مشاهده نسخه کامل
: سریال جراحت
Jang Bogo
05-09-2010, 00:37
به نظر من جراحت واقعا قشنگه و بعد از چند سریال آبکی ایرانی بالاخره یه سریال جوندار با داستانی متفاوت میبینیم
mehdi30nema
05-09-2010, 09:22
بدو ورود بزرگ به خونه اسماعیل هم خیلی باهال بود .
سیگار گوشه لب بزرگ بعد یه پک و انداختنش رو زمین ، با اون حالش فقط پاشنه کشیدن کفششو کم داشت تا بشه قیصر .
آتنه فقیه نصیری:با کفش اومدی تو خونه ی من؟؟
بزرگ:برو آشتو بپز
=))))))))))))))))))
pcforlife
05-09-2010, 15:03
کلا به مامان لطیفه دیالوگ های مدرن هم بدن، نمیتونه خوب اداشون کنه!:2:
آقابابا: سریالهای ماه رمضان مجموعهای از تلخی است
یک کارشناس و مدرس رسانه معتقد است در ماه رمضان کمدی مناسبی پخش نشده و سریالهای ماه رمضان نمایش مجموعهای از تلخیها و سیاهیها است. ابوالفضل آقابابا، کارشناس و مدرس دانشگاه در ارزیابی مجموعههای ماه رمضان گفت: گرچه مجموعههای ماه رمضان امسال در ژانرهای متفاوت است، اما ساختار آنها نزدیک به هم و شبیه است. همه آنها درباره خانواده است. گویی در جامعه مسئله دیگری برای پرداختن به آن وجود ندارد که فقط به خانواده میپردازیم. متاسفانه مدیران تلویزیون توجه نکردند که سریالهای ماه رمضان تنوع برای مخاطب داشته باشد.
وی در ادامه افزود: مجموعه تلویزیونی "نون و ریحون" قرار بوده طنز باشد، اما از طنزهای سخیف هم پایینتر است. در ماه رمضان مجموعه کمدی مناسبی ندیدم. مجموعههای "جراحت"، "در مسیر زایندهرود" و "ملکوت" هم تراژیک هستند. سریالهای ماه رمضان مجموعهای از تلخیها و سیاهیها است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این کارشناس رسانه گفت: من به دیالوگهای برخی از مجموعههای ماه رمضان انتقاد دارم. مثلاً در مجموعه "جراحت" نوع روابط انسی (آتنه فقیه نصیری) با پسرش صحیح نیست. کجای دنیا یک مادر و پسر این طوری صحبت میکنند که در این سریال شاهد آن هستیم.
آقابابا با اشاره به کارگردانی مجموعه "جراحت" گفت: عسگرپور با کارگردانی سریال تلویزیونی "جراحت" یک گام به جلو برداشته است و نسبت به دیگر کارهای سینمایی و تلویزیونیاش تسلط بیشتری در کارگردانی کسب کرده است. گرچه سریال به لحاظ محتوا ایرادهایی دارد.
وی یادآور شد: گرچه من سریالها را میبینم، اما به خاطر ارزشمند بودن آنها نیست، بلکه به این دلیل است تا ببینم که چقدر مسائل اجتماعی انعکاس داده شده است. اگر تلویزیون در بخش خبر برخی مسائل جامعه را منعکس نمیکند، اما در سریالهای تلویزیونی ناچار است مشکلات را منعکس کند. احساس میشود معاونت سیاسی با معاونت سیما هماهنگی زیادی ندارند. به لحاظ تکنیک در سریالسازی پیشرفت زیادی داشتیم، اما سریالها به لحاظ محتوا ضعیف هستند.
این کارشناس رسانه با اشاره به مجموعه "ملکوت" به کارگردانی محمدرضا آهنج گفت: آهنج با ساخت سری دوم سریال "عملیات 125" نشان داد کارگردان خوبی است، اما در مجموعه "ملکوت" به دلیل فیلمنامه ضعیف و سفارشی کار بدی در آورده و به نظرم اعتبار خودش را از دست داده است. در این سریال دیالوگهای حاج فتاح (محمدرضا شریفی نیا) با فرشته خیلی بد است.
آقابابا اشاره کرد: در مجموعه "در مسیر زاینده رود" بازیگران خوبی مثل حسین محجوب و مهرانه مهین ترابی حضور دارند، اما کارگردانی حسن فتحی که بیننده او را بیشتر با شب دهم میشناسد زیاد خوب نیست. فرزاد موتمن بر خلاف دیگر کارهایش حتی یک کار متوسط ارائه نکرده است. در مجموعه طنز "نون و ریحون"علی قربانزاده بازی کرده که برای ایفای نقشهای کمدی مناسب نیست.
John Cena723
05-09-2010, 17:54
کلا به مامان لطیفه دیالوگ های مدرن هم بدن، نمیتونه خوب اداشون کنه![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داداش تنها کسی که بازیش تو این سریال حرف نداره همون مامان لطیفه هستش :46:
MaaRyaaMi
05-09-2010, 18:11
نه اصلا!
به نظرم اگه نبود هم اتفاق خاصی نمی افتاد ---> ثریا قاسمی
Ssarshar
05-09-2010, 18:22
با تمام احترامي كه براي ثريا قاسمي قائلم ولي معتقدم يكي از كليشه اي ترين بازيگران سينما و تلويزيون ايران هست !
انرژي زيادي صرف بازيش ميكنه ! ولي همه چيز كه انرژي نيست ! اين خانوم رو توي هر فيلمي ببينيد با يك نوع ميميك خاص
صورت و حتي طرز نگاه ها – برخورد ها و حركتها هيچ تفاوتي باهم نداره فقط ديالوگها متفاوتن كه اونم به سناريست مربوطه !
من كه هيچ نتونستم با بازي مصنوعي و تكراري ايشون كنار بيام
M . Sayid
05-09-2010, 18:48
با تمام احترامي كه براي ثريا قاسمي قائلم ولي معتقدم يكي از كليشه اي ترين بازيگران سينما و تلويزيون ايران هست !
انرژي زيادي صرف بازيش ميكنه ! ولي همه چيز كه انرژي نيست ! اين خانوم رو توي هر فيلمي ببينيد با يك نوع ميميك خاص
صورت و حتي طرز نگاه ها – برخورد ها و حركتها هيچ تفاوتي باهم نداره فقط ديالوگها متفاوتن كه اونم به سناريست مربوطه !
من كه هيچ نتونستم با بازي مصنوعي و تكراري ايشون كنار بيام
خداییش فقط نقش های مامان لطیفه گونه بهش میدن
alidata2010
05-09-2010, 18:52
البته مامان لطیفه قبل از انقلاب جیگری بود برای خودش:31:
سلام به همه ی دوستان ...
اومدم نظرم رو بگم.
حالا میگم :دی :
"خیلی مضخرفه"
خداخافظ دوستان .:دی
hamid_diablo
05-09-2010, 20:12
انرژي زيادي صرف بازيش ميكنه ! ولي همه چيز كه انرژي نيست ! اين خانوم رو توي هر فيلمي ببينيد با يك نوع ميميك خاص
صورت و حتي طرز نگاه ها – برخورد ها و حركتها هيچ تفاوتي باهم نداره فقط ديالوگها متفاوتن كه اونم به سناريست مربوطه
خوب 99 درصد بازیگرای ایرانی همینطورین.همین هوشی تو 50 تا سریال نوع نگاه کردنش یه فرم بود.آقا نمیگه که نقشهای مثبت یا منفی طرز نگاه کردنشون خوب باید فرق داشته باشه
تارخ هم همون آقای دکتر اون سریال ماورایی که 2 سال پیش پخش میکرده هستش فقط کمی حس فیلمفارسی رو به رولش اضافه کرده
---------- Post added at 09:12 PM ---------- Previous post was at 09:10 PM ----------
البته مامان لطیفه قبل از انقلاب جیگری بود برای خودش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
به به..........شما دیگه چرا
البته بعد از انقلاب فکر کنم دیگه کار نکرد تا همین 3 سال پیش درسته بچه ها
hamidras
05-09-2010, 20:15
پدیده ای هم هست به نام لیست سیاه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این دیگه چیه ندیدم تا حالا!!
Lady Negar
05-09-2010, 20:34
ای بابا بچه ها بحث خارج از تاپیک نکنین..
=================================
یه سوال چرا تو این فیلم هرکسی میخواد فرار کنه میاد شرکت بزرگینا؟؟؟؟
راستی صحنه ی تصمیم هوشی برای تحویل دادن خودش خیلی کلیشه ای بود.
فیلم داره به طرز خیلی بی معنی ای معنوی میشه!
پ.ن:راستی میدونستین رامین راستاد کشف خود تارخه؟
Geronimo_AD
05-09-2010, 20:56
البته بعد از انقلاب فکر کنم دیگه کار نکرد تا همین 3 سال پیش درسته بچه ها
ولی من از وقتی چش باز کردم اینو تو تی وی میدیدم!
فیلم داره به طرز خیلی بی معنی ای معنوی میشه!
نکنه باز سرهمبندی و ماسمالی بشه و یه نتیجه اخلاقی مسخره ازش بگیرن!
" آیا میدانستید کراک موجود در ایران هروئین فشرده شده است ؟ "
من که نمیدونستم!...:31:
mahdi7610
05-09-2010, 20:56
یه سوال چرا تو این فیلم هرکسی میخواد فرار کنه میاد شرکت بزرگینا؟؟؟؟
اخه توی این فیلم اگه بری پارک مامور زود میاد و گیر میده :دی
امیر حافظ و اکرم واسه بار دوم توسط مامور گیر افتادن . این دوتا هم باید میرفتن شرکت بزرگینا :دی
قسمت امروز فقط تیکه اخرش یه خورده جالب بود . اونم حرفهای که امیر حافظ و اکرم به هم زدن . اینکه تو واسه من بمیر و من واسه تو بمیرم . بقیه اش کلا اب بستن به فیلم
قسمت بعدی انگار امیر حافظ یه خورده به غیرت میاد :دی
masih eia
05-09-2010, 20:58
آقای Nar Nia جون هر کی دوست داری از خبرگزاری های دولتی و وابسته مثل مهر و ایرنا و ... مطلب اینجا کپی پیست نکن.
بزار حداقل یه ذره بحث حالت ازاد داشته باشه . این خبرگزاری ها به اندازه کافی رو مخ آدم هستن.
بیا بین تو تاپیک در مسیر زاینده چه غوغایی کردن
خوب خدارو شکر
این ثریا قاسمی هم عمرش رو داد به ما تو این فیلم!!
Hamid Hamid
05-09-2010, 22:22
خوب 99 درصد بازیگرای ایرانی همینطورین.همین هوشی تو 50 تا سریال نوع نگاه کردنش یه فرم بود.آقا نمیگه که نقشهای مثبت یا منفی طرز نگاه کردنشون خوب باید فرق داشته باشه
تارخ هم همون آقای دکتر اون سریال ماورایی که 2 سال پیش پخش میکرده هستش فقط کمی حس فیلمفارسی رو به رولش اضافه کرده
---------- Post added at 09:12 PM ---------- Previous post was at 09:10 PM ----------
به به..........شما دیگه چرا
البته بعد از انقلاب فکر کنم دیگه کار نکرد تا همین 3 سال پیش درسته بچه ها
نه حميد جون 25 سال هست كه داره كار ميكنه 3 سال كجا بود.مثلآ همين دختر شيريني فروشش واسه 10 سال پيش هست و فيلم خواستگاري كه واسه سال 68 هست و ...ديگه بقيشم كه سريال هاي درقلب من كه واسه 77 هست و در پناه تو كه واسه سال 73 هست و چند سريال ديگه ازقبيل او يك فرشته بود و ...
كلآ به طور جدي بعد از انقلاب از سال 65 شروع به كار كردند با سريال خانه ي ابري
اينم عكسي از ايشون در كنار مادر عزيزش و مادر سينماي ايران
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظر مي رسه كه قراره تو يه قسمت كل سريال جمع شه..!
Enemy Killer
05-09-2010, 22:45
من که می گم بیایم با هم یک فیلمنامه بنویسیم توپ این مشکلات هم رفع کنیم بعد هم بدیم برای ماه رمضان سال دیگه بسازنش تا حداقل یکمی سینمایی ایران اینجوری ضایع نشه
mohsen_gh1991
05-09-2010, 23:53
خوب خدارو شکر
این ثریا قاسمی هم عمرش رو داد به ما تو این فیلم!!
هنوز که نمرده.:31:
هنوز که نمرده.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قسمت بعدی که میمیره:دی
babak_eivazi
06-09-2010, 00:42
من که می گم بیایم با هم یک فیلمنامه بنویسیم توپ این مشکلات هم رفع کنیم بعد هم بدیم برای ماه رمضان سال دیگه بسازنش تا حداقل یکمی سینمایی ایران اینجوری ضایع نشه
شما شروع کن با کمک بچه هایه فروم lost 2 رو بنویسیم ! :31:
Enemy Killer
06-09-2010, 14:55
قسمت بعدی که میمیره:دی
با مردنش تغییری توی فیلم ایجاد نمی شه همون فیلم مبتذل باقی می مونه
mhv_kntu
06-09-2010, 17:13
من که می گم بیایم با هم یک فیلمنامه بنویسیم توپ این مشکلات هم رفع کنیم بعد هم بدیم برای ماه رمضان سال دیگه بسازنش تا حداقل یکمی سینمایی ایران اینجوری ضایع نشه
به سینمای ایران ربطی نداره . سریال برای صدا و سیما ست .
دوستانی که انتقاد کلی می کنن و می گن کلا سریال ها بدرد نمی خورن من جمله این سریال، توجه کنن که شدیدا دست سازندگان فیلم و سریال تو ایران بسته هست.
بعضی ها انتقاد می کنن میگن چرا مشکلات اجتماعی تو فیلم ها خوب نشون داده نمیشه و یا فقط به خانواده گیر دادن ! چون نمیشههههههههههههههههههههه ه
طبق لایحه ای که حدود 6 سال پیش به مجلس رفت و تصویب و تبدیل به قانون شد ! که قانون ضد سیاهنمایی نامیده میشه ، رسانه ها مثل صدا و سیما و روزنامه ها و ... حق نشون دادن سیاهی ! تو جامعه رو ندارن ! این یعنی چی؟ یعنی اینکه اگه تو فیلمی نشون داده بشه یه خونواده ای ازشدت بی پولی یه سری بلاهایی داره سرش میاد اون فیلم هیچ موقع نمایش داده نمیشه ! و از این قبیل مشکلات.
اگر هم دقت کنین ، به تنها فیلم ماه رمضان امسال که بعضی از دولتی ها نمره قبولی دادن ملکوت بود ! یکی از دلالیلش همین هست ، داستان فیلم مربوط به یه خانواده کارخونه دار هست و کاملا از لحاظ مادی توپ و فقط یه شخصیت ید و بی خدا داره که آخرش به سرای اعمالش می رسه و بیشتر روی مشکلات اخروی مانور میده ! (طرف 2 میلیارد به یکی ذین داره باید بده ! )
می تونین به پست های آقای nar nia که زحمت می کشن و مطالب رو از خبرگزاری های دولتی تو تاپیک های فیلم کپی پیست می کنن مراجعه کنید .
کلا تو فیمنامه ای که قرار شده بنویسین همه چیزه حامعه رو گل و بلبل باید نشون بدین و چند نفری رو با یه سری مسکلات خاص نشون بدین که آخرش آدم خوب ها مشکلشون رفع میشه و آدم بدها به سزای عملشون میرسن.
پروژه Lost 2رو هم متوقف کنید چون Lost 1 رو هم گیر دادن و به صهیونیت ها و پست مدرنیسم و ... ربط دادن و پخ پخ
انتقاد از سریال ماه رمضان/ مرفین بیمارستانی اعتیادآور نیست
رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران گفت: تزریق مرفین به بیمار بستری در بیمارستان اعتیاد نمی آورد و آنچه در مجموعه تلویزیونی ماه رمضان به تصویر در آمده با واقعیت پزشکی همخوانی ندارد. دکتر محمد مهدی قیامت در مورد معتاد شدن بیمارانی که در بیمارستان به آنها مرفین تزریق می شود به خبرنگار مهر گفت: تزریق مرفین برای تسکین درد است و به هیچ وجه اعتیاد نمی آورد.
این در حالی است که در یکی از مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان، مردی را نشان می دهد که در اثر تزریق مرفین به هنگام بستری بودن در بیمارستان، معتاد به موادمخدر شده است.
رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران با تاکید بر اینکه در بیماران سرطانی که درد زیادی دارند از دوز بالای مرفین استفاده می شود اما وابستگی ایجاد نمی کند، تصریح کرد: در علوم پزشکی کتابی وجود دارد تحت عنوان "افسانه های مرفین" که به این قبیل موضوعات پرداخته است.
قیامت افزود: نوع مرفین مورد استفاده در بیمارستانها شیمیایی بوده و ترکیبات آن کاملا متفاوت از مرفین مخدر است و به هیچ وجه اعتیادآور نیست.
"جراحت" نمایش باورپذیر روابط انسانی
مجموعه "جراحت" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور تصویری باورپذیر از روابط انسانی و مشکلات اجتماعی است. به گزارش خبرنگار مهر، "جراحت" در مقایسه با مجموعههای دیگر ماه رمضان امسال آن قدر امتیاز دارد که پربینندهترین بودن آن طبیعی به نظر میرسد. مجموعهای اجتماعی خانوادگی که تصویری از روابط و مناسبات نامتعادل و شکننده جامعه امروز روایت میکند. آنهم در رسانهای که برای نمایش تلخیها و پلشتیها به فانتزی روی میآورد و معمولا در قالب مجموعههایی خنثی مشکلات را به نمایش میگذارد.
در چنین فضایی است که ساخت مجموعههای "جراحت" و "در مسیر زاینده رود" اتفاقهایی مبارک محسوب میشوند و بابت آنها باید خوشحال بود، خوشحال بود که مدیران تلویزیون رضایت دادهاند فیلمنامه تلخ اما کم ایراد سعید نعمتالله ساخته شود یا روایت علیرضا نادری از جامعه ورزشی و بحرانهای اخلاقیاش مقابل دوربین برود، هر چند احتمالا مدیران دوست داشتند هر چهار شبکه طنزی مانند "نون و ریحون" روی آنتن بفرستند!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آتنه فقیه نصیری در نمایی از "جراحت"
مجموعه "جراحت" نشان دهنده پختگی فیلمنامهنویسی است که با هر کارش مخاطب را غافلگیر میکند، سعید نعمتالله در این سالها روند روبه رشدی داشته، در انتخاب موضوع و پرداختن به موقعیتهای ملتهب به مهارت رسیده، زیر و بم روابط انسانی را شناخته و خوب میداند شخصیت تاثیرگذار شخصیت خاکستری است.
او بیشتر در تلویزیون فعالیت کرده و با هوشمندی با توجه به مشکلات و ممیزی در این رسانه پرمخاطب امکان روایت قصههایی را به وجود آورده که کمتر در تلویزیون دیدهایم، در "زیر هشت" او مناسبات و روابطی را خلق کرده بود که متاثر از سینمای خیابانی دهه 50 بود، او همان قدر در ترسیم روزگار سیاه عطا (امیر جعفری) موفق بود که در "جراحت" توانسته فضایی ملموس از روابط و مشکلات یک خانواده سنتی مذهبی ارائه دهد.
"جراحت" شکنندگی و پیچیدگی روابطی را به تصویر میکشد که ظاهرا متعادل، مرسوم و پذیرفتنی است اما در لایههای زیرین این روابط حقایقی نهفته که روشن کردن آنها آرامش و سکون یک خانواده را برهم میریزد. موفقیت "جراحت" البته محدود به فیلمنامه منسجم و خلق موقعیتهای تازه در دل یک داستان تکراری محدود نمیشود، محمدمهدی عسگرپور درک درستی از فیلمنامه خوب سعید نعمتالله داشته و نقاط قوت آن را تشخیص داده است.
انتخاب هوشیارانه بازیگران، طراحی میزانسنهای تازه، قاب بندی مناسب ساختار تصویری قابل قبولی برای این مجموعه به وجود آورده، عسگرپور در فضایی که شتابزدگی یکی از ویژگیهای تولید در تلویزیون است با حساسیت و وسواس کار کرده و مشخص است که برای هر پلان ایدهای داشته و کاملا برای اجرای بصری آن ایده فکر کرده است.
"جراحت" داستان آشنایی دارد، بیشمار مجموعه و فیلم درباره اختلاف اعضای یک خانواده ساخته شده اما امتیاز "جراحت" در این است که موقعیتهای آشنا را به شکلی تازه مطرح کرده، سکانس درخشان دعوای اسماعیل (علی عمرانی) و بزرگ (امین تارخ) را به یاد بیاورید که چطور با ضرباهنگی تند و نفسگیر و همراه با دیالوگهای مناسب درگیری دو عضو از یک خانواده به تصویر کشیده میشود.
پربیننده شدن این مجموعه مناسبتی نشان میدهد باوجود خبرسازیها و اصرار گروهی برای این که مجموعههای جدی و تلخ با اقبال مخاطب روبرو نمیشوند، تماشاگر تلویزیون "جراحت" را با همه تلخیهایش دوست دارد و آن را به مجموعههای دیگر ترجیح میدهد.
بوي اين مياد كه انگار قراره همه چي به خوشي و خرمي تموم شه...!
تارخ: نقش «بزرگ» برایم وسوسهکننده بود
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]«جراحت» هم از فیلمنامه خوبی برخوردار بود، هم کارگردان آن کارگردان موفقی است و هم نقش برایم خوشایند بود. به همین دلیل نقش «بزرگ» برایم وسوسهکننده بود و دوست داشتم آن را بازی کنم.
به گزارش «خبر آنلاین»، «بوعلی سینا»ی جوان سینمای ما حالا دیگر مردی پخته شدهاست که اگر نگاهی به کارنامهاش بیاندازیم نام تولیداتی را میبینیم که افتخار تاریخ سینما و تلویزیونمان نیز هست. «مادر، مجسمه، دلشدگان، سربداران و...» همه و همه سندی است بر اینکه امین تارخ راه را اشتباه نرفتهاست. همین است که خیلی از ستارگان دنیای بازیگری در کلاس درس او تعلیم بازیگری دیدهاند و از اینکه صفت «استاد» را کنار نام امین تارخ بیاورند، ابایی ندارند. در این گفتوگو که به دلیل مشغلههای کاری تارخ به درازا نکشید، مصلحتهای شخصی و البته صنفی باعث شد که او از پاسخگویی به چند سوال اساسیتر طفره برود، اما به موضوع اصلی گفتوگو که حضور در تلویزیون پس از 3 سال غیبت بود مفصل پرداختیم. آنچه میخوانید حاصل پرسش و پاسخی است که با بازیگر نقش «بزرگ» در تازهترین ساخته محمدمهدی عسگرپور داشتیم اگرچه بیشتر از آنچه که درباره این مجموعه حرف بزنیم، بازیگری تارخ را واکاوی کردیم.
آقای تارخ! نقش «بزرگ» چه ویژگیهایی داشت که حاضر شدید پس از سه سال دوباره به تلویزیون برگردید؟
«جراحت» هم از فیلمنامه خوبی برخوردار بود، هم کارگردان آن کارگردان موفقی است و هم نقش برایم خوشایند بود. به همین دلیل نقش «بزرگ» برایم وسوسهکننده بود و دوست داشتم آن را بازی کنم.
این حضور چقدر به خاطر همکاریهای صنفی با محمدمهدی عسگرپور بود؟
اصلا به خاطر همکاریهای صنفی نبود و من قویأ این موضوع را رد میکنم. مهدی عسگرپور در درجه اول برای همه ما یک کارگردان است و من از قبل با کارهای ایشان آشنا بودم و تولیداتشان را دوست داشتم.
«جراحت» یک سریال خانوادگی است که اتفاقا گاهی ساختار سنتی هم دارد. بعد از سریال «اغما» که سریالی ماورایی و مدرن بود چگونه به این کار رسیدید؟
قبول ندارم که این سریال سنتی است. فکر میکنم که این سریالی است که به خانواده سنتی پرداخته است. این سریال آدمهای خودش را دارد و قصهاش مربوط به خانواده است.
یکی از نکات تمایز «جراحت» با باقی سریالهای ماه رمضان، نوع دیالوگهاست. چگونه با این نوع دیالوگ ارتباط برقرار کردید؟
نکته بارز این فیلمنامه همانطور که شما اشاره کردید، نوع دیالوگهایش است. دیالوگهای این سریال آهنگین و وزین است در عین اینکه با ظرافت خاصی، روزمرگی در آن به کار گرفته شدهاست. شما هیچ وقت احساس نخواهید کرد که این سریال در مقطع زمانی خاصی رخ داده چون کاملا امروزی است، آدمهایش با موبایل حرف میزنند، سوار بنز میشوند و محاسبات متمدنانه دارند. اما لحن آهنگینی دارند که به بافت دراماتیک قصه کمک میکند و از لحاظ نمایشی به مجموعه جذابیت میبخشد.
اما قبول دارید لحن رایج افراد جامعه نیست؟
این درست، که رایج نیست اما این آدمها حرفهای عجیب و غریبی هم نمیزنند. حرفهای کاملا معمولی و روزمره میزنند که در قالب یک ادبیات شریف به زبان میآید.
نقش «بزرگ» یکی از کاملترین شخصیتپردازیها را در سریال دارد، اما نکته اینجاست که هیچ بدی در این نقش نیست و این شخصیت به مثابه اسمش واقعا بزرگ است، این سپیدی کمی غیرواقعی نیست؟
من این نگاه به کاراکتر را دوست ندارم. نمیتوان این طور گفت که یک آدم به صورت مطلق خوب یا به طور مطلق بد است. همه آدمها زیر و بمهای شخصیتی دارند. «بزرگ» هم به هر حال ممکن است که نقش پدری این خانواده را به خوبی ایفا کند، اما در بعضی موارد خشن هم میشود. من «بزرگ» را این طور ندیدم که از اشتباه مبرا باشد، اتفاقا اگر دقت کنیم او در بعضی موارد دچار اشتباهاتی هم شدهاست. ما عادت کردیم که آدمها را دستهبندی کنیم و بگوییم بعضی آدمها مثبت هستند و بعضی آدمها منفی، این تقسیم بندی اشتباه است و لااقل در این سریال آدمها همه هم خوب هستند و هم بد.
احساس میشود کاراکتر «بزرگ» متکی بر احساس است، اینکه میگویم احساس به این معنی است که شما در مقایسه با باقی مردان این سریال از واکنشهای بیشتری برخوردار هستید و احساسات شما نمایانگر کنتراست نسبت به باقی کاراکترهاست.
کدام آدم را سراغ دارید که احساس نداشته باشد؟ «واکنش» در این سریال اساس هر کاراکتری است. انسی تصمیم به خودسوزی میگیرد، اسماعل تهدید به سوزاندن خانه بچهاش میکند. اما در «بزرگ» این واکنشها باید به شکل دیگری باشد چون مسئولیت این خانواده تقریبا بر عهده اوست. این بار مسئولیت، دل نگرانی بیشتری را برایش به همراه دارد که این موضوع شاید برای بیننده عیانتر باشد و بیشتر دیده شود.
آخرین حضور تلویزیونی شما برمیگردد به سریال «اغما» که بازهم یک مجموعه مناسبتی برای ماه مبارک رمضان بود و حالا هم که «جراحت» با حضور شما باز در ماه رمضان به روی آنتن رفته است. تعمدی از جانب شما برای این انتخابها وجود داشته است؟
نه تعمدی نبوده و من اگر پس از اغما به مدت سه سال در تلویزیون حضور نداشتم به خاطر این بود که پیشنهاداتم اصلا قابل تامل نبود وگرنه اگر پیشنهاد مناسبی میشد حتما کار میکردم.
فکر میکنم امین تارخ موفقیتش را مدیون انتخابهایش است، میخواهم کمی درباره حساسیتتان و نحوه گزینش نقش توضیح دهید؟
ببینید جدا از نقش برای من در درجه اول کارگردان و فیلمنامه خیلی مهم است. همه چیز باید با معیارهای فکری من همسان باشد در غیر این صورت در آن پروژه حاضر نمیشوم. اما گذشته از همه اینها من برای بازیگری عجلهای ندارم. به نظرم نباید با شتاب کار کرد و گزیدهکاری در خیلی از موارد بهتر است، چون اگر غیر از این باشد بازیگر تبدیل به یک چهره مصرفی میشود. این زیاد کارکردن باعث میشود حساسیتهای بازیگر درباره حرفهاش از بین برود و مهمتر از هر چیز، برای مخاطب تبدیل به یک چهره تکراری و بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود. من این نظر را قبول ندارم که اگر بازیگر تند، تند کار نکند، فراموش میشود. گاهی به خاطر زیاد از حد کار کردن است که یک بازیگر فراموش میشود.
خیال شما بابت فراموش نشدنتان از این جهت راحت است که چند نقش ماندگار در کارنامهتان دارید که هیچ چیز نمیتواند خاطره حضورتان در آنها را از اذهان مردم پاک کند. اگر این نقشها در کارنامهتان نبود آیا بازهم همین نظر را داشتید؟
بازیگر هیچ وقت خیالش راحت نیست، اما با شتاب کارکردن باعث میشود که بازیگر با سر به زمین بخورد. بازیگرهای زیادی را داشتیم که دائما در تلویزیون و سینما بودند و آنقدر دیده شدند که جذابیتشان از بین رفت و دیگر کسی حاضر به همکاری با آنها نشد.
این گزیده کاری به ضرر شما نشده، از این جهت میگویم که خارج از باندبازیهای مرسوم قرار بگیرید؟
من نه باند بازم نه در باندی هستم و نه به باندبازی اعتقاد دارم. من تا الان با آرامش سرم را پایین انداختم و بیسرو صدا کارم را انجام دادم و خدا را شکر تا الان هم، باختی از این بابت نداشتم و واقعا راضی هستم که تا به امروز وابستگی به هیچ باندی نداشتم و از جای دیگری ارتزاق نکردم و نان بازوی خودم را خوردم. در کل به نظر من باند هر هنرپیشهای، توانایی و استعداد خودش است.
از این مسیری که تا به الان در بازیگری طی کردهاید، راضی هستید؟
چرا ناراضی باشم؟ 37سال با آبرو کار کردن و با حفظ کارنامه متوسط رو به بالا میتواند برای هرکسی ایدهآل باشد.
فکر میکنید سکوی پرش شما در این مسیر کدام یک از کارهایتان بود؟
فکر میکنم برای شناخته شدنم «بوعلی سینا» خیلی موثر بود. اما سکوی پرش آنقدر مهم نیست که ماندگاری را در پی داشته باشد. میشود از یک سریال یا یک فیلم بعنوان سکوی پرش استفاده کرد و شناخته شد، اما مهمتر این است که خودت را حفظ کنی، این برای من باارزشتر است. من هم میتوانستم با قبول کردن خیلی از پیشنهادات در خیلی از پروژهها حضور پیدا کنم و دائما در چشم باشم، اما در نهایت چه کسی سود میکند؟ من سود کردم که گزیده کار بودم وگرنه ویترین مخاطب را پر کردن کار سادهای است. من بازیگر ماندگاری هستم و به این موضوع افتخار میکنم. احساس میکنم هر بازیگری سهمیهای دارد و مهم این است که آن بازیگر چطور از این سهمیه استفاده میکند. من دوست داشتم این سهمیه را در 50 سال استفاده کنم، همیشه باشم و مهمتر از آن خوب باشم چون عقیده دارم هرچه سن بالاتر میرود برای بازیگر نقشهای بهتری وجود دارد.
داشتن کلاس بازیگری و تدریس این رشته، به شما هنگامی که جلوی دوربین میروید اعتماد به نفس میدهد یا هنوز هم مثل هر بازیگری موقع جلوی دوربین رفتن، دلهره دارید؟
اگر یک بازیگر 80 سال هم سابقه بازیگری داشته باشد زمانی که جلوی دوربین میرود یک جور استرس دارد، اما این استرس برای بازیگران باتجربه باید تبدیل به یک تمرکز بشود. آموزش به بازیگر کمک میکند که همیشه به روز باشد و خدا را شکر من این شانس را داشتهام که تدریس بازیگری کنم و هیچ وقت از جهان بازیگری عقب نیفتم.
برخی معتقدند فن بیان امین تارخ نقطه عطف بازیگری اوست. شما این موضوع را قبول دارید؟
یک بازیگر مجموعهای از انتخابهای بدنی و بیانی است. طبیعتأ یک درصد بالایی از موفقیت نقش بر عهده بیان است. در «جراحت» لحنی دارم که کاملا متفاوت با با لحنی است که در مادر یا معصومیت از دست رفته داشتهام. من درباره بیانم خیلی حساسیت دارم و خیلی روی آن کار میکنم. فن بیان یکی از ابزارهای مهم بازیگری است که بازیگر باید روی آن حساسیت داشته باشد. یک بازیگر حرفهای باید برای هر نقشی یک انتخاب خاص بیانی هم داشته باشد، چون لحن هیچ آدمی شبیه آن یکی نیست و اگر این حساسیت وجود نداشته باشد بعد از یک مدتی حرف زدن آن بازیگر عادی میشود و از چشم مخاطب میافتد. به خاطر همین است که با نظر شما درباره بیانم موافقم اما باید این را هم اضافه کنم که من همان طور که روی بیانم حساسیت دارم بر روی انتخاب های بدنیام هم تمرکز میکنم. نحوه راه رفتن «بزرگ» با «دکتر پژوهان» در سریال اغما کاملا متفاوت است. به هر صورت فکر میکنم بازیگری بازیگر است که جزییات بازیاش برایش مهم باشد نه حاشیههای دنیای بازیگری.
باتوجه به حساسیتی که در انتخاب نقشهایتان دارید خیلی دوست دارم بدانم با چه انگیزهای در فیلم باغ قرمز امیر سماواتی حضور پیدا کردید؟
با خواندن فیلمنامه به نظرم آمد که باغ قرمز صاحب یک سینمایی بسیار عامهپسند و در عین حال حرفهای بوده است، البته من آن چیزی که در اجرا درآمده را ندیدم.
برسیم به خانه سینما و فعالیتهایتان. همایش صنفی 18 مرداد چرا برگزار نشد؟
(سکوت میکند)
یعنی هیچ توضیحی نمیخواهید درباره برگزار نشدن این همایش بدهید؟
(سکوت میکند)
آقای تارخ! ما نگران برگزار نشدن جشن خانه سینما هم هستیم؟
هیچ دلیلی نمیتواند مانع برگزار شدن این جشن شود.
منبع: خبر آنلاین
John Cena723
06-09-2010, 18:36
این وسط یکی ممکنه بمیره . شاید مامان لطیفه شایدم انسی .
بی باک بی بال
06-09-2010, 18:38
شاید هم بزرگ شاید هم امیر جافظ شاید اکرم اصلا شاید .....
N.I.M.A _ P30
06-09-2010, 20:01
چه عجب یه بخاری از این امیرحافظ بلند شد. سیب زمینی فیلم به عمل اومد.:31:
مرحومه ی سریال بالاخره معلوم شد.مامان لطیفه.
مامان لطیفه ( جک ) فوت کرد.
alidata2010
06-09-2010, 20:23
از کجا فهمیدین فوت کرد تو سرد خونه اول که نبود
masih eia
06-09-2010, 20:26
بچه ها محمد چقدر موثر امروز بازی میکرد!!!!شعر میخوند-سلام کرد-به ناصر خان جواب داد...
واقعآ این کلیشه ها و صحنه های مصنوعی کِی از بین میره ؟! زنیکه به جای اینکه از خوشحالی داد بزنه و تا از در میاد بیرون بگه ننه ـتون اینجا نبود , اول دو ساعت به آروم ترین شکل ممکن راه میره و یه نگاه غمناک به اسماعیل میکنه و بعد ولو میشه زمین و میگه ننه ـتون اینجا نیست !
بچه ها محمد چقدر موثر امروز بازی میکرد!!!!شعر میخوند-سلام کرد-به ناصر خان جواب داد...
به قول دوستان ایشون کلآ نقش کارگر و زحمت کش خونه رو دارن ! از تمیز کردن خونه و جواب دادن به تلفن تا بازی با بچه ها و رفتن دم در و ... :دی
Ssarshar
06-09-2010, 20:27
مطمئنا تنها نكته ي مثبت فيلم تو اين قسمت سكانس تونل بود ! افكار ماليخوليايي و ذهن روانپريش انسي خيلي قشنگ به تصوير
كشيده بود ! تصور ذهني انسي كه ناگهان تبديل به يه حقيقت شد و انسي رو هم به وحشت انداخت ! اين ميتونه تلميح جالبي به
زندگي آدمها تو فيلم و تغيير حالات زندگيشون باشه !
mahdi7610
06-09-2010, 20:43
قسمت بعد این طور که نشون داد بزرگ ماشینش چپ می کنه ؟
باز هم به این ضرب المثل رسیدیم که برادر گوشت برادر را بخوره استخونش را دور نمیندازه . ( درست گفتم دیگه :دی)
Lady Negar
06-09-2010, 20:59
صحنه ای که افسر شونه ی تو سرش رو به هوشی داد دلم واسه کارگردان سوخت که
نمی تونه روابط احساسی و عاطفه ای دوتا زن و شوهر رو به درستی به نمایش
بزاره!
البته نه تنها تو این فیلم!
تو همه ی فیلم های ایرانی (سریال/سینمای) برای نشون دادن این روابط
مشکل دارن و معمولا بجای اون از یه سری صحنه های خنده آور
استفاده میکنن!
N.I.M.A _ P30
06-09-2010, 21:12
از کجا فهمیدین فوت کرد تو سرد خونه اول که نبود
توی آنچه خواهید دید یه چیزایی میگفت که معلوم بود میمیره. بزرگ به امیر گفت خونه رو به نامت کردو رفت...(البته فکر کنم)
M . Sayid
06-09-2010, 21:50
مامان لطیفه ( جک ) فوت کرد.
منم دقیقا همینو به خواهرم گفتم
باید عینهو لاست یکی مثل جک قربانی بشه تا همه چیز روبه راه بشه
Hamid Hamid
06-09-2010, 22:22
اين بازيگر نقش امير حافظ هرچي از اول سريال عين تير برق ساكن بود! عوضش اين قسمت خيلي اون سكانس تو كلانتري رو خوب اجرا كرد! فكر كنم ديگه تا 2-3 سال باز بره تو خط ساكن بودن.چون خيلي انرژي گذاشت:31:
M . Sayid
06-09-2010, 22:29
اين بازيگر نقش امير حافظ هرچي از اول سريال عين تير برق ساكن بود! عوضش اين قسمت خيلي اون سكانس تو كلانتري رو خوب اجرا كرد! فكر كنم ديگه تا 2-3 سال باز بره تو خط ساكن بودن.چون خيلي انرژي گذاشت:31:
ها پس اسکارو چی میگی
البته بنظرم امی درست تر باشه!!
اصلا این بچه اکرمو چی کارش کردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Lady Negar
06-09-2010, 22:32
بچه ها از همتون خواهش میکنن.
و خواهرانه ازتون میخوام که بحث ایشون رو ادامه ندین!!
ممنون.
اون حتی الان اینجا نیست که پستهاتونو بخونه!
---------------------------------------------------------------
اسماعیل معتاد شده؟؟؟؟
Hamid Hamid
06-09-2010, 22:37
بچه ها از همتون خواهش میکنن.
و خواهرانه ازتون میخوام که بحث ایشون رو ادامه ندین!!
ممنون.
اون حتی الان اینجا نیست که پستهاتونو بخونه!
---------------------------------------------------------------
اسماعیل معتاد شده؟؟؟؟
بله بيخيال.
آره معتاد شده! واسه بيخيالي و تسكين اين مصيبت ها رو به مواد آورد.
تو بيمارستان هم ديديد كه هي ميگفت مرفين! چون مي خواست فكر و خيال نكنه
amirhoseinmehri
07-09-2010, 09:03
صحنه ای که افسر شونه ی تو سرش رو به هوشی داد دلم واسه کارگردان سوخت که
نمی تونه روابط احساسی و عاطفه ای دوتا زن و شوهر رو به درستی به نمایش
بزاره!
البته نه تنها تو این فیلم!
تو همه ی فیلم های ایرانی (سریال/سینمای) برای نشون دادن این روابط
مشکل دارن و معمولا بجای اون از یه سری صحنه های خنده آور
استفاده میکنن!
هه...هه...هه...:4:
M . Sayid
07-09-2010, 09:54
صحنه ای که افسر شونه ی تو سرش رو به هوشی داد دلم واسه کارگردان سوخت که
نمی تونه روابط احساسی و عاطفه ای دوتا زن و شوهر رو به درستی به نمایش
بزاره!
البته نه تنها تو این فیلم!
تو همه ی فیلم های ایرانی (سریال/سینمای) برای نشون دادن این روابط
مشکل دارن و معمولا بجای اون از یه سری صحنه های خنده آور
استفاده میکنن!
هه هه این که چیزی نیست
اون یکی فیلما رو ندیدین که مادر یا پدر به ترتیب پسر یا دخترشونو بعد از سال های زیاد پیدا می کنن از دور همدیگرو نیگا می کنن
اصولا در اینگونه موارد افراد به آغوش کشیده می شوند:31:
nafe-bandar
07-09-2010, 11:31
مسخره بازی شده که...
2-3 تا قسمت دیگه به پایان نمونده دارن یه ماجرای جدید رو باز می کنن
اصلا از اول فیلم ما نفهمیدیم هدف از این فیلم زندگی به بچه ی اکرم و امیر حافظ بوده یا رابطه برادری اسماعیل و بزررررررررررررررررررگ !
تازگی ها که یه پرورنده ی جنایی و اعتیاد هم باز شده...
قدیما بهتر فیلم رو کش می دادن :31:
Ssarshar
07-09-2010, 14:06
هه...هه...هه...:4:
اين اسپم بود ديگه احيانا ؟ :31:
amin khan
07-09-2010, 16:59
آقا بازیگر نقش امیر حافظ و اکرم و ناصر خان اسمشون چیه؟
بعد علی عمرانی و محمد عمرانی داداشن باهم؟
Geronimo_AD
07-09-2010, 17:08
تو بيمارستان هم ديديد كه هي ميگفت مرفين! چون مي خواست فكر و خيال نكنه
یکی از اعضا پست داده بود که مورفین بیمارستانی معتاد نمیکنه... ولی من تو پرستاران هم یادمه که اون جراح گوشواره ایه به مورفین بیمارستان معتاد بود...
صحنه ای که افسر شونه ی تو سرش رو به هوشی داد دلم واسه کارگردان سوخت که نمی تونه روابط احساسی و عاطفه ای دوتا زن و شوهر رو به درستی به نمایش بزاره!
شونه رو دیدم یاد افسانه توشی شان افتادم ... به هر حال اون موقع که اونهمه نامحرم اونم از نوع پلیس دور و ور شوهرشن بیشتر از اون کاری نمیتونس بکنه!... شونه رو گذاشته بود تو یقه لباسش یا تو موهاش که فرتی کشیدش بیرون؟
اگه گفتین ویلای NC تو کدوم فیلم بود؟...(راهنمایی: درباره الی)
mhv_kntu
07-09-2010, 17:21
شونه رو دیدم یاد افسانه توشی شان افتادم من اون صحنه افسانه توشی شان رو تو 23 سالگی دیدم تحت تاثیر قرار گرفتم ! اما اینجا فقط خندم گرفت .
بنده خدا اونجا مادرش به صورت اسب بود اینجا طرف آدم بود !
من تو کف این موندم که صورت اون دو تا پیرزن مرده رو هم نمی تونستن به اسماعیل نشون بدن ؟!! حتما باید از تهران یه زن میومد سبزوار شناسایی می کرد ؟!
یعنی امکان داره یه مرد با دیدن صورت پیرزن مرده آمپرش بالا بزنه ؟!
خوب شد كه مامان لطيفه نمرد...!
alidata2010
07-09-2010, 17:39
خوب شد كه مامان لطيفه نمرد...!
مگه نمرد:31: دوستان كه ميگفتن مرد
Lady Negar
07-09-2010, 17:43
من تو کف این موندم که صورت اون دو تا پیرزن مرده رو هم نمی تونستن به اسماعیل نشون بدن ؟!! حتما باید از تهران یه زن میومد سبزوار شناسایی می کرد ؟!
یعنی امکان داره یه مرد با دیدن صورت پیرزن مرده آمپرش بالا بزنه ؟!
حالا جالب اینجاست که اون کسی که اقدس رو برد سردخونه خودش مرد بود!:27:
مگه نمرد:31: دوستان كه ميگفتن مرد
والا الان كه ما ديديم اتفاقي نيوفتاده بود...!
تو سريال آينده هم انگار اتفاقي نيوفتاده بود ! ...
bleu2u4u
07-09-2010, 20:10
عجب صحنه ای بود کول کردن بزرگ توسط اسماعیل
یکی از اعضا پست داده بود که مورفین بیمارستانی معتاد نمیکنه...
اصلا تو بیمارستان به بدترین مریض ها هم مورفین نمیدن
فقط روز اول یا دوم بعد از عمل یا تصادف مورفین میزنن
برای زدنش هم باید کمیسیون تشخیص بده که اونم فکر کنم باید حتما چند تا دکتر متخصص باشن
همه ی اینها هم بخاطر خواص معتاد کنندشه
Lady Negar
07-09-2010, 20:20
بله....ما تعجب کرده بودیم که چطور داستان
رو کارگردان میخواد جمعش کنه تو یکی دوتا قسمت
حواسمون نبود نویسنده زرنگی کرده پای امام رضا
رو کشیده وسط!
gmuosavi
07-09-2010, 20:30
علی عمرانی و محمد عمرانی داداشن باهم؟
بله داداشن
چقدر این آخرش دارن کشش میدن
mahdi7610
07-09-2010, 20:35
اه اه اه چشمامون سیاهی رفت اینقدر توی تاریکی فیلم بازی کردن :13:. این قسمت همش تلویزیون سیاه بود :31:
نه بابا
نه این نه امین تارخ
مگه اینا میمیرن!!!
اینا تا آخر فیلم تمپلن رو فلیم!
mahdi7610
07-09-2010, 20:41
یکی از اعضا پست داده بود که مورفین بیمارستانی معتاد نمیکنه... ولی من تو پرستاران هم یادمه که اون جراح گوشواره ایه به مورفین بیمارستان معتاد بود...
عزیزم شما اگه استامینیفون کدئین دار هم مدام مصرف کنی معتاد میشی .
بله داداشن
چقدر این آخرش دارن کشش میدن
محمد عمرانی کدوم نقش رو ایفا می کنه؟
bleu2u4u
07-09-2010, 20:48
بابای هوشی
N.I.M.A _ P30
07-09-2010, 21:01
بابای هوشی
اونوقت علی عمرانی کدوم نقشه؟
alidata2010
07-09-2010, 21:02
داداش بزرگ:31:
Lady Negar
07-09-2010, 21:34
عزیزم شما اگه استامینیفون کدئین دار هم مدام مصرف کنی معتاد میشی
حق با آقای Bleu2u4u هست
بیمارستان اصلا به این راحتیا که مورفین نمیزنه!
خیلی قویه!!
-----------------------------------------------------------
بچه ها فردا شب واقعا آخرین قسمتشه؟؟؟
چقدر اين قسمت شعاري و بي خود بود..
كمي دركش سخت بود براي بيننده..
M . Sayid
07-09-2010, 22:31
بچه ها فردا شب واقعا آخرین قسمتشه؟؟؟
اگه خدا بخواد آره
فردا شب ديگه نه هوشي رو داريم... نه امير حافظ رو...!:41:
alidata2010
07-09-2010, 22:36
فردا شب ديگه نه هوشي رو داريم... نه امير حافظ رو...!:41:
انشاالله:31:
M . Sayid
07-09-2010, 22:41
فردا شب ديگه نه هوشي رو داريم... نه امير حافظ رو...!:41:
این که مهم نیست محمد چی میشه نکنه اونم :41::41::41:
M A M M U T
07-09-2010, 22:42
دوستان ماشین بزرگ چه مدلیه؟بنزش رو میدونم فقط مدل دقیقش رو نمی دونم
بابای هوشی
داداش بزرگ:31:
یعنی این دو تا با هم داداشن!؟
اصلا شبیه هم نیستن!
حق با آقای Bleu2u4u هست
بیمارستان اصلا به این راحتیا که مورفین نمیزنه!
خیلی قویه!!
حالا از اینها گذشته، مرتیکه داشت سر پرستار داد میزن "مرفین!!"
نمی دونم راهتون بیمارستان خورده یا نه! ایشالا که نخوره ولی به پرستار جماعت بگ بالا چشمت ابروست!! آدمت می کنه... حالا داد بکشی سرش اونم با ترس و لرز بیاد!!!:31:
اصلا مرفیق زدن و اینها همگی برنامه داره و الکی نیس که بزنن!
bleu2u4u
08-09-2010, 09:46
نمی دونم راهتون بیمارستان خورده یا نه! ایشالا که نخوره ولی به پرستار جماعت بگ بالا چشمت ابروست!! آدمت می کنه... حالا داد بکشی سرش اونم با ترس و لرز بیاد!!!
اصلا مرفیق زدن و اینها همگی برنامه داره و الکی نیس که بزنن!
اره دقیقا
من خودم خدارو شکر تا حالا بستری نشدم ولی بجاش همراه کلی بیمار تو بیمارستان موندم
اولا که اصلا پرستار رو بکشی هم سه بار بیشتر نمیاد بالا سر مریض در صورتی که اینجا همیشه یه نفر بالا سر اسماعیل بود
دوما من همراه بیماری بودم که چند روز بعدش متاسفانه فوت کرد (تصادف)
ولی حتی به اون هم با اون وضعش 3 دفعه بیشتر مورفین نزدن
اونم نه اینکه ما بگیم و اونا برن امپول رو بیارن
وقتی صبح میگفتیم برای شب تاییدیه میگرفتن
Hamid Hamid
08-09-2010, 10:59
سلام.دوستان من ديشب رو نديدم.ميشه تعريف كنيد؟كامل.
ممنون.
خونه نيستم كه تكرار ببينم
سلام.دوستان من ديشب رو نديدم.ميشه تعريف كنيد؟كامل.
ممنون.
خونه نيستم كه تكرار ببينم
همون بهتر كه نديدي..! ماملا شعاري بود... مامان لطيفه ! هم نمرده زندست..
M . Sayid
08-09-2010, 12:04
این حس بشر دوستی مامان لطیفه منو کشته ....
حالا از اینها گذشته، مرتیکه داشت سر پرستار داد میزن "مرفین!!"
نمی دونم راهتون بیمارستان خورده یا نه! ایشالا که نخوره ولی به پرستار جماعت بگ بالا چشمت ابروست!! آدمت می کنه... حالا داد بکشی سرش اونم با ترس و لرز بیاد!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصلا مرفیق زدن و اینها همگی برنامه داره و الکی نیس که بزنن!
وقتی ثریا قاسمی دارو تجوریز میکنه
مرفین به قد کافی
همین میشه!
با اجراي فرزاد حسني؛
بازيگران «جراحت» جمعه مهمان جشن شبكه سه ميشوند
خبرگزاري فارس: بازيگران و عوامل مجموعه تلويزيوني «جراحت» روز جمعه در جشن شبكه سه سيما حضور مييابند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، شبكه سه سيما روز جمعه مصادف با عيد سعيد فطر برنامه جنگ ويژهاي را روانه آنتن خواهد كرد.
بنابراين گزارش، اين برنامه كه از بخشهاي متنوع و شادي برخوردار است، با اجراي فرزاد حسني روي آنتن ميرود و بناست جمعي از بازيگران و عوامل مجموعه تلويزيوني «جراحت» در آن حضور يابند.
اين برنامه از بخشهاي مختلفي تشكيل شده و قرار است در قالبي جديد و نو به روي آنتن برود.
جشن ويژه شبكه سه سيما روز جمعه پس از اقامه نماز عيد سعيد فطر آغاز شده و تا ساعت 11:30 ادامه خواهد داشت.
pcforlife
08-09-2010, 16:43
خبرگزاري فارس: بازيگران و عوامل مجموعه تلويزيوني «جراحت» روز جمعه در جشن شبكه سه سيما حضور مييابند.
اوه اوه...دوباره مراسم آفرین صد آفرین شروع شد!!:31:
فاضلي: «جراحت» به بازيابي اخلاق در خانواده اشاره ميكند
خبرگزاري فارس: «غلامعباس فاضلي» معتقد است كه سريال «جراحت» يكي از مهترين سريالها و و يك نقطه عطف جديد در سريال سازي سيما محسوب ميشود و به بازيابي اخلاق در خانواده اشاره دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«غلامعباس فاضلي» مدير مسئول سايت سينمايي پرده سينما در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد مجموعه تلويزيوني «جراحت» ساخته محمد مهدي عسگرپور، اظهار داشت: به نظر من سريال «جراحت» يكي از مهترين سريالها و يك نقطه عطف جديد در سريال سازي سيما محسوب ميشود كه اين پيشرفت را در چهار محور ميتوان مورد ارزيابي قرار داد.
وي در ادامه تاكيد كرد: اولين مسئله اين است كه سريال «جراحت» در ده سال اخير به طبقه متوسط شهري ميپردازد، در صورتي كه اين طبقه سالها بود كه در تلويزيون به فراموشي سپرده شده بود و يا به نوعي ميتوان گفت كه فراموش شده بود و اگر اين طبقه در سريالي وجود داشت، خيلي جعلي به آن پرداخته ميشد. دومين مسئله اين است كه سريال «جراحت» ابعاد جامعه شناسانه دارد و اين نكته مهم است كه سريال «جراحت» دست روي بازيابي اخلاق در خانواده گذاشته است و به نوعي روابط و اخلاق را در جامعه يادآور ميشود تا اين نوع روابط به نوعي پالايش پيدا كند.
اين منتقد ادامه داد: در اين سريال زوج جواني راه را به اشتباه رفتهاند و مرتكب خطايي شدهاند اما رفتار والدينشان خيلي با كدورت همراه نيست و در كنار آن اين زوج هم نسبت به والدين احترام ميگذارند و در مواقعي كه اين جايگاه خدشهدار ميشود كه اين سريال آنرا يادآور ميشود و مرد نقد قرار ميدهد.
فاضلي در ادامه به فارس گفت: نكته سوم، سبك بصري كار است كه سريال «جراحت» در ساختار هم خوب درآمده و ما شاهد جوانان تين ايجري امروزي و مدل عروسكي نيستيم و دكوپاژ كار عالي درآمده است و سريال «جراحت» به نوعي در معرض جامپ كات با نورباران فراوان قرار نميگيرد و سبك بصري و چيدمان بازيگران نيز معقول است.
او گفت: مسئله چهارم كه در اين سريال رخ داده است، احترام به فرهنگ و زبان فارسي است كه اين نكته مدتها در سريالهاي مختلف ديده نميشد و با لحنهاي مختلف مخدوش شده بود اما اين سريال به زبان فارسي نيز احترام ميگذارد و لحن و گويش كار نيز منطقي است.
اين منتقد بازيهاي سريال «جراحت» را نيز مثبت ارزيابي كرد اما بازي «آنته فقيه نصيري» را يك استثناء در اين سريال دانست كه توانست به نقش منفي «انسي» يك اعتلاي دوباره بخشد و به نوعي كليشهها را نيز بشكند.
مدير مسول سايت پرده سينما در پايان اين گفتوگو در مورد اينكه آيا اين سريال در كارنامه «محمد مهدي عسگرپور» مثبت است يا منفي نيز خاطرنشان كرد: من دو فيلم سينمايي «محمد مهدي عسگرپور» را دوست نداشتم، اما سريال «جراحت» شايد باعث شود كه او آغاز تازهاي و دوران تازهاي در سينما و تلويزيون را با فيلمهاي بهتر بسازد ضمنا ديالوگ «سعيد نعمت الله» نيز در اين سريال خيلي خوب و گرم درآمده است.
mr_khodaei2008
08-09-2010, 16:51
اقا من كه خسته شدم اينقدر تصادف ميشه تو اين فيلم هر شب يكي زياد مسخره نيست
Perpetual
08-09-2010, 17:47
بابا این فیلم شده صحنه فوحش و بد و بیرا
یکی نیست بگه بچه ها هم این فیلم رو می بینن
اون از بزرگ و زنش که هی زنش رو نفهم خطاب می کنه.
اون از دختر و پسره که هی پدر مادرشون رو دزد صدا می کنند .
و....
بعدش با یه کولی همه چی حل میشه!!!!
اینم مجازات بعد دعوای دو برادر کوچیکه دیگه.
من که تا قسمت چهارشب پیشش رو می پسندم ولی داره ادامش رو الکی تموم می کنه.
alidata2010
08-09-2010, 19:26
جدیدا انسی ماکارون هم در اومده:31:
mohammadirani
08-09-2010, 19:58
چه قدر این دو قسمت اخر مزخرف و ابگوشتی و حال به هم زن بودش:27:
pcforlife
08-09-2010, 20:32
سریال خوبی بود!
عجب! بزرگ پشت پا انداخته بود! انصافا اون تیکش منم خندم گرفت!
Ssarshar
08-09-2010, 20:38
پايان نخ نما و كليشه اي به سبك ديگر سريالهاي صدا وسيما !
همه آخرش در هر شرايط و موقعيتي كه هستن با هم دوست و رفيق ميشن و در نهايت هم سرسجده فرود ميارن بخاطر اعمال بدي كه
قبلا انجام دادن ! دليل تغيير ناگهاني و تحول هم اين بود كه پس فردا عيد فطره و سريال بايد زودتر بسته شه !
اصولا سريال هاي ايراني فقط هدفشون پر كردن وقت مخاطب هست ! هيچ فكر و تامل خاصي روي هدف اصلي سريال سازي انجام نميشه !
alidata2010
08-09-2010, 20:40
...... زدن به اخرش رفتن
سريال خوبي بود..
بيشتر از همه بازي خوبه بازيگرا به چشم اومد.. البته به جز امير حافظه..!
Lady Negar
08-09-2010, 20:43
من که اصلا این 2-3 قسمت آخرو درست نگاه نکردم
همش گذرا نگاه کردم!!
بد شروع نشد ولی بد تمام شد!
Hamid Hamid
08-09-2010, 20:48
خب خدارو شكر كه همه ي مشكلاتشون حل شد.خيلي خوب شد كه همه به خوبي كنار همديگه برگشتن.
خدا خوبي و خوشي رو از هيچ خانواده اي نگيره.واقعآ نعمته.قدر همديگه رو بدونيد و خدا رو شكر كنيد.
التماس دعا
N.I.M.A _ P30
08-09-2010, 21:15
خیلی بد تموم شد.
ملکوت شروع بد پایان خوب
جراحت شروع خوب پایان بد
miss_ava7
08-09-2010, 21:25
به نظر من آخرش خیلی هم بد نبود حداقل مثل سریالای دیگه هندی تموم نشد.
برای من که قابل قبول بود..در کل سریالی بود که یه سرو گردن از بقیه بالاتر بود
و فقط برای من دم به دقیقه گریه کردن بازیگرای مرد سریال مسخره بود
ولی جدا خوشم اومد صحنه هایی که نشون بدن کسایی که با هم قهرن به دست و پای هم می افتن
یا که مثلا بچه ها یهو دست مامانشون رو ببوسن رو نداشت...
بازی تارخ رو خیلی دوست داشتم شخصیتش رو هم تو سریال خیلی دوست داشتم
تنها چیزی که حالمو بهم زد گریه کردنش با دماغش بود! هی صدای ضایعی از دماغش در میومد!:27:
mhv_kntu
08-09-2010, 21:33
بازم وحشتناک کلیشه ای تموم شد ! این دفعه کس خاصی به اون صورت قربانی هم نشد تا بقیه با هم کنار بیان !
برگشتن ملیحه پیش داوود هم از اون چیزا بود ! آخه کدوم دکتری چنین شوهری می گیره بعد طلاق غیابی می گیره و بعد بازم برمیگرده پیشش !
اصلا نفهمیدم چی شد دختره برگشت راضی پیش امیرحافظ !! ملت همه قاطی دارن ! همین جوری الکی با کمترین دلیلی با هم آشتی می کنن !!
رکورد پیام بازرگانی قبل سریال های ماه رمضان صدا و سیما هم زده زده شد !! از 8:05 تا 8:37 به وقت ساعت من !! مشخص شد که صدا و سیما روی پر بیننده بودن این برنامه اطمینان داره.
سلام دوستان
3 سریال ماه رمضانی که من دیدم (جراحت،ملکوت،نون و ریحون) سریال های خوبی بودن
اگر بخوام رتبه بهشون بدم
(به ترتیب)
1-ملکوت
2-جراحت
3-نون ریحون
در کل سریال های خوبی بودن ،بخصوص ملکوت و جراحت .
باتشکر:11::20:
کلا عادت کردند ته فیلمو اینجوری تموم کنن!
یعنی انگار حوصله ندارن آشتی ماشتی هاشونو بسازن!
هرچند با کینه ی انسی به نظرم خوب تموم شدن این قضایا تقریبا ممکن نبود!
خلاصه که حودشون رو از ساختن تهش خلاص کردن، مث همه فیلمایی که جدیدا مد شده:31:
Lady Negar
08-09-2010, 22:31
برگشتن ملیحه پیش داوود هم از اون چیزا بود ! آخه کدوم دکتری چنین شوهری می گیره بعد طلاق غیابی می گیره و بعد بازم برمیگرده پیشش !
البته از نظر منم این قسمت خیلی عجیب بود..ولی میدونید من فکرمیکنم که کلا به صورت حاشیه ای توی این فیلم
نویسنده قصد داشته پیغام بده که مردم جامعه ما باید برای
معتاد هایی که ترک کردند بستر برگشت و رشد رو فراهم کنن.
دید که کامیار هم بهش کار داد...
البته بازم حق باشماست چون هدف نویسنده دور از باور به تصویر کشده شد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
mhv_kntu
08-09-2010, 23:31
یه نکته ریز !
دو تا دختر دوقلو ها فقط یه دست لباس که تو این عکس هست تنشون بود ! حتی تو عکس یادگاریه 1 سال قبل که آخر فیلم نشون دادن همین لباس ها تنشون بود !
pooyaabi
08-09-2010, 23:42
من نرسيدم ببينم يكي بگه اخرش چي شد
مرسي
رکورد پیام بازرگانی قبل سریال های ماه رمضان صدا و سیما هم زده زده شد !! از 8:05 تا 8:37 به وقت ساعت من !! مشخص شد که صدا و سیما روی پر بیننده بودن این برنامه اطمینان داره.
من هر چی منتظر موندم این پیام بازرگانی تموم شه نشد ! بیخیال سریال شدم ...
تکرار کی میده ؟ اصلا ارزش داره نگاه کنیم قسمت آخر رو ؟
alidata2010
08-09-2010, 23:50
من نرسيدم ببينم يكي بگه اخرش چي شد
مرسي
اخرش همه اشتي كردن سپس يك سال به عقب باز گشته وعكس دسته جمعي گرفتن:31:
من هر چی منتظر موندم این پیام بازرگانی تموم شه نشد ! بیخیال سریال شدم ...
تکرار کی میده ؟ اصلا ارزش داره نگاه کنیم قسمت آخر رو ؟
15:50 دقیقه
کلا سریال بهتری نسبت به بقیه بود ولی اگر اون صحنه های کلیشه ای جاده و اعتراض اسماعیل که خیلی شبیه سریال سفر سبز لطیفی بودش رو به همراه صحنه های حرم حذف می کردن خیلی بهتر میشد ولی خوب پایان بندی نسبت خوبی داشت ولی باید آخرش تلخ تموم میشد مثل اول داستان که همش تلخ بود...
Maziar_69
09-09-2010, 02:36
چقدر لوس و مزخرف همه با هم تو نیم ساعت آشتی کردن.
تکلیف اون همه مارموز بازی که انسی درآورد چی شد؟ :2:
با چه رویی برگشت تو خونواده؟
با چه رویی تو چشمای بزرگ نگاه کرد؟
ملیحه چقدر راحت برگشت پیش داوود.
عاقبت هوشی چی شد؟
کلا یه پایان کلیشه ای برای یه سریال ایرانی... :41:
N.I.M.A _ P30
09-09-2010, 11:15
اگه بخوایم خلاصه ی سریال رو تو سه جمله بگیم میشه این:::
*دعوا ( به همراه چند عدد سیلی آبدار و دیوانه بازیهای N30)
*تصادف*
*کلمات قصار و پندآمیز مامان لطیفه و سرایداره (ناصر)*
:31:
nafe-bandar
09-09-2010, 11:38
به نظر من اگه نود قبل از پایان سریال، سوالش روپیشبینی اخر سریال جراحت میزاشت باید به اندازه ی شرکت کنندگان جایزه تهیه می کرد....
Geronimo_AD
09-09-2010, 13:10
این تازگیا هر چی میخان سریالارو معلق تموم کنن نمیشه! یه ورش میفته زمین یه ورش میمونه رو هوا!
هنوز تو بحث تعلیق مشکل دارن!
ولی اون قسمت انسی به من این حسو داد که دیگه اسمال و انسی با هم مثه گذشته نخواهند بود و گندی که اسمال زده هیچ جوری توجیه نمیشه! ..."روزا آرومه شبا طوفانی"
امیراکرم هم برد خوبی کردنا! با کمی کولی بازی و چاشنی انسی یه خونه صاحب شدن!
M A M M U T
09-09-2010, 13:23
واقعا افتضاح........:2:
میگم هوشی چی شد؟
آخرش نفهمیدم ماشین بزرگ چی بود:41:
farshidshd
09-09-2010, 14:21
:2:
همین!
بهترین نقد از این فیلم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
mohsen_gh1991
09-09-2010, 15:10
میگم هوشی چی شد؟
آخرش نفهمیدم ماشین بزرگ چی بود:41:
هوشی کماکان در مشورت با خدا به سر میبره.:27:
ماشین بزرگ E 230 بود.:20:
..............
---------- Post added at 04:10 PM ---------- Previous post was at 04:08 PM ----------
چقدر لوس و مزخرف همه با هم تو نیم ساعت آشتی کردن.
تکلیف اون همه مارموز بازی که انسی درآورد چی شد؟ :2:
با چه رویی برگشت تو خونواده؟
با چه رویی تو چشمای بزرگ نگاه کرد؟
ملیحه چقدر راحت برگشت پیش داوود.
عاقبت هوشی چی شد؟
کلا یه پایان کلیشه ای برای یه سریال ایرانی... :41:
مگه تموم شد سریالش؟
Lady Negar
09-09-2010, 15:16
آخی...الان هم تاپیک قفل می گردد...
فیلم یه طرف ,میزگرد تحلیلیه ما چند نفر
هم یه طرف:27:
من از همه تشکر مینمایم!!
مشعوف شدیم از
نظرهای شما همگی.
(تا سریال بعدی خدانگهدار)
M A M M U T
09-09-2010, 15:48
هوشی کماکان در مشورت با خدا به سر میبره.:27:
ماشین بزرگ E 230 بود.:20:
دمت گرم از کجا فهمیدی؟:31:
مدل ماشینش: w124 230E
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Jang Bogo
09-09-2010, 18:14
خواستم یه چیزی بپرسم، من قسمت آخر رو ندیدیم، چیزی رو از دست دادم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من فقط اینو میدیدم تو سریالهای ماه رمضون.
اینم آخرشو نتونستند درست تموم کنند؟
حتما همه ظرف یک قسمت به همه چیز رسیدند آره؟
Gamemaster
09-09-2010, 20:03
چقدر لوس و مزخرف همه با هم تو نیم ساعت آشتی کردن
دقيقا بازهم اخرش :2:
mhv_kntu
09-09-2010, 22:15
خلاصه همه قسمت ها و پشت صحنه رو هم دادن !
نکته جالب اینکه تو 30 دقیقه خلاصه همه قسمت اون 10 دقیقه سکانس دعوا رو کامل نشون دادن !! انصافا هم سکانس باحالی بود !
کارگردان و تهیه کننده ، بخصوص تهیه کننده ظاهر و کمالاتشون نشون میداد که بدجوری اهل ساندیس هستن !
من هنوز نفهمیدم ! از خلاصه ای که نشون دادن معلوم شد خودشون هم نفهمیدن ، که NC که 99% طول سریال به صورت صعودی داشت با همه مشکل پیدا می کرد و همین طور از شوهرش و بزرگ بیشتر متنفر میشد ، چی شد که یه دفعه بیخیال همه چی شد ؟!
این پای اسماعیل هم ما رو کشت ! پا مگه توی گچ نبود ؟! پس شکسته یا در رفته بوده دیگه . مگه میشه پای گچ گرفته رو روی زمین گذاشت و راه رفت ؟! کسی تا حالا دیده کسی که پاش رو گچ گرفتن پاش رو روی زمین بزاره ؟ تازه تو یه سکانس بزرگ رو هم کول کرده بود و راه می رفت با یه دست و یه پای شکسته و گچ گرفته !!!!!!!!!!
و آخرین نکته جالب ! این سریال فیلمبرداریش 2 روز قبل ماه رمضون تموم شد. چرا مدیر شبکه 3 و بقیه ... مراسم تجلیل براشون برگزار کردن و بهشون جایزه میدادن بعد تموم شدن فیلمبرداری و قبل پخش در صدا و سیما ؟!
قبل پخش اینا مراسمات تجلیل رو شروع می کنن ! نظر مردم کلا یعنی زرشک .
کلا صدا و سمای ما دچار معضل خود تشویق کنی شده ! هی مراسم میزارن از خودش تجلیل می کنن و به برنامه های خودشون به به و چه چه میگن !!
شب هم که قراره از مزخرف ترین برنامه ای که میشد برای جام جهانی فوتبال درست کرد (همون برنامه ای که رضا جاودانی توش کارشناس داوری و فوتبال و .. بود و یه ذره مجری گری هم میکرد و اکثرش پیام بازرگانی و تبلیغ بود) تجلیل بشه !!!!!!!!!
EngineeR EhsaN
09-09-2010, 22:25
ولی فیلم خوبی بود ، کلا من از هر فیلمی که سعید نعمت الله مینیویسه خوشم میاد :31:
چقدر لوس و مزخرف همه با هم تو نیم ساعت آشتی کردن
دقيقا بازهم اخرش :2:
همه چي به خوبي و خوشي تموم شد:2:
كي ميشه ....
امين تارخ در گفتوگو با ايسنا:
فرمول نوشته شدهاي براي خلق شخصيتهاي جذاب وجود ندارد
انتقاد به خشن بودن «جراحت»، صرفا نقزدن است
امين تارخ معتقد است: نقدهايي كه دربارهي نامناسب بودن سريال «جراحت» براي پخش بعد از افطار و همچنين خشن بون اين سريال مطرح ميشود، «لوس بازي» و «نقزدن» است.
اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، دربارهي تفاوت بازي در سريالي مانند «جراحت» كه تصويربرداري آن چند روز پس از ماه مبارك رمضان به پايان رسيد و سريالي مانند «اغماء» كه تا آخرين روزهاي ماه رمضان تصويربرداري داشت؟ گفت: اين مساله به تصميمگيري من مربوط نميشود؛ اگر سريالي به موقع كليد زده شود و به موقع تمام شود، همه با آرامش خاطر بيشتري كار خواهند كرد و طبيعتا فرصت ميشود كار با بهترين كيفيت ارائه شود.
وي در پاسخ به پرسش ايسنا دربارهي مطالبي كه تحت عنوان مزاياي توليد و پخش همزمان سريالهاي مناسبتي از سوي برخي مطرح ميشود و اين كه اين مساله به بازيگر امكان ميدهد تا با شناسايي نقاط ضعف خود روي آنتن، اين ضعفها را برطرف كند؟ گفت: اين ويژگي در خصوص سريالهاي ماه رمضان كه در30 قسمت توليد و پخش ميشوند، صدق نميكند؛ اين مزيت براي سريالهاي شبانهاي است كه قرار است در تعداد قسمتهاي بالا توليد شوند. براين اساس 50 قسمت از سريال ساخته و پخش ميشود، بعد منتظر بازخوردها و عكسالعمل تماشاگران خواهند بود و روي آنتن نقاط ضعف و قوت را شناسايي ميكنند.
تارخ تاكيد كرد: براي سريال ماه رمضان كه طي 30 قسمت پخش ميشود، وقت كافي وجود ندارد كه بگذارند 15 قسمت پخش شود، بعد بازخوردها را دريافت كنند و سپس 15 قسمت بعدي را بسازند.
تارخ در ادامه مطلبش متذكر شد: خم رنگرزي كه نيست؛ طبيعي است كه تصويربرداري تا آخرين روزهاي ماه رمضان، باعث ميشود كه كار كيفيت لازم را نداشته باشد و يا در حد توان گروه فيلمسازي، كار ارائه نشود.
امين تارخ در پاسخ به پرسش ديگر ايسنا درباره بهرهگيري از تلفيق بازيگران حرفهيي و جوان در سريال «جراحت» و گفتههاي محمدمهدي عسگرپور(كارگردان) مبني بر همكاري وي با بازيگران جوان، خاطرنشان كرد: گاه آقاي عسگرپور از من ميخواستند اگر مطلبي به ذهنم ميرسد بيان كنم؛ در ارتباط با بازيگران جوان هم گاه از من راهنمايي ميخواستند كه من دريغ نميكردم؛ گاهي خود بچهها هم اظهار تمايل ميكردند كه من به آنها كمك كنم و من باز هم دريغ نميكردم.
وي ادامه داد: مسلما كيفيت بالاي مجموعه به نفع همه است؛ اگر بازيگر مقابل من خوب ايفاي نقش كند، بازي من هم خوب ديده ميشود؛ طبيعتا اين همكاري در سريال «جراحت» وجود داشت و انعطاف آقاي عسگرپور اين امكان را ايجاد ميكرد كه همه همدل باشند.
تارخ در پاسخ به پرسش ديگر ايسنا درباره خلق شخصيتهاي مثبت جذاب و اين كه چگونه ميتوان به چنين شخصيتي در فيلمها و سريالها دست يافت؟ گفت: من هيچ كجا نتوانستم و يا نميتوانم فرمولي در اين خصوص پيدا كنم؛ نميتوان گفت اگر فلان فرمول را رعايت كنيد شخصيت مثبت جذاب خلق خواهيد كرد. اين مساله تا حدودي به خود بازيگر برميگردد؛ هر كس ممكن است يك شيوهيي براي شيرين و جذاب كردن نقشش داشته باشد.
وي ادامه داد: در عين حال فكر ميكنم شخصيت اگر سياه سياه يا كاملا منفي باشد، ميتوان آن را به گونهاي ارائه كرد كه مجموعهاي از رنگها باشد. آدمها يكسري وجوه مشترك دارند؛ در همه حسادت، غرور و جاهطلبي وجود دارد، همه عشق و تنفر را ميشناسند، اما گاهي يك نفر در موقعيتي خاص قرار ميگيرد و قضاوت ما درباره او اينگونه است كه شخصيتي منفي دارد؛ در حالي كه او زندگي خودش را ميكند.
تارخ تاكيد كرد: به قصد اين كه شخصيتي منفي را بازي ميكنيم، نبايد با نقش روبرو شويم؛ بلكه بايد به قصد نمايش يك آدم با هر شخصيتي مواجه شويم؛ البته اين شخصيت هرچه شيرينتر و دراماتيكتر ارائه شود، بهتر است؛ اما باز هم تاكيد ميكنم كه فرمول نوشته شدهاي براي خلق شخصيتهاي جذاب وجود ندارد.
او در پاسخ به پرسشي درباره انتقاداتي كه در خصوص خشن بودن «جراحت» و طرح نزاعهاي خانوادگي در اين سريال مطرح ميشود و همچنين نامناسب بودن اين سريال براي پخش بعد از افطار، گفت: اين حرف ، حرف آدم لوسها است؛ نميتوان گفت براي اين كه مردم ناراحت نشوند دردها، مسائل و معضلات اجتماعي و خانوادگي را مطرح نكنيد. ما درد عظيمي به نام ازدواجهاي بيجا داريم، مانند آن چه در سريال «جراحت» اتفاق افتاد و نميتوان چنين قضيه حادي را مطرح نكرد تا مردم ناراحت نشوند؛ اگر اين گونه نگاه كنيم كل زندگي تلخ است. اگر مشكلي داريم بايد آن را مطرح كنيم نه اين كه كل صورت مساله را پاك كنيم. نميتوان گفت به مردم آموزشهاي لازم را ندهيم تا براي مثال ناراحت نشوند. اين مساله قبل و بعد از افطار هم ندارد. اگر سريال «جراحت» ماه رمضان هم پخش نميشد، باز هم ممكن بود انتقادهايي مطرح شود كه چرا براي مثال اين سريال در فصل سرما پخش شدهاست؛ اينها صرفا لوسبازي و نق زدن است.
انتخاب بازیگران راضیکننده بود/ بیننده واقعگرایی "جراحت" را باور کرد
سعید نعمت الله فیلمنامهنویس و محمدرضا شفیعی تهیهکننده مجموعه "جراحت" با اشاره به نقش پررنگ کارگردان در انتخاب بازیگرها، این وجه از کار را یکی از امتیازهای آن دانستند. به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه نشست بررسی مجموعه تلویزیونی "جراحت"، کریم اکبری مبارکه بازیگر نقش ناصر، حمید نعمت الله نویسنده فیلمنامه و محمدمهدی عسگرپور کارگردان درباره انتخاب بازیگران صحبت کردند.
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ وهنر: "جراحت" مجموعهای تلخ بود که سکانسهای خشنی داشت. این خشونت مناسب فضای معنوی ماه رمضان است؟
- سعید نعمتالله: زمان پخش مجموعه به من ارتباط ندارد. من قصه خودم را مینویسم. این موضوع و زمان پخش به مدیر شبکه ارتباط دارد. ما در این مجموعه حتی خشونت را نسبت به جامعه کمتر نشان دادیم. شما وقتی به صفحات حوادث روزنامهها نگاه کنید، متوجه میشوید که چقدر مشکلات خانوادگی این چنینی وجود دارد. ما اینجا فقط به یک کشیده بسنده کردیم. مردم قصه "جراحت" را باور میکنند، چون از جنس زندگی است.
* آقای اکبری مبارکه نقش "ناصر" جایگاهی ویژه در "جراحت" دارد، این شخصیت پناه تمام اعضای خانواده است و به نظر میآید تنها شخصیت مثبت مجموعه است.
- کریم اکبری مبارکه: به عقیده من دیگر شخصیتهای مجموعه نیز منفی نیستند. هرکدام از شخصیتهای مجموعه از دیدگاه خود صحبت میکنند. به طور نمونه شما اگر مادر پسری باشید که نمیتواند مانند زوج جوان این مجموعه در آینده بچهدار شوند حق دارید عنوان کنید که ازدواج این دو نفر کار درستی نیست و یا شخصیت بزرگ (امین تارخ) که برای اسماعیل (علی عمرانی)انقدر زحمت کشیده حق دارد، از او بخواهد به بزرگتر احترام بگذارد.
شخصیت ناصر احساس کمتری دارد. شما بخشی از این کار را ندیدید که البته حذف شد. ناصر حتی تا پای چوب دار هم میرود و برمیگردد. آدمی که دنیا را به گونهای دیگر میبیند و خود را بدهکار آدمها میداند. زن سابق وی زندگی خود را میدهد تا ناصر به زندگی برگردد، او خود را وامدار میداند.
ناصر شخصیت رازداری است، در بعضی مواقع با لطیفه خانم (ثریا قاسمی) صحبت میکند. مثلاً برای نشان دادن محل زندگی زهره به انسی از مادر اجازه گرفته است. البته این برداشتی است که من از نقش داشتم و در قصه نبوده است.
- نعمتالله: من در خانوادهای سنتی و مذهبی بزرگ شدم. افرادی مثل ناصر زیاد دیدم. آنها افرادی را به عنوان محرم اسرار دارند. ناصر پادوی این خانواده نیست، ولی همیشه کنار آنها است. درباره شخصیت زهره که آقای مبارکه توضیح داد من هم زمان نوشتن به این موضوع فکر میکردم.
انتخاب بازیگران این پروژه برای من راضی کننده بود. اما یکی از جذابترین آنها آقای اکبری مبارکه بود. زمانی که انتخاب درست است، نتیجه این میشود.
* شما به عنوان بازیگر در کارنامه کاریتان با کارگردانانی کارکردید که مجموعههای تلویزیونی شاخصی در کارنامه دارند. کار با عسگرپور و نعمتالله چگونه بود؟
- اکبری مبارکه: اگر آقای عسگرپور از این پس از من بخواهند فقط یک سکانس در کاری از ایشان باشم، قطعاً قبول میکنم. من بعضی کارگردانان را خیلی دوست دارم. اولین بار بود متنی از نعمتالله را میخواندم خیلی لذت بردم. به طوری که حتی به عنوان بازیگر هر شب هر قسمت را دنبال میکردم.
قصه "جراحت" خیلی خوب نوشته شده بود. من در خیابان مولوی به دنیا آمدم. آن مردم و رفتارها را دیدم و به این روابط کاملاً آشنایی داشتم و می دانم بحث ناموس چقدر برای آنها مهم است.
*یکی از ویژگیهای این مجموعه انتخاب درست بازیگران است. چطور به این ترکیب رسیدید؟
-عسگرپور: انتخاب بازیگران این روزها سخت شده است. خصوصاً اگر قرار باشد مجموعههای تاریخی همزمان در حال تولید باشد، این مرحله سختتر میشود. اما خوشبختانه در "جراحت" ما تقریباً به همان گزینههای ابتدایی رسیدیم. درباره شخصیت های "امیرحافظ" و "اکرم" از همیان ابتدا قصد داشتم، ازچهره هایی استفاده کنم که مخاطب از آنها شناختی ندارد. البته یاسر جعفری (امیر حافظ) پیش از این در کار قاسم جعفری حضور داشتند ولی در چنین مجموعهای تا کنون بازی نکرده بود. درباره شخصیت اکرم نیز وضعیت به همین شکل بود.
به صورت طبیعی ترکیبی بازیگران برای من اهمیت داشت. از طرف دیگر باید خانوادهها به هم میخوردند و افراد همین خانواده ها هم به هم شباهتهایی داشتند. به طور نمونه باید بین اکرم و امیرحافظ که دختر عمو و پسرعمو بودند شباهتهایی وجود داشت و این موضوع گزینهها را محدود میکرد.
در این دو شخصیت دنبال این موضوع بودم که اکرم و امیرحافظ یک ناپختگی داشته باشند که مخاطب مخاطب احساس کند که چرا شکل بازی اینها این گونه است و یا چرا به طور نمونه از حضور بهرام رادان استفاده نکرده چرا که وی میتوانست بازی پختهتری ارائه کند. اما من دنبال چنین شخصیتی بودم که از نپختگی به پختگی برسد به طوریکه که مخاطب از قسمتهای از مجموعه حس کند این افراد میتوانند با هم زندگی کنند اما در صورتی که در ابتدا چنین احساسی ندارد. به عقیده من جعفری انتخاب بسیار خوبی بود و خودش متوجه شده بود ما چه میخواستیم و با آمادگی کامل به سر صحنه میآمد.
* به نظر می رسد پلیس مجموعه شما ایرانی نیست، شخصیت وکیل هم در قصه گنگ است؟
- نعمتالله: من یادم هست وقتی قرار بود بازیگر نقش وکیل جلوی دوربین برود، آقای عسگرپور گفت ما وکیل نمیخواهیم بلکه رفیق میخواهیم. این فقط وکیل نبود یکی از آشنایان و کمک خانواده بود. اما درباره شخصیت پلیس می توانم بگویم، در این مجموعه میزانی به پلیس پرداخته شده که لازم است، قصه ما پلیسی- جنایی نبود. بلکه قصه دو خانواده بود که دچار اختلاف میشوند. من زیاد کلانتری نرفتهام ولی میدیدم پلیسها خیلی خوش تیپ هستند و این را در قصه رعایت کردم.
* آیا زمان نوشتن فیلمنامه به بازیگر خاصی فکر میکردید؟
- نعمتالله: خیر، اما ذهنیت حتماً دارم. من فقط یک ذهنیت دارم ولی انتخاب بازیگران به کارگردان برمیگردد و فیلمنامهنویس میتواند مشورت بدهد. من شاید ذهنیتی داشته باشم که با کارگردان هماهنگ نباشد. ولی انتخابهای عسگرپور به ذهنیت من نزدیک بود. من بیشتر مشورت میدادم، اما انتخاب اصلی با ایشان بود. با ترکیب فعلی کاملاً موافق هستم.
* شما به عنوان تهیهکننده در پروسه انتخاب بازیگران نظارت داشتید؟
- شفیعی: انتخاب بازیگر در نهایت با کارگردان است. در این مجموعه ما پیشنهاداتی ارائه کردیم. من در مورد دو بازیگر همان موقع نظر موافقی نداشتم و حالا هم فکر میکنم میتوانستند این دو بازیگر نباشند. ولی به هر حال انتخاب کارگردان مورد احترام است. 95 درصد انتخابها درست بوده است. درباره حضور برخی بازیگران حتی مخالف بودم، اما حالا حس میکنم درست بوده است. با مشورتی که با عسگرپور داشتم، ما به ترکیب خوبی رسیدیم.
- نعمتالله: انتخاب بازیگران خیلی درست و جذاب است. مدل فیلمنامه این مجموعه مناسب بازیگران میانسال است. بخش دورخوانی بسیار مهم است که با حضور کارگردان، بازیگر و فیلمنامه نویس برگزار شد.
- - - - - - - - - -
ادامه دارد...
تخشید حمایت نمیکرد "جراحت" ساخته نمیشد
نویسنده "جراحت" با اشاره به حمایت مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه از تولید این مجموعه، گفت جسارت تخشید عامل ساخت این مجموعه مناسبتی بوده است. به گزارش خبرنگار مهر، در این بخش از جلسه نقد و بررسی مجموعه "جراحت" محمدمهدی عسگرپور درباره انتخاب بازیگران و هدایت آنها در این مجموعه صحبت کرد.
* خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: یکی از امتیازهای مجموعه "جراحت" بازیها است. در مورد بعضی بازیگران تصور تازهای با "جراحت" پیدا میکنیم. امین تارخ یکی از بهترین بازیهایش را دارد و آتنه فقیه نصیری و رامین راستاد انتخابهای خاصی هستند، هر دو را در نقشهایی تازه و با بازی متفاوت میبینیم. به ویژه خانم فقیه نصیری که کاملا تصویر تازهای از خود نشانمان میدهد.
- محمدمهدی عسگرپور: خانم فقیه نصیری از اولین بازیگرانی بود که برای "جراحت" قرارداد بست و از اولین گزینهها برای این نقش بود، من همیشه بازیهای خانم فقیه نصیری را دوست داشتهام. جدا از اعتبار و سوابق حرفهای این بازیگر، ارتباطی که او با این نقش برقرار کرد یکی از مهمترین اتفاقهایی بود که افتاد تا او در این نقش قابل باور باشد.
در ظرفی که نقش برای بازیگر به وجود میآورد خانم فقیه نصیری با همه توانش آمد، توانی که زیاد است و پیش از این دیده نشده است، شاید این بار حال شخصی او کمک کرده با این نقش ارتباط برقرار کند، شاید دلایل دیگری بود که خانم فقیه نصیری با این نقش به سرعت هماهنگ شد. او هر روز با آمادگی کامل سر صحنه میآمد و معلوم بود که به هر پلان فکر کرده است.
من در کار با بازیگر در عین حال که وارد اجزا میشوم سعی میکنم بازیگر را در نقشآفرینی و در کل مجموعه سهیم کنم. یک شرکت سهامی با بازیگر باز میکنم تا بازیگر سود و نفعش را در این ماجرا پیدا کند. همه سهم خودمان را وسط میگذاریم اگر این ظرفیت ایجاد شود بازیگری که کار برجسته نکرده یا دیده نشده دیده میشود.
شیوه من با شیوهای که بعضی دارند و میگویند هر کاری بلدید بکنید تفاوت دارد. این نوع کارگردانی نه در شان من است نه بازیگرم و نه آن را بلدم . من میگویم ظرف را برای هم ایجاد کنیم تا تواناییهایمان دیده شود. در بعضی سریعتر، زودتر و برای بعضی این اتفاق اصلا در این مجموعه نیفتاد. من بعضی از بازیها را دوست نداشتم اما با وجود تلاشی که کردم اتفاقی که باید نیفتاد.
*ایده گنجاندن بخشهای بعدی در انتهای هر بخش چطور شکل گرفت؟ نگران نبودید تعلیق مجموعه کمرنگ شود؟
- عسگرپور: ایدههایی که درباره تیتراژ داشتیم در تبادل نظر میان من، دستیار اولم، حمید نعمت الله و آقای شفیعی شکل گرفت. ایده خلاصه آنچه خواهید دید را آقای موحدیان داشت. او گفت آنقدر دستمان پر است و داستان تعلیق دارد که میتوانیم بخشهایی را معرفی کنیم و مطمئن باشیم بیننده چیزی را از دست نمیدهد. ما حتی در بعضی بخشها گره را باز میکردیم چون این مهم نبود، مهم نتیجه این گره و چگونگی باز شدنش بود. ترسی از نگه داشتن اطلاعات نداشتیم. فیلمنامه این امتیاز را داشت و اتفاقهایی در آن وجود داشت که میشد چند قسمت از آنها استفاده کرد. تدوینگر هم این ویژگی فیلمنامه را تشخیص داد و ایده آنچه خواهید دید را از آن گرفت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
* شما تصویر تازهای از مذهب در این مجموعه نشان میدهید، تصویری که کلیشهای نیست و اگرچه ظواهر در آن کمرنگ است اما به روح دین نزدیک است.
- سعید نعمتالله: من با این موضوع که چون ماه رمضان است و مجموعه در این ماه پخش میشود افطار و سحری را نشان بدهیم، مخالفم. به نظرم نمونه موفق یک کار مذهبی "قدمگاه" است. آقای عسگرپور در این فیلم المانهای مذهبی را از قصه حذف کرده و به روح دین نزدیک شده است.
در "جراحت" سکانسهای نماز خواندن مامان لطیفه را داشتیم که حذف کردیم چون احساس کردیم ممکن است شعاری به نظر برسد. نماز احساس آرامش به مخاطب میدهد اما نخواستیم ظواهر را نشان بدهیم . من اگر در "جراحت" و "زیرهشت" چیزی از مذهب میگویم به آن اعتقاد دارم و اگر این شعاری به نظر میرسد چیزی از تلویزیون یا کارگردان به من تحمیل نشده است. برداشت من درباره دین این است. در "جراحت" همه چیز مثل آبمیوه طبیعی است، دوربین، دکوپاژ و همه چیز وقف قصه است و من خودخواهانه فقط به فیلمنامه فکر میکردم.
* فیلمنامههایی که شما مینویسید ادبیات خاصی دارد، دیالوگها معمولا شبیه است. قرار است محتوا و کیفیت متنهایی که مینویسید مشابه باشد؟
- نعمتالله: دیالوگ را فیلمنامه تعیین میکند، من کاری را انجام میدهم که بلدم و پایم را از گلیمم فراتر نمیبرم. چیزی که از مذهب و روابط آدمها میشناسم، بیان میکنم. زمانی که موضوعهای دیگر را بشناسم و تسلط بر آن پیدا کنم درباره آنها مینویسم.
*یکی از امتیازهای"جراحت" پایانبندی آن است که نتیجهگیری درباره فرجام شخصیتها و قصه را به مخاطب واگذار میکند.
- عسگرپور: همان طور که گفتم گاهی شما از متنی خوشتان میآید اما نمیتوانید این احساس را آنالیز کنید، اما اگر بحث درباره جزئیات شود بهتر میتوانید دربارهاش صحبت کنید. یکی از عادتهایی که مجموعههای تلویزیونی در مخاطب به وجود آورده این است که لقمه آماده به مخاطب میدهند.
تلویزیون بیننده را تنبل کرده گاهی زمان پخش مجموعه نزدیکانم با من تماس میگرفتند و میگفتند پایان قصه را بگو. بیننده ایرانی عادت کرده با خیال راحت مجموعه را ببیند و تعلیق او را آزار ندهد. در "جراحت" پایان بندی باز نیست، لقمه را ندادهایم به بیننده. او را در کار مشارکت میدهیم و میخواهیم با مجموعه تعامل داشته باشد و درباره قصه تامل کند.
*اگر حرفی باقی مانده بفرمائید.
- نعمتالله: تعارف نمیکنم اما ساخت "جراحت" مدیون سه نفر است. محمدرضا شفیعی تهیهکنندهای که بیدخالت، ممیزی و بیغرض در کنارمان بود و بخش هنری را واگذار کرده بود. متانت و مدیریت محمدمهدی عسگرپور در تولید این پروژه نقش داشت.
خداوند المانهایی خلق میکند که نشانه حضور او است، آقای عسگرپور یکی از این نشانهها است و حضورش به مجموعه و کار من وجهه داد. آقای تخشید مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه یکی از حامیان این پروژه بود، این فیلمنامه در شورا رد شده بود و جسارت و حمایت آقای تخشید باعث شد "جراحت" به ثمر بنشیند.
- شفیعی: ما زمانی که در تلویزیون فیلم یا مجموعه میسازیم برای مردم و نه برای قشر خاص یا جشنوارها کار میکنیم، به دنبال کاری هستیم که عمومیت دارد. انتخابهایی که میشود به گونهای است که برای عموم مناسب باشد و خواص را هم جذب کند.
در "جراحت" به موضوع خانواده و اختلاف میان اعضای یک خانواده توجه میشود در قرآن دو قصه درباره دو اختلاف خانوادگی داریم که ماجرای هابیل، قابیل و یوسف را مطرح میکند، اختلاف خانوادگی اوج اختلافهای بشری و موضوعی همیشگی است. مخاطب خوشبختانه با "جراحت" ارتباط برقرار کرد و متوجه شد طرح مناسب ماه رمضان است و تلخی آن در جهت آموزش است.
- اکبری مبارکه: تشکر میکنم از خانم لیلا رنگزان که برای نقش ناصر من را به آقای عسگرپور معرفی کرد و این فرصت را به من داد تا در یک سریال خوب بازی کنم.
- عسگرپور: بهترین هدیهای که خدا به من داد فرصت کارگردانی "جراحت" بود.
کار با عسگرپور لذتبخش بود/ امیرحافظ موتور حرکت قصه "جراحت"
بازیگر نقش امیر حافظ در جلسه نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی "جراحت" تاکید کرد کار با عسگرپور برایش لذتبخش بوده و در طول کار از مشاورههای او و سعید نعمتالله استفاده کرده است. به گزارش خبرنگار مهر، سعید نعمتالله، نویسنده و یاسر جعفری بازیگر نقش امیر حافظ در ادامه نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی "جراحت" درباره دیالوگها و پایان مجموعه، بازی و ... صحبت کردند.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: آقای نعمتالله شما مجموعه "جراحت" را با یک اتفاق ناگوار شروع کردید و بیننده انتظار داشت پایان این مجموعه مثل مجموعههای دیگرتان متفاوت باشد. مثلاً اینکه شخصیت مادر حذف یا دچار فراموشی شود و ... ولی این گونه نبود؟
سعید نعمت الله: من هر طور دیگر هم مینوشتم فکر کنم همه گلایه میکردند. وقتی فیلمنامه "جراحت" را نوشتم یک خواسته داشتم و هدفم نشان دادن گفتگو بود، احساس میکنم جامعه ما مونولوگ محور است. ما قصد داشتیم در سریال "جراحت" فاجعهای را نشان بدهیم که نشات گرفته از نبود گفتگو باشد. هدفم این بود که نشان دهم همه مشکلات از نشنیدن حرفها است، به همین دلیل اختلاف سلیقه ایجاد میشود، اختلاف سلیقههایی که باعث میشود همدیگر را تکه پاره کنیم.
از سوی دیگر مضمون و مهندسی فیلمنامه به نویسنده میگوید که ادامه کار باید چگونه باشد. در واقع من تصمیم گیرنده نیستم، بلکه قصه میگوید که باید چه کار انجام دهم. من هرگز قصه را برای خوشایند خودم حرکت نمیدهم. از ابتدای هر طرحی به ابتدا و انتهای قصه فکر میکنم. در "جراحت" هم میخواستم آدمها به عمق گفتگو پی ببرنند. در طول کار با آقای عسگرپور هم مرتب مشورت میگرفتم و علاوه بر آن با آقایان امین تارخ، علی عمرانی و... صحبت میکردم، پایان قصه برایم خیلی مهم بود.
*آقای جعفری چطور شد در مجموعه "جراحت" مقابل دوربین رفتید؟
- یاسر جعفری: قبل از سریال "جراحت" با آقای عسگرپور در فیلم تلویزیونی "اتوبوس" همکاری کرده بودم. در واقع در پایان این کار بود که برای سریال "جراحت" دعوت شدم. کار کردن با عسگرپور برایم لذت بخش است و از همکاری با او لذت میبرم. روز اول که وارد دفتر آقای محمدرضا شفیعی شدم و فیلمنامه را مطالعه کردم، به این نتیجه رسیدم که موتور محرک قصه سریال "جراحت"، زوج امیر حافظ و اکرم هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*شخصیت امیر حافظ افت و خیزهای زیادی داشت. قرار گرفتن در این موقعیت برایتان دشوار نبود؟
- جعفری: برای در آوردن شخصیت امیر حافظ یک ماه تا یک ماه و نیم دورخوانی داشتیم و در این میان محمدمهدی عسگرپور و سعید نعمتالله به من خیلی کمک کردند. امیر حافظ در قسمتهای نخست کاملا آرام است و واکنشهای منفی ندارد تا جایی که قصه مراسم ازدواج و همخون بودن این زوج پیش میآید و بعد اختلاف بین مادر و پدر باعث میشود تا از او واکنش منفی ببینیم و کمی حرمتشکنی هم اتفاق میافتد.
*از کدام بازیگران بیشتر انرژی گرفتید؟
- جعفری: فضای صمیمانهای در کار بود، اما بیشتر از مشورتهای آقای عسگرپور و سعید نعمتالله استفاده میکردیم.
*آقای نعمتالله شخصیتهای قصه "جراحت" هر کدام دیالوگهای خودشان را داشتند. در این باره توضیحی بدهید؟
- سعید نعمت الله: من فکر میکنم درست همین است. هر شخص بر اساس ویژگیهای خودش دیالوگ میگوید. در سریال "زیر هشت" و دیگر کارهایم نیز این مسئله صدق پیدا میکرد. البته برخی منتقدان در سریال "زیر هشت" به من نقد کردند که آدمهای قصه در دسترس نیستند، در حالی که این طور نیست. شخصیتهای قصه از افراد جامعه انتخاب شدهاند. مثلاً در این سریال کریم اکبری مبارکه یا یاسر جعفری متناسب با شخصیتهایشان صحبت میکنند.
*سبک کارگردانی هم در خلق فضایی بیاغراق و واقعگرا بیتاثیر نیست.
نعمت الله: سبک کارگردانی طور دیگری است. آقای عسگرپور فرد متعهدی است. اتفاق ویژه سریال "جراحت" حضور آقای عسگرپور بود. رفتار و کردار او واقعاً بی اغراق دوست داشتنی است و همه از کار کردن با او لذت میبرند.
*فکر نمیکنید قصههای فرعی در فیلمنامه "جراحت" زیاد بود و شما را از قصه اصلی که مربوط به امیر حافظ و اکرم بود، را دور میکرد؟
- نعمت الله: نه، قبول ندارم. چون "جراحت" قصههای فرعی ندارد. قصهها بر اساس قصه ابتدایی جلو رفت. من به مرور زمان که به تکامل رسیدم کمتر قصه فرعی در فیلمنامههایم دارم. در سریال "رستگاران" تا حدودی قصه فرعی داشتم، اما به مرور در کارهای بعدیام فشرده تر قصه را روایت کردم. البته ما به هدفگذاری هم در فیلمنامه دقت کردیم. هدف من در سریال "جراحت" گفتگو بود و میخواستم به این اصل برسم.
-----------------------
jomong666
13-09-2010, 21:39
دیالوگ های قشنگی داشت .....این نشون میده نویسنده ی قابلی داشته
ولی نحوه ی تموم کردن فیلم رو خوشم نیومد .....
mhv_kntu
14-09-2010, 11:49
موتور کپی پیست nar nia تا ماه رمضون سال دیگه مثل اینکه از کار نمیفته !
آخرش من قاطی می کنم +200 تا پست از خبرگزاری های مختلف میزارم اینجا !!
موتور کپی پیست nar nia تا ماه رمضون سال دیگه مثل اینکه از کار نمیفته !
آخرش من قاطی می کنم +200 تا پست از خبرگزاری های مختلف میزارم اینجا !!
هدف اطلاع رسانیه
شما می تونی نخونی خبرها رو!
Ssarshar
14-09-2010, 16:09
هدف اطلاع رسانیه
شما می تونی نخونی خبرها رو!
به به .... سلام ... حال شما ؟؟؟!!
دوست عزيز اين تاپيكهايي كه مي بيني ... جاي بحث كردن بچه هاست ... اگر كسي بخواد مطلب خبري بخونه ... سايتهاي مرجع زيادي هستند كه بچه
ها همشون اون سايتها رو بلدن و اگه دوست داشته باشن بهشون سر ميزنند و جوياي اخبار ميشن !..
در ضمن كسي نگفت اينجا اخبار نقل نكني ... ولي هرچيزي به مقدار خودش جلوه ي خوبي داره .... چهره ي تاپيك با مطلب كپي پيست زشت
ميشه ... . خواهشا بزاريد بچه ها با بحثهاي جوششي خودشون تاپيكها رو رونق بدن ... چون در غير اين صورت وجود ما تو اين فروم اضافيه ! خودتون
انصاف بديد خواهشا !
ممنون
به نظریکی از قشنگ ترین سریال های تلویریون در 5 سال اخیر .از نظر بازیگری و کارگردانی که عالی بود.آخرشم درسته که زیاد خوب نبود امااگه به شعر آخرش که وسط قسمت آخر خوند توحه می کردین گفت که برادرها کنار هم نشستند چه حاصل آن جراحت ماند بر دل.و خود نویسنده اش گفت که 3 تا پایان براش نوشته بود که فقط این رو مدیرهای صدا و سیما تایید کردن.
زخم جراحت کينه بر سفره افطار
رضا صادقي، دبير آموزش و پرورش با ارسال پیامی برای «تابناک» نوشت:
براي پخش سريال «جراحت» بايد به دست اندرکاران و مديران صدا و سيما تبريک گفت. به هوش و درايت آنها که بهترين و مناسبترين زمان را براي نمايش اين سريال انتخاب کردهاند، بايد آفرين و صد آفرين گفت. براي نمايش خشونتهاي خانوادگي، رفتارهاي نامتعادل و آدمهاي عصبي، چه زماني بهتر از موقع صرف افطار، زماني که همه افراد خانواده پس از گذراندن يک روز سخت تابستاني و گرفتن روزه، حالا دور هم جمع شدهاند و ميخواهند با ياد خدا و در کنار هم روزه خود را افطار کنند. ديدن اين صحنهها و شنيدن گفتگوهاي بي ادبانه اين فاميل به شدت رواني و متشنج، قرار است بيننده را با فلسفه اين ماه و روزه و ذکر خدا آشنا کند يا قرار است پيوندهاي خانواده را مستحکم کند.
شايد فلسفه ساخت و نمايش اين گونه سريالها نمايش مشکلات و راه برون رفت از آنهاست اما به نظر نميرسد چنين چيزي در فکر و مخيله سازندگان هم خطور کرده باشد.
ماجرا اين گونه آغاز ميشود. دختر و پسري که به عقد غير رسمي هم درآمدهاند، بند را آب دادهاند. آنها بچهاي در راه دارند. آزمايشات ژنتيکي نشان ميدهد اين دو جوان نبايد با هم ازدواج کنند. تا اينجاي قضيه، طرح مشکل و گرفتاري دو خانواده نمايش داده ميشود اما از اين پس به يکباره داستان مسيرش را عوض ميکند و تنها چيزي که به ياد نميماند اين مشکل و راه حلش است.
همه خانواده از صغير و کبير به جان هم ميافتند. مادر داماد نفت روي خودش ميريزد تا خودسوزي کند. دختر و پسر تصميم به فرار ميگيرند. برادر در برابر برادر قرار ميگيرد تا بزرگترين دشمنش را از پا درآورد. پدر دخترش را از خانه بيرون مياندازد. مادر به پسر لگد ميزند که تو کس من نيستي و برو گم شو. مادربزرگ بيمنطقتر از همه آتش بيار معرکه ميشود و پسرش را سراغ دشمني قديمي ميفرستد. پسر (اسماعيل) ميرود و تهديد ميکند که خانه را با آدمهايش آتش ميزنم. اما يکي ديگر اين وظيفه را انجام ميدهد و سرايداري را ميکشد.
پيوندهاي سست يکي بعد از ديگري به نمايش در ميآيد. زن به محض اختلاف با شوهر، ميرود که طلاقش را بگيرد. مرد در برابر مشکل پيش آمده، به سرعت و راحتي سمت اعتياد ميرود. پسر شيشههاي خانهشان را با سنگ خرد ميکند. مادر با لگد پسرش را از خودش ميراند. رفته رفته سريال تبديل ميشود به کلکسيوني از رفتارهاي عصبي و بيمارگونه افرادي نامتعادل که چيزي جز نابود کردن طرف مقابلشان نميبينند. به اين ترتيب سريالي پر از کينه، دشمني، انتقام، بي احترامي به بزرگترها، مشاجره، دعوا و درگيري بجاي خوراک معنوي به خورد خلق اله داده ميشود. گرهاي که با دست باز ميشود با بيخردي بزرگ و کوچک دو خانواده تبديل به دشمني بخشش ناپذيري در فضايي به شدت تيره و تار و مسموم ميگردد.
همه شخصيتها با بيمنطقي، قضاوتهاي شتابزده ميکنند و دست به اقدامات نسنجيده ميزنند. براي نمونه حتي يک آدم عاقل، دورانديش، آرام و منطقي که بقيه را راهنمايي کند وجود ندارد. البته يکي هست. آن هم سرايدار کارخانه بزرگ که هم خوشبخت است و هم به شدت عاقل، اما کسي گوش به حرفش نميدهد و خودش هم دست و پايي ندارد.
اکنون دو سوال کليدي مطرح است؛ هدف از ساخت چنين سريالي چه بوده و اينکه مديران آيا قبل از مردم آن را ديدهاند و با همه مشکلاتش براي پخش در وقت افطار مجوز صادر کردهاند؟!
hamid_diablo
21-09-2010, 20:39
تا قسمت 29 فقط گریه وزاری کینه و نفرت و تصادف
قسمت 30 همه چیز عوض شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
alidata2010
21-09-2010, 20:41
شما هنوز دارین تحلیل میکنین :31:
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.