تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 10 اولاول 123456789 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 92

نام تاپيک: یادگیری مسائل کوچیک اما دراصل بزرگ... "لطفا پست آغازین خوانده شود"

  1. #41
    آخر فروم باز shahinfarasystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,617

    پيش فرض

    مکانیزم کار توالت فرهنگی چه جوریه؟
    مکانیزیم چیش چیه دوست من.....؟؟؟
    میشینش کارتو میکنی بعد تموم میشه دیگه )

    اما یه چیزی طبق تجربه ای که من دارم مفت نمیارزه
    هم به خاطر آلودگی و تماس پوست افرادی که از یه دستشویی استفاده میکنند

    هم به خاطر عدم تخلیه کامل بدن موقع دستشویی
    یعنی حالت نشستنش جوری نیست که بدن تخلیه بشه
    واین موجب مریضی میشه...

  2. 9 کاربر از shahinfarasystem بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #42
    در آغاز فعالیت M.Roshan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    پست ها
    2

    پيش فرض جالبه

    تاپیک جالبی باز شده

  4. 2 کاربر از M.Roshan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #43
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم ehsan_iace's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    2,220

    پيش فرض

    در مقابل شوخی نامناسب که در مقابل جمع باشه چه کار کنم؟

    مثلاً مدتی قبل سر میز ناهار با بعضی از همکاران نشسته بودم و دو تا همکارها داشتند دوباره با هم شوخی کلامی جنسی می‌کردند که یکدفعه یکی‌شان در وسط بحث دو نفره از آن شوخی‌های کلامی به من گفت؟

    به نظرتان در آن لحظه چه کار باید می‌کردم؟

    میز ناهار را ترک می‌کردم؟
    با یک شوخی کلامی جنسی پاسخ‌اش را می‌دادم؟ (که همچین آدمی نیستم)
    با او سر میز ناهار بحث می‌کردم که این کار درستی نیست؟
    یا ...

  6. #44
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    سلام دوستان
    جدأ تاپیک جالبیه ممنون
    جواب من مربوط به دو تا پست بالاست:
    به نظر من آدم توی هر شرایطی باید خود واقعیش باشه
    به نظرتان در آن لحظه چه کار باید می‌کردم؟

    میز ناهار را ترک می‌کردم؟
    به نظر من نــــــه
    چون ممکنه این اتفاق توی هر جمع دیگه ای بیفته شما که نمی تونی به خاطر یه عده خاص از آدما از جامعه فاصله بگیری یا اینکه مثلأ غذا نخوری
    ضمن اینکه اون همکارهاتون اون لحظه این جوری حرف می زدن همیشه که شوخی و صحبت نیست به هر حال یه جای دیگه باهاشون رو برو می شدی و این کار(ترک میز نهار) یه جور بی احترامی به حساب میاد
    من اگه جای شما بودم اون لحظه و در جوابشون می گفتم ترجیح می دم راجع به این مورد حرفی نزنم

    تلاش کنید تا میتونید مثله خودش چاخان و خالی بندی و اینا بذارید کف دستش تا خودشو از شما عقب افتاده تر ببینه
    حالا نگفتی اگه جدأ اطلاعات نداشتیم و سوتی دادیم چیکار کنیم
    __________________________________________________ _____________
    من ترجیح می دم تا درباره چیزی اطلاعات درست و کامل ندارم پز ندم ؛ نظر می دم برای اینکه اگه طرفم واقعأ یه چیزی بدونه من هم ازش یاد بگیرم
    و در مقابل آدمهای افاده ای فقط حرص می خورم

  7. این کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #45
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض

    به نظرتان در آن لحظه چه کار باید می‌کردم؟

    میز ناهار را ترک می‌کردم؟
    بستگی داره که با همکاراتون در چه حد رابطی دارین؟ صمیمی هستین و دیگه دوست هم شدین یا نه!!!!!
    اگر دوست هستین که خب باید دوستانه جواب بدین و اونا بدونن که تا چه حدی می تونین وارد حریم خصوصی بشن
    اگر نه همکار هستین!!! که دیگه فرق داره
    اولا اگر می رفتین به نظرم به اونا یه آتو می دادین که مثلا بدونن نقطه ضعف شما کجاست و اذیت می شدین و هم اینکه بهشون برمیخورد و چند تایی دست به یکی می کردن و زیرآب می زدن یا دست می انداختن یا حرف براتون در می آوردن.
    به نظر خوب بود در قالب احترام بهشون بگین دوست ندارم وارد مقوله های خصوصی زندگیم بشم. و ترجیح می دم بحث روعوض کنیم و راجع به چیز دیگه ای حرف بزنیم

  9. 3 کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #46
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    291

    پيش فرض

    تاپیک خوبی من هم بفکرش افتادم -- کلا تاپیک رو سرسری و واسه فروم بازی نخونید ، تاپیک علمی و تجربه ایه و باید با جان دل بخونید وگرنه بی فایده هست

    وقتی کاری رو داریم انجام میدیم. و طرز فکرمون طوری هست که دوست نداریم کسی رو تا وقتی که خودمون اجازه ندادیم وارد مسائل خصوصیمون و یا جزیمون میشه و دقیقا همون چیزی رو میگه که داریم انجام میدیم و با گفتنش انگار داره مارو کنترل میکنه و یا انگار ما پیش خدمتشیم و امر و نهی میکنه در این موقع

    به جای کلام بچگانه خودمم میخواستم همین کار رو کنم - برای افراد غریبه که به افراد نزدیک صریح تر خودتونو نشون میدین و میگین: قبل از اینکه بگی خوددم میخواستم همین کار رو کنم. فک نکنی بخاطر حرف تو بود

    بگین: همین کار رو میخوام بکنم - داشتم به همین فکر میکردم
    Last edited by همراه اول; 01-05-2011 at 19:01.

  11. 3 کاربر از همراه اول بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #47
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    291

    پيش فرض

    در زمان ورود به هر کجا هر حسی نسبت بخود داشته باشید، اطرافیانتون همون حساب رو روی شما میکنن

    اگه منطقی باشید و یا باکلاس و یا خونگرم- دیگران فکر میکنن شما همیشه اینطور هستین. و برعکس اگه بر اثر استرس که چیکار کنم که تایید بشم هیچ وقت بهش نمیرسین و روی شما اینطور حساب میکنن که شما خیلی از دنیا پرتین و کفایت و پختگی لازم رو ندارین. در صورتی که اصلا اینطور نیست و شما فقط یه استرس داشتین و بهمتون ریخت

    تغییر حس کار ساده ایه فقط کافیه به آنچه از درون میگین ایمان داشته باشید

  13. 8 کاربر از همراه اول بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #48
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    291

    پيش فرض

    هیچوقت با فرد چاق هم اتاق نشین - منظور من دانشگاه بود وکلی تر اینه که زندگی نکنید مگر اینکه شما هم مثل اون باشید-

    ---------- Post added at 08:04 PM ---------- Previous post was at 08:00 PM ----------

    در هر محیطی وقتی وسیله ای از دستتون افتاد از کمر دلا نشین بلکه از زانو خم بشین- یعنی فقط زانوهاتون خم بشه و مثل جک عمل کنه - پزشک ها هم همین توصیه رو میکنن -

  15. 6 کاربر از همراه اول بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #49
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    291

    پيش فرض

    در سلف دانشگاه خیلی دیدم شخص کلی ادعاش میشه ولی غذا خوردنشو بلد نیست


    از جلو بشقاب شروع کنید وخورش رو هم همون جلو بریزین و میل بفرمایین
    خورش و برنج رو خیلی باهم قاطی نکنید
    چنگال و قاشق رو هم خیلی بهم نزنید
    و موقع غذا خوردن به صورت کسی هم نگاه نکنید
    و از همه مهمتر با دهان پر صحبت نکنید

    ته دیگ هم در صورت موجود بودن ولی در دسترس نبودن نخوردین هم نخوردین چون کلاس و شخصیت شما مهمتره

    ------------------------------------
    برای بعضی به صورت کاملا مسخره ای اینها رو به در عذاب بودن خودشون ربط میدن و یا انجام ندادن اینها رو هم دال بر آزادی و رهایی خودشون میدونن- درسته این افراد کاملا متوجهسه مفهوم احترام بخود - عزت نفس و آزادی و شکیل و باکلاس بودن نشدن
    - و فراموش نکنید هر کس یک دیدگاهی به زندگی داره و دوست داره همون جور بمونه

  17. 10 کاربر از همراه اول بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #50
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    291

    پيش فرض

    تاپیک بسیار خوبیه!
    فقط یک نکته ای رو که خیلی من رو در بعضی رستورانها و کافی شاپها آزار میده اینه که:
    بعضیا فکر میکنن اون رستوران یا کافی شاپ فقط متعلق به خودشونه! بلند بلند حرف میزنن یا میخندن، انگار نه انگار که کس دیگه ای هم اونجا نشسته و شاید دلش نخواد صدای اون طرف رو از ده تا میز اونور تر بشنوه!
    حالا باز تو فست فودها به خاطر شلوغی، این موضوع تا حدودی قابل اغماض باشه، ولی من بارها رستورانهای آنچنانی و کافی شاپهای خیلی خفن رفتم و باز هم همین رفتار رو دیدم. منظورم اینه که به سطح و کلاس آدمها ربطی نداره، متاسفانه چیزیه که خیلیا رعایت نمیکنند!

    دقیقاً همینطوری که دوستمون گفتند:
    پستم یکم بی ارتباط میزنه ولی شما هم دیدگاهتون رو عوض کنید و از اون زاویه نگاه کنید که: مربوط میشه به رفتارهای ما در اماکن عمومی


    در فضاها و مکان های عمومی حق دیگران رو رعایت کنیم و کارهای خز مثل پخش موسیقی با موبایل که توی اتوبوس ها فراوونه، انجام ندیم.

    در مورد دوستمون، بله حق باشماس وربطی به سطح فرهنگشون نداره متاسفانه 3 خوره توی اجتماع زیاد دیده میشه:

    1- زرنگ بودن که با عرضه و لیاقت بودن با کلاهبرداری و سر کار گذاشتن و تمسخر و تحقیر دیگران اشتباه گرفته شده

    2- آزادی و راحتی با سبک سر و احمق و جلف بودن- که حتی فکر نمیکنن که چه کلمه ای رو جلو چه کسی و چه جنسی میگن

    3- اشتباه گرفتن روابط عمومی بالا و اعتماد بنفس با پرروی و حتی افتخار به پررویی که حتی بدتر از اون والدین به این نوع بچه هاشون افتخار میکنن- جاش نیس ولی میگم شاید 1 نفر هم بخونه. این والدین خودشون با خجالت و ترس بزرگ شدن و در بزرگی نتونستن از حقشون دفاع کنن و بخاطر همین به این نوع بچه هاشون افتخار میکنن.

    راه های مقابله در هنگام قرار گرفتن در این شرایط و افراد:

    من به خاطر دانشگاه با چنین افرادی هم اتاق بودم و حتی دوست هم شدم چون خودشون نیستن و حرکاتشون ربطی بخودشون نداره و نمایشی و تظاهریه. این افراد که اکثرا در سن رشد و بلوغ فکری هستن و این روند و برخورد رو مقایر با آزادیشون میدونن و عده ایشون پا فراتر گذاشته و خودشون رو چیره بر محیط میدونن و میگن ما باید کنترل کنیم و یجوری میخوان جو رو کنترل کنن و با این کارشون بر عکس کوچکی خودشون رو نشون میدن و عقده درونی که دوست دارن چه باشن رو نشون میدن که کاملا واضح هست چون رفتارشون بیمار گونست

    . و اگه توجه کنین صدا ها و صحبت های اونها گرمی و شادی آنچه را ازعان میکنن نداره- اینجوری شما متوجه بیمارگونه بودن یا واقعی بودن اون میشین

    این رفتارها بیمار گونس و حتی بچه های 5 ساله هم سادیسم موجود توی این رفتار رو درک میکنن

    1- اگه با خانواده هستین و حرفهای نامربوط میزنن. حتما میحط رو ترک کنید چون میدونن چی دارن میگن و صحبت هاشون از روی مرض هست- و حتما بی کفایتی رستوران و ... رو در جریان مسولش بذارین. اگه با خونواده هستین و اون افراد حرف های نا مربوط نمیزنن تذکری ندین و جلوی خانوادتون وارد مداخله نشین که یدفه چیزی بهتون بگن. مورد یک رو اکثرا مجردها انجام میدن

    2- بلند صحبت کردن و صفاحت و بی خردی اونها رو به ارزش خودتون ربط ندین و به خود هی نگین حقم داره ضایع میشه و یه دفعه اوج بگیرین و حرکت عصبی کنید. اینجوری کار شما حتی از رفتار اونها هم بی خردانه تر بوده - چون شما تحت تاثیر قرار گرفتین و شخص دیگه ای احساسات شما رو کنترل کرده.
    به اونها از بالا به پایین نگاه کنید. و کار اونها رو بی خردانه و تحمل و صبر خودتون رو عاقلانه بدونید و خودتون رو هم سطح اونها نکنین. چون ما که نمیتونیم دیگران رو تربیت کنیم

    3- جمعشون خانوادگی هست و واقعا خوشحالن و از لحن و گرمی حرفاشون مشخصه، سخت نگیرین، شما واقعا میتونین تحمل کنید و میتونید طوری ذهنتونو وارد جو اونها کنید که از صحبت ها و خنده هاشون لذت ببرید، منظورم فال گوشی نیس. منظورم بهشون حق بدین که دور هم هستن و شاد هستن

    من واقعا در این شرایط قرار گرفتم. برای نهار وارد آلاچیقی شدم و خسته هم بودم و جای ساکتی میخواستم
    خانواده ای اونجا بودن که فکر میکردن پسر بچشون شجریانه و بهش گفتن بخون و اونم زد زیر آواز، من حال نمیکردم. چرا چون من توی اون مد نبودم و به خودم قبولونده بودم میرم اونجا راحت استراحت میکنم. اولش خودمو سپردم به احساسات و غرر کردن با خود و یه دفعه دیدم میتونم صدای این پسرو تبدیل کنم بوسیله زجر شکنجه خودم ولی نذاشتم اینجوری بشه و با تمسخر به صدای پسر بچه گوش کردم. از مجبوری و بلندی صداشون به حرفاشون گوش کردم و احساساتشون و شخصیتشون رو درک میکردم و دیدگاهشون به زندگی و فرق زندگیشون با ما- اون موقع فهمیدم حق دارن
    مشکل اساسی همینجاس ما میخوایم دیگران هم مثل ما باشن تا مثل ما رفتار وحس کنن


    برای حل این مساله ویژگی های زیر رو داشته باشین که افراد اجتماعی اینها رو دارن:

    هر کسی یک دیدگاهی به زندگی داره و توی یک مدی زندگی میکنه

    قبول و پذیرش شرایط کنونی -جو خاصی را طلب نکنید و بگین اگه اینجوری باشه من دوست دارم. خودتون رو اینقدر محدود نکنید اینجوری شما آدم محدودی هستین و با تغییراتی بهم میریزین . بخاطر همین هر شرایطی رو قبول کنید


    رفتار وصحبت دیگران را به ارزش خود ربط ندادن-این به دیدگاه شما ربط داره وشما میتونین دیدگاهتون رو عوض کنید. کسایی که روابط اجتماعی بالایی دارن میتون همه چیز رو هضم کنن چون دیدگاهشون اینطوره که حرف و رفتار کسی حمله ای به او نیس و با لبخند جواب میدن که ناشی از اعتماد بنفس و عزت نفسه که میگه من بازیچه دست تو نمیشم

    کسانی که بی خردی میکنن میخواهند شما رو کنترل کنن و تحت تاثیر احساساتتون قرار بدن وشما نباید مشکلات روانی اونها رو که هر لحظه در درون باهاشون در جنگ هستن رو بدوش بکشین و به دام بیافتین- و هر بد و بیرایی که میگن رو دال بر خود کم بینی بدونید- اینهایی که میگم جمله نیس تا اینجوری فکر کنید تا شرایط براتون سهل باشه- منم اول به این حرفا همین جوری نگاه میکردم- نه وقعا همینطوره و از زبون خودشون شنیدم و یکیشون میگفت: بعضی موقع ها توی خیابون راه میرم دوست دارم با اونایی که زورم بهشون میرسه درگیر بشم و بزنمشون- این تازه مدل سادشون بوده که خودشو توصیف میکرد البته خودش میگفت باید برم پیش یه روانشناس. بعد گفت: از اونجایی پیش اومد که از سادگیم سوء استفاده کردن. هیچ وقت کسی که خودشو شناخته و خودشو دست بالا بدونه و ارزشمند به شما جسارت نمیکنه.

    یکبار وارد ساندویچی شدم. الواتی با دوستش توی ساندویچی بود که از سر و گردن تا دست نشان افتخار چاقو داشت و من از کنارش رد شدم و این مدال دار بمن زل زده بود تا گیر بده، اینجا صحبت که هیچ فقط یک نگاه چشمی داشته باشم تا بهانه ای باشه برای قربانی عقده های درونی شخص شدن

    یکبار هم داشتم از خیابون رد میشدم که موتوری با سرعت 4.-50 تاش پاشو اورد بالا و با همون سرعت پاشو آورد توی شکمم- فقط خدا رو شکر نخوردم زمین وگرنه ماشین از روم رد میشد- بنظرتون این چه مشکل روانی ای بوده! مشخصه خود کم بینی شخص و یجوری انتقام گرفتن و تا با این کار بگه من زورم به شما میرسه

    دیدگاه از بالا به پایین و خود را با چنین افرادی هم سطح نکردن و به چشم بچه ای که اشتباه میکنه نگاه کردن

    خودتون رو نگیرین

    دیگران رو همونطور که هستن قبول کنید


    مورد مهم: دیدگاه شما توی اون لحظه اون طور هست. شاید واستون پیش اومده کاری رو انجام دادین و بعدا خودتون رو هم مسخره کردین که چرا این کارو کردین و رفتار شخص اینقدرها هم بد نبوده و قصدش از روی شوخی بوده و ..

    این مورد واسه من پیش اومد
    یکیش اینه: اتوبوس دانشگاه شلوغ بود و من هم رفتم تو و یجورایی مختلط شده بود. من حوصلم سرجاش بود و شاد و شنگول. پسرا تیکه مینداختن و شعر میخوندن و... اون موقع من جو رو قبول میکردم و حال میداد . 2روز بعد اتوبوس همون جوری شد و من چنت کلاس داشتم و خسته و همون کارا رو کردم. و من تا داشتم با خودم میگفتم چقدر بی مزن و احساس میکنن بامزن و چقدر جلفن مچ خودمو گرفتم چون الان حال نداری اینجوری میگی، ولی اون موقع میگفتی چقدر شادن و پرانرژی و سرزنده و چقدر خوبه خوشحالن و امروزی فکر میکردی و یادم افتاد و مثل همون روز به اونها نگاه کردم و متوجه شدم درسته واقعا اونا الان شادن و پرانرژی

    اینجاس که دستا رو میشه و میگه: شما در هر شرایطی هستین دوس دارین همه همونطور باشن

    هیچوقت دیگران رو با پاکی و بهداشت روانی خودتون در نظر بگیرین. دیگران در شرایط متفاوتی با شما زندگی میکنن و دغدغه ها و اعتقادات پوچی دارن
    Last edited by همراه اول; 01-05-2011 at 21:06.

  19. 11 کاربر از همراه اول بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •