portal seri'es story
در مورد سری Portal تمام موضوع و نکات ریز و درشت داستان در خلال پستای مربوط به شخصیتها و داستانها توضیح داده شده است:
.
.
.
شخصیتها:
.
.
.
داستان portal1:
.
..
.
داستان portal2 :
.
.
.
.
portal seri'es story
در مورد سری Portal تمام موضوع و نکات ریز و درشت داستان در خلال پستای مربوط به شخصیتها و داستانها توضیح داده شده است:
.
.
.
شخصیتها:
.
.
.
داستان portal1:
.
..
.
داستان portal2 :
.
.
.
.
Last edited by halflife g; 04-06-2013 at 08:22.
شخصیتها
Cave johnson
............چهره johnson در دهه 70
بنیاد گذار شرکت علوم کاربردی "علوم aperture" که تا اواخر دهه 1980 که به خاطر مسمومیت سنگهای ماه در گذشت رییس آنجا بود.
در سال 1943 و در جوانی اش او از طریق تاسیس شرکت "تعمیرات و خدمات aperture " که تولید کننده پرده های دوش حمام بود به یک کارآفرین و تاجر موفق تبدیل می شود.عمده ثروت johnson از طریق تولید همین پرده های دوش حمام با تکنولوژی بالا برای عموم و همچنین ارتش بود.
بزودی johnson به یک میلیونر تبدیل می شود و در سال 1944اقدام به خرید معدن نمکی در حوالی شمال میشیگان می کند معدنی که تونل ها و حفاریهای ان تا 4 کیلومتر زیر سطح زمین نیز ادامه داشت و مکان مناسبی برای گسترش شرکت aperture بود.
درسال 1947 johnson تصمیم گرفت تا رویکرد و نگاه علمی شرکت را گسترش دهد و متعاقبا نام شرکت را "علوم aperture" تغییر داد او شروع به انجام آزمایشهای فیزیکی عجیب و غیر متعارف در شرکت خود می کند."علوم aperture" در سال 1947 جایزه بهترین کمپانی علمی را از بعضی موسسات دریافت می کند.
......چهره johnson در دهه 50
دردهه 1950 شرکت بسیار موفق بود در داخل قسمت غنی سازی شرکت johnson نقش فعالی داشته و از صدای ضبط شده خود برای کمک به تست شوندگان که برخی از انها از فضانوردان شناخته شده یا مدال اوران المپیک و.... بودند استفاده می کرد.در این زمان "aperture" در حال توسعه ابزارهای " تونل های کوانتومی" بود ونمونه های اولیه بسیاری در بسیاری از اتاق های تست که در "تست شفت9" و ...ساخته می شدند مورد استفاده قرار می گرفت
بهرحال در دهه 1960 aperture به مانند سابق از لحاظ وضع مالی چندان موفق ظاهر نمی شود و به خاطر تولید محصولات بی شماری برای اتاق های تست که هم از لحاظ مالی به صرفه نبوده و هم از لحاظ ایمنی و بهداشتی خطرناک بوده شرکت درگیر مسایل حاشیه ای زیادی می شود.در سال 1961 johnson دستور بستن و مهر و موم کردن "تست های شفت 9 "می کند تا شاید بتواند ازمایش های غیر اخلاقی و خطرناکی روی افراد مورد تست واقع شده را مخفی نگهدارد.
درسال 1968 شرکت aperture درگیر جلسات سنا در مورد فضانوردانی که بعد از شرکت در تست های شرکت ناپدید شده بودند شد
بعد از مدتی شرکت اعلام ورشکستگی کرد در نتیجه شرکت دیگر توان استفاده از افراد خاص جامعه برای انجام آزمایش هایش را نداشت و مجبور شد از افراد بی خانمان در ازای 60 دلار برای انجام آزمایش مورد تست شونده جمع کند.
johnson به همراه دستیارش caroline
johnson در مورد ورشکستگی شرکت کامش تلخ بود و Black mesa را مسیول ورشکستگی شرکت اعلام کرده و ادعا می کرد انها با دزدیدن ایده های aperture شرکت را به این روز انداخته اند.اما johnson حمایت کافی برای اثبات ادعای خود نداشت و همانطور که روز بروز Black mesa پیشرفت می کرد aperture افت می نمود
در اکتبر 1976 johnson در پی کم خطر کردن ریسک تست ها از پذیرفتن کودکان یتیم – سالمندان و بیماران روانی اجتناب نمود.
در دهه 1980aperture کماکان در آشفتگی مالی به سر می برد.در راستای تولید محصولی جدید و موفق johnson مقادیری از سنگ های ماه به ارزش 70 میلیون دلار را برای استفاده در قسمت " mobility gel" خرید با اینکه سرمایه کافی چندانی برای پوشش هزینه های این آزمایش نداشت.
conversion gel که از خاک سطح ماه فرآوری شده
بعد از پی بردن به اینکه خاک موجود در ماه هادی کاملا مناسبی برای ساخت پرتال است و میتوان روی آن پورتال ساخت johnson به شخصه وارد پروزه ساخت "conversion gel" از خاکهای سطح ماه شد ولی به خاطر گرد و غبار بیمار شده و آسیب های جدی به سیستم تنفسی و کلیه های او زد.
johnson بیمار و در حال مرگ ناتوان از درک شرایط فعلی شرکت دستور شروع تحقیقات و تست های مفصل وبیشتر را می دهد.روی ابزار "تونل های کوانتومی"(که به اسلحه پرتال می انجامد) بیش از پیش خرج می کند و کارمندان و پرسنل را هم مجبور به شرکت در تست ها می کند.
دغدغه او آینده شرکت و البته مقابله با مرگش می شود.از این رو در سال 1982 به مهندسان خود دستور می دهد در مورد ساخت کامپیوتری که بتواند حافظه و هوشیاری او را بعد از مرگ ذخیره کند سریعا اقدام کنند.در هر حال به خاطر اوضاع وخیم johnson اتمام این پروزه قبل از مرگ او امکانپذیر نبود و در نتیجه او دستیار وفاداراش caroline را بعد از خود جانشین اعلام کرده و از او می خواهد که اطلاعات مغزی خود را برای آن کامپیوتر آپلود کند.
چهره johnson در دهه 80 مدتی قبل از مرگ
بهرحال johnson قبل از اتمام پروژه مرده و caroline نیز با تمام مخالفتهایی که در مودر آپلود داشته مجبور به آپلود محتویات ذهنش به glados می شود.
Glados
...........ساختار glados در Portal2
هوش مصنوعی با قابلیت فرم ژنتیکی(lifefrom genetic) و سیستم پردازشی اصلی شرکت aperture که ابتدا در سال 1982 ورژن اولیه آن که 1.07 بوده در مرحله آزمایشی برای انجام پروسه های تست در مرکز غنی سازی توسط کارمندان aperture ساخته شد.
در سال 1986 با هدف شتاب بخشیدن به پروژه پرتال ها و به قصد مغلوب کردن شرکت رقیب یعنی Black mesa و ایجاد جانشینی همه کاره برای شرکت ساخت نمونه اولیه حالت ژنتیکی و جاندارگونه glados(یعنی دیتای انسانی و ژنتیک به سیستم دیتای glados وارد می شود) در بخش غنی سازی اغاز می شود اما متعاقبا پروژه تعطیل می شود.بعد از حدودا یک دهه در سال 1996 کار بر روی محتوای ژنتیکی glados آغاز شده و از سر گرفته می شود.ابتدا قصد بر این بود تا محتوای ژنتیکی رییس شرکت aperture یعنی "Cave johnson" بر روی glados آپلود شود اما به خاطر مرگ او و تحقق نیافتن این عمل او در دستور العملی دستیار خود یعنی خانم "caroline" را موظف به دادن محتوای ژنتیکی به glados از طریق اپلود محتوای ژنتیکی خودش به او می کند.البته اینکه johnson کارولین را قبل از مرگش به اجبار به این کار راضی کرده بود یا خود موافقت کرده بود چندان مشخص نیس البته از مکالمه های این دو در portal2 که بصورت از قبل ضیط شده است نارضایتی کارولین نمایان می شود.(صدای glados و بسیاری از اخلاق های او نشات گرفته از همین شخصت کارولین است)
پروتکل تلفن قرمز
به خاطر اینکه یک بار در اواخر تمام این پروژه خرابی در پروژه روی داد aperture طرح "تلفن قرمز" را به کار می گیرد که اگر در زمان روشن کردن glados او خوداگاه شده و دردسرساز شود فورا کارمند پای تلفن در اتاق مرکزی هوش مصنوعی اطلاع دهد.در سال 1997 ورژن glados به نظر 3.11 بوده است.
اندک زمانی قبل از ماه می سال 2000 glados چندین بار روشن و راه اندازی می شود اما سریعا توسط تکنسین ها غیر فعال می شود زیرا "یک شانزدهم پیکو ثانیه بعد از فعال شدن" شروع به کشتن افراد می کند دانشمندان کم کم شروع به تغییر شخصت glados می کنند و توسط اضافه کردن "هسته های شخصیتی" به سیستم او تمایل به کشتار و خشونت او را از بین می برند. البته مشخص نیست که بعدا خوداگاهی ویرانگر glados ناشی از ناموثر بودن این "هسته های شخصیتی" بوده یا اینکه glados قادر به غیر فعال کردن انها می شود.
ساختار Glados در Portal1 با هسته های شخصیتی چسبیده روی آن
سرانجام glados اعلام می کند که تمام تمایلات جنون امیز خود را از دست داده و حالا فقط قصد خدمت به شرکت در راه علم و تست و آزمایش دارد.او در روز "گربتون رو برای کار بیاورید" اعلام کرد که برای انجام تست و ازمایش با گربه ها و جعبه ها به اندکی "سم اعصاب" نیاز دارد و دانشمندان نیز به خیال اینکه او اصلاح شده و این نیاز او در جهت ارتقا دانش است خواسته او را اجابت می کنند و البته glados نیز در این روز کار غیر عادی خاصی انجام نمی دهد.
بالاخره در ماه می سال 2000(احتمالاچند روزقبل از روز 16 می یعنی حادثه Black mesa) ربات glados در برنامه ای که برای سالگرد تاسیس شرکت aperture برگزار شده بود و "دختر خودت رو سرکار بیارید" نام داشت(که شل شخصیت قهرمان سری portal نیز در این روز به شرکت آورده شده بود)در یک پیکو ثانیه glados تغییر شخصیت داده و تمام درهای شرکت را قفل می کند و با پخش "سم اعصاب" افراد داخل شرکت را میکشد نجات یافتگان حادثه سریعا او را به "morality core" که هسته ای دارای اطلاعات و دیتای وجدان ژنتیکی است به او اضافه می کنند و با عث می شود تا او از کشتن افراد و پخش سم اعصاب جلوگیری کند ولی به نظر تاثیرات مخربتری نسبت به پخش سم اعصاب ذهن glados را فرا می گیرد و ان این است که شروع به چرخه های تست دایمی کارمندان بازمانده که توسط او دستگیر شده اند می کند در جهت رقابت و جلو زدن از شرکت رقیب black mesa.ولی وقتی حادثه black mesa اتفاق افتاده و black mesa تخریب می شود glados با از اگاهی از این وضعیت تمام تمرکزش را بر روی پیدا کردن بازمانده ها و آوردن آنها به چرخه های تست می کند.
رفته رفته و بتدریج در طی هفته ها از تعداد کارمندان و کسانی که به صورت دایمی تست می شوند کاسته می شود(به علت مرگ در ازمایش یا گرسنگی و..)آخرین کارمند نجات یافته که برنامه ریزی با مشکلات شیزوفرنیک بود و "Doug rattman" نام داشت به خاطر پارانویایی که داشت سعی کرد هر طوری که شده گرفتار و اسیر glados نشود. به هر زحمتی که شده بود به بخش فایلهای انتخاب افراد تست شونده در لیست glados دسترسی پیدا می کند و بعد از جستجوی پرونده افراد متوجه می شود که در لیست افراد رد شده برای آزمایش فردی به نام "شل" به خاطر سرسختی زیاد رد شده است." rattman" لیست را دستکاری کرده و "شل" را به عنوان نفر شماره یک مورد تست در لیست glados قرار می دهد تا شاید شل بتواند glados را شکست دهد.glados چندان این موضوع را متوجه نشده و به این تغییر اهمیت نمی دهد." rattman" بعد از اینکار در قسمتهایی از کارخانه که glados قابلیت دسترسی یا مانیتورینگ آن را ندارد مخفی شده و به زندگی ادامه می دهد.
چندی بعد از تهاجم کمباینها به زمین glados شل را از "relaxation vault" اش بیدار کرده و با وعده دادن کیکی به او و البته مشاوره هایی برای او او را اجبارا به انجام تست های مکرر در اتاق های تست وا میدارد و در ادامه :
(برای اگاهی از سرنوشت glados به داستان سری portal مراجعه شود)
Doug rattman
....چهره rattman قبل و بعد از خوداگاهی Glados و شدت یافتن بیماری اش
کارمند سابق aperture و یکی از آخرین بازماندگان کشتار و دیوانگی glados که در هر دو شماره portal با اینکه هیچگاه دیده نمی شود ولی تاثیر قوی و محکمی بر بازی و روند آن دارد.
در زمان فعالیت aperture او در بخش نگهداری " فرمت های تصویری" کار می کرد که در سال 1985 در شرکت تاسیس شده بود سپس او به بخش پزوهشی و تحقیقی آنجا نیز با نام کاربری :"دی rattman" و رمز : "هانی" انتقال یافت.او هرگز به طور مستقیم در ساخت glados نقش نداشت.
دراواخر پروسه ساخت glados روزی" rattman" به ملاقات دوستش "Henry" رفت که در حال ساخت هوش مصنوعی بود.هنری پیشرفتهای تکنیکی خودشان را ستود و گفت که نتایج هوش مصنوعی بدست آمده مرز بعدی در اختراع آنهاست." rattman" با پروسه ساخت glados راضی و قانع نبود زیرا glados هر بار که بصورت ازمایشی شروع به فعال شدن لحظه ای میشد شروع به کشتن افراد می رد و تکنسین ها او را خاموش می کردند.
بعد" rattman" که روزی به اتاق هنری رفته بود هنری در حال ساخت morality core" برای glados بود henry از او خواست تا این هسته را به افتخار دوستی اشان " rattman" روشن کند و rattman از او پرسید که این هسته چیست و henry گفت که آخرین تکنولوزی بازدارندگی هوش مصنوعی است که با وصل شدن به glados مانند وجدان برای او عمل کرده و عامل کنترلی بر اعمال و رفتار طغیانگرانه او خواهد بود اما rattman اظهار داشت که ساخت این تکنولوژی چندان موثر نیست و "تو همیشه میتوانی وجدان خودت را نادیده بگیری"بعد ها در سال 2000 که ان حادثه خوداگاهی glados و کشتار دانشمندان و نابودی شرکت اتفاق افتاد rattman یکی از آخرین بازمانده ها بود و glados به خاطر پی بردن به شیزوفرنی او شروع به شکنجه کردن او کرده و تلاش کرد تا rattman را متقاعد کند که این شرایط زاییده افکار او و به خاطر پارانویای اوست اما rattman مخالفت کرد و چون دید نمی تواند در برابر glados کاری بکند به اتاق پرونده ها گریخته و پرونده شل را که به خاطر شخصیت سرسختش در لیست تست شونده ها نبود به شماره 1 تست شونده ها اورد تا شاید بتواند با شرایط روانی استوارش glados را شکست دهد
بعد از اینکار rattman ماهها در اتاق های تست و قسمت های تعمیر و نگهداری و یا دور از چشم دوربین های glados عمر می گذراند او در این مدت قرص های مخصوص برای جلوگیری از تشدید بیماریش مصرف می کند ولی با گذر زمان فقط دو قرص برای او باقی می ماند که آنها را مصرف نمی کند و برای روزی ذخیره می کند که شاید شل از خواب برخاسته و وارد تستها شده و در نهایت شاید کاری بکند و در نتیجه او نیز با هوشیاری بتواند به او کمک کرده یا بگریزد.
دستکاری rattman و به اول لیست اوردن شل..............................نمونه ای از مکان های خواب rattman در اتاق های تست یا مناطق دیگر
وقتی که بیماریش کم کم به خاطر مصرف نکردن قرصها شدت می گیرد شروع به نقاشی کردن روی دیوارها یا کشیدن گرافیتی و حرف زدن با مربع های مورد استفاده در اتاق های آزمایش می کند و حتی با انها دوست شده و از آنها حرف شنوی پیدا می کند.
تغذیه rattman از غذاهای مانده اماده در aperture
گرچه شل هرگز rattman را در طول بازی نمی بیند ولی مکانهاب خواب او(روی قوطیهای پهن شده)و قوطی های کنسرو لوبیا و آب در کنار آن و همچنین بعضی کمکها در مکانهای مختلف اعم از اتاق های تست یا قسمتهای اداری شرکت مانند فلشها و حرف های روی دیوار و البته گرافیتی ها و نوشته هایش حضورش را به شل ثابت می کند.
اولین این مکانها هم در اتاق تست شماره 16 است که پشت دیواری شکسته که با دو مربع نگهداری شده حرفهایی که او روی دیوارنوشته مشخص می شوند که یکی از آنها جمله معروف "کیک دروغ است" می باشد.
شل تا جایی پیش می رود که rattman نمی توانسته است به خاطر نداشتن اسلحه پرتال از آنجا فرار کند و "turret" های خودکار و خطر شلیک ان برایش دردسر ساز بوده.بهر حال شل glados را تخریب و فرار می شود و rattman نیز همراه او به سطح زمین و خروجی کارخانه امده و شروع به فرار می کند ولی از دور می بیند که شل به خاطر شعاع انفجار و تخریب هسته glados به زمین افتاده و از هوش رفته است و "پارتی اسکورت بات" که نوعی آدم آهنی است شل بیهوش شده را از خروجی کارخانه دوباره به داخل می کشد..
rattman با اینکه می تواند بگریزد ولی به خاطر عذاب وجدانی که دارد(به اول لیست اوردن شل)دوباره به کارخانه برمی گردد تا شل را نجات دهد.
rattman در حال مشاهده شل به خواب رفته در relaxation center
وقتی او به شرکت بر می گردد می بیند که شل توسط روباتها در "relaxtion center" و "به اتاقهای خواب عمیق برده شده است ولی وقتی چک می کند متوجه می شود به خاطر انفجار در شبکه اصلی شرکت و glados این اتاقها از کار افتاده و دیگر امکان زنده نگهداشتن ساکنین اتاق نیس(انهایی که در هنگام انفجار شبکه در اتاقها خوابیده بودند همگی به خاطر قطع شبکه مرده اند)پس مجبور می شود تا به خاطر شل خود را به خطر انداخته و از میان "turret" ها عبور کرده و شل را از اتاق بیرون بیاورد.
اما به هنگام عبور او از جلوی "turret" ها پای او توسط شلیک گلوله زخمی شده و او از هوش می رود.وقتی به هوش می آید متاسفانه تاثیر داروها نیز از بین رفته اند و او با اندک توان باقیمانده دنبال راهی است تا به نحوی شل را نجات دهد که دوست مربعش به او پیشنهاد می دهد که درست است نمی تواند به اتاقش رفته و شل را از آنجا خارج کند ولی با restart فیوز و وصل اتاق او به شبکه او را به خواب طولانی فرو برد. rattman ابتدا مخالفت می کند چون این خواب او زمان پایانی نخواهد داشت و تا زمانی که کسی بیدارش نکند ادامه خواهد یافت(که در ابتدای portal2 روبات wheatley بعد از 20 سال خواب او را بیدار می کند)ولی بالاخره پذیرفته و شل را به خواب می برد.
rattman با پای گلوله خورده توسط turret
rattman خود نیز به یک " relaxation vault" رفته و می خوابد....
rattman در relaxation vault به خواب می رود
به نظر rattman چند روز بعد از این وقایع به خاطر شدت جراحاتش می میرد البته در شماره 2 در بعضی اتاقهای تست باز هم نقاشیهای او دیده می شود و یا در قسمتی از بازی نیز از برخی رادیوها نجواها و گریه های نامشخصی نیز شنیده می شود که شاید نشان از زنده ماندن rattman باشد ولی در کل تاکید بر مردن او بعد ازآن وقایع است.
chell(شل)
شخصیت اصلی portal 1 و قسمت داستانی portal2 که جزو نفرات مورد استفاده در آزمایش های شرکت aperture بوده است(قبلا نفر مورد تست شماره 1498 در لیست بوده ولی بعدا به نفر شماره 1 تغییر می یابد)
اگرچه گذشته شل تقریبا نامشخص است ولی مطمینا او در زمان فعال سازی اصلی glados در شرکت بوده است او فرزند یکی از کارکنان aperture بوده و در روز "دخترتان را سر کار بیاورید" که برنامه ای تفریحی برای بازدید دختران کارکنان از شرکت بوده به aperture امده بوده است طبق پروفایل او که در بخش پرسنلی بوده است شخصیت او کله شق تعریف شده که به سادگی از زیر کارها در نرفته و منصرف نمی شود.در واقعا او به عنوان مورد استفاده شونده در ازمایشها پذیرفته نمی شود اما "doug rattman" با تغییر قوانین پذیرش تست شونده ها او را در لیست قرار می دهد تا شاید با استفاده از همین روحیه در برابر glados ایستاده و او را شکست دهد.
مدل کارکتر شل از خانوم Alesia Glidewell برداشته شده که در بازی "left4dead" هم مدل یکی از کاراکترها بوده
علت اینکه در شماره 1 شل لباسی همچون لباس زندانیان امریکا بر تن دارد این هست که نویسنده خواسته تا نشان دهد او جزو افراد مورد تست هست و قرار بوده تست شود ولی در شماره 2 لباس او تغییر می کند(چون دیگر در ابتدای بازی او به عنوان " مورد تست شونده" نیست)که همان لباس نارنجی رنگ را به کمرش گره زده و رکابی اش معلوم می شود.
پاهای پریدنی که در شماره 1 شل به آن مجهز بود و برای همه تست شونده ها به خاطر جلوگیری از مرگشان به پا داشتند ابتدا قرار بود کفش "assassin combine" در Half life2 باشد که بعدا کلا "assassin combine" از Half life2 به عناون دشمن خط خوردند.
(برای اگاهی از سرنوشت شل و اتفاقاتی که او با انها مواجه می شود به داستان portal1 و portal2 مراجعه شود)
Wheatley
وقتی دانشمندادن پی به جنون glados می برند برای کنترل او "هسته های شخصیتی" با هوش تعدیل شده(بسیار کمتر از glados)به او اضافه می کنند تا او را از انجام کارهای دیوانه دار بر حذر دارد و تا حدی glados را کنترل کنند و برخی از انها را نیز برای کار در بخش های مختلف شرکت درست می کنند Wheatley نیز یکی از این هسته های شخصیتی با هوش تعدیل شده است که روی ریل های تعبیه شده ای در شرکت قابلیت حرکت دارد.اما وقتی glados شرکت را نابود می کند و همه کاره انجا می شود اکثر این هسته های شخصیتی را از کار انداخته یا مانع از اثر گذاری اشان بر روی خود می شود که Wheatley نیز یکی از این موارد است.
به گفته خود Wheatley او ابتدا در بخش تولید مشغول بوده است ولی مسیول قسمت نمونه ای مانند او را برای آن قسمت برگزیده و او به کار کم اهمیتی که کار در قسمت "relaxtion center" بوده است" گماشته می شود.
wheatley در حال جابجا کردن relaxation center ها برای خارج کردن شل
وقتی وقایع portal 1 اتفاق افتاده و glados از کار می افتد اکثر "هسته های شخصیتی" آزاد شده و در جایجای شرکت پرسه می زدند ولی به خاطر اوضاع رو به وخامت شرکت و فرسودگی و انفجار قریب الوقع راکتور شرکت Wheatley نگران شده و تصمیم به فرار از شرکت می گیرد ولی چون برای اینکار نیاز به انسانی در کنار خود دارد به اتاق های "relaxtion center" رفته و یک یک اتاق ها را می گردد تا شاید کسی را پیدا کند ولی چون هنگام از کار افتادن glados نیروی مورد نیاز برای تامین نیاز اتاق ها قطع شده در نتیجه همه مرده اند و چون فقط "شل" بعد از "restart" اتاق ها آورده شده زنده مانده است پس Wheatley او را بیدار کرده و از اتاق خارج می کند.
(برای اگاهی از سرنوشت Wheatley به داستان portal2 مراجعه کنید)
.
Last edited by halflife g; 04-06-2013 at 08:19.
3taxxx,779,brnudi,CATALONIA,City 17,Dark Soul,E Z I O,ELSIN,half life2,havas_1980,hosseincode2008,imanpod,Killzone2,Layken,manuelcalavera,marmolak kocholo,Masoud King,mjorh,Reza31001,shab_2008,silent-assassin,Sorena_777,The Rover,titanium_zarin,Torch Bearer,vahidgame,virus2009,Zaghan_13,ξα6ηερ,پسر خاکستری
داستان Portal 1
بازی با بیدار شدن شل از خواب در داخل "relaxation vault" آغاز می شود اتاقی که فقط یک تخت با فرم خاص(برای خوابهای چندین ماهه و طولانی) یک رادیو یک میز و یک دستشویی است.
او توسط Glados خوش آمد گویی شده و توسط ایجاد پرتالی خودکار روی در در ولت باز شده خارج و Glados با وعده دادن کیک و خروج از آنجا می گوید"حالا شروع می کنیم به گذراندن تستها"
نمایی از relaxation vault
کیک:در زمان فعالیت شرکت aperture اگر افراد تست شونده تستهایی را در اتاق های تست به پایان می رساندند به انها به عنوان جایزه نمادین کیکی داده می شد.ولی وقتی Glados دیوانه سر کار می اید این جایزه را حذف کرده و ضروری نمی داند ولی هنوز هم به عنوان عاملی محرک به دروغ از آن استفاده می کند.
شل ابتدا معمایی ساده در اتاق تست 1 را گذرانده و در اتاق 2 اسلحه پرتال را پیدا می کند و به اتاق بعدی میرود او پشت سر هم تستها را حل می کند و هر بار در هر اتاق با تکنولوژی جدید مانند آسانسور یا صفحه های آبی سوزان و turret و ....آشنا می شود.
او معماها را حل می کند تا اینکه به اتاق تست 16 میرسد و در آنجا با دیدن رد آثار rattman متوجه می شود که اوضاع درست نیست و افراد دیگری نیز مانند او در شرکت گیر افتاده اند.
درابتدای ورود شل به اتاق تست 18 یک گلیچ رادیویی اتفاق می افتد Glados قرار بوده که تا از پختن کیک برای شل بگوید که اشتباها و به خاطر گلیچ می گوید: "تو اول پخته خواهی شد بعد کیکی وجود خواهد داشت"که این جمله Glados تا حدی خیانتکاری و فریبکاری او را نشان می دهد.
نوشه rattman روی دیوار در مورد دروغ بودن وعده کیک
فرار
اتاق 19 اخرین اتاق تست است که شل با حلش به سمت وعده ای که به او داده شده(کیک و راه خروج) روانه می شود اما شل به جای کیک به سمت یک کوره پرتاب می شود تا در آنجا کشته شود(Glados در اتاق 18 اشتباها به پختن او اشاره می کند)اما او به قسمت تعمیرات گریخته و Glados عصبانی می شودابتدا ادعا می کند که آخرین تست واقعی همین تست کوره بوده نه تست اتاق 19 سپس می گوید که این فقط شوخی بوده و قصد دست انداختن شل را داشته است.اما شل اعتنایی نکرده و به گریختن خود ادامه می دهد و Glados بیش از پیش عصبانی تر می شود نیمه دوم بازی در پشت اتاق های تست یا قسمت تعمیرات یا قسمت اداری یا لابراتواری aperture پیگری می شود و شل نیز با کمک از نوشته های روی دیوار(متعلق به rattman) و سلاحش به راه خود برای فرار از شرکت ادامه می دهد در نهایت شل برای فرار مجبور به رفتن به اتاق مرکزی هوش مصنوعی شده و با Glados مواجهه می شود دستگاهی غول پیکر و پر از سیم و آهن الات فلزی که در ادامه ار بالا به لوله ای استوانه ای وصل شده است(نزدیک وردوی این اتاق میزی با تلفن قرمز نیز مشاهده می شود که مربوط به همان طرح تلفن قرمز است)وقتی شل (با برگرداندن موشکهایی که glados به او شلیک می کند و سپس انداختن "هسته های شخصیتی" در کوره ذوب)شروع به نابود کردن Glados می کند با هر چه بیشتر تخریب شدن Glados شخصیت او نیز به ازمحلال میرود .در خلال مقابله آن دو Glados چندین بار می گوید او به خاطر اتفاقاتی که در سطح زمین و خارج از شرکت رخ می دهد در حال محافظت شرکت در برابر "آنهاست"(احتمالا منظور از "آنها" تهاجم نیروهای combine به زمین بوده)
بعد از نابودی کامل Glados چند پرتال در بالای سر Glados و محل نصب او باز شده و او و شل را به درونش می کشد.شل مدتی بعد در جلوی در مرکز غنی سازی شرکت بهوش می آید بین تکه خرابه های Glados که به همراهش از پرتال ها به این قسمت پرت شده اند.اما "party robot" (که glados مب گفت شل را برای جشن و پارتی به داخل شرکت برمی گرداند)شل را که ناتوان وکم هوش است دوباره به داخل شرکت می کشد .
در کات سین نهایی بازی می بینیم که باز در اتاقی تاریک هستیم که روباتی آهنی کیکی را با یک شمع در حال روشن کردن است و روباتهای دایره ای نیز در پشت فنس ها قرار دارند.
بازی در همینجا با بردن شل به "relaxation center" پایان می پذیرد(البته این صحنه در بازی نشان داده نمی شود).
بعد از پایان credit و اهنگ پایانی بازی کیکی با شمعی روشن روی همان میز تلفن قرمز با دکمه ای کنار میز مشاهده می شود.....که اگر برای مدت طولانی همین تصویر باقی بماند مربع آزمایشگاهی نیز(احتمالا اشاره به همان مربع rattman)در کنار میز دیده خواهد شد
.
.................................................. ........منفجر شدن glados..................................ورودی پارکینگ قسمت غنی سازی و تکه های glados روی زمین...................................
.
Last edited by halflife g; 04-06-2013 at 08:29.
33505775,3taxxx,779,Amir rza,atrin 1998,brnudi,CATALONIA,City 17,Dark Soul,E Z I O,ELSIN,Erfan.,half life2,havas_1980,hosseincode2008,imanpod,Layken,manuelcalavera,marmolak kocholo,Masoud King,Morteza4SN,mtchabok,Reza31001,shab_2008,silent-assassin,soltan_reza,Sorena_777,The Rover,titanium_zarin,vahidgame,virus2009,Zaghan_13,ξα6ηερ,پسر خاکستری
داستان Portal2
درست پنجاه روز بعد از پایان وقایع شماره 1 و به خواب رفتن شل در اتاق "relaxation center" او توسط گوینده ای خودکار از خواب بیدار می شود .این گوینده خودکار طبق قوانین فدرال انجام چند کار حرکتی و ذهنی را به شل تجویز می کند(با اینکار گیمر با کنترل بازی اشنا می شود)و سپس از او می خواهد تا به رختخواب برگشته و خواب طولانی مدت خود را شروع کند.
سالها بعد(حدود 20 سال بعد)او توسط روباتی به نام wheatley که جزو هسته های شخصیتی در زمان حیات و فعالیت شرکت بوده بیدار می شود و wheatley می خواهد تا با کمک شل از aperture بگریزد
فقدان پرسنل و انسان زنده و نبود نگهداری از شرکت آنجا را در وضعیت تخریب و نامطلوبی قرار داده و به قسمت راکتور شرکت هم که با آن کار می کند صدمات قابل توجهی وارد کرده است و در شرف ذوب شدن و انفجار است.wheatley اتاقی که شل در آن است را حرکت داده(اتاقهای استراحت سیار هستند)و به دیوار کوبانده و با باعث تخریب دیوار و خارج شدن شل از آنجا می شود سپس wheatley به او می گوید به دنبال اسلجه پرتال بگردد و آن را پیدا کند.
بعد از پیدا کردن اسلحه شل دوباره به wheatley می پیوندد و wheatley می گوید که تنها راه فرار از شرکت رسیدن به "اتاق هوش مصنوعی مرکزی" و استفاده از آسانسور آنجا برای فرار است .پس خود را به پورت های ورودی وصل کرده و پنل های دیوار و درها را برای فرار می گشاید بعد از رسیدن به "اتاق هوش مصنوعی مرکزی"ای که تکه جنازه های Glados در انجاست به اتاق استوانه ای عظیمی رسند که پر از دکمه های مختلف برای کارهای متفاوت در شرکت است. wheatley آسانسور را بالا می آورد ولی این کار باعث بیداری Glados نیز می شود
glados تخریب شده روی زمین اتاق مرکزی
wheatley در حال بیدارن کردن دوباره glados(به اشتباه)
wheatley سریعا شروع به دادن رمز مربوط به خاموشی Glados می کند ولی بی اثر بوده و Glados که به نظر می رسد مرده است دوباره قطعات صدمه دیده اش سر هم شده و کنترل aperture را بر عهده می گیرد و از شل به عنوان قاتل خود یاد کرده و او را مجبور به گذراندن دوباره اتاقهای تست می کند.
اتاق های تست 0 تا 8
Glados ابزارهای تست جدید مانند "faith plates" و "thermal beam" را در تست های این اتاق ها به کار می گیرد
اتاق های تست 9 تا 17
شل مشغول به انجام تست های اجباری دیگری است در این بخش "hard light bridge" به عنوان ابزار جدید در تست معرفی می شود.
در ضمن wheatley نیز دور از چشم Glados در حال طراحی نقشه ای برای فرار است و گهگاهی در قسمت هایی از اتاق های تست دیده می شود.
از راست به چپ:faith plates-thermal beam-hard light bridge
Glados در این بخش در مورد دو نفر دیگر که در لیست تست شونده ها هستند و هم نام با نام خانوادگی شل هستند و زن و مرد هستند اشاره می کند(دروغی دیگر تا شل را ناراحت وعصبانی کند)
رفته رفته با پیشرفت شل اوضاع برای Glados نگران کننده می شود.قبل از اینکه باز Glados مانند شماره 1 قصد جان شل را بکند شل و wheatley فرار می کنند و "turret" های Glados و کارگاه تولید سم اعصاب Glados را خراب و از کار می اندازند
انها نیروی انتقال هسته ای را روی Glados مسلح و در نتیجه wheatley میتواند شرکت را به جای Glados کنترل کند.wheatley آسانسور را برای شل فعال می کند تا به سطح زمین و خارج از کارخانه رفته و از آنجا خارج شود اما متاسفانه قدرت همه کاره شدن در aperture روبات wheatley را خودکامه کرده و از نجات شل صرفنظر می کند(چه کسی بهتر از شل برای حل تست های بی شمار و مشغول کردن wheatley).
قسمت پخش گازهای سمی
wheatley سرمست از قدرت Glados را(هسته و چیپ مغز هوش مصنوعی اش)برای تحقیر کردنش به باتری سیب زمینی وصل می کند گلادوش نیز خشمگین شده و ناتوانی wheatley در اداره شرکت به خاطر ساختار هوش مصنوعی خفیفش را خاطر نشان کرده و حتی wheatley را ابله می خواند.wheatley به شدت عصبانی شده و Glados و شل را به پایینترین و قدیمی ترین بخش کارخانه می فرستد.
وقتی شل به هوش می آید تنها و دور از Glados راه خود را از قدیمی ترین قسمت شرکت که قسمت "نواوران علوم اپرچر" نامیده می شود ادامه می دهد.او توسط راهنمایی های صدای مدیر اپرچر آقای gohnson و گهگداری دستیارش caroline که از قبل ضبط شده است به مسیرش ادامه می دهد و به اتاق های تست اولیه در کره های غنی سازی می رسد که تست های این قسمت با فعال کردن "repulsion gel" ها و استفاده از ان ادامه می یابد.
glados که توسط wheatley به باتری سیب زمینی وصل شده
شل Glados را در حالی که طعمه کلاغی شده بود پیدا میکند و مجبورا او را به قسمتی از اسلحه پرتال خود وصل کرده و با او اتاق های تست زمان حیات johnson را حل کرده و به مسیر ادامه می دهد.انها در ادامه جریان 2 ژل دیگر را نیز فعال می کنند و از هر3 ژل در معماها در حل تست ها استفاده می کنند.
در ضمن همانطور که انها به مکالمات ضبط شده johnson و caroline گوش می کنند Glados به بخشی از شخصیت سرکوب شده و مخفی شده خود که بر اساس شخصیت caroline طراحی شده بود پی می برد و از این به بعد به نوعی لحن مناسبتری با شل پیدا می کند(به خاطر کمکش به او در بهتر شناختن هویت و البته نجات او)
آنها رفته رفته به طبقات بالا و به قسمتی که قبل از فرستاده شدن توسط wheatley در آنجا بودند(قسمت جدید التاسیس aperture) می رسند و با مرکر غنی سازی ساخته شده توسط wheatley آشنا می شوند(البته چون ژل ها را نیز از طبقات پایین فعال کرده اند اکنون در طبقات بالا نیز در دسترس است).
wheatley کنترل شرکت را در اختیار گرفته ولی بی کفایتی و محدودیت هوش مصنوعی او راکتور شرکت را با سرعت بیشتر از قبلی به سمت ذوب کردن پیش برده و به جای رسیدگی به این مشکلات wheatley درگیر ساخت اتاقهای تست معیوب و وسایل تست عجیب خود است.
Glados سعی می کند با پارادوکس های منطقی کلامی خود wheatley را متوقف کند ولی به خاطر کم بهره بودن wheatley از قدرت منطق او کاری از پیش نمی برد و شل مجبور می شود اتاق های تست wheatley را که اکثرا هم طراحی آنها را از Glados دزدیده رفته و بنا به دستور wheatley آنها را حل کند
بعد از گذراندن چندین اتاق تست wheatley "تستهای ابتکاری چند نفره" را کشف می کند و با تحمیل این تستها درصدد کشتن شل و Glados برمیاد(تستهای دو نفره توسط یک نفر شل به تنهایی قابل حل نیست و او سالها در ان اتاق ها می ماند) اما شل به خاطر مهارتش و همچنین استفاده از ژلهایی که فعال کرده می تواند این مراحل را نیز پشت سر گذاشته و شروع به فرار کردن کند.
شل و Glados راه خود را در قسمتهای تعمیر و نگهداری شرکت ادامه دهند تا به قسمت سوزاندن و فرآوری "هسته های شخصیتی" فاسد می رسند Glados نقشه انتقال هسته دیگری را می کشد تا بتواند از طریق آن به بدن اصلی خود برگشته و زمام اموم شرکت را در اختیار بگیرد و در عوض اینکار نیز به شل قول می دهد تا او را آزاد کند.
وقتی به اتاق wheatley می رسند مبارزه شدیدی در می گیرد شل بمبها را به سمت wheatley بر می گرداند در حین آن Glados نیز هسته های شخصیتی فاسد را یکی پس از دیگری روی wheatley نصب می کند بعد از اتصال 3 هسته خرابی و درگیری سیستم wheatley به صد درصد می رسد .انتقال هسته اتفاق می افتد ولی مشکل دیگری ایجاد می شود و شل دکمه اضطراری را می زند اما wheatley که فکر این قسمت را کرده بود آنجا را بمباران می کند.ذوب شدن هسته به بحرانی ترین مرحله خود رسیده واتاق شروع به انفجار و رفتن به سمت شرایط بحرانی می کند و به خاطر شکافی که درسقف ایجاد شده شل پورتالی را در ماه برای خلاص شدن از دست wheatley و شرایط بحرانی اتاق ایجاد کرده و به ماه می رود .خلا فضای ماه شل را در شرایط مرگ قرار می دهد اما در همین وقت Glados انتقال هسته را انجام و به جای اصلی خود در ریاست شرکت برگشته و عملکرد بحرانی راکتور را کنترل می کند .او wheatley را در فضا رها کرده و شل را قبل از بسته شدن پورتال به زمین بر می گرداند.
بعد از مدتی شل در آساسنسور بهوش می اید در حالی که Glados و دستیاران روباتی اش یعنی " atlas" و "P-body" او را نظاره می کنند.Glados می گوید که "caroline" بودن به او درسهایی آموخته از جمله اینکه فهمیده شل بهترین دوست اوست و می داند که caroline در کجای مغز او عملکرد دارد و آن قسمت را از مغزش حذف کرده است.Glados قبول می کند که کشتن شل کار بسیار دشواری است و زنده نگهداشتنش کار آسانتری است پس در نتیجه می خواهد که شل را آزاد کند.در هنگام بالا رفتن اسانسور ارتشی از "تورت" ها برای شل آهنگی می خوانند و به نوعی وقایع اتفاق افتاده و احساسات Glados را در این شعر منتقل می کنند.
قسمت دو نفره
p-body و atlas
در قسمت دو نفره گیمرها کنترل دو دستیار روباتیک Glados یعنی "atlas" و "P-body" را بر عهده می گیرند که بعد از وقایع شماره 2 اتفاق می افتد.
این دو ربات اتاق های تست 6 بخش بازی را انجام و در آخر هر بخش دیسک های مورد نیاز که توسط کارکنانی که برای کنترل شرکت توسط Glados لازم است را یافته و به سیستم Glados آپلود می کنند.(در آخر هر بخش رباتها منفجر شده و در اتاق اصلی مونتاژ دوباره می شوند چون برنامه فکری آنها ثابت است و جسم روبوتیک آنها هر بار به طور خودکار از نو ساخته می شود)
در آخرین بخش آنها مامور باز کردن دریچه ای در بخش اتاق های تست قدیمی می شوند که با باز کردن آن Glados به چندین هزار انسان در خواب که نمونه آماده تست شدن هستند دسترسی می یابد.
.
Last edited by halflife g; 04-06-2013 at 08:31.
33505775,3taxxx,779,A/|\IR,atrin 1998,brnudi,CATALONIA,City 17,Dark Soul,E Z I O,ELSIN,Erfan.,GOLDFINCH,half life2,havas_1980,hosseincode2008,imanpod,manuelcalavera,marmolak kocholo,Masoud King,mjorh,Morteza4SN,Reza31001,shab_2008,silent-assassin,smjhh,soltan_reza,Sorena_777,The Rover,titanium_zarin,vahidgame,virus2009,Zaghan_13,ξα6ηερ,پسر خاکستری
جدول زمانی اتفاقات دنیای Half life و Portal
1943
cave johnson و شرکت "تعمیرات aperture"جایزه فروشنده پرده دوش حمام رابدست می اورد(این شرکت در ابتدای تاسیس پرده های دوش حمام تولید می کرد).
ژانویه سال 1944
cave johnson در تیتر روزنامه یو پی پایونیر به عنوان خریدار معدن نمک در شمال میشیگان معرفی می شود که قرار است بعدا به نام موسسه "علوم نوآوران aperture" بازسازی شود.
بین 1945 و1954
دکتر keller متولد می شود.
1947
aperture جایزه بهترین موسسه تحقیقاتی جدید را از انیستیتو علم و بیزینس آمریکا دریافت می کند
1949
aperture از طرف ژورنال جهانی مهندسی مکانیک به عنوان دومین شرکت برتر بین 100 شرکت علمی کاربردی انتخاب می شود(احتمالا بعد از Black mesa)
1950
در دهه 50 احتمالا Black mesa ساخه شده است البته احتمال دارد که Black mesa در دهه 40 نیز ساخته شده باشد(به خاطر رتبه دوم aperture در جایزه سال 1949)
1952
aperture به دنبال امتیاز بهترین پیمانکار وازارت دفاع امریکاست که به نظر این جایزه را به Black mesa می بازد....در این زمان aperture شروع به تست "repulsion gel" می کند.
1953
repulsion gel
aperture ایستگاه پمپ آلفا و حداقل اتاق های تست 1 و 2 شفت 9 را می سازد
1954
aperture دوباره جایزه بهترین پیمانکار وزارت دفاع سال آمریکا را به Black mesa می بازد.
1955
aperture جایزه ملی انجمن سیب زمینی آیداهو را برای ارتقا علوم مربوط به سیب زمینی دریافت می کند.
1956
دولت آیزنهاور طی قراردادی تولید تمام پرده های حمام را به aperture می سپارد به جز نیروی دریایی.
repulsion gel از مرحله ازمایشی خارج و حالا قابل استفاده است
1957
aperture اتاق 26 شفت 9 را می سازد
از 1957 تا 1973
cave johnson به جرگه میلیاردرها می پیوندد
1958
aperture اتاق های 27 و 28 را می سازد
بین 1963 و 1973
دکتر Green متولد می شود
1968
aperture درگیر جلسات سنا در خصوص "فضا نوردان از دست رفته" می شود(که در طی ازمایش ها و تست احتمالا کشته شده اند) وضعیت مالی aperture دگرگون شده و به سمت ورشکستگی می رود.
بین1969 و 1978
دکتر cross متولد می شود
1971
aperture شفت تست 9 را برای تستهای دوباره بازگشایی می کند.بخشهای پایینی تر به نظر غیر قابل استفاده می ماند.
aperture ایستگاه پمپ بتا را فعال و شروع به تست Propulsion gel می کند.
Propulsion gel
1972
aperture اتاق های تست 1 و 2 مربوط به تست Propulsion gel را می سازد.
بین 1972 تا 1982
Gordon Freeman متولد می شود.
1973
aperture ساخت پرده های حمام را متوقف می کند(شرکت فقط بخش تحقیقاتی را حفظ می کند)
1976
aperture اتاق 5 تست Propulsion gel را می سازد.
1978
aperture آسانسور مورد نیاز برای خروج از کارخانه تست Propulsion gel را می سازد
بین 1978 تا 1987
adrian shephad متولد می شود.
1981
aperture مرکز غنی سازی تبدیل ژل های تست کننده را ساخته و تست هایش را گاها بر روی خود کارکنانش انجام می دهد.
در این زمان cave johnson حدود 70 میلیون دلار بر روی سنگ های ماه خرج می کند تا آنها را نیز تبدیل به ژل بکند البته از این دوره او بشدت مریض شده و معتاد به داروهای مسکن می شود.
مهندسان aperture مانور شمارنده heimlich را کامل کرده و شروع به تحقق ارزوهای بزرگتر و دخالت در اصول بنیادی می کنند.
شرکت محصولاتش در مورد نتایج تحقیقاتش را در برنامه تلویزیونی نشان می دهد ولی این محصولات اصلا بین عموم طرفداری پیدا نمی کند.
بعد از رشته ای از خفگی و بیماریهای کودکان مقامات ارشد شرکت قبل از کمیته بازرسی سنابرای صحبت به سنا احضار می شوند.در طی این جلسات یکی از مهندسان aperture اشاره می کند که پیشرفتهایی در ردیف 3 اتفاق افتاده : "انسان به صورت موقت میتواند از تونل های کوانتومی بصورت فیزیکی عبور کند"
کمیته به سرعت اعتبار نامحدودی را در اختیار aperture قرار می دهد تا به تحقیق در مورد پرتال ها ادامه دهد.
1982
aperture ایستگاه پمپ گاما را می سازد
cave johnson دستیارش caroline را به عنوان جانشین خود انتخاب می کند زمانی که تستهای استفاده از هوش مصنوعی caroline تمام می شود هوش او در کامپیوتر ذخیره می شود(احتمالا برای استفاده برروی Glados)
در این زمان پروسه روند موضوعی مرکز تست غنی سازی به موضوعات تست aperture اضافه و اعمال می شود.این کار توسط ورژن 1.7 Glados انجام می شود.
1985
فرمت تصیری aperture تولید می شود(قسمتی برای طراحی و تولید یا ضبط تصاویر مورد نیاز برای شرکت)
1986
کارخانه تست تبدیل ژل با دیوارهای اضافی اپدیت می شود.
خبر محرمانه ای به گوش aperture میرسد "Black mesa نیز روی تکنولوژی مشابهی در مورد پرتال ها کار می کند" aperture نیز به سرعت شروع به توسعه Glados می کند
1996
بعد از یک دهه صرف آوردن دیسک های بخش سیستم عامل Glados به دولت کار در بخش ژنتیک لایف فرم اغاز می شود.در طی این زمان aperture طرح "تلفن قرمز" را در مورد Glados آغاز می کنند ....چون Glados دچار اختیارات و هوش فراوان شده ماموری در اتاق نگهداری Glados با تلفن قرمز از اون نگهبانی می کند.
ورژن Glados در این زمان ورزن 3.1.1 است.
1998
aperture چندین عناصر قابل استفاده برای تست را منتشر می کند مانند قیف های گردشی ترکتورهای پرتویی مانند قیف ساخته شده از آزبست مایع پرتو سرد کننده حرارتی ..لیزری برای از بین بردن سنچر گان ها و فعال کردن دکمه ها توسط توسط مکعب وزنی محوری...صفحه هوایی ....صفحه پرتابی برای موضوعات تست هوایی و دریچه چندکاره پنوماتیک : دریچه ای از دستگاه حیاتی مورد استفاده برای توزیع اشیا در اتاق تست.
از راست به چپ :exursion funnel -pivot cube - Pneumatic diversity vent
2000
سالی که حادثه Black mesa اتفاق می افتد.و به نظر در 16 می سال 2000 اتفاق می افتد.از این روز تا چند روز دیگر حوادث Half life1 و Half life1 Blue shift و Half life1 opposing force اتفاق می افتد(داستان هر 3 نسخه به موازات و حداکثر چند روز طول می کشد)
چند روز قبل از 16 می سال 2000
هوش مصنوعی تست نشده Glados به عنوان یکی از برنامه ریزیهای افتتاحیه سالیانه شرکت فعال میشود.
به هنگام فعالسازی Glados سریعا خوداگاه شده و کنترل لابراتورهای aperture را به دست می گیرد همه را در داخل شرکت حبس و مرکز غنی سازی را پر از سم اعصاب می کند اما به خاطر فعال کردن هوش مصنوعی عاطفی خود دست از این کار می کشد و در عوض چرخه دایمی testing و تست کردن بر روی محبوس شدگان را شروع می کند.
چند روز پس از شروع جنون Glados شل برای انجام تست توسط او از خواب بیدار می شود و داستان portal 1 را پیش برده و بعد از خاموشی Glados دوباره به شرکت باز گردانده می شود.
از چند روز بعد از اتمام داستان Half life 1 تا مدت بیست سال حوادث ما بین شماره1 و 2 Half life اتفاق می افتاد: استخدام شدن گوردون توسط G man و به statis فرستاده شدنش... طوفانهای پرتالی و سوپر پرتالها و جنگ 7 ساعته و حاکمیت combineها بر زمین.
حدود سالهای 2020
گردون توسط جی من از statis بیدار و برای انجام ماموریت دوباره وارد میشود و وقایع Half life2 و Half life2 episode1 و Half life2 episode2 روی می دهد.
از آن سو در طی مدتی نامعلوم(حداقل 50 روز تا حدود بیست سال بعد از پایان اتفاقات پرتال 1)با به خاموشی رفتن Glados شرکت aperture بیش از پیش فرسوده تر شده و راکتور شرکت نیز در حال ذوب شدن و انفجار است. شل نیز به خواب طولانی در "relaxation center" فرو می رود.
wheatley رباطی دیگر شل را بیدار و به او می گوید که میتواند او را از aperture بیرون برده و نجات دهد که از اینجا به بعد تا پایان خارج شدن شل از aperture وقایع portal 2 رخ می دهد
.
.
Last edited by halflife g; 04-06-2013 at 08:51.
3taxxx,779,brnudi,CATALONIA,City 17,Dark Soul,E Z I O,ELSIN,Erfan.,half life2,hassanshaikhi,havas_1980,hosseincode2008,imanpod,Leon-117,manuelcalavera,marmolak kocholo,Masoud King,mjorh,Mr.Crow,nice 2000,shab_2008,silent-assassin,smjhh,Sorena_777,The Rover,vahidgame,virus2009,Zaghan_13,ξα6ηερ,پسر خاکستری
خوب دوستان پستای مورد نیاز برای کامل کردن بخشهای مورد نیاز در قالب سه بخش : 1- همه چیز در مورد Halflife و2-همه چیز در مورد Portal و 3- جدول زمانی دنیای این دوبازی(که یک دنیا و داخل هم هستن) ارایه شد.......
امیدوارم که مورد پسند دوستان و بازدیدکنندگان و طرفداران قرار گرفته باشه......ممنون
+
راستی اینم لینک پست اصلی برای دسترسی به هر 3 بخش:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
چه لحظه هایی که برای من زنده نشد . دستت درد نکنه مراد
بچگیم اومد جلو چشم !
به دوستانی که توی نخ ِ این سری بازیها نبودن توصیه اکید میکنم برن سراغش . هف لایف ِ دو که هنوز توی خیلی مسائل سر هست ، اما اگه گرافیک ِ هف لایف ِ 1 اذیتتون میکنه باید بگم انقدر داستان خوبی داره ، پشیمون نمیشید .
اگه فکر میکنید که چی شد یک شرکت شد Valve و چی شد که هزینه های سرسام آور سرویسی مثل Steam پرداخت شد جوابتون یک اسمه : Half-Life
به نظر من جان کارمک ممکنه FPS رو به به شکلی که الان میشناسیم معرفی کرده باشه ، ولی این Valve بود که شاهکاری مثل Half-Life رو ساخت تا برای شرکت های دیگه الگوی FPS ها بشه .
با تشکر از آقا مراد ...
خیلی کامل و مفید ...
از داستان پرتال هیچی نمیدونسم ...
عوض شدن قیافه ی rattman به خاطر شکنجه های Gladosبوده یا به خاطر بیماریش؟ازمانده ها بود و glados به خاطر پی بردن به شیزوفرنی او شروع به شکنجه کردن او کرده و تلاش کرد تا rattman را متقاعد کند که این شرایط زاییده افکار او و به خاطر پارانویای اوست اما rattman مخالفت کرد و چون دید نمی تواند در برابر glados کاری بکند به اتاق پرونده ها گریخته و پرونده شل را که به خاطر شخصیت سرسختش در لیست تست شونده ها نبود به شماره 1 تست شونده ها اورد تا شاید بتواند با شرایط روانی استوارش glados را شکست دهد
(آخه زیر عکس نوشته شده: ....چهره rattman قبل و بعد از خوداگاهی Glados و شدت یافتن بیماری اش
خب ازین میشه فهمید به خاطره Glados بوده ...ولی یه جای دیگه گفته میشه ک وقتی قرصاش تموم میشه به این وضع میفته ...که ازین آدم میفهمه به خاطر بیماریش بوده که به اون وضع افتاده !)
(همه ینی داستانو فهمیدن همه چیو گرفتن که هیچ بحثی نیس ؟!)
با تشکر از زحمت زیادی که برا این مطالب کشیده شده...
بسیار جامع و خواندنی....
من در دوران گذشته با این بازی خیلی حال کردم و هر بار هر قسمتش اومده بود مجال ندادم و همیشه هم بسیار جذاب بودش
حتی در دوره اولین قسمتش با این که اون موقع زیاد درگیر فضای داستان نبودم ولی خود بازی و فضای متفاوتش یک جوری بود که کاملا اون حس خاص رو به گیمر میداد...
در نیمه جان دو اپیزود دوم هم که فوق العاده بود بازی و بیصبرانه منتظرم تا ببینم بعد اون لحظه ای که الکس پدرشو از دست میده و Dog هم دیر میرسه اوضاع چطور خواهد شد و داستان به چه ترتیبی پیش خواهد رفت...
و این بازی جای بحث فراوان رو داره اما خب فاصله بازه زمانی مطمئنا دخیل هستش و باعث میشه که حتی گیمر هایی که بسیار مشتاق این بازی هستن ترغیب به صحبت در مورد داستان به ان صورت نشن که انشالله در قسمت جدید این رونق رو ببینیم چیزی که برای اساسین کرید الان لازم هستش
پورتال هم که اون سیب زمینیش برای خودش فلسفه ای جالب داره
تشکر
ِDanny O'Dwyer یه پست گذاشته توی گیم اسپات ، مبنی بر اذعان ِ مجدد اینکه Half-Life منجی ِ دنیای FPS ها بوده و هست .
Danny returns to Black Mesa and City 17 to remind us how Gordon Freeman saved first-person shooters forever.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا" اینطوری نیست که بگیم کسی از داستان ِ بازی چیزی فهمیده یا نفهمیده . بازی یک ماهیت و موجودیت کلی داره که اون رو همه میدونن . اما 3 چیز غیر از موجودیت کلی داستان در مورد این یونیورس وجود داره . یک سری ریزه کاری ها داره ، مثل اتفاقاتی که واسه اپرچر و بلک مسا افتاده و یا تاریخ حرکت های مهم در بازی و امثال اون و از طرفی یک سری فلسفه پشتشه و سومین مسئله سوال هایی هست که در واقع یا ریزه کاری بودن یا قسمتی از داستان ِ بازی ، که توسط ِ Valve هنوز بر ملا نشدن ، مث ِ کشتی ِ اپرچر یا اینکه جی من کیه واقعا" .نوشته شده توسط mjorh [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ریزه کاری ها که هیچ گیمری نمیتونه توش دست ببره چون منبع لزوما" باید Valve باشه و مراد هم خرخره ی ویکی های هف لایم پلنت و اینجور جاها رو جوییده گذاشته اینجا . پس راجع به ریزه کاری ها هم بحثی نیست واقعا .
در مورد فلسفه بحث سلیقه ای هست و هر کسی از ظن ِ خودش میشه یار ِ Valve ! و شیرینی تحلیل هم همین هست ...
اما میمونه چیزهایی که برملا نشده ... و چون مجموعه به پایان نرسیده ، میره جزو حدثیات .
به نظر من ریزه کاری هایی که اطلاعاتش درز پیدا کرده آنچنان جای بحث نداره . ولی دو مورد بعدی ، یعنی فلسفه ی پشت داستان و حدثهایی که در مورد چیزهایی که رها شده ، برملا نشده ، مرموز باقی موندن ؛ جای بحث دارن که به نظر من بحث در مورد هیچکدوم به این معنی نیست که کسی ممکنه داستان رو نفهمیده . ممکنه خود ِ Gabe Newel هم سوال داشته باشه توی این دو بخش .
* و یک چیز دیگه ،
بچه ها دقت کردید توی هیچ بازیی ، یک سلاحی مثل ِ یک دیلم ( Crowbar ) ، این قدر نوستالژیک نشده هیچ وقت . واقعا" دیلم ِ گوردن فریمن بیشتر از یک سلاحه . یک تاریخه که پشتش پر از خاطره و احساس هست . من که همچین حسی دارم .
توی اون سالی هم که که گوردن فریمن بهترین هیروی دنیای بازی شد از نگاه گیم اسپات واقعا" این کروبار خیلی نقش مهمی داشت .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)