تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: شما از نظر اجتماعی در چه حالتی هستید؟

راي دهنده
160. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • هیچ مشکلی ندارم

    27 16.88%
  • کمی خجالتی هستم

    60 37.50%
  • اجتماع هراسی دارم

    68 42.50%
  • مشکل اجتماعی داشتم ولی خوب شد

    5 3.13%
صفحه 1 از 25 1234511 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 241

نام تاپيک: اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا ( از منظر روانشناسی )

  1. #1
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mortal kombat 2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    فعلا که تو ایران
    پست ها
    373

    11 اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا ( از منظر روانشناسی )

    اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا به یه نوع خجالت (کمرویی) یا ترس غیر عادی میگن که ادم رو به شدت ناتوان می کنه . این تاپیک رو برای این زدم که افرادی که به این مشکل دچارند با هم در این مورد صحبت کنند وافرادی که این مشکل رو داشتن وحل کردن یا خودشون در این زمینه متخصص هستند به دیگران راهنمایی کنند.
    اینم مقالاتی که در این زمینه وجود داشته :
      محتوای مخفی: ترس مرضی چیست ؟ 
    آشنایی با ترس مرضی و روشهای درمان آن

    ترس مرضی نوعی اضطراب به صورت ترس مداوم غیرمنطقی یا بیش از حد معمول نسبت به یک شیئی ، موقعیت ، فعالیت ، شرایط یا حتی یک عملکرد بدنی (که هیچ یک از این ها اساساً خطرناک نبوده یا تناسب منطقی با اضطراب ندارند). اکثر افراد دچار فویبا ترس خود را نابجا نسبت به موقعیت می شناسند.


    فویبا به انواع زیر تقسیم می شود:
    اجتماع هراسی (ترس از قرارگرفتن در موقعیت های اجتماعی نظیر سخنرانی عمومی یا استفاده از حمام عمومی )
    جمع هراسی (ترس از حضور در شلوغی یا ترس از مکان های عمومی )
    ترس مرضی ساده (ترس از یک نوع محرک خاص نظیر حیوانات ، حشرات ، ارتفاع ، سفرهوایی ، مکان های بسته و غیره )
    علایم شایع
    علایم اضطرابی زیر هنگام مواجهه یا فکر کردن در مورد محرک ایجادکننده ترس مرضی رخ می دهند:
    تپش قلب
    تعریق
    لرزش
    گُرگرفتگی
    تهوع
    افکار منفی و تصورات مضطرب کننده
    علل
    علت واقعی این اختلال ناشناخته است . علت احتمالی آن عبارتست از یک واکنش یادگرفته شده (ساخته شده در ذهن ) مثلاً ناشی از تماس با فرد دیگری دارای ترس مشابه ، یا داشتن تجربه یک ترس اولیه که همراه با یک شیئی یا موقعیت خاص بوده است . سایر فرضیه های موجود در این زمینه ، ترس مرضی را دارای یک معنی سُمبلیک در نظر می گیرند.
    عوامل افزایش دهنده خطر
    سابقه خانوادگی اضطراب
    اضطراب ناشی از جدایی در کودکی
    وجود سایر اختلالات روانی
    دارابودن شخصیبت کمال گرا
    پیشگیری
    اقدام خاصی برای پیشگیری از ترس مرضی وجود ندارد. روش هایی برای پیشگیری یا کنترل واکنش ها وجود دارد.
    عواقب مورد انتظار
    ترس ساده ـ در برخی موارد با بالارفتن سن خود به خود متوقف می شود؛ برخی موارد نیز چنانچه از محرک ترس (مثلاً مار افعی ) اجتناب شود اختلال قابل توجهی در زندگی پدید نمی آید؛ برخی موارد با قرار گرفتن فرد مبتلا در موقعیت های ترس آور (نظیر سفرهوایی ) کاهش می یابند؛ سایر موارد نیز با درمان قابل علاج اند.
    اجتماعی هراسی ـ ممکن است با درمان برطرف شود؛ داروها در این مورد معمولاً سودمندند.
    جمع هراسی ـ افراد مبتلا بدون درمان روزبه روز بیشتر خانه نشین می شوند؛ اغلب با اختلال هراس همراه است .
    عوارض احتمالی
    در اثر اجتناب از محرک های ترس مرضی زندگی روزمره دچار محدودیت می شود. به خصوص جمع هراسی فعالیت فرد را دچار محدودیت کرده و شدیداً ناتوان کننده است .
    درمان


    اصول کلی
    - اقدامات تشخیصی شامل مشاهده علایم توسط خود بیمار است .
    - بررسی سابقه طبی و اجتماعی و معاینه فیزیکی توسط یک پزشک ضروری است .
    اگر شما احساس کردید که ترس شما تداوم دارد:
    -افکار خود را از منفی بودن (مثلاً «سگ گاز خواهد گرفت ») به سمت افکار مثبت و واقع گرایانه (مثلاً «سگ با بند بسته شده است ») منحرف سازید.
    - به یک اقدام کنترل کننده بپردازید ـ مثلاً شمارش معکوس از ۱۰۰۰، کتاب خواندن ، بلند حرف زدن ، تنفس عمیق و شمردن آنها
    -افکار خود را به سمت افکار خوشایند منحرف سازید. از روش های آسوده سازی استفاده کنید.
    داروها
    داروها گاهی در درمان ترس مرضی مؤثرند.
    فعالیت
    محدودیتی وجود ندارد.
    رژیم غذایی
    رژیم خاصی نیاز نیست . از مصرف کافئین خودداری کنید.
    در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید
    اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم ترس مرضی باشید که با مراقبت های خود کنترل نشده است .
    بازگشت علایم ترس مرضی پس از درمان

      محتوای مخفی: اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟ 

    با افزایش پیوسته بیماری‌های روانی، اختلالاتی چون افسردگی، اختلال دوقطبی و اضطراب برای همگان به صورت شناخته شده‌ای درآمده‌اند.
    امّا بیماری روانی دیگری نیز وجود دارد که کمتر شناخته شده ولی مطالعات نشان می‌دهد که سومین اختلال روانی شایع در کلّ جهان است. این بیماری، اختلال اضطراب اجتماعی نام دارد.
    اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟
    اختلال اضطراب اجتماعی، یا به قول بعضی‌ها هراس از اجتماع یا اجتماع هراسی، اضطراب از مورد ارزیابی منفی قرار گرفتن از سوی دیگران است.
    ترس از قضاوت دیگران در فردی که به این اختلال دچار است به احساس بی‌کفایتی و نابسندگی، شرم و تحقیر در او منجر می‌شود. همچنین ممکن است باعث افسردگی و سوء مصرف مواد گردد.
    نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی
    اختلال اضطراب اجتماعی باعث احساس اضطراب در فرد به هنگام مواجهه با یک موقعیت اجتماعی می‌گردد. نشانگان فیزیولوژیک دقیقی به همراه این اختلال وجود دارد که عبارتند از:

    خشکی حلق و دهان
    لرزش
    مشکل بلع
    گرفتگی عضلانی
    ترس وافر
    گُر گرفتگی
    ضربان تند قلب
    عرق کردن
    موقعیت‌هایی که باعث درماندگی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی می‌شود
    موقعیت‌ها و شرایط مختلفی وجود دارد که باعث درماندگی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می‌گردد. از جمله این موقعیت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:


    مورد قضاوت دیگران قرار گرفتن
    ملاقات با دیگران برای نخستین بار
    مرکز توجه واقع شدن
    زیر نظر قرار گرفتن به هنگام انجام کار
    برخوردهای اجتماعی با افراد غریبه
    چه کسی دچار اختلال اضطراب اجتماعی می‌شود؟
    بسیاری از افراد به اختلال اضطراب اجتماعی دچار می‌شوند. امّا شیوع آن در زنان بیشتر ازمردان است. مطالعات اخیر نشان داده‌اند که اختلال اضطراب اجتماعی سومین اختلال روانی شایع در جهان است.
    سوء مصرف مواد و اختلال اضطراب اجتماعی
    افرادی که دچار اختلال اضطراب اجتماعی باشند احتمال زیاد دارد که به سوء مصرف الکل و موادمخدر به عنوان ابزاری برای مقابله با استرس، عزت‌نفس پایین و افسردگی ناشی از این اختلال روی بیاورند.
    مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که 16 درصد از بیمارانی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بوده‌اند، مشکل سوء مصرف الکل داشته‌اند.
    درمان اختلال اضطراب اجتماعی
    اختلال اضطراب اجتماعی غالباً با حملات وحشتزدگی یا افسردگی اشتباه گرفته می‌شود. این امر می‌تواند درمان این اختلال را با مشکلات جدّی روبرو سازد. با وجود این، چنانچه این بیماری به درستی تشخیص داده شود، ترکیبی از درمان‌های رفتاری شناختی و دارودرمانی می‌تواند برای درمان مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی مفید باشد.
    با وجود شیوع اختلال اضطراب اجتماعی، این اختلال غالباً اشتباه تشخیص داده می‌شود. در حالی که اختلال اضطراب اجتماعی، یک اختلال کاملاً واقعی بانشانگان مشخص و معین است. چنانچه نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی درمان نشده باقی بمانند می‌توانند فرد مبتلا به این اختلال را کاملاً زمین‌گیر کنند و غالباً به اجتناب فرد از تمام موقعیت‌های مستلزم تماس‌های اجتماعی می‌انجامد.
    اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی دارای پیامدهای منفی در زندگی کاری، اجتماعی و مالی فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. امّا کمک‌های درمانی مناسب دارای نتایج خوب و موثری برای این اختلال است. به افرادی که دارای نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی هستند توصیه می‌شود با یک روان‌درمانگر مشورت کنند.

      محتوای مخفی: جمع هراسی (فویبا) و درمان آن 

    جمع هراسی (فویبا) و درمان آن
    شرح بیماری
    ترس‌ مرضی،‌ نوعی‌ اضطراب‌ به‌ صورت‌ ترس‌ مداوم‌ غیرمنطقی‌ یا بیش‌ از حد معمول‌ نسبت‌ به‌ یک‌ شیئی‌، موقعیت‌، فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری ، شرایط‌ یا حتی‌ یک‌ عملکرد بدنی‌ (که‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ها اساساً خطرناک‌ نبوده‌ یا تناسب‌ منطقی‌ با اضطراب‌ ندارند). اکثر افراد دچار فویبا ترس‌ خود را نابجا نسبت‌ به‌ موقعیت‌ می‌شناسند. فویبا به‌ انواع‌ زیر تقسیم‌ می‌شود: اجتماع‌ هراسی‌ (ترس‌ از قرارگرفتن‌ در موقعیت‌های‌ اجتماعی‌ نظیر سخنرانی‌ عمومی‌ یا استفاده‌ از حمام‌ عمومی‌) جمع‌ هراسی‌ (ترس‌ از حضور در شلوغی‌ یا ترس‌ از مکان‌های‌ عمومی‌) ترس‌ مرضی‌ ساده‌ (ترس‌ از یک‌ نوع‌ محرک‌ خاص‌ نظیر حیوانات‌، حشرات‌، ارتفاع‌، سفرهوایی‌، مکان‌های‌ بسته‌ و غیره‌)

    علایم‌ شایع
    علایم‌ اضطرابی‌ زیر هنگام‌ مواجهه‌ یا فکر کردن‌ در مورد محرک‌ ایجادکننده‌ ترس‌ مرضی‌ رخ‌ می‌دهند: تپش‌ قلب‌ تعریق‌ لرزش‌ گُرگرفتگی‌ تهوع‌ افکار منفی‌ و تصورات‌ مضطرب‌کننده‌
    علل‌
    علت‌ واقعی‌ این‌ اختلال‌ ناشناخته‌ است‌. علت‌ احتمالی‌ آن‌ عبارتست‌ از یک‌ واکنش‌ یادگرفته‌ شده‌ (ساخته‌ شده‌ در ذهن‌) مثلاً ناشی‌ از تماس‌ با فرد دیگری‌ دارای‌ ترس‌ مشابه‌، یا داشتن‌ تجربه‌ یک‌ ترس‌ اولیه‌ که‌ همراه‌ با یک‌ شیئی‌ یا موقعیت‌ خاص‌ بوده‌ است‌. سایر فرضیه‌های‌ موجود در این‌ زمینه‌، ترس‌ مرضی‌ را دارای‌ یک‌ معنی‌ سمبلیک‌ در نظر می‌گیرند.
    عوامل تشدید کننده بیماری
    - سابقه‌ خانوادگی‌ اضطراب‌ - اضطراب‌ ناشی‌ از جدایی‌ در کودکی‌ - وجود سایر اختلالات‌ روانی‌ - دارابودن‌ شخصیبت‌ کمال‌گرا

    پیشگیری
    اقدام‌ خاصی‌ برای‌ پیشگیری‌ از ترس‌ مرضی‌ وجود ندارد. روش‌هایی‌ برای‌ پیشگیری‌ یا کنترل‌ واکنش‌ها وجود دارد.
    عواقب‌ مورد انتظار
    ترس‌ ساده‌ ـ در برخی‌ موارد با بالارفتن‌ سن‌ خود به‌ خود متوقف‌ می‌شود؛ برخی‌ موارد نیز چنانچه‌ از محرک‌ ترس‌ (مثلاً مار افعی‌) اجتناب‌ شود اختلال‌ قابل‌ توجهی‌ در زندگی‌ پدید نمی‌آید؛ برخی‌ موارد با قرار گرفتن‌ فرد مبتلا در موقعیت‌های‌ ترس‌آور (نظیر سفرهوایی‌) کاهش‌ می‌یابند؛ سایر موارد نیز با درمان‌ قابل‌ علاج‌اند. اجتماعی‌ هراسی‌ ـ ممکن‌ است‌ با درمان‌ برطرف‌ شود؛ داروها در این‌ مورد معمولاً سودمندند. جمع‌ هراسی‌ ـ افراد مبتلا بدون‌ درمان‌ روزبه‌روز بیشتر خانه‌نشین‌ می‌شوند؛ اغلب‌ با اختلال‌ هراس‌ همراه‌ است‌.

    عوارض‌ احتمالی
    در اثر اجتناب‌ از محرک‌های‌ ترس‌ مرضی‌ زندگی‌ روزمره‌ دچار محدودیت‌ می‌شود. به‌ خصوص‌ جمع‌ هراسی‌ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری فرد را دچار محدودیت‌ کرده‌ و شدیداً ناتوان‌کننده‌ است‌.

    درمان
    اصول‌ کلی‌
    - اقدامات‌ تشخیصی‌ شامل‌ مشاهده‌ علایم‌ توسط‌ خود بیمار است‌. اگر شما احساس‌ کردید که‌ ترس‌ شما تداوم‌ دارد: -افکار خود را از منفی‌ بودن‌ (مثلاً «سگ‌ گاز خواهد گرفت‌») به‌ سمت‌ افکار مثبت‌ و واقع‌گرایانه‌ (مثلاً «سگ‌ با بند بسته‌شده‌است‌») منحرف‌ سازید. - به‌ یک‌ اقدام‌ کنترل‌کننده‌ بپردازید ـ مثلاً شمارش‌ معکوس‌ از 1000، کتاب‌ خواندن‌، بلند حرف‌ زدن‌، تنفس‌ عمیق‌ و شمردن‌ آنها -افکار خود را به‌ سمت‌ افکار خوشایند منحرف‌ سازید. از روش‌های‌ آسوده‌سازی‌ استفاده‌ کنید.

    داروها
    داروها گاهی‌ در درمان‌ ترس‌ مرضی‌ مؤثرند
    فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
    محدودیتی‌ وجود ندارد.
    درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
    _ اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان دارای‌ علایم‌ ترس‌ مرضی‌ باشید که‌ با مراقبت‌های‌ خود کنترل‌ نشده‌ است‌. _ بازگشت‌ علایم‌ ترس‌ مرضی‌ پس‌ از درمان‌
    حال که با مفهوم ترس آشنا شدید خوب است راههای غلبه بر ترس را بدانید .

    غلبه بر ترس
    ترس واقعیتی است که در زندگی ما حضور خارجی دارد که با پیامد های خود می خواهد ما را متقاعد می‌سازد که هرگز نمی‌توانیم به آرزوهایمان دست یابیم و از اینرو ما را دائماً در حالت سکوت نگه می‌دارد. ترس ما را از بیان عشق و محبت به عزیزانمان محروم می‌کند.
    ترس قلمرو زندگی ما را چنان محدود می‌کند تا ما در دایرۀ کوچک زندگی خود محبوس شویم. اما واقعا چگونه می توان با این موضوع روبرو شد و بر آن غالب آمد
    باید اذعان داشت که ترس لزوماً در شرایطی خاص واکنش بدی نیست. ترس می‌تواند به‌عنوان عنصری برای حفاظت ما باشد. اما تفاوت بارزی بین ترسی که مانع سقوط ما از ارتفاعی بلند می‌شود با ترسی که ما را از حق زندگی کردن محروم می‌دارد وجود دارد. دکتر هنری کلاد، مشاور و نویسنده در مقالۀ خود «غلبه بر ترس» نکاتی را جهت مبارزه با ترس کنترل کننده بر زندگی ابراز می‌دارد که در ذیل به آنها می‌پردازیم.
    1- ارتباط با دیگران
    همۀ انواع ترس، چه بزرگ و چه کوچک، در تنهایی شخص نیرویی مضاعف می‌یابند. دوستی را پیدا کنید تا ترس‌هایتان را با او در میان بگذارید. غالباً از ابراز ترس‌هایمان می‌ترسیم. زیرا فکر می‌کنیم نظر دیگران دربارۀ ما عوض می‌شود. پس بهتر است با شخصی قابل اعتماد، ترجیحاً یک مشاور درد دل کنید. آنان به شما کمک می‌کنند تا ترس‌هایتان را در نور جدیدی ببینید و شما را تشویق می‌کنند تا از مواجه شدن با آنها نترسید.
    2- برنامه داشتن برای زندگی روزانه
    زندگی روزانۀ خود را برنامه‌ریزی کنید. ساعات مشخصی را برای فعالیت‌های مختلف در نظر بگیرید. برنامه مشخص خود عامل ایجاد امنیت است زیرا که می‌دانیم در صدد انجام چه کاری هستیم. بسیاری از اوقات عناصر غیرقابل پیش‌بینی که غالباً در نتیجۀ نداشتن برنامۀ خاص به‌وجود می‌آیند، عامل ایجاد ترس هستند. اگر بتوانید آنچه را که قابل کنترل است را انجام دهید (برنامه‌ریزی)، آنگاه توان رویارویی شما با عناصر غیرقابل کنترل بیشتر می‌شود.
    3- مواجه شدن با ترس
    آخرین اقدام رویارویی با ترس‌هاست. اگر ترسی که با آن روبروییم در فکر ما ریشه دارد تا در خارج از آن، به عبارت دیگر، اگر خطری واقعی در بیرون ما را تهدید نمی‌کند و ما صرفاً از خطری تخیلی در ذهنمان می‌ترسیم، بهترین پادزهر انجام دادن آن است. فراموش نکنید که باید قدم به قدم و مرحله به مرحله با ترس‌ها روبرو شد. نباید به یکباره بخواهید ترس از سخن گفتن در جمع را با سخنرانی در تالاری بزرگ رفع کنید. اول از گروه‌های کوچک و اشخاصی که با آنها آشنایید شروع کنید. مواجه شدن با ترس‌ها یک فرایند و رونداست.

    اضطراب چیست؟
    همة انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه می‌کنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنش‌زا مضطرب می‌شوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادی است .
    اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. به‌طور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.
    بررسیها نشان می‌دهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کم‌درآمد و سالمندان بیشتر شایع می‌باشد.
    علائم و نشانه های اضطراب
    -عصبى بودن، آرام و قرار نداشتن- تنش- احساس خستگى- سرگیجه- تکرر ادرار- طپش قلب- بی‌حالى- تنگى نفس- تعریق- لرزش- نگرانى و دلهره- بی‌خوابى- اشکال در تمرکز حواس- گوش به زنگ بودن

    انواع اضطراب
    اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد که هر فردى ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:
    ۱- اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder) ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:
    طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بی‌اشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بی‌خوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.
    ۲ـ اختلال هراس (Panic Disorder)این افراد دچار حملات اضطرابى پیش‌بینى نشده‌اى می‌شوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال می‌ترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بی‌اختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده می‌گردد.
    ۳ـ ترسهاى اختصاصى یا ساده (Simple Phobia)
    شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب می‌کند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.
    ۴ـ ترس از مکانهاى باز (Agorophobia)
    افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع می‌کنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع می‌شود و معمولاً این افراد تجربة اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشته‌اند.
    ۵ـ ترسهاى اجتماعى (Social Phobia)
    این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع می‌شود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى می‌کنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن می‌ترسند.
    ۶ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)
    عبارت است از وسواس شدن افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. این بیمارى می‌تواند به‌صورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.در وسواس فکرى، فرد نمی‌تواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار می‌کند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص می‌گردد درحالی‌که عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش می‌دهد.
    ۷ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده می‌شد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن می‌تواند براى هرکس آسیب‌رسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.

    منبع:ترانه اميد

      محتوای مخفی: دردسر های خجالتی بودن 

    .
    اکثر نوجوانان و جوانان هنگامیکه با موقعیت های تهدیدآمیز رو به رو می گردند، دچار احساس ترس و اضطراب می شوند. بوجود آمدن ترس و اضطراب باعث بوجود آمدن یک سری واکنش های نابهنجار در فرد می شود که با فشار روانی توام است. برخی از این واکنش عبارتند از: تپش سریع قلب، لرزش بدن، عرق بیش از حد معمول بدن، تکرر ادرار، عدم کنترل ادرار و ... همگی از نشانه های ترس و اضطراب و از عوارض آنهاست. البته لازم به ذکر است که ترسها را می توان به دو دسته تقسیم کرد.

    - ترسهای طبیعی و بهنجار- که احساس ترس در برابر یک خطر واقعی یک تجربه بهنجار پدید می آید مانند عبور از یک منطقه خطرناک در شب.

    - ترسهای نابهنجار- که منظور ترسی است که از خطر واقعی نبوده و اکثر مردم در چنین موقعیتی نمی ترسند. مانند ترس از حیوانات، ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از مکانهای بسته و ... که فرد مبتلا به آن از غیرمنطقی بودن آن آگاه است.

    یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیر معمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است.



    یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی برخی اوقات دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیرمعمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است. هر چند این اختلال مانند سایر تظاهرات دیگر اضطرابی، خیلی شایع نیست اما به علت سوالاتی که در بخش مشاوره در مورد این مشکل بیان شده بود، لازم دیدیم که به طور مختصر ، به بررسی این اختلال بپردازیم.

    در این نوع ترس بیمارگون، فرد نگران این مساله است که مرکز توجه دیگران قرار بگیرد. این دسته از افراد عموماً از مکانهای عمومی، صحبت کردن در جمع، مورد تشویق قرار گرفتن و یا شرایطی که تعداد زیادی از افراد جمع هستند، اجتناب میکنند و متاسفانه همین واکنش آنها باعث می شود که شدت این مشکل افزایش یابد. افرادی که از این بیماری رنج می برند، همواره سعی دارند سرخی صورت خود را بپوشانند، غافل از اینکه این اقدام باعث شدت گرفتن مشکلاتشان می شود.

    ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیرواقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد. اگر شما جز آن دسته نوجوانانی هستید که وقتی در موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرید صورتتان سرخ شده و یا هر یک از این علایم را از خود نشان میدهید باید بدانید که این مشکل تنها شما نیست. بسیارند دختران و پسران نوجوان و جوانی که از این مشکل رنج می برند اما تنها در مورد آن صحبت نمی کنند- اما باز هم جای نگرانی وجود ندارد چرا که انواع ترسها، از جمله سرخی هراسی دارای درمانهای موثر و مفیدی است و در صورتیکه در اجرای شیوه های درمانی آن تلاش لازم را به خرج دهید، این مساله قابل درمان است.

    درمان
    برای درمان انواع هراسها از جمله سرخی هراسی توصیه می شود که:

    خود را در معرض موقعیتهای هراس آور قرار دهید
    رفتار درمانی شناختی (یکی از روشهای درمان در روان شناسی)، از روش مواجهه با محرک اضطراب آور، استفاده می کند. برای مثال اگر شما در هنگام مواجه شدن با یک جمعیت زیاد، دچار احساس اضطراب می شوید و چهره تان سرخ می شود، احتمالاً بعد از آن واقعه سعی خواهید کرد که وارد فضاهای پرجمعیت نشوید. اما این رویکرد درمانی تاکید می کند که این دسته از افراد با ترسها و هراسهای خود رو به رو شوند و از آن فرار نکنند. هرچند که به ظاهر این رویکرد درمانی، رنج آور است اما مراجعه منظم نزد روان درمانگر و همچنین یادگیری شیوه های «تن آرامی» در پشت سر گذاشتن این نوع اضطراب بسیار موثر است.

    صحبت کردن در مورد ترسها، در کاهش اضطراب موثر است
    گفتگو درمانی، یک روش درمان سنتی است که در آن افراد وادار می شوند در مورد ترسها، نگرانیها و اضطرابهای خود صحبت کنند. هرچند این روش درمانی، یک روش قطعی نیست اما در جلسات اولیه درمان، نقش تسکین دهنده دارد.

    تاثیر داروها بر سرخی هراسی
    هرچند که در زمینه بسیاری از ترسهای مرضی مانند ترس از ارتفاع، ترس از رانندگی، ترس از حیوانات و ... رفتاردرمانی می تواند موثر باشد اما در زمینه سرخی هراسی، گاه لازم می گردد که افراد با تجویز روان پزشک، تا بهبود کامل، بطور مقطعی دارو مصرف نمایند.

    ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیر واقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد



    انرژی درمانی
    مطالعات نشان داده که انرژی درمانی یک از موثرترین روشهای درمانی، در سرخی هراسی به شمار می رود. زیرا این نوع درمان، سریع، ایمن، موثر و بادوام است.

    روش های درمانی دیگر، بهره گیری از تمرینات یوگا است. یوگا باعث تنظیم ضربان قلب و همچنین تسکین اعصاب افراد مضطرب می گردد و باعث کاهش تحریک پذیری سیستم عصبی این دسته از افراد می گردد. مهمترین نقش یوگا در درمان سرخی هراسی، توانایی کنترل یافتن فرد بر روی واکنشهای بدنی از جمله سرخی صورت است.

    قصد متناقض
    و آخرین روش درمانی پیشنهادی ما «قصد متناقص» و یا «تمرین منفی وابستگی» است. در این روش به افراد آموخته می شود که به جای مبارزه با سرخ شدن صورت، به طور ارادی خود را در موقعیتی قرار دهد که صورت، سرخ شود. مثلاً هر زمان و یا هر مکانی که احتمال میدهد، صورت وی سرخ می شود حتماً با این موقعیتها مواجه شود. این تمرین باید به طور مستمر و هر روزه انجام گردد تا به مرور زمان کنترل رفتار و احساسات به دست فرد مبتلا قرار بگیرد. این تمرین روشی برای توانایی یافتن در بخشها و واکنشهایی از بدن است که افراد گمان می کنند نمی توانند بر آن تسلط و کنترل پیدا کنند.


      محتوای مخفی: وقتی خجالت، قرمز می شود 


    اکثر نوجوانان و جوانان هنگامیکه با موقعیت های تهدیدآمیز رو به رو می گردند، دچار احساس ترس و اضطراب می شوند. بوجود آمدن ترس و اضطراب باعث بوجود آمدن یک سری واکنش های نابهنجار در فرد می شود که با فشار روانی توام است. برخی از این واکنش عبارتند از: تپش سریع قلب، لرزش بدن، عرق بیش از حد معمول بدن، تکرر ادرار، عدم کنترل ادرار و ... همگی از نشانه های ترس و اضطراب و از عوارض آنهاست. البته لازم به ذکر است که ترسها را می توان به دو دسته تقسیم کرد.
    - ترسهای طبیعی و بهنجار- که احساس ترس در برابر یک خطر واقعی یک تجربه بهنجار پدید می آید مانند عبور از یک منطقه خطرناک در شب.
    - ترسهای نابهنجار- که منظور ترسی است که از خطر واقعی نبوده و اکثر مردم در چنین موقعیتی نمی ترسند. مانند ترس از حیوانات، ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از مکانهای بسته و ... که فرد مبتلا به آن از غیرمنطقی بودن آن آگاه است.
    یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیر معمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است.




    یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی برخی اوقات دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیرمعمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است. هر چند این اختلال مانند سایر تظاهرات دیگر اضطرابی، خیلی شایع نیست اما به علت سوالاتی که در بخش مشاوره در مورد این مشکل بیان شده بود، لازم دیدیم که به طور مختصر ، به بررسی این اختلال بپردازیم.
    در این نوع ترس بیمارگون، فرد نگران این مساله است که مرکز توجه دیگران قرار بگیرد. این دسته از افراد عموماً از مکانهای عمومی، صحبت کردن در جمع، مورد تشویق قرار گرفتن و یا شرایطی که تعداد زیادی از افراد جمع هستند، اجتناب میکنند و متاسفانه همین واکنش آنها باعث می شود که شدت این مشکل افزایش یابد. افرادی که از این بیماری رنج می برند، همواره سعی دارند سرخی صورت خود را بپوشانند، غافل از اینکه این اقدام باعث شدت گرفتن مشکلاتشان می شود.

    ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیرواقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد. اگر شما جز آن دسته نوجوانانی هستید که وقتی در موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرید صورتتان سرخ شده و یا هر یک از این علایم را از خود نشان میدهید باید بدانید که این مشکل تنها شما نیست. بسیارند دختران و پسران نوجوان و جوانی که از این مشکل رنج می برند اما تنها در مورد آن صحبت نمی کنند- اما باز هم جای نگرانی وجود ندارد چرا که انواع ترسها، از جمله سرخی هراسی دارای درمانهای موثر و مفیدی است و در صورتیکه در اجرای شیوه های درمانی آن تلاش لازم را به خرج دهید، این مساله قابل درمان است.

    درمان

    برای درمان انواع هراسها از جمله سرخی هراسی توصیه می شود که:
    خود را در معرض موقعیتهای هراس آور قرار دهید

    رفتار درمانی شناختی (یکی از روشهای درمان در روان شناسی)، از روش مواجهه با محرک اضطراب آور، استفاده می کند. برای مثال اگر شما در هنگام مواجه شدن با یک جمعیت زیاد، دچار احساس اضطراب می شوید و چهره تان سرخ می شود، احتمالاً بعد از آن واقعه سعی خواهید کرد که وارد فضاهای پرجمعیت نشوید. اما این رویکرد درمانی تاکید می کند که این دسته از افراد با ترسها و هراسهای خود رو به رو شوند و از آن فرار نکنند. هرچند که به ظاهر این رویکرد درمانی، رنج آور است اما مراجعه منظم نزد روان درمانگر و همچنین یادگیری شیوه های «تن آرامی» در پشت سر گذاشتن این نوع اضطراب بسیار موثر است.
    صحبت کردن در مورد ترسها، در کاهش اضطراب موثر است

    گفتگو درمانی، یک روش درمان سنتی است که در آن افراد وادار می شوند در مورد ترسها، نگرانیها و اضطرابهای خود صحبت کنند. هرچند این روش درمانی، یک روش قطعی نیست اما در جلسات اولیه درمان، نقش تسکین دهنده دارد.
    تاثیر داروها بر سرخی هراسی

    هرچند که در زمینه بسیاری از ترسهای مرضی مانند ترس از ارتفاع، ترس از رانندگی، ترس از حیوانات و ... رفتاردرمانی می تواند موثر باشد اما در زمینه سرخی هراسی، گاه لازم می گردد که افراد با تجویز روان پزشک، تا بهبود کامل، بطور مقطعی دارو مصرف نمایند.
    ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیر واقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد

    انرژی درمانی

    مطالعات نشان داده که انرژی درمانی یک از موثرترین روشهای درمانی، در سرخی هراسی به شمار می رود. زیرا این نوع درمان، سریع، ایمن، موثر و بادوام است.
    روش های درمانی دیگر، بهره گیری از تمرینات یوگا است. یوگا باعث تنظیم ضربان قلب و همچنین تسکین اعصاب افراد مضطرب می گردد و باعث کاهش تحریک پذیری سیستم عصبی این دسته از افراد می گردد. مهمترین نقش یوگا در درمان سرخی هراسی، توانایی کنترل یافتن فرد بر روی واکنشهای بدنی از جمله سرخی صورت است.

    قصد متناقض

    و آخرین روش درمانی پیشنهادی ما «قصد متناقص» و یا «تمرین منفی وابستگی» است. در این روش به افراد آموخته می شود که به جای مبارزه با سرخ شدن صورت، به طور ارادی خود را در موقعیتی قرار دهد که صورت، سرخ شود. مثلاً هر زمان و یا هر مکانی که احتمال میدهد، صورت وی سرخ می شود حتماً با این موقعیتها مواجه شود. این تمرین باید به طور مستمر و هر روزه انجام گردد تا به مرور زمان کنترل رفتار و احساسات به دست فرد مبتلا قرار بگیرد. این تمرین روشی برای توانایی یافتن در بخشها و واکنشهایی از بدن است که افراد گمان می کنند نمی توانند بر آن تسلط و کنترل پیدا کنند.

    مریم عطاریان- بخش خانواده و زندگی

      محتوای مخفی: 1+12 تکنیک ضد خجالت 
    12 + 1 تکنیک ضد خجالت

    منبع: همشهری جوان

    مقدمه لازم نیست. این تیتر، خودش گویاست. به جای مقدمه، فقط از دوستان محجوب این صفحه قول می گیریم که هنگام اجرای این دستورالعمل ها، با یکی دو شکست، میدان را خالی نکنند. زیاده عرضی نیست جز این که تسلط بر تکنیک های ضدخجالت و کسب مهارت های معاشرتی، مثل کسب سایر مهارت ها، نیازمند پشتکار و تمرین مداوم است. به همین سادگی!

    ۱) روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد.

    ۲) به دیگران کمک کنید. منتظر نشوید که ازتان کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به این و آن، باید بدوید. این یک دستورالعمل است… ماشین یک نفر وسط خیابان خراب شده و روشن نمی شود و حالا راننده منتظر است کسی بیاید کمکش کند و ماشین را هُل بدهد… همسایه تان از بازار برمی گردد و دستش حسابی پر است و زنبیل دارد از دستش می افتد…پیرمرد مغازه دار، زورش نمی رسد که به تنهایی، کرکره مغازه را بدهد بالا… خب، چرا معطلید؟ مگر نمی خواستید تمرین های ضد خجالت تان را شروع کنید؟ چه بهتر از این؟ با این تیر، خیلی بیشتر از یکی دو نشان را خواهید زد. مطمئن باشید. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمی خواهید؟ (البته لبخند و ارتباط چشمی را هم هنگام ادای این دو کلمه فراموش نکنید). نمی دانید چقدر موثر است!

    ۳) دل تان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید، با شما چطور برخورد کنند؟ دوست دارید با لبخند به استقبال تان بیایند؟ به تان توجه کنند؟ به حرف هایتان صمیمانه گوش کنند و صمیمانه با شما هم کلام شوند؟ و چیزهایی از این قبیل؟ بسیار خب. می گویند خجالتی ها، خجالتی ها را خوب می شناسند. خجالتی های جمع را پیدا کنید و با آن ها همان طوری رفتار کنید که دل تان می خواهد با شما رفتار شود. با سوال های صمیمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنید و جواب هایشان را با رغبت بشنوید. این کار، هم برای معاشرتی تر شدن آن ها مفید است، هم برای خودتان یک تمرین تمام عیار مجلس آرایی است. شروع کنید و ببینید که چقدر روی خودتان تاثیر می گذارد!

    ۴) وقتی به یک محفل رودربایستی دار، مثلا به یک مهمانی رسمی، دعوت می شوید، وقت تان را طوری تنظیم کنید که زود برسید. این نکته در عین سادگی، بسیار مهم است. حداقل فایده اش این است که با سنگینی فضای جلسه، زودتر آشنا می شوید و کم کم ترس تان از آن جمع می ریزد. امتحان کنید! وقتی یک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ می شود، حس خجالت تان خیلی کم تر است نسبت به وقتی که ناگهان به یک مجلس شلوغ وارد می شوید. معمولا آن هایی که دیرتر به چنین محافلی وارد می شوند، استرس بیشتری را پشت سر می گذارند و آن هایی که زودتر می رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار می کنند.

    ۵) از هم صحبت خود تعریف کنید. این که دیگر کاری ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتی ازشان تعریف می کنید، ذوق می کنند و بیشترشان آن قدر ذوق می کنند که به هیچ قیمتی حاضر نمی شوند هم صحبتی با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجرای این تکنیک باید مواظب مغزتان هم باشید؛ چرا که ممکن است جای دندان های کسی که ازش تعریف کرده اید، رویش باقی بماند. ضمنا هنگام تعریف و تمجید از این و آن، به هیچ وجه لازم نیست دروغ بگویید. اگر کمی دقت کنید، مطمئنا در هر آدمی بالاخره یک چیزی پیدا می کنید که قابل تعریف باشد. البته تعریف هایتان هم نباید خیلی بی ربط باشد. مثلا وقتی کسی دارد درباره یک موضوع فلسفی با شما صحبت می کند، خیلی بی ربط است اگر بگویید: پیراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهید و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنید.

    ۶) نقش آفرینی کنید. نقش آفرینی، یک اسلحه مخفی است که حتی مطمئن ترین و بااعتمادبه نفس ترین آدم هایی هم که شما سراغ دارید، از آن بهره می گیرند. شما دل تان می خواهد وقتی به یک جمع وارد می شوید، چگونه رفتار کنید؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صمیمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟ خب، همه این ها را می توانید در خلوت خودتان و در مقابل آینه تمرین کنید. همه ما آدم ها کمی تا قسمتی بازیگریم. نقش آفرینی جلوی دوربین شاید کار آسانی نباشد (من واقعا نمی دانم سخت است یا آسان)؛ ولی نقش آفرینی در خلوت و در مقابل آینه را مطمئن ام که کار آسانی است. تمرین های مکرر این چنینی، ناخودآگاه تان را به همان سمتی می برد که بیشتر تمرینش را می کنید و کم کم شما همانی خواهید شد که دل تان می خواهد.

    ۷) هیچ وقت هیچ کس را تحقیر نکنید و خصوصا در حضور جمع از چنین کارهایی پرهیز کنید. همه ما آدم ها به آرامش و کمک دیگران احتیاج داریم؛ نه به دشمنی و آزار و اذیت شان. مطمئنا وقتی شما کسی را تحقیر یا مسخره کنید، او هم به دنبال بهانه ای خواهد گشت تا این لطف شما را جبران کند! انرژی منفی برای این و آن نفرستید تا انرژی منفی برای تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از این و آن هم، یادتان باشد که نباید از هیچ کس در حضور جمع با تندی و خشونت انتقاد کنید. وقتی ارتباط تان با دور و بری ها دوستانه و صمیمانه باشد، آن ها هم برای رفع این جور مشکلات و از جمله برای رفع این حس خجالت درونی به شما کمک خواهند کرد.

    ۸) خیلی هم ایده آل گرا نباشید! قرار نیست با هر جوکی که شما تعریف می کنید، همه غش و ریسه بروند. قرار نیست با هر حرفی که می زنید، همه به به و چه چه کنند. برای هیچ کس دیگری هم قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. مطمئن باشید که دیگران هم استانداردهایشان را این قدر دست بالا تعریف نمی کنند. وقتی در یک جمع حضور دارید، کسی از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشید. برای جمع، این مهم است که شما با آن ها همراه باشید، فقط همین! این را هم یادتان باشد که خیلی از خانم ها و آقایان اصلا با آدم های پرحرف و شوخ و مجلس آرا میانه خوبی ندارند. و یک خبر خوب دیگر برای خجالتی های عزیز: سکوت و کم حرفی شما را معمولا به پای فروتنی، حجب و حیا و بزرگ منشی تان می گذارند و چه صفتی بهتر از این چند صفت؟ راستی یادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هیچ کس زیاد حرف نزنید و اطلاعات شخصی تان را رو نکنید. چه لزومی دارد؟ این کار را متاسفانه بعضی ها برای پنهان کردن آن حس خجالت درونی شان انجام می دهند. غافل از این که دیگران، این کار را غالبا این طور تفسیر و تعبیر می کنند که فاعلان این فعل، آدم های کم ظرفیت و سرخورده یا آدم های گوشه گیر و تنهایی هستند.

    ۹) ارتباط چشمی در برقراری یک ارتباط موثر، خیلی مهم است. حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنید. چه وقتی دارید صحبت می کنید، چه وقتی که دارند با شما صحبت می کنند. این ارتباط چشمی را ترجیحا با یک لبخند ملایم و حالت دوستانه همراه کنید. اگر به هر دلیلی از برقراری یک ارتباط چشمی مناسب ناتوانید، سعی کنید به پیشانی طرف مقابل تان نگاه کنید. از معجزه نفس های عمیق هم غافل نشوید؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنید که با نفس های عمیق، آرامش را به وجودتان برگردانید. این تمرین را می توانید خیلی راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهید. مطمئن باشید که هیچ کس نمی فهمد این کار شما چه معنایی دارد. باور کنید که اصلا کسی حواس اش به شما نیست. راحت باشید.

    ۱۰) اگر خجالتی باشید، احتمالا تنهایی را به فعالیت های جمعی ترجیح می دهید. خب، می توانید، از این فرصت مغتنم استفاده کنید و چیزی یاد بگیرید. آدم هایی که تنهایی را دوست دارند، معمولا روحیه شان با هنرآموزی جور است. روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد. تا می توانید کتاب بخوانید و اطلاعات کسب کنید. روزنامه، مجله، برنامه های آموزشی، اینترنت و… به زودی، روزی می آید که باید حرفی برای گفتن داشته باشید. خودتان را برای آن روز آماده کنید.

    ۱۱) شکست هایتان را تدبیر کنید. وقتی دارید برای کسب مهارت های ضد خجالت تلاش می کنید، یادتان باشد که مثل هر تلاش دیگری، ممکن است شکست هایی هم در سر راه تان باشد. ولی قرار نیست شما از میدان فرار کنید. تا رسیدن به پیروزی نباید دست از تلاش بردارید. فراموش نکنید که نوابغ هم بارها و بارها در مسیر تلاش هایشان شکست خورده اند؛ اما دست از کار نکشیده اند. این را هم یادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشی از شرایط باشد، نه ناشی از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانید در میان بحث دو نفر دیگر وارد شوید و آن ها را همراهی کنید تنها به این علت که بحث آن ها خصوصی بوده و یا ممکن است سر صحبت را با کسی باز کرده باشید که او در آن لحظه به گرفتاری ها و مشکلات دیگر زندگی اش فکر می کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعی کنید از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه ای بگیرید و آن درس تازه را در تمرین های بعدی به کار ببندید.

    ۱۲) همیشه آماده و به روز باشید. مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانید، روزنامه، مجله، اینترنت و… اخبار روز دنیا را پیگیری کنید. اخبار هنری، فرهنگی، علمی، سیاسی و… داشتن این اطلاعات به شما کمک می کند که همیشه حرف های شنیدنی در آستین داشته باشید. سوال های حاضر و آماده هم غنیمت اند. از این قبیل سوال ها همیشه همراه داشته باشید. طرح یک سوال صمیمانه و مودبانه معمولا نقطه شروع مناسبی برای ورود به بحث دیگران است و هر قدمی هم که برای چنین هم کلامی هایی بردارید، مطمئنا قدم بعدی آسان تر و آسان تر می شود. از سلیقه ها و علاقه های دوروبری هایتان هم باید باخبر باشید. این طوری راحت تر می توانید هم صحبت شان شوید. وقتی می خواهید سر صحبت را با یک جماعتی باز کنید یا وقتی که می خواهید در یک بحث گروهی شرکت کنید، باید این را ارزیابی کنید که آیا آن ها هم مایل اند حرف های شما را بشنوند و اصلا آیا شما خوب به حرف های آن ها گوش داده اید یا نه. بی محابا حرف شان را قطع نکنید. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثی وارد شوید.

    ۱۳) خودتان را درست کنید. با دیگران (لااقل فعلا) کاری نداشته باشید. نمی توانید همه را مجبور کنید همان طوری که شما دل تان می خواهد رفتار کنند. نمی توانید همه را وادار کنید نسبت به حرف ها و رفتارهای شما همان طوری واکنش بدهند که شما دوست دارید. چرا که اولا همه آدم ها مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند و ثانیا آن چه مهم است، تلاش و تمرین شماست و توجه به این نکته که آیا شما دارید کارتان را درست انجام می دهید یا نه. انتظار نداشته باشید وقتی که در یک مهمانی، کنجی نشسته اید و با هیچ کس حرف نمی زنید، دیگران بیایند و شما را از پوسته تنهایی بیاورند بیرون. خودتان هم باید کمک کنید. انجام دادن تمرین هایی که از آن ها حرف می زنیم، به عهده خودتان است، نه دیگران. ضمنا حواس تان به این نکته هم باشد که سطح توقع تان را از دیگران تصحیح کنید. در هر مهمانی، ممکن است که بغل دستی شما هم خودش خجالتی باشد، مثلا از آن خجالتی های پنهان که هفته پیش حرفش را زدیم. لابد یادتان هست که گفتیم نزدیک به ۵۰ درصد آدم ها، کم و بیش، با درجات مختلف، خجالتی اند. پنجاه درصد یعنی نصف آدم های هر جمع. کم نیست! شما هیچ وقت در اقلیت نیستید.
    قرار نیست که یک شبه متحول شوید و ناگهان تبدیل بشوید به آدم بذله گو و پرحرفی که مجلس آرایی می کند و… این حتی با تلاش شما هم به سرعت به دست نمی آید. آدم ها ذات شان با همدیگر فرق دارد. اما معاشرتی شدن، یک مهارت است که با تمرین به دست می آید. به مهارت های ضدخجالت هم باید یکی یکی تسلط پیدا کنید. وقتی انرژی تان را در هر مقطع زمانی روی یک یا دو مهارت بخصوص می گذارید خیلی زودتر به نتیجه می رسید. مثلا پیش دستی در سلام گفتن را باید تمرین کرد. وقتی به آن تسلط پیدا کردید، شروع به صحبت با لبخند ر ا تمرین کنید. ارتباط چشمی، دویدن به دنبال کمک به دیگران، کمک به سایر خجالتی های جمع، تعریف های به جا و … هم همین طور. به دست آوردن یک مهارت ممکن است یک سال طول بکشد، در حالی که به دست آوردن یک مهارت دیگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگیرد. هر چه سخت تر به دست بیاورید، سخت تر از دست می دهید. این یادتان باشد!

    منبع: همشهری جوان


      محتوای مخفی: مقابله با کمرویی و خجالت 


    متأسفانه من با مشکل بزرگ خجالت رو‌به‌رو هستم و هنگام پرسیدن درس توسط استاد، دچار اضطراب می شوم و دست هایم می لرزد و به خوبی نمی توانم جواب دهم. این وضعیت سبب شده که مورد تمسخر دیگران قرار گیرم. این حالت در روحیه ام تأثیر منفی داشته، به طوری که از دیگران کناره گیری می کنم. لطفاً کمکم کنید و راهی نشان دهید تا از این حالت رهایی یابم.
    س.م. ادبیات تهران


    آدمی، موجودی اجتماعی و نیازمند ارتباط با دیگران است. خجالت و کم رویی، آفتی است که آدمی را از کاروان رو به تعالی و ترقّی باز می دارد و به قابلیت های نهفته، فرصت بروز نمی دهد و توان ها و استعدادها را سرکوب و نابود می سازد. از دیدگاه روان‌شناختی، کم رویی، توجهی غیرعادی و اضطراب‌آلود به خویشتن است که در یک یا چند موقعیت اجتماعی، تجلّی می کند و فرد را در انواع تنش های روانی، شرایط نامناسب عاطفی و شناختی و نابسامانی های جسمی و زیستی، فرو می برد و موجب بروز رفتارهای خام و نسنجیده و واکنش های نامناسب می گردد. این پدیده، با توجّه به ضعف و شدتش، انواع پیامدهای زیستی و روانی - مانند تشدید ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اختلال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر درجه صدا، لکنت زبان، خشکی دهان، انزواطلبی، عدم پذیرش، فرار از فعالیت ها، عدم دفاع از خود، افت شخصیت، رکود علمی، مشکل دوست یابی و حتّی جهالت و نادانی – را به دنبال می آورد.

    بنابراین، خجالت، افزون بر این که انسان را از فعالیت های فردی باز می دارد و زندگی شخصی را فلج می کند، زمینه فعالیت های اجتماعی را نیز نابود می سازد و اندک اندک، سلامت جسم و بهداشت روان را در معرض تهدید قرار می دهد؛ همان گونه که به درستی تشخیص داده و اقدام کرده اید، با تصمیمی جدّی و همتی بلند، به مبارزه با خجالت و کم‌رویی بپردازید؛ تصمیمی جدی بگیرید و با تکیه بر توانمندی واقعی خود، توان خدادادی و استعداد نهفته وجودتان را هر چه زودتر، از چنگال غول خیالی عجز و بی کفایتی رهایی بخشید.

    همان گونه که می دانید و گاهی تجربه کرده اید، خجالت و کم‌رویی، هرگز با ناتوانی برابر نیست و خجالتی بودن، به معنای ناتوان شمردن خویش است و نه ناتوان بودن.

    از سوی دیگر، بیشتر صاحب‌نظران معتقدند که خجالت، خصلتی ژنتیکی نیست؛ تا خود را مقهور آن بدانید و در برابرش، تسلیم شوید! این پدیده، محصول شناخت نادرست خود و دیگران و سازش نایافتگی های اجتماعی و حتّی رفتارهای غلط آموخته شده است. بی گمان با شناخت توانمندی های خود، برخی عوامل مؤثر در بروز آنها و رعایت دقیق و مستمر و کامل راهکارهای ارائه شده، می توان به مطلوب ترین سطح سازش یافتگی اجتماعی و مؤثرترین شکل ارتباط با دیگران دست یافت. فقط کافی است به توانایی تان ایمان داشته باشید و توانایی های خود را در فعالیت های گذشته، مرور کنید و موفقیت های هر چند ساده خویش را برشمرید. از آن جا که عوامل بروز خجالت و کم رویی، در نوعی شناخت غلط از خویشتن ریشه دارد، کافی است به شناختی صحیح و واقع بینانه از خود دست یابید؛ تا این سدّ تعالی و ترقّی را پشت سر گذارید و به عبارت دیگر، باید خودپنداره ای را که از خود دارید، اصلاح کنید.

    بر این اساس، به عنوان یک راهکار کلی، خوب است از بعضی عوامل مؤثر در بروز خجالت آگاه شوید؛ تا با حذف آنها، به مطلوب دست یابید. تربیت غلط خانوادگی، آلوده ساختن محیط خانه و فضای ذهن خویش به حالت های رعب، وحشت، تهدید، ترس، دلواپسی، مراقبت های شدید و افراطی از رفتارها و اعمال خود، مقایسه خود با دیگران، خود بزرگ بینی و خود کوچک بینی افراط گونه و عدم آگاهی از مهارت های اجتماعی، احساس تنهایی و ترس از مسخره شدن و مقبول واقع نشدن، بخشی از عوامل کم‌رویی می‌باشند.

    هر کس در فضایی آلوده بدین عوامل، به سر برد، با نوعی احساس شرم، ترس، دلهره، گنه کاری، بی عرضگی و حقارت، رشد می کند و در نتیجه، همیشه خود را فردی ضعیف می بیند و جرأت هیچ اقدامی را در خویش نمی یابد! این فرد، حتّی از قضاوت دیگران درباره اعمال و رفتارش می پرهیزد؛ خود را از دید دیگران مخفی نگه می دارد و از انجام دادن عملی که مورد مشاهده و ارزیابی دیگران باشد، اجتناب می ورزد.

    بی تردید با شناخت عوامل مؤثر در بروز خجالت و حذف آنها از صحنه زندگی و فضای ذهن خویش، می‌توانید گام های مؤثری برای درمان آن بردارید؛ سپس به راهکارهای زیر عمل کنید؛ تا هر چه زودتر از چنگال مخوف کم‌رویی نجات پیدا کنید.

    راهکارهای عملی

    بر اساس شناختی که از علل بروز خجالت دارید، هرگز نباید درمان آن را در داروخانه ها و لابه لای اقدامات پزشکی و آرام بخش ها و تقویت کننده ها جست‌وجو کنید. اساس درمان؛ بر تغییرات شناختی و اصلاح رفتاری و از یاد بردن رفتارهای مبتنی بر خود کم بینی استوار است و از روش های شناخت درمانی و تغییر در باورها و نظام ارزشی و افزایش مهارت های اجتماعی و توانایی های شغلی و حرفه ای و تحصیلی، پیروی می کند. بر این اساس، چند روش عملی ذکر می شود؛ امید است مفید و در راه نیل به هدف، مؤثر باشند.

    الف) ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن

    باید شناخت خود از توانایی ها، استعدادها و ویژگی های شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید و برای این کار، امور زیر را انجام دهید:

    1. در برابر آینه ایستاده، جلوه های رفتاری خوشایند، حالات بدنی و برداشت های مثبتی را که از وضعیت ظاهری خود دارید، یادداشت کنید و روزی چند بار با صدای بلند بخوانید؛ مانند این جمله: «من خوش قامت هستم».

    2. فهرستی از ده لغت یا عبارت را - که بیان‌گر ویژگی های مثبت شخصیت شماست - تهیه کنید و روزی چند بار آنها را در قالب جمله کاملی بخوانید؛ مثلاً بگویید: «من باهوش هستم».

    3. خاطرات و تجربه‌های جالب خود را برای دوستان صمیمی تعریف کنید.

    4. هرگز به اندیشه و شناخت های آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانی، بی کفایتی، شرمندگی و...) اجازه ندهید فضای ذهن شما را اشغال کنند و به محض ورود این افکار، ذهنیت های مطلوب و ویژگی های مثبت خود را با صدای بلند تکرار کنید.

    5. هرگز تصور کم‌رو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژه ها و عبارت هایی چون «من خجالتی هستم»، «من کم‌رو هستم» و «من جرأت بیان ندارم» را به زبان نیاورید؛ بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید و با صدای بلند، در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم و اجازه ندهید خاطره شکست های قبلی، به اندیشه شما راه یابد و همواره موفقیت های گذشته را به خاطر آورید.

    6. شناخت خود از جنس مخالف را تصحیح کنید. او نیز شخصی مانند شما و همه انسان های دیگر است؛ البته رعایت حیا و عفت در مقابل نامحرم، امری مطلوب و شایسته است و هیچ گاه شرم و حیا در مقابل نامحرم را مساوی با کم رویی و خجالت نگیرید.

    ب) اصلاح رفتار و تغییرات رفتاری

    بکوشید در جهت مخالف کم‌رویی رفتار کنید و برای این کار، امور زیر را رعایت کنید.

    1. هرگز خود را سرزنش نکنید.

    2. بر اساس شناختی که از خود دارید، برای خویش، هدفی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن، برنامه ریزی کنید؛ برای مثال، بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش را بر عهده بگیرید و برای تهیه و کیفیت ارائه آن، برنامه ریزی کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمی و گروه های کوچک، خود را برای ارائه در کلاس، آماده سازید.

    3. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّف های بی مورد نسازید و ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاص، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّت های آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.

    4. پرسش ها و مطالب ابتدایی را کوتاه و مختصر انتخاب کنید.

    5. ارتباط بصری با مخاطب را حفظ کنید.

    6. همیشه سخن را با مقدمه یا یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیری کلمات پیچیده، بپرهیزید. کلمات آغازین، باید متداول و جذاب باشند.

    7. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید.

    8. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید و گفتارتان را پی گیرید و با خونسردی، به هدف بیندیشید.

    9. موانع احتمالی و افکار و اعمال مزاحم را شناسایی و ذهن خود را برای مقابله با آنها آماده سازید؛ مثلاً اگر خنده حاضران شما را از ادامه سخن باز می دارد، شما نیز بخندید.

    10. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن یا باز گفتن تفصیلی و با آب و تاب آن برای نزدیکان، می تواند پاداش به شمار آید.

    11. از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.

    12. اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید؛ کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبه رو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.

    13. در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیط‌های دیگر - که بیشتر احساس راحتی می کنید - فعال باشید و این کار را از سلام کردن، احوال پرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن، آغاز کنید و با تمرین، به کارهای بزرگ تر و مهم تر گسترش دهید.

    14. با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمی کنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتی ها فاصله بگیرید.

    15. همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید‌ و در جاهایی که کمتر احساس کم رویی می کنید و شبیه کلاس است، فعّال تر باشید.

    16. توجه داشته باشید که تا زمین نخورید، راه رفتن نمی آموزید؛ پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد؛ تا شما مجال رشد بیابید. بنابراین، اگر با عکس العمل دیگران روبه رو شدید یا در فعالیت های آغازین، احساس ناتوانی کردید، از ادامه سخن یا عمل چشم بپوشید؛ هر چند می توانید آن را ارائه کنید و از این راه، برای ارائه بهتر و کامل تر مطالب، آماده شوید.

    لازم به یادآوری است که این مقصود، اندک اندک به دست می آید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجرای پیوسته دستور العمل ها، روش‌ها و رفتارها، در رسیدن به هدف، سودمند است. موفقیت روزافزون شما جوانان جویای دانش و دوستدار پاکی‌ها، آرزوی ماست.

    پدیدآورنده: مشاور: ابوالقاسم بشیری


    لینک مقاله اظطراب اجتماعی از ویکی پدیای فارسی :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    لینک مقاله اظطراب اجتماعی در ویکی پدیای انگلیسی :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    پست های مفید :

    پست 114 > نویسنده : حامد (در مورد رفتار درمانی) =
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    پست 116> نوسنده: حامد (در مورد رفتار درمانی) =
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    تاپیک های مرتبط :

    1. یاد گیری مسائل کوچیک ولی در اصل بزرگ
    توضیحات : افرادی که اجتماع هراسی دارند ، مطمئنا در مورد مسائل کوچکی مثل مراجعه به بانک ، رفتن به کافی شاپ و... مشکل دارند. این تاپیک در واقع اموزش کار هایی که میخواهیم برای اولین بار انجام دهیم ، می باشد.
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    2. مشاوره در مورد خدمت سربازی
    توضیحات : این تاپیک می توانند به افرادی که از خدمت سربازی می ترسند و یا اطلاعات کمی دارند کمک کند.
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    تست برای فهمیدن میزان کمرویی :

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by mortal kombat 2008; 15-06-2011 at 22:10.

  2. 19 کاربر از mortal kombat 2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    با اجازه دوست خوبم مورتال


    آشنایی با ترس مرضی و روشهای درمان آن

    ترس مرضی نوعی اضطراب به صورت ترس مداوم غیرمنطقی یا بیش از حد معمول نسبت به یک شیئی ، موقعیت ، فعالیت ، شرایط یا حتی یک عملکرد بدنی (که هیچ یک از این ها اساساً خطرناک نبوده یا تناسب منطقی با اضطراب ندارند). اکثر افراد دچار فویبا ترس خود را نابجا نسبت به موقعیت می شناسند.
    فویبا به انواع زیر تقسیم می شود:
    اجتماع هراسی (ترس از قرارگرفتن در موقعیت های اجتماعی نظیر سخنرانی عمومی یا استفاده از حمام عمومی )
    جمع هراسی (ترس از حضور در شلوغی یا ترس از مکان های عمومی )
    ترس مرضی ساده (ترس از یک نوع محرک خاص نظیر حیوانات ، حشرات ، ارتفاع ، سفرهوایی ، مکان های بسته و غیره )
    علایم شایع
    علایم اضطرابی زیر هنگام مواجهه یا فکر کردن در مورد محرک ایجادکننده ترس مرضی رخ می دهند:
    تپش قلب
    تعریق
    لرزش
    گُرگرفتگی
    تهوع
    افکار منفی و تصورات مضطرب کننده
    علل
    علت واقعی این اختلال ناشناخته است . علت احتمالی آن عبارتست از یک واکنش یادگرفته شده (ساخته شده در ذهن ) مثلاً ناشی از تماس با فرد دیگری دارای ترس مشابه ، یا داشتن تجربه یک ترس اولیه که همراه با یک شیئی یا موقعیت خاص بوده است . سایر فرضیه های موجود در این زمینه ، ترس مرضی را دارای یک معنی سُمبلیک در نظر می گیرند.
    عوامل افزایش دهنده خطر
    سابقه خانوادگی اضطراب
    اضطراب ناشی از جدایی در کودکی
    وجود سایر اختلالات روانی
    دارابودن شخصیبت کمال گرا
    پیشگیری
    اقدام خاصی برای پیشگیری از ترس مرضی وجود ندارد. روش هایی برای پیشگیری یا کنترل واکنش ها وجود دارد.
    عواقب مورد انتظار
    ترس ساده ـ در برخی موارد با بالارفتن سن خود به خود متوقف می شود؛ برخی موارد نیز چنانچه از محرک ترس (مثلاً مار افعی ) اجتناب شود اختلال قابل توجهی در زندگی پدید نمی آید؛ برخی موارد با قرار گرفتن فرد مبتلا در موقعیت های ترس آور (نظیر سفرهوایی ) کاهش می یابند؛ سایر موارد نیز با درمان قابل علاج اند.
    اجتماعی هراسی ـ ممکن است با درمان برطرف شود؛ داروها در این مورد معمولاً سودمندند.
    جمع هراسی ـ افراد مبتلا بدون درمان روزبه روز بیشتر خانه نشین می شوند؛ اغلب با اختلال هراس همراه است .
    عوارض احتمالی
    در اثر اجتناب از محرک های ترس مرضی زندگی روزمره دچار محدودیت می شود. به خصوص جمع هراسی فعالیت فرد را دچار محدودیت کرده و شدیداً ناتوان کننده است .
    درمان
    اصول کلی
    - اقدامات تشخیصی شامل مشاهده علایم توسط خود بیمار است .
    - بررسی سابقه طبی و اجتماعی و معاینه فیزیکی توسط یک پزشک ضروری است .
    اگر شما احساس کردید که ترس شما تداوم دارد:
    -افکار خود را از منفی بودن (مثلاً «سگ گاز خواهد گرفت ») به سمت افکار مثبت و واقع گرایانه (مثلاً «سگ با بند بسته شده است ») منحرف سازید.
    - به یک اقدام کنترل کننده بپردازید ـ مثلاً شمارش معکوس از ۱۰۰۰، کتاب خواندن ، بلند حرف زدن ، تنفس عمیق و شمردن آنها
    -افکار خود را به سمت افکار خوشایند منحرف سازید. از روش های آسوده سازی استفاده کنید.
    داروها
    داروها گاهی در درمان ترس مرضی مؤثرند.
    فعالیت
    محدودیتی وجود ندارد.
    رژیم غذایی
    رژیم خاصی نیاز نیست . از مصرف کافئین خودداری کنید.
    در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید
    اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم ترس مرضی باشید که با مراقبت های خود کنترل نشده است .
    بازگشت علایم ترس مرضی پس از درمان

  4. 4 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mortal kombat 2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    فعلا که تو ایران
    پست ها
    373

    پيش فرض

    اقا حمید این مقاله در پست اول وجود داره.
    اگه شما هم این مشکل رو دارید امیدوارم در این تاپیک فعالیت کنید.
    Last edited by mortal kombat 2008; 01-04-2011 at 17:23.

  6. این کاربر از mortal kombat 2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    TEHRAN
    پست ها
    160

    پيش فرض

    جواب : مشکل اینجاست که دارو رو باید روانپزشک تجویز کنه و کسی که اجتماع هراسی داره به سختی می تونه قبول کنه که پیش یه روانپزشک بره. یوگا و انرژی درمان هم مفیده ولی من نه یوگا بلدم ونه امکان انرژی درمانی برام میسره.
    برعکس ...کسی که از فوبیای اجتماعی ضربه خورده باشه روانپزشک که هیچی حاضره تیمارستان هم بره

    که مثل همه آدمها بتونه زندگی کنه ...کار کنه ...تو یه شرکت استخدام بشه ...ازدواج کنه

    من یه دوستی دارم اسمش بهنام هست

    این دوستم تو مدرسه همیشه زنگهای انشاع غایب بود...خجالت میکشید انشا بخونه....

    تو مهمونیها با پدر مادرش نمیرفت و با ما بود از جمع خجالت میکشید.....

    کم کم به همین دلیل درس رو نتونست ادامه بده و ترک تحصیل کرد.

    فکر کرد که با کار کردن موفق میشه ...رفت در مغازه پدرش و بعد از 1 ماه برگشت گفت وقتی مشتری میاد تو

    من خجالت میکشم و میرم بیرون و همیشه مغازه رو ول میکرد و پدرش انداختش بیرون....

    اون الان بیکاره ..درس نخونده ...و هیچ امید و انگیزه ای به آینده نداره.

    .... برا حل مشکلش پیش روانپزشک رفت و بعد از 1 ماه داروهاش رو قطع کرد و هیچ فایده ای نداشت

    براش و نتونست بره سر کار ...

    اقدام به خود درمانی کرد...شروع کرد به خوردن ترامادول برای گرفتم اعتماد به نفس..

    چند وقتی اعتماد به نفس خوبی گرفته بود ..حتی دوست دختر هم پیدا کرد ولی در حد 1 ساعت دوستی.

    مغازه هم رفت ولی در حد 3 روز چون وقتی اثر ترامادول می رفت دوباره خجالتی میشد..

    فکر وذکرش شده بود به دست آوردن اعتماد به نفس برای زندگی ....

    شروع کرد به خود درمانی و خوردن قرص های روانپزشکی....

    بدون تجویز پزشک از داروخونه انواع قرصهای ضد اظطراب و ضر هراس رو میگرفت و می خورد...

    تا اینکه یه شب دیدم صدایی از خونشون میاد و بهنام دچار حملات عصبی شد ( حملات مکرر پانیک)

    و از اون شب دیگه اون یه زره اعتماد به نفسشم از دست داد و نابود شد...

    الان 21 سالشه و هیچ کاری نمیکنه جز اینکه فقط با من که دوستشم زندگیش رو میگذرونه منم سعی میکنم

    دوست خوبی براش باشم چون خیلی گناه داره ...

  8. 15 کاربر از gameselect بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mortal kombat 2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    فعلا که تو ایران
    پست ها
    373

    پيش فرض

    برعکس ...کسی که از فوبیای اجتماعی ضربه خورده باشه روانپزشک که هیچی حاضره تیمارستان هم بره

    که مثل همه آدمها بتونه زندگی کنه ...کار کنه ...تو یه شرکت استخدام بشه ...ازدواج کنه

    من یه دوستی دارم اسمش بهنام هست

    این دوستم تو مدرسه همیشه زنگهای انشاع غایب بود...خجالت میکشید انشا بخونه....

    تو مهمونیها با پدر مادرش نمیرفت و با ما بود از جمع خجالت میکشید.....

    کم کم به همین دلیل درس رو نتونست ادامه بده و ترک تحصیل کرد.

    فکر کرد که با کار کردن موفق میشه ...رفت در مغازه پدرش و بعد از 1 ماه برگشت گفت وقتی مشتری میاد تو

    من خجالت میکشم و میرم بیرون و همیشه مغازه رو ول میکرد و پدرش انداختش بیرون....

    اون الان بیکاره ..درس نخونده ...و هیچ امید و انگیزه ای به آینده نداره.

    .... برا حل مشکلش پیش روانپزشک رفت و بعد از 1 ماه داروهاش رو قطع کرد و هیچ فایده ای نداشت

    براش و نتونست بره سر کار ...

    اقدام به خود درمانی کرد...شروع کرد به خوردن ترامادول برای گرفتم اعتماد به نفس..

    چند وقتی اعتماد به نفس خوبی گرفته بود ..حتی دوست دختر هم پیدا کرد ولی در حد 1 ساعت دوستی.

    مغازه هم رفت ولی در حد 3 روز چون وقتی اثر ترامادول می رفت دوباره خجالتی میشد..

    فکر وذکرش شده بود به دست آوردن اعتماد به نفس برای زندگی ....

    شروع کرد به خود درمانی و خوردن قرص های روانپزشکی....

    بدون تجویز پزشک از داروخونه انواع قرصهای ضد اظطراب و ضر هراس رو میگرفت و می خورد...

    تا اینکه یه شب دیدم صدایی از خونشون میاد و بهنام دچار حملات عصبی شد ( حملات مکرر پانیک)

    و از اون شب دیگه اون یه زره اعتماد به نفسشم از دست داد و نابود شد...

    الان 21 سالشه و هیچ کاری نمیکنه جز اینکه فقط با من که دوستشم زندگیش رو میگذرونه منم سعی میکنم

    دوست خوبی براش باشم چون خیلی گناه داره ...
    از مطلب مفیدت ممنون . من خودم هم این مشکل رو دارم ولی نه انقدر زیاد ، من فقط احساس می کنم کمرو هستم و در بعضی مواقع واقعا خجالت می کشم.
    Last edited by mortal kombat 2008; 03-06-2011 at 09:58. دليل: مشکلات املایی

  10. 2 کاربر از mortal kombat 2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    TEHRAN
    پست ها
    160

    پيش فرض

    خوب من هم کمی از اون ندارم. البته من هنوز نه پیش روان پزشک رفتم ونه از قرص استفاده کردم و نه دنبال کار ودوست دختر وایناهم. الانم دوم دبیرستانم وهر سال داره درسم ضعیف میشه و واقعا یه جورایی میخوام ترک تحصیل کنم ولی میدونم این جوری اینده ام خراب میشه.دارم سعی میکنم از پسش بربیام و واقعا هدفم از زدن این تاپیک این بود که کسانی که اجتماع هراسی دارن از خودشون بیشتر اطلاع داشته باشن و اگه بشه بتونند این مشکل رو از بین ببرند تا مثل همه ی ادمای دیگه زندگی راحتی داشته باشند. من اوایل خجالتی بودم ولی کم کم این خجالت زیاد شد تا اینکه دیگه از کشتی گرفتن ، فوتبال ووالیبال و جلوی تحته رفتن تو کلاش و... هم خجالت کشیدم وامسال هم دارم تعادل صورتم رو از دست میدم و احساس میکنم نمیتونم جلو تغییر رنگ وشکل صورتم رو بگیرم. از همه بدتر اینه که تو مدرسه بیشتر مواقع هر 20 ثانیه اب دهنم رو قورت میدم. ولی خوش بختانه هنوز دوستان زیادی دارم و کلی هدف که باید به انجام برسونم.
    راستی چرا دوستت رو نمی گی بیاد اینجا. اینجوری خیلی روحیه میگیره وکلی هم در ورد مریضیش میفهمه واقعا بزرگترین کاریه که میتونی باسش انجام بدی.
    این 2 تا کتاب رو هم به شما معرفی میکنم که روانشناسیه وخیلی کمک میکنه. در مورد اعتماد به نفس و خیلی چیزای دیگه : شفای زندگی - حکایت دولت وفرزانگی
    دوستان شما هم بگید که الان در چه وضعیتی هستید وتا چه حد اجتماع هراسی دارید. واقعا اینکه با یه نفری که درک میکنه در این زمینه حرف بزنید خیلی تسکینتون میده و اعتماد بنفس رو هم بالا میبره.
    این فکرت که میخای ترک تحصی کنی رو از سرت بیرون کن !

    بیش از حدی که فکر کنی تحصیل بدردت میخوره ..مخصوصا تو سربازی که هرچی مدرکت بالاتر باشه راحت تر

    برات میشه ...و میتونی براحتی تا آخرش بری سربازی رو..

    درست رو بخون چه پدرت ملیاردر باشه چه پدرت فقیر باشه !

    ببین تو این دنیا همه به فکر خودشونن ..حتی میتونم بگم روزی میرسه که پدر و مادر هم به فکر خودشون هستن به فکر تو دیگه نیستن.

    دور ور 21 سالگی اگر درس نخونده باشی و بیکار اونموقع میفهمی زندگی یعنی چی

    با این تورم ایران با این خرجهای بالا یه دندونت بخای درست کنی 200 هزار باید پول بدی

    درست رو بخون ..شما میگی مشکل اعتماد به نفس داری ..الان شما چون به اجبار داری درس میخونی

    به همین دلیل وارد اجتماع میشی هر روز ( مدرسه ) ولی وقتی ترک تحصیل کنی و خونه بمونی

    چون اجباری نداری برای درس برای همین تو خونه موندگار میشی و همیشه اجتماع رو برای خودت ترسناک تر میکنی
    تا جایی که یه روز بر میگردی میگی ! من چه اعتماد به نفسی داشتم ! میرفتم مدرسه !

    کاشکی درس رو ول نمیکردم !

    بله اینارو انسانها فوبیایی تجربه کردن ! شما دیگه تجربش نکن ! تهش چیز خوبی نیست !

    درست رو ادامه بده ..فقط درس

  12. 6 کاربر از gameselect بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mortal kombat 2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    فعلا که تو ایران
    پست ها
    373

    پيش فرض

    داروهاي مورد استفاده واسه اين بيماري چيه؟
    درمان با داروهای ضداضطراب مانند بنزودیازپینها، SSRIs و مهارکننده‌های مونو آمینو اکسیداز (MAOIs)، سایر داروها مانند بوسپیرون ، روان‌درمانی، هیپنوتیزم و خانواده درمانی است. روان درمانی به یکی از چهار شیوه حساسیت زدایی منظم، غرقه سازی، سرمشق گیری و تنش کاربردی انجام می‌گیرد.

  14. این کاربر از mortal kombat 2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #8
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mortal kombat 2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    فعلا که تو ایران
    پست ها
    373

    پيش فرض

    مطمئنا روانپزشک و روان شناس می توانند بهترین گزینه باشند.
    Last edited by mortal kombat 2008; 15-06-2011 at 08:37.

  16. 2 کاربر از mortal kombat 2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mortal kombat 2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    فعلا که تو ایران
    پست ها
    373

    پيش فرض

    روانپزشک میخای بری با روناشناس ؟؟

    من روانشناس زیاد رفتم ولی روانپزشک خیلی رفتم.

    ببین بری روانشناس زیاد به اون صورت اثر نداره ( تجربه خودمه) ولی اگر بهت جو بده یعنی روانشناس کاری

    کنه که جو بگیرتت خیلی خیلی تاثیر داره. من یادمه دیگه اولا برای خجالتم بردنم روانشناس بعد براش تعریف

    میکردم میگفتم خجالتیم و ....

    میگفت چشماتو ببند حالا کم کم به اعضای بدنت فکر کن .داری حس میکنی قلبتو؟؟ و......

    خلاصه ما 10 دقیقه چشامونو بسته بودیم داشتیم فکر میکردیم .

    مثلا میگفت مهمون اومد خونتون برو پذیرایی کن ....رو یه چیزی خیلی تاکیید داشت میگفت تو چشم طرف

    مقابلت نگاه کن موقع صحبت کردن..خلاصه کار میکرد رویه رفتار های اجتماعی من .

    روانپزشک هم که زیاد رفتم برای خجالت...

    که بیشتر داروهای ssri مهار کننده های سروتونین که باعث شادی میشن

    پرانول برای تپش قلب و ..........

    ولی اگر من 1 ملیارد داشتم زمان رو بر می گردوندم به زمانی که هنوز نرفته بودم روانپزشک ...

    چون مشکلات زیادی برای من به وجود اومد بعد از رفتن به روانپزشک...

    دیگه اون روحیه همیشگی رو نداشتم....بابا بچه 16 ساله که نباید سیتالوپرام بخوره !

    پرخاشگر شدم ...رفتارهای نامعلومی پیدا کردم قرصمو نمیخوردم یه روحیه قرصمو میخوردم روحیه بالا تر....

    یه شب بلند میشدم همه جارو سیاه و سفید میدیدم برای 5 ثانیه رنگ مغزم قطع شده بود...


    دوست داری برو ولی من جای تو بودم بهم دنیا رو هم میدادن نمیرفتم و همیشه پسر گوگولی مامانم میموندم

    .............

    چرا طبیعی خودتو درمان نمیکنی؟؟

    ببین به جایی که بری روانپزشک و بهت قرصهاییی بده که پر از عوارضه...

    شروع کن به خوردن ماهی دوبار در هفته بخاطر امگا 3 که درش داره خوب تو خلق و خو تاثیر داره و از افسردگی

    جلو گیری میکنه حتی تجربه من اینه که شجاع هم میکنه ( ماهی یه مقدار گرونه ...کپسول امگا 3 بخر )

    روزی طبق دستورش 2 عدد 1 دونه صبح 1 ددونه شب بخور ...هم حافظتو قوی میکنه هم ضد افسردگی....



    .........

    از جنسینگ هم میتونی استفاده کنی....من دیشب خوردم اینقدر ریلکس بودم و آروم و استرس نداشتم

    ( بیرون ازخونه ) ..جنسینگ هم رفع کننده مشکلات عصبیه هم ریلکس کننده

    نا حالا نمی دونستم که روان شناس با روان پزشک فرق داره. حالا مطمئنی که پیش هر کدوم برم به ضررمه؟
    بعد با خردن ماهی و اون چیزایی که گفتی میتونم مثل ادمای دیگه بشم ؟ مثلا من از فوتبال کردن و هر ورزشی که چند نفر توش باشن میترسم ، اگه بخورم میتونم بدون مشکل تو این جور ورزش های گروهی هم برم ؟
    تو که انقد میدونستی ، چرا از اول نگفتی ؟
    هر چی می دونی بگو ، واقعا کمک میکنه.

  18. 2 کاربر از mortal kombat 2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #10
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    TEHRAN
    پست ها
    160

    پيش فرض

    نا حالا نمی دونستم که روان شناس با روان پزشک فرق داره. حالا مطمئنی که پیش هر کدوم برم به ضررمه؟
    بعد با خردن ماهی و اون چیزایی که گفتی میتونم مثل ادمای دیگه بشم ؟ مثلا من از فوتبال کردن و هر ورزشی که چند نفر توش باشن میترسم ، اگه بخورم میتونم بدون مشکل تو این جور ورزش های گروهی هم برم ؟
    تو که انقد میدونستی ، چرا از اول نگفتی ؟
    هر چی می دونی بگو ، واقعا کمک میکنه.
    100 % امگا 3 ضد افسردگی و در خلق و خو انسان تاثیر مثبت داره هیچکی نمیتونه منکرش بشه!

    جینسینگ هم ضد استرسه و حالت ریلکسی بهت میده و مشکلهای عصبی رو رفع میکنه.

    آخه میدونی اینقدر راه هست برای از بین بردن خجالت و ترس از اجتماع که نمیتونتم همه رو بگم !

    راهاش همش گرونه !

    5 تومن بردار برو سوپر مارکت 1 هایپ 1 رد بول بزن!

    هایپ متشکل از انواع ویتامینهای گروه b که تو رفتار انسان تاثیر میزاره و حاوی جینسینگ و....

    و رد بول هم حاوی انواع ویتامینهای گروه b + کافئین ..

    باعث میشه تو اون روز پر از انرژی باشی و استرس ها رو به راحتی تحمل میکنی..

    راه زیاده ولی بی عوارضاش گرونه ! مثلا اگر میتونستم من هر روز ردبول با هایپ میزدم + ماهی کپور میخوردم

    + خاویار بعد با اوباما هم صحبت میکردم خجالت نمیکشیدم چون قدرت تمرکز مغزم و پاسخگویی مغزم و

    پتانسیل مغزم بالا میرفت و 1000 نفر رو حرف میشدم تو صحبت و .....!

    روانپزشک هم برو اگه دوست داری تجربه کن ببین چی میشه وقتی ssri میاد تو خونت و سروتونین مغزت

    زیاد میشه وقتی احساس گرما کردی و هزارها افکار دیگه اومد خجالتت میره ولی افکار دیگهای میاد سراغت.

    برو امتحان کن

  20. 3 کاربر از gameselect بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 25 1234511 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •