منبت کاری
منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب بر اساس نقشه ای دقيق اين تعريف اصولی منبت کاری است.
منبت کاری
منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب بر اساس نقشه ای دقيق اين تعريف اصولی منبت کاری است.
مینیاتور
واژه "مينياتور" که مخفف شده کلمه فرانسوی "مينی موم ناتورال" و به معنی طبيعت کوچک و ظريف است و در نيمه اول قرن اخير و حدوداً از دوره قاجاريان وارد زبان فارسی شده، اصولاً به هر نوع پديده هنری ظريف (به هر شيوه ای که ساخته شده باشد) اطلاق می شود و در ايران برای شناسايی نوعی نقاشی که دارای سابقه و قدمتی بسيار طولانی است به کار می رود.
معرق
هنر معرق روی چوب، يکی از رشته های پر پيشينه صنايع دستی ايران است که به نسبت ساير صنايع چوب از قبيل خاتم، منبت، نازک کاری چوب، خراطی و بافت سبد و حصير دارای قدمت بيشتری است و طبق اسناد و مدارک موجود با وجودی که زادگاهش هند است اما از روزگارانی خيلی دور به ايران راه يافته و هنرمندان و صنعتگران ايرانی تکميل کننده و گسترش دهنده آن بوده اند. اين "هنر صنعت" که در ابتدا تلفيقی از چوب و فلز بود، به کمک ذوق و انديشه معرق سازان هنرمند ايرانی تغيير شکل داد و صنعتگران کشورمان بجای يک نوع چوب که معمولاً متن اصلی دست ساخته ها را تشکيل ميداد، به استفاده از انواع چوب با رنگهای مختلف پرداختند.
شیشه گری
شيشه جسمی است شفاف، شکننده و ترکيبی از سيلکيکاتهای قليايی که اين اجسام را در کوره ذوب می نمايند و به وسيله دست يا به کمک قالب های مخصوص به آنها شکل می دهند. اشيايی که از مناطق مختلف کشور نظير شوش، ری، ساوه و نيشابور از زير خاک به دست آمده نشان دهنده ساخت اينگونه ظروف در اکثر نقاط کشور در گذشته های دور می باشد. ظروف شيشه ای در اوايل دوره اسلامی بيشتر شامل بطری، قوری، گلدان و فنجان بوده است که برای مصارف خانگی بکار می رفته است. برخی اشياء باقی مانده متعلق به قرون هشتم و نهم ميلادی است که بدون تزئين می باشد. همچنين تعدادی دکمه شيشه ای که طی يکی از حفريات ناحيه حسنلو بدست آمده متعلق به عهد هخامنشی است که بروجرد و رونق شيشه گری در آن عصر گواهی می دهد.
مینا کاری
مينا کاري هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگهاي پخته و درخشان که سابقه آن به 1500سال پيش از ميلاد ميرسد. آقاي علينقي وزيري در کتاب تاريخ عمومي هنرهاي مصور قبل از تاريخ تا اسلام مينويسد:از جمله هنرهاي دستي ايرانيان در گذشته هاي دور تزئين و کنده کاري روي فلزات است.ظروف فلزي بدست آمده از فلزات گوناگون ساخته شده که مهمترين آنها عبارتست از: طلا،نقره، مس، برنز، برنج، آهن، فولاد، سرب، آلومينيوم و کرم. اين فلزات براي زينت آلات و ظروف گوناگون بکار ميرفته زيرا که امکان ساختن ابزار لازم در يک ورق فلز چندان مشکل و ناممکن نبوده از جمله موارد فلز کاري ميتوان از ترصيع يعني به جا نشاندن قطعات کوچک فلزهاي مختلف روي سطح فلزي از نوع جنس ديگر و ايجاد تناسبميان قطعات با در نظر گرفتن رنگ و اشکال هندسي آنها و ايجاد شکل يا نقش وسيله آنها ومينا کاري نام برد. بررسي هايي که در مورد مينا سازي شده نشان ميدهد ميناهايي که بنامبيزانس مشهور است از مينا سازي ايراني اقتباس شده است. قديميترين نمونههاي مينا کاري موجود مويد اين ادعاست که مينا کاري نيز مانند بسياري ازهنرهاي ديگر براي اولين بار در ايران پيدا شده و از ايران به ساير کشورها راه يافته است. در دوران مغول سبک جديدي در فلز سازي و مينا کاري ايران بوجود آمد. اشکال و تصاويريکه قيافه و لباس اعضاي دربار ايران را داشتند، جاي اشکال و تصاوير عربي دوره قبل راگرفتند و بويژه ترصيع فلز در عصر تيموري به منتهي درجه شرقي خود رسيد. در زمان صفويه زمينه ي هنر مينا کاري و فلز کاري تغيير يافت ظروف نقره در اين دورهنقوش ميناتور از قبيل مجالس بزم در دربار و يا مجالس شکار، يا اسب سواري مزين گشت و هنر مينا سازي از نقشهاي اسليمي و گل تغذيه کرد و رنگ قرمز مورد مصرف بيشتريداشت و شهر اصفهان يکي از مراکز عمده مينا کاري بحساب ميآمد که هنوز هم تنها مرکزاين هنر محسوب ميشود.
نحوه توليد
هنر مينا کاري را ميتوان يکي از اختراعات خلاقه بشر دانست زيرا اين هنر شامل فعل وانفعالهاي پيچيده ايست که بهم ربط داده ميشوند از يک سو عوامل سادهاي از قبيلسيليکوم و مينيوم و پتاسيم و از سوي ديگر سبک قيمتي که ترکيب آنها مينا را بوجودميآورد. از اين رو اين يک هنر آزمايشگاهي است و در حقيقت ماده ايست که از ترکيب اکسيدهايفلزات که براثر حرارت رنگهاي مورد نظر را بدست ميدهد در اختلاط با تعدادي نمک ثابتبدست ميآيد و رنگها با درجه حرارت و طول زمان حرارت ارتباط زياد پيدا ميکنند. بنابراين براي دسترسي به اين پديده هنري زيبا بايد آتش و حرارت بدقت مراقبت و مهارشود. مينا که طبعا شفاف است شفافيت بيشتر خود را از اکسيد قلع بدست ميآورد وترکيبات آن از زمانهاي قديم تا به امروز ثابت و بدون تغيير مانده است. روي اشيا طلايي و نقره اي هم ميتوان مينا کاري کرد ولي اساسا مينا کاري بر روي مس انجامميشود. تا فراهم آمدن مينا چند مرحله بايد طي شود باين ترتيب که ابتدا آن چيزي را کهمي خواهند مينا کاري کنند به هر شکل و هر اندازه بايد به وسيله مسگر متخصص به شکل لازمدر آيد و پس از آن که ساخته شد استاد مينا کار به آن لعاب سفيد رنگ ميدهد. معمولا سه الي چهار بار لعاب داده ميشود و در هر بار شيئي به کوره ميرود و حدود 700 درجه حرارتمي بيند تا رنگ لعاب ثابت شود بعد روي آن به رنگهاي گوناگون نقاشي مي شود سپس شيئيباز به کوره مي رود و حدود 400 تا 500 درجه حرارت مي بيند تا رنگها بصورت مطلوب در آيددر گذشته که مينا کاري رواج اندک داشته رنگهايي که بکار ميرفته مانند رنگهايي که درصنعت قلمکار بکار برده ميشود گياهي يا معدني بوده است ولي اکنون براي نقاشي ظروف واشيا مينايي از رنگهاي شيميايي استفاده ميشود. رنگهايي که در ميناکاري بکار ميرود بر سه نوع است:
-1 رنگهاي گياهي که در چيت سازي هم بکار مي رود.
-2 رنگهاي معدني که در نقاشي و مينا کاري بکار مي رفته است.
-3 رنگهاي فلزي که روي مينا کار مي کنند.
براي مينا کاري در تهيه رنگ قرمز از طلا استفاده ميشود رنگ سبز مينا از مس و رنگ زردآن از گل ماشي بدست ميآيد. رنگ آبي و فيروزهاي و رنگ سفيد از رنگمخصوصي تهيه مي شده است که در شهر سامره از شهرهاي عراق نوع خوب آنرا بدستميآوردهاند.
آثار هنر سفالی:
تزیین ==>
پس از پخت :
1. لعاب یکدست
2. لعاب زیر رنگی
3. لعاب رو رنگی
4. لعاب هفت رنگ
پیش از پخت :
1. نقش افزوده یا برجسته کاری
2. نقش کنده
3. نقش بریده یا مشبک
4. نقش فشرده
5. تلفیقی
ساخت ==>
تلفیقی
قالبی:
1. دوغابی
2. پرسی و گچی
چرخ ساز :
1. تند
2. کند
دست ساز :
1. مسطح یا لوحه ای
2. مارپیچ یا فیتیله ای
3. فشاری ( مدور _ مکعب)
سفال گری:
در صنعت سفال گری محصولاتی با استفاده از گِل رُس و هم چنین گِل به دست آمده از سنگهای كوارتز و كائولین به كمك دست و چرخ سفالگری ساخته و سپس پخته میشود.
محصولات سفال وسرامیك مناطقی چون لالجین همدان، میبُد یزد، مِند گناباد، اصفهان، شهرضا، نظنز، تبریز و قم از شهرت بسزایی برخوردار است، ضمن آن كه طی سال های اخیر، محصولات جالب و با ارزشی در شهر تهران به دست صنعت گران هنرمند سفالگر ساخته و عرضه شده است.
منظور از سفال، بدنههایی است كه با خاكهای ثانویه، كه در اثر جابه جایی خلوص كم تری دارند و درجه پخت آن ها نیز كم تر است، مثل خاك رس ساخته میشوند. سرامیك به بدنههایی گفته میشود كه از خاكهای اولیه -كه به سبب ثابت بودن محل خاك از خلوص بیش تر و درجه پخت بالاتری برخوردارند, مثل كائولین و خاك سفید- ساخته میشوند.
گفتنی است كه واژههای «سفال» و «سفالینه» كه اهل فن و در موارد كلی دیگر، آن را به كار میبرند، بر هر نوع بدنه اطلاق میشود. یكی از قدیمیترین صنایع بشری، سفال گری است كه به اعتقاد بیش تر محققان و نیز به پشتوانه اشیاء به دست آمده از كاوشهای باستانشناسی، زادگاه آن ایران بوده و از این كشور به دیگر نقاط جهان راه یافته است.
به اعتقاد گیرشمن، ایرانشناس و محقق برجسته فرانسوی، نخستین نمونه های اشیاء سفالین، به ساكنان كوهستان های بختیاری تعلق دارد كه حدود ۸۰۰۰ پیش از میلاد و بدون استفاده از چرخ سفال گری ساخته شده است. از نمونههای به دست آمده میتوان دریافت كه در آن زمان، سفالسازان از كوره پخت سفال نیز بیاطلاع بودهاند و احتمالاً ظروف سفالین را در كنار همان آتشی كه برای پختن گوشت شكار مهیا میكردند, میپختند. سفالینههای دوران مورد بحث، به تقلید از سبدهای بافته شده با تركه درختان ساخته شده و در بسیاری موارد، سبد به صورت قالبی برای ساخت ظروف سفالین به كار رفته است.
افزون بر آن و ضمن كاوشهای باستانشناسی، آثار باارزشی از منطقه اسماعیلآباد، خوروین، تپه سیلك، شوش و غیره به دست آمده كه به هزارههای ششم، پنجم و چهارم پیش از میلاد تعلق دارد. این اشیاء گاه نقشهای ساده و طرحهای زیبایی بر پیكر دارند.
در ۳۵۰۰ پیش از میلاد با اختراع چرخ ساده سفال گری و استفاده از آن در شكل بخشیدن به ظروف سفالین، تحولی جدید در این صنعت به وجود آمد و موجب شد تا محصولات از نظر شكل متنوعتر و از نظر ساخت ظریفتر شود و تولید آن نیز افزایش یابد. از شوش سفالهایی متعلق به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد به دست آمده است كه به یقین، با چرخهای كامل سفالگری تولید و در حرارتی مناسب (حدود ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد) پخته شدهاند.
به دنبال تكمیل چرخهای سفال گری، تحول دیگری در این صنعت به وقوع پیوست و صنعتگران سفالساز موفق به تهیه انواع لعاب قلیایی و تزیین ظروف با آن شدند. لعاب عبارت است از لایه نازك سیلیكاتی كه برای افزایش مقاومت و قابلیتهای مصرفی، زیبایی و جلوگیری از نفوذ رطوبت، سطح داخلی یا خارجی یا سطوح داخلی و خارجی یك بدنه سفالی یا سرامیكی را پوشش میدهد و دارای سه نوع قلیایی، سربی، فریت است. لعاب با اكسیدهای رنگ زای فلزی به رنگ موردنظر درمیآید و پس از انجام مرحله لعاب كاری، ضروری است كه ظروف یا بدنهها برای پخت نهایی به كوره برده شود.
در حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد، به سبب گسترش فلزكاری و تهیه انواع ظروف از فلز، ساخت ظروف سفالین تا حدودی از رونق و رواج پیشین افتاد و بیش ترین تلاش به ویژه در دوره هخامنشی مصروف تولید آجرهای لعابدار میشد كه نمونههایی از آن در كاخ آپادانا و كاخ شوش مورد استفاده قرار گرفته و ضمن كاوشهای باستانشناسی به دست آمده است.
در دوره اشكانیان دوباره سفال گری دچار تحول شد و استفاده از لعاب قلیایی در میان صنعتگران رواج یافت. سفال گری در دوره مذكور، بیش تر از روی نمونههای كشف شده در نواحی مختلف بینالنهرین مانند سامرا، تیسفون و بابل، شناخته میشود كه تركیبی است از سفالهای گذشته و نیز سفالهایی كه در همان زمان ساخت آن ها در دیگر نقاط جهان رایج بوده است.
در دوره ساسانی، سفال گری ایران پیشرفت چندانی نكرد، زیرا صنعتگران بیش تر به تولید مصنوعات فلزی گران بها روی آوردند و از سفال تنها در مواردی معدود و برای تولید محصولاتی محدود استفاده میشد. با آغاز دوران اسلامی، به سبب روح سادگی و پرهیز از تجملپرستی فرهنگ اسلامی، منع مذهبی استفاده از فلزات گران بها برای ساخت ظروف و هم چنین به دلایل اقتصادی، صنعت سفالسازی مورد توجه بیش تری قرار گرفت. آثار متعدد به جای مانده از نخستین دوره های پس از ورود اسلامی از آن جمله، سفالینههایی كه در حفاریهای نیشابور و ری به دست آمده، نمایان گر مهارت سفال گران ایرانی در دوره مورد بحث است.
نقوش ظروف سفالین این دوره بیش تر شامل كاسه، بشقاب، تنگ و غیره طرحهای گل و گیاه به شكل هندسی و نیز نقوش انسانی است. طی قرون پنجم تا هفتم قمری ( دوره سلجوقیان)، فصل نوینی در هنرها و صنایع ایرانی گشوده شد و ضمن تعالی و تكاملی كه نصیب فلزكاری، گچ بری و بالاتر از همه معماری شد، صنعت سفال گری نیز تحول و دگرگونی چشم گیری یافت و شهرهایی چون نیشابور، جرجان، ری و كاشان به صورت مراكز عمده سفال گری كشور درآمد.
در دوره سلجوقی ظروف لعابی سفیدرنگ، ظروف لعابدار یك رنگ، ظروف با نقش قالبی، ظروف با نقش كندهكاری شده و لعاب رنگارنگ، ظروف معروف به لعابی، ظروف طلایی یا زرینفام، ظروف دارای نقاشی زیرلعاب، ظروف سرامیكی مینایی و ظروف معروف به «لاجوردی» ساخته شد.
در دوره مغولها، ساخت نوعی كاشی به نام «كاشی معرق» آغاز، و از آن پس زینتبخش اماكن متبركه و دیگر ساختمان های فرهنگی و گاه ساختمانهای مسكونی شد.
در دوره صفویه، ساخت ظروفی با عنوان «بدل چینی» رایج شد و آن حاصل تبادلنظر سفال گران چینی و ایرانی و نیز آموزش سفال گران چینی به سفال گران ایرانی در زمینه استفاده مناسبتر از خاك سفید در تولید محصولات بود. ضمن آن كه ساخت سفالینههایی با نقوش دخت و گل و گیاه و گاهی نیز با نوشتههای كوفی، فارسی و عربی در ایران رواج یافت. در دوره صفویه، ساخت و استفاده از كاشیهای هفت رنگ، معرق و مَعقِلی گسترش بسیار یافت و در تزیین و زیباسازی ابنیه مذهبی و تاریخی به كار برده شد.
از حدود قرن ۱۲ ق. به تدریج از رونق سفال گری ایران كاسته شد و این زوال تدریجی هم چنان و تا قرن كنونی ادامه یافته است. محصولات سفال و سرامیك هم چنان در مناطق مختلف تولید و حتی در زندگی روزمره مردم ایران نیز نقش داشته است. در حال حاضر، تولید سفال، سرامیك و كاشی در مناطق مختلفی از ایران به شیوههای گوناگون از آن جمله با بهرهگیری از چرخ سفال گری رواج دارد و طی سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد رونق سفال گری در مناطقی مانند لالجین همدان، میبد یزد و تهران بودهایم. این «هنر – صنعت»، در دیگر مراكز مهم تولید، مانند مند گناباد، كلاگر محله جویبار، تبریز، زنوز، اصفهان، شهرضا، نطنز، سیاهكل لاهیجان و ... كماكان به حیات خود ادامه می دهد.
● نگاهی به سیر و تحول سفال پیش از تاریخ
بشر از دیر باز تا این زمان که آن را عصر ماشین می دانیم دورانهای گردآوری خوراک ،شکارچی گری، کشاورزی و شهر نشینی را گذرانده است. در هر کدام از این دوره ها انسان اولیه، انسان شکارچی و انسان کشاورز هر یک با ابزارهایی از جنس های گوناگون سرو کار داشته است. استفاده از ابزار سنگی که از آغاز زندگی بشر با آن آشنا شده بود تا مدتها پس از دوران آغاز کشاورزی ادامه داشت ، آشنایی با سفال مربوط به دوره آغاز کشاورزی است. به این ترتیب که بشر در اواخر دوران شکار ، بتدریج به فکر استفاده از محصولات گیاهی افتاد و این سبب گردید که رفته رفته مقداری از دانه های مختلف را جمع آوری کند و در زمین اطراف غار یا محل سکونت بزمین افشاند، و همین امر باعث شد که انسان از دوره گردی دست بردارد و در کنار مزرعه خود ساکن شود. برای نگهداری محصولات کشاورزی انسان نیازمند ظرف و مکان محفوظی بود. این ظرف در آغاز از سبدهایی که از شاخه درختان بافته بود . تشکیل می شد و برای اینکه دانه ها از سوراخ سبد نریزد داخل آن با گل اندود می شد.
احتمالا با اندود کردن بدنه خارجی سبدها و قرار گرفتن آنها در کنار آتش بطور اتفاقی به شناخت ظروف گلی و مزایای آن دست یافت. دسترسی به چنین وسیله ای تحولی چشمگیر در امر جمع آوری و نگهداری غذا پدید آورد. انسان در نقاط مختلف جهان با اختلاف زمانی چشمگیر به این مرحله از تحول وخلاقیت قدم گذارد. طبق مطالعات انجام شده کشاورزی و یکجانشینی در ایران به هزاره های ششم و هفتم قبل از میلاد بر می گردد نخستین سفالهای دوران جمع آوری غذا یا عصر نوسنگی قدیمی ترین ظروف گلی است که اسکلت سبدی دارد و در واقع سبدهای گل اندودی است که در کنار آتش خشک شده است. بسیاری از کوزه ها و سفالینه های روزگاران نوسنگی و مس ، نی ها و ترکه هایی در خود دارند که احتمالا بجای ریسمان بکار رفته و نشانه آن است که سفالگری اصلا از فن سبدبافی پدید آمده است. فکر استفاده از پوسته ای دارای حجم احتمالا پس از دیدن پوست میوه های خشک شده، حفره های سنگی، قطعات سنگی با سطحی مقعر که آب باران را در خود نگهداری می نمود، پدید آمده است . قدر مسلم انسان با قرار دادن دستها کنار هم و استفاده از آنها برای نوشیدن آب عملا به ایده ظرف و مظروف پی برده است. فرضیه محققان تاریخ هنر مبنی بر وجود حفره های ایجاد شده و جای پای انسان و حیوانات در حاشیه رودخانه هایی مانند نیل که بر اثر طغیان آب . رسوباتی از خود بجا می گذارند و پس از خشک شدن، این حفره های به شکل ظرف از ماسه های اطراف جدا می شود نیز قابل توجه است و شاید قابل قبول تر به نظر برسد.
انسانهای غارنشین که برای نوشیدن آب در پوسته های کاسه ای شکل استفاده می کردند عملا با مشکل انتقال آب به داخل غار و پناهگاه روبرو بودند . طبق آخرین تحقیقات انجام شده غیر رسمی قدیمی ترین سفال مکشوفه به ۱۲ هزار سال ق . م بر می گردد و از شرق دور به دست آمده است. اینسفال ضخیم، کم پخت، ***نده، خشن و قهوه ای رنگ است و در آن مقـــدار زیادی علف خرد شده به عنوان ماده چسباننده ( شاموت ) برای جلو گیری از ترک برداشتــن به هنگام خشک شدن در آفتاب یا حرارت دیدن در کنار آتش به کار رفته است.
همچنین از کاوشهای حاشیه کویر در تپه سنگ چخماق شاهرود و در مراحل بعدی در لایه های عمیق تپه سیلک کاشان، مناطق اولیه تپه سراب نزدیک کرمانشاه، لایه های عمیق تپه گیان در نهاوند و تپه حاجی فیروز در آذبایجان غربی نیز سفال دوران غار دیده شده است. کار غارنشینان در مراحل اولیه استقرار در دهکده های اولیه آنها را به این مکانها آورده است. در ابتدا انسان بطور اتفاقی از خاک رس برای ساخت سفال استفاده کرد که احتمالا این امر بدلیل وفور و سهولت دسترسی بدان بوده است ولی بعدها تجربه به وی آموخت که بهترین خاک برای سفالگری همین خاک رس است .
تا پیش از اختراع چرخ سفالگری در آغاز هزاره چهـارم قبل ازمیلاد تمامی سفالینه های مکشوفه از مناطق باستانی بـدون استثـــنا دسـت سـاز هستنــد و با حرارت کـم (۴۰۰ تا ۷۰۰ درجه ) پخته شده و سبـک و پوک هستند و ماده چسباننـده اغلب آنها کاه و سبزی خرد شده است. و معمولا به دو شکل ساده و منقوش موجودند. سفالینه های «تپه سبز» دهلران که قدمت آنها به حدود ۵۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد می رسد حکایت از پخت آنها درکوره های ابتدایی دارد. اختراع چرخ سفالگری در آغاز هزاره چهارم قبل ازمیلاد در نقاط مختـــلف باعث تولید انبوه انواع ظروف و ابزار سفالینه شد.
سفالینه های شوش I و سیلک III کاشان در آغاز هزاره چهارم قبل از میلاد با چرخ سفالگری ساخته شده اند . سفالینه های پیش از تاریخ نه تنها به عنوان یکی از ضروریات زندگی روزمره اهمیت داشته اند، بلکه نوعی شیء تزئینی نیز محسوب می شده اند. بیشتر سفالینه هایی که از درون قبور و محوطه های باستانی بدست آمده اند، کاملا سالم و مصرف نشده اند.
▪ سفالینه های پیش از تاریخ ایران غالباً در این مناطق یافته شده اند:
ـ شوش در خوزستان
ـ تل باکون در فارس
ـ شهر سوخته در سیستان
ـ سیلک در کاشان
ـ تپه حصار در دامغان
ـ چشمه علی در ری
ـ خورین در استان مرکزی
ـ مارلیک در رودبار گیلان
ـ دره سولدوز در آذربایجان غربی
که این سفالها از نظر شکل، نقش، ظرافت و استحکام جز زیباترین سفالینه های جهان محسوب می شوند.
▪ اما قدیمی ترین نمونه های آثار سفالین در محوطه های باستانی مناطق زیر بدست آمده اند:
ـ گنج دره در هرسین کرمانشاهان در ۷۳۰۰ تا ۶۹۰۰ قبل از میلاد
ـ تپه گوران در جنوب شهر کرمانشاه ۷۰۰۰ تا ۵۶۰۰ قبل از میلاد
ـ تپه علی کش دهلران ۶۰۰۰ قبل از میلاد
ـ غار هوتو بهشهر و تپه زاغه قزوین ۶۲۰۰ قبل از میلاد
ـ سیلک کاشان ۵۸۰۰ قبل از میلاد
در آغاز هزاره چهارم سفالهای مکشوفه از سیلک، و همچنین برخی از محوطه های باستانی جنوب وجنوب غربی ایران در شوش، چغامیش و تل باکون حکایت از ساخت سفال با چرخ را دارد. در همین دوره تحولی در ترسیم نقوش نیز بوجود آمده است و سفالینه ها علاوه بر نقوش هندسی با نقوش مشبک شده نباتی، حیوانی و انسانی نیز آرایش و تزیین می شده اند. طی هزاره چهارم تا اوایل هزاره اول تولید سفال درتمامی نقاط ایران به عنوان مهمترین تولید محلی و منطقه ای با رشدی چشمگیر همراه بوده است. طی این مدت سفالینه های بی مانندی از نظر شکل و نقش ساخته می شوند که در میان آنها:
ـ سفالینه های منقوش شوش
ـ تل باکون فارس هزاره چهارم ق .م
ـ سیلک سفالینه های اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول
ـ تپه حصار دامغان
ـ قیطریه تهران
ـ خوردین استان مرکزی
ـ حسنـلو آذربایجان غربی
ـ دره رودبار گیلان
ـ شهر سوخته سیستان اواخر هزاره چهارم تا پایان هزاره سوم ق . م
ـ سفالینه های کلپورگان سیستان و بلوچستان هزاره سوم ق .م از نظر شکل از شهرت جهانی برخورداند .
سفالگران آن روزگار چرخهای پایی و ابزارهای گوناگون دورانهـــای بعد را در اختیار نداشتند. با این وصف تناسب و ظرافــتی شگفت به ســـاخته های خود بخشیده اند. در دوران تاریخی ایران (ماد تا پایان دوره ساسانی) ساخت سفال در بیشتر نقاط ایران به تدریج متروک شده و ظروف سفالی اهمیت خود را به عنوان یک کالای تجملی از دست می دهند. سفالینه هایی که در این دوره ساخته می شوند از کیفیت هنری چندانی برخودار نیستند به صورتی که تنها نو آوری این دوران ساخت سفال لعاب دار از اواخر دوره اشکانی و ساسانی می باشد. این سفال ها ساده و معمولی هستند و بیشتر مصرف روزمره داشته اند.
● روش عمده ی تولید و طراحی سفال در دوران کهن
برای ساخت سفال ابتدا می بایست خاک رس را نرم و خالص می کردند ، در نتیجه احتمال ترک خوردن ظروف در هنگام خشک شدن وجود داشته است. برای جلو گیری از ترک خوردگی ، خورد شدن و شکستن ظروف و برای گرفتن چربی خاک می بایست خمیر رس را تقویت می کردند، به این منظور از گیاهان خشک استفاده می کرده اند. برای یکنواخت شدن رنگ ظروف ، لایه ای نازک از خمیر گل رس ، که گلابه یا اندود نامیده می شود بر سطح ظروف می مالیدند. این گلابه ، هم ممکن بود مات ( مانند ظروف سگزآباد) و هم صیقلی باشد.
بعضی از ظروف دوران پیش از تاریخ دارای شیارهایی است که نشان می دهد ظرف را با دست مرطوب یا به کمک وسیله ای چوبی یا استخوانی مالش داده اند، در ساخت ظروف شوش و تل باکون از این روش استفاده شده است .
تزیین معمولا قبل از پخت انجام می شده و تزیین بعد از پخت کمتر بکار می رفته است. برای تزیین نقوش ، رنگهای معدنی بکار می بردند، زیرا احتمال از بین رفتن رنگهای آلی، در کوره و هنگام پخت وجود داشته است .
پس از تزیین ، نوبت به مرحله پختن می رسیده که یا در هوای آزاد و یا در کوره های آجری انجام می شده است . مقدار پخت به شدت حرارت و مقدار اکسیژن هوا بستگی داشته است. حداقل گرمای کوره برای پخت ظروف ۴۵۰ درجه سانتی گراد بوده که می توانسته تا ۱۰۰۰ درجه نیز برسد .
بیشتر سفالهای پیش از تاریخ ، نخست با نقوش هندسی و تزئینی جلوه میکرد و پس از مدتی نقش حیوانات معمول گشت و زمانی بعد هنرمندان دوباره به نقوش هندسی علاقمند شدند. این تحول در بیشتر تمدنهای پیش از تاریخ ایران دیده میشود .
از ویژگیهای نقش و نگارهای هندسی رعایت توازن و تقارن بوده است. در هزارهی ششم قبل از میلاد علاوه بر نقشنگاری هندسی به تدریج جانورنگاری نیز مورد توجه قرار گرفت و رواج بیشتری یافت و بعد از زمانی کوتاه به عنوان یکی از مضامین دلخواه در ادوار بعد تبدیل شد. در جانورنگاری نیز که زمینهی الهام آن جانوران و پرندگان بومی ایران بودند از نوعی هندسه گرایی پیروی میشد و خاصیت اصلی آن بکارگیری هیکل و اجزای بدن جانوران به منظور ایجاد نقش و نگارهای تزئینی ،نمادیک و رمزی به روش تجرید و انتزاع بود و از ویژگی آنها مهارت نقاش در نمایش خصوصیات جانوران با درک عمیق از خصوصیات فردی و حرکات آنها بود.
نقاشان سفال برروی سفالها نقش گلها و گیاهان و یا حیواناتی مانند : لک لک ، مار ، شتر مرغ ، پلنگ ،قوچ کوهی و مرال را برروی ظروف با فواصل معین و مانند خود حیوان نقاشی میکردند . دیری نپایید که این شیوه به سبب ذوق هنری و ابداع و ابتکار دگرگون شد و نقاشی به سبک طبیعی و برابر آنچه که در طبیعت وجود داشت نتوانست ذوق لطیف هنری انسانهای هنرمد زمان گذشته را تسکین بخشد و آنها هم به مانند نقاشان روزگار ما به مسخ و دگرگونه سازی طبیعت و موجودات و اشیاء موجود در آن پرداختند. در این دگرگونی به پارهای از اعضای بدن حیوانات توجه ویژهای مبذول شد و بعضی از این اعضائ بطور اغراق آمیز و شگفتانگیزی نماینده شد. از آن جمله شاخ حیوانات به شکلی دور از باور بزرگ و دراز و درقالب اشکال هندسی در آمد. دم بعضی از حیوانات به صورت درخت و شاخ و برگ جلوهگر شد ، پای شتر مرغ و نوک و گردن لک لک و مرغ ماهیخوار از حالت طبیعی خارج و پر از ریزهنگاریهای هنری شده روش قرینه سازی که درگدشته معمول بود از میان رفت . این نابسامانی که درعین حال دارای روش و قاعدهای مخصوص بود نیز دیری نپایید و بار دیگر توجه به طبیعت زندگی و جنب و جوش آن معطوف گردید، و صحنههایی نشان داده شد که نمایشگر جنبش و حرکت و زندگی بود. صحنههای شکار و کشاورزی و گاهی رقص و دیگرپدیدههای متحرک و جاندار زندگی مورد توجه هنرمندان قرار گرفت.
● سفال کلپورگان
سفالسازی از دیر زمان همانند دیگر هنرها در استان سیستان وبلوچستان رواج داشته است نمونههایی از آن که مربوط به دوران مادها و قبل از آن میشود، در نواحی معبدغلامان سیستان پیدا شده است و نمونههای دیگر سفالهایی است که در روستای دامن ( Damen ) شهرستان ایرانشهر کشف شده و طبق نظر کارشناسان فن مربوط به دو هزار سال قبل از میلاد است که نمونههایی از آن در موزهها نگهداری میشود.
در حال حاضر در روستای کلپورگان شهرستان سراوان و روستای کوهکم ( Koh Kam ) سرباز از توابع ایرانشهر بصورت کاملاً فعال و در روستاهای اولنچکان ( Oolan Chakan ) ، گلک ( Gollak ) و شادی گور ( Shadi Goor ) از توابع شهرستان نیکشهر به صورت نیمه فعال زنان بلوچ به تولید سفال اشتغال دارند. سفالهای تولید شده در منطقهی بلوچستان کلاً به رنگ قرمز جغکی ( Chaghki ) میباشند. ( چغک نام گیاهی است محلی که از ریشهی آن برای رنگ کردن کشک و یا خاجهای پشم استفاده می کنند ).
به دلایلی میتوان گفت که ساخت سفال کلپورگان از هزاران سال پیش شروع شدهاست. تصور بر این است که اولین سفالگران دردنیا زنان بودهاند. زیرا لازمهی ساختن ظروف خاکی نیازمند سکونت طویل و اقامت در یک محل میباشد. در روزگاران کهن مردان به منظور شکار و تامین مایحتاج زندگی در غالب اوقات بیرون از خانه به سر می بردند، درحالیکه زنان برای نگهداری از فرزندان خود و تهیه و جمعآوری غذا، مجبور به ماندن در یک محل بودند. امروزه همچنان درکلپورگان این زنان هستند که سفال میسازند و مردان هرگز این کار را انجام نمیدهند. درصورتی که در دیگر مناطق ایران سفالگران مرد هستند.
نکته دیگری که سفالگری کلپورگان را متمایز می کند این است که زنان سفالگر کلپورگان هرگز از چرخ سفالگری استفاده نکردهاند. هر قلم در تمام مراحل فشاردهی، شکل دهی و قوس دهی – قطعه به قطعه دست ساز میباشد.
به علاوه سفالهایی که از زمانهای گذشته تا بحال در این روستا ساخته شدهاند فاقد لعاب میباشند. لعابها در دنیای سفال بعد از ۹۰۰ قبل از میلاد عمومیت یافتند. قبل از این سطوح ظروف کاربردی با یک سنگ ، صاف و هموار گشته و صیقل داده میشدند.
از طرفی ماهیت ظروف ساخته شده در کلپورگان مانند عود دودکن میباشد. طبق نظر یک محقق ایرانی عود دودکن ها تنها برای نگهداری خاکستر مردگان مورد استفاده بودهاند. طبق مذهب اسلام ، مردهها راهرگز نمیسوزانند بلکه دفن مینمایند. در کیش زرتشتی نیز مردهها را نمیسوزاندند. سوزاندن مردگان به آئین مهر پرستی بر می گردد، که در حدود سال های ۱۴۰۰ ق . م در بین النهرین گسترش یافته بود. سوزاندان مرده در آن زمان عملی معمول و عمومی بوده، بدین جهت ظروف خاکستر مرده مورد نیاز بوده است.
با توجه به تمامی این دلایل گروهی از محققان سفال کلپورگان را دارای پیشینه ای هزاران ساله می دانند.
پیشرفت های سفالگری در زمان باستان :
1 - بـدنه ای از خاک رس ظریف که بدون تـردید آبـدیـده شده است. این ظرف در کوره پـخـته می شد و رنگ آن لیموئی، کرم، زرد، صورتی یا گـاهـی اوقات سرخ تـیـره بود. تـیـغـه های کـرم یا لیمویی رنگ که پـیـدا شده است نشان می دهـد که پـخـت آن در اتـمسفـر احـیا کـنـنده ای انجام شده است.
2 - تمام ظروف دارای ضخامت یکـنواخت است، آنهـایی که بـلنـدیـشان بـیش از 10 سانـتـیمتر بود 0.3 سانـتیمتر ضخامت داشتـند و بزرگـترین آنها که پـیـدا شده است 30 سانتی متر ارتـفاع و 0.95 سانتی متر ضخامت داشت.
3 - گـردی کامل و بعـضی عـلاماتی که در موقع چرخ دادن آن بـدست آمده نشان می دهـد که لااقـل در آنروز چرخ کوزه گـری با سرعـت کم که پـیـش درآمد چرخـهـای فعـلی کوزه گـری است به کار برده می شده است.
4 - تمام ظروف پـیدا شده در دوغ آب خاک رس بـسـیار نـرمی فـرو برده شده بود که سطح آنهـا را اینـقـدر صاف کرده است.
5 - یک ماده رنگی که از گـرد اسید آهـن آبـدار و اکسید منگـنـز ساخته شده بود درآمیخـتهً فوق به کـار بـرده می شد. در پـخـت دوم این رنگـهـا سیاه و قهـوه ای سیر می شد.
6 - پـیش از پـایان هـزاره چـهـارم قـبـل از میـلاد چرخ کـندر و کوزه گـری بصورت چرخ تـند امروزی درآمد. لااقـل این موضوع در مورد سفالهـایی که سیلک در مرکـز ایران تـپـه حصار در شمال شرقی ایران پـیدا شده است، صدق می کـند.
7 - تـقـریـباً در هـمان زمان نوعـی از کوره در ایران بوجود آمد که آتـشخـانه آن در زیر محـل سفالهـا بود و یک در آجری آنهـا را از هـم جـدا می کرد، کوره ها باید از این نوع باشـند. تا نظارت و بـررسی اتـمسفـر لازم برای تولید رنگـهـای کرم و نخودی عـملی باشد. این نوع کوره هـا هـنوز در سراسر کـشور از طرف کوزه گـران و آجرپـزان به کار برده می شود و هـنوز هـم رنگ نخودی را برای آجر تـرجـیح می دهـند.
8 - سفالهـای قالبی در تـپه حصار و تـل باکـون در جـنوب ایران پـیـدا شده است. در قـسمتهـای مخـتـلف کشور قالبهـای گـلی پخـته شده برای تولید زیاد مجسمه های متعـلق به سالهـای 2500 تا 1750 قـبل از مسیح بدست آمده است.
9 - سفالینه های خاکستری رنگ با لعـاب سیاه درخشان ابـتـدا در حدود 2000 پـیش از مسیح در تـپـه حصار و در سیلک بوجود آمد. این سفالهـا که در کورهً احیا کـنـنده پـخـته شده اند، اولین نوع سفالسازی لعـابی است که از آن اطلاع داریم. اینجا بجاست یادآور شویم که لعـابکـاری سفال در قرون وسطی در کاشان مـتـداول گـردید، و کاشان تـنـها چـند کیلومتر دورتر از سیلک است.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)