منبع: curiousphotos.blogspot.com
منبع: curiousphotos.blogspot.com
منبع: contemporist.com
منبع: freshome.com
مباحث زیادی در خصوص این که سیاه و سفید، رنگهای واقعی هستند یا نه، مطرح شده است. وقتی تمام طولموجهای طیف به سطح یک شیء جذب شوند، آن شیء، سیاه به نظر میرسد و وقتی تمام این طول موجها از سطح شیء بازتابند، شیء، سفید به نظر میرسد. وقتی سیاه و سفید کنار هم قرار میگیرند، ترکیب کلاسیک و مکملی را به نمایش میگذارند که خیره کننده، ناب و زنده است. این ترکیب، در عین حال، بیپیرایه و برجسته است. تصورکنید که خطوط تایپ شده مشکی روی صفحه سفید، ستارگان سفید در آسمان شب، راهراههای بدن گورخر و نیز لباسهای سفید و سیاه چه جذابیتی دارند. مقیاس متغیر بین سفید و سیاه، رنگهایی مانند استخوانی، بژ، خاکستری و سربی را پدید میآورد.
این ترکیب، رنگهای دیگر را به حال تعادل درمیآورد؛ نه بیش از حد بر آنها تاکید میکند و نه در سایهی خود قرارشان میدهد. خاکستری را هم میتوان با ترکیب دو رنگ مکمل به دست آورد. راهروی خانهی خود را خاکستری کنید. در این صورت، فضای بیرنگ و بیجهتی را برای ایجاد دکور مورد نظر خود در اختیار خواهید داشت. این ترکیب، اصلاً تند نیست و از اهمیت سایر وسایل اتاق هم کم نمیکند. همچنین اگر خاکستری را بین دو رنگ قوی قرار دهید، گذر از آنها راحتتر میشود.
سفید و سیاه به برخی رنگها جلوه خاصی میدهند. اگر مشکی را به قرمز اضافه کنید، نتیجهی آن قهوهای تیره میشود؛ در حالی که سفید میتواند قرمز را به رنگمایههای ملایمتری تبدیل کند، مثل قرمز خشخاشی یا صورتی ملایم مثل گچ صورتی. وقتی از رنگمایههای روشن یک رنگ خاص استفاده میکنید مطمئن شوید که اصل این رنگ، تند و قوی است. در غیر این صورت، به رنگ سفیدی با مایههایی از رنگ مورد نظرتان خواهید رسید که بیشتر به ایجاد یک ترکیب کسلکننده میانجامد.
سفید را میتوان برای اصلاح تیرگی یک رنگ تند به کار برد. همان طور که تجربه کردهاید و میدانید، انتخاب رنگ دیوار از میان رنگهای موجود، کار سختی است. بخصوص چون همهی رنگها روی یک کارت بزرگ وکنار یکدیگر نمایش داده شدهاند و انتخاب، مشکل است.
اگر رنگ مورد نظرتان را روی دیوار امتحان کردید و دیدید که بیش از اندازه بر محیط اطرافش تأثیر میگذارد، امولسیون سفید مات را به آن رنگ اضافه کنید تا به رنگ روشنتر و ملایمتری برسید. سفید را همچنین میتوان برای کاهش تأثیر رنگهای تند به کار برد. اگر سفید روی درها، ستونها، کف، اطراف شومینه و وسایل چوبی به کار رود، به تقسیم رنگ کمک کرده به اتاق شکل میدهد.
رنگ مشکی نیز برای ایجاد تمایز و فاصله گذاری بسیار کارساز است. اگر روی قاب عکس و اطراف تصاویر، روی خطوط، روی کوسنها و پای دیوار به کار رود، جلوهی زیبا و شیکی خواهد داشت. این رنگ را که با سفید در مقابلش، در اتاقهای شاهانهی قرن هجدهم به کار میرفته میتوان در اندازههای کوچک روی اشیاء، لوازم و برخی جزئیات معماری به کار برد.
سیاه و سفید، ابزار مناسبی برای ستایش اهمیت سایه در رنگها هستند. وقتی میبینیم که چگونه رنگی مثل آبی از نیلی تیره به آسمانی کمرنگ میرسد، میتوانیم تفاوت در اشباع رنگ از یک سوی طیف تا سوی دیگر آن را بررسی کنیم. همان طورکه سیری رنگ را در نظر میگیریم، سایههای موجود را هم باید مورد توجه قرار دهیم.
منبع: cafedexign.com
معمولا با مطرح شدن موضوع دكوراسیون، همه اذهان به سمت و سوی شرایط محیطی یك خانه سوق داده می شود در حالی كه دكوراسیون موضوعی گسترده است كه می تواند تك تك فضاهایی را كه ما در طول زندگی مان با آنها سروكار داریم پوشش دهد. یكی از همین مكان ها را كه به آن خواهیم پرداخت، اتاق انتظار مطب پزشكان و یا مراكز درمانی است.
در دكوراسیون محیط های درمانی، موارد گوناگونی همچون پوشش های فضاها، لوازم گرمایشی و سرمایشی، لوازم دكوراسیونی، نورپردازها و غیره همگی می بایست تا حد امكان با نیازهای بیماران مراجعه كننده مطابقت داشته باشد.
●پوشش های فضا: به طور كلی برای پوشش سطح دیوارها و كف یك محیط درمانی كه انواع و اقسام آلودگی ها و میكروب ها در آن وجود دارند، قابل شست وشو بودن، از جمله مهم ترین و ضروری ترین خصوصیت موردنیاز محسوب می شود. بنابراین طبیعی است كه كاربرد رنگ های پلاستیكی و همچنین كاغذهای دیواری برای اغلب مكان ها رد خواهد شد مگر آنكه كاغذ دیواری تا حدودی قابل شست وشو بوده و در سطح بالای دیوار و دور از دسترس همگان به كار برده شده باشد و فضای زیرین آن را پوشش های قابل شست وشویی مانند رنگ های روغنی و یا دیوارپوش های پلاستیكی و یا سنگ و سرامیك در برگرفته باشند.
البته رعایت این موضوع در مورد مطب های پزشكان به اهمیت اتاق انتظار در مراكز درمانی بزرگ مانند بیمارستان ها و درمانگاه ها نیست. در میان رنگ ها نیز رنگ روغنی آن هم از نوع براق تر مناسب ترین انتخاب رنگی جهت پوشش دیوارهای این قبیل مكان ها است. زیرا هر چه میزان رنگ روغنی براق نسبت به مات بیشتر باشد، سطح صیقلی تر بوده و در نتیجه شست وشوی آن راحت تر امكان پذیر خواهد بود.
●توصیه: با نصب زه های چوبی و یا پلاستیكی بر روی دیوارهایی كه پوشش رنگی برای آنها انتخاب شده است، آن هم در ارتفاع متناسب با ارتفاع پشتی صندلی و محل برخورد احتمالی با دیوار، از آسیب دیدگی های حاصل از این گونه برخوردها می توان جلوگیری كرد.
از دیوارها كه بگذریم كف ها نیز از جمله مهم ترین سطوحی هستند كه به راحتی در معرض آلودگی قرار می گیرند لذا می بایست به پوشش قابل شست وشوی آنها نیز توجه كرد. در همین راستا سنگ و سرامیك بهترین انتخاب به حساب می آیند.
البته در مورد مطب های خصوصی، پوشش كف با كفپوش های Hdf لمینیت شده نیز بلامانع است زیرا امكان استفاده از مواد شوینده و ضدعفونی كننده به وسیله انواع و اقسام تی ها برای تمیز كردن آنها وجود دارد به شرط آنكه آب به طور مستقیم استفاده نشده و نسبت به خشك كردن سطح آن نیز به سرعت اقدام شود.
●لوازم دكوراسیونی و كاربردی: در اتاق انتظار یك مطب و یا مركز درمانی به طور قطع تعدادی صندلی و چند میز برای همراهان و خود بیماران لازم است كه راحت تر بودن این صندلی ها برای نشستن حتی طولانی مدت، به صبوری در انتظار كمك می كند. بنابراین برای چنین محیط هایی صندلی ها و یا مبلمان هایی مناسب هستند كه ارتفاع سطح نشیمنگاه تا زمین زیاد نباشد. هر چه این میزان در محدوده استاندارد خود كمتر باشد، فرد به هنگام نشستن احساس راحتی بیشتری می كند.
▪نكته ۱: با توجه به نوع بیماری و وضعیت جسمی اغلب بیماران مراجعه كننده و تخصص پزشك، در صورت نیاز می بایست تختی نیز برای بیماران بدحال در گوشه ای از سالن و یا در اتاق دیگری در نظر گرفته شود.
▪نكته ۲: به جای پارچه برای روكش صندلی ها و یا مبلمان، چرم های مصنوعی را برای این منظور انتخاب كنید تا شست وشو و ضدعفونی آن امكان پذیر بوده و آلودگی ها به راحتی تمیز شوند.
رنگ پوشش ها: هنگامی كه در مورد رنگ یك فضا بحث می كنیم، تنها به رنگ سطوح ثابت آن مكان یعنی دیوارها، درها و كف محدود نمی شود بلكه پالت رنگی یك محیط تمام رنگ های به كار رفته در لوازم و سطوح را در بر می گیرد لذا برای انتخاب لوازم دكوراسیونی و كاربردی، علاوه بر موارد لازم جهت در نظر گرفتن نوع كاربرد آنها، به زیبایی ظاهری و رنگ شان نیز توجه كنید زیرا همان طور كه می دانید رنگ تاثیر مستقیمی بر روی روحیه افراد می گذارد. بنابراین در چنین مكان هایی از رنگ های شاد، ملایم و آرام بخش استفاده كرده و از به كار بردن رنگ های افسرده كننده و حتی تند صرف نظر كنید به عنوان مثال بهترین انتخاب برای پالت رنگی محیط های درمانی رنگ های سبز، سبزآبی، آبی كمرنگ، آبی سبز، صورتی كمرنگ، گلبهی، كرم، لیمویی و یا تلفیقی از آنها با هم است ولی برعكس كاربرد رنگ های بنفش، خاكستری، قهوه ای، مشكی و مانند اینها هرگز توصیه نمی شود.
●عناصر تزئینی: با كاربرد عناصر صرفا تزئینی و دكوراسیونی مانند تابلوها، گل و گیاه طبیعی و یا حتی مصنوعی و شمعدان فضایی ایجاد شده و به همین طریق كمی از اضطراب و ناراحتی بیمار می توان كاسته و آرامشی هر چند موقتی را در او پدید آورد.
لوازم سرگرم كننده: مراجعین یك مطب پزشك و یا یك مركز درمانی می بایست مدت زمانی كه معمولا چندان هم كوتاه نیست را برای مراجعه به انتظار سپری كنند. گذشت این مدت زمان هنگامی قابل تحمل تر می شود كه افراد به كاری سرگرم باشند. به عنوان مثال تماشای برنامه های تلویزیونی كه بر روی دیوار نصب شده و یا در گوشه ای قرار گرفته یا گوش دادن به موسیقی متن ملایم و آرامبخش و یا رادیو و همچنین حل جدول و مطالعه مجله و یا روزنامه می تواند از جمله این سرگرمی ها باشد.
●نورپردازی: از آنجا كه نور غذای روح است، در یك محیط درمانی كه اغلب بیماران با ناراحتی های جسمی یا روحی ناشی از مشكل جسمی شان مراجعه می كنند، وجود نوری مناسب و كافی ضروری است.
●تسهیلات گرمایشی و سرمایشی: وجود تسهیلات مناسب فصل برای گرم كردن و یا خنك كردن فضا برای افزایش آستانه تحمل بیماران و همراهان در یك انتظار چندساعته بسیار موثر است.
●سرویس های بهداشتی: در فضای ساختمان یك مطب وجود یك سرویس بهداشتی ضروری است. در این سرویس نیز می بایست تسهیلات لازم در قالب توالت فرنگی و دستگیره های مورد نیاز برای بیمارانی كه دچار معلولیت جسمی بوده و یا به جهت دردهای مفاصل پا امكان استفاده از توالت های معمولی برایشان وجود ندارد، در نظر گرفته شود.
چگونه میتوانیم با رنگ آمیزی صحیح دیوارها، مشكلات دكوراسیون را حل كنیم و ابعاد یك اتاق را بیش از آنچه هست نمایش دهیم؟ در مرحله اول، طبعا شما رنگی را انتخاب خواهید كرد كه با آنچه در ذهن دارید مطابقت داشته باشد. مهم این است كه حتا اگر رنگ مورد نظر شما سفید باشد، تمام اتاقها را باید با نوع رنگ سفید رنگ كنید تا نتیجه، رنگی یك دست باشد. این ده توصیه، در مراحل بعدی رنگ آمیزی و چیدمان میتواند مفید باشد:
1. برای ایجاد جذابیت در یك اتاق، از وسایلی كه درست همرنگ دیوار باشد استفاده نكنید. برای انتخاب رنگ دیوار، لوازم منزل خود را در نظر بگیرید و با توجه به رنگهای موجود در آن، رنگی مناسب را انتخاب كنید. به یاد داشته باشید كه تركیبات متنوع، فضایی پویا و نیرو بخش ایجاد میكند.
2. اگر برای هر اتاق رنگی مجزا در نظر دارید، فضاهای بین اتاقها مانند راهرو، ورودی و راه پله را به رنگ خاكستری ملایمی با ته رنگی از رنگ دیوار درآورید تا تبدیل رنگها به یكدیگر زیباتر شود.
3. رنگی را برای خانه خود در نظر بگیرید و آنرا در حجمهای متفاوت در اتاقها به كار ببرید. این رنگ میتواند در یك اتاق رنگ غالب، در اتاقی رنگ چند وسیله و در اتاق سوم تنها به عنوان چاشنیهایی در گوشه و كنار به كار ببرید. چنین روشی، هماهنگی را در تمام خانه برقرار خواهد كرد.
4. رنگهای روشن، با روح و متمایل به گستردگی هستند و در نتیجه اتاق را بزرگتر و روشنتر از آنچه هست نشان میدهند. رنگهای تیره گرم و فریبنده هستند و اتاقهای بسیار بزرگ، حالتی خودمانی و دوستانه میدهند.
5. اگر قصد دارید دیوارهایی را به رنگ تیره یا بسیار درخشان درآورید، بتونه كاری و آستری آن را هم از همان رنگ بزنید.
6. نقصهای معماری را با استفاده از رنگهای خنثی در دیوار، سقف و كف اتاق به طوری كه حالتی یكپارچه به خود بگیرند، برطرف نمایید.
7. برای بلند تر جلوه كردن دیوارها، رنگ آها را تا سقف به طور یك نواخت ادامه دهید و در نزدیكی سقف رنگ را با نوارهای تزئینی و مانند آن قطع نكنید. اگر سقف دارای حاشیه تزئینی یا لبه برجسته است، میتوانید این حاشیه را نیز به رنگ دیوار درآورید. رنگ روشن سقف را بلندتر جلوه میدهد.
8. برای كوتاه نشان دادن سقفهای بسیار بلند و یا تشدید حالت خودمانی یك اتاق، رنگ دیوار را از 20 تا 30 سانتی متر مانده به سقف قطع كنید و باقی آنرا به رنگ سقف رنگ آمیزی كرده یا با نوارهای تزئینی بپوشانید. تیره كردن سقف هم میتواند چنین حالتی را ایجاد كند.
9. با رنگ آمیزی دیوارهای كوتاهتر (كم عرض تر) به رنگی تیره تر از دیوارهای بلندتر میتوانید یك اتاق كشیده و باریك را عریض تر جلوه دهید.
10. اگر برای سقف اتاقی رنگ سفید را در نظر گرفته اید، برای هماهنگ كردن رنگ اتاق با سقف، اندكی از رنگ دیوار را به رنگ سفید اضافه كنید.
منبع:academist.ir
زندگی در ساختمانهای سربه فلک کشیده امروزی، همواره در پرتوهای جانفزای نور خورشید قرار ندارد
قافله پیشرفتهای بشری، از لامپهای شیشهای خانگی ساده، اکنون به سیستمهای بس مهیج نورپردازی رفته است و حتی کار را به جایی کشانده که از آن به عنوان یک علم و یک دانش کاملا سیستماتیک نام میبرند.
امروزه به خصوص نقش این علم در معماری داخلی بسیار مهم و جذاب مینماید. با افزایش كارآیی صنعت برق و امكانات تكنولوژیك مربوط به آن،استفاده از محصولات وابسته به آن نیز رشد چشمگیری داشته است؛ چنانكه باید اذعان داشت روشنایی راه را برای یك تحول در شناخت و طراحی معماری باز كرده است.
این محصولات كه مشتمل بر انواع چراغها و سیستمهای روشنایی هستند، ابزار اصلی نورپردازی را تشكیل میدهند. با تنوع این ابزار، طراحان با مسالهای مواجه میشوند و آن انتخاب صحیح وسیله نوری و تعیین محل مناسب برای آن است. چنین مشكلی پیچیدهتر از تامین كمی نور است. اگر چه لامپهای عریان قادرند نیازهای كمی نور را به آسانی مرتفع كنند، واضح است كه جنبههای دقیق تامین آسایش و نكات ظریف زیباییشناسی از عهده این وسایل ساده بر نمیآید. در حقیقت گره كار در تهیه و تامین نور نیست بلكه تنظیم منابع نوری برای خلق محیط مناسب بصری مساله اصلی است.
در بررسیهای انجام شده پیرامون استفاده افراد از نور و چگونگی نور پردازی منازل مسكونی خود، اطلاعاتی راهگشا به دست آمده است كه راه را برای راهنمایی تولیدكنندگان، طراحان و نهایتا استفادهكنندگان باز میكند یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی تولیدكنندگان، طراحان و نهایتا استفاده كنندگان باز میكند و یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی عموم به استفاده درست از منابع در اختیار میشود. ابتدا این نكات را مرور كرده و در ادامه نكاتی را درباره روشنایی عمومی از نظر میگذرانیم:
افراد مورد مطالعه در این مبحث در پاسخ به سوالی در زمینه استفاده از نور عمومی و موضعی در محل زندگی خود، اذعان دارند كه نور عمومی را بیشتر از نور موضعی در محل زندگی خود استفاده میكنند. 75درصد افراد نور عمومی و 25درصد نیز نور موضعی را مورد استفاده قرار میدهند. در مورد استفاده از انواع مختلف چراغهای روشنایی بازار، خرید و استفاده به ترتیب با 50درصد و 35درصد و 10درصد در اختیار چراغهای سقفی، دیواری و پایه دار زمینی قرار میگیرد كه این خود میتواند موید استفاده بیشتر مردم از نورهای عمومی در محل زندگی خود باشد.
رنگ غالب نورهای مورد استفاده نیز حكایت از آن دارد كه نورهای با رنگ سرد، بیشتر از رنگهای گرم در بین مردم طرفدار دارد. اكثر مصرفكنندگان و خریداران چراغهای روشنایی هنگام خرید محصول مورد نظر اولویتهایی را برای آن مدنظر خود دارند كه زیبایی منبع نور دهنده، كیفیت نوردهی آن، قیمت و نصب و نگهداری آن به ترتیب از عوامل دخیل در خرید و جذب مشتریان به محصولات است.
در اینجا به بررسی عواملی میپردازیم كه عوامل اصلی در روشنایی محیط محسوب میشوند. قابلیت دید در ناحیه تامین روشنایی مهمترین نیاز استفادهكننده در محیط است. این قابلیت به عواملی بستگی دارد كه به بعضی از آنها اشاره میكنیم:
شدت روشنایی: برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید مقیاسی از منابع روشنایی، شدت خاصی از نور را ایجاد کنند. شدت روشنایی در سراسر ناحیهای كه تامین روشنایی آن مدنظر است، باید به طور معقولی یكنواخت باشد. این به آن معنی است كه سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریك در مساحتهای زیاد است كه ممكن است در حالتی كه شخص مجبور است، از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه كند، به تطابق چشم اثر بگذارد. شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور: از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یك تجاوز كند، از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید كمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه مختل ميشود؛ همچنین ممكن است باعث خستگی چشم شود؛ زیرا در این حال باید خود را دو برابر شرایط جدید تطبیق دهد. (مانند مواقعی كه چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف میشود و دوباره به صفحه بر میگردد.) در صورت تداوم این كار چشم خسته شده و منجر به ناراحتیهایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره میشود، البته خطری دائمی به چشم وارد نمیآید.
حفظ شدت روشنایی: به منظور اطمینان از اینكه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین میشود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیز كردن چراغها اتخاذ شود. شدت روشنایی نباید هرگز به كمتر از 80 درصد مقدار توصیه شده افت كند. در طراحیهای خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی که بر اثر كهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغها به وجود آمده، شدت روشنایی اولیه بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته میشود.
كنترل خیرگی چشم: به منظور پیشگیری از ایجاد خیرگی ناراحت كننده چشم، ناشی از منابع نوری، درخشندگی آنها در زاویههای دید معمولی باید محدود شود. لامپهای بدون پوشش باعث ایجاد خیرگی ناراحت كننده چشم میشوند؛ زیرا درخشندگی آنها معمولا خیلی زیاد است. این امر در مورد لامپهای فلورسنت بدون پوشش در حالتی كه كار مداوم در زیر نور این لامپها مورد نیاز است نیز صادق است.
چراغهایی همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پایههای باریك بدون استفاده از وسایل كنترل چشم از قبیل پخشكنندهای منشوری یا شبكهای به كار میروند. با این حال در حالی كه مدت زمان قرارگیری در زیر نور لامپهای فلورسنت بدون پوشش برای مثال در راهروهای اتاق استراحت و غیره كم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعكاسات ناخواسته: برخی از انعكاسات ممكن است در كارآیی یا راحتی اشخاص اختلال ایجاد كنند؛ مثلا انعكاس نور از روی سطوح براقی كه روی آنها مطالبی نوشته شده است، معمولا این امر خارج از كنترل طراح روشنایی است؛ زیرا این مساله به وضعیت قرارگیری ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد.توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر كنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقفها و غیره از طرق زیر حاصل میشود:
الف) در نظر گرفتن ضرایب انعكاسی مناسب برای سطوح.
ب) تامین روشنایی مناسب برای سطوح.
هدف از اتخاذ این تدابیر اجتناب از تفاوتهای بیش از حد روشنی سطوح وسیع است كه در میدان دید قرار دارند؛ تفاوتهای خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشمها میشود. از طرفی در صورتیكه روشنی خیلی یكنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خستهكننده یا افسردهكننده است.
با اینكه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایهها نیز در محیط تاثیر میگذارد، شدت سایهها به وسیله نوع توزیع نور تعیین میشود. مثلا نوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایههایی با شدت زیاد میشود. در حالی كه لامپهای فلورسنت سایههای ملایم ایجاد میكنند، سایههایی با شدت زیاد معمولا مناسب نیستند به جز مواردی كه هدف ایجاد جلوههای ویژه باشد.
انتخاب مستقیم روشنایی: سیستمهای روشنایی باید به گونهای انتخاب شوند كه توزیع روشنی مورد نیاز را ایجاد كنند. این بدین معنی است كه در مورد آویز یا چراغهایی كه روی سطوح نصب میشوند، در دفاتر كار و اماكن حداقل 30درصد نور منتشره باید به طرف بالا باشد، در این صورت میتوان از كافی بودن روشنی سقف اطمینان حاصل كرد.
روشنایی غیرمستقیم: نحوه عمل این نوع روشنایی به صورت توكار است؛ در این حالت همه نورها به طرف سقف هدایت میشود و سایر سطوح اتاق، به وسیله انعكاس متقابل روشن میشود، نتیجه این امر خستهكننده است. زیرا توزیع روشنی بیش از حد یكنواخت است، همچنین این نوع روشنایی كارایی خوبی ندارد و فقط در موارد خاص باید از آن استفاده كرد.
محل قرارگیری چراغها: ترتیب قرارگیری چراغها به منظور نیل به توزیع روشنی دلخواه لازم است به گونهای باشد كه نوركافی به قسمتهای بالایی دیوارها و سقف برسد. این امر عموما نیاز به طرح قرارگیری چراغها در فواصل یكنواخت دارد تا بدین ترتیب شدت روشنایی مورد نیاز در صفحه مربوط به ناحیه تامین روشنایی حاصل شود در حالی كه ترتیب قرارگیری به صورتی است كه فواصل بین چراغها از مقدار حداكثر نسبت فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نمیكند و فاصله از دیوارها نصف این فاصله میباشد.
به منظور حصول اطمینان از اینكه روشنی دیوار كافی است چراغها را لازم است حتی نزدیكتر به دیوارها قرار داد. در مورد چراغهای با نور دهی به طرف بالا، لازم است آنها را در فاصله حداقل 150 سانتیمتر از سقف و حتی بیشتر از آن قرار داد، به طوری كه نور به طرف بالا به خوبی روی سقف توزیع شود.
رنگ و ترتیب رنگها: علاوه بر انعكاسات مناسب، سطوح باید دارای رنگهای مناسبی باشند؛ به طور كلی رنگها نباید قوی یا خیلی ضعیف باشند. رنگهای قوی میتوانند باعث خستگی مفرط چشم شوند. مخروطهای چشم در اثر خسته شدن باعث دیگر گونی تاثیر رنگها میشوند. رنگهای ضعیف نیز به همین صورت باعث خستگی چشم میشوند. ترتیب رنگها در قسمتهای اصلی داخل اماكن، بایستی ساده و غیر مزاحم باشد. در ضمن به كمك مراكز آسودن بصری (به شكل صفحات آویزان از دیوار مثل تقویم و ...) محیطی كه از نظر بصری رضایت بخش است، ایجاد میشود، از پنجرهها نیز برای این منظور استفاده میشود.
رنگهای گرم عبارتند از: قرمز، زرد، كرم، قهوهای و...
رنگهای سرد عبارتند از: آبیها و سبزها و ...
انتخاب رنگ به محیط احساسی كه تمایل به ایجاد آن است، بستگی دارد. رنگهای گرم از لحاظ بصری فصل و مهیج هستند؛ در حالی كه رنگهای سرد آرام بخش و متعادل هستند. تاثیر دیگر رنگهای گرم یا سرد روی اندازههای ظاهری اتاق است كه كوچكتر و بزرگتر از مقدار واقعی به نظر برسند. رنگهای گرم باعث كوچكتر به نظر رسیدن اتاق میشوند.
در حالی كه رنگهای سرد اتاق را بزرگتر نشان میدهند.
انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زیر بستگی دارد:
_كاری كه در ناحیه تامین روشنایی انجام میشود
_شرایط داخل اماكن
_سازگاری با سایر منابع نوری موجود مثل لامپهای نور زرد
برخی از كارهایی كه در ناحیه تامین روشنایی انجام میگیرند، نیاز به منابع نوری با بازده رنگ بسیار خوب دارند. مشخصههای منابع نوری در هر دو مورد بازده رنگ و دمای رنگ برای این كاربردها معمولا در استانداردهای مربوطه تعیین میشوند.
انتخاب دمای رنگ به شدت روشنایی بستگی دارد، در شدت روشنایی كم نیاز به دمای رنگ پایین است و در شدت روشنایی زیاد نیاز به دمای رنگ بالا. این انتخاب احتمالا پیرو این مساله است كه نور روز معادل دمای رنگ بالا با شدت روشنایی زیاد پنداشته میشود؛ در حالی كه نورش (دمای رنگ پایین كه حباب هنگام شب در اطراف آن مینشست) برابر با شدت روشنایی كم تصور ميشد.
انتخاب صحیح منابع نوری و ترتیب رنگها یك امر تجربی است، زیرا در مورد اینكه رنگهای مختلف در زیر نور منابع نوری مختلف و در محیطهای مختلف چگونه به نظر خواهند رسید جز با تجربه شخصی نمیتوان نظر داد.
رنگ نور، آن تاثیر حسی است كه به وسیله مجموعه طول موجهای مختلفی توسط چشم دریافت میشود، ایجاد میشود. رنگ نور را نباید به عنوان یك مشخصه سطوح منعكس كننده نور تلقی كرد. رنگ نورهای منعكس شده از سطوح به انتخاب نوع منبع نوری بستگی دارد. نهایتا اینكه تصمیمگیری در مورد اینكه یك سطح رنگی در زیر نور یك منبع نور خاص چه رنگي به نظر خواهد رسید با استفاده از تجربیات عملی ممكن میگردد.
منبع: tarahiememari.blogfa.com
دکوراسیونِ یک فضا، حاصل در کنار هم قرار گرفتن عناصر متعددی است . هنگامی که در میان آنها رابطه ای قابل قبول و مطلوب وجود داشته باشد، منجر به فضایی دلپذیر، زیبا و در نهایت راحت و کارا می شود.
به طور کلی می توان گفت در یک فضا عناصر به سه دسته عمده تقسیم می شوند:
1. عناصری که بیشترین هدف به کارگیری آنها در محیط ، کاربردی است . در نتیجه نقش کلیدی و خاصی را در طراحی داخلی فضا ایفا نمی کنند. به عنوان مثال هنگامی که قصد دارید برای خانه تان تلویزیون ، جاروبرقی ، یخچال و لوازمی از این قبیل را تهیه کنید، هیچ گاه با هدف دکوراسیونی اقدام به خرید آنها نمی کنید؛ بلکه ابتدا کاربرد و امکانات هر یک را بررسی کرده و سپس ظاهر وسیله را با توجه به شرایط قرارگیری در محیط و دکوراسیون آن در نظر می گیرید. البته امروزه تولید کنندگان و طراحان صنعتی علاوه بر کارایی وسیله ، به شکل ، فرم ، رنگ و به طور کلی جنبه های ظاهری آن نیز دقت بسیاری دارند و محصولاتی متنوع به لحاظ کاربرد و ظاهر تولید می کنند
2. عناصری که همزمان کاربردی و دکوراسیونی هستند. اغلب لوازم دکوراسیونی مورد استفاده در خانه ها در این دسته جای می گیرند. از آن جمله به مبلمان ، پرده ، فرش ، بوفه و غیره می توان اشاره کرد. یعنی به همان میزان که نحوه کاربرد آنها مورد توجه است ، شکل و فرم ظاهری ،رنگ ، طرح و دیگر عناصر بصری آنها نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است
3. عناصری که بیشتر نقش دکوراسیونی وتزئینی را در فضا برعهده دارند. در بررسی انگیزه انتخاب هریک از این عناصر برای محیط مورد نظر، درخواهیم یافت که اگرچه ممکن است نبود برخی از آنها خللی در فضا ایجاد نکند ولی وجود آنها به طراحی داخلی فضا بسیار کمک می کند و در واقع آنها مکمل دکوراسیون دیگر لوازم محیط محسوب می شوند. به عنوان مثال گلدان ها، ظروف تزئینی ، شمعدان ، تزئینات مختلف در قالب گل های خشک ، مصنوعی ، چینی ، مجسمه ها و غیره از این جمله اند که البته تابلوها نیز در این دسته جای می گیرند
منبع: designhome.ir
از آنجا که دیوارها گسترده ترین سطوح اصلی خانه یا هر مکان بسته دیگری هستند،هنگامی که فردی وارد فضایی می شود، عمده ترین سطوحی که در مقابل دیدگان او قرار می گیرند، دیوارهای محیط هستند.
در نتیجه میزان تأثیرگذاری شان بر محیط نیز نسبت به سطوح دیگر شامل کف ها و سقف ها به مراتب بیشتر است. لذا علاوه بر مسائل کاربردی و وظیفه آنها در تفکیک فضا و ایجاد استقلال ، به نکات دکوراسیونی و نقش آنها در این زمینه نیز باید توجه کرد.
وقتی وارد فضایی می شوید که با زیباترین و مناسب ترین لوازم دکوراسیونی مبله شده ، ولی سطوح دیوارها خالی است و کوچک ترین تدبیری برای انتخاب دیوارکوب ( به صورت عام کلمه ) اندیشیده نشده است ، خلئی در آن محیط احساس می شود که تابلوها، یکی از عمده ترین راهکارهای رفع این خلاء هستند.
تابلوها اگرچه اغلب با هدف تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند ولی در پس ظاهر این هدف ، مسئولیت های کاربردی نیز در فضا برعهده دارند. آنها جایگاه ویژه ای در تغییر حال و هوای محیط دارند و در نتیجه بر روح و روان افراد ساکن در آن مکان نیز تأثیر می گذارند.
موضوع اثر هنری، رنگ های به کار رفته در آن و حتی قاب انتخابی برای تابلو از جمله عوامل بسیار مؤثر بر محیط هستند؛ یعنی با نصب چند تابلو بر روی دیوار، با وجود تمام وقتی که صرف تهیه و چیدمان لوازم دکوراسیونی آن شده است ، می توان هماهنگی و احساس حاکم در محیط را برهم ریخت و یا برعکس ، دستیابی به هدف مورد نظر در آن فضا را تسهیل بخشید. صرفنظر از همه اینها گاهی نقش های کاربردی عظیم تری نیز به تابلوها محول می شود که از جمله می توان "تغییر ابعادظاهری فضا" را نام برد.
به عنوان مثال یکی از راهکارهای افزایش ارتفاع دیوارها به لحاظ ظاهری ، نصب دیوارکوب های عمودی و بلند است که این کار از طریق نصب یک و یا چند تابلوی بلند عمودی در فواصلی نزدیک و در کنار هم و یا چندین تابلوی هم اندازه در امتداد هم و در راستای یک خط عمودی فرضی از سقف به کف میسر می شود.
به همین ترتیب با نصب تابلویی طویل و افقی و یا چندین تابلوی یک اندازه در کنار هم می توان ، طول دیوار را به لحاظ بصری افزایش داد. به طور کلی انگیزه ایجاد قاب در دور یک اثر هنری ، برجسته تر کردن و یا به عبارت دیگر جلوه دادن به آن است. شما می توانید این مسئله را آزمایش کنید.
اگر بر روی دیواری از فضای خانه تان قابی خالی و بدون اثر هنری نصب کنید. خواهید دید که به این ترتیب فضای داخلی قاب ، اگرچه همان دیوار است ، ولی از دیگر فضاهای کناری اش متمایز شده است . پس به منظورایجاد جلوه ای بیشتر برای یک اثر هنری ، چارچوبی لازم است.
البته لازم به ذکر است برای قاب کردن یک اثر، صرفنظر از برجسته تر کردن آن ، انگیزه های دیگری نیز وجود دارد. هنگامی که از تابلو به عنوان مکملی دکوراسیونی برای لوازم دیگر محیط یاد می شود، تنها منظور خود اثر هنری نیست بلکه ترکیب آن ( اثر هنری ) با قاب و حتی یکی از آن دو می تواند این نقش را در محیط ایفا کند.
به عنوان مثال در فضایی بادیوارهای سبز و مبلمان نارنجی و زرد، به منظور حفظ هماهنگی در محیط از طریق تکرار رنگ ها، نصب تابلویی با قاب نارنجی و یا اثر هنری با رنگ آمیزی گرم مانند نارنجی ، قرمز، زرد، در کنار رنگ سبز ضروری است .
در چنین شرایطی ، ممکن است مقصود از نصب تابلو و قاب کردن آن ، نمایش دادن اثرهنری و جلوه بخشیدن به آن نباشد.پس از آن که اثر هنری مورد نظر خود را باتوجه به مشخصات فضا انتخاب کردید، نوبت به قاب کردن آن می رسد. با توجه به هدف مورد نظرتان برای نصب قاب ، به هنگام انتخاب ، پیش از در نظر گرفتن هماهنگی میان قاب و دیگر لوازم دکوراسیونی محیط، هماهنگی آن را با اثر مورد توجه قرار دهید؛ زیرا به جهت نزدیکی و حضور آن دو در یک قالب ، تأثیر بیشتری بر روی هم می گذارند.
حتی اگر در شرایطی مانند نمونه ای که در بالا اشاره شد، اثر هنری چندان مهم نباشد و تنها رنگ های موجود در آن و قاب انتخابی نقش تعیین کننده را دارا باشند که در این مورد هم رعایت هماهنگی باید در رأس موارد دیگر قرار گیرد.
اگر رنگ های به کار رفته درون اثر شما ملایم و کمرنگ است و در محیط به رنگ های شادتری نیاز است ، با انتخاب قابی به یکی از رنگ های تند و گرم هماهنگ بامحیط ، به اثر جلوه ای دیگر ببخشید.
برعکس برای آثار هنری شلوغ با رنگ های گرم و تند ، انتخاب قابی به یکی از رنگ های ملایم و یا حتی خنثی ضروری است ولی اگر برای چنین اثر هنری ، قابی به رنگ گرم و تند انتخاب کنید باید توازن را از طریق دیگر لوازم دکوراسیونی برقرار سازید وگرنه محیطی خسته کننده پدید می آید.
گاهی اثر به قدری جذاب است که انتخاب قابی جالب توجه ، نه تنها آن را برجسته تر نمی کند، بلکه از جلوه اش نیز می کاهد و با آنکه هدف طراح داخلی فضا جلب فوری نظر بیننده است .
در این شرایط چند راهکار وجود دارد:
الف ) قاب و حاشیه دور اثر را به یک رنگ تهیه کنید. البته این رنگ باید ملایم و یا خنثی باشد.
ب ) قاب را درست به رنگ دیوار برگزینید.
ج ) از قاب کردن اثر صرف نظر کنید. به این ترتیب تابلو بدون قاب بر دیوار آویخته می شود.
گذشته از رنگ ، جنس ، ضخامت ، ابعاد طرح و بافت قاب نیز بر روی اثر هنری و محیط تأثیر می گذارند. لذا انتخاب کلیه مولفه های فوق برای قاب، باید مطابق با هدف دکوراسیونی محیط صورت گیرد
منبع: designhome.ir
Last edited by karin; 24-06-2008 at 07:21.
اگر از نور کامل و طبیعی خورشید که گستردگی و کیفیت آن قابل مقایسه با نورهای دیگر نیست صرف نظر کنیم، استفاده از نور آبی مصنوعی و چراغ های روشنایی، به نیازی ضروری و همیشگی تبدیل شده است.
به خصوص نقش نورپردازی در معماری داخلی بسیار مهم و جذاب می نماید.
با افزایش کارآیی های صنعت برق و امکانات تکنولوژیک مربوط به آن، استفاده از محصولات وابسته به آن نیز رشد چشمگیری داشته است؛ چنانکه باید اذعان داشت روشنایی، راه را برای یک تحول در شناخت و طراحی معماری باز کرده است.
این محصولات که مشتمل بر انواع چراغ ها و سیستم های روشنایی هستند، ابزار اصلی نورپردازی را تشکیل می دهند. با تنوع این ابزار، طراحان با مسئله ای مواجه می شوند و آن انتخاب صحیح وسیله نوری و تعیین محل مناسب برای آن است. چنین مشکلی پیچیده تر از تامین کمی نور است.
اگر چه لامپ های عریان قادرند نیازهای کمی نور را به آسانی مرتفع کنند، واضح است که جنبه های دقیق تامین آسایش و نکات ظریف زیبایی شناسی از عهده این وسایل ساده برنمی آید. در حقیقت گره کار در تهیه و تامین نور نیست بلکه تنظیم منابع نوری برای خلق محیط مناسب بصری، مسئله اصلی است.
در بررسی های انجام شده پیرامون استفاده افراد از نور و چگونگی نورپردازی منازل مسکونی خود، اطلاعاتی راه گشا به دست آمده است که راه را برای راهنمایی تولیدکنندگان، طراحان و نهایتاً استفاده کنندگان باز می کند یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی عموم به استفاده درست از منابع در اختیار می شود.
ابتدا این نکات را مرور کرده و در ادامه، نکاتی را درباره روشنایی عمومی از نظر می گذرانیم. افراد مورد مطالعه در این مبحث در پاسخ به سؤالی در زمینه استفاده از نور عمومی و موضعی در محل زندگی خود اکثراً اذعان دارند که نور عمومی را بیشتر از نور موضعی در محل زندگی خود استفاده می کنند. 75% افراد، نور عمومی و 25% نیز نور موضعی را مورد استفاده قرار می دهند.
در مورد استفاده از انواع مختلف چراغ های روشنایی، بازار خرید و استفاده به ترتیب با 50% و 35 % و۱۰% در اختیار چراغ های سقفی، دیواری و پایه دار زمینی قرار می گیرد که این خود می تواند موید استفاده بیشتر مردم از نورهای عمومی در محل زندگی خود باشد.
رنگ غالب نورهای مورد استفاده نیز حکایت از این دارد که نورهای با رنگ سرد، بیشتر از رنگ های گرم در بین مردم طرفدار دارد. اکثر مصرف کنندگان و خریداران چراغ های روشنایی هنگام خرید محصول مورد نظر، اولویت هایی را برای آن مدنظر دارند که زیبایی منبع نوردهنده، کیفیت نوردهی آن، قیمت و نصب و نگهداری آن، به ترتیب از عوامل دخیل در خرید و جذب مشتریان به محصولات است.
در اینجا به بررسی عواملی می پردازیم که عوامل اصلی در روشنایی محیط هستند. قابلیت دید در ناحیه تامین روشنایی، مهمترین نیاز استفاده کننده در محیط است. این قابلیت به عواملی بستگی دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
شدت روشنایی:
برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید میزان منابعی از شدت روشنایی ایجاد شود.
شدت روشنایی در سراسر ناحیه ای که تامین روشنایی آن مدنظر است باید به طور معقولی یکنواخت باشد. این بدان معنی است که سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریک با وسعت زیاد است که ممکن است در حالتی که شخص بایستی از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه کند بر تطابق چشم اثر بگذارد.شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور:
از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یک تجاوز کند. از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید کمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه، مختل می شود.
همچنین ممکن است باعث خستگی چشم شود، زیرا در این حال باید خود را دو برابر با شرایط جدید تطبیق دهد. (مثل هر بار که چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف می شود و دوباره به صفحه بر می گردد). در صورت تداوم این کار، چشم خسته شده و منجر به ناراحتی هایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره می شود.
حفظ شدت روشنایی:
به منظور اطمینان از اینکه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین می شود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیزکردن چراغ ها اتخاذ شود.
شدت روشنایی نباید هرگز به کمتر از 80 درصد مقدار توصیه شده افت کند. در طراحی های خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی در نتیجه کهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغ ها، شدت روشنایی اولیه، بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته می شود.
کنترل خیرگی چشم:
به منظور پیشگیری از ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم ناشی از منابع نوری، درخشندگی آنها در زاویه های دید معمولی باید محدود شود.
لامپ های بدون پوشش، باعث ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم می شوند زیرا درخشندگی آنها معمولاً خیلی زیاد است. این امر در مورد لامپ های فلورسنت بدون
پوشش در حالتی که کار مداوم در زیر نور این لامپ ها مورد نیاز است نیز صادق است.
چراغ هایی همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پایه های باریک، بدون استفاده از وسایل کنترل چشم از قبیل پخش کننده های منشوری یا شبکه ای به کار می روند. با این حال، در حالی که مدت زمان قرارگیری در زیر نور لامپ های فلورسنت بدون پوشش برای مثال در راهروهای اتاق استراحت و غیره کم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعکاسات ناخواسته:
برخی از انعکاسات ممکن است در کارایی یا راحتی اشخاص، اختلال ایجاد کنند؛ مثلا انعکاس نور از روی سطوح براقی که روی آنها مطالبی نوشته شده است. معمولاً این امر خارج از کنترل طراح روشنایی است؛ زیرا به وضعیت قرارگیری در ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد. توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر کنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقف ها و غیره از طرق زیر حاصل می شود:
1. درنظرگرفتن ضرایب انعکاسی مناسب برای سطوح .
2. تامین روشنایی مناسب برای سطوح
هدف از اتخاذ این تدابیر، اجتناب از تفاوت های بیش از حد روشنی سطوح وسیع است که در میدان دید قرار دارند. تفاوت های خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشم ها می شود. از طرفی در صورتی که روشنی، خیلی یکنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خسته کننده یا افسرده کننده است.
با اینکه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایه ها نیز در محیط تاثیر می گذارد. شدت سایه ها به وسیله نوع توزیع نور تعیین می شود. مثلاًنوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایه هایی با شدت زیاد می شود؛ در حالیکه لامپ های فلورسنت سایه هایی ملایم ایجاد می کنند.
سایه های با شدت زیاد، معمولاً مناسب نیستند؛ به جز مواردی که هدف، ایجاد جلوه های ویژه باشد.
انتخاب مستقیم روشنایی:
سیستم های روشنایی باید به گونه ای انتخاب شوند که توزیع روشنی مورد نیاز را ایجاد کنند. این بدین معنی است که در مورد آویز یا چراغ هایی که روی سطوح نصب می شوند، در دفاتر کار و اماکن، حداقل 30 درصد نور منتشره باید به طرف بدن باشد. در این صورت می توان از کافی بودن روشنی سقف اطمینان حاصل کرد.
روشنایی غیرمستقیم:
نحوه عمل این نوع روشنایی به صورت توکار است. در این روش همه نورها به طرف سقف هدایت می شود و سایر سطوح در اتاق به وسیله انعکاس متقابل روشن می شود. نتیجه این امر، خسته کننده است؛ زیرا توزیع روشنی بیش از حد یکنواخت است.
همچنین این نوع روشنایی کارایی خوبی ندارد و فقط در موارد خاص باید از آن استفاده کرد.
محل قرارگیری چراغ ها:
ترتیب قرارگیری چراغ ها به منظور نیل به توزیع روشنی دلخواه لازم است به گونه ای باشد که نورکافی به قسمت های بالایی دیوارها و سقف برسد.
این امر عموماً نیاز به یک طرح قرارگیری چراغ ها در فواصل یکنواخت دارد تا بدین ترتیب شدت روشنایی مورد نیاز در صفحه مربوط به ناحیه تامین روشنایی حاصل شود. در حالی که ترتیب قرارگیری به صورتی است که فواصل بین چراغ ها از مقدار حداکثر نسبت به فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نمی کند و فاصله از دیوارها نصف این فاصله است.
در مورد توزیع با زاویه بسته:
به منظور حصول اطمینان از اینکه روشنی دیوار کافی است چراغ ها را لازم است حتی نزدیک تر به دیوارها قرار داد. در مورد چراغ های با نوردهی به طرف بالا لازم است آنها را در فاصله حداقل 150 سانتی متر از نصف و حتی بیشتر از آن قرار داد؛ به طوری که نور به طرف بالا به خوبی روی سقف توزیع شود.
انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زیر بستگی دارد:
1. کاری که در ناحیه تامین روشنایی انجام می شود.
2. شرایط داخل اماکن
3. سازگاری با سایر منابع نوری موجود مثل لامپ های نور زرد
برخی از کارهایی که در ناحیه تامین روشنایی انجام می گیرند، نیاز به منابع نوری با بازده رنگ بسیار خوب دارند. مشخصه های منابع نوری در هر دو مورد بازده رنگ و دمای رنگ برای این کاربردها معمولاً در استانداردهای مربوطه تعیین می شوند.
انتخاب دمای رنگ به شدت روشنایی بستگی دارد. در شدت روشنایی کم، نیاز به دمای رنگ پایین است و در شدت روشنایی زیاد، نیاز به دمای رنگ بالا . این انتخاب احتمالاً پیرو این مسئله است که نور روز معادل دمای رنگ بالا با شدت روشنایی زیاد پنداشته می شود، در حالی که دمای رنگ پایین که بشر هنگام شب در اطراف آن
می نشست، برابر با شدت روشنایی کم تصور می گردید. انتخاب صحیح منابع نوری و ترتیب رنگ ها یک امر تجربی است، زیرا در مورد اینکه رنگ های مختلف در زیر نور منابع نوری مختلف و در محیط های مختلف چگونه به نظر خواهند رسید جز با تجربه شخصی نمی توان نظر داد
منبع: designhome.ir
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)