تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: شکوه باستانی ما کجاست؟

  1. #1
    پروفشنال vxp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    865

    پيش فرض شکوه باستانی ما کجاست؟

    این گفته را جسته و گریخته از دوستانم در فضا های مجازی و غیر مجازی می شنوم به راستی چرا ایران به چنین فلاکتی دچار شده؟ در پاسخ این پرسش بخشی از کتاب آقای شجاع الدین شفارا می آورم به نام تولدی دیگر (البته تنها بخش های قابل انتشار ان را می نویسم بقیه آن را خودتون تهیه نمایید. (ممکن است جملاتی کامل نباشند که به همین دلیل است).
    در جهان کنونی ما، نزديک به صــد و بيست کشـور کشورهائی فقط »دهه ای« هستند، زيرا تاريخموجوديتشان بعنوان کشورهائی مستقل از سال های بعد از جنگ جهانی دوم و پايان عصر استعمار آغاز شده است.شصت کشور ديگر کشورهائی »سده ای« هستند که آغاز موجوديتشان به تحولات تاريخی پايان هزارهِ اول و آغازهزارهِ دوم و به اکتشافات بزرگ جغرافيائی نيمهِ دوم اين هزاره مربوط می شود و تنها ده کشورند که در حساب تاريخ »هزاره ای« بشمار می آيند، يعنی از چند هزار سال پيش تا کنون بطور مستمر در صحنه تاريخ حضور داشته اند.همهِ اين کشورها در شرايطی يکسان به هزاره ای که از راه می رسد پا نمی گذارند. کشورهائی از آنها چون ژاپن وايتاليا بصورت ممالکی کاملا پيشرفته وارد اين هزاره می شوند. کشورهائی چون چين و هند پس از گذراندندورانهائی دشوار بسوِی آينده ای بسيار اميدبخش تر پيش می روند. در عوض کشورهائی چون مصرو اتيوبِی
    )حبشه( و يمن کماکان با زندگانی جهان سومی خود دست بگريبانند و آينده واقعا اميدبخش ترِی را در پيش رویِ خودنمی بينند. در اين ميان تنها دو کشور اسرائيل و ايران اند که در شرايط برزخ کنونی خويش با اين معمایِ حل نشدهرويارويند.
    ايرانی که عرب در سال های ١۴تا ٣۶هجری تحويل گرفت يکی از چهار امپراتوری صدرنشين جهان باستان بود، بااعتباری سياسی و رونقی اقتصادی و شکوهی فرهنگی که عميقاً مورد قبول جهانيان بود. و ايرانی که همين عرب درقرن سوم هجری اجبارا تحويل صاحبان آن داد، همانند ايران ديگری که وارثان عرب در قرن پانزدهم هجری در جريانتحويل آن به هزارهِ سوم اند، ايرانی بود که نه هويت ايرانی داشت، نه اعتبار سياسی، نه رونق اقتصادی، نه شکوهفرهنگی. در هزار و چهارصد ساله نخستين اين تاريخ - به استثنای يک دوران کوتاه هفتاد ساله - ايران بطور دائميک ابرقدرت جهان باستان بود، و در دو قرن از اين مدت اصولا ابرقدرت منحصر به فرد آن بود. در هزار و چهارصدساله دوم، نه تنها نشانی از اين سرفرازی بر جای نماند، بلکه در بيش از نيمی از اين مدت ايران حتی حاکميت سادهای نيز نداشت و تنها بخشی از امپراتوری های عرب و مغول و غزنوی و سلجوقی و ترک و تاتار بود.
    بزرگترين مورخ جهان،ابن خلدون، می نويسد که »پيش از حمله اعراب ايراينان سرزمين هائی پهناور در اختيار داشتند با جمعيتی بسيار و باتمدنی بزرگ، ولی بعد از آنکه عرب با نيروی شمششير بر آنان استيلا يافت چنان دستخوش تاراج و ويرانی شدند کهگوئی هرگز وجود نداشتند - زيرا گرايش طبيعی عرب اين است که رزق خويش را سر نيزه خود بجويد اگر در اينمسير به قدرت و حاکميتی دست يابد ديگر حد و حصری برای غارتگری خود نشناسد، و بدين ترتيب است که تمدناقوام مغلوب منقرض می شود،
    دو قرن سکوت« در شرح همين ماجرا نوشته بود:
    »شک نيست که در هجوم تازيان بسياری از کتاب ها و کتابخانه های ايران دستخوش آسيب فنا گشته است. اين دعویرا از تاريخ ها می توان حجت آورد و قراين بسيار نيز از خارج آنرا تاييد می کنند. با اينهمه بعضی دراين باب ابرازترديد می کنند. اين ترديد چه لازم است؟ در آئين مسلمانان آن روزگار، تا آنجا که تاريخ می گويد، آشنائی به خط وکتابت بسيار نادر بود و پيدا است که چنين قومی تا چه حد می توانست به کتاب و کتابخانه علاقه داشته باشد. از همهِقرائن پيداست که در حمله عرب بسياری از کتاب های ايرانيان از ميان رفته است. ... عربان فاتح برای اينکه ازآسيب زبان ايرانيان در امان بمانند و آنرا همواره چون حربه تيزی در دست مغلوبان خويش نبيند با خط و زبان وکتاب و کتابخانه هر جا که در شهرهای ايران بر خوردند سخت به مخالفت بر خاستند. رفتاری که تازيان در خوارزم باخط و زبان مردم کردند بدين دعوی حجت.« و هم او در جای ديگری از اين کتاب نوشته بود: »در برابر سيل هجومتازيان شهرهای بسيار ويران شد و خاندان ها و دودمان های بسيار برباد رفت. اموال توانگران را تاراج کردند و آنهارا غنائم و انفال نام نهادند. دختران و زنان ايرانی را در بازار مدينه فروختند و آنانرا سبايا و اسرا خواندند، و همهِاين کارها را در سايه شمشير و تازيانه انجام دادند و هر گونه اعتراضی را با حد و رجم و قتل و حرق جواب گفتند.
    ... و چنين بود که اندک اندک محراب ها و مناره ها جای آتشکده ها را گرفت. گوش هائی که به شنيدن زمزمه هایمغانه و سرود های خسروانی انس گرفته بودند بانگ تکبير و طنين صدای موذن را با حيرت و تاثر تمام شنيدند.کسانيکه مدتها از ترانه های طرب انگيز باربد و نکيسا لذت برده بودند رفته رفته با بانگ حدی و زنگ شتر مانوسشدند. خشن طبعی و تند خوئی فاتحان وقتی بيشتر معلوم گشت که زمام قدرت را در کشور فتح شده بدست گرفتند.ضمن فرمانروائی و کارگزاری در بلاد مفتوتح بود که زبونی و ناتوانی و در عين حال بهانه جوئی و درنده خوئیعربان آشکار گشت، زيرا اين »نژاد برتر« که ميدان فکر و عمل او هرگز از جولانگاه اسبان و شترانش تجاوز نکردهبود، برای اداره کشورهای وسيعی که بدستش افتاده بود نياز به همين موالی داشت و بناچار دير يا زود برتری آنها رااذعان نمود، در صورتيکه از همان بامداد اسلام ايرانيان نفرت و کينه شديد خود را نسبت به دشمنان و باج ستانانخود آشکار کرده بودند.«و باز، هم او در جای ديگری از اين کتاب نوشته بود:
    »نبردی که ايرانيان در اين دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاريکی خشم نبود، در روشنی دانش و خرد نيزاين نبرد دوام داشت. ... برخی از همان اول با آئين مسلمانی به مخالفت و ستيزه برخاستند، گوئی قبول اين دينی راکه عرب آورده بود اهانتی و ناسزائی در حق خويش تلقی می کردند. از اين رو اگر نيز در ظاهر خود را مسلمان فرامی نمودند در نهان از عرب و آئين او بشدت بيزار بودند و هر جا فرصتی و مجالی دست می داد سر به شورش برمی آوردند و عربان و مسلمانان را از دم تيغ می گذرانيدند. ... هر روزی به بهانه ای و در جائی قيام و شورش سختمی کردند و می کوشيدند عرب را با دينی که آورده است از ايران برانند. ...د ر نهضت های پياپی آنان نه فقط نژاد عرب مردود بود، بلکه مسلمانی نيز مورد خشم و کينه قرار داشت و بدينگونهبيشتر اين شورش ها رنگ ضد دينی داشت. ايرانيانی که مسلمان شده بودند طعمه نفرت و کينه مردم بودند و ايننفرت و کينه چندان بود که حتی زنهايی از ايرانيان که به عقد زناشويی عربان درآمده بودند ريش شوهران خود راگرفته از خانه بر می آوردند و بدست مردان می سپردند تا آنها را بکشند، و چنان شد که در همهِ طبرستان عربان ومسلمانان يکسره برافتادند.«واقعيت انکار ناپذير تاريخ اين است که اسلام از راه شمشير به ايران تحميل شد، بی آنکه ايرانيان »بدنبالش گشتهباشند«، همچنانکه از راه شمشير به ديگر سرزمين های خاور نزديک و شمال آفريقا و اسپانيا نيز تحميل شد بی آنکههيچکدام از آنها به استقبالش رفته باشند. بهمين دليل وقتيکه شمشير عرب در پواتيه فرانسه از برندگی افتاد گسترشاسلام در اروپای غربی متوقف شد، و وقتيکه اين شمشير در قسطنطنيه از کار افتاد راه اروپای شرقی به رويش بستهشد.اين افسانه که عرب مساوات اسلامی را با خود به ايرانی آورد که از تبعيضات اجتماعی و مذهبی پايان دوران ساسانیرنج می برد تقلبی ديگر با تاريخ است، زيرا که هر چند اين تبعيض ها واقعا وجود داشت و اين نارضائی ها هم واقعاوجود داشت، ولی فاتحان عرب نه تنها هيچکدام از اينها را از ميان نبردند، بلکه تبعيضات بسيار سنگين تری را نيزبر آنها افزودند که ناپذيرفتنی ترين آنها برای ايرانيان شکست خورده ولی آزاده و سرفراز تبعض نژادی بود. در اينباره نيز واقعيت تاريخ را از زبان يک مورخ سرشناس ديگری خود جهان عرب می توان شنيد که: »عرب های فاتحخود را برتر از ديگران می پنداشتند و به ويژه به ايرانيان مباهات می کردند و آنها را موالی )بندگان آزاد شده( خودمی خواندند و برای تحقير آنان می گفتند که سه چيز است که نماز را باطل می کند: سگ و الاغ و ايرانی. دختری از قبيله بنی سليم خواست و خانواده دختر با اين ازدواج موافقت کردند، اما والی مدينه که از اين جريان خبريافت امر کرد موی سر و ريش و ابروان داماد را بتراشند و او را در ملاء عام دويست تازيانه بزنند و دختر را نيز ازاو بگيرند. محمد بن بشير شاعر معاصر او اين واقعه را به شعر در آورد و در آن گفت: ابوالوليد شرافت دختران ما راحفظ کرد و آنرا از زناشوئی با بند گان باز داشت و ريش آن مرد بی ادب را تراشيد و او را تازيانه زد تا برود و بعداز اين با دختران کسری ازدواج کند، زيرا بنده می تواند فقط با بنده همسر شود« )جرجی زيدان: تاريخ تمدناسلامی.
    برای اطلاعات بیشتر به کتاب مراجعه شود . با سپاس.
    Last edited by vxp; 17-06-2016 at 18:35.

  2. 2 کاربر از vxp بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •