تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: در وضع قوانین ایا لزومی بر در نظر گرفتن اخلاقیات وجود دارد ؟

راي دهنده
4. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بلــــه

    2 50.00%
  • خیـــر

    2 50.00%
  • در نظــر گرفتـن اخلاقیـات تحـت شرایـطی

    0 0%
صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 24

نام تاپيک: نقـش اخـلاقیـات در وضـع قـوانیــن

  1. #1
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض نقـش اخـلاقیـات در وضـع قـوانیــن

    در وضع قوانین ایا لزومی بر در نظر گرفتن اخلاقیات وجود دارد ؟

    مثال : عرفِ گروه یا جامعه ای رفتاری را با ارزش یا فاقد ارزش در نظر میگیرد آیا لزومی وجود دارد تا قوانین حاکم بر این جامعه بر اساس ارزش های مورد نظر این جامعه نوشته شوند ؟

    در صورتی که قوانین بر اساس اخلاقیات نوشته شود با توجه به اینکه ارزشها در جوامع مختلف متفاوت هستن آیا به حقوق انسانی در جوامع مختلف تحت تاثیر این قوانین خدشه ای وارد خواهد شد ؟



    اخلاقیات :


    اخلاقیات در دو زمینه به کار می روند: تمییز فردی (خوب از بد) و دوم: روش‌های رفتاری که گاه به عنوان «عرف رفتاری» نهادینه شده در یک گروه فرهنگی، مذهبی، اجتماعی یا فلسفی شناخته می شود. اخلاقیات فردی با اهداف درست یا غلط، انگیزه‌ها یا اعمال تعریف و تمییز داده می شوند؛ اهدافی که آموخته شده اند، ایجاد شده اند و یا از طرف اشخاصی که در گروه هستند، توسعه یافته اند.


    در زبان فرانسه واژه اخلاقیات به معنای آداب و رسوم نیز به کار می رود. تعریف فرهنگ لاروس (le Petit Larousse) از اخلاقیات:
    Morale به لاتین (mores, mœurs):



    • مجموعه قوانین کردار و ارزش هایی که در یک جامعه به عنوان هنجار شناخته می شود.
    • تئوری اهداف غایی کردار انسان
    • اهداف و نتایجه گیری عملی یک داستان
    • دکترین خوشبختی انسان‌ها و روش‌های رسیدن به این هدف
    • مجموعه خاصی از قوانین رفتاری

  2. 7 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    تفکیک اخلاق از قانون از نظر من ممکن نیست. تعاریفی که در انتها گذاشتید مخصوصا آخری نشون میده این دو نمود یک چیز هستن. قانون نمود چیزی است که اجتماع عمل به اون رو درست ، اخلاقی و راه سعادت می دونه.

    از نظر من به محض اینکه ما چیزی رو اخلاقی بدونیم وضعش بعنوان قانون هم طبیعی خواهد بود. یا اینطوری میتونیم بگیم که چطور میشه چیزی قانون باشه و خوب (اخلاقی) نباشه. اما این جملات میتونه گمراه کننده باشه...

    برای رفع ابهام ، منظور از اخلاق در اینجا اخلاق اجتماعی هست که میتونه قانون باشه نه اخلاقیات فردی. قطعا اخلاقات فردی نمی تونن یک قانون اجتماعی باشن . اما ایا با در نظر گرفتن اخلاقیات اجتماعی جا بری نقض حقوق افراد با عقاید مختلف در جامعه بسته خواهد بود ؟ باز هم به نظر اینطور نیست... علت اینه که ممکنه هر جمع یا گروهی ارزش ها مشترک خاصی داشته باشن و در عین حال معتقد باشن این ارزش ها باید همیشه در جامعه ای که درش زندگی میکنن جاری باشه !! این عقیده در جوامع مذهبی کاملا وجود داره.

    در غیر این صورت به نظرم فلاسفه قدم های بزرگی در تبئین نظریاتی کردند که در اون یک جامعه با قوانین اخلاقی بدون نقض حقوق افراد قابل دستیابی باشه ...

  4. 4 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    یک نکته در مورد نظر سنجی ... اخلاقیاتی که در نظر سنجی گفتید منظور فردی هست ؟ شرکت نکردم جون منظور سوالم الان برام گنگه...

  6. #4
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    یک نکته در مورد نظر سنجی ... اخلاقیاتی که در نظر سنجی گفتید منظور فردی هست ؟ شرکت نکردم جون منظور سوالم الان برام گنگه...
    هر قسمتی از اخلاقیات (فردی یا اجتماعی) که در وضع قوانین دخالت داشته باشه. مثال در جامعه ای نوعی پوشش خاص جزو ارزشها تلقی میشه آیا در این جامعه بر اساس این ارزش و هنجار میتوان قانون گذاری کرد ؟ اگر بله ایا این نوع قانون گذاری حقوق انسانی عده رو پایمال میکند یا نه ؟

  7. #5
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    شاید لازم باشه درباره موضوع تاپیک توضیح بیشتر داده بشه:

    ما در شرایطی از یک جامعه بنا به عرف و سنت حاکم بر اون جامعه ارزش ها و هنجارهایی داریم برای مثال : برای مردان و زنان داشتن ظاهری خاص یا خصوصیات رفتاری خاص هنجار تلقی میشه (هَنجار در اصطلاح دانش جامعه‌شناسی به یک الگوی رفتاری گفته می‌شود که روابط و کنش‌های اجتماعی را تنظیم می‌کند، اکثریت جامعه خود را به آن پایبند می‌دانند و در صورتی که شخصی آن را رعایت نکند، جامعه او را مجازات می‌کند.)

    مثلا مردانی که تمام مسئولیت های مالی یک یا چند خانواده رو به تنهایی بر عهده بگیرند رتبه ی ارزشی بالاتری نسبت به سایر مردان دارن و یا برای زنان: زنانی که پوشش یا ظاهر خاصی داشته باشند یا مسئولیت های خانه رو به بهترین وجه انجام بدن از نظر ارزشی بالاتر از سایر زنان قرار میگیرن این ویژگی برای مردان و زنان در این جامعه هنجار تلقی میشه .

    سوالی که مطرح میشه آیا مجموعه ای از این هنجار ها در این جامعه میتوانند جزوی از قانون شود ؟ یعنی اخلاقیات پذیرفته شده در یک جامعه که تحت تاثیر سنت و عرف یک جامعه ایجاد شدند میتوانند قانون شوند ؟ یا در قانون دخالت کنند ؟ یا قانون بر اساس انها وضع شود؟

    مثل قانون : مرد موظف هست تمام مسئولیت های مالی یک یا چند خانواده را بر عهده بگیرد در غیر این صورت از نظر قانونی مجازات میشود./ زن موظف هست پوشش خاصی را داشته باشد و مسئولیت های خاصی را بر عهده بگیرد در غیر این صورت از نظر قانونی مجازات میشود.

    و سوالی دیگه ای که مطرح میشه : در صورتی که این ارزش گذاری جزوی از قوانین باشد آیا به حقوق انسانی اشخاص خدشه ای وارد میشود ؟

  8. این کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #6
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    قانون حاکم بر جامعه نمیتونه از اخلاقیات حاکم بر اون جامعه تاثیرپذیر نباشه، چون قانونگذار پرورش یافته و بر اومده از همون اجتماع هست که اخلاقیات تعریف شده بر اون اجتماع حکومت میکنه

    حالا ایا این اخلاقیات واقعا اخلاقی یا درست هستن موضوع دیگه ای هست
    اگر اخلاقیات درست و سالم در اون اجتماع حاکم باشه بالطبع قوانین سالمتر و انسانیتری حاکم خواهد بود و اگر اخلاقیات نادرست حاکم باشه بدون شک قوانین هم نادرست خواهد بود

    دقیقا برای مثالهای که شما زدین همین حالت هست
    یعنی مثلا وقتی اخلاقیات حاکم بر اجتماعی این تعاریف رو برای زن و مرد اخلاقی میدونه قوانین اخلاقی و عرفی رو اینطور تعریف میکنه که مرد فقط نیروی کار هست و زن فرمانبردار بدون شک قانونگذار هم تحت تاثیر همین قوانین اخلاقی قرار داره و قوانین مدنی و کیفری رو هم بر همین اساس تعیین میکنه

    بحث درباره خوده موضوع اخلاقیات در فلسفه بسیار گسترده هست و فیلسوفات دیدگاه ها و نظرات مختلف درباره اخلاق و حاکمیت اخلاق دارند و همین شاید باعث میشه نشه یک نظر کلی داد

    مثلا چیزی در جامعه ما بعنوان اخلاقیات تعریف میشه از دید من 95% اخلاقیات کاملا مطرود و نامطلوب هست
    خب مشخصا وقتی قوانین مدنی و کیفری از اساس همین اخلاقیات نوشته میشن مسلما این قوانین هم مردود و غیرانسانی خواهند بود و در جنگ با ارزشهای واقعی اخلاقی که باید حاکم باشن

  10. 3 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #7
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    چه معیاری برای سنجش درست و سالم بودن اخلاقیات وجود داره ؟

    چه معیاری برای وضع قوانین وجود داره ؟ قانون گذار بر چه اساسی قانون وضع میکنه ؟ یعنی اخلاقیات جزو جدایی ناپذیر قوانین هست ؟

    اگر قوانین بر اساس حقوق فردی و انسانی وضع شده باشه لزومی به دخالت اخلاقیات مورد پذیرش جامعه در قوانین وجود داره ؟

  12. #8
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    چه معیاری برای سنجش درست و سالم بودن اخلاقیات وجود داره ؟
    اینطور مسائل رو با معیار و متر خاصی نمیشه سنجید و اندازه گرفت که چه چیزی درست هست
    فلسفه فردی و جمعی در نگاه به جهان پیرامون و زندگی و انسان و ... در تفکرات و فلسفه های مختلف چون متفاوت هست برای کسی عملی ممکنه کاملا اخلاقی باشه برای کسی دیگه کاری کاملا غیر اخلاقی
    مثلا فردی بوسیدن حتی بوسیدن فرزند رو غیراخلاقی ببینه ولی فردی دیگه بوسه عاشقانه در خیابان رو هم کاری کاملا اخلاقی ببینه

    چه معیاری برای وضع قوانین وجود داره ؟ قانون گذار بر چه اساسی قانون وضع میکنه ؟ یعنی اخلاقیات جزو جدایی ناپذیر قوانین هست ؟
    دید و نگاه به زندگی و انسان با جهان پیرامونش معیار قانونگذاری هست
    حالا در فلسفه فکری گروهی مثلا زندگی حیوانات (و حتی انسان) کاملا بی ارزش هست پس هیچ قانون حمایتی از طبیعت و زندگی وجود نداره و قانون در خدمت اخلاق تعریف برای این گروه یعنی مرگ و زندگی پس از مرگ قرار میگیره

    اگر قوانین بر اساس حقوق فردی و انسانی وضع شده باشه لزومی به دخالت اخلاقیات مورد پذیرش جامعه در قوانین وجود داره ؟
    حقوق فردی و انسانی از اخلاقیات ریشه میگیره و اینها هیچکدوم علت نیستن بلکه فقط معلول های هستن از فلسفه فکری حاکم بر فرد
    مثلا فلسفه گروهی ولی و صاحب بودن مرد بر زن هست پس اخلاق هم این هست مرد ، زن رو کنترل و محدود کنه و اخلاقیات این گروه این حق رو به مرد میده در صورت خطا و سرپیچی زن ، مرد اون رو کتک بزنه
    پس در فلسفه این گروه کتک زدن زن کاملا اخلاقی و حقوق فردی انسانی مرد تلقی میشه
    پس فردی که پروزش یافته در این فلسفه فکری هست اگر قانونگذار بشه قانون قیمومیت مرد بر زن از دیدگاهش کاملا یک قانون اخلاقی و از حقوق فردی و انسانی مرد و زن هست و شما نمیتونید به این فرد بقبولونید که این عمل غیر اخلاقی هست
    بلکه باید فلسفه فکری این فرد رو عوض کنید تا معیارهای اخلاقی در تفکر این فرد هم اوتوماتیک تغییر کنه

  13. 4 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #9
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    رابطه بین اخلاق و قانون رابطه "عموم و خصوص من وجه " هست . یعنی این دو در بعضی موارد اشتراکاتی با هم دارند و هر کدوم در مواردی مجزا از دیگری هستند . در بسیاری از قوانین جاری بحث اخلاق اصلا وجود نداره مثل قوانین ثبتی ، بانکی ، ارزی ، تجارت و ... . در مقابل بسیاری از مباحث اخلاقی هم هست که در قوانین ذکر نشده اند ( و به طور خاص مجازاتی برای اونها در نظر گرفته نشده ) . مثلا درغگویی ، بی انصافی ، عدم ارایه اطلاعات به طرف مقابل در بسیاری از روابط و ... با اینکه از نظر اخلاقی مذموم هستند ولی مجازات قانونی ندارند .
    در مقابل نیز این دو اشتراکاتی هم با یکدیگر دارند و در بعضی موارد موارد قانونی باعث مذموم شدن اجتماعی امری میشن و در مواردی نیز هنجارهای اخلاقی ملاک قانونی شدن اموری میشوند

    اگه به صورت خاص بخواهیم قوانین کشورمون رو با هنجارهای اخلاقی بسنجیم به نظر شخصی من به نتیجه مطلوب نمیرسیم . چون بسیاری از قوانینی که به اخلاقیات توجه دارند ( از جمله بعضی از مواد قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی و در موارد کمی هم آیین دادرسی کیفری ) هیچ کدام بر اساس اینکه در جامعه پذیرفته شده هستند در قانون نیامده اند بلکه 100 درصد این مواد فقط از فقه گرفته شده اند . چون شما در تک تک این مواد میتوانید پشتوانه فقهی و روایات و احادیث رو ببینید ( کاری به درست یا غلط بودن پایه و اساس و فرع های این قضیه ندارم ) و در مقابل فکر نکنم در قوانین ایران ماده ای پیدا کنید که مثلا گفته بشه که این ماده بر اساس هنجارهای اخلاقی جامعه وضع شده است .
    در جوامع دیگر و سیستم های قضایی دیگر ( از جمله کشورهایی که سیستم کامن لا دارند هنجارهای اجتماعی تاثیر بسیار بیشتری در جرم انگاری و حتی مجازات دارند که عینی ترین آن هم وجود هیات منصفه هست . در بعضی موارد هیات منصفه ( که متشکل از افراد بسیار عادی از شهروندان جامعه و اعم از هر شغل ، نژاد ؛ فرهنگ و زبانی هستند و به صورت خیلی عادی و با یک ثیت نام ساده و قرعه کشی واقعی انتخاب میشوند ) میتونن تشخیص بدن که عمل مرتکب جرم برای آن جامعه مضر هست یا خیر ؟

  15. 3 کاربر از مصطفی بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #10
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    رابطه بین اخلاق و قانون رابطه "عموم و خصوص من وجه " هست . یعنی این دو در بعضی موارد اشتراکاتی با هم دارند و هر کدوم در مواردی مجزا از دیگری هستند . در بسیاری از قوانین جاری بحث اخلاق اصلا وجود نداره مثل قوانین ثبتی ، بانکی ، ارزی ، تجارت و ... . در مقابل بسیاری از مباحث اخلاقی هم هست که در قوانین ذکر نشده اند ( و به طور خاص مجازاتی برای اونها در نظر گرفته نشده ) . مثلا درغگویی ، بی انصافی ، عدم ارایه اطلاعات به طرف مقابل در بسیاری از روابط و ... با اینکه از نظر اخلاقی مذموم هستند ولی مجازات قانونی ندارند .در مقابل نیز این دو اشتراکاتی هم با یکدیگر دارند و در بعضی موارد موارد قانونی باعث مذموم شدن اجتماعی امری میشن و در مواردی نیز هنجارهای اخلاقی ملاک قانونی شدن اموری میشونداگه به صورت خاص بخواهیم قوانین کشورمون رو با هنجارهای اخلاقی بسنجیم به نظر شخصی من به نتیجه مطلوب نمیرسیم . چون بسیاری از قوانینی که به اخلاقیات توجه دارند ( از جمله بعضی از مواد قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی و در موارد کمی هم آیین دادرسی کیفری ) هیچ کدام بر اساس اینکه در جامعه پذیرفته شده هستند در قانون نیامده اند بلکه 100 درصد این مواد فقط از فقه گرفته شده اند . چون شما در تک تک این مواد میتوانید پشتوانه فقهی و روایات و احادیث رو ببینید ( کاری به درست یا غلط بودن پایه و اساس و فرع های این قضیه ندارم ) و در مقابل فکر نکنم در قوانین ایران ماده ای پیدا کنید که مثلا گفته بشه که این ماده بر اساس هنجارهای اخلاقی جامعه وضع شده است .در جوامع دیگر و سیستم های قضایی دیگر ( از جمله کشورهایی که سیستم کامن لا دارند هنجارهای اجتماعی تاثیر بسیار بیشتری در جرم انگاری و حتی مجازات دارند که عینی ترین آن هم وجود هیات منصفه هست . در بعضی موارد هیات منصفه ( که متشکل از افراد بسیار عادی از شهروندان جامعه و اعم از هر شغل ، نژاد ؛ فرهنگ و زبانی هستند و به صورت خیلی عادی و با یک ثیت نام ساده و قرعه کشی واقعی انتخاب میشوند ) میتونن تشخیص بدن که عمل مرتکب جرم برای آن جامعه مضر هست یا خیر ؟
    ببینید خود فقهی که قوانین ازش برداشت شده کلی از معیارهاش عرفه . یعنی عملا عرف خیلی درش نقش داره. مثلا خیلی از قاعده ها مثلا لاضرر یا عسر و حرج و ... ملاک چی هست ؟ عرف !!

    ضمن اینکه سوال چیز دیگریست. اینست که ارزش های حاکم بر جامعه چقدر بر قوانین رو تحت تاثیر بگیره. مثلا ارزش های دینی ... یک فقیه که حقوق دان نیست. کارش کشف احکام دینی هست که خودش یک نظام ارزشیه ...

    شاید لازم باشه درباره موضوع تاپیک توضیح بیشتر داده بشه:ما در شرایطی از یک جامعه بنا به عرف و سنت حاکم بر اون جامعه ارزش ها و هنجارهایی داریم برای مثال : برای مردان و زنان داشتن ظاهری خاص یا خصوصیات رفتاری خاص هنجار تلقی میشه (هَنجار در اصطلاح دانش جامعه‌شناسی به یک الگوی رفتاری گفته می‌شود که روابط و کنش‌های اجتماعی را تنظیم می‌کند، اکثریت جامعه خود را به آن پایبند می‌دانند و در صورتی که شخصی آن را رعایت نکند، جامعه او را مجازات می‌کند.)مثلا مردانی که تمام مسئولیت های مالی یک یا چند خانواده رو به تنهایی بر عهده بگیرند رتبه ی ارزشی بالاتری نسبت به سایر مردان دارن و یا برای زنان: زنانی که پوشش یا ظاهر خاصی داشته باشند یا مسئولیت های خانه رو به بهترین وجه انجام بدن از نظر ارزشی بالاتر از سایر زنان قرار میگیرن این ویژگی برای مردان و زنان در این جامعه هنجار تلقی میشه .سوالی که مطرح میشه آیا مجموعه ای از این هنجار ها در این جامعه میتوانند جزوی از قانون شود ؟ یعنی اخلاقیات پذیرفته شده در یک جامعه که تحت تاثیر سنت و عرف یک جامعه ایجاد شدند میتوانند قانون شوند ؟ یا در قانون دخالت کنند ؟ یا قانون بر اساس انها وضع شود؟مثل قانون : مرد موظف هست تمام مسئولیت های مالی یک یا چند خانواده را بر عهده بگیرد در غیر این صورت از نظر قانونی مجازات میشود./ زن موظف هست پوشش خاصی را داشته باشد و مسئولیت های خاصی را بر عهده بگیرد در غیر این صورت از نظر قانونی مجازات میشود.و سوالی دیگه ای که مطرح میشه : در صورتی که این ارزش گذاری جزوی از قوانین باشد آیا به حقوق انسانی اشخاص خدشه ای وارد میشود ؟
    با این توضیح کمی متفاوت شد. یعنی بهتر بود بگید ارزش های جامعه تا اخلاقیات ...

    اینکه عرف و ارزش های جامعه بر قوانین اثر بگذاره چیز طبیعی هست ولی مطلوب نیست. علت اینه که بافت جامعه متفاوت هست هر کس عقیده و ارزش خودش رو داره و اکثریتی هم هستند که ارزش خودشون رو دارند و اکثریت بودن نباید دلیل بر تحمیل ارزش ها بر اقلیت باشه.

  17. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •