سبک ها و دلیل زیبایی آنها

[vioman]

سلام
من دارم در مورد نفوذ موسیقی غرب و آسیب اون به فرهنگ اصیل ایرانی تحقیق میکنم

از دوستان عزیز این سوال رو دارم که
دلیل منطقی زیبا دونستن سبک های مختلف رو در چی میدونند؟

متشکرم:11:

[Prima1001]

من دارم در مورد نفوذ موسیقی غرب و آسیب اون به فرهنگ اصیل ایرانی تحقیق میکنم

منظورتون از موسیقی غرب دقیقا چه سبکهایی؟ مثلا سبکهای کلاسیک یا آثار بزرگان موسیقی همچون بتهوون یا مورتزارت رو نمی تونم مخرب و آسیب رسون ببینم! و آیا مطمئنید اونا به ما آسیب رسوندن؟ یا ایرانی هایی که دارن آثار اونا رو به بدترین شکل ممکن بازخوانی می کنن آسیب رسان هستن؟؟؟


دلیل منطقی زیبا دونستن سبک های مختلف رو در چی میدونند؟

خوب دست خودم نیست که با آثار کلاسیک و اپرایی بیشتر از سنتی خودم ارتباط برقرار می کنم:20: خوب وقتی تو عمق یه قطعه موسیقی غرق می شم اونی که ازش لذت می برم و بهم آرامش می ده رو بیشتر می پسندم ! البته من مخالف موسیقی سنتی نیستم و گوش هم می دم ولی قبول کنین الان دیگه آثار سنتی انقدر کم شده که اسم موسیقی ایرانی که میاد همش یاد همین رپ و مزخرفاتش می افتیم:13:

[vioman]

منظورتون از موسیقی غرب دقیقا چه سبکهایی؟ مثلا سبکهای کلاسیک یا آثار بزرگان موسیقی همچون بتهوون یا مورتزارت رو نمی تونم مخرب و آسیب رسون ببینم! و آیا مطمئنید اونا به ما آسیب رسوندن؟ یا ایرانی هایی که دارن آثار اونا رو به بدترین شکل ممکن بازخوانی می کنن آسیب رسان هستن؟؟؟
خوب دست خودم نیست که با آثار کلاسیک و اپرایی بیشتر از سنتی خودم ارتباط برقرار می کنم:20: خوب وقتی تو عمق یه قطعه موسیقی غرق می شم اونی که ازش لذت می برم و بهم آرامش می ده رو بیشتر می پسندم ! البته من مخالف موسیقی سنتی نیستم و گوش هم می دم ولی قبول کنین الان دیگه آثار سنتی انقدر کم شده که اسم موسیقی ایرانی که میاد همش یاد همین رپ و مزخرفاتش می افتیم:13:

دوست عزیز ابتدا تشکر میکنم از نظرتون
اما نظر من

من به هیچ وجه آثار بزرگانی چون موزار ، چوپین ، بتهوون و دیگر بزرگان غرب رو در منظور نداشتم
من بیشتر تکیه به آثاری کردم که اخیرا با نام هایی تازه و ایده هایی نو در میان جوانان رخنه کرده

آثاری که خشونت و افسار گسیختگی رو شیوه خودش قرار میده و شنوندگان اون عقیده و پافشاری بر زیبایی اونها دارند
این که انسان زیبایی رو به طور ذاتی درک میکنه کاملا طبیعیه
البته این رو نباید با سلایق اشتباه گرفت
اما این آثار از سلیقه های انسانی هم به دور هستش
دوست دارم کسانی که از قبیل این آثار رو در گوش و ذهنشون جای میدن نظرشون رو بگن:20:

اما در مورد درک متفاوت ما انسانها

دوست عزیز
این که من موسیقی ملی خودمون رو بهتر حس کنم یا اینکه شما آثار فاخر غرب رو مرتبط تر با خودتون میدونید بهترین توضیح برای خوب بودن این آثاره.
مثلا جالبه که هر دوی ما شاید نتونیم موسیقی اصیل هندو ها رو متوجه بشیم!

این درک ها برمیگرده به شرایطی که ما در اون قرار داریم

اگر من آثار غرب رو به خوبی آثار خودمون متوجه نمیشم دلیل بر کم کاری و کم گوش دادن خودمه و شکی در اون آثار نیست
زیبایی اگر واقعا در اثری باشه نمیشه اون رو کتمان کرد و باید مطمئن بود که روزی خواهد رسید و انسان به شرایطی خواهد رسید که زیبایی رو در لحظه درک کنه
استاد ابوالحسن صبا بزرگ مرد موسیقی ایرانی بود اما میگن هر وقت با پیانو آثار بتهوون رو میشنید اشک از چشمانش جاری میشد! این مطلب گویای این هستش که امثال این بزرگاه به درک واقعیت موسیقی پی برده بودند و غربی و شرقی بودن اثر براشون کم اهمیت بوده.


اما در مورد آسیب موسیقی غرب به موسیقی ملی ما میشه این مطلب رو گفت که تقریبا موسیقی غرب بعضی نکته ها رو به ما یاد داد و یعضی چیزها رو از یاد ما برد
مثلا 100 سال پیش ویولن و پیانو وارد موسیقی ایرانی شد.
ویلون به ما کمک کرد اما پیانو نه!
البته همه این ها نسبی هستند اما ورود نت به موسیقی ما احساس رو از ردیف ها گرفت. اما اگر هم نیومده بود همه از بین میرفت.
:46::11:

[BoomDoongDang]

سلام
من دارم در مورد نفوذ موسیقی غرب و آسیب اون به فرهنگ اصیل ایرانی تحقیق میکنم

از دوستان عزیز این سوال رو دارم که
دلیل منطقی زیبا دونستن سبک های مختلف رو در چی میدونند؟

متشکرم:11:

من با همون جملهٔ اول مشکل دارم !
منظورم اینه که اگر نوعی از موسیقی به فرهنگمون لطمه می‌زنه لزوما به خاطر غربی بودنش نیست . به نظر من هر نوع موسیقی بی‌مغز و بی‌محتوا میتونه به فرهنگها لطمه بزنه.

اما در مورد سوال :
من فکر کنم پسندیدن سبک موسیقی، کاملا سلیقه‌ایه . توجه کنید که گفتم "سبک" نگفتم یک آهنگ خاص یا یک خواننده خاص. بعلاوه وضعیت روحی و شرایط هر شخصی در زمان خاص هم باعث میشه، موسیقی خاصی را برای اون لحظه انتخاب کنه. من شاید در کل هیچ سبکی رو به دیگری ترجیح ندم. گاهی دوست دارم راک گوش کنم، گاهی متال و ... (فقط مثال زدم) و گاهی هم سنتی ایرانی.

[vioman]

من با همون جملهٔ اول مشکل دارم !
منظورم اینه که اگر نوعی از موسیقی به فرهنگمون لطمه می‌زنه لزوما به خاطر غربی بودنش نیست . به نظر من هر نوع موسیقی بی‌مغز و بی‌محتوا میتونه به فرهنگها لطمه بزنه.

اما در مورد سوال :
من فکر کنم پسندیدن سبک موسیقی، کاملا سلیقه‌ایه . توجه کنید که گفتم "سبک" نگفتم یک آهنگ خاص یا یک خواننده خاص. بعلاوه وضعیت روحی و شرایط هر شخصی در زمان خاص هم باعث میشه، موسیقی خاصی را برای اون لحظه انتخاب کنه. من شاید در کل هیچ سبکی رو به دیگری ترجیح ندم. گاهی دوست دارم راک گوش کنم، گاهی متال و ... (فقط مثال زدم) و گاهی هم سنتی ایرانی.

من از همون جمله اول شما خیلی خوشم اومد:46:

من دارم به این فکر میکنم که چرا جوون های ما اجازه ی وارد شدن هر صدایی به گوششون میشن

یک نوع موسیقی اگر کامل باشه برای تمام احوالات یک انسان حالت داره
من با انتخاب لحظه ایه نوع یا سبکی خاص از موسیقی تا حدودی مخالفم:13:

:11:

[greenday33]

سلام با آرزوی موفقیت برای همه میخواستم به سوالام جواب بدین.
موسیقی R& B چه جوری بوجود اومد و چه نوع موسیقیه؟:40::40:

[zooey]

سلام با آرزوی موفقیت برای همه میخواستم به سوالام جواب بدین.
موسیقی R& B چه جوری بوجود اومد و چه نوع موسیقیه؟:40::40:

R&B کوتاه شده ی ریتم و بلوز (به انگلیسی Rhythm and Blues) گونه‌ای از موسیقی است که توسط سیاهپوست‌های آمریکایی ابداع شده‌است که ترکیبی از سبک بلوز و جاز می‌باشد.

[BoomDoongDang]

من با انتخاب لحظه ایه نوع یا سبکی خاص از موسیقی تا حدودی مخالفم:13:

:11:

خوب میشه بگید چرا ؟:20:

من موسیقی سنتی دوست دارم. خیلی پیگیر میشم که جدیدترین کارهای اساتید رو بشناسم و تهیه کنم و گوش کنم .
اینها درست ولی من واقعا گاهی دلم میخواد گیتار الکتریک گوش بدم :31:

منظورم اینه که شرایط روحی من همیشه که ثابت نیست. هر موقعی یه چیزی میطلبه. :46:

[Mentally Art]

شما از ما میخواین که دلیل منطقی سبک هایی رو که گوش میدیم رو بگیم؟
موضوع تاپیک با یه سری از حرفها متفاوته...! بگذریم



آثاری که خشونت و افسار گسیختگی رو شیوه خودش قرار میده و شنوندگان اون عقیده و پافشاری بر زیبایی اونها دارند
این که انسان زیبایی رو به طور ذاتی درک میکنه کاملا طبیعیه
البته این رو نباید با سلایق اشتباه گرفت
اما این آثار از سلیقه های انسانی هم به دور هستش
دوست دارم کسانی که از قبیل این آثار رو در گوش و ذهنشون جای میدن نظرشون رو بگن


خب ، یه جوری از این آثار صحبت کردید که انگار غول بی شاخ و دم هستن....!
میشه دقیقا بگید که این آثاری که از سلایق هم دور هستن ، چه آثاری هستن؟
اینجوری اونایی که درک کاملی از اون آثار دارن میتونن کمکتون کنن !
(دوستان عزیز من اصلا قصد توهین به شخص خاصی رو ندارم)
این آثار خشن هم حتما 70% مربوط به موسیقیه متال میشه حتما
بنظرتون اگه بخوایم بعضی از الگوهای رفتاری غلط و پست انسان رو در قالب یه اثر موسیقی اجرا کنیم ، میشه اون رو با صدای آروم و یا با صدای معمولی ! بخونیم و بنوازیم؟
از این مثال ها تو این موسیقی زیاده... و من هم برا خیلی ها مثال زدم ... ولی نتیجه !؟....
خب دلیل من برا گوش دادن به سبک مورد علاقه ام از موسیقی...
اگه بخوام بگم بایدچندتا از خاطرات رو از دوران کودکی توضیح بدم که فکر میکنم جاش اینجا نباشه
نمیدونم ، شاید اصلا منظور شما رو بد فهمیده باشم
همیشه گفتم.... موسیقی زیباست
مهم ارتباط برقرار کردن روحی و معنوی با موسیقی ست ، حالا با هر سبکی
خوشا بحال اونکه به این درجه برسه.... حالا چه با متال چه با موسیقیه کلاسیک ایران(سنتی)

[kkr129]

من سبك ترنس + كلاسيك گوش مي كنم

دليل : هر دوشون فاز ميدن

[Nabakhshoode]

یک نوع موسیقی اگر کامل باشه برای تمام احوالات یک انسان حالت داره
من با انتخاب لحظه ایه نوع یا سبکی خاص از موسیقی تا حدودی مخالفم

کاملا مخالفم ! دست کم در مورد خودم اینجوری نیست ! حداقل من آهنگی رو تا حالا نداشتم که تو همه ی حالات ( یعنی عصبانیت ... شادی ... غم ... افسردگی ... هیجان و... ) بتونه یه حال رو برام ایجاد کنه ! اصلا به شخصه نمیتونم تو حالات مختلف برم سمت یه آهنگ... ! در کل اعتقاد دارم گوش کردن به هر سبک ( و جزیی تر هر خواننده و یا گروه ) به درد شرایط خاص روحی انسان میخوره !

[vioman]

شما از ما میخواین که دلیل منطقی سبک هایی رو که گوش میدیم رو بگیم؟
موضوع تاپیک با یه سری از حرفها متفاوته...! بگذریم
خب ، یه جوری از این آثار صحبت کردید که انگار غول بی شاخ و دم هستن....!
میشه دقیقا بگید که این آثاری که از سلایق هم دور هستن ، چه آثاری هستن؟
اینجوری اونایی که درک کاملی از اون آثار دارن میتونن کمکتون کنن !
(دوستان عزیز من اصلا قصد توهین به شخص خاصی رو ندارم)
این آثار خشن هم حتما 70% مربوط به موسیقیه متال میشه حتما
بنظرتون اگه بخوایم بعضی از الگوهای رفتاری غلط و پست انسان رو در قالب یه اثر موسیقی اجرا کنیم ، میشه اون رو با صدای آروم و یا با صدای معمولی ! بخونیم و بنوازیم؟
از این مثال ها تو این موسیقی زیاده... و من هم برا خیلی ها مثال زدم ... ولی نتیجه !؟....
خب دلیل من برا گوش دادن به سبک مورد علاقه ام از موسیقی...
اگه بخوام بگم بایدچندتا از خاطرات رو از دوران کودکی توضیح بدم که فکر میکنم جاش اینجا نباشه
نمیدونم ، شاید اصلا منظور شما رو بد فهمیده باشم
همیشه گفتم.... موسیقی زیباست
مهم ارتباط برقرار کردن روحی و معنوی با موسیقی ست ، حالا با هر سبکی
خوشا بحال اونکه به این درجه برسه.... حالا چه با متال چه با موسیقیه کلاسیک ایران(سنتی)

دوست عزیز ابتدا تشکر میکنم از نظر منطقی شما:11:
اما نظر من
من اصلا قصد این رو ندارم که تمام آثار زیر نقد غول بی شاخ و دم ! بودن ببرم
اما نباید از واقعیت بگذریم که بعضی از همین آثار این لغب رو به عنوان افتخار به دوش میکشن!

اولین یک تعریف از موسیقی میکنیم
موسیقی یعنی بیان احسسات از طریق صدا
حالا میتونه این احساس هر حسی باشه، از عاشقانه ترین حس ها تا معترضانه ترینشون.

این نکنه همیشه قابل تامل بوده
حسی که در هنگام گوش دادن یک اثر موسیقیایی به شنونده دست میده دقیقا همون حسی هستش که به نوازنده یا سازنده اثر در لحظه اجرا یا نوشتن موسیقی دست داده.
و این یکی از بزرگترین حسن های هنر موسیقیه. شاید یک اثر نقاشی رو با ساعت ها فکر بشه درک کرد و به منظور نقاش پی برد اما گوش موسیقی شناس منظور ملودی رو در لحظه درک میکنه.
در هنر نقاشی وقتی بخوان یک صحنه از ترس و وحشت رو به تصویر بکشن از رنگهای سیاه ، قرمز تند به طرز نامنظم و نا همگوم استفاده میکنند ، یعنی نقاش باید اون حس ترس رو در خودش احساس کنه تا بتونه به بوم منتقلش کنه.
یک نوازنده هم دقیقا همینطوره...
یعنی وقتی یک قطعه موسیقی به دست نوازنده ی پر توان سپرده بشه ، نوازنده این قابلیت رو داره که اون قطعه رو به هر شکلی اجرا کنه
اگر قرار باشه این حس از طریق آهنگ ساز منتقل بشه در شروع صفحه حالات درونی آهنگ که نوازنده باید با وجودش اون درک کنه نوشته میشه
مثلا مینویسند Amoroso ، یعنی اینکه این قطعه عاشقونه نواخته و اجرا بشه
یا اگر بخوان حس خشم رو منتقل کنند از کلمه furioso استفاده میکنند و ...
این واژه ها ایتالیایی هستند و تنها کارشون اینه که به نوازنده حالت اجرای این قطعه رو گوش زد کنند

پس به این نتیجه رسیدیم که هر نوعی از موسیقی قابلیت اجرا با انواع احساس ها رو داراست و حس اعتراض مختص موسیقی متال نیست.

اما در مورد برقراری ارتباط با موسیقی
اینکه انسان برای درک موسیقی باید از ارتباط های روحی و معنوی استفاده کنه کاملا صحیحه و انسان این 2 قابلیت رو برای ارتباط داراست. اما باید ببینیم که آیا اون موسیقی معنا و معنویت خاصی رو دنبال میکنه یانه؟!

من به عنوان یک ایرانی فارسی زبان بی اختیار با دستگاه شور و نوای دشتی ارتباط برقرار میکنم. چون این لالایی که مادر مادر من در نوزادی برام میخونده با فواصل دستگاه شور بوده. یعنی این دستگاه شور مثل خون تو رگ های من و شماست اما ازش بی خبریم. وقتی ای ایران پخش میشه بی اختیار زمزمه میکنیم چون اون هم تو وجود ما وجود داره . این مثال های خیلی زیاد هستند اما نتیجه ای که میشه گرفت اینه که موسیقی هر ملت خاص مردم خود اون منطقه و کشوره.

وقتی من از موسیقی های غربی اعتراض گونه صحبت میکنم و اون رو مطابق با خودمون نمیدونم دلیل منطقی دارم.
اونجا کودک در بدترین و پست ترین شرایط در رحم مادرش به وجود میاد.
وقتی به دنیا میاد در غیر انسانی ترین شرایط بزرگ میشه و هیچ وقت معنی محبت پدر و مادر رو درک نمیکنه
با همه ی این احوالات بزرگ میشه و تبدیل میشه به انسانی که فقط میخواد از گذشته ی خودش فرار کنه و زبان اعتراض رو پیش میگیره
حرف های اون برای من و شمای ایرانی که از اون لحظه ی تولد محبت میبینیم و نزدیک ترین فرد به ما پدر و مادرانمون هستند نمیتونه مفید باشه. فقط میتونیم ابراز هم دردی کنیم.

پس باید نوعی از موسیقی رو پیش بگیریم که به خود ما مربوط باشه. اگر یک موسیقی قدرتمند رو اننخاب کنیم شاید جوابگوی تمام نیاز های ما باشه اما باید به اصل و ریشه خودمون هم توجه کنیم.

نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه اما امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشید:11:


من سبك ترنس + كلاسيك گوش مي كنم
دليل : هر دوشون فاز ميدن

دوست عزیز تا اونجا که حافظه من یاری میکنه بحث فاز و نول کاربرد زیادی در زمینه برق صنعتی داره
حالا اگر شما رابطه ای بین این رشته از علوم با موسیقی پیدا کردی به ما هم بگو:46:(شوخی):46::10:
به نظر من برقرار شدن فاز شما بی دلیل نیست اما از اون بی خبرید:20:


خوب میشه بگید چرا ؟:20:
من موسیقی سنتی دوست دارم. خیلی پیگیر میشم که جدیدترین کارهای اساتید رو بشناسم و تهیه کنم و گوش کنم .
اینها درست ولی من واقعا گاهی دلم میخواد گیتار الکتریک گوش بدم :31:
منظورم اینه که شرایط روحی من همیشه که ثابت نیست. هر موقعی یه چیزی میطلبه. :46:
این بیت از شیخ بهایی میتونه جواب کاملی باشه:46:

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد........یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه:11:



کاملا مخالفم ! دست کم در مورد خودم اینجوری نیست ! حداقل من آهنگی رو تا حالا نداشتم که تو همه ی حالات ( یعنی عصبانیت ... شادی ... غم ... افسردگی ... هیجان و... ) بتونه یه حال رو برام ایجاد کنه ! اصلا به شخصه نمیتونم تو حالات مختلف برم سمت یه آهنگ... ! در کل اعتقاد دارم گوش کردن به هر سبک ( و جزیی تر هر خواننده و یا گروه ) به درد شرایط خاص روحی انسان میخوره !

دوست عزیز اول سپاسگذاری میکنم بابت نظرتون
من اصلا منظورم به آهنگی خاص نبود ، منظور من موسیقی خاص بود.
برای مثال موسیقی ایرانی شامل 7 دستگاه میشه که هر دستگاه حس و حال خاصی رو به انسان منتقل میکنه
کسی که احتیاج به حالات هیجانی داره گوش به چهارگاه میسپاره ، کسی که از فراق میناله دشتی رو ترجیح میده و ...

موسیقی غرب به طور کاملا جدی قانون منده و تمامی آهنگ های اون مکتوبه.
از دوستانی که موسیقی متال گوش میکنند این سوال رو دارم که آیا آهنگ های موسیقی متال قابلیت تحریر رو دارند؟

متشکرم:11:

[Mentally Art]

دوست عزیز ابتدا تشکر میکنم از نظر منطقی شما:11:
اما نظر من
من اصلا قصد این رو ندارم که تمام آثار زیر نقد غول بی شاخ و دم ! بودن ببرم
اما نباید از واقعیت بگذریم که بعضی از همین آثار این لغب رو به عنوان افتخار به دوش میکشن!

اولین یک تعریف از موسیقی میکنیم
موسیقی یعنی بیان احسسات از طریق صدا
حالا میتونه این احساس هر حسی باشه، از عاشقانه ترین حس ها تا معترضانه ترینشون.

این نکنه همیشه قابل تامل بوده
حسی که در هنگام گوش دادن یک اثر موسیقیایی به شنونده دست میده دقیقا همون حسی هستش که به نوازنده یا سازنده اثر در لحظه اجرا یا نوشتن موسیقی دست داده.
و این یکی از بزرگترین حسن های هنر موسیقیه. شاید یک اثر نقاشی رو با ساعت ها فکر بشه درک کرد و به منظور نقاش پی برد اما گوش موسیقی شناس منظور ملودی رو در لحظه درک میکنه.
در هنر نقاشی وقتی بخوان یک صحنه از ترس و وحشت رو به تصویر بکشن از رنگهای سیاه ، قرمز تند به طرز نامنظم و نا همگوم استفاده میکنند ، یعنی نقاش باید اون حس ترس رو در خودش احساس کنه تا بتونه به بوم منتقلش کنه.
یک نوازنده هم دقیقا همینطوره...
یعنی وقتی یک قطعه موسیقی به دست نوازنده ی پر توان سپرده بشه ، نوازنده این قابلیت رو داره که اون قطعه رو به هر شکلی اجرا کنه
اگر قرار باشه این حس از طریق آهنگ ساز منتقل بشه در شروع صفحه حالات درونی آهنگ که نوازنده باید با وجودش اون درک کنه نوشته میشه
مثلا مینویسند Amoroso ، یعنی اینکه این قطعه عاشقونه نواخته و اجرا بشه
یا اگر بخوان حس خشم رو منتقل کنند از کلمه furioso استفاده میکنند و ...
این واژه ها ایتالیایی هستند و تنها کارشون اینه که به نوازنده حالت اجرای این قطعه رو گوش زد کنند

پس به این نتیجه رسیدیم که هر نوعی از موسیقی قابلیت اجرا با انواع احساس ها رو داراست و حس اعتراض مختص موسیقی متال نیست.

اما در مورد برقراری ارتباط با موسیقی
اینکه انسان برای درک موسیقی باید از ارتباط های روحی و معنوی استفاده کنه کاملا صحیحه و انسان این 2 قابلیت رو برای ارتباط داراست. اما باید ببینیم که آیا اون موسیقی معنا و معنویت خاصی رو دنبال میکنه یانه؟!

من به عنوان یک ایرانی فارسی زبان بی اختیار با دستگاه شور و نوای دشتی ارتباط برقرار میکنم. چون این لالایی که مادر مادر من در نوزادی برام میخونده با فواصل دستگاه شور بوده. یعنی این دستگاه شور مثل خون تو رگ های من و شماست اما ازش بی خبریم. وقتی ای ایران پخش میشه بی اختیار زمزمه میکنیم چون اون هم تو وجود ما وجود داره . این مثال های خیلی زیاد هستند اما نتیجه ای که میشه گرفت اینه که موسیقی هر ملت خاص مردم خود اون منطقه و کشوره.

وقتی من از موسیقی های غربی اعتراض گونه صحبت میکنم و اون رو مطابق با خودمون نمیدونم دلیل منطقی دارم.
اونجا کودک در بدترین و پست ترین شرایط در رحم مادرش به وجود میاد.
وقتی به دنیا میاد در غیر انسانی ترین شرایط بزرگ میشه و هیچ وقت معنی محبت پدر و مادر رو درک نمیکنه
با همه ی این احوالات بزرگ میشه و تبدیل میشه به انسانی که فقط میخواد از گذشته ی خودش فرار کنه و زبان اعتراض رو پیش میگیره
حرف های اون برای من و شمای ایرانی که از اون لحظه ی تولد محبت میبینیم و نزدیک ترین فرد به ما پدر و مادرانمون هستند نمیتونه مفید باشه. فقط میتونیم ابراز هم دردی کنیم.

پس باید نوعی از موسیقی رو پیش بگیریم که به خود ما مربوط باشه. اگر یک موسیقی قدرتمند رو اننخاب کنیم شاید جوابگوی تمام نیاز های ما باشه اما باید به اصل و ریشه خودمون هم توجه کنیم.

نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه اما امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشید:11:



خب قضیه یکم پیچیده شده
شما میگید که خشم بعضی از آهنگ ها ناشی از وضع اجتماعی غرب هست؟
حتما شما هم از اون دسته ایی هستید که میگید اگه تو امریکا یه نفر بخوره زمین کسی حتی نگاش هم نمیکه و از اینجور حرفها ... درسته؟
حالا نه که ما ایرانی ها خیلی با هم اتحاد داریم ، خیلی با هم خوبیم؟ اینجا همه برا اینکه چشم بقیه رو کور کنند میرن تلاش میکنن و یه کاره ایی میشن ، نگو اشتباه میگو که نه من بلکه هیچکی قبول نمیکنه
البته اگه ایرانی اصیل دیدی سلام من رو هم بهش برسون !!!
غربی ها زندگی شون حساب شده اس ريا، برا زندگیشون ارزش قائل هستن
شما این چیزایی رو که تو فیلما میبینی رو بریز دور !!!
من نمیدونم شما کجا خوندی یا دیدی که کودک در بدترین و پست ترین شرایط در رحم مادرش به وجود میاد و وقتی به دنیا میاد در غیر انسانی ترین شرایط بزرگ میشه و هیچ وقت معنی محبت پدر و مادر رو درک نمیکنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

در هر صورت این حرف شما خیلی سنگینه و هیچ سندیتی نداره و یه تهمت خیلی بزرگ به بیشتر مردم دنیاست
نکنه آمارهای سقطهای غیر قانونی و روابط نا مشروع رو تو ایران ندیدی ؟

سوءتفاهم نشه ، من خودم ایرانی هستم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم (البته به ایران باستان...)
ولی رو همه ما فقط اسم ایرانی هست.....

در مورد نحوه زندگی غربی ها ما ساعتها تو کلاس درسمون بحث کردیم و همه حرفام حقیقت داره

خب برگردیم به موسیقی:
اینو قبول داری که تو هر سبک از موسیقی ابتذال وجود داره و بعضی ها با کارهاشون همه چیز رو زیر سوال میبرند
این تو موسیقی سنتی ایران هم وجود داره

تعریفت از موسیقی ناقصه!
اگه قرار بود هر کسی حس نوازنده رو بفهمه و یا احساسات نهفته در قطعه ایی رو هر کسی به راحتی بفهمه که دیگه موسیقی به این زیبایی نبود ، اصلا اسمش موسیقی نبود
بنظرت هر کسی میتونه از نوشته های عرفانی مولانا سر در بیاره؟
جز اینکه روح خودش رو اونقدر جلا داده باشه تا بتونه به اون نزدیک تر بشه
در مورد موسیقی هم همین قضیه است
تعریف شما اونایی که تازه میخوان وارد عرصه موسیقی بشن (قصد جسارت به شما رو ندارما ، کلا میگم)

درسته ، هر حسی رو مشیه با هر ساز ویا هر سبک از موسیقی ایجاد کرد . ولی فردوسی برا شعر های حماسی ساخته شده بود و مولانا برا عرفان ، در حالی که هردوشون میتونستن هر شعری رو بگن !

نمیخوام تبلیغ سبک متال رو بکنم ولی این سبک مثل یه شاعریه که تو هر سبک میتونه بهترین شعر ها رو بگه !
این حرفم نتیجه سالها زندگی با موسیقی متال ه و البته قدرت نهفته در ساز گیتار الکتریک !!!.

اون گوشهایی رو که از دستگاه های موسیقی کلاسیک ایرانی رو فرودید من باهاش آشنایی ندارم ولی میدونم که من از کودکی به دنبال صدای گیتار التریک بودم حالا چه تو سبک متال چه تو سبک بلوز !
هرچند که دیر بهش رسیدم
و هر کاری میکنم تا صداش جاودانه بشه
اولین قدمم هم وارد کردن صدای گیتار الکتریک و متال به معماری بود !
تبدیل صدا به معماری !!
تا چند وقت دیگه تاپیکشو میزنم ، خوشحال میشم شما هم بیاین و نظر بدید ، البته اگر علاقه دارید .

اگر سوءتفاهمی شد من از صمیم قلب ازتون معذرت میخوام ، قصد جسارت نداشتم
امیدوارم بتونم یه challenge مفید داشته باشیم .

بازم میگم : با مویسقی میشه به عرش رفت ، خوشا بحال کسی که برا رسیدن به اون نقطه پله های بیشتری رو طی کرده

موفق باشید.

[sin2x=2sinxcosx]

اولا بايد بگم که کاملا با حرف هاي دوستمون Mentally Art موافقم . در ادامه صحبت هاي ايشان بايد گفت که درسته که ذات همه انسان ها يکيه ، ولي اين دليل نمي شه که همه از يه نوع موسيقي خوششون بياد . نمي تونيم کسي رو سرزنش کنيم که چرا رپ ومتال گوش ميدي ؟ اين تيستو يعني چي ؟ داخل پرانتز بگم که تو يه کتاب ايراني اسلامي نوشته بود : " اين موسيقي ها به سبب ويژگي هايي که دارند انسان را از خداوند دور مي کنند ." تو توضيحاتش هم معلوم بود که دقيقا آهنگ هاي تکنو و ترنس رو خطاب قرار داده . واقعا جاي تاسفه ! بگذريم . هر کسي يه نوع موسيقي رو درک مي کنه . ولي خودمونيم بعضي از سبکها هم هستند که چيزي براي درک کردن ندارند . نه آهنگ درست و حسابي و نه حرفهاي به درد بخور . از همه تان خواهش مي کنم اين قطعه رو دانلود کنيد و به من هم بگين که واقعا هدف اين نوع موسيقي ها چيه ؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اين رو هم که مي گين غربي ها در بدترين شرايط از رحم مادر ميان چرت و پرت مي خونن ، همين بعضي ايراني ها هم اون چرت و پرت هاي اونا رو ميان بازخوني مي کنن و يه چيزهايي تو مايه هاي آهنگ بالا مياد بيرون . جالب تر اينه که اين نوع آهنگ ها هم طرفدار زيادي دارند .

[Ceramic]

می بخشید که سرزده وارد بحث می شوم . داشتم نظرات دوست عزیز جناب vioman را می خواندم . به مواردی برخوردم که فکر می کنم ذکرشان بد نباشد :


اولین یک تعریف از موسیقی میکنیم
موسیقی یعنی بیان احسسات از طریق صدا
حالا میتونه این احساس هر حسی باشه، از عاشقانه ترین حس ها تا معترضانه ترینشون.


این تعریف خیلی ابسترکت ( Abstract ) است . چرا ؟

- اولا اگر به موسیقی هم ( مثل خیلی دیگر از شاخه های هنری ) به دیده ی محض نگاه کنیم ، نتیجه اش می شود موسیقی کاملا شخصی و انتزاعی که دیگران توان برقراری ارتباط با آن را ندارند . همین اتفاق البته در نقاشی و حجم سازی ( نه مجسمه سازی ) و ... هم افتاده و الان خیلی از آثار به اصطلاح هنری ، فقط برای خود خالق اثر قابل درک است ... خوب این هنر محض ( Pure Art ) به جای خودش محترم ... اما چه نقشی در تکامل سبک ها و شاخه های هنری دارد ؟

- بر خلاف شما بر این باورم که موسیقی می تواند تجلی گاه احساس سازنده ی آن نباشد . رعایت اصول زیبایی شناسی در موسیقی ( هارمونی و ... ) می تواند قطعات آهنگین زیبایی به وجود بیاورد که بیان کننده ی حس خاصی نباشد . امروزه حتی می توان به کمک ربات موسیقی و ترانه ساخت .



حسی که در هنگام گوش دادن یک اثر موسیقیایی به شنونده دست میده دقیقا همون حسی هستش که به نوازنده یا سازنده اثر در لحظه اجرا یا نوشتن موسیقی دست داده.
و این یکی از بزرگترین حسن های هنر موسیقیه


شاید بهتر بود می نوشتید این بزرگ ترین « هدف » هنر موسیقی بوده است . به هیچ عنوان اینگونه نیست که « حتما » یک قطعه ی موسیقایی حس مشابهی را در انسان ها برانگیزد . من خودم بارها با ترانه ی sad but true خوابم برده اما یقینا متالیکا نمی خواسته کسی را با آن ترانه بخواباند ...!!!!


من به عنوان یک ایرانی فارسی زبان بی اختیار با دستگاه شور و نوای دشتی ارتباط برقرار میکنم. چون این لالایی که مادر مادر من در نوزادی برام میخونده با فواصل دستگاه شور بوده. یعنی این دستگاه شور مثل خون تو رگ های من و شماست اما ازش بی خبریم. وقتی ای ایران پخش میشه بی اختیار زمزمه میکنیم چون اون هم تو وجود ما وجود داره . این مثال های خیلی زیاد هستند اما نتیجه ای که میشه گرفت اینه که موسیقی هر ملت خاص مردم خود اون منطقه و کشوره.


ببخشید اما با این بخش هم زیاد موافق نیستم . من هیچگاه « بی اختیار » با دستگاه شور یا ماهور و یا دشتی و یا همایون و ... ارتباط برقرار نکرده ام . راستش را بخواهید برای گوش دادنش هم باید کمی خودم را مجبور کنم . اما مثلا والس های اشتراوس یا دریاچه ی قو یا چهار فصل ویوالدی را خیلی هماهنگ با خودم می یابم . البته باید بگویم که در موسیقی ایرانی با موسیقی های مقامی و فولکلور ارتباط راحت تری برقرار می کنم تا موسیقی های مجلسی که .... واقعا حالم را بد می کند .

نتیجه گیری :

اصولی که در ساخت صداها و ترکیب آن رعایت می شود ، الزاما به درک مشابهی در شنونده ختم نمی شود . تنها می توان امیدوار بود که این یا آن اتفاق بیفتد . .... اما هیچ تضمینی برای وقوع آن وجود ندارد .

[Ceramic]

شما میگید که خشم بعضی از آهنگ ها ناشی از وضع اجتماعی غرب هست؟
حتما شما هم از اون دسته ایی هستید که میگید اگه تو امریکا یه نفر بخوره زمین کسی حتی نگاش هم نمیکه و از اینجور حرفها ... درسته؟

آیا کسی هست که بتواند این را انکار کند که سبک رپ یک سبک بنیان گذاری شده بر اساس اعتراض است ؟ آیا اشعار بسیار از ترانه های راک اعتراض به وضعیت موجود نیست ؟

اغراق نکنید . این که یک یحث سیاسی نیست . هر کسی حق دارد دیدگاه های خودش را در باره ی موسیقی داشته باشد و اگر شما فکر می کنید که در این سبک های موسیقایی اعتراضی وجود ندارد ، باید بگویم نظر بسیار جالبی دارید . در باره ی سیستم زندگی غربی هم که به قول خودتان در کلاس راجع به آن کلی بحث کرده اید ، متاسفانه قوانین این فوروم اجازه نمی دهد که موضوع را کامل باز کنیم اما اگر جای دیگری داشتید .... در خدمت شما خواهم بود .


نمیخوام تبلیغ سبک متال رو بکنم ولی این سبک مثل یه شاعریه که تو هر سبک میتونه بهترین شعر ها رو بگه !


با عرض پوزش باید بگویم اغراق می کنید . متال راک حرف های خودش را برای گفتن دارد و موسیقی کلاسیک و جاز و بلوز و ... هم حرف های خودشان را . چرا فکر می کنید متال راک آچاری است که با آن می شود همه ی پیچ ها را باز کرد ؟

[Mentally Art]

اولا بايد بگم که کاملا با حرف هاي دوستمون Mentally Art موافقم . در ادامه صحبت هاي ايشان بايد گفت که درسته که ذات همه انسان ها يکيه ، ولي اين دليل نمي شه که همه از يه نوع موسيقي خوششون بياد . نمي تونيم کسي رو سرزنش کنيم که چرا رپ ومتال گوش ميدي ؟ اين تيستو يعني چي ؟ داخل پرانتز بگم که تو يه کتاب ايراني اسلامي نوشته بود : " اين موسيقي ها به سبب ويژگي هايي که دارند انسان را از خداوند دور مي کنند ." تو توضيحاتش هم معلوم بود که دقيقا آهنگ هاي تکنو و ترنس رو خطاب قرار داده . واقعا جاي تاسفه ! بگذريم . هر کسي يه نوع موسيقي رو درک مي کنه . ولي خودمونيم بعضي از سبکها هم هستند که چيزي براي درک کردن ندارند . نه آهنگ درست و حسابي و نه حرفهاي به درد بخور . از همه تان خواهش مي کنم اين قطعه رو دانلود کنيد و به من هم بگين که واقعا هدف اين نوع موسيقي ها چيه ؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اين رو هم که مي گين غربي ها در بدترين شرايط از رحم مادر ميان چرت و پرت مي خونن ، همين بعضي ايراني ها هم اون چرت و پرت هاي اونا رو ميان بازخوني مي کنن و يه چيزهايي تو مايه هاي آهنگ بالا مياد بيرون . جالب تر اينه که اين نوع آهنگ ها هم طرفدار زيادي دارند .

دانلودش کردم .... این که موسیقی نبود ... خوش گذرونیه چند تا بچه مایه دار بود !!!
واقعا راست میگی ، اینجور آهنگا تو ایران خیلی زیاد شده ، کاریشم نمیشه کرد ، کسی زورش بهشون نمیرسه که... بقول خودشون دارندگی و برازندگی ... اما چه داشتنی؟ (خدای نکرده قصد جسارت به همه رو ندارما)
از اون دسته کتاب ها و اینجور تفکرات خیلی تو جامعه ما زیاده....
مرسی از نظرت
موفق باشی

[Mentally Art]

با عرض پوزش باید بگویم اغراق می کنید . متال راک حرف های خودش را برای گفتن دارد و موسیقی کلاسیک و جاز و بلوز و ... هم حرف های خودشان را . چرا فکر می کنید متال راک آچاری است که با آن می شود همه ی پیچ ها را باز کرد ؟

اصولا من عقیده دارم که کسی داره متال کار میکنه از نظر تکنیکی به اکثر سبکهای نواختن دیگه هم مسلطه
درسته که متال زیر شاخه راک هست ولی همون متالیکایی که شما با آهنگش خوابتون میبره سولوهاش تو گام های بلوز نواخته میشه و....
و این تو خیلی از بند ها دیده میشه
اشتباه نکنید ، منظورم این نیست که متال یه selection از بقیه سبک هاست
این از نظر تکنیکی.

از نظر طرز تفکر هم چون تو محیط وسیع تری از اشعار پرمعنا و فلسفی و ادراکی قرار میگیره میتونه دید انسان رو خیلی گسترش بده
شاید بعضی اوقات این اتفاقات تو زمینه موسیقی راک هم اتفاق بیافته ولی خیلی خفیفه
اگه شما تو بندی این اتفاق رو دیدی به ما هم بگو تا به اطلاعاتمون افزوده بشه



آیا کسی هست که بتواند این را انکار کند که سبک رپ یک سبک بنیان گذاری شده بر اساس اعتراض است ؟ آیا اشعار بسیار از ترانه های راک اعتراض به وضعیت موجود نیست ؟

اغراق نکنید . این که یک یحث سیاسی نیست . هر کسی حق دارد دیدگاه های خودش را در باره ی موسیقی داشته باشد و اگر شما فکر می کنید که در این سبک های موسیقایی اعتراضی وجود ندارد ، باید بگویم نظر بسیار جالبی دارید . در باره ی سیستم زندگی غربی هم که به قول خودتان در کلاس راجع به آن کلی بحث کرده اید ، متاسفانه قوانین این فوروم اجازه نمی دهد که موضوع را کامل باز کنیم اما اگر جای دیگری داشتید .... در خدمت شما خواهم بود .

نه کسی اعتراض رو انکار نکرده
اگه پست اول بنده رو تو این تاپیک مطالعه بفرمایید متوجه امر خواهید شد !
به قول یکی از دوستان صدای گیتار الکتریک صدای اعتراضه !!
از اونجایی که موضوع تاپیک دلیل گوش دادن به موسیقیی که گوش میدید هست و اینکه خیلی از آثار موسیقی اعتراض به سیاست هست میتونه به سیاست هم کشیده بشه
البته در چارچوب خودش و نه فراتر از اون.
من هم خوشحال میشم در مورد وضع زندگی مردم غرب با جنابعالی بحث کنم
اگر به yahoo messanger دسترسی دارید با پیغام خصوصی بفرمایید ، من هم در خدمتم.
موفق باشی