مشارکت دارد و از سال 2008 ريیس و مدیر غیراجرایی شرکت است. خانم کواک در کسب و کار املاک و مستغلات بیش از 40 سال سابقه کاری دارد. او همچنین در فعالیتهای خیریه و اجتماعی مختلفی از طریق بنیاد کواک مشارکت داشته است. هیاتمدیره و مدیران ارشد شرکت سان هونگ کای احترام زیادی برای خانم کوانگ قائل هستند.
غول متالورژی روسیه
ولادیمیر لیزین که در ابتدا یک مکانیک ساده بود، نهایتا به یکی از میلیاردرهای جهان تبدیل شد. لیزین در سال 2010 از سوی مجله فوربز با ثروت 8/15 میلیارد دلار سی و دومین میلیاردر دنیا اعلام شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولادیمیر لیزین متولد 7 مه سال 1956 در اوانوو یک تاجر روسی در زمینه صنعت فولاد است. ولادیمیر لیزین از سال 1996 یکی از اعضای هياتمدیره شرکت فولاد نوولیپتسک (NLMK) یکی از 4 شرکت بزرگ روسیه در زمینه فروش بیش از 7/11 میلیارد دلار در سال 2008 و تولید 2/9 میلیون تن فولاد بوده است و در سال 1998 ريیس این شرکت شد. شرکت فولاد نوولیپتسک در سال 1993 در روسیه تاسیس شد. این شرکت در حال حاضر بیش از 60200 کارمند دارد و یکی از بزرگترین شرکتهای فولاد از لحاظ سودآوری به ازای هر تن تولید است.
لیزین از سال 1993 به عنوان ريیس هياتمدیره بسیاری از تولیدکنندگان پیشتاز آهن در روسیه شامل NLMK، MMK و سایانسک و کارخانه آلومينیوم نووکانزنتسک بوده است.
ولادیمیر لیزین قبل از تحصیل در موسسه متالورژی سیبری در رشته مهندسی متالورژی، در شرکت یوژکوتزباسوگل به عنوان مکانیک مشغول به کار شد و پس از فارغالتحصیلی در سال 1979، در شرکت آهن تولاچرمت به عنوان سرکارگر شروع به کار کرد. او مسیر ترقی را تا رسیدن به مقام مدیر بخش و مدیر کارگاه طی کرد. او در این شرکت در پستهایی چون سازنده فولاد، اپراتور نصب ریخته گری مداوم فولاد، جانشین ريیس کارگاه و غیره کار کرد.
سپس از سال 1985 تا 1989 در موسسه تحقیقات اوکراین در متالورژی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شد و بعد از آن به قزاقستان رفته و به عنوان جانشین ريیس مهندسی و نماینده مدیرکل کارخانه فولاد کاراگاندا، یکی از چهار کارخانه فولاد بزرگ قزاقستان استخدام شد. او تحت رهبری سوسکوتز ريیس این شرکت، اولین تجربه تجاری خود را کسب کرد که هنوز هم به خوبی از آن یاد میکند. کاراگاندا سپس با یک شرکت سوئیسي ادغام شد که لیزین مدیرعامل یکی از زیرمجموعههای آن به نام شرکت فولاد TSK شد. لیزین در سال 1991، زمانی که ريیساش، سوسکوتز، به عنوان وزیر متالورژی برگزیده شد با او به مسکو آمد.
لیزین در سال 1992 به گروه بزرگ و قدرتمندی به نام گروه ترانس ورلد پیوست. این گروه توانست در بخش صادرات فولاد و آلومینیوم روسیه به یک قدرت بزرگ تبدیل شود؛ به طوری که در سال 1993 این گروه با فروش 5/4 میلیارد دلار سومین تامینکننده بزرگ آلومینیوم در جهان شد. این در حالی بود که این گروه در آن زمان هنوز مالک هیچ کارخانهای نبود. ولادیمیر لیزین در سال 2000، زمانی که شرکا تصمیم به جدا شدن از هم گرفتند، مدیر شرکت بود و بخش عمدهای از سهام شرکت بزرگ روسی نوولیپتسک را به عنوان سهم خود از این جدایی برداشت.
وي تحصیلات خود را تا مقطع دکترای مهندسی و دکترای اقتصاد ادامه داد. ولادیمیر لیزین فرآیندهای متالورژیکی مختلفی را به نام خود ثبت کرده و ومقالات زیادی در زمینه متالورژی و اقتصاد به انتشار رسانده است.
لیزین یکی از اساتید آکادمی اقتصاد ملی و از دریافتکنندگان جایزه شورای وزارت در علوم و مهندسی (در سال 1989)، جایزه افتخاری متالورژیست روسیه (در سال 1999)، شوالیه افتخاری فدراسیون روسیه (در سال 2000) و شوالیه افتخاری سنت سرگی رادونژسکی (در سال 2001) است.
ولادیمیر لیزین یک مجتمع بزرگ آموزش تیراندازی به نام لیزیا نورا در نزدیکی مسکو ساخته که یکی از بزرگترین مجتمعهای تیراندازی در اروپا محسوب میشود. او همچنین یک روزنامه نه چندان موفق به نام گازتا منتشر میکند. لیزین در سال گذشته ایستگاه رادیوی اخبار تجارت، روی موج افام را هم خریده است.
20 ثروتمند تاریخ
20 فرد ثروتمند تاریخ که ثروت آنها بر اساس تخمین های علمی و مطابقت با نرخ تورم در سپتامبر 2008 ارزیابی شده است. باید توجه داشت که در لیست ارائه شده تنها بیل گیتس، وارن بافت و کارلوس اسلیم در قید حیات هستند. همینطور لازم به ذکر است که آنها هنوز هم شانس آن را دارند که جایگاه خود را در میان ثروتمند ترین افراد تاریخ بهبود ببخشند. همانطور که خواهید دید بسیاری از افراد موجود در این فهرست از بریتانیا و آمریکا هستند و دلیل آن را می توان وجود یک سیستم مالکیت خصوصی مشخص و همچنین سیستم ارزیابی و تخمین نظام مند در این دو کشور دانست.
به گزارش پول نیوز برای محاسبه میزان ثروت افراد در هر جامعه ای ابتدا نیازمند شرایطی خاص در این زمینه هستیم:
ابتدا، حتما باید یک سیستم مالکیت خصوصی وجود داشته باشد تا افراد بتوانند دارایی هایی مختص به خود را در اختیار داشته باشند؛ سیستمی که تعلق دارایی به آنها را تضمین کرده و به آن مشروعیت ببخشد.
همچنین، وجود نوعی سیستم یا مرجع ارزیابی برای بررسی ارزش و بهای دارایی ها به صورت خالص و بر اساس یک ارز رایج (مثلا دلار آمریکا) است.
و در آخر، پنهان نبودن دارایی های افراد و قابلیت محاسبه آن موضوع مهمی در رتبه بندی افراد پولدار است. باید توجه داشت در بسیاری از موارد اطلاعات دقیقی از میزان دارائی افراد در دست نیست. فرار از پرداخت مالیات های سنگین یکی از دلایل اصلی این پنهان کاری است.
فهرست زیر شامل 20 فرد ثروتمند تاریخ است که ثروت آنها بر اساس تخمین های علمی و مطابقت با نرخ تورم در سپتامبر 2008 ارزیابی شده است. باید توجه داشت که در لیست ارائه شده تنها بیل گیتس، وارن بافت و کارلوس اسلیم در قید حیات هستند. همینطور لازم به ذکر است که آنها هنوز هم شانس آن را دارند که جایگاه خود را در میان ثروتمند ترین افراد تاریخ بهبود ببخشند. همانطور که خواهید دید بسیاری از افراد موجود در این فهرست از بریتانیا و آمریکا هستند و دلیل آن را می توان وجود یک سیستم مالکیت خصوصی مشخص و همچنین سیستم ارزیابی و تخمین نظام مند در این دو کشور دانست.
شماره 20: کارلوس اسلیم (Carlos Slim)
میزان ثروت: 61.8 میلیارد دلار
منبع ثروت: کارلوس اسلیم مالک چندین شرکت بزرگ مخابراتی به ویژه شرکت «آمریکا موویل» در مکزیک است که یکی از بزرگترین شرکتهای آمریکای لاتین محسوب می شود. گفته می شود که بین سالهای 2005 تا 2007 میزان دارایی های اسلیم دوبرابر شده است و در این مدت روزانه 27 میلیون دلار بر آن افزوده شده است. دلیل این امر ساده است: او مالک همه چیز در مکزیک است. مالکیت حدود 200 شرکت در اختیار اوست که در زمینه های مخابرات، حمل و نقل، تولید سیگار و صنعت نوشابه سازی فعالیت دارند.
19: وارن بافت (Warren Buffett)
میزان ثروت: 63.9 میلیارد دلار
منبع ثروت: سرمایه گذاری در زمینه های مختلف. او مدیر عامل و سهامدار اصلی شرکت برکشایر هاتاوی می باشد. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ ٬ او ۸۳٪ از دارایی خود را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اهدا کرد. او قول داده تا پایان عمرش 99 درصد از داراییهای خود را اهدا کند. علیرغم داشتن ثروت زیاد، او به داشتن زندگی ساده و رفتار فروتنانه مشهور است. آخرین معامله اقتصادی وی، خرید 23 میلیارد دلاری شرکت ریلگی با همکاری شرکت مارس بود. وی همان فردی است که در مقابل کنگره حاضر شد و بر اهمیت وضع مالیات بر املاک تاکید کرد. فقط ثروتمندترین مردان تاریخ می توانند دست و دلبازی های میلیاردی داشته باشند.
18: سام والتون (Sam Walton)
میزان ثروت: 64.5 میلیارد دلار
سام والتون یک خرده فروش افسانه اي بود که در سال 1962 «وال مارت» را بنيان نهاد. ميگويند اگر سام والتون اكنون زنده بود، ثروتي دو برابر بيل گيتس داشت. او سال 1998 در ميان فهرست 100 فرد تاثيرگذار قرنبيستم مجله تايم قرار گرفت. شرکت مال مارت به اندازه ای رشد کرده است که هر کدام از چهار فرزند سام والتون ثروتی معادل 20 میلیارد دلار دارند. درگذشت سام والتون در سال 1992 بسیار زودتر از آن بود که وی بتواند پتانسیل کامل امپراتوری خود به نام وال-مارت را ببیند، هر چند که در طول عمر خود، قطعا فرد موفقی بود. او از یک فروشگاه کوچک در آرکانزاس به یکی از پولدارترین مردان تاریخ تبدیل شد.
17: مارشال فیلد (Marshall Field)
میزان ثروت: 66.1 میلیارد دلار
منبع ثروت: فلسفه «همیشه حق با مشتری است» با مارشال فیلد آغاز شد. از این رو آگاهی درباره ارائه خدمات مناسب به مشتریان با موفقیت روبرو شد و فیلد را در لیست ثروتمندان تاریخ قرار داد. وی کار خود را از فروشگاههای کوچک آغاز کرد اما طی مدت کوتاهی، ثروت هنگفتی را بدست آورد. فیلد سرمایه گذاریهای خوبی در حوزه املاک و مستغلات در شیکاگو انجام داد.
16: استفان وان رنزلایر (Stephen Van Rensselaer)
میزان ثروت: 68.5 میلیارد دلار
منبع ثروت: رنزلایر سرهنگ ارتش ایالات متحده آمریکا و عضو مجلس ایالتی نیویورک بود. وی با تاسیس «موسسه پلی تکنیک رنزلایر» تجارت پرسودی را براه انداخت.
15: جی گولد (Jay Gould)
میزان ثروت: 71.2 میلیارد دلار
جی گولد غول راه آهن ایالات متحده آمریکا و سلطان بازار طلا و همچنین بانی تحول در صنعت حمل و نقل آمریکا در قرن نوزده بود. وی با همکاری یک سرمایه گذار دیگر به اسم جیمز فیسک به شناخته شده ترین چهره های بازار طلا در زمان خود تبدیل شدند.
14: هنری دوک از لنکستر (Henry Duke of Lancaster)
میزان ثروت: 77.5 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی تاریخدان ویلیام روبنشتاین در نشریه تایمز و محاسبه ثروت وی بر اساس دلار و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
وی یک دیپلمات انگلیسی، نجیب زاده، سرباز و از اعضای بنیان گذار «فرمان شوالیه گری» بود. امروزه او بیشتر بخاطر انجام مذاکرات صلح با فرانسه و حامی «کالج کورپوس کریستی» در دانشگاه کمبریج شناخته می شود.
13: فردریک ویرهاوزر (Frederick Weyerhaeuser)
میزان ثروت: 79.4 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: او بنیانگذار «شرکت ویرهاوزر» به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های تهیه الوار در ایالات متحده آمریکا است. به عبارتی ویرهاوزر فردی است که نامش با صنایع چوب و الوار عجین شده است. پس از جنگ داخلی در آمریکا با توجه به افزایش تقاضا برای خرید الوار به منظور مرمت آسیب های برجامانده از جنگ ،ویرهاوزر برگ برنده را در اختیار داشت چراکه هر روز بر میزان تقاضای الوار افزوده می شد. وی نقش مهمی در ایجاد بسیاری از فرصت های شغلی در مزارع بسیاری از مناطق ایالات متحده داشت.
12: ای. تی. استوارت (A.T. Stewart)
میزان ثروت: 88.9 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: استوارت یکی از کارآفرین های برجسته آمریکایی بود. وی اولین فروشگاه خرده فروشی خود را منهتن تاسیس کرد و پس از اندک مدتی فرشگاههای زنجیره ای خود را در سراسر ایالات متحده گسترش داد.
11: جان از منطقه گونت (John of Gaunt)
میزان ثروت: 101 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی تاریخ دان ویلیام روبنشتاین در نشریه تایمز و محاسبه ثروت وی بر اساس دلار و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: او نایب السلطنه ریچارد دوم در پایان دوره پادشاهی وی و هم چنین پدر هنری بولینگ بروک (یکی از پادشاهان انگلیس) بود. جان از شخصیت های داستان های شکسپیر هم به شمار می رود. وی به لطف دارائی های به ارث رسیده از طرف پدرش جز ثروتمندان تاریخ به شمار می رود.
10: استفان گیرارد (Stephen Girard)
میزان ثروت: 105 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
گیرارد یک آمریکایی فرانسوی الاصل بود که از چهره های موفق صنعت حمل و نقل به شمار می رفت. او در اواخر عمر خود وارد صنعت بانک داری شد و «بانگ گیرارد» را تاسیس کرد.
9: ریچارد فیزالان دهم (Richard Fitzalan 10th Earl of Arundel)
میزان ثروت: 108 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی تاریخ دان ویلیام روبنشتاین در نشریه تایمز و محاسبه ثروت وی بر اساس دلار و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: او کنت منطقه آروندل و یک فرمانده نظامی بود و در جنگ های استقلال اسکاتلند و جنگ های یکصد ساله برای بریتانیا جنگید. فیزالان ثروت فراوانی را در طول عمر خود بدست آورد.
8: جان جاکوب آستور (John Jacob Astor)
میزان ثروت: 121 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: او یک تاجر موفق در صنعت پوست و خز بود و انحصار این بازار را در حدود سالهای 1800 در دست داشت. وی سرانجام حوزه تجارت خود را تغییر داد و به سرمایه گذاری در زمینه املاک در نیویورک سیتی روی آورد.
7: ویلیام دو وارن (William de Warenne)
میزان ثروت: 134 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی تاریخ دان ویلیام روبنشتاین در نشریه تایمز و محاسبه ثروت وی بر اساس دلار و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: ویلیام دو وارن که اصلیت نرماندی داشت در جنگ هاستینگ ها شرکت کرد و عمده ثروت خود را از مناطق نورث فولک و یورکشایر جمع آوری کرد.
6: بیل گیتس (Bill Gates)
میزان ثروت: 136 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی ها از منابع مختلف و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: بیل گیتس در سال 1975 شرکت مایکروسافت را با همکاری پاول آلن بنیان نهاد و در مدت کوتاهی به غول صنعت کامپیوتر تبدیل شد.
5: آلان روفوس (Alan Rufus)
میزان ثروت: 149 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی تاریخ دان ویلیام روبنشتاین در نشریه تایمز و محاسبه ثروت وی بر اساس دلار و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: روفوس یک نورمن بود که در جریان حمله ویلیام فاتح به بریتانیا در قرن یازده به نیروهای او پیوست. او مالکیت بیش از 250 هزار هکتار زمین از یورکشار تا لندن را در اختیار داشت و همچنین مالک قلعه ریچموند در شمال یورکشایر بود.
4: کورنلیوس واندربیلت (Cornelius Vanderbilt)
میزان ثروت: 185 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: واندربیلت ابتدا در صنعت قایقهای بخار سرمایه گذاری کرد اما در سال 1862 شروع به خریدن خطوط راه آهن نمود و پس از مدتی نسبتا طولانی توانست به جمع میلیاردهای تاریخ بپیوندد.
3: ویلیام کانکویرور (William The Conqueror)
میزان ثروت: 209 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی تاریخ دان ویلیام روبنشتاین در نشریه تایمز و محاسبه ثروت وی بر اساس دلار و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: وی در سال 1066 اولین حمله خارجی خود به بریتانیا را با موفقیت به اجرا درآورد. اگر چه او پادشاهی خودکامه بود اما میزان ثروت وی قبل از رسیدن به تاج و تخت، همچنان می تواند وی را در ردیف سومین فرد ثروتمند جهان قرار دهد.
2: اندرو کارنگی (Andrew Carnegie)
میزان ثروت: 309 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: کارنگی زمانی که بازار تجارت فولاد پر رونق بود به سرمایه گذاری در این صنعت روی آورد و پس از مدت کوتاهی به امپراتور صنعت فولاد ایالات متحده تبدیل شد.
1: جان دی. راکفلر (John D. Rockefeller)
میزان ثروت: 336 میلیارد دلار (بر اساس ارزیابی پیتر برنشتاین از مجله فوربس و مطابقت آن با نرخ تورم روز)
منبع ثروت: راکفلر در سال 1870 و در سن 31 سالگی شرکت استاندارد اویل را تاسیس کرد و بسیاری از پالایشگاه های نفت در ایالات متحده را خریداری نمود. او در اواخر عمر خود مالک بیش از 90 درصد از صنعت نفت آمریکا بود.
منبع:بیزنس اینسایدر
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.