ضیا عربشاهی در گفتوگو با تسنیم در خصوص حرکت علیرضا بیرانوند در بازی مقابل پدیده که هواداران پرسپولیس را به سکوت دعوت کرد، اظهار داشت: به عنوان یک ورزشی که سالها در پرسپولیس بازی کردم، حرکت او اصلاً پسندیده نبود. امثال علیرضا بیرانوندها، ضیا عربشاهیها و علی پروینها را همین هواداران تبدیل به این اسمها کردند. درست است که ما تمرین میکنیم، تلاش داریم و فوتبال بازی میکنیم، اما شرایط روحی و روانی که هواداران ایجاد میکنند، بسیار تأثیرگذار است. اگر یک هفته بهترین تمرین را هم داشته باشی، اما تمرکز و روحیه نداشته باشی، نمیتوانی کاری کنی.
وی افزود: بیرانوند نباید این حرکات را انجام بدهد و این اولین بار او هم نیست. یکی دو بازیکن دیگر هم چند بار این کار را کردهاند، چون ارزش پیراهنی که تنشان است را نمیدانند. زمانی که ما در پرسپولیس بازی میکردیم، بیرون از ایران پولهایی به بازیکنان زمان ما میدادند که به خاطر ارزش پیراهن و هواداران نرفتیم. آدم باید جنبه همه چیز را داشته باشد. وقتی خدا با او قهر میکند باید بنشیند و ببیند از کجا میخورد و زمانی هم که محبت میبیند، باید شکرگذار باشد. بیرانوند چند سال پیش که در نفت بود، چه کسی او را میشناخت؟ او در پرسپولیس بیرانوند شده است.
پیشکسوت پرسپولیس در واکنش به این مسئله که اگر در زمان شما چنین حرکاتی از سوی بازیکنی رخ میداد چه شرایطی برای او رقم میخورد، گفت: خدا را شکر میکنم زمان ما فوتبالیستهایی بودند که واقعاً فوتبالیست بودند و ادعایی نداشتند. ما در دهه 60 بازی میکردیم که هیچ تیمی حریف پرسپولیس نبود و 13 بازیکن ملیپوش داشتیم که 11 نفر میتوانستند بازی کنند و دو ملیپوش نیمکتنشین میشدند. با این حال هیچکس صحبتی نمیکرد و اعتراضی نداشت، چون علی پروین بلد بود با بازیکنان چه کار کند. اگر پرسپولیس اکنون 35 میلیون هوادار دارد، 30 میلیون آن برای زمانی است که ما در پرسپولیس بازی میکردیم. هواداران ما و استقلال در سرما و گرما میآمدند و برای بازیکنها ارزش قائل میشدند و این ارزش متقابل بود. الان اوضاع خیلی بد شده است، بازیکن راحت مصاحبه میکند که آیندهام مهمتر از تیم است، میخواهم بروم و حرمت هواداران را هم رعایت نمیکند.
عربشاهی خاطرنشان کرد: سال 62 که من از سنگاپور آمدم و پس از آن با تیم ملی به جام ملتها رفتیم، باشگاه دورتموند برای چهار سال دو میلیون دلار به من میداد. در تاج محل با من مذاکره کردند اما همان زمان گفتم من عاشق پیراهن پرسپولیس و هواداران این تیم هستم. همان سال بود که رضا احدی و حمید علیدوستی راهی آلمان شدند و به لیگ دسته دوم آلمان رفتند. دوباره سال 67 من و محمد پنجعلی پیشنهادی داشتیم که آن زمان میتوانستیم در آتیساز دو واحد آپارتمان بخریم که اکنون قیمت هر کدام از این آپارتمانها 5 میلیارد تومان است، اما باز هم حاضر نشدیم از پرسپولیس برویم.
بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی ادامه داد: آقای بیرانوند! اگر بخواهی این راه را بروی، یک شبه تمام میشوی. برای پرسپولیس که دروازهبان زیاد است و خوشبختانه آنقدرها دروازهبان خوب هستند که در تیم ملی هم جای تو را بگیرند. تو همانی هستی که خودت میگفتی در میدان آزادی میخوابیدی، این را هیچوقت فراموش نکن. علی پروین همیشه در خصوص این آدمها میگفت «گر گدا معتبر شود، از خدا بیخبر شود». خدا کند از خدا بیخبر نشوی، چون همین هواداران که تو را بالا بردند، به راحتی تو را پایین میکشند.
وی گفت: در پرسپولیس این همه دروازهبان بودهاند، هیچ وقت اینقدر ادعا نداشتند. عابدزاده، بهروز سلطانی و وحید قلیچ که فکر نمیکنم از قلیچ شرتر کسی وجود داشت، اما وقتی هواداران را میدید، همیشه سرش پایین بود. علیرضا حقیقی از نوجوانان و جوانان پرسپولیس شروع کرد و به تیم ملی هم رسید و همیشه قدردان هواداران بود. آدم باید جنبه داشته باشد، اما یکسری فوتبالیستهای ما جنبه ندارند. خودم آنقدر قدردان هواداران هستم و به حضورم در پرسپولیس افتخار و اکنون سینه سپر میکنم و میگویم 13 سال در پرسپولیس بازی کردم.
به گزارش "ورزش سه"، علیرضا بیرانوند دروازه بان ملی پوش پرسپولیس که روز گذشته جو سنگینی را در استادیوم آزادی علیه خود می دید، جنجال را از درون زمین تا رختکن ادامه داد تا روزهای سختی را پیش پای خود بگذارد.
او که در پایان بازی با سایپا از یک تصمیم مهم برای زندگی خانوادگی و پیوستن به تراکتورسازی برای خدمت سربازی و لژیونر شدن خبر داده بود، بنا به آنچه انتظار میرفت، با واکنش منفی و سرد هواداران پرسپولیس مواجه شده بود و در نیمه دوم بازی دیروز طاقت از دست داد و در توپی که آن را دو ضرب مهار کرده بود با دست راست علامتی به هواداران جایگاه تیفوسیها فرستاد که این حرکت از دید دوربینها دور نماند و تصویر بیرانوند در حال تقابل با هواداران سرخپوش به سرعت، مرزها را در نوردید.
اما در حالی که تصور می شد بیرانوند با مسلط شدن به اعصابش به این قائله خاتمه دهد، او پیش از ترک میدان و در ورودی تونل منتهی به رختکن، این بار در تقابل با هواداران روبروی جایگاه نیز علامت هیس نشان داد تا مشخص شود چالش او با پرسپولیس و پرسپولیسیها همچنان پابرجاست. بنا بر آنچه که در اخبار منتشر شده است بیرانوند در پایان بازی با ناراحتی تمام در رختکن واکنشهای تندی نشان داد که با برخورد سیدجلال حسینی و در ادامه کریم باقری نیز همراه بوده است؛ بیرانوند که به شدت نسبت به شعارها شکایت داشت با داد و بیداد خود این موضوع را به رختکن کشانده بود که ابتدا سیدجلال که از طریق یکی دیگر از بازیکنان متوجه حرکت هیس او شده بود با جملات خود به او حمله کرد و بابت این رفتار بچه گانه او را مورد شماتت قرار داد. بیرانوند که به دنبال راهی برای تبرئه خود بود، با اعلام اینکه مگر چه گناهی مرتکب شده بار دیگر صدای خود را بلند کرد که دیگر بازیکنان و از جمله کریم باقری نیز به او حمله کرده و از دروازهبان ملیپوش این تیم خواستند مشکل خود را در باشگاه حل کند و دست از این رفتار بردارد.
حالا با تقبیح عمومی این حرکت، برانکو ایوانکوویچ نیز زیر فشار هواداران است تا این دروازهبان را با تنبیه انضباطی مواجه کند؛ دروازهبانی که میخواهد شماره یک تیم ملی در جام جهانی روسیه باشد و شاید همین مساله برای او یک حاشیه امنیت خاص ایجاد کرده است؛ اما در شرایطی که تمرین ریکاوری پرسپولیس از دقایقی دیگر در ورزشگاه خیریه عمل آغاز میشود، به نظر میرسد روزهای سختی در انتظار بیرانوند باشد؛ چراکه اینطور به نظر میرسد که او مسیر خروجش را از این باشگاه ریل گذاری کرده و این مساله با توجه به بسته بودن دو پنجره نقل و انتقالاتی پرسپولیس قطعا کادرفنی، بازیکنان و هواداران غیر قابل قبول و گذشت است.
تصمیمی که در این مقطع اصلا به نفع او نخواهد بود و مطمئنا هر تصمیمی از سوی برانکو میتواند زنگ خطر بزرگی برای او در آستانه جام جهانی محسوب شود. سرمربی کروات سرخپوشان که بعد از اطلاع از حواشی عجیب او در دیدار مقابل پدیده اعلام کرده بود با گلر جوان تیمش برخورد خواهد کرد تاکنون نشان داده در خصوص بحث بیانضباطی شاگردانش کوتاه نخواهد آمد و این مساله را در قبال ستارههایی مثل پیام صادقیان، فرناندو گابریل و رامین رضاییان به خوبی نشان داده بود. بیرانوند که رفتار غیرحرفهای او پیش از این نیز دردسرهای بزرگی برایش شکل داده بود و حتی به اخراج و سکونشینی در نفت تهران منتهی شده بود، این بار در صورت تداوم و تکرار رفتاری که طی هفتههای اخیر در پیش گرفته احتمالا باید قید حضوری ثابت در ترکیب پرسپولیس و به طبع آن تیم ملی را نیز بزند. ذخیره شدن او در این مقطع محتملترین تصمیم انضباطی است که برانکو در خصوص بازیکن جدایی طلبش خواهد گرفت و تداوم این اتفاق میتواند ضمن ایجاد شرایط روحی و روانی نامساعد برای او، شرایط حضور در جام جهانی و دریافت پیراهن شماره یک را نیز به خطر بیندازد تا عواقب این رفتار گریبانگیر او شود.
این اتفاق درشرایطی رخ خواهد داد که رختکن هم پشت بیرانوند نیست.
به نام خداوند دلهای ســــــــــــرخنوشته شده توسط Life24 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علیرضا بیرانئند با حرکت دیروز در مقابل هواداران ما، مرگ محبوبیت فوتبالی خودش رو آغاز کرد و به هاشمی نسب پیوست.
پرسپولیس برانکو مستقل از نام بازیکنها هست و اونها باید به پوشیدن این پیراهن افتخار کنند.
امیدوارم پروفسور رفتاری قاطع از خودش نشون بده و راداشوییچ رو درون دروازه بذاره به هر قیمتی.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، با قطعیت جدایی علیاکبر طاهری از بدنه مدیریت باشگاه پرسپولیس و کنار رفتن او از هیأت مدیره این باشگاه حالا مسئولان وزارت ورزش و جوانان و در رأس آنها مسعود سلطانیفر وزیر ورزش با اتخاذ تدابیر جدید و ویژه به دنبال تزریق تفکری نو، حرفهای و آشنا به مدیریت روز فوتبال دنیا به باشگاه پرسپولیس است.
در همین راستا و با تدابیری که وزیر ورزش در جلسات متعدد اندیشیده ارتباطهایی با مهدی مهدویکیا و وحید هاشمیان دو پیشکسوت ارزنده باشگاه پرسپولیس به جهت حضور در هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس برقرار شده است.
این دو پیشکسوت مطرح که تجربه سالها بازی در بالاترین سطح فوتبال دنیا را دارند سالها تجربه بازی در پرسپولیس را هم در کارنامه دارند و به جهت تجربیات ملی و بینالمللی آنها به خاطر اضافه شدن اندیشههای نو به هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس در نظر گرفته شدند.
عدم تفکر حرفهای در سطح مدیریت کلان باشگاههای پرطرفدار به خصوص پرسپولیس در سالهای اخیر باعث شده تا ضررهای مادی و معنوی زیادی به این باشگاه متحمل شود و بدون شک تزریق تفکرات نو، جدید و بینالمللی میتواند باشگاه پرطرفداری همچون پرسپولیس را از گرداب مشکلات مدیریتی رهایی ببخشد و قطعاً مسئولان ارشد وزارت ورزش و جوانان با علم بر این موضوع به دنبال حضور تفکرات نو در سطح کلان مدیریتی رفتند.
مذاکرات با این دو پیشکسوت مطرح در سطح خوبی انجام شده و به نظر میرسد جوانگرایی این بار نه در سطح بازیکن بلکه در سطح مدیریت مدنظر وزیر ورزش و جوانان و مشاوران است که باید این موضوع را به فال نیک گرفت که علاوه بر تفکرات فنی بینالمللی میتوان با اتخاذ چنین تصمیماتی و به خدمت گرفتن پیشکسوتان مطرحی همچون مهدویکیا و هاشمیان که تجربه سالها بازی در بالاترین سطح اروپا را در اختیار دارند به دست آورد.
خیلی خوب شد تیم نتیجه میگیره و پر گل
تا طارمی و بیرانوند متوجه بشوند که تیم بازیکن محور نیست و بود و نبود چند تا بازیکن تیم رو خراب نمیکنه
آیا بیرانوند بابت رفتارش عذرخواهی کرد؟
به گزارش "ورزش سه"، پس از برگزاری مراسم قرعه کشی مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، صدرنشینان ایران و امارات و یکی از تیم های قدرتمند قطری در گروه C قرار گرفتند.
لیگ قهرمانان آسیا 2018؛
گروه C: جدال پرسپولیس با یاران ژاوی و صدرنشین امارات
پرسپولیس ایران باید در گروه C لیگ قهرمانان به مصاف رقبایش برود.
پرسپولیس ایران
قهرمان فصل گذشته و بهترین تیم 3 فصل اخیر ایران طبیعتا نماینده کشور ما در سید یک است. شاگردان برانکو که در فصل جاری هم با اختلاف امتیازی مناسب صدرنشین لیگ خلیج فارس هستند، با تجربه قابل قبولی که از حضور در بین 4 تیم برتر آسیا در فصل گذشته کسب کردند، بدون تردید در مسابقات فصل آینده رسیدن به فینال را هدف می گیرند. اتفاقی که با محرومیت های نقل و انتقالاتی و حواشی اخیر این تیم، مطمئنا دشوارتر از هر زمان دیگری خواهد بود.
السد قطر
قدرت همیشگی و سنتی فوتبال قطر را می توان خطرناک ترین تیم سید دوم لیگ قهرمانان دانست. البته السد در این فصل رقبای دیرینه اش در لیگ قطر را قوی تر از همیشه می بیند. در پنج هفته اخیر آنها هر 2 بازی رودررو مقابل الدحیل و الریان را واگذار کرده اند و همین باعث شد که پشت سر همین دو تیم در رده سوم لیگ قطر جای بگیرند. السد فصل پیش هم پس از الجیش، نایب قهرمان لیگ ستارگان شد. این تیم مسابقات فصل گذشته ی لیگ قهرمانان را به خاطر شکست در پلی آف مقابل استقلال ایران در ورزشگاه آزادی از دست داد.
الوصل امارات
صدرنشین فعلی فوتبال امارات که به خاطر یک گل زده ی بیشتر در جدول بالاتر از العین قرار گرفته، در فصل پیش روی لیگ قهرمانان سومین نماینده امارات است. الوصل که اخیرا به فرم خوب سال های نه چندان دور خود بازگشته، در فصل قبل لیگ امارات در رده ششم ایستاد ولی به خاطر محرومیت گسترده باشگاه های اماراتی از حضور در لیگ قهرمانان، جواز حضور در مسابقات این فصل را به دست آورد.
برنده نسف قارشی/الفیصلی
نسف قارشی که به مقام نایب قهرمانی فصل گذشته ی لیگ ازبکستان دست یافت، باید به مصاف الفیصلی اردن برود تا چهارمین تیم این گروه مشخص شود اما بعید به نظر می رسد که تیم چهارم جدول لیگ اردن بتواند حریف نسف قارشی شود.
به گزارش" ورزش سه" پرسپولیس در گروه C مسابقات لیگ قهرمانان آسیا با کنار تیم های السد قطر ، الوصل امارات و برنده بازی اردن و ازبکستان همگره شد.
4 بازی در 14 روز برای سرخ ها
پرسپولیس و 15 روز سخت در اسفندماه
پرسپولیس با توجه به برنامه مسابقات لیگ قهرمانان آسیا یک اسفندماه فشرده را در پیش رو خواهد داشت چرا که باید در عرض پانزده روز در 4 بازی به میدان برود.
در صورتی که برنامه های نیم فصل دوم رقابت های لیگ برتر تغییر نکند پرسپولیس در اسفند ماه باید 4 بازی دشوار را انجام بدهد و نکته جالب اینجا است که این تیم باید در 15 روز 4 بازی بکند. این تیم روز اول اسفند با السد قطر بازی خواهد کرد و روز 5 اسفندماه نیز در اهواز میهمان فولاد خوزستان از هفته 24 رقابت های لیگ برتر خواهد بود. بر اساس برنامه اعلام شده لیگ برتر دربی پایتخت قرار است روز دهم اسفند ماه برگزار شود و اگر این اتفاق بیفتد پرسپولیس 4 روز بعد از دربی نیز باید به مصاف الوصل امارات برود.
این در حالی است که بعد از این بازی های فشرده و از اواخر اسفند بازی های تدارکاتی تیم ملی نیز آغاز شده و به نظر، پرسپولیس با وجود داشتن بازیکنان ملی پوش با دشواری های زیادی در آماده سازی و ریکاوری بازیکنانش مواجه شود.
به بهانه قهرمانی پرسپولیس در نیم فصل لیگ برتر و نگاهی به قهرمانی آسیا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علی پروین لقب سلطان را از جباری ندزدیده است. علی پروین زره ای دارد از طلا که او را همواره متمایز کرده بود. مردی که اعتقاد داشت پرسپولیس باید بجنگد و فوتبال برای پرسپولیس معنایی برای دوستی ندارد. سلطان در یک جمله معروف می گفت «من هیچ وقت به تیم حریف تبریک نمیگم، معنی نداره تیمم ببازه به حریف تبریک بگم». علی پروین راست می گفت، پرسپولیس سالهاست در حال جنگیدن است. آنقدر زخم زده اند و افتاده است که امروز نه پنالتی های بادآورده دقیقه 96 حریفان صدرنشینی اش را به خطر بیاندازد و نه پنالتی های مضحکی که علیه شان گرفته می شود آن ها را به دردسر بیاندازد. آژیر قرمز تنها یک هشدار نبود، بخشی از تاریخ ایران بود که نسل به نسل، سینه به سینه تعریف خواهد شد. صدایی که اینگونه چند دهه پیش را تسخیر کرده بود «علامتی که هم اکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله انجام خواهد شد. محل کار خود را ترک کنید و به پناهگاه بروید». جمله ای دلهره آور برای دهه ای که اگر مفهوم آژیر قرمز را درک نکرده اند امروز می توانند با خیال راحت آن را در زمین مسابقه ببینند.
طرفداری- هفتم ژوئیه 2010 بود. روزی که ژرمن ها در نیمه نهایی جام جهانی در استادیوم موسا مابیدا مقابل تک گلی که از کارلس پویول دریافت کرده بودند مقابل اسپانیا شکست خوردند. حتی شکست دادن اروگوئه در ورزشگاه نلسون ماندلا و کسب مقام سومی هم از سرافکندگی مردان آلمان نکاسته بود. روزی که ژرمن ها به مقام سومی جام جهانی رسیده بودند اما آنقدر شرمسار بودند که بدون اطلاع دادن به مردمشان افریقای جنوبی را ترک کردند و شبانه به خاک مونیخ بازگشتند. مقام سومی جام جهانی برای خیلی از تیم ها و ملت ها افتخاری بزرگ محسوب میشد اما گویی برای ژرمن ها اینگونه نبود. آنها به آلمان بازگشته بودند اما بدون استقبالی. تنها تصاویری که مخابره میشد چندتصویر درهم شکسته در فرودگاه بود که بازیکنان آلمانی چمدان به دست با سری پایین خودشان را به اتومبیل شان می رساندند. مساله آنجا بود که مردان آلمانی بدون آنکه توجیهی داشته باشند انتظارات را از هواداران شان به شکلی تحسین برانگیز بالا برده بودند. همه فوتبال دوستان به خوبی می دانستند شکست مقابل اسپانیا هرگز یک فاجعه محسوب نمی شد نشان به آن نشان که اسپانیا قهرمانی جام جهانی شد اما این مساله هم ذره ای از سرافکندگی بازیکنان آلمان کم نکرده بود.
نیم فصل به پایان رسید و پرسپولیس طبق عادتی که در این سالها به هواداران اش داده باز رکورد شکسته است. پرسپولیس باز هم برد همانطور که هواداران خوش ذوق اش بادی در غبغب می اندازند و می گویند «همان همیشگی». تفاوتی ندارد خوزستان سنگ پرتاب کند یا رشت امان کاپیتان حسینی را آنگونه ببُرد که حسین ماهینی شبانه توییت بگذارد و بنویسد این برد تقدیم به کاپیتان جلال حسینی. آنها در آزادی و بیرون از آزادی پیروز می شوند. پرسپولیس تبدیل به یک ماشین جنگی شده که به بیرون از تهران می رود امتیازات را درو می کند و برمی گردد، و داخل خانه شان به همان جمله برانکو ایوانکوویچ باید اکتفا کرد «میزبان خوبی هستیم اما هرگز اجازه نمی دهیم مهمان مان به خانه مان بیاید کتک مان بزند و برود». سومین فصل هم نسبتا رویایی دارد سپری می شود. در این وانفسا دیگر تفاوتی ندارد دکتر طاهری به چه دلیلی رفته باشد و با چه توصیه ای حمیدرضا گرشاسبی بر صندلی مدیریت تکیه بزند، یا از محرومیت مهدی طارمی چندماه دیگر مانده و یا علیرضا بیرانوند می ماند یا نمی ماند. آنچه که اهمیت دارد درخشش علی علیپور و اوج گیری محسن مسلمان و مهم تر از آن تمدید قرارداد برانکو ایوانکوویچ است.
با صراحت پیشبینی کردن نشان از تفکری کوچک دارد اما باید اعتراف کرد پرسپولیس بی تردید چندهفته زودتر قهرمانی خود را جشن می گیرد، به قول هواداران امروزی که دوباره خواهند گفت «همان همیشگی». اما مساله برای پرسپولیس فراتر از نگاه به لیگ برتر ایران شده است. قدمی که پرسپولیس ِ برانکو در این سالها برداشته سقف رویای هواداران را به شکلی ارتقا داده است که از عهده هیچ کدام از مربیان پیشین پرسپولیس برنیامده بود. از مربیانی که با ماژیک روی تخته، برد مقابل رقیب سنتی را می نوشتند تا مربیانی که برای نایب قهرمانی سجده شکر سر داده بودند. جمله ای کلیشه ای اما مملوس تر از گذشته برای پرسپولیس امروز رسمیت پیدا کرده است؛ «قهرمانی در آسیا». این دیگر رویا نیست، آنقدر دست نیافتنی نیست که از عهده پرسپولیس برنیاید. شکست در نیمه نهایی مقابل الهلال اتفاق تلخی بود اما در پشت آن اتفاق مسائلی نهفته است. این اتفاق زمانی ارزش بیشتری پیدا می کند که فراموش نشود که در مرحله گروهی پرسپولیس با اما و اگر صعود کرده بود. شکست مقابل الهلال در نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا همان اندازه که زننده بود یک اتفاق مهم دیگری را در درون اش داشت. و آن هم اندوه بازیکنان پرسپولیس و برانکو پس از بازی بود. شاگردان برانکو هرگز پا عقب نکشیدند حتی وقتی حذف شان در بازی رفت تکمیل شده بود، آنها یک لحظه به این فکر نکردند که حضور در نیمه نهایی پایان قصه است حتی وقتی پنالتی اشتباه علیه شان در بازی برگشت گرفته شد و عملا کارشان را یکسره کرده بود. آنها هرگز چنین تفکری نداشتند که خواب نیمه نهایی را هم هواداران شان نمی دیدند. آنها تا آخرین ثانیه هم به رغم حذف جنگیدند.
انتقادی که به صدرنشینی پرسپولیس می شود همان جمله کلیشه ای است که می گویند «لیگ مدعی ندارد». اعتقادی وجود دارد مبنی بر اینکه لیگ برتر خالی از مدعی است. بیاییم روراست باشیم، در نگاه اول آن جمله کلیشه ای درست و منطقی به نظر می آید. تیم شایسته لیگ آزادگانی که امسال به لیگ برتر صعود کرده، شده است مدعی صدرنشینی. سپاهان و زلاتکو کرانچار آنگونه جوان گرایی کرده اند که حتی گرفتن سهمیه هم غیرممکن که نه اما سخت به نظر می رسد. تراکتورسازی با محرومیتی که گریبان اش را گرفته است و اختلافاتی که از باشگاه مخابره می شود عملا هیچ شباهتی به مدعی ندارد. استقلال تهران هم شاید خوش بینانه نگاهی به جام حذفی داشته باشد و رتبه ای آبرومند در انتهای فصل. ذوب آهنِ امیر هم هیچ نشانی از مدعی ندارد، نه ذوب همان ذوبِ سابق است و نه ژنرال همانند گذشته جاه طلب است. با احترام به پیکان تهران، فولادخوزستان، پدیده مشهد چنین تیم هایی هم آنطور که باید نمی توانند ادعای قهرمانی داشته باشند.
این انتقادی به صدرنشینی پرسپولیس بود که از سوی کارشناسان، پیشکسوتان، خبرنگاران و حتی هواداران مطرح شده است اما سوال اینجاست که آیا استقلال که باعلیرضا منصوریان سودای قهرمانی را در سر داشت می توانست مقابل پرسپولیس برانکو بایستد؟ با علم بر اینکه در یکی دو فصل پیش علیرضا منصوریان با نفت تهران و استقلال تهران مقابل پرسپولیس ِ برانکو نتایج بسیاری مناسبی را کسب کرده بود. اما قرار بر این است رک باشیم. آیا علیرضا منصوریان با همراهی علی چینی و محمدخرمگاه توان ایستادگی مقابل پرسپولیس و کادرفنی کلاس جهانی اش را داشت؟ آیا اختلاف استراتژی های منصوریان و برانکو برای هواداران دو تیم مشهود نبود؟ آیا استقلال با مربی دویست و هشتاد هزار دلاری می تواند مقابل یکی از برترین تیم های تاریخ پرسپولیس و مربی یک میلیون دلاری اش بایستد؟ این یک شوخی زشت با هواداران فوتبال است، یک سواستفاده از احساس هواداران است.
استقلالِ منصوریان و استقلالِ شفرد تنها یک تفاوت دارند. پیشرفتی که پرسپولیس را از دامان افشین پیروانی، علی دایی، حمیدرضا استیلی و حتی یحیی گل محمدی رها کرد امروز گریبان استقلالی را گرفته است که هواداران اش از امیر و صمد و پرویز به ستوه آمده بودند. لازم بود علیرضا منصوریان درس عبرتی شود برای پاشازاده ها و مجیدی ها که سودای نشستن بر روی نیمکتی را دارند که سالها در حال درجا زدن بود. ورود یک مربی خارجی در استقلال شاید جا پای پرسپولیسی باشد که معنای پیشرفت را آهسته آهسته به هواداران و فوتبال دوستان نشان داد. حال با این تفاسیر کدام هواداری می تواند به صدرنشینی پسران ِبرانکو ایرادی وارد کند؟ آیا سبک بازی پرسپولیس تحسین برانگیز نیست؟ آیا قدرت تاکتیک پذیری شاگردان برانکو به وضوح مملوس نیست؟
چهارسال بعد آلمان ها بازگشتند و کرکره مهد فوتبال را آنگونه پایین کشیدند که فیلیپه اسکولاری به همراه کاپیتان های اول، دوم و سوم تیم اش، و پیرمرد جام به دستِ روی سکوها شرمسارترین لحظات قرن را تجربه کنند. ژرمن های بی رحم در روزی که عطر کودسال مکزیکی در ماراکانا برخواسته بود مقابل آرژانتین هم پیروز شدند و اینبار با استقبال میلیونی به خانه هایشان بازگشتند. مساله تفاوت فوتبال ملی و باشگاهی نیست، مساله حتی تفاوت تورنمت جام جهانی با جام باشگاه های آسیا هم نیست، بلکه مساله ای که حائز اهمیت است سطح تفکر تیمی و در مقابل انتظاراتی که در هواداران پدید می آید است. تفکری حرفه ای که مربی به بازیکنان القا می کند. امروز شاید صدرنشینی لیگ برتر با همه شیرینی ای که برای هواداران پرسپولیس دارد آن رویدادی نیست که باید باشد، سقفی رویای هواداران پرسپولیس اعجاب آور اوج گرفته است، انگار که دیگر هیچ آرزویی غیر ممکن نباشد.
مایکل جردن می گوید: «من بیش از 9000 شوت در بازی هایم داشتم. تقریباً 300 بازی را باختم. 26 بار به من اعتماد کردند که شوت برد را بزنم و آنها را از دست دادم. من بارها و بارها در زندگی ام باختم. به همین دلیل است که موفق می شوم». حال بازنده های همیشگی همان بازیکنان پرسپولیس هستند که امروز با تفکری نسبتا اروپایی و اصولی محترم تر و هدفی بزرگ تر پیش می روند.
چه بسا اگر آقای حسین هدایتی به شهرت کافی رسیده اند پرسپولیس را راحت بگذارند، و اگر آقای جعفر کاشانی با مصاحبه های دلخراش اش دخالتی در امور فنی نداشته باشند و جناب حمیدرضا گرشاسبی پرقدرت تر از از مدیر پیشین به کار خود رسیدگی کند تردیدی نیست که پرسپولیس ِ برانکو این بار نیمه نهایی آسیا را هم به سلامت عبور می کند. لحظه ای که پرسپولیسی ها همانند ژرمن ها بازگشته بودند اما مردمی ساده لوح به خیال پایان یک رویا برای مهاجم سعودی ها جشن گرفتند و هزاران کامنت «مبروک سیدی» در شب تحقیر ملت ایران سر داده بودند، جایی که صدای آژیر قرمز را نشنیدند، جایی که آنها این موضوع را درک نکردند که دیگر سقف رویایی برای تیمی که ایستاده در صدر است وجود نخواهد داشت.
همه بدبختی تیم سر همین طارمی هست
جریمه مالی و محرومیت از نقل و انتقال تقصیر طارمی هست
بعد هم جای جبران، ول کرده رفته
این فوتبال دیگه به درد نمیخوره
همه چی شده پول... ادم حالش بهم میخوره میبینه برای پول مردم این کارها میکنند
کیف کرده اینجا اومده تو خارج فوتبال بازی کنه
حداقل اگر میرفت یه لیگ درست حسابی اروپایی گله ای نداشتیم
نمیدونم شاید بهش حقوق نمیدادن
براش آرزوی موفقیت میکنم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)