مشاهده نسخه کامل
: مقالاتي درمورد علوم ارتباطات اجتماعي
baran1360
25-05-2009, 12:28
سلام دوستان
ازامروزمي خوام مقالاتي رو درمورد روزنامه نگاري ،روابط عمومي،رسانه هاو محتواي اونها و نظريه هاي ارتباطات جمعي رو اينجاقرار بدم.هركس ميتوني به مطالب اين تاپيك اضافه كنه بسم الله.
خوشحال ميشم نظرتونو بدونم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
baran1360
26-05-2009, 14:18
اينم يه مطلب ديگه
روزنامه نگار كيست؟
ام.وي كاماث
ترجمه قاسم طلوع
آدمهاي زيادي درگوشه وكنار دنيا هستند كه گاه و بي گاه مطلبي مي نويسند، چند تكّه خبر از اين طرف وآن طرف مي فرستند و خودشان را روزنامه نگارمي خوانند آيا واقعا اينها روزنامه نگارند؟ اگر اينها روزنامه نگارند چگونه مي توان آنها را از افرادِ حرفه اي به طور منظّم براي روزنامه ها و مجله ها و ارگانهايِ داخلي كار مي كنند جدا كرد؟ حال بگذريم از آن عده اي كه براي راديو و تلويزيون مطلب خبر تهيه مي كنند. پس واقعاً چه چيز يك روزنامه نگار را مي سازد؟
روزنامه نگار حرفه اي را به راحتي مي توان شناخت او در استخدام يك روزنامه است، براي روزنامه اش گزارش تهيه مي كند يا ممكن است مقاله يا سرمقاله بنويسد. يا به تصحيح مطالب بپردازد يك روزنامه نگار حرفه اي با نامهاي مختلفي شناخته مي شود: گزارشگر، مقاله نويس، خبرنگار ويژه، مسوول تنظيم خبر، معاون سردبير، مسوول بخش ورزش، مسوول اخبار شهري، مسوول بخش تجاري، دبيرِ اخبار عمومي وسردبير دامنه كارهايي كه او انجام مي دهد به وسعت دنياي پيرامون اوست او در مورد هر چيزي كه جنبه خبري داشته باشد، گزارش تهيه مي كند؛ خواه در مورد جرم و جنايت، نظم و قانون، برنامه هاي سياسي، دادگاهها، قوة مجريه وقوة مقننه باشد، و خواه دربارة مردم، مُد، هنر، موسيقي، نمايش، ادبيات و غيره. كار روزنامه نگار بيش از اينهاست. او نوشته هاي ديگران را تصحيح مي كند، اخبار را تفسير و انتقا دوجمع بندي مي كند. قبل از هر چيز روزنامه نگاري، بركسي كه آموزشهاي لازم و تخصصي را در زمينه كار پيچيده انتشار يك روزنامه ديده است، يك شغل محسوب مي شود، و اين در مورد آماتورها مطرح نيست. روزگاري بود كه مي گفتتد روزنامه نگار به طور مادرزاد روزنامه نگار است و چنين نيست كه يك نفر را به مدرسه روزنامه نگاري بفرستند و او در پايان روزنامه نگارشود. مهاتماگاندي هيچگاه قدم به مدرسه روزنامه نگاري نگذاشت. اما درآن روزگار، وضع فرق مي كرد. هركسي با مقداري ذوق و قريحه تبليغي مي توانست خودش را روزنامه نگار معرفي كند. يك ماشين چاپ بخرد و يا كرايه كند و روزنامه اي را بيرون آورد و اما امروزه وضع كاملاً فرق مي كند وكار پيچيدتر شده است. و بي شك، حتي همان افرادي كه مادرزادي روزنامه نگار هستند، اگر دوره هاي تخصصي روزنامه نگاري را طي كنند، خيلي بهتر از ديگران خواهند بود.
درهندوستان، اولين مركز آموزش روزنامه نگاري، در دانشکدة هنر دانشگاه ملّي مدرس درسال 1920 تأسيس شد. موضوعات درسي عبارت بود از؛ تاريخ روزنامه نگاري، قانونهاي مطبوعات، سرمقاله نويسي، و مديريت روزنامه
صادقانه بايد بگوييم كه براي روزنامه نگار خوب بودن ديدنِ آموزشهاي تخصصي كافي و صحيح، اهميت بسزايي دارد اما، اين هشدار را هم مي دهيم كه هركسي كه مدرك روزنامه نگاري مي گيرد لزوما روزنامه نگار نيست.
حا ل به سؤال بعدي مي رسيم: چه چيز يك روزنامه نگار را مي سازد؟ براي اين سوال به تعداد رهبران و بزرگان روزنامه نگاري پاسخ وجود دارد. جيمز رستون از نيويورك تايمز، «سرحالي و زنده دلي» را اصل مي داند پل ميلر از گروه روزنامه هاي گانت در آمريكا «زرنگي و حيله گيري» را مهم مي داند. و هربرت بوركر، يكي از سردبيران معروف «روكردن حقيقت و مو از ماست كشيدن» را ويژگي اصلي روزنامه نگار مي داند.
البته، يك روزنامه نگار بايد پُر انرژي باشد و بايد بتواند حقيقت را بيرون بكشد، وحتي اگر لازم باشد از فريبكاري استفاده كند، اما اينها همه پاسخهايي جزئي هستند. روزنامه نگار شدن، احتياج به خيلي چيزهاي ديگر غير از انرژي يا علاقه به كار دارد. با وجود اين، سخنان آقاي رستون در مدرسه روزنامه نگاري كلمبيا اهميت زيادي
دارد:
«من طرفدار پرو پا قرصِ تربيت و آموزشِ تخصصي روزنامه نگاران هستم. در عين حال، ما در بين روزنامه نگاران نيويورك تايمز افرادي را داريم كه چندين مدرك دانشگاهي دارند و افرادي هم هستند كه تحصيلات عاليه را بنا به دلايلي به پايان نرسانده اند... اما هر دو گروه خوب كار مي كنند. وقتي پروندة اين آدمها را ورق مي زنيم، با اين واقعيت مواجه مي شويم كه همه آنها اين كيفيت بالا – يعني سرحالي، انگيزه، زنده دلي– را دارند، حال شما هر نامي كه دوست داريد به آن بدهيد بنابراين به نظر من كاملترين و بهترين آموزشها در امور تخصصي نمي توانند يك روزنامه نگار برجسته بسازند مگر اينكه ويژگي اصلي، يعني سرحالي وزنده دلي نيز همراه تخصص باشد»
اس. ساداناند سردبيرِ فري پرس ژورنال (Free Press Journal) نيز حرف آقاي رستون را تأييد مي كند و نمونه آن را تي. ساداناند مي داند كه هرگز به دانشگاه نرفت اما تمامي كساني كه او را مي شناختند، اذعان داشتند كه روزنامه نگار بزرگي است. او مردي بود كاملاً سرحال، سرزنده و با انگيزه. يعني همه آن ويژگيهايي را كه آقاي رستون مي گفت، داشت. در واقع او آنچه را كه در ساداناند بود، در ديگران جست و جو مي كرد. نكته مهم در مورد چنين آدمهايي اين است كه گرچه مدرك دانشگاهي ندارند، اما نيرو وعلاقه كافي به كارشان دارند و در صورت لزوم آموزشهاي مور د نياز را براي روزنامه نگار خوب و موفق بودن مي پذيرند. در ايامِ گذشته هركسي كه انگيزة لازم را درخود مي ديد، به شغل روزنامه نگاري مي پرداخت و همزمان با كارش، آموزش هم مي ديد. آنها عمدتاً مرداني خود آموخته بودند. اما امروز، با رقابتي كه برسر كسب شغل هاي مهم وجود دارد، عاقل آن است كه قبل از گرفتن پُست، آموزشهاي لازم را ببيند.
ماهيت آموزشهاي لازم براي روزنامه نگار شدن
براي آغازكار دانشجوي روزنامه نگاري بايد از نظر معلومات هنري، علمي يا تجاري نمرة خوبي بگيرد. با اين حساب احتمالاً چنين فردي مي تواند با رعايت قواعد دستور زبان، مطلب بنويسد و با ساخت جمله نيز آشناست. همچنين بهتر است دانشجويي كه در يك محيط غيرانگليسي فارغ التحصيل شده است، درسهاي تخصصي انگليسي را بگذراند تا بيشترين بهره را از مطالعات مربوط به روزنامه نگاري به زبان انگليسي ببرد، اين بدان معني نيست كه دانشجوي ناآشنا به انگليسي نمي تواند از درسهاي روزنامه نگاري بهره ببرد. اما براي كاركردن در يك روزنامه خوب و معتبر [درهند]، روزنامه نگار بايد با زبان انگليسي آشنا باشد دقت، امانت و حساسيت نسبت به اخبار، سرمايه هاي اصلي اند وقتي كه به زبان مادري درسهاي روزنامه نگاري وجود ندارد.آنگاه روزنامه نگار مشتاق تنها يك راه در پيش روي خود دارد: حضور دركلاسهاي زبان انگليسي.
آنچه كه مهم و اساسي است اين است كه روزنامه نگار بايد بتواند مطالبش را به راحتي به زباني بنويسدكه با آن مي خواهد خوانندگانش را مورد خطاب قرار دهد روزنامه نگار با واقعيتها سروكار دارد، اما واقعيتها در قالب لغتها بيان مي شوند حال به هر زبان و لهجه اي كه باشد. روزنامه نگاري كه به زبان تسلّط نداشته باشد، نمي تواند اميدي به تاثيرگذاري بر خوانندگانش داشته باشد اين نكته، اهميت تسلّط بر چند زبان را نشان مي دهد. هر چه فرد زبانهاي بيشتري بلد باشد، شانس بيشتري براي پيدا كردن شغل دارد خصوصاً كه دولتها با هم بر سرانجام كارهايشان به زبانهاي بومي و منطقه اي به رقابت مي پرداخته اند. حتي در دهه هاي 1930 و 1940و 1950، در هندوستان، گزارشگراني كه صرفاً با زبان هندي، اردو، گجراتي و مراتاني آشنايي داشتند وآن را مي فهميدند بر ديگران ارجحيت داشتند.چيزي كه درگذشته اين همه ارزش داشته مطمئنا امروزه با ارزشتر هم شده است اين را نيز بايد افزود كه روزنامه نگاري كه با زبانهاي خارجي ديگري مثل فرانسوي، آلماني، روسي يا عربي آشنا باشد، مطئناً براي گرفتن شغلهاي خارج از كشور ازكسي كه فقط يك زبان انگليسي بداند، شانس بيشتري دارد.
آيا روزنامه نگاري يك شغل است، حرفه است، صنعت است يا تجارت؟ جالب است كه بگوييم كه روزنامه نگاري يك حرفه است، مثل حقوق يا طب يا مهندسي. اما درعين حال، صنعتي است كه بايد آموخته شود. و واي بر روزنامه نگارناشري كه از اصول مديريت بازرگاني خبر نداشته باشد! ساداناند روزنامه نگار بزرگي بود، اما تاجر خوبي نبود و آخركار هم شكست سختي خورد. مطمئناً اگر مدير بازرگاني خوبي بود، در روزنامه نگاري هم وضع بسيار بهتري مي داشت. روزنامه نگاريِ موفق، لزوماً روزنامه نگاري خوب نيست، اما روزنامه نگار ي خوب بايد روزنامه نگاري موفق هم باشد. اولين هدف روزنامه نگار، ايجاد ارتباط است و روزنامه اي كه فروش نرود، به اولين هدف خود دست نمي يابد. بنابراين، گفتن اين جمله كه «روزنامه نگاري، يك حرفه رفيع وبلند مرتبه است، نه يك صنعت يا تجارت» كمي مغرورانه است و بايد از آن حذركرد. نوشته خوب، هم سرمايه مطلوب و ارزشمندي است، وهم خوب به فروش مي رسد و مسؤول تنظيم اخباري كه صفحات نشريه را خوب تنظم كند بايد هم وزنش طلا به پاي او ريخت گفتن اينكه صفحه آرايي، يك حرفه است و نه يك هنر، برداشت غلطي است. بي شك روزنامه نگاري يك حرفه است، اما روزنامه نگاري كه خودش را به حرفه اش محدود كند به احتمال زياد خواهد فهميد كه استعدادش چندان رشك برانگيز نيست: دانشي است بي مشتري. تاريخ روزنامه نگاري پُر است از سرگذشت مرداني كه غرورشان به آنها اجازه نمي داد كه خود را دلّال و تجارت پيشه بدانند.
حرفه اي كيست؟
حرفه اي كسي است كه آموزشهاي لازم را در رشته تخصصي اش ديده است. فردي كه در دانشكدة پزشكي دورة لازم را نديده و مدرك آن را نگرفته باشد، حق طبابت ندارد. حقوقدان، حسابدار برجسته، و در برخي كشورها حتي آرايشگرها و «متخصصان زيبايي» بايد مدرك لازم راكه نشان دهندة صلاحيت آنهاست، كسب كنند. بنابراين، اگر روزنامه نگاران هم از نظر استعداد شغلي از طرف هم رديفان و همكارانشان، شناسايي كافي به دست آورند، كاري مناسب كرده اند. اما درهندوستان، به خاطر نبود يك سازمان مشخص، صرفاً در ليست حقوقي يك روزنامه بودن نشان دهنده صلاحيت داشتن روزنامه نگار است در چنين شرايطي تنها راه تشخيص حرفه اي از آماتور فهم اين نكته است كه آيا شخص مورد نظر به طور تمام وقت و فعال در روزنامه استخدام شده است يا نه. اگر چنين است يا اندكي مسامحه مي توان او را فردي حرفه اي دانست. ولي روزنامه نگارِ «آزادنويس» (Free- Lance Journalist) يعني كسي كه در استخدام روزنامه نيست، ولي مرتباً در يك ستون خاص مطلب مي نويسد، فقط يك آزاد نويس است، نه يك حرفه اي.
آزاد نويسي (Free- Lance Writing)
فرهنگ لغت رندوم هاوس (The Random House Dictionary)، «آزاد نويس» را اين گونه تعريف مي كند: فردي كه به عنوان نويسنده، طراح، مجري وغيره كار مي كند، ولي از يك كارفرما يا سازمان وجاي خاص به طور منظمي حقوق نمي گيرد. مسلماً اين تعريف يا توصيف از اين واقعيت ريشه مي گيرد كه در قرون وُسطا، ماجرا جويان نظامي كه اغلب رتبه شواليه اي داشتند، براي كساني خدمت مي كردند كه پول بيشتري مي دادند. و به اصطلاح، شمشيرشان را براي كسي كه بالاترين پيشنهاد را مي داد، از نيام بر مي كشيدند.
اين واژه، امروزه به نويسندگان، طراحان و ساير كساني اطلاق مي شود كه آثارشان را به كسي كه بهترين پيشنهاد را بدهد، مي فروشند اينها ممكن است آماتور يا حرفه اي هايي باشند كه بازنشست شده اند اما كارشان ارزشمند و مقبول است. اما در جاهايي كه روزنامه ها خيلي خوش حساب نيستند و آزاد نويسي راه آساني براي گذران زندگي نيست. البته روزنامه نگارِ آزاد نويسي كه توانايي ارائه آثارِ قابل قبولي را داشته باشد ممكن است بتواند به صورت قراردادي كاركند، و در اين صورت، مستمرّيِ ثابتي خواهد داشت. نويسندة قراردادي بايد مجموعه مطالبي را براي سردبير تهيه كند. اگر قرار شودكه نويسنده مقاله اي را تهيه كند، سردبير اخلاقاً موظف به چاپ مقاله است آن را بپذيرد، مگر اينکه واقعاً «به درد نخور» باشد. با اين همه، سر دبير موظف نيست، اگر چه بايد دستمزد آن را بپردازد معمولاً سردبيرها مقالات وموضوعات را براي «روزمبادا» نگه مي دارند يا شرايطي را تعيين مي كنند كه به آنها حق قبول يا ردّ مطالب رسيده رامي دهد.
براي يك مبتدي، آزاد نويسي روش خوبي براي گذران زندگي نيست، آدمي كه مي خواهد آزاد نويس باشد، يا بايد به زندگي بخور و نمير اكتفا كند و يا بايد امكانات مالي كافي داشته باشد تا بتواند بدون وابستگي به درآمد نويسندگي، زندگي اش را بگذراند. بسياري ازآزاد نويسيها، شغلِ ديگري دارند كه زندگي آنها ر ا تأمين مي كند.
كمتر نويسنده اي مي تواند انتظار داشته باشد كه به طور تمام وقت و موفق، به كار آزادنويسي بپردازد، مگر اينكه شايستگي و شهرت كامل به دست آورده باشد اغلب اوقات صلاحيت كافي نيست، بلكه بايد ديگران نيز او را صاحب صلاحيت بدانند. سرشناس بودن براي آزاد نويسان به اندازة صلاحيت داشتن مهم است امروزه، بسياري از مجله ها و روزنامه ها تعدادي آزاد نويس مشهور دارند. مثلاً نشريه ساينس تودي (علم امروز) يك كادرِ ثابت آزاد نويس دارد كه مطالب بسيار خوبي در مورد موضوعات علمي مي نويسند.
براي يك آزاد نويس، عاقلانه آن است كه در زمينه اي كه رقيب كمي دارد، متخصص شود مگر اينكه خيلي مشهور باشد. آزاد نويسي كه به اصطلاح رويِ بورس باشد، تنها خيلي زود مقام و منزلت پيدا مي كند در اين صورت، وقتي كه نويسندگانِ رسمي و تمام وقتِ روزنامه سرشان شلوغ است يا تخصص كافي ندارند، سردبيران مرتباً به اين افراد روي مي آورند و درخواست مطلب مي كنند. در پايان، مي خواهم نكته اي رابه جوانترهايي كه مي خواهند روزنامه نگار شوند، تذكر دهم. از همان هفته اولي كه درروزنامه مشغول به كار مي شويد، مطلبي ننويسيد كه باعث تحقيرِ سياستمداران يا سرشكستگيِ دولتمردان شود.تا وقتي كه رويِ خط بيفتيد، مدت زماني طول مي كشد تنها راه ممكن، سختكوشي و تلاش بي امان است، و قبل از هر چيز، بايد شايستگي شما به اثبات برسد. اگر در مدرسه انشايا مقالات خوبي مي نويسيد. تضميني نيست كه حتما روزنامه نگار خوبي هم بشويد. روزنامه نگاري، با كنارِ هم گذاشتنِ جملات و عباراتِ جذاب خيلي فرق دارد.
حاشيه
٭ مشخصات كتاب شناختي اين نوشته، به قرار زير است:
M.V.Kamath, So you want to be a journalist? , in:
Professional Journalism, new Dehli: WIKAS PUBLISHING HOUSE PVT LTD, 1988. pp 1-7.
baran1360
26-05-2009, 14:30
اينم يه مطلب درمورد رسانه ها و حوادث غيرمترقبه بخش اول
مقدمه بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي كماكان و با تناوب و شدتي فزاينده جهان را ويران ميكند. ما شاهد بلاهاي طبيعي همچون زلزلهها، توفانها، آتشفشانها، سيلها، گردبادها و... و همچنين حوادث دستكار بشر همچون فجايع فناوري (مانند فاجعه بوپال و فاجعه چرنوبيل) و حوادث سياسي كه ميتواند به جنگهاي داخلي و ويرانيهاي بيسابقه بينجامد، هستيم. و اين تازه همه ماجرا نيست: آميزهاي از مخاطرات طبيعي و حوادث دستساز آدمي نيز وجود دارد كه باعث آلودگي، جنگلزدايي، بيابانزايي، و گرمشدن كره زمين ميشود؛ آميزهاي از مخاطرات كه پيامدهاي فاجعهباري براي سياره كوچك ما ميتواند داشته باشد.
مخاطرات طبيعي در واقع پديدههايي طبيعي هستند كه ميتوان از آنها دوري جست و يا اثرات آنها را تخفيف داد. اين كه گاهي اين مخاطرات طبيعي به مصيبت و فاجعه تبديل ميشود نتيجه نوع سازماندهي و نوع رفتار جوامع خودمان است. بلاهاي طبيعي بهخوديخود و لزوماً باعث اين همه خسارات جاني و مالي نميشود. برخي بلاهاي طبيعي به خوبي قابل پيشگيري است و بسياري از ديگر بلاهاي طبيعي را ميتوان بياثر يا كماثر كرد. همه انواع وسايل ارتباط جمعي، بخصوص كاربردهاي تخصصي ارتباطاتدوربرد و فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي در عرصه كنترل از راهدور، رادار، دورسنجي، و هواشناسي، و همچنين وسايل ارتباط جمعي از رسانههاي الكترونيكي گرفته تا رسانههاي تصويري و صوتي و مكتوب، در مديريت تداركاتي برخورد با بلاهاي طبيعي، سيستمهاي هشدار قبل از وقوع بلاها، و آموزش همگاني نسبت به حوادث غيرمترقبه، نقشي بسيار حياتي دارند؛ كه همه اينها ميتواند سهم بسزايي در كاهش خسارتهاي مالي و جاني داشته باشند.
در اين ميان، تلاش هماهنگ جامعه بينالمللي در بكارگيري توانهاي ارتباطاتي جهت تخفيف بلاهاي طبيعي، حائز كمال اهميت است. تلاشهايي كه در چارچوب برنامه «دهه بينالمللي كاهش بلاهاي طبيعي» صورت ميگيرد، بخصوص كوششهاي انجام شده از طريق «برنامه آننبرگ» ، «بيانيه تمپر درباره ارتباطات و بلاهاي طبيعي» ، و «راهبرد و نقشه عمل يوكوهاما براي دنيايي امنتر» و همچنين «ميزگرد رسانهها، اطلاعات علمي و بلاهاي طبيعي» ، همگي گامهاي مشخصي است براي تضمين اين كه فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي در خدمت بشريت قرار بگيرد. اين مسئوليت مشترك همه ماست كه از بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي و خسارات مستقيم و غيرمستقيم آن بكاهيم.
در اين ميان، رسانههاي جمعي نقش بسيار چشمگيري ميتوانند داشته باشند. خبر زلزله فاجعهبار سال 1994 لسآنجلس، درست چهل دقيقه پس از نخستين تكانهاي زمين، به گوش كلينتون رئيسجمهور وقت آمريكا رسيد؛ اما نه از طريق مقامات رسمي كاخ سفيد، يا از طريق اعضاي شوراي امنيت ملي، و نه حتي از طريق «سازمان مديريت وضعيتهاي اضطراري كشور». خبر زلزله را وزير مسكن و شهرسازي به رئيسجمهور داد؛ آن هم فقط به اين دليل كه در لحظه وقوع حادثه براي ضبط يك برنامه تلويزيوني در شبكه تلويزيوني سيبياس حضور داشت و خبر را شنيد. رئيسجمهور هم بلافاصله پس از شنيدن خبر زلزله، براي دريافت اطلاعات بيشتر به سراغ تلويزيون خود رفت. خود كلينتون در اين باره گفت: «ماجرا را با جزئيات كامل ميتوانستم از تلويزيون ببينم، واقعاً تكاندهنده بود». اين تجربه، شاهدي است بر ارتباط تنگاتنگ ميان وسايل ارتباطجمعي و اثرگذاري آن بر پيامدهاي حوادث غيرمترقبه.
فناوريها، مهارتها و وسايل ارتباطاتي، از جنبههاي مختلف حائز اهميت اساسي است: در پيوند برقرار كردن ميان دانشمندان، مقامات دستاندركار برخورد با حوادث غيرمترقبه، مقامات دولتي، و افكار عمومي؛ در آموزش مردم براي آمادگي در مقابل حوادث غيرمترقبه؛ در ردگيري حوادث در شرف وقوع؛ در هشيار كردن مقامات؛ در هشدار دادن به مردمي كه بيش از همه احتمال دارد از اين حوادث صدمه ببينند؛ در ارزيابي خسارات؛ در جمعآوري اطلاعات، آذوقه، و ساير منابع؛ در هماهنگ كردن عمليات نجات و امداد؛ در شمارش گمشدگان؛ و در برانگيختن و بسيج حساسيتهاي عمومي، سياسي، و نهادي و سازماني.
1- International Decade for Natural Disaster Reduction (IDNDR)
2-The Annenberg Washington Program
3-Tampere Declaration on Disaster Communications
4-Yokohama Strategy and Plan of Action for a Safer World
5-The Media, Scientific Information, and Disasters Roundtable
baran1360
27-05-2009, 07:10
رسانه ها و حوادث غيرمترقبه بخش دومبلاهاي طبيعي و غيرطبيعي رويدادهاي رسانهاي هستند رسانهها به طور طبيعي به سوي حوادث غيرمترقبه، چه كوچك و چه بزرگ، كشيده ميشوند. افسون اين رويدادها همه دستاندركاران رسانهها را، از راديو و تلويزيون گرفته تا مطبوعات، از فيلمبردار و گزارشگر گرفته تا عكاسان خبري را به سبقت جستن از يكديگر ميكشاند؛ هر كس ميخواهد پيش از ديگران به محل حادثه برسد. اين افسون از ميان نميرود، بنابراين مؤسسات امدادرسان و گروههاي نجات با علم به اين كه برخي مداخلات رسانهها ممكن است ناخوشايند و دستوپاگير باشد، بايد با آنها كار كنند، نه اين كه مقابل آنها بايستند. به قول، «جو ورنگيا»، از اعضاي تحريريه خبرگزاري آسوشيتدپرس، «ما اكنون در جهاني با اخبار بيستوچهارساعته زندگي ميكنيم، بنابراين هيچ رويدادي، ماجراي كوچكي به حساب نميآيد. دستاندركاران برخورد با حوادث غيرمترقبه بايد انتظار داشته باشند كه هنگام بروز بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي بيترديد رسانههاي محلي و ملي براي اقدام به پوشش خبري به محل حادثه سرازير خواهند شد. كار گزارشگر اين است كه رك و سمج باشد؛ مديران بحران و وضعيتهاي اضطراري و دستاندركاران برخورد با حوادث غيرمترقبه، نبايد اين رفتار را توهيني به شخص خود تلقي كنند».(بيست و پنجمين كارگاه سالانه پژوهش و كاربردها در زمينه مخاطرات طبيعي و غيرطبيعي، اوت 2000).
در واقع، بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي منبع سرشار خبري هستند. طبق مطالعات «گانز» تخمين زده ميشود كه 25 درصد گزارشهاي خبري مربوط به بلاهاي طبيعي، حوادث غيرمترقبه ناشي از تكنولوژي، يا ناآراميهاي مدني است. چرا چنين است؟ يكي از دلايلي كه براي اين امر مطرح ميشود اين است كه گزارشهاي خبري رسانهها در نفس خود يك فعاليت سرگرمكننده است. معمولاً، گزارشهاي خبري را «ماجرا»، «حادثه» يا «داستان» مينامند و گزارشگران تشويق ميشوند رويدادهايي را بيابند كه داراي همان ويژگيهايي باشد كه يك داستان يا قصه خوب داراست: درام، درگيري، مشكلات، راهحلها، فرازوفرودهاي تكاندهنده. حوادث طبيعي و غيرطبيعي همه اين ويژگيها را فراهم ميكند؛ بخصوص براي تلويزيون مزيت مضاعفي نيز دارد و آن جلبتوجه خيرهكننده مخاطبان است.(ونگر، ب، 1985:2؛ لارسون، 1980:79، 1980:119).
«از ديدگاه روزنامهنگارانه، بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي واجد همه اجزا يك رويداد رسانهاي كامل هستند(بخصوص براي رسانههاي الكترونيكي). اين رويدادها، كوتاه، چشمگير، غالباً رازگونه، پرتحرك، و تصويرگر رنجها و شجاعتهاي بشري هستند» (بولداك، 1987).
يك دليل ديگر براي توضيح اين كه چرا حوادث غيرمترقبه تا اين اندازه توجه رسانهها را به خود جلب ميكند اين است كه اين وقايع را معمولاً به راحتي ميتوان پوشش داد.
دستاندركاران تلويزيون پوشش خبري حوادث غيرمترقبه را دوست دارند. تمام چيزي كه براي اين كار لازم است، يك يا دو گروه فيلمبردار، يك پناهگاه اسكان مصيبتديدگان كه بتوان از آن عكس گرفت، چند تكه فيلم از رودخانهاي كه طغيان كرده، يا خانهها و مغازههايي كه ويران شده، مقداري خاك زيرورو شده، و يك چهره يا مقام رسمي كه بتوان با آن مصاحبه كرد. به همين سادگي يك دقيقهونيم گزارش حاصل ميشود؛ يك بمب تصويري».(ونگر، ب، 1985:3)
بخش اخبار شبانگاهي سودمندترين برنامه براي اكثر شبكههاي محلي است. اين بخش براي مراكز وابسته به شبكه محلي نيز بسيار ارزشمند است زيرا مخاطبي را جذب ميكند كه معمولاً عادت به ديدن اخبار شبكه ملي دارد. بنابراين، در تمام بازارهاي عمده رقابت شديدي براي مخاطبان خبرهاي محلي وجود دارد و مقدار قابلملاحظهاي «نمايش سرگرمكننده» به برنامهها تزريق شده است تا اين مخاطبان را به خود جذب كند(لارسون، 1980:79).
baran1360
27-05-2009, 07:21
رسانه ها و حوادث غيرمترقبه بخش دومبلاهاي طبيعي و غيرطبيعي رويدادهاي رسانهاي هستند رسانهها به طور طبيعي به سوي حوادث غيرمترقبه، چه كوچك و چه بزرگ، كشيده ميشوند. افسون اين رويدادها همه دستاندركاران رسانهها را، از راديو و تلويزيون گرفته تا مطبوعات، از فيلمبردار و گزارشگر گرفته تا عكاسان خبري را به سبقت جستن از يكديگر ميكشاند؛ هر كس ميخواهد پيش از ديگران به محل حادثه برسد. اين افسون از ميان نميرود، بنابراين مؤسسات امدادرسان و گروههاي نجات با علم به اين كه برخي مداخلات رسانهها ممكن است ناخوشايند و دستوپاگير باشد، بايد با آنها كار كنند، نه اين كه مقابل آنها بايستند. به قول، «جو ورنگيا»، از اعضاي تحريريه خبرگزاري آسوشيتدپرس، «ما اكنون در جهاني با اخبار بيستوچهارساعته زندگي ميكنيم، بنابراين هيچ رويدادي، ماجراي كوچكي به حساب نميآيد. دستاندركاران برخورد با حوادث غيرمترقبه بايد انتظار داشته باشند كه هنگام بروز بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي بيترديد رسانههاي محلي و ملي براي اقدام به پوشش خبري به محل حادثه سرازير خواهند شد. كار گزارشگر اين است كه رك و سمج باشد؛ مديران بحران و وضعيتهاي اضطراري و دستاندركاران برخورد با حوادث غيرمترقبه، نبايد اين رفتار را توهيني به شخص خود تلقي كنند».(بيست و پنجمين كارگاه سالانه پژوهش و كاربردها در زمينه مخاطرات طبيعي و غيرطبيعي، اوت 2000).
در واقع، بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي منبع سرشار خبري هستند. طبق مطالعات «گانز» تخمين زده ميشود كه 25 درصد گزارشهاي خبري مربوط به بلاهاي طبيعي، حوادث غيرمترقبه ناشي از تكنولوژي، يا ناآراميهاي مدني است. چرا چنين است؟ يكي از دلايلي كه براي اين امر مطرح ميشود اين است كه گزارشهاي خبري رسانهها در نفس خود يك فعاليت سرگرمكننده است. معمولاً، گزارشهاي خبري را «ماجرا»، «حادثه» يا «داستان» مينامند و گزارشگران تشويق ميشوند رويدادهايي را بيابند كه داراي همان ويژگيهايي باشد كه يك داستان يا قصه خوب داراست: درام، درگيري، مشكلات، راهحلها، فرازوفرودهاي تكاندهنده. حوادث طبيعي و غيرطبيعي همه اين ويژگيها را فراهم ميكند؛ بخصوص براي تلويزيون مزيت مضاعفي نيز دارد و آن جلبتوجه خيرهكننده مخاطبان است.(ونگر، ب، 1985:2؛ لارسون، 1980:79، 1980:119).
«از ديدگاه روزنامهنگارانه، بلاهاي طبيعي و غيرطبيعي واجد همه اجزا يك رويداد رسانهاي كامل هستند(بخصوص براي رسانههاي الكترونيكي). اين رويدادها، كوتاه، چشمگير، غالباً رازگونه، پرتحرك، و تصويرگر رنجها و شجاعتهاي بشري هستند» (بولداك، 1987).
يك دليل ديگر براي توضيح اين كه چرا حوادث غيرمترقبه تا اين اندازه توجه رسانهها را به خود جلب ميكند اين است كه اين وقايع را معمولاً به راحتي ميتوان پوشش داد.
دستاندركاران تلويزيون پوشش خبري حوادث غيرمترقبه را دوست دارند. تمام چيزي كه براي اين كار لازم است، يك يا دو گروه فيلمبردار، يك پناهگاه اسكان مصيبتديدگان كه بتوان از آن عكس گرفت، چند تكه فيلم از رودخانهاي كه طغيان كرده، يا خانهها و مغازههايي كه ويران شده، مقداري خاك زيرورو شده، و يك چهره يا مقام رسمي كه بتوان با آن مصاحبه كرد. به همين سادگي يك دقيقهونيم گزارش حاصل ميشود؛ يك بمب تصويري».(ونگر، ب، 1985:3)
بخش اخبار شبانگاهي سودمندترين برنامه براي اكثر شبكههاي محلي است. اين بخش براي مراكز وابسته به شبكه محلي نيز بسيار ارزشمند است زيرا مخاطبي را جذب ميكند كه معمولاً عادت به ديدن اخبار شبكه ملي دارد. بنابراين، در تمام بازارهاي عمده رقابت شديدي براي مخاطبان خبرهاي محلي وجود دارد و مقدار قابلملاحظهاي «نمايش سرگرمكننده» به برنامهها تزريق شده است تا اين مخاطبان را به خود جذب كند(لارسون، 1980:79).
baran1360
27-05-2009, 08:13
خبرخوانهای اینترنتی
مسعود خرسند
همزمان با رشد گسترده و روزافزون اينترنت، دنبال كردن آخرين اخبار و تازهترين اطلاعات هر روز بيش از پيش مستلزم اينترنتنوردي و جستجوي بيشتر در وبسايتهاي مختلف ميشود. حتي كساني كه به تعداد خاصي از وبسايتها و وبلاگها به عنوان منابع خبري مراجعه ميكنند، مجبورند ساعتها وقت بگذارند تا از تازهترين تغييرات آنها آگاه شوند. در واقع ما به مباشر يا خبرنگاري نياز داريم تا دستكم به آن وبسايتها و وبلاگهايي كه معمولاً به آنها مراجعه ميكنيم، سر بزند و سرخط خبرهايي را كه به دنبال آن هستيم يا خود خبرها را بيابد و آنها را در يك سيني نقرهاي به پيشگاه ما تقديم كند.
اين سيني نقرهاي را برنامههاي خبرخوان فراهم ميآورند. در واقع، نقش آن مباشر يا خبرنگار اينترنتي ما را همين نرمافزارها، يا سايتهاي خبرخوان برعهده ميگيرند.
شيوه كار به اين ترتيب است كه ابتدا بايد تصميم بگيريد كه دوست داريد عناوين و سرخط خبرهاي كدام وبسايتها يا وبلاگها براي شما جمعآوري شود. كافي است نشاني اين وبسايتها يا وبلاگها را در نرمافزار يا سايت خبرخوان خود مشخص كنيد، و از آن پس مجموعه عناوين و سرخط اخبار يا مشروح اخبار وبسايتها يا وبلاگهاي مورد نظر شما نزد خبرخوان جمعآوري ميشود و شما براي اطلاعيافتن از آنها كافي است تنها به مباشر يا خبرخوان خود مراجعه كنيد.
البته همه اينها مشروط به آن است كه وبسايت يا وبلاگ مورد نظر شما مطالب خود را در قالب خاصي كه براي خبرخوانها قابل دسترس باشد، تهيه كرده باشد؛ به عبارت ديگر، خوراك خبري )News Feed( قابل استفاده براي خبرخوانها را فراهم آورده باشد. اين خوراك خبري در قالب خاصي كه معمولاً آن را RSS مينامند آماده ميشود.
RSS چيست؟
در مورد معني RSS نظرات مختلفي وجود دارد برخي آن را مخفف عبارتReally Simple Syndication ميدانند، بعضي مخفف عبارت Rich Site Summary و عدهاي نيز مخفف عبارت . RDF Site Summary اين كه كدام عبارت صحيحتر است چندان فرقي در اصل موضوع نميكند و لازم نيست خود را نگران كنيد.
اصل موضوع اين است كه اگر وبسايت يا وبلاگي محتواي خود را در اين قالب ارائه كند قابل خواندن براي خبرخوانها خواهد بود و به اين ترتيب ميتواند محتوا و مطالب خود را در قالب مشتركي با ديگران به اشتراك بگذارد. اين قالب مشترك RSS نام دارد و حاوي سرخط محتواي وبسايت يا وبلاگ، به همراه خلاصهاي از مطلب(يا گاهي تمام مطلب) و نشاني اينترنتي مطلب است.
تقريباً هر نوع محتوا و مطلبي را ميتوان در قالب RSS ارائه كرد. ارائه دهندگان اطلاعات، خوراك خبري خود را با عنوانبندي، و خلاصهنويسي و لينكگذاري خاص با استفاده از زبان برنامهنويسي موسوم به XML در قالب RSS فراهم ميآورند. امروزه اكثر وبلاگها و وبسايتهاي خبري(از نيويورك تايمز گرفته تا بيبيسي و از مجله تئاتر ايران گرفته تا روزنامه جامجم آنلاين) داراي خوراكخبري در قالب RSS هستند.
طبق تحقيق جديدي كه به تازگي توسط مؤسسه Pew Internet صورت گرفته
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید حدود پنج درصد از كاربران اينترنت از خوراكهاي خبري در قالب RSS بهره ميگيرند و به روشني پيداست كه اين درصد رو به افزايش است.
چگونه از RSS استفاده كنيم؟
براي استفاده از خوراك خبري وبسايتها و وبلاگها كه در قالب RSS تهيه شدهاند، پيش از هر چيز لازم است يك برنامه خبرخوان داشته باشيد. بهطور كلي سه نوع برنامه خبرخوان وجود دارد: برنامههاي مستقل، برنامههاي افزودني به نرمافزارهاي ديگر(يا اصطلاحاً “پلاگاين”ها) ، و برنامههاي خبرخوان وبسايتي.
برنامههاي خبرخوان مستقل
اين برنامهها در واقع نرمافزارهايي هستند كه ميتوانيد بر روي كامپيوتر خود نصب كنيد و هر بار كه به اينترنت وصل ميشويد، نرمافزار بطور خودكار اطلاعات مورد نظر شما را از روي اينترنت براي شما جمعآوري ميكند و در جايي از كامپيوتر شما برايتان نگهداري ميكند. دو نمونه بسيار معروف اين برنامهها يكي برنامه NetNewsWire با آدرس
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید است براي كامپيوترهاي مكينتاش، و ديگري برنامه FeedDemon با آدرس
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید براي كامپيوترهايي كه با سيستمعامل ويندوز كار ميكنند.
يك برنامه خبرخوان رايگان نيز به نام rssreader هست كه ميتوانيد آن را از نشاني
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید دريافت كنيد.
برنامههاي خبرخوان افزودني به نرمافزارهاي ديگر(پلاگاين)
اين برنامهها در واقع نوعي عملكرد هستند كه به نرمافزارهاي ديگر افزوده ميشود و به آنها اصطلاحاً “پلاگاين” گفته ميشود. معروفترين آنها، يك “پلاگاين” موسوم به NewsGator با آدرس
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید است كه توانايي خواندن فايلهاي در قالب RSS را به برنامه Outlook ميكروسافت ميافزايد. اگر شما به كار كردن با Outlook عادت داريد، اين “پلاگاين” انتخاب بسيار خوبي است.
برنامههاي خبرخوان وبسايتي
اين برنامهها در واقع وبسايتهايي هستند كه محتوا و مطالب وبسايتها و وبلاگهايي را كه پيشتر براي آنها مشخص كردهايد، در جايي بر روي وبسايت خود براي شما نگهداري ميكنند. معروفترين اين وبسايتها، Bloglines با آدرس
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید است. كه به واقع معروفترين خبرخوان در روي اينترنت به شمار ميرود. استفاده از اين وبسايت بسيار آسان است. به راحتي ميتوانيد در هر لحظهاي و از هر جايي و از هر كامپيوتري به اين وبسايت وصل شويد و آنچه را كه براي شما جمعآوري كرده بخوانيد. اين وبسايت شروع بسيار خوبي براي مبتديان است.
اگر به كار كردن با Yahoo و خدمات آن عادت داريد. بد نيست بدانيد كه در MyYahoo در قسمت افزودن محتواهاي درخواستي ميتوانيد منابع RSS را نيز جزو محتواي درخواستي خود به فهرست محتواها بيفزاييد. كافي است بعد از انتخاب Add content هنگامي كه به صفحه مربوطه وارد ميشويد در كادر مربوط به FIND گزينه Add RSS by URL را انتخاب كنيد.
نكتهاي كه بايد توجه كنيد اين است كه برخي قالبهاي RSS براي MyYahoo قابل خواندن نيست. مثلاً اگر نشاني RSS وبسايت جامجم آنلاين را در اينجا بيفزاييد نتيجهاي نخواهيد گرفت(در مورد اين كه چگونه خوراك خبري اين وبسايت و وبسايتهاي مشابه را در يك خبرخوان اينترنتي ببينيد، چند سطر ديگر توضيح داده ميشود.) وبسايتهاي ديگري نظير وبسايت روزنامه ايرانديلي، علاوه بر خوراك خبري در قالب RSS، خوراك خبري قابل استفاده براي MyYahoo نيز تدارك ديدهاند. (به
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید نگاه كنيد.)
يك خبرخوان اينترنتي جالب كه ميتوانيد تقريباً همه خوراكهاي خبري در قالبهاي متفاوت را در آن ببينيد، وبسايت
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید است. كافي است در اين وبسايت به رايگان ثبتنام كنيد و كانالهاي خبري (نشانيهاي خوراكهاي خبري وبسايتها و وبلاگها) مورد علاقه خود را در آن درج كنيد. يكي از ويژگيهاي جالب اين خبرخوان امكان تنظيم آن با استفاده از كليدواژه است؛ يعني خبرهايي از فايل RSS براي شما جمعآوري شود كه شامل كليدواژه مورد نظر شما باشد.
نكتهاي كه در استفاده از اين خبرخوان اينترنتي بايد در نظر داشته باشيد اين است كه احتمالاً حروف اخباري را كه از وبسايتهاي ايراني ميگيرد به صورت ناخوانا خواهيد ديد. براي رفع اين مشكل بايد Encoding مرورگر خود را به Unicode تغيير دهيد.
انتخاب منابع اطلاعاتي
پس از آن كه نوع خبرخوان خود را انتخاب كرديد، حالا بايد وبسايتهاي داراي خوراكخبري در قالب RSS را برگزينيد و به اين برنامه معرفي كنيد. بر روي اكثر سايتهايي كه امكان ارسال مطالب خود در قالب RSS را دارند يك علامت چهارگوش نارنجي رنگ وجود دارد كه روي آن عبارت RSS به چشم ميخورد. از طريق سايتهايي مانند Bloglines و .com8syndic نيز ميتوانيد منابع داراي امكان RSS را جستجو كنيد. هنگامي كه منبع مورد نظر خود را يافتيد، نشاني اينترنتي آن را كپي كنيد و آن را به عنوان يك “كانال” به برنامه خبرخوان بيفزاييد و دستورالعملهاي برنامه خبرخوان را دنبال كنيد.
دو نوع علامت ديگر نيز براي خوراكهاي خبري وجود دارد كه ممكن است با آن برخورد كنيد اينها نيز علائمي هستند كه بر روي آنها عبارت يا درج شده است. عبارت XML در واقع بيانگر نوع زبان برنامهنويسي است كه براي تهيه فايل خوراك خبري استفاده شده است. خود فايلهاي RSS هم با همين زبان برنامهنويسي نوشته شدهاند. قالب ديگر خوراكهاي خبري با نام Atom معروف است. اين نيز نوع ديگري از فايلهايي است كه بر مباني همين زبان تهيه ميشود. اكثر برنامههاي خبرخوان همه اين قالبها را ميتوانند بخوانند، بنابراين هيچ نگراني از بابت اختلاف اين قالبها نداشته باشيد؛ كافي است هنگام ديدن نوع منبع آن را تشخيص دهيد.
منابع RSS براي روزنامهنگاران
به عنوان گامي براي شروع و مزه كردن اين امكان، ميتوانيد به فهرستي از منابع RSS سودمند براي روزنامهنگاران در اين آدرس مراجعه كنيد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فهرستي از بسياري سايتهاي داراي امكان RSS را ميتوانيد در اين آدرسها نيز بيابيد:
BloogZ:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
.Syndic8:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Technorati:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Daypop:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
در اين ميان وبسايتي كه بسيار كارآمدتر از ديگر وبسايتها به نظر ميآيد، وبسايت
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید است. كه در آن علاوه بر فهرست خوراكهاي خبري مختلف، امكان خواندن اين خوراكها و همچنين افزودن نشاني خوراك خبري وبسايت يا وبلاگ خود شما به فهرست نيز موجود است.
خبرخواني از طريق پست الكترونيكي افزون بر برنامههاي خبرخوان كه توضيح داده شد اين امكان نيز بر روي اينترنت وجود دارد كه خبرهاي مورد علاقه شما از روي فايلهاي خوراك خبري وبسايتها و وبلاگهاي مختلف گردآوري گردد و به به آدرس پست الكترونيكي شما ارسال گردد. اين امكان به RSS to Mail معروف است و براي پيدا كردن مناسبترين آنها ميتوانند از موتور جستجوي گوگل استفاده كنيد.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.