تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 8 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 80

نام تاپيک: راهنمایی پیرامون مسائل مرتبط با رمان و داستان نویسی

  1. #1
    کـاربـر بـاسـابـقـه batlagh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    288

    پيش فرض راهنمایی پیرامون مسائل مرتبط با رمان و داستان نویسی

    سلام
    من می خوام برای بیان افکارم یک رمان بنویسم و به چند موضوع هم فکر کردم که چه بنویسم و مثلا چگونه ولی احتیاج به کمک دارم
    لطفا کمکم کنید.
    یکی اینکه افکار خودم رو در قالب افرادی بیارم که هر دامشون بعدی از افکار من باشن چون من خودم مثلا به ریاضی فیزیک نجوم فلسفه ادبیات موسیقی سینما تئاتر و... علاقه دارم و میخوام خودم رو و افکارم رو در قالب چند شخصیت به نام محسن (اسم خودم دیگه) ولی نامخانوادگی متفاوت و در هر بخش یکی از این ها رو توضیح بدم و ماجرایی براش بسازم و تعریف کنم و در فصل آخر جوری بیان کنم که کسی که دارم می خونه منظور من رو بفهمه و بفهمه این ها همه ابعاد یک نفر و در فصل آخر فقط از اسم محسن تنها استفاده کنم که خواننده متوجه بشه.
    من در اصل می خوام نماد یک انسان کامل و در همه ابعاد کار می کنه باشه.
    یه چیزی توی این مایه ها...
    کمکم کنید
    چند تا موضوع دیگه هم دارم مثل ماجرای مداد و خودکار که بیشتر می خوام نمایشنامه اش کنم (مداد نماد انسان عارف و خودکار نماد یک انسان که هیچ کار مثبتی انجام نداده و به طوری که این ها در قالب یک انسان که داره زندگی نامه اش رو با مداد می نویسه و یکی که با خودکار مینویسه و یک نوجوان که داره این زندگی نامه ها رو می خونه...)
    کمک کنید... لطفا
    خدانگهدار

  2. #2
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    من نمی دونم چطور می شه به تو کمک کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه سوالی داری بپرس شاید کسی تونست جواب بده
    Last edited by western; 20-02-2008 at 11:07.

  3. #3
    داره خودمونی میشه Vinny_corleone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    پست ها
    24

    پيش فرض

    دوست عزیز لازمه ی نوشتن رمان اینه که شما در شروع داستان های کوتاه و چند صفحه ای بنویسید...تا بعد از اون اگه تواناییشو در خودت دیدی ادامه بدی...

  4. #4
    کـاربـر بـاسـابـقـه batlagh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    288

    پيش فرض

    سلام
    ممنون
    من داستان کوتاه می نویسم
    ولی هنوز تلاشی برای رمان نوشتن نکردم
    برای همین هم می خوام این رمان رو بخش بخش کنم و برای نشان دادن یک نفر از شخصیت های متفاوت استفاده کنم و نشان بدم که یک نفر چه کار هایی رو می تونه انجام بده
    خدانگهدار

  5. #5
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    اگر می خواهی شخص اول رمان هات (که خودتی!)شخصیت های متفاوتی داشته باشند یعنی انگار که صفات دیگر
    تو رو نشون می ده باید برای هر کدوم داستان متفاوت بسازی و خودتو توی اون موقعیتها قرار بدی اینطور که مثلاً در
    یک داستان خیلی ثروتمند هستی فکر کن چه عکس العملی در مقابل حوادث نشون می دادی؟یک داستان بساز که
    مشکلات و عشقها و ...یک فرد ثروتمند توش باشه یک اصل مهم در رمان نویسی(در حقیقت یکی از خصوصیات رمان)
    اینه که شخصیتهای زیادی توش می شه مثل زندگی واقعی خود آدم!حداقل چند تا دوست و دختر وپسر خاله و بچه
    همسایه و...هستند اول شخصیت پردازی کن(طوری که اون شخصیتها بدردت بخوردند و داستان ها تو بسازند )بعد
    در مقابل رفتارها و حرفها و خرابکاری ها و کمکهای اونها عکس العمل نشون بده و داستانی بساز!موفق باشی
    Last edited by western; 20-02-2008 at 11:07.

  6. #6
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    اول از همه كه تا مي‌توني از وسترن استفاده كن...كمك خوبي برات خواهد بود...
    بعدشم بذار نظر شخصيمو بهت بگم محسن جان:
    اول اين كه خيلي خوبه كه مي‌نويسي...اين فرصت رو از دست نده...بعدشم اين كه تو مي‌خواي اولين رمان خودتو راجع به خودت بنويسي...من با اين سوژه يه كمي مشكل دارم...
    نه اينكه سوژه‌ي بدي باشه..نه...چون خيلي سوژه‌ي خوبيه مي‌گم....ببين تو اگه حتي يك اپسيلون تو شناخت خودت كم گذاشته باشي و فقط به اندازه‌ي همون يك اپسيلون از خودت آگاه نباشي....مجبور مي‌شي از خودت تصويري بسازي كه در قدم اول حتي براي خودتم باور كردني نيست...براي همين مي‌ترسم كه وسط كار از اين سوژه خسته بشي....
    پيشنهاد من اينكه روي يه موضوعه ديگه فكر كني....مثلا موضوع يكي از داستان‌هاي كوتاهت..يا هر چيز ديگه‌اي...به نظرم بهتر باشه كه اين سوژه رو نگه داري چند وقت ديگه....
    .
    .
    .
    ولي بازم ايول كه مي‌خواهي بنويسي....و بازم بهت توصيه مي‌كنم كه از وسترن كمك بگيري...و آخر آخرشم اگه قابل دونستي و قبول داشتي و اجازه دادي...منم خوشحال مي‌شم كه كمكت كنم...

  7. #7
    کـاربـر بـاسـابـقـه batlagh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    288

    پيش فرض

    سلام
    متشکرم که به من جواب می دید.
    من خودم یک آدمی هستم که بسیار فکر می کنم و به هر چیزی فکر کردم حتی فکر کردم اگه اطرافیانم مردن چه کار کنم.
    من در این باره با معلم ادبیاتمون صحبت کردم و گفتند موضوع خوبی هست (البته کمی موضوع فرق کرد توضیح میدم) و گفت شروع کنم به نوشتن تا رمان ننویسی انگار هیچ کاری نکردی. من دیشب به جای اینکه فیزیک که امتحان داشتیم بخونم نشستم یه داستان کوتاه نوشتم البته تمام نشد یعنی خیلی هم کوتاه نیست الان باید این داستان رو تموم کنم البته من جوری می نویسم که با خوندن کامل موضوع فهمیده بشه یعنی اگه تا نصف داستان رو بخونی به نظر خودت تا آخرش رو بفهمی ولی همین که خواستی نتیجه گیری کنی من به صراحت شما رو متوجه اشتباه میکنم که اصلا زود نتیجه گیری نکن و کمی هم اهل پیچوندن هستم.
    موضوع رمان هم یه همچین چیزی می شه:
    مثل قبل بخش بخش و به توصیه وسترن خودم رو جای نقش ها می زارم و کاملا متفاوت ولی با یک اسم و در آخر جوری می نویسم که خواننده بفهمه که اگه همه باهم بشن کامل می شن و یا اینکه یک نفر می تونه کامل باشه و در همه ابعاد رشد بکنه و نماد یک انسان تمام و کمال باشه. این بخش رو ایهام درش می یارم که خواننده بفهمه هم می شه با هم بود و کامل شد و هم می شه یک نفر بود و کامل شد.
    خیلی ممنون از کمک هاتون
    بازم منتظر نظراتتون هست
    خدانگهدار

  8. #8
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    بسيار خب...اگه تصميمتو گرفتي با دل و جون برو سمتشو انجامش بده....بازم اگه كمكي خواستي خوشحال مي‌شم برات انجام بدم....
    ...از همين الانم منتظرم كه رمان تموم شدتو بخونم و لذّت برم...

  9. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    اتفاقاً سوژه خیلی خوبی پیدا کردی اگه بتونی از عهده اش بر بیایی عالی میشه با این روش تو خودت رو هم بهتر
    خواهی شناخت!فقط باید صبر کافی داشته باشی چون جمعبندی رمان کار خیلی سخت و بزرگیه من برای رمان اولم
    هفت سال برای دومی چهار سال و سومی (چون کمی ماهرتر شده بودم و البته رمانم کوتاه تر بود)دو سال زحمت کشیدم!

  10. #10
    کـاربـر بـاسـابـقـه batlagh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    288

    پيش فرض

    سلام
    ممنون
    یه چی بگم من بعید می دونم بتونم 7 سال فقط روی یک رمان کار کنم
    من خیلی طول بکشه 2 یا 3 ساله تمومش می کنم ولی هنوز دارم روی یک داستان کار می کنم که اصلا معلوم نیست که کی تموم می شه چون دارم هین نوشتن فکر می کنم که اگه خواننده این داستان رو بخونه می خواد بگه که آخرش چی می شه و دارم فکرم میکنم که خواننده چه فکری میکنه مثلا به یه جایی رسوندم که خواننده فکر کنه جواد با باران می خواد ازدواج کنه ولی اصلا این جوری نیست و در چند صفحه بعد معلوم میشه جواد از این جرات ها نداره که خواستگاری کنه و حالا حتی فکر کردم که چه کار کنم که اصلا خواننده به ذهنش نرسه ولی تصمیم دارم همین رو هم برای پایان داستانم استفاده نکنم و هنوز اصلا معلوم نیست که چی خواهد شد حتی خودم هم نمی دونم!!!!!!!!
    خدانگهدار

صفحه 1 از 8 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •