شرایط 4/5 هزار سال پیش رو با الان مقایسه کردن چندان منطقی نمیاد
اگه همین سیستم تجزیه مرتب تکرار بشه شاید در یک جغرافیای کوچیک 100 ها گروه به وجود بیان که شاید اولین گرفتاری درگیر شدن بر سر منابع باشه . همیشه یک کلانتر نیاز داریم وگرنه مثه اقوام چادر نشین و بیابانگرد باهمدیگه درگیر خواهیم بود. اینکه فلان کلانتر پارتی بازی میکنه یا عدالت محور نیس تقصیره ماست که اونو تحمل میکنیم . اگه قرار نباشه یه ملت از حقوق خودش دفاع کنه بیگانه میاد برای ما کلانتر فاسد رو برکنار کنه؟ همینطوری نشستیم دس رو دس گذاشتیم میگیم ظلم میشه بهمون - خیلی اوضاع خرابه ! بدبختیه تاریخی ملت ایران اینه که همیشه دنبال یه قهرمان میگرده که بیادو نجاتش بده و اوضاع رو دگرگون کنه . در صورتی که تنها خوده مردم هستن که قادرن همچین کاری بکنن . تجربیات زیادی در تاریخ وجود داره که میشه ازش درس گرفت . یکیش قرون وسطا در اروپا و در نهایت بیرون راندن (برخی) از قدرت . اونام اگه نشسته بودن دعا میکردن یکی بیاد نجاتشون بده الان وضعشون مثه ما بود
مثلا در شبیه جزیره عربستان قبل از موضوع یکپارچگی زیر لوای اسلام همواره باهمدیگه گلاویز بودن 4 ماه از سال رو اتش بس اعلام میکردن برای تجهیز و تجدید قوا + مراسم مکه رفتن و پرستیدن بتهاشون و بعد از اون دوباره همون اش و کاسه.
اما در کشورهایی که حکومت مرکزی داشت مثه ایران یا روم مردم کمتر باهمدیگه درگیر میشدن. در نتیجه علم و هنر شروع به رشد کرد . چون انرژی و منابعی که مردم داشتن بجای درگیر شدن با هم صرف این امور میشد در واقع نگاه و توجه به این سو بود این هم بخاطره وجود یک کلانتر بود که امنیت نسبی رو برقرار کرده بود . اما سایر قومیت ها که کارشون پرسه زدن در کوه و دشتو دمن بود به ترقی جامعه بشری هیچ کمکی نکردن و نبایدم توقع داشت چون شهرنشین نبودن تا حداقل امکانات رو داشته باشن و تنها منتظر فرصت بودن غارتی بکنن تا بتونن شکمشون رو سیر کنن.
اگه کسی کلا سر ناسازگاری داشته باشه یه هیچ صراطی مستقیم نیست . بلاخره طبیعت انسان و مسیر پیشرفتش با انزوا در تضاد هست . هر گروهی ناچار به تعامل با دیگران هست وگرنه نیازهاش انچنان که باید برطرف نمیشه (مثل 15 سال تحریم بودن ما نتیجه انزوا). در واقع تعریف ملت اینه که گروهی از انسانها هستن با منافع مشترک. اقوام بیابان گرد در خاورمیانه و اسیا و جنگلی ها در اروپا برای تامین نیازهای خودشون مجبور شدن شهرنشین بشن . بنظرت ممکنه این سیکل و پروسه جهت عکس به خودش بگیره؟
مثلا در استان بویراحمد طایفه های مختلف بگن ما میخوایم سرخود باشیم و کلانتر هم قبول کنه . اولین درگیری بین خودشون در تقسیم اب - زمینهای حاصل خیز - معادن مختلف خواهد بود . مورد دوم تامین اب برق گاز - نیاز به نیروگاه - پالایشگاه (در صورت داشتن منابع زیرزمینی و یا اگر کسی قبول کنه بهشون بفروشه . اگرم بفروشه رقم بسیار بالاس و یک استان معمولی از پس مخارجش برنمیاد) - و هزاران مشکل دیگه . و از همه بدتر تضعیف بنیه نظامی - کم نیستن کشورهایی که هنوز چشم طمع به این خاک دارن . و در اولین فرصت طوری بر اون گروه کوچک و ناتوان که حتی نیازهای اولیه خودش رو هم نمیتونه به تنهایی تامین کنه مسلط میشن که شاید در ظاهر مستقل باشن اما در باطن عروسک خیمه شب بازی قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای خواهند شد , و ناچار به باج دادن خواهند بود . پس چه بهتر که اگه ادم قراره سیلی بخوره از پدره خودش بخوره تا یه بیگانه.
یه نگاهی به تاریخ یوگوسلاوی سابق بندازین ببینید قبل از فروپاشی چی بود . و بعد از اینکه غربی ها به چندین کشور تقسیمش کردن چی شد.
بنده اصلا و ابدا ذهنیت مذهبی ندارم که خیال کنید دارم از اقای بزرگ حمایت میکنم . تنها چیزی که برام مهمه کشور و مردم خودمون در درجه اول و بعد سایر انسانهاس.
یه دوست تبریزی گفت چرا انقد از خلیج فارس میگن اما به دریاچه ارومیه توجه ندارن . بش گفتم بیا باهمدیگه بریم اداره کل محیط زیست . اخرش بهانه گرفت و نیومد! عزیزم جدی باش به حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه. اونها سالهاس مارو امتحان کردن و متاسفانه بخارو غیرتی در ما نیافتن.
چو خواهد دشمنی بنیاد قومی را براندازد
نخست ان جمع را از هم پریشان و جدا سازد
چو تنها کرد هر یک را به تنهایی بر او تازد
چنان اندازدش از پا که دیگر سر نیفرازد
ممنون که وقت گذاشتین خوندین