تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 19 1234511 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 185

نام تاپيک: احمد شاملو

  1. #1

    پيش فرض احمد شاملو




    بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :

    1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
    2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
    3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید




    مرغ دریا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    برای خون و ماتیک : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرگ نازلي: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرغ باران : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بودن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پريا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نمی رقصانمت چون دودی آبی رنگ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    تنها : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از مرز انزوا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بر سنگفرش : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    کیفر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ماهی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    طرح : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ارابه ها : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    دو شبح : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    اصرار : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از نفرتي لبريز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    فریاد .. و دیگر هیچ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه -1 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    باران : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    لوح گور : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از شهر سرد : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    برف : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در دوردست : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بهار خاموش : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سفر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    باغ ایینه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    آغاز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه -2 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    تکرار : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سرودی برای سپاس و پرستش : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ايدا در آينه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پایتخت عطش : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سخنی نیست : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرگ ‚ من را : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    وصل : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزلي در نتوانستن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    رود قصیده ی بامدادی را : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از مرگ ‚ من سخن گفتم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شکاف : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از قفس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه 2 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه 3 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه 9 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه 10 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سفر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    چلچلی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرگ ناصري : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    تمثیل : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرثیه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    هملت : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سرودي براي مرد روشن كه به سايه رفت : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    كه زندان مرا باور مباد : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    صبوحی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در میدان : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه 14 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    تعويذ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بر سرمای درون : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از اینگونه مردن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    محاق : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در آميختن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ميلاد آنكه عاشقانه بر خاك مرد : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    گفتي كه باد مرده است : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    فراغی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سمیرمی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ترانه آبی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از منظر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه آخر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سرودی برای مرد روشن که به سایه رفت : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    با چشم ها : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    عشق عمومی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در این بن بست : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    من و تو ، درخت و بارون : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    که زندان مرا باور مباد : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در جدال با خاموشی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پیغام : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    و حسرتی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    صبر تلخ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سرود ششم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بازگشت : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نه عادلانه بود نه زیبا بود جهان : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    لوح گور : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    افق روشن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پریا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مادر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    رکسانا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل نا تمام : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نگاه کن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بشنوید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در این بن بست : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شبانه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در جدال آینه و تصویر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سرودِ قدیمیِ قحطسالی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    میعاد : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    عطش شانه عشق : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در انتظار سپیده دم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ما بی چرا زندگانیم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    میان ماندن و رفتن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by Atghia; 15-07-2013 at 23:29. دليل: به روز رسانی تا پست 175#

  2. 3 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض احمد شاملو

    سال و محل توّلد: 1304 تهران
    سال و محل وفات: 1379 تهران

    زندگينامه:
    احمد شاملو در سال 1304 در تهران متولد شد. تحصيلات کلاسيک نامرتبي داشت؛ زيرا پدرش که افسر ارتش بود اغلب از اين شهر به آن شهر اعزام مي شد و خانواده هزگز نتوانست براي مدتي طولاني جايي ماندگار شود. در سال 1322 به سبب فعاليت هاي سياسي به زندانهاي متفقين کشيده شد، و اين در حقيقت تير خلاصي بود بر شقيقه همان تحصيلات نامرتب. به سال 1325 براي بار نخست، در سال 1336 براي بار دوم، و در سال 1343 براي سومين بار ازدواج کرد. از ازدواج اول خود چهار فرزند دارد، سه پسر و يک دختر. احمد شاملو در سوم مرداد ماه سال 1379 چشم از جهان فروبست.


    ويژگي سخن
    شاملو امروزه يكي از شاعران نامور و نوپرداز به شمار مي رود. او در شعر، دگرگوني پديد آورد و آثاري كه از او به چاپ رسيد نشان دهنده آن است كه تحولي در سبك شعر او به وجود آمده است. او شاعري است كه از نظر طرز كار و عقيده با شاعران ديگر تفاوت بسيار دارد و در شعر او قافيه، شكل خاصي به خود مي گيرد. او از ميان شعراي معاصر ايران بيش از همه به نيما معتقد است. شاملو گذشته از شعر و شاعري از نويسندگان پر قدرت و با احساس است كه در نوشتن داستان نيز مهارت دارد و آثاري از نويسندگان خارجي را نيز ترجمه كرده است.



    آثار:
    اولين اثري که از شاملو منتشر شد، مجموعه کوچکي از شعر و مقاله بود که در سال 1326 به چاپ رسيد. پس از آن آثار بسياري از اين شاعر، نويسنده، مترجم و محقق به چاپ رسيده است که براي سهولت بر حسب موضوع تقسيم بندي مي شود: مجموعه شعر: قطعنامه، آهنگها و احساس، هواي تازه، باغ آينه، آيدا و آينه، لحظه ها و هميشه، آيدا: درخت و خنجر و خاطره، ققنوس در باران، مرثيه هاي خاک، شکفتن در مه، ابراهيم در آتش، دشنه در ديس، ترانه هاي کوچک غربت، ناباورانه، آه! مدايح بي حوصله و... مجموعه هاي منتخب: از هوا و آينه ها، گزيده اشعار، اشعار برگزيده کاشفان فروتن شوکران، شعر زمان ما: احمد شاملو، گزينه اشعار. شعر ( ترجمه ): غزل هاي سليمان، همچون کوچه اي بي انتها ( از شاعران معاصر جهان )، هايکو، ترانه شرقي و اشعار ديگر(کورکا) ترانه هاي ميهن تلخ ( ريتسوس و کامپانليس )، سياه همچون اعماق آفريقاي خودم ( لنگستن هيوز )، سکوت سرشار از ناگفته هاست ( برگردان آزاد شعرهاي مارگوت بکل )، چيدن سپيده دم ( برگردان آزاد شعرهاي مارگارت بکل ). قصه: زير خيمه گر گرفته شب، درها و ديوار بزرگ چين. رمان و قصه ( ترجمه ): لئون مورن کشيش ( بئاتريس بک )، برزخ ( ژ. روورز )، خزه ( ه. پوريه )، پابرهنه ها ( ز. استانکو)، نايب اول(روبر مرل)، قصه هاي بابام ( ا. کالدول )، پسران مردي که قلبش از سنگ بود ( موريو کايي )، 81490 ( آ. شمبون )، افسانه هاي هفتاد و دو ملت ( 3 جلد )، دماغ ( آگوتا گاوا )، افسانه هاي کوچک چيني، دست به دست ( و. آلبا )، سربازي از يک دوران سپري شده، زهر خند، مرگ کسب و کار من است ( روبر مرل )، لبخند تلخ، بگذار سخن بگويم ( دچو نگارا )، مسافر کوچولو، عيسي ديگر - يهودا ديگر! ( بازنويسي رمان " قدرت و افتخار " گراهام گرين ). نمايشنامه ( ترجمه ): مفتخورها ( چي کي )، عروسي خون ( لورکا )، درخت سيزدهم ( ژيد )، سي زيف و مرگ ( روبر مرل )، نصف شب است ديگر، دکتر شوايتزر ( ژ. سبرون ). شعر و قصه براي کودکان: خروس زري - پيرهن پري، قصه هفت کلاغون، پريا، ملکه سايه ها، چي شد که دوستم داشتند؟(ساموئل مارشاک)قصه دختراي ننه دريا، قصه دروازه بخت، بارون، قصه يل و اژدها. مجموعه مقالات: از مهتابي به کوچه، انگ از وسط گود ( مقالات سياسي، سخنراني ها و مصاحبه ها). آثار ديگر: حافظ شيراز، افسانه هاي هفت گنبد ( نظامي )، ترانه ها ( ابوسعيد، خيام، باباطاهر)، خوشه ( يادنامه شبهاي شعر مجله خوشه به مثابه جنگ شعر امروز )، کتاب کوچه و ....

    چراغي به دست‌ام چراغي در برابرم.
    من به جنگ ِ سياهي مي‌روم.
    گهواره‌هاي ِ خسته‌گي
    از کشاکش ِ رفت‌وآمدها
    بازايستاده‌اند،
    و خورشيدي از اعماق
    کهکشان‌هاي ِ خاکسترشده را روشن مي‌کند.

    فريادهاي ِ عاصي‌ي ِ آذرخش ــ
    هنگامي که تگرگ
    در بطن ِ بي‌قرار ِ ابر
    نطفه مي‌بندد.
    و درد ِ خاموش‌وار ِ تاک ــ
    هنگامي که غوره‌ي ِ خُرد
    در انتهاي ِ شاخ‌سار ِ طولاني‌ي ِ پيچ‌پيچ جوانه مي‌زند.
    فرياد ِ من همه گريز ِ از درد بود
    چرا که من در وحشت‌انگيزترين ِ شب‌ها آفتاب را به دعائي نوميدوار
    طلب مي‌کرده‌ام

  4. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض تا نفس داريم اشتباه بنويسيم

    مقاله از احمد شاملو



  6. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اينم يكي از شعراي شاملو كه من واقعا دوسش دارم


    مرگ نازلي
    نازلي! بهارخنده زد و ارغوان شكفت
    در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير
    دست از گمان بدار!
    با مرگ نحس پنجه ميفكن!
    بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
    نازلي سخن نگفت،
    سر افراز
    دندان خشم بر جگر خسته بست رفت
    ***
    نازلي ! سخن بگو!
    مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
    در آشيان به بيضه نشسته ست!

    نازلي سخن نگفت
    چو خورشيد
    از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت
    ***
    نازلي سخن نگفت
    نازلي ستاره بود:
    يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت
    نازلي سخن نگفت
    نازلي بنفشه بود:
    گل داد و
    مژده داد: زمستان شكست!
    و
    رفت...

  8. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض بر سنگفرش

    بر سنگفرش
    ياران ناشناخته ام
    چون اختران سوخته
    چندان به خاك تيره فرو ريختند سرد
    كه گفتي
    ديگر، زمين، هميشه، شبي بي ستاره ماند.
    ***
    آنگاه، من، كه بودم
    جغد سكوت لانه تاريك درد خويش،
    چنگ زهم گسيخته زه را
    يك سو نهادم
    فانوس بر گرفته به معبر در آمدم
    گشتم ميان كوچه مردم
    اين بانگ بالبم شررافشان:

    (( - آهاي !
    از پشت شيشه ها به خيابان نظر كنيد!
    خون را به سنگفرش ببينيد! ...
    اين خون صبحگاه است گوئي به سنگفرش
    كاينگونه مي تپد دل خورشيد
    در قطره هاي آن ...))
    ***
    بادي شتابناك گذر كرد
    بر خفتگان خاك،
    افكند آشيانه متروك زاغ را
    از شاخه برهنه انجير پير باغ ...

    (( - خورشيد زنده است !
    در اين شب سيا [كه سياهي روسيا
    تا قندرون كينه بخايد
    از پاي تا به سر همه جانش شده دهن،
    آهنگ پر صلابت تپش قلب خورشيد را
    من
    روشن تر،
    پر خشم تر،
    پر ضربه تر شنيده ام از پيش...

    از پشت شيشه ها به خيابان نظر كنيد!

    از پشت شيشه ها
    به خيابان نظر كنيد !

    از پشت شيشه ها به خيابان
    نظر كنيد ! ... ))

    از پشت شيشه ها ...
    ***
    نو برگ هاي خورشيد
    بر پيچك كنار در باغ كهنه رست .
    فانوس هاي شوخ ستاره
    آويخت بر رواق گذرگاه آفتاب ...
    ***
    من بازگشتم از راه،
    جانم همه اميد
    قلبم همه تپش .

    چنگ ز هم گسيخته زه را
    ره بستم
    پاي دريچه،
    بنشستم
    و زنغمه ئي
    كه خوانده اي پر شور
    جام لبان سرد شهيدان كوچه را
    با نوشخند فتح
    شكستم :

    (( - آهاي !
    اين خون صبحگاه است گوئي به سنگفرش
    كاينگونه مي تپد دل خورشيد
    در قطره هاي آن ...

    از پشت شيشه ها به خيابان نظر كنيد

    خون را به سنگفرش ببينيد !

    خون را به سنگفرش
    بينيد !

  10. #6
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض پریا

    پريا
    يكي بود يكي نبود
    زير گنبد كبود
    لخت و عور تنگ غروب سه تا پري نشسه بود.
    زار و زار گريه مي كردن پريا
    مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا.
    گيس شون قد كمون رنگ شبق
    از كمون بلن ترك
    از شبق مشكي ترك.
    روبروشون تو افق شهر غلاماي اسير
    پشت شون سرد و سيا قلعه افسانه پير.

    از افق جيرينگ جيرينگ صداي زنجير مي اومد
    از عقب از توي برج شبگير مي اومد...

    « - پريا! گشنه تونه؟
    پريا! تشنه تونه؟
    پريا! خسته شدين؟
    مرغ پر بسه شدين؟
    چيه اين هاي هاي تون
    گريه تون واي واي تون؟ »

    پريا هيچي نگفتن، زار و زار گريه ميكردن پريا
    مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا
    ***
    « - پرياي نازنين
    چه تونه زار مي زنين؟
    توي اين صحراي دور
    توي اين تنگ غروب
    نمي گين برف مياد؟
    نمي گين بارون مياد
    نمي گين گرگه مياد مي خوردتون؟
    نمي گين ديبه مياد يه لقمه خام مي كند تون؟
    نمي ترسين پريا؟
    نمياين به شهر ما؟

    شهر ما صداش مياد، صداي زنجيراش مياد-

    پريا!
    قد رشيدم ببينين
    اسب سفيدم ببينين:
    اسب سفيد نقره نل
    يال و دمش رنگ عسل،
    مركب صرصر تك من!
    آهوي آهن رگ من!

    گردن و ساقش ببينين!
    باد دماغش ببينين!
    امشب تو شهر چراغونه
    خونه ديبا داغونه
    مردم ده مهمون مان
    با دامب و دومب به شهر ميان
    داريه و دمبك مي زنن
    مي رقصن و مي رقصونن
    غنچه خندون مي ريزن
    نقل بيابون مي ريزن
    هاي مي كشن
    هوي مي كشن:
    « - شهر جاي ما شد!
    عيد مردماس، ديب گله داره
    دنيا مال ماس، ديب گله داره
    سفيدي پادشاس، ديب گله داره
    سياهي رو سياس، ديب گله داره » ...
    ***
    پريا!
    ديگه توک روز شيكسه
    دراي قلعه بسّه
    اگه تا زوده بلن شين
    سوار اسب من شين
    مي رسيم به شهر مردم، ببينين: صداش مياد
    جينگ و جينگ ريختن زنجير برده هاش مياد.
    آره ! زنجيراي گرون، حلقه به حلقه، لابه لا
    مي ريزد ز دست و پا.
    پوسيده ن، پاره مي شن
    ديبا بيچاره ميشن:
    سر به جنگل بذارن، جنگلو خارزار مي بينن
    سر به صحرا بذارن، كوير و نمكزار مي بينن

    عوضش تو شهر ما... [ آخ ! نمي دونين پريا!]
    در برجا وا مي شن، برده دارا رسوا مي شن
    غلوما آزاد مي شن، ويرونه ها آباد مي شن
    هر كي كه غصه داره
    غمشو زمين ميذاره.
    قالي مي شن حصيرا
    آزاد مي شن اسيرا.
    اسيرا كينه دارن
    داس شونو ور مي ميدارن
    سيل مي شن: گرگرگر!
    تو قلب شب كه بد گله
    آتيش بازي چه خوشگله!

    آتيش! آتيش! - چه خوبه!
    حالام تنگ غروبه
    چيزي به شب نمونده
    به سوز تب نمونده،
    به جستن و واجستن
    تو حوض نقره جستن

    الان غلاما وايسادن كه مشعلا رو وردارن
    بزنن به جون شب، ظلمتو داغونش كنن
    عمو زنجير بافو پالون بزنن وارد ميدونش كنن
    به جائي كه شنگولش كنن
    سكه يه پولش كنن:
    دست همو بچسبن
    دور ياور برقصن
    « حمومك مورچه داره، بشين و پاشو » در بيارن
    « قفل و صندوقچه داره، بشين و پاشو » در بيارن

    پريا! بسه ديگه هاي هاي تون
    گريه تاون، واي واي تون! » ...

    پريا هيچي نگفتن، زار و زار گريه مي كردن پريا
    مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا ...
    ***
    « - پرياي خط خطي، عريون و لخت و پاپتي!
    شباي چله كوچيك كه زير كرسي، چيك و چيك
    تخمه ميشكستيم و بارون مي اومد صداش تو نودون مي اومد
    بي بي جون قصه مي گف حرفاي سر بسه مي گف
    قصه سبز پري زرد پري
    قصه سنگ صبور، بز روي بون
    قصه دختر شاه پريون، -
    شما ئين اون پريا!
    اومدين دنياي ما
    حالا هي حرص مي خورين، جوش مي خورين، غصه خاموش مي خورين
    كه دنيامون خال خاليه، غصه و رنج خاليه؟

    دنياي ما قصه نبود
    پيغوم سر بسته نبود.

    دنياي ما عيونه
    هر كي مي خواد بدونه:

    دنياي ما خار داره
    بيابوناش مار داره
    هر كي باهاش كار داره
    دلش خبردار داره!

    دنياي ما بزرگه
    پر از شغال و گرگه!

    دنياي ما - هي هي هي !
    عقب آتيش - لي لي لي !
    آتيش مي خواي بالا ترك
    تا كف پات ترك ترك ...

    دنياي ما همينه
    بخواي نخواهي اينه!

    خوب، پرياي قصه!
    مرغاي شيكسه!
    آبتون نبود، دونتون نبود، چائي و قليون تون نبود؟
    كي بتونه گفت كه بياين دنياي ما، دنياي واويلاي ما
    قلعه قصه تونو ول بكنين، كارتونو مشكل بكنين؟ »

    پريا هيچي نگفتن، زار و زار گريه مي كردن پريا
    مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا.
    ***
    دس زدم به شونه شون
    كه كنم روونه شون -
    پريا جيغ زدن، ويغ زدن، جادو بودن دود شدن، بالا رفتن تار شدن
    [ پائين اومدن پود شدن، پير شدن گريه شدن، جوون شدن
    [ خنده شدن، خان شدن بنده شدن، خروس سر كنده شدن،
    [ ميوه شدن هسه شدن، انار سر بسّه شدن، اميد شدن ياس
    [ شدن، ستاره نحس شدن ...

    وقتي ديدن ستاره
    يه من اثر نداره:
    مي بينم و حاشا مي كنم، بازي رو تماشا مي كنم
    هاج و واج و منگ نمي شم، از جادو سنگ نمي شم -
    يكيش تنگ شراب شد
    يكيش درياي آب شد
    يكيش كوه شد و زق زد
    تو آسمون تتق زد ...

    شرابه رو سر كشيدم
    پاشنه رو ور كشيدم
    زدم به دريا تر شدم، از آن ورش به در شدم
    دويدم و دويدم
    بالاي كوه رسيدم
    اون ور كوه ساز مي زدن، همپاي آواز مي زدن:

    « - دلنگ دلنگ، شاد شديم
    از ستم آزاد شديم
    خورشيد خانم آفتاب كرد
    كلي برنج تو آب كرد.
    خورشيد خانوم! بفرمائين!
    از اون بالا بياين پائين
    ما ظلمو نفله كرديم
    از وقتي خلق پا شد
    زندگي مال ما شد.
    از شادي سير نمي شيم
    ديگه اسير نمي شيم
    ها جستيم و واجستيم
    تو حوض نقره جستيم
    سيب طلا رو چيديم
    به خونه مون رسيديم ... »
    ***
    بالا رفتيم دوغ بود
    قصه بي بيم دروغ بود،
    پائين اومديم ماست بود
    قصه ما راست بود:

    قصه ما به سر رسيد
    غلاغه به خونه ش نرسيد،
    هاچين و واچين
    زنجيرو ورچين!

  11. #7
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض از نفرتي لبريز

    ما نوشتيم و گريستيم
    ما خنده كنان به رقص بر خاستيم
    ما نعره زنان از سر جان گذشتيم ...

    كسي را پرواي ما نبود.
    در دور دست مردي را به دار آويختند :
    كسي به تماشا سر برنداشت

    ما نشستيم و گريستيم
    ما با فريادي
    از قالب خود بر آمديم

  12. #8
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض از مرگ ‚ من سخن گفتم

    چندان كه هياهوي سبز بهاري ديگر
    از فرا سوي هفته ها به گوش آمد،
    با برف كهنه
    كه مي رفت
    از مرگ
    من
    سخن گفتم.
    و چندان كه قافله در رسيد و بار افكند
    و به هر كجا
    بر دشت
    از گيلاس بنان
    آتشي عطر افشان بر افروخت،
    با آتشدان باغ
    از مرگ
    من
    سخن گفتم.
    ***
    غبار آلود و خسته
    از راه دراز خويش
    تابستان پير
    چون فراز آمد
    در سايه گاه ديوار
    به سنگيني
    يله داد
    و كودكان
    شادي كنان
    گرد بر گردش ايستادند
    تا به رسم ديرين
    خورجين كهنه را
    گره بگشايد
    و جيب دامن ايشان را همه
    از گوجه سبز و
    سيب سرخ و
    گردوي تازه بيا كند.
    پس
    من مرگ خوشتن را رازي كردم و
    او را
    محرم رازي؛
    و با او
    از مرگ
    من
    سخن گفتم.

    و با پيچك
    كه بهار خواب هر خانه را
    استادانه
    تجيري كرده بود،
    و با عطش
    كه چهره هر آبشار كوچك
    از آن
    با چاه
    سخن گفتم،

    و با ماهيان خرد كاريز
    كه گفت و شنود جاودانه شان را
    آوازي نيست،

    و با زنبور زريني
    كه جنگل را به تاراج مي برد
    و عسلفروش پير را
    مي پنداشت
    كه باز گشت او را
    انتظاري مي كشيد.

    و از آ ن با برگ آخرين سخن گفتم
    كه پنجه خشكش
    نو اميدانه
    دستاويزي مي جست
    در فضائي
    كه بي رحمانه
    تهي بود.
    ***
    و چندان كه خش خش سپيد زمستاني ديگر
    از فرا سوي هفته هاي نزديك
    به گوش آمد
    و سمور و قمري
    آسيه سر
    از لانه و آشيانه خويش
    سر كشيدند،
    با آخرين پروانه باغ
    از مرگ
    من
    سخن گفتم.
    ***
    من مرگ خوشتن را
    با فصلها در ميان نهاده ام و
    با فصلي كه در مي گذشت؛
    من مرگ خويشتن را
    با برفها در ميان نهادم و
    با برفي كه مي نشست؛

    با پرنده ها و
    با هر پرنده كه در برف
    در جست و جوي
    چينه ئي بود.

    با كاريز
    و با ماهيان خاموشي.
    من مرگ خويشتن را با ديواري در ميان نهادم
    كه صداي مرا
    به جانب من
    باز پس نمي فرستاد.
    چرا كه مي بايست
    تا مرگ خويشتن را
    من
    نيز
    از خود نهان كنم

  13. #9
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض ميلاد آنكه عاشقانه بر خاك مرد

    (1)
    نگاه كن چه فرو تنانه بر خاك مي گسترد
    آنكه نهال نازك دستانش
    از عشق
    خداست
    و پيش عصيانش
    بالاي جهنم
    پست است.
    آن كو به يكي « آري » مي ميرد
    نه به زخم صد خنجر،
    مگر آنكه از تب وهن
    دق كند.

    قلعه يي عظيم
    كه طلسم دروازه اش
    كلام كوچك دوستي است.

    (2)
    انكار ِ عشق را
    چنين كه بر سر سختي پا سفت كرده اي
    دشنه مگر
    به آستين اندر
    نهان كرده باشي.-
    كه عاشق
    اعتراف را چنان به فرياد آمد
    كه وجودش همه
    بانگي شد.

    (3)
    نگاه كن
    چه فرو تنانه بر در گاه نجابت
    به خاك مي شكند
    رخساره اي كه توفانش
    مسخ نيارست كرد.
    چه فروتنانه بر آستانه تو به خاك مي افتد
    آنكه در كمر گاه دريا
    دست
    حلقه توانست كرد.
    نگاه كن
    چه بزرگوارانه در پاي تو سر نهاد
    آنكه مرگش
    ميلاد پر هيا هوي هزار شهرزاده بود.
    نگاه كن

  14. #10
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در آميختن
    مجال
    بي رحمانه اندك بود و
    واقعه
    سخت
    نامنتظر.

    از بهار
    حظ ّ تماشائي نچشيدم،
    كه قفس
    باغ را پژمرده مي كند.
    ***
    از آفتاب و نفس
    چنان بريده خواهم شد
    كه لب از بوسه نا سيراب.

    برهنه
    بگو برهنه به خاكم كنند
    سرا پا برهنه
    بدان گونه كه عشق را نماز مي بريم،-
    كه بي شايبه حجابي
    با خاك
    عاشقانه
    در آميختن مي خواهم

صفحه 1 از 19 1234511 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •