تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 26

نام تاپيک: سخنان بزرگان تاریخ جهان در مورد کوروش هخامنشی

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    12 سخنان بزرگان تاریخ جهان در مورد کوروش هخامنشی

    سلام راستش جست وجو کردم به مطلبی برنخوردم گفتم این و بزارم




    افلاطون - قوانین ( 477 تا 347 پیش از میلاد ) :
    پارسیان در زمان شاهنشاهی كورش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند . از اینرو نخست خود آزاد شدند و
    سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند . در زمان او ( كورش بزرگ ) فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی میدادند و
    آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی میكردند . مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند از
    این رو در موقع خطر به یاری آنان میشتافتند و در جنگها شركت میكردند . از این رو شاهنشاه در راس سپاه آنان را
    همراهی میكرد و به آنان اندرز میداد . آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به زیبایی انجام میگرفت
    ویل دورانت - تاریخ تمدن ویل دورانت - مشرق زمین :
    كورش از افرادی بوده كه برای فرمانروایی آفریده شده بود . به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند . روش او در كشور گشایی حیرت انگیز بود . او با شكست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود . بهمین دلیل یونانیان كه دشمن ایران بودند نتوانستد از آن بگذرند و درباره او داستهای بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسكندر مینامند . او كرزوس را پس از شكست از سوختن در میان هیزمهای آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود . كورش سرداری بود كه بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان محبوبیت داشت و پایه های شاهنشاهی اش را بر سخاوت و جوانمردی بنیان گذاشت .
    هرودوت – تاریخ هرودو ت( 484 تا 425 پیش از میلاد ) :
    هیچ پارسی یافت نمی شد كه بتواند خود را با كورش مقایسه كند . از اینرو من كتابم را درباره ایران و یونان نوشتم تا
    كردارهای شگفت انگیز و بزرگ این دو ملت عظیم هیچگاه به فراموشی سپرده نشود .
    كورش سرداری بزرگ بود . در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر فرمانروایی می نمودند بعلاوه او به همه مللی كه زیر فرمانروایی او بودند آزادی می بخشید و همه او را ستایش مینمودند . سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال میكردند .

    گزنفون – كوروپد ا ی ( 445 پیش از میلاد ) :
    مهمترین صفت كورش دین داری او بود. او هر روز قربانیان برای ستایش خداوند میكرد . این رسوم و دینداری آنان هنوز
    در زمان اردشیر دوم هم وجود دارد و عمل میشود . از صفتهای برجسته دیگر كورش عدل و گسترش عدالت و حق بود
    ما در این باره فكر كردیم كه چرا كورش به این اندازه برای فرانروایی عادل مردمان ساخته شده بود . سه دلیل را برایش
    پیدا كردیم . نخست نژاد اصیل آریایی او و بعد استعداد طبیعی و سپس نبوغ پروش او از كودكی بوده است .
    كورش نابغه ای بزرگ - انسانی والا منش - صلح طلب و نیك منش بود . او دوست انسانها و طالب علم و حكمت و راستی
    بود . كورش عقیده داشت پیروزی بر كشوری این حق را به كشور فاتح نمیدهد تا هر تجاوز و كار غیر انسانی را مرتكب
    شود . او برای دفاع از كشورش كه هر ساله مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار میگرفت امپراتوری قدرتمند و انسانی را پایه
    گذاشت كه سابقه نداشت . او در نبردها آتش جنگ را متوجه كشاورزان و افراد عام كشور نمی كرد . او ملتهای مغلوب را
    شیفته خود كرد به صورتی كه اقوام شكست خورده كه كورش آنان را از دست پادشاهان خودكامه نجات داده بود وی را
    خداوندگار می نامیدند . او برترین مرد تاریخ - بزرگترین - بخشنده ترین - پاك دل ترین انسان تا این زمان بود .


    پرفسور گیریشمن - ایران از آغاز تا اسلام :
    كمتر پادشاهی است كه پس از خود چنین نام نیكی باقی گذاشته باشد . كورش سرداری بزرگ و نیكوخواه بود . او آنقدر
    خردمند بود كه هر زمانی كشور تازه ای را تسخیر می كرد به آنها آزادی مذهب میداد و فرمانروای جدید را از بین بومیان
    آن سرزمین انتخاب می نمود . او شهر ها را ویران نمی نمود و قتل عام و كشتار نمی كرد . ایرانیان كورش را پدر و یونانیان
    كه سرزمینشان بوسیله كورش تسخیر شده بود وی را سرور و قانونگذار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند
    میخوانند.




    كنت دوگوبینو سفیر اسبق فرانسه در تهران ( مورخ فرانسوی ) :
    تا كنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را كه كورش در تاریخ جهان باقی گذاشت - در افكار میلیونها مردم جهان
    بوجود آورد . من اذعان میدارم كه اسكندر و سزار و كورش كه سه مرد اول جهان شده اند كورش در صدر انها قرار دارد . وتا كنون كسی در جهان بوجود نیامده است كه بتواند با او برابری كند و او همانطور كه در كتابهای ما آمده است مسیح خداوند است . قوانینی كه او صادر كرد در تاریخ آن زمان كه انسانها به راحتی قربانی خدایان می شدند بی سابقه بود
    كلمان هوار - تمدن ایرانی :
    كورش بزرگ در سال 550 قبل از میلاد بر اریكه پادشاهی ایران نشست . وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز
    امپراتوری و شاهنشاهی پهناوری را از خود بر جای گذاشت كه تا آن روزگار كسی به دنیا ندیده بود . كورش سرداری بزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود . او اقوام مختلف را مطیع خود كرد . او اولین دولت مقتدر و منظم را در جهان پایه ریزی كرد . برای احترام به مردمان كشورهای دیگر معابدشان را بازسازی كرد . وی پیرو دین یكتا پرستی مزدیسنا بود . ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل ننمود .


    آلبر شاندور فرانسوی - شاهنشاهی كورش بزرگ :
    كورش یكسال پس از فتح بابل برای درگذشت پادشاه بابل عزای ملی اعلام نمود . برای كسی كه دشمن خودش بود . او
    مطابق رسم آزادمنشی اش و برای اینكه ثابت كند كه هدف فتح و جنگ و كشتار ندارد و تنها به عنوان پادشاهی كه ملتش
    او را برای صلح پذیرفته اند قدم به بابل گذاشته است و در آنجا تاجگذاری نمود . او آمده بود تا به آنان آزادی اجتماعی و
    دینی و سیاسی بدهد . در همین حین كتیبه های شاهان همزمان او حاكی از برده داری و تكه تكه كردن انسان های
    بیگناه و بریدن دست و پای آنان خبر میدهد .


    ژنرال سرپرسی سایكس بعد از دیدار از آرامگاه شاهنشاه كورش بزرگ :
    من خود سه بار این آرامگاه را دیدار كرده ام ، و توانسته ام اندك تعمیری نیز در آنجا بكنم، و در هر سه بار این نكته را
    یادآورده شده ام كه زیارت آمارگاه اصلی كورش، پادشاه بزرگ و شاهنشاه جهان، امتیاز كوچكی نیست و من بسی
    خوشبخت بوده ام كه بچنین افتخاری دست یافته ام. براستی من در گمانم كه آیا برای ما مردم آریائی (هندواروپایی) هیچ
    بنای دیگری هست كه از آرامگاه بنیاد گذار دولت پارس و ایران ارجمندتر و مهمتر باشد .
    پرفسور ایلیف مدیر موزه لیورپول انگلستان :
    در جهان امروز بارزترین شخصیت جهان باستان كورش شناخته شده است . زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراتوری چندین دهه ای ایران مایه شگفتی است . آزادی به یهودیان و ملتهای منطقه و كشورهای مسخر شده كه در گذشته نه تنها وجود نداشت بلكه كاری عجیب به نظر می رسیده است از شگفتی های اوست .
    دكتر هانری بر دانشمند فرانسوی - تمدن ایران باستان :
    این پادشاه بزرگ یعنی كورش هخامنشی برعكس سلاطین قسی القب و ظالم بابل و آسور بسیار عادل و رحیم و مهربان بود
    زیرا اخلاق روح ایرانی اساسش تعلیمات زردشت بوده. به همین سبب بود كه شاهنشاهان هخامنشی خود را مظهر صفات
    (خشترا) می شمردند و همه قوا و اقتدار خود را از خدواند دانسته و آنرا برای خیر بشر و آسایش و سعادت جامعه انسان
    صرف می كردند .
    آلبر شاندور - كورش بزرگ :
    شاهنشاهی ایران كه پایه گذار او كورش بزرگ است به هیچ وجه بر اساس خشنونت پی ریزی نشد . بلكه عكس آن صادق
    است زیرا با رعایت حقوق مردمان پایه گذاری شد . پارسیها با مساعدت یكدیگر و به یاری پادشاهان مقتدر خود عظمت و
    شكوهی را در تاریخ به جای گذاشته اند كه نشانه نبوغ و نژاد پاك آنان است . نژادی كه حماسه آنان را همچون آفتابی در
    تاریكی نشان میدهد . آنان درخششی در جهان از خود به جای گذاشته ان در كه برای آیندگان نیز خواهد ماند .



    سرپرسی سایكس - تا ایران باستان :
    در شاهنشاهی كورش زیبایی - مردانگی - شجاعت - قهرمانیت - عدالت به عیان دیده شده است . وی هیچگاه عیاشی
    نكرد . كاری كه اكثر بزرگان گرفتار آن بوده و هستند . آزادی هایی كه داشت به هیچ وجه به شخصیت او صدمه نزد و
    افكاری داشت كه به راستی متعلق به تاریخ نبوده است
    كورش یكی از شخصیتهای بزرگ تاریخ جهان است . او ابتدا پادشاه سرزمین كوچكی بود . ولی پس از مدتی با اراده مصمم
    و قلبی آكنده از وطن پرستی امپراتوری را در تاریخ بنا نهاد كه در كل جهان بی سابقه بود . این بدین دلیل بود كه تاكنون
    هیچ كشوری نتوانسته بود اینچنین با صلح و احترام به عقاید دیگران كل خاورمیانه را تصاحب كند . او هیچ گاه
    خوشگذران و تن آسایی نكرد . هیچ گاه مغرور نشد و همیشه به یاد خداوند خود بود و برای احترام به مزدا حیواناتی را نثار
    می كرد . كاساندان دختر فرناسپه هخامنشی از دودمانی بود كه از نجبای پارس محسوب می شدند و پدر و اجدادش در
    چند نسل شاه پارسیان بودند . كورش در شوخ طبی و انسانیت سرآمد زمان خود بود . من سه بار تا كنون موفق شده ام
    آرامگاه این ابر مرد آریایی را زیارت كنم و خداوند را برای این توفیق سپاس میگویم .
    هارولد لمب دانشمند امریكایی - كورش بزرگ :
    در شاهنشاهی ایران باستان كه كورش سمبول آنان است آریایی ها در تاجگذاری به كردار نیك - گفتار نیك - پندار نیك
    سوگند یاد میكردند كه طرفدار ملت و كشورشان باشند و نه خودشان . كه این امر در صدهها نبرد آنان به وضوح دیده می
    شود كه خود شاهنشاه در راس ارتش به سوی دشمن برای حفظ كیان كشورشان می تاخته است .
    كنت دوگوبینو فرانسوی - ایران باستان :
    شاهنشاهی كورش هیچگاه در عالم نظیر نداشت . او به راستی یك مسیح بود زیرا به جرات میتوان گفت كه تقدیر او را
    چنین برای مردمان آفرید تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد .
    نیكلای دمشقی :
    كورش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هر كس دیگر آگاهی داشت . این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود .

    پرفسور كریستن سن ایران شناس - استاد زبان اوستایی و پهلوی :
    شاهنشاه كورش بزرگ نمونه یك پادشاه "جوان مرد" بوده است . این صفت برجسته اخلاقی او در روابط سیاسی اش دیده
    میشده . در قواینن او احترام به حقوق ملتهای دیگر و فرستادگان كشورهای دیگر وجود داشته است و سرلوحه دولتش
    بوده . كه این قوانین امروز روابط بین الملل نام گرفته است .


    مولانا ابوالكلام احمد آزاد فیلسوف هندی -كورش بزرگ ( عباس خلیلی ) :
    كورش همان ذوالقرنین قرآن است . وی پیامبر ایران بود زیرا انسانیت و منش و كردار نیك را به مردمان ایران و جهان
    هدیه داد . سنگ نگاره او با بالهای كشیده شده به سوی خداوند در پاسارگاد وجود دارد .
    دیودوروس سیسولوس ( 100 پس از میلاد ) :
    كورش پسر كمبوجیه و ماندان در دلاوری و كارآیی خردمندانه حزم و سایر خصائص نیكو سرآمد روزگار خود بود . در رفتار با دشمنان دارای شجاعتی كم نظیر و در كردار نسبت به زیر دستان به مهر و عطوفت رفتار میكرد . پارسیان او را پدر می خواندند .

    دكتر جهانگیر اوشیدری - دانشنامه مزدیسنا :
    كورش به سال 559 قبل از میلاد بر اریكه شاهنشاهی بنشست و در سال 529 قبل از میلاد وفات یافت . پس از تسخیر
    بابل با مردمان شكست خورده بامهربانی رفتار كرد و اسیران یهودی را كه بخت النصر از فلسطین به آن شهر آورده بود آزاد كرد و اجازه داد به فلسطین باز گردند . او فرمانی صادر كرد كه معبد اورشلیم را كه بخت النصر ویران كرده بود را با هزینه دولت ایران بازسازی كنند . كورش را در پارسه گرد كه امروزه پازاردگاد نامیده می شود به خاك سپردند . او از مردان بزرگ تاریخ جهان است زیرا همه تاریخ نویسان نامدار جهانی از او به نیكی ستایش كرده اند . اوپادشاهی سیاستمدار - شجاع - با فتوت - با عزم و اراده - با گذشت و مهربان بود . او به عقاید دینی ملل مغلوب احترام می گذاشت . شهرهای
    ویران را دوباره آباد ساخت . او عقل و تدبیر را بر شمشیر و جنگ برتری داد . منشور جهانی او زینت بخش سازمان ملل
    متحد و جهان است .
    اخیلوس ( آشیل ) شاعر نامدار یونانی - تراژدی پارسه :
    كورش یك تن فانی سعادتمند بود . او به ملل گوناگون خود آرامش بخشید . خدایان او را دوست داشتند . او دارای عقلی
    سرشار از بزرگی بود
    Last edited by شاهزاده خانوم; 16-08-2010 at 01:07.

  2. 15 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    شاهزاده خانوم مطالبتون خیلی جالب و ارزشمند هستن
    تشکر
    اما یک مورد
    کوروش و یا داریوش هخامنشی نبودن
    این جعلی هست که با تاریخ دنیا به ویژه ایران به نفع قوم یهود انجام گرفته
    گستره ی این جعل به قدری زیاد هست که من اون رو بی نهایت میدونم
    در واقع واژه ی هخامنش گرفته شده از کلمه ی حخام(خاخام) منش هست
    خشایار شاه از همسرش خواست که برهنه در مجلسی حاضر بشه و همسرش به خاطر حیای ایرانی که داشت قبول نکرد و خشایار شاه هم اونو از همسری خودش خلع کرد و با استر که یک دختر یهودی بود ازدواج کرد که بعد از اون هم یک ایرانی کشی و نسل کشی در سراسر جهان برضد هرکسی که برعلیه یهود بود انجام گرفت و البته با بازو و قدرت هخامنشیها
    هخامنش یعنی درآمد به منش یهودی
    پس کوروش و داریوش و هرکسی که قبل از خشایارشا بود هخامنشی نمیتونه باشه!
    امیدوارم از اسم تاپیک واژه هخامنشی حذف بشه
    میتونید بنویسید کوروش پارسی
    بازم ممنون بابت مطالب

  4. 8 کاربر از saeeddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    اگه نباشه جاش خالی می مونه knight 07's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    sHiRaZzZz
    پست ها
    298

    پيش فرض

    با تشکر شاهزاده خانوم اینم یکی دیگه برای کامل کردن نوشتتون:
    كورش - تورات :
    خداوند درباره كورش مي گويد كه او شبان من است و هر چه او كند آن است كه من خواسته ام . منم خداوند كه او (كورش ) را از جانب مشرق بر انگيختم تا عدالت را روي زمين برقرار كند . من امتها را تسليم وى مى كنم و او را بر پادشاهان سرورى مى بخشم و ايشان را مثل غبار به شمشير وي و مانند كاهى كه پراكنده شود به كمال او تسليم مى كنم . من كورش را به عدالت بر انگيختم و تمامي راهها را در پيش رويش استوار خواهم ساخت . منم كه شاهين خود را ( كورش ) را از جانب مشرق فرا خواندم و دوران عدالت را نزديك آوردم . خداوند كورش را برگزيد و فرماندار جهانش كرده است . بازوى او را بر كلدانيها فرو خواهد آورد و راه او را هموار خواهد ساخت . در سال اول سلطنت كورش پادشاه پارس كلام خدا كامل شد . خداوند روح كورش پادشاه پارس را برانگيخت تا در تمامى سرزمينها خود فرمانى صادر كند كه ( يهوه ) خداى آسمانها تمام ممالك زمين را بر من داده است و امر داده است خانه براي او در اورشليم بنا كنم .

  6. 6 کاربر از knight 07 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    Banned
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    آبیه آسمون
    پست ها
    1,862

    پيش فرض

    شاهزاده خانوم مطالبتون خیلی جالب و ارزشمند هستن
    تشکر
    اما یک مورد
    کوروش و یا داریوش هخامنشی نبودن
    این جعلی هست که با تاریخ دنیا به ویژه ایران به نفع قوم یهود انجام گرفته
    گستره ی این جعل به قدری زیاد هست که من اون رو بی نهایت میدونم
    در واقع واژه ی هخامنش گرفته شده از کلمه ی حخام(خاخام) منش هست
    خشایار شاه از همسرش خواست که برهنه در مجلسی حاضر بشه و همسرش به خاطر حیای ایرانی که داشت قبول نکرد و خشایار شاه هم اونو از همسری خودش خلع کرد و با استر که یک دختر یهودی بود ازدواج کرد که بعد از اون هم یک ایرانی کشی و نسل کشی در سراسر جهان برضد هرکسی که برعلیه یهود بود انجام گرفت و البته با بازو و قدرت هخامنشیها
    هخامنش یعنی درآمد به منش یهودی
    پس کوروش و داریوش و هرکسی که قبل از خشایارشا بود هخامنشی نمیتونه باشه!
    امیدوارم از اسم تاپیک واژه هخامنشی حذف بشه
    میتونید بنویسید کوروش پارسی
    بازم ممنون بابت مطالب
    این چیزیه که من خودنم قسمت پررنگ رو بخون

    نام کورش



    نام كورش بزرگ، پادشاه هخامنشی در كهن‌ترین سند شناخته‌شده كه همانا منشور کورش هخامنشی باشد، به گونه «كـو ـ رَ ـ اَش» آمده است. از آنجا كه متن منشور به خط و زبان اَكَـدی (بابلی نو) نگاشته شده است، می‌توان بر این گمان بود كه نام كورش نیز در آن فرمان بر مبنای آوا و تلفظ بابلی آن نویسانده شده است.

    اما در بخشی از سنگ‌نبشته‌های پاسارگاد كه به خط و زبان پارسی باستان هستند، این نام به گونه «كوروشَـه/ كوروش» آمده است: «اَدَم/ كوروش/ خشایـثی‌یـه/ هخامنیشی‌یـه»، «من كورش، شاه هخامنشی». البته در باره زمان نگارش این سنگ‌نبشت‌ها، پرسش‌ها و تردیدهایی جدی مطرح است. در تاریخ‌نامه‌‌های سده‌های میانه، نام كورش به آوای عربیده آن، همچون «قورس/ قورش» ثبت شده است.

    اما نكته جالب و مهمی كه برانگیزاننده این یادداشت كوتاه می‌بوده، در این است كه گویا كورش نام دیگری نیز داشته است. استرابو نقل می‌كند كه «كورش» نامی است كه او پس از پادشاهی و با الهام از رود «كُـر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد. او همچنین گزارش كرده كه پیش از آن، نام كورش «اَگـرَداتوس Agradatus» (اَگـرَداد/ اَگـراداد) بوده است. می‌دانیم كه اگرَداد، نامی یكپارچه ایرانی است و پسوند «-ُ س» را به قاعده تلفظ یونانی بر خود پذیرفته است.

    در باره معنای نام اگرَداد و كورش آگاهی چندانی در دست نیست. ممكن است نام اگرَداد، آنگونه كه جهانشاه درخشانی در «آریاییان، مردم كاشی و دیگر ایرانیان» (تهران، 1382) باز آورده است، به معنای «اهوراداد» باشد و همچنین ممكن است با «آتش» در پیوند باشد، بدانگونه كه امروزه نیز در برخی نواحی ایران، آتش را بگونه «آگُـر» ادا می‌كنند. اما معنای واژه كورش یا كُـر، مانند بسیاری از دیگر نام‌های كهن در همه زبان‌ها، ظاهراً به تمامی از دست رفته است و كوشش‌های برخی پژوهشگران برای دریافت معانی و بخش‌های برسازنده آن تاكنون به نتیجه‌ای پذیرفتنی نرسیده است. اما می‌توان گمان داد كه اصطلاح فقهی «آب كٌـر» از ریشه‌ ایرانی ناشناخته‌ رود كر برگرفته شده باشد و نام‌ها و اصطلاح‌هایی از این قبیل فراوان هست



    این چیزیه که شنیدم البته حرف شمام درسته !
    زن خشایار و بعد زن یهودی و واژه هخامنش

  8. 2 کاربر از nafas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    شاهزاده خانوم مطالبتون خیلی جالب و ارزشمند هستن
    تشکر
    اما یک مورد
    کوروش و یا داریوش هخامنشی نبودن
    این جعلی هست که با تاریخ دنیا به ویژه ایران به نفع قوم یهود انجام گرفته
    گستره ی این جعل به قدری زیاد هست که من اون رو بی نهایت میدونم
    در واقع واژه ی هخامنش گرفته شده از کلمه ی حخام(خاخام) منش هست
    خشایار شاه از همسرش خواست که برهنه در مجلسی حاضر بشه و همسرش به خاطر حیای ایرانی که داشت قبول نکرد و خشایار شاه هم اونو از همسری خودش خلع کرد و با استر که یک دختر یهودی بود ازدواج کرد که بعد از اون هم یک ایرانی کشی و نسل کشی در سراسر جهان برضد هرکسی که برعلیه یهود بود انجام گرفت و البته با بازو و قدرت هخامنشیها
    هخامنش یعنی درآمد به منش یهودی
    پس کوروش و داریوش و هرکسی که قبل از خشایارشا بود هخامنشی نمیتونه باشه!
    امیدوارم از اسم تاپیک واژه هخامنشی حذف بشه
    میتونید بنویسید کوروش پارسی
    بازم ممنون بابت مطالب
    سلام
    ممنون از حرفاتون ولی یک چیزی
    اخه اگه اینجوریه خوب ما تو تموم کتاب های درسیمون نوشته کوروش هخامنشی با توجه به این که خوب اصولا دولت با یهودیا مشکل داره این مساله عجیب نیست؟

    من خودم هم راجع به کوروش کتاب خوندم و همیشه کوروش و موسس هخامنشیان معرفی کردند

  10. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض





    از سخنان زیبای کوروش هخامنشی بزرگمردی که ادعای پیامبری نکرد


    یادمان باشد که این سخنان در روزگاری که قتل و غارت و تجاوز و زن ربایی جزو اداب و رسوم اکثر ملتها بوده ونیز چندین دهه قبل از ظهور اسلام در مکه و مدینه گفته شده است:










    1.ای پسر من نیكو كار باش نه بدكار زیرا زندگانی انسان جاودان نیست و هیچ چیز از كردار نیك لازمتر نمی باشد
    2. .ای پسر من بشنو تو را می گویم كه بهترین بخشش ها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مكنت زوال پذیرد و چهار پایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند
    3.دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مرد هوشیار و دانایی به عروسی ده زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیكی است كه چون تخم در آن بكارند حاصل نیك و فراوان از آن به عمل آید
    4.با زن فرزانه و شرمگین عروسی كن و او را دوست بدار وخود برای خود زن انتخاب كن وزن دیگری را فریب مده تا روانت گناه كار نگردد
    5.مردی را به دامادی خود برگزین كه نیكخو, درست و دانا باشد, اگر بسیار مسكین است بسیار عیب نیست مال و مكنت از یزدان برسد
    6.چون خوشی رسد بسیار خشنود و غره مشو و چون سختی رسد غمگین و افسرده مباش زیرا هر خوشی یك ناخوشی و هر نیكی یك بدی در پی دارد
    7.از پست فطرت و بداصل قرض مگیر و وام مده زیرا تنزیل زیاد باید داد و همواره بر در خانه تو بایستد و كسان بگمارد و این برای تو زیان بزرگی است.
    8.به مال و مكنت كسی چشم مینداز زیرا مال و خوشی جهان مانند مرغی است كه از این درخت به آن درخت نشیند و به هیچ شاخی نماند.
    9. دست از دزدی و كاهلی و هوا و هوس نفسانی بدار زیرا هر كس كه نیكی كند پاداش نیكی یابد و هر كه بدكار گشت به سزای سخت خواهد رسید.
    10. نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است كه آسوده در بیشه غنوده و از هیچ كس بیم ندارد
    11.به رئیس و سردار خود گستاخ مباش و در خدمت استوار بایست, آچه بر خود نیك ندانی به دیگران نیز نیك نشمار با دوستان به یگانگی برخورد كن.
    12. اگر تو را فرزندی است به مدرسه بفرست و به تحصیل علم بگمار زیرا علم ودانش چشم روشن است
    13. عصبانی مباش زیرا مرد عصبانی مانند آتش است كه در بیشه برافروزد و تر و خشك را با هم بسوزاند
    14.دشمن كهنه را دوست نو مساز زیرا دشمن كهنه مانند مار سیاه است كه بعد از صد سال انتقام را فراموش نكند
    15.مغرور و خودپسند مباش زیرا انسان مغرور چون مشك پر باد است و اگر باد آن خال شود چیزی باقی نماند
    16.آنچه را كه گذشته است فراموش كن و به آنچه كه نرسیده رنج و اندوه مبر.
    17.در مجالس در صدر منشین تا تو را از آنجا بلند نكنند و به جای پایین تری بنشانند
    18.سخن بموقع بگو زیرا بساتكلم بهتر از خاموشی و بسا خاموشی بهتر از تكلم است
    19. ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است.
    20.از هر خوراك مخور و زود به زود به مجلس عیش بزرگان مرو كه پسندیده نیست
    21. ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است.
    22. همیشه و همه جا به خدا توكل كن و دوستی با كسی كن كه بیشتر به تو سود رساند
    23. زن و فرزند خود را تحصیل علم بازمدار تا غم و اندوه به تو نرسد و پشیمان نشوی
    24.اگر در پی مال و مكنتی اول آب و زمین بخر زیرا اگر ثمر ندهد اصل آن باقی است
    25.حضور دانشمندان را گرامی دار و از ایشان سئوال كن و جواب بشنو
    26. با مردی كه پدر و مادر از او ناخشنودند همكار مباش تا گناهكار نباشی
    27.از هر كس كه با تو كینه ورزد و خشم گیرد كناره جوی
    28.با مرد پاك نظر, كارآگاه, هوشیار و نیكخو مشورت كن
    29. در جنگ اگر مسئولیتی به عهده تست بسیار مواظب باش
    30. به فرمان یزدان و امشاسپندان گوش كن و رفتار نما
    31.مرد فقیر و بینوا را تمسخر مكن شاید تو نیز روزی بینوا شوی
    32. مرد پارسا در آسایش ماند و بدكار همیشه گرفتار اندوه است
    33. اگر چه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار نزن تا تو را نگزد
    34. اگر چه شناوری به خوبی دانی ولی زیاد در آب مرو تا غرق نشوی
    35. با هیچ كس و به هیچ آیین پیمان شكنی نكن كه آسیب به تو نرسد
    36. فرومایه را اعتنا مكن و شخص محترم را در پایه اش پاداش رسان
    37.مردم دارای همان خویی هستند كه از زمان شیر خوارگی خود كسب نموده اند
    38.سحر خیز باش تا كار خود را به نیكی به انجام برسانی
    39. دوست كهنه را گرامی دار و در دوستی او استوار بایست
    40. یزدان را ستایش كن و دل را شاد ساز تا یزدان نیكی تو را بیافزاید
    41. حكمرانان را نفرین مكن زیرا آنان پاسباتات مردم هستند
    42. هیچ فرازی بدون نشیب و هیچ نشیبی بدون فراز نیست
    43.مال كسی را تاراج مكن و به مال خود میامیز
    44.برای نام خود از كسب و كار احتراز مكن
    45. هر چه شنوی به عجله و بیهوده مگوی
    46. هر كس كه برای دیگران چاه كند در آن افتد
    47.تا حدی كه می توانی از مال خود داد ودهش نما
    48. كسی را فریب مده تا دردمند نشوی
    49. پیشوای نیك را گرامی دار و سخنش بپذیر
    50. جز از خویشان و دوستان چیزی از كسی وام مگیر
    51. نه به راست نه به دروغ هرگز سوگند مخور
    52. چو خواهی عروسی كنی اول مال فراهم كن
    53.از نیك كرداری خود غره مشو ورجز مخوان
    54.به رئیسها و پادشاهان خیانت مكن
    55.از مرد بزرگ و نیك سخن بپرس
    56. با دزدان معامله مكن و آنها را گرفتار نما
    57. از دوزخ یاد آور و كسان را به انصاف مجازات كن
    58. از هر كس و هر چیز مطمئن مباش
    59. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
    60. بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
    61.سپاس دار باش تا لایق نیكی باشی
    62. با مردم یگانه باش تا محترم و مشهور شوی
    63. راستگو باش تا استقامت داشته باشی
    64.متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
    65. دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
    66. معروف باش تا زندگانی به نیكی گذرانی
    67. دوستدار دین باش تا زندگی به نیكی گذرانی
    68. مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتی شوی
    69. سخی و جوانمرد باش تا پاك و راست گردی
    70.با مرد قدر نشناس و ناسپاس معاشرت مكن
    71. روح خود را با خشم وكین آلوده مساز
    72 .در حفظ دین بكوش زیرا سعادت روحانی از آن برسد
    73. در هر گفتار و كار تواضع و ادب را فراموش مكن
    74. هرگز ترشرو و بدخو مباش
    75. در انجمن نزد مرد نادان منشین كه تو را نادان نشمارند
    76.دختر خود را به شوهر هوشیار و دانا ده
    77. اگر خواهی از كسی دشنام نشنوی كسی را دشنام مده
    78.خود را به بندگی كسی مسپار.
    79. همیشه روح خود را به یاد دار.
    80. قبل از جواب دادن تفكر كن
    81. هیچ كس را تمسخر مكن
    82.با مرد بدكار هم راز مشو
    83. با مرد خشمگین همراه مشو
    84. با فرومایه مشورت مكن
    85.با مست هم خوراك مشو.
    86. مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مكن.
    87. مال خود را به مرد حسود نشان نده
    88.از پادشاهان فرمان ناحق مخواه.
    89.از مرد سخن چین و دروغگو سخن مشنو.
    90. در مجازات مردم كینه مورز
    91. در معبر عام مجادله نكن.
    92. با مرد بسیار متول هم خوراك مشو
    93. مرد راستگو را برای پیغام بفرست
    94. برای جاه و مقام مجادله مكن
    95. از مدد قوی, متمول و كینه ورز دور باش
    96. با مرد ادیب دشمن مباش
    97. با مرد نادان راز مگوی
    98.به هیچ كس دروغ مگو
    99. از بی شرم مال مگیر
    100. به نزد بدكار چیزی گرو مگذار



  12. 7 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    اخرین سخنان کوروش بزرگ قبل از مرگش

    فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام.

    وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام.
    همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام.

    زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب.

    در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد.

    من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند .

    هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قشدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما،

    ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم. هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد ... اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم

    پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد.


    چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید

  14. 7 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    سلام
    ممنون از حرفاتون ولی یک چیزی
    1.اخه اگه اینجوریه خوب ما تو تموم کتاب های درسیمون نوشته کوروش هخامنشی با توجه به این که خوب اصولا دولت با یهودیا مشکل داره این مساله عجیب نیست؟
    2.من خودم هم راجع به کوروش کتاب خوندم و همیشه کوروش و موسس هخامنشیان معرفی کردند
    کوروش موسس امپراتوری پارس در ایران هست
    ببینید تغلبی که با تاریخ دنیا و ایران شده به قدری وسیع و بزرگه که من راحت میتونم بگم بیشتر تاریخ دستکاری شده و دروغ هست!
    ملت یهود و اسرائیل یک دولت هستن مثل دیگران
    من دشمنی با کسی ندارم
    به غزه و... هم کاری ندارم
    اما یهودی ها نمیدونم چرا این راه رو انتخاب کردن؟!!!!
    جنایت و قتل و تاریخ سازی!
    اسرائیل و آمریکا و انگلاستان(انگل استان)و فرانسه و در راس همه ی اینا دانشگاه شیکاگو آمریکا باید خجالت بکشن برای ظلمی که در حق این ملت کردن
    کل تاریخ ایران رو تحریف کردن!
    1.نه چون خود دولت هم نمیدونه این تحریفات انجام شده
    شایدم نمیخواد بدونه!
    2.کوروش موسس سلسه پارس و حکومت پارس در ایران هست و همنطور که توضیح دادم هخامنشیان بعد از خشایارشا اومدن
    این چیزیه که من خودنم قسمت پررنگ رو بخون
    نام کورش
    نام كورش بزرگ، پادشاه هخامنشی در كهن‌ترین سند شناخته‌شده كه همانا منشور کورش هخامنشی باشد، به گونه «كـو ـ رَ ـ اَش» آمده است. از آنجا كه متن منشور به خط و زبان اَكَـدی (بابلی نو) نگاشته شده است، می‌توان بر این گمان بود كه نام كورش نیز در آن فرمان بر مبنای آوا و تلفظ بابلی آن نویسانده شده است.

    اما در بخشی از سنگ‌نبشته‌های پاسارگاد كه به خط و زبان پارسی باستان هستند، این نام به گونه «كوروشَـه/ كوروش» آمده است: «اَدَم/ كوروش/ خشایـثی‌یـه/ هخامنیشی‌یـه»، «من كورش، شاه هخامنشی». البته در باره زمان نگارش این سنگ‌نبشت‌ها، پرسش‌ها و تردیدهایی جدی مطرح است. در تاریخ‌نامه‌‌های سده‌های میانه، نام كورش به آوای عربیده آن، همچون «قورس/ قورش» ثبت شده است.

    اما نكته جالب و مهمی كه برانگیزاننده این یادداشت كوتاه می‌بوده، در این است كه گویا كورش نام دیگری نیز داشته است. استرابو نقل می‌كند كه «كورش» نامی است كه او پس از پادشاهی و با الهام از رود «كُـر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد. او همچنین گزارش كرده كه پیش از آن، نام كورش «اَگـرَداتوس Agradatus» (اَگـرَداد/ اَگـراداد) بوده است. می‌دانیم كه اگرَداد، نامی یكپارچه ایرانی است و پسوند «-ُ س» را به قاعده تلفظ یونانی بر خود پذیرفته است.
    در باره معنای نام اگرَداد و كورش آگاهی چندانی در دست نیست. ممكن است نام اگرَداد، آنگونه كه جهانشاه درخشانی در «آریاییان، مردم كاشی و دیگر ایرانیان» (تهران، 1382) باز آورده است، به معنای «اهوراداد» باشد و همچنین ممكن است با «آتش» در پیوند باشد، بدانگونه كه امروزه نیز در برخی نواحی ایران، آتش را بگونه «آگُـر» ادا می‌كنند. اما معنای واژه كورش یا كُـر، مانند بسیاری از دیگر نام‌های كهن در همه زبان‌ها، ظاهراً به تمامی از دست رفته است و كوشش‌های برخی پژوهشگران برای دریافت معانی و بخش‌های برسازنده آن تاكنون به نتیجه‌ای پذیرفتنی نرسیده است. اما می‌توان گمان داد كه اصطلاح فقهی «آب كٌـر» از ریشه‌ ایرانی ناشناخته‌ رود كر برگرفته شده باشد و نام‌ها و اصطلاح‌هایی از این قبیل فراوان هست
    این چیزیه که شنیدم البته حرف شمام درسته !
    زن خشایار و بعد زن یهودی و واژه هخامنش
    در مورد نام کوروش بله حرفاتون کاملآ درسته
    اینرو هم اضافه میرکنم که کوروش تلفظ پارسیش هست و کورش تلفظ عبری
    در مورد قسمت قرمز که گفتید بخونم باید بگم حرفاتون درسته! ولی پاسارگاد و دیگر بناهایی که از حکومت پارس باقی مونده و حتی از مادها و دیگر اقوام ایرانی همگی(میشه گفت تغریبآ همه)تحریف شده
    متنی رو که شما گفتین توسط استادان دانشگاه های آمریکا و گفتم در راس اونها دانشگاه شیکاگو اضافه شده!
    برای اینکه باور کنید من ثابت میکنم که تخت جمشید یا پارسه که مهمترین بنای به جا مونده از اون دوران هست به هیچ عنوان کامل نشده و جشنی هم در اون برگزار نشده!
    چیزی که به ما گفته شده متاسفانه تحریفاتی خیالی هست

  16. 5 کاربر از saeeddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه knight 07's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    sHiRaZzZz
    پست ها
    298

    پيش فرض

    من ثابت میکنم که تخت جمشید یا پارسه که مهمترین بنای به جا مونده از اون دوران هست به هیچ عنوان کامل نشده و جشنی هم در اون برگزار نشده!
    بابا ایول ترکوندیاتا حالا همچین چیزی نشنیده بودیممنتظر اثبات حرفاتون هستیم.لابد فردا میگی اصلا کوروش تو پاسارگاد دفن نشده و استعمارگر پیر همچین چیزایی گفتهدر ضمن پارسه شهر کنا تخت جمشید بوده که متاسفانه الان اثری ازش نمونده.

  18. این کاربر از knight 07 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #10
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    بابا ایول ترکوندیاتا حالا همچین چیزی نشنیده بودیممنتظر اثبات حرفاتون هستیم.لابد فردا میگی اصلا کوروش تو پاسارگاد دفن نشده و استعمارگر پیر همچین چیزایی گفتهدر ضمن پارسه شهر کنا تخت جمشید بوده که متاسفانه الان اثری ازش نمونده.
    سلام
    ببخشید دیر شد
    ای همچین یکمی برم کار پیش اومده بود
    کوروش پاسارگاد دفن شده
    دولتمدارهای عزیز ماهم هی میگن بیت المقدس ال شد بل شد
    خودشون با نامردی تمام توو منطقه پاسارگاد سد احداص کردن و به خاطر همین رطوبت 25 افزایش پیدا کرده و این یعنی نابودی تدریجی پاسارگاد
    ولی یک چیزو نمیدونن و اون اینکه پاسارگاد و کوروش بزرگ در دل و جان ما هستن و نه فقط در دیده!
    برای شروع چندتا تصویر میزارم
    تصویر زیر مطعلق به دروازه ملل تخت جمشید هست و از نخستین عکس ها در این رابطه هست
    این تصویر متعلق به کاخ گلستان هست و مربوط به زمانیه که هنوز تغییری نداده بودند تخت جمشید رو

    و این تصویر که از نخستین عکس های تخت جمشید و از عکس بالا جوانتر هست
    در کتاب تخت جمشید اشمیت جلد اول ثبت شده


    و تصاویری پایینی که از عکس های بالا جوانتر هستن
    به وضوح تحریف این آثار رو میبینید


    مورد دیگری که اینجا مشهود هست و خیلی هم جالبه اینکه
    بخونید:
    «من خشایارشا... پسر داریوش هخامنشی.
    شاه خشایارشا گوید: به خواست اهورا مزدا این دالان همه کشورها را من ساختم. بسیار خوب دیگر در این پارس ساخته شد، که من ساختم و پدر من ساخت هر بنایی که زیبا دیده می شود، ان همه را به خواست اهورا مزدا ساختیم.
    شه خشیارشا گوید: اهورا مزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آن چه به وسیله من ساخته شده و آن چه را که به وسیله پدر من ساخته شده آن را اهورا مزدا بپاید». (رولاند . کنت، فارسی باستان، ص ۴۷۹)
    خشایارشا در این کتیبه ها خودش رو شاه نامیده و این درحالی هست که هنوز شاه(داریوش)زنده هست!!!
    Last edited by saeeddz; 20-08-2010 at 05:44.

  20. 4 کاربر از saeeddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •