تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 17 اولاول 12345612 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 164

نام تاپيک: شعر های مذهبی

  1. #11
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    حق را کرد ز ناحق جدا زینب بود
    آنکه با منطق شیرین و بگفتار فصیح
    محشری کرد در آن شهر بپا زینب بود
    آنکه از کثرت احساس به محمل زده سر
    گیسویش کرد مخصب به دما زینب بود
    آنکه در بارگه زادة مرجانة پست
    تنگ کرد عرصه بر آن شوم و ذغا زینب بود
    آنکه در مجلس شامات به میر شامات
    گفت با طعنه که ابن الطلقا زینب بود
    آنکه بی باک و دلیرانه به ارکان یزید
    لرزه افکند در آن دار جفا زینب بود
    آنکه نام امویها به فضاحت ها برد
    کرد رسوازده ، با بانگ رسا زینب بود
    آنکه وارونه شد از همت او تخت یزید
    کند آن سلطنت از بیخ و بنا زینب بود
    ثائبا آنکه بویرانة شام اندر شام
    نصب یا نام حسین کرد لوا زینب بود
    تائب تبریزی

  2. #12
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    افتاد دست راست خدایا زپیکرم
    بردامن حسین برسان دست دیگرم
    چون دست من لیاقت دامان او نداشت
    انداختم براه که بردارد از کرم
    بیدست من زدست حسینم گسسته دست
    ایدست حق بگیر تو دست برادرم
    ایدست راست روبسلامت که تا ابد
    این خاطره ودیعه سپارم بخاطرم
    آنجا که دست فاطمه در حشر جای تست
    برخاک خون فتاده توئی نیست باورم
    ایدست چپ زیاری من بر مدار دست
    من در هوای آب بشوق تو میپرم
    آبیکه آبروی من و اعتبار تست
    بر تشنه گان اگر نرسد خاک برسرم
    آبفرات نیست بمشگ آبروی اوست
    بر پیشگاه آبروی خلق میبرم
    نی نی نه آبروی فرات و نه آب اوست
    خود آبروی ام بنین است مادرم
    مردم بحفظ دیده زهر چیز بگذرند
    من بهر آب حاضرم از دیده بگذرم
    ایدست دامن تو و دست نیاز من
    تا همتت بعرصة پیکار بنگرم
    منکه بعمر منتی از کس نبرده ام
    اینک به ناز منت ایدست حاضرم
    منت به بهر خودپی این مشگ میکشم
    نامردم ارهوای سرم برده بر سرم
    ترسم توه زدست روی بیتو مشگ را
    آخر بدست ناوک دلدوز بسپرم
    ذهنی زاده


  3. #13
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    کربلا
    شايد اونقدر بدم كه لايق گدايي نيستم
    شايد از سرگناهام ديگه كربلايي نيستم

    شايد اينكه دورم از تو واسه من يه امتحانه
    من قبول دارم ولي دل ميگيره همش بهونه

    ميدونم ندارم اقا ارزش يه جو محبت
    اما اقا دعوتم كن صدقه سر رقيت

    دل ما دست اباالفضل جون ما دست حسين
    بيت الحزان غم ما صحن بين الحرمين

    ميدونم كه صحن پاكت جاي آدماي خوبه
    دل كه اين چيزا حاليش نيست در خونتو ميكوبه

    تو بذار منم بيامو گنبد تو رو ببينم
    قول ميدم نيام تو جلوي حرم بشينم

    دلم برا حرمت پر ميزنه پر ميزنه پر ميزنه
    يه ديوونه دوباره در ميزنه در ميزنه در ميزنه.......


  4. #14
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    حضرت عباس
    مـیـان هــمهمـــه تیــری پــریــد آهسته
    و از نـــگاه تـــری خــون چکیــد آهسته
    وآب دســت بـه دامــان مــاه صحرا شـد
    همین که مشک گــریبان دریــد آهسـته
    نـگاه مشــک گـریـزان به خیمه ها افتاد
    وآب زیـــر لــب آهــی کشــید آهســته
    غبار و شیهه‌ی اسبان کمان و تیغ دغا
    نســیـم ، زیــر علـم، می‌خزید آهسـته
    سـوار، خـم شد واز اسب، به زیر افتاد
    بـــه‌روی خــــاک بـــلــا آرمــید آهسته
    و در میــان هیـاهوی اسـب‌ها، آن مرد
    صدای ناله‌ی زهرا (س)، شنید آهسته
    و بـــر جنــــازه‌ی او آفــتــاب را دیــــدم
    که زیــر بار غمش می خمید ، آهسته
    و در جــواب شــهیدان که منتظر بودند
    ســتــون خیمــه‌ی او را کشید آهسته

  5. #15
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    مناجات با خدا
    به لطف خود خدا یا نائلم کن
    و گر نا قابلـم من ، قابلم کن
    گناه و جرم بی اندازه دارم
    به بخشش آنچه شایدشاملم کن
    همه سر تا به پا غرق نیازم
    به استغنا الــــها قائـلم کن
    نجات ازجهل وازگمراهی ام ده
    فزون از فضل حتّی حاصلم کن
    شکسته زورقی مانم به دریا
    روان سالم به سوی ساحلم کن
    بدون تکیه جسمی نیست برجا؟
    بلندا دست قــدرت ، حایلم کن
    جهان ماپراست ازخوب و از بد
    خدا وندا به خوبی مایلم کن
    همیشه حق و باطل روشنم نیست
    محقِّق بین حق و باطلم کن
    رها از وصل و هجر این و آنم
    به خوبان دو عالم واصـلم کن
    به عقل خود همه دارند دعوی
    الـها ، گفت ( بیکی) عاقلم کن
    شاعر : اکبر علی بیکی


  6. این کاربر از orochi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #16
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    در کوچه ها نسیم بهشت محرم است
    این شهر بی مجالس روضه جهنم است
    پیراهن سیاه عزاداری شما
    زیباترین تجلی عشق مجسم است
    شکر خدا که هیئتمان باز دایر است
    شکر خدا که بر سر این کوچه پرچم است
    بیرون ندیده اید زنی استاده است؟
    بالش شکسته قدش هم کمی خم است
    لبخند تلخ فاطمه بر تک تک شما
    یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است
    من که ندیدمش دم در، خب شما چطور؟
    صد حیف سوی چشم گنهکار ما کم است
    پرواز می کنیم از این پیله های تنگ
    فصل بلوغ شیعه یقینا محرم است
    در مجلس عزای امام قتیل اشک
    روضه به شور و واحد و نوحه مقدم است
    وحید قاسمی


  8. #17
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    شهادت علی اکبر
    بنشینم و از سوز جگر ناله برآرم
    بر صورت خونین تو صورت بگذارم
    بردار دو دستت زکف خاک و دعا کن
    تا من به سر کشته تو جان بسپارم
    رسم است که بر نعش جوان لاله گذارند
    من لاله به غیر از شرر لاله ندارم
    از بس به تنت زخم روی زخم رسیده
    ممکن نبود زخم تنت را بشمارم
    با یاد لب خشک تو ای نور دو دیده
    جا دارد اگر بر سر نی اشک ببارم
    در خیمه زبان تو مکیدم جگرم سوخت
    بگذار ز لب هات یکی بوسه بر آرم
    فریاد دلم سر زند از سینه خدایا
    گیرم که ببندم لب و فریاد نیارم


  9. #18
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    عصر عاشورا
    نزدیک مغرب است خدایا چه می شود؟
    کشتی شکست خورده دریا چه می شود؟
    از لاله های خون جراحات زخم عشق
    مقتل ز عمق فاجعه دریاچه می شود
    با چکمه های بند نبسته رسیده شمر
    با زخمهای سینه بابا چه می شود
    قاتل ز بس برید از نفس فتاد
    ای سر بریده بعد تو با ما چه می شود
    نزدیک مغرب است چه باد مخالفی
    نزدیک مغرب است ندا داد هاتفی
    ای کشته فتاده به صحرا حسین من
    ای میوه رسیده زهرا حسین من
    آن کهنه پیرهن که خودم بافتم چه شد
    ای بانی قیامت کبرا حسین من
    یادش به خیر شانه زدن های موی تو
    ای صاحب شفاعت عظما حسین من
    چشمت زدند عاقبت این هرزه چشم
    قربانی حسادت دنیا حسین من
    مغرب شد و گذشت وَِ حالا شب آمده
    بعد از تمام حادثه ها زینب آمده
    زینب رسید و خاطره ها را مرور کرد
    از بین نیزه های شکسته عبور کرد
    آهی کشید و گفت «أأنت اخی»حسین
    اینجا گریز روضه ی ما جفت و جور کرد
    بشنید یا «اخی الیً»صبور باش
    دل را به امر حنجر پاره صبور کرد
    در آخرین دقایق گودال قتلگاه
    هر نیزه ای به گونه ای عرض حضور کرد
    قلب ز شعله دلخورش آتش گرفته است
    ناگاه دید چادرش آتش گرفته است


  10. این کاربر از orochi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #19
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    حضرت عباس
    تا تو بودي خيمه ها آرام بود
    دشمنم در كربلا نا كام بود
    تا تو بودي من پناهي داشتم
    با وجود تو سپاهي داشتم
    تا تو بودي خيمه ها پاينده بود
    اصغر شش ماهه من زنده بود
    تا توبودي خيمه ها غارت نشد
    بعد تو كس حافظ يارت نشد
    تا تو بودي چه ره ها نيلي نبود
    دستها آماده سيلي نبود
    تا تو بودي دست زينب باز بود
    بودنت بهر حرم اعجاز بود
    تا كه مشكت پاره و بي آب شد
    دشمن پر كينه ات شاداب شد


  12. #20
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض

    علی اصغر
    اصغرم مثلِ گلِ یاس می مونه
    دو چشاش چون عمو عباس می مونه

    ابروهاش بسکه قشنگ و کمونه
    پیشونیش آیینه ی آسمونه

    دست به چوب گهوارش تا می ذاره
    انگاری مثل عموش علمداره

    ببینید چه شور و شین رو لبشه
    یا لثارات الحسین رو لبشه

    قربون ابروها و دیده بشم
    فدای اون لبِ خشکیده بشم

    ربابم چطور از اون دل بِبُرم
    داره می خنده که من غم نخورم

    اشک چشمام که روونه آی خدا
    اصغرم یه پهلوونه آی خدا

    می برم که اون و سیرابش کنم
    مثلِ گل تو بغلم خوابش کنم

    می برم شاید جواب بهش بدند
    دشمنا یه قطره آب بهش بدند


  13. این کاربر از orochi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •