چرا بعضی ها موفق ترند؟!

[Demon King]

کمتر کسي است که دلش نخواهد در زندگي موفقيت چشمگيري به دست آورد، اما تا به حال به اين موضوع فکر کرده‌ايد که چرا بعضي از افراد هر چقدر تلاش مي‌کنند به نقطه ايده‌آلي که در ذهنشان تجسم کرده‌اند نمي‌رسند، اما در مقابل عده‌اي ديگر هستند که در هر زمينه‌اي که فعاليت مي‌کنند به موفقيت مي‌رسند.

تعداد اين آدم‌ها خيلي کمتر از تعداد آدم‌ها‌ي ناموفق است اما چرا؟ :

برنامه بريزيد و به آن بچسبيد
براي زندگيتان يک نقشه راه داشته باشيد. جزئيات اهدافتان را بنويسيد، اما اهدافتان را واقعي و در حد توانتان در نظر بگيريد. وقتي برنامه‌اي را تنظيم کرديد به آن وفادار باشيد و اجرايش کنيد. اکثر کساني که ناموفق هستند برنامه‌هاي زندگي و اهدافشان را نيمه رها مي‌کنند و نداشتن ثبات و پشتکار باعث مي‌شود موفق نباشيد.

قدم‌هاي کوچک برداريد
براي هدفتان خواه بزرگ باشد يا کوچک قدم برداريد، حتي اگر بسيار جزئي باشد. با اين کار در خودتان اين باور را به وجود آورده‌ايد که امر مهمي را آغاز کرده‌ايد و ملزم مي‌شويد که ادامه مسير را طي کنيد. براي مثال اگر هدفتان اين است که در عرض يك سال پس‌انداز بيشتري داشته باشيد همين لحظه در داخل يک قلک مبلغي پول به عنوان پس‌انداز بگذاريد.

خيلي سريع تغيير نکنيد
يکي از رموز موفقيت ايجاد تغييرات مناسب و کارآمد در سبک زندگي‌تان است، اما ايجاد اين تغييرات نيز نياز به رعايت تکنيک‌هاي مخصوص به خود دارد. براي مثال براي تغيير يا حذف کردن يکسري رفتارها و عادات نامناسب بايد زماني مشخص را برايش در نظر بگيريد و يک شبه انتظار منقلب شدن خودتان را نداشته باشيد. اگر انتظارات غيرواقعي از خودتان داشته باشيد به‌تدريج از انجام تغييرات دلزده مي‌شويد و بايد با موفقيت خداحافظي کنيد.

کمک بخواهيد
فرض را بر اين مي‌گيريم که شما نقشه راه مشخص و دقيقي را آماده کرده‌ايد و قدم‌ها‌ي کوچكتان را هم برداشته‌ايد. عزمتان را جزم کرده‌ايد که با پشتکار و تلاش به هدف مشخصتان برسيد، اما خيالتان را راحت کنيم، اينکه تنهايي نمي‌توانيد نتيجه مطلبوبي دريافت کنيد و براي اين کار به کمک ديگران نياز داريد، اما کمک گرفتن هم راه و روش مخصوص به خودش را دارد. از کساني کمک بگيريد که در عين واقع‌بين بودن به شما دلگرمي داده و نکات آموزنده‌اي برايتان بيان کنند. از افرادي که نسبت به هر چيزي بدبين هستند و جسارت لازم را براي پيگيري يک هدف ندارند پرهيز کنيد. شنيدن تجربيات ديگران و تکرار نکردن اشتباهات ديگران مي‌تواند در درازمدت شما را به موفقيتي چشمگير برساند.

ناله نکنيد
هيچ انسان موفقي اهل غر و شکايت نيست. چون اين دسته از افراد اعتقاد دارند به جاي غر زدن و انتقاد کردن از شرايطي که در آن قرار داريد بايد تلاش کرد و قدم‌هاي موثر برداشت. اگر از وضعيتي که در حال حاضر در آن قرار داريد راضي نبوده و حتي برايتان آزاردهنده است چاره اين موضوع شکايت و غر زدن نيست. با همه وجود براي يک بار هم که شده دست به تغيير بزنيد و با جايگزين کردن عادات خوب زندگي‌تان را دلنشين‌تر کنيد. به ياد داشته باشيد که هر انساني تنها يک بار فرصت زندگي کردن دارد و زندگي همان شانسي است که شما به دنبال آن هستيد. از اين اولين و آخرين شانستان به درستي استفاده کنيد.


منبع:

هفته نامه زندگی مثبت

[parsa5564]

با این مطالب کلیشه ای تا به حال ندیدم کسی موفقیتی کسب کرده باشه. موفقیت نیاز به پشتیبانی داره. مالی. فکری.احساسی...

[A.N.A.P]

با این مطالب کلیشه ای تا به حال ندیدم کسی موفقیتی کسب کرده باشه. موفقیت نیاز به پشتیبانی داره. مالی. فکری.احساسی...

مواردی که توی پست اول ذکر کردن درسته و غیرقابل انکار هست.

بستگی داره موفقیت رو چی معنی کنید. موفقیت مالی ، کار ، ورزش یا ...

شما انتظار داری یکی بیاد از شما پشتیبانی کنه ؟

[mmf66]

قبول دارم که خود انسان هم تو موفقیت خودش تاثیر داره ولی بیشتر موفقیت یک فرد بستگی به چیزهای خیلی زیادی داره مثل

کشورش . شهرش . محلش . خانوادش . اقوامش . نژاد و ریشه . تاریخ گذشته . و خیلی چیزهای دیگه

اینم که بعضی ها میگن سرنوشت هر کسی دست خودش هست من اصلا قبول ندارم . مثلا شما فکر کنید اگه هیتلر تو جنگ جهانی دوم پیروز میشد چی میشد تقریبا میشه گفت اصلا دنیا یه جور دیگه میشد یا اگه شوروی با آلمان نازی متحد میشدن الان دنیا چه جوری بود پس ببینین با این که اونها الان همشون مردن ولی به طور مستقیم روی سرنوشت همه ماها تاثیر گذاشتن

[Demon King]

قبول دارم که خود انسان هم تو موفقیت خودش تاثیر داره ولی بیشتر موفقیت یک فرد بستگی به چیزهای خیلی زیادی داره مثل

کشورش . شهرش . محلش . خانوادش . اقوامش . نژاد و ریشه . تاریخ گذشته . و خیلی چیزهای دیگه

اینم که بعضی ها میگن سرنوشت هر کسی دست خودش هست من اصلا قبول ندارم . مثلا شما فکر کنید اگه هیتلر تو جنگ جهانی دوم پیروز میشد چی میشد تقریبا میشه گفت اصلا دنیا یه جور دیگه میشد یا اگه شوروی با آلمان نازی متحد میشدن الان دنیا چه جوری بود پس ببینین با این که اونها الان همشون مردن ولی به طور مستقیم روی سرنوشت همه ماها تاثیر گذاشتن

سلام؛

شاید میزان تاثیر گذاری عوامل اطراف بر موفقیت انسان از ۵٪ بیشتر نباشه. به قولی بزرگی که میگفت « نگو وقت ندارم، به تو همان زمانی داده شده که به انیشتن داده شد. »

اگه سرنوشت هرکسی دست خودش نبود هیچگاه انسانی فقیر مثل خیلی از دانشمندان به این مقام نمیرسیدن و همون فقیر میموندن. این جمله هم که سرنوشتشون این بود که دانشمند شن، یه جمله کاملا مضحک و ساده لوحانه ایه.

بهتر نیست به جای گذاشتن نام قسمت و سرنوشت روی کم کاری هامون، مشکل رو ریشه یابی کنیم؟! برنامه ریزی نداشتیم یا انگیزه؟! هدف نداشتیم یا استعداد؟!

[امید رض]

ادمی که زیادزندگیش یاکارش بابرنامه ریزی پیش بره هم خودش خسته میشه وهم دیگران رواذارمیده مثل خیالاته و به جایه موفقیت پس رفت میکنه ادم باید هم قدم بلند وهم قدم کوچیک داشته باشه توزندگیش که خودش هم لذت ببره یعنی هم باید توقلک پس اندازکرد وهم یه
کلی ویه جاپس اندازکرد
درکل برایه موفقیت توزندگی اینوباید درنظر گرفت توانجام هرکاری یکی کمه دونفرزیاده
ادم موفق کسیه که به دوجا زندگی فکرکنه نه فقط به یه هدف فکرکنه

[A.N.A.P]

ادمی که زیادزندگیش یاکارش بابرنامه ریزی پیش بره هم خودش خسته میشه وهم دیگران رواذارمیده مثل خیالاته و به جایه موفقیت پس رفت میکنه ادم باید هم قدم بلند وهم قدم کوچیک داشته باشه توزندگیش که خودش هم لذت ببره یعنی هم باید توقلک پس اندازکرد وهم یه
کلی ویه جاپس اندازکرد
درکل برایه موفقیت توزندگی اینوباید درنظر گرفت توانجام هرکاری یکی کمه دونفرزیاده
ادم موفق کسیه که به دوجا زندگی فکرکنه نه فقط به یه هدف فکرکنه

با خط اولت موافقم. به نظرم آدم باید 80% کاراش رو روی برنامه انجام بده. بقیش رو باید بندازی فردا پس فردا

[mf.designing]

در 99% مواقع اونائی موفق هستن که خانواده پولدار پشت سرشون باشه ! (حمایت مالی) این برام اثبات شده !
حتی آدمی به موفقیت استیوجابز اگه پدر خونده ای نداشت که هزینه اولیه کارهاش رو بهش بده تا الانشم به جائی نمیرسید !
در بعد دوم هم تلاش مستمر شرط دوم موفقیته از دید من و شرایط بعدی شامل پشتیبانی معنوی ، شرایط جامعه و ...

[$_$]

سلام.
اگه دقّت کنید می‌بینید تو دوران مدرسه چه دبستان، چه راهنمایی و چه دبیرستان، همیشه یه تعداد خاص و اندک بودن که تو درس موفّق بودن. مثلاً تو یه کلاس 30 نفره حدّاکثر 5 نفر. بقیه به نوعی سیاهی لشکر بودن. تازه بعضی از این افراد ِ موفّق هر چه به رده‌های بالاتر تحصیلی می‌رفتن اُفت می‌کردن. فقط یه عدّۀ خاص موفّق نامیده می‌شدن و بقیه علناً خنگ شمرده می‌شدن. امّا آیا حقیقت اینه؟
تو یک کلیپ دیده بودم که می‌گفت این دید یک‌سانی که مدرسه به همۀ دانش‌آموزان داره به طوریکه همه رو میخواد یه جور تربیت کنه اساساً غلطه. استعدادها متفاوته و روش تدریس باید متناسب با هر فرد باشه. (پیشنهاد می‌کنم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو ببینید.)
این یه مثال بود تا بگم: موفّقیت اون چیزی نیست که از طرف جامعه تحمیل شده. و این‌که ما خودمون رو شکنجه بدیم تا موفّق شمرده بشیم.
کسی که هدف واقعی داشته باشه و به اون هدفش «نیاز» داشته باشه حتماً اون مسائلی که در پُست اوّل اشاره شده رو ناخودآگاه انجام می‌ده.
امّا کم‌تر کسی به نیاز خودش توجّه می‌کنه و متناسب با اون هدف‌گذاری می‌کنه. به نظرم این کار شجاعت مقابله با فرهنگ و ارزش‌های حاکم رو نیاز داره.
موفّق باشید.

[mmf66]

بیشتر موفقیت یک فرد دست خودش نیست بلکه دست شرایط هست مثلا الان مردم ایران چرا موفق نیستن چون سیستم روشون تاثی میزاره
شما وقتی تو یه سیستم قرار میگیری باید خودت رو با اون سیستم وفق بدی مثال میزنم
به طور مثال فرض کنیم 20 تا نوزاد دقیقا عین هم کپی برابر با اصل 10 تاش رو میریم تو کشورهای عقب مونده و فاسد قرار میدیم تو طبقات پایین و ده تا دیگه رو تو کشورهای پیشرفته و منضبط مثل سوییس سوئد لوکزامبرگ و غیره قرار میدیم حالا اینا بزرگ بشن به نظر شما نتیجه چی میشه پس میبینیم که خود انسان تو سرنوشتش سهم خیلی کمی داره