تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: مبناي محاسبه نوروز

  1. #1
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    پست ها
    1,648

    پيش فرض مبناي محاسبه نوروز

    نوروز، نخستين روز فروردين ماه شمسى به حساب مى‏آيد. محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471 به اين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماه سى روزه تقسيم مى‏كردند كه جمعا 360روز مى‏شد. پنج روز باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفندماه بر آن مى‏افزودند كه جمعا 365روز مى‏شد. با اين حال پنج ساعت و 48دقيقه و 45/51 ثانيه باقى مى‏ماند.

    نوروز، نخستين روز فروردين ماه شمسى به حساب مى‏آيد. محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471 به اين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماه سى روزه تقسيم مى‏كردند كه جمعا 360روز مى‏شد. پنج روز باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفندماه بر آن مى‏افزودند كه جمعا 365روز مى‏شد. با اين حال پنج ساعت و 48دقيقه و 45/51 ثانيه باقى مى‏ماند. اين زمان در هر چهار سال، يك روز مى‏شد و از آنجا كه در محاسبه نمى‏آمد، روز اول فروردين در فصول سال تغيير مى‏كرد.

    اين ماه هاى شمسى نيز در آن زمان، مانند ماه هاى قمرى در فصول سال متغير بود. معناى اين سخن، آن است كه نوروز در آغاز فروردين واقعى، يعنى نقطه آغاز اعتدال ربيعى قرار نداشت.

    زمانى كه يزدگرد سوم، آخرين شاه ساسانى در سال 632 ميلادى به تخت نشست، روز نخست سال، يعنى اول فروردين در آن تاريخ، مطابق بود با شانزدهم حزيران (ژوئن)؛ مطابق با 27 خرداد. پس از آن با محاسبه بالا، روز نوروز يا اول فروردين، هر چهار سال، يك روز به عقب مى‏آمد.

    در سال467 .ق، روز نوروز مطابق دوازدهم حوت يا اسفند بود. در اين سال، ملكشاه سلجوقى، دستور داد تا منجمان، محاسبه دقيقى از سال شمسى انجام دهند و روز اول فروردين را معين كنند. بر اساس محاسبه خواجه عبدالرحمان خازنى، منجم مرو، عوض آن كه بر اساس محاسبه قبلى، روز واقعى دوازدهم اسفند اول فروردين دانسته شود، اول فروردين را هيجده روز جلوتر برده و در ابتداى اعتدال ربيعى، يعنى فروردين واقعى قرار گرفت. در محاسبه جديد، هر سال را در چهار نوبت، 365 روز محاسبه كرده (دوازده سى روز به ضميمه پنج روز كه در آخر ماه آبان يا اسفند افزوده مى‏شد) و سال پنجم را 366 روز محاسبه كردند. البته پس از هر هشت دوره چهارساله، سال پنجم را 366 قرار مى‏دادند. در اين محاسبه آن پنج ساعت و اندى نيز در محاسبه مى‏آمد. بدين ترتيب، روز نوروز به عنوان نخستين روز فروردين ماه، از آن سال ثابت ماند.

    بنابر اين، نخستين سالى كه روز اول فروردين آن دقيقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربيعى بود، سال 467 يا 471 بوده است. (مجموع آنچه گذشت، از مقالات تقى زاده: گاه شمارى در ايران، ج 10، صص 6- 3، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1357، مقاله همو تحت عنوان نوروز در مجله يادگار سال چهارم، ش 7 و مدخل نوروز در لغتنامه دهخدا گرفته شده است). در باره اختلاف در اينكه نوروز سلطانى در سال 467 بوده است يا 471، بنگريد: مقالات، ج 10، ص 168 پاورقى. توضيحات محيط طباطبائى در باره سير تقويم در ايران نيز قابل توجه است. وى مشكل سال 467 يا 471 و مسأله افزودن پنج روزه اضافي به آخر آبان و اسفند را نيز حل كرده است. بنگريد : تاريخ تحولات تقويمى در ايران از نظر نجومى، ميراث جاويدان، شماره _15 – 14، صص 108 – 101).

    دانسته است كه سال قمرى، به عنوان سالشمار پذيرفته شده در آيين هاى دينى در دين مبين اسلام پذيرفته شده و در ميان مردم و كتاب هاى تاريخى مرسوم بوده است. در كنار آن، سال شمسى به دليل ثبات آن در تعيين فصول، هميشه به عنوان سال مورد استفاده در امر كشاورزى و خراج و جز آن، اهميت خود را حفظ كرده و در تقاويم محاسبه و ياد مى‏شده است. تطبيق اين دو روز شمار با يكديگر در فرهنگ هاى مختلف هميشه مورد بحث واقع شده و راه حلهاى مختلفى براى آن عرضه شده است. سيرى از اين تطبيق ها در ميان تاريخ قمرى و شمسى را تقى‏زاده مورد بحث قرار گرفته است. (مقالات تقى زاده، ج 10، گاه شمارى در ايران قديم، فصل پنجم، ص 153به بعد).

    در سال 1304 شمسى (1343 قمرى، مطابق 1925 ميلادى) در ايران، تقويم شمسى به عنوان تقويم رسمى پذيرفته شد. محاسبه پيشين كه دقيق بود، مراعات شد و تنها عوض افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را سى و يك روز، و پنج ماه دوم را سى روز و اسفند را بيست و نه روز قرار دادند كه هر چهار سال، سى روز محاسبه مى‏شود. سالى كه اسفند آن سى روز بود، آن را سال كبيسه ناميدند. (متن تصويبنامه مجلس شوراى ملى را كه در شب 11 فروردين ماه 1304 شمسى انجام شده و اسناد ديگر در اين باره را ببينيد در: پيدايش و سير تحول تقويم هجرى شمسى، محمدرضا صياد، مجله ميراث جاويدان، ش 15- 14 صص 118 – 19).

    در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نيز مبناى محاسبه سال، شمسى بوده و سال قمرى نيز در كنار آن به عنوان تقويم دينى مورد تأكيد قرار گرفت.

    اين بود اجمالى از نوروز در تقويم شمسى. مهم ترين نكته آن، اين است كه نوروز تا سال 467 در سال متغير بوده و پس از آن در آغاز اعتدال ربيعى، قرار گرفته و از آن پس تغييرى نيافته است.

  2. #2
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    پست ها
    1,648

    پيش فرض مبناي محاسبه نوروز

    • مبناى محاسبه روز نوروز ( فرهنگی )


    نوروز، نخستين روز فروردين ماه شمسى به حساب مى‏آيد. محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471 به اين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماه سى روزه تقسيم مى‏كردند كه جمعا 360روز مى‏شد. پنج روز باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفندماه بر آن مى‏افزودند كه جمعا 365روز مى‏شد. با اين حال پنج ساعت و 48دقيقه و 45/51 ثانيه باقى مى‏ماند.

    نوروز، نخستين روز فروردين ماه شمسى به حساب مى‏آيد. محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471 به اين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماه سى روزه تقسيم مى‏كردند كه جمعا 360روز مى‏شد. پنج روز باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفندماه بر آن مى‏افزودند كه جمعا 365روز مى‏شد. با اين حال پنج ساعت و 48دقيقه و 45/51 ثانيه باقى مى‏ماند. اين زمان در هر چهار سال، يك روز مى‏شد و از آنجا كه در محاسبه نمى‏آمد، روز اول فروردين در فصول سال تغيير مى‏كرد.

    اين ماه هاى شمسى نيز در آن زمان، مانند ماه هاى قمرى در فصول سال متغير بود. معناى اين سخن، آن است كه نوروز در آغاز فروردين واقعى، يعنى نقطه آغاز اعتدال ربيعى قرار نداشت.

    زمانى كه يزدگرد سوم، آخرين شاه ساسانى در سال 632 ميلادى به تخت نشست، روز نخست سال، يعنى اول فروردين در آن تاريخ، مطابق بود با شانزدهم حزيران (ژوئن)؛ مطابق با 27 خرداد. پس از آن با محاسبه بالا، روز نوروز يا اول فروردين، هر چهار سال، يك روز به عقب مى‏آمد.

    در سال467 .ق، روز نوروز مطابق دوازدهم حوت يا اسفند بود. در اين سال، ملكشاه سلجوقى، دستور داد تا منجمان، محاسبه دقيقى از سال شمسى انجام دهند و روز اول فروردين را معين كنند. بر اساس محاسبه خواجه عبدالرحمان خازنى، منجم مرو، عوض آن كه بر اساس محاسبه قبلى، روز واقعى دوازدهم اسفند اول فروردين دانسته شود، اول فروردين را هيجده روز جلوتر برده و در ابتداى اعتدال ربيعى، يعنى فروردين واقعى قرار گرفت. در محاسبه جديد، هر سال را در چهار نوبت، 365 روز محاسبه كرده (دوازده سى روز به ضميمه پنج روز كه در آخر ماه آبان يا اسفند افزوده مى‏شد) و سال پنجم را 366 روز محاسبه كردند. البته پس از هر هشت دوره چهارساله، سال پنجم را 366 قرار مى‏دادند. در اين محاسبه آن پنج ساعت و اندى نيز در محاسبه مى‏آمد. بدين ترتيب، روز نوروز به عنوان نخستين روز فروردين ماه، از آن سال ثابت ماند.

    بنابر اين، نخستين سالى كه روز اول فروردين آن دقيقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربيعى بود، سال 467 يا 471 بوده است. (مجموع آنچه گذشت، از مقالات تقى زاده: گاه شمارى در ايران، ج 10، صص 6- 3، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1357، مقاله همو تحت عنوان نوروز در مجله يادگار سال چهارم، ش 7 و مدخل نوروز در لغتنامه دهخدا گرفته شده است). در باره اختلاف در اينكه نوروز سلطانى در سال 467 بوده است يا 471، بنگريد: مقالات، ج 10، ص 168 پاورقى. توضيحات محيط طباطبائى در باره سير تقويم در ايران نيز قابل توجه است. وى مشكل سال 467 يا 471 و مسأله افزودن پنج روزه اضافي به آخر آبان و اسفند را نيز حل كرده است. بنگريد : تاريخ تحولات تقويمى در ايران از نظر نجومى، ميراث جاويدان، شماره _15 – 14، صص 108 – 101).

    دانسته است كه سال قمرى، به عنوان سالشمار پذيرفته شده در آيين هاى دينى در دين مبين اسلام پذيرفته شده و در ميان مردم و كتاب هاى تاريخى مرسوم بوده است. در كنار آن، سال شمسى به دليل ثبات آن در تعيين فصول، هميشه به عنوان سال مورد استفاده در امر كشاورزى و خراج و جز آن، اهميت خود را حفظ كرده و در تقاويم محاسبه و ياد مى‏شده است. تطبيق اين دو روز شمار با يكديگر در فرهنگ هاى مختلف هميشه مورد بحث واقع شده و راه حلهاى مختلفى براى آن عرضه شده است. سيرى از اين تطبيق ها در ميان تاريخ قمرى و شمسى را تقى‏زاده مورد بحث قرار گرفته است. (مقالات تقى زاده، ج 10، گاه شمارى در ايران قديم، فصل پنجم، ص 153به بعد).

    در سال 1304 شمسى (1343 قمرى، مطابق 1925 ميلادى) در ايران، تقويم شمسى به عنوان تقويم رسمى پذيرفته شد. محاسبه پيشين كه دقيق بود، مراعات شد و تنها عوض افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را سى و يك روز، و پنج ماه دوم را سى روز و اسفند را بيست و نه روز قرار دادند كه هر چهار سال، سى روز محاسبه مى‏شود. سالى كه اسفند آن سى روز بود، آن را سال كبيسه ناميدند. (متن تصويبنامه مجلس شوراى ملى را كه در شب 11 فروردين ماه 1304 شمسى انجام شده و اسناد ديگر در اين باره را ببينيد در: پيدايش و سير تحول تقويم هجرى شمسى، محمدرضا صياد، مجله ميراث جاويدان، ش 15- 14 صص 118 – 19).

    در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نيز مبناى محاسبه سال، شمسى بوده و سال قمرى نيز در كنار آن به عنوان تقويم دينى مورد تأكيد قرار گرفت.

    اين بود اجمالى از نوروز در تقويم شمسى. مهم ترين نكته آن، اين است كه نوروز تا سال 467 در سال متغير بوده و پس از آن در آغاز اعتدال ربيعى، قرار گرفته و از آن پس تغييرى نيافته است

    منبع : ژايگاه خبري شوشان

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •