مشاهده نسخه کامل
: سريال لطفاً دور نزنيم
mahsa1469
06-07-2009, 18:09
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لطفا دور نزنيم آخرين سريال مهدي مظلومي كه از شبكه تهران پخش ميشود از جمله سريالهايي است كه با هدف فرهنگسازي ترافيكي ساخته شده است.
البته اينكه ما اين سريال را سفارشي بدانيم يا ندانيم فرقي در اين تحليل به وجود نميآورد كه سريالهايي كه بهصورت سفارشي فرهنگسازي را در دستور كار قرار ميدهند نسبت به ديگر آثار افت كيفي مشهودي دارند؛ اين قضيه در مورد آخرين سريال مهدي مظلومي هم صدق ميكند.
به گزارش همشهري ، شايد بسياري از مخاطبان عام تلويزيون مهدي مظلومي را نشناسند يا چهرهاش را به خاطر نياورند اما او بعد از مهران مديري و مهران غفوريان (همكاران سابقش) يكي از مهمترين طنزپردازان تلويزيون است ولي بهدليل فراز و فرود فراواني كه در سريالهايش داشته نتوانسته مانند مهران مديري امضاي مخصوص بهخود را پاي اثرش به بيننده نشان دهد.
البته بخشي از اين اتفاق بهدليل عدمحضور مظلومي بهعنوان بازيگر آثار خود است كه مديري، غفوريان و ديگر كارگردانهاي سريالهاي طنز ازآن بهره ميبرند اما بخش عمده اين مشكل بهدليل فراز و فرود در كار خود اوست. بهعنوان مثال وقتي سريال موفق «بدون شرح» را در كنار لطفا دور نزنيم ميگذاريم هيچ عنصر مشتركي را بهعنوان شگرد يا امضاي كارگردان نميتوان يافت؛ پس لاجرم بايد لطفا... را اثري مستقل در ميان آثار مظلومي دانست؛ هرچند تعداد آثار مستقل وي در حال افزايش باشد.
مهدي مظلومي كارش را بهطور مستقل با كارگرداني سريال بدون شرح آغاز كرد و با اين سريال بسيار موفق، خود را بهعنوان قطب سوم طنزپردازي در تلويزيون در اوايل دهه80 شناساند. او با فراتررفتن از الگوي طنز خانوادگي كه در «پاورچين» و «زير آسمان شهر» ارائه شده و موفقيتهايي را هم كسب كرده بود الگوي نوعي طنز محل كاري يا خارج از خانه را ارائه داد؛ الگويي كه درصدد بود آدمها را در موقعيتهايي فراتر از محيط خانواده به طنز و كمدي بكشد. او براي اين منظور دفتر يك هفتهنامه را برگزيد.
او اگرچه نتوانست بهطور كامل اين الگو را از طنزهاي خانوادگي منتزع كند اما تا حدودي دايره طنز و كمدي در سيما را افزايش داد و گرچه در بدون شرح، داستان بدون تعامل با روابط خانوادگي پيش نميرفت اما قسمت اعظم بار كمدي داستان بر دوش روابط حرفهاي بيرون خانه بود.
بدون شرح بدون شك يكي از موفقترين آثار نودشبي بوده كه تا امروز پخش شده اما نكته جالب اين است كه اين الگو در سريال «بانكيها» جواب نداد و اين سريال حتي گوشهاي از موفقيتهاي سريال قبلي ر ا تكرار نكرد درصورتي كه پافشاري مظلومي و گروه نويسندگانش بر اين الگو در سريال «كمربندها را ببنديم» باعث موفقيت نسبي اين سريال شد؛ سريالي كه در يك دفتر هواپيمايي يا يك فرودگاه خصوصي، همان راهي را در ارائه شوخيها و موقعيتهاي طنز رفت كه بدون شرح رفته بود.
سريال نودشبي بعدي مظلومي «اكسيژن» بود كه باعث شد منتقدان به اين باور برسند كه مظلومي طلسم موفقيت آثارش يكي در ميان عمل ميكند و او براي فرار از اين طلسم يكي در ميان، با دستشستن از ساخت سريالهاي نودشبي به سمت ساخت آثار مناسبتي رفت. «زندگي به شرط خنده» و «روزگار خوش حبيبآقا» از زمره اين سريالها بود كه مظلومي با فاصله گرفتن از ساخت سريالهاي نودشبي آنها را ارئه داد.
او در حالي كه در سريالهاي نودشبياش يكي از موفقترين زوجهاي كمدي تلويزيون يعني فتحعلي اويسي و امير جعفري را معرفي كرد اما در زندگي به شرط خنده از تيپ خشايار در سريال زير آسمان شهر وام گرفت اگرچه در نهايت اين سريال هم در زمره آثار موفق مظلومي جاي نگرفت و به همين ترتيب سريال روزگار خوش حبيب آقا نيز اتفاق خاصي به شمار نيامد.
اما لطفا دور نزنيم چنان كه نوشتيم سريالي است كه حين سرگرمسازي، فرهنگسازي را نيز مد نظر دارد.
داستان اين سريال حول محور مردي به نام سيفالله با بازي محمد كاسبي است كه به دلايلي به قانون و مخصوصا قوانين راهنمايي و رانندگي احترام ميگذارد. او به شيوهاي پدر سالارانه خانوادهاي را اداره ميكند؛ خانوادهاي متشكل از برادرزادههايش كه اتفاقا هر كدام در يك محدوده بسته و مشخص، كسب و كار نيز دارد. به اين نحو مظلومي سعي ميكند الگوي طنز فراخانوادگي را حفظ كند كه البته تلاش ناموفقي است
خلاصه اينكه سيفاللهخان فرماني صادر ميكند مبني بر اينكه نوشين - يكي از دخترهاي خانواده- بايد ظرف 3روز ازدواج كند وگرنه عرصه بر ديگر افراد خانواده تنگ ميشود؛ اعضاي خانواده نيز براي گريز از اين شرايط جوان سادهدلي به نام اصغر با بازي محمدرضا هدايتي را گير ميآورند و با كلك به جاي شوهر نوشين به سيفالله معرفي كنندتا اينكه... .
چنان كه مشاهده ميشود الگوي داستاني لطفا دور نزنيم از الگوي فيلمفارسيهاي كمدي يا بعضي از فيلمهاي هندي تبعيت ميكند؛ الگويي كه در آن منطق داستان فداي ايجاد موقعيت كمدي ميشود.
در اين الگو مهم نيست كه مثلا در سريالي كه در مورد ترافيك، فرهنگسازي ميكند شخصيت ديكتاتورمآب سيفالله اصلا محلي از اعراب دارد يا نه، يا اصلا چرا سريالي كه دغدغه فرهنگي دارد نسبت به نسل جوان (نوشين) اينقدر بيرحم و اشاعهدهنده فرهنگ نخنماي پدرسالاري در زمينه ازدواج است و اصلا پيداكردن شوهر ظرف 3 روز حتي به شرط كمديبودن روايت، از چه منطقي پيروي ميكند! بيننده از فردي چون سيفالله كه از روي طريقه رانندگي افراد و مبادي قانون بودن آنها در موردشان قضاوت ميكند انتظار ندارد كه بهصورت كاملا بيمنطق از اين شروط فيلمفارسيوار براي ازدواج دختري بگذارد
mahsa1469
06-07-2009, 18:20
محمدرضا هدايتي را براي اولين بار با يكي از برنامههاي مهران مديري به نام «ببخشيد شما» در تلويزيون ديديم، اما شهرت او بيشتر به نقش «طغرل» در شبهاي برره برميگردد و مخاطبان او را بيشتر در نقش پيرمرد بداخلاقي ديدهاند كه در عين حال دلنشين و دوستداشتني بود.
او از آن دست بازيگران طنازي است كه خودش چندان نميخندد و خيلي جدي است. اگرچه بيشتر بازيهاي او در تلويزيون در ژانر طنز بود، اما او به كار جدي در سينما علاقه بيشتري دارد و اين با خصوصيات شخصيتي وي نيز همسوتر است.
او 11 سال در تئاتر نقشهاي جدي را بازي كرده است و بتازگي نيز در سريالي از جعفري جوزاني به نام «در چشم باد» نقش جدي و متفاوتي از خود ارائه داده است.
اين روزها مخاطبان تهراني در شبكه پنج او را در نقش «اصغر باغآبادي» كه يك پيك موتوري است در سريال «لطفا دور نزنيم» به كارگرداني مهدي مظلومي ميبينند. به اين بهانه با وي درباره اين نقش و بازيگري طنز در سينما و تلويزيون به گفتگو نشستيم كه ميخوانيد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظر ميرسد نقش اصغر در لطفا دور نزنيم نسبت به كاراكترهاي شما در گذشته در همين ژانر طنز متفاوت است دستكم به اين دليل كه نقشهاي قبلي بيشتر تيپسازي بود و اين كاراكتر به شخصيت نزديك است. شما هم اين تفاوت را احساس ميكنيد؟
قطعا اين به خود داستان برميگردد. كارهايي كه شما از من ديديد بيشتربه كارهاي آقاي مديري مربوط است كه داراي ويژگيهاي فانتزي است. كارهاي فانتزي شرايط آسانتري براي تيپسازي است و بيننده هم شكل فانتزي نقش را ميپذيرد و با آن ارتباط برقرار ميكند، اما در كارهايي كه ساختاري رئاليستي دارد، ديگر تيپسازي جواب نميدهد و يك وصله ناجور نسبت به آن خواهد شد.
اين سريال اگرچه طنز است، اما شكل رئاليستي دارد و من نميتوانستم در آن تيپسازي كنم. به هر حال در تيپ يك نوع غلو وجود دارد كه متناسب با كار رئاليستي نيست. لذا من بايد شخصيتي طبيعيتر و ملموستر را بازي ميكردم كه ارتباطي منطقي با روايت و شكل داستان داشته باشد و اين تفاوتي را كه به آن اشاره كرديد به همين دليل اتفاق افتاده است.
براي خود شما بازيگري در كدام يك از اينها يعني تيپ يا شخصيت، راحتتر و جذابتر است؟
من به تجربه هر دو شكل بازيگري و نوع نقشآفريني علاقه دارم چون هر كدامشان يك امتياز و تجربه ويژه براي بازيگر دارد. در اين حال بايد بگويم تيپسازي خيلي سختتر است و انرژي بيشتري ميبرد، اما كار كردنش راحتتر است. يعني اين كه شما بايد بگردي و تيپي بسازي كه تا حالا مشابه آن اجرا نشده باشد يا خودتان قبلا آن را كار نكرده باشيد، اما وقتي تيپ ساخته شد، اجرايش ديگر راحت است. در بازيهاي شخصيت محور، بايد مابهازاي آن را در جامعه اما پيدا كنيد و زماني كه موفق ميشويد، آن گاه باورپذيري آن براي مخاطب نيز راحتتر صورت ميگيرد.
آيا اصغر در لطفا دور نزنيد براي شما مابهازاي بيروني داشته است و خودتان چنين آدمهايي را از نزديك تجربه كردهايد؟
بله شايد برايتان جالب باشد كه من به مدت 2 سال و نيم در يك كتابفروشي كار ميكردم و يك همكاري داشتم كه اخلاقش خيلي شبيه اصغر باغآبادي بود. نه اين كه من الان دارم مثل اون بازي ميكنم و ادايش را درميآورم. اين فرد اصلا تيپ و صداي ديگري داشت منتها سادگياش مثل همين اصغر باغآبادي بود؛ يعني ممكن بود راحت گول بخورد، ولي همين ساده بودنش موجب ميشد مثلا اگر براي وي توطئه بچينند، خنثي شود. وقتي فيلمنامه را خواندم و با شخصيت اصغر آشنا شدم ناخودآگاه ياد اين همكارم افتادم و اين يك شانس خوب براي من بود.
چه شانسي؟
يعني خيلي نگشتم تا ما به ازاي آن را در جامعه پيدا كنم و با خواندن فيلمنامه، سريع تصوير اين شخص در ذهنم آمد و به من در ايفاي نقش كمك كرد.
به نظرم اين تيپ از آدمها در جامعه امروزي خيلي كم پيدا ميشود و بايد قدر آنها را دانست.
كاملا با نظر شما موافقم. به نظرم بايد وجود اين آدمها را غنيمت دانست و از سادگي و صداقت آنها درس گرفت و نبايد از اين آدمها سوءاستفاده كرد.
من احساس ميكنم كه اصغر به شخصيت خودتان هم شباهت دارد نه از لحاظ سادگي بلكه از منظر آرام و درونگرا بودن. شما از معدود بازيگران طنزي هستيد كه ميان شخصيت واقعيتان و نقشهايي كه ايفا ميكنيد يك نسبت پارادوكسيكال داريد يعني برخلاف نقشهاي طنزي كه بازي ميكنيد خودتان آدم جدي هستيد و حتي در پشت صحنههايي كه از شما ميبينيم كمتر پيش آمده كه خودتان بخنديد كه مثل همكاران ديگرتان مثل رضا شفيعيجم يا جواد رضويان شوخطبع نيستيد. در واقع ميخواهم بگويم شما آدم خيلي جدي هستيد كه نقشهاي طنز بازي ميكند؟
قبول دارم. ببينيد بازيگري براي من يعني خلاقيت به اين معني كه چيزي را خلق كرده باشيد. اگر بخواهيد خود را تكرار بكنيد چيزي را خلق نكرديد ممكن است يك سري از خصوصيتهاي شما در نقش باشد، ولي اين كه بخواهيد مشابه خود را تكرار كنيد اين اصلا بازيگري نيست. اين ميشود كارمند بازيگري بودن مثل اين كه يك مجسمهساز بيايد صدتا مجسمه عين هم بسازد خوب معلوم است كه خلاقيتي در آن نيست و صرفا براي فروش اين كار را ميكند. بازيگري براي من يعني هر نقشي كه به من ميدهند بشينم و آن را بسازم. اين كه ميبينيد نقشهاي من با شخصيت واقعي من خيلي فرق ميكند براي اين است كه من اصرار دارم به اينكه خودم نباشم.
فكر ميكنم بازيهاي شما در قالب كاراكتر طنز بيشتر به اين موضوع دامن زده است.
واقعيتش اين است كه خودم هم فكرش را نميكردم و انتظارش را نداشتم كه وارد فضاي طنز شوم چون هميشه فكر ميكردم كه به درد كار طنز نميخورم و به بازيگري بيشتر به عنوان يك حرفه چالشبرانگيز نگاه ميكردم. ورود من به طنز در واقع از سر انتخاب نبود و خيلي اتفاقي صورت گرفت چون من سالها كار تئاتر ميكردم كه هيچ كدام كار كمدي نبود و اصلا اين توان را در خودم نميديدم. البته اگر نقش كمدي به من ميدادند به عنوان يك بازيگر موظف بودم كه آن نقش را بازي كنم. من حرف شما را قبول دارم كه نسبت به بازيگران كمدي ديگر يك ضعفي دارم كه خودم آدم طنازي نيستم.
البته من اين را ضعف نميدانم و چهبسا اين يك نقطه قوت باشد كه بازيگري كه خودش آدم جدي است اين توانايي را دارد كه نقش كميك بازي كند.
منظورم اين است كه چهره من يك چهره جدي است كه به درد كار طنز نميخورد براي همين سعي كردم يك تيپ كميك از خودم خلق كنم. در واقع ذات بازيگري براي من جالب است كه طنز بودن را نه به خاطر خصلتهاي شخصي خودم كه به واسطه مهارت بازيگري خلق كنم.
شما اولين كارتان و ورود به عرصه طنز را با مهران مديري شروع كرديد يا پيش از آن هم تجربه كار طنز داشتيد؟
نه من با مهران مديري در مجموعه طنز «ببخشيد شما» وارد كار طنز شدم يعني دقيقا 10 سال پيش بود.
آقاي مديري از قبل شما را ميشناخت و به توانايي شما در كار طنز آگاه بود؟
نه آقاي مديري من را نميشناخت. من از طريق سروش صحت به ايشان معرفي شدم و سروش نميدانست من كار كمدي هم ميتوانم بازي كنم. فقط ميدانست من كار تئاتر ميكنم و به عنوان بازيگر، نه بازيگر كمدي، به ايشان معرفي كرد.
آقاي هدايتي! بسياري از همقطاران شما در كار طنز مثل آقايان رضويان و شفيعيجم وارد سينما هم شدند و خيلي از نقشهايي را كه در تلويزيون داشتند در سينما هم ايفا كردند، ولي شما اين روند را طي نكرديد. علت اين مساله چه بوده است؟
در كمدي بايد مولفههايي را رعايت كنيد تا مخاطب را صرفا بخندانيد، اما طنز يك زبان دروني دارد كه در عين خنداندن، مخاطب را به تفكر نيز وا ميدارد
علت اصلياش اين بوده كه پيشنهاد نداشتم. سينما خيلي متفاوت از تلويزيون است چرا كه بايد مخاطب را پاي گيشه بكشانيد و اين قدرت خاصي ميخواهد. هر كسي نميتواند پول وارد سينما بكند. خوب من هم در نقشهايي كه در كارهاي آقاي مديري داشتم كاراكتر كميك مطلق نبوده و بيشتر شرايط و بستر را براي كارهاي كمدي ديگران فراهم ميكرده است. مثلا هميشه يك پيرمرد خشن و بد اخلاق بوده است. در واقع نقشهاي مكمل بوده كه چندان به درد سينما نميخورده است.
اتفاقا خيلي از نقشهايي كه رضويان و شفيعي جم در سينما داشتهاند هم تلويزيوني بوده و به درد سينما نميخورده است.
دقيقا همينطور است. يعني بيشتر از همان تيپهاي تلويزيوني بوده است به خاطر اينكه من فكر ميكنم چيزي به اسم سينماي كمدي نداريم. هرچند وقت يكبار فيلمي ساخته ميشود و از برخي بازيگران طنزي كه در تلويزيون شناخته شدهاند، استفاده ميشود. در واقع ما سينماي مستقل كمدي نداريم كه شاهكاري مثل اجارهنشينها در آن ساخته شود. براي همين از محبوبيت بازيگران تلويزيون استفاده ميشود. در صورتي كه اگر يك سينماي مستقل كمدي و يك مغز متفكر طنز داشته باشيم، من خيلي ميتوانم پركار باشم. خوشبختانه من اين شانس را داشتهام كه در كارهاي طنز همواره با گريم سنگين ظاهر شدهام و چهره واقعيم براي مخاطب چندان شناخته نشده و آشنا نيست. لذا اين فرصت را دارم كه در سينما نقشهاي جدي ايفا كنم.
پس با خود سينما و بازي در آن مشكلي نداريد؟
برعكس. آرمان من هميشه سينما بوده است. سينما جنسش نگاتيو و فيلم است و بازيگر را جاودانه ميكند.
با توجه به اينكه تجربه تئاتر هم داريد، سينما را ترجيح ميدهيد؟
بشدت سينما را دوست دارم و تعارف نميكنم. من 15 سال تئاتر كار كردم و خيلي هم از آن لذت بردم ولي ايدهآل من سينماست، چون آدم را جاودانه ميكند. مثلا من نقشهاي زيادي براي تلويزيون بازي كردهام، اما كسي نميتواند به آن مراجعه كند. ولي دايي جان ناپلئون هميشه قابل مراجعه است. در واقع نسلهاي بعدي ديگر شبهاي برره و طغرل را به ياد نخواهند داشت، اما نقشهاي سينمايي ماندگار خواهند شد.
در سينما به ايفاي نقشهاي جدي هم علاقه داريد؟
خيلي زياد حتي بيشتر از كارهاي طنز ولي متاسفانه پيشنهادي در اين باره نداشتم به جز از طرف آقاي جوزاني كه در سريال در چشم باد ايشان ايفاگر يك نقش جدي بودم.
در واقع اگر از ابتدا پيشنهاد كار جدي داشتيد، شايد كار طنز نميكرديد؟
تقريبا همينطور است. در واقع بازيگري طنز انتخاب من نبوده است و اساسا در بازيگري فرد انتخاب ميشود و شغل بودن اين هنر در بسياري از مواقع حق انتخاب را از فرد ميگيرد.
شما معتقديد كه سينماي طنز نداريم. پس اين همه آثاري كه طي سالهاي اخير در اين ژانر ساخته شده را چگونه بايد ارزيابي كرد ؟
ببينيد آنچه ما بيشتر در اين حوزه ميبينيم، فيلمهاي كمدي است نه يك طنز فاخر. در كمدي بايد يكسري مولفههايي را رعايت كنيد تا مخاطب را صرفا بخندانيد، اما طنز يك زبان دروني دارد كه در عين خنداندن مخاطب را به تفكر نيز وا ميدارد. به نظر من ضعف عمده ما در اين حوزه بيشتر ضعف نويسندگي و فيلمنامه است كه در كارهاي جدي هم اين مشكل وجود دارد. ضمن اينكه در كمدي خط قرمزهاي زيادي در كشور داريم كه محدوديتهاي زيادي براي اين ژانر به وجود ميآورد مثلا با هر كس يا هر شغلي نميتوان شوخي كرد. يعني بايد دنبال موضوعي بگرديم كه نه خط قرمز داشته باشد و نه به مخاطب بربخورد. ضمن اينكه مخاطب را هم بخنداند و اين كار را دشوار ميكند و به رندي خاصي محتاج است. به طور كلي من معتقدم خنداندن مخاطبان ايراني خيلي دشوارتر از گرياندن آنهاست.
سريال لطفا دور نزنيم يك طنز موقعيت است كه با كارهاي فانتزي مهران مديري متفاوت است. براي خود شما بازيگري در طنزهاي فانتزي و تيپيك جذاب تر است يا طنز موقعيت؟
من به هر دو شيوه كار علاقه دارم چون هر كدام از اينها تجربيات ارزشمندي براي يك بازيگر در پي دارد و قطعا به رشد و افزايش توانايي وي در موقعيتهاي مختلف بازيگري كمك ميكند.
معمولا تيپهايي را كه بازي ميكنيد، مثلا در كارهاي آقاي مديري، آيا از قبل اين كاراكترها مشخص شده يا شما هم در شكل گيري اين تيپها مداخله ميكنيد؟
يك وضعيت بينابين است. مثلا به من ميگويند بايد نقش يك باغبان و دربان را بازي كني كه مثلا پير و بداخلاق است. من آن تيپ را خلق ميكنم. نويسنده ميبيند من چه چيزي ساختم. بعد بر اساس آن، نقش را مينويسد. در واقع 50 - 50 است. به عبارت بهتر تيپسازي و تكيه كلامها صددرصد با من و بخش شخصيتپردازي و ديالوگهايش با نويسنده است.
شما از خرده فرهنگهاي بومي هم در تيپسازيها خيلي استفاده ميكنيد...
خيلي زياد بخصوص در كارهاي آقاي مديري. ما قابليتهاي بومي زيادي در طنز داريم ولي متاسفانه تعصب كوركورانه هم در اين زمينه زياد داريم. مثلا زماني كه در كارهاي مديري من از لهجه زابلي استفاده ميكردم، يكسري ناراحت بودند كه تو داري لهجه ما را مسخره ميكني، در حالي كه زماني مسخره كردن محسوب ميشود كه لهجهاي به شكل بد صحبت شود. اما استفاده درست از آن باعث معرفي آن لهجه يا فرهنگ محلي به مردم ميشود.
برگرديم به سريال لطفا دور نزنيم. با توجه به اينكه همچنان اين سريال در دست توليد است، آيا شما از كل داستان و نقش اصغر مطلع هستيد يا در فرآيند توليد با آن آشنا ميشويد؟
نه فيلمنامه آن از قبل نوشته شده و ما هم آن را خوانديم ولي حسنش در اين است كه ما كار خود را در تلويزيون ميبينيم و با عكسالعمل مخاطب نسبت به نقش آشنا ميشويم و اين باعث ميشود من در بازيم مسائلي را مد نظر قرار بدهم و آن را اصلاح كنم.
اين اولين كار طنز شما با كارگرداني غير از مهران مديري است. تجربه همكاري با آقاي مظلومي چگونه بود؟
خيلي تجربه شيرين و لذتبخشي بود. من تا حالا نديدم كارگرداني تا اين انداره فضاي صميمي براي عوامل ايجاد كند و در ميان آنها باشد و حساسيت او انرژي زيادي روي پلانها و درستي دكوپاژها دارد و به طور كلي كار كردن با ايشان و نقش اصغر تجربه جديد و سودمندي براي من بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقاي هدايتي بتازگي از شما يك آلبوم موسيقي به بازار عرضه شده كه خوانندگي را هم به هنر بازيگري شما اضافه كرده است. چطور شد كه وارد اين عرصه هم شديد؟
موسيقي هيچ وقت از من جدا نبوده گرچه هيچ وقت به صورت حرفهاي كار نكردم. بيشتر يك لذت برايم بوده ولي هيچ وقت به عنوان تفريح هم به موسيقي نگاه نكردم و خيلي جدي به آن نگاه ميكنم. به هر حال انواع هنرها به هم ربط دارند و جدا از هم نيستند. شايد بازيگري زودتر مرا به خود جذب و مشغول كرده است. ضمن اينكه من خودم نوع موسيقي را انتخاب ميكنم. اما در بازيگري دست كم به خاطر مسائل معيشتي مجبورم نقشي را كه براي من انتخاب شده ايفا بكنم كه ممكن است خيلي هم آن را دوست نداشته باشم.
خيلي از بازيگران در نقشهاي جدي ميگويند تا مدتها با آن نقش درگيرند و به اصطلاح با آن زندگي ميكنند. آيا اين تجربه براي شما در كارهاي طنز نيز اتفاق ميافتد؟
نه من اصولا نقشهايم را در زندگي شخصيام راه نميدهم و فقط جلوي دوربين با آن ارتباط برقرار ميكنم و فرقي هم نميكند اين نقش طنز باشد يا جدي. به نظر من هنر بازيگري در اين است كه فرد فاصله و نسبت خود را با نقش و شخصيت خودش بشناسد و حفظ كند.
mahsa1469
24-07-2009, 14:34
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 9791.jpg&X=222&Y=144 (javascript:;)کارگردان مجموعه تلويزيوني "لطفا دور نزنيم" معتقد است ساخت اين مجموعه برايش ريسک بود، چون قصه آن معمولي بوده است، اما او تلاش کرده کار قابل قبولي بسازد.
مهدي مظلومي درباره هدف خود از ساخت مجموعه "لطفا دور نزنيم" به خبرنگار مهر گفت: گرچه فيلمنامه خيلي معمولي و موضوع آن تکرار ي بود و فراز و نشيب زيادي هم نداشت، اما تجربه آن برايم اهميت داشت که چه طور مي توان با يک فيلمنامه معمولي کار قابل قبولي ساخت که البته موفق هم شديم.
وي در ادامه افزود: از سوي ديگر فيلمنامه سالم بود و گفتگوهاي طنز آن سبک نبود، چون در برخي کارهاي طنز شاهد گفتگوهاي سبک هستيم. علاوه بر آن قصه تلاش نمي کرد مخاطب را به زور بخنداند. معتقدم فيلمنامه هايي که سعي دارد تماشاگر را به اجبار بخنداند بار منفي و بدآموزيي دارد.
اين کارگردان درباره اينکه چرا خودش فيلمنامه اين مجموعه را بازنويسي نکرد، توضيح داد: زمان لازم را براي اين کار نداشتم. با آماده بودن پنج قسمت از فيلمنامه توليد را شروع کرديم. روايت قصه روان بود و نويسنده انرژي زيادي براي اين پروژه گذاشته بود. ما هم سعي کرديم روايت قصه شيرين باشد و الزامي براي خنداندن مخاطب نداشتيم و اين مسئله را در جنس بازي بازيگران، طراحي صحنه، رنگ ها و دکوپاژ رعايت کرديم تا کار طنز مناسبي بسازيم.
مظلومي افزود: مجموعه "لطفا دور نزنيم" يک نقد اجتماعي با روايتي ساده است و تلاش کرديم به رفتار افراد مختلف بپردازيم. آدم هايي که با همديگر صادق نيستند و به دنبال پيچيده کردن روابط شان هستند. با يک نگاه تازه به اين موضوع پرداختيم و با يک زبان شيرين که مخاطب را آزار ندهد.
وي درباره اينکه آيا ساخت اين مجموعه با يک قصه معمولي برايش ريسک نبود، توضيح داد: اتفاقا ريسک بود، چون قصه معمولي بود. در مجموعه هاي قبلي ام از جمله "بدون شرح"، "بانکي ها" و "کمربندها را ببنديد" مخاطب را در يک فضاي متفاوت قرار داده بودم. در مجموع رضايت مخاطبان اهميت دارد و مي توانم ادعا کنم تمام عوامل براي ساخت "لطفا دور نزنيم" تلاش کردند تا کار با يک کيفيت بالايي ساخته شود.
اين کارگردان در پاسخ به اين سئوال که با توجه به مشارکت راهنمايي و رانندگي براي توليد اين پروژه، آيا پرداخت به مسئله اي در کار به شما ديکته شد، افزود: به قول معروف از ابتدا سنگ هاي خود را وا کنديم و سعي کرديم قوانين راهنمايي و رانندگي را در دل ماجرا و غير مستقيم قرار دهيم. مثلا شخصيت اصغر باغ آبادي (محمدرضا هدايتي) طوري طراحي شد که مقيد بودنش به قوانين راهنمايي و رانندگي براي مخاطب دلزدگي به وجود نياورد.
مظلومي درباره گرفتن يک بازي متفاوت از محمدرضا هدايتي که بيشترنقش پيرمردهاي خشن را بازي کرده، گفت: فيلمنامه در ابتدا بر اساس جنس بازي ديگري نوشته شده بود مثل جنس بازي رضويان. من با اين جنس بازي مشکل داشتم. البته نه اينکه جنس بازي بد باشد، اما من در "لطفا دور نزنيم" به دنبال چيز ديگري بودم. بعضي مواقع شخص خودش بانمک است، حتي نيازي نيست کاري انجام دهد چون براي مخاطب بامزه است، اما علاقمند بودم يک تيپ جديد بسازيم و لحظات کميک خلق کنيم.
وي ادامه داد: خوشحالم در اين پروژه با محمدرضا هدايتي همکاري داشتيم و تجربه ايفاي نقش اصغر باغ آبادي هم براي خودش متفاوت بود. ديگر بازيگران هم بازي قابل قبولي ارائه دادند و همه تلاش خود را براي انجام يک کار خوب کردند.
اين کارگردان درباره سکانس هاي حرکتي مجموعه "لطفا دور نزنيم" توضيح داد: علاقمند بودم حس فضا به مخاطبان انتقال پيدا کند. به هر حال تعداد لوکيشن هاي ما محدود بود و اگر سکانس ها حرکتي نبود مخاطب را خسته مي کرد. تلاش کردم به تکرار نيفتيم.
مظلومي يادآور شد: ما 17 سکانس دور ميزي داشتيم که هر يک از سکانس ها با يکديگر متفاوت بود. در مجموع با کمک آقاي سيگارودي مدير تصويربرداري در سکانس هاي حرکتي توانستيم تنوع را حفظ کنيم و بر اساس ريتم هر بخش از قصه حرکات را تنظيم کنيم.
وي درباره اينکه چقدر بازيگران را در بداهه گويي که لازمه کارهاي طنز است، آزاد گذاشته، توضيح داد: من بازيگران را آزاد مي گذارم، اما نه اينکه گزافه گويي کنند و اگر هم قرار باشد بداهه بگويند از آنها مي خواهم در تمرين اين کار را انجام دهند تا همه چيز شسته و رفته مقابل دوربين برود. در مجموع سعي مي کنم اصل ماجرا هدايت شود و تحت الشعاع مسائل حاشيه اي قرار نگيرد.
اين کارگردان درباره تيتراژ متفاوت اين مجموعه که نام بازيگران از يک راديو شنيده مي شود، گفت: در کارهايي که انجام مي دهم سعي مي کنم به جزييات دقت کنم. هيچ چيز از نظرم دور نماند و همه چيز را جدي مي گيرم. گرچه يکي از کارهاي رسانه پر کردن اوقات فراغت است، اما بايد سطح سليقه مخاطبان را بالا برد و با هر چيز سردستي برخورد نکرد.
مظلومي ادامه داد: دلم مي خواهد ذهن مخاطب بعد از ديدن 40 دقيقه از مجموعه درگير باشد، نه اينکه خيلي زود فراموش کند، حتي تيتراژ پاياني اين مجموعه هم متفاوت است و راوي در شروع هر قسمت خلاصه قسمت قبلي هم مي گويد.
وي درباره اينکه چه نمره اي به مجموعه "لطفا دور نزنيم" مي دهيد، گفت: کارگرداني اين مجموعه تجربه بسيار خوبي برايم بود و در مجموع نمره 17 مي دهم. سه نمره اي که کم دادم به خاطر قصه و کارگرداني است. الان که مجموعه را مي بينم، احساس مي کنم برخي صحنه ها را مي توانستم بهتر از آن که هست در بياورم.
"لطفا دور نزنيم" به تهيه کنندگي سيدامير پروين حسيني جمعه ساعت 23 از شبکه تهران پخش و شنبه ساعت 19 تکرار مي شود. فيلمنامه را رضا مقصودي نوشته و داستان درباره دختري است که عمويش براي ازدواج با خواستگارانش شروط سختي دارد. محمد کاسبي، آناهيتا همتي، مهران رجبي، بهزاد رحيم خاني، زهره حميدي، جواد عزتي و ويدا شهشهاني ديگر بازيگران آن هستند.
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.