جدا از تفاوت آتئیست و غیر دین باور و جدا از تفاوت ادیان و حتی تفاسیر مختلف از یک دین خاص که نمیتونه همه رو در یک مجموعه قرار بده، این رو هم باید درنظر گرفت که برای این بررسی مرز کجا گزاشته میشه. اعتقاد به ماوراالطبیعه، خدا باوری، اعتقاد به ادیان الهی یا چیز دیگری.
یا اگر توزیع وزنی درنظر گرفته میشه، وزنها چطور اختصاص داده میشن. مثلا آیا کسیکه خدا رو قبول داره اما دین باور نیست رو میشه پنجاه درصد دین باور یا پنجاه درصد خداناباور درنظر گرفت؟ بنده بعنوان بک نمونه اصلا اینطور فکر نمی کنم.
اگرچه که اون مساله خیلی بنظرم مهمه، اما حتی برفرض اگر ملاک نموداری مثل این باشه که کاربر دیگه گذاشتن
بازهم اینطور بنظر میرسه که اگر معیار رو بزاریم افراد با IQ بالای 90 درصد، اکثریت این افراد زیر 50 درصد به آتئیسم گرایش دارند. پس با این حساب میشه گفت اقلیت افراد با IQ بالای 90 به آتئیسم تمایل دارند.
پس در تضاد قرار دادن پذیرش مسایل دینی و هوشمندی نتیجه نادرستی هست.
اینکه گروهی با IQ پایینتر درصد صفر رو دارند، میتونه بعلت مقاومت بیشتر اونها در برابر تغییر باشه و الزاما به محتوای ادیان برنمی گرده.
در نهایت بنظر من ادبیات بکار رفته در عنوان و متن بیشتر جنبه تبلیغی داره تا علمی