تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
725. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    578 79.72%
  • مهریه

    112 15.45%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.90%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.86%
  • سایر دلایل

    151 20.83%
Multiple Choice Poll.
صفحه 8 از 328 اولاول ... 4567891011121858108 ... آخرآخر
نمايش نتايج 71 به 80 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #71
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Legacy's's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2012
    پست ها
    476

    پيش فرض

    دیروز دوست دخترم به خاطر اینکه خواستگاریش نمیرم با هم به هم زدیم و گفت از بلاتکلیفی متنفرم
    یک مشکلی که دوستی های قبل ازدواج همراه خودش داره اینه که پسر/دختر پیش خودشون خیال میکنند زندگی و توقعات زن/شوهر هم در همون حده نه بیشتر. هیچوقت این اشتباه رو نکنید. چون باعث میشه سریع به همسرتون برچسبهای برده دار و پرتوقع رو بزنید.

    ما مردها تصورات خام زیادی از همسر و ازدواج و زندگی مشترک داریم.
    مثلاً خیلی از آقایون قبل از ازدواج خیال میکنند داریم به خواستگاری یک موجودی میریم که باید وظیفه و علاقه ی شماره ی 1 اش کلفَتی و سرویس دهی و ابراز عشق 24 ساعته به ما آقایون باشه.
    حتی اگه این تصور در خیلیها نباشه، دیگه این یکی حتماً هست : داریم ازدواج میکنیم تا راحت شیم و آسایشمون دو برابر شه!

    درست گفتم یا نه؟

    وضع وقتی بسرعت به مرحله ی حاد خودش نزدیک میشه که متوجه میشید خانم هم درباره ی شما چنین طرز فکر متقابلی البته به حق داره. بلکه بلحاظ طبیعت زنانه، بیشتر از شما.
    باید بعد ازدواج سطح توقعات خودتون رو به حد 0 برسونید و سطح مسئولیت پذیری رو به 100. در چنین حالتیه که خانمتون حس میکنه و همه جا میگه که خوشبخت ترین زن دنیاست.
    اینجوری شاید رفتار و درخواست های شریک زندگیتون بیشتر قابل تحمل باشه.

    آقایون عزیز این حرف به هیچوجه از من نیست بلکه از اساتید و زوجهای موفقه و امتحان خودش رو کاملاً پس داده: حتی اگه نمیتونی درخواستهای همسرت رو انجام بدی بازم با ملاطفت بگو «چشم». این کلمه از زبونت نباید بیفته. حتی اگه نمیخوای انجام بدی. اگه جداً نمیتونی انجام بدی سعی کن دوستانه قانعش کنی ولی اگه قانع نشد بگو بازم «چشم». از لحاظ روانشناسی ازدواج این کلمه ی جادوییه که خانمت ازت میخواد و حتی اگه بعداً انجامش ندادی مورد عتاب و خطاب قرارت نمیده....

    دیگه شما اون پسر مجرد قبلی(احیاناً با نامزد سابقش) نیستید بلکه شما دیگه مرد زندگی هستید. مرد زندگی. با خودت دائماً تکرار کن: مرد زندگی. مرد زندگی.

    این پنیه رو از گوش دربیارید و بدونید که همسر بودن برای شما معنیش لزوماً همسان بودن در قبول مسئولیتها و انجام وظایف و کارها نیست!
    این بزرگترین واقعیت ازدواجه: مرد بعد از ازدواج طبق قانونی نانوشته بیشتر نقش محترمانه ی یک برده ی محترم رو باید ایفا کنه. ...
    بله میدونم که برای یک پسر مجرد که توی خیالات و اوهام خودش داره سیر میکنه این مطلب اصلاً پذیرفتنی نیست و رفتاری نزادپرستانه، ناعادلانه و توهین آمیزه ولی بعد از ازدواج اگه بخاطر تصورات اشتباه قبلیش شانش آورد و کارش به جاهای باریک نکشید خیلی زود و مخصوصاً با تولد اولین فرزند خواهد فهمید که در عمل چیزی جز این نبوده و توقعی هم جز این نیست.
    اگه شما بخواهید چیزی جز این باشه اونوقت اسم شما میشه مرد قلدر و بی مسئولیت.. مرد دو رو، مرد حقه باز که در دوره ی عقد قربون صدقه میرفت و ماسک به صورت زده بود و حالا چهره ی واقعی خودش رو داره نشون میده. و این برای خرد شدن شما هنوز شروع ماجراست...!

    بیشتر این مطالب بالا از نگاه به زندگی زوجهای موفق و ناموفق و صحبتهای خودشون برداشت شده و میتونید صحت خط به خط این صحبتها رو از زوجهای باتجربه ی مو سپید کرده ای بپرسید که ازدواجی موفق و همچنان پیوندی گرم دارند.
    Last edited by Legacy's; 15-09-2012 at 07:25.


  2. #72
    داره خودمونی میشه chaneh1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    saveh
    پست ها
    24

    پيش فرض

    بعضی از دوستان ئر مورد حس و حال ازدواج حرف درستی میزنن

    واقعا از یه سنی به بعد دیگه یه مرد اون حس و حال ازدواج کردن رو از دست میده و شاید یخیلیها از ترس تنهایی در آینده و شایدم اجبار خانواده و حرف مردم ازدواج کنند

    خیلی ها هم بعد از شکست عشقی که میخورن دیگه دور ازدواج رو خط میزنن
    شاید ترس از شکست عشقی دیگه باعث این کار بشه.شایدم دیگه دل بستن به کسی برایشون معنی نداشته باشه و شایدم از جنس مخالف متنفر شده باشن
    دوست خوبم حرفت وفتی درسته که تو انسان نباشی منظورم اینه که ما آدما اینقدر توانایی داریم که اگه بخوایم میتونیم با تمام مشکلات و شکستای عشقی بازم عاشق بشیم من خودم کسی رو دوست داشتم فکر میکردم اون نباشه زندگیم فناست ولی دیدم نه بازم اگه یه آدم خوب بیاد سر راهم میتونم عاشق بشم شاید هنوز نیمه خودتو ندیدی.

  3. 2 کاربر از chaneh1 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #73
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی Mr_100_dolari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    ----Balance(3%)Spot----
    پست ها
    1,410

    پيش فرض

    باید بعد ازدواج سطح توقعات خودتون رو به حد 0 برسونید و سطح مسئولیت پذیری رو به 100. در چنین حالتیه که خانمتون حس میکنه و همه جا میگه که خوشبخت ترین زن دنیاست.
    اینجوری شاید رفتار و درخواست های شریک زندگیتون بیشتر قابل تحمل باشه.

    دیگه شما اون پسر مجرد قبلی(احیاناً با نامزد سابقش) نیستید بلکه شما دیگه مرد زندگی هستید. مرد زندگی. با خودت دائماً تکرار کن: مرد زندگی. مرد زندگی.

    این پنیه رو از گوش دربیارید و بدونید که همسر بودن برای شما معنیش لزوماً همسان بودن در قبول مسئولیتها و انجام وظایف و کارها نیست!
    این بزرگترین واقعیت ازدواجه: مرد بعد از ازدواج طبق قانونی نانوشته بیشتر نقش محترمانه ی یک برده ی محترم رو باید ایفا کنه. ...

    بله میدونم که برای یک پسر مجرد که توی خیالات و اوهام خودش داره سیر میکنه این مطلب اصلاً پذیرفتنی نیست و رفتاری نزادپرستانه، ناعادلانه و توهین آمیزه ولی بعد از ازدواج اگه بخاطر تصورات اشتباه قبلیش شانش آورد و کارش به جاهای باریک نکشید خیلی زود و مخصوصاً با تولد اولین فرزند خواهد فهمید که در عمل چیزی جز این نبوده و توقعی هم جز این نیست.
    اگه شما بخواهید چیزی جز این باشه اونوقت اسم شما میشه مرد قلدر و بی مسئولیت.. مرد دو رو، مرد حقه باز که در دوره ی عقد قربون صدقه میرفت و ماسک به صورت زده بود و حالا چهره ی واقعی خودش رو داره نشون میده. و این برای خرد شدن شما هنوز شروع ماجراست...!

    مرد زندگی. مرد زندگی. اما توی کشور ایران قانون نانوشته خیلی زیاد وجود داره


    البته من با این نظر کاملا مخالفم درسته که شاید در خیلی از موارد آقایون برده خانوم ها شوند (موارد خیلی اندک و اونم به خاطر پاره ای از مسائل) ولی اینجا ایران هستش و طبق همون قانون نانوشته که شما فرمودید از قدیم مرد سالاری بوده و هنوزم (در خیلی از موارد) هستش پس (در واقعیت ) اصلا اینطوری نیست که آقایون بله قربان گو باشند

    اگر منظورتون از برده بودن مسائل مادی هستش که طبیعته مرد هستش که از لحاظ اقتصادی خانواده (همسر و فرزندان ) رو تامین کنه که امروزه توی کشور خودمون اکثر خانوم ها این نقش رو دو چندان بیشتر از آقایون بر عهده گرفتند و در سایر موارد هم (جدا از این قضیه که خانوم احساس خوشبختی داشته باشه یا خیر) چیزی که من به چشم خودم در بسیاری از موارد و حتی نزدیکترین افراد که به تازگی هم ازدواج کردند میبینم اینه که خانوم در واقعیت تبدیل شده به یک اسیر و زندانی که صبح تا شب باید توی خونه باشه و حتی برای کوچکترین مواردی که بخواد از خونه بره بیرونم باید قبلش با همسرش تماس بگیره و اگر اون اجازه داد میتونه بره و زندگیش خلاصه شده از صبح تا شب توی خونه موندن و هیچ گونه حق اعتراضی هم نداره چون مجددا میگم اینجا ایرانه و اجازه یه خانوم دست شوهرش (مرد زندگی ) هستش و اگر در این موارد مشکلی هم پیش بیاد قاضی و دادگاه و مردم و حتی خود پدر و مادر خانوم هم حق رو به ( مرد زندگی) میدن و یه آقا خیلی راحت میتونه بگه هر کاری بیرون از منزل و نیاز مالی و ... با من هستش و طبق همون قانونی نانوشته ای که شما فرمودید میتونه خیلی راحتر از اون چیزی که بعضی ها فکر میکنن حق درس خوندن کار کردن و حتی بالاتر از اون بیرون رفتن از خونه و ... در یک کلام کل آزادی یک خانوم رو ازش بگیره و در عمل یه زن رو تبدیل کنن به یک اسیر و زندانی بدون حق اعتراض

    اگه شما بخواهید چیزی جز این باشه اونوقت اسم شما میشه مرد قلدر و بی مسئولیت.. مرد دو رو، مرد حقه باز که در دوره ی عقد قربون صدقه میرفت و ماسک به صورت زده بود و حالا چهره ی واقعی خودش رو داره نشون میده. و این برای خرد شدن شما هنوز شروع ماجراست...!
    و مشخصه که تبدیل میشه به یک مرد قلدر (اصلا براش مهم نیست ) اما نه بی مسئولیت و نه همسر و نه کسی دیگه ای هم هیچ گونه حق اعتراضی نداره و نمیتونه داشته باشه
    تازه در خیلی موارد ممکنه آنچنان مسئولت پذیر هم نباشه ولی بازم آزادی های زن رو ازش به راحتی بگیره واصلا هم به همسرش چشم نگه (یه کم دقت کنید از این موارد زیاد میبینید )



    بیشتر این مطالب بالا از نگاه به زندگی زوجهای موفق و ناموفق و صحبتهای خودشون برداشت شده و میتونید صحت خط به خط این صحبتها رو از زوجهای باتجربه ی مو سپید کرده ای بپرسید که ازدواجی موفق و همچنان پیوندی گرم دارند.
    کاری به ازدواج موفق و غیرموفق ندارم این مواردی هم که گفتم خودم در (واقعیت) به عینه از نزدیک دارم میبینم
    توی خارج رو نمیدونم اما توی ایران فکر نکنم زیاد همچین مواردی وجود داشته باشه (در واقعیت زندگی)
    Last edited by Mr_100_dolari; 17-09-2012 at 16:19.

  5. 2 کاربر از Mr_100_dolari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #74
    اگه نباشه جاش خالی می مونه dirt road's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    پست ها
    235

    پيش فرض

    اين هم يك خبر از آقاي وزير

    آقای وزیر: سایت‌های همسریاب در راه‌اند


    وزیر ورزش و جوانان از افزایش آمار طلاق و بالا رفتن سن ازدواج در تهران خبر داد و گفت: در تعامل با وزارت ارشاد هستیم تا با همکاری این دو وزارتخانه مجوز سایتهای همسر گزینی داده شود.
    محمد عباسی روز سه شنبه در حاشیه چهل و هشتمین جلسه ستاد ملی ساماندهی امور جوانان در جمع خبرنگاران گفت: ترویج ازدواج و بررسی برنامه های روز و هفته ازدواج از مهمترین موضوعات این جلسه بود.
    وی افزود: راهکارهای مختلفی برای ترویج و تشویق جوانان از سوی دستگاههای مختلف ارائه شد که مهمترین راهکارها، موضوع و معضل مسکن جوانان بود که قرار است وزارت راه و شهرسازی اقدامات مثبتی را انجام دهد.
    عباسی با بیان اینکه دستگاهها ظرفیت خوبی برای ارائه تسهیلات به منظور پایداری ازدواج دارند، تصریح کرد: ایجاد انگیزه و ارائه راهکارهای اجرایی برای رفع دغدغه های جوانان می تواند در افزایش ازدواج جوانان تاثیر گذار باشد.
    وی با اشاره به تصویب آئین نامه ساماندهی مراکز مشاوره درباره مجوز سایتهای همسر گزینی به خبرنگار مهر پاسخ داد: با توجه به اینکه این سایتها در حوزه های مختلف خبری فعالیت می کنند مجوزهای لازم را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آنها می دهد اما در بحث سایتهای همسر گزینی درصدد مذاکره با وزارت ارشاد هستیم تا با همکاری این دو وزارتخانه مجوز این سایتها صادر شود و وزارت ارشاد با آگاهی کامل نسبت به آئین نامه و قوانین این سایتها مجوزهای لازم را صادر کند.
    به گفته وزیر ورزش و جوانان، همچنین شرایط آیین نامه سایتهای همسر گزینی را به تمامی دستگاهها از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اعلام خواهیم کرد.

  7. 4 کاربر از dirt road بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #75
    کـاربـر بـاسـابـقـه Behroooz's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    6,208

    پيش فرض

    نظر دوستان را خواندم
    متاسفانه در جامعه ما همه چی شده پول .
    من خیلی خدا را شاکرم که همسر خوبی دارم و کار مناسب .
    ولی گاهی با خودم فکر میکنم همین همسری که میگه منو خیلی دوست داره اگه پول و خانه و کار نداشتم باز هم میگفت دوستت دارم؟

    خدا به شما صبر بده ......

  9. 14 کاربر از Behroooz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #76
    کـاربـر بـاسـابـقـه hovo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    نصف جهان
    پست ها
    1,104

    پيش فرض

    سلام دوستان
    تاپیک حرف نداره
    دلم میخواد بینتون باشم با اجازه
    منم مجردم
    29 سال 62
    اما چرا ازدواج نمیکنم؟
    انگیزه ای برای زندگی کردن ندارم(همین الان قبل از ارسال پستم هم عزرائیل بیاد بهش نهنمیگم اگه اختیاری باشه)
    دوست ندارم زندگی رو ترجیح میدم بمیرم ولی خود کشی رو دوست ندارم
    دلم نمیخواد ایران بمونم
    مسئولیتش رو به هیچ عنوان نمیخوام قبول کنم راحت طلبم
    از جنس زن خوشم نمیاد(نگی آنتی فمنیستما) نه کلک زیاد دیدم ازشون البته کسی سرم رو کلاه نمالیده
    به نظرم ازدواج چیز قشنگی نیست(بازار آزاد رو ترجیح میدم-- ببخشید اگه یکم بی ادبی بود بیشتر از این نمیتونستم مودبانش کنم)


    (با ازدواج نکردن من یک دختر دیگر هم مجرد میماند)

    راستی روز دختر بر دخترای فورم مبارک

  11. 7 کاربر از hovo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #77
    اگه نباشه جاش خالی می مونه dirt road's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    پست ها
    235

    پيش فرض

    اقدام عجیب یک زن عاشق برای بازگرداندن خواستگارش

    خانم “سم وارد” ۴۱ ساله در پاسخ درخواست آشنایی یک آقای متین و موقر پاسخ منفی داده و حالا پشیمان شده است و سعی میکند هرطور شده این مرد را پیدا کند.



    به گزارش اکوفارس، داستان از این قرار است که این زوج همدیگر را در یک فروشگاه و هنگام برداشتن آخرین بسته دونات شکلاتی موجود در قفسه دیده اند از آنجایی که هردو طرفدار این نوع شیرینی بودند خانم “وارد” تقاضا میکند آقا اجازه دهد که او این بسته را بردارد و آقای خواستگار که ظاهرا شیفته این خانم شده بود میگوید در صورتی قبول میکند که او هم دعوت وی برای صرف یک فنجان قهوه جهت آشنایی بیشتر قبول کند.



    این خانم خجالتی هم درآن لحظه این دعوت را رد میکند اما زمانی که به خانه باز میگردد از این تصمیم پشیمان میشود و تصمیم میگیرد هرطور شده او را دوباره پیدا کند. به همین دلیل یک یادداشت بزرگ روی باغچه منزلش نصب میکند که باعث به شهرت رسیدنش شده است و امیدوار است از این طریق بتواند خواستگارش که حتی نامش را هم نمیداند پیدا کند.

    او در این یادداشت نوشته است: من یک دونات شکلاتی ام بیا و من را بردار. او میگوید مرد مورد نظرش حتما از این طریق او را خواهد شناخت و دوباره باز خواهد گشت.

  13. 4 کاربر از dirt road بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #78
    آخر فروم باز Sha7ab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Airstrip One
    پست ها
    1,264

    پيش فرض

    دیدگاه افراد توی جامعه ی بسته و سنتی ما بستگی به سن داره. طرف سنش کمه (اطراف 20) چشم و گوش بسته عاشق میشه و میخواد هرجوری شده طرفو بگیره که مسلما نمیتونه (بهتر) و اگه بتونه تو اون سن ازدواج کنه مطمئنا شکست میخوره
    سن میره بالاتر (اطراف 25) شاید طرف مقابل و مناسبتو پیدا کنی و این بار حتی منطقی هم میخوای بهش برسی ولی شرایط نداری (شغل، خدمت، خونه، ماشین، خرج ازدواج)
    طبیعتا سن بالاتر میره و شور و اشتیاق برا ازدواج هم در کنارش از بین میره. کسی که سنش بالا رفته و مجرده در انتخاب همسر با وسواس مواجه میشه.

    ولی شاید چیزی که واقعا به آدم زور داره اینه که الان 90٪ دخترا توقعاتشون وحشتناک بالاس و خونه و ماشین آنچنانی میخوان ولی خودشون هیچی ندارن! حتی درک درستی از ازدواج ندارن. پسر ها هم به دیدگاه های غلطی رسیدن. فکر میکنن با هر دختری که دوست بودن، اون دختر رو نباید بگیرن و میرن دوست دختر یه پسر دیگه رو میگیرن!
    در کل بخوام بگم جامعه ی ما مثل یه کلاف کاموا هست که از 100 طرف در هم پیچیده شده و راه باز شدن نداره. کشور ما به وضعیت بحرانی رسیده که من فکر نمیکنم حالا حالاها حتی در شرف درست شدن هم قرار بگیره.


  15. #79
    کـاربـر بـاسـابـقـه hovo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    نصف جهان
    پست ها
    1,104

    پيش فرض

    ازدواج اساسا چیز سختی نیست مشکل بعد از ازدواجه
    اون جایی هست که پیشونیت عرق میکنه
    بدنت یخ میزنه
    سرت میافته پایین
    بغض میاد تو گلوت
    قلبت درد میگیره
    باید بری بیمارستان
    از اینجا به بعد به علت وجود دلائل خاص سانسور میشود

  16. 2 کاربر از hovo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #80
    کـاربـر بـاسـابـقـه EHSANRF's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    2,390

    پيش فرض

    یاد ترانه گلپری ستار افتادم

    میگه:
    اون روزا خونه می خواستی، دل دیوونه میخواستی!
    حالا من خونه دارم، دل دیوونه دارم!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •