تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
راهنمای خرید پاور بانک
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 8 اولاول 12345678 آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 75

نام تاپيک: صنایع دستی [ تاپیک اختصاصی ]

  1. #31

    پيش فرض

    رنگرزی:

    تاريخچه :
    نمونه هاي متعدد از آثار باقي مانده در مناطق مختلف جهان چگونگي استفاده از رنگ را در دوران قبل از تاريخ نشان مي دهد .
    آثار مربوط به دوران غار نشيني ، ار نقاشي هاي روي ديواره غارها ، صخره ها و سفالينه ها تا رنگهايي كه براي تزئين بر پوست بدن استفاده مي شد ، قدمت و كاربرد گوناگون را در تاريخ نشان مي دهد .
    در ايران قبل از اسلام ، رنگرزي سنتهاي بسياري داشته و رنگرزان از احترام خاصي برخوردار بوده اند . نقوش ديواري شوش ، سربازاني را نشان مي دهد كه لباسهاي چند رنگ به تن دارند كه به نظر مي رسد اين نقوش به وسيله نوعي چاپ با قالب باشد . كلافهاي نخ و كاسه هاي كوچك خاص رنگرزي در حجاريهاي تخت جمشيد نيز نمونه هايي از توسعه هنر رنگرزي در ايران مي باشد .
    به تبع وجود دستبافتهاي متنوع درايران و گسترش نساجي و قاليبافي در طول تاريخ ، رنگ و رنگ آميزي نيز در ايران از تنوع و گسترش خاصي برخوردار بوده است . كشف" فرش پازيريك " كه رنگهاي سرخ تيره ، سبز، آبي ، زرد كمرنگ و نارنجي در آن بكار رفته ، نشان از آشنايي ايرانيان با رنگرزي الياف در دوره هخامنشي دارد .
    با گسترش هنر قاليبافي در دوران بعد از اسلام ، هنر رنگرزي نيز توسعه يافت . بي شك ، وفور و تنوع گياهان رنگزا در نقاط مختلف ايران دراين امر نقش به سزايي داشته است . وجود نمونه هاي منحصر به فرد قاليهاي ايراني در موزه هاي جهان شاهد اين ادعاست .
    از مهمترين مراكز رنگرزي ايرام مي توان به فارس ، آذربايجان ، اصفهان ، خراسان ، مركزي، كاشان ، كرمان ، يزد، لرستان ، همدان و تركمن صحرا اشاره كرد .

    رنگرزي سنتي


    تعريف :
    رنگين نمودن الياف يا پارچه هاي ابريشمي ، پشمي ، كرك، و پنبه را بااستفاده از مواد طبيعي كه منشا ء گياهي يا حيواني دارند ، با كمك روشهاي قديمي و كاملا" سنتي رنگرزي مي گويند .
    حد اقل تا يك قرن پيش كه رنگينه هاي رنگينه هاي شيميايي نا شناخته بودند ، الياف مورد استفاده در نساجي بطور سنتي رنگرزي مي شدند .
    در كشور ما بيش از صد نوع رنگينه گياهي به ثبت رسيده كه از نظر ثبات از درجات مختلفي برخوردار است و بعضي از آنها داراي ثبات كمي بوده وبراي عوض كردن " شيد " رنگهاي ديگر استفاده مي شوند .
    رنگرزي سنتي ، با وجود تفاوتهايي كه در مناطق مختلف وجود دارد ، داراي فرمول مشخصي است . ابريشم يا پشمي كه با مواد گياهي رنگرزي مي شود داراي نوعي جذابيت و زيبايي است كه به مرور زمان و در اثر استفاده و قرار گرفتن در معرض نور و مواد قليائي و .... نه تنها از ارزش آن كاسته نمي شود بلكه به ثبات و درخشندگي آن نيز افزوده مي شود . علاوه بر اين ، رنگهاي سنتي ( گياهي و حيواني ) حاصل تجربه صدها ساله مردمان سخت كوش سرزميني است كه همواره با اقتباس از طبيعت به زندگي خود رنگ بخشيده اند ، به اين سبب از ارزش معنوي و مادي بسياري برخوردار هستند .
    بطوركلي رنگرزي با سه دسته رنگ انجام مي شود :
    1- رنگهاي گياهي
    2- رنگهاي حيواني
    3- رنگهاي شيميايي

    رنگهاي گياهي :
    دسته اي از گياهان داراي رنگينه ها يي با ثبات عالي و متوسط هستند و در رنگرزي سنتي نقش موثري دارند . روناس – اسپرك- نيل ( ثمل )- گل بابونه – برگ انگور عسگري – چغندر- پوست پياز-سرخس عقابي – برگ درخت توت – وسمه- گل رنگ- گل جعفري – برگ انجير- گندل- غوز پنبه- خون سياوش –پوست انار – بلوط- پوست گردو- هليله – سماق – بنه ( پسته وحشي ) – اكاليپتوس- گزنه- گنيما – شوند ( پلم ) – لرگ – زعفران – تيره سرخاب – خوشك ( مردال آغاجي يا تور بيت ) –
    جا شير ( كما يا شويد و مشي ) – هون – از گيا هاني هستند كه در ايران يافت شده و از رنگينه هاي آنها در رنگرزي استفاده مي شده است .
    - روناس : ماده رنگزاي روناس در ريشه آن قرار گرفته است . با كم و زياد كردن در صد و تغيير دندانه ، از اين ماده هم رنگهاي قرمز بدست مي آيد و داراي نامهاي ديگري مانند " مدر " ، " كرايه " و "گارانس " مي باشد .
    - اسپرك ( ورث ) : گياهي است كه در تمام نقاط ايران يافت مي شود . با رنگينه آ ن انواع رنگهاي زرد بدست مي آيد مثل طلايي ، زرد ، زرد طلايي ، زرد كدر و شفاف .
    - نيل : براي تهيه انواع رنگهاي آبي و سرمه اي استفاده مي شود . گاهي نيل را در جاشير ، همراه با دندانه زاج مي جو شانند و رنگ سبز مي گيرند و با افزودن روناس به آ ن رنگ بنفش مي سازنند . از وسمه نيز رنگ آبي بدست مي آيد .
    - پوست انار : مانند اسپرك رنگ زرد توليد مي كند ولي ثبات آنرا ندارد . از گل زعفران ، برگ مو
    ( در اراك و مناطق مركزي ايران ) ، جاشير يا كما ( در فارس ) و گندل ( در لرستان و كردستان و ديگر منااطق غربي ) نيز رنگ زرد و نارنجي بدست مي آيد .
    - پوست گردو : انواع رنگينه هاي قهوه اي روشن تا مشكي و خاكستري توليد مي كند . تنوع اين رنگها بستگي به استفاده از دانه ها و مواد كمكي افزوده شده دارد . از گياه سماق نيزبراي تهيه رنگهاي قهوه اي استفاده زيادي مي شود .
    - جفت : جفت پوسته بين مغز و پوست ميوه بلوط است كه از آن رنگ بژ بدست مي آ يد .

    رنگهاي حيواني :
    قرمز دانه بهترين ماده رنگزاي كه از حشره اي به همين نام تهيه مي شود . اين حشره كه به شكل نخودي فشرده است و به علت شباهت به آ ن كفش دوز مي گو يند ، اغلب بر روي درختان بلوط ، سرو ، كاج و كاكتوس زندگي مي كنند. در آسيا ، اروپا ، آفريقا و آ مريكاي جنوبي فراوان است .

    قرمز دانه را خشك كرده و بصورت پودر در آب و اسيدهاي معدني حل مي كنند . حاصل ، رنگ قرمز خوبي است كه اگر بجاي اسيد از ماده اي قليايي استفاده شود رنگ بنفش بدست مي آيد و از تركيب با رنگهاي گياهي ، انواع شيد هاي رنگي توليد ميكند .
    معروفترين قرمز دانه ها قرمز دانه نپال و كاسيل ( مكزيك ) است . نام علمي اين رنگ " اسيد كار منيك " است .
    انواع قرمز دانه عباتند از : قرمز دانه هندي – لهستاني – مكزيكي – ارمني – كرم ورميلو .
    براي دندانه قرمز دانه از آ ب زرشك ، قا را و درد آب انگور استفاده مي كنند .

    رنگهاي شيميايي :
    پيشرفتهاي صنعتي و تغييرنظام توليد ، همينطور مشكلات درتهيه و گاه مقرون به صرفه نبودن رنگهاي گياهي و حيواني ، محققان را بر آ ن داشت تا دست به تهيه تركيبات جديدي از مواد شيميايي و توليد رنگ از آ نها بزنند . اولين رنگ مصنوعي " آ ني لين زرد " بود كه در قرن 18 ميلادي ساخته شد .
    رنگهاي شيميايي مورد استفتده در رنگرزي شامل سه گروه هستند :
    - رنگهاي اسيدي : شامل رنگهاي اسيدي قوي ، ميلينيگ و سوپر ميلينيگ مي باشد .
    - رنگهاي پره متاليزه ( متاليك ) : به واسطه وجود كمپلكس فلزي در داخل مولكول رنگ ، ثبات خوبي در برابر شستشو و نور از خود نشان مي دهند . اين رنگها به نوبه خود داراي انواع : پرمتاليزه نوع ( 1) – پرمتاليزه نوع (2) – ري اكتيو پرمتاليزه – مي باشند .
    - رنگهاي دندانه اي : كاربرد شان مثل رنگهاي طبيعي است . چون اين رنگها با دندانه كروم به ثبات ممكن مي رسند . به همين علت به آنها رنگهاي كرومي نيز مي گويند .
    - رنگهاي خمي : به جز نيل شيميايي ، استفاده از اين رنگها چندان مناسب نيست . زيرا علي رغم ثبات خوبشان ، با عدم توجه به نكات كاربردي آنها ، باعث پوسيدگي الياف خواهند شد .
    - رنگها ي ري اكتيو : جديدترين نوع رنگهاي عرضه شده به بازار هستند . بيشتر براي رنگرزي الياف سلولزي بكار مي روند و براي پشم كمتر بكار برده مي شود .
    - رنگهاي مستقيم : داراي ثبات ضعيفي هستند .
    - رنگهاي گوگردي :رنگهايي هستند كه از تركيبات عالي با سولفيت سديم ( Na2s ) حاصل مي شوند . بايد دانست كه هر رنگي را كه گوگرد داشته باشد ، گوگردي نمي نامند .

  2. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #32

    پيش فرض

    رنگرزي گياهي :

    - دندانه كردن : در رنگرزي گياهي ، قبل از شروع عمليات لازم است يزخي مواد كمكي به حمام رنگ اضافه گردد كه وظيفه افزايش واكنش بين الياف و ماده رنگزا ، تثبيت و بدست آ وردن شيد مطلوب و يكنواخت و رمق كشي ( روشهاي افزايش قدرت جذب رنگ توسط الياف) بر روي الياف مي باشد . به اين روش دندانه كردن مي گويند .
    دندانه كردن اصطلاحي است كه در حرفه مسگري براي اتصال دو قطعه مس در ساخت پاتيل بكار مي رفت . همجواري حرفه مسگري و رنگرزي باعث وجود واژه هاي مشترك بين اين دو شده است .
    در رنگرزي به سه طريق دندانه مي كنند :
    1- اول رنگرزي ، سپس دندانه كردن
    2- اول دندانه سپس رنگرزي
    3- عمل دندانه و رنگرزي توام ( اين روش بيشتر كاربرد دارد ) . در اين روش كلافها را در حمام محتواي دندانه ، رنگينه و مواد كمكي ريخته و يك روز بعد براي شستشو بيرون مي آ ورند .
    دندانه ها شامل : زاج سفيد ، زاج سبز، كات كبود ، بيكرومات پتاسيم مي باشند .
    با مقادير مختلف هر يك از رنگينه ها مي توان رنگهاي روشن و سير را بدست آ ورد . ايجاد شيد هاي متفاوت از رنگينه هاي گياهي به منطقه و زمان كشت گياه ، طرز آ ماده كردن و تهيه پودر آن ، افزودن برخي مواد شيميايي در حين شستشو و در صد خلوص دندانه ها نيز دارد .
    پس از دندانه كردن و شستشوي الياف ، آنها را خشك مي كنند . براي سهولت و سرعت در عمل خشك كردن مي توان از دستگاه " سانتريفوژ" ( نيروي گريز از مركز ) استفاده كرد .
    - ابزار و مواد مورد نياز در رنگرزي :
    1- ظرف يا حمامي كه عمليات رنگرزي و دندانه كردن در آن صورت مي گيرد و بايد از جنس ضد زنگ و مقاوم در برابر حرارت باشد . معمولا از ظروف استيل يا مسي استفاده مي شود .
    2- ترازو براي وزنه كردن رنگينه ها و الياف
    3- ترمو متر براي اندازه دماي حمام رنگرزي
    4- همزن كه معمولا از جنس چوب است و براي هم زدن الياف در حمام رنگرزي بكار مي رود.
    5- ظروف شيشه اي مدرج مانند بشر و... براي اندازه گيري و برداشتن اسيدها و قلياها .
    6- بيلچه براي برداشتن مواد
    7- نمكها ي فلزات مانند زاج سفيد ، زاج سبز ، بي كرومتها ، كات كبود و ...
    8- مواد قليايي مانند سود و آمونياك و ....
    9- اسيدها ، مانند اسيد تارتارات ، اسيد لاكتيك ، پتاس و اسيدهاي آ لي مانند اسيد اگزاليك ، اسيد استيك ، اسيد سيتريك ، همچنين ممكن است از اسيد سولفوريك رقيق و سولفات آلو مينييوم نيز استفاده شود . در گذشته بجاي اسيد لاكتيك از " دوغ " استفاده مي شد .
    10- آب كه به دليل استفاده مداوم در رنگرزي ، بايد از شرايط و خواص لازم برخوردار باشد.
    - مراحل رنگرزي :
    - خيساندن كلاف : كلاف پشمي يا ابريشمي را در حمام يا پاتيل آب گرم ( 30تا40 درجه ) براي 2ساعت خيس مي كنند ، سپس آب كلاف را گرفته و در آب 30 تا 35 درجه همراه با مقدار كافي پاك كننده مي شويند . پس از آن مجددا آبگيري كرده و با آب معمولي مي شويند و پس از مرحله آبگيري خشك مي كنند .
    2- دندانه كردن پشم : ظرف حمامرا گرم كرده و در آن آب مي ريزند و در دماي 70درجه سانتي گراد دندانه را اضافه كرده ، بعد از 20 دقيقه كلاف شسته شده و نمدار را داخل حمام كرده و يك ساعت با دماي 80 درجه سانتي گراد ( براي ابريشم 70 درجه سانتي گراد ) قرار مي دهند . قابل ذكر است كه زمان لازم براي دندانه هاي مختلف ، متفاوت است . مثلا" دندانه كردن با زاج سياه وقت كمتري لازم دارد .
    3- رنگرزي : حمام رنگ را آ ماده كرده و كلافهاي شسته و دندانه شده را به حمام رنگ وارد مي كنند . دماي حمام را به تدريج به جوش رسانده و بمدت يك ساعت كلافها در رنگ مي جوشند و هر 5 دقيقه كلاف را با چوب همزن در رنگ غوطه مي دهند . بر اثر تبخير حجم محلول رنگ كم مي شود ، بنا براين با اضافه كردن مقداري آ ب جوش محلول را همواره در 20تا 30برابر وزن كلاف نگه مي دارند.
    پس از اتمام زمان ( يك ساعت ) ، جوشاندن را متوقف كرده و مي گذارند تا حمام رنگ به مرور سرد شود سپس كلافها را خارج كرده ، اول با آب نيمه گرم و سپس با آب معمولي و سرد شسته و آ بگيري مي كنند و در مجاورت هواي خشك قرار مي دهند .

  4. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #33

    پيش فرض

    رنگرزی :

    رنگرزی علمی است که طی آن ماده رنگی در شرایط معینی از درجه حرارت و زمان، بر الیاف و یا کالای منسوج از نوع معینی اثر می گذارد و آن را رنگ می کند. در صنعت نساجی که رنگرزی فرش را نیز شامل می شود رنگ به طور اعم، به کلیه مواد طبیعی و یا شیمیایی که قابلیت رنگرزی الیاف و یا منسوجات را دارند اطلاق می شود.

    تاریخچه رنگرزی در جهان:
    قدیمیترین آثار یافت شده رنگی به قدمتی در حدود 150 الی 200 هزار سال پیش می رسد. در هزاره سوم پیش از میلاد در مقبره «خنوم هوتب»(در بنی حسن) از سلسله دوازدهم خاندان مصر، سفالها و نقاشیهای رنگی باقی مانده، ردیفی از زنان را که احتمالا مربوط به گروهی از قبایل اند نشان می دهد. این افراد لباس هایی با راه های کاملا مشخص و رنگین و احتمالا پشمی پوشیده اند. از پاپیروس های باقی مانده از دوران سلسله های نوزدهم و هیجدهم که دوران طلایی حکومت فراعنه در مصر است بقایای چندین کارگاه رنگرزی و پاتیل های مخصوص رنگ یافت شده است، و دستور رنگرزی با گیاهی نظیر «زعفران، زردچوبه، رنگ وَسمه» و همچنین رنگ های «قرمز دانه» و «روناس» و «بقم سرخ» و ریشه گیاهی بنام «الکانت»، برای رنگ قرمز داده شده است. از ترکیباتی نظیر «سولفات آهن»، «زاج سفید» و «رنگ آهن» به عنوان دندانه، و سرکه و آبغوره بعنوان اسید کمکی یاد شده است.
    اولین چرخ ریسندگی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد را که در غرب ایران کشف شده و مربوط به دوره تمدن ایلامی هاست، آغاز ریسندگی می دانند که بی تردید در این مناطق تولید پارچه و استفاده از رنگ باید قدمتی کهن داشته باشد.
    رنگ قرمز ارغوانی در 1600 سال پیش از میلاد در جزیره «کرت» کشف شد و تمدن دریایی فنیقیه از تجارت این رنگ که از غده ای در کنار مجرای تنفسی حلزون دریایی بدست می آمد، سود فراوانی بدست می آورد. این رنگ در ایران و یونان قدیم کاربرد داشت و شنل های ارغوانی سرداران هخامنشی شهرت جهانی داشت.
    تاریخچه استفاده از رنگ در ایران:
    به استناد آثار باستانی و اشیاء بدست آمده از حفاریهای باستان شناسی در ایران از حدود 5 تا 6 هزار سال قبل، سفالینه های منقوش و رنگی، از جمله لیوان سفالی منقوش شوش مربوط به هزاره اول قبل از میلاد که در گالری «نلسون کانزاس سیتی» آمریکا نگه داری می شود وجود این اشیاء مؤید قدمت آشنایی مردم این سرزمین با رنگ و رنگ آمیزی است. از نشانه های دیگر آشنایی ایرانیان با رنگ و رنگ آمیزی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
    - بهره گیری از زنگار مس در تهیه رنگ فیروزه ای و یا سنگ چخماق و سرب در تهیه رنگ زرد، و وجود اصلاحاتی از قبیل «قرمز ایرانی» و «آبی ایرانی» که در اکثر مقالات و نوشته های مربوط به هنر سفالگری ذکر شده است.
    قدیمیترین ماده رنگزا که هنوز هم در صنعت رنگرزی(اعم از سنتی و جدید) نقش بسزایی دارد، نیل است. قدمت کشف و استفاده از نیل به حدود چهار هزار سال پیش برمی گردد.
    تاریخچه رنگرزی در ایران:
    خوشبختانه در پرتو دستاوردهای جدید باستان شناسی، و نیز با بررسی آثار مکتوب معلوم شده است که پیش از اسلام جامعه ایران دارای سنت پیشرفته بافت قالی و نساجی بوده است. رنگرزی در ایران سابقه دیرینه ای دارد. پیش از اسلام، بخصوص شواهدی همچون اشارة «گزنفون» مورخ یونانی، به کارگاه قالی بافی شاهان هخامنشی در شهر «سارد» مربوط به 400 سال قبل از میلاد و نوشته هایی درباره قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش و کهن ترین اثر دارای گره ایران، که تا بحال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور «رودنگر» در مغولستان در ناحیه ای به نام «پازیریک» کشف شده است، وجود هنر قالی بافی و به تبع آن صنعت رنگرزی را از آغاز تاریخ ایران باستان بصورت هنری ارزنده و تکامل یافته در منطقه قطعی می سازد. در حاشیه فرش پازیریک، نقش تعداد زیادی اسب به چشم می خورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شده است. با بررسی نقوش و همچنین طریقه بافت آن معلوم می شود که دست کم سنت هزار ساله ای لازم است تا چنین فنون پیچیده ای شکل گیرد.
    در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده اند. کشف نمونه هایی از پارچه های دوره ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت و هنر طراحی و رنگرزی بحساب می آید ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است که اعتبار آن را به اوج می رساند. از نمونه های فرش ساسانی که متأسفانه با حمله اعراب از میان رفته است ولی ذکر آن در بسیاری از کتب قرون اولیه اسلامی از جمله تاریخ طبری آمده است. فرش بهارستان یا بهارخسرو می باشد که علاوه بر استفاده از سنگها و جواهرات و تزئینات گران بها و بی نظیر، استفاده از رنگ های زیبایی که تمام فصول سال را به نحو حیرت انگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار داده است؛ طبری درباره آن می گوید: «بساطی بافتند از دیبا، شصت ارش1 اندر شصت ارش به زمستان باز کردندی بدان وقت که هیچ جا گل شکفته نبودی و به جهان اندر سبزی نبودی و آن بساط را گرداگرد کنارش همه به «زمرد» و «زبرجد» سبز بافته...»
    شیوه ساسانیان در بکارگیری رنگها با شیوه بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای بکار رفته یکی است ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدل تر است و هنرمندانه تر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شده اند.
    در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاههای رنگرزی که بصورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شده است. در این کارگاهها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز بطور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانه ها بکار می گرفتند. شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگ ها بخصوص در زمینه های مربوط به کتاب سازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجسته ای نظیر مکتب هرات، ایرانیان بعنوان استادان رنگ شناخته می شدند.
    با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و بخصوص نساجی و قالی بافی نیز بخاطر عشایر ترک در سراسر ممالک اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. یک نمونه از بافته های دوره سلجوقی که در موزه «متروپولیتن» موجود است دارای اشکال توریقی(به معنی برگ دادن درخت) به رنگ پرتغالی و قهوه ای، و قطعه ای دیگر به رنگ سبز و سفید است.
    رنگ های فرش با استفاده از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنه ای رسید که بتدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. «روناس»، «نیل»، «اسپرک»، «پوست گردو»، «پوست انار» و «زعفران» و سایر رنگهای گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود بدست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوه ای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود.
    دوران صفویه اوج ترقی صنایع نساجی و قالی بافی است، و خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزه های دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیر در قطعات بدست آمده به چشم می خورد.
    رنگ های متعددی که در بافت قالی ها بکار رفته است عبارتند از: قرمز سیر، آبی، سبز، زرد کمرنگ و نارنجی، که این رنگها تقریبا معادل رنگهایی هستند که امروزه در رنگرزی سنتی ایران از آنها استفاده می شود و نشانه بارز قدمت صنعت رنگرزی در ایران است.
    رنگرزان به کمک خلاقیت خود، ته رنگهایی به وجود می آوردند که با یکدیگر تفاوت جزیی داشتند. مثلا در ترکیب رنگها، بنفش مخلوط با سرخ را برای ساختن رنگی مانند شاه توتی که درخشش شگرفی داشت و یا با مخلوط بیشتری از زرد تند آنها را به رنگ سرخ خرمالویی درمی آوردند. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و درخشندگی خود را تا حدی از دست داد. در دوره پهلوی به سبب استفاده از رنگهای شیمیایی خارجی و پنبه و پشم وارداتی برای تار و پود قالی، اصالت و خودکفایی این هنر و فن آسیب دید به طوری که هنوز نمی توان به راحتی این هنر سنتی را از آفتی که دچارش شده نجات داد.


    تاریخچه رنگرزی در زنجان:
    درخصوص سابقه رنگرزی استان زنجان اطلاعاتی در دست نیست ولی به یقین می توان گفت که رنگرزی الیاف از زمان رواج قالیبافی در استان متداول بوده است و بافندگان قالی با پی بردن به خواص رنگ دهی گیاهان منطقه و رنگرزی الیافی چون پشم و نخ توانستند قالی های نفیس و باارزشی را تولید نمایند با استناد به مدارک موجود اقوام افشار ساکن در این استان علاوه بر تولید بهترین فرشهای ایران رنگرزی الیاف را نیز به عهده داشتند. آنان با استفاده از گیاهان مختلف از جمله روناس، حنا، جاشیر، پوست گردو، پوست انار، پوست پیاز و گیاهان دارای رنگدانه گیاهی دیگر و با بکارگیری انواع فنون و مهارتهای حرفه ای رنگهای متنوع را تهیه می کردند.

    کارگاه رنگرزی و محل داد و ستد الیاف پشمی و نخی این اقوام، جنب تیمچه بازار بوده که از بازار زنجان بطرف خیابان کمربندی خیام امتداد داشته است. ولی امروزه به علت رواج رنگهای شیمیایی شیوه رنگرزی سنتی کمرنگ شده است و تعداد اندکی از کارگاههای رنگرزی شیمیایی در کاروانسرای شاطرعلی، حاج شامی بالا و پایین، سرای نهالی و حاج فتح اله مشاهده می گردد. رنگرزان ماهری چون: مرحوم ولی قره خانی، مرحوم حاج قربانعلی صباغی، مرحوم عبداله اورنگی و مرحوم حاج احمد، زندگی می کردند که با تلاش، سختکوشی و پشتکار، و با استفاده از گیاهان رنگزا الیاف پشمی و پنبه ای را رنگ آمیزی می کردند و قالی زنجان را غنا می بخشیدند.
    بعلت رکود این صنعت اکثر پیشکسوتان رنگرز استان از این کار کناره گیری کردند و تنها چند نفر هنوز هم به این شغل اهتمام دارند که از جمله: آقای بختیاری، حاج زیداله ندرلو و فرهاد یادگاری می باشند.

  6. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #34

    پيش فرض

    رنگرزی:

    ابزار و مواد مورد نیاز در رنگرزی سنتی عبارتند از:
    1. ظرف (پاتیل) یا حمامی كه عملیات رنگرزی و دندانه كردن در آن صورت می گیرد و باید از جنس ضد زنگ و مقاوم در برابر حرارت باشد. معمولاً از ظروف استیل یا مسی استفاده می شود.
    2. ترازو برای توزین
    3. ترمومتر برای اندازه گیری دمای حمام رنگرزی
    4. همزن كه معمولاً از جنس چوب است و برای هم زدن الیاف در حمام رنگرزی به كار می رود.
    5. ظروف شیشه ای مدرج مانند بشر و... برای اندازه گیری و برداشتن اسیدها و قلیاها.
    6. نمك های فلزی چون زاج سفید، زاج سبز، زاج سیاه، دی کرومات سدیم، کلرید قلع و ...
    7. مواد قلیایی مانند سود و آمونیاك و ....
    8. اسیدها مانند اسید تارتاریك، اسید لاكتیك، اسید اگزالیك، اسید استیك، اسید سیتریك و همچنین ممكن است از اسیدهای معدنی مانند اسید سولفوریك و اسید کلریدریک نیز استفاده شود. در گذشته به جای اسید لاكتیك از "دوغ" استفاده می شد.
    9. آب كه به دلیل استفاده مداوم در رنگرزی، باید از شرایط و خواص لازم برخوردار باشد.

    مكانیزم جذب و نگهداری مواد رنگزای طبیعی توسط لیف
    در استفاده از رنگینه های طبیعی از آنجایی كه در این رنگینه ها گروه های فعال جهت تشكیل پیوند با لیف در هنگام رنگرزی كالای پشمی و ابریشمی یا وجود ندارد یا اثرشان ضعیف است، در بيشتر مواقع جهت جذب بیشتر و تثبیت بهتر رنگینه روی كالا نیاز به یك ماده واسط است كه آن را اصطلاحاً دندانه یا Mordant گویند.
    یك دندانه در واقع یك فلز با ظرفیت حداقل دو می باشد كه در تشكیل پیوند شیمیایی بین رنگینه و لیف نقش بسیار مؤثری را ایفا می كند. دو نوع پیوند اساسی بین رنگینه- دندانه از یك طرف و دندانه- لیف از طرف دیگر به طور همزمان به وقوع می پیوندد كه این دو نوع پیوند در مقایسه با پیوندهای یونی، واندروالس و هیدروژنی بسیار محكم تر می باشند.
    یكی از این پیوندها، پیوند كووالانسی می باشد كه دندانه با گروه های هیدروكسیل كه هم در لیف (پشم و ابریشم) و هم در ماده رنگزای طبیعی وجود دارد، برقرار می كند و دیگری پیوند كئوردینانس می باشد كه از طریق گروه های الكترون دهنده چون اكسیژن متصل به كربن از طریق پیوند دوگانه (گروه كربونیل) ایجاد می گردد. در نتیجه تشكیل این پیوندها كمپلكس رنگی حاصل می شود كه اصطلاحاً آنرا لاك (Lake ) گویند. مجاور بودن گروه های مذكور جهت تشكیل حلقه های پنج و شش ضلعی كه از ثبات بالایی برخوردارند، به پایداری كمپلكس حاصله كمك كرده و در نتیجة این مهم، رنگینه دارای ثبات شستشویی بالایی در روی لیف خواهد بود.
    از تركیبات متداولی كه به عنوان دندانه استفاده می شود می توان به سولفات مضاعف پتاسیم و آلومینیوم (زاج سفید)، سولفات آهن (زاج سیاه)، سولفات مس (زاج سبز)، كلرید قلع و دی كرومات پتاسیم اشاره نمود.
    بر حسب تقدم و تأخر عمل رنگرزی و عمل دندانه دادن، رنگرزی با مواد رنگزای طبیعی به سه طریق ممكن است صورت پذیرد:
    • اول رنگرزی، سپس دندانه كردن الیاف رنگرزی شده
    • اول دندانه دادن و سپس رنگرزی
    • عمل دندانه و رنگرزی توأم. در این روش كلاف ها را در حمام محتوای دندانه، رنگینه و مواد كمكی ریخته و یك روز بعد برای شستشو بیرون می آورند.

    مراحل رنگرزی

    خیساندن كلاف: كلاف پشمی یا ابریشمی را در حمام یا پاتیل آب گرم (30 تا40 درجه) برای 2 ساعت خیس می كنند، سپس آب كلاف را گرفته و در آب 30 تا 35 درجه همراه با مقدار كافی پاك كننده می شویند. پس از آن مجددا آبگیری كرده و با آب معمولی می شویند و پس از مرحله آبگیری خشك می كنند.
    دندانه كردن پشم: ظرف حمام را گرم كرده و در آن آب می ریزند و در دمای 70 درجه سانتی گراد دندانه را اضافه كرده، بعد از 20 دقیقه كلاف شسته شده و نمدار را داخل حمام كرده و یك ساعت با دمای 80 درجه سانتی گراد ( برای ابریشم 70 درجه سانتی گراد ) قرار می دهند. قابل ذكر است كه زمان لازم برای دندانه های مختلف، متفاوت است. مثلا" دندانه كردن با زاج سیاه وقت كمتری لازم دارد.
    رنگرزی: حمام رنگ را آ ماده كرده و كلاف های شسته و دندانه شده را به حمام رنگ وارد می كنند. دمای حمام را به تدریج به جوش رسانده و به مدت یك ساعت كلاف ها در رنگ می جوشند و هر 5 دقیقه كلاف را با چوب همزن در رنگ غوطه می دهند. بر اثر تبخیر حجم محلول رنگ كم می شود، بنا براین با اضافه كردن مقداری آب جوش محلول را همواره در 20 تا 30 برابر وزن كلاف نگه می دارند.
    پس از اتمام زمان ( یك ساعت )، جوشاندن را متوقف كرده و می گذارند تا حمام رنگ به مرور سرد شود سپس كلاف ها را خارج كرده، اول با آب نیمه گرم و سپس با آب معمولی و سرد شسته و آبگیری می كنند و در مجاورت هوای خشك قرار می دهند.

    ثبات رنگ

    بنابه تعریف ثبات رنگی یک رنگینه عبارتست از: مقاومت رنگی خامه قالی رنگرزی شده در مقابل عوامل مختلف چون شستشو، نور، سایش و حلال های شیمیایی که در طول عمر مفید خود با آن مواجه می شود. هنگامی که یک خامة قالی رنگ شده در معرض عوامل مذکور قرار می گیرد، یک یا چند تغییر ممکن است، اتفاق افتد. از نقطه نظر کالای رنگرزی شده به تنهایی ممکن است اختلاف در عمق رنگی، در فام رنگی و یا در شفافیت صورت پذیرد. علاوه بر این تحت شرایط مشخص مثلاً شستشو، بخش های سفید کالا ممکن است رنگی شده و بخش های رنگی نیز به دلیل مهاجرت رنگینه از نقاط دیگر به آنها دارای رنگ جدیدی گردند. این پدیده تحت عنوان لکه گذاری شناخته می شود. لذا ثبات رنگ خامه فرش دستباف به مقاومت این قبیل تغییرات تحت شرایط مشخص شناخته می شود.
    اکثر رنگینه های طبیعی دارای ثبات نوری از ضعیف تا متوسط هستند و این در حالی است که رنگینه های شیمیایی دارای محدوده وسیعی از ثبات ها یعنی از ضعیف تا عالی می باشند.
    ثبات نوری یک خامه رنگرزی شده به عوامل داخلی چون ساختار شیمیایی رنگینه، حالت فیزیکی رنگینه، غلظت رنگینه، ماهیت خامه رنگرزی شده و خلاصه نوع دندانه مورد استفاده بستگی دارد.
    ساختار شیمیایی یک مولکول رنگینه به دو بخش تقسیم می شود: بخش اصلی یا کروموفور رنگینه که رنگین بودن ملکول رنگینه به آن بستگی دارد و بخش دوم که خصلت کاربردی و یونی بودن رنگینه را باعث می گردد که به عنوان گروه های آکسوکروم شناخته می شوند. به طور کلی کروموفور و بخش اصلی رنگینه ثبات نوری یک رنگینه را تعیین می کند و گروههای آکسوکروم بمراتب اثرات کمتری را در این مهم ایفا می نمایند. آنالیز مواد رنگزای طبیعی فهرست شده در کتاب مرجع رنگ نشان می دهد که تقریباً 50 درصد از کل مواد رنگزای طبیعی از خانواده فلاونوئیدها بوده و مابقی از خانواده آنتراکینون، نفتوکینون و ایندیگوئیدها می باشند. ترکیبات فلاونوئیدها دارای ثبات نوری بالایی بوده ولیکن رنگینه های آنتراکینون و ایندیگوئیدها دارای ثبات های نوری عالی هستند. البته قابل ذکر است که ثبات نوری رنگینه های آنتراکینون با افزایش استخلاف گروه های هیدروکسیل در ملکول رنگینه کاهش می یابد. همچنین بزرگی ساختار می تواند ثبات نوری را بهبود بخشد.
    حالت فیزیکی رنگینه معمولاً مهتر از ساختار شیمیایی می باشد و به طور کلی هر چه تجمع ملکولی رنگینه در لیف بیشتر باشد، ثبات نوری رنگینه بیشتر است. در مطالعاتی که Cox - Crews در سال 1987 روی سرعت رنگ پدیدگی بعضی از رنگینه های طبیعی انجام داد مشخص گردید که سرعت رنگ پریدگی روناس و اسپرک دندانه داده شده با فلزات آلومینیوم و قلع مشابه بیشتر رنگینه های شیمیایی در ابتدا زیاد ولی بعد از مدتی با شیب کمتر به صورت ثابت ادامه دارد. همچنین مشاهده شد که سرعت رنگ پریدگی ایندیگو و قرمزدانه دندانه داده شده با فلزات آلومینیوم و قلع با سرعت ثابت اتفاق می افتد.
    ثبات نوری خامه فرش دستباف رنگرزی شده معمولاً با افزایش غلظت رنگینه در لیف افزایش می یابد.
    ساختار شیمیایی و پارامترهای فیزیکی لیف می تواند روی ثبات نوری خامه رنگرزی شده تأثیر گذار باشد. به عنوان مثال کومینگ و همکارانشان رنگ پریدگی روی الیاف پنبه را به اکسید شدن سلولز نسبت می دهند، در حالی که الیاف پروتئینی مثل پشم، کرک و ابریشم خاصیت احیائی دارند.
    نیل (ایندیگو) روی پشم نسبت به پنبه دارای ثبات نوری بیشتری است در حالی که روناس رفتاری برعکس دارد.
    ثبات نوری رنگینه های دندانه ای همچنین به نوع دندانه و روش دندانه دادن بستگی دارد. زیرا در هنگام دندانه دادن کمپلکس های متفاوتی با انواع دندانه ها ممکن است تشکیل شود که اینها از نظر مقاومت نسبت به نور با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین خود فلز می تواند اثرات کاتالیزوزی مثبت یا منفی روی تخریب نوری رنگینه داشته باشد. در مطالعاتی که Cox - Crews روی 18 نوع رنگینه زرد طبیعی انجام داد مشخص گردید که تاثیر دندانه حتی از ساختار خود رنگینه روی ثبات نوری مهم تر است. همچنین او نتیجه گرفت که تغییرات رنگی (رنگ پریدگی) نمونه های پشمی رنگرزی شده و دندانه شده با فلزات قلع و آلومینیوم نسبت به فلزات مس، کروم و آهن خیلی بیشتر است.
    عوامل خارجی همچون منبع نوری، شدت نور، دما، رطوبت و آلودگی محیط نیز می تواند روی رنگ پدیدگی یک کالای رنگرزی شده مؤثر باشد.
    ماهیت نور تابیده شده و نوع منبع نوری عاملي بسيار مهم در رنگ پدیدگی است. رنگینه های بی ثبات با تابش نور مرئی کم رنگ می شوند در حالی که رنگینه های با ثبات نوری بالا تحت تابش اشعه ماورای بنفش رنگ خود را از دست می دهند. اشعه ماورای بنفش فاکتور بسیار مهم در رنگ پدیدگی بوده که تأثیر آن روی رنگینه های زرد و نارنجی بیشتر است.
    تحت شرایط عادی تابش نور، دما و رطوبت هر دو می توانند روی سرعت رنگ پدیدگی کالای نساجی (خامه فرش دستباف) تأثیر داشته باشند. به عنوان مثال کاهش درصد رطوبت از 65 به 25 باعث کاهش شدید در رنگ پریدگی می گردد.
    آلودگی محیط چون حضور دی اکسید گوگرد و اکسیدهای نیتروژن و ازون در هوا می توانند با رنگینه ها حتی در غیاب نور واکنش دهند.
    حضور بعضی مواد کمکی در لیف که هنگام رنگرزی یا قبل و بعد از رنگرزی روی خامه فرش آورده شده اند ممکن است روی رنگ پریدگی موثر باشند. به طوریکه وجود موادی چون نشاسته فرآیند رنگ پریدگی را تشدید میکند. و بالعکس عملیات بعدی ابریشم با اسید تانیک خواص ثباتی بعضی از رنگینه های طبیعی را بهبود می بخشد.
    در مطالعاتی که Cristea و همکارش به منظور بهبود ثبات نوری رنگینه های طبیعی روی پنبه انجام دادند مشخص شد که استفاده از ویتامین C و اسید گالیک که به عنوان مواد آنتی اکسیدان و جاذب اشعه ماورای بنفش هستند، می تواند ثبات نوری رنگینه های روناس، اسپرک و وسمه را بهبود بخشد.

  8. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #35

    پيش فرض

    تعريف رنگرزي :

    تثبيت يک ماده رنگ دار بر روي سطح اتکاي مورد نظر را «رنگرزي» مي گويند. ماده رنگي ممکن است به سطح جسم، چسبيده و ثابت شود يا آنکه در داخل الياف نفوذ کند.

    مراحل اساسي رنگرزي سنتي :
    1. دندانه دادن
    2. رنگرزي

    داندانه دادن :
    به مجموعه عملياتي مي گويند که بر روي انواع الياف انجام مي شود. تا قدرت رنگ پذيري آنها را افزايش داده رنگ حاصل شده را ثابت و بادوام سازد. موادي را که به اين منظور به کار مي رود، دندانه مي نامند. دندانه در روي سطح الياف، خلل و فرج يا فراشي به وجود مي آورد که باعث نفوذ بيشتر رنگ به داخل الياف شود.
    در رنگرزي براي آماده نمودن الياف، ابتدا آنها را در حمام آب گرم 30 تا 40 درجه سانتيگراد براي مدت دو ساعت خيس کرده، سپس در آب نيم گرم شستشو مي دهند تا مواد اضافي و چربي آن گرفته شود. چنانچه کلافها خشک شود، براي رنگرزي مجدداً آنها را نمدار مي کنند و داخل آب گرم حدود 70 درجه سانتيگراد مي ريزند، حرارت مي دهند و دندانه را به آن اضافه مي کنند. سپس الياف دندانه شده را داخل حمام رنگ مي ريزند و دماي حمام را به تدريج به نقطه جوش مي رسانند. در طول مدت جوش هر چند دقيقه يک بار الياف را به هم زده، زير و رو مي کنند تا به طور يکنواخت رنگ بگيرد.

    چگونگي
    دوام رنگهاي آنيليني :
    رنگهاي آنيليني در اواخر زمامداري ناصرالدين شاه قاجار وارد ايران شد. اين گونه رنگهاي شيميايي بي دوام است و با شستشو از بين مي رود.


    عيب رنگهاي کرومي :
    عيب رنگهاي کرومي ثبات بيش از حد وسايل بهداشتي آن است. رنگهاي طبيعي با گذشت زمان و در نتيجه تأثير نور يا شستشو، خامي خود را از دست مي دهد و مايه اي نرم، مخملي و زيباتر به خود مي گيرد و اين نکته اي است که در رنگهاي شيميايي کرومي ديده نمي شود.

    تعريف
    چاپ سنتي :
    کليه فرآورده هايي که با قلم مو، قالب و شابلون، رنگ آميزي و پذيراي نقش مي شوند، در گروه «چاپ سنتي» قرار مي گيرد؛ مانند چاپ قلمکار و چاپ کلاقه اي.

    چاپ سنتي روي پارچه :
    1. چاپ روي پارچه هاي پنبه اي و کتاني که به «قلمکار سازي» يا چيت سازي معروف است و تاريخي طولاني دارد.
    2. چاپ روي پارچه هاي ابريشمي که به چاپ کلاته اي مشهور است.

    تعريف روش چاپ قلمکار سازي :
    چاپ قلمکار، گونه ای از چاپ سنتی روی پارچه بافته شده است. برای نخستين بار، قلم کار سازان ايرانی برای دسترسی به توليد بيشتر و ايجاد هماهنگی و يکنواختی نقش ها، استفاده از مهره های چوبی را جايگزين استفاده از قلمو ساخته اند. برای فراهم آوردن امکاناتی به منظور استفاده مردم، قلم کار را که در گذشته فقط برای روی پارچه های پشمی و ابريشمی انجام پذير بود بر انواع پارچه از قبيل متقال، کتان، چلوار و کرباس و... انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم کار به وسيله قالب های چوبينی که دارای نقوش برجسته است انجام می شود. در حقيقت رکن اصلی قلمکار سازی را قالب سازی تشکيل می دهد که معمولاً توسط افرادی که حرفه و تخصصشان قالب تراشی است به تفکيک رنگ و حداکثر در چهاررنگ روی چوب های گلابی و زالزالک تراشيده می شود گروهی از هنرمندان در رشته هايی چون ريشه تابی که پارچه زير ساخت قلمکار را آماده می سازد يا صحرا کاری که کارهای رنگ رزی، سفيد گری، بخار و شستشوی پارچه های قلمکار را به عهده دارد به فعاليت مشغولند مهمترين مرکز اين صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد که ماهانه مقادير هنگفتی انواع روميزی پرده و سفره و ساير محصولات قلمکار توليد و برای صدور به خارج از کشور آماده می کند.
    در اين شيوه از چاپ نقش اندازي با قالبهاي چوبي، بيشتر روي پارچه هاي پنبه اي يا کتاني نظير چلوار، متقال و غيره يا پارچه هاي کدري ساده انجام مي شود. طراحي و ساخت قالبهاي چوبي اولين و شايد مهمترين مرحله چاپ قلمکار است.
    ابتدا نقش مورد نظر با مداد بر روي کاغذ پوستي يا روغني رسم و سپس کار تفکيک رنگ انجام مي شود. آنگاه نقش مربوطه به هر رنگ را بر روي چوب گلابي يا زالزالک منتقل نموده، اطراف آن را به کمک ابزار مخصوصي مانند چاقو يا مغار مي تراشند تا نقوش، حالتي برجسته به خود گيرد. معمولاً براي هر طرح چهار قالب مي سازند که هر قالب يک رنگ را بر روي پارچه منتقل مي کند پس از انتخاب و آماده کردن پارچه مورد نظر در اندازه مناسب، حاشيه دوزي و ريشه تابي، آن را براي چاپ آماده مي کنند. براي سفيد کردن، پارچه ها را در معرض نور خورشيد قرار مي دهند. هنرمند با کمک قالب چوبي به چاپ نقش بر روي پارچه مي پردازد. در پايان پارچه نقش زده را مي شويند تا رنگهاي اضافي از بين برود.

  10. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #36

    پيش فرض

    چاپ چیت یا قلمكار شامل مراحل زیر است :
    الف – پارچه ای كه به كار برده می‌شود كرباس دست بافت است. اگر قسمتی از طرح رنگی باشد همانطور كه قبلا گفتیم كه زمینه نقش باید زرد باشد نه سقید‌، در ان صورت كرباس را در محلول پوست انــــار می‌جوشانند سپس آن را آب كشیده خشك می‌كنند .

    ب- قلمكار ساز چیت خشك را به صورت توپ روی میز كارش كه تخته كوتاهی است می‌گذارد. یك تكه از چیت را می‌كشد وروی تخته پهن می‌كند، نخستین قالب چاپ را بر می‌دارد، و از یك قدح كه كنار او است آن را با كات آهن مرطوب می‌كند .
    قدری كتیرا به این دندانه اضافه كرده اند كه ضمن چــــاپ شره نكند ( ندود) . یك تكه پارچه ( شال) روی قدح رنگ كشیده اند ودوره آن را با نخ طوری بسته اند كه پارچه با دندانه تماس پیدا می‌كند، و بدین ترتیب قلمكار ساز همیشه مقدار معینی رنگ خواهد داشت. قالب مرطوب را روی چیت گذاشته وبا دست چپ خود آن را فشار می‌دهد ودست راست را به عنوان چكش به كار می‌برد ویك ضربه روی قالب می‌زند. البته برای اینكه دستش آسیب نبیند پارچه پشمی‌یا نمد را چند لا كرده دست خود را با آن می‌پوشاند.
    این پارچه یا نمد را ترم می‌گویند. بار دیگر قالب را مرطوب كرده و دوباره آن را روی پارچه می‌گذارد ودقت می‌كند كه لبه قالب روی خال دفعه قبل بیفتد وهمین گونه كار را ادامه میدهد.

    ج- پس از اینكه چاپ تمام قالبهای سیاه ( مشكی) را كامل كرد قالب مرطوب به دندانه قرمز را به همان طریق پیش گفته در محلهای معین میزند وباز دقت می‌كند كه چاپ روی خالهای قبلی باشد


    د- وقتی كه تمام توپ پارچه دندانه رنگ قرمز وسیاه خورد ، همهان را به رنگرز خانه می‌برد ودر محلول جوشان روناس فرو می‌برد. در همان حمام اول خطوط مرطوب به قالب كات آهن ، سیاه وخطوط مرطوب به قالب زاج سفید، قرمز می‌گردند. در شستشوهای بعدی محلول اضافی روناس پاك شده پارچه را در آفتاب خشك كرده و دوباره به قلم كار ساز می‌فرستند .



    ه- رنگ نیلی را قالب ابی از ظرف رنگ به همان طریق پیش گفته برداشته ورنگ سوم را به كار می‌برد.

    و- آخرین مرحله چاپ چیت ، مهر زدن رنگ زرد است كه به شكل رنگ آبی انجام می‌گیرد وبدین نحو عمل قلمكاری تمام می‌شود.
    ز- پارچه را بار دیگر به رنگرز خانه می‌برند ودر آنجــــــا در آب می‌جوشانند تا رنگ آن ظاهر شود و وقتی در آفتاب پهن می‌كنند رنگ آن كامل می‌شود.

    روش دیگری كه برای بدست آوردن رنگ زرد زمینه كه در بند الف گفتیم موسوم است از این قرار است : 20 تا 30 پارچه چیت رنگ شده را پس از خیساندن روی زمین پهن می‌كنند، وهر كدام را روی دیگری قرار می‌دهند و روی هر كدام را قدری گرد پوست انار نرم می‌ریزند بعد دیگری را روی آن می‌گذارند آنگاه كمی‌آب روی آن می‌پاشند وچندین ساعت به ان دست نمی‌زنند . پس از اینكه آنها را آب كشیدند در افتاب خشك می‌كنند. این اقدام برای ثبوت رنگ بسیار سودمند است. در مراكز قلمكاری اصفهان وكاشان ویزد كه از هر طرح ونقشه‌، در یك زمان به مقدار انبوه تولید می‌كنند ، چیتسازان دسته دسته كار می‌كنند‌، هر دسته یك رنگ را چاپ می‌كند وبرای رنگ بعدی آن را به دسته دیگری می‌دهند.

  12. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #37

    پيش فرض

    باتیک:

    باتیك عبارتند از هنری دستی است كه در جنوب شرقی هندوستان ، اروپا وقسمتی از آفریقا تهیه می‌شود ونوعی از آن كه به كلاقه ای معروف است بیشتر در روستا های اطراف وبه ویژه در مناطق روستایی اسكو كهنمو اسكندان ، دیزج، وبا ویل روادارد.
    باتیك و است جاوه ( یكی از جزایر كشور اندونزی ) كه در فرهنگ نفیسی حصار وضریح معنا شده و عوام آن را كلاغی .كلاقی وكلاقه ای می‌خوانند ومی‌نویسند ودر پاره ای از نقاط نیز ( قنوز) كه معادل اذری ابریشم اشت تلفظ می‌شود و وجـــــــه آن است كه چون در گذشته های دور معمولا قسمتهایی از پارچه را كه قرار بود رنگ آمیزی شود به اشكال خاصی گره زده یا می‌دوختند وسپس مبادرت به رنگرزی می‌كردند . طبیعتا چون رنگ نمی‌توانست در قسمتهای گره خورده یا دوخته شده نفوذ كند‌ ، پس از پایان عملیات رنگرزی وباز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهایی كه رنگ را جذب نكرده بود حالتی نگاتیو در متن رنگی به خود می‌گرفت وبازار آنجا كه معمولا فقط از یك رنگ وبیشتر رنگ سیاه استفاده می‌شود این نقوش تصادفی حالت پر كلاغ را به ذهن تداعی می‌كرد وبه همین جهت نیز برای متمایز ومشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده كلانی خوانده می‌شود.
    باتیك كه بیشتر به پارچه های با چاپ مقاوم در برابر نور. حرارت ، رطوبت ، وسایر عوامل جوی اطلاق می‌شود اصالتا هنری چینی است وبیش از 2000 سال از عمر آن می‌گذرد ودر حال حاضر علاوه بر ایران به صورت هنری ملی در بخشی از كشورهای جنوب و شرق اسیا رواج دارد ومعمولا صنعتگران از ابزار وادواتی بسیار ساده وابتدایی استفاده می‌كنند. یافته های باستان شناسی موجود در موزه های ایران و سایر كشورهای جهان گواه تولید پارچه هایی با چاپ باتیك را مشخص كرد. این نگفته قطعی به نظر می‌رسد كه تزئین پارچه به وسیله هنر صنعت باتیك از سالهای بسیار دور وحتی قبل از كشف سایر شیوه های رنگرزی رواج داشته وكسانی بوده اند كه با كمك وسایل ساده ای مهنند مهرها وقالبهای چوبی ، البسه وسایر پارچه های مورد مصرف عامه را با رنگ های متنوع گیاهی می‌كرده اند.
    این شیوه های چاپ تدریجا به وسیله اقوام ابتدایی كشور اندونزی تكامل یافته وبا كشف گیاهانی كه عصاره آنها مانع نفوذ رنگ در پارچه می‌شود تحول جدیدی در این هنر صنعت پدید آمده به این طریق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز حل كرده ومایع چسباندگی را كه بدست می‌آمده با ماسه نرم یا خاك رس مخلوط نموده و‌آنگاه به وسیله قلمهای مخصوص یا ابزار دیگری از این ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده ونقوش دلخواه را بر روی ابریشم خام نقاشی می‌كرده اند واز آنجا كه پس از رنگ آمیزی وشستشوی پارچه نقاطی كه قبلا به وسیلة ماده مقاوم پوشانده شده بود سفید باقی می‌ماند . چنانچه صنعتگران قصد رنگ آمیزی قسمت های سفید یا چند رنگ كردن پارچه را داشت مجددا قسمتهای رنگ آمیزی شده را با ماده مقاوم پوشانده ومبادرت به رنگ آمیزی دوباره یا چند باره آن می‌كرد و با تكرار این عمل پارچه نقش های رنگین متنوعی به خود می‌گرفت .

  14. 3 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #38

    پيش فرض

    شیشه گری :

    شیشه چیست ؟

    شیشه ، مایعی می‌باشد که بسیار سرد شده است و در حرارتی پایین‌تر از نقطه انجماد آن ، در حالت مایع قرار دارد و بطور عمومی ، جسمی است شفاف که نور بخوبی از آن عبور می‌کند و پشت آن بطور وضوح قابل روئیت می‌باشد.
    شیشه از نظر ساختمان مولکولی در حالت جامد آرایش مولکولی نامنظم دارد. در درجه حرارت‌های بالا ، شیشه مثل هر مایع دیگری رفتار می‌کند. اما با کاهش دما ، گرانروی آن بطور غیر عادی افزایش می‌یابد و باعث می‌شود مولکول‌ها نتوانند در آرایشی که لازمه کریستال شدن است، قرار گیرند. به این ترتیب شیشه از نظر ساختمان مولکولی مانند مایعات نامنظم است، ولی این ساختمان غیر منظم ، دیگر متحرک نیست.
    شیشه جسمی سخت است که سختی آن در حدود 8 می‌باشد و همه اجسام بجز الماسه‌ها را خط می‌اندازد. وزن مخصوص شیشه 2.5 گرم بر سانتیمتر مکعب بوده و بسیار تُرد و شکننده است. شیشه در مقابل تمام مواد شیمیایی حتی اسیدهای قوی و بازها مقاومت کرده و تحت تاثیر خورندگی واقع نمی‌شود، به همین علت ظرف آزمایشگاهی را از شیشه می‌سازند. فقط اسید فلوئوریدریک (HF) بر آن اثر داشته و شیشه را در خود حل می‌نماید.
    تاریخچه

    مانند بسیاری از مواد دیگر ، در مورد اختراع شیشه نیز تردید بسیاری وجود دارد. یکی از قدیمی‌ترین استفاده‌های موجود در این ماده ، از "پلینی" نقل شده که در طی آن ، گفته می‌شود که بازرگانان فنیقی ، ضمن پختن غذا در ظرفی که برحسب اتفاق روی توده‌ای از لزونا در ساحل دریا قرار گرفته بود، به وجود این ماده پی بردند. یکی شدن ماسه و قلیا نظر آنان را به خود جلب کرد و سبب انجام تلاشهای بعدی در راه تقلید این عمل شد.
    مصری‌ها در هزاره ششم پیش از میلاد ، جواهرات بدلی شیشه‌ای می‌ساختند. در سال 290 میلادی ، شیشه پنجره ساخته شد. در طی قرون وسطی ، ونیز به مرکز انحصاری صنعت شیشه بدل شده بود. در سال 1688 شیشه جام در فرانسه به شکل فراورده نو عرضه گردید. در سال 1608 میلادی ، در ایالات متحده ، در "جیمزتاون" در ویرجینیا ، صنعت شیشه پایه‌گذاری شد. در سال 1914، فرایند فورکالت در بلژیک برای کشش مداوم ورق شیشه بوجود آمد.
    صنعت شیشه‌سازی ، در ایران سابقه بسیار طولانی دارد که به حدود پیش از 2000 قبل از میلاد می‌رسد. کشف یک ظرف شیشه‌ای زرد رنگ صدفی با زینتی شبیه به خطوط شکسته موج‌دار که در یکی از قبرستانهای لرستان پیدا شده ، یک گردن‌بند شیشه‌ای حاوی دانه‌های آبی رنگ متعلق به 2250 سال پیش از میلاد ، در ناحیه شمال غربی ایران و قطعات شیشه‌ای مایل به سبز که در کاوشهای باستان شناسی لرستان ، شوش و حسنلو بدست آمده است، نشان دهنده سابقه تاریخی صنعت شیشه‌سازی در ایران است.
    قدیمی‌ترین شیشه در ایران متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد است. نمونه‌هایی از هزاره دوم تا مقارن میلاد مسیح شامل عطردان‌ها، النگوها، تندیس‌ها و کاسه‌ها و تنگ‌های متعدد به‌دست آمده‌است. در حفاری‌های چغازنبیل مربوط به دوره پیش از تاریخ، بطری‌هایی شیشه‌ای یافت شده‌است، که نشان از وفور شیشه در ایلام کهن دارد.
    از تمدن مارلیک مهره‌های شیشه‌ای که عمر آنها به ۳۴۰۰ سال پیش می‌رسد، پیدا شده‌است. همچنین ظروف شیشه‌ای مایل به شیری در کاوش‌های لرستان به‌دست آمده‌است. از زمان هخامنشیان آثار شیشه‌ای چندانی در دست نیست. در آن دوره مهره‌های شیشه‌ای ایران در سراسر جهان قدیم معروف بوده که ظاهراً به رنگ سیاه و سفید بوده‌است.
    هنرمندان ساسانی در تراش دادن شیشه مهارت مخصوصی داشته‌اند. شیشهٔ ساسانی در چین ارج بسیار داشته و به‌ویژه شیشه لاجوردی را گرانبها می‌شمردند. جام‌های پایه‌دار با نقش حلقه‌های برجسته از دوره اشکانیان و ساسانیان به‌جای مانده‌است.
    ظروف شیشه‌ای دورهٔ اسلامی تحت تأثیر طرح‌های قبل از اسلام است. در دورهٔ سلجوقی و تا زمان هجوم مغول، افزارها و ظروف‌های بسیار زیبای شیشه‌ای از کوره‌های شیشه‌گری گرگان بیرون می‌آمد که به نازکی کاغذ و گاه مینایی و گاه تراشیده و کنده‌کاری شده‌است. روزگار سلجوقی اوج صنعت شیشه‌گری در ایران محسوب می‌شود. فرآورده‌های شیشه‌ای این دوران بیشتر شامل ظروف کوچک و بزرگ، عطردان‌های بسیار ظریف، جام‌ها و گلدان‌هایی با فرم‌ها و اندازه‌های متنوع و اشیاء تزئینی کوچک به‌شکل حیوانات و ... است. در دورهٔ مغول رونق شیشه‌سازی از میان رفت و در عوض در این عهد سفالگری و کاشی‌کاری رونق یافت.
    در دورهٔ تیمور رواج شیشه‌گری قابل توجه‌است. شیشه‌گرانی از مصر و سوریه به ایران آمدند و مشابه شیشه‌های ایرانی به مصر و سوریه رفت. در این دوره دو شهر سمرقند و شیراز از مراکز عمده شیشه‌سازی در ایران بودند. از این زمان به بعد این هنر روی به انحطاط نهاد تا زمان شاه‌عباس که با ساختن چراغ‌های مساجد و بطری‌ها این هنر دوباره زنده شد. شاه‌عباس شیشه‌گران ونیزی را برای احیای این صنعت به ایران آورد. در نتیجه شیشه‌گری در دوره صفوی رونق دوباره یافت. گاه شیشه‌ را با دمیدن به درون قالب می‌ساختند و گاه شیشه را می‌تراشیدند تا به‌شکل جواهر در آید و یا نقوشی روی آن می‌کندند. و گاهی نیز شیشه را با نقوش درخشان، مینایی و طلایی می‌کردند. در این دوره کارگاه‌های شیشه‌سازی در شهرهای مختلف ایران از جمله اصفهان، شیراز و کاشان دایر شد.
    در فاصلهٔ بین سلطنت سلسله صفویه و قاجاریه هنر و صنعت شیشه‌گری در ایران از لحاظ سیر تکاملی پیشرفتی نداشته‌است و تا اواخر سلسله قاجاریه و بعد از آن به‌تدریج ضعیف‌تر شده‌است. با ورود شیشه به قیمت ارزان‌تر و مرغوب‌تر به بازار ایران، کم‌کم این صنعت رو به انحطاط نهاد.
    روش‌های تولید شیشه

    سرد کردن از حالت بخار (PVD)
    رسوب شیمیایی فاز بخار (CVD)
    هیدرولیز شعله‌ای
    سل-ژل
    ترکیبات سازنده شیشه
    اجزای اصلی تشکیل دهنده شیشه

    با نگاه به جدول عناصر ، کمتر عنصری را می‌توان یافت که از آن شیشه بدست نیاید، ولی سه ماده کربنات دو سود ، سنگ آهک و سیلیس ، مواد اصلی تشکیل دهنده شیشه می‌باشند. مواد شیشه ساز مورد تایید موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران عبارتند از سیلیس (SiO2) ، دی‌اکسید بور (B2O3) ، پنتا اکسید فسفر (P2O5) که از هر کدام بتنهایی می‌توان شیشه تهیه نمود.

  16. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #39

    پيش فرض

    شیشه گری:


    گدازآورها

    کربنات سدیم (Na2CO3) ، کربنات پتاسیم (K2CO3) و خرده شیشه ، سیلیکات سدیم و پتاسیم (Na2SiO3 , K2SiO3) که حاصل ترکیب سیلیس با گدازآورها می‌باشند، در آب حل می‌شوند و از شفافیت شیشه به تدریج کم می‌کنند. به همین علت است که اغلب شیشه‌های مصرف شده در گلخانه پس از چند سال کدر می‌شوند و نور از آنها بخوبی عبور نمی‌نماید.
    تثبیت کننده‌ها

    برای آنکه مقاومت شیشه را در مقابل آب و هوا ثابت کنیم، باید اکسیدهای دو ظرفیتی باریم ، سرب ، کلسیم ، منیزیم و روی به مخلوط اضافه کنیم که به این عناصر ، ثابت کننده می‌گویند.
    تصفیه کننده‌ها

    موجب کاستن حباب هوای موجود در شیشه می‌شوند و بر دو نوعند:
    1. فیزیکی: سولفات سدیم (Na2SO4) ، کلرات سدیم (NaClO3). با ایجاد حباب‌های بزرگ حباب‌های کوچک را جذب و از شیشه مذاب خارج می‌کنند.
    2. شیمیایی: املاح آرسنیک و آنتیموان ترکیباتی ایجاد می‌کنند که حباب‌های کوچک داخل شیشه را از بین می‌برند.
    تا اینجا به موادی اشاره کردیم که عدم وجودشان ، در مواد اولیه باعث از بین رفتن مرغوبیت کالا می‌شد. حال به چند ماده دیگر که به نوعی در تولید شیشه سهیم هستند، اشاره می‌کنیم.
    افزودنیها

    1. استفاده از بوراکس به جای اکسید و کربنات سدیم (گدازآور) که در اثر حرارت به Na2O و B2O3 تجزیه می‌شود و در واقع بجای هر دو ماده عمل می‌کند.
    2. استفاده از نیترات سدیم NaNo3برای از بین بردن رنگ سبز شیشه (ناشی از اکسید آهن که همراه مواد دیگر وارد کوره می‌شود).
    3. استفاده از اکسید منگنز که باعث مقاومت بیشتر در مقابل عوامل جوی و شفاف‌تر شدن شیشه می‌شود.
    4. استفاده از اکسید سرب PH3O4 , PbO به جای CaO برای ساختن شیشه‌های مرغوب بلور و کریستال که باعث درخشندگی شیشه می‌شوند.
    5. برای ساختن کریستال مرغوب از اکسید نقره استفاده می‌کنند.
    6. استفاده از فلدسپار که باعث مقاومت بهتر در مقابل مواد شیمیایی می‌شود.
    7. برای اینکه شیشه در برابر اسید فلوئوریدریک هم مقاوم باشد، ترکیباتی از فسفات به آن می‌افزایند.
    8. استفاده از خرده شیشه که به ذوب مواد سرعت بیشتری می‌دهد.
    9. استفاده از اکسید فلزات برای تهیه شیشه‌های رنگی.
    10. اکسید سزیم برای جذب اشعه زیر قرمز و اکسید بر برای ازدیاد مقاومت حرارتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
    دو نمونه از عناصر تشکیل دهنده که عمومیت بیشتری دارند، در زیر ذکر می‌گردد.
    • ترکیبات(1): اکسید سیلیسیم (SiO2) در حدود 74 تا 80 درصد و بقیه شامل پراکسید سدیم (NaO2) تا 15 درصد و اکسید کلسیم 7 تا 12 درصد اکسید منیزیم 2 تا 4 درصد و 2 درصد هم عناصر دیگر مانند Fe2O3 - MnO - Al2O3 - TiP2 - SiO3.
    • ترکیبات (2): اکسید سیلیسیم (SiO2) در حدود 73 درصد ، اکسید سدیم 15 درصد ، اکسید کلسیم 5.55 درصد ، اکسید منیزیم 3.6 درصد ، اکسید آلومینیوم 1.5 درصد ، اکسید بور (B2O3) و اکسید پتاسیم( K2O) هر کدام 0.4 درصد ، اکسید آهن (Fe2O3) و اکسید سیلیسیم 6 ظرفیتی SiO3 هر کدام 0.3 درصد.
    علاوه بر مواد فوق همیشه مقداری خرده شیشه نیز با این مواد وارد کوره می‌گردد.

  18. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #40

    پيش فرض

    انواع شیشه و کاربرد آنها :


    شیشه به اشکال مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ساخت لوازم تزیینی مانند گل ، تابلو و غیره در ساختن ظروف آزمایشگاهی و یا ظروف آشپزخانه مانند لیوان ، بطری و غیره و بالاخره در ساختن شیشه‌های مسطح که در دو نوع ساده و مشجر عرضه می‌گردد و مصارف مختلفی دارد که عمده ترین کاربرد آن به عنوان در و پنجره در کارهای ساختمانی است که به شکلهای مختلف اعم از شیشه‌های شفاف ، نیمه شفاف و رنگی ، جاذب حرارت ، ایمنی ، دوجداره ، سکوریت و... وجود دارد.
    همچنین در آینه سازی ، صنایع نشکن ، صنایع یخچال سازی ، میزهای شیشه‌ای ، انواع شیشه رومیزی و تیغه کاری ساختمان کاربرد دارد.

    شیشه های ایمنی (Safety Glass )
    شیشه های ایمنی به سختی می شکنند و در مقابل نیروهای ناشی از ضربه ، انفجار ، باد و زلزله مقاومت نموده و یا در صورت شکستن به تکه های کوچکی تبدیل می شود که برندگی شیشه عادی را ندارند و خسارت جانی و مالی حادثه را به حداقل می رسانند.این شیشه ها پس از فرایند سخت سازی ۵ الی ۶ برابر نسبت به شیشه های معمولی مقاومتر می شوند.ایجاد تغییرات بعدی روی شیشه های ایمنی دشوار و در اکثر مواقع غیر ممکن است ، لذا در تهیه نقشه مورد نیاز بایستی دقت کافی به عمل آید.
    در ضمن حین انجام پروسه سخت سازی این قابلیت وجود دارد تا محصول به شکل خم استوانه ای نیز باشد ، که البته در این زمینه محدودیتهایی جهت ضخامت و r وجود دارد.
    شیشه های درهای ورودی مغازه ها از این نوع است.

    شیشه های چند لایه ( Laminated Glass )

    امروزه در مواردی مانند سقفها ، نماهای شیشه ای ، شیشه های خودروهای حفاظت شخصیت ها ، شیشه های ضد گلوله ، ضد انفجار ، ضد عبور و اغتشاش ، سرقت و ... که امکان آسیب ناشی از شکست شیشه وجود داشته باشد ، از شیشه های چند لایه استفاده می شود.
    این نوع شیشه عموماْ از دو یا چند لایه شیشه و یک یا چند لایه PVB (طلق ) تشکیل می شوند. شیشه های چند لایه در اثر ضربه های شدید به هیچ وجه نمی ریزند و چسبیده به طلق باقی می مانند. همچنین به خاطر ایمنی بالا ، کاهش قابل توجه سر و صدا و جلوگیری از عبور حدود ۹۹٪ از اشعه مضر فرابنفش ( UV ) نور خورشید و نیز امکان تولید محصولاتی با رنگهای متنوع باعث استفاده روز افزون شیشه های چند لایه گردیده است.

    شیشه های چاپدار و رفلکتیو (Printed Screen - Reflective Glass )

    شیشه های چاپدار که در انواع سخت سازی شده و معمولی ارائه می گردند شامل طرح های مختلف از جمله به شکل سنگهای گرانیتی تولید می شوند و برای نمای ساختمانها ، پارتیشنها ، نمای داخلی ساختمانها ، نورگیرها ، شیشه های لوازم خانگی مانند (اجاق گازی ، بخاری و ... ) و دربهای ورودی شیشه ای استفاده می شوند.
    شیشه های رفلکس که در رنگهای متنوعی ارائه می شوند به منظور زیبا سازی ساختمانها به کار می روند.به علاوه این نوع شیشه ها اشعه های خورشید را به نحو قابل ملاحظه ای منعکس نموده و مانع از ورود آن به داخل ساختمان می شود. از این رو برای ساختمانهایی که بیشتر در معرض اشعه های زیان آور خورشید قرار دارند مناسب است.

    شیشه های ضد ضربه . ضد عبور . ضد اغتشاش . ضد گلوله . ضد انفجار

    این نوع شیشه ها ،همان شیشه های چند لایه هستند که مطابق با نیاز خاص و بر پایه محاسبات مهندسی طراحی و تولید می شوند.بسته به نیاز این نوع شیشه ها را می توان در ابعاد ، رنگها و اشکال متنوع (خم - تخت ) و ... تولید کرد. کاربرد آنها در ساختمانهای تجاری ، اداری بانکها ، ساختمانهای مسکونی ، فرودگاهها ، ویترین طلافروشی ها ، فروشگاههای بزرگ و به طور کلی اماکنی که نیازمند امنیت و حفاظت در برابر سرقت مسلحانه ، اغتشاش ، انفجار ، زلزله و ... می باشد.

    شیشه - اسپایدر

    در برخی نماهای ساختمان نماهای شیشه ای استفاده می شود به نحویکه در نمای ساختمان هیچ فریمی مشخص نمی باشد. در اینگونه موارد با توجه به طرح مورد نیاز و وزن شیشه و ارتفاع و ... از اسپایدرهای مخصوص استفاده می شود. بدین وسیله نماهای یک دست شیشه ای بسیار زیبا ایجاد می شود.

    شیشه های خودرویی

    انواع شیشه های خم / تخت / لمینت و شیشه های گرم شونده خاص خودرویی مطابق استانداردهای مربوطه جزء توانمندیهای تولید می باشند.
    شیشه های گرم شونده خودرویی در شیشه های جلو و یا عقب خودرو به منظور جلوگیری از یخ زدن و یا مه زدایی کاربرد دارند.

    شیشه های خم ( Bend Glass )

    شیشه های خم بیشتر به منظور تحقق ایده های مهندسین معمار و طراحان نمای ساختمانها تولید می گردد و باعث افزایش فضا ، زیبایی ، جذابیت و نیز مقاومت بیشتر می شوند.ایجاد تنوع در فضا ،استفاده از فضای بدون استفاده و ایجاد هارمونی وهماهنگی در دید از ویژگی های منحصر به فرد این نوع شیشه ها می باشد.

    شیشه رنگی

    به دو طریق می‌توان شیشه رنگی بدست آورد.
    1. با افزودن و کم کردن بعضی مواد شیمیایی در مصالح اولیه تهیه شیشه. برای نمونه اکسیدهای مسی به شیشه رنگهای مختلف قرمز می‌دهد و رنگ آبی پر رنگ بوسیله اکسید کبالت بدست می‌آید. رنگ زرد با افزودن مقداری اکسید اورانیوم و کادمیوم حاصل می گردد.
    2. شیشه سفید را در شیشه مذاب رنگی فرو می‌کنند تا دو روی آن رنگی شود. شیشه‌های رنگی در ویترین مغازه‌ها ، نمایشگاهها ، آزمایشگاهها و ساختمانهای صنعتی بکار می‌روند.

    شیشه ضد آتش (پیرکس)

    همراه مواد اولیه این شیشه‌ها در مقابل حرارت ، مقاومت زیادی دارند، مقدار زیادی اکسید بوریک بکار می‌رود و سیلیس آنها از انواع شیشه‌های معمولی بیشتر است. معمولا از آنها به عنوان ظروف آزمایشگاه و آشپزخانه و یا در جلوی بخاری‌های دیواری و اجاقها استفاده می‌نماید.

    شیشه مسطح

    این نوع شیشه را با اضافه نمودن توری فلزی در میان شیشه می‌سازند و بیشتر برای درهای ورودی ، کارگاهها ، موتورخانه‌ها ، آسانسورها و هر جایی که خطر شکستن و فروریختن شیشه وجود دارد، استفاده می‌نمایند.

    شیشه دوجداره (مضاعف)

    این نوع شیشه‌ها ، از دو لایه ساده و گاهی رنگی که به موازات یکدیگر قرار گرفته‌اند و لبه‌ها یا درزهای آنها هوابندی شده است و فضای بین آنها با مواد خشک کننده‌ای مانند سیلیکاژل ، پُر و یا در بعضی از موارد بین دو لایه ، خلاء ایجاد می‌شود. این نوع شیشه که عایق گرما ، سرما و صداست، در بسیاری از ساختمانها مانند فرودگاهها ، هتل‌ها و بیمارستانها بکار می‌رود.

    شیشه سکوریت

    در این حالت ، شیشه مجددا تا حدود 700 درجه سانتی‌گراد حرارت داده و بعد بطور ناگهانی و تحت شرایط خاص و کنترل شده‌ای سرد می‌شود. این عمل باعث افزایش مقاومت شیشه (حدود 3 الی 5 برابر) در مقابل ضربه و نیز شوکهای حرارتی می‌گردد. این شیشه‌ها در صورت شکستن ، به ذرات ریز و مکعب شکل تقسیم می‌شوند که آسیب رسان نیستند. از این نوع شیشه در ویترین فروشگاهها ، درهای شیشه‌ای و پنجره‌های جانبی اتومبیلها استفاده می‌گردد.

    شیشه نشکن

    این نوع شیشه‌ها شامل دو یا چند لایه شیشه‌اند که بوسیله ورقه‌هایی از نایلون شفاف تحت حرارت و فشار به هم متصل می‌شوند. همچنین بعضی از انواع شیشه‌های طلق‌دار به عنوان عایق صوتی ، جاذب حرارت ، کاهنده شفافیت و شیشه ایمنی بکار برده می‌شوند. وقتی که این شیشه‌ها می‌شکنند، خاصیت کشسانی نایلون مانع از پخش و پراکندگی ذرات شیشه می‌گردد.
    از جمله کاربردهای این نوع شیشه‌ها در خودروها و ویترین مغازه‌هایی که اشیاء گرانقیمت می‌فروشند استفاده می‌گردد. ممکن است شیشه نشکن را از جنس شیشه سکوریت بسازند.

    شیشه ضد گلوله

    از چند لایه شیشه سکوریت و یا نشکن ، شیشه ضد گلوله می‌سازند. در هنگام وارد شدن گلوله به داخل شیشه ، از نیروی آن کاسته و در میان شیشه متوقف می‌گردد.

    شیشه انعکاسی (بازتابنده)

    در این نوع شیشه‌ها ، یک سطح شیشه با یک پوشش منعکس کننده نور و حرارت از جنس فلز یا اکسید فلزی دارای این خاصیت پوشانده می‌شود. این نوع شیشه‌ها ، نور خورشید را منعکس می‌کنند و در کاهش حرارت و درخشندگی نور موثر هستند. اگر در روشنایی روز از بیرون به شیشه انعکاسی نگاه کنیم مشاهده می‌کینم که تصاویر اطراف را مانند آینه باز می‌تاباند و اگر از داخل به بیرون نگاه کنیم، شیشه کاملا شفاف خواهد بود. شبها پدیده مذکور برعکس است. یعنی شیشه از خارج شفاف و از داخل مانند آینه است.
    این شیشه با منعکس نور خورشید ، حرارت ناشی از تابش نور خورشید را بطور قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌دهد و در نتیجه ، باعث صرفه جویی در هزینه‌های احداث ، راه اندازی و نگهداری سیستمهای تهویه و تبدیل می‌شود.

    سایر محصولات

    • شیشه های گرم شونده الکتریکی ( Electrically Heated Glass )
    • شیشه های ضد امواج الکترومغناطیسی ( EMI Glass )
    • شیشه های با قابلیت عدم تجمع بارهای الکتریکی ( Anti - Static Glass )
    • شیشه های با خاصیت باز تابش امواج( IR ( Low - E Glass جهت استفاده در مناطق سردسیر
    • آیینه های EC با کیفیت بالا در اتومبیل که باعث کاهش درخشندگی ، روشنایی زننده و تابش خیره کننده نور ماشین عقبی می شود.
    • شیشه های هوشمند (Smart Glass ) با قابلیت کنترل نور و گرما
    • شیشه های ترابری خاص
    • شیشه های ضد آتش
    • شیشه های خود تمیز کن
    • شیشه های تزیینی LED دار

  20. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •