تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: به تاریخ و رسمهای گذشتگان اهمیت میدهید ؟

راي دهنده
20. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله .اهمیت میدهم

    13 65.00%
  • نه .اهمیتی نمیدهم

    7 35.00%
صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 29

نام تاپيک: تاریخ و رسم های یک کشور اهمیت دارد ؟

  1. #11
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    با درود ؛

    تاریخ و قدمت یک کشور در اینده کشور تاثیر دارد چون میشه از پیروزی ها و شکست گذشتگان الگو گرفت و اونو سرمشقی برای اینده ها کرد.
    ایین های یک کشور هم پایمندی مردم به اون کشور رو میرسونه و نباید فناوری و پیشرفت جایگزین ایین و رسم و رسوم ما باشه. البته به شرطی که این رسوم ما اعتقادات انسانی و دینی ما رو زیر سوال نبره .

    مرسی از این تاپیک زیبا

  2. 2 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    کاربر فعال علوم انسانی mohammad varaste's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    کشور37 شهر 37 کوچه37 پلاک37
    پست ها
    1,535

    پيش فرض

    با درود ؛

    تاریخ و قدمت یک کشور در اینده کشور تاثیر دارد چون میشه از پیروزی ها و شکست گذشتگان الگو گرفت و اونو سرمشقی برای اینده ها کرد.
    ایین های یک کشور هم پایمندی مردم به اون کشور رو میرسونه و نباید فناوری و پیشرفت جایگزین ایین و رسم و رسوم ما باشه. البته به شرطی که این رسوم ما اعتقادات انسانی و دینی ما رو زیر سوال نبره .

    مرسی از این تاپیک زیبا
    من واقعا معنی این رو نمیفهمم که میگن باید از گذشته درس بگیریم
    آیا همه چیز مثل قبله آیا دولتها یکی هستن ؟
    هیچ شباهتی بین ایران 1000 سال پیش و یونان 1000 سال پیش میبینین ؟
    همونجور که دوستمون گفتن فقط سابقه نهایتا 100 ساله به نظرم مهمه.
    خوشحال میشم شما دلیل این که گفتین : فناوری نباید جایگزین رسومات و آیین های ما بشه رو بگین
    مثلا آیین شب یلدا تو زندگیتون تاثیر داره یا پیشرفتهای پزشکی ؟

  4. این کاربر از mohammad varaste بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #13
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    من واقعا معنی این رو نمیفهمم که میگن باید از گذشته درس بگیریم
    آیا همه چیز مثل قبله آیا دولتها یکی هستن ؟
    هیچ شباهتی بین ایران 1000 سال پیش و یونان 1000 سال پیش میبینین ؟
    همونجور که دوستمون گفتن فقط سابقه نهایتا 100 ساله به نظرم مهمه.
    خوشحال میشم شما دلیل این که گفتین : فارزش ی نباید جایگزین رسومات و آیین های ما بشه رو بگین
    مثلا آیین شب یلدا تو زندگیتون تاثیر داره یا پیشرفتهای پزشکی ؟
    حرف شما متینه ولی فرض کنید نه عید نوروزی بود نه شب یلدایی نه خیلی از این جور رسومات. پس ایرانی بودن یعنی چی؟ یعنی فقط تو علم و فناوری پیشرفت کنیم یا فرهنگ و ایین ایرانی هم حفظ کنیم؟ من از شما میپرسم دوره ی سلوکیان که جانشینان اسکندر بودن شاید از نظر فناوری هم پیشرفت میکردیم ولی ایا فرهنگ و تمدن ایرانی بودن ما مهمتره یا فناوری،؟ من نمیگم احساس غرور کنیم ولی زیر پا گذاشتن تاریخ ما یعنی نابودی ایران ...

  6. این کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #14
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    خب چرا ؟ پرسش اصلی هم همینه گذشته چرا باید مایه غرور بشه ؟
    -----------------------------
    با بقیه حرفاتون موافقم
    بله منم موافقم اینکه دونستن تاریخ چند سال اخیر لازمه هر شهروندی هست

    این مقایسه ای که تو پست بعدی کردید اگه از لحاظ غرور بود خوب من به این غرور نمیگم شاید خودکم بینی بشه نام گذاریش کرد

    ببینید غروری که من دارم از اون حرف میزنم غروری هست که اشاره به اصالت داره اصالتی باید ادامه اش داد . نه اصالتی که در بادش خوابید !
    تمام کشورها اگه بخوام مثال بزنیم همین قطر تو مسابقات اسیایی تو اختتامیه اش سمباد رو هم به عنوان یک قطری معرفی کرد [ تاریخ سازی برای خودش] یا اذربایجان نظامی را و این روزها افعانستان یکی دیگه رو .. همهکشورها این کار و انجام میدند اون ها که تاریخ ندارند برای خودشون تاریخ درست میکنند همین کشورهای حوزه خلیج فارس از ساسانیان استفاده میکنند ..گذشته با شکوه تاریخی خوب نه عالی هست برای اینکه به ما نشون بده کی بودیم و الان کی هستیم ؟! و باید بریم جلوتر و پیشرفت کنیم! چون تاریخ ما میگه ایرانی ها انسان های قوی و محکمی بودند

    همین فارسی موندن زیان ما داره به غنای فرهنگی ایران اشاره میکنه



    .

  8. 2 کاربر از Azad/ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #15
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    3,485

    پيش فرض

    خوب دوستان اینجا فقط برای بحث و تبادل نظره با شرایطی که در قوانین پیش بینی شده.

    پستهای که به موضوعات سیاسی معاصر نزدیک میشوند رو اینجا نخواهیم داشت. شرمنده شما.

    امیدوارم همه شجاع باشیم منتها نه به مثابه قانون شکنی در قوانین جایی که مسایل به اونجا ارتباطی نداره و محدوده بحثش رو کامل مشخص کرده.
    Last edited by Arash4484; 19-02-2014 at 19:59. دليل: اتمام

  10. 7 کاربر از Arash4484 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #16
    کاربر فعال فلسفه A.M.D.D.E.V.I.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    Void
    پست ها
    2,053

    پيش فرض

    تاریخ و رسم های یک قوم خیلی مهم هست و بدون اونها ، اون قوم نمی تونه خلق ادبی بکنه .
    به راحتی میگم تقریبا همه ی نقاشی های بزرگ اروپا ، ساختمان ها ، آثار موسیقی ، اپرا ها و غیره و غیره از تاریخ و فرهنگ تاثیر پذیرفته اند و حتی از تاریخ استفاده می کنند تا پیغامی به مخاطب برسونن .
    بدون تاریخ و فرهنگ ایرانی ، یا مجبوریم غرب زده شویم (یعنی کلا نویسنده های غربی ، هنر غربی ، تاریخ غربی و ... غیر ایرانی رو وارد کنیم) یا اینکه همینجوری بشینیم همدیگرو نگاه کنیم .
    حالا ایرانی سهله خود غربی ها هم وقتی در مورد امپراطوری روم یا اسکندر خلق ادبی میکنن کسی جدی نمیگیره چون قبلا میلیون ها اثر خلق شده در این مورد .
    اما چه یک ایرانی چه غیر ایرانی میاد در مورد سارگون اکاد یا کوروش یا هر کس دیگه خلق ادبی میکنه فورا تحویلش میگیرن .
    حد اقل در مورد هنر اینطور هست که همیشه همه دنبال مطلب جدید تر هستند و چه منبعی بهتر از تاریخ هست برای ایده های جدید ؟
    Last edited by A.M.D.D.E.V.I.L; 18-01-2015 at 21:17.

  12. 2 کاربر از A.M.D.D.E.V.I.L بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #17
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    اتفاقی که در اروپا در دوره Enlightenment افتاد این بود که باور به عدم تقدس و انتقادپذیری رسومات و فرهنگ ها بین مردم فراگیر شد، و چیزهایی که امروز بهشون میگیم هنر و نویسنده و تاریخ و ... غربی لزوما غربی نیستند و از یک جای خاص هم ریشه نگرفتند بلکه حاصل مدت ها بحث در کشورهای مختلف بودن، و دیگه امروزه جهانی هستند مگه اینکه هرکس به جز خودمون رو غربی بدونیم. اون دیدگاهی که میشه هر رسم و رسومات و فرهنگ و تاریخ و ... رو میشه نقد کرد، از هم پاشید و دوباره طراحی کرد مربوط به همین 300 سال اخیر است که امروزه بهش صفت غربی داده میشه، فقط برای اینکه Enlightenment از اون منطقه در اومده. در 600 سال پیش این کشورها بر اساس ارزش هایی که امروز میگیم غربی زندگی نمی کردند. این ارزش ها کاملا مدرن هستند و دلیل سرایتشون به اکثر جهان هم همین منطقی بودن و طراحی شدن برای جامعه مدرن، عدم تقدس و انعطاف پذیری است.

    دنیا داره به سمت یکسان شدن پیش میره و توی 100 سال اخیر احتمالا بیشتر از 1,000 سال قبل از اون در این زمینه پیشرفت بوجود اومده و دلیلش هم ایزوله نبودن جوامع و تمدن ها از همدیگه است که طبیعتا باعث میشه این رسوم با هم مقایسه بشوند و ناگزیر در گذر زمان خیلی از این رسومات از بین میرن، همونطور که در گذشته هم همینطور بوده و چیزی که ما الان مثلا در ایران به عنوان تاریخ و رسم و فرهنگ ایرانی داریم مخلوطی از ده ها فرهنک مختلف هست که با هم آمیخته شدن، بیشتر از 90 درصدشون از بین رفتند و چیزهایی گلچین شدن. این اتفاق در آینده هم خواهد افتاد.


    تاریخ و رسم های یک قوم خیلی مهم هست و بدون اونها ، اون قوم نمی تونه خلق ادبی بکنه .
    به راحتی میگم تقریبا همه ی نقاشی های بزرگ اروپا ، ساختمان ها ، آثار موسیقی ، اپرا ها و غیره و غیره از تاریخ و فرهنگ تاثیر پذیرفته اند و حتی از تاریخ استفاده می کنند تا پیغامی به مخاطب برسونن .
    بدون تاریخ و فرهنگ ایرانی ، یا مجبوریم غرب زده شویم (یعنی کلا نویسنده های غربی ، هنر غربی ، تاریخ غربی و ... غیر ایرانی رو وارد کنیم) یا اینکه همینجوری بشینیم همدیگرو نگاه کنیم .
    حالا ایرانی سهله خود غربی ها هم وقتی در مورد امپراطوری روم یا اسکندر خلق ادبی میکنن کسی جدی نمیگیره چون قبلا میلیون ها اثر خلق شده در این مورد .
    اما چه یک ایرانی چه غیر ایرانی میاد در مورد سارگون اکاد یا کوروش یا هر کس دیگه خلق ادبی میکنه فورا تحویلش میگیرن .
    حد اقل در مورد هنر اینطور هست که همیشه همه دنبال مطلب جدید تر هستند و چه منبعی بهتر از تاریخ هست برای ایده های جدید ؟
    مشکلی که در بین خیلی از افرادی که دیدگاه مشابه شما دارند وجود داره اینه که به این مسائل دیدگاه بنیادگرا دارند و ارزشش رو خیلی فراتر از هنر می دونند، و هر نوع انتقاد یا تلاش برای بهبود رسومات و عادات و ... رو حمله به فرهنگ و تاریخ و هویت خودشون می بینند و کلا این رو یکسان می دونند با تلاش برای نابودی هنر و نقاشی و موسیقی و زبان و هویت و فرهنگ و رسومات و غذا و دین و معماری و ... خودشون، و متاسفانه در ایران این تفکر خیلی بیشتر در جماعتی وجود داره که به اصطلاح روشنفکر و تحصیلکرده و ترقیخواه هستند تا در بین عموم در جامعه.

    دیدگاه ابزاری به این مسائل در اکثر مواقع دیدگاه صحیحی است، ولی با درک این مسئله که این ابزارها هم مثل هر ابزار دیگه تقدسی ندارند و تنها راه ممکن برای رسیدن به اهداف (هنر و ادبیات و ...) نیستند، و لزومی هم نداره از انتقاد مبرا باشند. بطور مثال نوعی از ساختمان هست که بطور اقتصادی مثلا 30 درصد بیشتر هزینه ساخت داره ولی بر اساس رسوم و فرهنگ است، در زمانی که شرایط اقتصادی مناسب نیست و این هزینه اضافه فرضا می تونه به بیمارستان یا مدرسه بره، اصرار برای حفظ این نوع معماری پا رو از حیطه هنر فراتر می گذاره و وارد بنیادگرایی میشه. مشکل زمانی نیست که عمل کردن به رسومات کاری عادی و بی هزینه است، مشکل وقتیه که مسائل مهم و ضروری در تضاد با رعایت این مسائل قرار می گیرند و معمولا باید یکی از این دو فدا بشوند.

  14. 6 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #18
    کاربر فعال فلسفه A.M.D.D.E.V.I.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    Void
    پست ها
    2,053

    پيش فرض

    فکر کنم متوجه نشدید من چی گفتم . بگذارید بیشتر توضیح بدم . در زمینه ای که خودم توش فعالیت دارم.
    اخیرا رواج یافته است که وقتی کسی میگوید من به موسیقی اصیل غربی علاقه دارم ، مردم بلافاصله به یاد موتزارت و بتهوون و باخ و ارکستر های سمفونیک و کوارتت زهی و پیانو می افتن . از طرفی روحانیون و اصولگرایان و حتی برخی روشن فکران میگن اینها مال غربی هاست و مال کفار هست و ما کلا خودمون خیلی خوبیم و همین سنتور و تنبک و دف مارا بس است و نباید با وارد کردن این نوع موسیقی "غرب زده" شویم .
    اما واقعیت چیز دیگری هست ، چیزی به نام موسیقی " اصیل غرب" وجود ندارد ، یعنی موسیقی غربی سنتی خیلی خیلی رنگین و مختلف هست همانطور که در ایران موسیقی بلوچی تا موسیقی آذری زمین تا آسمان فرق دارن ، در اروپا هم موسیقی لندلر آلمانی با مازورکا های لهستانی زمین تا آسمان فرق دارن که هیچ ، اصلا ربطی هم به موسیقی "کلاسیک" غرب ندارن . یعنی مقوله ی موسیقی کلاسیک یک مقوله ی جدا از موسیقی های محلی اروپایی هست ، کلاسیسیزم یک روش هست و یک دیدگاه تئوریک هست که تصادفا در اروپا ایجاد شده ، نه اینکه از سنت های اروپاییان بوده باشد . همانطور که روش و مکتب های مونیسم بیشتر در مشرق زمین ایجاد شدن ، اما این دلیل نمیشه که مونیسم یا پانتئیسم از سنت های مختص افراد مشرقی هست .
    یعنی موسیقی کلاسیک نتیجه ی تفکرات افلاطونی و تلاش کلیسا برای ایجاد Absolute music و ایجاد موسیقی با احترام به قواعد فیزیک صوت و مطالعه ی هارمونی و غیره و غیره هست که ممکن بود در هر کجای دیگر زمین نیز رخ بده و روند طبیعی مطالعه ی اصوات منجر بشه به ایجاد ساز های بسیار شبیه به ساز های استاندارد ارکسترال کنونی .
    مثلا اینکه بعضی ها میگن چه لزومی داره از پلی ریتم های آفریقایی در موسیقی مثلا کردی استفاده بشه؟ اصلا آفریقا رو چه به کردستان؟ جواب این هم اینه که این ریتم ها درسته که در آفریقا ایجاد شده اند اما از لحاظ روانشناسی و تاثیرات روانی به نوعی میشه گفت جامع ترین مجموعه از ریتم ها رو تشکیل میدند که مطالعه ی اونها کمک میکنه آدم تسلط نسبتا زیادی به تمام ریتم های ملل مختلف پیدا کنه .

    من با این قسمت مشکلی ندارم ،چون دیگه این اسمش غرب زدگی یا شرق زدگی نیست . این اسمش پیشرفت علمی هست . یعنی خلاف این رو گفتن حرف چرندیست از نظر من . نظیر اینکه شخصی بگوید چون اتومبیل رو غربی ها ایجاد کرده اند نباید ازآن استفاده کرد چرا که آدم غرب زده میشود .

    اما وقتی که به حوزه ی خلق ادبی میایم قضیه یکم فرق میکنه . در این زمینه علاوه بر Elegance و زیبایی چیز دیگری هم باید مد نظر گرفته بشه و اون هم efficiency هست .
    آیا اگر من الان بیام یک تئاتر بنویسم برای ایرانیا در مورد خدایان زیمبابوه ی باستان ، آیا مردم ایران به دنبالش خواهند بود؟
    آیا من الان اگر یک موسیقی بنویسم برای Erhu ی چینی (یک ساز چینی) در ایران مورد پسند خواهد بود ؟ اصلا کسی به سراغش خواهد رفت که من حالا بخوام توش پیغامی برسونم ؟
    بیشتر به نظر میرسه به محض اینکه چیزی به "کوروش کبیر" خان ربط داشته باشه حتی اگه خیلی کم ، مردم زود میرن سراغش ، پس منم از اون استفاده میکنم برای رسوندن پیغامم .
    خلاصه اینکه چرا باید یک هنرمند به جای استفاده از سمبل های قومیت مخاطبش از معانی و نماد های یک قوم بیگانه استفاده کنه برای رسوندن پیغام ؟ یا به عبارت دیگه چرا باید فرد با وجود مثال های موازی در کیش و بوم خودش به نماد های غیر بومی توصل بکنه ؟

    یعنی تا وقتی که داستان رستم و سهراب هست من چرا باید برم اپرایی در مورد مثلا آرایشگر شهر سویل بنویسم برای ایرانیا؟؟ و حتی غیر ایرانی ها ؟ قبل از من 100 بار ساخته شده این اثر . دیگه چرا بسازم ؟


    نه خیر هیچ تقدسی وجود نداره ، اما در عین حال هیچ لزومی هم نداره تابع قوانین بود . اگر تا کنون ارکستر سمفونیک با کمانچه اجرایی نداشته چه ایرادی داره که از این به بعد یکم نو آوری کنیم و ترکیب کنیم و ایده های جدید رو امتحان کنیم؟ ، الان عصر عصر فیوژن ها و ترکیب های خیلی مختلف و رنگارنگ هست . (حداقل در مورد هنر) بشر بیش از هر موقع دیگری به دنبال تنوع هست . بیش از پیش دنبال ایده های جدید هستیم و بهترین راه ایجاد هنر های جدید ترکیب ایده های قدیمی و جدید با یکدیگر هست .

    رویای یکسان سازی همه چیز و همه ی انسان ها و همه ی فرهنگ ها یک خیال باطل هست ، آیا خود شما میتونید جهانی رو تحمل کنید که فقط یک عدد موسیقی ، یک نوع ماشین ، یک نوع خونه ، یک زبان ، یک شغل و ... وجود داشته باشن ؟
    زیاد بودند جنبش هایی که سعی کردن هویت همه ی انسان هارو یکسان کنن اما شکست خوردن ، چون هویت انسان ها یکسان نیست و این جهان جهان دگرگونی و تغییر و تنوع هست .

    یا حداقل این نظر شخصی من هست ، تا زمانی که به سبک های کاملا غربی کار میکردم نه خودم ارضا میشدم و هم نظر ملت Meh بود اما از زمانی که کار های ترکیبی و مخلوط میکنم حداقل خودم رو ارضا میکنن .

    شاید خلاصه ی بحثم این باشه که من با غرب زدگی کاری ندارم ، اما محدود شدن به غرب اشتباه هست از نظر من .
    به عبارت دیگر ، مدرنیسم لزوما به این معنی نیست که راه غرب رو همه برن ، از غرب یاد بگیرن ، با ایده های خودشون ترکیب کنن .
    کور کورانه به راه غرب یا شرق نریم .
    Last edited by A.M.D.D.E.V.I.L; 20-01-2015 at 00:10.

  16. 4 کاربر از A.M.D.D.E.V.I.L بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #19
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    فکر کنم متوجه نشدید من چی گفتم . بگذارید بیشتر توضیح بدم . در زمینه ای که خودم توش فعالیت دارم.
    اخیرا رواج یافته است که وقتی کسی میگوید من به موسیقی اصیل غربی علاقه دارم ، مردم بلافاصله به یاد موتزارت و بتهوون و باخ و ارکستر های سمفونیک و کوارتت زهی و پیانو می افتن . از طرفی روحانیون و اصولگرایان و حتی برخی روشن فکران میگن اینها مال غربی هاست و مال کفار هست و ما کلا خودمون خیلی خوبیم و همین سنتور و تنبک و دف مارا بس است و نباید با وارد کردن این نوع موسیقی "غرب زده" شویم .
    اما واقعیت چیز دیگری هست ، چیزی به نام موسیقی " اصیل غرب" وجود ندارد ، یعنی موسیقی غربی سنتی خیلی خیلی رنگین و مختلف هست همانطور که در ایران موسیقی بلوچی تا موسیقی آذری زمین تا آسمان فرق دارن ، در اروپا هم موسیقی لندلر آلمانی با مازورکا های لهستانی زمین تا آسمان فرق دارن که هیچ ، اصلا ربطی هم به موسیقی "کلاسیک" غرب ندارن . یعنی مقوله ی موسیقی کلاسیک یک مقوله ی جدا از موسیقی های محلی اروپایی هست ، کلاسیسیزم یک روش هست و یک دیدگاه تئوریک هست که تصادفا در اروپا ایجاد شده ، نه اینکه از سنت های اروپاییان بوده باشد . همانطور که روش و مکتب های مونیسم بیشتر در مشرق زمین ایجاد شدن ، اما این دلیل نمیشه که مونیسم یا پانتئیسم از سنت های مختص افراد مشرقی هست .
    یعنی موسیقی کلاسیک نتیجه ی تفکرات افلاطونی و تلاش کلیسا برای ایجاد Absolute music و ایجاد موسیقی با احترام به قواعد فیزیک صوت و مطالعه ی هارمونی و غیره و غیره هست که ممکن بود در هر کجای دیگر زمین نیز رخ بده و روند طبیعی مطالعه ی اصوات منجر بشه به ایجاد ساز های بسیار شبیه به ساز های استاندارد ارکسترال کنونی .
    مثلا اینکه بعضی ها میگن چه لزومی داره از پلی ریتم های آفریقایی در موسیقی مثلا کردی استفاده بشه؟ اصلا آفریقا رو چه به کردستان؟ جواب این هم اینه که این ریتم ها درسته که در آفریقا ایجاد شده اند اما از لحاظ روانشناسی و تاثیرات روانی به نوعی میشه گفت جامع ترین مجموعه از ریتم ها رو تشکیل میدند که مطالعه ی اونها کمک میکنه آدم تسلط نسبتا زیادی به تمام ریتم های ملل مختلف پیدا کنه .

    من با این قسمت مشکلی ندارم ،چون دیگه این اسمش غرب زدگی یا شرق زدگی نیست . این اسمش پیشرفت علمی هست . یعنی خلاف این رو گفتن حرف چرندیست از نظر من . نظیر اینکه شخصی بگوید چون اتومبیل رو غربی ها ایجاد کرده اند نباید ازآن استفاده کرد چرا که آدم غرب زده میشود .
    همه صحبت های شما درست است و من هم متوجه شدم، چیزی که گفتم توصیف مواضعی بود که در بین مردم هست و نه توصیف موضع شما.


    اما وقتی که به حوزه ی خلق ادبی میایم قضیه یکم فرق میکنه . در این زمینه علاوه بر Elegance و زیبایی چیز دیگری هم باید مد نظر گرفته بشه و اون هم efficiency هست .
    آیا اگر من الان بیام یک تئاتر بنویسم برای ایرانیا در مورد خدایان زیمبابوه ی باستان ، آیا مردم ایران به دنبالش خواهند بود؟
    آیا من الان اگر یک موسیقی بنویسم برای Erhu ی چینی (یک ساز چینی) در ایران مورد پسند خواهد بود ؟ اصلا کسی به سراغش خواهد رفت که من حالا بخوام توش پیغامی برسونم ؟
    بیشتر به نظر میرسه به محض اینکه چیزی به "کوروش کبیر" خان ربط داشته باشه حتی اگه خیلی کم ، مردم زود میرن سراغش ، پس منم از اون استفاده میکنم برای رسوندن پیغامم .
    خلاصه اینکه چرا باید یک هنرمند به جای استفاده از سمبل های قومیت مخاطبش از معانی و نماد های یک قوم بیگانه استفاده کنه برای رسوندن پیغام ؟ یا به عبارت دیگه چرا باید فرد با وجود مثال های موازی در کیش و بوم خودش به نماد های غیر بومی توصل بکنه ؟

    یعنی تا وقتی که داستان رستم و سهراب هست من چرا باید برم اپرایی در مورد مثلا آرایشگر شهر سویل بنویسم برای ایرانیا؟؟ و حتی غیر ایرانی ها ؟ قبل از من 100 بار ساخته شده این اثر . دیگه چرا بسازم ؟
    مشکل از جایی شروع میشه مثلا وقتی من و شما و صد نفر دیگه از "کوروش کبیر" استفاده می کنیم برای رسوندن پیغاممون، بعد از ده ها نسل که این کار بطور مداوم شکل می گیره، این شخصیت ها تقدس پیدا می کنند حتی اگه شما که مثلا از کوروش استفاده کردید قصدتون به هیچ وجه این نبوده. حالا یک نفر میاد و میگه شواهد تاریخی از کارهایی که فرضا کوروش انجام داده خیلی ضعیف است و خیلی از این داستان ها ساختگی هستند، حرفی که شاید کاملا صحیح باشه، ولی تقدسی که کم کم طی نسل ها به این شخصیت ها داده شده باعث میشه نه تنها حرف این افراد جدی گرفته نشه بلکه لقب های ضدایرانی و ضدفرهنگ و غرب زده و ... به این افراد بدیم.

    کلا در جامعه شناسی همیشه این اتفاق می افته، وقتی به جهت رهایی از یک سری شرایط، دست به دامان شخصیت های تاریخی میشیم و با استفاده از اون ها سعی می کنیم تغییرات مد نظرمون رو بدیم، در صورتی که موفق باشیم، در گذر زمان اون شخصیت ها معمولا همون تقدسی رو پیدا می کنند که از ابتدا ازشون سعی در رهایی داشتیم. ریشه اکثریت ادیان در طول تاریخ فقط و فقط همین بوده.



    نه خیر هیچ تقدسی وجود نداره ، اما در عین حال هیچ لزومی هم نداره تابع قوانین بود . اگر تا کنون ارکستر سمفونیک با کمانچه اجرایی نداشته چه ایرادی داره که از این به بعد یکم نو آوری کنیم و ترکیب کنیم و ایده های جدید رو امتحان کنیم؟ ، الان عصر عصر فیوژن ها و ترکیب های خیلی مختلف و رنگارنگ هست . (حداقل در مورد هنر) بشر بیش از هر موقع دیگری به دنبال تنوع هست . بیش از پیش دنبال ایده های جدید هستیم و بهترین راه ایجاد هنر های جدید ترکیب ایده های قدیمی و جدید با یکدیگر هست .

    رویای یکسان سازی همه چیز و همه ی انسان ها و همه ی فرهنگ ها یک خیال باطل هست ، آیا خود شما میتونید جهانی رو تحمل کنید که فقط یک عدد موسیقی ، یک نوع ماشین ، یک نوع خونه ، یک زبان ، یک شغل و ... وجود داشته باشن ؟
    زیاد بودند جنبش هایی که سعی کردن هویت همه ی انسان هارو یکسان کنن اما شکست خوردن ، چون هویت انسان ها یکسان نیست و این جهان جهان دگرگونی و تغییر و تنوع هست .

    یا حداقل این نظر شخصی من هست ، تا زمانی که به سبک های کاملا غربی کار میکردم نه خودم ارضا میشدم و هم نظر ملت Meh بود اما از زمانی که کار های ترکیبی و مخلوط میکنم حداقل خودم رو ارضا میکنن .
    اینکه بحث یکسان سازی در فرهنگ و رسوم رو فرض کنیم منظور یکسان سازی خونه و زبان و شغل و موسیقی و ... است کاملا مغلطه است (هم strawman و هم تعمیم جزء به کل)، هیچ وقت بحث این نبوده و نیست. اون جنبش هایی هم که قصد داشتن با زور یک نوع هویت رو به مردم دیکته کنند طبیعتا شکست خوردند و اصلا بحث اون نیست. این دقیقا مثل اینه که وقتی حرف از سکولاریسم میشه درجا بریم و استالین رو مثال بزنیم به عنوان نماینده ایده آل سکولاریسم.

    وقتی بحث یکسان سازی مطرح میشه منظور صرفا رسومات کلی است. در 500 سال پیش احتمالا چند هزار نوع فرهنگ متفاوت ازدواج و طلاق بطور فراگیر در جهان وجود داشت، حالا شاید 50 نوع هم نباشه. این یعنی یکسان سازی. چیزی به زور دیکته نشده، صرفا چون تمدن ها با هم در ارتباط هستند رسم و رسومات با هم مقایسه میشن و رسومات "بهتر" فراگیر تر میشن. همین الان در کشور شما نسل جدید (دهه 60/70) لر و کرد و عرب و ترک رو که نگاه کنید خیلی در ارزش ها و علایق و ... به هم نزدیک هستند تا پدربزرگ هاشون. این یعنی یکسان سازی. نه جنبشی در کار بوده نه زوری نه چیزی. در اصل موضع مخالف هست که سعی در یکسان کردن هویت ها با زور داره، موضعی که میگه خودش و بچه اش و نوه اش و نوه نوه اش باید هویت X رو داشته باشند تا این هویت باقی بمونه.

    ارزش ها و رسم و رسوم ها وقتی پا رو از هنر و ادبیات فراتر می گذارند دیگه صرفا "متفاوت" نیستند، بعضی ها "بهتر" هستند و بعضی ها "بدتر". و طبیعی است وقتی "بهتر" در مقابل "بدتر" قرار می گیره اونی که "بهتر" هست فراگیر میشه.


    شاید خلاصه ی بحثم این باشه که من با غرب زدگی کاری ندارم ، اما محدود شدن به غرب اشتباه هست از نظر من .
    به عبارت دیگر ، مدرنیسم لزوما به این معنی نیست که راه غرب رو همه برن ، از غرب یاد بگیرن ، با ایده های خودشون ترکیب کنن .
    کور کورانه به راه غرب یا شرق نریم .
    مسئله Relativistic فرض کردن مسائل هست (که در صحبت های شما هم تا حدی وجود داره)، شما ژاپن رو نگاه کنید، اکثریت مفاهیمی که در Enlightenment در اروپا پدید اومد الان در ژاپن فراگیر است، ولی نه معماری نه موسیقی نه غذا نه زبان و نه هیچ کدوم از اینطور چیزها مستقیما به راه غرب رفت بلکه چیزهایی که مهم بود (روابط انسانی، آزادی ها و حقوق انسان و ...) غربی - یا جهانی بهتر بگیم - شد. هیچ کس نمیگه "همه چیز" رو باید کپی و پیست کرد. این همون دیدگاه بنیادگراست.

  18. 2 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #20
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    ...
    ارزش ها و رسم و رسوم ها وقتی پا رو از هنر و ادبیات فراتر می گذارند دیگه صرفا "متفاوت" نیستند، بعضی ها "بهتر" هستند و بعضی ها "بدتر". و طبیعی است وقتی "بهتر" در مقابل "بدتر" قرار می گیره اونی که "بهتر" هست فراگیر میشه.
    ...
    بحث اینه که این بهتر و بدتر رو با چه مقیاس و معیاری باید بسنچیم و تعریف کنیم ... چطور تشخیص بدیم کدوم ارزش یا رسوم بهترن؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •