تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 56

نام تاپيک: انـــواع مــغــلـــطــه

  1. #11
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض مغلطه تحلیل نادرست پدیده‌ ها

    در جامعه پدیده‌ های گوناگون وجود دارد. ممکن است کسی پدیده ‌ای را نتیجه ی فلان پدیده ی دیگر معرفی کند، در صورتی که در واقع چنین نباشد.

    مثال: ممکن است افزایش خودکشی یا طلاق یا قاچاق یا دزدی یا بزهکاری را به عوامل اقتصادی مربوط کند؛ درحالی ‌که عوامل بسیار دیگری نیز هستند.

  2. 11 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض مغلطه تفسیر نادرست

    این مغالطه هم بسیار شایع است و بدین صورت است که آیه‌ای از قرآن کریم، یا خبری از پیشوایان دین، یا شعری از شعرای بزرگ و یا ... را مطابق گرایش باطنی خود معنی می‌ کند و همه ی معانی و تفاسیر دیگر را نفی می‌کند.

    مثال: مروه الشربینی را یک نفر نکشت، او را دولت بلکه ملت آلمان کشت.

  4. 11 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض مغلطه تغییر جهت وظیفه اثبات

    مغلطه تغییر جهت وظیفه اثبات یا Shifting the burden of proof ، یکی از شایع ترین مغلطه هاست و به این صورت است که یک شخص ادعایی می کند و به جای اثبات کردن ادعای خود، وظیفه رد کردن این ادعا را به منتقدان و مخاطبان خود واگذار می کند. در یک استدلال همیشه وظیفه اثبات با شخصی است که ادعای مثبت (Positive assertion) می کند.

    در یک استدلال، وظیفه اثبات با شخصی است که چیزی را مدعی می شود. به طور مثال اگر شخصی ادعا کند که کره ماه از پنیر ساخته شده است، وظیفه اثبات با خودش است، اگر این شخص از سایرین بخواهد تا ثابت کنند ماه از پنیر ساخته نشده است، این شخص وظیفه اثبات را تغییر جهت داده و مغلطه کرده است.

    این مغلطه، به مغلطه توسل به جهل هم مرتبط است که در آن فرض می کنند یک گزاره صحیح است فقط به این دلیل که نقیض آن ثابت نشده است.


    مثال 1:
    اگر باور نداری اسب تک شاخ صورتی نامرئی وجود دارد، پس وجودش را رد کن!
    [توضیح: شخصی که ادعا دارد اسب تک شاخ صورتی نامرئی وجود دارد باید وجودش را اثبات کند، نه اینکه سایرین وجودش را رد کنند.]


    مثال 2:
    شخص A: من قدرتی را در خودم کشف کرده ام که با آن می توانم پرواز کنم.
    شخص B: ثابت کن!
    شخص A: تو نمی توانی ثابت کنی که من چنین قدرتی را کشف نکرده ام!
    [توضیح: شخص A باید ثابت کند قدرت پرواز کردن دارد، نه اینکه شخص B نشان دهد که A نمی توانسته چنین قدرتی داشته باشد.]


    مثال 3:
    شخص A: من متقاعد نشده ام که کیهان نامحدود است.
    شخص B: حالا که متقاعد نشدی، پس ثابت کن که کیهان محدود است.
    [توضیخ: در اینجا شخص A هیج ادعایی نکرده است و شخص B به طور غیر مستقیم، و بدون اثبات، مدعی شده کیهان نامحدود است و از A درخواست کرده یا حرف اثبات نشده او را قبول کند، یا نقیض آن را ثابت کند.]


  6. #14
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض مغلطه زنجیره همیشگی

    مغلطه زنجیره همیشگی یا مرد کچل، یکی از مغلطه هاییست که بعضی مواقع استفاده می شود. در این مغلطه یک شخص تلاش می کند ادعایی را رد کند، چون توضیحاتی که برای آن ادعا ارائه شده توضیحات دقیقی نیست.

    مثال 1:
    شخص A: آیا اگر از سر یک نفر "غیر کچل"، یک تار مو بکنیم، آن شخص کچل می شود؟
    شخص B: خیر. با کندن یک تار مو از سر کسی که کچل نیست، آن شخص کچل نمی شود.
    شخص A: پس این شخص کماکان "غیر کچل" است، پس می توانیم یک تار موی دیگر از وی بکنیم و باز هم این شخص کچل نمی شود. پس نتیجه می گیریم هر چقدر مو از سر یک شخص "غیر کچل" بکنیم آن شخص کچل نخواهد شد.
    [توضیح: صحیح است که با کندن یک تار مو از یک شخص "غیر کچل" آن شخص کچل نخواهد شد، ولی تعداد مو های سر هر شخص تعدادی محدود است و اگر آنها را یکی یکی بکنیم بالاخره آن شخص کچل خواهد شد. چون صرفا تغریف دقیقی برای کچلی و غیر کچلی شخص نداریم، دلیل نمی شود که شخصی بتواند هر ادعایی درباره این موضوع کند.]


    مثال 2 (کلیت این مثال از کتاب انتظار، مذهب اعتراض نوشته علی شریعتی گرفته شده است):
    ما نمی توانیم برای عمر انسان ها حداکثر تایین کنیم، چون هیچ وقت نمی توانیم بگوییم که مثلا حداکثر طول عمر انسان ها n سال است و هیچ کس یک ثانیه بیشتر از آن هم نمی تواند زنده بماند، و دوباره نمی توانیم بگوییم حداکثر طول عمر انسان ها n سال و یک ثانیه است و هیچ کس یک ثانیه بیشتر از آن هم نمی تواند زنده بماند، و به همین روال می توان ادامه داد، پس هیچ محدودیتی برای طول عمر انسان ها وجود ندارد و انسان ها می توانند به طور نامحدود زندگی کنند و ما اثبات کردیم که یک انسان می تواند 100 هزار سال، و 100 میلیون سال و 100 میلیارد سال زندگی کند.
    [توضیح: صحیح است که ما نمی توانیم یک عدد را به عنوان حداکثر طول عمر انسان تعیین کنیم، ولی این نتیجه نمی دهد که یک انسان می تواند 100 میلیارد سال هم زندگی کند. حداکثر طول عمر یک انسان بطور حدودی مشخص است و همگی در همان حدود عمرشان به پایان خواهد رسید.]


    مثال 3 (این مثال خوبی برای این مغلطه نیست):
    اگر بخواهیم از نقطه A به نقطه B بریم، ابتدا باید نصف مسیر A تا B را طی کنیم، و سپس باید نصف مسیر باقیمانده را طی کنیم، و سپس باید نصف مسیر باقیمانده را طی کنیم، و سپس باید نصف مسیر باقیمانده را طی کنیم، چون این نصف مسیر ها هیچ وقت به پایان نمی رسند، پس ما همیشه در حال طی کردن نصف مسیر باقیمانده هستیم و هیچ گاه از A به B نمی رسیم.
    [توضیح: این صحیح نیست و ما اگر از A به سمت B حرکت کنیم، به مقصد خواهیم رسید.]

  7. 14 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #15
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض مغلطه استدلال از سکوت

    مغلطه استدلال از سکوت همانطور که از نامش پیداست ارتباط مستقیمی با سکوت دارد.
    این مغلطه زمانی انجام میگیرد که فردی سکوت فرد یا افراد دیگر را شواهدی کافی برای نتیجه گرفتن گزاره یا گزاره هایی قطعی قرار دهد، در حالی که لزوماً ارتباط منطقی بین آن سکوت و نتایج ادعا شده وجود ندارد.

    نمونه: اگر پرهام نقاش چیره دستی بود احتمالاً به ما میگفت، چون چنین چیزی به ما نگفته پس قطعاً نقاش چیره دستی نیست.

  9. 13 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #16
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض مغلطه توسل به عواطف

    این مغالطه هنگامی رخ می دهد که برای واداشتن کسی به قبول یک نتیجه، به جای شواهد به عواطف او توسل شود. کسی که مرتکب این مغالطه می شود امیدوار است که شنونده اش باوری را بر پایه احساساتی بپذیرد که با آن باور همراه می شود. احساساتی مانند خشم، عداوت، ترس، افسوس، معصیت یا هر چیز دیگر. توسل به عواطف می تواند کاملا صریح باشد مثلن شعار حامیان یکی از نامزدهای انتخاباتی در یک کشور این بود "در دلتان می دانید که حق با اوست" اما اغلب توسل به عواطف این قدر صریح نیست. ممکن است مانند تبلیغات و سخنرانی های پر شور و شر سیاسی، به بیانی بلاغی باشد که آکنده از مضامین عاطفی باشد. منطقیون قرون وسطی این مغالطه را "توسل به توده" نام نهاده بودند زیرا یکی از آشکارترین نمونه آن "عوام فریبی" های مرسوم خطیبان است. همچنین این مغالطه می تواند به شکل تصویری باشد که دارای بار عاطفی قوی است.

    چگونه می توانیم وجود چنین قصدی را تشخیص دهیم؟
    یک آزمون خوب، برگرداندن برهان به بیانی غیرعاطفی است. اگر برگردان برهان، شکاف بزرگی میان مقدمات و نتیجه باقی گزارد، آنگاه دلیلی داریم که مشکوک باشیم که مقصود از بیان عاطفی (یا تصویر، بسته به موقعیت) متقاعد کردن نابخردانه مخاطب بوده است.

    مثال: بخشی از اعلامیه ای را ملاحظه می کنیم که علیه جنگ اتمی نگاشته شده.
    با ساخته شدن هر موشک، خطر کشتار هسته ای فزونی می یابد. عاقبت امر را که می نگرم، کودکان نحیف مان را می بینم که در میان زباله های آتش گرفتارند، سان فرانسیسکو تلی از آهن پاره های گداخته اس، لابه ی ترکیدن سرخ رگ هایشان را می شنوی و آنگاه فاتحان فرا می رسند، بی شمار موشان گرزه و لشکر سوسک ها.

    این برهان بی نهایت ضعیف است، شکاف میان مقدمه و نتیجه وسیع است. این حقیقت که جنگ اتمی بسیار مصیبت بار خواهد بود به ما نمی گوید که چگونه از آن اجتناب کنیم اما مولف این شکاف منطقی را با توصیف تصویری از سان فرانسیسکو در پی بمباران اتمی می پوشاند. او در اینجا بلاغت را به کار می گیرد تا با تحریک عواطف مان، ما را از تشخیص ضعف برهان اش باز دارد و موضع اش را با ابزاری غیرمنطقی بپذیراند.


    هنر استدلال - دیوید کلی

  11. 14 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #17
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض مغلطه تکذیب گوینده

    در این مغالطه شخص به جای این که به محتوای سخن بپردازد، به تکذیب و تخطئه گوینده و خاستگاه آن می ‌پردازد. منشا این مغالطه این تصور نادرست است که امکان ندارد یک عقیده صحیح و مستدل از سوی کسی که دارای موقعیت مناسب علمی و اجتماعی و... نیست، ارائه شود.

    مثال: سیگار برای سلامتی زیانی ندارد؛ همین پزشکانی که این کتاب را درباره زیان ‌های دخانیات نوشته، خود سیگار می‌ کشد.

  13. 10 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #18
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض مغلطه آماری

    این مغالطه در مسایل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بسیار رایج است و از شیوه‌ های بسیار متداول تبلیغاتی است.

    مثال: در سر شماری طرح اقتصادی خانوار 60 درصد مردم درآمد های ماهیانه خود را 400 هزار تومان و مخارجو هزینه های ماهانه خود را بالای 700 هزار تومان اعلام کردند. این ارقام حقیقی نیستند و یا در صحت آن تردید وجود دارد.

  15. 8 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #19
    حـــــرفـه ای Erfan.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    Solar System
    پست ها
    5,350

    پيش فرض مغلطه مسموم کردن سرچشمه

    با استفاده از این مغلطه، فرد مغلطه گر ابتدا ادعاهای ناخوشایندی نسبت به فردی (X) انجام می‌دهد تا او را در نزد دیگران بی اعتبار سازد، تا صحبت ها و اداهای X در نزد دیگران مورد قبول واقع نشوند.
    در واقع نمی‌شود از این که فردی از هر نظری مشکل یا نقصی دارد(اخلاقی، عقیدتی، تحصیلات، شغل و...) نتیجه گرفت که صحبت ها و ادعا های او نادرست هستند و خود ادعا ها باید مورد بررسی واقع شوند.


    مثال 1 -

    • جان قبلا به جرم دزدی، زندان بوده. هیچ کدام از حرف هایش را قبول نکن.


    مثال 2 -


    • او دروغ گوست. هیچ کدام از حرف هایش را نتوانسته ثابت کند و شرط می‌بندم این دفعه هم ادعاهای نادرست ارائه می‌کند.

  17. 18 کاربر از Erfan. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #20
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض مغلطه گیج کردن مخاطب با پارادوکسهای پشت سر هم

    این مغلطه در فضای اینترنت و کتب فلسفی منتشر نشده است و نظر شخصی من است و میتواند دارای اشکالات در بنیان باشد...

    در این نوع مغلطه، شخص گوینده جمله ای را بیان میدارد که درون ساختار جمله، کلمات پارادوکس پشت سر هم بکار رفته است، ساختار جمله و نتیجه حاصله در ظاهر درست مینماید، ولی شالوده استدلال غلط است...

    مثال:
    تو در عالم نیست، هست هستی، بنابراین تو وقتی نیستی،هستی
    واکاوی:
    عالمی وجود دارد بنام نیستی که در آن چیزی نیست...
    تو قبل از آنکه وجود پیدا کنی، در آن عالم بوده ای، یعنی تو در عالم نیستی بودی که هست شده ای
    بنابراین استدلال، تو قبل از آنکه هست شوی، وجود داشته ای

    گوینده با بیان کلمات پارادوکس پشت سر هم، ظاهری آراسته به جمله میدهد و نتیجه گیری بظاهر عقلی میکند و به خیال خود حرف روشنفکرانه و عمیقی زده است، در حالی که شالوده استدلال غلط است

    چگونه چنین استدلالهای بظاهر روشنفکرانه را تشخیص داده و مقابله کنیم؟
    معمولآ در کل جمله، کلمات پارادوکس زیاد دیده میشود، و باز معمولآ جمله اول دارای ایراد در بنیان است.....

  19. 17 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •