تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 5 از 5

نام تاپيک: این "ه" ـی لعنتی

  1. #1
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    7 این "ه" ـی لعنتی

    سلام بر تمام کسانی که این تاپیک و پست را می‌بینند

    خودم به‌شخصه وقتی این اشتباه رایج جاافتاده در جای جای دنیای نوشتاری مجازی حقیقی خودمون رو می‌بینم بارها این پرسش را از خودم داشتم که آخر چرا؟!!!!
    چرا باید این‌گونه نوشت وقتی مانند روز مشخص است که این نوع نوشتار اشتباه است
    این اشتباه از کجا بوجود آمده است
    این "ه"
    این "ه" ـی لعنتی
    این "ه" ، آخرِ این کلمه چه می‌کنه؟

    (این "ه" ، آخره این کلمه چه می‌کنه؟ )


    ننویسید
    خواهشا ننویسید این‌گونه

    همین چند وقت پیش در این [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در این باره نوشته شد
    به دلیل اینکه این نوع نوشتار بسیار دیده می‌شود بهتر است در یک تاپیک اختصاصی تنها به این مورد پرداخته شود تا شاید شاید بهتر دیده شود و تأثیری نیز داشته باشد.



    تاپیک ممکن است بازشده
    و ممکن است پست‌هایی از آن تاریخ به بعد و از میان کاربرانی که مدتی است همراه انجمن می‌باشند و این "ه" به اشتباه در آن‌ها نوشته شده است در این تاپیک نقل قول شوند.
    پس مراقب باشید



    خیلی خلاصه: وقتی منظورمان از نوشتن کلمه‌ای افزودن فعل "است" یا "هست" به پایان اونه، از "ه" استفاده می‌شود. تمام.


    در پست بعدی مطلبی را از وبلاگ آمودریا می‌خوانیم:

  2. 19 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    «داستانه غم‌انگیزه نقش نمایه اضافه»: چگونه نگارش هزارساله‌ی کسره در خط فارسی در پنج سال زیرورو شد


    خط فارسی با بحران تازه‌ای روبه‌رو شده. در عرض پنج سال، شمار بزرگی از فارسی‌زبانان با کسره‌هایشان درگیر شده‌اند و ناگهان هیچ کس نمی‌داند «دوست من» درست است یا «دوسته من».

    گاهی «مثل این» می‌نویسند و گاهی «مثله این».

    چشمگیری این پدیده در این است که گریبان کسانی را گرفته که سال‌ها درست می‌نوشته‌اند.
    ده سال پیش از این، هیچ کدام از این آدم‌ها هرگز چنین اشتباهی نمی‌کردند.
    به این پدیده بحران می‌گویم نه فقط چون اصرار دارم متعصبانه از آن‌چه از کودکی به عنوان درست آموخته‌ام دفاع کنم، بلکه چون دودستگی در شیوه‌ی نگارش برای رسم‌الخط را مضر می‌دانم.
    در ادامه درباره‌ی علل مضر بودنش خواهم نوشت اما پیش از آن، ببینیم که علت این پدیده چیست.

    علت بروز بحران
    فارسی تعداد زیادی تکواژ با صدای e دارد.
    اگر فرض کنیم نقش‌نمای اضافه که هم متصل‌کننده‌ی صفت و موصوف است، هم متصل‌کننده‌ی مالک و مملوک است، هم اضافه‌ی تشبیهی می‌سازد، و هم نام و نام خانوادگی را به هم متصل می‌کند در واقع همواره یک چیز است، فارسی باز هم دست‌کم چهار تکواژ مختلف با صدای e دارد:

    1- اضافه: «دوست من»، «روز خوب»، «داس مرگ»، «میدان آزادی»، «حسن روحانی».
    2- پسوند «ه» در انتهای اسم‌ها و صفت‌ها: «دسته»، «دهنه»، «انگیزه»، «روزنه»
    3- معادل محاوره‌ای فعل ربطی «است»: «حالم خوبه»، «این‌جا تهرونه».
    4- حرف تعریف معرفه در فارسی محاوره‌ای: «خونه‌ی مادربزرگه»، «لوستر بزرگه رو دیدم»، «این دختره کو؟»

    همان طور که در این فهرست مشخص است موارد سوم و چهارم تنها در فارسی گفتاری وجود دارند.
    این‌جاست که مشخص می‌شود که چرا پدیده‌ی نوشتن کسره‌ی اضافه به شکل «ه» این قدر تازه است.
    در سال‌های اخیر نوشتن فارسی محاوره‌ای با سرعتی بی‌نظیر رشد کرده.
    ماجرا از وبلاگ و پیامک شروع شده، با فیس‌بوک و بخش‌های نظرات سایت‌های خبری گسترده‌تر شده، و تا جایی پیش رفته که در تلویزیون رسمی کشور هم زیرنویس فارسی فیلم به زبان محاوره‌ای دیده می‌شود.
    حالا دیگر عجیب نیست اگر کتابی را باز کنیم که در آن گفتگوها به فارسی محاوره‌ای آورده شده، اتفاقی که بیست سال پیش بسیار نادر بود. در این‌جا جا دارد به موضوع مهم ترانه هم اشاره کنیم.
    جدی گرفته شدن ترانه‌سرایی و نوشته شدن و دست‌به‌دست شدن متن ترانه‌ها (به صورت نوشته نه به صورت صوتی و با موسیقی) در دهه‌های اخیر مقام فارسی محاوره‌ای را جدی‌تر کرده است.

    با گسترش سنت نوشتن به فارسی محاوره‌ای (عموما از نوع تهرانی)، مردم شروع کرده‌اند به نوشتن «هوا سرده» و «لوستر بزرگه».
    قطعا ایرادی به این کار نیست چون راه آسان دیگری برای نوشتن این تکواژها وجود ندارد.
    اما نتیجه‌ی طبیعی این روند این است که آدم‌ها عادت می‌کنند در انتهای کلماتی که هرگز «ه» ندیده بودند «ه» بگذارند.
    توجه کنید که از ابتدای دبستان تا پنج شش سال پیش، بیشتر ما ترکیب «پسره» را ندیده بودیم چون چنین ترکیبی در فارسی کتابی وجود ندارد.
    در نتیجه، ناگهان آموخته‌های قبلی سست می‌شوند و مغز ما که در حالت ناخودآگاه لزوما قادر به تفکیک دادن این چهار تکواژ نیست، گاهی آنها را در هم می‌ریزد و به جای «دوست خوب» هم بر خلاف آن‌چه تمام عمر به آن عمل می‌کرد ناگهان می‌نویسد «دوسته خوب». نکته‌ی جالب توجه این است که این خلط تنها در جاهای خاصی رخ می‌دهد و قربانی‌اش هم عموما کسانی هستند که خودآگاهی زبانی بالایی ندارند.
    برای مثال، اشتباه‌کننده‌ترین اشتباه‌کنندگان یا خودآگاه‌ترین طرفداران این بدعت جدید هم حاضر نیستند به جای «محسن مهدوی» بنویسند «محسنه مهدوی».


    چه ایرادی دارد؟ بهتر نیست دست از نگرانی برداریم و تجویز را بگذاریم برای در کوزه؟
    حقیقت آن است که من اگرچه در گفتار با تجویز درست و نادرست میانه‌ی خوبی ندارم اما در نوشتار دلم به این همه دموکراسی رضا نمی‌دهد.
    در کل نظر قطعی‌ای ندارم. اما اعتراف می‌کنم که دیدن چنین اشتباهی از دیگران، آنها را از لحاظ فرهیختگی تا درجه‌ای از چشمم می‌اندازد. اما جدا از این بیان احساس شخصی، به نظرم نوشتن نقش‌نمای اضافه به شکل «ه» مشکلات ویژه‌ای به دنبال دارد.
    عمده‌ی این مشکلات ناشی از این هستند که این شیوه‌ی جدید هرگز نمی‌تواند به طور کلی جایگزین شیوه‌ی سنتی بشود، بلکه تنها به شکل روشی «دیگر» موازی روش قبلی به زیست خود ادامه خواهد داد و تنها اثرش دوگانه کردن استاندارد خط فارسی است.


    درباره‌ی دوگانه شدن استاندارد خط، خوب است به نکته‌های زیر توجه کنیم:

    1- عقل جمعی در طول تاریخ به این حکم کرده که بهتر است که خط استاندارد یکتا داشته باشد. در تمام جهان متولیان رسم‌الخط در این راستا تلاش می‌کنند.
    2- دوگانه شدن رسم‌الخط باعث کند و دشوار شدن خواندن می‌شود. از این به بعد نمی‌دانیم در عبارت «روزه سخت» منظور روز است یا روزه. در برخی موارد ماجرا از کندی و دشواری می‌گذرد و جملات را گرفتار ابهامی ابدی می‌کند.
    3- دوگانه شدن رسم‌الخط انواع پردازش خودکار روی زبان را مشکل‌تر می‌کند و فارسی را بیش از پیش به قعر جدول گزینه‌های معقول برای کارهای کامپیوتری می‌فرستد. اگر ضعیف شدن ترجمه‌ی ماشینی به نظرتان موضوع مهمی نیست، حداقل پایین آمدن کیفیت جستجوهای اینترنتی فارسی فکر می‌کنم از نظر همه مهم باشد.
    4- دوگانگی در رسم‌الخط آموختن فارسی را برای نوآموزان (چه ایرانی و چه خارجی)‌ سخت می‌کند.
    5- به این فرض محال هم که رسم‌الخط جدید به کلی جایگزین سنت قبلی شود، نتیجه آن است که در خواندن صدها هزار کتابی که تا به امروز به فارسی چاپ شده‌اند دچار مشکل می‌شویم.



    محسن مهدوی مزده

    متن کامل:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    25 اردیبهشت 1394

  4. 17 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    سر و کله این «ه» از کجا پیدا شد؟
    سر و کله «ه» به جای «کسره اضافه» در متن‌های فارسی از کجا پیدا شد؟



    این پرسشی است که با طرح آن می‌توان توجه‌ها را به سمتش جلب کرد و نسبت به یک اشتباه که در زبان فارسی بسیار فراگیر شده هشدار داد. «نزدیکه دو سه ماه»، «مثله تو»، «مشغوله کار»، «تویه حیاط» و نمونه‌های اشتباهی از این دست این روزها بسیار زیاد در نوشتارهای فارسی به‌خصوص در فضای مجازی به چشم می‌خورد.

    اما درباره اهمیت موضوع همین بس که یکی نوشته بود: «اگه امروز واسه ه و کسره نجنگیم فردا مجبوریم واسه کلمه‌ای مثل است و اثت و عصط بجنگیم».

    در کتاب فارسی اول دبستان در درس «غذای لذیذ»، کاربرد کسره را در ترکیب‌هایی مثل «مادرِ امین»، «پختنِ غذا»، «سرِ سفره» و «خوردنِ آبگوشت» می‌دیدیم که بعضی از امروزی‌ها لابد آن‌ها را این‌طور می‌نویسند: «مادره امین»، «پختنه غذا»، «سره سفره» و «خوردنه آبگوشت»!

    البته علامت تعجب هم لازم ندارد چون خیلی از ما در حال حاضر داریم همین کار را می‌کنیم. کافی است به متن پیام‌هایی که برای هم می‌فرستیم یا چیزهایی که می‌نویسیم نگاهی بیندازیم. این موضوع آن‌قدر رواج پیدا کرده و چشم خیلی از ما به دیدنش عادت کرده که ناخودآگاه خودمان هم به آن دچار شده‌ایم. کافی است این‌بار موقع نوشتن و البته بیش‌تر تایپ کردن وقتی به این نوع ترکیب‌ها رسیدیم از خودمان بپرسیم «کسره اضافه» یا «ه»؛ کدام درست است؟ «ه» علاوه بر این‌که گاهی حرف پایانی یک کلمه است عموما در جاهایی استفاده می‌شود که شکل محاوره‌‌ای فعل «است» مدنظرمان باشد؛ مثلا «هوا سرده»، «خوبه یا بد؟»، «راه نزدیکه» و... . «کسره اضافه» هم در ترکیب‌های وصفی و اضافی برای ربط دادن دو کلمه به هم استفاده می‌شود؛ مثلا «نزدیکِ دو سه ماه»، «برای دیدنِ تو»، «دوستِ من»، «هوایِ خوب» و... .

    به نظر ساده می‌رسد و واقعا هم ساده است؛ اما چه شده که این روزها این اشتباه به شدت متداول شده است؟

    محسن مهدوی مزده پژوهشگر زبان‌شناسی در بخشی از یادداشتش در این زمینه می‌نویسد:

    علت بروز بحران

    فارسی تعداد زیادی تکواژ با صدای e دارد. اگر فرض کنیم نقش‌نمای اضافه که هم متصل‌کننده صفت و موصوف است، هم متصل‌کننده‌ مالک و مملوک است، هم اضافه‌ تشبیهی می‌سازد، و هم نام و نام خانوادگی را به هم متصل می‌کند در واقع همواره یک چیز است، فارسی باز هم دست‌کم چهار تکواژ مختلف با صدای e دارد:

    1- اضافه: «دوست من»، «روز خوب»، «داس مرگ»، «میدان آزادی»، «حسن روحانی»
    2- پسوند «ه» در انتهای اسم‌ها و صفت‌ها: «دسته»، «دهنه»، «انگیزه»، «روزنه»
    3- معادل محاوره‌ای فعل ربطی «است»: «حالم خوبه»، «این‌جا تهرونه»
    4- حرف تعریف معرفه در فارسی محاوره‌ای: «خونه‌ مادربزرگه»، «لوستر بزرگه رو دیدم»، «این دختره کو؟»


    همان‌طور که در این فهرست مشخص است موارد سوم و چهارم تنها در فارسی گفتاری وجود دارند. این‌جاست که مشخص می‌شود چرا پدیده‌ نوشتن کسره‌ اضافه به شکل «ه» این‌قدر تازه است. در سال‌های اخیر نوشتن فارسی محاوره‌ای با سرعتی بی‌نظیر رشد کرده. ماجرا از وبلاگ و پیامک شروع شده، با فیس‌بوک و بخش‌های نظرات سایت‌های خبری گسترده‌تر شده، و تا جایی پیش رفته که در تلویزیون رسمی کشور هم زیرنویس فارسی فیلم به زبان محاوره‌ای دیده می‌شود. حالا دیگر عجیب نیست اگر کتابی را باز کنیم که در آن گفت‌وگوها به فارسی محاوره‌ای آورده شده، اتفاقی که بیست سال پیش بسیار نادر بود. در این‌جا جا دارد به موضوع مهم ترانه هم اشاره کنیم. جدی گرفته شدن ترانه‌سرایی و نوشته شدن و دست‌به‌دست شدن متن ترانه‌ها (به صورت نوشته نه به صورت صوتی و با موسیقی) در دهه‌های اخیر مقام فارسی محاوره‌ای را جدی‌تر کرده است.

    با گسترش سنت نوشتن به فارسی محاوره‌ای (عموما از نوع تهرانی)، مردم شروع کرده‌اند به نوشتن «هوا سرده» و «لوستر بزرگه». قطعا ایرادی به این کار نیست چون راه آسان دیگری برای نوشتن این تکواژها وجود ندارد. اما نتیجه طبیعی این روند این است که آدم‌ها عادت می‌کنند در انتهای کلماتی که هرگز «ه» ندیده بودند «ه» بگذارند. توجه کنید که از ابتدای دبستان تا پنج شش سال پیش، بیشتر ما ترکیب «پسره» را ندیده بودیم چون چنین ترکیبی در فارسی کتابی وجود ندارد. در نتیجه، ناگهان آموخته‌های قبلی سست می‌شوند و مغز ما که در حالت ناخودآگاه لزوما قادر به تفکیک دادن این چهار تکواژ نیست، گاهی آن‌ها را در هم می‌ریزد و به جای «دوست خوب» هم بر خلاف آن‌چه تمام عمر به آن عمل می‌کرد ناگهان می‌نویسد «دوسته خوب». نکته‌ جالب توجه این است که این خلط تنها در جاهای خاصی رخ می‌دهد و قربانی‌اش هم عموما کسانی هستند که خودآگاهی زبانی بالایی ندارند. برای مثال، اشتباه‌کننده‌ترین اشتباه‌کنندگان یا خودآگاه‌ترین طرفداران این بدعت جدید هم حاضر نیستند به جای «محسن مهدوی» بنویسند «محسنه مهدوی».



    محمدکاظم کاظمی شاعر افغان ساکن ایران هم در یادداشت کوتاهی با عنوان «نگارش «ه» به جای کسره اضافه» می‌نویسد:

    من اگر جایه تو باشم.
    این دو تا برادر مثله هم‌ هستند.
    من از صبح تویه آشپزخانه بودم.
    این کاره تو کاره قشنگی نبود.

    بله، همه این‌ها غلط است. ما نباید به جای کسره‌ اضافه از حرف «ه» استفاده کنیم. ترکیب‌های وصفی و اضافی دارای کسره‌اند نه «ه». یعنی باید نوشت:

    من اگر جای تو باشم.
    این دو تا برادر مثل هم هستند.
    من از صبح توی آشپزخانه بودم.
    این کار تو کار قشنگی نبود.

    کاربرد نابه‌‌جای «ه» به جای کسره‌ اضافه چند سالی است که در نگارش فارسی‌زبانان بسیار دیده می‌شود. البته در آثار نویسندگان حرفه‌ای و جدی و در رسانه‌های رسمی کمتر است، ولی در دو جای بسیار رواج یافته است، یکی دنیای مجازی و دیگری زیرنویس فیلم‌های سینمایی.

    در واقع معمولاً جوان‌ترها دچار این خطا می‌شوند، شاید به سبب ضعف سواد فارسی نسبت به ده بیست سال پیش یا شاید به سبب عمومی شدن امکانات رسانه‌ای به ویژه رسانه‌های مجازی که در آنجا هر کسی با هر میزان و پایه‌ای از سواد و دانش می‌تواند بنویسد.

    و نکته قابل توجه این است که این خطا در نوشته‌های مردم ایران بیشتر دیده می‌شود و گویا هنوز به افغانستان راه نیافته است. به هر حال اهل قلم و دانش باید مراقب شیوع این خطای نگارشی باشند و به دیگران هشدار دهند.

    نکته جالب ماجرا این است که این وسط گاهی هم از آن طرف بام می‌افتیم. مثلا در یکی از آگهی‌های تبلیغاتی امسال این عبارت به چشم می‌خورد: «عیدِ و عیدیش...» به جای «عیده و عیدیش...». شاید نویسنده این پیام تبلیغاتی از ترس استفاده از «ه» نابه‌جا، آن را حذف کرده و به جایش کسره گذاشته است!


    ایسنا
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  6. 7 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    کسره حق مسلم ماست



    آفتابه درخشان حقه مسلمه آن‌ها!


    برایم پیام فرستاد که «چه آفتابه درخشانی!»
    پرسیدم «مگه آفتابه گرفتید؟ از این آفتابه مسی‌های دکوری؟»
    جواب داد «خاک تو سره بی‌ذوقت کنن، آفتابه چیه!»
    برایش یک عدد زبانِ دراز با چشمک ‌فرستادم و نوشتم «مجید دلبندم، خودت به جای آفتاب درخشان نوشتی آفتابه درخشان. در ضمن سرِ من هم تهش ه نداره.»
    جواب داد «دسته بابات درد نکنه با این پسر بزرگ کردنش. اصلاً برو گم شو!»

    خیلی دوست داشتم همان لحظه بروم گم شوم، ولی طاقت نیاوردم و باز برایش نوشتم «مگر بابای من دسته دارد؟» و چند تا چشم گرد و گشاد هم برایش فرستادم.
    جواب داد «وای خدا، آخرش منم مثله خودت دیوونه می‌کنی!»
    فکر کردم دیگر وقتش است واقعاً بروم گم شوم، ولی مگر می‌شد همان‌طور که دارم می‌روم گم شوم، فکر نکنم به معنای مُثله و این‌که مگر مثله با مثلِ و مثه فرق ندارد؟ امان از این کسره و ه!



    «حداقل» چهار تکواژ برای صدای e یا همان کسره داریم:

    1- اضافه: دست شما، مثل من، کتاب خوب، فروغ فرخزاد
    من: جان من فدای خاک پاک میهنم
    او: جانه من فدایه خاکه پاکه میهنم

    2- به جای «است» و برخی حروف آخر کلمه‌ها در فارسی محاوره: حالم خوبه، می‌خوره، اگه
    من: یه امشب شب عشقه، زمونه رنگارنگه
    او: یِ امشب شب عشقِ، زمونه رنگارنگِ

    3- نشانه‌ی معرفه در فارسی محاوره‌: دختره، پسره، مغازه‌داره
    من: خونه‌ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
    او: خونه‌ی مادربزرگِ هزار تا قصه داره

    4- پسوند در انتهای اسم‌ها و صفت‌ها: دهنه، انگیزه، روزنه
    من: صد دانه یاقوت، دسته به دسته
    او: صد دانِ یاقوت، دستِ به دستِ

    باید این راهنما را برایش بفرستم، ولی چند وقتی است که رفته‌ام گم شده‌ام! همان طور که چند وقتی است جای قبلیِ کسره و ه هم گم شده است.
    هم در نوشته‌های روزانه‌ی مردم و هم به‌تازگی در رسانه‌های مکتوب، از روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری اینترنتی بگیر تا حتا زیرنویس برنامه‌های تلویزیونی.
    مثل همان روزنامه‌ای که تیترِ یک زده بود «انرژیه» هسته‌ای… و لابد اگر می‌خواست شعار تزلزل‌ناپذیر چند سال پیش را تکرار کند، می‌نوشت: حقه مسلمه ماست.
    یادش به خیر، تا همین چند وقت پیش از این «هـ»های اضافه و غلط‌انداز در آخر خیلی از کلمه‌ها خبری نبود و حق، هنوز همان حق بود، نه حقه!


    رضا شکراللهی
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    با تشکر از مرتضی
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  8. 5 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    نمی‌دونم چند پسته دیگِ باید نوشتِ بشح تا شاحده عین باعشیم دسته‌کم تو عین انجومن کمطر عینگونِ نوشتِ بشِ.



  10. 3 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •