سریال جراحت

[mahdi7610]

تا جایی که من دقت کردم کسی که خونه را به اتیش کشید همون هوشی بود .

بعد از رفتن اسماعیل از مغازه و اون نگاهی که هوشی به صورت کارکنان میکرد نشون از این میداد که هوشی توی ذهن خودش اونا را به عنوان شاهد در نظر گرفته .

[vahidreza2007]

اینکه کاملا مشخص هستش کار هوشی هستش . اگه قسمت دیروز رو خوب دیده باشید و به ÷راهنی که هوشی ÷وشیده بود دقت کنید معلومه اونی که بنزین میریخت هم همون ÷یراهن تنش بود و کار هوشی بوده که خواسته هم به بزرگ ضربه بزنه هم کار رو بندازه گردن اسماعیل که این دو تا بیافتن به جون هم . تا بتونه اینجوری از هر دوتا انتقام بگیره که پدرش رو عذاردار کردن و اینجور دیروز تو مغازه خارش کردند . اما فکر کنم این نمی دونست دختره تو خونه است چون فکر میکرد اینا از فردا میان این خونه جدید .

[M A M M U T]

اینکه کاملا مشخص هستش کار هوشی هستش . اگه قسمت دیروز رو خوب دیده باشید و به ÷راهنی که هوشی ÷وشیده بود دقت کنید معلومه اونی که بنزین میریخت هم همون ÷یراهن تنش بود و کار هوشی بوده که خواسته هم به بزرگ ضربه بزنه هم کار رو بندازه گردن اسماعیل که این دو تا بیافتن به جون هم . تا بتونه اینجوری از هر دوتا انتقام بگیره که پدرش رو عذاردار کردن و اینجور دیروز تو مغازه خارش کردند . اما فکر کنم این نمی دونست دختره تو خونه است چون فکر میکرد اینا از فردا میان این خونه جدید .
آفرین.به این فکر نکرده بودم.ایول

[S c a r l e t t]

پدر امیر حافظ عاشق اون خانومه هستش که تو ازمایشگاهه؟؟؟؟؟؟؟

[bleu2u4u]

عجب بازیگریه این رامین راستاد
این قسمت رو شاخ اون بود
بعد از اینکه فهمید دختره تو خونه بود چشاش از نگرانی داشت میترکید

[mahdi7610]

پدر امیر حافظ عاشق اون خانومه هستش که تو ازمایشگاهه؟؟؟؟؟؟؟

اره از ملیحه خواستگاری کرده بود .

اونجایی که بزرگ به اسماعیل میگفت یه نشونه بده که کار تو نبوده و اسماعیل هم اصلا حرف نمی زد ، دلم میخواست اونجا بودم و یه سیلی محکم میزدم تو گوش اسماعیل . خوب حرف بزن دیگه :دی

[Geronimo_AD]

بابا چرا اینا جفت پا میرن تو اعصاب مردم!؟

دیدم اکرم سالمه خیالم راحت شد! وقتی داشت برف شادی هوا میکرد گفتم حتما صورتش سوخته!

اسماعیل انقدر از NC میترسه که حاضره نگه کجا بوده ولی تا پای دار بره؟ چرا تو کلانتری لال شده بود؟

یه خشت کج تا کجا دیوارو کج میبره...

یه خوب آموزی داشت : هوشی بلافاصله به باباش اصل ماجرا رو گفت...

[masoudtr]

این قسمت واقعا مسخره بود
دختره تو خونه بود هیچ کارش نشده بود
سرایداره که دم در بود تو آتیش سوخته بود
چقدر این امیر حافظه بازیگر ضعیفیه
اینجا که دید آتش سوزی شده چقدر مصنوعی بازی کرد
دقت کردین پفک ها را انداخت زمین ولی اون دستش که گوشی و کتش بود ننداخت
یک موقع خسارت به تهیه کننده نزنه

[bleu2u4u]

تیکه تف کردن بزرگ هم خیلی باحال بود
____________

دختره تو خونه بود هیچ کارش نشده بود

خدایی خیلی ستم بود دختره چیزیش میشد
ولی مردن سرایداره زیاد ناراحت کننده نبود

[mahdi7610]

قسمت بعدی اینطور به نظر رسید که کلا ماجرا حول امیر حافظ و انسی جون :دی میچرخه

[vahidreza2007]

اینکه کاملا مشخص هستش کار هوشی هستش . اگه قسمت دیروز رو خوب دیده باشید و به ÷راهنی که هوشی ÷وشیده بود دقت کنید معلومه اونی که بنزین میریخت هم همون ÷یراهن تنش بود و کار هوشی بوده که خواسته هم به بزرگ ضربه بزنه هم کار رو بندازه گردن اسماعیل که این دو تا بیافتن به جون هم . تا بتونه اینجوری از هر دوتا انتقام بگیره که پدرش رو عذاردار کردن و اینجور دیروز تو مغازه خارش کردند . اما فکر کنم این نمی دونست دختره تو خونه است چون فکر میکرد اینا از فردا میان این خونه جدید .

خدایی حال کردید نقدی رو که نوشتم امروز اگه دیده باشید یه نقطه این ور اونور نشد از نقدی که من نوشتم .

باید بزنم تو کار نویسندگی ونقد سینما :27::27::31: ممنون از دوستانی که با زدن تشکر ما رو شرمنده کرده بودند از همه ممنون :10::10::11::11:

[mahdi7610]

خواسته هم به بزرگ ضربه بزنه
اما اینجا را اشتباه کردی . چون هوشی هیچ مشکلی با بزرگ نداره . خودش هم گفت که نمیدونست اکرم توی خونه هستش .

و گفت به خاطر این که اسماعیل اون حرفا را به کامیار گفت این کار را کرد .

[Lady Negar]

يه ديالوگ كه خيلي باهش حال كردم:
بگو كلاه تا سرشو واست بيارم
(تارخ به عمراني)

[alidata2010]

تیکه تف کردن بزرگ هم خیلی باحال بود
____________


خدایی خیلی ستم بود دختره چیزیش میشد
ولی مردن سرایداره زیاد ناراحت کننده نبود

اره خیلی با حال بود یه تف کنترل شده بود تفففففففففففف:31:

[M . Sayid]

فردا شب انسی چه گردوخاکی راه میندازه یه کم دوز مورد تنفر واقع شدنش اومده بود پایین فردا درستش میکنه

[Sara]

- چه کثافتی میشه این آدم اگه بخواد کثافت شه ...

دیالوگ قشنگی بود .

[hamid_diablo]

سلام
بچه ه راستشو بخوای من تا سریال شروع شد خوابم برد
فردا هم که سر کارم
اگه ممکنه مختصری از قسمت رو برام بتعریفید

[Lady Negar]

یه نکته خیلی مثیت که جدیدا سیاست سریالهای صدا و سیما شده اینه که اغلب دیگه از سیاه و سفید کردن(به معنای خیلی خوب و خیلی بد نشون دادن کاراکترها)دست برداشتن و همین باعث میشه که سریال مثل کارتون نشه...
مثلا همین الان کامیار رو نگاه کنید...من شخصا ازش خوشم میام و فکر میکنم واقعا آدم احساسیه...دیدید به بزرگ گفت قربونی واسه اکرم یادت نره؟البته قسمت های منفی هم بازی میکنه...ولی بازم هنوز کارگردان لطافت کامیارو نشون میده وقتی داره پتو روی دوقلوها میکشه...
اما الان نمیدونم میخواد چیکار کنه وقتی میفهمه آتش سوزی کار پسرس بوده

[M . Sayid]

حمید جان شما فردا قبل ازینکه فیلم شروع بشه پریویوزلی آن جراحت رو ببین کارت رامیفته:27::27::27::27:
ماشالله اوله فیلما از رو لاست و... آنچه گذشت نشون میدن آخرشم مثل این سریالای کره ای آنچه خواهید دید!!!!

[Hamid Hamid]

چقدر این امیر حافظه بازیگر ضعیفیه

شما شك نكن كه 100% ازين بازيگرهاي پيشنهادي(سفارشي) هست.شك نكن.كاملا مشخص كه آماتوره.تو مايه هاي شاهرخ استخريه منتها استخري همش با ناراحتي و اخم ديالوگ ميگفت اما اين پسره همش خوشحاله:31:.
يكي از بهترين سكانس هاي سريال تا اينجا هم سكانس 2 تا برادر تو كلانتري بود.خيلي سنگين بود.تارخ خوب اجرا كرد

[Ssarshar]

شما شك نكن كه 100% ازين بازيگرهاي پيشنهادي(سفارشي) هست.شك نكن.كاملا مشخص كه آماتوره.تو مايه هاي شاهرخ استخريه منتها استخري همش با ناراحتي و اخم ديالوگ ميگفت اما اين پسره همش خوشحاله:31:

البته غير از باند بازي يه نكته ي ديگه رو هم بايد مد نظر قرار داد . اين جور بازيگرا معمولا خيلي كم خرج تر و كم هزينه تر از

بازيگراي با تجربه هستن ! به هر حال تهيه كننه اي كه از افتادن گوشي هراس داره قطعا از بازيگر گرون هم ميترسه !

در مورد شاهرخ استخري هم بايد بگم كه به نظر چيزي واسه ي عرضه به مخاطب نداره ! تكرار مكررات !

[Hamid Hamid]

البته غير از باند بازي يه نكته ي ديگه رو هم بايد مد نظر قرار داد . اين جور بازيگرا معمولا خيلي كم خرج تر و كم هزينه تر از

بازيگراي با تجربه هستن ! به هر حال تهيه كننه اي كه از افتادن گوشي هراس داره قطعا از بازيگر گرون هم ميترسه !

اين صحبتتون رو تا حدي قبول دارم اما به نظرم همون سفارشي بهتر هست .چرا؟!
چون تهيه كننده و كارگردان اگه نزديك بودن و هم فكر كارگردان ميگفت كه من بازيگر خوب مي خوام و در نتيجه جناب تهيه كننده به قول شما يه بازيگر كم خرج و خوب تئاتر(كه خيلي فراوون هستند) رو انتخاب ميكرد كه نسبت به تلويزيوني ها خرج خيلي كمتري داره اما اينجا مساله ي سفارش مياد وسط.و اين بازيگر به كارگردان تحميل ميشه.بعدشم پول بيت المال كه بازيگر كم خرج و پر خرج نميشناسه.نظر شخصي

[M A M M U T]

فکر کنم استخری باید منتظر ساخت فیلم های سهیلی زاده باشه تا بتونه بازی کنه!:21:
چون همش یه چیز رو بلده بازی کنه:27:
سریاله خوبیه اما کاش کارگردانیه ی بهتری داشت.این موضوع خوبی هست.
سعی کارگردان در متفاوت نشون دادن داستان هست.مثلا انتظار ما این هست که کامیار آدم بدی باشه در حالی که اینطور نیست.
انتظار ما این هست که حقایق زود فاش نشه در حالی که تا الآن همه ی جیک و پوک آدم ها رو بلدیم.
و هزاران چیز دیگه اما کارگردان سعی داره آدم های خوب رو خطاکار جلوه بده.غیر از "مامان لطیفه" هیچکس اینجا خیلی خوب نیست و هیچکس هم بد مطلق نیست.و این خیلی خوبه و همین مسائل باعث شده که تا اینجا سریال رو ببینم.

[Lady Negar]

[QUOTEخيلي كمتري داره اما اينجا مساله ي سفارش مياد وسط.و اين بازيگر به كارگردان تحميل ميشه.نظر شخصي
__________________[/QUOTE]
خوب به جاش کیفیت کارمیاد پایین.نه؟

[Hamid Hamid]

[QUOTEخيلي كمتري داره اما اينجا مساله ي سفارش مياد وسط.و اين بازيگر به كارگردان تحميل ميشه.نظر شخصي
__________________
خوب به جاش کیفیت کارمیاد پایین.نه؟[/QUOTE]
100 % بله كه كيفيت مياد پايين.خيلي پايين.تو همين قسمت شما فرض كن يه بازيگر بهتر بود و اونوقت ميديديد كه چطور در مقابل اون صحنه ي آتش سوزي يا اونجا جلوي كلانتري حس رو القا ميكرد.اما اين بازيگر خيلي خنثي ظاهر شد انگار اصلآ هيچ اتفاقي نيوفتاده و انگار نه انگار كه خونه اي آتيش گرفته كه عشقش تو اون حونه هست.تمام هستيش تو اون خونه هست.يا جلو كلانتري ناسلامتي پدرش بود بايد بيشتر حساسيت رو القا ميكرد.انگار داره از رو روزنامه ميخونه!!!:عمو مي خوام بدونم شما چي ميگيد!!!
اين كيفيتي رو كه اشاره كرديد واسه تهيه كننده آنچنان مهم نيست چون پول واسه خودش كه نيست.

[N.I.M.A _ P30]

نه خوشم اومد. رفته رفته داره بهتر میشه. حداقل از بقیه ی فیلمای مسخره ی امسال بهتره. من تازه دارم جدی این فیلمو میبینم. یه مسئله ای. اسم اون پسره هوشیه؟ یعنی چی؟ یعنی مثلا هوشنگ بوده بش میگن هوشی؟ یا مثلا بزرگ. اسمش واقعا بزرگه؟!!:18:
بعد قضیه ی پسر کامیار(یا کامیاب؟!) چه ربطی به اسماعیل داشته؟ اعدامش کردن حالا چه ربطی به این یارو داره؟ این لوش داده؟

[Lady Negar]

[QUOTEبعد قضیه ی پسر کامیار(یا کامیاب؟!) چه ربطی به اسماعیل داشته؟ اعدامش کردن حالا چه ربطی به این یارو داره؟ این لوش داده[/QUOTE]
این کامیاز فکر میکنه که در حقیقت اسماعیل رفته به اون خانواده ی مقتول گفته که رضایت ندن

[REGISTERED-USER]

نه خوشم اومد. رفته رفته داره بهتر میشه. حداقل از بقیه ی فیلمای مسخره ی امسال بهتره. من تازه دارم جدی این فیلمو میبینم. یه مسئله ای. اسم اون پسره هوشیه؟ یعنی چی؟ یعنی مثلا هوشنگ بوده بش میگن هوشی؟ یا مثلا بزرگ. اسمش واقعا بزرگه؟!!:18:
بعد قضیه ی پسر کامیار(یا کامیاب؟!) چه ربطی به اسماعیل داشته؟ اعدامش کردن حالا چه ربطی به این یارو داره؟ این لوش داده؟

قشنگی فیلم نامه اش به اینه که داره یواش یواش و جذاب میره جلو

من خودم بعد زیر هشت از این خیلی خوشم اومد ... بخوان میتونند اشکالات رو بگیرن و سریال جذاب هم بسازند

این ملکوت هم جالبه ... بیشتر خنده داره :27:

[C0OPeR]

عجب بازیگریه این رامین راستاد
این قسمت رو شاخ اون بود
بعد از اینکه فهمید دختره تو خونه بود چشاش از نگرانی داشت میترکید

از اون بازیگرایی هستش که توی هر نقشی بازی کنه توی نقش فرو میره و خیلی با احساس کارش رو انجام میده
من بشخصه بازیشو خیلی دوست دارم .

[M A M M U T]

[QUOTEبعد قضیه ی پسر کامیار(یا کامیاب؟!) چه ربطی به اسماعیل داشته؟ اعدامش کردن حالا چه ربطی به این یارو داره؟ این لوش داده
این کامیاز فکر میکنه که در حقیقت اسماعیل رفته به اون خانواده ی مقتول گفته که رضایت ندن[/QUOTE]
خب رفته گفته دیگه.نرفته؟:18:
آخه ظاهرا سعید (خواهر زاده ی کامیار )رفته به به محسن (برادر ملیحه)گفته که اسماعیل نظر داره به خواهرت.به همین دلیل هم کامیار فکر میکنه که اسماعیل سوسه اومده(یا صوصه یا ثوثه :دی)
که با توجه به شخصیت کذایی اسماعیل بعید نیست که این کار رو کرده باشه.

[Lady Negar]

آخه اینی که شما گفتی ربطی به حرف بنده نداشت
بنده عرضم درمورد کینه ی کامیاربود

[jkhfgf3@yahoo.com]

شما شك نكن كه 100% ازين بازيگرهاي پيشنهادي(سفارشي) هست.شك نكن.كاملا مشخص كه آماتوره.تو مايه هاي شاهرخ استخريه منتها استخري همش با ناراحتي و اخم ديالوگ ميگفت اما اين پسره همش خوشحاله:31:.
يكي از بهترين سكانس هاي سريال تا اينجا هم سكانس 2 تا برادر تو كلانتري بود.خيلي سنگين بود.تارخ خوب اجرا كرد

اگه قرار باشه تو همه سریال ها بازیگران با تجربه بازی کنن پس این بازیگران جوان ما کی فرصت عرض اندام و کسب تجربه رو پیدا کنن!؟
به نظر من که بازیگر خوبیه در آینده بیشتر ازش خواهیم شنید.

[Lady Negar]

[QUOTE]اگه قرار باشه تو همه سریال ها بازیگران با تجربه بازی کنن پس این بازیگران جوان ما کی فرصت عرض اندام و کسب تجربه رو پیدا کنن!؟
به نظر من که بازیگر خوبیه در آینده بیشتر ازش خواهیم شنید/QUOTE]
ایشون نگفتن با بازیگرباتجربه باشه...بلکه گفتند گلابی نباشه....فرصت هم باید دراختیار کسی قراربگیره که یه ته مایه استعدادی داشته باشه..وگرنه همین جوری که نمیشه...مثل گلزار که هنوزم که هنوزه مثل ماست میمونه...ولی مثلا نگارجواهریان خیلی رون بازی میکرد...مخصوصا نوی زیرتیغ وقتی بابرادرش(کورش تهامی)داشت درمورد گذشت حرف میزد...من که میخکوب شده بودم حالا کار ندرام که فیلم نامه هم خیلی قوی بود

[hamidkabiri6270]

يكي از بهترين سكانس هاي سريال تا اينجا هم سكانس 2 تا برادر تو كلانتري بود.خيلي سنگين بود.تارخ خوب اجرا كرد

کاملا موافقم در مورد این سکانس. به طور کلی امین تارخ توی این سریال نقشش را خیلی خوب اجرا کرده.

[yarane-naghdi]

بله . خيلي سكانس عالي بود . حال كردم و البته كمي دلگير هم شدم :31:

چونكه من بزرگ رو ديده بودم قبلا(البته شما هم ديديد:20:) در جاهايي كه عصباني ميشه يا . خيلي درگير كارهاشه
اونجايي كه اسماعيل شروع كرد به صحبت كردن واقعا سنگين بود .


بنظرم در مجموعه جراحت تنها مشكل از اينجا بود كه از ابتدا جذاب شروع نشد . خصوصا در قسمتها اول . دو قسمت اول . خودم دو سه نفر رو ديدم كه چون از شبكه سه انتظار فيلم طنز داشتند همون روز اول كه قسمتهاي ابتدايي رو ديدن منصرف شدن .
الانم اصلا نگاه نميكنند . بنظر من بزرگترين ضرر رو همين دوستاني ميكنند كه گفتم . جراحت واقعا عاليه .

امين تارخ هم محبوب دل ميشه در هر بازيش .

قشنگي فيلمنامش از اينجاس كه به ما نشون ميده برادر كه باشيم . بزرگتر كه باشيم . اگه قلبمون به هم نزدبك نباشه هر اندازه كه يار و ياور هم ديگه باشيم . آخرش اين بلا سرمون مياد كه سر اسماعيل اومد . جلو بزرگ نتونست بگه كه من خونه و اكرم رو آتيش نزدم . نتونست بگه كه من مطب خانم سهرابي بودم . چرا ؟ چون اونروزي كه صورتش زخمي بود و بزرگ ازش پرسيد نگفت كه از كجا خوردم

[mahdi7610]

شما شك نكن كه 100% ازين بازيگرهاي پيشنهادي(سفارشي) هست.شك نكن.كاملا مشخص كه آماتوره.تو مايه هاي شاهرخ استخريه منتها استخري همش با ناراحتي و اخم ديالوگ ميگفت اما اين پسره همش خوشحاله:31:.
يكي از بهترين سكانس هاي سريال تا اينجا هم سكانس 2 تا برادر تو كلانتري بود.خيلي سنگين بود.تارخ خوب اجرا كرد

شاهرخ استخری همچین هم بازیگر اماتوری نیست .

مطمئن باش 50 درصد اگه فیلم های دلنوازان و فاصله ها راضی کننده بود به خاطر بازی شاهرخ استخری بود .

این همه هم بازیگر ضعیفی نیست .

همون حرکات شاهرخ استخری را هر بازیگری نمیتونه بازی کنه . مثل نگاه نکردن توی صورت فرد مقابل و با سر همه چیز را جواب دادن

[bleu2u4u]

از اون بازیگرایی هستش که توی هر نقشی بازی کنه توی نقش فرو میره و خیلی با احساس کارش رو انجام میده
من بشخصه بازیشو خیلی دوست دارم .

اتفاقا این رامین راستاد کشف خود محمد مهدی (عسگرپور) تو سریال داداشیه
تو اون سریال که کارش حرف نداشت
قبل داداشی که اصلا مطرح نبود
بعدشم نقشهای خوبی بهش ندادن تا همین جراحت

____________
دوستان پیشنهاد میشه همگی با هم یه سری کلاسهای پیشرفته نقل قول گیری بریم

[John Cena723]

طرف هر چی هم بازیگر باشه بالاخره یه پارتی کوچولو باید داشته باشه . اصلا شما یه شغل به من بگو که بدون پارتی باشه :31:

[M A M M U T]

اتفاقا این رامین راستاد کشف خود محمد مهدی (عسگرپور) تو سریال داداشیه
تو اون سریال که کارش حرف نداشت
قبل داداشی که اصلا مطرح نبود
بعدشم نقشهای خوبی بهش ندادن تا همین جراحت

____________
دوستان پیشنهاد میشه همگی با هم یه سری کلاسهای پیشرفته نقل قول گیری بریم
البته راستاد محصول آکادمی جناب امین تارخ هم میباشد.
" امین تارخ در سال۱۳۷۳ اولین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری درتهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما درایران محسوب می‌شود. فارغ‌التحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷]، تعدادی از جوایز هنرپیشه برتر را به خود اختصاص داده اند.از فارغ التحصیلان این موءسسه که وارد عرصه‌های بازیگری شده اند می‌توان افراد ذیل را نام برد:حبیب رضایی مهتاب کرامتی ترانه علیدوستی شهاب کسرایی پوریا پورسرخ مریم بوبانی بیتا بادرانغزل صارمی مجید مشیری رامین راستاد مهدی امینی خواه شبنم مقدمی شهرام قاعدی بیتا سحرخیز شهناز شهبازی مینا احمدوند پاشا رستمی و..."

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[bleu2u4u]

اره ولی من هیچ نقش جالبی ازش غیر این دو تا سریال ندیدم

[Hamid Hamid]

اره ولی من هیچ نقش جالبی ازش غیر این دو تا سریال ندیدم
اسم اين سريال كه گفتي داداشي چي هست؟!
تو زير تيغ هم كه خيلي قشنگ بازي كرده بود! من كار ضعيف نديدم ازش انصافآ

[Mr.Crow]

آقا من این سریال رو تیکه تیکه می بینم و قسمتهای اولش رو هم ندیدم. اون خانومه که داداش تارخ میخواد باهاش ازدواج کنه , همونی هست که خبر داد این زوج بدبخت نمیتونن بچه دار بشن ؟! بعد اینا رفتن جای دیگه تحقیق و آزمایش کنن یا ممکنه خانومه دروغ گفته باشه ؟!!

[bleu2u4u]

اسم اين سريال كه گفتي داداشي چي هست؟!
تو زير تيغ هم كه خيلي قشنگ بازي كرده بود! من كار ضعيف نديدم ازش انصافآ

اسم اون سرایل از اول داداشی بود ولی جند روز قبل پخش تغییر کرد بخاطر همین اسم دومش رو یادم نمیاد همه هم به اسم داداشی میشناسنش
ماه رمضون 2 سال پیش بود فکر کنم حسین یار نقش داداشی رو بازی میکرد
اینم شوهر خواهرشون بود که بین همه دعوا مینداخت
_____________
در مورد زیر تیغ هم موافقم
ولی من بیشتر منظورم این بود که درسته که بازیگر خیلی خوبیه ولی نقش های خوب زیاد بازی نکرده
مثال بارزش همین سریال مضخرف دارا و ندار
____________

آقا من این سریال رو تیکه تیکه می بینم و قسمتهای اولش رو هم ندیدم. اون خانومه که داداش تارخ میخواد باهاش ازدواج کنه , همونی هست که خبر داد این زوج بدبخت نمیتونن بچه دار بشن ؟! بعد اینا رفتن جای دیگه تحقیق و آزمایش کنن یا ممکنه خانومه دروغ گفته باشه ؟!!

در مورد مشکل ژنتیکی که خیلی ابهام وجود داره
اصلا اگه یادت باشه وقتی اومد نتیجه رو گفت هیچی نشون ندادن
پس حتی میشه گفت انسی هم دستی تو کار داشته باشه
البته بیشترین احتمال همون حدس خودتونه

[Geronimo_AD]

آقا من این سریال رو تیکه تیکه می بینم و قسمتهای اولش رو هم ندیدم. اون خانومه که داداش تارخ میخواد باهاش ازدواج کنه , همونی هست که خبر داد این زوج بدبخت نمیتونن بچه دار بشن ؟! بعد اینا رفتن جای دیگه تحقیق و آزمایش کنن یا ممکنه خانومه دروغ گفته باشه ؟!!
احتمالش ضعیفه چون مجوز سقط و که صادر کردن حتما آزمایشارو چک کردن دیگه ... نقش ملیحه رو هم بدجنس نشون نداده ... مستضعفه!

اینهمه از این دو تا تعریف نکین! هردوشون فقط یه تیپ نقشو خوب بازی میکنن... استخری نقش معاند و لجوج رو خوب بلده و انگار همچین هم تغییری در خودش نمیده و شخصیت خودش کمی اینطوره...

راستاد هم تا اونجا که من دیدم همیشه نقشش 60-70 بد و 30-40 خوب بوده...

ولی فقیه نصیری و تارخ خصوصا فقیه نصیری که من این نقش عصبی رو تا حالا ازش ندیده بودم خوب بازی میکنن!
میترسم آخر سریال از بس که با انگشت اشاره بندری میره که مچش در بره...

[bleu2u4u]

راستاد هم تا اونجا که من دیدم همیشه نقشش 60-70 بد و 30-40 خوب بوده...

راستاد که این نقش اش با همه ی نقشهای قبلیش فرق داره
یه مرد کم حرف و عاشق خانواده , سر به زیر و کاری و ثروتمند
کدوم یکی از نقشهای قبلیش اینجوری بود
اصلا همین قسمت قبل تا وقتی بره پیش باباش 10 تا کلمه هم صحبت نکرد
ولی قشنگ نشون میداد که این یه چیزی اش هست

[گل مریم]

اسم اون سرایل از اول داداشی بود ولی جند روز قبل پخش تغییر کرد بخاطر همین اسم دومش رو یادم نمیاد همه هم به اسم داداشی میشناسنش
ماه رمضون 2 سال پیش بود فکر کنم حسین یار نقش داداشی رو بازی میکرد
اینم شوهر خواهرشون بود که بین همه دعوا مینداخت

اسمش مثل هیچکس بود که همین جناب استخری هم داداش کوچیکه بود

[Ssarshar]

شاهرخ استخری همچین هم بازیگر اماتوری نیست .

مطمئن باش 50 درصد اگه فیلم های دلنوازان و فاصله ها راضی کننده بود به خاطر بازی شاهرخ استخری بود .

این همه هم بازیگر ضعیفی نیست .

همون حرکات شاهرخ استخری را هر بازیگری نمیتونه بازی کنه . مثل نگاه نکردن توی صورت فرد مقابل و با سر همه چیز را جواب دادن

بهتره بگيم حركات روزانه ي رفتاريش رو توي فيلماش خوب به نمايش ميگذاره چون يه بارم تلويزيون دعوتش كرده بود دقيقا

همينجوري بود ! كلا يه عادتي هم كه شاهرخ استخزي موقع جواب به سوالات داشت اين بود كه اصلا تو صورت طرف نگاه

نميكرد ! نگاهش يه 30 درجه اي انحراف داشت ! : دي

اگر حرف من رو قبول نداريد شاهرخ استخري رو توي فيلم هاي بعديش هم ميتونيد ببينيد ! اگر تغييري كرد !

[nar nia]

سلطان‌محمدي: «جراحت» تلاش مي‌كند انسان‌ها را به تفكر وادارد

خبرگزاري فارس: «حسين سلطان‌محمدي» معتقد است كه سريال «جراحت» يادآور فيلم سينمايي «مصائب شيرين» است و تلاش مي‌كند با روايت داستاني از دل جامعه، انسان‌ها را به تفكر وادار كند.


«حسين سلطان‌محمدي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد مجموعه تلويزيوني «جراحت» ساخته محمدمهدي عسگرپور، اظهار داشت: سريال «جراحت»، روايت خود را به شكلي تازه و روان دستمايه خود قرار داده است و در طول پخش بسيار ديده شده كه اين سريال دوست دارد نحوه سالم زندگي كردن و ارتباط سالم را به نمايش بگذارد.
وي در ادامه افزود: تم سريال با دستمايه قرار دادن صيغه محرميت دو جوان در كنار گرايشات و ديدگاه‌هاي مختلف سنتي آغاز شده و استفاده از اين ترفند كه در پايان هر قسمت، چند پلان از قسمت بعدي پخش مي‌شود، كنجكاوي فراواني براي مخاطب به همراه دارد و يك نوع آوري جديد در سيما به شمار مي‌رود.
اين منتقد در ادامه افزود: داستان سريال «جراحت» به نوعي بارگذاري بين چند نيروي جامعه است كه مي‌خواهند براي فرزندان خود آينده روشني ترسيم كنند و در اين ميان نيت همه خير است، اما در اين مسير به تضاد رسيده‌اند و اين مجموعه يك هشدار به خانواده‌ها مي‌دهد و به نوعي بازتاب شرايط فعلي جامعه نيز هست و مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه با تكيه بر اصول و قواعد مي‌توان به دوستي و صلح دست پيدا كرد.
سلطان‌محمدي تصريح كرد: سريال «جراحت» خط داستاني جذاب و جديدي دارد كه يك مدل ديگر آن كه در سينما نيز ديده شد، فيلم سينمايي «مصائب شيرين» ساخته عليرضا داوودنژاد است كه در آن فيلم نيز دو زوج همديگر را دوست داشتند و در نهايت خانواده‌ها به نفع اين زوج و فرزندان خود، كوتاه آمدند.
اين منتقد در ادامه افزود: سريال «جراحت» در مقايسه با ساير سريال‌هاي در حال پخش ماه مبارك رمضان، كم سابقه و بي‌نظير است چرا كه نوع و نحوه روايت تمامي مخاطبان را به تامل وا مي‌دارد و در اين ميان والدين به فكر فرو مي‌روند كه در حادث شدن چنين رفتاري واكنش منطقي را اعمال كنند.
اين منتقد در ادامه در مورد اينكه آيا اين سريال در كارنامه «محمدمهدي عسگرپور» پيشرفت است يا پسرفت، نيز اظهار داشت: به نظر من اين سريال در كارنامه عسگرپور به عنوان يك مدير و كارگرداني كه به زعم خود تلاش مي‌كند تا انسان‌ها را به فكر فرو ببرد و به نوعي تاثيرگذار نيز باشد، يك پيشرفت است چرا كه او با موقعيت زمانه خويش حركت كرده و بازتابي از جامعه خود را به نمايش گذاشته است كه اين مورد يكي از وظايف يك هنرمند نيز محسوب مي‌شود.
سلطان‌محمدي اظهار داشت: «سعيد نعمت الله» متن يك‌دستي نوشته و داستان سريال «جراحت» خوب روايت مي‌شود.
اين منتقد در ادامه در مورد رتبه‌بندي سريال‌هاي ماه مبارك رمضان نيز خاطرنشان كرد: به نظر من سريال «جراحت» يك سرو گردن از ساير سريال‌ها ديگر جلوتر است و در كنار آن سريال‌هاي «ملكوت» و «در مسير زاينده رود» براي مخاطبان قابل فهم‌تراند و سريال «نون و ريحون» نيز روايت سختي دارد اما تلاش كرده تا عامه پسند باشد.
وي در ادامه در مورد بازي‌هاي سريال «جراحت» نيز گفت: «آتنه فقيه نصيري» و «امين تارخ»، بازي‌هاي قابل قبولي دارند اما «ثريا قاسمي» ( مامان لطيفه) خوب بازي نكرده و «رامين راستاد» و پدرش نيز كاملا منفعل هستند.

[S c a r l e t t]

آره امیر حافظ که مثل ماست می مونهههه

راستی اسم واقعیش چیه؟

اسم واقعیه اکرم چیه؟ باز اکرم بهتر بازی میکنه

[pcforlife]

راستی اسم واقعیش چیه؟

اسم واقعیه اکرم چیه؟
سید یاسر جعفری
مهدخت مهدوی فرد...
راستی مدونستید افضل (میلیشیا مهدی نژاد) زن واقعی آرش مجیدیه؟! (همون پلیس رستگاران و عادل تو زیر هشت)
هر چند ربطی به تاپیک نداشت!:31:

[Geronimo_AD]

راستی مدونستید افضل (میلیشیا مهدی نژاد) زن واقعی آرش مجیدیه؟! (همون پلیس رستگاران و عادل تو زیر هشت)


مگه اسم خواهر اکرم افسر نیست؟ ....

[mhv_kntu]

این خانم دکتره چرا با این داوود ازدواج کرده بود ؟! آخه دختر اینقدر احمق میشه ؟!
تو این سریال چقدر این سرایدار ها دارن نقش کلیدی بازی می کنن ! یجورایی نشون می دون همه کارهایه پولدار ها رو سریایدارهاشون انجام میدن حتی ساپورت معنوی !

[hamid_diablo]

سریایدارهاشون انجام میدن حتی ساپورت معنوی
آره دیگه میخوان بگن اگه دوست دارید برید بهشت باید قید پول رو بزنید
پول کثیفه

بگذزیم...
داستان داره جالب میشه
منم اگه جای پسر کامیار بودم همین کار رو میکردم اصلا طرف رو میکشتم چون نمیتونم ببینم کی به پدرم چپ نگاه کنه

حالا اون سرایداره هم که مرده داستان کمی پیچیده تر میشه
امیر حفظ هم کم کم داره نقشش بهتره میشه

[yarane-naghdi]

این خانم دکتره چرا با این داوود ازدواج کرده بود ؟! آخه دختر اینقدر احمق میشه ؟!
تو این سریال چقدر این سرایدار ها دارن نقش کلیدی بازی می کنن ! یجورایی نشون می دون همه کارهایه پولدار ها رو سریایدارهاشون انجام میدن حتی ساپورت معنوی !



داوود بعد از اينكه ازدواج كردن معتاد شده .

[yarane-naghdi]

صدا و سيما ايران بالاخره هرچيش كه جديدا خوشم نمياد . سريالهاش در حد تيم ملي هستند .

جراحت يكي از اونا

[Lady Negar]

آتنه واقعا عين ديوونه ها بازي كرد...خيلي رون ميره نقششو
من خودم 50تا مردم،50تا زنم...
من فكرميكنم قضيه هوشي لو بره...بعد نهايتا خانواده سرايداره (كه به احتمال زياد بزرگ پادرميوني ميكنه) رضايت بدند و اسماعيل هم كه قسمت دوم قضيه هست كوتاه بياد و اتفاقا به بزرگ كمك كنه كه از سرايداره رضايت بگيره...بعد اينجوري كاميار هم كينه اش ميخوابه....البته فقط يه حدسه!چون فكرميكنم اين بهترين راهه كه بخواد قضيه بين كاميارو اسماعيل به خيرو خوشي بگذره....

[pcforlife]

من فكرميكنم قضيه هوشي لو بره...بعد نهايتا خانواده سرايداره (كه به احتمال زياد بزرگ پادرميوني ميكنه) رضايت بدند
اگه به رضایت دادن باشه، من فکر کنم خود اسماعیل بره رضایت بگیره... چون کامیار جریان اعدام خواهرزادش رو از چشم اسماعیل میبینه نه بزرگ!:20:

[yarane-naghdi]

آتنه واقعا عين ديوونه ها بازي كرد...خيلي رون ميره نقششو

قشنگي بازي اين خانوم از اينجاس . خودتو بزار جا انسي . چي ميشه . بعضي ميگن داره تضريب به كار ميبره . دو به هم زني ميكنه .

من ميگم انسي الان از بس احساساتش بهش غلبه كرده . از بس تو مشكل بزرگي گير كرده بحساب نميدونه راه كجاست . تنها كسي هم كه همفكر خودش ميدونه اسماعيله .

[Lady Negar]

من فکر کنم خود اسماعیل بره رضایت بگیره... چون کامیار جریان اعدام خواهرزادش رو از چشم اسماعیل میبینه نه بزرگخوب درحقيقت حرف منم همين بود...ولي مطمئنا بزرگ تنهاش نميزاره چون در درجه اول1.هوشي دامادشه و اگه بره بالاي دار دختر خودش بيوه ميشه 2.بزرگ هميشه پشت اسماعيله..

قشنگي بازي اين خانوم از اينجاس منم هينو گفتم كه:31:

من ميگم انسي الان از بس احساساتش بهش غلبه كرده . از بس تو مشكل بزرگي گير كرده ولي من ميگم كلا اين شخصيت انسي واقعا مشكل اساسي داره...شما يه دوره بكن ببين از اول فيلم هر مشكلي كه بوده اين خانم چه برخوردي داشته؟مثلا وقتي اميرحافظ دوستشو هول داد...سريع خواست اميرحافظو فراري بده و حتي به امير حافظ تاكييد كرد كه جواب تلفن هيچ كسي رو بغير من نميدي خاله عمو دايي...مشكل بعدي وقتي فهميدن اكرم حامله هست...سريع رفت توآينه نگاه به جوش صورتش كرد....وقتي فهميد اكرم و امير حافظ مشكل ژنتيكي دارن،اميرحافظو ازنو فراري داد...وقتي فهميد اميرحافظ نميخواد فرار كنه،پيت نفتو رو خودش ريخت(اين ديگه endش بود) ...و هزاران هزار مثال ديگه....نه انسي مشكل رواني داره

[Ssarshar]

خوشبختانه از معدود سريالهايي رو دارم مي بينم كه شخصيتها از حالت شعار زدگي خارج شدن و تازه ميشه يه مقداري باهاشون

همذات پنداري كرد ( البته هنوز جاي كار داره ) . تقابل آدمها باهمديگه و حرفهاشون – تصميمهاشون – احساساتشون و

برخوردهاشون خيلي طبيعي تر و بهتر شكل گرفته . كلا كمتر سريال ايراني رو ديده بودم كه شخصيت پردازي خوبي داشته

باشه ولي انصافا اين جراحت تا ايجا نمره ي قبولي ميگيره . فيلمنامه هم داره از دل جامعه حكايت ميكنه . سريالي هست كه

ارزش نقد و بحث رو داره . چون داره زمونه و آدمهاشو واقعا مي بينه و عصر زندگيمونو كه عصر بلاتكليفيه رو خيلي خوب

نشون ميده .

[yarane-naghdi]

خوشبختانه از معدود سريالهايي رو دارم مي بينم كه شخصيتها از حالت شعار زدگي خارج شدن و تازه ميشه يه مقداري باهاشون

همذات پنداري كرد ( البته هنوز جاي كار داره ) . تقابل آدمها باهمديگه و حرفهاشون – تصميمهاشون – احساساتشون و

برخوردهاشون خيلي طبيعي تر و بهتر شكل گرفته . كلا كمتر سريال ايراني رو ديده بودم كه شخصيت پردازي خوبي داشته

باشه ولي انصافا اين جراحت تا ايجا نمره ي قبولي ميگيره . فيلمنامه هم داره از دل جامعه حكايت ميكنه . سريالي هست كه

ارزش نقد و بحث رو داره . چون داره زمونه و آدمهاشو واقعا مي بينه و عصر زندگيمونو كه عصر بلاتكليفيه رو خيلي خوب

نشون ميده .


كاملا درسته . جديدا تلويزيون خودمون از نظر مجموعه سريال تلويزيوني پيشرفت خيلي خوبي داشته .

ميدونيد . بنده در تلويزيون ايران تابحال بهتر از فيلم روزگار قريب(البته از نظر صحنه و كارگرداني) نديدم

[Cleeev]

آره انسی به نظر میاد یکمم مشکل روانی داره و این مشکلم از خرافاتی بودن بیش از حدش و ارتباط دادن این قضایا به اون قضییه زنه و نفرینشه...

حرکاتش معلومه که یه حس سرخوردگی پیدا کرده و احساس تنهایی میکنه و خیلی وجدان درد گرفته و میخواد اینو تموم کنه ولی نمیدونه چیکار کنه...

الانم که تنها تکیه گاهش که اسماعیل بودو از دست داده دیگه 100 درصد قاط زده...

در کل زیادی حساسه و خیلی مسائلو پیچیده میکنه....

--

حالا به نظر من الان اسماعیل نمیدونه چیکار کنه... از یه طرف نمیخواد کسی در مورد ارتباطش با اون دختره بدونه و از یه طرف تنها شاهدش برای اون زمان همونه... احتمالاً میگه و اون میاد شهادت میده و این احتمالاً آزاد میشه...

البته در قوانین اسلام که زن اصولاً شهادتش * حساب نمیشه و در قوانین ایران شهادت زن نصف حساب میشه... :دی به خاطر همین میگم احتمالاً...!

بعدش که این بیاد شهادت بده و انسی بفهمه قضییه رو، قهر میکنه و یکم میره بالا منبر سخنرانی میکنه واسه اسماعیل و بعدش که اسمال آزاد شد میره منت کشی و انسی رو خر میکنه و آشتی میکنن...

هوشیم وجدان دردشو که میبینید کلاً بهم ریخته و احتمالاً چند روز بیشتر نمیتونه دووم بیاره و میره خودشو معرفی میکنه و بعدش که دلایل معلوم میشه و اینا، اسمال و بزرگ و یوگی و دوستان همگی شرمنده میشن و میرن واسه ـش رضایت میگیرن و در روز آخر ماه رمضون با کلی هیجانات، خونواده سرایداره رضایت میدن و هوشی میره حبس و دیه میده (به هر حال آزاد نمیشه چون قتله! مدعی العموم براش چند سال حبس میبره و با سند احتمالاً میاد بیرون)...!

بعدشم ننه هه تمام خونواده رو جمع میکنه و همه روبوسی میکنن و میرن نماز جماعت به یاد آقا و میشه عید فطر و ملت میرن سه روز تعطیلی حجم عزتشون زیاد بشه.... :دی

آها این یارو داوودم که تازه وارد سریال شده یا به شهادت میرسه یا دختره راضی میشه دوباره میرن باهم دست بوسی یا اینکه صحنه را میبینه و متنبه میشه...! :20:

[yarane-naghdi]

آره انسی به نظر میاد یکمم مشکل روانی داره و این مشکلم از خرافاتی بودن بیش از حدش و ارتباط دادن این قضایا به اون قضییه زنه و نفرینشه...

حرکاتش معلومه که یه حس سرخوردگی پیدا کرده و احساس تنهایی میکنه و خیلی وجدان درد گرفته و میخواد اینو تموم کنه ولی نمیدونه چیکار کنه...

الانم که تنها تکیه گاهش که عزیز بودو از دست داده دیگه 100 درصد قاط زده...

در کل زیادی حساسه و خیلی مسائلو پیچیده میکنه....

--

حالا به نظر من الان عزیز نمیدونه چیکار کنه... از یه طرف نمیخواد کسی در مورد ارتباطش با اون دختره بدونه و از یه طرف تنها شاهدش برای اون زمان همونه... احتمالاً میگه و اون میاد شهادت میده و این احتمالاً آزاد میشه...

البته در قوانین اسلام که زن اصولاً شهادتش * حساب نمیشه و در قوانین ایران شهادت زن نصف حساب میشه... :دی به خاطر همین میگم احتمالاً...!

بعدش که این بیاد شهادت بده و انسی بفهمه قضییه رو، قهر میکنه و یکم میره بالا منبر سخنرانی میکنه واسه عزیز و بعدش که عزیز آزاد شد میره منت کشی و انسی رو خر میکنه و آشتی میکنن...

هوشیم وجدان دردشو که میبینید کلاً بهم ریخته و احتمالاً چند روز بیشتر نمیتونه دووم بیاره و میره خودشو معرفی میکنه و بعدش که دلایل معلوم میشه و اینا، عزیز و بزرگ و یوگی و دوستان همگی شرمنده میشن و میرن واسه ـش رضایت میگیرن و در روز آخر ماه رمضون با کلی هیجانات، خونواده سرایداره رضایت میدن و هوشی میره حبس و دیه میده (به هر حال آزاد نمیشه چون قتله! مدعی العموم براش چند سال حبس میبره و با سند احتمالاً میاد بیرون)...!

بعدشم ننه هه تمام خونواده رو جمع میکنه و همه روبوسی میکنن و میرن نماز جماعت به یاد آقا و میشه عید فطر و ملت میرن سه روز تعطیلی حجم عزتشون زیاد بشه.... :دی

آها این یارو داوودم که تازه وارد سریال شده یا به شهادت میرسه یا دختره راضی میشه دوباره میرن باهم دست بوسی یا اینکه صحنه را میبینه و متنبه میشه...! :20:


اولا كه اولين باره دارم ميشنوم به اسماعيل ميگين عزيز:31:

ضمنا اين رو هم بگم كه اگه رابطه اسماعيل و خانم دكتر فاش بشه . فوايدي هم داره .

چونكه از اون طريق داوود هم وارد قضيه اسماعيل ميشه و احتمالا اقرار كنه كه برا چي كاميار منو فرستاد دم بيمارستان تا درباره سرايداره سوال كنم و خودش نرفت و ....

[Cleeev]

اولا كه اولين باره دارم ميشنوم به اسماعيل ميگين عزيز:31:

ضمنا اين رو هم بگم كه اگه رابطه اسماعيل و خانم دكتر فاش بشه . فوايدي هم داره .

چونكه از اون طريق داوود هم وارد قضيه اسماعيل ميشه و احتمالا اقرار كنه كه برا چي كاميار منو فرستاد دم بيمارستان تا درباره سرايداره سوال كنم و خودش نرفت و ....

ای بابام هی... نمیدونم چرا هی به این مرتیکه اسمال میگم عزیز... تقصیر بزرگه... نمیدونم کدوم خودفروخته ی وابسته به استکباری، بزرگ و عزیز رو کنار هم تو سریالش/فیلمش استفاده کرد و اینگونه ذهن ما را به مسمویت کشاند...

edited...

[Cleeev]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %20seryale%20jerahat/01.jpg

اینو دیدم یاد یه عکسی افتادم... :دی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آتنه در کت شلوار

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مزرعه پدری؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Geronimo_AD]

یه جا دلم برای انسی سوخت:

اونجا که داشت امیرحافظو بیرون خونه میزد... گفت : کس من اسماعیله و بالعکس... بیچاره نمیدونست اسماعیل چشش دنبال خانوم سهرابی هم هست و قراره کس و کار اونم بشه...


چون فكرميكنم اين بهترين راهه كه بخواد قضيه بين كاميارو اسماعيل به خيرو خوشي بگذره....


اگه بخان به سبک معمول سریالای ایرانی تمومش کنن که حتما بخوبی و خوشی تموم میشه حتی اگه چند نفر هم بمیرن باز یه عروسی افتادیم مثلا ملیحه و داوود...:10:

کی هوشی رو موقع آتیش زدن دیده؟... سرایداره به خانواده اش وصیت کرده؟

امیرحافظ فقط جلو مامانش شیر میشه... بقیه جاها مثه قضیه موبایل و پفک حواسش جمعه!

[yarane-naghdi]

یه جا دلم برای انسی سوخت:

اونجا که داشت امیرحافظو بیرون خونه میزد... گفت : کس من اسماعیله و بالعکس... بیچاره نمیدونست اسماعیل چشش دنبال خانوم سهرابی هم هست و قراره کس و کار اونم بشه...



اگه بخان به سبک معمول سریالای ایرانی تمومش کنن که حتما بخوبی و خوشی تموم میشه حتی اگه چند نفر هم بمیرن باز یه عروسی افتادیم مثلا ملیحه و داوود...:10:

کی هوشی رو موقع آتیش زدن دیده؟... سرایداره به خانواده اش وصیت کرده؟

امیرحافظ فقط جلو مامانش شیر میشه... بقیه جاها مثه قضیه موبایل و پفک حواسش جمعه!


واقعا نظرمون با خيلي ها شبيه همه . شايد هم انسي خانوم خيلي خوب بازي ميكنه.

اونجا واقعا خيلي دلم درد گرفت . اسماعيل هرچي باشه هم بنظرم انسي رو خيلي دوس داره . حاضره بخاطرش حتي از خانم سهرابي بگذره

امير حافظ با اين كه خيلي خوش تيپه ولي مثل بقيه بازي گر جوونا خوب بازيهاش رو شروع نكرد تو اين سريال:13:
شايد هم بخاطري كه داريم بانو ثريا قاسمي و آقا امين تارخ و ... رو ميبينيم برام بازيش كيفيت نداره:31:

[M A M M U T]

كاملا درسته . جديدا تلويزيون خودمون از نظر مجموعه سريال تلويزيوني پيشرفت خيلي خوبي داشته .

ميدونيد . بنده در تلويزيون ايران تابحال بهتر از فيلم روزگار قريب(البته از نظر صحنه و كارگرداني) نديدم
کجاش پیشرفت کرده؟؟؟:18:
ما اگه می گیم این سریال خوبه نسبت بقیه ی سریال های این چند سال اخیر بهتره.سیما و تلویزیون ایران داره نابود میشه.
شما ساخته های قاسم جعفری رو با این سریال های در پیت مقایسه کنید.
شما تب سرد ، پلیس جوان،زیر تیغ و.... رو با این سریال ها مقایسه کنید.این سریال جراحت ضعف کارگردانی شدید داره.
ما اگه میگیم این سریال خوبه نسبت به فاجعه ای به نام فاصله ها خوبه.اما در کل به هیچ دردی نمیخوره.
شما مدار صفر درجه رو با در چشم باد مقایسه کن.در چشم باد یه فاجعه بود.

[hamid_diablo]

آره انسی به نظر میاد یکمم مشکل روانی داره
به نظرم هم میشه گفت خرافاتیه هم میشه گفت عقده حقارت هم داره
چون بزرگ زیر بال و پره شوهرشو گرفته
و با ای کارا میخواد ثابت کنه که به بزرگ و خونوادش وابستگی نداره
به نظرم تو بعضی از قسمتهای سریال افراط به وجود اومده
مثلا همون قسمتی که انسی خانوم میخواست آتیش راه بندازه که به نظرم کار بسیار نا معقولیه
ویا پسر کامیار که به خاطر پدرش دست به همچین کاری زده
خوب اگه کمی فکر میکرد میتونست با موضوع کنار بیاد یا اینک طور دیگه ای برخورد کنه تا به کسی آسیبی نرسه
این سریال پایه و اساسش روی ندونم کاری و احساسی عمل کردن چند تا کاراکتر بوجود اومده از جمله امیر حافظ

در مورد کامیار هم من موندم این کاراکتر شخصیت منفی رو به مثبت داره یا شخصیت مثبت رو به منفی :31:
در مورد شخصیت پردازی هم بگم که عالی کار شده نسبت به بقیه سریالها
نشون میده آدمهای بزرگی مثل بزرگ همیشه مهربون نیستند و اگه لازم باشه خشمگین هم میشن
یا بین اعضای فامیل درگیری هم پیش میاد

---------- Post added at 12:25 PM ---------- Previous post was at 12:24 PM ----------


اگه بخان به سبک معمول سریالای ایرانی تمومش کنن که حتما بخوبی و خوشی تموم میشه
خدا کنه اینطوری تموم نشه .....ولی میشه

[mmiladd]

يه جا گفته ميشه كه سرايداره 70 در صد سوخته گي داره و يه جا مي گن كه 50 درصد.. خلاصه چند درصد شد ؟

[mhv_kntu]

جديدا تلويزيون خودمون از نظر مجموعه سريال تلويزيوني پيشرفت خيلي خوبي داشته .

ميدونيد . بنده در تلويزيون ايران تابحال بهتر از فيلم روزگار قريب(البته از نظر صحنه و كارگرداني) نديدم
حیفم اومد جواب ندم. کارگردان اون فیلم کیانوش عیاری بود.
و اون فیلم یکی از شاهکارهای سریال سازی دنیا بود ! چرا ؟! چون فیلمنامه نداشت ! بازیگرها تا صبح روز فیلمبرداری نمی دونستن چی باید بگن ! و فقط بخاطر اعتبار کارگردان این کار رو قبول کرده بودن ! کارگردان صبح که تمام عوامل جمع میشدن همونجا یه چایی می خورد و شروع می کرد به نوشتن فیلمنامه امروز و صحنه های امروز ! فیلمبرداری هم همون آخرین لحظات به فیلمبردار می گفت چیکار بکن !!!
نکته جالب که به این سبک کاری افتخار هم می کنه !!! آخه کجای دنیا بدونه فیلمنامه شروع به فیلمسازی می کنن؟! آخه کجای دنیا متن فیلمنامه رو فقط یک نفر می نویسه و هیچ ویرایشی روش انجام نمیشه ؟!
باور کنید این سبک سریال سازی واقعی و تو ایران وجود داره !

[hamid_diablo]

ما اگه میگیم این سریال خوبه نسبت به فاجعه ای به نام فاصله ها خوبه.اما در کل به هیچ دردی نمیخوره
با این حرفت موافقم ولی نه با این شدت
کمی شما کوتاه بیا:31:نا شکری نکن که همینشم دیگه نمیتونن بسازن

[pcforlife]

شما مدار صفر درجه رو با در چشم باد مقایسه کن.در چشم باد یه فاجعه بود.
رو چه متری اینو میگی؟!:18:

[.SA33D.]

جراحت به نسبت سریال خوبیه، دمه امین تارخ گرم.

[Lady Negar]

اگه بخان به سبک معمول سریالای ایرانی تمومش کنن که حتما بخوبی و خوشی تموم میشه حتی اگه چند نفر هم بمیرن باز یه عروسی افتادیم مثلا ملیحه و داوود...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]گه بخوان؟مطمئن باش ميخوان....بالاخره آخر ماه رمضون عيده و مردم بايد آخرش خوشحال باشند.....ميگي نه،نگاه كن!
ا

[M . Sayid]

این اسماعیل هم عجب آدمیه ها!!

یه زن که قبل از انسی می خواسته بگیره -- حالا انسی رو داره---چشش دنبال ملیحه هم هست

خوبه سریال برا ماه رمضونه وگرنه می خواست کل تابستون پخش بشه این اسماعیل چندتا دیگه رو می کرد؟؟؟؟؟

[ashjaee]

دقت کردین سبک دیالوگ های این سریال چقدر شبیه زیر هشته؟

[mhv_kntu]

این مامور های آگاهی چرا اینجوری بودن ! آدم رو یاد ساندیس و اینجور چیزها مینداختن. فکر نکنم کادری های نیروی انتظامی اینجوری باشن !

[hamid_diablo]

ميگي نه،نگاه كن!
خدا کنه اینطوری نشه و حتما هم نمیشه خوب بلاخره 1 نفر به قتل رسیده
ولی جالبه تو تمام سریالهای امسال کشته داشتیم

[yarane-naghdi]

حیفم اومد جواب ندم. کارگردان اون فیلم کیانوش عیاری بود.
و اون فیلم یکی از شاهکارهای سریال سازی دنیا بود ! چرا ؟! چون فیلمنامه نداشت ! بازیگرها تا صبح روز فیلمبرداری نمی دونستن چی باید بگن ! و فقط بخاطر اعتبار کارگردان این کار رو قبول کرده بودن ! کارگردان صبح که تمام عوامل جمع میشدن همونجا یه چایی می خورد و شروع می کرد به نوشتن فیلمنامه امروز و صحنه های امروز ! فیلمبرداری هم همون آخرین لحظات به فیلمبردار می گفت چیکار بکن !!!
نکته جالب که به این سبک کاری افتخار هم می کنه !!! آخه کجای دنیا بدونه فیلمنامه شروع به فیلمسازی می کنن؟! آخه کجای دنیا متن فیلمنامه رو فقط یک نفر می نویسه و هیچ ویرایشی روش انجام نمیشه ؟!
باور کنید این سبک سریال سازی واقعی و تو ایران وجود داره !


فيلم جالبي بود . قطعا . روزگار قريب به دلم نشست . ولي مثل شما از چاي و .... بي خبر بودم:31:

---------- Post added at 10:25 PM ---------- Previous post was at 10:22 PM ----------


این مامور های آگاهی چرا اینجوری بودن ! آدم رو یاد ساندیس و اینجور چیزها مینداختن. فکر نکنم کادری های نیروی انتظامی اینجوری باشن !


درسته . خيلي برا نيرو انتظامي بدريخت بودن . ميخورد اينا بازجو باشن و اون بازجو بياد بشه مامور آگاهي

بنظرتون اسماعيل فرار ميكنه؟ چون يه تيكه برا قسمت بعد نشون داد كه اسماعيل از خيابون رد ميشد

[moraddad]

دقت کردین سبک دیالوگ های این سریال چقدر شبیه زیر هشته؟

نویسندشون یکیه دیگه.

[ahriman323]

این یارو هوشی عجب آدم تابلویه خودش را لو داد اسم شاهد را برد جلو مامور ها حالا بخوان بازجویش کنن چه دسته گلی آب میده


این مامور های آگاهی چرا اینجوری بودن ! آدم رو یاد ساندیس و اینجور چیزها مینداختن. فکر نکنم کادری های نیروی انتظامی اینجوری باشن !

والا تو تمام فیلمها کسی که پرونده زیر دستشه یا همکارش میره میگه بیاین کلانتری حالا یکی هم نه دوتا ترکیب زهله بر را فرستادن برای این هوشی مادر مرده:31:

[REGISTERED-USER]

این مامور های آگاهی چرا اینجوری بودن ! آدم رو یاد ساندیس و اینجور چیزها مینداختن. فکر نکنم کادری های نیروی انتظامی اینجوری باشن !

من رفیق دارم زیاد از این جماعت ... بخوای زر بزنی اینطوری چنان میارن تو گوش ات که هفت خط هم باشی میزنی عین چی زیر گریه !

[mohammadirani]

اون تیکه باحال بود
امیرحافظ به زنش میگه دهن نزن منم تشنمه
بعد خودش همین طوری با پارچ میخوره:21::31:

[yarane-naghdi]

اكرم و امير حافظ همديگر رو دوس دارند . اين چيزا اگه بين يه زوج ديگه بود ميشد يه بحث منجر به دعوا:31:

[Hamid Hamid]

دوستان كسي ميتونه يكي ديگه از كاراي قشنگ آتنه فقيه نصيري رو معرفي كنه؟ من حضور ذهن ندارم.
انصافآ يكي از بهترين اجراهاي بازيگرها تو سريال هاي ايراني بوده تا اينجا.خيلي زيبا و استثنايي.اينجا باحال بود(4قسمت پيش) رو به اكرم:
اكرم از الان امير حافظ گوشش كره!! كر شده!! ديگه نميشنوه!!
خيلي خفن اجرا كرد اينجا رو!!!

[masoudtr]

دوستان كسي ميتونه يكي ديگه از كاراي قشنگ آتنه فقيه نصيري رو معرفي كنه؟ من حضور ذهن ندارم.
انصافآ يكي از بهترين اجراهاي بازيگرها تو سريال هاي ايراني بوده تا اينجا.خيلي زيبا و استثنايي.اينجا باحال بود(4قسمت پيش) رو به اكرم:
اكرم از الان امير حافظ گوشش كره!! كر شده!! ديگه نميشنوه!!
خيلي خفن اجرا كرد اينجا رو!!!

یک سریالی بازی میکرد که اگه اشتباه نکنم پرستار یا معلم بود تو یک داهاتی به نام فکر کنم قصه های خاله سارا
یا یک چیزی تو همین مایه ها
کسی اسمش را میدونم بگه
چقدر شبیه ویونا رایدره نه:21::21:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


تو مدار صفر درجه هم فوق العاده بود
یادش بخیر عجب سریالی بود

اگه اسلام دست و پای این بازیگر ها را نبسته بود از هالیوودی ها هم بهتر بازی میکردن

[Lady Negar]

یه سوال واسم پیش اومده
چرا تو این سریال زنها رو اینجوری نمایش داده؟!
یا خل و چل و فتنه(انسی)یا ساکت و بیخیال(اقدس,که هروقت خواست حرف بزنه بزرگ خان صداشو برید که انگار این زن حق اظهار نظر نداره و اقدس هم خیلی راحت پذیرفت که باید لالمونی بگیره)یا توسری خور(اکرم,که روز اول زندگی مشترکش شوهرش با وقاحت تمام زد صورتشو پرخون کرد )یا بی تدبیر (لطیفه,که به عنوان یه بزرگتر توی فامیل نتونست قضیه رو درست جمع کنه و جانبداری های بی مورد میکرد)ملیحه هم که اصلا هویت خودشو هنوز ثابت نکرده و بعنوان یه زن مطلقه ,اسماعیل واسش دندون تیز کرده.
یه قسمت از فیلمو برین تو نخ حرفام...بزرگ هم که عاقل ماجراست واسه خودش راست راست به زنش میگه "آخه تو رنی چی میفهمی؟"
البته حرفای من تنها یه نظریود...

[mhv_kntu]

یه سوال واسم پیش اومده
چرا تو این سریال زنها رو اینجوری نمایش داده؟!
یا خل و چل و فتنه(انسی)یا ساکت و بیخیال(اقدس,که هروقت خواست حرف بزنه بزرگ خان صداشو برید که انگار این زن حق اظهار نظر نداره و اقدس هم خیلی راحت پذیرفت که باید لالمونی بگیره)یا توسری خور(اکرم,که روز اول زندگی مشترکش شوهرش با وقاحت تمام زد صورتشو پرخون کرد )یا بی تدبیر (لطیفه,که به عنوان یه بزرگتر توی فامیل نتونست قضیه رو درست جمع کنه و جانبداری های بی مورد میکرد)ملیحه هم که اصلا هویت خودشو هنوز ثابت نکرده و بعنوان یه زن مطلقه ,اسماعیل واسش دندون تیز کرده.
یه قسمت از فیلمو برین تو نخ حرفام...بزرگ هم که عاقل ماجراست واسه خودش راست راست به زنش میگه "آخه تو رنی چی میفهمی؟"
البته حرفای من تنها یه نظریود...
خوب مگه زن های اینطوری تو جامعه نیست یا کم هست ؟!

[mhv_kntu]

دوستان كسي ميتونه يكي ديگه از كاراي قشنگ آتنه فقيه نصيري رو معرفي كنه؟ من حضور ذهن ندارم.
فعالیت در تلویزیون در سال 1371.

شروع فعالیت سینمایی با فیلم جیب‌برها به بهشت نمی‌روند (ابوالحسن داودی) به عنوان بازیگر در سال 1370.

بخشی از فیلم شناسی:

1383 هشت پا ( علیرضا داودنژاد ) [بازیگر]

1381 مزرعه پدری ( رسول ملاقلی‌پور ) [بازیگر]

1380 قارچ سمی ( رسول ملاقلی‌پور ) [بازیگر]

1380 سفر به فردا ( محمدحسین حقیقی ) [بازیگر]

1377 تنها ( علی قوی تن ) [بازیگر]

1376 مهره ( محمدعلی سجادی ) [بازیگر]

1373 در کمال خونسردی ( سیامک شایقی ) [بازیگر]

1373 کاکادو ( تهمینه میلانی ) [بازیگر]

1373 سال های بیقراری ( مسعود نوابی ) [بازیگر]

1372 بلوف ( ساموئل خاچیکیان ) [بازیگر]

1372 من زمین را دوست دارم ( ابوالحسن داودی ) [بازیگر]

1371 بندر مه ‌آلود ( امیر قویدل ) [بازیگر]

1371 آهوی وحشی ( حمید خیرالدین ) [بازیگر]

1370 دو نفر و نصفی ( یدالله صمدی ) [بازیگر]

1370 جیب‌ برها به بهشت نمی روند ( ابوالحسن داودی ) [بازیگر]



جوایز و انتخابها

>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (در کمال خونسردی)

[ دوره 13 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1373 ]

بیشترین همکاری های آتنه فقیه نصیری

>> جلال معیریان (تدوین،چهره پردازی،) (در 5 فیلم ) ==>

>> آتیلا پسیانی (بازیگران،کارگردانی،) (در 4 فیلم ) ==>

>> جمشید هاشم پور (بازیگران،) (در 4 فیلم ) ==>

>> علی اصغر پورهاجریان (جلوه های ویژه،) (در 4 فیلم ) ==>

>> فریبرز عرب نیا (بازیگران،فیلمنامه،) (در 4 فیلم ) ==>

>> حسن قلی‌زاده (تهیه و تولید،جلوه های ویژه،عنوان بندی،فیلمبرداری،فیلمنامه، کارگردانی،) (در 4 فیلم ) ==>

>> حسین قناعت (فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> محمدرضا علیقلی (تهیه و تولید،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> قاسم زارع زاغه (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> علیرضا خمسه (بازیگران،فیلمنامه،) (در 3 فیلم ) ==>

>> فرهاد قائمیان (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> فریدون جیرانی (تهیه و تولید،فیلمبرداری،فیلمنامه ،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> ناصر چشم آذر (بازیگران،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> بهرام دهقانی (تدوین،فیلمبرداری،فیلمنام� �،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> حسین محب‌اهری (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> رسول ملاقلی‌پور (تدوین،تهیه و تولید،صحنه و لباس،عنوان بندی،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> محمدرضا دلپاک (صدا،) (در 3 فیلم ) ==>

>> خسرو خان محمدی (بازیگران،تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>

>> محمدحسن نجم (تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>

>> پوریا آذربایجانی (فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>

>> اصغر عبدالهی (فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> روبیک منصوری (بازیگران،تدوین،صدا،عنوان بندی،موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> محمود موسوی نژاد (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>> مهدی میامی (بازیگران،تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>

>> جهانگیر میرشکاری (بازیگران،صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>> یوسف صمدزاده (بازیگران،تهیه و تولید،فیلمنامه،) (در 2 فیلم ) ==>

>> فواد نجف زاده (عکس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>

>> فرخ لقا هوشمند (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>> بیژن محتشم (جلوه های ویژه،چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> بهروز معاونیان (بازِیگران،صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
پایگاه فرهنگی هنری تکناز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

[hamid_diablo]

یه سوال واسم پیش اومده
چرا تو این سریال زنها رو اینجوری نمایش داده؟!
یا خل و چل و فتنه(انسی)یا ساکت و بیخیال(اقدس,که هروقت خواست حرف بزنه بزرگ خان صداشو برید که انگار این زن حق اظهار نظر نداره و اقدس هم خیلی راحت پذیرفت که باید لالمونی بگیره)یا توسری خور(اکرم,که روز اول زندگی مشترکش شوهرش با وقاحت تمام زد صورتشو پرخون کرد )یا بی تدبیر (لطیفه,که به عنوان یه بزرگتر توی فامیل نتونست قضیه رو درست جمع کنه و جانبداری های بی مورد میکرد)ملیحه هم که اصلا هویت خودشو هنوز ثابت نکرده و بعنوان یه زن مطلقه ,اسماعیل واسش دندون تیز کرده.
یه قسمت از فیلمو برین تو نخ حرفام...بزرگ هم که عاقل ماجراست واسه خودش راست راست به زنش میگه "آخه تو رنی چی میفهمی؟"
البته حرفای من تنها یه نظریود...
خوب مگه جامعه اینطوری نیست هم خوب داریم هم بد
شخصیتهایی مثل انسی خانوم که تو هر خوانواده و فامیلی پیدا میشن مثلا تو فامیلهای خودمون که فقط بلدن بقیه رو تو جون هم بندازن
در ضمن اگه اینطوری حساب کنید آقایون سریال هم دست کمی از خانومها ندارن
از امیر حافظ لوس بگیر تا کامیار و پسرش:10:

---------- Post added at 02:15 PM ---------- Previous post was at 02:13 PM ----------

وای داشت یادم میرفت
این دیالوگه بد جوری به دلم نشست آفرین به این فیلمنامه نویسه ماهر

هم سند داریم هم توکل به خدا

[Geronimo_AD]

يه جا گفته ميشه كه سرايداره 70 در صد سوخته گي داره و يه جا مي گن كه 50 درصد.. خلاصه چند درصد شد ؟
اتفاقا خواهر منم سر سریال اینو ازم پرسید! اینجاش یه نکته داشت دیگه، دفعه اول گفتن بالای 50 درصد، ایندفعه نشستن کامل محاسبه کردن شد 70 درصد...



ما اگه میگیم این سریال خوبه نسبت به فاجعه ای به نام فاصله ها خوبه.اما در کل به هیچ دردی نمیخوره.
شما مدار صفر درجه رو با در چشم باد مقایسه کن.در چشم باد یه فاجعه بود.

(میدونم جاش نیس ولی منم نظر بدم خفه نشم خدای نکرده)... در چشم باد اکثر قسمتاش فاجعه بود، ولی چند قسمت مربوط به جبهه اش، بیمارستان صحرایی، هوشمندی شهید باقری و دید فنی که نسبت به جنگ داشت(جدا از دید احساسی)... در حد خوب رو به عالی بود!


اكرم و امير حافظ همديگر رو دوس دارند . اين چيزا اگه بين يه زوج ديگه بود ميشد يه بحث منجر به دعوا:31:
در مورد ایندو میخاین قضاوت کنید دقت کنید که اینا تازه عروس و داماد نیستنا!... از بچگی همش پیش هم بودن و چهارسال هم محرم بودن... پس در حد دو دوست خیلی صمیمی با هم صحبت میکنن، به نظر من دیالوگاشون طبیعیه( البته در اینکه امیرحافظ حیا رو خورده و آبرو رو قی کرده شکی نیستا!)

دیدید وقتی مامورای آگاهی اومدن سر وقت هوشی چقدر قشنگ عصبی شد و همه چیو ریخت بیرون و تابلو کرد!... نتیجه اخلاقی : وقتی یکی رو میکشید خونسردی خودرو حفظ کنید.

[masud-000000]

تکرارش ساعت چند پخش میشه؟

[Hamid Hamid]

تکرارش ساعت چند پخش میشه؟
حدود 10 دقيقه به 4 بعد از ظهر

[Lady Negar]

خوب مگه زن های اینطوری تو جامعه نیست یا کم هست ؟!
حرف من اینه که شما فرمودید نبود. مثلا خیلی واجب بود که توفیلمنامه امیر بزنه تو دهن اکرم؟
واسه ما این چیزا عادی شده که بیخیالشیم یا ...
از طرفی چرا این بزرگ با زنش اینقدر بد حرف میزنه؟شما دیدی که تاحالا اقدس به بزرگ یگه بالا چشمت ابروهه؟
من منظورمو مثل اینکه بد بیان کردم اول.

[Hamid Hamid]

الله اكبر(به قول كوتي(گزارشگر سابق فوتبال:31:))
ميدونم تا حالا خيلي گفتم اما هر چقدر مي خوام حرفي نگم نميشه!!
مي خواستم راجب يكي از بهترين هنرمنداي زن ايراني يعني خانوم آتنه فقيه نصيري باز صحبت كنم.واقعآ از ديدن بازي ايشون ذوق زده شدم! چقدر مسلط.چقدر روون.تو قسمت آنچه خواهيد ديد با چه حسي داشت اينارو ميگفت:مردم كمك كنيد!! غريبه ها رو بيرون كنيد!!‌اينا غريبه اند!!! يا اونجا تو دادگاه كه داشت راجب هوشي و كاميار حرف ميزد.
يه خانوم و اينقدر مانور در اجرا!!! يجورايي حس ميشه ايشون نقش اول هستند.من تا حالا نديده بودم!!! خيلي عالي.واقعآ عالي.مدل بازيگرهاي هاليوودي بازي ميكنه.من تا حالا همچين اجرايي نديده بودم.
خوشحالم كه يك خانوم ايراني انقدر توانا بازي ميكنه و به اوج بازيگري رسيده در سطح جهاني

[mahdi7610]

کلا دیالوگ های اکرم و امیر حافظ خیلی مزخرفه .:2:

این چه طرز صحبت کردن یک زن و شوهر هست .

قرار باشه هر زن و شوهری ابتدای راه زندگی با هم این طور حرف بزنن که سنگ رو سنگ بند نمی شه و طلاق و طلاق کشی می شه .

[hamid_diablo]

قرار باشه هر زن و شوهری ابتدای راه زندگی با هم این طور حرف بزنن که سنگ رو سنگ بند نمی شه و طلاق و طلاق کشی می شه
آخه اینا هر زن و شوهری نیستند.شرایطشون فرق داره!!
با نظر حمید جان هم موافقم خانم فقیه نصیری بازیگر تواناییه ولی تو تلویزیون و سینمای ایران کمتر دیده شده
یه جورایی به حقش نرسیده
ولی من دلم برای نقش انسی میسوزه .بنده خدا که امیر حاظ رو از دست داد . با بزرگ و خانوادش در افتاد.برای شوهرش هم که داره خودشو میکشه ولی خبر نداره داستان چیه

کلا بدبخت ترین شخصیتی که تو سریالهای ایرانی دیدم همین انسی خانومه:41:

[M A M M U T]

من جای هوشیار بودم خودم رو معرفی می کردم.5 سال زندان بهتر از یک عمر عذاب وجدانه.

[Hamid Hamid]

من جای هوشیار بودم خودم رو معرفی می کردم.5 سال زندان بهتر از یک عمر عذاب وجدانه.
هوشيار نه!! هوشنگ:31: اسم باباشم كامياره!
اما خيلي سخته آدم خودشو جاي كس ديگه بزاره و بتونه درست تصميم بگيره.بايد تو اون شرايط باشي و طرف رو درك كني.بنده خدا قاطي قاطي بود از ترس

[moraddad]

خوشحالم كه يك خانوم ايراني انقدر توانا بازي ميكنه و به اوج بازيگري رسيده در سطح جهاني
الله اکبر ! :18::31:


هوشيار نه!! هوشنگ:31:
نه...همون هوشیاره ! :31: پلیس ساندیسیا اومده بودن ببرنش اسمشو گفتن دیگه...

خیلی باحال بود ...دیشب پلیسه هم دیگه پسر خاله شده بود میگفت هوشی ! :31:

*****
راستی اون خونه ونک هم تو ونک نیستا ! :31:
فلکه دوم تهرانپارس بود !:31:

[Ssarshar]

من نميدونم چرا برخي از دوستان بجاي يه نقد منطقي و فني ميان ميگن چرا اون زد تو گوش اون ! چرا اين اونو گاز گرفت و ... : دي

دوستان خواهشا به سليقه ي فيلمنامه نويس هم احترام بزاريد ! داستان تا اينجا بد نيست و قابل تحمله ولي ديگه نبايد از روابط

آدمها هم ايراد گرفت كه . جامعه ي گل و بلبل نداريم كه همه با هم خوب باشن ! ميگن چرا اميرحافظ و اكرم با هم بدن ؟ يعني

شما تو اين زمونه و با اين مشكلاتش نديديد دو نفر با هم (حتي الكي و بدليل اعصاب داغون ) كل كل كنن و سر به سر هم بزارن ؟

مگه تو جامعه ي ما همه ي كارها رو ما با تدبير و درايت انجام ميديم كه بايد از اين زاويه به فيلم ايراد بگيريم ؟ دوستاني كه

اينجوري دارن از فيلمنامه ايراد ميگيرن معلومه تو جامعه فقط حضور فيزيكي دارن ! مثل اينكه ديگه عادت كرديم به سناريوهاي

آبدوغي مثل فاصله ها ! با آدمهاي خوب و بد و شخصيتهاي شعاري !

[nar nia]

فاضلی: "جراحت" سبک بصری معقول و مناسبی دارد

یک منتقد در یادداشتی که برای خبرگزاری مهر نوشته آورده است: سریال "جراحت" در یک بستر مضمونی و داستانی بدیع بخشی از جامعه و روابط درون خانواده و فامیل را به ما نشان می‌دهد که سالهاست به تصویر نیامده‌اند.

بعد از تماس خبرنگار مهر با غلامعباس فاضلی منتقد برای گفتگو درباره مجموعه های ماه رمضان او ترجیح داد به جای گفتگو یادداشتی درباره مجموعه تلویزیونی "جراحت" بنویسد. یادداشت وی در زیر آورده شده است.
فکر می کنم سریال "جراحت" یک اتفاق خوب و خجسته در روال سریالهای ماه مبارک رمضان باشد. در چند سال گذشته روال سریال سازی در ماه مبارک رمضان حول و حوش سه گرایش مضمونی چرخش داشته است.

دسته اول سریالهایی با مضمون فرشته و شیطان و برزخ و دوزخ هستند. این دسته سریالها در حال حاضر به نوعی بن‌بست رسیده اند، هر سال ناامید کننده تر از سال گذشته می شوند و مضامین دینی را به سطح رقت باری تقلیل می دهند. دسته دوم سریالهای کمدی هستند که مناسبت چندانی هم با ماه مبارک رمضان ندارند و عمدتاً بر داستانهای سخیف و پیش پاافتاده از پیدا کردن گنج گرفته تا مأمور و متهم فراری و یا روابط زن و شوهری استوار هستند و دسته سوم سریالهایی هستند که به انتقاد دینی/ اجتماعی می پردازند و عموماً مسائل خانواده های مذهبی را محور داستانی خود قرار می دهند.



اگرچه این سریالها در بسیاری موارد در مورد نقاط آسیب پذیر خانواده های مذهبی بزرگنمایی می کنند اما از آنجا که در ماه مبارک رمضان حال وهوایی پر آرامش و طبیعتاً با سعه صدر و انتقادپذیری بیشتر بر جامعه حاکم است این سریالها با مخالفت جدی مواجه نمی شوند.

"جراحت" به سیاق سریال‌های سری دوزی شده این سال‌ها سرشار از نماهای کج و معوج نیست و تماشاگر را در معرض بمباران جامپ کات‌ها قرار نمی‌دهد

اما سریال "جراحت" عملاً در هیچکدام از سه محور یاد شده قرار نمی گیرد. جنبه هایی از انتقاد اجتماعی را در خود داراست اما به سبک و سیاق روزنامه های زرد از انتقاد اجتماعی به عنوان حربه ای برای نشاندن مخاطب پای صفحه تلویزیون استفاده نمی کند. سریال "جراحت" دریک بستر مضمونی و داستانی بدیع بخشی از جامعه و روابط درون خانواده و فامیل را به ما نشان می دهد که سالها بود به تصویر کشیده نشده بود و این اولین امتیاز آن است.

"جراحت" به سیاق سریالهای سری دوزی شده این سالها سرشار از نماهای کج و معوج نیست و تماشاگر را در معرض بمباران جامپ کاتها قرار نمی‌دهد. سبک بصری معقول و مناسبی دارد. صدا وتصویر و موسیقی در آن جیغ و فریاد نمی زند تا خودش را به تماشاگر یادآوری کند.

روابط شخصیتها خوب تعریف شده است و انتخاب بازیگرها فوق العاده است. معمولاً بازیگران جوان زن از روزی که نقش "مادر" را ایفا کنند واهمه دارند. چرا که فکر می کنند دوران سالخوردگی آنها فرا رسیده است اما آتنه فقیه نصیری با نقشی که در سریال "جراحت" بازی کرده در واقع پا به عرصه ایفای بهترین نقش کارنامه حرفه‌ای اش تا امروز گذاشته از همیشه بهتر است. حضور او باعث می شود شخصیت "انسیه" از ورطه یک نقش پیش پا افتاده منفی خارج شود و اعتلاء پیدا کند.

ثریا قاسمی از زمان سریال "در پناه تو" چنین خوب ندرخشیده بود. امین تارخ و علی عمرانی نیز انتخابهای خوبی برای ایفای نقش دو برادر هستند که رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.

سریال "جراحت" خوشبختانه مبتلا به سندرم تجمل گرایی که بسیاری سریالهای این سالها به آن مبتلا بوده‌اند هم نیست و خوشبختانه داستان پیچ خورده و تو درتوی هفتاد خانواده و یک توطئه گر بزرگ را روایت نمی کند و تلاش برای ساختن یک جور "هزار و یک شب" هم در آن صورت نگرفته است. "جراحت" درباره یک خانواده است. دو برادر و مادرشان اما ورای همه اینها فکر می کنم بزرگترین امتیاز این سریال وجود یک فرهنگ اصیل و سنتی ایرانی/ تهرانی در آن است.

سالهای سال است که همه تصور می کنند وقتی از فرهنگ اصیل و سنتی ایران یا تهران صحبت می کنیم باید یک جور جاهل مسلکی را به تصویر بکشیم. بسیاری فراموش کرده‌اند قبل از اینکه به جامعه پرغوغای فعلی برسیم در دهه 1360 و حتی اوائل دهه 1370 ما روابط عمیق و شایسته ای را در مناسبت بین دو برادر، مادر و فرزند، و زن و شوهر داشتیم و آدمها جور دیگری با هم حرف می زندند.

حالا "جراحت" این را به ما یادآوری می کند. به ما یادآوری می کند که صاحب چه چیزهایی بودیم و می توانیم آنها را از نو به دست آوریم. توجه کنیم که شخصیتهای "جراحت" گاهی فریاد می زنند و عصبانی می شوند اما در عصبانیت آنها یک جور نجابت و شرافت هست. فحاشی و پلیدی نیست.

البته قسمتهای اول این سریال به لحاظ معرفی شخصیتها و روابط خیلی بد بود و باعث شد بسیاری این سریال را پس بزنند. هم کارگردان و هم فیلمنامه نویس به این قاعده بی توجه بودند که "یک شروع خوب باعث می شود نیمی از بازی را ببریم" اما پس از گذشت چند قسمت "جراحت" راه خودش را پیدا کرد.

[M A M M U T]

هوشيار نه!! هوشنگ:31: اسم باباشم كامياره!
اما خيلي سخته آدم خودشو جاي كس ديگه بزاره و بتونه درست تصميم بگيره.بايد تو اون شرايط باشي و طرف رو درك كني.بنده خدا قاطي قاطي بود از ترس
اسمش هوشیاره.به قول اون دستمون برادر ------- شخصی بهش می گفت هوشیار.:31:

[alidata2010]

هوشی هوشیار هوشنگ بالا خره اسمش چی این بدبخت :31:

[M A M M U T]

هوشی هوشیار هوشنگ بالا خره اسمش چی این بدبخت :31:
هوشیار اسمشه بهش می گم هوشی/

[Lady Negar]

یچه ها داشتین دکترو؟یاور بودش تو سریال فاصله ها!

[errmii]

میگم این موبایل بزرگ که زنگ زد از کجا فهمید ناصر خانه!؟
آخه اصلا به صفحه موبایلش که نگاه نکرد!

[pcforlife]

یچه ها داشتین دکترو؟یاور بودش تو سریال فاصله ها!
راست میگی!!
هر کی بود، خیلی شبیه بود!!:31:

[yarane-naghdi]

مگه اينجا جاي صحبت درباره جراحت نيست؟؟؟؟؟؟؟؟چه بحثيه پيش كشيديد؟:41:

بنظر شما اسماعيل مرده؟ . تا همون صحنه تو بيمارستان كه دارن يه بيمار رو جابجا ميكنند همه گفتند كه نكنه اسميل خان بميره

بنظر من تو اون صحنه فقط داشتن اسماعيل رو از ICU به بخش عمومي منتقل ميكردن

.
.
.

[pcforlife]

مگه اينجا جاي صحبت درباره جراحت نيست؟؟؟؟؟؟؟؟چه بحثيه پيش كشيديد؟:41:

بنظر شما اسماعيل مرده؟ . تا همون صحنه تو بيمارستان كه دارن يه بيمار رو جابجا ميكنند همه گفتند كه نكنه اسميل خان بميره

بنظر من تو اون صحنه فقط داشتن اسماعيل رو از ICU به بخش عمومي منتقل ميكردن

.
.
.


دقیقا! اسماعیل 100% نمرده... چون همه اینا تو مشهد جمع میشن واسه زیازت... روی سنگ قبر هم نوشته بود منصور کیا... فکر کنم بابای بزرگ و اسماعیل باشه...:20:

[Cleeev]

بنظر شما اسماعيل مرده؟ . تا همون صحنه تو بيمارستان كه دارن يه بيمار رو جابجا ميكنند همه گفتند كه نكنه اسميل خان بميره

بنظر من تو اون صحنه فقط داشتن اسماعيل رو از ICU به بخش عمومي منتقل ميكردن

.
.
.



نه بابا مرده کجا بود... زنش رضایت داده ببرنش عمل نخاع داشتن میزاشتنش رو تخت ببرنش اطاق عملی...

[Lady Negar]

بچه ها وقتی اسماعیل تصادف نمود...یه چیزی از دهنش پرید بیرون و همراه اون یه صدایی اومد..اون چی بود؟؟
ملیحه هم جربانو به بزرگ گفت که!

[mahdi7610]

میگم این موبایل بزرگ که زنگ زد از کجا فهمید ناصر خانه!؟
آخه اصلا به صفحه موبایلش که نگاه نکرد!

ممکنه اهنگ مخصوصی واسه هر شماره گذاشته باشه :دی


ملیحه هم جربانو به بزرگ گفت که!
همه این اتیش ها از گور ملیحه بلند شده :19:

تیکه ای که لطیفه به بزرگ گفت گردن کلفت هم جالب بود .
اصلا انتظار این که اون حرفا بزنه نداشتم :31:

[yarane-naghdi]

آقا كاميار بنظرتون وقتي كه هوشي هم درگير اين مسائل(سوختن خونه و سرايدارو ....) بشه چه بلايي سرش مياد؟


معلومه كه خيلي دلبستگي به هوشي داره

[Geronimo_AD]

نه بابا مرده کجا بود... زنش رضایت داده ببرنش عمل نخاع داشتن میزاشتنش رو تخت ببرنش اطاق عملی...

تازه من قبل ماه رمضون یه تیکه از فیلمبرداری قسمتای آخرشو دیدم، پاهاش هم سالم میمونه...
(ضایع نشم خوبه!)

معمولا تو سریالای ما یکی که بیگناه میخاد بره بالای دار یه چیزیش میشه میره تو کما تا پلیس یا وکیل یا یه آدم خوب سر حوصله (10-12 قسمت) به اصل ماجرا پی ببره! رستگاران یادتونه؟

[farshidshd]

دستگاه قضایی ما انقدر بی در و پیکر و هرکی هرکی هست و قاضی های ما انقدر بی عدالت و ... هستن که بی گناه واسه یکی حکم صادر میکنن!؟؟

خدا میدونه چقدر آدم بی گناه کشته شدن...


خدا رحم کنه.

[nar nia]

فاضلی: "جراحت" سبک بصری معقول و مناسبی دارد

یک منتقد در یادداشتی که برای خبرگزاری مهر نوشته آورده است: سریال "جراحت" در یک بستر مضمونی و داستانی بدیع بخشی از جامعه و روابط درون خانواده و فامیل را به ما نشان می‌دهد که سالهاست به تصویر نیامده‌اند.

بعد از تماس خبرنگار مهر با غلامعباس فاضلی منتقد برای گفتگو درباره مجموعه های ماه رمضان او ترجیح داد به جای گفتگو یادداشتی درباره مجموعه تلویزیونی "جراحت" بنویسد. یادداشت وی در زیر آورده شده است.
فکر می کنم سریال "جراحت" یک اتفاق خوب و خجسته در روال سریالهای ماه مبارک رمضان باشد. در چند سال گذشته روال سریال سازی در ماه مبارک رمضان حول و حوش سه گرایش مضمونی چرخش داشته است.

دسته اول سریالهایی با مضمون فرشته و شیطان و برزخ و دوزخ هستند. این دسته سریالها در حال حاضر به نوعی بن‌بست رسیده اند، هر سال ناامید کننده تر از سال گذشته می شوند و مضامین دینی را به سطح رقت باری تقلیل می دهند. دسته دوم سریالهای کمدی هستند که مناسبت چندانی هم با ماه مبارک رمضان ندارند و عمدتاً بر داستانهای سخیف و پیش پاافتاده از پیدا کردن گنج گرفته تا مأمور و متهم فراری و یا روابط زن و شوهری استوار هستند و دسته سوم سریالهایی هستند که به انتقاد دینی/ اجتماعی می پردازند و عموماً مسائل خانواده های مذهبی را محور داستانی خود قرار می دهند.



اگرچه این سریالها در بسیاری موارد در مورد نقاط آسیب پذیر خانواده های مذهبی بزرگنمایی می کنند اما از آنجا که در ماه مبارک رمضان حال وهوایی پر آرامش و طبیعتاً با سعه صدر و انتقادپذیری بیشتر بر جامعه حاکم است این سریالها با مخالفت جدی مواجه نمی شوند.


"جراحت" به سیاق سریال‌های سری دوزی شده این سال‌ها سرشار از نماهای کج و معوج نیست و تماشاگر را در معرض بمباران جامپ کات‌ها قرار نمی‌دهد

اما سریال "جراحت" عملاً در هیچکدام از سه محور یاد شده قرار نمی گیرد. جنبه هایی از انتقاد اجتماعی را در خود داراست اما به سبک و سیاق روزنامه های زرد از انتقاد اجتماعی به عنوان حربه ای برای نشاندن مخاطب پای صفحه تلویزیون استفاده نمی کند. سریال "جراحت" دریک بستر مضمونی و داستانی بدیع بخشی از جامعه و روابط درون خانواده و فامیل را به ما نشان می دهد که سالها بود به تصویر کشیده نشده بود و این اولین امتیاز آن است.

"جراحت" به سیاق سریالهای سری دوزی شده این سالها سرشار از نماهای کج و معوج نیست و تماشاگر را در معرض بمباران جامپ کاتها قرار نمی‌دهد. سبک بصری معقول و مناسبی دارد. صدا وتصویر و موسیقی در آن جیغ و فریاد نمی زند تا خودش را به تماشاگر یادآوری کند.

روابط شخصیتها خوب تعریف شده است و انتخاب بازیگرها فوق العاده است. معمولاً بازیگران جوان زن از روزی که نقش "مادر" را ایفا کنند واهمه دارند. چرا که فکر می کنند دوران سالخوردگی آنها فرا رسیده است اما آتنه فقیه نصیری با نقشی که در سریال "جراحت" بازی کرده در واقع پا به عرصه ایفای بهترین نقش کارنامه حرفه‌ای اش تا امروز گذاشته از همیشه بهتر است. حضور او باعث می شود شخصیت "انسیه" از ورطه یک نقش پیش پا افتاده منفی خارج شود و اعتلاء پیدا کند.

ثریا قاسمی از زمان سریال "در پناه تو" چنین خوب ندرخشیده بود. امین تارخ و علی عمرانی نیز انتخابهای خوبی برای ایفای نقش دو برادر هستند که رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.

سریال "جراحت" خوشبختانه مبتلا به سندرم تجمل گرایی که بسیاری سریالهای این سالها به آن مبتلا بوده‌اند هم نیست و خوشبختانه داستان پیچ خورده و تو درتوی هفتاد خانواده و یک توطئه گر بزرگ را روایت نمی کند و تلاش برای ساختن یک جور "هزار و یک شب" هم در آن صورت نگرفته است. "جراحت" درباره یک خانواده است. دو برادر و مادرشان اما ورای همه اینها فکر می کنم بزرگترین امتیاز این سریال وجود یک فرهنگ اصیل و سنتی ایرانی/ تهرانی در آن است.

سالهای سال است که همه تصور می کنند وقتی از فرهنگ اصیل و سنتی ایران یا تهران صحبت می کنیم باید یک جور جاهل مسلکی را به تصویر بکشیم. بسیاری فراموش کرده‌اند قبل از اینکه به جامعه پرغوغای فعلی برسیم در دهه 1360 و حتی اوائل دهه 1370 ما روابط عمیق و شایسته ای را در مناسبت بین دو برادر، مادر و فرزند، و زن و شوهر داشتیم و آدمها جور دیگری با هم حرف می زندند.

حالا "جراحت" این را به ما یادآوری می کند. به ما یادآوری می کند که صاحب چه چیزهایی بودیم و می توانیم آنها را از نو به دست آوریم. توجه کنیم که شخصیتهای "جراحت" گاهی فریاد می زنند و عصبانی می شوند اما در عصبانیت آنها یک جور نجابت و شرافت هست. فحاشی و پلیدی نیست.

البته قسمتهای اول این سریال به لحاظ معرفی شخصیتها و روابط خیلی بد بود و باعث شد بسیاری این سریال را پس بزنند. هم کارگردان و هم فیلمنامه نویس به این قاعده بی توجه بودند که "یک شروع خوب باعث می شود نیمی از بازی را ببریم" اما پس از گذشت چند قسمت "جراحت" راه خودش را پیدا کرد.

[mahdi7610]

میگم این موبایل بزرگ که زنگ زد از کجا فهمید ناصر خانه!؟
آخه اصلا به صفحه موبایلش که نگاه نکرد!
وقتی داشت تکرارش را نشون میداد من این قسمت را دقت کردم .

وقتی موبایلش زنگ زد و موبایل را از جیبش در اورد اونا ok کرد . یعنی دکمه سبز را زد و بعدش گذاشت دم گوشش . و اندکی هم مکث کرد . خوب توی این مدت حتما ناصر خان پشت گوشی حرف زده و صداش مشخص شده :31:

[pcforlife]

چرا تو این چند قسمت اخیر، بازیگرا به جای اینکه بازی کنند، خل و چل بازی در میاورند!! از انسی (به قول اون دوستمون NC):31: بگیر تا خود جناب امیر که مثلا نرمال ترین فرد این مجموعست!:27:
خواسته کارگردان از بازیگر = دیوونه بازی!!:31:
در کل باحال شده... به نظر من در کل از در مسیر زاینده رود جلو زده...:20:

[nar nia]

توانایی‌ام را با بازی در مجموعه "جراحت" سنجیدم

بازیگر نقش کامیار در مجموعه تلویزیونی "جراحت" تاکید کرد بعد از مجموعه "دفتر خانه شماره 13" علاقمند بوده نقشی متفاوت بازی کند تا توانایی‌اش را برای ایفای یک نقش ویژه محک بزند. محمد عمرانی بازیگر نقش کامیار در مجموعه تلویزیونی "جراحت" درباره تضادهای نقش و احساس دو گانه او نسبت به خانواده و از سوی دیگر گرفتن انتقام به خبرنگار مهر گفت: برای هر بازیگری جذابیت دارد تا نقشی را ایفا کند که پیچیدگی‌های آن هم بیشتر باشد، مسلماً هر چه ابعاد مختلف نقش پررنگ‌تر باشد بازیگر بهتر می‌تواند برای نقش کار کند. برای بازی در مجموعه تلویزیونی "جراحت" هم سعید نعمت‌الله نویسنده سر صحنه حضور داشت. در واقع او و محمدمهدی عسگرپور کارگردان راهنمایی زیادی برای نقش می‌کردند. می‌توانم بگویم موفقیت این نقش را مدیون این دوستان هستم.
وی درباره اینکه با توجه به حضور نویسنده سر صحنه آیا پیش آمده بود شما هم پیشنهادی درباره نقش بدهید، توضیح داد: بله، پیش آمده بود، اما بیشتر در جزییات بود و نه در ساختارهای کلی. در واقع تعامل بود که صورت می گرفت یا درباره برخی دیالوگ‌ها نظرم را به نویسنده می‌گفتم و او هم با دلیل موافقت یا رد می‌کرد. در مجموع همکاری خوبی بود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

امین تارخ و علی عمرانی در نمایی از "جراحت"
بازیگر نقش کامیار درباره تفاوت نقشش در مجموعه "جراحت" نسبت به سریال "دفترخانه شماره 13" آخرین بازی‌اش در یک مجموعه تلویزیونی گفت: این نقش با سریال "دفترخانه شماره 13" متفاوت بود. معمولاً بیننده در درام با شخصیت‌های سیاه یا سفید مطلق ارتباط برقرار نمی‌کند، به همین دلیل علاقمند بودم نقشی را بپذیرم که متفاوت باشد تا بتوانم خودم را محک بزنم و بگویم این توانایی را دارم تا نقش متفاوتی را بازی کنم.
عمرانی در پاسخ به این سئوال که اگر بازی در مجموعه "جراحت" به شما پیشنهاد نمی‌شد و نقشی مانند سریال "دفترخانه شماره 13" پیشنهاد می‌شد، نمی پذیرفتید، گفت: نه، قبول نمی‌کردم. منتظر یک انتخاب خوب بودم تا بتوانم نقش متفاوتی را بازی کنم که با دیگر کارهایم تفاوت داشته باشد.
وی درباره اینکه آیا پخش شبانه مجموعه رمضانی "جراحت" در انتخاب شما تاثیر داشته، چرا که بازیگر بیشتر دیده می‌شود، توضیح داد: وقتی مجموعه‌ای هر شب روی آنتن می‌رود، مسلماً تماشاگران هم علاقمند به دیدن آن هستند. مجموعه "جراحت" هم بعد از افطار و در زمانی پخش می‌شود که مردم می‌بینند. اگر بازیگر خوب بازی کند، مسلماً بیشتر دیده می‌شود و اگر بد باشد خیلی لطمه می‌خورد. پخش هر شبی یک مجموعه تاثیر زیادی در دیده شدن بازیگر دارد و از سوی دیگر در کنار این امتیاز اگر خوب نقش را ایفا نکند ضربه زیادی می‌خورد.
این بازیگر درباره تقابل نقشش با نقش علی عمرانی (اسماعیل) برادرش توضیح داد: ما فقط یک سکانس بازی با هم داشتیم و بقیه برخوردها و خصومتها در گفتگوهایی است که رد و بدل می‌‌شود. علی یک بازیگر حرفه‌ای است و من هم سال‌ها است بازی می‌کنم. من و علی در کار همکار هستیم و در خانه برادر.
عمرانی درباره اینکه معمولاً مجموعه‌های ماه رمضان خیلی با شتاب ساخته می‌شود،گفت: با توجه به اینکه تصویربرداری این مجموعه چند ماه قبل از ماه رمضان شروع شد، به همین دلیل هیچ مشکلی نداشتیم و بدون استرس کار می‌کردیم.
وی در ارزیابی مجموعه "جراحت" گفت: من قلم سعید نعمت الله را خیلی دوست دارم. مجموعه "زیر هشت" او را به دقت می‌دیدم و لذت می‌بردم. در مجموعه "رستگاران" به نویسندگی او بازی داشتم. همچنین در یک تله فیلم که او نویسندگی را بر عهده داشت نقشی را ایفا کردم. نگاه و طرز تفکر نعمت‌الله را دوست دارم. او شعار نمی‌دهد و به زیبایی به مفاهیم انسانی می‌پردازد. مخاطب از نصیحت کردن مستقیم دوری می‌کند و نعمت‌الله با شناخت خوبی که از مخاطب دارد در نوشته‌هایش با ظرافت کامل به مفاهیم اخلاقی و انسانی می‌پردازد. او پرداخت خوبی هم درباره شخصیت‌ها دارد.
این بازیگر درباره همکاری با محمدمهدی عسگرپور گفت: من قبل از پروژه "جراحت" افتخار آشنایی با عسگرپور را نداشتم، اما با او تجربه خوبی در این سریال داشت. او با آرامش زیادی کار را کارگردانی می‌کرد و این آرامش او برای بازیگر هم لذت بخش بود.
عمرانی در پایان افزود: اگر چه منتظر انتخاب یک نقش خوب در تلویزیون بودم، اما در این مدت بیکار نبودم، چون بازیگر نمایش‌های رادیویی هستم و همیشه فعالیت بازیگری دارم.

---------- Post added at 06:59 PM ---------- Previous post was at 06:57 PM ----------

كريمي: «جراحت» مبتني بر ارزش‌هاي خانواده ايراني بنا نهاده شده است

خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اينكه سريال «جراحت» مبتني بر ارزش‌هاي خانواده ايراني بنا نهاده شده است، گفت:«امين تارخ» در سريال «جراحت» يكي از به يادماندني‌ترين بازي‌هاي خود را ارائه كرده است.


«پژمان كريمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد مجموعه تلويزيوني «جراحت» ساخته محمد مهدي عسگرپور، اظهار داشت: سريال «جراحت» از قصه جذابي برخوردار است، قصه‌اي پرتعليق كه مبتني بر ارزش‌هاي خانواده ايراني بنا نهاده شده است.
وي در ادامه تاكيد كرد: اساسا مخاطب ايراني دلبستگي خاصي به اين نوع قصه‌ها دارد كه در آن دغدغه‌ها و ارزش‌هاي ‌يك خانواده دستمايه قرار داده شود. اتفاقي كه در قالب مجموعه تلويزيوني «جراحت» افتاده است.
كريمي تصريح كرد: در اين مجموعه شاهد كشمكش جدي ميان خانواده دو برادر بر سر ازدواج فرزندان‌شان از يك سو، كشمكش «اسماعيل» (علي عمراني) و «كاميار» (محمد عمراني) از سوي ديگر، مقاومت «اكرم» و «امير حافظ» بر حفظ پيوند زناشويي از ديگر سو و همچنين موضوع «اسماعيل» و زني كه از او در راستاي ازدواج دوم خواستگاري كرده، از طرف ديگر فضا و زمينه خوبي براي تعليق به وجود آورده است، نويسنده (سعيد نعمت الله) هم به خوبي از اين فضا استفاده كرده است.
اين منتقد در ادامه افزود: در اين مجموعه «مامان لطيفه» با بازي «ثريا قاسمي» به عنوان برآمده‌ از نسل گذشته، نمودي از عواطف بي‌شائبه و زلال در حكم تلطيف كننده روابط خانوادگي هر زمان و هر جا كه لازم باشد، وارد عمل مي‌شود.او به عنوان مادر، نزد دو پسر و خانواده‌هايشان از احترامي والا برخوردار است. ارائه چنين تصويري از مادر و جايگاه او رنگ و بوي نوستالژيك به اين مجموعه بخشيده است.
او گفت: در مجموعه تلويزيوني «جراحت»، قلم «سعيد نعمت الله» ضمن ارائه روايتي روان، صريح و دلنشين از قصه‌اي خوب، ديالوگ‌هاي دلنشين نوشته شده است، ديالوگ‌هايي شيوا، نقض و گاه در اندازه اندرز و نكته حكمت آميز است.
اين منتقد ادامه داد: او بر خلاف بسياري از نويسندگان تلويزيون به خوبي به جايگاه ديالوگ به عنوان عمق بخشي به محتوا و عاملي بر جذابيت اثر به خوبي واقف است و با زحمت و وسواس به ديالوگ‌نويسي مي‌پردازد.
«پژمان كريمي» در پايان اين گفت‌وگو نيز خاطرنشان كرد: در مجموعه تلويزيوني «جراحت»، بي‌ترديد «امين تارخ» (بزرگ) يكي از به يادماندني‌ترين بازي‌هاي خود را ارائه كرده است و معتقدم كه پخش و معرفي صحنه‌هايي در قسمت بعدي سريال نمايش داده مي‌شود، خود مي‌تواند عامل جذابيت براي كشش مخاطب باشد.

---------- Post added at 06:59 PM ---------- Previous post was at 06:59 PM ----------

صائمي: «جراحت» مناسبات انساني در نظام خانوادگي را آسيب‌شناسي مي‌كند

خبرگزاري فارس: «سيد رضا صائمي» معتقد است كه سريال «جراحت» با اين كه از داستان تلخي برخوردار است اما با مخاطب ارتباط برقرار كرده و به‌نوعي اين سريال تضاد بين سنت و مدرنيته را به تصوير مي‌كشد و به‌نوعي آسيب‌شناسي مناسبات انساني در نظام خانوادگي را نيز مطرح مي‌كند.


«سيد رضا صائمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد مجموعه تلويزيوني «جراحت» ساخته محمدمهدي عسگرپور، اظهار داشت: به نظر من در ميان سريال‌هاي در حال پخش ماه مبارك رمضان، دو سريال «جراحت» و «در مسير زاينده رود»، از سوي مخاطبان با اقبال بيشتري مواجه شده‌اند چرا كه هر دو اين سريال‌ها در بستر يك درام به مسائل خانوادگي پرداخته‌اند.
وي در ادامه تاكيد كرد: مجموعه تلويزيوني «جراحت»، در بستر يك ملودرام خانوادگي به سمت تراژدي در حركت است و اگر چه اين سريال بسيار تلخ و گزنده به كار خود ادامه مي‌دهد اما با استفاده از يك متن قوي و قصه خوب توانسته با مخاطب ارتباط برقرار كند.
اين منتقد در ادامه افزود: سريال «جراحت» به نوعي آسيب‌شناسي مناسبات انساني در نظام خانوادگي را نيز مطرح مي‌كند و چند سال گذشته نيز سريال «آواي فاخته» ساخته بهمن زرين‌پور هم با همين تم مورد توجه زيادي از سوي مخاطبان قرار گرفت چرا كه وقتي يك سريال به مناسبات مختلف و كشمكش بين آدم‌ها مي‌پردازد، جذاب مي‌شود و مورد استقبال قرار مي‌گيرد. يعني مخاطبان بعضي از تجربيات خود را در اين سريال مشاهده مي‌كنند و با كار همذات پنداري مي‌كنند و اين قصه نيز ملموس و جذاب است.
صائمي تصريح كرد: سريال «جراحت» بناي روايتي خود را مبتني بر تضاد و كشمكش خانواده قرار داده است و اين موقعيت دراماتيك و تعليق سريال خوب درآمده است چرا كه كشمكش و تعليق دروني را با استرس بيروني تلفيق كرده است و در كنار آن فشارهاي طبيعي نظام اجتماعي، به اين مسئله دامن زده و تعليق سريال را خوب نشان مي‌دهد و به نوعي مجموعه تلويزيوني «جراحت» تضاد بين سنت و مدرنيته را به تصوير مي‌كشد.
وي در ادامه به متن خوب «سعيد نعمت‌الله» اشاره كرد و افزود: يكي از عامل موفقيت سريال «جراحت» ديالوگ‌پردازي خوب است كه غلظتش نسبت به سريال «زير هشت» كم‌تر است اما ديالوگ‌ها در اين سريال به صورت جذاب روايت مي‌شود.
سيدرضا صائمي به ضعف سريال «جراحت» نيز اشاره كرد و افزود: استفاده از اين تكنيك كه در پايان هر قسمت چند تكه در پايان پخش مي‌شود، خوب نيست چرا كه به نوعي اين شيوه تعليق‌شكني مي‌كنند و ذهن مخاطب را درگير مي‌كند در صورتي كه يك سريال وقتي تمام مي‌شود، يك تعليق در ذهن مخاطب ايجاد مي‌كند تا قسمت‌هاي بعدي را پيگيري كند.
اين منتقد سريال «جراحت» را گامي مثبت در كارنامه «محمدمهدي عسگرپور» ارزيابي كرد و گفت: تيتراژ آغازين و پاياني كار هم خوب درآمده است و شكستن شيشه يك قابليت نشانه‌شناسي و محتوايي دارد و با محتواي قصه همخوان است.
سيدرضا صائمي به لحاظ فني هم اين سريال را خوب ارزيابي كرد. وي در عين حال به محدوديت لوكيشن‌هاي كار اشاره كرد و گفت: فضاسازي تعليق چنداني ندارد و اگر تنوع لوكيشن بيشتر بود، بالطبع اين سريال از جذابيت بيشتري برخوردار بود.
وي در ادامه در مورد بازي‌هاي سريال «جراحت» نيز گفت: در مجموع باز‌ي‌ها خيلي شاخص نيستند و «امين تارخ» (بزرگ) شخصيت مانند «دكتر طاها پژوهان» سريال «اغما« ساخته سيروس مقدم را تكرار كرده است. «ثريا قاسمي» (مامان لطيفه) مدام نقش‌هاي تكراري ايفا مي‌كند و بازي‌اش گل‌درشت شده است و يك‎دستي خود را از دست داده است اما «علي عمراني» (اسماعيل) خوب و كنترل شده بازي كرده است.
سيدرضا صائمي در پايان اين گفت‌وگو نيز خاطرنشان كرد: هر مجموعه‌اي كه به تضاد و كشمكش ميان خانواده‌ها بپردازد جذاب است، چرا كه مخاطبان بخشي از زندگي خود را در اين سريال مي‌يابند و با آن همذات پنداري مي‌كنند.
وي گفت: مايلم به اين نكته هم اشاره كنم كه در سريال «جراحت»، رابطه برادري ميان «امين تارخ» (بزرگ) و «علي‌ عمراني» (اسماعيل) در اين سريال خوب درآمده و از جذابيت دراماتيكي برخوردار است.

[Ssarshar]

احساس ميكنم ديگه از اين قسمت به بعد فيلم داره كش پيدا ميكنه واسه اين كه صرفا تا آخر رمضان پر كنه ! كلا داستان خوبي

داره اما اونقدر گستردگي نداره كه بشه ازش يه 30 قسمتي ساخت . كاراكتر فقيه نصيري هم در قالب يك مادر اصلا جالب توجه

نيست با توجه به استيل و ميميك صورتش اصلا نميتونم متصور شم كه مادر يه پسر جوون باشه و اون كل كل ها و ... . يه

مقدار توي اختلافات داره غلو ميشه به نظر من ( گاهي حرمتها هم شكسته ميشه ) . البته من مخالف شكستن حرمت توي يه فيلم

نيستم ولي ايراني جماعت همچين آدمايي نيستن كه رابطه ي مادر و فرزنديشون اينطوري باشه ! اين فيلم موضوعش درامه و

قطعا داره حكايت جامعه رو نشون ميده ! بايد بهتر اين برخوردها رو بسط ميداد .

[Geronimo_AD]

این قسمت جنایت و مکافات انسی رو خوب نشون داد!

آخرش این امیرحافظ اونقدر بی ادبی میکنه و شیلنگ تخته میندازه که اکرم میفهمه نه بابا این همچین مالی نیست... فقط من موندم که تو این 4 سال امیرحافظو نشناخته؟... امیر اکرم نماد دو تا بچه ننر سختی نکشیدن!

اینهمه هی گفتین اقدس توسری خوره و بزرگ با زنش خوب رفتار نمیکنه به گوشش رسید و اونم دور ورداشته سر یه چیز خیلی مسخره! اقلا یه دعوای حسابی میکردن بعد میرفت خونه خواهرش!

آنچه خواهید دید قسمت قبل که مال این قسمت بود خوب سرکار گذاشت... من فکر کردم که NC اول قضیه ملیحه رو میفهمه بعد میره سرم و از دست اسماعیل میکشه!

[Hamid Hamid]

اين انسي خيلي قاطي داره ها!! اونجا ديديد واسه اينكه امير نره دنبال اكرم ورداشت اون سرم دست اسماعيل رو قطع كرد و خون فواره كرد!!
فكر كنم حالا كه فهميده قضيه اسماعيل و مليحرو بره 1 آمپول هوا بزنه به اسي و خلاصش كنه! كلا‌اعصاب نداره:31:

[hamid_diablo]

فكر كنم حالا كه فهميده قضيه اسماعيل و مليحرو بره 1 آمپول هوا بزنه به اسي و خلاصش كنه! كلا‌اعصاب نداره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
خوب به بنده خدا حق بدید .خودشو برای اسماعیل داره میکشه بعدش حاج آقا چشمش دنبال یکی دیگس

[REGISTERED-USER]

دستگاه قضایی ما انقدر بی در و پیکر و هرکی هرکی هست و قاضی های ما انقدر بی عدالت و ... هستن که بی گناه واسه یکی حکم صادر میکنن!؟؟

خدا میدونه چقدر آدم بی گناه کشته شدن...


خدا رحم کنه.


بی گناه ؟ قاضی باید به چی نگاه کنه شما بفرمائید ؟

وقتی مدارک تکمیل میشه و مدرکی هم دال بر بی گناهی طرف نیست ، فشار از سمت خانواده مقتول نباید باشه و کار سریع انجام بشه ؟ نزار بیخود پای دستگاه عدالت .... بی مشکل نیست ولی بی در و پیکر هم نیست

داغدار که شدی (خدا نکنه ایشالله) متوجه میشی ... اونم وقتی ظلم پشتش باشه :13:

[oghyanoos]

این اسماعیل هم آدمه هوس بازیه! اول با زهره بوده بعد کناره سد انسی رو میبینه و به اون شدت عاشقش میشه... بعد هم که عاشق رفیق انسی ملیحه میشه...!

[M . Sayid]

خوب به بنده خدا حق بدید .خودشو برای اسماعیل داره میکشه بعدش حاج آقا چشمش دنبال یکی دیگس

حمید جان حقا که تو به درد عاشقان آگاهی:27::27::27::27::27::27::27::27::27::27:

حالا فردا چرا پخش نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟

[Lady Negar]

من فکر کنم درنهایت انسی هم ,بره تیمارستان ,کناردست خواهرکامیار!!!!پر واضحه که Nc مشکل روانی داره....


اینهمه هی گفتین اقدس توسری خوره و بزرگ با زنش خوب رفتار نمیکنه به گوشش رسید و اونم دور ورداشته سر یه چیز خیلی مسخره! منو میگی دیگه؟
:31:
این قسمت کاملا تو کف دیالوگ های پسر بزرگ بودم....تو قسمت قبل آقا واسه من جا انداخته وسط حیاط با لپ تاپ درس میخونه تو این آشفته بازار....:27:فکر کنم از اون بی خیالهای منگه....حالا اگه ما بودیم مثل اسپند روآتیش بودیم...[COLOR="Silver"]

[mmiladd]

اين امير حافظ تو اين سريال زياده..!

[masih eia]

به نظر من که امیر حافظ ثبات اخلاقی نداره.اکرم باید طلاقش بده.:31:

[mahdi7610]

خوب به بنده خدا حق بدید .خودشو برای اسماعیل داره میکشه بعدش حاج آقا چشمش دنبال یکی دیگس
من که هیچ حقی بهش نمیدم .

اگه هم داره واسه اسماعیل خودشا می کشه فقط به خاطر این هست که به واسطه اون بتونه امیر حافظ را از اکرم دور کنه .

چون اگه رابطه اسماعیل و بزرگ خوب بشه محاله امیر حافظ از اکرم دل بکنه .

همین طور هم که توی این چند قسمت دیده شده امیر حافظ داره خودشا از اکرم جدا می کنه .


این قسمت کاملا تو کف دیالوگ های پسر بزرگ بودم....تو قسمت قبل آقا واسه من جا انداخته وسط حیاط با لپ تاپ درس میخونه تو این آشفته بازار....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gifفکر کنم از اون بی خیالهای منگه....حالا اگه ما بودیم مثل اسپند روآتیش بودیم...[
پسر بزرگ که کارش خیلی درسته .

این همه کامیار به هوشی گفت خودتا و زنتا قاطی این ماجرا نکن . اما هوشی کاری کرد کارستون

اونجا که کنار در با لپ تاپ نشسته بود خیلی جالب بود :دی


یه نکته هم این که علارغم این که توی این سریال هیچکدوم به حرف همدیگه گوش نمیدن ، دو قلوهای هوشی ماشالله چقدر حرف گوش کن هستند .

[M . Sayid]

اين امير حافظ تو اين سريال زياده..!

تمام بدبختی تو این سریال زیر سر امیر حافظه
اگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
اگه این نبود که سر ازدواجش با اکرم داداشا به جون هم نمی افتادن

[pcforlife]

تمام بدبختی تو این سریال زیر سر امیر حافظه
اگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
اگه این نبود که سر ازدواجش با اکرم داداشا به جون هم نمی افتادن
ریشه همه‏ی بدبختی ها از جناب بزرگه که گذاشت یه صیغه محرمیت بین دختر و برادرزادش خونده بشه و 4 سال ادامه پیدا کنه...:13:

[Geronimo_AD]

جالب :

بزرگ به کامیار : درز بگیر = خفه شو (مودبانه!)
مامان لطیفه به راننده آژانس: آقا از این گوشی دستیا دارین؟ (=موبایل!)

صحنه ای که انسی داش به اسماعیل آب میداد : مامان لطیفه گفت : سلام بر حسین...موهای تنم سیخ شد


اونجا که کنار در با لپ تاپ نشسته بود خیلی جالب بود :دی


کلا آدم احساس میکنه فضای سریال یه مقدار از این زمان دوره بیشتر به دهه 40-50 یا فوقش 60 نزدیکه: مادرشوهر هی خونه این عروس یا اون یکی، زنها مطیع و مودب، دو تا جوون که آگاهیشون در حد گلابیه! حالا با یه لپ تاپ و گوشی htc شاید فضا عوض شه؟؟!!...نه؟

[_ermia]

سلام
دوستان یکی لطف میکنه یه توضیح مختصر از قسمت دیشب بگه؟
تکرارشم ندیدم کی داد
مرسی

[hamid_diablo]

صحنه ای که انسی داش به اسماعیل آب میداد : مامان لطیفه گفت : سلام بر حسین...موهای تنم سیخ
موهای تنه منم سیخ شد.چه تفاهمی داریم:31:

اگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
خوب با یکی دیگه ازدواج میکرد بعد حامله یشد:31:

چون اگه رابطه اسماعیل و بزرگ خوب بشه محاله امیر حافظ از اکرم دل بکنه
مگه بازی شطرنجه شوهرشه دوستش داره

[majid.khaledi]

:2::2::2::2:ency:2::2::2::2:

[alidata2010]

:2::2::2::2:ency:2::2::2::2:

ency نه NC :31: واقعا ادم مذخرفیه تو قسمت قبل سرنگو ازدست اسماعیل کشید خون فواره زد:18:

[Cleeev]

پس چرا امشب نشون نداد...؟

:44:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[_ermia]

سلام
دوستان یکی لطف میکنه یه توضیح مختصر از قسمت دیشب بگه؟
تکرارشم ندیدم کی داد
مرسی

کسی ندیده؟ :13:

[alidata2010]

شب قدره یه فیلم دیگه جاش گذاشتن من NC رو میخوام:41::31:

[Mr.Crow]

به نظر من که امیر حافظ ثبات اخلاقی نداره.اکرم باید طلاقش بده.:31:
کلآ کی توی این سریال ثبات اخلاقی داره ؟! :دی یه نفر هم پیدا نمیشه !
البته سرایداره مثل اینکه مشکل خاصی نداره !

[hamid_diablo]

البته سرایداره مثل اینکه مشکل خاصی نداره
اونم اگه خدا بخواد مشکل پیدا میکنه

[Lady Negar]

کسی ندیده؟ :13:

خلاصه میگم دوست من:
افسر متوجه میشه که کار هوشی بوده که خونه رو به آتیش کشیده!و وقتی اینو به هوشی میگه هوشی از عذاب وجدانش واسه زنش میگه....
از اون طرف اکرم میاد بیمارستان تا ببینه چرا امیر محلش نمیزاره...و توی بیمارستان با بی محلی NC روبرو میشه... و از اون طرف امیر هم کلی حرف بارش میکنه و مثل همیشه بی تربیتی میکنه!!
اکرم با گریه از بیمارستان خارج میشه امیر شک میکنه که دنبال اکرم بره ولی همون موقع NC خانم برای اینکه توجه امیرو جلب کنه سرمی که تو دست اسماعیل یوده رو درمیاره ..امیر هم حواسش میره سمت پدرش...و در نهایت بزرگ اکرمو جلوی بیمارستان میبینه و سوارش میکنه...
از اون طرف هم لطیفه به انسی میگه که پای زن دوم درمیونه...
ادامه قصه را در برنامه های بعد ببینید.....:31:

[pcforlife]

این قسمت اصلا جالب نبود... هیجان نداشت!:13:

[Lady Negar]

عجب قسمتی بود...
ا
توی این قسمت مخصوصا اونجایی که بزرگ ازهم پاشید و عاجرانه میگفت:"فقط به خاطر عرف,فقط به خاطر حرف مردم..."دقیقا گویای همین مسئله بوده و نوک تیز انتقاد فیلم به سمت همه ی همه ی رفتارها و کارهایی که ما اونا رو تحت فشار عرف و حرف مردم و برای رضایت اونا انجام میدیم...
دیدیم که تنها به خاطر همین باور غلط که توی دیالوگ بزرگ بود همه ی خانوداه از هم پاشیده شد...که هوشیار و افسر در راس این پیامد قرار دارند!
من احساس میکنم بزرگ واقعا دیگه داره زیر فشار این همه بدبیاری و خبربد کمر خم میکنه!!
گاهی اوقات تاوانی که یه انسان باید برای یه اشتباه بده چقدر بزرگه.....


این قسمت اصلا جالب نبود... هیجان نداشت
توی این قسمت همه ی فاجعه ها و بدبختی هایی که هر خانواده متحمل شده بود به نمایش دراومد.....و درکنار هم گذاشته شد!
توی این قشمت نشون داد که نتایج یه تصمیم اشتباه میتونه همه ی افراد اون خانواده رو خورد کنه..و حتی کار به بیرون خانواده هم برسه!(سرایداری که بیگناه جان داد)
تلخی ای که توی این قسمت نشوند میداد واقعا ناراحت کننده بود!!هر دری بسته شده و تلخی اون شاید توی دیالوگ ثریا قاسمی به خوبی نمایان شود:"مرگ بیا که زندگی ما را کشت"
این نقطه ای که معمولا ما جوونا در مواقع برخورد با مشکلات به زبون میاریم....ولی وقتی این جمله از دهن خانم مسنی مثا لطیفه درمیار به عمق فاجعه میرسیم

[Hamid Hamid]

بله به نظر منم اصلا جالب نبود.شايد بدترين قسمت سريال تا اينجا.هيچ جذابيتي نداشت ... اما 1 نكته ي خيلي عالي و جاي تقدير داشت...
...
.
.
. پيام بازرگاني نشون ندادن:31: دستشون درد نكنه .خيلي خوب بود

[vroom]

این امیرحافظ فقط همین 1 دست لباس را داره؟:27:

از پدران و مادران عزیز عاجزانه درخواست میکنم که تا کودکانتون به سطح قابل قبولی از درک و فهم و شعور نرسیدن باعث نشید که ازدواج کنن بلکه کمتر شاهد زوج هایی مثل امیرحافظ و اکرم باشیم:دی

[C0OPeR]

عجب کپی برداری باحالی کرده بودن اون صحنه که هوشی رو تخت نشسته بود ! معمولا توی فیلم های خارجی طرف که اعصابش بهم ریخته یا مشکل داره یه شیشه الکل ورمیداره میزنه تو رگ اینجا یه آب معدنی داده بودن دست هوشی ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[alidata2010]

ولی اون وحشی بازیا که بزنن اینه رو بشکونن فقط از ایرانیا بر میاد:31:

[Lady Negar]

نه منتظره پلنگ صورتي با اسب زوزو بودم
:27:

اين بازيگر نقش امير حلفظ هم علاوه بر اينكه همش 1 لباس داره كلآ تو سريال هم تو 1 حس هست و 1 حس داره .. اونم حس دعوا و بحث با اكرم مثل طلبكارا
به زنش میگه الاغ!:16:
خداییش این چه طرز حرف زدنه؟مثلا چیرو میخوان ثابت کنن؟؟؟

[Mr.Crow]

این امیرحافظ فقط همین 1 دست لباس را داره؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همیشه هم در حال خواب و استراحته !
وقتی ننه ـش اومد خواب بود (داشت فوتبال نشون میداد)
وقتی باباش پرت شد پایین خواب بود
وقتی هم وکیله اومد دوباره خواب بود :دی


ولی اون وحشی بازیا که بزنن اینه رو بشکونن فقط از ایرانیا بر میاد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کلآ چند تا چیز هست که توی همه فیلمها و سریالهای این سبکی ایرانی باید دیده بشه ! یکی همین آینه هست , یکی هم سیلی زدن ! یعنی امکان نداره توی همچین سریالی چند تا سیلی رد و بدل نشه :دی

[C0OPeR]

واقعا ادبیات بدی بین این زوج جوان وجود داره :دی
کاملا بچگی از سر و روشون میباره فقط جسمشون رشد کرده عقل ندارن !
اون امیر حافظ که نه پول داره نه کار داره نه مدرک از همه مهمتر عرضه هم نداره من نمیدونم رو چه حسابی بهش زن دادن :18:
اینکه نمیتونه از عهده خودش بر بیاد چه برسه مسئولیت یکی دیگه رو هم بعهده بگیره ...

[Hamid Hamid]

راستي 1 نكته ي ديگه كه چند روز هست مي خوام بگم: اين بازيه زيبا و زيرپوستي بازيگر نقش محمد هست:31: واقعآ خيلي استادانه تلفن ها رو جواب ميده و در رو باز ميكنه.
گاهآ ديده شده ايشون به استقبال ميهمان هم رفته اند و در يك قسمت در داخل حياط به پيكنيك رفتند(با لپ تاپ):5:
عجب استادي هستند ايشون!!
به نظرم بهتر بود اصلآ همچين شخصيتي رو از قصه حذف ميكردند

[M . Sayid]

این امیرحافظ چرا اینقدر بی تربیته این اکرم بدبخت این همه به پاش نشست حالا که خرش از پل گذشت .....

[Lady Negar]

به نظرم بهتر بود اصلآ همچين شخصيتي رو از قصه حذف ميكردند
__________________

این چه حرفیه که میزنید؟؟:angry:
امروز یه کار مفید انجام داد!!!
ماشینو برد تو پارکینگ پارک کرد!!!:27:
اگه اون نیود کی واقعا میخواست این کارو انجام بده؟؟اکرم ؟؟

[Mr.Crow]

راستي 1 نكته ي ديگه كه چند روز هست مي خوام بگم: اين بازيه زيبا و زيرپوستي بازيگر نقش محمد هست:31: واقعآ خيلي استادانه تلفن ها رو جواب ميده و در رو باز ميكنه.
گاهآ ديده شده ايشون به استقبال ميهمان هم رفته اند و در يك قسمت در داخل حياط به پيكنيك رفتند(با لپ تاپ):5:
عجب استادي هستند ايشون!!
به نظرم بهتر بود اصلآ همچين شخصيتي رو از قصه حذف ميكردند
محمد کدومشونه ؟!!

[alidata2010]

پسر بزرگ دیگه

[M . Sayid]

واقعا ادبیات بدی بین این زوج جوان وجود داره :دی
کاملا بچگی از سر و روشون میباره فقط جسمشون رشد کرده عقل ندارن !
اون امیر حافظ که نه پول داره نه کار داره نه مدرک از همه مهمتر عرضه هم نداره من نمیدونم رو چه حسابی بهش زن دادن :18:
اینکه نمیتونه از عهده خودش بر بیاد چه برسه مسئولیت یکی دیگه رو هم بعهده بگیره ...

تازه شانس آورده بچه زنده نمی مونه


راستي 1 نكته ي ديگه كه چند روز هست مي خوام بگم: اين بازيه زيبا و زيرپوستي بازيگر نقش محمد هست:31: واقعآ خيلي استادانه تلفن ها رو جواب ميده و در رو باز ميكنه.
گاهآ ديده شده ايشون به استقبال ميهمان هم رفته اند و در يك قسمت در داخل حياط به پيكنيك رفتند(با لپ تاپ):5:
عجب استادي هستند ايشون!!
به نظرم بهتر بود اصلآ همچين شخصيتي رو از قصه حذف ميكردند

منم می خواستم همینو بگم ولی امشب یکم به بزرگ تیکه انداخت تا حالش بد بشه

[mmiladd]

دوستان كمي بي انصافن.. سريال خوبيه در حدش خودش ؛ بازيگرانشم خوب بازي مي كنن البته به جز

امير حافظ..

حالا يه سوال اين ليلا بلوكات كجاست..؟

[Mr.Crow]

پسر بزرگ دیگه
بيا!! اين دوستمون بازيگر به اين خوبي رو نميشناسن.بابا نامزد اسكار امسال ديگه.... برادر اكرم و افسر[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]خب اسمشو نمیدونستم :دی من از قسمت 10 اینا به بعد رو دیدم و این آقا محمد روی هم 30,40 ثانیه حضور داشته ! کلآ هدف از حضورش توی سریال چیه ؟! یعنی اگه نبود چی کم میشد ؟!!

[Hamid Hamid]

خب اسمشو نمیدونستم :دی من از قسمت 10 اینا به بعد رو دیدم و این آقا محمد روی هم 30,40 ثانیه حضور داشته ! کلآ هدف از حضورش توی سریال چیه ؟! یعنی اگه نبود چی کم میشد ؟!!
اگه نبود بايد ماهي كلي پول نوكر و كلفت ميدادن!
بنده خدا همه كاريم ميكنه: تلفن جواب ميده.در بازميكنه.مهمون بدرقه ميكنه.ماشين پارك ميكنه.بچه داري ميكنه.
احتمالا تو قسمت بعد هم آب حوض خالي كنه:31:.
خداييش نقشي نداره اون اول كه گفتن محمد سفره من گفتم الان رابرت دنيرو جاش بازي كرده!

[Lady Negar]

بچه ها ملیحه رو.....(لیلا بلوکات اینجاست):31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[mmiladd]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



منم جاي اين اسماعيل بودم طرفش مي رفتم.. انسي كيلو چنده...!

[Hamid Hamid]

منم جاي اين اسماعيل بودم طرفش مي رفتم.. انسي كيلو چنده...!
چند صفحه قبل عكس هاي انسي رو هم نگاه كن شايد نظرت برگشت:31: تازه آتنه جان 42 سال سن دارن!

[pcforlife]

بعضی از صحبت های شخصیت ها به حدی چرت و بی معنیه که حتی دیگه نمیشه بهش گفت ادبی! خیلی توش افراط شده... مثلا نمونش همین این قسمت که انسی میگه: شونه من شده گاو آهن!:2:
دیالوگ های زیر هشت به مراتب جذاب تر و تاثیر گذارتر از جراحت بود...:13:

[AmiIin]

بعضی از صحبت های شخصیت ها به حدی چرت و بی معنیه که حتی دیگه نمیشه بهش گفت ادبی! خیلی توش افراط شده... مثلا نمونش همین این قسمت که انسی میگه: شونه من شده گاو آهن!:2:
دیالوگ های زیر هشت به مراتب جذاب تر و تاثیر گذارتر از جراحت بود...:13:اصلا یه اصطلاحاتی تو این سریال گفته میشه که ما که فارسی زبانیم و اهل همین مملکت یبارم نشنیدیم و بکار نبردیم .
واقعا موندم اینا رو کی ابداع کرده ؟!؟ چقدرم که نچسب و مزخرفه !

دیالوگای زیر هشت رو به هیچ وجه نمیشه با این سریال مقایسه کرد ..... .

[Mr.Crow]

بعضی از صحبت های شخصیت ها به حدی چرت و بی معنیه که حتی دیگه نمیشه بهش گفت ادبی! خیلی توش افراط شده... مثلا نمونش همین این قسمت که انسی میگه: شونه من شده گاو آهن![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]مادربزرگه امشب میگفت : زندگی ما را کشت ! ای مرگ بیا ! (دو بار تکرار) : ))

[masih eia]

رتلفن ها رو جواب ميده و در رو باز ميكنه.
گاهآ ديده شده ايشون به استقبال ميهمان هم رفته اند و در يك قسمت در داخل حياط به پيكنيك رفتند(با لپ تاپ):5:

امشب موهای دختر خواهرش را هم شونه میکرد.آچار فرانسه ای هست واسه خودش.لامصب توی هر نقشی میره میشینه روش.:31:

[Ssarshar]

ما كه تا ديديم اين تارخ داره خودشو چنگ ميگيره ! : دي . زديم بسكتبال ايران امريكا خيلي هم حال داد .

من نميدونم چرا هميشه سريال هاي ما در اشك و آه و غم به اوج ميرسه و در بدبختي و فلاكت ادامه پيدا ميكنه و در يك

شادي متضاد و مصنوعي به پايان ميرسه !!!

[AmiIin]

دوستان اگه انتقادی هم هست به نوع بازی این مثلا بازیگره . به قیافش چکار دارین شما ؟!
البته من نمیدونم میمیک صورتش اینطوریه کلا یا خودش یه همیچن حالتی میگیره که قیافش همش یه حالت غمگین و داغون به نظر میاد !
اگه اولیه که این میمیک صورت به درد بازیگری نمیخوره اصلا اگه دومیه که بازیگر نیست اصلا این بشر ...... . (بازیگر باید بتونه از صورتش به بهترین شکل استفاده کنه و حالتای مختلفو تو صورتش پدید بیاره نه اینکه همش یه حالت داشته باشه .)

[_ermia]

نمک و فلفل کمی :43:
مرفین به مقدار کافی! :3:

[mhv_kntu]

جدیدا همراه مریض واسه مریض دارو تجویز می کنه ؟!

همونطور که دوستان گفتن دیالوگ ها داره رو به سوی جفنگیات میره ! قسمت های اول خیلی بهتر بود. مثل اینکه آخرای سریال دیگه وقت پروژشون داشت تموم میشد سریع جمع و جورش کردن !

[errmii]

راستي 1 نكته ي ديگه كه چند روز هست مي خوام بگم: اين بازيه زيبا و زيرپوستي بازيگر نقش محمد هست:31: واقعآ خيلي استادانه تلفن ها رو جواب ميده و در رو باز ميكنه.
گاهآ ديده شده ايشون به استقبال ميهمان هم رفته اند و در يك قسمت در داخل حياط به پيكنيك رفتند(با لپ تاپ):5:
عجب استادي هستند ايشون!!
به نظرم بهتر بود اصلآ همچين شخصيتي رو از قصه حذف ميكردند
کلا اینو اوردن که عریضه خالی نباشه
بازیگر خوش قیافه ای هم نیست
پس نباید انتظار داشته باشیم در آینده تبدیل به سوپر استار بشه

نمک و فلفل کمی :43:
مرفین به مقدار کافی! :3:

دکتر مامان لطیفه فقط در امر طبابت سر رشته ندارند.
ایشون یک فیلسوف شاعر نقاش موسیقیدان روانشناس و جامعه شناس بزرگ هستند. :31:

من نمی دونم چرا جدیدا تو سریال های ایرانی یک شخص پیر هست که نقش دانای کل رو بازی می کنه و کسیه که همه حرفاش و کاراش حساب شدست و هیچ اشتباهی هم نمی کنه.
والا ما هم تو دور و اطرافمون ادم پیر هست ولی خوب درسته با تجربه و سرد و گرم چشیده ان ولی تو خیلی از جاها هم اشتباه می کنن یا بیخودی طرف یه کسی رو میگیرن.
ضمن اینکه الان قشر سالخورده اکثرا کم سواد هم هستن

[gonbad city]

بچه ها شما اگه جای شخصیتهای زیر بودین چه میکردین؟
بزرگ: بیشتر هوای داداشمو داشتم
داش اسی: اولا گند نمیزدم در ثانی موقعی که محکوم شدم فرار نمیکردم و ماجرای اون روز آتیش سوزی رو به وکیل میگفتم
انسی: اینقدر دیوانه بازی و بیمنطقی در نمیاوردم اگه اسی اعتراف میکرد که دنبال زن دوم بوده میبخشیدمش اما الان فقط طلاق:18:
اکرم: اینقدر توی این موقعیت به امیر حافظ فلک زده گیر نده یکم از خواهر بزرگش شوهر داری یاد بگیره
هوشی: اولا آتیش نمیدادم در ثانی بعد مرگ یک بیگناه میرفتم کلانتری خودمو معرفی میکردم آخه من آدم خیلی عذاب وجدانی ای هستم:27:
امیر حافظ: یکم با اکرم بدبخت درست درمان صحبت کنه خفه شو و احمق و اینا چیه همش از دهنش داره پرتاب میشه

[mhv_kntu]

بچه ها شما اگه جای شخصیتهای زیر بودین چه میکردین؟
بزرگ: بیشتر هوای داداشمو داشتم
داش اسی: اولا گند نمیزدم در ثانی موقعی که محکوم شدم فرار نمیکردم و ماجرای اون روز آتیش سوزی رو به وکیل میگفتم
انسی: اینقدر دیوانه بازی و بیمنطقی در نمیاوردم اگه اسی اعتراف میکرد که دنبال زن دوم بوده میبخشیدمش اما الان فقط طلاق:18:
اکرم: اینقدر توی این موقعیت به امیر حافظ فلک زده گیر نده یکم از خواهر بزرگش شوهر داری یاد بگیره
هوشی: اولا آتیش نمیدادم در ثانی بعد مرگ یک بیگناه میرفتم کلانتری خودمو معرفی میکردم آخه من آدم خیلی عذاب وجدانی ای هستم:27:
امیر حافظ: یکم با اکرم بدبخت درست درمان صحبت کنه خفه شو و احمق و اینا چیه همش از دهنش داره پرتاب میشه
اگه این اتفاق ها میفتاد که دیگه سریالی به نام جراحت درست نمیشد !

امیر حافظ : پشت سره اکرم رو با دو دست می گرفتم و با زانو می زدم تو صورتش !
انسی : طلاق عمرا ! حتما همونجا تو بیمارستان می کشتم !
هوشی : به جای خونه ونک خونه اسماعیل رو با اسماعیل و انسی آتیش می زدم .
و ...
اینقدر مثبت اندیش نباشین دیگه . اینجا ایرانه ، مردم ما تو انجام کارای غیر عادی و غیر منطقی و ... شماره 1 هستن .

[mmiladd]

دانلود تيتراژ پاياني سريال جراحت...



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[hamid_diablo]

واقعا به نظرتون این خشگله؟؟
البته به چشم خواهری بدک هم نیست

چند صفحه قبل عكس هاي انسي رو هم نگاه كن شايد نظرت برگشت
اصلا هر دو شون خوبن اکرم هم جالبه

خداییش میبینمش چندش میشه!
به عنوان یک پسر از هم جنسام دفاع میکنم و میگم امیر حافظ هم بدک نیست.زیاد سخت نگیر

من نميدونم چرا هميشه سريال هاي ما در اشك و آه و غم به اوج ميرسه
اصلا تو فرهنگ و گوشت و پوست و استخون هر ایرانی غم و غصه و ناله لونه کرده

[Geronimo_AD]

این امیرحافظ فقط همین 1 دست لباس را داره؟:27:



بو عرقش کل تلویزیونو ورداشته...:2:


چرا NC لک صورتش اینقدر بزرگ شده ؟ خانم ها اینقدر حرص نخورید صورتتون میشه عین NC


...تازه میخاست ماسک میوه هم بذاره خوب شه!




حالا يه سوال اين ليلا بلوكات كجاست..؟

میخاد بیاد ماسمالی کنه دیگه... وقتی برنج چلو شده زیرش ته دیگ میذاره!

از همه اکتیوتر ناصرخانه، هم سرایداره هم پیشکاره هم موعظه میکنه هم آبدارچیه....تازه زنش هم که گیاه پزشک بوده رو نمیکرده...نمیشد یه چهره مهربونتر میذاشتن رو این نقش؟ این هنرپیشه بدرد همون نقش شمر اینا میخوره...!

اسکار که بزرگو حالی به حولی کرد افتاد تو ایوون...به اکرم گفت : چقدر گفتم شناسنامت سفیده مواظب باش!!..من جای اکرم شرمنده شدم!...خیلی سخته یه پدر به دخترش چنین نصیحتی بکنه!

قهرمان این قسمت مامان لطیفه:king: بود که سنت شکنی کرد و حقو داد به عروس نه به پسر!

[Geronimo_AD]

ایرنا: چهار سریال بعد از اذان مغرب که بدون فوت وقت به دنبال صرف افطار آغاز می شود، مضامینی دارند که نه متناسب جامعه با فرهنگ ایرانی است و نه متناسب ایام ماه مبارک رمضان. در این مجموعه ها؛ مرد ایرانی، پرخاشگر، نابردبار و جوان ایرانی دچار انحرافات، بی ظرفیت و زن ایرانی؛ بی منطق، یک دنده و بی رحم به تصویر کشیده می شود؛ زنی که در دل نفرت می پروراند.

این کاراکتر و شخصیت نقش های اصلی است و اگر آدم خوب هایی هم باشند، آنقدر اتو کشیده و جدی هستند که نمی توانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.

در این مجموعه ها، نقش آدم مثبت ها بخوبی تعریف نشده است، یک دفعه وارد داستان می شوند، کار اصلی شان نصیحت کردن و امر به معروف و نهی از منکر است و نقش های محوری ندارند.

با دیدن این مجموعه ها، کمی که فکر می کنی این سوال در ذهنت نقش می بندد که «آیا واقعا در چنین جامعه ای و چنین خانواده هایی زندگی می کنیم؟» جایی که حتی نمی توان به نزدیکترین آدم های زندگی مان هم اعتماد کنیم.

اینکه صدا و سیما امسال هم مانند سالهای قبل در جذب مخاطبان ویژه ماه مبارک رمضان و نشاندن بیننده پای گیرنده موفق بوده، واقعیتی انکار ناپذیر است، اما آیا مضامین و پیام های آن نیز مطلوب و مناسب بوده است؟

در مجموعه «جراحت»، موضوع ازدواج فامیلی مطرح می شود؛ چیزی که دیگر حساسیت هایش از بین رفته و تقریبا منسوخ شده است.

در این فیلم از پنهان کاری، بی حرمتی کوچکترها به بزرگترها، پرخاشگری های بی وقفه گرفته تا تشویق مادرانه به فرار فرزند و شوهر متهم، نمایش داده می شود. زنان این سریال اساسا منطق ندارند و به صورت کاملا هولناکی حاضرند همه چیز را بسوزانند تا خواسته هایشان به کرسی بنشیند.

در این سریال، کینه توزی ها تمامی ندارد و بدتر اینکه با خلق صحنه هایی، برای کینه ها توجیه تراشی می شود تا نوعی احساس همدردی در مخاطب ایجاد شود؛ آنگاه که برادر به دیدن خواهر در آسایشگاه روانی می رود. راستی در این ایام مبارک، موضوع باردار شدن دختر عمو - پسر عمویی را که فقط صیغه محرمیت برایشان جاری بود، چگونه باید هضم و تحلیل کرد؟

تصمیم گیری ها در این سریال، برپایه احساس است و عقل در آن دخیل نیست؛ چه از سوی برادر بزرگ باشد چه از برادر کوچک و حتی مادری که با تدابیرش می خواهد جلوی فروپاشی خانواده را بگیرد.

[farshidshd]

بی گناه ؟ قاضی باید به چی نگاه کنه شما بفرمائید ؟

وقتی مدارک تکمیل میشه و مدرکی هم دال بر بی گناهی طرف نیست ، فشار از سمت خانواده مقتول نباید باشه و کار سریع انجام بشه ؟ نزار بیخود پای دستگاه عدالت .... بی مشکل نیست ولی بی در و پیکر هم نیست

داغدار که شدی (خدا نکنه ایشالله) متوجه میشی ... اونم وقتی ظلم پشتش باشه :13:


قاضی رو گذاشتن گناهکار رو از بی گناه تشخیص بده .

وگرنه ما هم میتونیم یکیو بگیم قاتله یکیو بگیم فرشته هست.

پس فرق آدم عادی با قاضی هیچی نیست دیگه

[C0OPeR]

قربون اون چشات - قربون اون ته ریشت - قربون ناخون های کثیفت !!! هپلی مامان ... HolyShit :2:

[mehdi30nema]

به جرات میتونم بگم مزخرف ترین ، چرت ترین ، نازل ترین و مسخره ترین دیالو گهایی که توی تمام عمره 25 ساله ام شنیده ام توی این سریال هست .
من نمیدونم این سعید نعمت الله این قدر به فیلمفارسی و دیالوگ های دهه چهل علاقه داره که همه چی رو فدای این داره میکنه ( به نظرم که خیلی از همون فیلمفارسی ها هم از فیلم ها و سریال های الان سرترن )
. آخه کجای ایران توی سال 89 از دکتر و مهندس و قاضی بگیرید تا کارگر و قاتل و لات و چاقو کش همه مثل هم اونم با تیکه کلام های 40 سال پیش صحبت میکنن . من که حالم بهم میخوره وقتی بعضی از این دیالوگ ها رو میشنوم .
حالا به شخصیتی مثل امین تارخ میخوره که این مدلی حرف بزنه نه بچه سوسولی مثل امیر حافظ یا انسی جون !!

[HOJ-JAT]

سریال تکراری خانه بدوش به صدتا از اینا می ارزه..

[Enemy Killer]

سلام دوستان

منم می گم این فیلم خیلی بد ساخته شده البته از این نوع فیلم ها زیاد داریم ولی یک چیزی که خیلی من از اون بدم اومد این بود که از اهنگ های بازی Call Of Duty 4 Modern Warfare توی فیلمشون استفاده کردن من نمی دونم اینا چی فکر می کنند حتی توی تیتراژ یک تشکر یا یک اشاره هم از این بازی نکردند اونوقت می گن کپی رایت اولین کسایی که کپی رایت را می شکنند همین ها هستند فیلم رستگاران هم می تونم بگم توی 90 در صد از فیلم از اهنگ های این بازی استفاده کرده بود

[alidata2010]

وقتی اهنگ اخبار شبکه 1 ساخته یانیه یه تشکرم ازش نمیکنن انتظار داری از cod4 تشکر کنن

[hamid_diablo]

قربون اون چشات - قربون اون ته ریشت
مادر یعنی این!!!!!!!!
ولی بیشتر به خاطر خود خواهیشه که اینجوری با پسرش صحبت میکنه

در ضمن به نظرتون انسی خانوم به گفت قربونت برم؟

[C0OPeR]

مادر یعنی این!!!!!!!!
ولی بیشتر به خاطر خود خواهیشه که اینجوری با پسرش صحبت میکنه

در ضمن به نظرتون انسی خانوم به گفت قربونت برم؟

اینی که ما دیدیم به ناخونش هم رسید ! اگه ولش میکردن معلوم نبود به کجاهاش برسه !!
یه سری از دیالوگ اصلا نباید گقته بشه و به نمایش هم دربیاد . اصلا شمای خوبی نداره ... از جمله همین فحش هایی که چپ و راست اکرم و امیر بهم نثار میکنن .

این امیر حافظ اصلا کنترل رفتاری نداره ... یه لحظه آرومه یه لحظه لگد میزنه به در . وقتی هم که که نامزد اسکار (محمد داداش اکرم) وارد صحنه شد یهو جو گیر شد خواست کم نیاره نزدیک بود در اتاقو بیاره پایین :27:

[Mr.Crow]

منم می گم این فیلم خیلی بد ساخته شده البته از این نوع فیلم ها زیاد داریم ولی یک چیزی که خیلی من از اون بدم اومد این بود که از اهنگ های بازی Call Of Duty 4 Modern Warfare توی فیلمشون استفاده کردن
عجب ! منم هی میگفتم این آهنگه رو توی یه بازی ای شنیدم پس بگو !!!

[mmiladd]

رابطه امير حافظ با اكرم مثل نوجون هاي 14 ساله مي مونه..

[Ssarshar]

رابطه امير حافظ با اكرم مثل نوجون هاي 14 ساله مي مونه..

فاصله سنيشون هم تو همين مايه هاس !! :31:

[Zende]

این سریال به کل خراب کرده در حد المپیک
هر چی آهنگه که از رو call of duty برمیدارن و فیلم های کره ای و آلمانی
دیالوگا که کیلویی و محض پول گرفتن
داستان در حد المپیک تکراری
توش فقط داد زدن رایجه!
من نمیدونم یکی مثل امین تارخ چجوری به خودش اجازه داده که با بازی تو فیلمی مثل این خودشو خز کنه!
آتنه قفیه نسیری که خوب مونده که هیچی کلا خز بود خودش الآن خز تر شد
تو هیچ فیلمیش این داد نمیزد
تو این فیلم هنجره خودشو پاره میکنه=))

[Ssarshar]

آهنگ Braveheart رو برداشتن با يه سري تغيير جزئي و تنظيم جديد انداختن رو فيلم !!

[Saeed System]

یه نکته ای بگم به دوستانی که از آهنگسازی و موسیقی متن فیلم انتقاد می کنن .
آهنگسازی ایران چه داخلیش و چه خارجی و لوس انجلسی و ... در حد هویج هست

دوست عزیز کم لطفی می فرمایید ...اینطوری هم که شما میگید نیست البته با کمال احترام :11:

آهنگساز فرار از زندان رامین جوادی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 9ySeSkme53s5A63-7ICHcvFdfSrpcDBp0t99F8hJyB8G8uWmO/ramin_djawadi_2.jpg

fa.wikipedia.org/wiki/فرار_از_زندان -

[molaali]

بسياري از منتقدان سينما و تلويزيون و مخاطبان رسانه ملي بر اين اعتقاد هستند كه سريال 'جراحت' كه در شب هاي ماه مبارك رمضان از شبكه سه به روي آنتن مي‌رود، سنخيتي با اين ماه پر از رحمت و بركت ندارد.



مجموعه تلويزيوني 'جراحت' به تهيه كنندگي محمدرضا شفيعي، كارگرداني محمدمهدي عسگرپور و نويسندگي سعيد نعمت الله سريال مناسبتي شبكه سه سيما در ماه مبارك رمضان است كه هر شب ساعت 20 و 30 دقيقه به روي آنتن مي رود.
در اين مجموعه بازيگراني چون امين تارخ، ثريا قاسمي، علي عمراني، آتنه فقيه نصيري، مهوش صبركن، محمد عمراني و رامين راستاد به ايفاي نقش پرداختند.
محور اصلي داستان مجموعه 'جراحت'، اكرم و اميرحافظ دختر عمو و پسر عمويي هستند كه چهار سال از محرم شدن آنها مي گذرد و بالاخره والدين شان تصميم گرفتند كه مراسم عروسي را برگزار كرده و آنها را به خانه خود بفرستند. پس از انجام آزمايش خون، مشخص مي شود كه اكرم باردار است و نتايج آزمايش هم نشان مي دهد كه اين دو مشكل ژنتيك دارند و نبايد بچه دار شوند.
اين موضوع مشكلات و درگيري هاي كلامي ميان فرزندان با خانواده و بالعكس را به وجود مي آورد البته داستانك هاي فرعي به موازات داستان اصلي اتفاق مي افتد و سريال را به پيش مي برد.
عواملي كه در ساخت اين مجموعه همكاري داشتند از نويسنده، كارگردان، تهيه كننده و بازيگران گرفته تا آهنگساز و تدوين و ساير عوامل حرفه اي بوده و مجموعه اي جذاب از كار درآمده و انگيزه لازم براي دنبال كردن ادامه داستان را براي مخاطب ايجاد كرده است. ضمن اينكه تاكنون 'جراحت' توانسته از ميان سريال هاي ماه رمضاني بيشترين مخاطبان را به خود اختصاص دهد.
اما نكته اي كه نبايد فراموش كرد اين است كه 'جراحت' سريالي مناسب براي پخش در ماه مبارك رمضان نيست. چرا كه مردم در اين ماه با پر از بركت و رحمت نياز به آرامش براي انجام عبادات دارند و نشان دادن تصاويري چون خشونت، درگيري هاي كلامي و فيزيكي، خودكشي، قتل، عدم رعايت حرمت بزرگتر توسط كوچكترها، مرگ و همچنين عدم برخورداري بزرگتر خانواده (مادربزرگ) از جايگاه واقعي خود، مناسب نيست.
همچنين به گفته پيامبر اسلام (ص) در اين ماه درهاي آسمان و بهشت گشوده و درهاي جهنم بسته مي شود و عبادت در يكي از شب هاي آن (شب قدر) بهتر از عبادت هزار ماه است. پس به نظر مي رسد سريال هاي ماه مبارك رمضان بايد به گونه اي باشد كه فضاي معنوي و روحاني را براي هر چه نزديك تر شدن مخاطبان به درگاه خداوند فراهم آورند.
كارشناسان و منتقدان سينما و تلويزيون نيز بر اين باورند كه اين سريال با تمام نقاط قوت خود بايد در زماني ديگر به جز ماه رمضان از تلويزيون پخش شود.
** جراحت پيامي براي ماه مبارك رمضان بينندگان ندارد


'عليرضا سربخش' منتقد سينما و تلويزيون در مورد صحنه هاي خشونت، داد و فرياد، درگيري و نزاع زوج جوان مجموعه 'جراحت'، به خبرنگار فرهنگي ايرنا، گفت: خانواده هايي كه در اين سريال به تصوير كشيده شده است با خانواده از منظر اسلام كاملا در تعارض است.
وي با اشاره به موضوع طلاق تازه عروس و داماد افزود: اين گره ها خيلي محكم نيست و به راحتي قابل حل است و آنقدر اين گره ها را كش مي دهند كه اين درگيري هاي طولاني جلوه مي كند. در حالي كه از همان ابتدا به جاي پيش كشيدن مساله طلاق، مي توانستند تدابير ديگري را بيانديشند. ضمن اينكه مادر اميرحافظ با بازي آتنه فقيه نصيري گذشته را فراموش كرده و صرفا به خاطر اين مساله اين همه درگيري در خانواده ايجاد مي كند.
اين منتقد با اعلام اينكه سريال 'جراحت' پيامي براي ماه مبارك رمضان بينندگان ندارد، ادامه داد: هدف از پخش سريال هاي رمضاني اين است كه فضاي روحاني و معنوي اين ماه مبارك را براي مردم بيشتر كنند. اين در حالي است كه غير از خشونت و نااميدي چيز ديگري براي مردم ندارد.
به گفته سربخش، وقتي بيننده خسته از سر كار به منزل برمي گردد، دوست دارد بعد از افطار سريالي تماشا كند كه به او آرامش و اميد داده و ساعات خوشي را هديه كند.
وي همچنين با اشاره به اينكه اين سريال محتواي نازلي را به مخاطب ارائه مي دهند، خاطر نشان كرد: بزرگترها در اين سريال از جايگاه مشخصي برخوردار نيستند و نقش پادرمياني كه افراد مسن تر و ريش سفيدها مي توانند داشته باشند، در اين سريال نمي بينيم. بنابراين با توجه به هزينه هاي سنگيني كه صدا و سيما براي ساخت اين سريال متحمل شده، بايد ضمن سنخيت با اين ماه، از محتواي بالايي برخوردار باشد


حجت الاسلام 'علي جعفري' استاد دانشگاه امام صادق (ع) نيز با اشاره به اينكه سريال هاي ماه مبارك رمضان به جاي اينكه آرامش بخش، لطيف و معنوي باشند، خشونت و برخوردهاي كلامي و فيزيكي ميان اعضاي خانواده را به مخاطب ارائه مي دهند، به خبرنگار فرهنگي ايرنا گفت: مدتي است صدا و سيما به ژانر وحشت روي آورده است.
وي با بيان اينكه اگر صدا و سيما به اين رويه ادامه دهد خود به يكي از آسيب هاي اجتماعي بدل مي شود، افزود: مديران صدا و سيما در انتخاب موضوع و توليد سريال ها بايد بيشتر از اين دقت كنند چرا كه در غير اينصورت نه تنها قادر به كنترل آسيب هاي اجتماعي نيستند بلكه خود به يك آسيب تبديل مي شوند.
اين استاد دانشگاه در ادامه يادآور شد: سياست گذاران رسانه ملي متوجه نيستند كه حداقل اين سريال با شرايط و فضاي ماه مبارك رمضان تجانسي ندارد. كارنامه سازمان در ماه مبارك رمضان سالهاي قبل كارنامه بدي نبوده، اما وضعيت امسال به گونه اي است كه نمره خوبي به آن تعلق نمي گيرد.
جعفري خاطر نشان كرد: مردم در ماه رمضان با شيريني افطار مي كنند و مجموعه 'جراحت' افطار مردم را تلخ مي كند. اين مجموعه به لحاظ فني سريال خوبي است اما مناسب پخش در اين ماه مبارك نيست.

[samira1985]

من که از اولش این سریال رو ندیدم چون از این آتنه فقیه نصیری خیلی بدم میاد.

[Hamid Hamid]

خدا رو شكر كه من زنده موندم و اين لحظه رو ديدم:لحظه اي كه امير حافظ لباسي غير از كت و شلوار داشت تو اين سريال!
اما خيلي بي جنبس سريع لباسشو كثيف كرد.فكر كنم فقط با اون كت شلواره تعادل داره:31:

[Lady Negar]

این پسر عرضه یه ماست کوفت کردن هم نداره:18:

[Behsood]

سلام
تو دادگاه زخم آتنه فقیه نصیری رو صورتش نبود! D:
تکرارم داره!

[alidata2010]

سلام
تو دادگاه زخم آتنه فقیه نصیری رو صورتش نبود! D:
تکرارم داره!

حتما سفید اب مالیده بود:31:

[Lady Negar]

سلام
تو دادگاه زخم آتنه فقیه نصیری رو صورتش نبود! D:
تکرارم داره!


حتما سفید اب مالیده بود:31:
کرم گریم عزیزان..کرم گریم!!
تکرار میکنم کرم گریم!قیمتشونم زیاده....

[mhv_kntu]

حتما سفید اب مالیده بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زن سریدار حتما خوبش کرد دیگه !

چقدر خندیدم اون صحنه ای که امیرحافظ داشت در مقابل لباس عوض کردن مقاومت می کرد ! آخر شلوارش رو عوض نکرد !

[alidata2010]

دهنتو باز کن هواپیما داره میاد قان قان قان ....:31: اخه کجا هواپیما قان قان میکنه :39:

[DJ POLESTAR]

آخر ضایع بازی رو اینا در آوردن!!!
ورداشتن موسیقی متن گیم call of duty: Modern Warfare رو گذاشتن متن سریال:38:

[AB]

یه نظر سنجی هم کاش بالای صفحه میزاشتین.تو تاپیک های دیگه که همه دارن از همه سریال ها ناله میکنن.:27:

[Zende]

این دیگه از همه بدتره!

[mohsen_gh1991]

این اتنه فقه نصیر خیلی بد بازی میکنه....باید اسماعیل میزاشت همونجا خودشو اتیش میزد...:31:

[Lady Negar]

این دیگه از همه بدتره
ببخشید؟؟؟
این سربال بد هست نمیگم نیست البته بد شد...نه این که بد بود!ولی شرف داره به ملکوت!!
این ملکوت چیه ؟؟همش خرافاته!یه دیالوگ آدمیزادی نداره..
اصلا معلوم نیست هدف کارگردان چیه!!
مسخره ترین سریال عمرمه...همش هندی بازیه..زده رو دست فاصله ها.
هیچیش با عقل جور درنمیاد...:13:

[M . Sayid]

این اتنه فقه نصیر خیلی بد بازی میکنه....باید اسماعیل میزاشت همونجا خودشو اتیش میزد...:31:

تا وقتی میشه شکنجش داد چرا بکشیمش:21:

[Behsood]

مامان لطیفه پشت گوشی :
بهش بگو ... مردی که وفاداری رو قی کرده
همون بهتر که به مسکن های بیمارستان آروم بشه ...
مرفین بیشتر! مورفین بیشتر!

و دیالوگ تاثیر گزار امیر حافظ : چی؟! :19:


خفه شدیم با این دیالوگ های شکسپیری D:

[Ssarshar]

ژانر سريال درامه ولي ديالوگها گويا واسه ژانر تاريخي نوشته شده !! :10:

[yarane-naghdi]

امروز دو تا ضعف تو جراحت بود .

يكي ايني كه اسماعيل چجوري يه دفعه اينطوري گردنش و پاش خوب شد؟:18:

دوم ايني كه اسمايل تو كوچه ها ولو شد خيلي بي معني بود . يعني تو دادگاه تنهاش گذاشتن؟ غش كه كرد همه ولش كردن؟ حتي وكيله نموند پيشش؟

[M . Sayid]

يكي ايني كه اسماعيل چجوري يه دفعه اينطوري گردنش و پاش خوب شد؟:18:


اولیش
وکیله گفت بهش روز دادگاه 16 مرداد وقتی که خوب شدی
یعنی اینکه تا 16 مرداد زمان زیادی وقت هست
( توی بیمارستان اون یکی مریضه داشت دور اول گروهی جام جهانی رو نگاه می کرد)

[Geronimo_AD]

آخر ضایع بازی رو اینا در آوردن!!!
ورداشتن موسیقی متن گیم call of duty: Modern Warfare رو گذاشتن متن سریال
من چرا فکر میکردم شبیه سریهای RE ئه؟


اولیش
وکیله گفت بهش روز دادگاه 16 مرداد وقتی که خوب شدی
یعنی اینکه تا 16 مرداد زمان زیادی وقت هست
( توی بیمارستان اون یکی مریضه داشت دور اول گروهی جام جهانی رو نگاه می کرد)

اگه اینطور باشه یعنی از اون موقع که NC موبایل حافظو ورداشته هم حدود دو ماه گذشته... بعد پسره قسمت بعد یادش میفته که مامان راستی موبایل من کو!!!

[hamid_diablo]

خدا رو شكر كه من زنده موندم و اين لحظه رو ديدم:لحظه اي كه امير حافظ لباسي غير از كت و شلوار داشت تو اين سريال!
حمید جان باز هم از این صحنه ها میبینی.ناراحت نباش

این پسر عرضه یه ماست کوفت کردن هم نداره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
انقدرها هم بی عرضه نیست

---------- Post added at 01:27 PM ---------- Previous post was at 01:23 PM ----------


حالا چرا اسم اين سريال شده جراحت..؟ نكنه واسه اينه كه امير حسين با اكرم.................!
به نکته خوبی اشاره کردی.به خاطر زخم روی صورته nc جون

این ملکوت چیه ؟؟همش خرافاته!یه دیالوگ آدمیزادی نداره..
مرد مومن یا زن مومن خرافات........

[mohsen_gh1991]

تا وقتی میشه شکنجش داد چرا بکشیمش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خب داره فیلمو خراب میکنه.:31:

[Zende]

ببخشید؟؟؟
این سربال بد هست نمیگم نیست البته بد شد...نه این که بد بود!ولی شرف داره به ملکوت!!
این ملکوت چیه ؟؟همش خرافاته!یه دیالوگ آدمیزادی نداره..
اصلا معلوم نیست هدف کارگردان چیه!!
مسخره ترین سریال عمرمه...همش هندی بازیه..زده رو دست فاصله ها.
هیچیش با عقل جور درنمیاد...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون اخیلی از این بهتره
میخوای حتما اونم دیالوگ های سال 1567 اروپارو داشت تا قشنگه میشد آره؟!

[errmii]

دیالوگ 1567 اروپا چیه دیگه!
خیلی هم دیالوگاش ایرانیه!

[Zende]

بله بله کاملا ایرانیه ‍!!
کاملا هم مدرن هست!!

[nar nia]

فهيم: با تلخي سريال‌هاي امسال، جراحت مخاطب نيشتر مي‌خورد


خبرگزاري فارس: محمدتقي فهيم گفت: متاسفانه امسال سريال‌ها تلخ هستند و به نياز مخاطب در ماه مبارك رمضان پاسخ نمي‌دهند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محمدتقي فهيم منتقد در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد سريال‌هاي ماه مبارك رمضان، اظهار داشت: هميشه در ماه مبارك رمضان، موضوعي محل مناقشه بوده و آن هم چگونه ارائه دادن درام‌هاي ويژه است، به زبان ديگر، هر مناسبت آثار در خورشان خود را مي‌طلبد كه اگر در اين راستا يك مركز راهبرد سوژه تشكيل نشود و اين آثار سوژه‌يابي نشوند و كارشناسي دقيقي صورت نگيرد، نتايج خوبي را در بر نخواهد داشت همچنانكه امسال نتيجه اين ‌شده كه سريال‌هاي ماه مبارك رمضان همه تلخ هستند و در شأن اين ماه نيستند.
كارگردان "زرد سالاران " در ادامه افزود: به نظر من رسانه ملي بر اساس نياز مخاطبان بايد آثار را توليد كنند و نه ذائقه آنان در حالي كه به جاي آن كه تلويزيون نياز مخاطب را اقناع كند به شدت درگير آشفته حالي است و همه سريال‌ها به نوعي تلخ هستند كه اين نوع سريال‌ها نياز مخاطب را پاسخ نمي‌دهد و اين نشان مي‌دهد كه تلويزيون به آنچه ساخته مي‌شود قانع است چنانكه متاسفانه در هر چهار سريال روي آنتن صدا و سيما، دغدغه ازدواج اصلي‌ترين موضوع است اما آيا جدي‌ترين مسئله مردم ازدواج است؟
فهيم تصريح كرد: به نظر من در اين ماه خيلي مسائل جدي هشداردهنده را مي‌شود در قالب نمايش‌هاي مفرح ارائه داد تا با آماده‌سازي روحي فكري مردم جريان‌سازي فرهنگي صورت بگيرد. الان همه كاراكترهاي اصلي سريال‌ها افراد غني يا متوسط به بالا هستند. خصوصا كه در محتواي سريال‌ها، به علت‌ها پرداخته نمي‌شود و همه چيز حول معلول‌ها دور مي‌زند لذا تاثير عميقي هم نخواهد داشت.
اين منتقد در ادامه در مورد مجموعه تلويزيوني "جراحت " ساخته محمد مهدي عسگرپور، اظهار داشت: اين سريال مي‌توانست به بستر آسيب‌هاي اجتماعي كمك كند اما در همين وضعيت فعلي هم به نظر من يك سرو گردن از ساير سريال‌ها بالاتر است اگر چه مي‌توانست به مسائل عميق‌تر جامعه بنگرد و آن‌ها را مورد چالش قرار دهد.
فهيم ادامه داد: فيلمنامه سريال "جراحت " از قوت خوبي برخوردار است و شخصيت‌هاي اصلي كاملا در خدمت اثر هستند اما متاسفانه آدم‌ها و داستان‌هاي فرعي خوب درنيامده و از آموزه‌هاي ديني- سنتي پيروي نمي‌كنند بلكه به‌خاطر گرايش‌هاي سياسي در لايه‌هاي زيرين، تصنعي هدايت شده‌اند در صورتي كه اگر به اين مقوله‌ها اهميت داده مي‌شد، مجموعه تلويزيوني "جراحت " يك اتفاق مبارك در كارنامه "محمد مهدي عسگرپور " به شمار مي‌رفت.
اين منتقد بازي‌هاي اين سريال را نيز خوب توصيف كرد و افزود: "امين تارخ " (بزرگ)، "آتنه فقيه نصيري " (انسي) و "علي‌عمراني " (اسماعيل) كاراكترها را درك كرده و به‌خوبي ايفا كرده‌اند و انتخاب اسامي آنها نيز در راستاي نشانه‌شناسي آثار هنري است اما بازي جوانان خوب درنيامده ‌است. "امير حافظ " ضعيف‌ترين بازي را دارد به ويژه كه بار درام بر دوش اين كاراكتر است. "ثريا قاسمي " (مامان لطيفه) نيز خيلي در اين نقش تكراري و كليشه‌اي شده است. او بازيگري قدرتمند است اما به نظر من، كاراكتر اجازه نداده تا وي با نقش همگرايي كند.
او در ادامه به متن فيلمنامه قوي "سعيد نعمت‌الله " اشاره كرد و افزود: تيتراژ و موسيقي كار آن شكنندگي جاري در اين سريال را به خوبي نمايان مي‌كند و در مجموع فيلمبرداري و دكوپاژها نيز با كار هم‌خوان هستند.
فهيم در ادامه در مورد مجموعه تلويزيوني "در مسير زاينده رود " ساخته حسن فتحي، اظهار داشت: سريال "درمسير زاينده رود "، از موضوع بديع، بكر و جذابي برخوردار است و تا حالا در هيچ سريالي به آسيب شناسي فوتبال پرداخته نشده بود. در واقع ويژگي "در مسير زاينده‌رود " پرداختن به خصلت فوتباليست‌ها است كه مسائل انحرافي در مسير آنان قرار دارد.
او گفت: فضا سازي و لوكيشن كار خيلي مثبت است و انتخاب شهر اصفهان نشانه درك خوب "حسن فتحي " است كه كارش به نوعي رنگ و بوي بومي نيز به خود گرفته است.
وي در ادامه افزود: حاشيه‌سازي‌هاي پيرامون لهجه در اين سريال را قبول ندارم و لهجه‌ها به‌خوبي درآمده‌اند. واقعيت اين است كه به علت فقدان كار فرهنگي، لهجه‌ها در كشورمان مسير تغيير به سود تهراني‌شدن را مي‌پيمايند. ويژگي‌ بعدي "در مسير زاينده‌رود " استفاده از بازيگران تئاتر است كه در اين سريال خوب جواب داده است.
"محمد تقي فهيم " در پايان اين گفت‌وگو به مسائل منفي اين سريال نيز اشاره كرد و افزود: استفاده از پرده آبي در طول كار درنيامده است، استفاده از ماشين در خيابان آن كروماكي لازم را ندارد و به شدت توي ذوق مي‌زند و در كنار آن فيلمبرداري كار هم مناسب نيست. موسيقي كار هم معمولي است در صورتي كه مي‌شد از سازهاي بومي نيز استفاده شود. فضا و امكانات نيز خوب درنيامده و در بخش محتوا، سريال "در مسير زاينده رود " به سمت قصه رمانتيك در حركت است كه اين يك خطر براي سريال محسوب مي‌شود. در حالي كه شروع كار با ويژگي‌هاي اجتماعي بايد ادامه پيدا مي‌كرد و چالش آنها ادامه مي‌يافت.
فهيم درباره "ملكوت " ابراز داشت: آهنج موضوع بسيار تكراري را انتخاب كرده كه از سال‌هاي دور و فيلم "شب‌نشيني‌ در جهنم " مي‌آيد. البته كار آهنج به‌لحاظ محتوايي كم‌نقص‌ترين است اما در قالبي ريخته شده كه دائم همه چيز دور خود مي‌چرخد. جلوه‌هاي ويژه كار آبرومند است و بازي‌ها حرفي براي گفتن ندارند.
اين منتقد سينما "نون و ريحون " را كاري معلق ميان گرايش شبه‌روشنفكرانه و انواع ديگر دانست و گفت: مؤتمن هنوز تكليف خودش را با برنامه‌سازي براي داخل مشخص نكرده است. كاري كه در ساختار، نه كمدي است و نه جدي، فكاهه آن هم درنيامده است و همه چيز نقيض يكديگر حركت مي‌كنند. محتواي رودررويي سنت و مدرنيته آن در تطابق با ساختار آن فاقد انسجام است و مخاطب از آن چيزي دستگيرش نمي‌شود. بازيگرها در "نون و ريحون " هم جاهايي كنترل نشده‌اند و در اغلب مواقع رهبري ندارند و از كارهاي قبلي خود وام گرفته‌اند.

[EHHASSATNI]

این اهنگی که داشت تو این قسمت پخش میشد ماله کدوم فیلم آمریکایی بود ؟

[N.I.M.A _ P30]

به به. خیلی جالبه. دیگه آهنگ آواتارم میان رو جراحت میذارن. ولی این صحنه ای که دعوا میکردنو آواتار برام تداعی شد خیلی قشنگ بود. واقعا بهترین سکانس بود به نظر من.

---------- Post added at 08:48 PM ---------- Previous post was at 08:47 PM ----------


این اهنگی که داشت تو این قسمت پخش میشد ماله کدوم فیلم آمریکایی بود ؟

آواتار :40:

[C0OPeR]

عجب سنت شکنی و حرمت شکنی کردن تو سکانس دعوا ! نباید اینقدر بزرگ رو کوچیک میکردن ...

[Lady Negar]

یعنی میخوان باور کنیم این حرفایی که امروز ناصر زد مال یه سرایدار بود؟؟؟:18:
مطمئن هستن ایشون مدرک فوق احیانا دکترا ندارن؟؟؟:27:

[Ssarshar]

سكانس بسيار سنگيني بود واسه ي تارخ – عمراني و انسي اما خيلي خوب از پس نقشهاشون بر اومدن . حرمت شكنيها يك مقدار

اغراق آميز بود بالاخره دو تا برادري كه اين همه با هم بودن و پشت هم بودن نبايد اينقدر تغيير ميكردن !

حسادت پدر به پسر ( اسماعيل به اميرحافظ ) هم بسيار جالب و تلخ بود .

يه قسمت كميك هم داشت اون جايي كه اسماعيل به انسي گفت هميشه جلو من روسري سرته ! خيلي ديالوگ مفتضحانه اي بود !

[mmiladd]

از اين امير حافظ همچين پدري بعيد بود كه بزنه تو گوشه بزرگ...!

[mahdi7610]

هنوز صحنه ای که اسماعیل با سیلی زد تو صورت بزرگ واسم قابل هضم نیست .:18:

دست بلند کردن روی بزرگتر واقعا سنگینه .

[Ssarshar]

از اين امير حافظ همچين پدري بعيد بود كه بزنه تو گوشه بزرگ...!

بچه حلال زاده به داييش ميره البته ! :دي

[Lady Negar]

یه بار یه مطلبی جایی خوندم که توی این3 سزیالی که از شبکه پخش میشه به طرز کاملا واضحی افراد پولدار و در رفاه مالی رو غرق شده در مشکلات و بدون راحتی و آسایش نشون میدن...و درعوض افراد فقیر جامعه رو بی نیاز و با زندگیه پرشور و شوقی به نمایش میزارن.
تا مردم نگن:آ_قا یارانه ها چی شد؟؟
آقا حقوقم کمه....ـآقا تورم چرا بالاست؟؟
_ببینید پولداری چقدر بده....چقدر مشکلات داره....به وضع اسف بار خودتون راضی باشین!

[alidata2010]

بازم nc قسر در رفت . چقدر دوست دارم دوتا اپارگاد بیاد زیر چونش:31:

[mmiladd]

یه بار یه مطلبی جایی خوندم که توی این3 سزیالی که از شبکه پخش میشه به طرز کاملا واضحی افراد پولدار و در رفاه مالی رو غرق شده در مشکلات و بدون راحتی و آسایش نشون میدن...و درعوض افراد فقیر جامعه رو بی نیاز و با زندگیه پرشور و شوقی به نمایش میزارن.
تا مردم نگن:آ_قا یارانه ها چی شد؟؟
آقا حقوقم کمه....ـآقا تورم چرا بالاست؟؟
_ببینید پولداری چقدر بده....چقدر مشکلات داره....به وضع اسف بار خودتون راضی باشین!


ولي جالبه اين فيلم اصلا مشكل پول توش نيست.. معمولا تو همه فيلم ها مشكل پول وجود داره..

و آدم بده دنبال پوله.. ولي اينجا همه خوبن و وقتي تو موقعيت قرار گرفتن بد شدن..

[Ssarshar]

یه بار یه مطلبی جایی خوندم که توی این3 سزیالی که از شبکه پخش میشه به طرز کاملا واضحی افراد پولدار و در رفاه مالی رو غرق شده در مشکلات و بدون راحتی و آسایش نشون میدن...و درعوض افراد فقیر جامعه رو بی نیاز و با زندگیه پرشور و شوقی به نمایش میزارن.
تا مردم نگن:آ_قا یارانه ها چی شد؟؟
آقا حقوقم کمه....ـآقا تورم چرا بالاست؟؟
_ببینید پولداری چقدر بده....چقدر مشکلات داره....به وضع اسف بار خودتون راضی باشین!

دقيقا همين پيام هاي مسخره و سطحي باعث و باني افت كيفي سريال ها ميشه ! ما از هاليوود انتقاد ميكنيم كه چرا

300 رو ميسازه در حاليكه فيلمسازاي خودمون ( و دستهاي پشت پرده ! ) بيشترين طعنه ها و كنايه ها رو دارن به

عقايد و شعور مردم ميزنن .

[Lady Negar]

با این "سلام نادون" مامان لطیفه کلی حال کردم:26:


و آدم بده دنبال پوله.. ولي اينجا همه خوبن و وقتي تو موقعيت قرار گرفتن بد شدن..
مهم اینجاست که آدم بده کیه و آدم خوبه کیه....آدم بده همیشه اونیه که پولداره!و آدم خوبه نه اونیه که وضع خوبی نداره!!
من موندم هنوز که این ناصر چرا باید این دیالوگهای سنگین رو داشته باشه!!!جل الخالق...تا اونجایی که ما دیدیم این قشر جامعه بیشتر از همه خرافاتین...
بعد این ناصر با این سطح آگاهی چطور رفته یه مشنگی مثل شهربانو رو گرفته!!!

[hamid_diablo]

سلام بچه ها
کلی حال کردیم چه سکانسهای زیبایی عجب دیالوگهایی.بهترین قسمتی که تا حالا دیده بودم
وقتی اسی زد تو گوش بزرگ تقریبا 1 متر از جام پریدم .اصلا باورم نمیشد همچین کاری بکنه
دیگه من موندم این 2 تا با چه رویی تو چشم هم نگاه کنن.از همینج من حدس میزنم آخر ریال تلخ باشه.انشاالله
چشمون به زهره خانوم هم افتاد تفلی زن خوبیه پس نتیجه میگیریم نفرینی در کار نبوده
واین اشتباهات شخصیتهای داستانه از جمله NC خانوم که با هیچ چیزی نمیشه رفتارش رو توصیف کرد الا خودخواهی
امیر حافظ هم که نگو.....خاک بر سرش .که مثل چی(سگ)لال بود و حتی نتونست یه کلمه حرف بزنه
کاراکتر سرایدار هم فکر کنم برای این تو سریال گونجوندن که بیاد به NC نصیحت کنه

بدلیل در نیاوردن روسری به مدت 20 سال حتی جلوی شوهر !

بنده خدا اسی چی کشیده .خانومش تکریم نمیکرده تو این 20 سال؟

حسادت پدر به پسر ( اسماعيل به اميرحافظ ) هم بسيار جالب و تلخ بود
منم با این قضیه زیاد روبرو شدم.خو مادرها نباید بیشتر به بچه ها توجه کنن.اصل شوهره

[mmiladd]

با این "سلام نادون" مامان لطیفه کلی حال کردم:26:


مهم اینجاست که آدم بده کیه و آدم خوبه کیه....آدم بده همیشه اونیه که پولداره!و آدم خوبه نه اونیه که وضع خوبی نداره!!
من موندم هنوز که این ناصر چرا باید این دیالوگهای سنگین رو داشته باشه!!!جل الخالق...تا اونجایی که ما دیدیم این قشر جامعه بیشتر از همه خرافاتین...
بعد این ناصر با این سطح آگاهی چطور رفته یه مشنگی مثل شهربانو رو گرفته!!!


اين كه هميشه هست.. چون پولداري از خدا دوري چون پولداري معونيت حاليت نميشه ؛ گناهكاري..!

ولي فقيري اما خدا رو داري ؛ دلت پاكه.. هميشه يه آرامشي تو چشات داره موج مي زنه..!

كلا پول از نظر صدا و سيماي ما اَخه..!

[Lady Negar]

كلا پول از نظر صدا و سيماي ما اَخه..!
البته با افق دید بازتر به شخص و اشخاصی بالاتر از صدا سیما میرسیم...

[mahdi7610]

امیر حافظ به نظر من از انسی منفورتر هستش .

ادمی که نه احساسی داره ، نه قدرت بیان . ( خاک عالم بر سرش)

ابروی هر چی پسره برده .:19:

[mmiladd]

امیر حافظ به نظر من از انسی منفورتر هستش .

ادمی که نه احساسی داره ، نه قدرت بیان . ( خاک عالم بر سرش)

ابروی هر چی پسره برده .:19:


موافقم... امير حافظ ُ كه مي بينم ياده چند كيلو سيب زميني مي افتم..!

[hamidras]

حالم از این سریال که از در و دیوارش خشم و نفرت میباره بهم میخوره.:2:

[kortol]

اه ه ه ه ه ه ه ه ه ه.......جدیدا هر چی سریال ساختند پسراشون خنگ و ابله بودن ..چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.................. .....اون از فاصله ها که استخری آبروی هر چی پسر بود رو برد ( با اون سادگی و ابلهیش ...کی حاضره یک میلیون پول بی زبون رو بده به GF اش اخه ) اینم از این.................به خدا ما توی فامیلمون پسر بچه ننه و بی دست و پا داریم اما نه دیگه تا این جد و اینجوری!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[REGISTERED-USER]

خیلی بدم اومد زد تو گوش بزرگ ... آدم حتی نمیتونه این فکر رو بکنه که برادر بزرگش که همه چیزشه عین پدرشه ، وقتی زد تو گوشت اونقدر بی حیا باشی که تو هم دستت رو ببری بالا و بزنی !

جدا بدم اومد

---------- Post added at 09:44 PM ---------- Previous post was at 09:42 PM ----------

راستی این فیلم آواتور بود یا مامان لطیفه و بچه ها ؟ :دی

[Vah!d]

اونجایی که بزرگ به NC گفت برو آشتو بپز خیلی خوب بود ! بالاخره یکی پیدا شد جوابشو بده

[Pami]

خیلی بدم اومد زد تو گوش بزرگ ... آدم حتی نمیتونه این فکر رو بکنه که برادر بزرگش که همه چیزشه عین پدرشه ، وقتی زد تو گوشت اونقدر بی حیا باشی که تو هم دستت رو ببری بالا و بزنی !

جدا بدم اومد


چقدر دل رحم !! آخی !! :31: شرم و حیات منو کشته ممد :40:

[Geronimo_AD]

کاش تو قسمتای قبل یه کم نشون میدادن که NC به امیر بیشتر از شوهرش توجه میکنه، من که اصلا نفهمیدم!!!

پیشرفت کردنا...یه قسمتایی تو خواهید دید بود که تو خود سریال نبود...
یه آدم معقول تا اینجا زهره بوده...

این مامان لطیفه چرا همش تو آژانسه؟

این بی حرمتی به بزرگتر تو این سریال خیلی دیگه داره روش کار میشه...اینجوری تو ضمیر ناخودآگاه مردم تاثیر میذارن!:cool:

[LΩRD]

باز هم عقاید مردم رو با این 3 تا سریال به بازی گرفتن ! ( به خصوص سریال شبکه ی یک )
اینا هم فکر کنم ادامه ی فاصله ها باشن ! :27:
من هرچی فکر میکنم چطوری مردم میشینن اینا رو نگاه میکنن ؟! من تا حالا سریال شبکه ی دو رو ندیدم ! سریال های شبکه های یک و سه و هم فقط 3 - 4 قسمتشون رو دیدم !
آدم نبینه سنگین تره تا اینکه اراجیف ببینه !

[Ssarshar]

کاش تو قسمتای قبل یه کم نشون میدادن که NC به امیر بیشتر از شوهرش توجه میکنه، من که اصلا نفهمیدم!!!

cool:

خب البته تو اين قسمت فيلمنامه مشكلي نداشت . چون با توجه به حرفهاي عمراني قبل از به وجود اومدن امير حافظ

همه چيز خوب پيش ميرفته و بعد از به دنيا اومدن اون بوده كه مشكلات شروع شده . فيلم اگه ميخواست به بيست و

خورده اي سال پيش فلش بك بزنه مطمئنا چيز جالبي از توش در نمياد !

[REGISTERED-USER]

چقدر دل رحم !! آخی !! :31: شرم و حیات منو کشته ممد :40:

:دی

برو آشتو بپز پیام :31:

[AKBAR132]

عجب فیلم اعصاب خرد کنیه ......... از همون اول به خانواده گفتم نبینید این سریالو .... ولی دیدند و منم سر سفره هستم و مجبورم ببینم ...... همین امشب ( شنبه ) بعد دعوای دادشها ..... نزدیک بود تو خونمون دعوای لفظی بشه .... منم از فرصت استفاده کردم و گفتم برا همین میگم این سریال مسخره رو نبینید و خانواده هم تا حدودی به مساله پی بردند و آرامش حاکم شد .

[Zende]

خوب جدا این فیلم ها بسیار تاثیر گذاره یکی این یکی جراحت
تیکه های جدید:
اکبر برو آشتو بپز نمیخواد نظر بدی=))
تیکه ی فیلم کانال 2:
حرف هم بزنی من دهنم لق و لوقه
ساندیسش هم موجوده
=))