مشاهده نسخه کامل
: صدای شکم، نفخ و مشکلات مشابه
سلام pari
چیزی که من تاالان فهمیدم این بیماری بیشتر به خاطر استرس های طولانی مدت ونداشتن رژیم غذایی مناسب هستش تااین دو مورد که از طب سنتی مطرح میکنن.................خب این نظریه پرداز درمانی هم براش داره با فقط در همین سطحه این نظریه؟
خودت برا درمان هنوز قرص اعصاب میخوری؟حالت چجوریاست؟
.............مرسی
اگه با اين پيش فرض بهش نگاه كنيم كه بيماريه مشخصه و دليلشم مشخصه، ديگه بقيه صحبتا و نوشته ها معني نداره. اينطور كه افتادگي ناف هست ممكنه يكي از دلايل مشكل ما، اينم باشه. حالا اگه راجع بش بخونين نوشته كه بيماري هاي گوارشي و نفخ و يبوست و ...
نوشته بود وقتي مزمن نباشه با بارفيكس و پشتك زدن سر جاش بر مي گرده محتويات. اما اگه مزمن باشه بايد به متخصصش مراجعه كرد و اون حركاتي انجام ميده.
من مدتي هست كه قرص مصرف نكردم. قرص اعصاب هم استفاده نكردم، هنوز. فعلا از يه فوق تخصص گوارش وقت گرفتم كه اگه برم دوباره يه داروهايي مصرف مي كنم.
حالم هم تعريفي نداره همچنان.
منم درست يادم نيست چيز سنگيني بلند كردم يا ترس بوده يا چي ولي حتي يكبارش هم ممكنه باعث بشه اين رخ بده. من كه خيلي احساس مي كنم همچين چيزي ممكنه ولي اگه همچين چيزي باشه يعني بدن با اين همه هماهنگي كه ميگن، چيزي نداره كه محتويات شكمي رو محكم نگه داره!؟! :n08:
اينو چند روز قبل تر راجبش خوندم انگار نوشته بود حتي خود افتادگي ناف ممكنه باعث عفونت بشه (اينو دقيق يادم نيست) شما توي متون فرنگي چيزي در موردش نديدين؟
ولي خب در كل فكر كنم بايد مربوط به طب سنتي و شكسته بندي و ماساژ و... باشه نه پزشك ها. شايد.
من دقیقن نمیدونم باید دنبال چه کی وردی بگردم. تنها چیزی که شبیه به این بود پیدا کردم، volvulus بود که یعنی پیچ خوردگی روده، البته به ما نمیخوره چون از علائمش درد شدید و دائمی و استفراغ مداوم بود. ای کاش این پزشکای متخصص گوارش این تاپیک رو میخوندن و به یه نتیجه درسته حسابی میرسیدند، ما که اطلاعات پزشکیمون خیلی کمه (خودم رو عرض میکنم البته) و اگه خیلی بخوایم تخصصی کار کنیم میشه مصداق little knowledge is dangerous.
دوستانی که داروی آرامبخش مصرف میکنن نتیجشو بگن لطفن.
یادم رفت بگم (البته تو پست های قبلیم گفتم!)، منم احتمال میدم یه گرفتگی خفیف باشه که محل مناسب رشد میکروبها رو فراهم میکنه، دوستانی که از شکم x-ray معمولی گرفتن بیزحمت از نتیجش و تشخیص دکترشون بیشتر بگن.
من دقیقن نمیدونم باید دنبال چه کی وردی بگردم. تنها چیزی که شبیه به این بود پیدا کردم، volvulus بود که یعنی پیچ خوردگی روده، البته به ما نمیخوره چون از علائمش درد شدید و دائمی و استفراغ مداوم بود. ای کاش این پزشکای متخصص گوارش این تاپیک رو میخوندن و به یه نتیجه درسته حسابی میرسیدند، ما که اطلاعات پزشکیمون خیلی کمه (خودم رو عرض میکنم البته) و اگه خیلی بخوایم تخصصی کار کنیم میشه مصداق little knowledge is dangerous.
دوستانی که داروی آرامبخش مصرف میکنن نتیجشو بگن لطفن.
من الان حدود دوماهه که دارم داروی آرام بخش میخورم وتوی این مدت خیلی اوضاعم بهتر شده.....اصلا اط لحاظ روحی میتونم بگم خیلی خیلی تغییر کردم وبه آینده امیدوار....................به هر کسی که توی این فروم میاد پیشنهاد میدم حتما یه بار هم شده پیش متخصص اعصاب وروان یا روانپزشک بره.......................
دوستان دیگه هم که دارن داروی اعصاب مصرف میکنن لطفا بیان از روند مشکلشون بگن.....؟
چارشاینه : یک لیوان ابنبات داغ
من دقیقن نمیدونم باید دنبال چه کی وردی بگردم. تنها چیزی که شبیه به این بود پیدا کردم، volvulus بود که یعنی پیچ خوردگی روده، البته به ما نمیخوره چون از علائمش درد شدید و دائمی و استفراغ مداوم بود. ای کاش این پزشکای متخصص گوارش این تاپیک رو میخوندن و به یه نتیجه درسته حسابی میرسیدند، ما که اطلاعات پزشکیمون خیلی کمه (خودم رو عرض میکنم البته) و اگه خیلی بخوایم تخصصی کار کنیم میشه مصداق little knowledge is dangerous.
دوستانی که داروی آرامبخش مصرف میکنن نتیجشو بگن لطفن.
سلام - من زیاد راضی نیستم - قبل از مصرف بهتر شده بودم ولی الان دوباره یکم صدا ها بیشتر برگشته - البته هنوز ازمایش خون نگرفتم ببرم بدم دکتر که بر اساس اون دارو بهم بده .
دوز قرص من 10 میلی بود که کمترین مقدار هست - بیشتر رو خوابم تاثیر گذاشته که وسط شب بیدار نمیشم اصلا - وگرنه از لحاظ صدا یکم بدترم کرد . ولی هنوزم خیلی بهتر از این چندین سال گذشته هستم...
سلام - من زیاد راضی نیستم - قبل از مصرف بهتر شده بودم ولی الان دوباره یکم صدا ها بیشتر برگشته - البته هنوز ازمایش خون نگرفتم ببرم بدم دکتر که بر اساس اون دارو بهم بده .
دوز قرص من 10 میلی بود که کمترین مقدار هست - بیشتر رو خوابم تاثیر گذاشته که وسط شب بیدار نمیشم اصلا - وگرنه از لحاظ صدا یکم بدترم کرد . ولی هنوزم خیلی بهتر از این چندین سال گذشته هستم...
منم مطمئنم هر دارويي مصرف كنيم اصلا حتي وابستگي ذهنيمون به داروهه باعث ميشه بعدش يكم بدتر بشيم. منم دكتر رفتم هنوز آزمايش هارو انجام ندادم ولي مي دونم كه يك ماهه دارو ميده بعدش احتمالا ميگه فعلا كافيه و دوباره بدتر...
مشكل شما قبلا چيزي به جز IBS بود؟ يعني باكتري يا ورم معده اينا تشخيص داده شده بود يا هيچ مشكلي نبود؟
نتيجه آزمايش و آندوسكوپي من 5 سال پيش اين بود:
در آزمايش ريز بيني برش تهيه شده قطعه اي كوچك از نسج مخاط معده ديده مي شود در داخل بعضي از كريپت ها تعدادي هليكو باكتر وجود دارد و در لامينا پروپريا سلول هاي لنفوسيت افزايش يافته.
diag: gastric biopsy: chronic gastritis with h.pylory
بعد c-reactive protein دوازده بوده كه يعني مثبت بوده.
حالا نمي دونم اينا دقيقا چي هستن ولي خب نشون ميده سر و صداها و مشكلات همينطور بي دليلم نيستن
منم مطمئنم هر دارويي مصرف كنيم اصلا حتي وابستگي ذهنيمون به داروهه باعث ميشه بعدش يكم بدتر بشيم. منم دكتر رفتم هنوز آزمايش هارو انجام ندادم ولي مي دونم كه يك ماهه دارو ميده بعدش احتمالا ميگه فعلا كافيه و دوباره بدتر...
مشكل شما قبلا چيزي به جز IBS بود؟ يعني باكتري يا ورم معده اينا تشخيص داده شده بود يا هيچ مشكلي نبود؟
من اشتباه کردم دوباره رفتم پیش دکتر , چون حالم تقریبا خوب شده بود ... البته پیش دکتر هم نمیرفتم شاید باز مشکلم بر میگشت ...
من رفتم دکتر گفت زخم اثنی عشر داری البته خیلی جزعی ... ولی من به خاطر صدای معده و رودم رفته بودم پیشش , که وقتی اندوسکوپی کرد اینو گفت ...
در کل هیچ وقت مشکل خاصی نداشتم و همیشه هم ورزش میکردم و خیلی کم مریض میشدم - حتی زمستونا من با استین کوتاه میگشتم تو مدرسه و ... و همه تعجب میکردن که من چطوری سردم نمیشه ... ولی از وقتی این مشکل رو دارم حتی تابستونا هم احساس سرما میکنم ...
نتيجه آزمايش و آندوسكوپي من 5 سال پيش اين بود:
در آزمايش ريز بيني برش تهيه شده قطعه اي كوچك از نسج مخاط معده ديده مي شود در داخل بعضي از كريپت ها تعدادي هليكو باكتر وجود دارد و در لامينا پروپريا سلول هاي لنفوسيت افزايش يافته.
diag: gastric biopsy: chronic gastritis with h.pylory
بعد c-reactive protein دوازده بوده كه يعني مثبت بوده.
حالا نمي دونم اينا دقيقا چي هستن ولي خب نشون ميده سر و صداها و مشكلات همينطور بي دليلم نيستن
بی دلیل که قطعا نیست - ولی من انقدر دلایل زیادی رو برای این بیماری میشناسم که نمیدونم کدوم تاثیر اصلی رو داره ...
من اين دفعه واضح براي دكتره توضيح دادم هي با خيال راحت گفت هيچي نيست انقباضات روده س.
گفتم ممكنه انسداد باشه گفت انقباضات روده
گفتم عدم جذب گفت انقباضات روده
...
اینو چندین بار گفتم بازم میگم ... من مشکلم اول از روده شروع شد با صداهای خیلی کم - بعد معده هم شروع شد چند وقت پیش به گلوم هم رسید - ولی یکدفعه خیلی خوب شدم - البته هر از گاهی خوب میشدم و لی ایندفعه اخر طولانی مدت خوب شده بودم و خیلی عجیب بود . اما با مصرف این داروهایی که بهم داد یکم مشکل برگشت دوباره ولی هنوزم نسبت به 3-4 سال اخیر خیلی بهترم - البته خیلی وقته که تو محیط های استرسزا نمیرم و کارایی که باعث استرس تو من میشه انجام نمیدوم که خوب حتما تاثیر گذاشته یود تو بهبود حالم
من اين دفعه واضح براي دكتره توضيح دادم هي با خيال راحت گفت هيچي نيست انقباضات روده س.
گفتم ممكنه انسداد باشه گفت انقباضات روده
گفتم عدم جذب گفت انقباضات روده
...
منم هر دکتری رفتم گفتن مشکل خاصی نیست - گفتم تست تنفسی و ازمایش هلیکوباکتر و کلونوسکوپی و ... بنویسید انجام بدم که همه گفتن لازم نیست و دلیلی نداره اینکارو انجام بدیم - فقط همشون ازمایش خون رو انجام دادن و یکیشون اندوسکوپی کرد
اینو چندین بار گفتم بازم میگم ... من مشکلم اول از روده شروع شد با صداهای خیلی کم - بعد معده هم شروع شد چند وقت پیش به گلوم هم رسید - ولی یکدفعه خیلی خوب شدم - البته هر از گاهی خوب میشدم و لی ایندفعه اخر طولانی مدت خوب شده بودم و خیلی عجیب بود . اما با مصرف این داروهایی که بهم داد یکم مشکل برگشت دوباره ولی هنوزم نسبت به 3-4 سال اخیر خیلی بهترم - البته خیلی وقته که تو محیط های استرسزا نمیرم و کارایی که باعث استرس تو من میشه انجام نمیدوم که خوب حتما تاثیر گذاشته یود تو بهبود حالم
منم الان يه مدت، زياد توي محيط استرس زا نبودم ولي اين نبود كه مشكله نباشه فقط كم بهش فكر مي كردم همين باعث شده بود فكر كنم حالم خوبه. كلا تابستون چون همه جا پنجره بازه سر و صدا هست من مشكلم رو كمتر حس مي كنم و شادم :n02: ولي دوباره شروع شد...
منم هر دکتری رفتم گفتن مشکل خاصی نیست - گفتم تست تنفسی و ازمایش هلیکوباکتر و کلونوسکوپی و ... بنویسید انجام بدم که همه گفتن لازم نیست و دلیلی نداره اینکارو انجام بدیم - فقط همشون ازمایش خون رو انجام دادن و یکیشون اندوسکوپی کرد
البته یه چیز دیگه هم که الان یادم اومد اینکه من جدیدا رفتم تو کار بورس واسه همین یکم استرس دارم البته استرس معمولی نه زیاد - یادمه دوران راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه یه همچیند استرسی رو تو تماشای فوتبای تیم مورد علاقم داشتم ... ولی شاید به خاطر این مسئله باشه که دوباره یکم صدا ها برگشته ...
من اشتباه کردم دوباره رفتم پیش دکتر , چون حالم تقریبا خوب شده بود ... البته پیش دکتر هم نمیرفتم شاید باز مشکلم بر میگشت ...
من رفتم دکتر گفت زخم اثنی عشر داری البته خیلی جزعی ... ولی من به خاطر صدای معده و رودم رفته بودم پیشش , که وقتی اندوسکوپی کرد اینو گفت ...
در کل هیچ وقت مشکل خاصی نداشتم و همیشه هم ورزش میکردم و خیلی کم مریض میشدم - حتی زمستونا من با استین کوتاه میگشتم تو مدرسه و ... و همه تعجب میکردن که من چطوری سردم نمیشه ... ولی از وقتی این مشکل رو دارم حتی تابستونا هم احساس سرما میکنم ...
دقیقا مثل من، این سرما رو خوب اومدی، یادمه برای ماه ها دمای بدنم روی 36 درجه میموند، خیلی وقت ها مشکلی از این نظر نداشتم ولی دوست داشتم برای گرم شدن خودم رو بندازم تو مذاب آتش فشان.
سلام
orpجان میشه بگی چه دارویی حالت رو بد کرده؟
.................................................. .................................................. .........
pariجان شما چندوقت پیش شروع به مصرف داروی اعصاب نکردی؟تاثیرشون چطور بود؟کی قطعشون کردی؟
.................................................. .................................................. ........
ضمنا از دوستان mehdi.sasaخبری نیست؟نتایج مصرف داروی اعصابش رو قرار بود برامون بگه؟.............................مرسی از همه.
سلام
orpجان میشه بگی چه دارویی حالت رو بد کرده؟
.................................................. .................................................. .........
pariجان شما چندوقت پیش شروع به مصرف داروی اعصاب نکردی؟تاثیرشون چطور بود؟کی قطعشون کردی؟
.................................................. .................................................. ........
ضمنا از دوستان mehdi.sasaخبری نیست؟نتایج مصرف داروی اعصابش رو قرار بود برامون بگه؟.............................مرسی از همه.
دقیقا نمیدونم کدوم یکی از اون 3 تا دارویی که نوشته بودم حالم رو بد کرده اما مطمثنم نیستم به خاطر دارو باشه - شاید به خاطر استرس کار بوده باشه ... به هر حال - فردا سعی مینکم برم ازمایش خون بدم - چون 23 مهر وقت دکتر هست و باید نتیجه ازمایش رو براش ببرم ...
سلام
orpجان میشه بگی چه دارویی حالت رو بد کرده؟
.................................................. .................................................. .........
pariجان شما چندوقت پیش شروع به مصرف داروی اعصاب نکردی؟تاثیرشون چطور بود؟کی قطعشون کردی؟
.................................................. .................................................. ........
ضمنا از دوستان mehdi.sasaخبری نیست؟نتایج مصرف داروی اعصابش رو قرار بود برامون بگه؟.............................مرسی از همه.
من داروي اعصاب مصرف نكردم تا الان. داروهاي گوارش بود كه 5 سال پيش حدودا دو سالي استفاده كردم.
يه مدت مي خواستم مصرف كنم ولي ميگن داروهاي اعصاب خيلي مصرفش درست نيست. منم راستش مي ترسم مشكل جديدي به اين مشكلات اضافه كنه بلاخره روي اعصاب آدم اثر ميذاره
ولي مطمئنا يه روزي مجبور به مصرف ميشم
mehfarjشما داروي اعصاب گفتي مصرف مي كني، فكر كنم قبلا گفتي درست يادم نيست كه همراهش داروي ديگه اي هم مصرف مي كني؟
و اينكه همزمان با مصرف دارو توي همون محيطاي استرسي قبلي بودي و باز هيچ مشكلي نبوده؟ يعني حتي موقعي كه استرس شديد داشتي بازم به روده و سر و صداش مربوط نشده؟
من چند ماهیه که دارم داروی اعصاب وگوارش باهم مصرف میکنم وحالم کلی تغییر کرده.وتوی این چند مدت توی موقعیت های استرس زا قرار گرفتم ولی خیلی تغییر کردم .الان چند هفته است که بدون استرس دانشگاه میرم وسر کلاس ها اصلا مشکلی ندارم خدا روشکر.
............................................
mahpesar
30-09-2013, 23:13
در کل به نظرم خوردن قرص رانیتیدن بعضی اوقات خیلی به مشکلان گوارشی و معده کمک می کنه
به خصوص اگه قرصهای دیگه ای مصرف کنیم که عوارضی داره من طبق نظر دکترم استفاده میکنم خیلی عالیه
بچه ها من بعد از دو سال دوا درمون مشکلم رو با روان پزشک حل کردم.1.5 ماهه که دارم فلوکسیتین می خورم و الان کاملا حالم خوبه شاید اوایل بیماریم به خاطر مشکل گوارشی بود ولی بعدش همش به خاطر استرس و ترس از این مشکل بود من دیگه وقتی تو جمع هستم اصلا به این موضوع فک نمی کنم و مشکلی هم ندارم من که می گم این بیماری فقط یه خاطر اعصابه و اصلا بعد از یه مدت طولانی استرس این مشکل برام بوجود اومد.دکترم باهام صحبت کرد و به جز قرص چند تا حرکت برای اروم شدنم بهم گفت که به نظرم خیلی خوب بودن.پیشنهاد می کنم حتما برین پیش روان پزشک
بچه ها من بعد از دو سال دوا درمون مشکلم رو با روان پزشک حل کردم.1.5 ماهه که دارم فلوکسیتین می خورم و الان کاملا حالم خوبه شاید اوایل بیماریم به خاطر مشکل گوارشی بود ولی بعدش همش به خاطر استرس و ترس از این مشکل بود من دیگه وقتی تو جمع هستم اصلا به این موضوع فک نمی کنم و مشکلی هم ندارم من که می گم این بیماری فقط یه خاطر اعصابه و اصلا بعد از یه مدت طولانی استرس این مشکل برام بوجود اومد.دکترم باهام صحبت کرد و به جز قرص چند تا حرکت برای اروم شدنم بهم گفت که به نظرم خیلی خوب بودن.پیشنهاد می کنم حتما برین پیش روان پزشک
من هم پیش روانپزشک رفتم ولی در زمینه یاد دادن حرکت برای آروم شدن چیزی یادم نداد.میتونی بگی دکترتون در این زمینه چی بهتون یاد داده؟یه سوال دیگه هم دارم اینکه شما به همراه سروصدای شکم مشکل یبوست یا اسهال هم داشتین؟......ممنون
من هم پیش روانپزشک رفتم ولی در زمینه یاد دادن حرکت برای آروم شدن چیزی یادم نداد.میتونی بگی دکترتون در این زمینه چی بهتون یاد داده؟یه سوال دیگه هم دارم اینکه شما به همراه سروصدای شکم مشکل یبوست یا اسهال هم داشتین؟......ممنون
بیماری من بعد از به مدت یبوست و استرس شروع شد یه سال به طور مرتب زیر نظر متخصص گوارش بودم یبوستم کامل خوب شد ولی سروصدای شکمم مقطعی بهتر می شد ولی بعد از یه مدت شروع می شد وقتی با روان پزشک صحبت کردم گفت تو وسواس فکری داری وگرنه همه ی ادما روده شون صدا می ده به خاطر همین دو تا حرکت ساده رو بهم گفت که روزی 20-30 بار انجام بدم یکیشون تنفسه، از راه بینی نفس عمیق بکش و بعد از راه دهان هوا رو اروم بده بیرون(مثلا اگه 3 بار به صورت منقطع هوا رو از راه بینی وارد ریه ات کردی اروم اروم سعی کن همون 3 بار طول بکشه تا کل هوا رو بدی بیرون اکی؟) این حرکت رو بهم گفت وقتی جایی می ری که استرس این موضوع رو داری انجام ده خیلی سادست ولی باورت نمی شه چقدر خوبه مهم ترین اثرش هم این که ذهنت می ره به سمت تنفس و دیگه این موضوع یادت میره.حرکت دیگه هم اینه که باید عضلات تمام بدن از انگشت های پا تا سر رو در حالت رها قرار بدیم.اینم خیلی ارام بخش بود برام ولی اول باید دو هفته اون حرکت اول انجام بشه. مهم ترین چیز اینهکه باور کنیم ما اصلا بیماری خاصی نداریم فقط از نظر فکر و روان باید رو خودمون کار کنیم :n01:
خیلی ممنون که تجربتو در اختیارمون قرار دادی.البته تمرین دومت منو یاد تمرینی است که توی کتابداستان شفا بخش نوشته خوزه سیلواوخونده بودم انداخت البته اون برای تمرین دوم یه راه کامل تری رو گفته که من واقعا پیشنهاد میکنم این کتاب رو دانلود کنید وبخونید واقعا خوب وآموزنده است
خب من چند روز پیش رفتم برای ازمایش اما متوجه شدم که غیر از ازمایش خون ازمایش ادرار و مدفوع هم نوشته بود برام ... اون رو هم چند روز بعد از ازمایش خون انجام دادم و 21 نتایج میاد و 23 هم باید برم پیش پزشک . امیدوارم ایندفعه دیگه یه چیزی از تو این ازمایشها در بیاد .
دوستان امروز خونه تنها بودم :n07:، گفتم خیر سرم یکم ورزش کنم.
یکم خودمو گرم کردم بعد رفتم سراغ یه حرکتی که تو مدرسه زنگ ورزش انجام میدادیم، فک کنم اسمش حرکت پروانه باشه، همین که دستا رو میبریم بالای سر و پاها رو باز میکنیم بعد سریع دستا رو میاریم پائین و پاها رو میبندیم میپریم هوا، خیلی تند انجامش دادم بعد از حدود 10 تا که زدم، دیدم یه صدای خفنی از کل شکمم میاد. دقیقا انگار یه بادکنک پر از آب رو بالا و پائین میندازن، اولش یکم ترسیدم ولی گفتم بزار ببینم چی میشه. کلی حرکت پروانه زدم و دیدم نه خیر، صدا قطع بشو نیست که نیست.
انگار کل شکمم پر از آب و هوا باشه و گارامب گرومب بالا پائین میره! قشنگ میشد دید که انگار اون تو همه چیز وله!! البته بعدش یه احساس راحتی خوبی تو شکمم احساس کردم. شما ها هم همچین چیزی رو تجربه کردید؟؟
دوستان امروز خونه تنها بودم :n07:، گفتم خیر سرم یکم ورزش کنم.
یکم خودمو گرم کردم بعد رفتم سراغ یه حرکتی که تو مدرسه زنگ ورزش انجام میدادیم، فک کنم اسمش حرکت پروانه باشه، همین که دستا رو میبریم بالای سر و پاها رو باز میکنیم بعد سریع دستا رو میاریم پائین و پاها رو میبندیم میپریم هوا، خیلی تند انجامش دادم بعد از حدود 10 تا که زدم، دیدم یه صدای خفنی از کل شکمم میاد. دقیقا انگار یه بادکنک پر از آب رو بالا و پائین میندازن، اولش یکم ترسیدم ولی گفتم بزار ببینم چی میشه. کلی حرکت پروانه زدم و دیدم نه خیر، صدا قطع بشو نیست که نیست.
انگار کل شکمم پر از آب و هوا باشه و گارامب گرومب بالا پائین میره! قشنگ میشد دید که انگار اون تو همه چیز وله!! البته بعدش یه احساس راحتی خوبی تو شکمم احساس کردم. شما ها هم همچین چیزی رو تجربه کردید؟؟
من تو ورزش این تجربه رو نداشتم ولی بعضی وقتا که دراز میکشم خودم شکم منقبض و منبسط میکنم سریغ - این صدای تکون خوردن اب داخل معده میاد - البته خوب واسه همه همینجوری هست - بستگی به این داره که چقدر مایعات خورده باشیو ... ولی منم بعد از دچار شدن به IBS این حالت رو دیدم تا قبلش تجربشو نداشتم ... ولی در کل فکر میکنم طبیعی هست ...
داداش خسته نشی یه وقت پروانه میزنی تو خونه :laughing:
من فكر نمي كنم براي افراد عادي به اين شدت باشه شايد يه حركاتي باشه ولي با صداي زياد نه. من خودم موقع همين پروانه زدن يا دراز نشست يا حتي حركتاي ناگهاني مثلا چرخش به چپ و راست موقعي كه روي صندلي نشستي، اينطوري شدم. يا حتي وقتي موقع خواب آدم از اين پهلو به اون پهلو ميشه، براي من بعضي وقتا صداهه هست كه با چرخش، يه قسمتي از محتويات روده هم انگار جابه جا ميشه!
يعني همون كه احتمالا روده جا به جا شده؟ من قبل شروع اين مصيبت مسير مدرسه پياده روي داشت منم با سرعت خيلي زيادي مي رفتم كه سمت چپ روده (اونجايي كه موقع ورزش اينا درد مي گيره) شديد درد مي گرفت. الانم دقيقا مشكل من همون قسمته يعني صداها و دردا توي همون قسمته ...
من تو ورزش این تجربه رو نداشتم ولی بعضی وقتا که دراز میکشم خودم شکم منقبض و منبسط میکنم سریغ - این صدای تکون خوردن اب داخل معده میاد - البته خوب واسه همه همینجوری هست - بستگی به این داره که چقدر مایعات خورده باشیو ... ولی منم بعد از دچار شدن به IBS این حالت رو دیدم تا قبلش تجربشو نداشتم ... ولی در کل فکر میکنم طبیعی هست ...
داداش خسته نشی یه وقت پروانه میزنی تو خونه :laughing:
دیگه چیکار کنیم، ورزش زیادی هم خوب نیست، همون سالی 2 بار کافیه :n02:، زیادیش به ک.. آدم فشار وارد میکنه.
من فکر نکنم طبیعی باشه. قبلنا این همه تو دانشگاه، سربازی، ورزش های خفن میکردیم مگه کسی بود که از دلش صدای مشک آب بیاد؟! مثل اینکه پیچ و مهره هاش شل شده ول کرده.
حالا خارج از شوخی، هرکی این صدا ها رو میشنید میگرخید به خدا. خودمم ترسیدم که نکنه دوباره برگرده این صدا ها!
از امروز میخام هر وقت بیکار شدم پروانه بزنم،
یه چیز جالب هم یادم اومد، چند وقت پیش رفته بودم پیش یکی از دوستام که IBS داره و تدریس میکنه. میگفت یه شاگرد خصوصی داشت یه جلسه، بعد یکم جلسه طول کشیده بود که رفع اشکال شاگردش رو بکنه و شاگردش هم با سگش می اومده خونه اینها برای آموزش. اواخر جلسه شکمش شروع میکنه به صدا دادن، سگه بیدار میشه به سمتش شدیدا پارس میکنه و حالت حمله میگیره :n24:، صاحبش با بدبختی مهارش میکنه و میگه ببخشید شاید سگه فکر کرده یه چیزی تو شکمت قایم کردی یا میخای به من صدمه بزنی!!:n04:
آبرو که برامون نمونده، چیزهای عجیب و قریبم که میشنویم، به دکتر ها هم که میگیم فقط لبخند میزنن میگن طبیعی هستش!!
من فكر نمي كنم براي افراد عادي به اين شدت باشه شايد يه حركاتي باشه ولي با صداي زياد نه. من خودم موقع همين پروانه زدن يا دراز نشست يا حتي حركتاي ناگهاني مثلا چرخش به چپ و راست موقعي كه روي صندلي نشستي، اينطوري شدم. يا حتي وقتي موقع خواب آدم از اين پهلو به اون پهلو ميشه، براي من بعضي وقتا صداهه هست كه با چرخش، يه قسمتي از محتويات روده هم انگار جابه جا ميشه!
يعني همون كه احتمالا روده جا به جا شده؟ من قبل شروع اين مصيبت مسير مدرسه پياده روي داشت منم با سرعت خيلي زيادي مي رفتم كه سمت چپ روده (اونجايي كه موقع ورزش اينا درد مي گيره) شديد درد مي گرفت. الانم دقيقا مشكل من همون قسمته يعني صداها و دردا توي همون قسمته ...
اصلا همین که ما انقدر حواسمون به معده و رودمون هست باعث خودش یه دلیل برای خوب نشدنمون هست ...
دیگه چیکار کنیم، ورزش زیادی هم خوب نیست، همون سالی 2 بار کافیه :n02:، زیادیش به ک.. آدم فشار وارد میکنه.
من فکر نکنم طبیعی باشه. قبلنا این همه تو دانشگاه، سربازی، ورزش های خفن میکردیم مگه کسی بود که از دلش صدای مشک آب بیاد؟! مثل اینکه پیچ و مهره هاش شل شده ول کرده.
حالا خارج از شوخی، هرکی این صدا ها رو میشنید میگرخید به خدا. خودمم ترسیدم که نکنه دوباره برگرده این صدا ها!
از امروز میخام هر وقت بیکار شدم پروانه بزنم،
یه چیز جالب هم یادم اومد، چند وقت پیش رفته بودم پیش یکی از دوستام که IBS داره و تدریس میکنه. میگفت یه شاگرد خصوصی داشت یه جلسه، بعد یکم جلسه طول کشیده بود که رفع اشکال شاگردش رو بکنه و شاگردش هم با سگش می اومده خونه اینها برای آموزش. اواخر جلسه شکمش شروع میکنه به صدا دادن، سگه بیدار میشه به سمتش شدیدا پارس میکنه و حالت حمله میگیره :n24:، صاحبش با بدبختی مهارش میکنه و میگه ببخشید شاید سگه فکر کرده یه چیزی تو شکمت قایم کردی یا میخای به من صدمه بزنی!!:n04:
آبرو که برامون نمونده، چیزهای عجیب و قریبم که میشنویم، به دکتر ها هم که میگیم فقط لبخند میزنن میگن طبیعی هستش!!
من خودمم هیچ وقت تو ورزش این صدا رو نشنیدم ولی کاملا به نظر من نرمال هست - خودت یه مثال زدی که مثل یه بادکنک که داخلش اب بریزی - بادکنکم تکون بدی این صدارو میده دیگه ...
البته من اب هم زیاد میخوردم ولی هر وقت که شکمم رو منبسط منقبض میکردم برای شنیدن این صدا , همیشه صدا نبود و بعضی وقتا صدا میداد ...
اخه بعضی وقتا صدای شکم شبیه صدای خشم سگ میشه - واسه من که اینجموری بوده گاهی :laughing: - خوبه اینجا ادم یه چیزایی رو میتونه بگه بدون اینکه ابروش بره -
آقا من شکمم صدا میده :n26:
ولی دم دوستت گرم که با این مشکل کلاس خصوصی هم میذاره ...
من خودمم هیچ وقت تو ورزش این صدا رو نشنیدم ولی کاملا به نظر من نرمال هست - خودت یه مثال زدی که مثل یه بادکنک که داخلش اب بریزی - بادکنکم تکون بدی این صدارو میده دیگه ...
البته من اب هم زیاد میخوردم ولی هر وقت که شکمم رو منبسط منقبض میکردم برای شنیدن این صدا , همیشه صدا نبود و بعضی وقتا صدا میداد ...
اخه بعضی وقتا صدای شکم شبیه صدای خشم سگ میشه - واسه من که اینجموری بوده گاهی :laughing: - خوبه اینجا ادم یه چیزایی رو میتونه بگه بدون اینکه ابروش بره -
آقا من شکمم صدا میده :n26:
ولی دم دوستت گرم که با این مشکل کلاس خصوصی هم میذاره ...
واقعا دمش گرم، تازه شغلش هم یه جوریه که همش باید جلوی دوربین و میکروفون باشه، اگه بیشتر بگم شاید همتون بشناسیدش (که خوب نمیگم).
ازش پرسیدم با این مشکل چجوری میری جلوی دوربین؟ گفت مال من مثلا یه سه ماه در سال میگیره بعدش دیگه ول میکنه یا خیلی کم میشه، اون سه ماهو با همکارا هماهنگ میکنم. یعنی یه سه ماه عذاب میکشه ولی بقیه سال راحته.
یه مساله دیگه :n10: کسایی که این مشکل رو دارن باید با کسایی که همین مشکل رو دارن ازدواج کنند تا به خوبی و خوشی از کانون گرم خانواده لذت ببرند؟ :n02:
یا اینکه نباید با کسایی که این مشکل رو دارن ازدواج کنند که خدای نکرده اگه ژنتیکی باشه به بچه منتقل نشه؟ آیا؟؟!!:n02:
به عبارتی دیگر مرغ اول بوجود اومد یا تخم مرغ؟ آیا؟
واقعا دمش گرم، تازه شغلش هم یه جوریه که همش باید جلوی دوربین و میکروفون باشه، اگه بیشتر بگم شاید همتون بشناسیدش (که خوب نمیگم).
ازش پرسیدم با این مشکل چجوری میری جلوی دوربین؟ گفت مال من مثلا یه سه ماه در سال میگیره بعدش دیگه ول میکنه یا خیلی کم میشه، اون سه ماهو با همکارا هماهنگ میکنم. یعنی یه سه ماه عذاب میکشه ولی بقیه سال راحته.
یه مساله دیگه :n10: کسایی که این مشکل رو دارن باید با کسایی که همین مشکل رو دارن ازدواج کنند تا به خوبی و خوشی از کانون گرم خانواده لذت ببرند؟ :n02:
یا اینکه نباید با کسایی که این مشکل رو دارن ازدواج کنند که خدای نکرده اگه ژنتیکی باشه به بچه منتقل نشه؟ آیا؟؟!!:n02:
به عبارتی دیگر مرغ اول بوجود اومد یا تخم مرغ؟ آیا؟
ببین اون پسر کچله که تو کانال 7 - رادیو هفت رو اجرا میکنه رو نمیگی ؟؟؟ اخه اونم مثل اینکه شکمش صدا میده ...
به نظر من کسایی که این مشکل رو دارن تا وقتی خوب نشدن اصلا نباید ازدواج کنن ...
به بچه هم منتقل نشه بالاخره باید بچه رو بزرگ کرد - بری مدرسه تو جلسه ها شرکت کنی - مهمونی بری - هزار تا بدبختی داره - نمیشه به خاطر خودمون بچه رو از زندگی محروم کنیم که ...
sara_program
13-10-2013, 12:14
دوستان سلام
من ورزشی را برای صدای شدید شکم براتون می ذارم .
1- بعد از غذا ، رو به پشت دراز بکشید
2- کف پاها رو زمین و زانو ها خم
3- نفس عمیق و عضلات شکم کاملا آزاد
4- با انگشتان دو دست خودتون سر معده را خیلی آروم به سمت داخل فشار بدید
5- در همین حالت سر و گردن و کتف را از رمین بلند کنید
6- این حالت را 15 ثانیه نگه دارید
7- سه مرتبه این ورزش را انجام بدید
ببین اون پسر کچله که تو کانال 7 - رادیو هفت رو اجرا میکنه رو نمیگی ؟؟؟ اخه اونم مثل اینکه شکمش صدا میده ...
به نظر من کسایی که این مشکل رو دارن تا وقتی خوب نشدن اصلا نباید ازدواج کنن ...
به بچه هم منتقل نشه بالاخره باید بچه رو بزرگ کرد - بری مدرسه تو جلسه ها شرکت کنی - مهمونی بری - هزار تا بدبختی داره - نمیشه به خاطر خودمون بچه رو از زندگی محروم کنیم که ...
نه اونو نمیشناسم، ولی قطعا دوست من نیست.
در مورد ازدواج هم نظرتون کاملا صحیح است.
من امروز نتيجه آزمايشامو گرفتم:n27:
تشخيص خودم و اينترنت با هم اينه كه يا بيماري هاي كبدي دارم يا سرطان يا آرتيريد روماتوئيد يا ساير بيماري هاي التهابي...
ferritin توي آز خون 70 تا بيشتر از حد نرماله. جالبه من فكر مي كردم آهنم كمه در كل، ولي بدنم بيشتر از حد نرمال ذخاير آهن داره!
بقيه مواردم انگار مشكلي نداره. جالبه باز، اصلا اين دكتره هليكوباكترم واسه آز ننوشته انگار ديگه قديمي شده!
ببین اون پسر کچله که تو کانال 7 - رادیو هفت رو اجرا میکنه رو نمیگی ؟؟؟ اخه اونم مثل اینکه شکمش صدا میده ...
:n08:شما از كجا فهميدي شكمش صدا ميده؟؟؟ مثلا خودش اعلام كرده يا از روي نشانه ها؟
sara_program
13-10-2013, 21:22
من امروز نتيجه آزمايشامو گرفتم:n27:
تشخيص خودم و اينترنت با هم اينه كه يا بيماري هاي كبدي دارم يا سرطان يا آرتيريد روماتوئيد يا ساير بيماري هاي التهابي...
ferritin توي آز خون 70 تا بيشتر از حد نرماله. جالبه من فكر مي كردم آهنم كمه در كل، ولي بدنم بيشتر از حد نرمال ذخاير آهن داره!
بقيه مواردم انگار مشكلي نداره. جالبه باز، اصلا اين دكتره هليكوباكترم واسه آز ننوشته انگار ديگه قديمي شده!
شما بجای اینکه خودت تشخیص سرطان بدی آزماش نمونه برداری از کبد انجام بده . دیگه هم از این حرفا نزن:n24:
فقط همين نيست كه آخه
برخی از بیماری های مرتبط با ازدیاد آهن:
1. ناراحتی های سیستم عصبی: شامل آلزایمر، پارکینسن، ناهنجاری رفتاری
2. فشار خون و بیماری های قلبی
3. بسیاری از مشکلات کلیوی
4. بیماری های التهابی: باعث بسیاری از اختلال ها و امراض از آرتریت روماتوئید و آرتروز گرفته تا مشکلات سیستم عصبی مانند MSمراضی که ازدیاد آهن می تواند فاکتور مهمی در ایجاد آن ها باشد شامل: دیابت، ناراحتی های قلبی، آرتروز، آلزایمر، سرطان، ریزش مو، کم کاری تیروئید، خشونت و حالات عصبی و... می باشد.
هه اين مشكل كم بود بايد منتظر MS و ... هم باشم.
دوستان اگه رفتين دكتر حتما بگين اين آزمايشو براتون بنويسه. من اصلا فكر نمي كردم همچين چيزي باشه! بعد ميگن قزص آهن خوبه كلا.
فقط همين نيست كه آخه
برخی از بیماری های مرتبط با ازدیاد آهن:
1. ناراحتی های سیستم عصبی: شامل آلزایمر، پارکینسن، ناهنجاری رفتاری
2. فشار خون و بیماری های قلبی
3. بسیاری از مشکلات کلیوی
4. بیماری های التهابی: باعث بسیاری از اختلال ها و امراض از آرتریت روماتوئید و آرتروز گرفته تا مشکلات سیستم عصبی مانند MSمراضی که ازدیاد آهن می تواند فاکتور مهمی در ایجاد آن ها باشد شامل: دیابت، ناراحتی های قلبی، آرتروز، آلزایمر، سرطان، ریزش مو، کم کاری تیروئید، خشونت و حالات عصبی و... می باشد.
هه اين مشكل كم بود بايد منتظر MS و ... هم باشم.
دوستان اگه رفتين دكتر حتما بگين اين آزمايشو براتون بنويسه. من اصلا فكر نمي كردم همچين چيزي باشه! بعد ميگن قزص آهن خوبه كلا.
قبلنم گفتم، خوشبختانه 99.99% مطمئنم سرطان نیست. اگه بود خیلی از ماها ظرف یکی دو سال به ملکوت اعلاء پرتاب شده بودیم. میگم یارو تو فروم آمریکایی نوشته من 16 ساله این مشکلو دارم...
با یه آزمایش آهن خون به تنهایی که نمیشه فهمید چی علت هستش، ممکن علت اصلی چیز دیگه ای باشه که خودش باعث افزایش اون پروتئین مربوط به آهن توی خون بشه.
تازه اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نوشته میشه آهن اضافی رو با دارو کم کرد و از عوارض بعدی جلوگیری کرد.
:n08:شما از كجا فهميدي شكمش صدا ميده؟؟؟ مثلا خودش اعلام كرده يا از روي نشانه ها؟
نه تو برنامشون دیدم هی تکون میخوره - بعدشم اخرش گفت ببخشید اگه صدا های خاصی شنیدید ... , ما یکم گشنمون بود - پژما بازغی هم مهمون برنامه بود - اونم شکمش به صدا افتاده بود اون روز ... , ولی مجریه ظاهرا مثل ما ای بی اس داره - خیلی از مجریش خوشم میاد ادم باحالی هست ...
قبلنم گفتم، خوشبختانه 99.99% مطمئنم سرطان نیست. اگه بود خیلی از ماها ظرف یکی دو سال به ملکوت اعلاء پرتاب شده بودیم. میگم یارو تو فروم آمریکایی نوشته من 16 ساله این مشکلو دارم...
با یه آزمایش آهن خون به تنهایی که نمیشه فهمید چی علت هستش، ممکن علت اصلی چیز دیگه ای باشه که خودش باعث افزایش اون پروتئین مربوط به آهن توی خون بشه.
درسته ولي نوشته كه علت ازديادش ممكنه از بعضي سرطان ها يا كم كاري تيروئيد يا بيماري هاي التهابي و ... باشه. چيزي از دقيقا بيماري هاي گوارشي كه به اين مربوط باشه نديدم. مهم نيست چي باشه فقط اميدوارم به اين صداها دردا ربط داشته باشه. شايد همون التهابيه به اين مربوطه.
بقيه كسي اين آزمايشو نداده؟ شايد يه چيز مشترك باشه بين IBS اي ها.
نه تو برنامشون دیدم هی تکون میخوره - بعدشم اخرش گفت ببخشید اگه صدا های خاصی شنیدید ... , ما یکم گشنمون بود - پژما بازغی هم مهمون برنامه بود - اونم شکمش به صدا افتاده بود اون روز ... , ولی مجریه ظاهرا مثل ما ای بی اس داره - خیلی از مجریش خوشم میاد ادم باحالی هست ...
كلا آي بي اسي ها معمولا آدماي باحالي هستن هرچند بعد IBS توي بعضي شرايط، بي حال و بدبخت جلوه مي كنن!
همه هم اين مشكلو تا يه حديش دارن. يه دانشجوي پزشكي ازش پرسيدم مي گفت كه همه اين مشكلو دارن و مي گفت خودشم تا حدي داره.
ولي خب كلا بعضيا نسبت بهش بي اهميتن و بصورت يه موضوع طبيعي بهش نگاه مي كنن. شايد اگه ماها درس نخونده بوديم سر كلاساي بي صدا قرار نگرفته بوديم و صداهاي عجيب رو توي اون شرايط نشنيده بوديم، هيچ وقت به اين شدت نمي شد. اهميت نمي داديم و استرس نمي گرفتيم.
كلا آي بي اسي ها معمولا آدماي باحالي هستن هرچند بعد IBS توي بعضي شرايط، بي حال و بدبخت جلوه مي كنن!
همه هم اين مشكلو تا يه حديش دارن. يه دانشجوي پزشكي ازش پرسيدم مي گفت كه همه اين مشكلو دارن و مي گفت خودشم تا حدي داره.
ولي خب كلا بعضيا نسبت بهش بي اهميتن و بصورت يه موضوع طبيعي بهش نگاه مي كنن. شايد اگه ماها درس نخونده بوديم سر كلاساي بي صدا قرار نگرفته بوديم و صداهاي عجيب رو توي اون شرايط نشنيده بوديم، هيچ وقت به اين شدت نمي شد. اهميت نمي داديم و استرس نمي گرفتيم.
اره - چون من یادمه که اولش مشکلم خیلی کم و صداهای خیلی خیلی کم بود - ولی هرچی تو کلاسها رفتم و بیشتر بهش توجه کردم بدتر شدم ...
درسته ولي نوشته كه علت ازديادش ممكنه از بعضي سرطان ها يا كم كاري تيروئيد يا بيماري هاي التهابي و ... باشه. چيزي از دقيقا بيماري هاي گوارشي كه به اين مربوط باشه نديدم. مهم نيست چي باشه فقط اميدوارم به اين صداها دردا ربط داشته باشه. شايد همون التهابيه به اين مربوطه.
بقيه كسي اين آزمايشو نداده؟ شايد يه چيز مشترك باشه بين IBS اي ها.
من آزمایش تیروئید دادم، خیلی خوب بود نتیجش، سرطان هم که اگه بود، مخصوصا سرطانهای دستگاه گوارش، عمر آدم به یکی دو سال نمیکشید. پس این دو تا احتمال خیلی ضعیف هستند. اما بیماری التهابی؟؟! این هم خودش یه چیز کلی هست.
اگه بیماری ما 100 درصد IBS باشه (که من هنوز کاملا متقاعد نشدم)، علتش رو حتما پزشکای آمریکایی پیدا کرده بودند، یا یه چیز غیر عادی مشترک بین همه مبتلایان پیدا کرده بودند. چون از همه بیشتر روش کار میکنند و حدود یک پنجم افراد بالغ آمریکایی IBS دارن.
بیماریهای مختلف انقدر علائم مشترک دارن که بدون تجربه دکتر درسته حسابی و آزمایش های دقیق نمیشه تشخیص درست داد. فقط چیزی که روشنه اینه که این بیماری باعث افسردگی شدید میشه، و اون هم به نوبه خود باعث چند تا چیز بد (ضعف حافظه، عدم تمرکز و ...) میشه. به نظر من باید این نکته رو بهشت توجه کنیم که نزاریم افسردگی بگیریم چون بعدش ممکنه مشکلات دیگه پشت سرش بیاد. به همین سادگی.
استارتر محترم تاپیک و دیگر دوستان الان کجاند؟ امیدوارم خوب شده باشن.
SLZ منم همينو ميگم. ميگم كه خود اين صداها و دردا علت داره مثلا براي من شايد علتش همين ازدياد آهن باشه. چون خوندم روي مغز و دردهاي شكمي و استخوان و ... تاثير ميذاره. مثلا شايد روي مغز تاثير گذاشته بعد مغز حركات روده رو دچار اختلال كرده و ... البته خب اين روياييه چون نه به اين راحتيه و هم اين كه هيچ پزشكي نمياد ربط اينها رو پيدا كنه.
افسردگي رو هم موافقم ولي ماها چون كم كم افسرده ميشيم خيلي نمي تونيم مانع بشيم. مثلا الان توي وضعيت فعلي خودمونم نمي دونيم افسرده ايم يا نه. يعني كلا شخصيت آدمو تحت تاثير قرار ميده. بدون اينكه بدونيم، ممكنه از اون شخصيت خسته ها شده باشيم.
سلام منم این مشکلو دارم چند سال پیش دل دردهای خیلی بدی میگرفتم بعد کلی دکتر رفتن یکیشون گفت که زخم دوازده داری و برام عکس هم نوشت از معده و روده ها . عکسا رو که دید گفت که پیچ خوردگی روده هم داری . اون مشکل زخم برطرف شد . حالا یک سالی میشه که متوجه این صداها شدم (یعنی عمق فاجعه) چون تا قبلش تو محیط خیلی ساکت نبودم ... فقط حس میکردم کمی سرو صدا داره ولی برام مهم نبود . منم تقریبا راههایی که شماها رفتینو تست کردم و نتیجه خاصی که پایدار باشه نگرفتم , دارو اعصاب نخوردم .( من البته آلرژی هم دارم کسی هست که مشکل آلرژی داشته باشه؟) چیزی که به تجربه فهمیدم چایی و نوشابه و بستنی مخصوصا از نوع وانیلی و همینجور بادمجون رو سروصدای روده اثر داره .
دندونه عقل رو هم جدیدا کشیدم(باید کشیده میشد) که اثری نداشته .
این جناب SLZ هم جای تشکر دارن با اینکه خوب شدن تا حدوده زیادی, بازم به اینجا سر میزنن.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
من دیروز رفتم دکتر ولی نمیدونم چرا الکی استرس گرفتم که یه وقت شکمم صدا بده , شروع کردم به عرق کردن ... دیگه هیچی قبل از اینکه نوبتم بشه پا شدم رفتم - دیگه قسمت نبود دکتر ازمایش هارو ببینه ... البته تو ازمایش ها هم چیز خاصی نبود - ازمایش خونم که همه چی نرمال بود - ازمایش ادرار هم همینطور - ازمایش مدفوع فقط یکی دو مورد یکمی از بازه نرمال خارج بود که اونم فکر نمیکنم زیاد مشکلی باشه - خلاصه دیگه فکر نکنم دکتر برم - چون تقریبا مطمئن شدم که دکترا هم برا این مشکل درمانی ندان و هر کی هرچی دستش میرسه تجویز میکنه که هیچکدوم هم تاثییر خاصی نداره - امیدوارم خود به خود همینجوری که تا الان خیلی بهتر از قبل شدم با گذشت زمان کامل خوب بشم - به هر حال فعلا امیدی به دکترا ندارم ...
سلام منم این مشکلو دارم چند سال پیش دل دردهای خیلی بدی میگرفتم بعد کلی دکتر رفتن یکیشون گفت که زخم دوازده داری و برام عکس هم نوشت از معده و روده ها . عکسا رو که دید گفت که پیچ خوردگی روده هم داری . اون مشکل زخم برطرف شد . حالا یک سالی میشه که متوجه این صداها شدم (یعنی عمق فاجعه) چون تا قبلش تو محیط خیلی ساکت نبودم ... فقط حس میکردم کمی سرو صدا داره ولی برام مهم نبود . منم تقریبا راههایی که شماها رفتینو تست کردم و نتیجه خاصی که پایدار باشه نگرفتم , دارو اعصاب نخوردم .( من البته آلرژی هم دارم کسی هست که مشکل آلرژی داشته باشه؟) چیزی که به تجربه فهمیدم چایی و نوشابه و بستنی مخصوصا از نوع وانیلی و همینجور بادمجون رو سروصدای روده اثر داره .
دندونه عقل رو هم جدیدا کشیدم(باید کشیده میشد) که اثری نداشته .
این جناب SLZ هم جای تشکر دارن با اینکه خوب شدن تا حدوده زیادی, بازم به اینجا سر میزنن.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
ما چاکریم آقا سعید. من متاسفانه نتونستم هنوز کاری بکنم که یه حرکت واقعا مثبت برای کمک به خودمو دیگران باشه. بادمجون رو خوب اومدی.
امروز بالاخره توی چند تا سایت خارجی دیدم که بطور صریح نوشته بودن صداهای بلند روده ای، مخصوصا صداهای زیر (خلاف "بم")، نشونه انسداد جزئی روده هستش. خودم به این نظریه معتقدم. انسداد جزئی (یا غیر کامل روده) میتونه خودش برطرف بشه و یا نشه. تو این سایتا در حد یکی دو جمله به این موضوع اشاره شده بود. البته نوشته بود که قطع ناگهانی و کامل این صداها نشونه تبدیل گرفتگی جزئی به گرفتگی دائمی هستش. از این نظر ماها خوش شانسیم.
یه جای دیگه هم خونده بودم که خرمالو میتونه باعث بوجود اومدن انسداد بشه. دقیقا یادم میاد چند سال پیش که این بدبختیا هنوز شروع نشده بود، دختر همسایمون کلی خرمالو برام کنده بود و منم که اون روزها خام گیاه خوار بودم، مثل اسب :n02:چندینتا پشت سر هم خورده بودم. دوستان شما چطور؟ رابطه ای میبینید؟!
ORP، هنوز استرس داری؟ یادمه آخرین باری که رفتم دکتر تو مطب چندینتا دختر و خانم و ... بودند که توی اون سکوت، هر چند وقت یبار شکم بنده حرفی بلند برای گفتن داشت و من هم دیگه به درجه بیخیالی مطلق نایل شده بودم. یه خوبی که داره اینه که آدم به سیم آخر میزنه دایورت میکنه!
Pari ، دقیقا نگرانی شما رو درک میکنم. خودم تو این مرحله بودم. هی علائم رو به هم ربط میدادم و به نتیجه میرسیدم، مخصوصصا شبها موقع خواب. شاید یکی از این ارتباطات واقعا درست باشه ولی قطعا اکثرشون تخیلات ذهنه که هی توقع بدترین چیزها رو داره (به علت همین افسردگی). خودم دقیقا تو این موقعیت ها بودم.
بیا یه چند تا پروانه بزن دنیا به روت بخنده، البته مثل اون آقایونی که تو فیلم میشمارن باید انجام بشه نه مثل اونهایی که روبرو وایستادن :n02:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امروز بالاخره توی چند تا سایت خارجی دیدم که بطور صریح نوشته بودن صداهای بلند روده ای، مخصوصا صداهای زیر (خلاف "بم")، نشونه انسداد جزئی روده هستش. خودم به این نظریه معتقدم. انسداد جزئی (یا غیر کامل روده) میتونه خودش برطرف بشه و یا نشه. تو این سایتا در حد یکی دو جمله به این موضوع اشاره شده بود. البته نوشته بود که قطع ناگهانی و کامل این صداها نشونه تبدیل گرفتگی جزئی به گرفتگی دائمی هستش. از این نظر ماها خوش شانسیم.
یه جای دیگه هم خونده بودم که خرمالو میتونه باعث بوجود اومدن انسداد بشه. دقیقا یادم میاد چند سال پیش که این بدبختیا هنوز شروع نشده بود، دختر همسایمون کلی خرمالو برام کنده بود و منم که اون روزها خام گیاه خوار بودم، مثل اسب :n02:چندینتا پشت سر هم خورده بودم. دوستان شما چطور؟ رابطه ای میبینید؟!
پس با این مطلبی که پیدا کردین و موردی که تو عکس من بوده شاید یک اشکال روده ایی هست با عقل هم جور در میاد اگه جایی دچار انسداد شده باشه توی حرکات دودی شکل روده مشکل پیش میاد , و هر چیزی که نفخ و زیاد کنه حالا هر نوع خوردنی یا ازدیاد باکتریها مشکلو بیشتر هم میکنه .
اندر باب خرمالو :n02: فکر نمیکنم با یک بار خوردن همچین اثری داشته باشه.
:n16:
پس با این مطلبی که پیدا کردین و موردی که تو عکس من بوده شاید یک اشکال روده ایی هست با عقل هم جور در میاد اگه جایی دچار انسداد شده باشه توی حرکات دودی شکل روده مشکل پیش میاد , و هر چیزی که نفخ و زیاد کنه حالا هر نوع خوردنی یا ازدیاد باکتریها مشکلو بیشتر هم میکنه .
اندر باب خرمالو :n02: فکر نمیکنم با یک بار خوردن همچین اثری داشته باشه.
:n16:
اینجا نوشته مصرف بیشتر از یک دونه در روز (البته به صورت نجویده) من که یه سبد خورده بودم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ما چاکریم آقا سعید. من متاسفانه نتونستم هنوز کاری بکنم که یه حرکت واقعا مثبت برای کمک به خودمو دیگران باشه. بادمجون رو خوب اومدی.
امروز بالاخره توی چند تا سایت خارجی دیدم که بطور صریح نوشته بودن صداهای بلند روده ای، مخصوصا صداهای زیر (خلاف "بم")، نشونه انسداد جزئی روده هستش. خودم به این نظریه معتقدم. انسداد جزئی (یا غیر کامل روده) میتونه خودش برطرف بشه و یا نشه. تو این سایتا در حد یکی دو جمله به این موضوع اشاره شده بود. البته نوشته بود که قطع ناگهانی و کامل این صداها نشونه تبدیل گرفتگی جزئی به گرفتگی دائمی هستش. از این نظر ماها خوش شانسیم.
یه جای دیگه هم خونده بودم که خرمالو میتونه باعث بوجود اومدن انسداد بشه. دقیقا یادم میاد چند سال پیش که این بدبختیا هنوز شروع نشده بود، دختر همسایمون کلی خرمالو برام کنده بود و منم که اون روزها خام گیاه خوار بودم، مثل اسب :n02:چندینتا پشت سر هم خورده بودم. دوستان شما چطور؟ رابطه ای میبینید؟!
من خرمالو زیاد دوست نداشتم - ولی جدیدا خوشم میاد .... ولی رابطه ای با صدای معدم نمیبینم ...
ORP، هنوز استرس داری؟ یادمه آخرین باری که رفتم دکتر تو مطب چندینتا دختر و خانم و ... بودند که توی اون سکوت، هر چند وقت یبار شکم بنده حرفی بلند برای گفتن داشت و من هم دیگه به درجه بیخیالی مطلق نایل شده بودم. یه خوبی که داره اینه که آدم به سیم آخر میزنه دایورت میکنه!
من فرق نمیکنه دختر باشه یا پسر - بچه باشه یا بزرگ ... دوست ندارم جلو کسی صدا بده ... ولی تو مطب میدونستم حالم خوبه و صدا نمیده ولی از ترس شروع کردم به عرق ریختن . قبل از این بیماری اصلا یادم نمیاد سر هیچ چیزی استرس داشته باشم و اگرم داشتم دیگه اصلا یادم نمیاد که عرق کرده باشم به خاطرش ولی از موقعی که دچار این مشکل شدم و احساس کنم کسی حواسش به من هست شروع میکنم به عرق کردن جوری که انگار از مسابقه دو اومدم ...
یه خاطره هم بگم دور هم باشیم ... یه بارتو دانشگاه یه درسی رو کنفرانس داشتم - اقا هنوز شروع نکرده بودم به حرف زدن که عرق ریختنم شروع شد دیگه اصلا یادم رفت کلاس چی هست , چیو دارم کنفرانس میدم ,استاد کیه , شاگرد کیه ... یه تیکه از اول مطلبم میگفتم یه تیکه از اخرش یه تیک از خاطراتم ... هیچی دیگه کنفرانس تموم شد رفتم نشستم دوستام همه مونده بودن چرا من انقدر عرق کردم . این قضیه فکر کنم مربوط به اوایل شروع به عرق کردنهام بود - حالا جالب اینجاست که من اصلا بدنم چربی نداره یا حداقل اونموقع نداشت ولی جوری عرق میکردم که انگار 100 کیلو اضافه وزن دارم .
این بود یکی از خاطرات من ...
تو مطلبش نوشته به علت غنی بودن از تانن , موجب انسداد میشه حالا این تانن چی هست کسی میدونه ؟
فکر میکنم اگه همینجور پیش بره شاید این مشکلمون حل نشه ولی به طور قطع پزشک میشیم :n05:
من فرق نمیکنه دختر باشه یا پسر - بچه باشه یا بزرگ ... دوست ندارم جلو کسی صدا بده ... ولی تو مطب میدونستم حالم خوبه و صدا نمیده ولی از ترس شروع کردم به عرق ریختن . قبل از این بیماری اصلا یادم نمیاد سر هیچ چیزی استرس داشته باشم و اگرم داشتم دیگه اصلا یادم نمیاد که عرق کرده باشم به خاطرش ولی از موقعی که دچار این مشکل شدم و احساس کنم کسی حواسش به من هست شروع میکنم به عرق کردن جوری که انگار از مسابقه دو اومدم ...
یه خاطره هم گم دور هم باشیم ... یه بارتو دانشگاه یه درسی رو کنفرانس داشتم - اقا هنوز شروع نکرده بودم به حرف زدن که عرق ریختنم شروع شد دیگه اصلا یادم رفت کلاس چی هست , چیو دارم کنفرانس میدم ,استاد کیه , شاگرد کیه ... یه تیکه از اول مطلبم میگفتم یه تیکه از اخرش یه تیک از خاطراتم ... هیچی دیگه کنفرانس تموم شد رفتم نشستم دوستام همه مونده بودن چرا من انقدر عرق کردم این فکر کنم اوایل شروع به عرق کردنم بود - حالا جالب اینجاست که من اصلا بدنم چربی نداره یا حداقونموقع نداشت ولی جوری عرق میکردم که انگار 100 کیلو اضافه وزن دارم .
این بود یکی از خاطرات من ...
جناب ORP منم مثل شما زیاد عرق میکنم دقیقا تو همچین موقعیتهایی عین همین علایم رو که گفتین پیدا میکنم . پس بیشترمون ادمای حساس و استرسی هستیم , و این موارد هم مشکل و زیاد میکنه . یادمه از دکترم پرسیدم چرا رودم مشکل پیدا کرده گفت از استرس اینجوری میشه ....
من فرق نمیکنه دختر باشه یا پسر - بچه باشه یا بزرگ ... دوست ندارم جلو کسی صدا بده ... ولی تو مطب میدونستم حالم خوبه و صدا نمیده ولی از ترس شروع کردم به عرق ریختن . قبل از این بیماری اصلا یادم نمیاد سر هیچ چیزی استرس داشته باشم و اگرم داشتم دیگه اصلا یادم نمیاد که عرق کرده باشم به خاطرش ولی از موقعی که دچار این مشکل شدم و احساس کنم کسی حواسش به من هست شروع میکنم به عرق کردن جوری که انگار از مسابقه دو اومدم ...
یه خاطره هم بگم دور هم باشیم ... یه بارتو دانشگاه یه درسی رو کنفرانس داشتم - اقا هنوز شروع نکرده بودم به حرف زدن که عرق ریختنم شروع شد دیگه اصلا یادم رفت کلاس چی هست , چیو دارم کنفرانس میدم ,استاد کیه , شاگرد کیه ... یه تیکه از اول مطلبم میگفتم یه تیکه از اخرش یه تیک از خاطراتم ... هیچی دیگه کنفرانس تموم شد رفتم نشستم دوستام همه مونده بودن چرا من انقدر عرق کردم . این قضیه فکر کنم مربوط به اوایل شروع به عرق کردنهام بود - حالا جالب اینجاست که من اصلا بدنم چربی نداره یا حداقل اونموقع نداشت ولی جوری عرق میکردم که انگار 100 کیلو اضافه وزن دارم .
این بود یکی از خاطرات من ...
کی دوست داره جلوی دیگران ضایع بشه آخه؟! ولی وقتی چاره ای نیست تو یه سری از موقعیتا!! دیگه باید بیخیال بود (موقتی).
فکر کنم این مشکل عرق بین همه ما مشترک باشه، منم دقیقا همینطوری بودم. اون اوایل هم کلی لاغر بودم و بدون چربی ولی مثل چی عرق میکردم اگه تو جمع بودم. تو این لحظه که آدم میدونه الانه که صدا بیاد، تمرکز حواس کلا از بین میره، حافظه کلا از بین میره، آدم فقط به این فکر میکنه که میشه یکم کمتر ضایع بشم! یا اینکه صدای بعدی که قرار تا چند ثانیه دیگه بیاد مردم چی فک میکنن.
جناب ORP منم مثل شما زیاد عرق میکنم دقیقا تو همچین موقعیتهایی عین همین علایم رو که گفتین پیدا میکنم . پس بیشترمون ادمای حساس و استرسی هستیم , و این موارد هم مشکل و زیاد میکنه . یادمه از دکترم پرسیدم چرا رودم مشکل پیدا کرده گفت از استرس اینجوری میشه ....
من باز هم نظرم اینه که این مشکل استرس رو بوجود میاره و نه برعکس.
جناب ORP منم مثل شما زیاد عرق میکنم دقیقا تو همچین موقعیتهایی عین همین علایم رو که گفتین پیدا میکنم . پس بیشترمون ادمای حساس و استرسی هستیم , و این موارد هم مشکل و زیاد میکنه . یادمه از دکترم پرسیدم چرا رودم مشکل پیدا کرده گفت از استرس اینجوری میشه ....
نه سعید جان من تا قبل این بیماری اصلا ادم حساس و استرسی نبودم , اصلا . ولی این مشکل منو به این حال رسوند ...
من خرمالو زیاد دوست نداشتم - ولی جدیدا خوشم میاد .... ولی رابطه ای با صدای معدم نمیبینم ...
تو اون مقاله نوشته که چون خرمالو میوه نرمی هست، به راحتی همه قورت میدم بدون اینکه کامل بجوند. کلی هم فیبر و مواد دیگه داره که میتونه انسداد موقت یا دائم بوجود بیاره. اگه علتش این باشه (یا هر علت دیگه ای که انسداد موقت رو بوجود آورده) روده ها تنگ میشن، حرکات دودی روده باید با فشار مواد رو از یه سوراخ تنگ عبور بده که این باعث ایجاد صدا های روده میشه، مخصوصا اگه کمی گاز هم همراهش باشه. مصرف آنتی بیوتیک (که خودش میتونه انسداد موقتی ایجاد کنه طبق سایتهای خارجی) از حجم باکتری ها کم میکنه و در نتیجه گاز کمتری تولید میشه و صداها کم میشن.
کی دوست داره جلوی دیگران ضایع بشه آخه؟! ولی وقتی چاره ای نیست تو یه سری از موقعیتا!! دیگه باید بیخیال بود (موقتی).
فکر کنم این مشکل عرق بین همه ما مشترک باشه، منم دقیقا همینطوری بودم. اون اوایل هم کلی لاغر بودم و بدون چربی ولی مثل چی عرق میکردم اگه تو جمع بودم. تو این لحظه که آدم میدونه الانه که صدا بیاد، تمرکز حواس کلا از بین میره، حافظه کلا از بین میره، آدم فقط به این فکر میکنه که میشه یکم کمتر ضایع بشم! یا اینکه صدای بعدی که قرار تا چند ثانیه دیگه بیاد مردم چی فک میکنن.
نمیدونم چی بگم ولی من شخصا آبرومو از جونم بیشتر دوست دارم ... :laughing:
نمیدونم چی بگم ولی من شخصا آبرومو از جونم بیشتر دوست دارم ... :laughing:
کاملا صحیحه! ولی چاره چیه؟ چاره؟
[QUOTE=SLZ;7931234]تو اون مقاله نوشته که چون خرمالو میوه نرمی هست، به راحتی همه قورت میدم بدون اینکه کامل بجوند. کلی هم فیبر و مواد دیگه داره که میتونه انسداد موقت یا دائم بوجود بیاره. اگه علتش این باشه (یا هر علت دیگه ای که انسداد موقت رو بوجود آورده) روده ها تنگ میشن، حرکات دودی روده باید با فشار مواد رو از یه سوراخ تنگ عبور بده که این باعث ایجاد صدا های روده میشه، مخصوصا اگه کمی گاز هم همراهش باشه. مصرف آنتی بیوتیک (که خودش میتونه انسداد موقتی ایجاد کنه طبق سایتهای خارجی) از حجم باکتری ها کم میکنه و در نتیجه گاز کمتری تولید میشه و صداها کم میشن.[/QUOT
ببین واقعا میگم من دیگه وقتی به عواملی که میتونه باعث ایجاد این مشکل بشه فکر میکنم سرم گیج میره ... انقدر عوامل زیادی میتونه باشه که بعد از یه مدت خودم فراموش میکنم چه چیزهایی بود ...
ولی اون حرکاتی که گفتم رو حتما بکنید و حتما هم ریلکسیشن و مدیتیشن انجام بدید - من دیشب بعد از این که دست از پا دراز تر از مطب دکتر برگشتم رفتم تو مجتمع قبلیمون که خیلی جای باحالی هست - یکی از دوستامو دیدم نشستم 1-2 ساعت باهاش صحبت کردم بدون اینکه صدای معده و روده داشته باشم و خیلی خوب بودم درحالی که همین 1 سال پیش وقتی همونحا با کسی بودم و صحبت میکردم بعد از یک ربع دیگه کمکم صداها شروع میشد و من باید سریع به هر بهانه ای شده خداحافظی میکردم و میرفتم ...
با غذا هم اصلا مایعات نخورید تا یه نیم ساعت بعدش- اینم فکر کنم کمک کرد و .............................................
کاملا صحیحه! ولی چاره چیه؟ چاره؟
واقعا چاره چیه ؟
یکسری از مواقع آدم دیگه باید بیخیال بشه، مثل مطب دکتر که دیگه قرار نیست همون آدمای قبلی رو بازم ببینه. دایورت
سلام منم این مشکلو دارم چند سال پیش دل دردهای خیلی بدی میگرفتم بعد کلی دکتر رفتن یکیشون گفت که زخم دوازده داری و برام عکس هم نوشت از معده و روده ها . عکسا رو که دید گفت که پیچ خوردگی روده هم داری . اون مشکل زخم برطرف شد . حالا یک سالی میشه که متوجه این صداها شدم (یعنی عمق فاجعه) چون تا قبلش تو محیط خیلی ساکت نبودم ... فقط حس میکردم کمی سرو صدا داره ولی برام مهم نبود . منم تقریبا راههایی که شماها رفتینو تست کردم و نتیجه خاصی که پایدار باشه نگرفتم , دارو اعصاب نخوردم .( من البته آلرژی هم دارم کسی هست که مشکل آلرژی داشته باشه؟) چیزی که به تجربه فهمیدم چایی و نوشابه و بستنی مخصوصا از نوع وانیلی و همینجور بادمجون رو سروصدای روده اثر داره .
دندونه عقل رو هم جدیدا کشیدم(باید کشیده میشد) که اثری نداشته .
این جناب SLZ هم جای تشکر دارن با اینکه خوب شدن تا حدوده زیادی, بازم به اینجا سر میزنن.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
سلام
براي پيچ خوردگي روده راه حلي دارويي ورزشي چيزي بود؟ يا اينكه فقط جهت آگاهي اينو گفت؟
يه سوال ديگه عكس از معده روده مثل همون عكس شكستگي و ... هست يا مثل آندوسكوپي اينا؟
من خودم گاهي وقتا با خوردن يه قلوپ آب هم اين حالتا بهم دست ميده! يعني همون غذايي كه ممكنه يه بار باعث صدا بشه يه بار ديگه هيچ مشكلي ايجاد نمي كنه و برعكس!
من دیروز رفتم دکتر ولی نمیدونم چرا الکی استرس گرفتم که یه وقت شکمم صدا بده , شروع کردم به عرق کردن ... دیگه هیچی قبل از اینکه نوبتم بشه پا شدم رفتم - دیگه قسمت نبود دکتر ازمایش هارو ببینه ... البته تو ازمایش ها هم چیز خاصی نبود - ازمایش خونم که همه چی نرمال بود - ازمایش ادرار هم همینطور - ازمایش مدفوع فقط یکی دو مورد یکمی از بازه نرمال خارج بود که اونم فکر نمیکنم زیاد مشکلی باشه - خلاصه دیگه فکر نکنم دکتر برم - چون تقریبا مطمئن شدم که دکترا هم برا این مشکل درمانی ندان و هر کی هرچی دستش میرسه تجویز میکنه که هیچکدوم هم تاثییر خاصی نداره - امیدوارم خود به خود همینجوری که تا الان خیلی بهتر از قبل شدم با گذشت زمان کامل خوب بشم - به هر حال فعلا امیدی به دکترا ندارم ...
استرسش كه هميشه هست ولي يه جايي مثل دكتر كه قراره نهايتا يه ربع آدم اونجا باشه، نبايد اهميت داد. تازه پيش دكتر گوارش كه اگه صدا مي داد مي گفتي ايناهاش اين همون صدايي بود كه تعريفشو براتون كرده بودم:n02:
ولي جدي خود من جايي كه بدونم يه مدت كوتاه قراره باشم، مشكلي پيش نمياد يعني انگار چون ذهنم مي دونه يه راه گريزي هست مشكل زيادي پيش نمياد مثلا مثل كلاس و اينها نيست. يه چيز ديگه هم اينكه اين مواقع كه استرس مي گيرم اگه كسي همراهم باشه استرسم كمتر ميشه و صداها هم كمتر ميشه. مثلا با والديني دوستي مي رفتي.
Pari ، دقیقا نگرانی شما رو درک میکنم. خودم تو این مرحله بودم. هی علائم رو به هم ربط میدادم و به نتیجه میرسیدم، مخصوصصا شبها موقع خواب. شاید یکی از این ارتباطات واقعا درست باشه ولی قطعا اکثرشون تخیلات ذهنه که هی توقع بدترین چیزها رو داره (به علت همین افسردگی). خودم دقیقا تو این موقعیت ها بودم.
بیا یه چند تا پروانه بزن دنیا به روت بخنده، البته مثل اون آقایونی که تو فیلم میشمارن باید انجام بشه نه مثل اونهایی که روبرو وایستادن :n02:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنونم ولي خب دنيا زيادي خنديده:n02: من مثل اون روبرويي ها بلدم : ))
اين كه من ميام اينا رو ربط ميدم از سر افسردگي نيست ها(هرچند كه افسرده ام). بيشتر شايد هنوز اميدوارم. يعني وقتي يه موضوع غير عادي توي آزمايشم هست، خوشحالم كه حداقل يه چيزي هست كه شايد به اين مشكل مربوط باشه(جدا از اينكه چي مي خواد باشه)
در مورد حركت پروانه به نظرم شما كه اون صداي خفنو تجربه كردي، نبايد بزني چون روده عادت مي كنه به اون صداها. من اون اوايل كه هنوز صداها شروع نشده بود دقيقا يادمه توي حالت نيمه نشسته نيمه خوابيده چاي مي خوردم و صدا از معدم ميومد، برام جالب بود و هي تكرارش مي كردم ببينم چرا اينجوريه ولي خب كم كم اين موضوع نهادينه شد و ...
تو اون مقاله نوشته که چون خرمالو میوه نرمی هست، به راحتی همه قورت میدم بدون اینکه کامل بجوند. کلی هم فیبر و مواد دیگه داره که میتونه انسداد موقت یا دائم بوجود بیاره. اگه علتش این باشه (یا هر علت دیگه ای که انسداد موقت رو بوجود آورده) روده ها تنگ میشن، حرکات دودی روده باید با فشار مواد رو از یه سوراخ تنگ عبور بده که این باعث ایجاد صدا های روده میشه، مخصوصا اگه کمی گاز هم همراهش باشه. مصرف آنتی بیوتیک (که خودش میتونه انسداد موقتی ایجاد کنه طبق سایتهای خارجی) از حجم باکتری ها کم میکنه و در نتیجه گاز کمتری تولید میشه و صداها کم میشن.
ننوشته كه چطور ميشه انسداد رو تشخيص داد؟ اگه جزئي باشه با سونو گرافي مشخص ميشه؟
ننوشته كه چطور ميشه انسداد رو تشخيص داد؟ اگه جزئي باشه با سونو گرافي مشخص ميشه؟
تا اونجایی که من فهمیدم اگه دائم باشه باید آدم سریع بستری بشه و جراحی بشه، جز جراحی چاره ای نداره، علائمش هم که به ما نمیخوره اینه که بعد از خوردن غذا یا مایعات آدم سریع بالا میاره، نفخ شدید بدون دفع گاز یا مدفوع، درد شدید. خیلی هم خطرناکه و اگه درمان نشه آدم رو ظرف چند ساعت میکشه. با Xray معمولی یا با مایع مخصوص میشه تو عکس دید. سی تی اسکن و سونوگرافی هم نوشته تشخیص میددش. خوشبختانه به ما اصلا نمیخوره؛
اما علائم گرفتگی ناقص (که بین خیلی دیگه از بیماریها هم شایعه و نباید روی حساب اینها 100% تشخیص داد):
درد در جاهای مختلف شکم، نفخ، افزایش صداهای روده، بوی بد دهان.
درمانش هم طبق دستور پزشک مصرف آب و الکترولیت های خاص و رژیم مخصوص و حرکت های ورزشی مخصوص هستش که ممکنه اثر بکنه یا نکنه.
ممنونم ولي خب دنيا زيادي خنديده:n02: من مثل اون روبرويي ها بلدم : ))
اين كه من ميام اينا رو ربط ميدم از سر افسردگي نيست ها(هرچند كه افسرده ام). بيشتر شايد هنوز اميدوارم. يعني وقتي يه موضوع غير عادي توي آزمايشم هست، خوشحالم كه حداقل يه چيزي هست كه شايد به اين مشكل مربوط باشه(جدا از اينكه چي مي خواد باشه)
در مورد حركت پروانه به نظرم شما كه اون صداي خفنو تجربه كردي، نبايد بزني چون روده عادت مي كنه به اون صداها. من اون اوايل كه هنوز صداها شروع نشده بود دقيقا يادمه توي حالت نيمه نشسته نيمه خوابيده چاي مي خوردم و صدا از معدم ميومد، برام جالب بود و هي تكرارش مي كردم ببينم چرا اينجوريه ولي خب كم كم اين موضوع نهادينه شد و ...
خارج از بحث تاپیک میخام بگم جامعه ما جوری شده که اگه افسرده نباشه آدم بهش میگن غیر عادی. مثلا دیدید توی جامعه افراد شاد باشن، بخندن، لباسهای رنگی بپوشن و با روحیه باشن؟ من که خیلی به ندرت دیدم اونم تو مراسم خصوصی خاص. اگه یکی تو خیابون خوشحال باشه یا بخنده، دیگران میکن "هی این بارو ...خله ".
سلام
براي پيچ خوردگي روده راه حلي دارويي ورزشي چيزي بود؟ يا اينكه فقط جهت آگاهي اينو گفت؟
يه سوال ديگه عكس از معده روده مثل همون عكس شكستگي و ... هست يا مثل آندوسكوپي اينا؟
من خودم گاهي وقتا با خوردن يه قلوپ آب هم اين حالتا بهم دست ميده! يعني همون غذايي كه ممكنه يه بار باعث صدا بشه يه بار ديگه هيچ مشكلي ايجاد نمي كنه و برعكس!
سلام برای پیچ خوردگی دارو نداد ولی فقط تاکید زیادی رو راه رفتن داشت.
در مورد سوال دومتون هم عکس معمولی بود مثل شکستگیها ولی ولی .... یه دارویی رو از طریق یه لوله وارد روده ها میکنند که شرایط خیلی ضایعی هست در همون حال عکسهای مختلف میگیرن .
بله منم دقیقا گاهی مثلا همین که میگین با خوردن یکم اب دچار مشکل میشم ولی مواردی که گفتم همیشه ایجاد مشکل میکنند مثلا بستنی حتما بعدش کلی سروصدا درست میشه :-D
Sent from my X10i using Tapatalk 2
واقعا چاره چیه ؟
من یه مدتیه دارم راه میرم حداقل یک ساعت یه مقداری از حجم غذا رو هم کم کردم و بعضی چیزارم دیگه نمیخورم حس میکنم کمی بهترم دیگه بیخیال این شدم که کامل خوب شه ... همین که کمی بهبود هم پیدا کنه خوبه ... حالا شاید و انشاالله که شما عزیزان مشکل پیچ خوردگی روده نداشته باشین ولی من در مورد خودم اینو میدونم که دارم و فکر میکنم بیشترش تقصیر این موضوع هست که کاره خاصی هم نمیشه براش انجام داد ... ولی میتونه کاهش پیدا کنه
Sent from my X10i using Tapatalk 2
استرسش كه هميشه هست ولي يه جايي مثل دكتر كه قراره نهايتا يه ربع آدم اونجا باشه، نبايد اهميت داد. تازه پيش دكتر گوارش كه اگه صدا مي داد مي گفتي ايناهاش اين همون صدايي بود كه تعريفشو براتون كرده بودم:n02:
ولي جدي خود من جايي كه بدونم يه مدت كوتاه قراره باشم، مشكلي پيش نمياد يعني انگار چون ذهنم مي دونه يه راه گريزي هست مشكل زيادي پيش نمياد مثلا مثل كلاس و اينها نيست. يه چيز ديگه هم اينكه اين مواقع كه استرس مي گيرم اگه كسي همراهم باشه استرسم كمتر ميشه و صداها هم كمتر ميشه. مثلا با والديني دوستي مي رفتي.
جالبه که هیچوقت پیش دکتر صدا نمیده - یعنی حتی بعضی وقتا خودم سعی میکنم صدا بده پیش دکتر ولی بازم نمیشه ...
من یه مدتیه دارم راه میرم حداقل یک ساعت یه مقداری از حجم غذا رو هم کم کردم و بعضی چیزارم دیگه نمیخورم حس میکنم کمی بهترم دیگه بیخیال این شدم که کامل خوب شه ... همین که کمی بهبود هم پیدا کنه خوبه ... حالا شاید و انشاالله که شما عزیزان مشکل پیچ خوردگی روده نداشته باشین ولی من در مورد خودم اینو میدونم که دارم و فکر میکنم بیشترش تقصیر این موضوع هست که کاره خاصی هم نمیشه براش انجام داد ... ولی میتونه کاهش پیدا کنه
Sent from my X10i using Tapatalk 2
ورزش که کلا خوب چه واسه بیمار چه واسه سالم - ولی من تا حالا هیچ ماده غذایی رو پیدا نکردم که به خاطر خوردنش حالم بد بشه یعنی همیشه اینجوری نبوده ... خیلی راحت هست مشخص کردنش فکر کنم - اون ماده ای هم که میگفتیم تو روده و .. وارد میکنن فکر کنم باریم هست که هم میشه خوردش و هم ... بعدش شروع میکنن به عکس گرفتن - من تا حالا دکتر بهم نگفت اینکارو بکنم ولی شاید اگه تو فکر میکنی مشکل پیچخوردگی باشه تو این جور عکسا کاملا مشخص بشه ... به هر حال امیدوارم علت مشکلت این باشه و زود خوب بشی - واسه من که هنوز علت نامشخصه ...
ورزش که کلا خوب چه واسه بیمار چه واسه سالم - ولی من تا حالا هیچ ماده غذایی رو پیدا نکردم که به خاطر خوردنش حالم بد بشه یعنی همیشه اینجوری نبوده ... خیلی راحت هست مشخص کردنش فکر کنم - اون ماده ای هم که میگفتیم تو روده و .. وارد میکنن فکر کنم باریم هست که هم میشه خوردش و هم ... بعدش شروع میکنن به عکس گرفتن - من تا حالا دکتر بهم نگفت اینکارو بکنم ولی شاید اگه تو فکر میکنی مشکل پیچخوردگی باشه تو این جور عکسا کاملا مشخص بشه ... به هر حال امیدوارم علت مشکلت این باشه و زود خوب بشی - واسه من که هنوز علت نامشخصه ...
اره افرین همون باریم بود اسمش یادم نمیومد برای عکس معده خورده میشه ولی برای روده ... البته اون موقع من برا زخم دوازده رفتم دکتر که گفت باید از همه سیستم گوارشیت عکس بگیری . الان هم چون میدونم همچین مشکلی دارم حدس میزنم دلیل اصلی برا من همین باشه چون مورده دیگه ایی ندارم که اگه این باشه کاره خاصی نمیشه براش انجام داد.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
میدونی Orp عزیز من این مشکل صدا رو دوبخش کردم یکی علت یا علل اصلی که تا الان جز حدس وگمان نبوده . یکی دیگه عواملی هستن که باعث شدت و ضعف این مشکل میشن . علاوه بر اینکه باید علل اصلی پیدا بشن اینکه چه جوری کمتر بشه هم بهتر از هیچی هست. حالا شاید برای هر کدوم از ماها کمی فرق داشته باشه یا در بعضی موارد مشترک باشه.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
من یه مدتیه دارم راه میرم حداقل یک ساعت یه مقداری از حجم غذا رو هم کم کردم و بعضی چیزارم دیگه نمیخورم حس میکنم کمی بهترم دیگه بیخیال این شدم که کامل خوب شه ... همین که کمی بهبود هم پیدا کنه خوبه ... حالا شاید و انشاالله که شما عزیزان مشکل پیچ خوردگی روده نداشته باشین ولی من در مورد خودم اینو میدونم که دارم و فکر میکنم بیشترش تقصیر این موضوع هست که کاره خاصی هم نمیشه براش انجام داد ... ولی میتونه کاهش پیدا کنه
Sent from my X10i using Tapatalk 2
اگه مشكل پيچ خوردگي باشه احتمالا توي يه بخش از روده اتفاق مي افته ديگه؟ يعني براي شما كل روده اين مشكل ها هست يا اينكه فقط يه قسمتي، بيشتر اين علايم رو داره؟
منم فكر مي كنم مشكلم همچين چيزيه
و فك كنم كه ورزش هاي خاص داره كه كمك كنه
اگه مشكل پيچ خوردگي باشه احتمالا توي يه بخش از روده اتفاق مي افته ديگه؟ يعني براي شما كل روده اين مشكل ها هست يا اينكه فقط يه قسمتي، بيشتر اين علايم رو داره؟
منم فكر مي كنم مشكلم همچين چيزيه
و فك كنم كه ورزش هاي خاص داره كه كمك كنه
همش نیست قسمتی از روده بزرگ این مشکلو پیدا کرده ورزش که اطلاع ندارم فقط همونطور که گفتم دکتر تاکید داشت رو پیاده روی. که جدیدا از وقتی پیاده روی میکنم کمی بهترم.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
سلام بر دوستان که دیروز تاحالا بحثو داغ داغش کردن
بابا کجا بودین چند موقع پیداتون نبود.به نظر من نمیتونه این بیماری انسداد روده باشه چون یکی از علایم اصلیش حالت تهوع هست که خوشبختانه من که تایادمه یه سه چهار سالی هستش که استفراغ نکردم!
بعد هم این که من دارم داروی ضدا فسردگی دوماه پیش تا حالا مصرف میکنم وخییلی خییلی بهترم.......................من که به این اطمینان رسیدم که با داروی ضد افسردگی +ورزش های ریلکسیشن+پیاده روی و رفتار درمانی میشه این مرض رو درمان کرد.....
خوشحال میشم بحث ادامه پیدا کنه..........
سلام بر دوستان که دیروز تاحالا بحثو داغ داغش کردن
بابا کجا بودین چند موقع پیداتون نبود.به نظر من نمیتونه این بیماری انسداد روده باشه چون یکی از علایم اصلیش حالت تهوع هست که خوشبختانه من که تایادمه یه سه چهار سالی هستش که استفراغ نکردم!
بعد هم این که من دارم داروی ضدا فسردگی دوماه پیش تا حالا مصرف میکنم وخییلی خییلی بهترم.......................من که به این اطمینان رسیدم که با داروی ضد افسردگی +ورزش های ریلکسیشن+پیاده روی و رفتار درمانی میشه این مرض رو درمان کرد.....
خوشحال میشم بحث ادامه پیدا کنه..........
سلام عزیز,
امیدوارم اینجور باشه که شما میگین(یعنی به روده مربوط نباشه) . البته بحث انسداد نبود موضوعی که من گفتم پیچ خوردگی هست که فکر میکنم فرق داره با انسداد. البته این مشکلی که من دارم و دلیلی نداره و خدا نکنه بقیه دوستان همچین موردی داشته باشن.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
سلام سعید جان
یه سوال شما معدتون هم صدا میده؟مال من معده هم صدا میده!!!
سلام سعید جان
یه سوال شما معدتون هم صدا میده؟مال من معده هم صدا میده!!!
سلام معده خیلی کم 90% روده هست
Sent from my X10i using Tapatalk 2
آره من هم همینجوری بوده وحالا خیلی خیلی کمتر هست.....کلا به غیر از این دو حالت مشکل اجابت مزاج مثل اسهال یا یبوستی یا دفع ناقص داری؟
آره من هم همینجوری بوده وحالا خیلی خیلی کمتر هست.....کلا به غیر از این دو حالت مشکل اجابت مزاج مثل اسهال یا یبوستی یا دفع ناقص داری؟
اره دقیقا همه این مسائل که گفتین وجود داره
Sent from my X10i using Tapatalk 2
سلام بر دوستان که دیروز تاحالا بحثو داغ داغش کردن
بابا کجا بودین چند موقع پیداتون نبود.به نظر من نمیتونه این بیماری انسداد روده باشه چون یکی از علایم اصلیش حالت تهوع هست که خوشبختانه من که تایادمه یه سه چهار سالی هستش که استفراغ نکردم!
بعد هم این که من دارم داروی ضدا فسردگی دوماه پیش تا حالا مصرف میکنم وخییلی خییلی بهترم.......................من که به این اطمینان رسیدم که با داروی ضد افسردگی +ورزش های ریلکسیشن+پیاده روی و رفتار درمانی میشه این مرض رو درمان کرد.....
خوشحال میشم بحث ادامه پیدا کنه..........
سلام
گفتی حالت تهوع من یه چیزی یادم اومد - یادمه 7- 8 سال پیش تقریبا تو دوران پیش دانشگاهی یا سوم دبیرستان یه بار حالت تهوع بهم دست داد و استفراغ کردم که خیلی به سر معدم فشار اومد یعنی انقدر درد میگرفت که خم میشدم و میشستم زمین خلاصه من کلا 3-4 بار فکر کنم استفراغ کردم تو زندگیم که این یک بار خیلی دردناک بود - شاید همین باعث شد مشکلات بعدی بعد از چند سال بروز کنه ...
همش نیست قسمتی از روده بزرگ این مشکلو پیدا کرده ورزش که اطلاع ندارم فقط همونطور که گفتم دکتر تاکید داشت رو پیاده روی. که جدیدا از وقتی پیاده روی میکنم کمی بهترم.
Sent from my X10i using Tapatalk 2
يه قسمت اين مشكلو پيدا مي كنه، درسته. منظورم اينه كه فقط توي يه قسمت احساس ميشه؟ براي من بيشتر سمت چپ رودم و دقيقا يه نواحي خاص حركات روده رو احساس مي كنم و صداها همونجاست و همون قسمت از روده بيشتر درد مي گيره مگه اينكه شديد باشه تا قسمتاي ديگه هم درد بگيره و صدا و حركات...
يعني جوري هست كه دقيقا خودم حس مي كنم يه قسمت انگار گرفتگي يا پيچ خوردگي چيزي هست.
براي شما هم همين علايم بوده احتمالا؟
سلام بر دوستان که دیروز تاحالا بحثو داغ داغش کردن
بابا کجا بودین چند موقع پیداتون نبود.به نظر من نمیتونه این بیماری انسداد روده باشه چون یکی از علایم اصلیش حالت تهوع هست که خوشبختانه من که تایادمه یه سه چهار سالی هستش که استفراغ نکردم!
بعد هم این که من دارم داروی ضدا فسردگی دوماه پیش تا حالا مصرف میکنم وخییلی خییلی بهترم.......................من که به این اطمینان رسیدم که با داروی ضد افسردگی +ورزش های ریلکسیشن+پیاده روی و رفتار درمانی میشه این مرض رو درمان کرد.....
خوشحال میشم بحث ادامه پیدا کنه..........
منم يه مدت طولاني چند ساله اصلا تهوع استفراغ نداشتم تا پارسال. پارسال به شدت بود حالا نمي دونم مسموميت بود يا اينكه به همين مشكلا ربط داشت ولي براي منم با درد خيلي شديد بود و جوري بود كه اون موقع فكر كردم احتمالا انسدادي بوده و تبديل به انسداد كامل شده ولي خب رفع شد و اين نظريه به نتيجه نرسيد.
تازگيا هم گاهي وقتا موقع غذا خوردن حالت تهوع خفيفي انگار دارم نمي دونم تلقينه يا توجه بيش از حد يا واقعا هست :n13:
يه قسمت اين مشكلو پيدا مي كنه، درسته. منظورم اينه كه فقط توي يه قسمت احساس ميشه؟ براي من بيشتر سمت چپ رودم و دقيقا يه نواحي خاص حركات روده رو احساس مي كنم و صداها همونجاست و همون قسمت از روده بيشتر درد مي گيره مگه اينكه شديد باشه تا قسمتاي ديگه هم درد بگيره و صدا و حركات...
يعني جوري هست كه دقيقا خودم حس مي كنم يه قسمت انگار گرفتگي يا پيچ خوردگي چيزي هست.
براي شما هم همين علايم بوده احتمالا؟
پیج خوردگی روده برا من قسمت انتهایی هست من که حسش نمیکنم یعنی اگه عکس نمیگرفتم هیچ وقت نمیفهمیدم. ولی درد و بقیه حسا دقیقا مثل همین هست که فرمودین .
Sent from my X10i using Tapatalk 2
به نظر وعمل من!تنها راه همونیه که تویpageقبلی گفتم!
سلام بر دوستان که دیروز تاحالا بحثو داغ داغش کردن
بابا کجا بودین چند موقع پیداتون نبود.به نظر من نمیتونه این بیماری انسداد روده باشه چون یکی از علایم اصلیش حالت تهوع هست که خوشبختانه من که تایادمه یه سه چهار سالی هستش که استفراغ نکردم!
بعد هم این که من دارم داروی ضدا فسردگی دوماه پیش تا حالا مصرف میکنم وخییلی خییلی بهترم.......................من که به این اطمینان رسیدم که با داروی ضد افسردگی +ورزش های ریلکسیشن+پیاده روی و رفتار درمانی میشه این مرض رو درمان کرد.....
خوشحال میشم بحث ادامه پیدا کنه..........
داداش داروی ضد افسرگی چی میخوری؟
داداش داروی ضد افسرگی چی میخوری؟
نورتریپلین10
orp خيلي كار درستي كردي ديگه دكتر(!) نرفتي
orp خيلي كار درستي كردي ديگه دكتر(!) نرفتي
??!!
Sent from my X10i using Tapatalk 2
??!!
Sent from my X10i using Tapatalk 2
اين همه تعجب چرا؟ من چند سالي بود براي حل اين مريضي دكتر نرفته بودم بخاطر همين يادم نبود و هنوز فكر مي كردم شايد اميدي واسه درمانش هست. آدم وقتي دكتر ميره دپرس تر ميشه و اينكه اخلاق پزشكا(يه جور بي تعهدي يا نمي دونم چي) رو مي بينه. از يه طرف خود بيماريه درمان نداره و از پزشكا چه انتظاري هست؟ از يه طرف ديگه IBS مسئله خوبي براشون هست تا ديگه نياز به پيگيري و بررسي بيشتر مريضي بيمارها نباشه. هر مشكل گوارشي كه يه كم پيچيده شد، برچسب IBS رو روش ميزنن.
اين همه تعجب چرا؟ من چند سالي بود براي حل اين مريضي دكتر نرفته بودم بخاطر همين يادم نبود و هنوز فكر مي كردم شايد اميدي واسه درمانش هست. آدم وقتي دكتر ميره دپرس تر ميشه و اينكه اخلاق پزشكا(يه جور بي تعهدي يا نمي دونم چي) رو مي بينه. از يه طرف خود بيماريه درمان نداره و از پزشكا چه انتظاري هست؟ از يه طرف ديگه IBS مسئله خوبي براشون هست تا ديگه نياز به پيگيري و بررسي بيشتر مريضي بيمارها نباشه. هر مشكل گوارشي كه يه كم پيچيده شد، برچسب IBS رو روش ميزنن.
مرسی از جوابتون . شما خودتون حس نمیکنید بهتر شده باشین به مرور زمان. یا کاری به ذهنتون رسیده که اثری داشته باشه؟
Sent from my X10i using Tapatalk 2
مرسی از جوابتون . شما خودتون حس نمیکنید بهتر شده باشین به مرور زمان. یا کاری به ذهنتون رسیده که اثری داشته باشه؟
Sent from my X10i using Tapatalk 2
نه متاسفانه خيلي كار غير دارويي كه اوضاع رو بهتر كرده باشه پيدا نكرذم. فقط آدم عادت مي كنه و سنش كه بيشتر ميشه تحملش يه كم بيشتر ميشه. اوايل چون انتظار اين موضوعاتو نداشتم خيلي سخت بود برام چون مثلا مثل دوران سالم بودنم رفتار مي كردم و نتيجه هاي غير عادي مي ديدم و سخت بود ولي الان عادت كردم با آمادگي باشم مثلا قبل مهموني يا كلاس 60 بار روم به ديوار دبليو سي برم تا آرامش داشته باشم يه كم يا قرصي چيزي. ولي خب بهتر نشده كه هيچ تازه دامنه مشكل بيشترم شده يعني اگه قبلا يه قسمت از روده بود الان يه قسمت بيشتريه
اين همه تعجب چرا؟ من چند سالي بود براي حل اين مريضي دكتر نرفته بودم بخاطر همين يادم نبود و هنوز فكر مي كردم شايد اميدي واسه درمانش هست. آدم وقتي دكتر ميره دپرس تر ميشه و اينكه اخلاق پزشكا(يه جور بي تعهدي يا نمي دونم چي) رو مي بينه. از يه طرف خود بيماريه درمان نداره و از پزشكا چه انتظاري هست؟ از يه طرف ديگه IBS مسئله خوبي براشون هست تا ديگه نياز به پيگيري و بررسي بيشتر مريضي بيمارها نباشه. هر مشكل گوارشي كه يه كم پيچيده شد، برچسب IBS رو روش ميزنن.
اره واقعا دکتر رفتن دیگه فکر نکنم تاثیر داشته باشه - مگه اینکه یه سری مشکلات دیگتو بتونه حل کنه ولی ای بی اس رو کاری نمیتونه بکنه ... من پیش یه دکتر رفتم که هر داروخونه ای میرفتم میشناختنش و خیلیاشون میگفتن بهترین دکتر خاورمیانه هست:laughing: ولی حتی اون هم کمکی نتونست بکنه ... بهترین دکترا گفتن باید بهش فکر نکنی - مشکلی نداری و سعی کن استرس نداشته باشی دیگه این اولین و اخرین صحبتاشون بود ولی واسه اینکه پول بگیرن باز هم یه سری قرص و دارو میدادن و میگفتن 1 ماه دیکه باز بیا ...
تازه دکتر اولی که رفته بودم انقدر مطبش خلوت بود که میگفت هر دو فته ه بار بیا - منم 4-5 ماه رفتم پیشش - ولی دیدم فایده نداره , تصمیمم گرفتم دکترم رو عوض کنم برم پیش کسای دیگه - ولی تنها دکتری که یکی دو هفتع کامل خوب شده بودم همون دکتر اولی بود ...
خلاصه اینکه یه چند سالی دیگه دکتر نمیرم - یکمم که بهتر شدم - امیدوارم خود به خود خوب بشه ... به هر حال فعلا خبری از درمان نیست .
به نظر من باید کلا نذاریم ای بی اس ذهنمون رو مشغول کنه - حتی وقتی میام اینجا مطالب همدیگرو میخونیم هم خودش باعث میشه بیشتر به مشکلاتمون فکر کنیم ... چون اینجا هم که درمانی پیدا نمیشه . پس حداقل باعث بدتر شدن حالمون نشه
لاكتول رو يكي از دوستان مصرف مي كرد كي بود؟
مي خوام بدونم دقيقا چه تاثيري داشت؟
از قرصاييه كه ميشه گاهي در موارد مهم مصرف كرد D-: يا اينكه اثرش كم كم از بين ميره؟
اره واقعا دکتر رفتن دیگه فکر نکنم تاثیر داشته باشه - مگه اینکه یه سری مشکلات دیگتو بتونه حل کنه ولی ای بی اس رو کاری نمیتونه بکنه ... من پیش یه دکتر رفتم که هر داروخونه ای میرفتم میشناختنش و خیلیاشون میگفتن بهترین دکتر خاورمیانه هست:laughing: ولی حتی اون هم کمکی نتونست بکنه ... بهترین دکترا گفتن باید بهش فکر نکنی - مشکلی نداری و سعی کن استرس نداشته باشی دیگه این اولین و اخرین صحبتاشون بود ولی واسه اینکه پول بگیرن باز هم یه سری قرص و دارو میدادن و میگفتن 1 ماه دیکه باز بیا ...
تازه دکتر اولی که رفته بودم انقدر مطبش خلوت بود که میگفت هر دو فته ه بار بیا - منم 4-5 ماه رفتم پیشش - ولی دیدم فایده نداره , تصمیمم گرفتم دکترم رو عوض کنم برم پیش کسای دیگه - ولی تنها دکتری که یکی دو هفتع کامل خوب شده بودم همون دکتر اولی بود ...
خلاصه اینکه یه چند سالی دیگه دکتر نمیرم - یکمم که بهتر شدم - امیدوارم خود به خود خوب بشه ... به هر حال فعلا خبری از درمان نیست .
به نظر من باید کلا نذاریم ای بی اس ذهنمون رو مشغول کنه - حتی وقتی میام اینجا مطالب همدیگرو میخونیم هم خودش باعث میشه بیشتر به مشکلاتمون فکر کنیم ... چون اینجا هم که درمانی پیدا نمیشه . پس حداقل باعث بدتر شدن حالمون نشه
انقدرم همه تو سايتاي مختلف مي نويسن بخاطر IBS دانشگاه رو ولش كردم كارمو از دست دادم و ... آدم وحشت مي كنه فكر مي كنه يه روزي سرش مياد!
شايد يه روزي مثلا يه گن جذب امواج صوتي اختراع شد!
لاكتول رو يكي از دوستان مصرف مي كرد كي بود؟
مي خوام بدونم دقيقا چه تاثيري داشت؟
از قرصاييه كه ميشه گاهي در موارد مهم مصرف كرد D-: يا اينكه اثرش كم كم از بين ميره؟
انقدرم همه تو سايتاي مختلف مي نويسن بخاطر IBS دانشگاه رو ولش كردم كارمو از دست دادم و ... آدم وحشت مي كنه فكر مي كنه يه روزي سرش مياد!
شايد يه روزي مثلا يه گن جذب امواج صوتي اختراع شد!
لاکتول رو من مصرف کردم یه سری چندین ماه پیش و یک سری هم الان در حال مصرفم - زیاد روی صدا فکر نکنم تاثیر داشت بیشتر به درد کسایی میخوره که اسهال دارن - من گاهی اسهال میشدم ولی از وقتی لاکتول مصرف کردم دیگه یادم نمیاد اسهال شده باشم ...
البته تو هضم و جذب خوب غذا هم تاثیر داشت ...
----------------
وحشت هم داره - منم تا مرز ترک تحصیل پیش رفتم ولی دیگه هر جوری بود لیسانس رو گرفتم - اونم واسه خودم نبود واسه ایمکه خانواده از ترک تحصیل من ناراحت نشن خودمو اذیت کردم - وگرنه ...
وحشت هم داره - منم تا مرز ترک تحصیل پیش رفتم ولی دیگه هر جوری بود لیسانس رو گرفتم - اونم واسه خودم نبود واسه ایمکه خانواده از ترک تحصیل من ناراحت نشن خودمو اذیت کردم - وگرنه ...
من از اون لحاظي ميگم كه گفتي اينجا هم حالمونو بدتر ميكنه. چون كه اينجا كسايي ميان كه خيلي اهميت دادن و گشتن و فهميدن اي بي اس دارنو اينجا رو پيدا كردن. من خودم خيلي اذيت شدم به خاطرش ولي خيليا هم هستن اين مشكلو دارن ولي نميذارن به خاطرش موقعيتي از دست بره. يكي بود همين مشكلو داشت ولي توي دانشگاه هر كنفرانسي بود نفر اول مي رفت و با آرامش ارائه مي داد. حتي حتي جز معدلاي بالاي كلاس بود. اينطور آدما هم هستن!
lovelydays
24-10-2013, 22:50
دوستان عزیز چند روز پیش این صفحه رو پیدا کردم ، البته توی همین فروم هم قبلا توصیه کرده بودن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امیدوارم درمان و شفایی باشه واسه هممون
منم می خوام امتحان کنم
من از اون لحاظي ميگم كه گفتي اينجا هم حالمونو بدتر ميكنه. چون كه اينجا كسايي ميان كه خيلي اهميت دادن و گشتن و فهميدن اي بي اس دارنو اينجا رو پيدا كردن. من خودم خيلي اذيت شدم به خاطرش ولي خيليا هم هستن اين مشكلو دارن ولي نميذارن به خاطرش موقعيتي از دست بره. يكي بود همين مشكلو داشت ولي توي دانشگاه هر كنفرانسي بود نفر اول مي رفت و با آرامش ارائه مي داد. حتي حتي جز معدلاي بالاي كلاس بود. اينطور آدما هم هستن!
البته روحیات آدما با هم متفاوت هست , همینطور شاید ایشون راهی موقتی مثلا برا ی کلاس ... پیدا کرده بودن. :n26:
دوستان عزیز چند روز پیش این صفحه رو پیدا کردم ، البته توی همین فروم هم قبلا توصیه کرده بودن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امیدوارم درمان و شفایی باشه واسه هممون
منم می خوام امتحان کنم
من یه مدت نه طبق روش واصولی که توی وبلاگ نوشته طبق توصیه یکی ازدوتان این فروم مصرف کردم وواقعا تاثیرشو دیدم.....روش مصرف خیلی مهمه........ممنون که این بلاگ رو معرفی کردی
ضد افسردگی
گیاهان ضد افسردگیبرای درمان انواع افسردگی، سالیان درازی است که از انواع داروهای ضدافسردگی شیمیایی استفاده می‌شود ولی چون درمان افسردگی گاهی چندین ماه یا چندین سال طول می‌کشد، مصرف‌کنندگان این داروها همیشه از عوارض جانبی آن ناراضی و نگران هستند؛ به همین دلیل، به‌تازگی تحقیقات وسیعی روی گیاهان دارویی ضدافسردگی و آرامبخش صورت گرفته و تعدادی داروی گیاهی مؤثر و دارای حداقل اثرات جانبی به بازارهای جهانی عرضه شده است؛ البته مصرف این گیاهان هم بدون عارضه نیست و خواندن این مطلب نباید باعث شود داروهایی را که پزشک برایتان تجویز کرده، به طور ناگهانی قطع کنید اما شاید با مشورت و تحت‌نظر پزشکتان بتوانید کمکم آنها را جایگزین داروهای شیمیایی کنید. در این مطلب به معرفی تعدادی از این گیاهان می‌پردازیم: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) سنبل الطیب
یکی از قدیمی‌ترین گیاهان دارویی است که در ایران و جهان از آن برای مصارف گوناگون دارویی، غذایی و بهداشتی استفاده می‌شود.این گیاه به صورت وحشی در جنگل‌های کم‌درخت در حاشیه جویبار‌ها و گودال‌ها می‌روید.قسمت مورد استفاده این گیاه، ریشه آن است و معمولا از ریشه گیاهی که بیش از ۳سال عمر دارد، استفاده می‌شود. سنبل الطیب پس از خشک شدن به رنگ قهوه‌ای درمی‌آید و طعم آن تلخ ولی خوشبو و معطر است و عطر آن پس از خشک شدن، بیشتر می‌شود.بوی مطبوع این گیاه به قدری است که گربه آن را از فواصل دور هم تشخیص می‌دهد و به طرف آن می‌رود؛ به همین علت، به این گیاه علف گربه نیز می‌گویند.تاثیر دارویی ریشه تازه این گیاه، ۳برابر خشک شده آن است. سنبل الطیب باید در حرارت کم خشک شود زیرا حرارت بالا تمام اثر دارویی آن را از بین می‌برد. یکی از مهم‌ترین خواص دارویی این گیاه خاصیت آرامبخش بودن آن است.سنبل الطیب با داشتن خاصیت ضدتشنج در رفع ناراحتی‌های عصبی و کاهش صرع نیز مفید است.دلهره، تشویش و نگرانی را تا حد زیادی از بین می‌برد و جایگزین خوبی برای قرص‌ها و داروهای آرامبخش است.مقدار ۲تا۴ گرم سنبل‌‌الطیب را- که قبلا کوبیده شده باشد- در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آن را صاف کرده و روزی ۳ بار، هر بار یک فنجان میل کنید. این نوشیدنی معالج تمام حالات عصبی،سرگیجه ، ناآرامی‌های عصبی، ضدترس شبانه اطفال و آرامبخش بسیار خوبی برای کارهای فکری زیاد است. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) زعفران
بومی نواحی مختلف آسیا، به‌ویژه جنوب غرب آسیا، جنوب اروپا و جنوب اسپانیاست. قسمت مورد استفاده این گیاه- که به نام زعفران در بازار تجارت موجود است- انتهای خامه و کلاله گل است.زعفران حاوی مواد چرب، املاح معدنی، موسیلاژ و اسانس‌های فراوانی است. رنگ زعفران مربوط به ماده‌ای به نام کرویسن است.مهم‌ترین خاصیت زعفران- که از قدیم مورد توجه بوده- درمان افسردگی است.زعفران بویی قوی و طعمی تلخ دارد، باعث تحریک اعصاب شده، اثر مسکن دارد و دارای خاصیت آرام‌بخشی و خواب‌آوری است و بالاخره اگر میخواهید همیشه شاد و خندان باشید، زعفران بخورید.زعفران را باید در شیشه‌های دربسته و دور از نور نگهداری کنید زیرا عطر و رنگ خود را در اثر نور از دست می‌دهد. اسانس زعفران تبخیرشدنی است و در صورت نگهداری نامناسب به مرور زمان اسانس آن تبخیر، از اثرات دارویی و طعم و مزه آن کاسته شده و مرغوبیت خود را نیز از دست می‌دهد.با توجه به اینکه مواد معطر گیاه در حالت پودر شده، بسیار سریع‌تر از پودر نشده آن تبخیر می‌شود پس بهتر است زعفران را تا موقع مصرف پودر نکنید یا در صورت پودر کردن، در ظرف دربسته نگهداری کنید.از مضرات زعفران این است که روی سیستم تولید مثل اثر دارد؛ بنابراین زنان حامله باید از خوردن زیاد آن اجتناب کنند.در ضمن خوردن زیاد زعفران برای کلیه‌ها مضر است و اشتها را نیز کم می‌کند. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) علف چای
در حال حاضر، یکی از بهترین داروهای گیاهی ضدافسردگی- که خاصیت دارویی و خواص ارزنده دیگری نیز دارد- علف چای است.قدمت مصرف این گیاه، بیش از ۲ هزار سال است و نزد بیشتر اقوام و ملل جهان به عنوان بهترین داروی بیماریهای عصبی مورد استفاده بوده است.اکنون بیش از ۵۰کارخانه داروسازی جهان از گیاه علف چای، داروهای مختلف ضدافسردگی تهیه میکنند. این گیاه در ایران با نام‌های دیگری نظیر گل‌راعی، علف هزارچشم و هوفاریقون شناخته می‌شود.قسمت مورد استفاده این گیاه، سرشاخه گلدار گیاه تازه یا گیاه خشک‌شده و نیز گل‌های تازه گیاه است.علف چای در درمان افسردگی‌های خفیف عصبی همچون افسردگی‌های دوران یائسگی و درمان خستگی‌های عصبی مؤثر است. خاصیت این گیاه در درمان افسردگی به اثبات رسیده است.ماده مؤثر این گیاه هایپریسین است.این گیاه را نیز می‌توانید به صورت چای، دم کرده و نوش‌جان کنید.
فقط یه نکته هست که شاید بعضیشون مثل داروهای اعصابی که برای نوع اسهال ویبوست فرق داره در نوع داروی گیاهی هم همینجوریه!
مراقب باشید مریض نشوید، هیچ آنتی‌بیوتیکی بر باکتریهای جدید کارگر نیست
دانش > پزشکی - انسان و دام با مصرف بیش از اندازه از داروهای آنتی بیونیک به جایی رسیده اند که باکتری ها به این داروها مقاوم شده و اکنون در عصر پس از آنتی بیوتیک قرار گرفته ایم.
خبرگزاری مهر نوشت:
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا اعلام کرد: جهان به پایان عصر آنتی بیوتیک رسیده است.
"ارجون سرنیواسان" یکی از مدیران مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ها گفت: انسان و دام با مصرف بیش از اندازه از داروهای آنتی بیونیک به جایی رسیده اند که باکتری ها به این داروها مقاوم شده و اکنون در عصر پس از آنتی بیوتیک قرار گرفته ایم.
سازمان بهداشت جهانی اخیرا هشدار داده است که جهان در حال آغاز دوره پس آنتی بیوتیکی است چر که دیگر عفونت های رایج و معمولی درمانی ندارند.
سرنیواسان مصرف بیش از اندازه و غیرضروری از آنتی بیوتیک را برای ایجاد این وضعیت مقصر دانسته و می گوید: ما خودمان آتش مقاومت باکتریایی را دامن زده ایم. این داروها، داورهای معجزه آسایی هستند اما طی 50 سال گذشته از آنها به خوبی مراقبت نشده است.
وی افزود: پزشکان دیگر درمانی برای مبارزه با عفونت ها سراغ ندارند که بتواند بیماری را به راحتی درمانهای پیشین درمان کند. باکتری هایی که با آنها مواجه می شویم تقریبا به همه و در برخی موارد به تمامی آنتی بیوتیک های موجود و در دسترس مقاوم هستند.
انگلیس قصد دارد در فهرست خطرات ملی برای ضرورت های شهروندی خود، مقاومت به آنتی بیوتیک را در کنار حملات تروریستی فاجعه بار و فورانهای آتشفشانی عظیم قرار دهد.
مقامات بهداشت و درمان انگلیس مقاومت آنتی بیوتیکی را یک بمب ساعتی و یک سناریوی آخر الزمانی می دانند که در آن هفت درصد موارد بستری در بیمارستانها به خاطر عفونت های مقاوم به داروست
سلام
كسي كلوفك مصرف كرده؟ چه تاثيري روي چي داشته؟
سلام
كسي كلوفك مصرف كرده؟ چه تاثيري روي چي داشته؟
جهت اطلاع براي مصرف، خودم اين دو روز مصرف كردم كلوفك و لاكتول. حالمو بدتر كردن. تازه فهميدم اينكه آدم قرص هم روش موثر باشه يه موهبته بزرگه:n09:
جهت اطلاع براي مصرف، خودم اين دو روز مصرف كردم كلوفك و لاكتول. حالمو بدتر كردن. تازه فهميدم اينكه آدم قرص هم روش موثر باشه يه موهبته بزرگه:n09:
اخه با دو روز نمیشه فهمید - انتی بیوتیک هارو که باید کامل اون مقداری که تجویز میشه مصرف کرد وگرنه تاثیرشو نمیذاره ...
کلوفک نمیدونم برا چیه ولی لاکتول بیشتر اگه اسهال داری فکر میکنم کمک میکنه
در کل واقعا هیچ قرصی رو نباید سر خود مصرف کرد - من خودم خیلی قرص الکی واسه خودم تجویز کردمو خوردم ولی الان چیزی که متوجه شدم اینه که مصرف نادرست و بیش از اندازه اموکسیسیلین میتونه باعث ایجاد بی اختیاری بشه - از اون موقع که اینو فهمیدم دیگه استفاده نمیکنم هرچند که چندین دوره اموکسی خوردم با تجویز و بدون تجویز پزشک ... امیدوارم حداقل دچار بی اختیاری نشم... همین صدا کافی هست فعلا
با تجويز همون دكتر آخري بود فك كردم شايد تاثير داشته باشه ولي انگار دارو هم زياد روم موثر نيست يعني وقتي دارو نمي خورم انگار بهترم. يادمه همين جا نوشته بودن لاكتول مصرف مي كنن و تاثيرش عالي بوده و از اين حرفا
در کل واقعا هیچ قرصی رو نباید سر خود مصرف کرد - من خودم خیلی قرص الکی واسه خودم تجویز کردمو خوردم ولی الان چیزی که متوجه شدم اینه که مصرف نادرست و بیش از اندازه اموکسیسیلین میتونه باعث ایجاد بی اختیاری بشه - از اون موقع که اینو فهمیدم دیگه استفاده نمیکنم هرچند که چندین دوره اموکسی خوردم با تجویز و بدون تجویز پزشک ... امیدوارم حداقل دچار بی اختیاری نشم... همین صدا کافی هست فعلا
منم تازه فهميدم كه همچين چيزي هم ممكنه! داروهاي اعصابم دقيقا به همين دليلا مي ترسم مصرف كنم
نبايد بهش فكر كرد هرگز
يه چيز ديگه اينكه اونايي كه اين مشكلو داشتن نوشته بودن بعد از دوره مصرف دچارش شدن يعني اينطور نيست كه خيلي وقت قبل مصرف كرده باشي و الان تاثير بذاره
هركي يه مدل از آي بي اسه و جهش پيدا نمي كنه به انواع ديگه كه!
موارد اينطوري مشاهده نشده. تلقين نكن
اخه با دو روز نمیشه فهمید - انتی بیوتیک هارو که باید کامل اون مقداری که تجویز میشه مصرف کرد وگرنه تاثیرشو نمیذاره ...
کلوفک نمیدونم برا چیه ولی لاکتول بیشتر اگه اسهال داری فکر میکنم کمک میکنه
دوست عزیز
کلوفک مشابه خارجی مبورین هست که کارش تسهیل در حرکت روده ها و دفع ه.
لاکتول فکر کنم دارای یه سری باکتریه های مربوط به روده است و من امتحان کردم خیلی برای کاهش سر و صدا موثر بود برام.
بیسموت هم به طور موقتی برای صدا خوبه ولی طولانی مدت نباید استفاده بشه چون انتی بیوتیکه
ولی من از همهتون خواهش می کنم اگه ازمایش ها مشکل خاصی رو تو روده ها نشون نداده به یه روان پزشک مراجعه کنید من الان 2 ماهه که 95% مشکلم حل شده چون بیشترش جنبه روانی و ترس از صدا بود.
دوست عزیز
کلوفک مشابه خارجی مبورین هست که کارش تسهیل در حرکت روده ها و دفع ه.
لاکتول فکر کنم دارای یه سری باکتریه های مربوط به روده است و من امتحان کردم خیلی برای کاهش سر و صدا موثر بود برام.
بیسموت هم به طور موقتی برای صدا خوبه ولی طولانی مدت نباید استفاده بشه چون انتی بیوتیکه
ولی من از همهتون خواهش می کنم اگه ازمایش ها مشکل خاصی رو تو روده ها نشون نداده به یه روان پزشک مراجعه کنید من الان 2 ماهه که 95% مشکلم حل شده چون بیشترش جنبه روانی و ترس از صدا بود.
سلام
من هم مثل توام.حدود سه ماهیه که با مراجعه به متخصص روانپزشک ومصرف داروهاش وتلقین مثبت و...خیلی خیلی خیلی بهترم.....
شما چه دارویی مصرف میکنی؟برامن نورتریپلین وکلدینیوم سی داده.برا شما چی؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ly125 الان دارو رو قطع كردي؟ تا كي بايد مصرف بشه؟
سلام
من هم مثل توام.حدود سه ماهیه که با مراجعه به متخصص روانپزشک ومصرف داروهاش وتلقین مثبت و...خیلی خیلی خیلی بهترم.....
شما چه دارویی مصرف میکنی؟برامن نورتریپلین وکلدینیوم سی داده.برا شما چی؟
من فلوکسیتین مصرف می کنم ، یکم عوارض در زمان مصرف داره ولی بعد از قطع مصرف دیگه هیچ عارضه ای نداره که مهم نیست مهم بهبودیه:n01:
ly125 الان دارو رو قطع كردي؟ تا كي بايد مصرف بشه؟
نه من 2 ماهه دارم مصرف می کنم ولی فک کنم حداقل زمان مصرف فلوکسیتین 4 ماهه.
stray_spook
09-11-2013, 18:15
دوست عزیز
کلوفک مشابه خارجی مبورین هست که کارش تسهیل در حرکت روده ها و دفع ه.
لاکتول فکر کنم دارای یه سری باکتریه های مربوط به روده است و من امتحان کردم خیلی برای کاهش سر و صدا موثر بود برام.
بیسموت هم به طور موقتی برای صدا خوبه ولی طولانی مدت نباید استفاده بشه چون انتی بیوتیکه
ولی من از همهتون خواهش می کنم اگه ازمایش ها مشکل خاصی رو تو روده ها نشون نداده به یه روان پزشک مراجعه کنید من الان 2 ماهه که 95% مشکلم حل شده چون بیشترش جنبه روانی و ترس از صدا بود.
کاملا موافقم
همین شرایط برای من هم پیش امد با مراجعه به روانپزشک و یک دوره درمان سه ماهه و در کنارش روزی نیم ساعت ورزش کردن کاملا برطرف شد.
اما با این حال بایستی توی خیلی موارد حواسم جمع باشه
مثلا:
اصلا نوشابه و نوشیدنی های گازدار نمی خورم
میوه و سبزیجات اصلا نمی خورم مگر گاهی اوقات
ماست و شیر هم به کل تعطیل
تمام حبوباب قبل از استفاده یک روز حتما خیس خورده و نفخشون گرفته شده باشن
ترشی و سرکه و آبلیمو آبغوره هم تعطیل و همینطور چای
به جاش از مخلوط اسطاقدوس و سنبل الطیب و بابونه و به لیمو استفاده کنید دم کردن این چهارتا گیاه و خوردن روزی سه لیوان پس از یک ماه معجزه میکنه به کل ریلکستون میکنه توی حرف زدن توی فکر کردن توی عکس العملهاتون
و مهمتر از همه روزی نیم ساعت ورزش کردنه؛ قول میدم یک ماهه به حالت عادی برمیگردین و به کل سرو صدای کولن(یا همون روده بزرگ) از ذهنتون پاک میشه
وزنتون رو هم کنترل کنید:n12:
کاملا موافقم
همین شرایط برای من هم پیش امد با مراجعه به روانپزشک و یک دوره درمان سه ماهه و در کنارش روزی نیم ساعت ورزش کردن کاملا برطرف شد.
اما با این حال بایستی توی خیلی موارد حواسم جمع باشه
مثلا:
اصلا نوشابه و نوشیدنی های گازدار نمی خورم
میوه و سبزیجات اصلا نمی خورم مگر گاهی اوقات
ماست و شیر هم به کل تعطیل
تمام حبوباب قبل از استفاده یک روز حتما خیس خورده و نفخشون گرفته شده باشن
ترشی و سرکه و آبلیمو آبغوره هم تعطیل و همینطور چای
به جاش از مخلوط اسطاقدوس و سنبل الطیب و بابونه و به لیمو استفاده کنید دم کردن این چهارتا گیاه و خوردن روزی سه لیوان پس از یک ماه معجزه میکنه به کل ریلکستون میکنه توی حرف زدن توی فکر کردن توی عکس العملهاتون
و مهمتر از همه روزی نیم ساعت ورزش کردنه؛ قول میدم یک ماهه به حالت عادی برمیگردین و به کل سرو صدای کولن(یا همون روده بزرگ) از ذهنتون پاک میشه
وزنتون رو هم کنترل کنید:n12:
سلام خوشحالم که حالتون خوب خوب شده.فکر کنم حدود6 یا هفت ماه پیش بود که گفتین دارین قرص های اعصاب مصرف میکنین.....
میگم شما بعد از ترک مصرف قرص ها دیگه کاملا این علایمو نداشتین؟شما به یک باره قرص ها رو کنار گذاشتین؟یا تحت نظر دکتر؟
یه سوال دیگه مثلا اگه شما چای یاترش یا آبلیمو یا....رومصرف کنین سر وصدا برمیگرده یا نه؟میخوام بگم که یعنی اگه هرکدوم از این مواردی رو که میگین مصرف کنین همون لحظه این علامت داره براتون؟
من به دنبال حرف شما وچند نفر دیگه که جواب گرفتن پیش دکتر روانپزشک رفتم وشروع به مصرف دارو کردم....وشکر خدا خیلی خیلی خیلی خوب شدم فقط نمیتونم رژیم غدایی رو که میگین رو رعایت کنم....خیلی برام سخته..........
مرسی
stray_spook
10-11-2013, 09:15
سلام خوشحالم که حالتون خوب خوب شده.فکر کنم حدود6 یا هفت ماه پیش بود که گفتین دارین قرص های اعصاب مصرف میکنین.....
میگم شما بعد از ترک مصرف قرص ها دیگه کاملا این علایمو نداشتین؟شما به یک باره قرص ها رو کنار گذاشتین؟یا تحت نظر دکتر؟
یه سوال دیگه مثلا اگه شما چای یاترش یا آبلیمو یا....رومصرف کنین سر وصدا برمیگرده یا نه؟میخوام بگم که یعنی اگه هرکدوم از این مواردی رو که میگین مصرف کنین همون لحظه این علامت داره براتون؟
من به دنبال حرف شما وچند نفر دیگه که جواب گرفتن پیش دکتر روانپزشک رفتم وشروع به مصرف دارو کردم....وشکر خدا خیلی خیلی خیلی خوب شدم فقط نمیتونم رژیم غدایی رو که میگین رو رعایت کنم....خیلی برام سخته..........
مرسی
سلام
نه مصرف داروها رو تحت نظر روانپزشک شروع کردم ؛ خود روانپزشک هم تاکید داشت شیوه زندگیم رو بایستی عوض کنم.
می گفت تمام مشکلات ناشی از عدم همخوانی سیستم بدنی و عصبی است؛ واقعا هم به ظاهر هیچ مشکلی در زندگیم وجود نداشت اما تلنبار شدن انرژی رو توی بدم به خوبی حس می کردم که بعد از یک ورزش نیم ساعته بجای خسته شدن دلم می خواست هنوز ورزش رو ادامه بدم.
و مهمتر از همه شناختن ژن و ساختار بدنی است؛ مثلا اگر من از مغز و بدنم کار نکشم احساس می کنم روز به روز فکرم مشغول تر، بدنم ضعیف تر، اعصابم ضعیف تر ؛ تحملم کمتر و به کل شاخص امید به زندگی در من کمتر میشد.
برای کار کشیدن از مغزم شروع به درس خواندن و حل کردن و فکر کردن و حفظ کردن دروس دانشگاه کردم ؛ اما اگر میبینید امکان رفتن به دانشگاه وجود نداره برین به سمت حل جدول سودوکو یا بازی minesweeper توی کامپیوتر و برای ورزش کردن هم از هر فرصتی استفاده میکنم هر کجا محیط دنج و مناسبی می بینم لباسامو میپوشم شروع به ورزش کردن می کنم اما تعداد ورزشهام در هفته کمتر از سه بار نمیشه.
من حتی توی اولین مراحل کندوسکوپی هم انجام دادم اما هیچ گونه مشکلی نبود تمام بیماری ما ناشی از تجمع گاز در روده برزگ(کولن) است و در کل بایستی از خوردن مواد غذایی نفخدار و دارای گاز خودداری کرد.
رژیم غذایی و ورزش از این جهت خوبه که اعتماد به نفس و بالا میبره و تمرکز رو روی این مشکل برطرف میکنه و از طرفی انرژی تلبار شده توی بدنو از بین میبره و به آدم شادابی میده که عامل مهمی برای سلامتی سیستم عصبیه.
اما در خصوص ترشی و آب لیمو چای هم بایستی بگم بخاطر ترس از برگشت دوباره سر و صدا جرات خوردن این مواد رو ندارم؛ اما شاید خوردنشون هم مشکلی نداشته باشه اما من به خودم تلقین کردم اینها برام ضرر داره.
در کل دوستان باستی در یک دوره دو ماهه این کارها رو انجام دهند.
1- روزانه نیم ساعت ورزش کنید اگر دویدن باشه یا بدنسازی و شنا خیلی عالیه.
2- از خوردن نوشیدنی های گازدار به شدت خودداری کنید.
3- از خوردن مواد غذایی نفخ دار مثل لوبیا نخود و... خود داری کنید
4- میوه و سبزیجات را در این مدت دو ماه کنار بگذارید علل خصوص خیار سبز و کلم و مرکبات و میوه هایی که خاصیت اسیدی دارند.
5- از خوردن ماست و شیر و دوغ خودداری نمائید.
6- از خوردن فست فود هم تا حد امکان خودداری نمائید.
7- وزنتون رو هم با رژیم غذایی پایین بیاورید.
8- سعی کنید شبا با معده پر نخوابید.
9- پیاده روی رو فراموش نکنید.
بچه ها به نظرتون این مشکل چقدر تو زندگی اجتماعی،پیشرفت کاری و دانشگاهی تون و... تاثیر بد داشته؟
من فک می کنم این مشکل منو خیلی از زندگی عقب انداخت خیلی از موقعیت هام رو از دست دادم فقط به خاطر یه بیماری مسخره.یه موقع هایی فک می کنم اگه این بیماری نبود چقدر زندگیم فرق داشت....
خیلی سخته که بااین وضع هرروز دوباره تو چشم هم کلاسی هات نگاه کنی و تظاهر کنی هیچ اتفاقی نیافتاده، به نظرم اگه سنگ هم بود تا حالا اب شده بود...:n30::n30::n30:
من خودم یکی از مواردی که برای ادامه تحصیل مد نظرم هست حل شدن این مشکل ... :n26:
stray_spook
10-11-2013, 22:36
بچه ها به نظرتون این مشکل چقدر تو زندگی اجتماعی،پیشرفت کاری و دانشگاهی تون و... تاثیر بد داشته؟
من فک می کنم این مشکل منو خیلی از زندگی عقب انداخت خیلی از موقعیت هام رو از دست دادم فقط به خاطر یه بیماری مسخره.یه موقع هایی فک می کنم اگه این بیماری نبود چقدر زندگیم فرق داشت....
خیلی سخته که بااین وضع هرروز دوباره تو چشم هم کلاسی هات نگاه کنی و تظاهر کنی هیچ اتفاقی نیافتاده، به نظرم اگه سنگ هم بود تا حالا اب شده بود...:n30::n30::n30:
نگران نباشید با چیزایی که گفتم حتما مشکل حل میشه
من الان خودم دانشجو هستم و به کل اصلا توی دانشگاه دیگه حواسم به این موضوع نیست
و هیچ مشکلی هم اصلا ندارم فقط و فقط هم تمام مسائلی رو که گفتم رعایت می کنم
smock-74
11-11-2013, 16:45
بچه ها گلاب به روتون از لحاظ دفع مشکلی ندارید؟ اگه اره پس شک نکن که صدای شکمت از همین موضوعه.
- pegasus -
13-11-2013, 23:05
تاثیر دکل های تلفن همراه بر اعصاب:
بر اساس تحقیقی که در مجله نوروتوکسیکولوژی منتشر شد، مشخص شد که 5/23 درصد افراد در معرض تابش امواج دکل های موبایل، به سردرد و مشکلات خواب دچار شده بودند. 7/21 درصد افراد از افسردگی رنج می بردند و 8/18 درصد به سرگیجه مبتلا شدند. ولی گروهی که در معرض تابش این امواج قرار نگرفتند، کمتر از نیمی از این علایم را داشتند.
بر اساس تحقیقی دیگر مشخص شد که افراد با فاصله 300 متری از دکل های مخصوص تلفن همراه به مشکلاتی مانند خستگی، سردرد و مشکلات خواب دچار شدند و افرادی که در فاصله 100 متری از این دکل ها زندگی می کردند علاوه بر مشکلات حافظه به مشکلاتی مانند تحریک پذیری، افسردگی، سرگیجه و کاهش میل جنسی مبتلا شدند.
همچنین مشخص شد مشکلاتی مانند سردرد، حالت تهوع، کاهش اشتها، مشکلات خواب، افسردگی، اختلالات بینایی و احساس ناراحتی در زنان بیشتر بود.
افرادی که حساسیت شدید نسبت به این امواج دارند، علایم زیر را تجربه خواهند کرد
قرمزی پوست، سوزن سوزن شدن پا و یا سوزش آن، خستگی، عدم توانایی در تمرکز ذهنی، سرگیجه، حالت تهوع، تپش قلب و اختلالات گوارشی.
سایر مشکلات و بیماری های ناشی از دکل های تلفن همراه:
در سال 2007 طی تحقیقی، مقادیر سروتونین و ملاتونین 25 فرد شرکت‌کننده در این طرح تحقیقاتی اندازه گیری شد و با میزان این هورمون ها، حدود پنج ماه پس از فعال شدن دکل های تلفن همراه مقایسه شد. میزان هر دو هورمون پس از فعال شدن دکل مخصوص تلفن همراه غیر طبیعی شد.
این نتیجه می تواند بیان کننده ارتباط احتمالی بین نصب دکل های تلفن همراه با مشکلاتی از جمله سردرد، اختلالات خواب، بی اشتهایی، مشکلات حافظه، اضطراب و افسردگی باشد
منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%86%DB%8C%D9%86#p410326
فک کنم مشکل خود من از زمانیکه یکی از همین دکل ها نزدیک مغازمون نصب شده شروع شده!
negar067
15-11-2013, 17:27
سلام
کاملا موافقم
من همیشه نوشته ها رو میخوندم اما چیزی نمینوشتم
کاملا با گفته هاتون موافقم
ایشالا این هفته قراره به روانپزشک مراجعه کنم
کل زندگی منو این مشکل به قول شما مسخره زیرورو کرد...
اونموقع که کنکور میدادم باعث شد به خاطر تمرکز نداشتن نتیجم افتضاح شه
اما جالب اینجاس من اصن دانشگا این مشکلو نداشتم...
پارسال شرو کردم واسه ارشد بخونم دوباره این درد بی درمون افتاد به جونم
کتابخونه میرفتم مجبور شدم دیگه نرم...
سر جلسه کنکورم(کنکور وزارت بهداشت) اطرافم همه آقا بودنو منم خیلیییییییییی خجالت میکشیدم
جلسه رو ترک کردم
هنوز که هنوزه اشک تو چشام جم میشه منیکه همیشه زبانو بالای 70 میزدم
فقط 28 درصد زبان زدم...
من کنکور قبول نشدم :n03:
حالم خوب شده بود چون سه چار ماهی خونه بودم
الان به خاطر ادامه تحصیل خارج از کشور مجبورم کردن برم کلاسای نیمه خصوصی مختلط...
تصور کنین چه حالیم...
هفته قبل نه خواب داشتمو نه خوراک
من دوباره مشکلم برگشته
همش گریه میکنم
به هرکی میگم یا میخنده یا میگه بهونه میاری
نوشته های شما خیلی امیدوارم کرده
ایشالا که منم مشکلم حل شه
من وقتی میدونم قراره برم جایی که ساکته و مخصوصا آقایون اونجا حضور دارن این مشکل میاد سراغم
خیلی جالبه تا وقتی شلوغی و سروصداس هیچ مشکلی ندارم
همینکه همه جا ساکت میشه منم به خودم میپیچم و آب میشم از خجالت...
به خدا این چنروزه بیشتر از هرکسی واسه خودم و شماها که مثه منین دعا کردم
خیلی گناه داریم که کسی درکمون نمیکنه و اینقد عذاب میکشیم
ایشالا به حق این روزای عزیز هممون شفا پیدا میکنیم :n01:
دوست عزیز ممنون میشم به سوالام جواب بدین
فلوکستین خواب آوره؟
چون من دارم درس میخونم میخوام ببینم عدم تمرکز یا خواب آلودگی نمیاره که؟
و اینکه لاکتول از چه لحاظ واسه کاهش سروصدا خوبه؟
و اینکه شما کارمینت مصرف کردین؟
میگن واسه از بین بردن نفخ خیلی خیلی موثره(نوشته های تبلیغاتی)
من پارسال یه دوره دایجستیو اید و سایمتیکون مصرف کردم که بهتر نشدمو بدتر شدم
خیلی خیلی لطف میکنین جواب سوالامو بدین
سلام
کاملا موافقم
من همیشه نوشته ها رو میخوندم اما چیزی نمینوشتم
کاملا با گفته هاتون موافقم
ایشالا این هفته قراره به روانپزشک مراجعه کنم
کل زندگی منو این مشکل به قول شما مسخره زیرورو کرد...
اونموقع که کنکور میدادم باعث شد به خاطر تمرکز نداشتن نتیجم افتضاح شه
اما جالب اینجاس من اصن دانشگا این مشکلو نداشتم...
پارسال شرو کردم واسه ارشد بخونم دوباره این درد بی درمون افتاد به جونم
کتابخونه میرفتم مجبور شدم دیگه نرم...
سر جلسه کنکورم(کنکور وزارت بهداشت) اطرافم همه آقا بودنو منم خیلیییییییییی خجالت میکشیدم
جلسه رو ترک کردم
هنوز که هنوزه اشک تو چشام جم میشه منیکه همیشه زبانو بالای 70 میزدم
فقط 28 درصد زبان زدم...
من کنکور قبول نشدم :n03:
حالم خوب شده بود چون سه چار ماهی خونه بودم
الان به خاطر ادامه تحصیل خارج از کشور مجبورم کردن برم کلاسای نیمه خصوصی مختلط...
تصور کنین چه حالیم...
هفته قبل نه خواب داشتمو نه خوراک
من دوباره مشکلم برگشته
همش گریه میکنم
به هرکی میگم یا میخنده یا میگه بهونه میاری
نوشته های شما خیلی امیدوارم کرده
ایشالا که منم مشکلم حل شه
من وقتی میدونم قراره برم جایی که ساکته و مخصوصا آقایون اونجا حضور دارن این مشکل میاد سراغم
خیلی جالبه تا وقتی شلوغی و سروصداس هیچ مشکلی ندارم
همینکه همه جا ساکت میشه منم به خودم میپیچم و آب میشم از خجالت...
به خدا این چنروزه بیشتر از هرکسی واسه خودم و شماها که مثه منین دعا کردم
خیلی گناه داریم که کسی درکمون نمیکنه و اینقد عذاب میکشیم
ایشالا به حق این روزای عزیز هممون شفا پیدا میکنیم :n01:
دوست عزیز ممنون میشم به سوالام جواب بدین
فلوکستین خواب آوره؟
چون من دارم درس میخونم میخوام ببینم عدم تمرکز یا خواب آلودگی نمیاره که؟
و اینکه لاکتول از چه لحاظ واسه کاهش سروصدا خوبه؟
و اینکه شما کارمینت مصرف کردین؟
میگن واسه از بین بردن نفخ خیلی خیلی موثره(نوشته های تبلیغاتی)
من پارسال یه دوره دایجستیو اید و سایمتیکون مصرف کردم که بهتر نشدمو بدتر شدم
خیلی خیلی لطف میکنین جواب سوالامو بدین
سلام
منم امیدوارم هممون زود زود خوب شیم
فلوکسیتین خواب اور نیست ولی در زمان مصرف عوارض داره که ممکنه یه کم اذیت شی البته اصلا خواب اور نیست و حداقل 3-4 هفته طول می کشه تا اثرش مشخص بشه
لاکتول واقعا برای من موثر بود فکر می کنم باعث دفع یه سری از باکتری های روده می شه
من کارمینت مصرف نکردم ولی بیسموت مصرف کردم به صورت مقطعی خیلی برای کاهش سروصدا خوبه ولی بعد یه مدت اثرش کم می شه البته برا من این طوری بود
منم دایجستیو مصرف کردم به نظرم حرکات روده رو بیشتر می کرد و باعث سرو صدای بیشتری می شد:n03:
negar067جان سلام،خوش اومدی
(از دوستان دیگه ای که به طور خاموش مطالب رو میخونن خواهش میکنم حداقل یه بار هم شده نظرشونو بدن/من هم خودم یه مدت همینجوری مطالب رو میخوندم ومیگذشتم....ولی اگه به همفکری جلو بریم خیلی خیلی بیشتر وزودتر به نتیجه میرسیم....)
من از وقتی پیش دکتر روانپزشک رفتم قرص نوتریپلین بهم داده که طبق اطلاعاتی که من کسب کردم فهمیدم که فلوکستین برا کساییه که به همراه سروصدا یبوست دارن ونورتریپلین برا کساییه که اسهالی میشن....
در مورد مصرف قرص لاکتول اثر خیلی خوبی روی من داشت وهمونطور که قبلا هم گفتم برا افزایش فلورجمعیتی باکتری های مفید نقش ماست های سین بیوتیک رو داره که خیلی اثر بخشه.....من چند ماه پیش مصرف میکردم تا این که اون هم اثرش رو نمیگم از دست داد ولی کم اثر شد وسراغ روانپزشک رفتم وقص علی هذا
قرص دایجستیو اثر خاصی رو ی من نداشت شاید هم بدترم کرد.....
ولی قرص بیسموت ومترونیدازول هم که باهم مصرف میکردم اثر خوب وموقتی داشتن....
شاید برا جمع بندی خوب باشه بگم دو نوع نظر درمورد این بیماری هستش یکی استرس ونقش اعصاب ویکی دیگه عامل عفونت روده بزرگ با باکتری های مضر.....به نظر من توی این چند ساله که این بیماری باهام بوده،نقش اعصاب خیلی خیلی مهم تر ودرمان از این طریق کارسازتره.......
سوالی بود در خدمتم.....
negar067
18-11-2013, 11:01
سلام
منم امیدوارم هممون زود زود خوب شیم
فلوکسیتین خواب اور نیست ولی در زمان مصرف عوارض داره که ممکنه یه کم اذیت شی البته اصلا خواب اور نیست و حداقل 3-4 هفته طول می کشه تا اثرش مشخص بشه
لاکتول واقعا برای من موثر بود فکر می کنم باعث دفع یه سری از باکتری های روده می شه
من کارمینت مصرف نکردم ولی بیسموت مصرف کردم به صورت مقطعی خیلی برای کاهش سروصدا خوبه ولی بعد یه مدت اثرش کم می شه البته برا من این طوری بود
منم دایجستیو مصرف کردم به نظرم حرکات روده رو بیشتر می کرد و باعث سرو صدای بیشتری می شد:n03:
negar067جان سلام،خوش اومدی
(از دوستان دیگه ای که به طور خاموش مطالب رو میخونن خواهش میکنم حداقل یه بار هم شده نظرشونو بدن/من هم خودم یه مدت همینجوری مطالب رو میخوندم ومیگذشتم....ولی اگه به همفکری جلو بریم خیلی خیلی بیشتر وزودتر به نتیجه میرسیم....)
من از وقتی پیش دکتر روانپزشک رفتم قرص نوتریپلین بهم داده که طبق اطلاعاتی که من کسب کردم فهمیدم که فلوکستین برا کساییه که به همراه سروصدا یبوست دارن ونورتریپلین برا کساییه که اسهالی میشن....
در مورد مصرف قرص لاکتول اثر خیلی خوبی روی من داشت وهمونطور که قبلا هم گفتم برا افزایش فلورجمعیتی باکتری های مفید نقش ماست های سین بیوتیک رو داره که خیلی اثر بخشه.....من چند ماه پیش مصرف میکردم تا این که اون هم اثرش رو نمیگم از دست داد ولی کم اثر شد وسراغ روانپزشک رفتم وقص علی هذا
قرص دایجستیو اثر خاصی رو ی من نداشت شاید هم بدترم کرد.....
ولی قرص بیسموت ومترونیدازول هم که باهم مصرف میکردم اثر خوب وموقتی داشتن....
شاید برا جمع بندی خوب باشه بگم دو نوع نظر درمورد این بیماری هستش یکی استرس ونقش اعصاب ویکی دیگه عامل عفونت روده بزرگ با باکتری های مضر.....به نظر من توی این چند ساله که این بیماری باهام بوده،نقش اعصاب خیلی خیلی مهم تر ودرمان از این طریق کارسازتره.......
سوالی بود در خدمتم.....
سلام دوستان
ممنون خیلی خیلی لطف کردین
من فک نمیکنم مشکل روده ای داشته باشم
چون این چهارماه که خونه بودم حالم کاملا خوب بود...
از وقتی فهمیدم قراره کلاس نیمه خصوصی و مختلط شرکت کنم دوباره مشکلم شرو شد
البته اینم بگم گاهی من دچار سردی روده میشم که با مصرف شربت دارچین و عسل حالم خوب میشه.
من الان از مرکز مشاوره برگشتم
متاسفانه یا خوشبختانه با چنتا سوال دیگه که ازم پرسیدن تشخیص دادن مشکل منم وسواس فکری هست...
و یه دکتر مغز و اعصاب معرفی کردن که قراره برم پیش ایشون
(گفتن دکتر مغز و اعصاب بهتر از دکتر اعصابو روان کمکم میکنه...)
ای بابا من فک میکردم دایجستیو فقط واسه من مشکل ساز بوده...
من کارمینت مصرف کردم اما اثرش افتضاح بود
مثلا اثرش ضد نفخه اما تو عمرم اونقد نفخ نکرده بودم من...
تا این حد بگم چون مجبور بودم برم سرکلاس و حالم خوب نبود از خونه تا موسسه گریه کردم
اما خدا رو شکر مشکلی پیش نیومد :n01:
لاکتولم گرفتم اما چون نمیدونم مکانیسم اثرش چیه میترسم مصرف کنم...
اما خدا رو شکر خدا رو شکر این دو هفته سرکلاس مشکلی نداشتم
وقتی احساس میکنم شکمم میخواد صدا کنه اصلا فرار نمیکنم(قبلا زود بلند میشدم و از کلاس خارج میشدم)
سر جام میشینم و سعی میکنم آروم باشم اما تمرکزم بهم میخوره و چیزی از درس نمیفهمم
و خونم همش استرس دارم نکنه امروز این مشکل بیاد سراغم
خلاصه زندگی شده واسم جهنم...
ایشالا دکتر رفتم میامو مینویسم چیا گفتن
بازم ممنون بابت راهنمایی های مفیدتون...
امیدوارم حال هممون خوب خوب شه
موفق باشین :»
lovelydays
21-11-2013, 17:45
سلام بچه ها
من 7 روزه سیاه دونه عسل می خورم 2 روز اول خیلی صدای شکمم کمتر بود و از نظر مدفوع ببخشید مدفوع سفت تر شده
چون من بلافاصله که استرس صداشو می گرفتم سریع اسهال می گرفتم ولس الان از این نظر خیلی بهتر شده خدا رو شکر ولی صداها آنچنان تغیری نکرده .
ولی به نظرم برای مواردی که با اسهال همراهه خوب جواب می ده
بچه ها من امروز ظهر یه کاسه بزرگ ماست خوردم بعد رفتم سر کلاس یعنی رودم در حال انفجار بود انقد به خودم پیچیدم که دیگه اشکم دراومد کلا دیگه ماستو می ذارم کنار.
بچه ها من امروز ظهر یه کاسه بزرگ ماست خوردم بعد رفتم سر کلاس یعنی رودم در حال انفجار بود انقد به خودم پیچیدم که دیگه اشکم دراومد کلا دیگه ماستو می ذارم کنار.
منم وقتی بستنی میخورم همین حالت پیش میاد .... :n28:
dkargozari
27-11-2013, 06:05
با سلام.این مشکل واسه من فقط در زمان استرس پیش میاد.فکرشو نکنین.رو غذاتون کنترل داشته باشین و ورزش کنین.
ضمنا همه دکترا واسه رفع این مشکل مترونیدازول و دایمتیکون رو میدن
اینم بگم طبیعت آدم ها فرق میکنه .من وقتی پیش دکتر رفتم و هنوز مشکلم رو نگفته بودم که گفت معدت عصبیه و شما شخصیتا آدم حساسی هستی.
راست میگفت چون من همزمان داشتم قرص اعصاب میخورم
دوستان كسي كلپرمين مصرف كرده ببينيم رو صداها تاثير داره يا نه ؟
دوستان كسي كلپرمين مصرف كرده ببينيم رو صداها تاثير داره يا نه ؟
من قبلنا مصرف کرده بودم، عصاره یا روغن نعنا هستش که مرحله به مرحله تو روده آزاد میشه. در مورد من صدا ها رو بدترمیکرد، بعد از یه هفته دیگه استفاده نکردم ولی مثل اینکه برای آی بی اس خانم ها تاثیر مثبتی داره.
دوستان كسي كلپرمين مصرف كرده ببينيم رو صداها تاثير داره يا نه ؟
من هم اوایل که دکتر عمومی میرفتم این دارو رو برام تجویز میکرد.....ولی اثر آنچنانی نداشت.....قیمتش هم فکر کنم اون موقع که مصرف میکردم برایه روز مصرف میشد1000تومن....؟حال چند شده؟
من قبلنا مصرف کرده بودم، عصاره یا روغن نعنا هستش که مرحله به مرحله تو روده آزاد میشه. در مورد من صدا ها رو بدترمیکرد، بعد از یه هفته دیگه استفاده نکردم ولی مثل اینکه برای آی بی اس خانم ها تاثیر مثبتی داره.لاكتولم كه مي گفتن خوبه روي من اثر بد داشنت
لاكتولم كه مي گفتن خوبه روي من اثر بد داشنت
برای منم اولش اثر حوبی نداشت ولی بعد از 2 ماه دوباره مصرف کردم خیلی خوب بود - به نظر من در کل اثرش مثبت هست مخصوصا واسه کسایی که اسهال دارن ...
سلام دوستان
منم چند ساله این مشکل رو دارم،وقتی بچه تر بودم به خاطر کم خونی قرص آهن مصرف می کردم که بعد از چند سال باعث یبوست شدید شد،فکر می کنم این یبوست باعث ایجاد صدای شکم شدالبته اوایل خیلی برام مهم نبود تا وقتی که به خاطر کنکور آزمایشی مجبور شدم چند ساعت توی یه مکان ساکت بشینم و اونجا بود که عمق فاجعه رو درک کردم،دیگه سر جلسات نمیرفتم اما خب چون روی قضیه حساس شده بودم کم کم توی زندگی عادیم هم استرس می گرفتم و صداها خیلی شدید میشد،چند تا دکتر رفتم که هیچی نفهمیدن و آخرین دکتری هم که رفتم یکی از بهترین دکترای شهرمون بود و بهم گفت این مشکل با دارو حل نمیشه و الکی وقت خودت رو هدر نده و باید باهاش کنار بیای و تحمل کنی،منم با همه بدبختیش تا الان تحمل کردم،الانم دانشجو سال سومم و روزای معمولی شرایطم رو مدیریت میکنم اما موقع امتحانا واقعا داغون میشم و الانم نزدیک امتحاناست و نمیدونم چیکار کنم،تا به امروز برای این موضوع هیچ قرصی نخوردم اما حالا وقتی بعضی از دوستان میگن قرص های اعصاب براشون مفید بوده تصمیم گرفتم برم پیش روانپزشک،امیدوارم کارساز باشه
سلام دوستان
منم چند ساله این مشکل رو دارم،وقتی بچه تر بودم به خاطر کم خونی قرص آهن مصرف می کردم که بعد از چند سال باعث یبوست شدید شد،فکر می کنم این یبوست باعث ایجاد صدای شکم شدالبته اوایل خیلی برام مهم نبود تا وقتی که به خاطر کنکور آزمایشی مجبور شدم چند ساعت توی یه مکان ساکت بشینم و اونجا بود که عمق فاجعه رو درک کردم،دیگه سر جلسات نمیرفتم اما خب چون روی قضیه حساس شده بودم کم کم توی زندگی عادیم هم استرس می گرفتم و صداها خیلی شدید میشد،چند تا دکتر رفتم که هیچی نفهمیدن و آخرین دکتری هم که رفتم یکی از بهترین دکترای شهرمون بود و بهم گفت این مشکل با دارو حل نمیشه و الکی وقت خودت رو هدر نده و باید باهاش کنار بیای و تحمل کنی،منم با همه بدبختیش تا الان تحمل کردم،الانم دانشجو سال سومم و روزای معمولی شرایطم رو مدیریت میکنم اما موقع امتحانا واقعا داغون میشم و الانم نزدیک امتحاناست و نمیدونم چیکار کنم،تا به امروز برای این موضوع هیچ قرصی نخوردم اما حالا وقتی بعضی از دوستان میگن قرص های اعصاب براشون مفید بوده تصمیم گرفتم برم پیش روانپزشک،امیدوارم کارساز باشه
اول اینکه روزی 15 دقیقه یه جای اروم و راحت بشین و به هیچی فکر نکن جز به نفس کشیدنت - چشمات رو ببند و عمیق و اروم نفس بکش , یه چند ثانیه نگهدار بعد دوباره اروم بده بیرون دوباره یه چند ثانیه صبر کن و دوباره نفس بکش ... 15 دقیقه در روز کافی هست - بیشتر هم بشه چه بهتر .
دوم اینکه روزی چند دقیقه طناب بزن - به صورتی که با دوتا پا پپری هوا - طناب هم نداشتی به صورت فرضی انجام بده - فقط باید بپری بالا پایین ...
غذا هرچی میخوری بخور - فقط خیلی بیشتر از همیشه بجو - خیلی خوب بجو - با حجم زیاد هم نخور - متعادل بخور - و سعی کن منظم غذا بخوری - اینحوری نباشه که یه بار 7 شب شام بخوری یه بار 11 شب ...
شبا هم سعی کن زود بخوابی - هر چی زودتر بهتر - ساعت خوابت هم سعی کن منظم باشه و هر شب سر یه ساعت بخوابی ... - و به اندازه کافی بخواب
ورزش هم که کلا خوبه ...
اینارو انجام بدی مطمئن باش که تاثییر خیلی خوبی میذاره - نتیجه هم ندیدی ادامه بده - نتیجه میگیری ...
میتونی واسه دوران امتحانت هم پیش یه روانپزشک بری که بهت داروی ارام بخش ضعیف بده اگه لازم دید - تا اونجا که میتونی هم به صدا ها فکر نکن - حتی سر امتحام هم فکر نکن چون چه فکر کنی چه نکنی اگه بخواد صدا بده , میده و تو کاری نمیتونی بکنی - اگه فکر نکنی بیشتر احتمال این هست که صدا نده ... با اینکه میدونم یکم سخته ولی اینارو انجام بدی تاثثیر خیلی خوبی داره ...
SLZ تحقيقات اينو نشون داده يا براساس تجربه بقيه ميگي كه اثرش رو خانوما مثبته؟
MEHFARJ الان فكر كنم هر ورقش 10 تومنه
*raha از امتحانا نگو كه هربار بهش فكر مي كنم اصلا برام قابل تصور نيست چي ميشه... :-(orp اينا رو انجام دادي و موثر بوده؟من تا حالا نشده 5 دقيقه به هيچي فكر نكنم يا شب زود بخوابم ولي خيلي ها اينطورن و مشكلي هم ندارن
*raha از امتحانا نگو كه هربار بهش فكر مي كنم اصلا برام قابل تصور نيست چي ميشه... :-(orp اينا رو انجام دادي و موثر بوده؟من تا حالا نشده 5 دقيقه به هيچي فكر نكنم يا شب زود بخوابم ولي خيلي ها اينطورن و مشكلي هم ندارن
100% موثر - فقط هیمن که شب زود بخوابی خودش خیلی موثر هست ... یکی از مواردی که باعث شد من دچار این مشکل بشم خواب نامنظم و دیر خوابیدن بوده ... ولی همه اینایی که گفتم رو انجام بدین تاثثیر خیلی خوبی میبینید
SLZ تحقيقات اينو نشون داده يا براساس تجربه بقيه ميگي كه اثرش رو خانوما مثبته؟
یادمه اون اوایل یجا تو نت خونده بودم که مصرف کلپرمین تا رفع کامل علائم آی بی اس خانم ها، میتونه موثر باشه، مثلا مصرفش برای 10 روز یا تا زمانی که علائم از بین بره ولی فقط برای خانم ها. البته شاید هم اشتباه میکنم چون چند تا سایت رو الان چک کردم هیچ کدوم نگفتن که منحصرا برای خانم هاست. به هر حال، من که مصرف کرده بودم و نتیجه نداده بود.
يه سواليمن تا حالا مشكلمو دقيق براي كسي نگفتم شماها كسي بوده كه گفته باشه؟ منظورم اينه كه با دوست يا همكلاسي كه باهاش تا حدي صميمي هستين (چه دختر يا پسر) مشكلتونو گفتين؟ باعث شده حالتون بهتر باشه يا بدتر؟ چون بعضي وقتا آدم نگران اينه كه بقيه بفهمن ولي وقتي يه جوري گفته باشه شايد ديگه اهميت نده
يه سواليمن تا حالا مشكلمو دقيق براي كسي نگفتم شماها كسي بوده كه گفته باشه؟ منظورم اينه كه با دوست يا همكلاسي كه باهاش تا حدي صميمي هستين (چه دختر يا پسر) مشكلتونو گفتين؟ باعث شده حالتون بهتر باشه يا بدتر؟ چون بعضي وقتا آدم نگران اينه كه بقيه بفهمن ولي وقتي يه جوري گفته باشه شايد ديگه اهميت نده
اره من به یکی از دوستام گفتم با اینکه نمیخواستم بگم ولی ... اونم خندید و گفت اگه مشکلت اینه که پدر من روزی 100 بار شکمش صدا میده همش هم میخنده به صدا ها ...
به نظر من لازم نیست کسی بدونه ولی اگه اصرار کردن بگی اشکالی نداره ولی فکر نمیکنم تاثیری به حال ادم داشته باشه ...
دارم به اين قضيه فكر مي كنم كه مثلا اگه دوستاي دورو برت سر امتحان مشكلتو بدونن باعث ميشه بهش فكر نكني و برات كمتر مهم باشه يا اينكه توجه خودت و اونا بيشتر ميشهچون فكرر هم تاثير داره مثلا من توي كلاسايي كه همه دختريم كمتر بهش فكر مي كنم كمتر هم مشكل دارم همچين چيزا هم انگار موثره
اره من به یکی از دوستام گفتم با اینکه نمیخواستم بگم ولی ... اونم خندید و گفت اگه مشکلت اینه که پدر من روزی 100 بار شکمش صدا میده همش هم میخنده به صدا ها ...
به نظر من لازم نیست کسی بدونه ولی اگه اصرار کردن بگی اشکالی نداره ولی فکر نمیکنم تاثیری به حال ادم داشته باشه ...
به نظر من هم اثری نداره ...
دارم به اين قضيه فكر مي كنم كه مثلا اگه دوستاي دورو برت سر امتحان مشكلتو بدونن باعث ميشه بهش فكر نكني و برات كمتر مهم باشه يا اينكه توجه خودت و اونا بيشتر ميشهچون فكرر هم تاثير داره مثلا من توي كلاسايي كه همه دختريم كمتر بهش فكر مي كنم كمتر هم مشكل دارم همچين چيزا هم انگار موثره
تو این حالت خاص(سر جلسه امتحان) شاید موثر باشه به شرطی که تا حدودی با آدم صمیمی باشن و بتونن درک کنن که خیلی قابل کنترل نیست ... و مثل تجربه orp عزیز :n12: پیش نیاد .
یادمه اون اوایل یجا تو نت خونده بودم که مصرف کلپرمین تا رفع کامل علائم آی بی اس خانم ها، میتونه موثر باشه، مثلا مصرفش برای 10 روز یا تا زمانی که علائم از بین بره ولی فقط برای خانم ها. البته شاید هم اشتباه میکنم چون چند تا سایت رو الان چک کردم هیچ کدوم نگفتن که منحصرا برای خانم هاست. به هر حال، من که مصرف کرده بودم و نتیجه نداده بود.
خوب خدارو شکر خانم و آقا نداره چون چیزی نمونده بود که یه هزینه ایی هم بابت دکتر غدد و آزمایشهای مربوطه بدم . بعد دیدم نوشتین این دارو برا خانم ها بیشتر موثر ه (:n03:) که الان میگید نیست (:n01:)که این البته خیلی هم خوبه ...:n16:
هرچی متغیر کمتر بهتر .
دارم به اين قضيه فكر مي كنم كه مثلا اگه دوستاي دورو برت سر امتحان مشكلتو بدونن باعث ميشه بهش فكر نكني و برات كمتر مهم باشه يا اينكه توجه خودت و اونا بيشتر ميشهچون فكرر هم تاثير داره مثلا من توي كلاسايي كه همه دختريم كمتر بهش فكر مي كنم كمتر هم مشكل دارم همچين چيزا هم انگار موثره
سر امتحان ترم که معلوم نیست کی کنارت مشینه ولی اگه فکر میکنی بهت کمک میکنه بگو ... ببین اینکارایی که گفتم بکن , سر امتحان مشکلی برات پیش نمیاد - اگه هم پیش بیاد خیلی کم میشه - واقعا نمیدونم چطور میشه کمک کرد - خودم چند بار وسط امتحان بلند شدم رفتم اتفاقا تو کل دوران دانشگاه همون درسا رو 20 شدم :biggrin: ... خیلی سخت سر امتحانا میرفتم ولی اگه اونموقع اینکارایی که الان گفتم رو میکردم خیلی راحت تر بودم - حتما روزی 15- 20 دقیقه ریلکسیشن رو انجام بده - اینا رو جدی بگیر - من قبلا جدی نمیگرفتم ولی الان میفهمم که خیلی تاثیر داره
اصلا هم به اینکه شکمت سر امتحان صدا میده فکر نکن - اصلا بگو میدونم صدا میده ولی اصلا مهم نیست -اصلا بذار صدا بده - خاطره میشه واست . بعدشم زندانیت که نکردن اونجا - هر وقت بخوای میتونی بری از جلسه بیرون - نگران مدرک هم نباش - اخرش مدرک رو میگیری - بعدا تاره باید بری دنبال کار ... پس عجله ای نیست ... فقط سعی کن خوب بخونی درسا رو که وقت تلف نکنی سر جلسه .
من یه امتحان داشتم 4 ساعت زمان امتحان بود - با خودم گفتم خوب میخونم , اگه تا 5 دقیقه قبل امتحان احساس کردم حالم خوب نیست نمیرم سر امتحان . اتفاقا قبل از امتحان هم احساس کردم زیاد حالم خوب نیست و برم سر جلسه صدا میده ولی دیگه رفتم چون خیلی داشتم عقب میافتادم ... 4 ساعت کامل نشستم سر جلسه اصلا هم به صدای شکم فکر نکردم چون دیگه هرجور بود باید پاسش میکردم - خلاصه 4 ساعت کامل شایدم یکم بیشتر نشستم سر جلسه بدون اینکه شکمم صدا بده - انقدرم درس سنگینی بود و نیاز به تمرکز داشت چون همش باید حساب کتاب میکردم و عدد در میاوردمدم اصلا دیگه حواسم به شکمم نبود کامل محو امتحان و حل کردن شده بودم - هیچی 4 ساعت که تموم شد باورم نمشید 4 ساعت گذشته - از خوشحالی میخواستم برم خودمو خفه کنم . تازه جالب اینجاست که بالاترین نمره تو اون درس رو من گرفتم :laughing:
فقط کاری که میکنی خوب بخون که وقتی سوالارو بتونی جواب بدی خودش یه روحیه بهت میده که همین کمکت میکنه - سریع هم جواب میدی
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را خراب می کند.
orp عزیز،ممنون از راهنماییهاتون،سعی می کنم بهشون عمل کنم
منم سر جلسه امتحانا کلی به خودم روحیه میدم تا الانم یه جوری گذشته و خدا رو شکر هیچ درسی رو نیفتادم ولی همیشه نفرات قبل و بعد من دختر بودن و من جلوی دخترا خیلی خجالت نمی کشم اما از این ترم کلا دور و برم همه پسرن و این موضوع باعث شده از الان کلی استرس داشته باشم،وقتی راجع به این موضوع با دیگران صحبت می کنیم به نظرشون خیلی بی اهمیت و طبیعی میاد و اصلا درک نمی کنن که چرا خجالت می کشیم
ممنون orp جان مخصوصا مورد آخرو يادم نبود خودمم تجربه كردم وقتي درسو بهتر بلد بودم باز به نسبت، حالم هم بهتر بوده گاهي.سعي مي كنم اينايي كه گفتي انجام بدم ولي خب واقعا موندم با يه كلاس دوازده نفري چيكار كنم امتحان هم كه سكوت كامله داروي موقتي هم انگار جواب نميده:( حتي اگه نري امتحان يا پاشي بري بيرون بايد به همشون جواب بدي
lovelydays
14-12-2013, 20:31
می دونم راه خوبی نیست ولی من با بعضی از استادا صحبت می کنم بعضی وقتا امتحانا رو جدا می دم گاهی
سلام بر همگی باید بگم من هم مشکل شماها را دارم و هر روز از این نفخ و درد عذاب میکشم هر صبح با درد از خواب بیدار میشم:n28: شاید حال من از شماها بدتر باشه من هم تو دانشگاه مشکل پیدا کردم من رشته ی برق میخونم این ترم مرخصی گرفتم ولی اگه همین طور ادامه پیدا کنه از تحصیل انصراف میدم :n28:.من پیشنهادات شما را از صفحه ی 1تا اینجا را خوندم راستش من توی ی انجمن دیگه خوندم که ی نفر که آنتی بیوتیک ریفاکسیمین استفاده کرده بود گفت بعد از ده روز استفاده تا یک ماه بعد خبری از بیماری نبود و تقریبا اون روز ها بهترین روزهای زندگیش بوده از اونجایی که جذب بدن هم نمیشه پس نباید عوارض خاصی داشته باشه کارش اینه که باکتری های روده را که باعث تولید گاز میشن را کم میکنه.برای اون دوستی که واسه خاستگاری مشکل داشت و سایر دوستان.:n20:
اما استنباط من از رفتن پیش پزشک وخوردن لاکتول و ماست فلان و ...این طوره که کامپیوتر شما ویروسی شده باشه شما فلشتون را بهش وصل کنید فلشتون ویروسی بشه حالا شما اگه هزار بار این فلش را فرمت یا اسکن کنید وقتی دوباره به کامپیوتر وصل میکنید فلشتون ویروسی میشه برای حل این مشکل اول باید ویروس را از کامپیوترتون حذف کنیداسترس و فشارهای روانی درواقع همون ویروس هست بدن شما سیستم کامپیوتر و مغز شما نقش سی پی یو را داره فلش درواقع همون روده ی شماست .برای رفع مشکل باید ابتدا ویروس یا استرس و فشارهای روانی از بدنتون یا مغزتون پاک بشه :n24:یعنی مراجعه به روان پزشک بعد که ویروس از بدنتون حذف شد حالا باید به مشکل روده و نفخ بپردازیم یعنی به پزشک متخصص و خوردن ماست و لاکتول و فلان .:n25:
باید بگم که این تشبیه از جهات بسیاری دور از ذهن نیست چرا که فکر کردن به این بیماری باعث استرس و تشدید خودش میشه مث ویروسی که خودش را گسترش میده .کارهای روزمره ی ما مث مسافرت ها و صحبت کردن معاشرت و مدرسه و دانشگاه مث نرم افزار های مختلف میمونه که روی سیستم بدن ما نصب شده اند اگه جلوی این ویروس گرفته نشه بعد ازمدتی همه ی این نرم افزار ها را تحت تاثیر قرار میده به تدریج سرعت سیستم یا بدنمون کم میشه و گوشه گیر و افسرده میشیم .:n30:
آخرین باری که پیش دکتر رفتم دکتر بهم گفت باید زیاد استرسی باشی ،من گفتم آره .گفت مشکلی داری .وقتی براش تعریف کردم بهم گفت ازدواج کردی من گفتم نه گفت ببین تو الان جوونی نیروی جوانی میتونه کوه را جابجا کنه .میخام ب شما دوستان بگم از صفحه ی اول همه ی شما از هم میخاستید که داروها و روش هایی را براتون بگن که به نتیجه رسیدن ولی از یه چیز خیلی مهم غافل بودین اونم خودتونه ،نیروی انسان میتونه بیماری های لاعلاج را شفا درمان کنه چیزی که تو پزشکی بهش شفا یافتن میگن ،باید بگم بدون این عنصر هیچوقت نمیتونین موفق بشین .شاید بگین تو اگر طبیب بودی...یاد بگم حرف بدون عمل مث سیم کارت بدون گوشیه فایده ای نداره :n02:
سلام دوست عزیز
به نظر منم استرس تاثیر زیادی روی این قضیه داره اما ریشه و اساس این مشکل نیست،من خودم وقتایی که شکمم خوبه و احساس سنگینی و نفخ ندارم هرچقدرم استرس وارد بشه صدا نمی خوره،ولی وقتایی که نفخ دارم همین که شکمم صدا میخوره فورا استرس میگیرم و صداها شدیدتر میشه یعنی به نظرم استرس فقط شدت صداها رو بیشتر میکنه ولی مشکل اصلی همون شکمه،متاسفانه این مشکل خیلی داره رایج میشه و من بین اطرافیانم خیلی از این موارد می بینم:n03:
بیماری خود شما شروعش کی بود؟آیا وقتی شروع شد شما مشکل روحی یا فشار عصبی نداشتین ؟مثلا استرس کنکور یا ....آره شاید استرس به تنهایی دلیلش نباشه ولی شرط لازمش هست ،بزار با منطق بهت بگم منظورم اینه هر کی بیماری را داره تحت فشار عصبی و استرس بوده ولی هر کی استرس داره الزاما این بیماری را نداره.شرط لازمه ولی کافی نیس.ولی چیزی که مطمئنم اینه که کسی که استرس و فشار زیاد نداره ب این بیماری مبتلا نمیشه.
اگه بر خلاف من به نماز و عبادت اعتقاد ویژه دارید نماز خوندن میتونه مفید باشه.یا هر چیز دیگه ای که ب شما آرامش بده مث کتاب خوندن ورزش کردن ،یوگا یا صحبت کردن با یک دوست یا کسب یک موفقیت یا ....به هر حال من نمیخام ب خودم قیافه آدمی را بگیرم که ی چیزی بیشتر از بقیه میدونه البته نه تا وقتی که خودم ب نتیجه برسم فقط میتونی بهشون فک کنی یا ازشون رد بشی
مشکل منم وقتی که کنکورهای آزمایشی میدادم شروع شد اما واقعا اون موقع آدم استرسی نبودم،یعنی اول استارت بیماری زده شد بعد استرس بوجود اومد،اونم چه استرسی:n03:همه مسائل مهم زندگیم رو تحت الشعاع قرار داد طوری که به کل اعتماد به نفسم رو از بین برد اما امید و توکل به خدا همون آرامشی رو بهم داد که ازش صحبت کردین،از اینکه نظرات و تجاربتون رو در اختیار ما میذارید واقعا ممنون حداقل اینکه این همدردیها باعث میشه که احساس تنهایی نکنیم
سلام اگه من بخوام در مورد صدای شکمم بنویسم یه کتاب میشه چه مشکلاتی که تحمل نکردم همش با خودم فکر می کنم که چه کار اشتباهی کردم کی رو اذیت کردم که این مشکل اومد سراغم .دلم نمی خواستم زیاد تو جمع باشم فقط جاهایی که احساس راحتی می کردم این مشکل سراغم نمی اومد تو صفحه های قبل یک نفر نوشته بود که بچه که بوده اسهال شدید گرفته بوده نمی دونم تا چه حدی مربوط میشه اما من هم همین طور بودم اسهال شدید گرفته بودم.از سال 88 من این طوری شدم این قضیه ادامه داشت تا زمانی که دخترم به دنیا اومد با به دنیا اومدن دخترم یه اتفاق قشنگ تو زندگی من رقم خورد حال من رو به بهبود رفت الان که روزا اصلا این طوری نمی شم گاهی اونم شبا یکم باد میپیچه و صدا میده می خوام بگم به نظر من این مشکل از افسردگی و استرس ناشی میشه شاید در ظاهر خیلیم شاد به نظر برسیم اما افکار منفی و سوداگرانه در سر داریم
یه چیزه دیگه بگم من وقتی میخوام برم دستشویی خانه یکی که باهاش رو در بایستی دارم شکمم کار نمی کنه که نمیکنه بچه ها تمام این مشکلاتی رو که نوشتین من داشتم حتی دیگه نتونستم ارشد بخونم و تصمیم گرفتم بچه دار بشم بعضی وقتها با خودم فکر می کنم صلاح من در این بوده بیایید افکار مزاحم رو از خودمون دور کنیم
سلام آرمیت جان آره منم دقیقا مث شمام ،با راه حلتون هم موافقم .شما با بچه مشکلتون حل شد وولی اوضاع ما یه کم پیچیدس هرچی فکر میکنم فقط همون درس میتونه منا راضی کنه که اونم با این شرایط ممکن نیست
سلام اگه من بخوام در مورد صدای شکمم بنویسم یه کتاب میشه چه مشکلاتی که تحمل نکردم همش با خودم فکر می کنم که چه کار اشتباهی کردم کی رو اذیت کردم که این مشکل اومد سراغم .دلم نمی خواستم زیاد تو جمع باشم فقط جاهایی که احساس راحتی می کردم این مشکل سراغم نمی اومد تو صفحه های قبل یک نفر نوشته بود که بچه که بوده اسهال شدید گرفته بوده نمی دونم تا چه حدی مربوط میشه اما من هم همین طور بودم اسهال شدید گرفته بودم.از سال 88 من این طوری شدم این قضیه ادامه داشت تا زمانی که دخترم به دنیا اومد با به دنیا اومدن دخترم یه اتفاق قشنگ تو زندگی من رقم خورد حال من رو به بهبود رفت الان که روزا اصلا این طوری نمی شم گاهی اونم شبا یکم باد میپیچه و صدا میده می خوام بگم به نظر من این مشکل از افسردگی و استرس ناشی میشه شاید در ظاهر خیلیم شاد به نظر برسیم اما افکار منفی و سوداگرانه در سر داریم
آرمیت جان
یکی از مشکلات اساسی که توی زندگی هر کسی که این مشکل رو داره همین مساله ازدواجه؟مشکلی نداشتین؟حتما مشکل که داشتین مهمونیا و... که توی دوران عقد و.....؟چجوری با این مشکل برخورد کردین و حل کردین؟
سلام آرميت جان فكر كنم شما بعد ازدواج دچار اين مشكل شدي؟ چون من يكي كه يك درصدم اعتماد به نفس اين رو ندارم با اين مشكل، به اين موضوع فكر كنم.MEHFARJ شما هنوز با قرصاي اعصاب مثل همون اول خوبي؟ سر و صداها كمه؟Orp اون قرصي كه مصرف مي كردي چي بود؟ همون كه گفتي خيلي قوي نبود ولي بعدش انگار بدتر شدي. مي خوام بدونم چي بود و توي اون دوره مصرف كاملا خوب بودي؟من قرص پروپراتد 10 گرفتم روزي نصفه مي خوام چند روز امتحان مصرف كنم.
سلام پری جون این قرصی که نوشتی پروپراتد مال چی هست بیشتر توضیح بده ؟تو اینترنت چیز خاصی گیرنیاوردم
مشکل من از اواخر سال 88 شروع شد یعنی قبل از ازدواج اوایل زیاد جدیش نمیگرفتم من سال 89 عقد کردم سه روز بعد عقدمون رفتیم مسافرت شب بود نشسته بودیم شکمم شروع کرد به صدا دادن من از خجالتم تا صبح تو همون اتاق موندم گفتم دلم درد می کنه فرداشم شوهرم و کشوندم اومدیم تهران جالب این جاست که خونه فامیلای خودم این مشکل و نداشتم همین می شد زمینه اختلاف بین من و شوهرم فکر می کرد من دوست ندارم پیش فامیلاش برم خلاصه جایی که می رفتم با ترس و لرز بود یه کیسه با خودم نبات می بردم یه دفعه یادمه باردار بودم شوهرم گفت بابا مامانم می خوان برن مسافرت بیا بریم عموش اینام بودن من گفتم نمی یام چه دعوایی بینمون شد خلاصه رفتم شوهرم به مامانش گفت من می خوام براش فقط کباب درست کنم که دلش درد نگیره وقتی اونجا بودیم شکم خواهرشوهرم اوفتاده بود به صدا دادن خیلی ناراحت بود موارد این شکلی زیاد بوده سختی زیاد کشیدم یاد گرفتم همه رو درک کنم به کسی بدی نکنم نگاهم به زندگی عوض شد الان یه بنده شکرگزار پروردگارم من حتی 10 کیلو خودم و لاغر کردم تا شاید خوب شم اما اون فایده نداشت یه مدتم کولپرمین و کلوفک خوردم اونا رو که می خوردم خوب بودم با یه اعتماد به نفسی می رفتم مهمونی که نگو ولی وقتی قطع می کردم دوباره همون طوری
سلام
بله پری جان هنوز مصرف میکنم وخوشبختانه حالم خوبه.یکی دو هفته دیگه میخوام برم ببینم نظر دکترم چیه؟
سلام پری جون این قرصی که نوشتی پروپراتد مال چی هست بیشتر توضیح بده ؟تو اینترنت چیز خاصی گیرنیاوردم
همون پروپرانل هست كه براي استرس مصرف ميكنن. نمي دونم عوارضي داره يا اصلا برامون مفيده يا نه ولي خب دارم استفاده مي كنم
آرميت من توي اين يه ماه يه دوره كلوفك مصرف كردم الان هم دارم كلپرمين مصرف مي كنم امرزوم پروپرانول شروع كردم شيره شيرين بيان و از اين گياهي ها هم همزمان اين چند روز مصرف مي كنم ولي اصلا انگار نه انگار كه دارم دارو مي خورم! :n03: خوبه كه واست تاثير داره
به جون خودم يه روز بفهمم سرطان دارم و يه سال زنده ميمونم جشن مي گيرم
سلام
بله پری جان هنوز مصرف میکنم وخوشبختانه حالم خوبه.یکی دو هفته دیگه میخوام برم ببینم نظر دکترم چیه؟
خدارو شكر كه حالت خوبه.
اسم دارويي كه مصرف مي كردي چي بود؟ البته يادمه كه تو و orp ده بار اسم داروهاتونو قبلا گفتين ولي اون موقع چون مصرف نمي كردم توجه نمي كردم
سلام آرميت جان فكر كنم شما بعد ازدواج دچار اين مشكل شدي؟ چون من يكي كه يك درصدم اعتماد به نفس اين رو ندارم با اين مشكل، به اين موضوع فكر كنم.MEHFARJ شما هنوز با قرصاي اعصاب مثل همون اول خوبي؟ سر و صداها كمه؟Orp اون قرصي كه مصرف مي كردي چي بود؟ همون كه گفتي خيلي قوي نبود ولي بعدش انگار بدتر شدي. مي خوام بدونم چي بود و توي اون دوره مصرف كاملا خوب بودي؟من قرص پروپراتد 10 گرفتم روزي نصفه مي خوام چند روز امتحان مصرف كنم.
برای من قرصای امی تریپتلین و کلیدینیوم سی و فور بوکپ نوشته بود که فکر میکنم امی تریپتلین زیاد بهم نساخت البته ابن قرصا رو پیش زمینه نوشته بود که بعد از ازمایش دادن و دیدن نتایج قرصای اصلی رو بنویسه که دیگه کار به ویزیت دوم انجام نشد ... البته امی تریپتلین هم مستمر نمیخورم و هر وقت یادم باشه یا دوست داشته باشم میخورم ... در کل نمیشه نظر بدم روش چون خیلی دقیق و کامل مصرف نکردم ...
سرخود هم قرص مصرف نکن ...
همون پروپرانل هست كه براي استرس مصرف ميكنن. نمي دونم عوارضي داره يا اصلا برامون مفيده يا نه ولي خب دارم استفاده مي كنم
تو دانشگاه یک دوست داشتم 5-6 سال بزرگتر از من بود - ترم اول میدیدم قرص پروپرانول مصرف میکنم - بهش میگفتم بابا نخور این قرصا رو , استرس یعنی چی - فشار روحی چیه !!!! حالا خودم افتادم به مصرف قرصای زد افسردگی و ارام بخشو ... واقعا مسخرس ...
تو دانشگاه یک دوست داشتم 5-6 سال بزرگتر از من بود - ترم اول میدیدم قرص پروپرانول مصرف میکنم - بهش میگفتم بابا نخور این قرصا رو , استرس یعنی چی - فشار روحی چیه !!!! حالا خودم افتادم به مصرف قرصای زد افسردگی و ارام بخشو ... واقعا مسخرس ...
آره خيلي خيلي مسخرس منم دقيقا قبلا يكي پروپرانول مي خورد مي گفتم نخور. با اينكه خودم گاهي استرسم داشتم ولي مي گفتم استرس دست خود آدمه و هيچ كاري نشد نداره و از اين چيزا. خدا بهم نشون داد كه نه يه چيزاي ساده و مسخره هست كه دست بسته و درماندت مي كنه
ديگه به نظرم كار از سرخود مصرف نكردن گذشته. الان بعد از يه سال كه امتحاني نداشتم بايد چند جلسه بشينم كلاس ساكت امتحان بدم :n03: الان به من بگن مواد مخدر مصرف كني خوب ميشي، ميرم معتاد ميشم :n02:
خدارو شكر كه حالت خوبه.
اسم دارويي كه مصرف مي كردي چي بود؟ البته يادمه كه تو و orp ده بار اسم داروهاتونو قبلا گفتين ولي اون موقع چون مصرف نمي كردم توجه نمي كردم
پری خانم ولی من عکس orpقرصا رو مرتب مصرف کردم ونتیجه مثبتشو دیدم،البته توی این مدت هم مشکل داشتم ولی هیچ وقت فکر هم نکردم که قطعش کنم.....حتما پیشنهاد میدم پری بری پیش دکتر متخصص روانپزشک و خود سر مصرف نکنی:داروی من برا دو هفته ایمی پرامین،وبعد از اون تا حالا هرشب نورترپلین10،وکلدینیوم سی رو با ناهار وشام مصرف میکنم.سوالی بود در خدمتم
سلام پری جان من کلوفک و کولپرمین و با هم مصرف می کردم کولپرمین و قبل از اغذا می خوردم شما قرصای اعصاب و سر خود مصرف نکن حتما پیش دکتر برو من بچه که بودم عمل فتق ناف انجام داده بودم بازم نمی دونم چقدر می تونه مربوط باشه روده همه ی ادما صدا میده اما توی این بیماری انقدر بلنده که همه میشنون میگن زیره سبزم خوبه من خودم امتحان نکردم اما احتمالا عملکردی مثل کولوفک داره ضد اسپاسمه
يكي از فاميلا صفراشو عمل كرده مي گفت سمت راست زير قفسه سينش درد مي كرده و مي زده به بقيه جاهاي شكم و قفسه سينش. مي گفت انگار قورباغه تو دلم بود ميره دكتر تشخيص هپاتيت ميدن بعد از يه مدت كه خودشون دوباره پيگير ميشن دوباره آزمايش و ... مي گيرن معلوم ميشه آنزيماش كم و زياده و بيشتر كه بررسي ميشه ميفهمن سنگ تو صفراشه و بايد عمل كنه.
حالا احتمال داره چند سال بعد معلوم شه براي يه آي بي اسي يه مشكل تو همين مايه ها وجود داره. هيچ دكتري هم بيشتر بررسي نمي كنه ببينه چيه دقيق :n27:
چقد تاپیک خوابیده!
بچه ها چه خبر؟
اینجا یه مقاله خیلی خوب راجع به قارچ کندیدا و رشد بیش از حدش تو بدن خوندم که علائمش خیلی زیاده و با علائم ما خیلی همپوشانی داره.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه حال دارید بخونیدش خیلی مفیده.
یه تست بزاق خونگی هم توش نوشته که تا حدی (نه چندان دقیق) میتونه نشون بده که دچار این قارچ شدید یا نه. من که میخوام همین فردا صبح انجامش بدم. شما هم اگه انجام بدین بد نیست (نتیجه رو بگید، تنبلی نکنید).
خلاصه تست:
در درجه اول دکتر با انجام تست خون، مدفوع، ادرار و تست چند آنتی بادی میتونه بطور نسبی تشخیص بده که کندیدا دارید یا نه، با این حال میتونید تست زیر رو تو خونه انجام بدید.
یه لیوان آب شب میزارید کنار تختتون تا صبح بمونه تا همدمای محیط بشه.
صبح که از خواب بیدار شدید، قبل از خوردن یا آشامیدن هر چیزی، یا مسواک زدن، مقداری از بزاق دهان رو به آرامی توی لیوان میریزید (به آرامی مهمه)، دقت کنید که فقط بزاق دهان بیاد، خلط و ... نیاد.
بعد هر 15 دقیقه باید به لیوان نگاه کنید و دنبال علائم نشون داده شده تو این عکس بگردید و این کار رو تا یک ساعت ادامه بدید.
اگر وجود رشته ها یا فیبر هایی رو از زیر بزاق به طرف پائین دیدید، یا در وسط لیوان لکه های تیره رنگ یا ابر مانند دیدید، یا بزاق تیره رنگ ته نشین شده در لیوان دیدید، به احتمال زیاد دچار رشد بیش از حد کاندیدا آلبیکانز شده اید و این همه بدبختی از اونجا میتونه آب بخوره.
عکس تست:
ای بابا، یه عکس میخوای بزاری باید حتما آپلود کنی تو این سایتای هاستینگ! عجبا!!:n24:
لینکش رو میزارم خدا بده برکت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
سلام SLZ , آقا دمت گرم عجب چیزی پیدا کردی حالا اگه ربطی هم به این مشکل ما نداشته باشه ولی خیلی مطلب مفیدی هست یه نگاه کلی کردم حالا سر فرصت بیشتر میخونمش .... , یعنی اگه تعدادش از کنترل خارج بشه ,کاری نیست که تو بدن انجام نده قشنگ همه جای بدنو شرمنده خودش میکنه من بعضی علائمشو دارم
جالبه یکی از راههای پیشنهادیش سرکه سیب هست , فردا تستو انجام میدم بعدشم سرکه سیبو امتحان میکنم ...تا بعد ببینم چی گفته دیگه .... مطلبش مفصله 1 واحد درسیو شیرین هست ...:n02:
چقد تاپیک خوابیده!
بچه ها چه خبر؟
اینجا یه مقاله خیلی خوب راجع به قارچ کندیدا و رشد بیش از حدش تو بدن خوندم که علائمش خیلی زیاده و با علائم ما خیلی همپوشانی داره.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه حال دارید بخونیدش خیلی مفیده.
یه تست بزاق خونگی هم توش نوشته که تا حدی (نه چندان دقیق) میتونه نشون بده که دچار این قارچ شدید یا نه. من که میخوام همین فردا صبح انجامش بدم. شما هم اگه انجام بدین بد نیست (نتیجه رو بگید، تنبلی نکنید).
خلاصه تست:
در درجه اول دکتر با انجام تست خون، مدفوع، ادرار و تست چند آنتی بادی میتونه بطور نسبی تشخیص بده که کندیدا دارید یا نه، با این حال میتونید تست زیر رو تو خونه انجام بدید.
یه لیوان آب شب میزارید کنار تختتون تا صبح بمونه تا همدمای محیط بشه.
صبح که از خواب بیدار شدید، قبل از خوردن یا آشامیدن هر چیزی، یا مسواک زدن، مقداری از بزاق دهان رو به آرامی توی لیوان میریزید (به آرامی مهمه)، دقت کنید که فقط بزاق دهان بیاد، خلط و ... نیاد.
بعد هر 15 دقیقه باید به لیوان نگاه کنید و دنبال علائم نشون داده شده تو این عکس بگردید و این کار رو تا یک ساعت ادامه بدید.
اگر وجود رشته ها یا فیبر هایی رو از زیر بزاق به طرف پائین دیدید، یا در وسط لیوان لکه های تیره رنگ یا ابر مانند دیدید، یا بزاق تیره رنگ ته نشین شده در لیوان دیدید، به احتمال زیاد دچار رشد بیش از حد کاندیدا آلبیکانز شده اید و این همه بدبختی از اونجا میتونه آب بخوره.
عکس تست:
ای بابا، یه عکس میخوای بزاری باید حتما آپلود کنی تو این سایتای هاستینگ! عجبا!!:n24:
لینکش رو میزارم خدا بده برکت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مطلب جالبی هست - ولی انقدر علائمی که ذکر کرده زیاده که فکر کنم هرکسی یه چندتایی از علائم رو داشته باشه . البته گقته هرچی پیشرفته تر بشه علائم بیشتری رو دارا میشی ...
تو این دوران که شرکتا به فکر فروششون هستن هرکی از هر روشی که بتونه استفاده میکنه که پول بیشتری در بیاره - حتی من یه مستند دیدم که یه سری شرکت های غذایی و دارویی بزرگ دنیا با هم برنامه هایی رو میریزن که تو مواد غذایی باکترها و قارچ ها و ... باشه که باعث ایجاد یک سری بیماری ها و مشکلات خاصی در افراد میشه و از این طریق شرکتهایدارویی با دارویی که برای اون مشکل درست کردن شروع به فروش دارو برای درمان میکنن- یعنی خیلی راحت هم از فروش مواد غذایی و هم از فروش داروشون سود میکنن ... حتی بعضی از داروها هم باعث ایجاد بیماریهای جدیدی میشه که برای درمان اونا باز یک سری داروی جدید بفروش میرسه ... ...
واقعیت اینه که بیخود نیست هر روز یک بیماری جدید میاد و مردم رو سالها گرفتار میکنه و هرینه های زیادی رو دستشون میذاره و شرکتهای برزگ رو هر روز پولدارتر میکنه ... من خودم اگه یک چند سال دیگه نهایت 2-3 سال دیگه به نتیجه نرسم دیگه به هیچ عنوان هزینه ای برای درمان خودم نمیکنم - با اینکه من بیمه شرکت نفت هستم و تقریبا میتونم بگم هزینه ای برای دکتر رفتنم نمیدم و شرکت نقت میده همشو ولی تا اونجا که بتونم سعی میکنم پول تو جیب دکترها که هیچکاری هم از دستشون بر نیماد نریزم یا اگه هم میرم حداقل دکتری باشه که برای بیمارش اهمیت قائل باشه و هدفش درمان بیمارش باشه نه پر کردن جیبش ...
هر چند من تا 18-19 سالگی به جز برای واکسن و 4-5 بار سرما خوردگی یادم نمیاد دکتر رفته باشم و خیلی کم دکتر رفتم ولی از 19 سالگی به اینور پدر خودمو دراوردم با قرصای مختلفی که هر دکتری نوشتو من خوردم و آندوسکوپی که معلوم نیست اون لوله ای که کردن تو حلقم اصلا ضدعفونی شده بوده - پرستاری که وظیقه اش ضد عفونی کردن دستگاه های پزشکی هست کارشو درست انجام میده یا یه سری بیماری هم علاوه بر اونچیزی که داشتم بهم اضافه شده ...
...
...
...
مطلب جالبی هست - ولی انقدر علائمی که ذکر کرده زیاده که فکر کنم هرکسی یه چندتایی از علائم رو داشته باشه . البته گقته هرچی پیشرفته تر بشه علائم بیشتری رو دارا میشی ...
تو این دوران که شرکتا به فکر فروششون هستن هرکی از هر روشی که بتونه استفاده میکنه که پول بیشتری در بیاره - حتی من یه مستند دیدم که یه سری شرکت های غذایی و دارویی بزرگ دنیا با هم برنامه هایی رو میریزن که تو مواد غذایی باکترها و قارچ ها و ... باشه که باعث ایجاد یک سری بیماری ها و مشکلات خاصی در افراد میشه و از این طریق شرکتهایدارویی با دارویی که برای اون مشکل درست کردن شروع به فروش دارو برای درمان میکنن- یعنی خیلی راحت هم از فروش مواد غذایی و هم از فروش داروشون سود میکنن ... حتی بعضی از داروها هم باعث ایجاد بیماریهای جدیدی میشه که برای درمان اونا باز یک سری داروی جدید بفروش میرسه ... ...
واقعیت اینه که بیخود نیست هر روز یک بیماری جدید میاد و مردم رو سالها گرفتار میکنه و هرینه های زیادی رو دستشون میذاره و شرکتهای برزگ رو هر روز پولدارتر میکنه ... من خودم اگه یک چند سال دیگه نهایت 2-3 سال دیگه به نتیجه نرسم دیگه به هیچ عنوان هزینه ای برای درمان خودم نمیکنم - با اینکه من بیمه شرکت نفت هستم و تقریبا میتونم بگم هزینه ای برای دکتر رفتنم نمیدم و شرکت نقت میده همشو ولی تا اونجا که بتونم سعی میکنم پول تو جیب دکترها که هیچکاری هم از دستشون بر نیماد نریزم یا اگه هم برم جداقل دکتری باشه که برای بیمارش اهمیت قائل باشه و هدفش درمان بیمارش باشه نه پر کردن جیبش ...
هر چند من تا 18-19 سالگی به جز برای واکسن و 4-5 بار سرما خوردگی یادم نمیاد دکتر رفته باشم و خیلی کم دکتر رفتم ولی از 19 سالگی به اینور پدر خودمو دراوردم با قرصای مختلفی که هر دکتری نوشتو من خوردم و آندوسکوپی که معلوم نیست اون لوله ای که کردن تو حلقم اصلا ضدعفونی شده بوده - پرستاری که وظیقه اش ضد عفونی کردن دستگاه های پزشکی هست کارشو درست انجام میده یا یه سری بیماری هم علاوه بر اونچیزی که داشتم بهم اضافه شده ...
...
...
...
کاملا درست میفرمایید. اصولا آدم این روزا هرچه بیشتر به Conspiracy Theory اعتقاد پیدا میکنه، هرچند دلیل قاطعی براش وجود نداره.
در مورد علائمش باید بگم که واقعا اینقدر زیاد هست. سمی که تولید میکنه رسما از مغز تا انگشت پا رو تحت تاثیر قرار میده. مثل دیابت که به همه جا کار داره. حتی IBS که خودش یه سندرم هست، توی علائمش نوشته شده. شخصا یه سایت دیدم که علائمی رو ذکر کرده بود که من بهشون بی توجه بودم ولی تو خودم دیدم. با هیچ بیماری دیگه ای هم مشترک نبود.
من سعی میکنم علت رو پیدا کنم، که کار سختی هست، ولی این کندیدا تو وب که خوندم هیچ دارویی نداره، فقط یه رژیم سخت داره که میتونه تحت کنترل در بیاردش. توی نت هم مجانی و فراوان منبع هست برای انجامش. حالا همینکه آدم بفهمه علت این بدبختیا چیه خودش خیلیه. البته ناگفته نماند یکجا دیدم کیت تست کندیدا میفروشن، یه جا هم یه تبلیغ انیمیشنی جالب دیدم که قرص پروبیوتیک شرکتشون رو برای کندیدا تبلیغ میکرد. به غیر از اینها، اگه حداقل آدم مطمئن بشه علت از اینه، خوب باز یه امیدی به وجود میاد حداقل.
این آندوسکوپی رو که گفتی باز داغ دل مارو تازه کردی. اگه برای بیماران مبتلا به ایدز و هپاتیت از آندوسکوپ جدا استفاده نشه، میتونه منتقل کننده بیماری باشه. باید دکتر قبلش از مریض بپرسه که کسی اگه این بیماری رو داره آندوسکوپ رو عوض کنه. متاسفانه کل صنعت پزشکی هم فقط متمرکز به درمانهای سطحی علائم بیماری ها و سود اقتصادی بنا شده نه به درمان قطعی بیماری.
حلا صبر کنیم تا فردا این تست مجانی رو هم انجام بدیم ببینیم چی میشه. بلاخره باید همه راههای ممکنه رو رفت.
سلام SLZ , آقا دمت گرم عجب چیزی پیدا کردی حالا اگه ربطی هم به این مشکل ما نداشته باشه ولی خیلی مطلب مفیدی هست یه نگاه کلی کردم حالا سر فرصت بیشتر میخونمش .... , یعنی اگه تعدادش از کنترل خارج بشه ,کاری نیست که تو بدن انجام نده قشنگ همه جای بدنو شرمنده خودش میکنه من بعضی علائمشو دارم
جالبه یکی از راههای پیشنهادیش سرکه سیب هست , فردا تستو انجام میدم بعدشم سرکه سیبو امتحان میکنم ...تا بعد ببینم چی گفته دیگه .... مطلبش مفصله 1 واحد درسیو شیرین هست ...:n02:
تنها علتی که با عقل بنده جور در میاد میتونه یه چیزی شبیه به این باشه. سرکه سیب و سیر و عصاره برگ زیتون و روغن نارگیل همه موثر هستند ولی اگه رژیم مخصوص کندیدا رو مو به مو اجرا نکنید دوباره کندیدا پیروز میشه.
البته هنوز هیچ کدوممون نمیدونیم کندیدا در بدن ما از کنترل خارج شده یا نه.
یه برنامه تو تلویزیون دیده بودم کانال 3 - دکتر مجید صادقی - متخصص اعصاب و روان هست - داشت میگفت عده ای مشکل صدای شکم - نقخ و ... دارن و میرن پیش دکتر گوارش و نتیجه نیمیگیرن - درحالی که این مشکل به دکتر گوارش ربطی نداره ... یادم نیست دقیق چی گفت ... ولی تصمیم گرفتم برم پیشش به عنوان اولین و آخرین متخصص اعصاب و روانی که پیشش میرم ببینم میتونه کاری بکنه ... رفتم پیشش میام نتایج رو میگم ولی البته از خیلیا شنیدم که اثر داروهای اعصاب و روان موقتی هست و خودمم یک نمونه اش رو مصرف میکردم که البته برای درمان اصلی نبود و نتیجه زیادی ندیدم ازش ولی به هر حال دیگه راه دیگه ای نمونده ...اگه یکم فرم نوشتن بد بود ببخشید - تمرکز خوبی نداشتم ...
اگه کسی قایل صوتی اون برنامه رو خواست گوش کنه از اینجا میتونه بگیره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- تاریخ برنامه هم 92/08/27-dr sadeghi هست . البته خیلی کوچیک اشاره میکنه .
کاملا درست میفرمایید. اصولا آدم این روزا هرچه بیشتر به Conspiracy Theory اعتقاد پیدا میکنه، هرچند دلیل قاطعی براش وجود نداره.
در مورد علائمش باید بگم که واقعا اینقدر زیاد هست. سمی که تولید میکنه رسما از مغز تا انگشت پا رو تحت تاثیر قرار میده. مثل دیابت که به همه جا کار داره. حتی IBS که خودش یه سندرم هست، توی علائمش نوشته شده. شخصا یه سایت دیدم که علائمی رو ذکر کرده بود که من بهشون بی توجه بودم ولی تو خودم دیدم. با هیچ بیماری دیگه ای هم مشترک نبود.
من سعی میکنم علت رو پیدا کنم، که کار سختی هست، ولی این کندیدا تو وب که خوندم هیچ دارویی نداره، فقط یه رژیم سخت داره که میتونه تحت کنترل در بیاردش. توی نت هم مجانی و فراوان منبع هست برای انجامش. حالا همینکه آدم بفهمه علت این بدبختیا چیه خودش خیلیه. البته ناگفته نماند یکجا دیدم کیت تست کندیدا میفروشن، یه جا هم یه تبلیغ انیمیشنی جالب دیدم که قرص پروبیوتیک شرکتشون رو برای کندیدا تبلیغ میکرد. به غیر از اینها، اگه حداقل آدم مطمئن بشه علت از اینه، خوب باز یه امیدی به وجود میاد حداقل.
این آندوسکوپی رو که گفتی باز داغ دل مارو تازه کردی. اگه برای بیماران مبتلا به ایدز و هپاتیت از آندوسکوپ جدا استفاده نشه، میتونه منتقل کننده بیماری باشه. باید دکتر قبلش از مریض بپرسه که کسی اگه این بیماری رو داره آندوسکوپ رو عوض کنه. متاسفانه کل صنعت پزشکی هم فقط متمرکز به درمانهای سطحی علائم بیماری ها و سود اقتصادی بنا شده نه به درمان قطعی بیماری.
حلا صبر کنیم تا فردا این تست مجانی رو هم انجام بدیم ببینیم چی میشه. بلاخره باید همه راههای ممکنه رو رفت.
من خودم نتونستم کامل بخونم دادم پدرم یه خلاصه ای ازش بهم گفت . ظاهرا این کاندیدا برای وقتی هست که یک نفر میمیره و اونموقع هست که کار خودش رو برای تخریب بدن شروع میکنه و کار اطلیش اینه - حالا اگه بتونم فردا اه خلاصه ارش میگم -
تازه پدرم امروز یکم متوجه شد که مشکل من چی هست ... این بیماری سختیش واسه من ناراحتی پدر و مادرم هست وگرنه اگه خانواده نداشتم الان رفته بود تو کوه و جنگل بهترین زندگی رو داشتم ...
من خودم نتونستم کامل بخونم دادم پدرم یه خلاصه ای ازش بهم گفت . ظاهرا این کاندیدا برای وقتی هست که یک نفر میمیره و اونموقع هست که کار خودش رو برای تخریب بدن شروع میکنه و کار اطلیش اینه - حالا اگه بتونم فردا اه خلاصه ارش میگم -
تازه پدرم امروز یکم متوجه شد که مشکل من چی هست ... این بیماری سختیش واسه من ناراحتی پدر و مادرم هست وگرنه اگه خانواده نداشتم الان رفته بود تو کوه و جنگل بهترین زندگی رو داشتم ...
کاندیدا یکی از میکروارگانیزم هایی هست که همراه چندین نوع دیگه تو بدن همه بطور طبیعی وجود داره. سیستم ایمنی بدن تعداد اینها رو تحت کنترل نگه میداره. اگه به دلیل مصرف انتی بیوتیک، گونه های دیگه از بین برن، یا سیستم ایمنی به هر دلیلی جلوی رشد این گونه رو نگیره، تکثیرشون از کنترل خارج میشه. تو اون مقاله نوشته که این حالت فقط باید بعد از مرگ بدن اتفاق بیوفته (یعنی بعد از از کار افتادن کامل سیستم ایمنی).
نکته مهم اینه که علائمش در هر شخص به یک شکل خاص ظاهر میشه، برای همین هم علائم ذکر شده خیلی کلی و زیاد هستش. میشه با پر کردن یه فرم و چند تا سوال هم رشد کاندیدا رو تست کرد، مثلا این پرسشنامه رو پر کنید و به خودتون امتیاز بدین تا مطمئن تر بشید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
الان که 5 صبح هستش، تست رو انجام دادم. به شدت مثبت هست.
حداقل خبر خوبی هست که 90 درصد (نه 100 درصد) مطمئن شدم از کاندیدا هستش.
از فردا میرم سراغ منابع درسته حسابی مبارزه با این عوضی.
منابع فارسی که همه از روی هم کپی پیست کردن و یه چیزهای کلی گفتن فقط!!
منم امروز تستو انجام دادم و مثبت هم بود کارایی که تو مقاله گفته شده رو تا حد امکان انجام میدم ببینم اثرش چقدر هست
ماشالا تاپیک :دی خوداتون یپا دکتر شدیداااا با این دکترای بی سواد بهترین کارو میکنید.امیدوارم مشکلاتتون حل بشه
من وقت نشده فعلا بخونم و انجام بدم.ولي پيشنهادم اينه يه آدم سالم هم اينو انجام بده كه اصلا مطمئن شيم آزمايش درست عمل مي كنه و براي همه مثبت نيست.
orp اگه مشكلت بيشتر اينه كه خونوادت ناراحت نشن ميتوني خيلي به روي خودت نياري و خيلي مشكلاتتو بهشون نگي. مثلا اگه قراره مهموني بري و نميري نگو مشكل داري بگو كار داري يا حوصله نداري يا دوست نداري. اينجور آدما هم كم نيستن. براي هرچيزي ميتوني يه بهونه غير از اين بياري.
من فهميدم هرچي بيشتر مشكلو به بقيه ميگيم خودمونم بيشتر بش فكر مي كنيم.
من وقت نشده فعلا بخونم و انجام بدم.ولي پيشنهادم اينه يه آدم سالم هم اينو انجام بده كه اصلا مطمئن شيم آزمايش درست عمل مي كنه و براي همه مثبت نيست.
دو سه جا خیلی صریح گفتن که بزاق سالم روی آب میمونه و کندیدا که از آب سنگین تره، آب رو کدر میکنه.
orp اگه مشكلت بيشتر اينه كه خونوادت ناراحت نشن ميتوني خيلي به روي خودت نياري و خيلي مشكلاتتو بهشون نگي. مثلا اگه قراره مهموني بري و نميري نگو مشكل داري بگو كار داري يا حوصله نداري يا دوست نداري. اينجور آدما هم كم نيستن. براي هرچيزي ميتوني يه بهونه غير از اين بياري.
من فهميدم هرچي بيشتر مشكلو به بقيه ميگيم خودمونم بيشتر بش فكر مي كنيم.
اصلا خانواده من درست نمیدونن من مشکلم چی هست - تا حالا مستقیم بهشون نگفتم - حتی به تعداد خیلی کمی از دوستام مشکلم رو گفتم اونم نه واضح ... ولی خوب یکی دوتاشون خودشون فهمیدن مشکلم رو - هر چند فعلا دیگه تقریبا با هیچکدوم از دوستام در ارتباط نیستم تا ببینم چی پیش میاد ... کلا من اهل رفت و امد خانوادگی نیستم -همون موقع که سالم بودم هم تمام وقتم با دوستام میگذشت و خیلی کم مهمونی میرفتم ...
مشکل من ناراحتی پدر مادرم از شرایطی که واسه خودم درست کردم هست - من الان هم میتونستم فوقم رو گرفته باشم ( البته بیشتر واسه خوشحالی پدر و مادرم - حتی همین لیسانسی هم که به زور با وجود این بیماری گرفتم هم به خاطر پدر و مادرم بود که سختیاشو تحمل کردم ) - هم یه کار مناسب داشته باشم تو اون رشته ای که تحصیل کردم ... خدارو شکر پدرو مادرم به من محتاج نیستن و واقعا خوشحالم که حداقل اگه این بیماری رو گرفتم بار چرخوند یه خانواده و مسئولیت کار کردن و پول دراوردن رو دوشم نیست هر چند که اصلا آدمی نیستم که از کار کردن بدم بیاد - همه کاری هم دوست دارم انجام بدم - الانم تو دزد بازار بورس ایران مشغولم , حتی یه مدت فکر میکردم سوپوری هم کار جالبی هست - هم اینکه اکثرا نصف شبا باید کار کنی هم تنها هستی و کسی نیست صدای شکمتو بشنوه همم یه حال خاصی داره که وصف ناشدنیه :laughing: از همه مهمتر ورزش خیلی خوبی هم هست . بورس رو من کار نمیدونم هر چند که خیلیها زندگیشون رو از این راه میگذرونن اما به نظر من کار نیست و یه سرمایه گذاری جانبی هست مگر اینکه به صورت خیلی حرفه ای وارد بشی که تو این دزد بازار ایران هیچی حساب کتاب نداره - به هر حال سعی میکنم که کمتر خرج کنم تا کمتر به پول احتیاج داشته باشم تا وقتی که خوب شدم و یک کار مناسب پیدا کردم ...
واسه همین به خاطر اینکه زیاد زیر دین پدر و مادرم نباشم و از طرفی وقتایی که عصبانی میشم سر اونا خالی نکنم و ناراجتی منو نبینن خیلی اوقات میرم شمال و تنها زندگی میکنم هر از گاهی هم بر میگردم خونه , به همین خاطر پدر و مادرم از این موضوع هم خیلی ناراحت هستن - یجورایی فکر میکنم قاطی کردم ولی واقعا هم به نفع منه هم خودشون - دیگه تو اتاقم شیشه سالم نمونده - آینه و پنجره و لیوانو اخرین چیزی که داشتم لپ تاپم بود که اونم زدم شکوندم راحت شدم ... امیدوارم که شما مسلط باشید به اعصابتون
خلاصه اینکه من اگه تلاشی هم میکنم برای درمانه مشکلم باز بیشتر به خاطر پدر و ماردم هست تا خودم - وگرنه اگه تنها بودم خیلی راحت میتونستم زندگی کنم - حتی شاید میرفتم قطب شمال و اونحا تنها زندگی میکردم ولی نه اونجا خیلی سرده همین بالای کوه البرز هم میشه اگه دسترسی به شکار و غذا داشته باشم .
دو سه جا خیلی صریح گفتن که بزاق سالم روی آب میمونه و کندیدا که از آب سنگین تره، آب رو کدر میکنه.
چون واسه دو نفر مثبت شد شك كردم.
ولي خب درسته حتما
orp :n04: :n08:خدا رو شكر كه اعصاب من با گريه مشكلش حل ميشه وگرنه الان نمي تونستم پيگير اينجا باشم:n02:
منم دقيقا خيلي چيزااا (كار-موقعيت اجتماعي و درسي و ...) از دست دادم به خاطر اين مريضي. ولي درست كه نگاه كني بعد از چند سال يادآوري اينكه موقعيتي رو از دست دادي عذاب اور تره تا اينكه چه مشكلي داشتي. بخاطر اين من همش تو جنگ و عذابم هرچند خيلي وقتا جواب نميده ولي چاره نيست
من اميدي به درمانش ندارم ولي فعلا چند سالي هستم ببينم چي ميشه
orp :n04: :n08:خدا رو شكر كه اعصاب من با گريه مشكلش حل ميشه وگرنه الان نمي تونستم پيگير اينجا باشم:n02:
منم دقيقا خيلي چيزااا (كار-موقعيت اجتماعي و درسي و ...) از دست دادم به خاطر اين مريضي. ولي درست كه نگاه كني بعد از چند سال يادآوري اينكه موقعيتي رو از دست دادي عذاب اور تره تا اينكه چه مشكلي داشتي. بخاطر اين من همش تو جنگ و عذابم هرچند خيلي وقتا جواب نميده ولي چاره نيست
من اميدي به درمانش ندارم ولي فعلا چند سالي هستم ببينم چي ميشه
تمایل به گریه یا گریه های مکرر جزو علائم کندیدا ذکر شده، اگه میخواهید مطمئن تر بشید، بگید منبعش رو بزارم.
چیز عجیب برای من اینه که چرا تست به این سادگی رو انجام نمیدید، یه لیوان آب میخاد با پر کردن یه پرسشنامه.
تمایل به گریه یا گریه های مکرر جزو علائم کندیدا ذکر شده، اگه میخواهید مطمئن تر بشید، بگید منبعش رو بزارم.
چیز عجیب برای من اینه که چرا تست به این سادگی رو انجام نمیدید، یه لیوان آب میخاد با پر کردن یه پرسشنامه.
گريه نه اينكه دائم باشه. وقتايي كه فشار روحي اين مشكل+مشكلات ديگه هست
براي انجام تست، برا اينكه اشتباه نشه قبلش بايد اون متن انگليسي رو خوند كه من فعلا وقت خوندن كاملشو ندارم ضمن اينكه زبانمم خوب نيست بايد بشينم مثل مقاله ترجمش كنم
گريه نه اينكه دائم باشه. وقتايي كه فشار روحي اين مشكل+مشكلات ديگه هست
براي انجام تست، برا اينكه اشتباه نشه قبلش بايد اون متن انگليسي رو خوند كه من فعلا وقت خوندن كاملشو ندارم ضمن اينكه زبانمم خوب نيست بايد بشينم مثل مقاله ترجمش كنم
باور کن من با اینکه مردم و 33 سالمه، از چند وقت پیش منتظر خالی شدن خونه بودم که کلی گریه کنم (ولی هنوز نشده). باز شما خانم ها میتونید راحت تر گریه کنید.
وقت و زبان نمیخاد. اون پست اولم راجع به کندیدا همه چیز رو راجع به تست توضیح داده، یه عکس شماتیک هم توش با ترجمه گذاشتم.
اگه جایی نا مفهوم بود بگید اگه تونستم توضیح بدم.
خب ديگه پس اين تمايل ما به گريه نيست. بدبختي هاي موجود به آدم فشار مياره :n02:
ممنون پس من انجامش ميدم بعدشم اون تست كننده كه نوشته بودي توي داروخونه ها هست بگيريم مطمئن بشم. ولي مشكل اينه كه اينم درمان نداره همچنان:n27:
يعني يكي از اين سه تا كه توي عكس هست هم باشه، نشون ميده كنديدا بيش از حده؟
خب ديگه پس اين تمايل ما به گريه نيست. بدبختي هاي موجود به آدم فشار مياره :n02:
ممنون پس من انجامش ميدم بعدشم اون تست كننده كه نوشته بودي توي داروخونه ها هست بگيريم مطمئن بشم. ولي مشكل اينه كه اينم درمان نداره همچنان:n27:
يعني يكي از اين سه تا كه توي عكس هست هم باشه، نشون ميده كنديدا بيش از حده؟
البته بدبختی های موجود هم بی اثر نیستند، ولی من تا اونجایی که یادمه، تو کل عمرم فقط تو بچکی چند بار گریه کردم، اونم که طبیعی هست، ولی چند وقتیه گفتم منتظر خونه خالی هستم برای گریه!!
فکر نکنم کیت تستش تو داروخونه های ایران باشه، چون تبلیغش خارجی بود.
درمانش هم یه رژیم دو هفته ای تا چهار ماهه هست که برای انجامش دیگه باید مقاله رو خوب بخونی. من یک روز رو هم از دست ندادم و از بیست و سوم رژیمش رو شروع کردم. اگه خوب یا بد بود حتما تو فروم میگم، تعصب هم رو هیچ چیزی ندارم.
آره، اگه آب کدر شد، یعنی به احتمال زیاد رشد بیش از حد کندیدا دارید. قبل از تست به تک تک جزئیاتی که نوشته توجه کنید.
تمایل به گریه یا گریه های مکرر جزو علائم کندیدا ذکر شده، اگه میخواهید مطمئن تر بشید، بگید منبعش رو بزارم.چیز عجیب برای من اینه که چرا تست به این سادگی رو انجام نمیدید، یه لیوان آب میخاد با پر کردن یه پرسشنامه.خیلی حوصله میخواد خدایی - مخصوصا لیوان رو پر آب کردن خیلی حوصله میخواد ... من منتظرم یکم روبراه بشم تا انجامش بدم
باور کن من با اینکه مردم و 33 سالمه، از چند وقت پیش منتظر خالی شدن خونه بودم که کلی گریه کنم (ولی هنوز نشده). باز شما خانم ها میتونید راحت تر گریه کنید.
وقت و زبان نمیخاد. اون پست اولم راجع به کندیدا همه چیز رو راجع به تست توضیح داده، یه عکس شماتیک هم توش با ترجمه گذاشتم.
اگه جایی نا مفهوم بود بگید اگه تونستم توضیح بدم.
من فکر کنم گریه نمیخوای بکنی میخوای عریده بکشی !!! وگرنه خونه خالی شدن نمیخواد که برو حموم راحت باش ... ولی به نظر من گریه به درد نمیخوره - بزن شیشه های خونه رو بیار پایین خیلی آرامش بخش هست حتی میتونم بگم ضد افسردگی هم هست - یا اگه اونو دوست نداری با مشت بزن تو دیوار انگشتات جابه جا بشه ... کوه هم خوبه - شب ساعت 12 برو کوه یک کمی از ایستگاه 1 بری بالاتر دیگه آدم کم میبینی این موقع سال - همون اطراف هم بزن تو راه فرعی قشنگ استفاده کن از موقعیت اگه یه چند تا ایستگاه بری بالاتر که میتونی قشنگ دادم بزنی - ممکنه یکی دو نفر دیگه هم مثل خودمون ببینی اونجا که در جواب بهت فریاد میکشن و همدردی میکنن ... همه امتحان شدس, جواب میده .
نه، همون حالت تمایل به گریه رو داشتم. میگم که یه سری علائم ذکر شده که هیچ جای دیگه ندیدم، خودم هم بهشون توجه خاص نمیکردم، با هیچ بیماری دیگه ای هم مشترک نیست.
اميدوارم موثر باشه
منم انجام ميدم
تست رو انجام بدید و پرسشنامه رو پر کنید ولی برای رژیمش حتما با یه متخصصی چیزی مشورت کنید. رژیمش کاملا با اون چیزی که هر روز تو رادیو تلویزیون میشنویم تناقض داره.
دوست عزیز یک روغن کرچک بخور خوب میشی.
روغن کرچک رو خیلیا میشناسن و خیلی ها ازش خاطره بدی دارن.
اگه بوش هم بکنی بالا میاری. این طوری شکمت کاملا خالی میشه.
اگه یکم هم نعنا توی ماست بریزی و هم بزنی و بخوری درجا خوب میشی.
دوست عزیز یک روغن کرچک بخور خوب میشی.
روغن کرچک رو خیلیا میشناسن و خیلی ها ازش خاطره بدی دارن.
اگه بوش هم بکنی بالا میاری. این طوری شکمت کاملا خالی میشه.
اگه یکم هم نعنا توی ماست بریزی و هم بزنی و بخوری درجا خوب میشی.
اگه قرار بود در جا خوب بشيم كه الان ...
اين چيزا نمي كند اثر مرگ مگر اثر كند
orp تشخيص من اينه كه داري ديوونه ميشي يا شدي (البته تقريبا هممون شديم يا ميشيم ولي تو حاد تري)
مراجعه كن به همون متخصص اعصاب روان كه گفتي
تست رو انجام بدید و پرسشنامه رو پر کنید ولی برای رژیمش حتما با یه متخصصی چیزی مشورت کنید. رژیمش کاملا با اون چیزی که هر روز تو رادیو تلویزیون میشنویم تناقض داره.
من كه اصلا فكر مي كنم درد من با شماها متفاوته چون همه اين علايم توي پهلوي چپم اتفاق ميفته (هرچند دكتر آخري گفت كلا روده بيشتر قسمت چپه و موردي نداره)
حالا انجام ميدم ولي پزشكا و پزشكاي تغذيه فكر نمي كنم اصلا بدونن در مورد اين قارچ.
به جای اینکه توی انجمن از دکترا نسخه بخوای یه سر برو دکتر شهرتون.
:n08:
من به شخصه آخرين بار حدود سه ماه پيش به دكتر شهرمون مراجعه كردم.
ولي نسخه شما رو هم شايد انجام بدم روغن كرچك رو.
من كه اصلا فكر مي كنم درد من با شماها متفاوته چون همه اين علايم توي پهلوي راستم اتفاق ميفته (هرچند دكتر آخري گفت كلا روده بيشتر قسمت راسته و موردي نداره)
حالا انجام ميدم ولي پزشكا و پزشكاي تغذيه فكر نمي كنم اصلا بدونن در مورد اين قارچ.
اگه فقط پهلوی راستت هست من فکر نمیکنم مشکلت ای بی اس باشه - شاید یه گرفتگی پلیپی چیزی باشه - ولی روده بیشتر قسمت راست نیست - احتمالا دکتره دیوانه بوده :laughing:
گفتم سمت راست؟ عذر مي خوام قسمت چپ روده
من واقعا فکر میکردم خوب شدم یه مدت ولی دوباره مشکلم برگشت ... ولی نمیفهمم اخه چی میشه که بعضی وقتا کلا خوب میشم !!! حتی قرص هم مصرف نمیکردم خوب بودم ...
یعنی قارچا میگیرن میخوابن ؟
راستی یکی از موارد دیگه ای هم که واسه قارچ کاندیدا هست مصرف انتی بیوتیک هست - یه جا گفته با خوردن انتی بیوتیک باکتریهای مفید داخل معده و روده هم از بین میرن واسه همین این قارچا راحت تر تکثیر میشن انگار - امیدوارم فردا بتونم یه خلاصه براتون بگم ...
--
دوران راهنمایی یه معلم علوم داشتیم پای برگه های امتحانیش مینوشت : خدایا اخر و عاقبت ما را ختم به خیر بگردان ...
من كه از وقتي مشكله شروع شده يادم نمياد خوب شده باشه. فقط گاهي كمتر ميشه ولي بازم هست :n27: جديدا درداش بيشترم ميشه يعني پهلوي چپ رو به انهدام
من كه از وقتي مشكله شروع شده يادم نمياد خوب شده باشه. فقط گاهي كمتر ميشه ولي بازم هست :n27: جديدا درداش بيشترم ميشه يعني پهلوي چپ رو به انهدام
اتفاقا یکی از نشانه های کاندیدا درد هست که خوب من بدبختی درد هم ندارم ...
من مطمئنم مشكل من يا اي بي اس نيست يا هست و علاوه بر اون يه مشكل ديگه هم هست
كلا هركي دل درد داره يا اين علايم توي شكمش هست فكر كنم كمتر سخته. براي من اين مشكل توي پهلومه صداها دردا. بعضي وقتا دائم پهلوم سنگينه انگار. يه موجي از پهلو شروع ميشه تا نزديك ستون فقرات!
مضحك مضحك
من كه اصلا فكر مي كنم درد من با شماها متفاوته چون همه اين علايم توي پهلوي چپم اتفاق ميفته (هرچند دكتر آخري گفت كلا روده بيشتر قسمت چپه و موردي نداره)
حالا انجام ميدم ولي پزشكا و پزشكاي تغذيه فكر نمي كنم اصلا بدونن در مورد اين قارچ.
سلام پری خانم , متفاوت نیست برای منم 90% سمت چپ هست ....
slz من نمیدونم چرا همش احساس میکنم اخرش شما میای و درمان رو به ما میگی ... اصلا از همون اول این حسو داشتم ... امشب راه درمان رو بگو بذار راحت بشیم بریم سر خونه زندگیمون ...
slz من نمیدونم چرا همش احساس میکنم اخرش شما میای و درمان رو به ما میگی ... اصلا از همون اول این حسو داشتم ... امشب راه درمان رو بگو بذار راحت بشیم بریم سر خونه زندگیمون ...
منم همین حسو دارم orp جان ....
MEHFARJ عزیز بیا بگو در چه حالی بهتر شدی ؟ امیدوارم شما یک نفر نتیجه گرفته باشی ....
سلام پری خانم , متفاوت نیست برای منم 90% سمت چپ هست ....
يعنيي درد و صدا سمت چپ رودس؟
بعد ميزنه به پهلو؟
انگار يه موج سنگين از پايين تا بالاي پهلو حركت مي كنه و آدم كلافه ميشه؟
يا مثلا وقتي آدم آب ميخوره مثل صداي جوي آب سمت چپ(ورودي معده به روده) صدا ميده؟
همه اين علايمو دارين؟
يعنيي درد و صدا سمت چپ رودس؟
بعد ميزنه به پهلو؟
انگار يه موج سنگين از پايين تا بالاي پهلو حركت مي كنه و آدم كلافه ميشه؟
يا مثلا وقتي آدم آب ميخوره مثل صداي جوي آب سمت چپ(ورودي معده به روده) صدا ميده؟
همه اين علايمو دارين؟
100% همینه آفرین ,دقیقا خوب توصیف کردین .
پس SLZ اگه ممكنه يه بخش از تمركزت روي سمت چپ روده هم باشه. چون چند مورد اينطوري هم بينمون هست
راستش نمیدونم یادتون هست یا نه ولی گفتم که راه میرم , حجم غذا رو کم کردم و بعضی چیزارم نمیخورم به نسبت قبل بهتر هستم ولی خوب نشدم . تا حدودی راضی هستم ولی زمان خورد تا(همین مقدار هم) نتیجه داد .
راستش نمیدونم یادتون هست یا نه ولی گفتم که راه میرم , حجم غذا رو کم کردم و بعضی چیزارم نمیخورم به نسبت قبل بهتر هستم ولی خوب نشدم . تا حدودی راضی هستم ولی زمان خورد تا(همین مقدار هم) نتیجه داد .
الان يادم اومد قبلا گفته بودي دكتر گفته سمت چپ گرفتگي چيزي هست؟
من قبلا خوندم شكسته بندي ها يا ماساژورها ميتونن به افتادگي ناف (كه فكر كنم جابجايي روده بود انگار) كمك كنن يعني تقريبا همين مشكليه كه ما داريم. اين راهو هم امتحان كنيد بد نيست
پری شما الان چیکار میکنی برای درمان ؟
الان يادم اومد قبلا گفته بودي دكتر گفته سمت چپ گرفتگي چيزي هست؟
من قبلا خوندم شكسته بندي ها يا ماساژورها ميتونن به افتادگي ناف (كه فكر كنم جابجايي روده بود انگار) كمك كنن يعني تقريبا همين مشكليه كه ما داريم. اين راهو هم امتحان كنيد بد نيست
راستش من به دلیل زخم دوازده رفتم دکتر و چون عکس کامل سیستم گوارش برام نوشته بود به تصادف فهمیدم که به قول دکتر پیچ خوردگی روده(احتمالا میخواسته برام ساده توضیح بده ) دارم (و راه رفتن توصیه دکتر بود) گذشت تا متوجه این مشکل شدم که قبلا گفتم ....
پری شما الان چیکار میکنی برای درمان ؟
من الان هيچي. چند برگ از قرصامم مونده كه ديگه مصرف نكردم (كلپرمين)
يه دوره قبل از امتحانا كلوفك و اون يكي تقويتيه كه اسمش يادم نيست مصرف مي كردم. دوره امتحانا كلپرمين مصرف مي كردم كه اوضام رو بهم ريخت كلا و ديگه مصرف نكردم. چند روزي هم پروپرانل مصرف كردم.
كلا من قرص هم مصرف مي كنم تاثيري نداره
بدون قرص احساس مي كنم تسلطم روي مشكله بيشتره
ظاهرا شما هیچکدومتون خواب به موقع رو رعایت نمیکنید ... همینه که خوب نمیشید ...
من میدونم آخرش با مصرف این قرصا اگه خوبم بشیم یه بلای دیگه میاد سرمون ...
من که خودم انقدر انتی بیوتیک مصرف کردم که تمام سالهایی که انتی بیوتیک مصرف نکرده بودم رو به باد دادم ... اخرشم هیچ اثری نداشت
بله يكي از دوستان توصيه كرده بود خواب به موقع تاثير مثبت داره. فكر كنم خودش الان خوابه
من میدونم آخرش با مصرف این قرصا اگه خوبم بشیم یه بلای دیگه میاد سرمون ...
دقيقا من احساس مي كنم الان حالم نست به چند سال قبل بدتره گاهي
اولين سالي كه مشكلو داشتم صداها خفيف بود دردا خفيف بود الان شديدم ميشه
شايدم قبلا به عمق فاجعه اينجوري نگاه نكرده بودم كه الان مي بينم
دقيقا من احساس مي كنم الان حالم نست به چند سال قبل بدتره گاهي
اولين سالي كه مشكلو داشتم صداها خفيف بود دردا خفيف بود الان شديدم ميشه
شايدم قبلا به عمق فاجعه اينجوري نگاه نكرده بودم كه الان مي بينم
من الان نمیتونم بفهمم حالم نسبت به چند سال پیشم وخیمتر هست یا نه چون اونموقع کلاس میرفتم و سر کلاس وخامت اوضاع رو متوجه میشدم ولی الان چون کلاسی نمیرم نمیدونم چجوری هست اوضاعم ولی به نظرم صدای شکمم خیلی کمتر شده البته الان چند روزه که اصلا خوب نیست ولی یک مشکلی که بهم اضافه شده بزاق زیاد دهان هست که به دندون پزشکم گفتم گفت بزاق خیلی خوبه بهتر که زیاد شده ... گفتم ولی یکم اذیت کنندس گفت عب نداره:n26:
منم گفتم سمت چپ رودم اينطوره گفت عب نداره عاديه:n09: بزاق كه واقعا عب نداره ولي ممكنه يه ربطايي داشته باشه
ولي عمرا درمان بشيم مگه اينكه دستي از غيب بياد
منم گفتم سمت چپ رودم اينطوره گفت عب نداره عاديه:n09: بزاق كه واقعا عب نداره ولي ممكنه يه ربطايي داشته باشه
ولي عمرا درمان بشيم مگه اينكه دستي از غيب بياد
ای کاش سرطانی ایدزی چیزی داشتیم حداقل تکلیفمون معلوم بود - اینجوری آدم نه میتونه برنامه ریزی کنه نه ... همش باید منتظر باشه تا یه معجزه ای چیزی بشه
ای کاش سرطانی ایدزی چیزی داشتیم حداقل تکلیفمون معلوم بود - اینجوری آدم نه میتونه برنامه ریزی کنه نه ... همش باید منتظر باشه تا یه معجزه ای چیزی بشه
برنامه ريزيش هيچ. حداقل ادم سرطان داشته باشه با خودش يا به بقيه ميگه سرطان دارم كه زندگيم اينه. الان خودمونم واسمون مضحكه. به بقيه هم بگيم باز براشون مضحكه.
راستی من یه مشکل دیگه ای هم که هم زمان با ای بی اس شروع شد تقریبا این هست که خیلی کم پیش میاد خواب ببینم - ولی مثلا اگه یکبار از خواب بیدار بشم و دوباره بخوابم خواب میبینم اونم خواب درست حسابی نیست - انگار دارم فکر میکنم مثلا داستان پردازی میکنم و نقش بازی میکنم تو خواب - شما هم دارید این حالت رو ؟ خواب میبینید ؟
نه orp جان این مشکل و من ندارم ولی خوابم زیاد به هم ریخته کم شده زیاد شده.... اما کابوس زیاد میبینم.... به طور قطع تنظیم بودن خواب موثر روش. من دقت کردم بش...
Sent from my X10i using Tapatalk 2
راستی من یه مشکل دیگه ای هم که هم زمان با ای بی اس شروع شد تقریبا این هست که خیلی کم پیش میاد خواب ببینم - ولی مثلا اگه یکبار از خواب بیدار بشم و دوباره بخوابم خواب میبینم اونم خواب درست حسابی نیست - انگار دارم فکر میکنم مثلا داستان پردازی میکنم و نقش بازی میکنم تو خواب - شما هم دارید این حالت رو ؟ خواب میبینید ؟
من خواب ميبينم ولي اينكه چطوره و اين نقش بازي كردنو دقت نكرده بودم
تازگي ها من شبا هم مشكلم دائم انگار توي ذهنم هست همش بيدار ميشم
بياين درمان بشيم :n03:
حداقل از نظر روحي ميشه يه مقدار بهتر بود يا وانمود كرد كه سالميم
من فکر میکنم خواب یکی از اصلیترین دلایل این بیماری هست - احتمالا ماها چون ارتباطاتمون رو کم کردیم در طول روز کمتر تحرک داریم کمتر خسته میشم واسه همین خوابخوب و عمیقی نمیریم و این اعصاب بدن ما رو بهم ریخته . من خودم تا قبل این بیماری انقدر جنب و جوش داشتم که اصلا به فکرم هم نمیومد که خوابم نبره شب ولی از وقتی این بیماری رو گرفتم دیگه نه ورزش درست حسابی میکنم نه کار خاصی که خستم کنه ...
جالبه حداقل ما سه نفر هر کدوم به یک نحوی با خواب هم مشکل داریم ... این کندیدا مشکل خواب هم ایجاد میکنه(بی خوابی) من یکم امیدوارم به همین مربوط باشه...
Sent from my X10i using Tapatalk 2
من فکر میکنم خواب یکی از اصلیترین دلایل این بیماری هست - احتمالا ماها چون ارتباطاتمون رو کم کردیم در طول روز کمتر تحرک داریم کمتر خسته میشم واسه همین خوابخوب و عمیقی نمیریم و این اعصاب بدن ما رو بهم ریخته . من خودم تا قبل این بیماری انقدر جنب و جوش داشتم که اصلا به فکرم هم نمیومد که خوابم نبره شب ولی از وقتی این بیماری رو گرفتم دیگه نه ورزش درست حسابی میکنم نه کار خاصی که خستم کنه ...
من اتفاقا خوب خوابم ميبره اما زياد بيدار ميشم يعني يه نگراني بابت اين مشكل توي ذهنم هست جديدا كه باعث ميشه از خواب بيدار شم و دوباره بخوابم يا مثلا درد باعث ميشه بيدار شم و ...
وگرنه من از نظر اينكه خوابم ببره مشكلي ندارم
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.