مقدمه:
امروزه با پيشرفت علوم و تكنولوژي امكان توليد انبوره كالا فراهم شده است و اين كار برنامهريزي دقيق جهت استفاده به موقع و حداكثر از امكانات را ميطلبد. تقسيم كار و رشد جمعيت نياز استفاده از فرآوردههاي ديگران را بوجود آورده است و اين خود زمينه پيدايش سازمانهاي معظم گرديده كه در اين نظامهاي پيچيده فني ـ اجتماعي، انبار به عنوان واسطه موجبات گردش كالا از ثبات قيمت محصول، تعمير و نگهداري ماشينها و ... نقش مهمي را ايفا نمايد بطوريكه نقش آن در تجارت غير قابل انكار است.
ارزش ريالي موجوديهاي انبار در صنايع مختلف متفاوت است و عوامل مختلفي در ميزان نگهداري موجودي انبار واحدهاي صنعتي ـ تجاري مؤثرند مثل روش توليد، دوره توليد، ميزان بكارگيري ماشينآلات، نوع محصول ساخته شده، بازار مصرف، نوع مواد اوليه مورد احتياج، نوسانات ارزي و قيمت در بازارهاي جهاني، وضعيت واحد صنعتي در كل صنعت كشور و جهان و ... و بالاخره سيستمهاي تداركاتي و سفارشات واحدهاي توليدي. اما انبار به دلايل متفاوتي براي مؤسسات و مراكز تجاري ـ صنعتي از اهميت خاصي برخوردار ميباشد كه اهم آنها عبارتند از:
(1) ارزش بالاي سرمايه در گردش شركت كه به صورت كالا در انبار نگهداري ميشود (گاهاً تا 60 درصد سرمايه در گردش).
(2) ارتباط مداوم و تنگاتنگ بخش انبار با بخشهايي نظير توليد يا تعمير و نگهداري و وقفه در توليد به علت نرسيدن نيازمنديها.
(3) ارتباط نزديك انبار با بخش برنامهريزي مواد بايد به نحوي باشد كه ضربههاي حاصله در اثر كمبود محصول يا مواد را خنثي نمايد و حكم ضربهگير را در سازمان داشته باشد.
تعريف انبار:
امروزه انبار ديگر حالت يك محفظه را ندارد بلكه عمليات آن زماني كافي و رضايتبخش است كه از دو جهت اطلاعاتي و فيزيكي مورد توجه قرار گيرد بطور كلي انبار محل و فضايي است كه يك يا چند نوع كالاي بازرگاني ـ صنعتي يا مواد اوليه يا فرآوردههاي مختلف در آن نگهداري ميشود يا ميتوان گفت محل و فضايي است كه در آن مواد اوليه براي ساخت محصولات، كالاي نيمه ساخته (كالاي در جريان ساخت)، محصول ساخته شده، مواد و لوازم مصرفي، قطعات يدكي ماشينآلات، ابزار آلات و اجناس اسقاط نگهداري ميشود آنهم براساس سيستم صحيح طبقهبندي.
جايگاه انبار:
سازماندهي سازمانهاي ختلف بنابر نيازهاي آنها متفاوت است. گاه در بعضي از مؤسسات انبار مستقيماً زير نظر مدير عامل قرار دارد و تحت نظر مدير انبار نيز انبارهاي مختلفي مانند انبار مواد، قطعات، محصولات، ضايعات و ... قرار دارد. در سازمانهاي دولتي و غير انتفاعي معمولاً واحد انبار تحت نظر تداركات و يا كارپردازي كه خود نيز يكي از واحدهاي تابعه امور اداري است انجام وظيفه مينمايد.
اهداف و وظايف انبارها:
هدف از تشكيل و ايجاد انبارها چه در سازمانهاي دولتي و چه بخش خصوصي، تأمين و نگهداري كالاهاي مورد نياز سازمان است. انبارداري عبارتست از كليه فعاليتهاي مربوط به تهيه و نگهداري و تحويل مواد و اقلام مورد نياز در زمان مناسب و مديريت انبارداري نيز برنامهريزي و سازماندهي و هماهنگي و هدايت و كنترل عمليات انبارداري است وظايف انبارها را ميتوان به شرح زير بازگو نمود:
(1) برنامهريزي و مراقبت جهت حفظ مقدار موجودي هر يك از اقلام كالاهاي مورد نياز سازمان در حد مطلوب خود.
(2) همكاري و مساعدت در خريد و تأمين و تهيه كالاها و كنترل و دريافت كالاهاي خريداري شده.
(3) نگهداري كالا در انبار به نحو صحيح و تسريع در امر تحويل با رعايت مقررات و دستورالعملهاي سازمان اجراي وظايف فوق مطابق با اصول و ضوابط صحيح انبارداري، موجبات تسريع در انجام امور سازمان و توليد بيوقفه و مرغوب و صرفهجويي و كاهش هزينههاي توليد را موجب شده و بنيه مالي شركت (سازمان) را تقويت مينمايد اجراي قوانين و دستورالعملهاي سازمان در كليه امور خصوصاً انبارداري كه جنبه مالي دارد لازمالاجراست و عدول از آن كيفر به همراه دارد.
گرچه كهولت مقررات و عدم تطابق آنها با دنياي امروز موجبات كندي كار را فراهم مينمايد ولي در پي اصلاح و نوسازي آن همواره بايد تلاش نمود.
انواع انبارها:
انبارها از نظر فرم ساختماني به سه صورت زير ميباشند:
(1) انبارهاي پوشيده: كه از تمام اطراف بسته است و داراي سقف و وسايل ايمني كامل ميباشند.
(2) انبارهاي سرپوشيده يا هانگارد: اين انبار داراي سقف بوده ولي چهار طرف آن باز است و فاقد حفاظ جانبي است. اين نوع انبارها كالاها را فقط از باران و آفتاب حفظ مينمايد.
(3) انبارهاي باز يا محوطه: اين انبار به صورت محوطه بوده و جهت نگهداري ماشينآلات و لوازم سنگين مورد استفاده قرار ميگيرد.
انبارها را از نظر نوع موادي كه در آن نگهداري ميشود ميتوان به چهار دسته كلي يا بيشتر تقسيم نمود مثل انبار مواد اوليه يا انبار محصول يا انبار ضايعات يا ... .
از تركيب چند انبار با هم نيز مخزن بوجود ميآيد. انبارها از لحاظ كالاهايي كه در آنها نگهداري ميشود به انبار كالاهاي معمولي، قابل اشتعال يا انفجار، فاسد شدني، شيميايي و سموم و انبار مواد غلهاي تقسيم ميشود و از لحاظ چگونگي و ماهيت به انبارهاي گمركي و ترانزيتي يا انبارهاي توزيع محلي يا ناحيهاي كارخانههاي صنعتي تقسيم ميشود و ممكن است دستهبنديهاي ديگري را نيز از انبارها بعمل آورد كه در زمره ساير روشها ميتوان آنها را بررسي نمود.
انواع موجوديهاي انبارها:
(1) مواد اوليه: براي ساخت محصولات كه به مواد خام مشهور است. البته مواد اوليه ممكن است مواد خام و طبيعي نباشد بلكه محصول ساخته شده در يك كارخانه ممكن است ماده اوليه كارخانه ديگر باشد مثل نخ كه محصول نهايي كارخانه نخ ريسي است اما ماده اوليه پارچهبافي است و پارچه نيز خود ماده اوليه كارخانجات و لباس دوزيهاست.
(2) كالاي نيمه ساخته (كالاي در جريان ساخت): كه شامل بهاي ناقص دستمزد و مواد و هزينههاي سربار ساخت ميباشد.
(3) كالاي ساخته شده: كالاهاي آماده براي فروش يا توزيعي هستند كه ممكن است تهيه شده يا ساخته شده باشند.
(4) اجناس خريداري شده جهت فروش: كه در مؤسسات تجاري و توزيع كننده اين نوع موجودي بيشتر به چشم ميخورد.
(5) مواد و لوازم مصرفي: كه در توليد غيرمستقيم مؤثرند مثل گريس، روغن، ملزومات و غيره ... .
(6) قطعات يدكي ماشينآلات: كه جهت تعمير ماشينآلات و دستگاهها بكار ميروند.
(7) ابزارآلات: كه ابزار كارگاهها براي توليد محصول ميباشد.
(8) اجناس اسقاطي: اجناسي هستند كه مستهلك شده و غيرقابل استفادهاند و معمولاً به مزايده گذاشته ميشوند يا مورد تعمير مجدد قرار ميگيرند.
موجوديهاي مذكور بايد در انبارها با نظم و طبقهبندي و جاگذاري و كدگذاريهاي مناسبي قرار بگيرند.
سيستم انبارداري و مزيتهاي آن:
سيستم مجموعهاي از اجزاء و عناصرست كه با هم داراي ارتباط متقابلي ميباشند و هر سيستمي داراي هدف است و غالباً برآيندي غير از برآيند حاصل جمع برآيندهاي اجزاء خود دارد. وجود اين كليت جدا با ويژگيهاي خاص خود در امور انبارداري مزاياي زيادي را عايد ما ميسازد كه اهم اين مزايا عبارتند از:
(1) شناسايي كالاهاي موجود در انبار به نحوي آسانتر و دسترسي راحتتر به كالاها بخصوص در مؤسسات با حجم موجوديهاي زياد و متنوع.
(2) تشكيل فايلهاي اطلاعاتي دقيقتر در بخشهاي مختلف و تسريع در امر ارسال آمار و اطلاعات تصميمگيريهاي مديريت.
(3) دادن اطلاعات دقيق و صحيح به ساير بخشهاي مؤسسه و ارتباط سيستماتيك و منظم اطلاعات ميان آنها.
(4) رفع اشكال ناشي از اتكاء سيستم و مؤسسه به افراد معين در صورتيكه فرد جديدي مسئوليت انجام بخشي از فعاليتهاي سيستم را بر عهده گيرد در اسرع وقت از چهارچوب فعاليتها و روابط سيستم اطلاع حاصل مينمايد.
(5) ايجاد اطمينان خاطر در مديريت و مسئولين بخشها در صورت وجود سيستم منظم و تصميمگيري بجا و به موقع متكي بر اطلاعات صحيح و كافي.
(6) ايجاد كنترلهاي دقيق در سيستم از طريق كنترل دائمي و ادواري موجوديهاي انبار و بررسي و رفع مغايرات احتمالي.
(7) كاهش هزينههاي مصرف بدون مواد يا سهل انگاري در مصرف و حفظ مواد، رفت و آمدهاي زايد و پيشبينيهاي غلط به علت نداشتن اطلاعات صحيح و به موقع هزينههاي ديگر.
(8) پايه و اساسي جهت سيستم حسابداري صنعتي ميگردد اگر سيستم نگهداري و ثبت ميزان رسيده و مصرف مواد صحيح تعبيه شود.
(9) تأثير روحي ناشي از وجود نظم و آگاهي مسئولين از ميزان دقيق موجوديهاي و كاهش يا حذف احتمال سوءاستفاده توسط متصديان يا انبارداران و مديران و رئيس انبارها.
وظايف انباردار:
(1) توصيه و پيشنهاد روشهاي انبارداري و اصلاحي ديگر.
(2) اجراي سيستم و روش انبارداري مصوب توسط مقامات مجاز سازمان.
(3) نظارت كلي نسبت به تمام انبارهاي سازمان از طريق رؤساي واحدهاي تابعه.
(4) تعيين انواع مختلف كالاهايي كه بايد در انبار نگهداري شوند.
(5) نگهداري مدارك مربوط به موجوديهاي واقعي كالاها در مؤسسه.
(6) مراقبت و صدور دستور جهت محافظت از موجوديهاي انبار از لحاظ فساد و نابودي و ساير مخاطرات احتمالي.
(7) اجراي بودجه مصوب انبارها.
(8) مراقبت در رفع نواقص پرسنلي و تكميل كادر انبارداران و انتخاب انبارداران با معلومات و تنظيم برنامههاي آموزشي آنان.
(9) مراقبت در ارسال گزارشهاي ماهيانه انبارها و ساير مكاتبات و انجام امور اداري.
وظايف رئيس يا متصدي انبار:
(1) حفظ و حراست كليه اجناسي كه در تحويل انبار ميباشند و مراقبت آنها از فساد و مخاطرات احتمالي.
(2) اطلاع از انواع موجودي انواع اجناس موجود در انبارها در هر موقع از زمان.
(3) تشخيص و تعيين اشياء اضافي و بدون استفاده و گزارش نمودن آن.
(4) مراقبت در اينكه موجوديهاي انبار از حداقل و حداكثر مندرج در كارتهاي انبار كمتر نشده و يا تجاوز نكند.
(5) نظارت در دريافت و تحويل كالا طبق دستورات صادره و تهيه اسناد مربوط به آن.
(6) مراقبت در بستهبندي و حمل محصولات و توزين و شمارش كالاها.
(7) مراقبت در ثبت مدارك و اسناد و دفاتر و كارتهاي انبار.
(8) داشتن مهارت كافي در طبقهبندي، نگهداري، جاگذاري اجناس و ترتيب محل انبارها و كالاها و كد آنها.
(9) خود را موظف به رعايت اصول امانتداري و حفظ منافع مؤسسه مربوطه بداند.
(10) از روشها و فنون انبارداري اطلاعا كافي داشته و داراي ابتكار شخصي در تسهيل امور انبارها باشد.
(11) گزارشات هر دوره عملكرد (هفتگي ـ پانزده روزه ـ ماهيانه) را به نحوي صحيح و به موقع جهت ارائه به مديريتها تهيه نمايد.
انتظارات مديريت يك مؤسسه از سيستم كنترل انبارها:
(1) وجود همكاري بين واحدهاي مربوط به خريد، دريافت، آزمايش، انبار و حسابداري.
(2) تمركز يافتن كليه خريدها در قسمت خريد.
(3) به مصرف رساندن مقرون به صرفه مواد و ملزومات.
(4) انبار كردن تمام مواد و ملزومات بطرز خاصي كه به نحو دقيق و با سرپرستي كامل محافظت گردند.
(5) تعيين ميزان حداقل و حداكثر موجودي هر جنس به نحويكه از آن حدود تجاوز يا كاهش ننمايد.
(6) انجام عمليات صحيح در مورد صدور اجناس بطوريكه تحويل آن طبق درخواستهاي مصوب در موقع لزوم انجام شود.
طراحي و برنامهريزي تأمين كالا:
براي اينكه قسمت انبارهاي سازمان بتواند وظايف محوله را به نحو احسن به مرحله اجرا درآورد و از خريد كالاهاي زايد و بلامصرف جلوگيري گردد و سازمان مواجه با كمبود مواد
فرمتword
(prozheha.ir)